نفرین امام شیعیان بر آنها اگر نماز مغرب را دیر بخوانند

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نفرین امام شیعیان بر آنها اگر نماز مغرب را دیر بخوانند

یادم هست جایی دیده بودم که امام دوازدهم شیعیان گفته بود در نامه ای ، اگر نماز مغرب را کسی دیر به جا آورد تا آنکه ستاره گان در آسمان دیده شوند، یا اگر نماز صبح را آنقدر دیر به جا آورد تا ستاره ها از آسمان بروند، او ملعون است !!! بعضی می گفتند این حدیث جعلی است و پاسخ به یکی از فرقه های درونی شیعه به نام خطابیه است!!! اگه این جور باشد خیلی از شیعیان شاید...
می خواستم نظر کارشناسان سایت را در این باره جویا شوم.
سوال دیگری که الان به ذهنم آمد آنکه می گویند حدیث « الاعمال بالنیات » جعلی است!!! در این باره کارشناسان محترم چه نظری دارند؟

اصل حدیث اینجا

http://www.askdin.com/showpost.php?p=20684&postcount=36

[="Blue"]امام زمان (عج) :[/]
[="DarkGreen"]ملعون است ؛ ملعون است کسی که نماز مغرب را آن قدر به تاخیر اندازد که ستارگان در آسمان آشکار شوند . ملعون است ؛ ملعون است کسی که نماز صبح را آن قدر به تاخیر اندازد که ستارگان آسمان در آسمان ناپدید شوند .[/]
[="Magenta"]( غیبت شیخ طوسی - ص 271 و بحار الانوار - ج 52 - ص 15 و 16 )[/]

سلام
در مورد ملعون در اين روايت از يكي از اساتيد پرسيديم كه فرمودند منظور از ملعون در اينجا يعني از رحمت خداوند به دور است

محمد;26318 نوشت:
سلام
در مورد ملعون در اين روايت از يكي از اساتيد پرسيديم كه فرمودند منظور از ملعون در اينجا يعني از رحمت خداوند به دور است

سلام
این یعنی اینکه اونایی که نماز رو با تأخیر نمی خونن از رحمت خداوند به دورند اونوقت اون بی دین ها و مشرکان شرق و غرب مدام براشون رحمت نازل می شه؟
در حال حاضر که اینگونه است.تا ظهور هم اونجور که بنده مطالعه کردم به همین منوال هست.

تازه چطوره بفرمایید به هر دلیلی این نماز ها قضا شد دیگه نخوانیم چون به هر حال از رحمت خداوند به دوریم؟

اصلاً این حدیث معتبره؟

mahnaz;26331 نوشت:
اصلاً این حدیث معتبره؟

با سلام

در مورد سند حديث بنده با اجازتون ادرس را خدمت كارشناسان حديث ميگذارم كه جواب دهند

mahnaz;26331 نوشت:
سلام این یعنی اینکه اونایی که نماز رو با تأخیر نمی خونن از رحمت خداوند به دورند اونوقت اون بی دین ها و مشرکان شرق و غرب مدام براشون رحمت نازل می شه؟ در حال حاضر که اینگونه است.تا ظهور هم اونجور که بنده مطالعه کردم به همین منوال هست. تازه چطوره بفرمایید به هر دلیلی این نماز ها قضا شد دیگه نخوانیم چون به هر حال از رحمت خداوند به دوریم؟


و اما در مورد نحو شناخت و برخورد با احاديث:

مهناز بزرگوار

اين مطالبي را كه ما از طرف معصومين به عنوان حديث و روايت نقل مي كنيم و احكام و عقايد و اخلاق و.....خود را برپايه انها بيان مي كنيم

مطالبي است كه با استفاده از ادبيات 1400 ساله است و اين مطالب در زماني دورتر از زمان ما نقل شده اند
ما در اين زمان خود شاهد برهم ريخته شدن و تعويض و جا به جايي بار معنايي برخي اصطلاحات و عبارات هستيم

برخي عبارات در زماني بار معنايي مثبتي دارد و اندكي پس از ان همان اصطلاح بار معنايي متفاوتي پيدا مي كند

روايات ما هم از اين قاعده استثنا نيستند و احتمالا حضرات معصومين براي فهماندن مطلبي از عبارت و اصطلاحي استفاده كرده كه بار معنايي خاصي همراه خود داشتند ولي الان همان اصطلاح در زمان ما چيز ديگري معنا مي دهد

مثل همين ملعون كه احتمالا در زمان معصومين بار معنايي دور از رحمت خدا و يا كسي كه بخشي از رحمت شامل حالش مي شود و اقل ثوابا است يعني تمام ثواب را نمي گيرد و بخشي از ثواب را مي گيرد

ولي الان به كسي ملعون شامل مي شود كه خدا لعنتش كند و.....مثل يزيد ملعون كه انتظار دارين نهايت عذاب الهي شامل حالش شود

و در قياس با اين لعن و ان لعن دچار اشتباه مي شويم

در برخورد با احاديث بايد اين چنين و دست به عصا حركت كرد براي همين در حوزه دو علم بسيار مهم است با عنوانين رجال و درايه

كه يكي به سلسه حديث مي پردازد وصحت و سقم حديث را بررسي مي كند و ديگري به سلسله راويان و رجال و كساني كه حديث نقل مي كنند را بررسي مي كند

ادامه دارد.......

