•❀✿ بهارانه ✿❀• ویژه نامه آغاز سال 1395

تب‌های اولیه

44 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
•❀✿ بهارانه ✿❀• ویژه نامه آغاز سال 1395


class: grid width: 500 align: center

یا مقلب القلوب و الابصار
[TD="align: right"]پرسمان و موضوعات[/TD]
[TD="align: right"] دعای تحویل سال...یا مقلّب القلوب و الابصار[/TD]
[TD="align: right"] بررسی سند دعای یا مقلب القلوب و الابصار...[/TD]
[TD="align: right"] عید نوروز در منابع کهن شیعه (هر روزتان نوروز)[/TD]
[TD="align: right"] عيد نوروز در احاديث[/TD]
[TD="align: right"] ارزشهای عید نوروز[/TD]
[TD="align: right"] آیا غدیر و نوروز در یک روز رخ داده اند؟[/TD]
[TD="align: right"] تفاوت نوروز جلالی با غیر جلالی در چیست؟[/TD]
[TD="align: right"] عيد نوروز و صله رحم با ارحام گناهكار[/TD]
[TD="align: right"] درس های اخلاقی نهفته در سنت خانه تکانی[/TD]
[TD="align: right"] نظر علماء درباره نوروز[/TD]
[TD="align: right"] منبع روایت امام صادق (ع) درباره تناسب عید نوروز ایرانیان با وقایع مهم الهی؟[/TD]
[TD="align: right"] فرهنگی و نرم افزار[/TD]
[TD="align: right"] امسال به شهدا عیدی چه می دهید ؟ - منتظریم ...[/TD]
[TD="align: right"] هفت سین جبهه...[/TD]
[TD="align: right"] عيد نوروز در شعر امام خمينى(ره)[/TD]
[TD="align: right"] اشعار و پیامک نوروزی[/TD]
[TD="align: right"] هفت سین های آسمونی[/TD]
[TD="align: right"] تصاویر مذهبی زیبا با مضمون سال جدید -عید نوروز[/TD]
[TD="align: right"] تصاویر زیبای تبریک سال نو [/TD]
[TD="align: right"] نغمات نوروزی - نوای استودیویی بسیار زیبا[/TD]
[TD="align: right"] آیین نوروز و دین اسلام - صوتی[/TD]
[TD="align: right"] معنی "حوّل حالنا الی احسن الحال" از زبان امام خمینی (ره)[/TD]
[TD="align: right"] هفت سين اسک دين را خودتان بچينيد!!![/TD]
[TD="align: right"] ارسال کارت پستال صوتی ویژه تبریک عید نوروز به دوستان[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1389[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1390[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1391[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1392[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1393[/TD]
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1394[/TD]

[b]content[/b]

دانلود صوت

مدیر فرهنگی;791581 نوشت:

مبارک باد سال اقتصادی
پر از نُقل و پر از هرگونه شادی
برای اسکدینان خوشتر از پیش
برای ما و من زهرا نهادی

با عرض سلام و احترام خدمت تمامی کاربران و کارشناسان و مدیران عزیز اسک دین آغاز سال ۱۳۹۵ را به شما و خانواده محترمتان تبریک و تهنیت عرض می‌نماییم.

آرزو دارم نوروزی که پیش رو دارید، آغاز روزهایی باشد که آرزو دارید.

[="Navy"]

ﮐُﻞُّ ﯾَﻮﻡٍ ﻻ‌ ﯾُﻌﺼَﯽ ﺍﻟﻠﻪُ ﻓﯿﻪِ ﻓَﻬُﻮَ ﯾَﻮﻡُ ﻋﯿﺪٍ؛
ﻫﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﺸﻮﺩ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯ ، ﺭﻭﺯ ﻋﯿﺪ ﺍﺳﺖ.

سال 1395 مبــــــــــــارک

[/]

[="Navy"]

خدایا فردا و فرداهایمان را هر طور که می خواهی نقاشی کن... من به قلم رحمتت ایمان دارم...

[/]

صادق;791588 نوشت:
مبارک باد سال اقتصادی
پر از نُقل و پر از هرگونه شادی


مبارک باد سال اقتصــادی
پر از نُقل و پر از هرگونه شادی

خدایا نعمتم ده بیش از اینم
که نعمت های قبلی را تو دادی

سلامت ، آبرو ، یک قلب خوشحال
کنارش هم بده پول زیادی :Nishkhand:

مدد کن تا بیفزایم به علمم
که دانش بهتر است از بی سوادی

کمک کن تا بدانم قدر فرصت
که عمرم میرود مانند بادی

نگاهم دار از هرگونه غفلت
نمیخواهم کنم غیر از تو یادی

رفیقان ، والدین و خویش و اقوام
ببر سوی بلندی های شادی

حمایت کن ز فرزندان ایران
به دلهاشان ببخشا اعتمادی

بلوچ و فارس ، ترک و کرد و کرمانج
لر و گیل و عرب ، از هر نژادی

که اینها ارزش این سرزمینند
از آنها دور کن هر نامُرادی

سال نو بر تمام دوستان و همرهان اسک دینی ، و همچنین استاد صادق عزیز که من شعر زیبای ایشون رو جسارتاً ادامه دادم ، مبارک و فرخنده باد. انشاالله در سال جدید ظهور آقا امام زمان(عج) رو جشن بگیریم

:fireworks: :roz: :fireworks: :roz: :fireworks:

دوباره پیر سبزپوش گلفروش
به سرزمین ما رسید؛
بهار با عصا رسید.

#علیرضا_فولادی

بعد یک سال بهار آمده ، می بینی که
باز تکرار به بار آمده ، می بینی که

سبزی سجده ی ما را به لبی سرخ فروخت
عقل با عشق کنار آمده، می بینی که

آن که عمری به کمین بود، به دام افتاده
چشم آهو به شکار آمده، می بینی که

حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد
گل سرخی به مزار آمده، می بینی که

غنچه ای مژده ی پژمردن خود را آورد
بعد یک سال بهار آمده، می بینی که

#فاضل_نظری

اندر دل من مها دل‌افروز توئی

یاران هستند لیک دلسوز توئی

شادند جهانیان به نوروز و به عید

عید من و نوروز من امروز توئی

#مولانا

کنار
سکوت و سادگی ام
هفت سین دلت را بگذار
تقویم دلمان
بهار خواهد شد......

بهار آمد که هر ساعت رود خاطر به بستانی
به غلغل در سماع آیند هر مرغی به دستانی

دم عیسی ست پنداری نسیم باد نوروزی
که خاک مرده بازآید در او روحی و ریحانی

به هر کویی پری رویی به چوگان می‌زند گویی
تو خود گوی زنخ داری بساز از زلف چوگانی

به چندین حیلت و حکمت که گوی از همگنان بردم
به چوگانم نمی‌افتد چنین گوی زنخدانی

تو آهوچشم نگذاری مرا از دست تا آن گه
که همچون آهو از دستت نهم سر در بیابانی

طبیب از من به جان آمد که سعدی قصه کوته کن
که دردت را نمی‌دانم برون از صبر درمانی

#سعدی

عید ار بوی جان ما دارد
در جهان همچو جان مبارک باد

بر تو ای ماه آسمان و زمین
تا به هفت آسمان مبارک باد

عید آمد به کف نشان وصال
عاشقان این نشان مبارک باد

روزه مگشای جز به قند لبش
قند او در دهان مبارک باد

عید بنوشت بر کنار لبش
کاین می بی‌کران مبارک باد

عید آمد که ای سبک روحان
رطل‌های گران مبارک باد

چند پنهان خوری صلاح الدین
بوسه‌های نهان مبارک باد

گر نصیبی به من دهی گویم
بر من و بر فلان مبارک باد

#مولانا

برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز

چو آتش در درخت افکند گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز

چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
حسدگو دشمنان را دیده بردوز

بهاری خرمست ای گل کجایی
که بینی بلبلان را ناله و سوز

جهان بی ما بسی بودست و باشد
برادر جز نکونامی میندوز

نکویی کن که دولت بینی از بخت
مبر فرمان بدگوی بدآموز

#سعدی

رسید مژده که از کوچه یار می گذرد

دلا بیا به تماشا ، بــهــار می گــذرد

تنها خداست
که می داند
" بهترین"
در زندگیت ، چگونه معنا می شود !
در " سال نو "
آن " بهترین " را
برایت آرزو می کنم . . .

من یقین دارم
تقویم سال ها
بی تو
ورق نمی خورند؛

هفت سین سفره
بی سبزی حضورت
چیزی کم خواهد داشت
سال بی تو نو نمی شود!

بلبل نمی خواند
درخت شکوفه نمی دهد
همیشگی باش عزیز دل
که دلم سال ها نو شود از حضورت
که باشی و من بخندم به لبخندت...

‌اولین روز فروردین
خواهان آنم که ضربان قلبتان
به لبخندهای مکرر تکرار شود
و هر آنچه به دل آرزویش را دارید
بی بهانه ای از آن شما باشد

می سپارمتان به خیر
نگاهتان می کنم به پاکی
یادتان می کنم به خوبی
و هر کجا هستید
بهترین ها را برایتان آرزو دارم...

نوروزتان خجسته و پر از شادی

.خدایا

سفره را چیده ام..

کجا می نشینی ؟

می خواهم کنارت بنشینم ..یک آن ؛
هفت اسمانت را بگذار و سر هفت سین من؛
آغاز
بهارم شو

✨ربّ یسّرولاتعسّر
سهّل علینایاربّ العالمین
چشم در چشم بهاری یگر
تحفه اے یافت نکردم
که کنم هدیه تان
سال نو مبارک

نو #بهار آمد و گل سرزده، چون عارض یار
ای گل تازه، مبارک به تو این تازه بهار

با نگاری چو #گل تازه، روان شو به چمن
که چمن شد ز گل تازه، چو رخسار نگار

لاله وش باده به گلزار بزن با #دلبر
کز گل و لاله بود چون رخ دلبر گلزار

زلف سنبل، شده از باد بهاری درهم
#چشم نرگس، شده از خواب زمستان بیدار

#رهی_معیری

#عید آمٖد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل می‌ زن کان ماه پدید آمد

#عید آمد ای مجنون غلغل شنو از گردون
کان معتمد سدره از عرش مجید آمد

#مولانا

صد فصل
#بهار آید و
بیرون ننهم گام

ترسم که بیایی تو و
در #خانه
نباشم...

وحشی_بافقی

حالتان در #احسن_الحال و هميشه جور باد
لحظه هاى عمرتان در عاشقى محصور باد

کودک پر جنب و جوش #مهرباني هايتان
از گزند حاسد و چشم حسدها دورباد…

#ﻋﻴﺪ_ﻧﻮﺭﻭﺯ.
اﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ ) ﺑﻪ ﻣﻌﻠﻰ ﺑﻦ ﺧﻨﻴﺲ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪ: ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻰ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﺍﺳﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﻓﺪﺍﻳﺖ ﺷﻮﻡ , ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﺍﻣﻰ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻫﺪﻳﻪ ﻭ ﻋﻴﺪﻯ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ (ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻛﻬﻦ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﺍﺳﺖ ,ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﻳﻚ ﺭﻳﺸﻪ ﻛﻬﻦ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﻰ. ﺍﻯ ﻣﻌﻠﻰ! ﺭﻭﺯ ﻧﻮﺭﻭﺯ, ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻨﺪ ﻭﻫﻴﭻ ﺍﻧﺒﺎﺯﻯ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻧﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﺣﺠﺘﻬﺎﻯ ﺍﻭ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ (ﻉ ) ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺭﻭﺯﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻃﻠﻮﻉ ﻛﺮﺩ. ﻫﻴﭻ ﻧﻮﺭﻭﺯﻯ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻓﺮﺝ ﻫﺴﺘﻴﻢ , ﺯﻳﺮﺍ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﻣﺎ ﻭ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﻬﺎﺩﻳﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺳﺎﻝ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩﺷﺎﻥ ﺳﻰ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺯﻳﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺁﺏ ﺩﺭ ﻧﻮﺭﻭﺯﺳﻨﺖ ﺷﺪ.
ﭼﻮﻥ ﻋﻴﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ, ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﻯ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﺟﺎﻣﻪ ﻫﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﭙﻮﺵ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺒﻮﺗﺮﻳﻦ ﻋﻄﺮﻫﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻣﻌﻄﺮ ﻛﻦ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﺑﺎﺵ.

