جمع بندی سوالاتی راجع به قاعده رجالی مشایخ ثلاثه که « لا یروون و لا یرسلون الا عن ثقه »

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی راجع به قاعده رجالی مشایخ ثلاثه که « لا یروون و لا یرسلون الا عن ثقه »

با سلام

سوال این بود که در مورد مشایخ ثلاثه یعنی جناب « محمد بن ابی عمیر » و « صفوان بن یحیی » و « احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی » که در مورد ایشان آمده است « لا یروون و لا یرسلون الا عن ثقه » و ظاهر قضیه هم این است که علما و رجالیون ما آنرا پذیرفته اند ، آیا تنها راویانی که این مشایخ از آنها بدون واسطه نقل حدیث می کنند ثقه هستد و یا اینکه تمام کسانی که ایشان از آنها روایت می کنند چه با واسطه و چه بدون واسطه اینان ثقه هستند و یا بعبارتی آیا هر آنکس که در سلسله راویان قبل از مشایخ ثلاثه ذکر شده اند ثقه اند چه کسی که شیخ از او با واسطه روایت کرده باشد و چه بدون واسطه ؟

بطور مثال در سند مقابل چنین آمده است : « حدثنا فلان عن فلان عن ابن ابی عمیر عن زید عن ابی عبدالله علیه السلام یقول : ... » ؛ در این سند طبق قاعده فوق الذکر جناب «زید» قطعا ثقه می باشد و در این بحثی نیست .

حال اگر سندی چنین باشد : « حدثنا فلان عن فلان عن ابن ابی عمیر عن زید عن عمرو عن بکر عن رسول الله صلی الله علیه و آله یقول : ... » ؛ در این سند آیا تمامی اشخاصی که ابن ابی عمیر از آنها نقل حدیث کرده است (چه با واسطه و چه بی واسطه) یعنی زید و عمرو و بکر هر سه ثقه و مورد اعتمادند ؟

و سوال دیگر اینکه این « لا یروون » و « لا یرسلون » که در عبارت آمده است چه تفاوتی با هم دارند چه از نظر معنا و چه از نظر دلالت ؟

متشکرم ... :Rose:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مجید

IVI.@.H.D.I;792155 نوشت:
با سلام

سوال این بود که در مورد مشایخ ثلاثه یعنی جناب « محمد بن ابی عمیر » و « صفوان بن یحیی » و « احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی » که در مورد ایشان آمده است « لا یروون و لا یرسلون الا عن ثقه » و ظاهر قضیه هم این است که علما و رجالیون ما آنرا پذیرفته اند ، آیا تنها راویانی که این مشایخ از آنها بدون واسطه نقل حدیث می کنند ثقه هستد و یا اینکه تمام کسانی که ایشان از آنها روایت می کنند چه با واسطه و چه بدون واسطه اینان ثقه هستند و یا بعبارتی آیا هر آنکس که در سلسله راویان قبل از مشایخ ثلاثه ذکر شده اند ثقه اند چه کسی که شیخ از او با واسطه روایت کرده باشد و چه بدون واسطه ؟