سلام استاد
ضمن تشکر از جنابعالی به دلیل پاسخ گویی
بنده کاملاً با نظر جنابعالی موافقم که در بیان احادیث و شرح و تفسیر آن برای عوام باید بسیار با دقت و سنجیده عمل شود. تا از بروز هر گونه سوء تفاهم جلوگیری شود .
ولی متأسفانه اینگونه نیست.شاید حدیثی که اگر در جمع فرهیختگان ما بیان شود موجب هدایت آنها می شود.
اگر با همان بیان و بدون توضیح کافی به عوام عرضه گردد سبب گمراهی آنان شود.

منتظر پاسخ گویی اساتید بزرگوار حدیث هستیم.:Gol:

با تشکر:Gol:

هیوا;26262 نوشت:
یادم هست جایی دیده بودم که امام دوازدهم شیعیان گفته بود در نامه ای ، اگر نماز مغرب را کسی دیر به جا آورد تا آنکه ستاره گان در آسمان دیده شوند، یا اگر نماز صبح را آنقدر دیر به جا آورد تا ستاره ها از آسمان بروند، او ملعون است !!! بعضی می گفتند این حدیث جعلی است و پاسخ به یکی از فرقه های درونی شیعه به نام خطابیه است!!! اگه این جور باشد خیلی از شیعیان شاید... [quote

در باره حديث ياد شده چند نكته قابل ملاحظه است .
1. حديث ياد شده در منابع شيعه آمده و از نظر حديث شناسان و راويان حديثي مرفوعه مي باشد يعني از ديد تخصص اگر به اين حديث نگاه كنيم اين حديث قابل تكيه و اعتبار نيست ولي اما اينكه در منابح مشهور شيعه آمده است شكي درش نيست .
2. دقيقا امام صادق ع فرمايشي دارند كه تفسير اين روايت امام زمان عج است آن حضرت ميفرمايند : ملعون ملعون من اخر المغرب طلبا لفضلها و قيل له اهل العراق يوخرون المغرب حتي تشتبك النجوم فقال ع هذا من عمل عدوالله ابي الخطاب ....
ملعون است ملعون است (از رحمت خداوند دور است، از رحمت خداوند دور است) كسى كه نماز مغرب را بقصد برخوردارى از فضيلت بيشتر بتأخير اندازد (يعنى فكر كند وقت فضيلتش موقعيست كه ستاره‏ها كاملا روشن شده باشند)، و به آن حضرت عرض نمودند: اهل عراق نماز مغرب را از وقت مقرّر آن بتأخير مياندازند تا آنگاه كه پاسى از شب ميگذرد و ستارگان بسيار پديدار شده و آسمان را مشبّك ميسازند، آن حضرت فرمود: اين از كارها و بدعتهاى دشمن خدا أبى الخطّاب است.( ر. ك : من لا يحضره الفقيه ، ج 1 ، ص 220 )
بنابر اين اين حديث عمدتا ناظر به تاكيد بر درك وقت فضيلت نماز هاي ياد شده است .

نفرین هم کار درستی نیست
و از معصوم سر نمیزنه



عنوان مناسب نیست .

چرا کسی پاسخ سوال دوم را درباره حدیث الاعمال بالنیات نمی دهد؟ چرا پاسخگویی این قدر طول می کشد.؟ هنوز جواب مفصلی درباره سوال اول به من داده نشده است.

هیوا;26867 نوشت:
چرا کسی پاسخ سوال دوم را درباره حدیث الاعمال بالنیات نمی دهد؟ چرا پاسخگویی این قدر طول می کشد.؟ هنوز جواب مفصلی درباره سوال اول به من داده نشده است.

با سلام

هيواي بزرگوار

سوال دوم شما

هیوا;26867 نوشت:
چرا کسی پاسخ سوال دوم را درباره حدیث الاعمال بالنیات نمی دهد؟ چرا پاسخگویی این قدر طول می کشد.؟ هنوز جواب مفصلی درباره سوال اول به من داده نشده است.



كارشناسان محترم حديث پاسخ گوتان خواهند بود.

mohammad2db;26834 نوشت:
نفرین هم کار درستی نیست و از معصوم سر نمیزنه عنوان مناسب نیست .

با سلام

براي مطالعه بيشتر به پست 7 همين تايپك مراجعه نماييد

يا علي

هیوا;26867 نوشت:
چرا کسی پاسخ سوال دوم را درباره حدیث الاعمال بالنیات نمی دهد؟ چرا پاسخگویی این قدر طول می کشد.؟ هنوز جواب مفصلی درباره سوال اول به من داده نشده است.