ﺩﺭ ﻋﻴﺪ ﻧﻮﺭﻭﺯ, ﻫﺪﻳﻪ ﺍﻯ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ (ﻉ ) ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: ﺍﻯ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎﻡ (ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﻛﻨﻴﺪ.
ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻰ (ﻉ ): ﻧﻮﺭﻭﺯ ﻣﺎ, ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ.
ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﺳﻰ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ (ﻉ ) ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻨﺸﻴﻨﺪ, ﺗﺎﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺒﺮﻳﻚ ﮔﻮﻳﻰ ﭘﻴﺶ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﻫﺪﺍﻳﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ ﻧﻴﺰ ﺑﭙﺬﻳﺮﺩ ﺍﻣﺎﻡ (ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺟﺪﻡ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ ) ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻛﺮﺩﻡ , ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺧﺒﺮﻯ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻜﺮﺩﻡ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺳﻨﺖ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻨﺴﻮﺥ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﻈﺎﻣﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ( (5) ) ( ﻭ ﻳﻚ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻟﺸﻜﺮﻯ ﺍﺳﺖ ) ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ , ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻯ ﺑﺰﺭﮒ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ ﺟﻠﻮﺱ ﻛﻨﻰ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ ﻭ ﺟﻠﻮﺱ ﻛﺮﺩ. ﻋﻠﺎﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﻰ , ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻘﻞ ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ, ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﺎ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻣﻌﻠﻰ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺷﺮﻋﻰ ﻧﺪﺍﺭﺩﺍﺧﺒﺎﺭ ﻣﻌﻠﻰ ﺳﻨﺪﺵ ﻗﻮﻳﺘﺮ ﻭ ﺷﻬﺮﺗﺶ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺣﻤﻞ ﺑﺮ ﺗﻘﻴﻪ ﻛﺮﺩ, ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﺧﺒﺮ ﻣﻌﻠﻰ ﻧﻜﺎﺗﻰ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺣﺎﻛﻰ ﺍﺯ ﺗﻘﻴﻪ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﺎ, ﻫﺮ ﺩﻭ ﺧﺒﺮ ﻓﺎﻗﺪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺣﺠﻴﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ (ﻉ ) ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﻣﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻯ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻰ ﻧﺸﻮﺩ, ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﻭﺯ ﻋﻴﺪﺍﺳﺖ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﻳﺪ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪ, ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺳﻨﺖ ﺍﺳﺖ , ﺍﺷﻜﺎﻟﻰ ﻧﺪﺍﺭﺩ.

#میزان_الحکمه

تفسیر معنوی دعای تحویل سال

تحول در قلب و بصيرت
«يا مقلب القلوب و الابصار»
قلب و بصيرت قلبي، از مؤلفه‌هاي مهم معنوي در مسير كمال انسان است كه در قرآن كريم و روايات ناب اسلامي تأكيد بسياري بر آن شده است. قلب سرچشمه تمامي جوشش‌هاي و خيزش‌هاي وجود آدمي است.
به بيان نغز امام راحل(س): «با سرچشمه گل‌آلود توقع صفاي آب نداشته باش... تو اگر معناي «يا مقلب القلوب» را به ذائقه قلب بچشاني و به سامعه قلب برساني... از جلب قلوب بي‌نياز شوي». (آداب الصلوة، ص 172) از اين رو است كه امام در توصيه به پيروان خويش خاصه طلاب علوم ديني مي‌فرمايد: «لازم است خود را تهذيب كنيد كه وقتي رئيس جامعه يا طايفه‌اي شديد، آنان را نيز تهذيب نماييد. براي اصلاح و ساختن جامعه قدم برداريد. هدف شما خدمت به اسلام و مسلمين باشد». (جهاد اكبر، ص25) «اگر براي خدا قدم برداريد، خداوند متعال مقلب القلوب است. دل‌ها را به شما متوجه مي‌سازد». (همان، ص 66)
در اعتقاد امام كسي كه نداي «يا مقلب القلوب و الابصار» را سرمي‌دهد، بايد قلبش تنها متوجه به خدا باشد و از توجه به غير او روي‌بگرداند تا دعاي او جامه صدق و راستي برتن بيارايد و در ضميرش اثر‌گذار باشد. (ر.ج: شرح حديث جنود عقل و جهل، ص90) علم به اركان توحيد، با ايمان به آن متفاوت است؛ زيرا تا علم توحيد در قلب وارد نشود، حظي از نداي «يا مقلب القلوب و الابصار» نخواهيم برد. (همان، ص 95)
درخواست از درگاه ربوبي مبني بر انقلاب در قلب و بصيرت، نشانه آن است كه انسان به سبب نسيان از ياد حق و انس با كثرات دنيوي و هواهاي نفساني، نيازمند تحول قلبي و روشنايي چشمان دل است و اين تحول در قلب كه مكان حضور حق تعالي است (القلب حرم الله فلا تسكن فيه غير الله؛ دل، حرم الهي است. پس غير او را در آن جاي نده) و نيز تغيير و تحول در نگرش و بصيرت آدمي (المؤمن ينظر بنور الله؛ مؤمن به نور خدا مي‌بيند)، همگي به دست او است و تنها فضل و عنايت ربوبي خداي رحمان است كه مي‌تواند با دو دست جلال و جمال خويش مرآت دل را از غبار اغيار بزدايد و قفل‌هاي بزرگ هواي نفس را از ابواب آسماني دل بگشايد و پرده‌هاي غفلت را از چشمان بصيرت انسان كنار زند و ديدگان دل را به نور معرفت و مشاهدت حضرت دوست روشني بخشد

تدبير روز و شب
«يا مدبر الليل و النهار»
انسان، به تصريح قرآني «إني جاعل في الارض خليفة»،‌ جانشين خدا بر روي زمين است و اين شايستگي را دارد كه مرآت تمام‌نماي ربوبي و مجلاي ظهور و بروز اسما و صفات الهي شود. يكي از اسماي حق تعالي «مدبّر» است كه پروردگار عالميان به وسيله آن، به تدبير روز و شب يا تدبير نظام زمين و آسمان و به طور كلي، نظام خلقت مي‌پردازد. انسان نيز بايد خويشتن را متخلق به اخلاق الهي نمايد و تدبيرگر روز و شب خويش باشد.

نيل به نيكوترين حال‌ها
«يا محول الحول و الاحوال، حوّل حالنا إلي أحسن الحال»
«حَول» در دعاي عيد نوروز، به معناي «سال» است و «احوال» جمع حال، به معناي طبيعت و ضمير يا تغيير و دگرگوني وضعيت انسان است. از اين رو، خداوند تغيير دهنده سال و يا دگرگون كننده طبيعت مربوط به مخلوقات است و اين صيرورت و تحول در مسير رشد و كمال موجودات، لازمه امر زندگي و حيات است. در اين دعاي شريف از درگاه ربوبي مي‌خواهيم كه طبيعت وجود ما را به بهترين و نيكوترين طبيعت‌ها تبديل كند و اين تغيير باطني يا ظاهري وجودي ما را همسو با تغيير و دگرگوني طبيعت ظاهري، در مسير شكوفايي و بالندگي قرار دهد.

دعاي لحظه تحويل سال، سرشار از جلوه‌هاي وصال است كه مسير كمال و جمال را فراسوي رهرو طريق حق گسترده و بايسته است كه در مضامين بلند معنوي و عرفاني آن بينديشيم و بكوشيم تا در سال جديد، ظاهر و باطن خود را با معارف نغز الهي و انوار رحماني زينت بخشيم و زلال حالات خوش معنوي و زمزم صفاي روحاني را در محضر صاحبدلان اهل معرفت و واصلان اهل بصيرت بجوييم و قلب و روان خويش را در معرض نسيم حيات‌بخش و بهشتي مقربين كه عطر خوش عشق و معرفت از حريم قدسي وجودشان به مشام جان مي‌رسد و بهار زندگي و جاودانگي را براي آدمي به ارمغان مي‌آورد، قرار دهيم تا شجره وجودمان در قلعه امن ولايت به گل‌هاي معطر اسما و صفات الهي و ثمرات جان‌بخش رحماني مزين گردد.

[="Navy"]

فراموششان نکنیم........

[/]

Reza-D;791607 نوشت:

مبارک باد سال اقتصــادی
پر از نُقل و پر از هرگونه شادی

خدایا نعمتم ده بیش از اینم
که نعمت های قبلی را تو دادی

سلامت ، آبرو ، یک قلب خوشحال
کنارش هم بده پول زیادی :Nishkhand:

مدد کن تا بیفزایم به علمم
که دانش بهتر است از بی سوادی

کمک کن تا بدانم قدر فرصت
که عمرم میرود مانند بادی

نگاهم دار از هرگونه غفلت
نمیخواهم کنم غیر از تو یادی

رفیقان ، والدین و خویش و اقوام
ببر سوی بلندی های شادی

حمایت کن ز فرزندان ایران
به دلهاشان ببخشا اعتمادی

بلوچ و فارس ، ترک و کرد و کرمانج
لر و گیل و عرب ، از هر نژادی

که اینها ارزش این سرزمینند
از آنها دور کن هر نامُرادی

سال نو بر تمام دوستان و همرهان اسک دینی ، و همچنین استاد صادق عزیز که من شعر زیبای ایشون رو جسارتاً ادامه دادم ، مبارک و فرخنده باد. انشاالله در سال جدید ظهور آقا امام زمان(عج) رو جشن بگیریم

:fireworks: :roz: :fireworks: :roz: :fireworks:

سپاس از شاعر خوش ذوق این جمع
که روشن کرد اینسان شعله ی شمع
بهار فاطمی شان باد پر گل
تمام سال شان پر سرو وسنبل
رضا و جمله ی اصحاب و یاران
الهی باد دایم زیر باران
شکو هستان زهرایی نصیبش
ومولا دوست دار وهم حبیبش

با سلام
مثل لحظه ای که باغ, در ترنم ترانه شکوفا میشود, غرق در شکوفه میشود روزگارتان بهـار لحظه هایتان پر از شکوفـه باد.
سال نـو مبارک

سالی که بهارش قدم فاطمه باشد
صدها برکت از کرم فاطمه باشد
امید که یک مژده ز صدها خبر خوش
پیغام فرج در حرم فاطمه باشد


امام صادق علیه السلام
[=Mitra] نوروز همان روزیست که خداوند در آن از بندگانش عهد گرفت که او را عبادت کنند.
[=Mitra]
[=Mitra]

باسلام
فرارسیدن نوروز و سال نو را شادباش میگویم.
برایتان تندرستی و نیکروزی در سال نو آرزو دارم.
باشد که سالی سرشار از شادی، خیر و برکت داشته باشید.

یاحق

خداوندا، بهار، سرچشمه رشد و جنبش و نماد دگرگونی ست.
ما نیز پا به پای بهار با توسل به قرآن ، به شور و تحول برخاسته‌ایم تا تو را که به جوانه زدن و حرکت سفارشمان کرد‌ه‌ای، بیشتر بشناسیم.
دستمان را بگیر و سایه سنگین رخوت و گناه را از جسم و جانمان دور کن .
ما را به آفتاب بهاری برسان، به نوری که هر ذره‌اش نوید پیش رفتن و جنبش باشد.
ما را که از تیرگی و سرما گریزانیم به روز‌های روشن بهار متصل گردان و روح امید و پویایی و دگرگونی را در ما زنده کن،
یا ارحم الراحمین .