با صلوات ب رمحمد و آل محمد
وسلام وعرض ادب وتبریک سال جدید و تبریک سالروز ولادت ام ابی ها فاطمه زهرا خدمت شما
در مورد پرسش شما پرسشگر گرامی باید عرض شود که:
تعبیر «لا یروون ولا یرسلون الا عن ثقة»، اولین بار در «عدة الاصول» شیخ طوسى ذکر شده است.
صاحب عُده الاصول هنگامی که بحث تعارض روایات را بیان می کند می فرماید: گاه بعضی از روات، روایت را به شکل مسند نقل کرده اند و بعضی دیگر به شکل مرسل. در این حال باید به روایت مرسل نگاه کنیم اگر ارسال کننده کسی مانند ابن ابی عمیر و صفوان و بزنطی باشد، مراسیل آنها در حکم مسند است. بنا بر این تعارض بین مسند و مرسل در حکم تعارض بین دو مسند است. اما اگر ارسال کننده غیر اینها بود باید روایت آن را کنار گذاشت و به روایت مسند اخذ کرد: « وإذا كان أحد الراويين مسنِدا والآخر مرسِلا، نظر في حال المرسل، فإن كان ممن يعلم أنه لا يرسل إلا عن ثقة موثوق به فلا ترجيح لخبر غيره على خبره، ولأجل ذلك سوّت الطائفة بين ما يرويه محمد بن أبي عمير، وصفوان بن يحيى، وأحمد بن محمد بن أبي نصر وغيرهم من الثقات الذين عرفوا بأنهم لا يروون ولا يرسلون إلا عمن يوثق به وبين ما أسنده غيرهم، ولذلك عملوا بمراسيلهم إذا انفردوا عن رواية غيرهم. »
و چون گفته اند که همان اعتبار ذاتی که برای مسانید دیگران است برای مراسیل ایشان است حتی اگر روایت آنها مرسل باشد و آنها منفرد به نقل آن باشند به آن روایات عمل کرده اند.
قبول از راویان برجسته
اگر حضرت امام خمینى(ره) مطلبى را از اوایل دوره قاجار نقل مى کردند، عقلا نمى پرسیدند «مروى عنه» ایشان چه کسى است و آیا در کتب رجال توثیق شده است یا نه. هیچ یک از این سؤال ها به ذهن شنوندگان نمى رسید و خبر را قبول مى کردند.
سبب این امر عبارت است از این که: نزد عقلا چنین ناقل برجسته اى که از قدرت تمیز بین اخبار درست و نادرست برخوردار است، و در نقل قول ها به هر سخنى تکیه نمى کند، خود معیار ارزیابى است که راویان قبل از او مورد مداقّه قرار نگیرند.
بله؛ اگر محرز شد که منبع نقل چنین راوى، غیر قابل اعتماد است و این راوى برجسته در این نقل خاص دچار اشتباه شده است، از این قاعده عقلایى مستثنى خواهد بود. به تعبیر دیگر، معناى عقلایى بودن، این است که اصل اوّلى، قبول خبر آنهاست، مگر خلافش ثابت شود، یا اشتباه بیش از اندازه متعارف داشته باشند، که در این دو مورد قابل قبول نیست. و این خود امرى عقلایى است.
اما اشتباه اندک، مثل این که راوى برجسته در دو یا چند مورد از راوى کذاب نقل حدیث کند، به اعتبار و ارزش او لطمه نمى زند؛ مثلاً صفوان که چند هزار حدیث نقل کرده، اگر در دو مورد از راوى کاذبى نقل کرد، دیگر نقل هایش را از ارزش نمى اندازد. با این مقدمه، «اصحاب اجماع» در کتب رجال، یا همان رواتى که «لایروون ولا یرسلون الا عن ثقة»، مصداق چنین قاعده عقلایى مى باشند.
اصطلاح «اصحاب اجماع» نخستین بار در کلام کَشّى آمده است. وى هیجده راوى را در سه طبقه ذکر مى کند که شیعه بر تصدیق گفته آنان اجماع دارد.(1)
مرسِل چه کسی است؟
بنابر یک نقل خواهر ابن ابی عمیر پس از زندانی شدن ابن ابی عمیر، کتب و روایات او را زیر خاک مخفی کرد، و بنابر نقل دیگر خودش آنها را مخفی کرد و باران مقدار زیادی از آن مکتوبات را از بین برد سپس وقتی که او آزاد شد چون مکتوباتش در اختیارش نبود لذا از محفوظات خود استفاده می کرد، فلذا روایت را مرسل ذکر می کرد لکن می دانست که راویان آن روایات از ثقات هستند.
حال در این مواردی که خود ابن ابی عمیر روایت را مرسل ذکر می کند و واسطه ها را بیان نمی کند نیز آیا مشمول شهادت شیخ می شود یا خیر؟
باید گفت اینکه اطلاق شهادت شیخ در عده الاصول این موارد را شامل شود محل تامل است چون ظاهر عبارت شیخ این است که فقط مشایخ بی واسطه ابن ابی عمیر ثقه هستند.
بنابراین تصحیح سند این روایت مشکل است.

منابع:
1- رجال الکشى، ص 238، ش 431 و ص 375، ش 705 و ص 556، ش 1050.