سلام بر هيواي گرامي
با عرض پوزش از تاخير
حديث« انما الاعمال بالنيات » از احاديثي است كه تواتر لفظي دارد و در منابع معتبر آمده است و اصلش از پيامبر گرامي مي باشد .


ر.ك :بحار الأنوار ، علامه مجلسي ،ج‏67، ص: 211

آقایان در اصول خوانده اند که لعنت دلالت بر حرمت کار می کند در حالی که می دانیم تاخیر انداختن نماز حرام نیست و امام معصوم به خاطر تر ک مستحبی کسی را نفرین نمی کند پس مراد چیست ؟
فرقه خطابیه به خاطر مخالفت با ائمه شیعه گفتند نماز مغرب باید زمانی خوانده شود که ستاره ها در آسمان باشد و نماز صبح هم زمانی خوانده شود که ستاره ای نباشد. این فرقه برای جذب مردم و دور کردن آنها از اهل بیت (ع)تبلیغ می کردند . پس نفرین امام راجع به کسی است که به تاخیر انداختن نمازش به خاطر تبیعت از این فرقه است

حکیم;27017 نوشت:
سلام بر هيواي گرامي
با عرض پوزش از تاخير
حديث« انما الاعمال بالنيات » از احاديثي است كه تواتر لفظي دارد و در منابع معتبر آمده است و اصلش از پيامبر گرامي مي باشد .

ر.ك :بحار الأنوار ، علامه مجلسي ،ج‏67، ص: 211


تا آنجا که بررسی کرده ام بعضی این حدیث را رد کرده اند و این را در بررسی هایم از بعضی ازعلمای شیعه قم به دست آورده ام . لطفا با این دیدگاه به این مطلب بپردازید و بفرمایید علت رد این حدیث از جانب بعضی چیست ؟

سلام
یه سوال......!!!؟؟؟؟؟
اینکه این حدیث چه مشکی داره ؟ بگید ماهم بدونیم !!!!!!

این حدیث داره میگه پایه و اساس هر عملی به نیت اون عمله !

خب در حالی که شکل اجرا رو نفی نکرده ، مثلاً یک ساختمون رو در نظر بگیرید ، مهندس ساختمان میگه اگر بخواید این خونه ضد زلزله باشه باید پی و اساس این خونه اونطوری که من تسخیص میدم باشه ،این سخن به این معنی نیست که خونه دیگه نباید نما بشه !

بله میزان جایگاه هر عمل در نزد خداوند به درجه اخلاص در نیت همون عمله ، چه بسار دو عمل در ظاهر یکسان ، یکی برای رضای خالق و دیگری برای رضای مخلوق ! آیا این دو مساوین ؟
حدیث زیبایی از امام صادق علیه السلام یادم اومد :
ایشون فرمودند عبادت به سه شکل انجام میگیره :
یک عبادت بخاطر نعمت های خداوند در آخرته و این عبادت تُجّاره !
یک عبادت بخاط ترس از عذاب خداونده و این عبادت ترسویانه !
و اما یک عادت برای جلب رضای خداونده و این عبادت ابراره !

میبینید که هرسه عبادت هستن ولی جاگاهشون با هم قابل قیاس نیست .
فکر نمیکنم بحث خیلی سنگین باشه !

سلام دوباره اینو یادم رفته بود بگم یکی از دوستان نوشته نفرین کار بدیه و از معصوم سر نمی زنه :

توجه !
توجه !
درسته که در موارد بسیاری ما از نفرین کردن نهی شدیم ، ولی تذکر این نکته ضروریه :

1 . نفرین کردن یعنی لعنت خداوند رو بر کسی قراردادن !!!!

2 . حتی خود خداوند هم در قرآن لعن میکنه! کجا ؟

إِنَّ الَّذِينَ يكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَينَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَينَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ(البقرة/159)
کساني که دلايل روشن، و وسيله هدايتي را که نازل کرده‌ايم، بعد از آنکه در کتاب براي مردم بيان نموديم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت مي‌کند؛ و همه لعن‌کنندگان نيز، آنها را لعن مي‌کنند؛

این آیه تنها یکی از بسیار نمونه ای است که در قرآن اومده ، پس میبینیم که نفرین کردن کلاً و در همه شرایط نهی شده نیست!

3 . در آیه مباهله اینطور میخونیم :
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ(آل عمران/61)
هرگاه بعد از علم و دانشي که (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) کساني با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت کنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنيم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.