سالی که بهارش گل بشکفته ی زهراست
پر لاله و پر ناز ، پر از جلوه ی زیباست
دشت و دمن از لاله پر از سرو و پر از گل
از یاس محمد چنین خرم و شیداست

[h=2]نوروز از ایام دور با آداب و رسوم خاصی برگزار می شد و از آنجا که ادبیات هر سرزمین یکی از مهم ترین منابع برای شناخت آیین، رسوم و فرهنگ ملت هاست، در آثار منظوم و منثور آن می توان درباره نوروز و آداب و آیینش خواند.[/h]
یکی از باشکوه ترین جشن های گیتی، عید نوروز است. زنده شدن دوباره زمین نوید امید، عشق، شادی و زندگی دوباره می دهد. جشن نوروز کهن ترین و مهم ترین جشن ملی ایرانیان است، جشنی که آن را به جمشید جم منصوب می کنند.
به جمشید بر، گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز و فروردین
بر آسوده از رنج، تن دل، زكین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین روز فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
"فردوسی"
همانگونه که خداوند در آیه 50 سوره روم به زنده شدن زمین اشاره دارد، "فَانظُر اِلَی آثارِ رَحمَت اللهِ، کَیفَ یُحیِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها" "به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مردنش زنده می کند"، نوروز پایان فصل سرما و افسردگی است و برای انسان های مومن نشانه ای از رحمت خداوند است.
نوروز از ایام دور با آداب و رسوم خاصی برگزار می شد و از آنجا که ادبیات هر سرزمین یکی از مهم ترین منابع برای شناخت آیین، رسوم و فرهنگ ملت هاست، در آثار منظوم و منثور آن می توان درباره نوروز و آداب و آیینش خواند.
درباره علل پیدایش نوروز، روایات مختلفی وجود دارد و فردوسی شاعر بزرگ و حماسه سرای ما آن را به جمشید نسبت می دهد.
به جمشید بر، گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
بعضی از شاعران مثل قاآنی نوروز و روز خلافت حضرت علی (ع) را یکی می دانستند.
رساند باد صبا مژده بهار امروز
ز توبه، توبه نمودم هزار بار امروز
رسد به گوش دل این مژده ام ز هاتف غیب
که گشت شیر خداوند، شهریار امروز
به جای خاتم پیغمبران به استحقاق
گرفت خواجه کرّوبیان قرار امروز
از جمله آداب نوروز که از دیرباز باقی مانده است، خانه تکانی است. پاک کردن خانه از آلودگی ها، گذاشتن کوزه آب، گلدان گل و ظرفی از آتش در خانه از جمله کارهایی بوده که در ایران باستان انجام می گرفت. این افراد چوب صندل و سایر چوب های خوشبو را با دست خودشان بر آتش می نهادند و می بایست که هرکس نام درگذشتگان خود را برشمارد.
در برخی از نواحی ایران هنوز این اعتقاد وجود دارد که در شب آخر سال ارواح درگذشتگان به خانه های خود برمی گردند و از روشنی چراغ شاد می شوند، شاید رسم زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال و روشن کردن شمع یا چراغ بر مزار آنها بازمانده ای از این اعتقاد باشد.
یکی دیگر از رسوم عید نوروز، سفره هفت سین است. برخی هفت سین را نماد شش امشاسپند وُهومَنه (بهمن)، اشهﻭهیشته ( اردیبهشت)، خشثرهﻭیریه (شهریور)، اَرمَیْتی (اسپندارمد)، هوروتات (خرداد) و امرتات (مرداد) می دانند.
دکتر فره وشی ریشه واژه هفت سین را از چیدن "هفت سینی" بر خوان نوروزی می داند كه به آن هفت سینی می گفتند و با گذشت زمان و افتادن "ی" پایانی آن به گونه هفت سین در آمده. به گفته ی او هنوز هم در برخی از روستاهای ایران این سفره را، سفره ی هفت سینی می گویند.
و اما هفت سین عبارت است از:
سیر: نماد اورمزد
سماك (سماغ): چاشنی زندگی فرشته بهمن و نماد باران
سركه: گند زدایی و پاكیزگی فرشته امرداد نماد جاودانگی
سیب سرخ: نماد سپندارمد امشاسپند، فروتنی و مهر و شیدایی
سنجد: فرشته خورداد سرچشمه دلدادگی و باروری و زایندگى
ششه یا سبزه: نماد پندار نیك، گفتار نیك، و كردار نیک فرشته اردیبهشت
سمنو: مایه سرشته (خمیر)، نماد خوبی برای زایش و باروری گیاهان به میانجی فروَهران فرشته شهریور
علاوه بر اینها اقلام دیگری هم بر سر سفره هفت سین گذاشته می شود. مانند:
آینه: نماد درخشندگی
نارنج: نماد گوی زمین و گردی آن
اسپند و آویشن: نماد تندرستی و فرخندگی
آب: نماد خورداد امشاسپند، تندرستی، رسائی
شیر و تخم مرغ: نماد وهمن امشاسپند، پندار نیک و نوزایی
آفرینگان یا آتشدان یا امروزه شماله (شمع) و شماله دان (شمعدان): نماد اردیبهشت امشاسپند، راستی، پاکی و روشنایی
نسك (كتاب) سپند (مقدس، saint): نماد اهورامزدا (بر پایه ی باور هر كسی، زرتشتیان: گات ها، یهو یان: تورات، مسلمانان: قران، مسیحیان: انجیل و برخی حافظ و...)
از دیگر رسوم عید نوروز پوشیدن لباس نو در عید است.
آرزو کردش که چون آن خلق راه
جامه ی نو باشدش در عیدگاه
"عطار نیشابوری"
رسم هدیه دادن به یکدیگر در عید نوروز و به اصطلاح عیدی دادن و عیدی گرفتن جزو عاداتی است که از دیرباز و به خصوص در زمان ساسانیان اهمیت بالایی برخوردار بوده و هر کس بنا به شرایط و امکانات خود برای دیگران هدایایی در نظر می گرفته و این رسم تا به امروز بر جای خود باقیست.
بهل تا دست و پایت را ببوسم
بده عیدانه کامروز است عیدم
"مولانا"
سیزده به در یکی دیگر از رسوم عید نوروز است؛ اینطور عنوان شده که ایرانیان باستان پس از دوازده روز جشن و شادی به یاد دوازده ماه سال، روز سیزدهم را به باغ و صحرا رفته و اینگونه شادی نوروز را به پایان می رساندند. از طرفی این روز در ایران باستان به نام روز باران ثبت شده و برای ایرانیان از قداست خاصی برخوردار بوده است.
چند نمونه از اشعار بهاری
زمین خندید و صحرا شد گل افروز
بهار آمد بهار عشق آموز
بیابان را همه در برگرفته
سرود گرم باران های نوروز
" یدالله رویایی"
....................
آورده نسیم، سر در آغوش بهار
پیراهنی از شکوفه، تن پوش بهار
گلنقره اشک ریزد از دیده ابر
باغ افق سبز،غزلنوش بهار
"جلال قیامی میرحسینی"
....................
سال اگر ک هنه اس ت ی ا نو، چون رود دیگر نیاید
نخل چون از پای افتد سایه اش بر سر نیاید
کهنه هرگز نو ن گردد، رفته هرگز باز ناید
بشنو از خیام اگر گفت منت باور نیاید
این م ثل پیشینان گفتند و من خ ود آزم ودم
سال نو-بی شبهه- از سال کهن بهتر نیاید
بنده ی آن پاک درویشم که خورسند است و قانع
فارغ از هر نیک و هر بد گر بیاید گر نیاید
زر پرستان را بگوی از من که باشد مفلسان را
در نداری ها ن شاطی کان نشاط از زر نیاید
یک نصیحت گویمت در سال نو بشنو که: عاقل
دست بر کاری نیازد کان ز دستش بر نیاید
خرد جوئی گل دماوند، سبزه رویاند، بدامان
پرورش هائی که از دریای پهناور ن یاید
روز ن و خوش از در آمد، آرزومندم خدا را
دشمنان و دوستان را جز خوشی از در نیای
" حبیب یغمایی "
....................
بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم
به پای سرو آزادی سر و دستی برافشانیم
به عهد گل زبان سوسن آزاد بگشاییم
که ما خود درد این خون خوردن خاموش می دانیم
نسیم عطر گردان بوی خون عاشقان دارد
بیا تا عطر این گل در مشام جان بگردانیم
شرار ارغوان واخیز خون نازنینان است
سمندر وار جان ها بر سر این شعله بنشانیم
جمال سرخ گل در غنچه پنهان است ای بلبل
سرودی خوش بخوان کز مژده ی صبحش بخندانیم
گلی کز خنده اش گیتی بهشت عدن خواهد شد
ز رنگ و بوی او رمزی به گوش دل فروخوانیم
سحر کز باغ پیروزی نسیم آرزو خیزد
چه پرچم های گلگون کاندر آن شادی برقصانیم
به دست رنج هر ناممکنی ممکن شود آری
بیا تا حلقه ی اقبال محرومان بجنبانیم
الا ای ساحل امید سعی عاشقان دریاب
که ما کشتی درین توفان به سودای تو می رانیم
دلا در یال آن گلگون گردن تاز چنگ انداز
مبادا کز نشیب این شب سنگین فرومانیم
شقایق خوش رهی در پرده ی خون می زند ، سایه
چه بی راهیم اگر همخوانی این نغمه نتوانیم
" هوشنگ ابتهاج"


[/HR] منبع: نوروز، علی دهباشی

[h=1][/h]
[h=2]بانگ تلاوت آیات روح بخش قرآن مجید در فضای خانه می پیچد و حالت روحانی آن اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. گوینده رادیو با صدای گرم و دلنشین، دعای تحویل سال نو را می خواند و نسیم بهاری آهسته از گل و گیاه می گذرد و فرا رسیدن نوروز را خبر می دهد.[/h]

[h=2]
نوروز در ایران باستان[/h] در آیین دیرین ایرانیان گفته شده كه جهان كنونی گذرگاهی ناپایدار است، كه به ابدیت می پیوندد. در این گذرگاه، نیروهای اهریمنی كمین كرده اند تا آدمیزاد را از راه رستگاری منحرف كنند و او را به گمراهی رهنمون شوند. در این میان آنان كه به ایزد یكتا باور دارند، از پیكار با اهریمن پیروز می آیند و به رستگاری و آرامش می رسند. به این ترتیب، آنچه زشت است، از درد و رنج و بیماری تا دروغ و بیداد، از جهان رخت بر می بندد و سلامت و شادی جایگزین آن ها می شود.
در ایران باستان برای دستیابی به چنین هدفی، برخورداری از ایمان و اعتقاد متین و استوار و نیز سلامت جسم و روان ضروری شمرده می شده و به ویژه شادابی تن و روان اهمیت ویژه ای داشته است؛ برای رسیدن به این مهم، به مناسبت های گوناگون جشن هایی برپا می كردند و به شادی و سرور می پرداختند. این جشن ها بسیار بودند، و از آن جمله جشن های مهرگان، سده و نوروز قابل ذكرند. ضمن آن كه جشن نوروز از همه مفصل تر بوده و اهمیت بیشتری داشته است. واژه جشن از ریشه پهلوی پشتن مشتق شده و در ایران باستان به مراسمی اطلاق می شده است كه در آن، ستایش و پرستش پروردگار با سرور و شادمانی ایمان آورندگان همراه بود و از این رو، جشن نوروز، یك جشن دینی ملی محسوب شده است.(1)
در آیین ایرانیان، فروهر یكی از نیروهای مقدس است كه هنگام آفرینش انسان، در جسم وی دمیده می شود و تا دم مرگ، او را از رفتارهای بد باز می دارد، پس از مرگ انسان نیز او را از یاد نمی برد و هر سال به مدت 10 شبانه روز از بیست و پنجم اسفند تا پنجم فروردین ماه، فروهرهای همه در گذشتگان به زمین می آیند و به یمن قدوم آنان است كه بهار از راه می رسد و طبیعت، سر سبز و زیبا می شود. (2)
بیش تر تاریخ نگاران قدیم پیدایش نوروز را به جمشید جم - چهارمین شهریار پیشدادیان - منسوب كرده اند و از این رو به نوروز، نوروز جمشیدی هم می گویند.
در مورد انگیزه های ابداع سنت نوروزی نكات بسیاری در متن های كهن ادبیات فارسی آمده كه همگی به سهم خود، زیبا و دلنشین است و از ذوق سرشار ایرانیان حكایت دارند. (3)
[h=2]نوروز پس از اسلام[/h] پس از اسلام، با عنایت امامان معصوم و تأكید بر جنبه های مثبت و منطقی، جشن نوروز بار دیگر رسمیت یافت و جنبه مذهبی خود را نیز حفظ كرد. در دین مبین اسلام احادیث معتبری درباره نوروز وجود دارد كه از جمله حدیث «معلی بن خنیس» قابل ذكر است.
علامه مجلسی از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده نوروز، روزی است كه: «خداوند از بندگان پیمان گرفت او را بپرستند و او را شریك نگیرند و به پیامبران او بپیوندند.... و هیچ نوروزی نیست كه ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است.» (4)
یكی از یاران امام صادق (علیه السلام) از حضرت درباره مرد ثروتمندی پرسش نمود كه در روز مهرگان یا عید نوروز مردم به وی هدیه می دهند اما در عوض احسان نمی كند.
امام (علیه السلام) فرمود: آیا اهل نماز هستند؟
گفتم: آری. حضرت فرمودند: هدیه آن ها را باید بپذیرد و او نیز در مقابل برای آن ها هدیه ای بفرستند

از شیخ طوسی (ره) نقل است كه گفت: «پس، حضرت صادق (علیه السلام) به معلی فرمود: چون نوروز رسد، غسل كن و پاكیزه ترین جامه های خود را بپوش و به بهترین بوها و عطرها خود را خوشبو كن و در آن روزها، روزه بدار، پس چون از نماز و نافله ها فراغت یافتی، چهار ركعت نماز بگذار ....(5 و 6)
روایت دیگر از معلی بن خنیس، از امام صادق (علیه السلام) ذكر می كنیم. معلی می گوید: در صبحگاه روز نوروز به حضور امام صادق (علیه السلام) مشرف شدم. حضرت از من پرسید: معلی! آیا از امروز چیزی می دانی؟ گفتم: خیر! لیكن عجم ها (ایرانیان) امروز را بزرگ می دارند و به همدیگر تبریك می گویند. امام فرمود: همانا گرامیداشت امروز به سبب وقایعی است كه برای تو بازگو می كنم.
من از این سخن امام خرسند شدم و اشتیاق خود را برای شنیدن كلام امام ابراز داشتم و از ایشان خواستار بیان آن شدم. حضرت در سیمای نوروز به نمونه هایی از حوادث انجام شده اشاره فرمودند، از جمله موارد ذیل را بیان داشتند:
1. پیمان ستاندن خداوند

