شکست عشقی و عدم تمایل به ازدواج

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شکست عشقی و عدم تمایل به ازدواج

سلام
من یه مشکلی دارم من یک بار شکست عشقی خوردم حدود یک سال پیش الان هم 18 سالمه(دختره 22 سالش بود و من 17(یعنی تحت هیچ شرایطی بهم نمی رسیدیم))
من الان اصلا هیچ احساس خاصی نسبت به ازدواج کردن ندارم به نظرم به خاطر شکست عشقی هست
من نمدونم تا کی این حس همراهم هست.
و نکته ی دیگه اینکه من اصلا به هیچ دختر هیچ احساس خاصی بهم دست نمیده(با اینکه تو دانشگاه هستم)ه از کسی خوشم میاد نه دوس دارم عاشق کسی بشم.
اگه لطف کنین زودتر جوابمو بدین ممنون میشم.

اجرتون با حضرت زهرا

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امین

سلام

تجربۀ شکست در عشق، عوارض مختلفی دارد که یکی از آنها کم شدن یا از بین رفتن موقتیِ میل به ازدواج و به طور کلی میل به جنس مخالف است. در غالب موارد این مشکل با گذشت زمان تا حدودی حل می شود؛ یعنی این احساسِ عدم تمایل کمرنگ می شود و طرف می تواند ازدواج کند؛ اما به هر حال نباید انتظار داشت که چنین شخصی مانند کسی شود که چنین تجربه ای نداشته است؛ چنانچه جای میخ روی دیوار حتی با بیرون کشیدن میخ باز هم باقی خواهد ماند. برای همین است که هم دین و هم عالمان دینی شدیدا از فراهم کردن شرایطی که منجر به عشق و علاقه های بی سرانجام می شود نهی می کنند. حتی در مورد نگاه های حرام و گوش دادن صداهای حرام و ... هم دین همین مسئله را متذکر می شود؛ زیرا ذهن انسان تمام آنچه را که از طریق حواس دریافت می کند در خود ضبط می کند و مواد اولیه افکار و عقاید و در نتیجه رفتار و کردار او را تشکیل خواهند داد. اگر این داده های ورودی خوب باشد، محصولی هم که بناست انسان از خود بیرون دهد خوب خواهد بود و اگر ورودی و موارد اولیه بد و نامرغوب باشد، به همان میزان محصول و نتیجه نهایی نیز نامرغوب خواهد بود.

لذا اولین نکته ای که شما باید به آن توجه داشته باشید این است که خیلی مواظب باشید که دوباره گرفتار چنین مشکلی نشود. درست است که می گویید الان چنین احساسی به دختران اطراف خود ندارید؛ ولی مطمئن باشید اگر بد بودن چنین روابطی را نپذیرید؛ دیر یا زود دوباره گرفتار خواهید شد و احتمال اینکه با شکست دیگری هم مواجه شوید وجود دارد که در آن صورت کار خود برای جبران را بسیار سخت خواهید کرد.

نکته دوم این است که اگر احساس نیاز به ازدواج در شما شدید نیست، برای مدتی کلا فکر این مسئله را از سر خود بیرون کنید و خود را به درس و اگر احیانا کاری دارید مشغول کنید. در کنار آن ورزش و تفریح و سرگرمی های سالم و گردش با دوستان سالم می تواند به بازگشت روحیه اولیه شما کمک زیادی بکند. نزدیک شدن به خدا و برقراری ارتباط بیشتر و قوی تر با اهل بیت علیهم السلام هم به شما کمک می کند تا هیچ وقت از مسیر درست خارج نشوید و با مشکل مواجه نشوید. حتی این کار در ترمیم جای زخمی که به قلب شما خورده بسیار کارساز خواهد بود.