اساس مباهله ان بوده که هر دو گروه لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهند ( تا دروغگو از راست گو مشخص بشه و باز تذکر این نکته ضروریه مباهله یکی از سنت های ماندگار اسلامه و هرکسی که در ایمان خودش مطمئنه میتونه مباهله کنه ! )

3 . تا حالا زیارت عاشورا خوندید؟ تو زیارت عاشورا چیکار میکنید ؟؟؟؟؟؟

4 . هیچ میدونید امام صادق علیه السلام بعد ازهر نماز چهار زن و چهار مرد را لعن میفرموده ؟( بحار /ج 86 / ص 58 ح 63 )

5. این شبهه ایه که امام محمد غزالی ( متوفی 505 ه ق ) وارد کرده و گفه نباید لعن کنیم !
( ندانسته سنگ دیگران را به سینه نزنیم )

اما باز هم میگم !!!
درسته که ما بطور کلی از نفرین کردن و لعن کردن منع شدیم ولی نباید این قضیه رو به همه قضایا تعمیم بدیم و بدونیم قطعاً و یقیاً در بعضی موارد لعن کردن از هر کاری با فضیلت تره !
( چرا که اگر اینطور نبود خداوند اینکار را در قرآن انجام نمی داد )

امیدوارم مفید بوده باشه !

ضمن تشکر از دوستان ،من میگویم دلایل افرادی که رد می کنند را بنویسید و علتش را توضیح بدهید شما دلایل بر تایید این مطلب می نویسید!!؟ من دلایل رد این حدیث را که از سوی افرادی که شنیده ام این حدیث را رد کرده اند، می خواهم نه دلایل تاییدش را !!!

المستغاث بک یابن فاطمة الزهراء یا صاحب الزمان

سلام هیوای عزیز
شرمنده که دیر تونستم بیام و به این پست سر بزنم !

یزار یه خواهش کنم !
شما میفرمایید که با عده ای از علمای تشیع صحبت کردید و اونها این حدیث رو رد کرده اند ،
یه لطفی کنید نام عزیزان بهمراه دلایلشون را بنویسید تا در موردش صحبت کنیم
البته سوء برداشت نشه ، ما نمی گیم خدایی نکرده شما تو نقل قول صداقت نداری ، نه ! بلکه میگیم امکان داره تو انعکاس مفهوم اشتباه کرده باشی ( که البته در بحث احادیث برای افرادی که متخصص نیستن طبیعیه! )

اما در ادامه صحبت هام در بالا میخوام این رو بگم :
هر عملی در پیشگاه خداوند از دید ما در دو منظر قابل بررسیه :

1 . نیت : که مهمترین رکن هر عمله
2 . شکل اجرا : ( البته با این پیش فرض که حدیث بالا شکل اجرا رو نفی نمی کنه! )
اما راجع به شکل اجرا این نکته ضروریه :
" همونقدری که نیت خالص در یک عمل می تونه ارزش اون عمل رو نزد خداوند افزایش بده ، شکل بد اجراش میتونه از ارزشش در نزد خداوند کم کنه !

مثلاً شما با نیت خیر میخوایید کسی رو از مخمصه نجات بدید ولی بعلت سوء تدبیر مشکلاتش رو افزایش میدید!
مطمئن باشید عمل شما در نزد خداوند ارزش نداره ! چرا؟
چون از نشانه های مومن علاوه بر خلوص در نیت ، ذکاوت و هوشیاری و حسن تدبیر در انجام کارهاست!

اما از نظر کلامی هم این حدیث قابل بررسیه :
آمدن "انما" در اول حدیث که از ادات حصر در ادبیات عربه ، میتونه به معنای گذاشتن پیش شرط باشه به این معنی که " تا عملی از نظر نیت خالص نباشه تحت هیچ شرایطی نزد خداوند مورد پذیرش نیست ، حال اگر دارای نیتی خالص بود بسته به میزان ایمان و کیفیت اجرا در نزد خداوند منزلت پیدا میکنه ، یعنی معنای حدیث میشه : همانا اینگونه است و جز این نیست که پذیرش اعمال وابسته به نیتهاست ، مثل اینکه دولت اعلام کنه تنها کالاهایی میتونن عرضه بشن که نشان استاندارد دارن ولی آیا همه کالاهایی که نشان استاندارد دارن کیفیتشون یکیه؟؟؟؟(باز هم میگم با اینکه دراول حدیث ادات حصر بکار رفته ، این حدیث شکل اجرا رو نفی نمی کنه)

البته نظر ما کجا و نظر کارشناسان امر کجا . . .

باز هم من منتظر نقل قول های شما از افرادی که این حدیث رو رد کرده بودن بهمراه دلایلشون هستم
تا بعد . . .

من مطمئن هستم که یکی از اساتید در قم این را رد کرده ( خبر موثق دارم ) اگر دلیلش را می دونستم دیگه دلیلی نداشت سوال کنم می خواستم دلیلش را از کارشناسان عزیز بپرسم که الحمدلله همشون خواب هستند یا اصلا نشنیده اند!!!

سلام

هیوا جان این چه طریقه سوال کردنه ؟!!!

سوالهای قبلی شما بهتر به نظر می رسه ؟

من سوال خود شما را برایتان باز می کنم ببینید خنده دار نیست ؟!!!