خداوند از بندگان خود پیمان ستاند كه تنها او را پرستش كنند و چیزی را شریك وی قرار ندهند و پیرو رسول او، حجج الهی و اولیائش باشند.
2. آغاز تابش خورشید
نخستین بار خورشید در آن طلوع كرد.
3. استقرار كشتی نوح (علیه السلام)
كشتی نوح بر كوه جودی قرار یافت.
4. بت شكنی ابراهیم
حضرت ابراهیم خلیل بت های قومش را در هم كوبید.
5. نزول جبرائیل
جبرائیل بر پیامبر خاتم فرود آمد.
6. پاكسازی بت های قریش
رسول خدا (صلی الله و علیه و آله)، علی (علیه السلام) را بر روی شانه اش قرار داد، تا او بت های قریش را از روی خانه خدا به زیرافكند.
7. بیعت با امیر المؤمنین (علیه السلام)
پیامبر (صلی الله و علیه و آله)، برای امیر المؤمنین (علیه السلام) در غدیر خم عهد و پیمان ستاند، و در آن روز بر ولایت علی اقرار كردند، خوشا بر آنان كه بر ولایت او استوار ماندند و بدا به حال آن كسانی كه آن پیمان را شكستند.
8.ظهور مهدی (علیه السلام)
نوروز، روزی است كه در آن قائم آل محمد (علیه السلام) ظهور می كند و خداوند او را بر دجال پیروز می گرداند، هیچ نوروزی نیست جز آن كه ما در آن فرج او را انتظار می كشیم. نوروز از ایام ما می باشد، ایرانیان آن را بزرگ داشتند و شما عرب ها آن را تباه ساخته، كوچك شمردید. (7)
[h=2]آداب نوروز[/h] 1. غسل، پوشیدن لباس تمیز و زدن عطر. (8)
2. روزه داری، برپایی نماز و یاد خدا با تكبیر و تهلیل.
3. آراستگی ظاهری، پیراستگی باطنی.(9)
4. دادن هدیه و برپایی جشن و شادمانی
یكی از یاران امام صادق (علیه السلام) از حضرت درباره مرد ثروتمندی پرسش نمود كه در روز مهرگان یا عید نوروز مردم به وی هدیه می دهند اما در عوض احسان نمی كند.
امام (علیه السلام) فرمود: آیا اهل نماز هستند؟ گفتم: آری. حضرت فرمودند: هدیه آن ها را باید بپذیرد و او نیز در مقابل برای آن ها هدیه ای بفرستند.(10)
5 .دید و بازدید
از معصوم است كه فرمود: این روز، نوروز است كه مردم در آن اجتماع دارند و همدیگر را ملاقات می كنند تا .... (11)
[h=2]خاتمه[/h] آری! فرخنده باد نوروز بر آگاهان و بیداران كه در گستره شادی خود، دیگران را سهیم می كنند و یاران در انتظار را با ریزش سخاوت خویش لبخند شادمانی می بخشند كه این روزها نیز می گذرد و شادی ها و شیون ها پایان می پذیرد و سر انجام كتیبه اعمال ما آینه انسانیت و صحیفه سرنوشت ما خواهد بود.
پی نوشت ها:
1 .پرویز افكاری، نوروز، تاریخچه و مرجع شناسی.
2.ارتور كریستن، ایران در زمان ساسانیان، ص .194
3. تاریخ طبری، ص78، ترجمه پاینده.
4. بحار الانوار، ج59، ص131، لطیفی، چهل حدیث، ص.40
5. تفسیر جامع البیان، ج2، ص.157
6. مستدرك الوسایل،7،ص.66
7. بحار الانوار، ج56، ص.119
8.تفسیر المیزان،ج30، ص.300
9. وسائل الشیعه، ج5، ص.115
12. وافی، ج3، ص.116
11. میزان الحكمه، ج7، ص.

[h=1]طرب، ای دل، که نوبهار آمد[/h]
[h=2]شاعران با شور و هیجانی وصف ناپذیر زیبایی های بهار را می ستایند و از همگان می خواهند نهایت استفاده را از زیبایی وجود گل ها و سبزه ها بنمایند، چرا که عمر گل ها کوتاه است و وقت برای خوش بودن بسیار اندک.[/h]
نوروز، نخستین روز از ماه فروردین است که آریایی ها تا پنچ روز پس از آن، جشن برپا می کردند و پادشاهان به حقوق اطرافیان، مردم و بزرگان رسیدگی می کردند.(بیرونی، التفیهم)
ابوریحان همچنین درمعرفی فروردین می افزاید: آریایی های قدیم، اول فروردین را وقت نزول فروهرها (فرشتگان) از آسمان می دانستند و جشن "فروردین" برپا می کردند.
اما در آثار پیشینان آمده است که این جشن (نوروز) را جمشید، نخستین پادشاه آریایی برپا کرد، در واقع به روایت فردوسی در شاهنامه، برگزاری جشن نوروز همزمان با مراسم تاج گذاری جمشید بوده است:
به جمشید برگوهر افشاندند
مرآن روز را روز نو خواندند
سرسال نو، هرمز و فروردین
برآسوده از رنج تن، دل زکین
(فردوسی)
با این توضیحات عید نوروز از سابقه ی طولانی در ایران برخوردار است، عیدی با آداب و رسوم خاص که بشارت آمدن بهار را می دهد و البته، ایرانیان باستان رسوم آن را به تمامی بجا می آوردند: از جمله پوشیدن لباس نو، دید و بازدید، هدیه دادن ، روشن کردن خانه ها با چراغ و آتش، تناول شیرینی یا حلوا، برپایی سفره ی هفت سین و...
با ظهور اسلام و گسترش آن در سرزمین ایران، با توجه به بار معنوی بالایی که این عید از آن برخوردار بود نه تنها از میان برداشته نشد، بلکه رنگ الهی گرفت. شیخ عباس قمی، در مفاتیح الجنان،روایت امام صادق(ع) را در باب آداب روز نوروز به تفضیل بیان نموده است.
برخی از علمای شیعه در آثار خود به حدیث و روایتی در تأیید نوروز بیان داشته اند که در اینجا به گوشه ای از آن اشاره می کنیم:
ابن فهد حلّی در کتاب المهذّب البارع روایتی از امام صادق (ع) خطاب به معلی بن خنیس نقل می َکند که به طور خلاصه به آن اشاره می کنیم: نوروز همان روزی است که پیغمبر (ص) براى امیرالمؤمنین (ع) در غدیر خم بیعت گرفت و روزی است که رسول خدا (ص) على (ع) را به وادى جنّ فرستاد تا از آنها پیمان بگیرد، و روزی است که بر اهل نهروان پیروز شد و روزی است که حضرت مهدی (ع) ظهور کند و خدایش او را بر دجّال پیروز گرداند هیچ نوروزى نیاید جز آن که ما در آن توقع فرج داریم، زیرا آن از روزهاى ما است که فارس ها آن را نگه داشتند و شما آن را ضایع نمودید معلى می گوید: امام (ع) آن را به من دیکته کرد و من نوشتم.
قاضی نعمان دركتاب شریف دعائم الاسلام جلد 2 صفحه 326 مى فرماید: "براى حضرت علی(ع) اهدائى آوردند، حضرت سؤال كردند اینها براى چیست؟ عرض كردند اهدائى روز نوروز است فرمودند: هر روز را اگر مى توانید نوروز قرار دهید؛ یعنى هر روز اهدا كنید به یكدیگر و صله بنمائید در راه خدا."
[h=1]از صبا بوی زلف یار آمد[/h] در فصل بهار، عشق به زندگی با توصیف شاعرانه از رویش گل ها و سبزه ها محسوس تر می شود. شاعران آمدن بهار و جان ب خشی دوباره ی طبیعت را به واسطه ی رحمت پروردگار لایزال و با دست قدرت او نوید می دهند و با زیبایی شناسی که ذاتاً در وجودشان به ودیعه گذاشته شده بهار را به شکلی طرب انگیز در اشعارشان بیان می کنند.
شاعران با شور و هیجانی وصف ناپذیر زیبایی های بهار را می ستایند و از همگان می خواهند نهایت استفاده را از زیبایی وجود گل ها و سبزه ها بنمایند، چرا که عمر گل ها کوتاه است و وقت برای خوش بودن بسیار اندک.
خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
که در دستت بجز ساغر نباشد
زمان خوشدلی دریاب و در یاب
که دایم در صدف گوهر نباشد
غنیمت دان و می خور در گلستان
که گل تا هفته دیگر نباشد
(حافظ)
همان گونه که باد صبا بر طبیعت بی جان می وزد و مژده ی زندگی می دهد، باد رحمانی الهی باید در وجود انسان وزیدن گیرد و روح وجان انسان را از نیست به هست مبدل سازد

رنگ ها و آهنگ هایی که با سرآغاز فصل بهار و روز آغازین آن «نوروز» در تمام طبیعت انعکاسی دلپذیر می یابد و شاعر را به شگفتی وا می دارد و او با همین حیرت، زیبایی خلقت پروردگارش را به تصویر شاعرانه می کشاند.
صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین
عقل و طبعم خیره گشت از صنع رب العالمین
(سعدی،غ476)
اما از آنجا که در تمامی این تغییر و تحول ها نشانه ای برای تفکر و هدایت بندگان است باید به گونه ای دیگر به آن نگریست.
نوروز که هرچمن، دل افروز بود
نقش گل و خار عبرت آموز بود
گر جامه به جان ز معرفت نو گردد
هرروز به دل نشاط نوروز بود
(شکیب اصفهانی)
بهار علاوه بر زنده شدن طبیعت که با چشم سر قابل رؤیت است باید بر روح و جان انسان ها نیز حیاتی نو بخشد و انسان را به تفکر وادار کند که خداوند نیز همین انتظار را از بندگانش دارد که همواره از این تجدید حیات پند گیرند و این ها همه نشانه هایی برای صاحبان تفکر است : إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ؛همانا در خلقت آسمان ها و زمین و آمد و شد شب و روز، قطعا نشانه هایى براى صاحبان اندیشه است. (آل عمران /190)
در اینجا سخن از عشق است. عشق خلق به خالق، و شایسته است انسان قلبش را که جایگاه حق است خالصانه به کف گیرد و ملتمسانه از درگاه حق درخواست زنده شدن دوباره ی آن را بنماید. قلبی که در گذر زمان دچار روزمرگی شده، زنگار بسته و نیازمند آن است تا به دست محبوب ازلی سامان یابد.
همان گونه که باد صبا بر طبیعت بی جان می وزد و مژده ی زندگی می دهد، باد رحمانی الهی باید در وجود انسان وزیدن گیرد و روح وجان انسان را از نیست به هست مبدل سازد. آن روزی که وصل بنده با خالق رخ دهد عیدیست تمام عیار با تمام اوصاف عاشقانه.
حبذا پای گل و صبحدم و فصل بهار
باده در دست و هوا در سر و لب بر لب یار
بی رخ یار هوای گل و گلزارم نیست
زان که بادست نسیم چمن و بوی بهار
همه بت خانه ی چین نقش و نگار است ولیک
اهل معنی نپرسند مگر نقش نگار
(خواجوی کرمانی)
در روایات آمده است نوروز، روز ظهور حضرت صاحب الزمان(عج) است و امامان معصوم(ع) انتظار فرج ایشان را در نوروز از پروردگار عالم توقع دارند.
پس باید بهاری دیگر آفرید، بهاری آگنده از بوی خوش یاری غایب از نظر، یاری که اگر به اندازه ی جستجوی جرعه ای آب به هنگام تشنگی، جویای حالش می شدیم و از پروردگار هستی بخش می خواستیم تا باقیمانده ی غیبتش را بر ما ببخشاید، بدون شک، امروز در حسرت دیدارش نمی سوختیم و روزهای تلخ انتظار را سپری نمی کردیم.(چو یار ناز نماید شما نیاز کنید)
عراقی، شاعر سده هفتم هجری، بوی زلف عنبرین محبوب و معشوقش را از باد صبا طلب می کند و جمال دلدارش را در لطافت گل های بهاری به تماشا می نشیند:
طرب، ای دل، که نوبهار آمد
از صبا بوی زلف یار آمد
هان نظاره که گل جمال نمود
هین تماشا که نوبهار آمد
در رخ او جمال یار ببین
که گل از یار یادگار آمد
(عراقی، دیوان)
به هنگام تحویل سال، برای نزدیکی بیشتر به خالق هستی توصیه هایی برای خواندن دعا شده است . درخواست از خداوند برای تغییر حال به بهترین حال ها : یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول والاحوال، حول حالنا الى احسن الحال؛ اى خداوندى كه گرداننده قلب ها و چشم ها هستى، و تدبیر كننده نظم شب و روز ، اى دگرگون كننده حال و احوال، حال ما را به نیكوترین حال تبدیل ساز.