نکته بعدی اینکه اگر فرد مورد نظر را هنوز فراموش نکرده اید، باید از لحاظ فکری و عملی خود را ملزم به فراموش کردن او کنید؛ به این معنا که به خودتان اجازه ندهید یاد او در شما زنده شود و در عمل نیز سعی کنید به خود بقبولانید که او مورد مناسبی برای شما نبود؛ چون تا زمانی خودتان نخواهید که فراموشش کنید، فراموش کردن او غیر ممکن است.
بعدا هم که خواستید ازدواج کنید نباید تحت هیچ شرایطی فرد جدید را با او مقایسه کنید؛ چون چنین مقایسه هایی به دلیل شناخت ناکافی شما از هر دو طرف، نادرست است؛ یعنی شاید شما با دیدن یک رفتار از همسر خود فکر کنید چنین رفتاری در آن فرد نبوده و حسرت ازدواج با او را بخورید؛ در حالی که این فکر به خاطر عدم شناخت شما نسبت به آن فرد است و اگر با او ازدواج می کردید آن موقع رفتارهایی به مراتب نامناسب تر از او می دیدید که تصورش را هم نمی کنید.

نکته آخر اینکه ممکن است با گذشت زمان باز هم شما نتوانید او را به طور کامل فراموش کنید و این احساس عدم تمایل به ازدواج از شما دور نشود که در این صورت حتما قبل از ازدواج حضورا به یک مشاور مراجعه کنید. البته پیشنهاد من این است که با توجه به شرایطی که دارید نگذارید سن ازدواجتان بالا رود؛ چون با این شرایط هر چه سن بالا تر رود، ازدواج پسند مورد مناسب از جانب شما سخت تر خواهد شد.

پیروز و سربلند

کربلایی حیدر;790749 نوشت:
سلام من یه مشکلی دارم من یک بار شکست عشقی خوردم حدود یک سال پیش الان هم 18 سالمه(دختره 22 سالش بود و من 17(یعنی تحت هیچ شرایطی بهم نمی رسیدیم)) من الان اصلا هیچ احساس خاصی نسبت به ازدواج کردن ندارم به نظرم به خاطر شکست عشقی هست من نمدونم تا کی این حس همراهم هست. و نکته ی دیگه اینکه من اصلا به هیچ دختر هیچ احساس خاصی بهم دست نمیده(با اینکه تو دانشگاه هستم)ه از کسی خوشم میاد نه دوس دارم عاشق کسی بشم. اگه لطف کنین زودتر جوابمو بدین ممنون میشم. اجرتون با حضرت زهرا
بسم الله الرحمن الرحیم...سلام علیکم کربلایی....کربلایی جان اینی که گفتید اصلا مشکل خاصی نیست...خب اینکه آدم عاشق دختر نشه که بهتره،میلم که نداشته باشه که دیگه صد البته بهتر...به خودت زمان بده،همه چیز درست میشه...،شما یه بار دل دادی ،زمان میخواد تا به حالت عادی برگردی..

کربلایی حیدر;790749 نوشت:
من یه مشکلی دارم من یک بار شکست عشقی خوردم حدود یک سال پیش الان هم 18 سالمه

چشم بهم بذاری کمپلت داستان از ذهنت دیلیت شده رفته پی کارش ، ماشالا شما حالا حالا ها وقت داری بیخودی غصه و استرس نداشته باش . یا علی .

nobelist;792314 نوشت:
شما بیجا می کنید این حرف رو میزنید. خجالت بکش آقا. به تمام دخترانی که در دانشگاه از اول پیدایش دانشگاه تا حالا تحصیل کردن، توهین کردید. آیا می تونید از همشون حلالیت بگیرید؟؟؟
امیرالمومنین در جایی خطاب به مردمی میفرمایند:به تعبیر من خاک بر سرتون که انقدر بی غیرت شدید که زنانتان شونه به شونه ی مردانتان در بازار قدم میزنند.... محیط مختلط محیطی است که نگاه ها جنسی است چه خوشتان بیاید چه نیاید....چه من بیجا کنم چه نکنم