شما فرمودید:

من روزی در قم از زبان یک استاد چنین مطلبی را شنیدم. شما دلیلش را بگویید که او چرا چنین گفته ؟؟؟

چند سوال

آن استاد که بوده ؟(اسمش را که نمی دانید )

چرا خلاف مشهور صحبت کرده ؟( نمی دانید )

استاد چه درسی بوده ؟ ( نمی گویید )

استاد در چه سطحی بوده ( نمی گویید )

فقط می گویید بگردید و جواب پیدا کنید .

و هر از چند گاهی به کارشناسان گیر می دید که چرا جواب منو نمیدید .

منم اگه کارشناس بودم به شما جواب نمی دادم آخه اینم شد سوال ؟؟؟

اگه یه نظر مشهور بود شاید ادله اون تو کتابها اومده بود و در اختیارت می ذاشتن ولی قول غیر مشهور یک استادی که فقط تو شنیدی (مثل همون روایتیه که فقط ابوبکر شنیده ) رو از کجا برات دلیل بیارن ؟؟؟!!!

سوالتو اصلاح کن تا سه سوته برات جواب بیارن

فعلا خدا حافظ :Mohabbat:

المستغاث بک یابن فاطمة الزهراء یا صاحب الزمان

سلام کاربر عزیز هیوا

خیلی دوست داشتم اینو نگم ولی میگم !

خیلی دوست داری یه جوری صحت صحبت هات رو به دیگران اثبات کنی ، مگه نه ؟

الان که من دارم این پست رو مینویسم ، ساعت یک و نیم بعد از ظهره ، فرض کن یکی بیاد و به من بگه الان

ساعت یک بعد از نصف شبه ، و واقعاً هم به گفته خودش مطمئن باشه ! آیا من میتونم این صحبت رو قبول کنم ؟

آیا این کار عقلانیه ؟

ما شیعیان موظفیم در فروع دینمون ( احکام ) تقلید کنیم و در اصول دینمون تحقیق !

پس همینطوری و با یکی دو جمله ، مکتب اهل بیت رو انتخاب نکردیم ،

اینو نگفتم که جبهه بگیری ، همه ما باید تحقیق کنیم ، ولی بدور از تعصب !

از حضرت علی بن الحسین علیه السلام ( امام چهارم شیعیان ) اینگونه نقل شده :

" تعصب این است که شخصی بدی های قوم خویش را ازخوبی های دیگران بهتر بداند ، تعصب این نیست که

شخصی خاندان خویش را دوست بدارد ، بلکه این است که قومش را در ظلم و ستم کمک کند "

ببین عزیز من ، گفتن این مسائل درست نیست ، ولی زمانی که بنده در بین انبوه شبهات مختلف قرار گرفته بودم و

داشتم تو مرداب شک و تردید دست و پا میزدم ، از خدا بعنوان آخرین خواسته فقط یه چیزرو طلب کردم ، اونهم

هدایت بود ، البته اگه قرار بود هدایتی وجود داشته باشه ( اون موقع من تعصب نداشتم و برای رفتن به هر راهی

آماده بودم ، اگه جواب از سوی خداوند ذره ای دیر تر رسیده بود ، نمیگم شاید میگم مطمئناً مسیر کفر رو انتخاب

میکردم ، این قضیه برام از روز روشن تره ! ) قصدم از این صحبت این نبود که تو به ریشم بخندی و بگی این یارو فکر

میکنه هدایت پیدا کرده ، نه ، قصدم این بود که بگم ، از خداوند خواهش کن ، التماس کن و بخواه که هدایت رو بهت

نشون بده و انصافاً تعصب هم نداشته باش ! مگه نه اینکه همه ما مسلمون ها معتقدیم خداوند فرموده :

وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيسْتَجِيبُوا لِي وَلْيؤْمِنُوا

بِي لَعَلَّهُمْ يرْشُدُونَ(البقرة/186)

و هنگامي که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزديکم! دعاي دعا کننده را، به هنگامي که مرا

مي‌خواند، پاسخ مي‌گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)!

هیچ میدونی یه شخصی مثل من که مطالعاتش در دین خیلی معمولیه ، اگه فقط بخواد میتونه با همون شش

کتابتون ،شبهاتی وارد کنه که سالهاست علمای اهل سنت در جواب اون موندن و دارن براش توجیهات بی پایه و

اساس میارن ، اونوقت شما حقانیت مکتبتون رو با یک کتاب میخوای اثبات کنی ؟؟؟؟!!!

بعنوان یه دوست میگم بیا و اگه سوالی در مورد شیعه تو ذهنت هست بصورت اساسی بپرس ، یه جوری نپرس که

وقتی کسی موضوع پست رو میخونه حتی حاضر نشه بهش فکر کنه ،

در هر صورت تا زمانی که دلایل رد اون حدیث از زبان عالم شیعی توسط شما نقل نشه نمیشه جوابش رو داد ،

در ضمن با سخن حتی یک فقیه هم حقانیت یک مکتب زیر سوال نمیره ، این که حالا جدل روی یک حدیثه !