[h=1]رهاوردهایی که از نوروز حاصل می شود[/h]
[h=2]نوروز در گنجینه معارف اهل بیت علیهم السلام و متون روایی ما از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار است. به گونه ای که معصومین علیهم السلام بر پاسداشت این روز سخن گفته اند. و از مناسبت های مهم آن یاد کرده اند.[/h]


نوروز از دو کلمه " نو" و " روز " تشکیل شده است و در لغت فارسی مفهوم روز نو از آن استفاده می شود و بر نخستین روز از نخستین ماه شمسی اطلاق می شود. آنچه می توان از آغاز سال شمسی به دست آورد آن است که آدمی همپای نو شدن طبیعت و جای گزینی فصل سبز به جای فصل سرد، خود و جامعه را به دگرگونی و تحول کشانده و با بهره مندی از مکتب حیات بخش اهل بیت علیهم السلام گامی در جهت بهار شدن دل و احسن الحال بردارد.
همچنین برخی از علماء و فقهاء این روز را روز مبارک دانسته و بر اعمال وارده در این روز تاکید نموده اند. مرحوم آیه الله العظمی کاشف الغطاء رضوان الله علیه در این مورد می فرماید: نوروز مقتضای این جهان انسان ها و حیوانات است به همین مناسبت اهل بیت علیهم السلام عید گرفتن این روز را تاکید نموده و وظایفی را برای مردم در این روز بیان داشته اند. ایشان در جای دیگر در باره ادعای اینکه عید نوروز از اعیاد زرتشت است می فرماید: باید بدانیم ما چهار گونه عید داریم:
1. اعیاد دینی مانند اعیاد قربان و فطر
2. اعیاد مذهبی مانند عید غدیر
3. اعیاد ملی که هر کشوری روزی را برای خود عید می داند مثل روز استقلال کشورها
4. عید تکوینی که جهان عید می گیرد و انسان در آن نقشی ندارد مانند عید نوروز که طبیعت سبز و شکوفا و دنیا خرم و خوشحال می گردد. پس این عید، عید تمام جهانیان است نه عید زرتشتیان.
نوروزدر گنجینه معارف اهل بیت علیهم السلام و متون روایی ما از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار است. به گونه ای که معصومین علیهم السلام بر پاسداشت این روز سخن گفته اند و از مناسبت های مهم آن یاد کرده اند.
اگر چه عید نوروز از جمله اعیاد اسلامی عید فطر، قربان، غدیر و جمعه محسوب نمی شود ولی روایاتی در باره اهمیت و جایگاه آن وارد شده است. آنچه با تامل در روایات به دست می آید آن است که نوروز سمبل تحول و تغییر است البته تحویل به سمت نیکویی و بهتر شدن چنانچه در یکی از دعاهی هنگام تحویل سال می خوانیم؛ «یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یا مُدَبِّرَ اللَّیلِ وَ النَّهَارِ یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ» (مجلسی، زاد المعاد، ص328)
ای آنکه به تدبیر تو گردد ایام ای دیده و دل از تو دگرگون مادام
وی آنکه به دست توست احوال جهان حکمی فرما که گردد ایام به کام
در نخستین دعای هنگام تحویل سال ، از خداوند دگرگونی حال و نیکو شدن طلب می شود:
«یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالاَبصارِ، یا مُدَبِّرَالّیلِ وَالنَّهارِ، یا مُحَوِّلَ الحَولِ وَالاَحوالِ، حَوِّل حالَنا إلی أحسَنِ الحالِ»
«ای برگرداننده دل ها و دیده ها، ای تدبیر کننده شب و روزو ای گرداننده حول و احوال، حال ما را به نیکوترین حال بگردان.»(مفاتیح الجنان،شیخ عباس قمی)
زیباترین و کامل ترین نوع تغییر، تبدیل بدی ها به خوبی ها و جبران خطاهاست؛ شیوه ای که قرآن برای آدمی ترسیم ساخته است؛ آنکه « بعد از ستم کردنش توبه کند و به صلاح آید.» (سوره فرقان،آیه 71)
این دگرگون شدن و گذر از بدی به خوبی و اصلاح خود در ادعیه ما نیز مشهور است.
«اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک؛ پروردگارا ! بدی های حال ما را به خوبی صفات خود تغییر ده.» (مصباح کفعمی،ص618)

[h=2]بزرگترین رهاوردهای نوروزی[/h] با درنگ در این دعا بزرگترین رهاورد نوروز را در امور ذیل می توان خلاصه کرد:
[h=5]1 تلاش برای تغییر[/h] یکسان ماندن و تن ندادن به تغییر به شدت نفی شده است؛ آن گونه که پیامبر (صلی الله و علیه وآله) می فر ماید:
« مَن استَوی یَوماه فَهُوَ مَغبُونٌ» هرکس دو روزش یکسان باشد، او مغبون و. ضرر کرده است.(ارشادالقلوب دیلمی، ج1،ص88)
[h=5]2 انتخاب راه بهتر:[/h] پس از تن دادن به تغییر، مهم گزینش راه بهتر و نیکو شدن است و لذا آنانی که فردایشان از روز قبل بدتر است، مورد شماتت خواهند بود، لذا رسول اکرم(صلی الله و علیه وآله) می فرماید:
«هر کس فردایش بدتر از امروزش باشد لعنت شده است.» (مجموعه ورام،ج2،ص30)
[h=5]3 تبدیل بدی ها و خوبی ها[/h] زیباترین و کامل ترین نوع تغییر، تبدیل بدی ها به خوبی ها و جبران خطاهاست؛ شیوه ای که قرآن برای آدمی ترسیم ساخته است؛ آنکه « بعد از ستم کردنش توبه کند و به صلاح آید.» (سوره فرقان،آیه 71)
این دگرگون شدن و گذر از بدی به خوبی و اصلاح خود در ادعیه ما نیز مشهور است.
«اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک؛ پروردگارا ! بدی های حال ما را به خوبی صفات خود تغییر ده.» (مصباح کفعمی،ص618)
[h=2]اهمیت نوروز؛ بنا به وقایع این روز است[/h] روایت دیگر از معلی بن خنیس، از امام صادق(علیه السلام) ذكر می كنیم. معلی می گوید: در صبحگاه روز نوروز به حضور امام صادق(علیه السلام) مشرف شدم. حضرت از من پرسید: معلی! آیا از امروز چیزی می دانی؟ گفتم: خیر! لیكن عجم ها (ایرانیان) امروز را بزرگ می دارند و به همدیگر تبریك می گویند. امام فرمود: همانا گرامیداشت امروز به سبب وقایعی است كه برای تو بازگو می كنم.
من از این سخن امام خرسند شدم و اشتیاق خود را برای شنیدن كلام امام ابراز داشتم و از ایشان خواستار بیان آن شدم. حضرت در سیمای نوروز به نمونه هایی از حوادث انجام شده اشاره فرمودند، از جمله موارد ذیل را بیان داشتند:
1- پیمان ستاندن خداوند
خداوند از بندگان خود پیمان ستاند كه تنها او را پرستش كنند و چیزی را شریك وی قرار ندهند و پیرو رسول او، حجج الهی و اولیائش باشند.
2- آغاز تابش خورشید
نخستین بار خورشید در آن طلوع كرد.
3- استقرار كشتی نوح(علیه السلام)
كشتی نوح بر كوه جودی قرار یافت.
نوروز، روزی است كه در آن قائم آل محمد (علیه السلام) ظهور می كند و خداوند او را بر دجال پیروز می گرداند، هیچ نوروزی نیست جز آن كه ما در آن فرج او را انتظار می كشیم. نوروز از ایام ما می باشد، ایرانیان آن را بزرگ داشتند و شما عرب ها آن را تباه ساخته، كوچك شمردید.
4- بت شكنی ابراهیم
حضرت ابراهیم خلیل بت های قومش را در هم كوبید.
5- نزول جبرائیل
جبرائیل بر پیامبر خاتم فرود آمد.
6- پاكسازی بت های قریش
رسول خدا (صلی الله و علیه وآله)، علی (علیه السلام) را بر روی شانه اش قرار داد، تا او بت های قریش را از روی خانه خدا به زیرافكند.
7- بیعت با امیر المؤمنین (علیه السلام)
پیامبر (صلی الله و علیه وآله)، برای امیر المؤمنین(علیه السلام) در غدیر خم عهد و پیمان ستاند، و در آن روز بر ولایت علی اقرار كردند، خوشا بر آنان كه بر ولایت او استوار ماندند و بدا به حال آن كسانی كه آن پیمان را شكستند.
8- ظهور مهدی (علیه السلام)
نوروز، روزی است كه در آن قائم آل محمد (علیه السلام) ظهور می كند و خداوند او را بر دجال پیروز می گرداند، هیچ نوروزی نیست جز آن كه ما در آن فرج او را انتظار می كشیم. نوروز از ایام ما می باشد، ایرانیان آن را بزرگ داشتند و شما عرب ها آن را تباه ساخته، كوچك شمردید. (بحار الانوار، ج56، ص.119(
کلام را باز با خواندن دعای پر محتوای سال تحویل به پایان می بریم:
یا مقلب القلوب و الأبصار یا مدبّر الیل و النّهار
یا محوّل الحول و الأحوال حوّل حالنا إلی أحسن الحال
ای آن که به تدبیر تو گردد ایّام ای دیده و دل از تو دگرگون مادام
وی آن که به دست توست أحوالِ جهان حُکمی فرما که گردد ایّام به کام

[h=1]شروعی دوباره برای نو شدن[/h]
[h=2]اگر چه عید نوروز، عید ایرانیان قبل از اسلام است، ولی دین اسلام بر آن صحه گذاشته است. عموما دین اسلام با سنت های خوب قبل از خود (سنت های خوب اعراب جاهلی هم چنین است) منافاتی ندارد چون می خواهد خویها را رشد دهد .[/h]
[h=2]مهر تایید اسلام بر سنت های خوب[/h]
دین روشن اسلام با اعمال خوب و پسندیده جامعه اعراب جاهلی برخورد مثبتی نمود و بعضی از آنها را تایید و بعضی را اصلاح نمود. یعقوبی در تاریخ خودش می نویسد: روحیه حمایت از مظلومان در بین اعراب وجود داشت؛ چرا که در آن زمان که اکثر مردم عرب به چپاولگری و غارت می پرداختند، عده ای مظلوم که توان مقاومت نداشتند، صدمه های زیادی می دیدند.
از این رو اعراب در برخی موارد برای حمایت از مظلومان، با هم، هم پیمان می شدند. از جمله نمونه های هم پیمانی اعراب برای حمایت از مظلومان، پیمان حلف الفضول است. [1] طبیعتاً دین اسلام اینگونه رفتارها را می ستاید و مردم را به آن ترغیب می نماید یا در آیه 33 اسراء، سنت قصاص را مورد تایید قرار می دهد ولی تاکید دارد که قصاص به حق باشد، چون در بین اعراب جاهلی، گاهگاهی فرد بی گناهی از قبیله ی متخاصم، به ناحق به جای فرد گناهکار کشته می شد.
خلاصه اسلام با سنتهای نیکو و درست حسابی، مشکلی ندارد و آن را در خدمت رشد و ترقی معنوی انسان می داند.
[h=2]یا مقلب القلوب و الابصار[/h] در لحظه ی تحویل سال نو می خوانیم: «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَار؛ ای کسی که قلبها و دیدگان را دگرگون می سازی» در آن لحظه ای که همه چیز به سمت نو شدن می رود؛ به خدا می گوییم که ما را هم به سمت بهتر شدن سوق بده.
در سوره انفال آیه 24 خدا را این چنین معرفی نموده است: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه ؛ [انفال/24] و بدانید خداوند بین انسان و قلبش حائل می شود» یعنی آگاه باشید خدا بر قلب شما و بر کانون تپنده ی شما احاطه دارد، پس خطا و عصیان ننموده و به سمت معنویت گام بردارید