با سلام

سوال این بود که در مورد مشایخ ثلاثه یعنی جناب « محمد بن ابی عمیر » و « صفوان بن یحیی » و « احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی » که در مورد ایشان آمده است « لا یروون و لا یرسلون الا عن ثقه » و ظاهر قضیه هم این است که علما و رجالیون ما آنرا پذیرفته اند ، آیا تنها راویانی که این مشایخ از آنها بدون واسطه نقل حدیث می کنند ثقه هستد و یا اینکه تمام کسانی که ایشان از آنها روایت می کنند چه با واسطه و چه بدون واسطه اینان ثقه هستند و یا بعبارتی آیا هر آنکس که در سلسله راویان قبل از مشایخ ثلاثه ذکر شده اند ثقه اند چه کسی که شیخ از او با واسطه روایت کرده باشد و چه بدون واسطه ؟

بطور مثال در سند مقابل چنین آمده است : « حدثنا فلان عن فلان عن ابن ابی عمیر عن زید عن ابی عبدالله علیه السلام یقول : ... » ؛ در این سند طبق قاعده فوق الذکر جناب «زید» قطعا ثقه می باشد و در این بحثی نیست .

حال اگر سندی چنین باشد : « حدثنا فلان عن فلان عن ابن ابی عمیر عن زید عن عمرو عن بکر عن رسول الله صلی الله علیه و آله یقول : ... » ؛ در این سند آیا تمامی اشخاصی که ابن ابی عمیر از آنها نقل حدیث کرده است (چه با واسطه و چه بی واسطه) یعنی زید و عمرو و بکر هر سه ثقه و مورد اعتمادند ؟

و سوال دیگر اینکه این « لا یروون » و « لا یرسلون » که در عبارت آمده است چه تفاوتی با هم دارند چه از نظر معنا و چه از نظر دلالت ؟

پاسخ:

سلام علیکم

سوال شما بحث دامنه داری در علم رجال است که برای آگاهی از همه زوایای آن لازم است به کتبی که در این زمینه تالیف شده مراجعه کنید . در این مورد منابع عربی زیادی وجود دارد که گر توانایی استفاده از آن ها را ندارید می توانید به دو کتاب فارسی زیر هم رجوع کنید:

ترجمه کلیات فی علم الرجال ، آیت ا... سبحانی
پژوهشی در علم رجال اکبر ترابی شهرضایی

اما به طور خلاصه عرض می شود که

اولاً: این قاعده توسط همه علما و رجالیون پذیرفته نشده است ،بلکه ازجانب اکثر ایشان مورد پذیرش قرار گرفته

ثانیا : نظر علما درباره مشایخ ثقات به سه دسته تقسیم می شود:


  1. فقط مشایخ بی واسطه این سه نفر توثیق می شوند.
  2. تمام مشایخ چه بی واسطه چه با واسطه توثیق می شوند ، بنابراین ، تمام راویان قبل از این سه نفر تا امام معصوم ع ، ثقه به حساب می آیند.
  3. نه مشایخ با واسطه و نه بی واسطه توثیق نمی شوند ؛ نظر مرحوم خوئی چنین است.

در مورد تفاوت معنای لا یروون با لا یرسلون ، یروون ، یعنی که اگر این سه نفر از شخصی روایت نقل کنند و اسم او را ببرند ، یرسلون یعنی که از شخصی روایت نقل کنند ولی اسم او را نیاورند.

موفق باشید.

سؤال:
آیا تمامی اشخاصی که مشایخ ثلاثه یعنی جناب « محمد بن ابی عمیر » و « صفوان بن یحیی » و « احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی »از آنها نقل حدیث کرده است (چه با واسطه و چه بی واسطه)ثقه و مورد اعتمادند ؟
« لا یروون » و «لا یرسلون» چه تفاوتی با هم دارند؟

پاسخ:
پرسشگر گرامی در پاسخ به بخش اول سوال شما باید عرض کنم؛ علما درباره مشایخ ثقات سه نظر بیان کرده‌اند که در ذیل به آن اشاره می‌گردد:
1. فقط مشایخ بی‌واسطه «محمد بن ابی عمیر» و «صفوان بن یحیی» و «احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی» توثیق می‌شوند.
2. تمام مشایخ چه بی‌واسطه چه با واسطه توثیق می‌شوند، بنابراین، تمام راویان قبل از این سه نفر تا امام معصوم ع، ثقه به حساب می‌آیند.
3. نه مشایخ با واسطه و نه بی‌واسطه توثیق نمی‌شوند؛ مرحوم خوئی در این زمینه چنین آورده اند: «ظاهر گفتار کشی ناظر به آن نیست كه تمام روایاتی كه هر یك از اصحاب اجماع از ائمه (علیه‌السّلام‌) نقل كرده‌اند، حتی اگر روایت مرسل، یا نقل شده از سوی راوی ضعیف، یا مجهول الحال باشد، بلكه مقصود بیان عظمت و جایگاه آنان است و این كه بر وثاقت، وقاهت و تصدیق آنان در روایاتشان اجماع شده است ؛ یعنی آنان در اخبار و روایاتشان متهم به كذب نیستند.» (1)

تعبیر «لا یروون ولا یرسلون الا عن ثقة»، اولین بار در «عدة الاصول» شیخ طوسى ذکر شده است.
صاحب عُده الاصول هنگامی که بحث تعارض روایات را بیان می‌کند می‌فرماید: گاه بعضی از روات، روایت را به شکل مسند نقل کرده‌اند و بعضی دیگر به شکل مرسل. در این حال باید به روایت مرسل نگاه کنیم اگر ارسال کننده کسی مانند ابن ابی عمیر و صفوان و بزنطی باشد، مراسیل آنها در حکم مسند است. بنا براین تعارض بین مسند و مرسل در حکم تعارض بین دو مسند است. اما اگر ارسال کننده غیر اینها بود باید روایت آن را کنار گذاشت و به روایت مسند اخذ کرد.

و چون گفته اند که همان اعتبار ذاتی که برای مسانید دیگران است برای مراسیل ایشان است حتی اگر روایت آنها مرسل باشد و آنها منفرد به نقل آن باشند به آن روایات عمل کرده‌اند.
اما اشتباه اندک، مثل این که راوى برجسته در دو یا چند مورد از راوى کذاب نقل حدیث کند، به اعتبار و ارزش او لطمه نمى‌زند؛ مثلاً صفوان که چند هزار حدیث نقل کرده، اگر در دو مورد از راوى کاذبى نقل کرد، دیگر نقل‌هایش را از ارزش نمى‌اندازد. با این مقدمه، «اصحاب اجماع» در کتب رجال، یا همان رواتى که «لایروون ولا یرسلون الا عن ثقة»، مصداق چنین قاعده عقلایى مى‌باشند.

مرسِل چه کسی است؟
بنابر یک نقل خواهر ابن ابی عمیر پس از زندانی شدن ابن ابی عمیر، کتب و روایات او را زیر خاک مخفی کرد، و بنابر نقل دیگر خودش آنها را مخفی کرد و باران مقدار زیادی از آن مکتوبات را از بین برد سپس وقتی که او آزاد شد چون مکتوباتش در اختیارش نبود لذا از محفوظات خود استفاده می‌کرد، فلذا روایت را مرسل ذکر می‌کرد لکن می‌دانست که راویان آن روایات از ثقات هستند.
حال در این مواردی که خود ابن ابی عمیر روایت را مرسل ذکر می‌کند و واسطه‌ها را بیان نمی‌کند نیز آیا مشمول شهادت شیخ می‌شود یا خیر؟

باید گفت اینکه اطلاق شهادت شیخ در عده الاصول این موارد را شامل شود محل تامل است چون ظاهر عبارت شیخ این است که فقط مشایخ بی‌واسطه ابن ابی عمیر ثقه هستند.
بنابراین تصحیح سند این روایت مشکل است.
در پاسخ بخش دوم سؤال در مورد تفاوت معنای «لایروون» و «لایرسلون» باید گفت:
«یروون» به معنای نقل روایت از دیگری به عنوان مثال ابن ابی عمیر از شخصی روایت نقل کنند و اسم او را ببرند.
«یرسلون» به معنای این که از شخصی روایت نقل کنند ولی اسم او را نیاورند.

منابع:
1. معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۶۱. كلیات فی علم الرجال، ص ۱۸۶.

منبع برای مطالعه بیشتر:
1. ترجمه کلیات فی علم الرجال ، آیت ا... سبحانی.
2. پژوهشی در علم رجال، اکبر ترابی شهرضایی.

موضوع قفل شده است