درضمن یه صحبت با همه بچه شیعه ها ،

اگه امروز ماها ظرفیت پذیرش امام عصرمون رو داشتیم و ایشون رو در امر ظهورشون یاری میکردیم ، احدی نمی

تونست که نسبت به مکتبمون حتی فکر انحراف رو هم داشته باشه ، چه برسه که بخواد شبهه مطرح کنه ،

بیاید از خودمون بپرسیم چرا به شیعیان آخر الزمان یتیمان آل محمد ( صلوات الله علیه و آله ) میگن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با تشکر از همه دوستان و جوابها ی خوب در اصلاح یکدیگر چه اینکه مومن ایینه مومن است. حدیث الاعمال با نیات در حدود 53 مورد از کتب شیعه نقل شده است برای نمونه 1 التهذیب ج1ص83 .ج4ص186.وسایل ج1ص48 وج6ص5وج10ص13 ومستدرک ج1 ص90 ج4 ص131وبحار ج64ص109 وج67ص210 ووووووودر اقبال وامالی وتحف ودعایم ووووووامده است.

هوريا شاهويي;26262 نوشت:

می خواستم نظر کارشناسان سایت را در این باره جویا شوم.
سوال دیگری که الان به ذهنم آمد آنکه می گویند حدیث « الاعمال بالنیات » جعلی است!!! در این باره کارشناسان محترم چه نظری دارند؟

بنابر گفته استاد احمد عابدی: حدیث انما الاعمال بالنیات از احادیث مجعول و ساختگی بخاری علیه ابوحنیفه و برای اثبات اعتقادات خودش است و سندش به ابوهریره و عمر بن خطاب می رسد و خود اینکه این حدیث را بخاری 7 بار و به 7 نوع نقل کرده شاهد است که قابل اعتماد نیست. شهید ثانی در کتاب دروس در این باره فرموده : « حدیث انما الاعمال ... متواتر است»
اما این اشتباه است چرا که وسائل الشیعه شیخ حر عاملی هم که از منیة المرید شهید ثانی گرفته است و او هم از حیاء العلوم غزالی و او از بخاری گرفته است پس این خبر واحد است نه متواتر. و قابل اعتماد هم نیست

با سلام و تشکر از استاد کاوه بزرگوار
با تمام ارادتی که به جناب استاد عابدی حفظه الله دارم اما این سخن ایشان قابل قبول نیست.
چون اولا:
حدیث در نزد محدثین عامه صحیح السند است و کسی در این مورد تشکیک ننموده و نقل این روایت در شش مورد از کتاب بخاری به صورتی که الفاظ آن حرف به حرف مثل هم نباشد خدشه ای به صحت روایت وارد نمی سازد[1] چون مضمون روایات واحد است و اختلافی هم که وجود دارد به گونه ای نیست که در یک طریق واحد باشد بلکه اختلاف در متابعت راویان است مثلا روایت عبدالله بن زبیر از سفیان متابعی دارد که محمد بن کثیر است که در حدیث یکی انما آمده و در دیگری نیامده.

«حَدَّثَنَا الْحُمَيْدِىُّ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَيْرِ قَالَ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ الأَنْصَارِىُّ قَالَ أَخْبَرَنِى مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ التَّيْمِىُّ أَنَّهُ سَمِعَ عَلْقَمَةَ بْنَ وَقَّاصٍ اللَّيْثِىَّ يَقُولُ سَمِعْتُ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ - رضى الله عنه - عَلَى الْمِنْبَرِ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - يَقُولُ« إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى ، فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْيَا يُصِيبُهَا أَوْ إِلَى امْرَأَةٍ يَنْكِحُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ ».

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ كَثِيرٍعَنْ سُفْيَانَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ التَّيْمِىِّ عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ وَقَّاصٍ اللَّيْثِىِّ قَالَ سَمِعْتُ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ - رضى الله عنه - عَنِ النَّبِىِّ - صلى الله عليه وسلم - قَالَ« الأَعْمَالُ بِالنِّيَّةِ ، وَلاِمْرِئٍ مَا نَوَى ، فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ، فَهِجْرَتُهُ إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ، وَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ لِدُنْيَا يُصِيبُهَا ، أَوِ امْرَأَةٍ يَتَزَوَّجُهَا ، فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ » .

ثانیا: روایت را متقدمین از بخاری نیز نقل نموده اند،[2] علاوه بر اینکه در تمام کتب روایی دیگر از صحیح و سنن و مسند و غیره آمده و اساسا این اشکال به بخاری وارد نیست.
ثالثا: فقه بخاری مخالف فقه ابو حنیفه بوده و در مذاهب فقهی نیز، فقهی همانند حنفی بی توجه به روایات نیست و بخاری در نقل این روایات و روایات دیگر تعریض به فقه ابو حنیفه داشته که در فقهش ارزشی برای نیت قائل نبوده است بلکه به ظواهر اعتناء می نموده است.[3]

رابعا: همین حدیث در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است و محتوای حدیث نیز مورد عمل فقها بوده و هست، برای مثال شیخ طوسی این روایت را در امالی به طریق خود از امام علی علیه السلام نقل می کند.[4] و شیخ صدوق و مفید و طوسی درکتب مختلف خود به این حدیث استناد نموده اند.
مرحوم صاحب وسائل نیز این روایت را درباب «وجوب النیة فی العبادات» آورده است و حدیث را با مضامین شبیه به هم با طرق مختلف نزدیک به ده بار آورده است و یکی از روایاتی را که نقل می کنند روایت شیخ طوسی است. بنابراین اینکه «صاحب وسائل» این روایت را از «منیةالمرید» گرفته باشند و ایشان از امام محمد غزالی، سخن قابل قبولی نیست.

:Gol:-------------------------------------------------------------------------------:Gol:

[1].اگر این سخن را بپذیریم باید گفت که بسیاری از روایات مناقب امیر المؤمنین علیه السلام هم که بخاری وغیر او آورده اند درست نمی باشد چون الفاظ آنها یکی نمی باشد؟!!!

[2].همچون مسند طیالسی و مسند حمیدی.

[3].برای اطلاع بیشتر به کتاب الامام بخاری و صحیحه الجامع المختصر ؛ الامام بخاری و فقه اهل العراق، تالیف استاد بزرگوار حسین غیب غلامی مراجعه بفرمائید.

[4]. الأمالي ( للشيخ الطوسي )، 618 ، [29] مجلس يوم الجمعة الحادي و العشرين من شهر ربيع الآخر سنة سبع و خمسين و أربعمائة، وَ عَنْهُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ الْعَبَّاسِ أَبُو الْقَاسِمِ الْمُوسَوِيُّ بِدَيْبُلَ، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبِي إِسْحَاقُ بْنُ الْعَبَّاسِ، قَالَ: حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، قَالَ:حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، هَذَا عَنْ أَخِيهِ، وَ هَذَا عَنْ أَبِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ، عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ): أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَغْزَى عَلِيّاً (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فِي سَرِيَّةٍ وَ أَمَرَ الْمُسْلِمِينَ أَنْ يَنْتَدِبُوا مَعَهُ فِي سَرِيَّتِهِ، فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ لِأَخٍ لَهُ: اغْزُ بِنَا فِي سَرِيَّةِ عَلِيٍّ، لَعَلَّنَا نُصِيبُ خَادِماً أَوْ دَابَّةً أَوْ شَيْئاً نَتَبَلَّغُ بِهِ، فَبَلَغَ النَّبِيَّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) قَوْلُهُ، فَقَالَ: إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَ لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ غَزَا ابْتِغَاءَ مَا عِنْدَ اللَّهِ، فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، وَ مَنْ غَزَا يُرِيدُ عَرَضَ الدُّنْيَا أَوْ نَوَى عِقَالًا لَمْ يَكُنْ لَهُ إِلَّا مَا نَوَى.

با سلام

در کافی و کتب دیگربه نقل از اهل بیت(ع) قریب به مضمون حدیث الاعمال بالنیات احادیثی وجود دارد.
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَزْدِيِّ عَنْ أَبِي عُثْمَانَ الْعَبْدِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا قَوْلَ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ لَا قَوْلَ وَ لَا عَمَلَ إِلَّا بِنِيَّةٍ وَ لَا قَوْلَ وَ لَا عَمَلَ وَ لَا نِيَّةَ إِلَّا بِإِصَابَةِ السُّنَّةِ (الكافي ج : 1 ص : 70 )

شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه" بَابُ وُجُوبِ النِّيَّةِ فِي الْعِبَادَاتِ الْوَاجِبَةِ وَ اشْتِرَاطِهَا بِهَا مُطْلَقاً " چند روایت به نقل از کافی،تهذیب و بصائر الدرجات ذکر می کند که اگر چه از حیث سند بعضا ضعیفند اما از حیث دلالت موید یکدیگرند و می توانند صحیح باشد

[83] مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ لَا عَمَلَ إِلَّا بِنِيَّةٍ

این روایت صحیح السند است. (البته بنا بر اینکه ابراهیم بن هاشم را ثقه بدانیم.علامه حلی درباره او می گوید:لم أقف لأحد من أصحابنا على قول في القدح فيه و لا على تعديله بالتنصيص و الروايات عنه كثيرة و الأرجح قبول قوله‏( الخلاصةللحلي/الفصل‏الأول‏في‏الهمزة/الباب‏الأول‏إبراهيم/4)مرحوم خویی نیز او را با دلایلی توثیق کرده است:أقول: لا ينبغي الشك في وثاقة إبراهيم بن هاشم، و يدل على ذلك عدة أمور: 1 - أنه روى عنه ابنه علي في تفسيره كثيرا، و قد التزم في أول كتابه بأن ما يذكره فيه قد انتهى إليه بواسطة الثقات. و تقدم ذكر ذلك في (المدخل) المقدمة الثالثة.
2 - أن السيد ابن طاوس ادعى الاتفاق على وثاقته، حيث قال عند ذكره رواية عن أمالي الصدوق في سندها إبراهيم بن هاشم: و رواه الحديث ثقات بالاتفاق. 3 - أنه أول من نشر حديث الكوفيين بقم. و القميون قد اعتمدوا على رواياته، و فيهم من هو مستصعب في أمر الحديث، فلو كان فيه شائبة الغمز لم يكن يتسالم على أخذ الرواية عنه، و قبول قوله‏(معجم‏رجال‏الحديث ج : 1 ص : 318 )