به عبارت بهتر به خالق طبیعت می گوییم : «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِك،[2] ای کسی که قلب ها و دیدگان بدست توست؛ قلب ها و دیدگان ما را در راه دین خودت ثابت قدم بدار»
در سوره انفال آیه 24 خدا را این چنین معرفی نموده است: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه ؛ [انفال/24] و بدانید خداوند بین انسان و قلبش حائل می شود» یعنی آگاه باشید خدا بر قلب شما و بر کانون تپنده ی شما احاطه دارد، پس خطا و عصیان ننموده و به سمت معنویت گام بردارید.
[h=2]پیوند نوروز و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)[/h] امام صادق (علیه السلام) نوروز را روز شیعیان می داند و ما را در این روز به انتظار حجت غایب خدا فرا می خواند. آن حضرت می فرمایند: «وَ مَا مِنْ یَوْمِ نَیْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِیهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَیَّامِنَا وَ أَیَّامِ شِیعَتِنَا حَفِظَتْهُ الْعَجَمُ؛ [3] هیچ نوروزی نیست مگر آن که ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله] هستیم؛ چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آن را حفظ نمودند»
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امام غایبی است که حجت خداست و روزی برای تغییر و تحول اساسی زمین و اهل آن، ظهور خواهد نمود.
[h=2]کسب حال معنوی با توجه بیشتر به نماز[/h] یکی از کارهایی که در این ایام کمک وافری به ما در تغییر و تحول معنوی می نماید بحث توجه به نماز است، نمازی که امام زمان (علیه السلام) آن را به خاک مالنده ی بینی شیطان می نامد: «ما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان؛ [4] هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال» اگر به مقلب القلوب توجه کنیم؛ حال ما را به احسن حال تغییر خواهد کرد.
همانگونه که انسان در ایام نوروز کدورت ها را با اطرافیان برطرف می نماید و با دید بهتری به مسائل نگاه می کند؛ باید انسان هم اگر کم و کاستی در نمازهایش هست برطرف نموده و حال معنوی خود را بالا ببرد. از آنجا که در ایام نوروز، طبعا انسان به دید و بازدید و تفریح مشغول است، باید مواظب باشد که این امر دلیل و توجیهی به نماز اول نداشته باشد.
[h=2]نوروز و صله رحم[/h] نوروز در میان ما ایرانیان برطرف کننده ی کدورت و دشمنی است. کمتر کسی پیدا می شود که اگر با دیگری سوء تفاهمی دارد؛ در این ایام به فکر آشتی نیفتد. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) ما را به هدیه دادن و پیوند (صله رحم و دید و بازدید) در نوروز فرا می خواند، آن حضرت هنگامی که هدیه ای خدمت او بردند و به او گفتند: به سبب عید نوروز این هدیه به شما تعلق گرفت فرمود: «إِنْ قَدَرْتُمْ كُلَّ یَوْمٍ یَعْنِی تَهَادَوْا وَ تَوَاصَلُوا فِی اللَّهِ؛ [4] اگر می توانید هر روز را نوروز قرار دهید، یعنی در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید و با یکدیگر پیوند داشته باشید».
در این ایام، دید و بازدید و صله رحم پررنگ شده و محبت بیش از پیش در میان خانواده ها گل می کند، این تغییر و تحول (صله رحم و دید و بازدید) در میان مردم، به فرموده حضرت علی (علیه السلام) باعث جلب محبت می شود و دشمن را منکوب می نماید: «صلة الرّحم توجب المحبّة و تكبت العدو؛ [5] صله رحم باعث جلب محبت و دوستی و سبب خوار شدن دشمن می گردد».

ما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان؛ [4] هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال

اگر بین مسلمانان که به فرموده ی قرآن برادرند؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوة؛[حجرات/10] بی تردید اهل ایمان با هم برابرند» برادری و دوستی حاکم بود؛ این همه دشمنان اسلام جلو نمی آمدند و نیرو به یمن و سوریه برای قتل عام مسلمین نمی فرستادند. با این وضعی که برخی دولتها مسلمان بر ضد دیگر مسلمین پدید آورده اند؛ طبعاً تغییر و تحول مثبتی را شاهد نخواهیم بود.
[h=2]یا حول حالنا را به نیت همه بخوانیم[/h] معمولا در ایران اسلامی، در پنجشنبه آخر سال به زیارت اهل قبور می روند. در لحظه ی تحویل سال یاد پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایی که ما را با مقلب القلوب آشنا ساختند؛ از یاد نبریم.
خداوندا مسلمانان آواره یمن و سوریه و عراق و سایر سرزمین های اسلامی را نجات بده و حال آنها را از این وضع نجات بده یا محول الحول و الاحوال

[h=2][/h][h=2]سخن آخر[/h] عید نوروز از سنت های پسندیده ی ایرانی است که اهل بیت (علیهم السلام) آن را تایید فرموده و ما را در این عید، به صله رحم و سایر اعمال نیکو فرمان داده اند. نوروز به فرموده ی امام صادق (علیه السلام) روز شیعیان است، شیعیانی که متوقع ظهورامام زمان (علیه السلام) در این روز هستند، امام زمانی که نماز خواندن را به خاک مالنده ی بینی شیطان می داند. انشاء الله با کمک خدا و مدد اهل بیت (علیهم السلام) حال تمام ما به بهترین حال منتقل شود ... ان شاء الله
[h=5]پی نوشت ها:[/h] [1] تاریخ یعقوبی ، بیتا ج2، ص17)
[2] إعلام الورى بأعلام الهدى، مولف طبرسی (ط - القدیمة) ،ص432
[3] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 56 ،ص 92
[4] دعائم الإسلام ابن حیون مغربی، ج 2 ؛ ص326
( بحار الانوار، ج ,53 ص 182 )
[5] شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم ج 4 ، ص 209 ، ح

[h=1]برآمد باد صبح و بوی نوروز[/h]


[/HR]
در ادبیات فارسی شاعران در وصف تمام فصل ها شعر سروده و با آنها در آمیخته اند، اما بهار از آنجا که یادآور رستاخیز و معاد، لحظه زایش و دگر دیسی و درک جمال الهی و زیباییهای جهان هستی و آفرینش است در نزد شاعران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.


[/HR]
هیچ چیز به اندازه تغییر و نو شدن سال نمی تواند نوید یک زندگی جدید و پر شور و امیدوارانه را بدهد. با تغییر سال و حرکت از زمستان به سمت بهار، همه چیز در حال تغییر و تحول است و این زیبایی در تمام ذرات هستی به خوبی مشاهده می شود.
"نوروز" یا "روز نو" یکی از مهمترین آیین های باستانی ما ایرانیان است که از دیرباز با وجود تمام فراز و نشیب های تاریخی برایمان به یادگار مانده است. مصادف شدن نوروز با دگرگونی طبیعت و آمدن بهار آنچنان شور و هیجانی بوجود می آورد که اصلی ترین قسمت فرهنگ ما ایرانیان یعنی زبان و ادبیات فارسی را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
شاعران بسیاری وجود دارند که در وصف بهار و نوروز اشعار فراوانی گفته اند.
فردوسی بزرگترین شاعر حماسه سرای ما نوروز را منسوب به "جمشید" می داند و در شاهنامه اینگونه عنوان کرده است:
چو آن کارهای وی آمد بجای
ز جای مهین برتر آورد پای

به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه ما یه بدو گوهر اندر نشاخت

چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا

جهان انجمن شد بر تخت او
فرو مانده از فره ی بخت اوی

به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند

سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج تن دل ز کین

بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند

چنین روز فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار

علاوه بر فردوسی، در کتاب "تاریخ طبری" و "ابوریحان بیرونی" در کتاب "التفهیم" نوروز را به جمشید نسبت داده اند.
نوروز باستانی که بزرگترین عید ملی ایرانی به شمار می آید مصادف است با آغاز ماه فروردین و فصل بهار که با تجدید حیات و رستاخیز طبیعت همراه است. در زبان و ادبیات فارسی از نوروز با نام های متفاوتی چون بهار جشن ، جشن نوروزی ، جشن نو بهاری ، جشن فروردین ، نوروز جلالی ، و جشن جم یاد شده است و اکثر شاعران بزرگ ایرانی در باره ی نشاط و سرزندگی در بهار و نوروزو آیین های زیبای آن سخن گفته اند.
علاوه بر اینها در اعتقاد ایرانیان باستان این مطلب وجود دارد که خداوند آفرینش را در نوروز آغار کرده است و در تاریخ اسطوره ای و باورهای ملی، لحظه آفرینش نخستین روز خلقت، روز اورمزد، روز اهورایی و روز نوروز است.
در ادبیات فارسی شاعران در وصف تمام فصل ها شعر سروده و با آنها در آمیخته اند، اما بهار از آنجا که یادآور رستاخیز و معاد، لحظه زایش و دگر دیسی و درک جمال الهی و زیباییهای جهان هستی و آفرینش است در نزد شاعران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
[h=2]رودکی پدر شعر فارسی در وصف بهار و نو شدن سال می گوید:[/h] آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب
با صد هزار نزهت و آرایش عجیب

شاید که مرد پیر بدین گه شود جوان
گیتی بدیل یافت شباب از پی مشیب

[h=2]عنصری هم از بهار تعریفی دارد:[/h] باد نوروزی همی در بوستان بتگر شود
تا ز صنعش هر درختی لعبتی دیگر شود

باغ همچون کلبه بزاز پر دیبا شود
راغ همچون طبله ی عطار پر عنبر شود

روی بند هر زمینی حله چینی شود
گوشوار هر درختی رشته ی گوهر شود

تمامی شاعران هر کدام در وصف بهار و نو شدن سال تعریفی برای خود دارند، نظامی گنجوی شاعر قرن ششم که یکی از ارکان شعر فارسی است در وصف بهار می گوید:
جهان از باد نوروزی جوان شد
زهی زیبا که این ساعت جهان شد

شمال صبحدم مشکین نفس گشت
صبای گرم رو عنبر فشان شد

توگویی آب خضر و آب کوثر
زهر سوی چمن جویی روان شد

نوروز باستانی که بزرگترین عید ملی ایرانی به شمار می آید مصادف است با آغاز ماه فروردین و فصل بهار که با تجدید حیات و رستاخیز طبیعت همراه است. در زبان و ادبیات فارسی از نوروز با نام های متفاوتی چون بهار جشن ، جشن نوروزی ، جشن نو بهاری ، جشن فروردین ، نوروز جلالی ، و جشن جم یاد شده است و اکثر شاعران بزرگ ایرانی در باره ی نشاط و سرزندگی در بهار و نوروزو آیین های زیبای آن سخن گفته اند.

[h=2]سعدی شیرازی هم نوروز را اینگونه وصف می کند:[/h] برامد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز

شاعران بسیار دیگری چون خیام، خاقانی، ناصرخسرو، صائب تبریزی، سنایی، خواجوی کرمانی،مسعود سعد سلمان، انوری، منوچهری، عنصری، ملک الشعرای بهار، شاملو، فروغ فرخزاد، فریدون مشیری و..... در وصف بهار و نوروز شعر سروده و ذوق خود را به کار برده اند.
در نزد شاعران عارفی چون عطار و حافظ و مولانا و.... که در هر موضوعی به عمق می پردازند، نوروز علاوه بر زنده شدن طبیعت، یادآور فصل نمو و رشد و حرکت به سمت تعالی و زیبایی است. زیرا که سالكِ راه حق هم اولین سیر کمال را در طبیعت دارد، چون تجلیات خداوند در این فصل در طبیعت به بالیدن می پردازد.
همان گونه كه پدیده های طبیعی؛ غیر از خاصیتی كه فصل بهار دارد، بدون تمهیدات رشد نمی كند و به ثمر نمی رسد، پدیده های معنوی هم كه در سرشت هر انسان با تفاوت درجه بالقوه وجود دارد؛ بدون تمهیدات یا سعی و كوشش از قوه به فعل نمی آید. از نطر ایشان همه چیز جلوه ای یار و معشوق است.
[h=2]صائب اصفهانی گفته است:[/h] بهار می رسد و عارفانه بیرون آی
اگر ز خود نتوانی زخانه بیرون آی

[h=2]مولانا در غزلیات شمس اینگونه آورده است:[/h] اندر دل من مها دل‌افروز تویی
یاران هستند و لیک دلسوز تویی

شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز تویی

نوروز رخت دیدم خوش اشک بباریدم
نوروز چنین باران باریده مبارک باد

و یا در جایی دیگر اینگونه عنوان کرده است:
نوبهارا جان مایی جانها را تازه کن
باغها را بشکفان و کشتها را تازه کن

گل جمال افروخته ست و مرغ قول آموخته ست
بی صبا جنبش ندارد هین صبا را تازه کن

بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمد
نگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد

بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
خوش و سر سبز شد عالم اوان لاله زار آمد

ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
به دشت آب و گل بنگر که پر نقش و نگار آمد

[h=2]و یا حافظ در غزلی گفته:[/h] ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی

به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی


[/HR]
منابع:
جشن های ایران باستان، مراد اورنگ
تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا

[h=1]به پیشباز بهار[/h]


[/HR]
اشعاری در پیشباز بهار از سلمان ساوجی، بیدل دهلوی، منیره احمد سلطانی ،‌ علیرضا نیر آبادی.