تنهاترین سردار;792325 نوشت:
امیرالمومنین در جایی خطاب به مردمی میفرمایند:به تعبیر من خاک بر سرتون که انقدر بی غیرت شدید که زنانتان شونه به شونه ی مردانتان در بازار قدم میزنند.... محیط مختلط محیطی است که نگاه ها جنسی است چه خوشتان بیاید چه نیاید....چه من بیجا کنم چه نکنم

لطف کنید به سوالی که ذکر شد جواب بدهید و نیز بگویید که آیا امیرالمومنین نگفتند "حق ندارید در حق برادر مومنتان ظن بد ببرید"؟ دختران عفیف در دانشگاه شانه به شانه مردان نامحرم راه نمیرن. شما که کمپلت سریال ستایش رو با تمام محرم و نامحرمش دیدی، چشم هاتون رو باز کنید و رفتار برخی دختران پاکدامن رو هم ببینید.

باسلام
شب خوش
جهت اطلاع و یادآوری

نقل قول:
از ایجاد بحث های دو طرفه شخصی و چت گونه در پستها خودداري نموده و در صورت اختلاف نظر و عقيده به جاي مشاجره به صورت منطقي و مستدل بحث نماييد.
حفظ حرمت کاربران ديگر وظیفه همگانی بوده از این رو در صورت مشاهده هر گونه تمسخر، اعتراض، توهین و بي احترامي به كاربران، از سوی مديران یا مسئولان سايت، و یا سایر کاربران دیگر ، محدویت ایجاد خواهد شد.

لطفا رعایت کنید
باتشکر

:Gol:
یاحق

اللیل والنهار;792329 نوشت:
باسلام
شب خوش
جهت اطلاع و یاد آوری

سلام علیکم. بنده اولین باره که دارم درباره یک موضوع موضع گیری میکنم زیرا شما موضع گیری نکردید. ایشون دارن به دخترهای تحصیل کرده در تاپیک های مختلف توهین میکنن. آیا بسیاری از همکاران خانم شما در این سایت دینی خودشون تحصیل کرده در دانشگاه نیستند؟ این کار باعث میشه کسانی که نسبت به برخی مسائل نا اگاهند، درباره همه دختران تحصیل کرده ما دچار بدبینی شوند. چرا کسی که شکست عشقی خورده باید دفکر ازدواج با دختر دانشجو رو از سرش بیرون کنه. اگر تنهاترین سردار خودشون متحمل ضرری از این بابت شدن نبایستی بقیه رو هم شستشوی مغزی بدن که.

بنده متوجه توضیحات هر دو بزرگواری هستم
لطفا خارج از موضوع پست ارسال نشه
سوال کاربر آیا تحصیل خانمها در دانشگاه
مختلط بود آن و...
هست؟
لطفا رعایت کنید

اللیل والنهار;792338 نوشت:
بنده متوجه توضیحات هر دو بزرگواری هستم
لطفا خارج از موضوع پست ارسال نشه
سوال کاربر آیا تحصیل خانمها در دانشگاه
مختلط بود آن و...
هست؟
لطفا رعایت کنید

بله چشم. رعایت میکنم.

سلام، بنده در شرایط مشابه شما بودم و با اطمینان 100 درصدی می گم که یک روز میرسه کلاً این احساسات رو فراموش می کنی، دلیل اصلی این احساس شما هم بیکاری هست، ذهن خودت رو مشغول کن با درس، ورزش، بازی کامپیوتری یا حالا هر چی که فکر می کنی درسته حل میشه
بعدش هم همه ی آدم ها که مثل هم نیستن عاشق بشن! عاشق شدن یه حالت خاص هست که بسته به شرایطی ممکنه پیش بیاد و ممکن هم هست نیاد، مثل آب و غذا نیست که اگه نباشه گرسنگی و تشنگی بیاره (یعنی رابطه ی مستقیم)

آقا این دل لامصب چیز عجیبیه.
وقتی چیزی می خواد اعصابت خورد میشه که چرا می خواد.
وقتی هم که نمی خواد و بی میلی می کنه یه احساسی بهت میگه نکنی مشکلی پیش اومده!
منم خیلی ازین داستانا داشتم. وقتی بهم فشار اومده واقعا اذیت شدم وقتی هم هیچ علاقه ای به هیچ چیزی نداشتم ... هی شیطان بهم گفته که حتماً حالت خوب نیست که دلت قرصه. زندگیم سینوسیه!!
اینا همه اش کار شیطانه . دنبال یه بهونه است بکشتت توی هوس... شک نکن
حالت الانتو حفظ کن. سعی کن تا دیر نشده به خدا نزدیک تر بشی تا برای بعدا آماده باشی.

Freeman;792362 نوشت:
سلام، بنده در شرایط مشابه شما بودم و با اطمینان 100 درصدی می گم که یک روز میرسه کلاً این احساسات رو فراموش می کنی، دلیل اصلی این احساس شما هم بیکاری هست، ذهن خودت رو مشغول کن با درس، ورزش، بازی کامپیوتری یا حالا هر چی که فکر می کنی درسته حل میشه
بعدش هم همه ی آدم ها که مثل هم نیستن عاشق بشن! عاشق شدن یه حالت خاص هست که بسته به شرایطی ممکنه پیش بیاد و ممکن هم هست نیاد، مثل آب و غذا نیست که اگه نباشه گرسنگی و تشنگی بیاره (یعنی رابطه ی مستقیم)

دقیقاً!!!!
شیطان به آدم القا می کنه که حالا که عاشق نیستی یه مشکلی داری یا یه چیزی کم داری.
ولی همه اش کشکه. دروغ میگه نامرد.
می خواد هوس رو به جای عشق واقعی بهت غالب کنه.
البته گوش کردن این آهنگ هایی که امروزه مد شده هم این حس رو بهت القا می کنه.. هی میگن "من عاشقتم" " من عاشقت شدم" یا نمی دونم "هر کی عاشق نیست خره!":khandeh!:
همه آهنگا عاشقانه است دیگه ولی من نفهمیدم واقعا اینا کدوم عشقو میگن یعنی اون پیرمرد و پیرزنی که 60 سال با هم میسازن و عاشق همند پیرمرده هر روز برای پیرزنه کنسرت میذاره که عاشق هم میمونن؟؟.
در هر صورت یه راه خوب اینه که آهنگ گوش کردن رو کم کنی(البته اگر عادت داری آهنگ گوش بدی)

اگه من به جای تو بودم خدارو شکر میکردم.
یه مدت یسری قرص به خاطر مشکلات اعصاب مینداختم چیزی به اسم عشق و علاقه و.... برام معنی نداشت
الان قرصا دیگه تاثیری نداره:Ghamgin:
بدبخت شدم

سلام
به نظر من شکست عشقی می تونه جزئی از فرایند رسیدن به بلوغ عاطفی باشه. الان احتمالا شما به بلوغ عاطفی رسیدید که قصد عاشق شدن ندارید و می دانید دل انسان جای هرکس نیست.

سلام.
از تمام دوستان که در تاپیک شرکت کردن ممنون.
از اینکه دیر جواب دادم شرمندم.
شهدا ما رو قابل دوستن و رفتیم راهیان نور برا همین دیر جواب دادم.
تو اتوبوس ما یه بابا با دختراش اومده بودن این دوست بنده که اصرار دارن من ازدواج کنم از سر شوخی شروع کرد به اینکه بیا یکی از همین دخترای بنده خدا رو بگیر
البته بنده خدا با دختراش از ما جدا شدن و رفتن کربلا اما دوستم شماره باباشون گرفت.
من هم دانشجویم هم بیکارم هم سربازی نرفتم یه داداش بزرگ ترم دارم که هنوز ازدواج نکرده.
ولی میدونم اگه شهدا بخوان با همین وضع هم میشه ازدواج کنم.
شما دعا کنید که هرچی مصلحته همون بشه.
(شوخی شوخی این رفیقم ما رو دل هوایی کرد )(منی که اصلا به ازدواج در شرایط فعلی فک نمیکردم)

کربلایی حیدر;793145 نوشت:
.
(شوخی شوخی این رفیقم ما رو دل هوایی کرد )(منی که اصلا به ازدواج در شرایط فعلی فک نمیکردم)

سلام، احساسی جلو نرید که بدتر از قبل میشه
یک نگاه و عاشق شدن برای قصه هاست، تو دنیای حقیقی-اون هم امروزه- به این حالت فکر نکنید!

Freeman;793155 نوشت:
احساسی جلو نرید که بدتر از قبل میشه
یک نگاه و عاشق شدن برای قصه هاست، تو دنیای حقیقی-اون هم امروزه- به این حالت فکر نکنید!

سلام
حالا شما قبول نداری میگیم با دو نگاه ،خوبه؟

ضمنا قصه ها پایان ندارند.شما اگه میتونید به این قصه ها پایان بدید

مشکل ما اینه که نمیتونیم جلوی این چشمای لامذهبو بگیریم و مشکل بعضیا اینه که نمیتونن قلب دیگران رو با تیر احساس و فلاکت نشونه نگیرن...
خب چشمتو ببند،صورتت رو بپوش!
گاهی یه عمر گرفتاری و غفلت بوجود میاد،مگه یه ادم چند سال میتونه زندگی کنه؟فوقش هفتاد هشتاد سال.چقد عمر مفید داره؟تازه اکثر عمر مفید تو جوانیه که با دلبستگیها تلف میشه.عمر مفید مگه چقدره؟نصفشو مشغول خوابه!
حالا فکر کنید تو بیداریش هم مست باشه!فرصت حرکت که هیچ فرصت فکر کردن هم دیگه نداره...
بعدشم که از این روزنه میخواد وارد عالمی بشه که هیچ تصوری از اون نداشته و به تبع هیچ توشه ای برای اون فراهم نکرده...
معلومه دیگه به فنا میره...دیگه متاسفانه حتی قدرت مورچه واری که توی اون روزنه هم داشته و احیانا هم مست اون بوده رو نمیتونه داشته باشه...

حالا به فضای بیرون نگاه کنیم،ببینیم دنیا چه کشتارگاهی شده!

ببخشید و امیدوارم بی تناسب با بحث نبوده باشه،زخم دلی بود که سرباز کرد

محمد132;793216 نوشت:
مشکل ما اینه که نمیتونیم جلوی این چشمای لامذهبو بگیریم و مشکل بعضیا اینه که نمیتونن قلب دیگران رو با تیر احساس و فلاکت نشونه نگیرن...

جالبه ، شما با همچین دید گاهی با پست من مخالف بودید، در حالی که تمام مقصود من نیز در همین راستا بود یعنی احساسی و خام عمل نکنیم در همچین مواردی

Freeman;793155 نوشت:
سلام، احساسی جلو نرید که بدتر از قبل میشه
یک نگاه و عاشق شدن برای قصه هاست، تو دنیای حقیقی-اون هم امروزه- به این حالت فکر نکنید!

سلام.
من اصلا به بنده خدا نگاه کردم.فقط دوستم گفت گزینه ی خوبیه.
من هم زیاد جوگیر نمیشم چون مگه ادم دیوونه ی دخترشو به کسی بده که نه کار داره نه سربازی رفته و...

Freeman;793228 نوشت:
جالبه ، شما با همچین دید گاهی با پست من مخالف بودید، در حالی که تمام مقصود من نیز در همین راستا بود یعنی احساسی و خام عمل نکنیم در همچین مواردی

شما درست میفرمایید.
اما وقتی پای احساس بیاد وسط،کنترلش کار هر عقلی نیست.

محمد132;793349 نوشت:
شما درست میفرمایید.
اما وقتی پای احساس بیاد وسط،کنترلش کار هر عقلی نیست.

خدا شکر من اصلا به دختره نگاه نکردم که مهرش به دلم بشینه و عاشق بشم و...
و احساسات جای عقلم و بگیره و فکر و ذکرم دختره بشه
موضوع قفل شده است