الحسن بن محبوب السراد مولى لبجيلة كوفي ثقة(رجال‏الطوسي/أصحاب‏أبي‏الحسن.../باب‏الحاء/354)

مالك بن عطية الأحمسي أبو الحسين البجلي الكوفي ثقة(رجال‏النجاشي/باب‏الميم/422)

ثابت بن أبي صفية أبو حمزة الثمالي و اسم أبي صفية دينار مولى كوفي ثقة (رجال‏النجاشي/باب‏الثاء/115)

[84] وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَزْدِيِّ عَنْ أَبِي عُثْمَانَ الْعَبْدِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا قَوْلَ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ لَا قَوْلَ وَ عَمَلَ إِلَّا بِنِيَّةٍ وَ لَا قَوْلَ وَ عَمَلَ وَ نِيَّةَ إِلَّا بِإِصَابَةِ السُّنَّةِ
وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ مُرْسَلًا عَنِ الرِّضَا ع نَحْوَهُ وَ رَوَاهُ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ مُرْسَلًا وَ رَوَاهُ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِيهِ بِالْإِسْنَادِ

[85] مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ لَا حَسَبَ لِقُرَشِيٍّ وَ لَا عَرَبِيٍّ إِلَّا بِتَوَاضُعٍ وَ لَا كَرَمَ إِلَّا بِتَقْوًى وَ لَا عَمَلَ إِلَّا بِنِيَّةٍ (وَ لَا عِبَادَةَ إِلَّا بِتَفَقُّهٍ) الْحَدِيثَ

[86] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ فِي بَصَائِرِ الدَّرَجَاتِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَزْدِيِّ عَنْ أَبِي عُثْمَانَ الْعَبْدِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا قَوْلَ إِلَّا بِعَمَلٍ (وَ نِيَّةٍ) وَ لَا قَوْلَ وَ لَا عَمَلَ إِلَّا بِنِيَّةٍ

نکته قابل ذکر این است که ادعای تواتر درباره حدیث « إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى ، فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْيَا يُصِيبُهَا أَوْ إِلَى امْرَأَةٍ يَنْكِحُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ »ظاهرا صحیح به نظر نمی رسد.
مرحوم شانه چی می نویسد:«طبق تعریف مشهور،حدیث انماالاعمال...»شاذ است(منظور ایشان از شاذ،مفرد است)زیرا در طبقه اول فقط عمر آنرا روایت کرده و در طبقه دوم فقط علقمه از وی و در طبقه سوم فقط محمد بن ابراهیم از علقمه و در طبقه چهارم،یحیی بن سعید»(درایه الحدیث ص 91 به نقل از مقدمه ابن صلاح و تدریب الراوی)

اصولایکی از شروط تواتر این است که در تمام طبقات تعداد زیادی آنرا نقل کرده باشند

mohammad2db;26834 نوشت:
نفرین هم کار درستی نیست و از معصوم سر نمیزنه عنوان مناسب نیست .

سلام.
اتفاقا معصومین(ع ) نفرین کرده اند. مثل نفرین حضرت فاطمه (س) به خلیفه دوم و نفرین امام حسین (ع) و..

mohammad2db;26834 نوشت:
نفرین هم کار درستی نیست
و از معصوم سر نمیزنه

عنوان مناسب نیست .

در خطبه ای از نهج البلاغه امام علی(ع) می فرماید:من در خواب(در سحر روزی که ضربت خوردند) رسول خدا(ص) را دیدم و از بدیهای و دشمنی های امت به ایشان گفتم.رسول خدا فرمود:آنان را نفرین کن.گفتم:خدا بجای آنان بهترین اشخاص را به من بدهد و بجای من بدترین کس را بر آنان بگمارد

70-مَلَكَتْنِي عَيْنِي وَ أَنَا جَالِسٌ فَسَنَحَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ص فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا ذَا لَقِيتُ مِنْ أُمَّتِكَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ فَقَالَ ادْعُ عَلَيْهِمْ فَقُلْتُ أَبْدَلَنِي اللَّهُ بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدَلَهُمْ بِي شَرّاً لَهُمْ مِنِّي

قال الشريف يعني بالأود الاعوجاج و باللدد الخصام و هذا من أفصح الكلام

موضوع قفل شده است