[/HR] [h=2]
تماشای بهار- سلمان ساوجی[/h]
وقت آن آمد که بلبل در چمن گویا شود
بهر گل گوید «خوش آمد» تا دل گل وا شود

غنچه غناج و شاخ شوخ رنگ آمیز گل
این دم طاوس گردد وان سر ببغا شود

روی گل پرچین شود چون در نیارد چین برو
نازک اندامی که چندان خارش اندر پا شود

با شجر مرغ سحر گوید کلیم آسا کلام
چون ید بیضای صبح از جیب شب پیدا شود

کوه جام لاله گیرد ابر لۆلۆ گسترد
باغ چون مینو نماید راغ چون مینا شود

خسرو ملک فلک بهر تماشای بهار
از زمستان خانه های زیر بر بالا شود

کوه را کاندر زمستان داشت از قاقم قبا
اطلس گلریز روی جامه خارا شود

رعد چون دعد از هوا نالد به سودای رباب
باد چون وامق فدای غنچه عذرا شود

برکشد آواز ابر و در چکاند از دهن
گوشه های باغ ازان پرلۆلۆی لالا شود

زال گیتی را که بهمن داشت در آهن به بند
خط سبزش بردمد پیرانه سر برنا شود

روز عیش و عشرت است امروز و محروم آنکه او
عیش امروزی گذارد در پی فردا شود ...

[h=2]عید مبارك – میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی[/h]
ای مژده ئی دیدار تو چون عید مبارک
فردوس بچشمی که ترا دید مبارک

جان دادم و خاک سر کوی تو نگشتم
بخت اینقدر از من نپسندید مبارک

در نرد وفا برد همین باختنی بود
منحوس حریفی که نفهمید مبارک

هر سایه که گم گشت رساندند بنورش
گردیدن رنگی که نگردید مبارک

ای بیخردان غره اقبال مباشید
دولت نبود بر همه جاوید مبارک

صبح طرب باغ محبت دم تیغ است
بسم الله اگر زخم توان چید مبارک

ژولیدگی موی سرم چتر فراغیست
مجنون مرا سایه این بید مبارک

بر بام هلال ابروی من قبله نما شد
کز هر طرف آمد خبر عید مبارک

دل قانع شوقیست بهر رنگ که باشد
داغ تو بما جام بجمشید مبارک

در عشق یکی بود غم و شادی (بیدل)
بگریست سعادت شد و خندید مبارک

[h=2]بهار را بهانه كن- دكتر منیره احمد سلطانی[/h]
در خون خویشتن بشكوفان
غنچه های كوچك «بوسنی» را،
و با سیاهان شیدا،
مرگ را
بر منظر آهن پوشان عاقل
به رقص بر آر.
در كوچه های كنه ی «كابل»،
مشق های تلخ دبستان را
با سر انگشتان خونین، خط بزن
و نوروز را به یاد بیاور
با لعل های سرخ بدخشان.
بهار را بهانه كن
و بر خنده های كودكان «حلبچه»
و بر بهت عروسكان سیاه «سومالی»
و مادران خسته ی رقصان
بر گورهای تازه ی كوچك
از آتش تردید بگذر
و در زخم زنده ی«فلسطین»،
به نو كردن سال
تردید را فرو شوی،
كه هنوز از غروب،
غربت می بارد.

[h=2]بهار حنجره ام- علیرضا نیرآبادی(نیشابور)[/h]
پروانه ها
از حوصله ام لبریز می شوند،
و بر تمام وسعت اندیشه ام
ردپای آهوان است،
و گاه، سواری،
كه پرشتاب،
می گذرد.
به هر لحظه،
از خودمی پرسم:
اگر گلوی من، آبشخور غزالان باشد
و سینه ام، آشیانه ی پرندگان،
كسی، آیا
مرا
فریاد خواهد كرد؟!

[h=1]نوروز؛ روز گشایش و فرج[/h]
[h=2]بانگ تلاوت آیات روح بخش قرآن مجید در فضای خانه می پیچد و حالت روحانی آن اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. گوینده رادیو با صدای گرم و دلنشین، دعای تحویل سال نو را می خواند و نسیم بهاری آهسته از گل و گیاه می گذرد و فرا رسیدن نوروز را خبر می دهد.[/h]

[h=2]
نوروز در ایران باستان[/h] در آیین دیرین ایرانیان گفته شده كه جهان كنونی گذرگاهی ناپایدار است، كه به ابدیت می پیوندد. در این گذرگاه، نیروهای اهریمنی كمین كرده اند تا آدمیزاد را از راه رستگاری منحرف كنند و او را به گمراهی رهنمون شوند. در این میان آنان كه به ایزد یكتا باور دارند، از پیكار با اهریمن پیروز می آیند و به رستگاری و آرامش می رسند. به این ترتیب، آنچه زشت است، از درد و رنج و بیماری تا دروغ و بیداد، از جهان رخت بر می بندد و سلامت و شادی جایگزین آن ها می شود.
در ایران باستان برای دستیابی به چنین هدفی، برخورداری از ایمان و اعتقاد متین و استوار و نیز سلامت جسم و روان ضروری شمرده می شده و به ویژه شادابی تن و روان اهمیت ویژه ای داشته است؛ برای رسیدن به این مهم، به مناسبت های گوناگون جشن هایی برپا می كردند و به شادی و سرور می پرداختند. این جشن ها بسیار بودند، و از آن جمله جشن های مهرگان، سده و نوروز قابل ذكرند. ضمن آن كه جشن نوروز از همه مفصل تر بوده و اهمیت بیشتری داشته است. واژه جشن از ریشه پهلوی پشتن مشتق شده و در ایران باستان به مراسمی اطلاق می شده است كه در آن، ستایش و پرستش پروردگار با سرور و شادمانی ایمان آورندگان همراه بود و از این رو، جشن نوروز، یك جشن دینی ملی محسوب شده است.(1)
در آیین ایرانیان، فروهر یكی از نیروهای مقدس است كه هنگام آفرینش انسان، در جسم وی دمیده می شود و تا دم مرگ، او را از رفتارهای بد باز می دارد، پس از مرگ انسان نیز او را از یاد نمی برد و هر سال به مدت 10 شبانه روز از بیست و پنجم اسفند تا پنجم فروردین ماه، فروهرهای همه در گذشتگان به زمین می آیند و به یمن قدوم آنان است كه بهار از راه می رسد و طبیعت، سر سبز و زیبا می شود. (2)
بیش تر تاریخ نگاران قدیم پیدایش نوروز را به جمشید جم - چهارمین شهریار پیشدادیان - منسوب كرده اند و از این رو به نوروز، نوروز جمشیدی هم می گویند.
در مورد انگیزه های ابداع سنت نوروزی نكات بسیاری در متن های كهن ادبیات فارسی آمده كه همگی به سهم خود، زیبا و دلنشین است و از ذوق سرشار ایرانیان حكایت دارند. (3)
[h=2]نوروز پس از اسلام[/h] پس از اسلام، با عنایت امامان معصوم و تأكید بر جنبه های مثبت و منطقی، جشن نوروز بار دیگر رسمیت یافت و جنبه مذهبی خود را نیز حفظ كرد. در دین مبین اسلام احادیث معتبری درباره نوروز وجود دارد كه از جمله حدیث «معلی بن خنیس» قابل ذكر است.
علامه مجلسی از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده نوروز، روزی است كه: «خداوند از بندگان پیمان گرفت او را بپرستند و او را شریك نگیرند و به پیامبران او بپیوندند.... و هیچ نوروزی نیست كه ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است.» (4)
یكی از یاران امام صادق (علیه السلام) از حضرت درباره مرد ثروتمندی پرسش نمود كه در روز مهرگان یا عید نوروز مردم به وی هدیه می دهند اما در عوض احسان نمی كند.
امام (علیه السلام) فرمود: آیا اهل نماز هستند؟
گفتم: آری. حضرت فرمودند: هدیه آن ها را باید بپذیرد و او نیز در مقابل برای آن ها هدیه ای بفرستند

از شیخ طوسی (ره) نقل است كه گفت: «پس، حضرت صادق (علیه السلام) به معلی فرمود: چون نوروز رسد، غسل كن و پاكیزه ترین جامه های خود را بپوش و به بهترین بوها و عطرها خود را خوشبو كن و در آن روزها، روزه بدار، پس چون از نماز و نافله ها فراغت یافتی، چهار ركعت نماز بگذار ....(5 و 6)
روایت دیگر از معلی بن خنیس، از امام صادق (علیه السلام) ذكر می كنیم. معلی می گوید: در صبحگاه روز نوروز به حضور امام صادق (علیه السلام) مشرف شدم. حضرت از من پرسید: معلی! آیا از امروز چیزی می دانی؟ گفتم: خیر! لیكن عجم ها (ایرانیان) امروز را بزرگ می دارند و به همدیگر تبریك می گویند. امام فرمود: همانا گرامیداشت امروز به سبب وقایعی است كه برای تو بازگو می كنم.
من از این سخن امام خرسند شدم و اشتیاق خود را برای شنیدن كلام امام ابراز داشتم و از ایشان خواستار بیان آن شدم. حضرت در سیمای نوروز به نمونه هایی از حوادث انجام شده اشاره فرمودند، از جمله موارد ذیل را بیان داشتند:
1. پیمان ستاندن خداوند

خداوند از بندگان خود پیمان ستاند كه تنها او را پرستش كنند و چیزی را شریك وی قرار ندهند و پیرو رسول او، حجج الهی و اولیائش باشند.
2. آغاز تابش خورشید
نخستین بار خورشید در آن طلوع كرد.
3. استقرار كشتی نوح (علیه السلام)
كشتی نوح بر كوه جودی قرار یافت.
4. بت شكنی ابراهیم
حضرت ابراهیم خلیل بت های قومش را در هم كوبید.
5. نزول جبرائیل
جبرائیل بر پیامبر خاتم فرود آمد.
6. پاكسازی بت های قریش
رسول خدا (صلی الله و علیه و آله)، علی (علیه السلام) را بر روی شانه اش قرار داد، تا او بت های قریش را از روی خانه خدا به زیرافكند.
7. بیعت با امیر المؤمنین (علیه السلام)
پیامبر (صلی الله و علیه و آله)، برای امیر المؤمنین (علیه السلام) در غدیر خم عهد و پیمان ستاند، و در آن روز بر ولایت علی اقرار كردند، خوشا بر آنان كه بر ولایت او استوار ماندند و بدا به حال آن كسانی كه آن پیمان را شكستند.
8.ظهور مهدی (علیه السلام)
نوروز، روزی است كه در آن قائم آل محمد (علیه السلام) ظهور می كند و خداوند او را بر دجال پیروز می گرداند، هیچ نوروزی نیست جز آن كه ما در آن فرج او را انتظار می كشیم. نوروز از ایام ما می باشد، ایرانیان آن را بزرگ داشتند و شما عرب ها آن را تباه ساخته، كوچك شمردید. (7)
[h=2]آداب نوروز[/h] 1. غسل، پوشیدن لباس تمیز و زدن عطر. (8)
2. روزه داری، برپایی نماز و یاد خدا با تكبیر و تهلیل.
3. آراستگی ظاهری، پیراستگی باطنی.(9)
4. دادن هدیه و برپایی جشن و شادمانی
یكی از یاران امام صادق (علیه السلام) از حضرت درباره مرد ثروتمندی پرسش نمود كه در روز مهرگان یا عید نوروز مردم به وی هدیه می دهند اما در عوض احسان نمی كند.
امام (علیه السلام) فرمود: آیا اهل نماز هستند؟ گفتم: آری. حضرت فرمودند: هدیه آن ها را باید بپذیرد و او نیز در مقابل برای آن ها هدیه ای بفرستند.(10)
5 .دید و بازدید
از معصوم است كه فرمود: این روز، نوروز است كه مردم در آن اجتماع دارند و همدیگر را ملاقات می كنند تا .... (11)
[h=2]خاتمه[/h] آری! فرخنده باد نوروز بر آگاهان و بیداران كه در گستره شادی خود، دیگران را سهیم می كنند و یاران در انتظار را با ریزش سخاوت خویش لبخند شادمانی می بخشند كه این روزها نیز می گذرد و شادی ها و شیون ها پایان می پذیرد و سر انجام كتیبه اعمال ما آینه انسانیت و صحیفه سرنوشت ما خواهد بود.
پی نوشت ها:
1 .پرویز افكاری، نوروز، تاریخچه و مرجع شناسی.
2.ارتور كریستن، ایران در زمان ساسانیان، ص .194
3. تاریخ طبری، ص78، ترجمه پاینده.
4. بحار الانوار، ج59، ص131، لطیفی، چهل حدیث، ص.40
5. تفسیر جامع البیان، ج2، ص.157
6. مستدرك الوسایل،7،ص.66
7. بحار الانوار، ج56، ص.119
8.تفسیر المیزان،ج30، ص.300
9. وسائل الشیعه، ج5، ص.115
12. وافی، ج3، ص.116
11. میزان الحكمه، ج7، ص.

[h=1]جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند[/h][h=3]بهاریه های فارسی و تاثیر قرآن بر آن ها[/h]
نوروزیه‌ها و بهاریه‌های ادب فارسی مانند دیگر قالب‌ها و موضوعات این ادبیات، لبریز از اشارات و تلمیحات قرآنی است و شاعران همواره سعی داشتند تا با الگو گرفتن از آیات قرآن و احادیث ائمه(ع) به خلق این آثار دست بزنند؛ به همین جهت، بهاریه‌های شعر فارسی از آیات قرآن تأثیر بسیار گرفته‌ است. برای مثال مولانا در مثنوی درباره بهار و نوروز می‌گوید:

[TD="align: right"]گفت پیغمبر به اصحاب کبار[/TD]
[TD="align: left"]تن مپوشانید از باد بهار[/TD]
[TD="align: right"]کانچه با برگ درختان می‌کند[/TD]
[TD="align: left"]با تن و جان شما آن می‌کند[/TD]

و هاتف که ترکیب‌بند معروفی دارد، در یکی بهاریه‌های خود با اشاره به حدیثی از امام صادق ، سروده است:

همایون روز نوروز است امروز و به فیروزی/به اورنگ خلافت کرده شاه لافتی مأوی
قرآن و احادیث نیز اشارات فراوانی به بهار و نو شدن طبیعت کرده‌اند. در احادیث، به قرآن کریم، کتاب آسمانی مسلمانان لقب «بهار دل‌ها» داده‌شده است؛ به پیامبر اکرم (ص) نیز «بهار جهان» و «بهارِ یتیمان» لقب داده‌اند. در نهج‌البلاغه نیز پرهای طاووس به دسته گلی که از شکوفه‌های گوناگون گل‌های بهاری چیده شده، مانند گشته است.
شاعران معاصر نیز از آیات قرآنی بی‌بهره نبوده‌اند؛ برای مثال در اشعار سهراب سپهری و فریدون مشیری می‌توان شواهدی یافت که به نوعی تحول طبیعت را با تحول روح بشر، در ارتباط با مفاهیمی که در حوزه‌ی الهیات و آیات قرآنی مطرح است به خوبی نشان می‌دهد.

[h=2]بهاریه‌های‌شعر‌فارسی[/h]
ازجمله موضوعاتی که در تاریخ شعر فارسی، تجلی‌های پرشمار و البته متفاوتی داشته است، «بهار» است که به تولید تقریباً انبوهی از شعر، تحت‌عنوان «بهاریه» انجامیده است. برخلاف باور عموم، بهار همیشه مضمون اصلی «بهاریه‌ها» را تشکیل نمی‌دهد؛ تنها در بهاریه‌هایی که گفتمان توصیفی بر آنها حاکم است، بهارمضمون اصلی شعر را تشکیل می‌دهد. انسان سنتی رابطه‌ای بی‌واسطه و نزدیک‌تر با طبیعت داشت. در نگاه انسان سنتی، بهار به عنوان احیاگر طبیعت، در حقیقت، زندگی تازه انسان را به دنبال خود می‌آورد و نگاه این انسان به این بهار، برون‌گرا، آفاقی و عینی و شعر برآمده از این نگاه، توصیفی بود.
گفتمان صرفاً توصیفی در تاریخ شعر فارسی، حداقل در بهاریه سرایی، یک گفتمان غالب نیست. در نتیجه، در کمتر بهاریه‌ای می‌توان بهار را به عنوان مضمون اصلی سراغ گرفت؛ بلکه برعکس، غالباً توصیف بهار، وسیله‌ای برای بیان مقصود دیگری قرار می‌گیرد؛ این مقصود دیگر بسته به گفتمان فکری شاعر، نوع نگاه شاعر به بهار را تعیین می‌کند.
در مقیاسی وسیع‌تر، بهار می‌تواند نماد عدم پایداری دنیا و نعمات آن باشد؛ نعمت‌هایی که شایسته‌ی دلبستگی نیست. مانند این بیت حافظ که می‌گوید:

مرغ زیرک نزند در چمنش پرده سرای/هر بهاری که به دنبال خزانی دارد
بهار، گاه نماد گشایش و فرج پس از سختی و مشقات قرار می‌گیرد و گاه نماد زندگی پس مرگ. این واپسین مورد، به واقع افزون‌ترین وجه نمادین بهار در شعر فارسی است؛ مانند این شعر مولوی که می‌گوید:

[TD="align: right"]بیایید بیایید که گلزار دمیده است[/TD]
[TD="align: left"]بیایید بیایید که دلدار رسیده است [/TD]
[TD="align: right"]چه روزاست وچه روزاست، چنین روزقیامت[/TD]
[TD="align: left"]مگر نامه اعمال ز آفاق پریده است[/TD]


اما در بهاریه‌هایی که شاعر از مضمون بهار برای بیان حالات و آنات شخصی خود بهره برده است، بهار شخصیت نمادین خود را وا می‌نهد و در معنای عینی خود به‌کار می‌رود؛ مانند شعر زیر از ناصرخسرو:

[TD="align: right"] چند گویی که چو هنگام بهار آید
[/TD]
[TD="align: left"] گل بیاراید و بادام به بار آید
[/TD]
[TD="align: right"] روی بستان را چون چهره‌ی دلبندان
[/TD]
[TD="align: left"] از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید
[/TD]
[TD="align: right"] این چنین بیهوده ای نیز مگو با من
[/TD]
[TD="align: left"] که مرا از سخن بیهوده عار آید
[/TD]
[TD="align: right"] شصت بار آمد نوروز مرا مهمان
[/TD]
[TD="align: left"] جز همان نیست اگر ششصد بار آید
[/TD]
[TD="align: right"] هر که را شست ستمگر فلک آرایش
[/TD]
[TD="align: left"] باغ آراسته او را به چه کار آید؟
[/TD]
[TD="align: right"] سوی من خواب و خیال است جمال او
[/TD]
[TD="align: left"]گر به چشم تو همی نقش و نگار آید [/TD]

هر چه از شعر کلاسیک به سمت شعر امروز پیش می‌رویم، بیان حالات و آنات شاعر از طریق وصف بهار و ارایه مضمون غیر‌اصلی بهار، به گفتمان غالب‌تری تبدیل می‌شود؛ این امر به نوعی تبعیت از تغییر گفتمان‌های شعر کلاسیک به نو محسوب می‌شود.

[h=2]سیر‌ بهاریه‌های ‌شعر ‌فارسی[/h]
از قرن چهارم، با شکل‌گیری قصیده و رواج آن، تغزل و تشبیب بسیاری از قصاید، در وصف بهار بود؛ از این‌رو برخی بهاریه را صرفاً چنین قصیده‌ای می‌دانند. با وسعت یافتن تشبیب قصیده و تولد غزل، بهاریه منحصر به قصیده نماند و به‌تدریج به قالب‌های دیگر شعر، مانند غزل و مثنوی نیز سرایت کرد.
نخستین بهاریه مشهور از رودکی است که سراسر آن وصف بهار است با این مطلع:
آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب /با صد هزار نزهت و آرایش عجیب
با رواج سبک خراسانی، طبیعت‌گرایی اوج می‌یابد؛ درنتیجه اشعار نیمه دوم قرن چهارم و اوایل قرن پنجم سرشار است از رنگ و بوی گل‌ها و آواز پرندگان. بهترین نماینده این دوره، منوچهری است که مسمط‌ های او از باشکوه‌ترین بهاریه‌های شعر فارسی است و همواره مورد تقلید شاعران بعد از او بوده است، از جمله:

[TD="align: right"] نوروز بزرگم بزن ای مطرب امروز
[/TD]
[TD="align: left"] زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
[/TD]
[TD="align: right"] کبکان دری غالیه در چشم کشیدند
[/TD]
[TD="align: left"] سروان سهی عبقری سبز خریدند
[/TD]
[TD="align: right"] بادام بنان مقنعه بر سر بدریدند
[/TD]
[TD="align: left"]شاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند [/TD]

در سبک خراسانی بسیاری از بهاریه‌ها با گرامی‌داشت آیین باستانی نوروز همراه بود که نشانه رواج این جشن‌های ایرانی در آن عصر است؛ چون پیوند بهار و نوروز در شعرهای دوره‌های بعد به این حد انعکاس ندارد.
از نیمه دوم قرن پنجم به بعد، بهاریه در منظومه‌های عاشقانه از جمله لیلی و مجنون و اشعار عارفانه، که سرآغاز آنها قصیده‌های سنایی است تجلی می‌یابد؛ پیش از سنایی، هرگز بهار، با چشم انداز عرفانی و عناصری از زندگی و دید اهل عرفان، بدین‌گونه وصف نشده بود؛ در بهاریه سنایی تمام کائنات در جنب و جوش‌اند، مانند:

[TD="align: right"] باز متواری روانِ عشق، صحرایی شدند
[/TD]
[TD="align: left"] باز سرپوشیدگانِ عقل ، سودایی شدند
[/TD]
[TD="align: right"] باز مستوران جان و دل پدیدار آمدند
[/TD]
[TD="align: left"]باز مهجوران آب و گِل تماشایی شدند [/TD]


از قرن هفتم، مفاهیم عرفانی چون رستاخیز طبیعت و تولد از درون مرگ، با مفهوم بهار توأم می‌شود؛ مانند بیت زیر:
یقین آنجاست آن جانان، امیر چشمه حیوان/که باغ مرده شد زنده ، و جان بخشیدن اوتاند
بی‌شک، این مضامین برگرفته از آیات قرآن کریم است که به زنده کردن زمین بعد از مرگ آن اشاره می کند؛ در اشعار مولوی، بهار پاسخی به ندای حق در برپا کردن شادمانی و تعالی‌است.
در همان عصر، سعدی با آمیختن مفاهیم عقلانی با وصف طبیعت، به‌گونه‌ای بهار را می‌ستاید و زوایای درونی ذهن و همچنین چشم‌اندازهای بیرونی جهان را می‌نمایاند؛ مانند:
درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند/جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
بسیاری از غزل‌های سعدی بهاریه است بی‌آنکه با نام بهار آغاز شده باشد؛ از جمله غزل مشهور:

[TD="align: right"] باد آمد و بوی عنبر آورد
[/TD]
[TD="align: left"] بادام ، شکوفه بر سر آورد
[/TD]
[TD="align: right"] شاخ گل از اضطراب بلبل
[/TD]
[TD="align: left"]با آن همه خار سر درآورد [/TD]

گاه سعدی ویژگی‌های بهار را به محبوب نسبت داده و او را برتر از بهار دانسته است. هم‌چنین ستایش سعدی از سخاوت بیکران دایه ابر بهار در گلستان نیز از ماندگارترین توصیفات بهار است.
یک قرن بعد، حافظ با نگرشی به شیوه عرفا و بارقه‌هایی از تفکر خیام ، با اشاره به موجود شدن گل از عدم می‌گوید:
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود/بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود
همان‌طور که گفتیم بهاریه‌های شعر فارسی همواره از قرآن و آموزه‌های قرآنی الهام گرفته‌اند و شاعران در آثار خود بر باورها و اعتقادات دینی تأکید فراوان دارند و به قول دکتر میرجلال‌الدین کزازی «از هنگامی‌که نامه‌ی گرامی اسلام، نُبی (قرآن)، به پاس خجستگی بر خوان آیینی نوروز قرارگرفت، شاعران برای بیان زیبایی‌های طبیعت و بهار به آیات این کتاب آسمانی و ادعیه‌ای چون «یا مقلب‌القلوب» متوسل شدند».

حمید رضا شکارسری

ضمن عرض سلام،حقیر نیز بنوبه خود این عید را که به انوار فاطمیه سلام الله منور است به همه عزیزان و عاشقان ولایت تبریک و تهنیت عرض مینمایم موفق باشید و در پناه حضرت حق

شروع سال فاطمی بر اهالی اسک دین مبارکباد :Rose:

سالی سرشار از موفقیت و پیروزی برای همه عزیزان آرزو می کنم.:Rose: