جمع بندی اسلام ، مسیحیت و آتئیسم

تب‌های اولیه

110 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسلام ، مسیحیت و آتئیسم

چند وقت پیش یک کلیپ از ریچارد داکینز دیدم که مجری داشت توضیح میداد که چه اشکالی دارد ما کودکانمان را با باور های دینی بزرگ کنیم و میگفت فرض کنیم من یک مسلمانم و به بچه ام میگویم که خدا جهان را آفریده و ... و داکینز حرف مجری را قطع کرد و گفت : آیا میخواهی به بچه ات بگویی خدا دنیا را در 6 روز آفریده ؟ مجری جواب داد : اسلام این را نگفته و داکینز در نهایت گفت : خوشحالم که این را می شنوم .
اما مجری اشتباه میکرد. این جمله به صراحت در قرآن آمده است ؛ نه یک جا و دو جا بلکه شش ، هفت بار تکرار شده . صرف نظر از اینکه منظور قرآن چه میتواند باشد ، نکته ای که توجهم را جلب کرد این بود که داکینزی که اسلام را بزرگترین تهدید برای جهان میداند ، حتی یکبار هم قرآن را نخوانده ، البته اگر میخواند هم به نظرم تفاوتی ایجاد نمیکرد ؛ چون قرآن به تنهایی خالی از تناقضات و اشتباهات فاحش علمی نیست .
به نظرم بیشتر حرف هایی که آتئیست ها میزنند ؛ دقیق ، منطقی و هوشمندانه است ، اما یک مشکل بزرگ دارند . آتئیسم دربرابر مسیحیت و یهودیت به وجود آمده و در برابر آنها بسیار کارآمد است . آدم باید خرد را بگذارد کنار و با قلبش در اروپا و آمریکا مسیحی یا یهود باقی بماند . انتقاد های آتئیست ها به مسیحیت و یهودیت بسیار جدی و علمی است و باور های مسیحیان و یهودیان نیز مانند قرآن تنها با دیدگاه های رایج علوم تجربی نمیخواند . نتیجه این شده که مسیحیت و یهودیت به یک باور قلبی تبدیل شده و به همین دلیل از عرصه زندگی اجتماعی مردم خارج شده.


اما رابطه آتئیسم و اسلام چه میتواند باشد ؟
آتئیست ها یک اشتباه بزرگ میکنند و آن این است که نقد هایی که به مسیحیت و یهودیت وارد می سازند را با نام "نقد دین" نشر میدهند. یعنی آنها تنها آن دو دین ابراهیمی را بررسی کرده اند ، اما به همه ادیان تعمیم میدهند .
به همین دلیل است که صفحات طرفداران ناباوران پر است از نقدهایی که به آن دو دین وارد است اما ربطی به اسلام ندارد . اکثر صفحات ناباوران ایرانی کپی مطالب صحفات مشابه خارجی است در نتیجه نقد هایی که آنان به عنوان " نقد دین اسلام " منتشر میکنند در حقیقت " نقد مسیحیت و یهودیت " توسط نگارنده های خارجی آنان است. تنها مطالبی که ایرانی ها زحمت میکشند و خودشان تالیف میکنند همان نقد تاریخ اسلام ، شخصیت های اسلامی ، احیانا قوانین فقهی اسلام و در نهایت نقد قرآن است که انصافا بعضی از آنها به خوبی توسط کارشناسان دینی پاسخ داده شده است .

اما چرا گفتم داکینز اگر قرآن میخواند بازهم در عقایدش تغییری ایجاد نمیشد ؟
چون قرآن به تنهایی از پس تبیین جهان و انسان و تفسیر خود برنمی آید و سوالاتی مثل "منظور از آفرینش جهان در شش روز چه بوده ؟" ، "آیا بشر از خاک آفریده شده و ما باید فرگشت را رد کنیم ؟" و ... برنمی آید.
به نظر می آید در میان مسلمانان نیز اعتقاد به خدا همانقدر قلبی و فاقد استدلال شده که در میان باورمندان مسیحی اما میدانیم در جهان فعلی جایی برای اندیشه ای که صرفا مبتنی بر باور قلبی باشد وجود ندارد . یک دین که ادعای کامل بودن نیز میکند باید بتواند جهان بینی علمی داشته باشد تا امروزه بتواند ادامه حیات بدهد و اگر نداشته باشد نتیجه همین میشود که امروزه شاهدش هستیم . کمتر دانش پیشه مطرح ایرانی را سراغ داریم که باورمند باشد و از طرفی شاهد سیل خروج مسلمانان از دین هستیم.

اما آیا واقعا اسلام از ارائه یک جهان بینی علمی ناتوان است ؟
معتقدم آری اما اگر تشیع را کنار بگذاریم . به نظر می آید اگر از سخنان عارفان، فلاسفه و غربزده های شیعه کمتر استفاده کنیم و به جای آنها از احادیث ائمه بهره ببریم، تشیع ظرفیت تبیین علمی جهان را دارد. خوشبختانه میتوان جرقه های شروع این نهضت را دید .

اما دیدگاه های این نوع شیعیان چیست ؟
به عنوان مثال کتاب " تبیین جهان و انسان " آیت الله مرتضی رضوی در زمینه علوم تجربی و سخنرانی های اخیر دکتر ابراهیم فیاض در زمینه علوم انسانی را بخوانید و بشنوید.

بیائید صادق باشیم . هیچکدام از ما دوست ندارد در جامعه ای زندگی کند که اخلاق در آن نسبی است و اقتصادش برمبنای تئوریزه کردن خوشبختی 1% مردم آن جامعه و بدبختی 99% دیگر است . افرادی که طرفدار اقتصاد لیبرالی هستند نه به این دلیل است که آن را درست و عادلانه میدانند ، بلکه به این دلیل است معتقدند که کارآمد ترین اقتصاد فعلی است و چاره ای جز آن نیست . بیایین امیدوارم باشیم " تمدن اسلامی " تحقق پیدا کند . بیایین در راستای تحققش تلاش کنیم ...

نظر شما چیست ؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]

jostojoogarhaqiqat;790489 نوشت:
نظر شما چیست ؟

با سلام
عرض ادب و احترام

بنده نکاتی چند در مورد این مطالب بیان نمایم بعدا نظرات دوستان را بشنویم
ابتدا عرض کنم خدمت دوستان که منظور از (آتئیسم) خداناباوران یا همان الحاد است اگر استارت تایپک تعریفی خاص مد نظر دارد بفرمایید

نکته بعدی در مورد این مساله که فرمودین

jostojoogarhaqiqat;790489 نوشت:
چون قرآن به تنهایی خالی از تناقضات و اشتباهات فاحش علمی نیست .

و این گونه توضیح دادین که

jostojoogarhaqiqat;790489 نوشت:
چون قرآن به تنهایی از پس تبیین جهان و انسان و تفسیر خود برنمی آید و سوالاتی مثل "منظور از آفرینش جهان در شش روز چه بوده ؟" ، "آیا بشر از خاک آفریده شده و ما باید فرگشت را رد کنیم ؟" و ... برنمی آید.

این مطالب ادعایی از طرف شماست
به نظر ارایه برهان و استدلال راهکشاست نه صرف ادعا
در این دو مورد هم می توانید تایکی مستقل بزنید و به بحث بنشینیم

jostojoogarhaqiqat;790489 نوشت:
به نظر می آید در میان مسلمانان نیز اعتقاد به خدا همانقدر قلبی و فاقد استدلال شده که در میان باورمندان مسیحی اما میدانیم در جهان فعلی جایی برای اندیشه ای که صرفا مبتنی بر باور قلبی باشد وجود ندارد

این مطلب هم باز نظر شخصی شماست و ادعایی بیش نیست بارها در همین انجمن نوشته ایم که برای اثبات ادعای نفی خدا براهین اثبات خدا را نقد و رد نمایید والا صرف ادعا که چاره ساز نیست

jostojoogarhaqiqat;790489 نوشت:
یک دین که ادعای کامل بودن نیز میکند باید بتواند جهان بینی علمی داشته باشد تا امروزه بتواند ادامه حیات بدهد

منظرور شما از جهان بینی علمی چیست؟؟
دقیقا بفرمایید چه چیز را علم می دانید
همین یافته های اخیر بشریت که منبع اش عقل بشری است؟؟؟
ایا این را علم می دانید اگر این گونه باشد که خب پایه و اساس این مباحث سخت سست و بی بنیان است
به
این سوال بنده پاسخ دهید
با کدام دلیل و برهان ادعا می کنید که همین علم بشری امروزی حرف حق است و بس؟؟؟
از کجا می دانید همین علم امروزی با علم فردا نقض نشود؟؟؟

چرا یافته های اندک بشر امروز را علم عالی و کامل می نامید در صورتی که دانشمندان لااقل این علم بشری را ناقص و جزیی می پندارند که هر لحظه در حال تحول است و ازمون و خطا

خب با چه استدلالی شا دنبال جهان بینی علمی هستید که منبع عقلانی داشته باشد؟ علمی که منبع ان عقل ناقص بشری استدر

هر حال در مورد این جهان بینی علمی توضیح بفرمایید

ادامه دارد

[=arial]

jostojoogarhaqiqat;790489 نوشت:
و اگر نداشته باشد نتیجه همین میشود که امروزه شاهدش هستیم . کمتر دانش پیشه مطرح ایرانی را سراغ داریم که باورمند باشد و از طرفی شاهد سیل خروج مسلمانان از دین هستیم

با سلام
عرض ادب و احترام

امروز شاهد چه هستیم؟؟؟
توضیح می فرمایید

منظور از باورمند بودن چیست؟؟ توضیح می دهید
این امار باز از کجا اورده اید که کمتر کسی را باورمند می دانید حال باور مند به اعتقاد شما؟؟؟

باز این سیل خروج را از کدام امارها می فرمایید
بزرگوار با این ادعاها بحث پیش نمی رود همه مطالب شما ادعا است و هیچ دلیل و برهانی اقامه نفرموده اید تکرار می کنم این گونه بحث پیش نمی رود

jostojoogarhaqiqat;790489 نوشت:
اما آیا واقعا اسلام از ارائه یک جهان بینی علمی ناتوان است ؟
معتقدم آری اما اگر تشیع را کنار بگذاریم . به نظر می آید اگر از سخنان عارفان، فلاسفه و غربزده های شیعه کمتر استفاده کنیم و به جای آنها از احادیث ائمه بهره ببریم، تشیع ظرفیت تبیین علمی جهان را دارد. خوشبختانه میتوان جرقه های شروع این نهضت را دید .

به نظرم این سوال و جواب اشکال دارد
بالاخره شیعه می تواند یا نه؟؟؟:Gig:

ببینید بزرگوار
شیعه نه قران را به تنهایی قبول دارد و نه اهل بیت(ع) را
شیعه معتقد است پیامبر اسلام دو در گرانبها را امانت گذاشته است یکی قران و دیگری اهل بیت(ع) که هر کدام به تنهایی ناقص اند و این دو در کنار هم اند که راهکشای بشریت اند

سلام.پیشاپیش سال نو مبارکــــــــــــــ

محراب;790995 نوشت:
این مطلب هم باز نظر شخصی شماست و ادعایی بیش نیست بارها در همین انجمن نوشته ایم که برای اثبات ادعای نفی خدا براهین اثبات خدا را نقد و رد نمایید والا صرف ادعا که چاره ساز نیست
سلام.فکر می کنم منظور استارتر یا من فکر می کنم درست تر این است که بگوییم که مسلمانان عوام و کوچه بازار یا به نوعی عموم مسلمانان اعتقادشان به خدا بیشتر قلبیست تا استدلالی

jostojoogarhaqiqat;790489 نوشت:
اما آیا واقعا اسلام از ارائه یک جهان بینی علمی ناتوان است ؟
معتقدم آری اما اگر تشیع را کنار بگذاریم . به نظر می آید اگر از سخنان عارفان، فلاسفه و غربزده های شیعه کمتر استفاده کنیم و به جای آنها از احادیث ائمه بهره ببریم، تشیع ظرفیت تبیین علمی جهان را دارد. خوشبختانه میتوان جرقه های شروع این نهضت را دید .

ببخشید شما مطمئن هستید که که با اتکا به منابع شیعه می توان یک جهان بینی علمی از قرآن ارائه داد؟؟اشتباه نکنم تعداد روایات و حکایات و سخنان از ائمه و پیامبر به میلیون می رسد.در این دریای روایات نمی توان به یقین دست روی هر روایتی گذاشت،و ادعا کرد که قطعا کلام ائمه است.حالا اینجا چه کار می کنیم.متاسفانه بزرگانی و نویسندگانی شروع می کنند به گزینیشی عمل کردن.روایاتی که به نظر علمی و صحیح هست را قربال می کنند و کنار هم می چینند که به یک نتیجه منطقی برسند.که در این رهگذر هم اگر درست نگاه کنیم به تبیین کاملا علمی و درستی نمی رسند و سخنانشان هم معمولا متناقض با هم در می آید.باز این نکته مهم هست که سخت است دست روی هر روایاتی گذاشت و آن را به یقین کلام ائمه گذاشت.چه بسا بسیاری از روایات علمی از غیر معصومین باشد.مثلا من نگاه می کردم یکی از دانشمندان ایرانی که نامش خاطرم نیست در کتابش اشاره به نظریه تکامل داروین دارد.خوب این کلام و گذاره علمی دانشمند ایرانی خیلی راحت می تواند توسط افرادی سودجو به عنوان کلام امام معروف و مطرح شود و بعد خودتان تصور کنید دیگر...خلاصه حرفم این است که در این دریای روایات، تشخیص اینکه روایات علمی کدامشان از امامان هست سخت است.و روایات علمی خاص و به گونه ای هستند که مثلا متواتر بودنشان خیلی بعید است مثلا و این قضیه در این حوزه تشخیص را سخت تر می کند.به هر حال من به طور نمونه از نهج البلاغه از خطبات اولیه سخنانی را نقل می کنم.در دنباله ی کلام شما که فرمودید با منابع شیعه می توان تبیینی علمی ارائه داد:

باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزيد ، که در جايى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پيوسته زير و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ،
آنسان که از شير ، کره حاصل شود . آنگاه خداى تعالى آن کفها به فضاى گشاده ، فرا برد و از آن هفت آسمان را بيافريد . در زير آسمانها موجى پديد آورد تا آنها را از فرو ريختن باز دارد . و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى‏هيچ ستونى که بر پايشان نگه دارد يا ميخى که اجزايشان به هم پيوسته گرداند . سپس به ستارگان بياراست و اختران تابناک پديد آورد و چراغهاى تابناک مهر و ماه را بر افروخت ، هر يک در فلکى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرک سپس ، ميان آسمانهاى بلند را بگشاد و آنها را از گونه‏گون فرشتگان پر نمود .
-----در جایی دیگر:
آنگاه خداى سبحان ، از زمين درشتناک و از زمين هموار و نرم و از آنجا که زمين شيرين بود و از آنجا که شوره‏زار بود ، خاکى بر گرفت و به آب بشست تا يکدست و خالص گرديد . پس نمناکش ساخت تا چسبنده شد و از آن پيکرى ساخت داراى اندامها و اعضا و مفاصل . و خشکش نمود تا خود را بگرفت چونان سفالينه . و تا مدتى معين و زمانى مشخص سختش گردانيد . آنگاه از روح خود در آن بدميد . آن پيکر گلين که جان يافته بود ، از جاى برخاست که انسانى شده بود با ذهنى که در کارها به جولانش درآورد و با انديشه‏اى که به آن در کارها تصرف کند و عضوهايى که چون ابزارهايى به کارشان گيرد و نيروى شناختى که ميان حق و باطل فرق نهد و طعمها و بويها و رنگها و چيزها را دريابد . معجونى سرشته از رنگهاى گونه‏گون .

محراب;790995 نوشت:
این مطالب ادعایی از طرف شماست
به نظر ارایه برهان و استدلال راهکشاست نه صرف ادعا
در این دو مورد هم می توانید تایکی مستقل بزنید و به بحث بنشینیم

با عرض سلام و ادب .
بزرگوار آیا نیاکان ما وقتی به این آیه هایی که امروز با علم تناقض دارند مثل بعضی از ما سعی در توجیه آن برمی آیند و یا واقعا معتقد بودند خدا آسمان ها و زمین را در 6 شبانه روز آفرید ؟
آیا اجداد ما در مواجهه با آن آیه معروف میگفتند منظور از آسمان و شهاب سنگ و تیر فرشتگان چیز دیگریست و یا واقعا معتقد بودند شهاب سنگ ها تیر های فرشتگان اند ؟
آیا این ما نبودیم که با دیدن این تناقضات فاحش سعی در توجیه آن برآمدیم ؟
البته عده ای از نیاکان ما اینطور نمی اندیشیدند . آن هایی که به احادیث هم توجه میکردند و متوجه میشدند که " روز " آیه ، روز دیگریست . البته آن ها هم نمیتوانستد کامل متوجه منظور آیه شوند چون جهان را به اندازه ما نمی شناختند کما اینکه ما هم در تفسیر بعضی آیه ها متوجه منظور خدا نمیشویم و مثل نیاکانمان آنان را تعبدی می پذیریم چون ما هم کل جهان را نمیشناسیم .

محراب;790995 نوشت:
منظرور شما از جهان بینی علمی چیست؟؟
دقیقا بفرمایید چه چیز را علم می دانید
همین یافته های اخیر بشریت که منبع اش عقل بشری است؟؟؟
ایا این را علم می دانید اگر این گونه باشد که خب پایه و اساس این مباحث سخت سست و بی بنیان است
به
این سوال بنده پاسخ دهید
با کدام دلیل و برهان ادعا می کنید که همین علم بشری امروزی حرف حق است و بس؟؟؟
از کجا می دانید همین علم امروزی با علم فردا نقض نشود؟؟؟

چرا یافته های اندک بشر امروز را علم عالی و کامل می نامید در صورتی که دانشمندان لااقل این علم بشری را ناقص و جزیی می پندارند که هر لحظه در حال تحول است و ازمون و خطا

خب با چه استدلالی شا دنبال جهان بینی علمی هستید که منبع عقلانی داشته باشد؟ علمی که منبع ان عقل ناقص بشری استدر

هر حال در مورد این جهان بینی علمی توضیح بفرمایید


درست می فرمایید ، علم تجربی سخت سست است اما مسلماتی دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت . مثل گسترش جهان و چیستی شهاب سنگ و علت بیماری و وجود باکتری و ... . شیعه باید جهان بینی داشته باشد که با این مسلمات علم روز تناقض نداشته باشد . مسلما ما هم به دنبال جهان بینی نیستیم که مثلا بر پایه دو بعدی بودن جهان باشد .

محراب;791009 نوشت:
منظور از باورمند بودن چیست؟؟ توضیح می دهید
این امار باز از کجا اورده اید که کمتر کسی را باورمند می دانید حال باور مند به اعتقاد شما؟؟؟

منظور از باورمند بودن یعنی باور به یک موجود فرافیزیکی به نام خدا .
منظور از دانش پیشه مطرح یعنی کسی که نامش در حوزه کاری خودش اعتبار داشته باشد .
مثل : استیون هاوکینگ ، ریچار داکینز و تقریبا تمامی دانش پیشگان بزرگ آمریکا به نقل از مجله فوق معتبر نیچر:http://www.nature.com/nature/journal/v394/n6691/full/394313a0.html
در دانشگران مطرح ایرانی هم چندان اصرار به انجام اعمال مذهبی از سوی آنان دیده نمیشود . البته نباید انتظار مخالفت صریح آنان با خدا را انتظار داشت چون اگر اینکار را بکنند مرتدند و خونشان مباح .
محراب;791009 نوشت:
باز این سیل خروج را از کدام امارها می فرمایید
بزرگوار با این ادعاها بحث پیش نمی رود همه مطالب شما ادعا است و هیچ دلیل و برهانی اقامه نفرموده اید تکرار می کنم این گونه بحث پیش نمی رود

به این صفحه نگاه کنید : https://www.instagram.com/iranian_agnostic_atheists/
یعنی 43 هزار ایرانی کاربر اینستاگرام رسما خداناباور هستند . آیا آمار کمی است ؟ آیا 100 سال پیش هم اگر ما اینستاگرام داشتیم صفحه خداناباوران ایرانی 43 هزار دنبال کننده داشت ؟
این نقل قول را هم از رضا منصوری ، استاد فیزیک دانشگاه شریف نگاه کنید :
نقل قول:
الان مفهوم " خدا " برای فیزیکدان ها و منجمان تا چه حد زنده است؟

این یک امر کاملاً شخصی است. ممکن است شما آمار بگیرید و بگویید فلان درصد دانشمندان به خدا اعتقاد دارند یا ندارند؛ مثلاً مجله نیچر هر چند وقت یکبار این کار را می‌کند. نتایج آمارگیری چند سال پیش این مجله – که الان درست به خاطر ندارم که جامعه مطالعاتی اش، دانش‌پیشگان انگلستان بود یا دنیا - نشان می‌داد که در قیاس با صد سال پیش، درصد دانش‌پیشگانی که به خدا اعتقاد ندارند، افزایش یافته است.

محراب;791009 نوشت:
به نظرم این سوال و جواب اشکال دارد
بالاخره شیعه می تواند یا نه؟؟؟

ببینید بزرگوار
شیعه نه قران را به تنهایی قبول دارد و نه اهل بیت(ع) را
شیعه معتقد است پیامبر اسلام دو در گرانبها را امانت گذاشته است یکی قران و دیگری اهل بیت(ع) که هر کدام به تنهایی ناقص اند و این دو در کنار هم اند که راهکشای بشریت اند


دوست عزیزم .
کل متن هم دنبال همین نکته ای بود که شما اشاره کردید و میخواست بگوید که قرآن و اهل بیت با هم هستند که جهان بینی علمی میتوانند بدهند و ما اگر خواستار آن هستیم باید به هر دو توجه کنیم .

با سلام، بنده کتاب آقای داوکینز رو خونده ام ، و همچنین بخشی از بایبل -بخاطر همین شاید بتوانم نقش کوچک در این تاپیک داشته باشم
نکته ای که مهم می دونم بگم درست است که علم همین حالا هم در حال تغییر است و هیچ وقت قطعی نبوده (که اگه اینجور نبود دیگه علم نمی شد) و مواردی بوده و هست که بعداً نقض آن در علم ثابت شده است اما این دلایل باعث نمی شود نگاه علم امروز به دنیا را به طور کامل یک فرضیه ی غیر معتبر و غیرقابل استناد بدانیم و بگیم فردا یه چیز دیگه می گن دانشمندها، مهم نیست!
باید بپذیریم که علم انسان امروزه بسیار پیشرفت کرده و توانسته به بسیاری از سؤالات و ابهامات پاسخ قطعی و درست بدهد (مثل عملکرد بدن انسان (آناتومی) -جاذبه ی زمین و مثال های دیگر) و اختراعات زیادی به دست بیاورد علم امروز دیگر در حد یونان باستان نیست که فقط چند نتیجه گیری ساده از روی مشاهده معمولی باشد

سلام جناب جستجوگر حقیقت ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

جدیدا عضو شدین ... عضویت جدیدتون رو تبریک میگم . امیدوارم که ساعات خوشی رو در درون این سایت داشته باشین .
مسائلی که مطرح کردین خوب مسائل روز دنیا هستش . تمام دنیا و تمام بشریت با همین سوالهای شما درگیر هستند . و هر ایدیولوژی و مسیری میخواد به نوعی دنیا رو تفسیر کنه ... این که کسی هستیم . از کجا اومدیم . برای چی اومدیم و قرار هست که کجا بریم .

نمیدونم که چند سالت هست و اینکه الان کجا ایستاده ای و افق دیدت کجاست ؟؟؟
حالات بسیار زیادی وجود داره ... و ابعادی که مغز انسان میتونه در درونشون صاحب نظر باشهو اونها رو تشخیص بده خیلی خیلی محدود هستش ...

من مدت زمان زیادی در درون این مسیر بودم ... پس از تفکر در مورد ایدیولوژی های متفاوت چند تا مسیر جلویه روت باز خواهد شد .

1. مسایل زیادی در درون کتب مذهبی و روایت و دستورات دینی وجود دارند که به قول شما هیچ تفسیر عقلانی برای اونها پیدا نمیشه ... ما مسلمونها میگیم عقل انسان نمیفهمه ... مسیحیه میگه عقل ما نمیفهمه ... یهودیه هم میگه عقل ما نمیفهمه ... یهودیه میگه عقل ما نمیفهمه و یک سری اعتقادات اشتباه باور داره و یک سری دستورات اشتباهی رو اجرا میکنه ... مسیحیه میگه عقلش نمیفهمه یک سری اعتقادات اشتباهی رو باور داره و و یک سری دستورات اشتباهی رو انجام میده و ... در این میون دین اسلام ( به نظر من ) تعداد این مسائلش خیلی کمتر هست شاید در نهایت بشه 20 شبهه پیدا کرد که هیچ تفسیر عقلانی براش وجود نداشته باشی ... یه راه این هستش که بگی عقل من در مورد ماوراء الطبیعه عاجز هست ... بین این چیزهایی که الان در اختیار دارم این بهترین گزینه هست و یک زندگی با آرامش داشته باشی و انسان معنقدی باشی .

2. دومین راه خوب مسیری دیگر هست . مسیر کشف حقیقت مسیر بسیار بسیار دهشتناکی هست ... ممکن هست تمام زندگیت رو ببازی ... ممکن هست مثله دیونه ها این ور و اونور اطاقت هی راه بری و با خودت حرف بزنی ... ممکن هست مسیری 100 درصد اشتباه رو بری و ... و هیچ تضمینی هم برای اینکه به حقیقت برسی وجود نداره ... بزار برات یه مثال عینی بزنم ... دختر و پسرهای زیادی هستند که در درون یک رابطه عشقی با شخص دیگری قرار میگیرند ... پیش خودشون بارها و بارها میگن طرف عاشقم هست ... منو دوست داره و با هم ازدواج میکنیم ... و پس از 3 یا 4 سال بعد این اتفاق نمیوفته . این انسانها وقتی برمیگرند به خاطراتشون میبینند که اتفاقهای زیادی افتاده که اگر بهشون گیر میدادند نبودن عشق از طرف مقابلشون رو میفهمیدند .. ولی اونها در اون زمان گیر نداند ... و از روش رد شدند ...

شخصی که از مسیر اول استفاده میکنه ... شبهات زیادی رو میبینه ولی بهش توجه نمیکنه و ایمانش رو حفظ میکنه .
و شخصی که از مسیر دوم حرکت میکنه ... به کوچکترین چیزها گیر میده ... تا بتونه به حقیقت برسه .

ولی یه تفاوتی اینجا وجود داره ...
ما انسانها در نهایت تا آخر عمرمون دربهای جهانی دیگر برامون باز نمیشه ... بنابراین ...

1. شخصی که از مسیر اول رفته با ایمان به دنیایی دیگر میمیره ... اگر بود که خوشحال و سرافراز میشه ... و اگر نبود که نمیفهمه .
2. شخصی که از مسیر دوم رفته و به کوچکترین چیزها گیر داده .. اگر دنیایی دیگر نبود که نمیفهمه ... ولی اگر دنیایی دیگر بود بهشتش فرق میکنه .

میگویند علت اینکه ما آدمها اومدیم به این دنیا خوردن گندم بوده ... اینکه آدم میخواست بداند و علم داشته باشد و بفهمد و درک کند که گندم چه مزه ای داشته ...

بنابراین مسیر دوم که مسیر کشف حقیقت.و از نوع علم هست ... مسیری هست دردناک ولی رونده اون مسیر به علم و درک و فهم و پختگی میرسه ...

من الان اینجا وایسادم ...
1. یا باید پسرم رو بازاری بزرگ کنم . خوشبخت میشه . درد و غم و ناراحتی رو درک نمیکنه . زندگی مرفهی خواهد داشت . ولی از علم و هنر و عشق و حقیقت خالی خواهد بود .
2. یا باید پسرم رو دانشمند بزرگ کنم . که همش به دنبال کسب علم و تمدن و مهربانی به دیگران و هنر و عشق باشه ... که زندگی جهنمی خواهد داشت .

بنابراین به نظرم دو راه داری ...
1. مسیر آسودگان .
2. مسیر غیر آسودگان .

سوال : فرض کنیم مسلمان از دنیا رفتی و در اون دنیا ... دوباره دستوری آمد ... از این میوه نخورید ؟؟؟ دو راه داری

1. کشف حقیقت .
2. اطاعت محض و اینکه عقلت نمیفهمه .

کدام مسیر رو انتخاب میکنی ؟؟؟

مارینر;791027 نوشت:

1. شخصی که از مسیر اول رفته با ایمان به دنیایی دیگر میمیره ... اگر بود که خوشحال و سرافراز میشه ... و اگر نبود که نمیفهمه .

بنظر شما اگر یک شخص بت پرست با این استدلال هر اندیشه ای دیگر را رد کند (اسلام یا مکتب دیگر) و آرامش فکری برای خود ایجاد کند ، برنده است ؟

جناب پارسامهر ، جواب شما را نگه میدارم تا آخر بدهم زیرا به مطالعه دقیق نیاز دارد ؛ امیدوارم به بزرگی خودتون ببخشید . البته اگر شما هم خواستید مطالعه کنید 30 صفحه اول کتاب چاپ 72 را بخوانید . ان شاء الله فردا میتوانم پاسخ گو باشم .

Freeman;791026 نوشت:
نکته ای که مهم می دونم بگم درست است که علم همین حالا هم در حال تغییر است و هیچ وقت قطعی نبوده (که اگه اینجور نبود دیگه علم نمی شد) و مواردی بوده و هست که بعداً نقض آن در علم ثابت شده است اما این دلایل باعث نمی شود نگاه علم امروز به دنیا را به طور کامل یک فرضیه ی غیر معتبر و غیرقابل استناد بدانیم و بگیم فردا یه چیز دیگه می گن دانشمندها، مهم نیست!
باید بپذیریم که علم انسان امروزه بسیار پیشرف کرده و توانسته به بسیاری از سؤالات و ابهامات پاسخ قطعی و درست بدهد (مثل عملکرد بدن انسان (آناتومی) -جاذبه ی زمین و مثال های دیگر) و اختراعات زیادی به دست بیاورد علم امروز دیگر در حد یونان باستان نیست که فقط چند نتیجه گیری ساده از روی مشاهده معمولی باشد

دقیقا ... امروزه دانش آناتومی بدن انسان تمام شده است پس هر چه که در این باره گفته شود یقینی است .
مارینر;791027 نوشت:
سلام جناب جستجوگر حقیقت ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

جدیدا عضو شدین ... عضویت جدیدتون رو تبریک میگم . امیدوارم که ساعات خوشی رو در درون این سایت داشته باشین .


ممنون . شما هم همینطور ... .

در مورد مطالبی که گفتین باید گفت :

انتخاب بنده هم ، همان انتخاب شماست ...

مارینر;791027 نوشت:
سوال : فرض کنیم مسلمان از دنیا رفتی و در اون دنیا ... دوباره دستوری آمد ... از این میوه نخورید ؟؟؟ دو راه داری

1. کشف حقیقت .
2. اطاعت محض و اینکه عقلت نمیفهمه .

کدام مسیر رو انتخاب میکنی ؟؟؟


اما سوال بسیار جالب شما ...
نمیدانم[=Century Gothic]!
البته باید بدانید که طبق احادیث خوردن حضرت آدم از آن سیب بر اساس قضای الهی بوده که باید صورت میگرفته . اما اگر فرض کنیم مخیر باشیم چه ؟ آیا بلاجویی ما تا این اندازه هست ؟[=Century Gothic]!

پارسا مهر;791023 نوشت:
ببخشید شما مطمئن هستید که که با اتکا به منابع شیعه می توان یک جهان بینی علمی از قرآن ارائه داد؟؟اشتباه نکنم تعداد روایات و حکایات و سخنان از ائمه و پیامبر به میلیون می رسد.در این دریای روایات نمی توان به یقین دست روی هر روایتی گذاشت،و ادعا کرد که قطعا کلام ائمه است.حالا اینجا چه کار می کنیم.متاسفانه بزرگانی و نویسندگانی شروع می کنند به گزینیشی عمل کردن.روایاتی که به نظر علمی و صحیح هست را قربال می کنند و کنار هم می چینند که به یک نتیجه منطقی برسند.که در این رهگذر هم اگر درست نگاه کنیم به تبیین کاملا علمی و درستی نمی رسند و سخنانشان هم معمولا متناقض با هم در می آید.باز این نکته مهم هست که سخت است دست روی هر روایاتی گذاشت و آن را به یقین کلام ائمه گذاشت.چه بسا بسیاری از روایات علمی از غیر معصومین باشد.مثلا من نگاه می کردم یکی از دانشمندان ایرانی که نامش خاطرم نیست در کتابش اشاره به نظریه تکامل داروین دارد.خوب این کلام و گذاره علمی دانشمند ایرانی خیلی راحت می تواند توسط افرادی سودجو به عنوان کلام امام معروف و مطرح شود و بعد خودتان تصور کنید دیگر...خلاصه حرفم این است که در این دریای روایات، تشخیص اینکه روایات علمی کدامشان از امامان هست سخت است.و روایات علمی خاص و به گونه ای هستند که مثلا متواتر بودنشان خیلی بعید است مثلا و این قضیه در این حوزه تشخیص را سخت تر می کند.ب

به این رویه در تفسیر قرآن توجه فرمایید :
نقل قول:
1ـ هيچ تفسيري را از هيچكسي غير از اهلبيت عليهم السلام نپذيريم، حتي از ابن عباس، مگر اينكه وي رسماً راوي بوده و سلسلة سند روايت تا شخص او نيز سالم باشد، يكي از مسامحه‌هاي ما مسلمانان، (عموماً و شيعيان خصوصاً) اينست كه در عرصة تحقيقات فقهي، برخوردي كاملاُ فنّي و دقيق با حديث داريم، و با روايت در چهار چوبة محكم و استواري از اصول و قواعد، برخورد مي‌كنيم، و بايد هم چنين باشد، ليكن در تفسير قرآن به هر سخن و هر نظريه‌اي از هر كسي كه در صدر اسلام (يا در قرن اوّل) بوده، ارزش مي‌دهيم. و سخن آنان را به منزلة حديث تلقّي نموده، مي‌پذيريم. فرهنگ عمومي تفسيري ما فرهنگ قتاده، عكرمه، مجاهد، عدي، حسن بصري، و... و... است كه بديهي است چنين افرادي چندان پرهيزي از تكرار القائات يهوديان نفوذي مانند كعب الأحبار و وهب بن منّبه و امثال آنها، نداشته‌اند.

2ـ در محدودة استفاده از احاديث اهلبيت (ع) نيز بايد همان قوانين و اصول و قواعدي كه در مورد هر حديث فقهي اعمال مي‌كنيم، در تفسير نيز به كار ببريم. تا تفسير را از اين صورت مضطرب و آشفتة «هفته بازاري» كه هر كالاي سخيف بلكه تقلّبي در آن يافت مي‌شود، برهانيم.

3ـ‌ بر اساس تجربة چندين ساله و به صورت پيشنهاد خاصّي توصيه مي‌شود در ميان احاديثي كه از ناحية اهلبيت (ع) وارد شده، بايد در احاديث «ابان بن عثمان احمر» سخت دقّت نموده و از بعضي روايات او پرهيز نمود. همانگونه كه مرحوم علاّمة حلّي و فرزند دانشمندش فخر المحقّقين، احاديث او را كنار مي‌گذارند. همچنين هر حديثي كه در مورد تفسير از «ابي الجارود» وارد شده است، كلاً بايد كنار گذاشته شود. تمام احاديثي كه او بر تك تك آيات آورده (به جز مواردي كه به طور اتّفاقي با واقعيت مطابق در آمده) جعلي است. و علماي رجال نيز به اين مطلب تصريح كرده اند.

احاديثي كه پس از به كارگيري اين پيشنهادها باقي مي‌‌ماند، در حدّ نهايت ضرورت و كفايت است. و عجيب اينست كه بسياري از احاديث اهلبيت (ع) اساساً در تفسير مورد استفاده قرار نگرفته‌اند.

پارسا مهر;791023 نوشت:
باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزيد ، که در جايى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پيوسته زير و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ،
آنسان که از شير ، کره حاصل شود . آنگاه خداى تعالى آن کفها به فضاى گشاده ، فرا برد و از آن هفت آسمان را بيافريد . در زير آسمانها موجى پديد آورد تا آنها را از فرو ريختن باز دارد . و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى‏هيچ ستونى که بر پايشان نگه دارد يا ميخى که اجزايشان به هم پيوسته گرداند . سپس به ستارگان بياراست و اختران تابناک پديد آورد و چراغهاى تابناک مهر و ماه را بر افروخت ، هر يک در فلکى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرک سپس ، ميان آسمانهاى بلند را بگشاد و آنها را از گونه‏گون فرشتگان پر نمود .

درست میفرمایید . به نظر یک تبیین خرافی می آید که به هیچ وجه قابل جمع با علم روز نیست اما هست[=Century Gothic]! در حقیقت شما یکی از علمی ترین خطبه های نهج البلاغه را نقل قول کردید.
از آنجا که تبیین این مطلب خلاصه وار نمی شود تنها به ذکر این دو نکته بسنده میکنم :
1 . همانطور که گفتم شیعه معتقد است باید قرآن و احادیث را با هم بررسی کرد .
2 . منظور از " آب " در این خطبه همان آبی است که در آیه " و کان عرشه علی الماء " ذکر شده و آن آبی نیست که شما فکر میکنید . اما منظور این آب چیست ؟ صفحه 17 تا صفحه 30 کتاب " تبیین جهان و انسان " را بخوانید . ببخشید که مجبورم شما را ارجاع بدهم چون قادر به خلاصه نوشتنش نیستم .

jostojoogarhaqiqat;791115 نوشت:
درست میفرمایید . به نظر یک تبیین خرافی می آید که به هیچ وجه قابل جمع با علم روز نیست اما هست! در حقیقت شما یکی از علمی ترین خطبه های نهج البلاغه را نقل قول کردید.
از آنجا که تبیین این مطلب خلاصه وار نمی شود تنها به ذکر این دو نکته بسنده میکنم :
1 . همانطور که گفتم شیعه معتقد است باید قرآن و احادیث را با هم بررسی کرد .
2 . منظور از " آب " در این خطبه همان آبی است که در آیه " و کان عرشه علی الماء " ذکر شده و آن آبی نیست که شما فکر میکنید . اما منظور این آب چیست ؟ صفحه 17 تا صفحه 30 کتاب " تبیین جهان و انسان " را بخوانید . ببخشید که مجبورم شما را ارجاع بدهم چون قادر به خلاصه نوشتنش نیستم .

سلام مجدد.متاسفانه من امروز فرصت ندارم کتاب را با دقت بخوانم.ولی حتما خواهم خواندش.حالا من با این کتاب کار دارم و از شما هم بابت معرفیش ممنونم.در مورد تذکر شماره 2 شما که فرمودید آب در خطبه همان آب در آیه فلان است و این آب آبی غیر از آب معمول است.شید بد نباشد بخش پیشین از نهج البلاغه و یا خطبه را نقل کنم:
آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شکافته را پديد آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازين را بيافريد و در آن آبى متلاطم و متراکم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت‏وزنده توفان‏زاى نهاد . و فرمان داد ، که بار خويش بر پشت استوار دارد و نگذارد که فرو ريزد ، و در همان جاى که مقرر داشته بماند . هوا در زير آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جريان يافت . [ و تا آن آب در تموج آيد ] ، باد ديگرى بيافريد و اين باد ، سترون بود که تنها کارش ، جنبانيدن آب بود . آن باد همواره در وزيدن بود وزيدنى تند ، از جايگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد که بر آن آب موّاج ،وزيدن گيرد و امواج آن دريا برانگيزد و آنسان که مشک را مى‏جنبانند ، آب را به جنبش واداشت . باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزيد ، که در جايى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پيوسته زير و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ،

چرا باید آب گفته شود و منظور چیز دیگر باشد.نمی شد از کلمه بهتری بهره برد؟!!؟در خطبه حرف از موج و باد و توفان و هوا و... آمده حتما اینها هم در معنای دیگر هستند.بعد مخاطبان این خطبه ها در زمان خود ائمه با چه دیدی به خطبه گوش می دادند؟با این دید که این آب چیزی غیر آب معمول است؟؟؟اگر خیر چرا امام با نوع و طرز سخنانش مردم را به جهل سوق می دهد؟؟شما خودتان به نکه خوبی اشاره داشتید.شما نوشتید:
jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:
رگوار آیا نیاکان ما وقتی به این آیه هایی که امروز با علم تناقض دارند مثل بعضی از ما سعی در توجیه آن برمی آیند و یا واقعا معتقد بودند خدا آسمان ها و زمین را در 6 شبانه روز آفرید ؟
jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:

آیا اجداد ما در مواجهه با آن آیه معروف میگفتند منظور از آسمان و شهاب سنگ و تیر فرشتگان چیز دیگریست و یا واقعا معتقد بودند شهاب سنگ ها تیر های فرشتگان اند ؟

خوب وقتی عموم مردم در زمان قدیم 6 روز را به طور مثال 6 روز معمول می دانستند.چرا باید قرآن با این نوع طرز بیان میلیون ها انسان را به جهل بیاندازد و سخن خلاف عقل را به آنها تفهیم کند؟؟آیا نمی شد آیه به شکل دیگری نازل شود و مردم و یا نیاکان ما این فکر را نکنند که شش روز معمول منظور است؟؟این نکته ای که شما به آن اشاره داشتید دلیلی است که به نظر من باید گفت نباید دست به تفسیر های عجیب غریب بزنیم.دنیا در شش روز خلق شده.نیاکان ما هم همین را می دانند.حالا چرا ما بگوییم شش روز نبوده و شش دوران بوده؟؟؟؟

jostojoogarhaqiqat;791115 نوشت:
1 . همانطور که گفتم شیعه معتقد است باید قرآن و احادیث را با هم بررسی کرد .

اما در مورد این نکته شما.به نظرم باید با توجه به نگاه شما اینطور تصحیح شود.شیعه معتقد است که باید قرآن و احادیث و تفسیر های علامه ها مثل علامه طباطبایی و مکارم شیرازی را کنار هم بررسی کرد.یعنی حتی خود روایات و تفسیر ها دوباره نیاز به تفسیر دارند.گو خدا باید پس از امامان 12 نفره یک دسته دیگر امام منصوب می کرد که سخنان امامان 12 نفره را تفسیر و تکمیل کنند!!!!!!!!جالب است سخنان ائمه تفسیر قرآن است.بعد خود این تفسیر های امامان از قرآن دوباره نیاز به یک تفسیر دارند!!

[=arial]

jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:
بزرگوار آیا نیاکان ما وقتی به این آیه هایی که امروز با علم تناقض دارند

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار صبر کنید ابتدا این مساله را روشن کنیم بعدا برویم سراغ نیاکان

از کجا می گویید ایات قران با علم در تناقض اند ؟؟
شما وقتی می توانید دومساله ای را متناقض بدانید که به هر دو طرف مساله علم داشته باشید ان هم علم یقینی
شما وقتی می توانید بگویید که ایات قران با علم تجربی نقیض هم هستند که یقین داشته باشید که دو طرف صادق اند یعنی علم یقینی داشته باشید
در صورتی که شما خودتان اذعان دارید که علوم تجربی سخت شکننده است

jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:
علم تجربی سخت سست

خب از کجا معلوم علومی که انسان امروزی درمورد ان سخن می گوید فردا با علم تجربی دیگری ویران نشود؟؟؟
که خودتان هم این احتمال را می دهید
در مورد مسلمات هم بحث می کنیم بعدا
از طرفی شما در مورد ایات قران چه می دانید؟؟ مفسران قران تفاسیر متعددی در این زمینه ارائه داده اند از کجا می دانید همان شهاب سنگی که علم امروزی از ان سخن می راند همان شهاب سنگ است؟؟؟ چگونه این دو را به هم تطبیق می دهید؟؟؟
پس شما نمی توانیدبگویید این دو مساله یعنی ایه قران و علم تجربی متناقض اند چون به دو طرف مساله علم ندارید اولا
و خودتان هم اذعان دارید که علم تجربی هم سست است ثانیا
خب با این همه مسایل سست و غیر یقینی شما چگونه در مورد تناقض بین این علم و وحی سخن می کنید؟؟؟
ایا این گونه سخن گفتن حکم عقل است؟؟؟؟

[=arial]

jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:
اما مسلماتی دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت . مثل گسترش جهان و چیستی شهاب سنگ و علت بیماری و وجود باکتری و ...

با سلام
عرض ادب و احترام
کدام مسلمات؟؟؟
مثالهایی که زده اید از مسلمات علم است؟؟؟
علت بیماری ها مشخص شده است؟؟؟واقعا
پس چرا هر روز درمان تازه ای برای دردها و بیماریها بیان می شود ؟؟!؟!؟!؟
در مورد چیستی شهاب سنگ هم برفرض شناخت در مورد تطبیق اش با ایات قران مشکل داریم

بزرگوار اینها هیچ کدام مسلمات علم نیست
همه این مسایل در حال تغییر و تحول اند گذشت زمان و پیشرفت علم همه را متحول خواهد کرد و می کند

البته علم تفسیر هم مثل علوم تجربی شکننده ست. ظاهرا علوم تجربی مطمئنتر از علم تفسیر هستن.

[=arial]

jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:
شیعه باید جهان بینی داشته باشد که با این مسلمات علم روز تناقض نداشته باشد . مسلما ما هم به دنبال جهان بینی نیستیم که مثلا بر پایه دو بعدی بودن جهان باشد .

با سلام
عرض کردم علم روز مسلماتی ندارد
ابتدا ثابت نمایید که این علم تجربی امروزی قطعی است و دستخوش تحریف نخواهد شد بعدا صحبت نماییم

از طرفی شیعه با بیشتر علوم امروزی که در اجتماع مطرح است نه تنها مشکلی ندارد که خیلی از علوم رایج میان دانشمندان را قبول دارد و مشکلی با انها ندارد
این مثالهایی را هم که زدید مشکل از طرف علم است که قطعی نیست نه ایات وحیانی.

شیعه خیلی صریح و شفاف موضع خود نسبت به 3 مساله انسان و جهان و خدا را بیان می کند با برهان و استدلال
مولفه هایی که مبنای وحیانی دارند هم ایات و هم روایات موثق.

[=arial]

آورورا;791452 نوشت:
البته علم تفسیر هم مثل علوم تجربی شکننده ست. ظاهرا علوم تجربی مطمئنتر از علم تفسیر هستن.

با سلام
عرض ادب و احترام
منظور خودتان را از علم تفسیر می فرمایید
چه چیز را علم تفسیر می دانید؟؟؟
روایات هایی که در ذیل ایات قران مطرح شده اند را شکننده می دانید؟؟؟
روایت هایی که از طرف معصومین است؟؟؟

یا ایات قران را که برخی تبیین کننده برخی هستند؟؟؟

توضیح می فرمایید منظورتان چیست؟؟

محراب;791458 نوشت:
[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
منظور خودتان را از علم تفسیر می فرمایید
چه چیز را علم تفسیر می دانید؟؟؟
روایات هایی که در ذیل ایات قران مطرح شده اند را شکننده می دانید؟؟؟
روایت هایی که از طرف معصومین است؟؟؟

یا ایات قران را که برخی تبیین کننده برخی هستند؟؟؟

توضیح می فرمایید منظورتان چیست؟؟

منظور این که «نتیجه ای» که از روشهای مختلف تفسیر علمی قرآن گرفته می شه از علم شکننده تره. اگه علم امسال یه چیز می گه و سال آینده چیز دیگه؛ تفاسیر در لحظه 4 تا نظریه می دن، آخرش هم می گن مشخص نیست کدوم درسته صبر کنیم ببینیم علم چی می گه!

محراب;791450 نوشت:
[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
کدام مسلمات؟؟؟
مثالهایی که زده اید از مسلمات علم است؟؟؟
علت بیماری ها مشخص شده است؟؟؟واقعا
پس چرا هر روز درمان تازه ای برای دردها و بیماریها بیان می شود ؟؟!؟!؟!؟
در مورد چیستی شهاب سنگ هم برفرض شناخت در مورد تطبیق اش با ایات قران مشکل داریم

بزرگوار اینها هیچ کدام مسلمات علم نیست
همه این مسایل در حال تغییر و تحول اند گذشت زمان و پیشرفت علم همه را متحول خواهد کرد و می کند

سلام، مسلمات و قطعیات علمی امروزه کم نیست ، در همین زمینه ی بیماری ها برای بسیاری از بیماری ها راه درمان قطعی ، واکسن ایجاد شده ، پیشرفت در درمان مشکلات قلبی -عروقی و غیره
علت بسیاری از پدیده های طبیعی (تقریباً همه ) کشف شده و غیره
تحول و پیشرفت علم هم همیشه به معنای نقض دستاورد های علمی سابق نیست، بلکه دقیق تر شدن آن است
مثلاً زمانی می گفتند اتم کوچک ترین ذره است، بعداً الکترون کشف شد، که علم کامل تر شد نه اینکه وجود اتم نقض شود

[=arial]

پارسا مهر;791023 نوشت:
اشتباه نکنم تعداد روایات و حکایات و سخنان از ائمه و پیامبر به میلیون می رسد.در این دریای روایات نمی توان به یقین دست روی هر روایتی گذاشت

با سلام

بزرگوار بنده با اصل سوالتان که بشود از منابع شیعه به جهان بینی علمی دست یافت یا نه حرفی ندارم چون اساسا تعریف جامعی از این اصطلاح هنوز داده نشده است
ولی مطالبی که در مورد روایات فرمودین حاکی از عدم آگاهی شما نسبت به روایات و منابع اصیل شیعه است
بنده در این مورد فقط چند خطی توضیح بدهم خدمتتان

یکی از علوم دست یابی به اجتهاد برای علما اشنایی به علوم رجال و درایه است
رجال همان علم راوی شناسی و درایه همان علم متن شناسی یا روایت شناسی است

علمای شیعه از دیرباز نسبت به روایت کننده گان و متن روایت ها حساسیت خاصی داشتند و لذا در کتب مختلف هم نسبت به راوی های صادق و کاذب و شیعه و سنی و غیر مسلمان و موثق و غیر موثق و ثقه و.......حساس بودند و این احساس وظیفه و حساسیت علما منجر به تاسیس علوم رجال و درایه شد.
در علم درایه هم متن احادیث را که از کدام امام است به چه صورتی است و ادامه روایت کجاست و.....بررسی می کند
یکی از مشکل ترین علوم رایج حوزه های علمیه رجال و درایه است

حال شما عزیز نمی توانید کیلویی در مورد این میرات عظیم شیعه حرف بزنید و بگویید از میان میلیون ها روایت فلانی نمیدانم گزینی عمل می کند و......
این مطالب شما عزیز

پارسا مهر;791023 نوشت:
متاسفانه بزرگانی و نویسندگانی شروع می کنند به گزینیشی عمل کردن.روایاتی که به نظر علمی و صحیح هست را قربال می کنند و کنار هم می چینند که به یک نتیجه منطقی برسند.که در این رهگذر هم اگر درست نگاه کنیم به تبیین کاملا علمی و درستی نمی رسند و سخنانشان هم معمولا متناقض با هم در می آید

این مطالب شما عزیز بیشتر از...... خیلی بی انصافی است در مورد روایات شیعه است
علما حق ندارند در مورد روایات گزینشی عمل نمایند
اصلا خود شما بروید علم رجال و درایه بیاموزید و اصول و مبانی این علوم را یاد بگیرید و سپس در مورد روایات صحبت نمایید
ولی این گونه نفرمایید که علما گزینشی عمل می کنند و ته اش هم از سخنان معصومین به تناقض می رسند این گونه صحبت کردن غیر علمی صحبت کردن است و مباحث علمی را به جایی ختم نمی کند.

محراب;791474 نوشت:
این مطالب شما عزیز بیشتر از...... خیلی بی انصافی است در مورد روایات شیعه است
علما حق ندارند در مورد روایات گزینشی عمل نمایند
اصلا خود شما بروید علم رجال و درایه بیاموزید و اصول و مبانی این علوم را یاد بگیرید و سپس در مورد روایات صحبت نمایید

با سلام.البته من منظورم از گزینشی عمل کردن در شاخه علمی بود به این نکته آشکار تاکید داشتم.به طور مثال از خطبه های امام هم مصداق آوردم.راست حسینی اگر آن دو روایتی که نقل کردم مطابقت با علم داشت در بوق و کرنا نمی شد؟در همه جا و در کتب مدارس جار زده نمی شد؟؟ولی وقتی خلاف علم است انگار نه انگار امام همچین سخنی زده.اصلا گم و گور است.این اسمش گزینشی عمل کردن نیست پس چیست؟چرا با صراحت گفته نمی شد(جدیدا را کاری ندارم)چرا در گذشته نزدیک با صراحت بنا به همین روایت امام علی گفته نمی شد که نظریه تکامل برای انسان باطل است؟؟و حرف از این زده می شد که حتی اسلام چه بسا با نظریه تکامل انسان هم به کلی موافق است.بنده کتاب های قدیمی آیت الله ها را دارم که آیات در تائید نظریه تکامل آورده اند.چرا به این دست روایات استناد نمی شد؟چرا استناد نمی شود به روایتی که من نقل کردم و گفته نمی شود که نمی دانم زمانی آب بوده و بعد کف کرده و از کفش آسمان پدید آمده؟شما به کتاب های نمی دانم معجزات اسلامی و تبیین جهان و از این قبیل عناوین که توسط نویسندگان مسلمان نوشته شده سر بزنید به حرف بنده می رسید که گزینشی عمل کردن منظور چیست.اگر روایات مطابقت با علم داشته باشند توسط نویسندگان گرامی در بوق و کرنا می شود.و ادعای علمی بودن اسلام می کنند.

[=arial]

jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:
منظور از باورمند بودن یعنی باور به یک موجود فرافیزیکی به نام خدا .

با سلام
عرض ادب و احترام
اتفاقا دانشمندان ایرانی و غیر ایرانی زیادی در دنیا مشغول به فعالیت های علمی در حوزه تجربه هستند که به خدای یگانه ایمان دارند
چه در گذشته و چه حال و چه اینده
شما سری به تاریخ تمدن اسلامی بشری بزنید و دانشمندان ایرانی شاغل در علوم تجربی چون ابوریحان و رازی و بوعلی و غیاث الدین و ....هزاران دانشمند که هم یکتا پرست بودند و هم مسلمان و هم شیعه و مشکلی هم با علوم تجربی نداشتند
حال بشر امروزی چه شده است به اندک علم اش می بالد و مغرور شده است را باید خودشان پاسخ بدهند

هرچند بنده موافق این سخن حضرتعالی که دانشمندان ایرانی خداباور نیستند نیستم و دلیل اش هم همین دانشجوها و اساتید و مردم هستند ک شاگردان همین اساتید اند و اگر اساتید این گونه می بودند قطعا در دانشجوها و مردم هم اثر می گذاشتند و مردم بی دین و بی خدا می شدند
تازه دو میلیارد جمعیت مسلمان جهان را در نظر نداریم که به گفته خود غرب هم این جمعیت رور به روز در حال افزایش است و در بین همین ها هزاران دانشمند هم هست
نمی دانم این مطالب حضرتعالی به چه منابعی مستند است

به نظر کمی واقع بینانه نگاه کنیم بد نیست

باز سلام
[=arial]

jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:
یعنی 43 هزار ایرانی کاربر اینستاگرام رسما خداناباور هستند . آیا آمار کمی است ؟ آیا 100 سال پیش هم اگر ما اینستاگرام داشتیم صفحه خداناباوران ایرانی 43 هزار دنبال کننده داشت ؟


خب این صفحه 43هزار که نه 43 میلیون هم باشد باز گفته شما اثبات نمی شود
چون هر کاربری که عضو ان شبکه است ان هم در فضای مجازی به این معناست که اعتقادات انها را قبول دارد؟؟؟
حالا من بروم عضو ان شبکه بشوم یعنی من هم شده ام خداناباور؟؟؟
.اقعا شما همه جا این گونه امارگیری می کنید و این گونه مستند صحبت می کنید؟؟؟؟واقعاااااااا


jostojoogarhaqiqat;791025 نوشت:
این یک امر کاملاً شخصی است. ممکن است شما آمار بگیرید و بگویید فلان درصد دانشمندان به خدا اعتقاد دارند یا ندارند؛ مثلاً مجله نیچر هر چند وقت یکبار این کار را می‌کند. نتایج آمارگیری چند سال پیش این مجله – که الان درست به خاطر ندارم که جامعه مطالعاتی اش، دانش‌پیشگان انگلستان بود یا دنیا - نشان می‌داد که در قیاس با صد سال پیش، درصد دانش‌پیشگانی که به خدا اعتقاد ندارند، افزایش یافته است.

بنده در مورد این امار چند سوال دارم

اگر شیعه راه می افتاد و از دانشمندان می پرسید که چند درصد شما شیعه هستید همین روزنامه به قوا شما فوق معتبر داد سخن می داد که ای داد بیداد بیایید که شیعه دارد تفتیش عقاید می کند ایا این کار را نمی کرد؟؟؟
حال چه شده است که از دانشمندان تفتیش عقاید می کند؟؟؟
به چه کسی چه ارتباطی دارد که چه کسی چه دینی و ایینی دارد؟؟؟

اصل ازادی و حریت انسان کجا رفته است؟؟؟؟

این چه عمل اشتباهی است که فلان روزنامه می کند و شما از ان دفاع می کنید؟؟؟ وتازه ان را به عنوان اصل معتبر می پذیرید؟؟؟
سوال دوم
از کجا به صحت گفته های ایشان اعتقاد دارید؟؟؟
چه کسی صحت گفته های انها را تایید می کند؟؟؟

بنده خدا انها وقتی می بینند چند دانشمند مسلمان شیعه ایرانی دارند پیشرفت می کنند تحریم علمی می کنند---- می فهمید تحریم علمی!!!! می فهمید عمق جهالت را!!!! عمق نفهمی این به اصطلاح دانشمندان را متوجهید یا غواص بیاید برای اندازه گیری عمق جهالت همین دانشمندان غربی----

تحریم علمی از چه چیزی جز عجز و ناتوانی و نخوت و غرور و جهالت و ترس و جبن و نادانی ناشی می شود؟؟؟
تمدن اسلامی را بخوانید
ایرانیان شیعی مسلمان می رفتند از بلاد غرب افرادی را می اوردند وبدانها علم یاد می دادند وانها را بورسیه می کردند و مکان و غذا بدانها می دادند و می فرستادند تا مردم جهان غرب را از فلاکت نجات دهد حالا انها تحریم می کنند؟؟؟؟؟ چقدر انسان باید نفهم باشد هرچند اسمش هم دانشمند باشد؟؟؟

بعدا فکر می کنید همین صاحبان نشریات بیایند بگویند دانشمندان با خدا در جهان زیاد شده اند؟؟؟
واقعا شما انتظار دارید این گونه بگویند؟؟؟ واقعااااا چه ساده انگارید شما

جهان غرب همه تلاش خود را به کار بسته است تا خدا را از جهان هستی از بین ببرد
همه تلاشش اش همه اعمالش تایید می کنم همه اعمالش تکرار می کنم همه اعمالش برای نابودی خدا در جهان است
ان وقت شما چه ساده می انگارید سخنان این چند نشریه به قول شما فوق معتبر را
خودشان خودشان را باد می کنند و خودشان خودشان را هوا می فرستند و بچه شیعه ها چه انها را تحویل می گیرند

چقدر بزرک کرده اند خدایا این بچه شیعه ها این چند عدد انسان غربی را در فکر واندیشه خودشان.

محراب;791483 نوشت:
بعدا فکر می کنید همین صاحبان نشریات بیایند بگویند دانشمندان با خدا در جهان زیاد شده اند؟؟؟
واقعا شما انتظار دارید این گونه بگویند؟؟؟ واقعااااا چه ساده انگارید شما

غرب هرچه باشد در اکثر غریب به اتفاق آمار ها راست گوست.راست می گوید در آمار دهی و بعد سعی دارد که آمار ها را به نفع خود تغییر بدهد.مگر در موارد خیلی نادر که معمولا با مخفی کاری سعی در پنهان کردن حقایق دارد.مثل مسائل سیاسی روز.از طرفی اگر فلان نشریه می گوید تعداد دانشمندان بی خدا زیاد می شود به فرض.فلان نشریه هم این را می گوید.آن یکی هم همین را می گوید.بعید است که همه دروغ بگویند.از ثانی خود غرب در خیلی از آمار ها اعتراف کرده که مثلا در فلان کشور غربی، اسلام در حال گسترش است.مثلا شیعه در حال گسترش است.و می بینیم که بر روی این حقایق سرپوش نگذاشته.اگر قصد در آمار دادن غلط و توتئه بود، خوب هیچوقت حرف از گسترش اسلام نمی زدند که مردم تحریک بشوند بروند ببینند اسلام چیست... این که تعداد بی خدا در حال افزایش است چیزی است که با چشم دیده می شود و نمی شود انکارش کردالبته این قضیه چیزی را ثابت نمی کند.و فکر نمی کنم که به دروغ آمار دادن سود و نفعی برای غرب داشته باشد.آنهم در مورد بی خدا ها!!!
محراب;791483 نوشت:
حال چه شده است که از دانشمندان تفتیش عقاید می کند؟؟؟
به چه کسی چه ارتباطی دارد که چه کسی چه دینی و ایینی دارد؟؟؟

اینگونه آمار گیری ها به شکل ناشناس انجام می گیرد.مثل رای گیری انتخابات، اصلا معلوم نیست که رهبر چه راءی داده و آن مغازه دار چه راءی.دانشمندی که عقایدش را هم در آمار ثبت میکند مجبور نیست و فاش نمی شود برای مخاطبان که فلان دانشمند، چه عقایدی دارد.و از طرفی دانشمندان هم بابت عقایدشون مجازاتی نمی شن.این کجایش تفتیش عقاید است؟

[=arial]

پارسا مهر;791487 نوشت:
غرب هرچه باشد در اکثر غریب به اتفاق آمار ها راست گوست.راست می گوید در آمار دهی و بعد سعی دارد که آمار ها را به نفع خود تغییر بدهد.مگر در موارد خیلی نادر که معمولا با مخفی کاری سعی در پنهان کردن حقایق دارد.مثل مسائل سیاسی روز.از طرفی اگر فلان نشریه می گوید تعداد دانشمندان بی خدا زیاد می شود به فرض.فلان نشریه هم این را می گوید.آن یکی هم همین را می گوید.بعید است که همه دروغ بگویند.از ثانی خود غرب در خیلی از آمار ها اعتراف کرده که مثلا در فلان کشور غربی، اسلام در حال گسترش است.مثلا شیعه در حال گسترش است.و می بینیم که بر روی این حقایق سرپوش نگذاشته.اگر قصد در آمار دادن غلط و توتئه بود، خوب هیچوقت حرف از گسترش اسلام نمی زدند که مردم تحریک بشوند بروند ببینند اسلام چیست... این که تعداد بی خدا در حال افزایش است چیزی است که با چشم دیده می شود و نمی شود انکارش کردالبته این قضیه چیزی را ثابت نمی کند.و فکر نمی کنم که به دروغ آمار دادن سود و نفعی برای غرب داشته باشد.آنهم در مورد بی خدا ها!!!

با سلام

پرداختن به این مباحث از حوصله تایپک خارج است ولی چند نکته
شما هیچ دلیل و سندی ندارید که غرب در امارهایش راستگو باشد
ان هم امارهایی که در مورد دین و خدا می خواهد صحبت نماید
ولی می شود هزاران دلیل و برهان اقامه کنیم که همین غربی ها امارهایی که در مورد خدا و دین می دهند دروغ است و یا لااقل همه واقعیت نیست

دلایل:
تبلیغ بی وقفه غرب علیه خدا و دین در سراسر جهان است
غرب همه همت خود را به کار گرفته است تا مردم را از دینداری و جهان را از وجود خدا خالی نماید
ایجاد مکاتب روزانه و ماهانه و هفتگی و دهه ای در غرب برای مبارزه کردن با دین حقی چون اسلام
تلاش غرب در همه تکنولوژی خود برای نشان دادن این که انسان جای خدا نشسته و دیکر نیازی به وجود خدا نیست
اومانیسم یعنی انسان خدایی یعنی انسان محوری
و....

با وجود این همه شواهد شما چگونه به امار غربی ها در مورد دین و دینداری اعتماد می کنید؟؟؟

در مورد کسترش اسلام در جهان غرب نیازی به امار نیست
چه را می خواستند کتمان نمایند؟؟؟
فروش کتاب هاب اسلامی را
پنهان کردن حجاب را
رونق یافتن مساجد و مراکز اسلامی را
اینها که نیازی به امار ندارد
نکند نور افتاب را می خواستند منکر شوند؟؟!؟!!؟ که البته از جهان غرب بعید نیست

[=arial]

پارسا مهر;791487 نوشت:
دانشمندی که عقایدش را هم در آمار ثبت میکند مجبور نیست و فاش نمی شود برای مخاطبان که فلان دانشمند، چه عقایدی دارد.و از طرفی دانشمندان هم بابت عقایدشون مجازاتی نمی شن.این کجایش تفتیش عقاید است؟

باز سلام

اولا تفتیش عقاید یک مطلب است و مجازات برای فلان عقیده مطلبی دیکر

یعنی می شود تفتیش عقاید کرد ولی مجازات هم نکرد
این که کلمه مجازات بعد از تفتیش عقاید به ذهن شما عزیز خطور کرده است سوغات همین جهان غرب است که در زمانی که مسلمین وایرانیان در اوج تمدن اسلامی بودند در قرون وسطی در همین جهان غرب ----که الان برای جهان و انسان ها شاخ شده است و ادعای تمدن می کند و فراموش کرده است که زمانی در چه توحشی به سر می برد----مردم و دانشمندان را به خاطر عقایدش مجازات می کردند
نمونه اش همین گالیله و......

عقاید انسان برای خودش است و کسی حق پرس و جو در مورد عقاید انسان ها را ندارد این اصل مسلم انسانی و اسلامی است اولا
اعتمادی به امارگیریهای دانشمندان غرب با این همه کارنامه سیاه ممکن نیست ثانیا

[=arial]

پارسا مهر;791476 نوشت:
در شاخه علمی بود به این نکته آشکار تاکید داشتم.به طور مثال از خطبه های امام هم مصداق آوردم.راست حسینی اگر آن دو روایتی که نقل کردم مطابقت با علم داشت در بوق و کرنا نمی شد؟

باز سلام
در مورد مطابقت و عدم مطابقت علوم تجربی با روایات معتبر و یا ایات وحیانی مطالبی در پست های قبلی عرض کردم که مراجعه نمایید

پارسا مهر;791138 نوشت:
چرا باید آب گفته شود و منظور چیز دیگر باشد.نمی شد از کلمه بهتری بهره برد؟!!؟در خطبه حرف از موج و باد و توفان و هوا و... آمده حتما اینها هم در معنای دیگر هستند.بعد مخاطبان این خطبه ها در زمان خود ائمه با چه دیدی به خطبه گوش می دادند؟با این دید که این آب چیزی غیر آب معمول است؟؟؟اگر خیر چرا امام با نوع و طرز سخنانش مردم را به جهل سوق می دهد؟؟

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار
بنده می توانم از شمایی که به زبان فارسی صحبت می کنید بپرسم شیر به چه معناست؟؟؟
اولین جواب شما برای بنده این خواهد بود که شیر لفظ مشترک بین چندین معناست
مایع نوشیدنی
حیوانی درنده
اخیر وسیله ای که به سبب ان اب قطع و وصل می شود

خب این عبارت ها در زمان های مختلفی بار بر کلمه شیر شده اند
اشکالی هم ندارد و مردم هم با ان کنار امده اند و در این زمان وقتی پدر خانواده شب ها می گوید به من شیر بده بخورم کسی فکر نمی کند این مرد هر شب قبل از خواب حیوان درنده طلب می کند و می خورد
حال شما حساب بکنید 1000 سال بعد کسی که با ادبیات فارسی این زمان ما اشنا نیست این جمله را از کتابی بردارد و بخواند که مرد خانواده هر شب از همسرش شیر طلب می کرد ومی خورد و ان فرد به معانی دیکر شیر واقف نباشد برداشت این فرد بعد از 1000سال از این نوشته چه خواهد بود؟؟؟

- عجب افراد قوی هیکلی بودند هر شب شیر درنده می خوردند
- این یک داستان تخیلی است
- مرد دیوانه بوده و خانواده اش را اذیت می کرده است
و.....
در صورتی که هیچ یک از این مطالب نیست بلکه این فرد در معنای کلمه شیر دچار اشتباه شده است و معنای دیکر شیر را که مایع نوشیدنی است را نمی داند
خب این مشکل از جهل خود فرد است یا ادبیات گفتاری و نوشتاری دیگران؟؟؟ کدامیک؟؟؟؟
دقت نمایید

بزرگوار
نوع برخورد شما هم با روایات و ایات بعد از 1400سال دقیقا مثل برخورد ان اقا با ان جمله فارسی بعد از 1000سال است
لذا بنده توضیح دادم که نیازمند علم رجال و درایه هستیم

و لذا اهل علمی که 50 سال 60سال از عمر خودش را صرف علوم دینی کرده است باید درمورد این مسایل نظر بدهد

جناب پارسا مهر سلام ...
امدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

چند تا مساله در درون صحبتهاتون بود که خواستم کمی در موردش باهاتون صحبت کنم .

1. سخن دانشمندان و طریقه دید اونها به دنیا مهم هست ولی اینجوری نیست که بگیم سخن اونها حرف آخر هست . ما هممون در حال مصرف کالاها و طرز دید دانشمندان هستیم . زمانیکه ماشینی رو سوار میشیم . هواپیمایی رو سوار میشیم . تلویزیونی میبینیم . اما دانشمندان در حیطه ای که تخصص دارند میتونند اظهار نظر کنند . فکر میکنم با پستهای من آشنا باشین میدونید که انسان مذهب محوری نیستم ولی من تا حالا هر مهندس کارکشته ای رو دیدم یا مذهبی بوده یا به شدت مذهبی بوده . اینی که در درون کشورهای دیگر دانشمندانشون اکثرا بی دین هستند علت دیگری داره ... چنین دانشمندانی نمیتونند قبول کنند که مثلا خدا رفته با یعقوب کشتی کرفته یا اینکه خدا لباس جسم پوشیده و اومده رویه زمین .

2. در برخورد با چنین مسائلی به نظره من مهمترین چیز اینه که تقلید کننده نباشیم . نه تقلید کننده دانشمندان غربی و نه تقلید کننده دانشمندان درونی . یک زمانی هست که ما میخوایم خونه رو تمییز کنیم یا اینکه میخوایم غذایی رو بخوریم در اینصورت به نظرم بهترین کار این هست که کسی رو استخدام کنیم تا این کارها رو برای ما بکنه ( یعنی بهتر هست در مورد چنین مسائلی دید مدیریتی داشته باشیم تا اینکه بخوایم خودمون اون کارها رو انجام بدیم ) ولی در ارتباط با دنیایی دیگر و اعتقادات به نظرم باید خودمون مسیر رو طی کنیم . کتابی بود در مورد نیچه که چندی پیش خوندم . ایشان در درون صیحبتهاش بیشتر سعی میکنه که به شاگردانش یاد بده چجوری مسیر صحیح رو از مسیر غلط تشخیص بدن ... سعی میکنه نوع نگاهشون رو درست کنه ... و وقتی شاگردان نیچه دورش جمع میشن و میگن استاد باز ما رو راهنمایی کن ... ایشون در جواب میگه و اینک مسیر تشخیص رو فراگرفته اید و هر یک به راه خود بروید که هر مسیری که بروید ... سعادت شما در همان مسیر هست .

3. مطالبی در درون قرآن هست که شبه ناک هست . مثلا همین مسائلی که شما عنوان کردین . مثلا برده داری . مثلا فرو افتادن ستارگان و چندین مثال دیگر . حالا شما دو تا راه حل دارین
الف) بیایم و گیر بدیم چرا چنین مطالبی در درون قرآن هست و حتی یک دونه از این افتراقات میتونه اصالت دینی رو از بین ببره .
ب) بیایم و زیاد گیر ندیم ...

ببینید ...
اگر شما قران رو یک بار خونده باشین ... فکر میکنم در درون سوره البقره باشه که خداوند گفته ... خداوند ابایی نداره از اینکه مثالی بزنه در حد یک حشره و با این مثال گروهی رو هدایت میکنه و گروهی رو گمراه ...

بنابراین به نظرم اگر میخوایم کاشف راه حقیقت باشیم ... مسیر این نیست که بیایم و به این چیزها گیر بدیم ... حتی مسیر این نیست که بیایم و کشورهای اسلامی و مسلمونها رو زیر ذره بین ببریم ... بوده در درون همین سایت دهها نفری اومدن و باهاشون بحثم شده و دیدم من نسبت به اونها نسبت به خیلی از چیزهای اسلام مقید تر هستم .

به نظرم یک راه حل داریم ...
به نظمر باید مدتی طولانی ( مثلا 1 سال ) حاضر باشی این سیستم عامل رو بر رویه خودت نصب کنی ... در نهایت تصمیم بگیری که آیا بهترین سیستم عامل دنیا رو کشف کردی ... یا اینکه قبل از اون سیستم عامل بهتری داشتی ...

به نظره من ...
اگر برات ثابت شد که قبلا سیستم عامل بهتری داشتی ... حجت هم بر شما و هم بر خدای شما تمام است ... فرمت میکنی و همون چیزی رو که میخوای رویه سخت افزار بدنت نصب میکنی ... و در غیر اینصورت به مسیرت ادامه میدی ...

به هر حال فکر میکنم این مسیری بهتر باشه ...

محراب;791503 نوشت:
با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار
بنده می توانم از شمایی که به زبان فارسی صحبت می کنید بپرسم شیر به چه معناست؟؟؟
اولین جواب شما برای بنده این خواهد بود که شیر لفظ مشترک بین چندین معناست
مایع نوشیدنی
حیوانی درنده
اخیر وسیله ای که به سبب ان اب قطع و وصل می شود

خب این عبارت ها در زمان های مختلفی بار بر کلمه شیر شده اند
اشکالی هم ندارد و مردم هم با ان کنار امده اند و در این زمان وقتی پدر خانواده شب ها می گوید به من شیر بده بخورم کسی فکر نمی کند این مرد هر شب قبل از خواب حیوان درنده طلب می کند و می خورد
حال شما حساب بکنید 1000 سال بعد کسی که با ادبیات فارسی این زمان ما اشنا نیست این جمله را از کتابی بردارد و بخواند که مرد خانواده هر شب از همسرش شیر طلب می کرد ومی خورد و ان فرد به معانی دیکر شیر واقف نباشد برداشت این فرد بعد از 1000سال از این نوشته چه خواهد بود؟؟؟
- عجب افراد قوی هیکلی بودند هر شب شیر درنده می خوردند
- این یک داستان تخیلی است
- مرد دیوانه بوده و خانواده اش را اذیت می کرده است
و.....
در صورتی که هیچ یک از این مطالب نیست بلکه این فرد در معنای کلمه شیر دچار اشتباه شده است و معنای دیکر شیر را که مایع نوشیدنی است را نمی داند
خب این مشکل از جهل خود فرد است یا ادبیات گفتاری و نوشتاری دیگران؟؟؟ کدامیک؟؟؟؟ دقت نمایید

بزرگوار
نوع برخورد شما هم با روایات و ایات بعد از 1400سال دقیقا مثل برخورد ان اقا با ان جمله فارسی بعد از 1000سال است
لذا بنده توضیح دادم که نیازمند علم رجال و درایه هستیم

و لذا اهل علمی که 50 سال 60سال از عمر خودش را صرف علوم دینی کرده است باید درمورد این مسایل نظر بدهد


با سلام.اگر تنها در مورد آن خطبه بخواهم صحبت کنم.من فکر می کنم کاملا از کلیت متن مشخص است که منظور از آب و کف و باد و موج و طوفان چیست.همه ی اینها یعنی از نظر شما معنای غیر معمولشان را دارند؟؟من نمی دانم امام آن خطبه را برای که می خواند!!برای مردم عرب و یا برای علامه طباطبایی که بیاید آب را به یک چیز دیگر تفسیر کند و موج را به چیز دیگر و الی آخر...
من دوباره خطبه را کامل نقل می کنم، دوستان خود قضاوت کنند.شواهد و قرائن مازاد بر متن را هم در نظر داشته باشند:
[SPOILER]آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شکافته را پديد آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازين را بيافريد و در آن آبى متلاطم و متراکم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت‏وزنده توفان‏زاى نهاد . و فرمان داد ، که بار خويش بر پشت استوار دارد و نگذارد که فرو ريزد ، و در همان جاى که مقرر داشته بماند . هوا در زير آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جريان يافت . [ و تا آن آب در تموج آيد ] ، باد ديگرى بيافريد و اين باد ، سترون بود که تنها کارش ، جنبانيدن آب بود . آن باد همواره در وزيدن بود وزيدنى تند ، از جايگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد که بر آن آب موّاج ،وزيدن گيرد و امواج آن دريا برانگيزد و آنسان که مشک را مى‏جنبانند ، آب را به جنبش واداشت . باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزيد ، که در جايى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پيوسته زير و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ، آنسان که از شير ، کره حاصل شود . آنگاه خداى تعالى آن کفها به فضاى گشاده ، فرا برد و از آن هفت آسمان را بيافريد . در زير آسمانها موجى پديد آورد تا آنها را از فرو ريختن باز دارد . و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى‏هيچ ستونى که بر پايشان نگه دارد يا ميخى که اجزايشان به هم پيوسته گرداند . سپس به ستارگان بياراست و اختران تابناک پديد آورد و چراغهاى تابناک مهر و ماه را بر افروخت ، هر يک در فلکى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرک سپس ، ميان آسمانهاى بلند را بگشاد و آنها را از گونه‏گون فرشتگان پر نمود .

[/SPOILER]
باور کنید ما هم می دانیم شیر چند معنا دارد.ما هم می دانیم روز به چند معنی تعبیر می شود.و با همه این تذکرات است که ادعا می کنیم منظور خطبه از آب، همان آب معمول است.منظور از شش روز همان شش روز معمول است.منظور از شهاب سنگ و آسمان همین شهاب سنگ و آسمان خودمان و بالاسرمان است.والله ما با دین و اسلام دشمنی نداریم.از کودکی توی هیئتهای امام حسین بزرگ شدیم.خود هیئت های امام حسین و داستان هایی که پدرم در مورد لقمان می گفت به ما یاد داد که زیر بار حرف ناحق نرم.حق گو باشم و جق جو باشم.من به عنوان یک بزرگ شده هیئت های امام حسین نمی تونم روی این همه تناقضات و اشتباهات علمی قرآن سرپوش بزارم و خودم را با این حرفا که منظور قرآن چیز دیگریست و نمی دانم روز منظور یک دوران است و امثال اینها فریب بدم.بابا خود عربا اومدن اعتراف کردن که آی مسلمونا کی گفته زمین در حرکته و دور خورشید می چرخه.قرآن می گه زمین ثابته و خورشید در حرکته... قرآن حداقل کاری که می تونست بکنه این بود که به جای کلمه روز از دوران استفاده کنه و میلیون ها انسان رو به جهل نیاندازه.
به قول معروف، مرا به خیر تو امید نیست.شر مرسان.

پارسا مهر;791517 نوشت:
قرآن حداقل کاری که می تونست بکنه این بود که به جای کلمه روز از دوران استفاده کنه و میلیون ها انسان رو به جهل نیاندازه.

حتی اگر از کلمه دوران نیز استفاده میشد باز هم مشگل سره جاش هست ...
دوران باز هم باره زمانی داره ...

مثلا شاید منظور آن باشد که ...
1. در دوره اول بیگ بنگ اتفاق افتاده
2. در دوره دوم ستاره ها و سیارات در جای خود قرار گرفتند
3. در دوره سوم ...
و ....

در اینصورت باز مشگلباقی میماند ... چون بالاجبار باید گفته شود { در دوره اول بیگ بنگ اتفاق افتاده و زمان بوجود آمده } که باز این خود به نوعی تناقض هست ...

مثله این میمونه که من بگم در طی خلق ثانیه اول ( دوران نخست ) ... ثانیه خلق شده ...

مارینر;791521 نوشت:
حتی اگر از کلمه دوران نیز استفاده میشد باز هم مشگل سره جاش هست ...
دوران باز هم باره زمانی داره ...

مثلا شاید منظور آن باشد که ...
1. در دوره اول بیگ بنگ اتفاق افتاده
2. در دوره دوم ستاره ها و سیارات در جای خود قرار گرفتند
3. در دوره سوم ...
و ....

در اینصورت باز مشگلباقی میماند ... چون بالاجبار باید گفته شود { در دوره اول بیگ بنگ اتفاق افتاده و زمان بوجود آمده } که باز این خود به نوعی تناقض هست ...

مثله این میمونه که من بگم در طی خلق ثانیه اول ( دوران نخست ) ... ثانیه خلق شده ...


سلام و تشکر از پست پیشین و این پستتان.من دقیق متوجه نشدم چطور دوران باعث کج فهمی می شود.به هر حال وقتی که من می گویم فلان پهلوان شیر گرفته و می دانم که عوام این شیر را همان شیر جنگل می دانند و میلیون ها نفر به جهل می افتند چرا از کلمه شیر به این شکل در جمله استفاده کنم.می توانم بگویم پهلوان شیر گوارایی گرفت.قرآن می توانست بگوید که روز فلان جور.همونطور که یک جا گفته روز قیامت اگر اشتباه نکنم.یا می تونست بگه مرحله.یا تذکر بده این روز همون روز معمولتون نیست.در مورد مشهود تر قضیه شهاب سنگهاست.اونجا دیگه آشکارا از شهاب و آسمان سخن می گه.اونجا هم واقعا منظور چیز دیگه ای داشت خیلی راحت از کلمات بهتری استفاده می کرد که میلیون ها نفر به جهل نیافتند.فصاحت و بلاغت قرآن پس کجاست؟

1. این که کسی در ایران نداند " علم مدرن " چیست ، عیبی ندارد چون ما هنوز تمدن غرب را نشناخته ایم و تا حدی برای عوام طبیعیست چون حتی خواص هم متوجه نیستند .
آیا دانشگران غربی مانند دانشمندان عصر طلایی اسلام به دنبال حقیقت بودند ؟ اگر نه پس این علم مدرن که ارمغانش این تکنولوژی عظیم است ، چیست ؟
برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به : http://simafekr.tv/0fa664idattach.htm

2. آیا نظر شهید احمدی روشن درباره جهان بینی مهم است ؟
مسلما نه . تنها نظر دانشگرانی که دانش پیشگان بزرگی در حوزه های فیزیک و زیست و شیمی شده اند برای ما میتواند مهم باشد ، چون آنان طبیعت را بررسی میکنند و در اثر کار بسیار در آن حوزه به شناخت خوبی درباره جهان میرسند .
نظر مهندسان و ... که هدف رشتشان شناخت جهان نیست نمیتواند برای ما مهم باشد .
برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به : http://binesheno.com/Files/maghalat.php?idVeiw=2588&level=4&subid=2588

3. آیا علم ایران جایگاهی در جهان دارد ؟
متاسفانه نه . اگر کل دانشگاه های ایران ، از شریف گرفته تا دانشگاه فلان شهرستان کوچک تعطیل شوند هیچ خللی در روند دانشگری در جهان به وجود نمی آید . برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به ویدئو بند 1 رجوع کنید .
ما حتی دانشگاه نداریم و دانشگاه شریف که بهترین دانشگاه در حوزه مهندسی ماست ، تنها یک موسسه آموزشیست اما درک این مطلب برای ما ثقیل است چون ما حتی " علم مدرن " را نمیشناسیم و در نتیجه " دانشگاه " را هم نخواهیم شناخت و به جایی که چند تا کتاب در چند اتاق تدریس میشوند میگوییم دانشگاه .

4. آیا اجتماع علمی جهانی مشغول توطئه علیه خداست ؟
دانشگری یک حرفه است مانند کوزه گری . چیز مقدسی نیست و با حقیقت کار ندارد ؛ تنها و تنها یک حرفه است . همان طور که کوزه گری راجب خدا خنثی است ، دانش مدرن نیز اینگونه است . بنابراین دانش مدرن هیچ خصومتی درباره دین و خدا ندارد همان طور که کوزه گری .
اما چرا نظر بعضی از دانشگران مطرح درباره جهان بینی مهم است ؟ همان طور که گفته شد :

نقل قول:
تنها نظر دانشگرانی که دانش پیشگان بزرگی در حوزه های فیزیک و زیست و شیمی شده اند برای ما میتواند مهم باشد ، چون آنان طبیعت را بررسی میکنند و در اثر کار بسیار در آن حوزه به شناخت خوبی درباره جهان میرسند .

اما چرا در جوامع غربی اینقدر دانشگر مطرح آتئیست داریم ؟
چون آنان جهان را درک میکنند ، میدانند چگونه کار میکند ولی همانطور که خانوم مارینر گفتند :
مارینر;791516 نوشت:
چنین دانشمندانی نمیتونند قبول کنند که مثلا خدا رفته با یعقوب کشتی کرفته یا اینکه خدا لباس جسم پوشیده و اومده رویه زمین .

یا اینکه ورد مخصوص را خوانده و ناگهان کهکشان ها و ستاره ها و زمین و جانوران رویش ، ناگهانی به وجود آمده اند در حالی که آنان شواهد محکمی برای فرگشت و مه بانگ دارند .

پارسا مهر;791522 نوشت:
سلام و تشکر از پست پیشین و این پستتان.من دقیق متوجه نشدم چطور دوران باعث کج فهمی می شود.به هر حال وقتی که من می گویم فلان پهلوان شیر گرفته و می دانم که عوام این شیر را همان شیر جنگل می دانند و میلیون ها نفر به جهل می افتند چرا از کلمه شیر به این شکل در جمله استفاده کنم.می توانم بگویم پهلوان شیر گوارایی گرفت.قرآن می توانست بگوید که روز فلان جور.همونطور که یک جا گفته روز قیامت اگر اشتباه نکنم.یا می تونست بگه مرحله.یا تذکر بده این روز همون روز معمولتون نیست.در مورد مشهود تر قضیه شهاب سنگهاست.اونجا دیگه آشکارا از شهاب و آسمان سخن می گه.اونجا هم واقعا منظور چیز دیگه ای داشت خیلی راحت از کلمات بهتری استفاده می کرد که میلیون ها نفر به جهل نیافتند.فصاحت و بلاغت قرآن پس کجاست؟

سلام ...
ببینید جناب پارسا مهر ...
من دقیقا صحبت شما رو متوجه میشم ...

ولی شما گویی منظور من رو متوجه نشدین ... ببینید ...
مساله به همین جا ختم نمیشود ... من برای شما مثالی دیگر زدم ... گفتم در درون قرآن آمده است که روزی ستارگان بر رویه زمین میریزند ...
با این دیدی که پاسخگو و سایر کارشناسان دارند به هیچ قطعیتی نمیشه رسید ... مثلا فرد از آسمون غورباقه میوفته ... و اینا میگن منظور از ستاره همون غورباقه بوده ...

مساله اینجاست که متن قرآن هم متن کمی نیست ... و مسائلی داره که به همین راحتی نمیشه ازش گذشت ... تعدادشون هم کم نیست ... اینو با قطعیت تمام بهتون میگم .

بزار برات یه مثال بزنم ...
یکی از دوستان من عارف بود ... خاطرم هست یک بار داشتیم تو خیابون با هم راه میرفتیم ... ناگهان پیرمردی ریش سفید با صورتی بسیار نورانی رو دیدیم که داشت چرت و پرت میگفت و میخندید و رفتارهایی غیر طبیعی از خودش نشون میداد ...
بعدش دوستم رو کرد بهم و گفت : آدمهایی هستند به خاطر اینکه لو نرن ... و مردم بیش از حد بزرگشون نکنن ... هر چند وقت یک بار از خودشون رفتارهایی غیر طبیعی نشون میدن که مگسها دورشون جمع نشن ... و ...

حرف شما رو خوندم و قبول کردم ...
صحبت سره این هست که به نظرم کشف مسیر حقیقت به همین راحتی ها که شما میگین نیست ... شاید خدایی چنین بهانه هایی هم در درون قرآنش گذاشته ... همونطور که در سوره بقره خودش هم گفته ...
ولی آیا این دلایل میتونند اصالت دینی رو زیر سوال ببرند ؟؟؟ سوال این هست ؟؟؟

این مسیر و گیر دادن به این چیزها خوب هست ... ولی انسان رو مثله کارآگاهی میکنه که میبینه اصغر کشته شده و چاقو در درون جیب اکبر هست بعدش تندی استدلال میکنه حتما اکبر قاتله و اونو دار میزنه ...

فقط مواظب باشیم ... این مسیر خیلی برگه های تقلبی برای جویندگان مسیر حقیقت داره ...

یک راه وجود داره ... اسلام ادعا میکنه که سیستم عامل خوبیه ... باید اون رو نصب کرد و جوابش رو گرفت ...

موفق باشید .

مارینر;791526 نوشت:
صحبت سره این هست که به نظرم کشف مسیر حقیقت به همین راحتی ها که شما میگین نیست ... شاید واقعا خدایی وجود داره و چنین بهانه هایی هم در درون قرآنش گذاشته ... همونطور که در سوره بقره هم چنین صحبتی رو کرده ...
ولی آیا این دلایل میتونند اصالت دینی رو زیر سوال ببرند ؟؟؟ سوال این هست ؟؟؟

بله هر روز که میگذره بیشتر به این قضیه می رسم که کشف مسیر حقیقت بسیار دشوار.بعنی اینکه چی حقیقت هست دشواره.ولی اینکه چی حقیقت نیست معمولا خیلی آسونتره.گاو مقدس نیست و خدا نیست(مثل اعتقاد بعضی هندوها)ولی اینکه خدا چی هست دشواره.منم مسیر نسبتا طولانی طی کردم.به نسبت عموم البته.و الا در کل سن زیادی هم ندارم.ولی به هر حال...در مورد اینکه می گید قرآن چیزهایی داره که نمی شه نادیدشون گرفت و اینها...من تا حدی قبول دارم...ولی من خیلی جدی هستم و نمی تونم مثلا شلیک شهاب سنگها رو که با علم در تضاده نادیده بگیرم و بگم که خوب در قرآن مسائلی هست که فلان و بهمانه.این داستان شهاب اظهر من الشمس است!!!حالا این ستاره و شهاب سنگ و اینها رو اشتباه نشه که ما فقط روی اینا زوم کردیم.و تنها اینا رو معیار قرار می دیم...این تاپیک ایجاب می کرد که در موردشون صحبت کنیم و الان با مشغله های ذهنی راحت تریم که در مورد این مسائل بیشتر حرف بزنیم...و یک نکته اینکه اگر بخواهیم اون احتمالی که شما در مورد قرآن زدید رو جدی بگیریم.این احتمال رو هم می تونیم جدی بگیریم که که خدایی هست که از عمد اجازه داده کسانی به نام پیامبر تبلیغ دین کنند و قرآن رو نشر بدهند تا ببیند که چه کسی مصمم و جدی بر حق پافشاری می کنه و اسیر فریب ادیان نمی شه و به قرآن پایبند نمی مونه و عقل و حق رو در نظر می گیره، حتی اگر احساس کنه به ضررشه....متوجه منظورم هستید؟

مارینر;791526 نوشت:
یک راه وجود داره ... اسلام ادعا میکنه که سیستم عامل خوبیه ... باید اون رو نصب کرد و جوابش رو گرفت ...

من، تستش کردم.همونطور که یک هندوی حق جو از مقدس بودن یک گاو دلسرد می شه من هم از حق بودن الله و اسلام دلسرد شدم.به تجربه دلسرد شدم و به تجربه دیدم که سیستم عامل خوبی نیست.که البته داستان ها و ماجراها داره...

سلام . سال نو شما هم پیشاپیش مبارک باشه .

پارسا مهر;791138 نوشت:
سلام مجدد.متاسفانه من امروز فرصت ندارم کتاب را با دقت بخوانم.ولی حتما خواهم خواندش.حالا من با این کتاب کار دارم و از شما هم بابت معرفیش ممنونم.در مورد تذکر شماره 2 شما که فرمودید آب در خطبه همان آب در آیه فلان است و این آب آبی غیر از آب معمول است.شید بد نباشد بخش پیشین از نهج البلاغه و یا خطبه را نقل کنم:
پارسا مهر;791138 نوشت:

آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شکافته را پديد آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازين را بيافريد و در آن آبى متلاطم و متراکم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت‏وزنده توفان‏زاى نهاد . و فرمان داد ، که بار خويش بر پشت استوار دارد و نگذارد که فرو ريزد ، و در همان جاى که مقرر داشته بماند . هوا در زير آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جريان يافت . [ و تا آن آب در تموج آيد ] ، باد ديگرى بيافريد و اين باد ، سترون بود که تنها کارش ، جنبانيدن آب بود . آن باد همواره در وزيدن بود وزيدنى تند ، از جايگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد که بر آن آب موّاج ،وزيدن گيرد و امواج آن دريا برانگيزد و آنسان که مشک را مى‏جنبانند ، آب را به جنبش واداشت . باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزيد ، که در جايى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پيوسته زير و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ،

بله درست میفرمایید . به نظر می آید حضرتش فرض کرده که زمین بر روی آب قرار دارد و به اندازه آسمان بزرگ است اما همچنان روی مواضع قبلی ام پافشاری میکنم .
پارسا مهر;791138 نوشت:
چرا باید آب گفته شود و منظور چیز دیگر باشد.نمی شد از کلمه بهتری بهره برد؟!!؟در خطبه حرف از موج و باد و توفان و هوا و... آمده حتما اینها هم در معنای دیگر هستند.بعد مخاطبان این خطبه ها در زمان خود ائمه با چه دیدی به خطبه گوش می دادند؟با این دید که این آب چیزی غیر آب معمول است؟؟؟اگر خیر چرا امام با نوع و طرز سخنانش مردم را به جهل سوق می دهد؟؟شما خودتان به نکه خوبی اشاره داشتید.شما نوشتید:

مخاطب این خطبه ها کیست ؟ مردم زمان ما .
اما چه کسی باید این خطبه را به ما برساند ؟ مردمی که از دانش به دور بوده اند .
پس باید از کلماتی استفاده کرد که هر دو گروه متوجه شوند تا اولی نگوید خرافه است و دومی از تعجب شاخ در نیارد .
فرض کنیم حضرتش با استفاده از علمی که داشت مثلا لامپ درست میکرد آیا مردم آن زمان دیگر او را به عنوان پیشوا قبول داشتند و مثلا نمیگفتند تو جادوگر و ... هستی ؟

اما کلمه روز :
روز در عربی به چند معناست و یکی از معناهایش نیز " دوره " است .
مثلا به این مثال توجه کنید : الدهر یومان . یوم لک و یوم علیک .
و در فارسی هم میگوییم : روزگار ناصرالدین شاه ، عصر صفوی اما این روز و آن عصر همان روز و عصر معمول نیستند .

پارسا مهر;791138 نوشت:
خوب وقتی عموم مردم در زمان قدیم 6 روز را به طور مثال 6 روز معمول می دانستند.چرا باید قرآن با این نوع طرز بیان میلیون ها انسان را به جهل بیاندازد و سخن خلاف عقل را به آنها تفهیم کند؟؟آیا نمی شد آیه به شکل دیگری نازل شود و مردم و یا نیاکان ما این فکر را نکنند که شش روز معمول منظور است؟

خدای قرآن آنهارا در جهل نگذاشت بلکه گذاشت روند طبیعی خودشان را طی کنند تا حقیقت آن را دریابند .
همانطور که میدانید در احادیث هم داریم که مثلا سوره توحید برای مردم اخرالزمان است و یا فلان بخش فلان سوره ، در نتیجه نیاکان ما هم میدانستند بعضی چیز ها را نخواهند فهمید ؛ همانطور که ما نیز میدانیم .
پارسا مهر;791138 نوشت:
اما در مورد این نکته شما.به نظرم باید با توجه به نگاه شما اینطور تصحیح شود.شیعه معتقد است که باید قرآن و احادیث و تفسیر های علامه ها مثل علامه طباطبایی و مکارم شیرازی را کنار هم بررسی کرد.یعنی حتی خود روایات و تفسیر ها دوباره نیاز به تفسیر دارند.گو خدا باید پس از امامان 12 نفره یک دسته دیگر امام منصوب می کرد که سخنان امامان 12 نفره را تفسیر و تکمیل کنند!!!!!!!!جالب است سخنان ائمه تفسیر قرآن است.بعد خود این تفسیر های امامان از قرآن دوباره نیاز به یک تفسیر دارند!!

شما هم معتقدید که جهان را باید ، استیون هاوکینگ بررسی کند و بفهمد و حرف های استیون هاوکینگ را هم افراد دیگری یا خودش به زبان ساده تر بگویند تا ما هم بفهمیم .
شما در این مثال کیهان را : قران ، استیون هاوکینگ را : ائمه و ترجمه کنندگان را : مفسران در نظر بگیرید .

یک نکته ای هم که فکر میکردم متوجه شدید ، تفاوت عمده تفکرات ما با جریان عظیمی است که در میان مذهبیان شیعه جاری است .

پارسا مهر;791527 نوشت:
یک نکته اینکه اگر بخواهیم اون احتمالی که شما در مورد قرآن زدید رو جدی بگیریم.این احتمال رو هم می تونیم جدی بگیریم که که خدایی هست که از عمد اجازه داده کسانی به نام پیامبر تبلیغ دین کنند و قرآن رو نشر بدهند تا ببیند که چه کسی مصمم و جدی بر حق پافشاری می کنه و اسیر فریب ادیان نمی شه و به قرآن پایبند نمی مونه و عقل و حق رو در نظر می گیره، حتی اگر احساس کنه به ضررشه....متوجه منظورم هستید؟

1. ببین اینکه خدا در درون قرآن گفته اگر شیطانی بخواهد استراق سمع بکند شهابی به سمت او نشانه میرود ... آیا برای قبول یا رد کردن یک دین چیز پر ارزشی هست ؟

بزار کمی بازی فکر بکنیم ... شیطان از جنس آتش هست ... و وقتی شیاطین برای شنیدن سخن فرشته ها مسروند ناگهان شهابی ( آتشی خیلی نیرومند تر و قدرتنمند تر و سریعتر از خودشون ) اون ها رو دنبال میکنه و بهش ضربه میزنه تا صدای فرشته ها رو نشنون .

این چیزی بود که همین الان به ذهنم خورد ... یهویی ...

دین و مذهب ادعا کرده که مسیر خوبی برای زندگی و به سعادت رسیدن هست ... شما تنها میتونی زمانی بگی نیست که تجربی به این نتیجه رسیده باشی که نیست .

پارسا مهر;791529 نوشت:
من، تستش کردم.همونطور که یک هندوی حق جو از مقدس بودن یک گاو دلسرد می شه من هم از حق بودن الله و اسلام دلسرد شدم.به تجربه دلسرد شدم و به تجربه دیدم که سیستم عامل خوبی نیست.که البته داستان ها و ماجراها داره...

خب ... این مساله رو بیا و تعریف کن ....
اینکه چجوری به این نتیجه رسیدی ...

چرا بیراهه میری ؟

مارینر;791537 نوشت:
خب ... این مساله رو بیا و تعریف کن ....
اینکه چجوری به این نتیجه رسیدی ...

چرا بیراهه میری ؟


خوب حرف زدن از یک تجربه ای که با پوست و گوشت و لحظه لحظه تفکر در طول چند سال بدست اومده سخته در یک تاپیک و پست....

مارینر;791534 نوشت:
1. ببین اینکه خدا در درون قرآن گفته اگر شیطانی بخواهد استراق سمع بکند شهابی به سمت او نشانه میرود ... آیا برای قبول یا رد کردن یک دین چیز پر ارزشی هست ؟

اگر آشکارا با علم در تضاد بشه.چرا که نه؟؟به نظر من اتفاقا اینجور گزاره ها در قرآن بهترین و محکم ترین دلیل ها برای زیر سوال بردن دین هست.یعنی حداقل دین رو از رسمیت و اللهی بودن می اندازه.(نه اینکه تمام گذاره هاشو زیر سوال ببره)این گذاره ها مثل دو دوتا چهار تا می مونن.صاف و ساده و محکم.دیگه با تفسیر های عجیب غریب که مثلا در قضیه برهان شر مطرح می شه هم سروکاری ندارن...

مارینر;791534 نوشت:
بزار کمی بازی فکر بکنیم ... شیطان از جنس آتش هست ... و وقتی شیاطین برای شنیدن سخن فرشته ها مسروند ناگهان شهابی ( آتشی خیلی نیرومند تر و قدرتنمند تر و سریعتر از خودشون ) اون ها رو دنبال میکنه و بهش ضربه میزنه تا صدای فرشته ها رو نشنون .

خوب شهاب ها بنا یک قانون همیشگی در حال طی کردن مسیری هستند و هیچگاه یک دفعه از سوی فرشته ها بی دلیل و یهووی پرتاب نمی شن....هرچند از زمین اینطور به نظر می رسن....

با سلام و تبریک سال نو...

jostojoogarhaqiqat;791530 نوشت:
مخاطب این خطبه ها کیست ؟ مردم زمان ما

ببخشید بر چه حساب؟؟مخاطب اول مگر همان مردمی که سخنان امام را می شنیدند نیستند؟؟خطبه را امام مگر برای مردم نمی خواند؟؟من متوجه منظور شما نشدم....یعنی مخاطبانی که خطبه را می شنیدند تنها وسیله ای برای رساندن خطبه به مردمان امروز بودند؟؟مطمئنید؟حالا فرض می گیریم اینطور باشد...
jostojoogarhaqiqat;791530 نوشت:

اما چه کسی باید این خطبه را به ما برساند ؟ مردمی که از دانش به دور بوده اند .
پس باید از کلماتی استفاده کرد که هر دو گروه متوجه شوند تا اولی نگوید خرافه است و دومی از تعجب شاخ در نیارد .
فرض کنیم حضرتش با استفاده از علمی که داشت مثلا لامپ درست میکرد آیا مردم آن زمان دیگر او را به عنوان پیشوا قبول داشتند و مثلا نمیگفتند تو جادوگر و ... هستی ؟

اما کلمه روز :
روز در عربی به چند معناست و یکی از معناهایش نیز " دوره " است .
مثلا به این مثال توجه کنید : الدهر یومان . یوم لک و یوم علیک .
و در فارسی هم میگوییم : روزگار ناصرالدین شاه ، عصر صفوی اما این روز و آن عصر همان روز و عصر معمول نیستند .


من فکر نمی کنم که استفاده از کلمه مرحله به جای روز و یا اشاره به اینکه این روز همان روز معمول نیست، باعث شود که مخاطبان آن دوره از تعجب شاخ دربیاورند.اگر هم در بیاورند، چه اشکال دارد؟اگر هم منظور این است که مخاطب گیج شود و معنا را نفهمد....خوب اینکه منطقی تر و حکیمانه تر از آن است که مخاطب یک چیز اشتباه بفهمد.اینکه ما ندانیم دنیا در شش روز و یا شش دوران خلق شده منطقی و شایسته و حکیمانه تر است از جانب خدا و یا اینکه ما یک کجفهمی بزرگی در مورد خلقت داشته باشیم و فکر کنیم دنیا در شش روز خلق شده؟؟از ثانی اگر هم روز در متونی به معناهای دیگر به کار رفته.از شواهد و قرائن کاملا بدیهی است.مثلا در قرآن داریم درست یادم باشد در قرآن داریم که روز قیامت اینجا مشهود است که روز چیزی غیر از روز معمول است.ولی از ظواهر آیات می توان فهمید البته اگر سخنان مثلا استیفن هاوکینگ را نشنیده باشیم، که منظور از روز همان روز معمول است....این را هم من در تاپیکی گفته بودم.اینجا نقلش می کنم:
پارسا مهر;790134 نوشت:
یک شاهدی دیگر از قرآن می آورم.به این آیه توجه کنید:-->بگو آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براى او همانندهايى قرارمى‏دهيد؟!در این آیه سوالی می پرسد که در واقع جوابش از نظر قرآن مشهود است.خدایی به این عظمت را شریک قرار می دهید؟؟اینجا به قدرت و عظمت خدا اشاره شده.آیا در دو روز خلق کردن زمین عظمت خدا را نشان می دهد ویا در دو دوران ؟یا دو مرحله که اصلا معلوم نیست معنایش چیست؟
اینجا خلق کردن در دو روز و در کوتاه مدت، عظمت خدا را به رخ می کشد و چطور مشرکان به همچین خدایی مشرک شدند؟؟

پارسا مهر;791547 نوشت:
ببخشید بر چه حساب؟؟مخاطب اول مگر همان مردمی که سخنان امام را می شنیدند نیستند؟؟خطبه را امام مگر برای مردم نمی خواند؟؟من متوجه منظور شما نشدم....یعنی مخاطبانی که خطبه را می شنیدند تنها وسیله ای برای رساندن خطبه به مردمان امروز بودند؟؟مطمئنید؟حالا فرض می گیریم اینطور باشد...

امام سجاد :
نقل قول:
به راستی خدای عزّوجلّ می دانست که در آخرالزّمان مردمی کاوشگر و ژرف نگر می آیند، از این رو "قل هو الله احد" را نازل کرد و آیاتی از سوره حدید تا آنجا که می فرماید "و هو علیم بذات الصدور" ، هرکس در خداشناسی فراسوی این ها را بجوید هلاک شده است."

پارسا مهر;791547 نوشت:
من فکر نمی کنم که استفاده از کلمه مرحله به جای روز و یا اشاره به اینکه این روز همان روز معمول نیست، باعث شود که مخاطبان آن دوره از تعجب شاخ دربیاورند. اگر هم در بیاورند، چه اشکال دارد؟

شاید با توضیح دادن معنای روز ، مشکل حل شود .
این روزی که در آیه اشاره بهش شده است حدود 18 میلیارد سال زمینی طول میکشد و در پایان هر یک از این روز ها یک مه بانگ اتفاق می افتد . فرض کنیم خداوند و یا امام میخواستند مراحل خلقت آفرینش را برای اعرابی که تا دیروز غرق در خرافه بودند توضیح میدادند و مثلا از مه بانگ و اینکه خورشید دور زمین نمیگردد و بلکه برعکس است و ... را میگفتند ؟
آیا مردم به آنان نمیگفتند تو دیوانه ای شده ای ؟
باید برای مردم تمام این گزاره ها را اثبات کرد و برای اثباتش نیاز به 1400 سال زمان لازم بود تا امثال گالیله بیایند و تلسکوپ فضایی هابل به فضا پرتاب شود و ... وگرنه با اتهامات دیگری مواجه می شوند و هدف اصلی محقق نمیشد .

شاید بپرسید پیامبر هم همین کار را کرد و به مردم چیزهای عجیب و غریبی که تا قبل از آن مطرح نبود ، عنوان کردند و مردم را دعوت به پرستش خدای نادیده و ایمان به روح و جن و دنیای فرامادی کرد پس چرا در این موارد نیز اینکار را نکردند و نگفتند که مثلا زمین مرکز زمین نیست ؟
پاسخ این است که تمام این پدیده ها فرامادی هستند و اعتقاد بر آنها میتواند برپایه ایمان قلبی باشد و اثبات تجربی آنچنانی ندارند اما اگر کسی 1400 سال پیش بگوید که زمین به دور خورشید نمیچرخد بلکه برعکس است چون مردم آن را میبینند اثبات میخواهند و نمیتوانند چیزی را که میبینند ، نادیده بگیرند ؛ کما اینکه شما هم نمیتوانید .

اما اینکه چرا در قرآن مثلا نگفته روز ملکوتی و یا دوره تا هم مخاطبین قبلی و هم ما به اشتباه نیافتیم را نمیدانم .

پارسا مهر;791547 نوشت:
خوب اینکه منطقی تر و حکیمانه تر از آن است که مخاطب یک چیز اشتباه بفهمد.اینکه ما ندانیم دنیا در شش روز و یا شش دوران خلق شده منطقی و شایسته و حکیمانه تر است از جانب خدا و یا اینکه ما یک کجفهمی بزرگی در مورد خلقت داشته باشیم و فکر کنیم دنیا در شش روز خلق شده؟

معتقدم قرآن دلیل کج فهمی نیاکان ما نیست بلکه عدم وجود دانش دلیل آن است .
قرآن در دست ما همان قرآن در دست نیاکان ماست ، اما نیاکان ما معتقد بودند که خدا دنیا را در 6 شبانه روز خلق کرده است و ما معتقدیم در 6 دوران و این به دلیل پیشرفت علم است .
نقل قول:
یک شاهدی دیگر از قرآن می آورم.به این آیه توجه کنید:-->بگو آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براى او همانندهايى قرارمى‏دهيد؟!در این آیه سوالی می پرسد که در واقع جوابش از نظر قرآن مشهود است.خدایی به این عظمت را شریک قرار می دهید؟؟اینجا به قدرت و عظمت خدا اشاره شده.آیا در دو روز خلق کردن زمین عظمت خدا را نشان می دهد ویا در دو دوران ؟یا دو مرحله که اصلا معلوم نیست معنایش چیست؟
اینجا خلق کردن در دو روز و در کوتاه مدت، عظمت خدا را به رخ می کشد و چطور مشرکان به همچین خدایی مشرک شدند؟؟

به نظرم در این آیه هم خود آفرینش عظمت خالق را نشان میدهد کما اینکه آفرینش در این 14 میلیارد سال باز هم بزرگی خالق را نشان میدهد .

سلام مجدد....

jostojoogarhaqiqat;791609 نوشت:
فرض کنیم خداوند و یا امام میخواستند مراحل خلقت آفرینش را برای اعرابی که تا دیروز غرق در خرافه بودند توضیح میدادند و مثلا از مه بانگ و اینکه خورشید دور زمین نمیگردد و بلکه برعکس است و ... را میگفتند ؟

البته بنده اصلا ادعا نکردم که قرآن باید به مراحل خلقت آفرینش به طور دقیق و از مه بانگ و امثال اینها سخن بیاورد.قرآن اصلا کتاب هدایت است.لزومی ندارد به این دست مباحث بپردازد.اگر قرار باشد بپردازد باید صدها جلد می شد...این همه پدیده ها هست که در یک کتاب و ده کتاب و صد کتاب نمی گنجد.
jostojoogarhaqiqat;791609 نوشت:
شاید بپرسید پیامبر هم همین کار را کرد و به مردم چیزهای عجیب و غریبی که تا قبل از آن مطرح نبود ، عنوان کردند و مردم را دعوت به پرستش خدای نادیده و ایمان به روح و جن و دنیای فرامادی کرد پس چرا در این موارد نیز اینکار را نکردند و نگفتند که مثلا زمین مرکز زمین نیست ؟
پاسخ این است که تمام این پدیده ها فرامادی هستند و اعتقاد بر آنها میتواند برپایه ایمان قلبی باشد و اثبات تجربی آنچنانی ندارند اما اگر کسی 1400 سال پیش بگوید که زمین به دور خورشید نمیچرخد بلکه برعکس است چون مردم آن را میبینند اثبات میخواهند و نمیتوانند چیزی را که میبینند ، نادیده بگیرند ؛ کما اینکه شما هم نمیتوانید .

شاید حرکت داشتن زمین مصداق حرف شما باشد.ولی خلقت حرف زدن از شش دوران و یا حتی مه بانگ هم از جنبه هایی مشابه مسائل فرامادی است و چیزی است که در گذشته های دور رخ داده و باور قلبی می توان این دست حقایق را پذیرفت...از ثانی...ما را به خیر تو امید نیست،شر مرسان...حداقل کاری که قرآن می توانست بکند این بود که در این دست موارد سکوت کند...و باوری غلط را برای مردم آن زمان بازگو نکند....همانطور که در مورد بسیاری از پدیده های طبیعت سکوت کرده....از طرفی شما چرا فکر می کنید که مردم اثبات تجربی می خواهند و ایمان قلبی نمی آورند؟؟اگر قرآن می گفت که زمین روی لاکپشت سوار، باز هم مسلمانان و معتقدان به قرآن به آن ایمان می آوردند.اگر پیامبر می گفتند که زمین روی شاخ های یک گاو سوار است باز هم باور می کردند.منکران و غیر مسلمانان هم که پیامبر را در هر صورت دیوانه می خواندند.ما آیه داریم که پیامبر و یا خدا از پیامبرش دفاع می کند که پیامبر دیوانه نیست (در برابر اتهامات منکران)واقعیت اینجور دفاعیات شما فکر نمی کنم قابل قبول و پذیرش باشد.از ثانی شما دلیلی ذکر نکردید و در ظاهر هم ضرورتی نمی بینیم که خدا اصلا در مورد این دست امورات باید سخن بگوید.پس قرآن می توانست سکوت کند.دقت کنید اشکالی که گرفته ایم این است که چرا پیامبر یک باور غلط که خلقت در شش روز است را در ذهن مردم روزگارش تداعی می کند.خوب قرآن می توانست سکوت کند.نه اینکه به قول شما گو خدا مجبور بود و بایدی بود که حرف از چگونگی خلقت بزند و راهی نداشت جز اینکه باوری غلط را در ذهن های مردم روزگارش تداعی کند.ببینید مسئله خیلی ساده است.ولی وقتی با توجه به ایمانی که به قرآن داریم سعی در توجیه تناقضات هستیم.مسائل را پیچیده می کنیم و تفسیر ها و توجیهات عجیب غریب می آوریم.باور کنید اگر قرار بود همه چیز ها را اینگونه توجیه و پاسخ دهیم، آنوقت آمریکا را می توانستیم امام معرفی کنید و فرشته بزرگ معرفی اش کنیم نه شیطان بزرگ!!!از طرفی در قرآن اشاره به خلقت آسمان نمی دانم از دود شده و اینها...اینها اثبات تجربی شده؟؟خلقت انسان از گل شده، آیا اثبات تجربی شده؟به هم پیوسته بودن زمین و آسمان شده،اثبات تجربی شده؟؟
jostojoogarhaqiqat;791609 نوشت:
اما اینکه چرا در قرآن مثلا نگفته روز ملکوتی و یا دوره تا هم مخاطبین قبلی و هم ما به اشتباه نیافتیم را نمیدانم .

اینکه پاسخ نشد!!ما به این اشکال گرفته ایم که چرا از کلمه روز به این شکل استفاده شده و از کلمه مثلا دوران و یا روز غیر معمول و یا روز ملکوتی و امثال اینها استفاده نشده و این را یک تناقض خواندیم، شما پاسخ می دهید نمی دانم؟؟

jostojoogarhaqiqat;791609 نوشت:
معتقدم قرآن دلیل کج فهمی نیاکان ما نیست بلکه عدم وجود دانش دلیل آن است .
قرآن در دست ما همان قرآن در دست نیاکان ماست ، اما نیاکان ما معتقد بودند که خدا دنیا را در 6 شبانه روز خلق کرده است و ما معتقدیم در 6 دوران و این به دلیل پیشرفت علم است .

شما فرض کنید که در نظر شما شیر تنها یک معنا می دهد و آن شیر جنگل است.و بعد من می دانم که ذهنیت شما خیلی قرص و محکم همین است که عرض کردم.و یفین دارم بنا به همین ذهنیت اگر از کلمه شیر به هر نحوی استفاده کنم شما آن را به شیر جنگل تعبیر خواهید کرد.حالا اگر به شما برگردم بگویم که پهلوان شیر را خورد، در حالی که منظورم از شیر، شیر نوشیدنی است، شما چه تصوری از سخن من خواهید داشت؟؟تصور خواهید داشت که پهلوان شیر جنگل را خورده.خوب حالا من در این کج فهمی و فهم اشتباهی که شما پیدا کرده اید سهیم هستم یا نه؟؟؟خوب من می دانستم که ذهنیت شما چیست و شما هم می دانستید که من می دانم ذهنیت شما چیست.حالا آیا من نباید در این شرایط به شما معنای شیر را بیان می کردم و تذکر می دادم که این شیر منظور چیست؟؟پس بلاغت و فصاحتی که ادعا می شود در قرآن هست کجا می رود؟؟.همانطور که عرض کردم، داستان بسیار ساده است.ولی توجیهاتی که و نگاهی که من احساس می کنم شما دارید از همان جنسی است که در بالا عرض کردم.
jostojoogarhaqiqat;791609 نوشت:
به نظرم در این آیه هم خود آفرینش عظمت خالق را نشان میدهد کما اینکه آفرینش در این 14 میلیارد سال باز هم بزرگی خالق را نشان میدهد

اینجا مخاطبان مشرکان سال 2015 میلادی نستند، بلکه مشرکان زمان پیامبر هستند.به آنها گفته شده که به خدایی که دنیا را در دو روز خلق کرد مشرک می شوید؟اینجا روز به معنای روز معمول و کوتاه مدت در نظر گرفته شده.

پی نوشت:
من فکر نمی کنم داستان انقدر پیچیده باشد.
با احترام و تشکر...

پارسا مهر;791708 نوشت:
ز طرفی شما چرا فکر می کنید که مردم اثبات تجربی می خواهند و ایمان قلبی نمی آورند؟؟اگر قرآن می گفت که زمین روی لاکپشت سوار، باز هم مسلمانان و معتقدان به قرآن به آن ایمان می آوردند.اگر پیامبر می گفتند که زمین روی شاخ های یک گاو سوار است باز هم باور می کردند.

درست میفرمایید ، باور میکردند اما این نکته ای که شما اشاره کردید بازهم در حوزه مسائلی قرار میگیرد که مردم آن را نمیبینند و اگر هم به آن ایمان بیاورند، باورشان قلبی است اما اینکه خورشید دور زمین نمیگردد را چون هر روز صبح خلافش را میبینند حتی باور قلبی هم به آن پیدا نمیکردند . مثل اینکه کسی به آنها بگوید ماست سیاه است ، آیا آن ها ایمان می آوردند ؟

پارسا مهر;791708 نوشت:
از ثانی شما دلیلی ذکر نکردید و در ظاهر هم ضرورتی نمی بینیم که خدا اصلا در مورد این دست امورات باید سخن بگوید.پس قرآن می توانست سکوت کند.

چرا ضرورتی ندارد ؟ اگر در قرآن این اشارات علمی نبود ما چرا باید به خدای آن ایمان می آوردیم ؟
فرض کنیم خدا وجود دارد ، اگر در قرآن سخنی که نشانگر آگاهی نازل کننده آن باشد، نبود از کجا می فهمیدیم که کتابیست که به فردی وحی شده ؟

پارسا مهر;791708 نوشت:
اینکه پاسخ نشد!!ما به این اشکال گرفته ایم که چرا از کلمه روز به این شکل استفاده شده و از کلمه مثلا دوران و یا روز غیر معمول و یا روز ملکوتی و امثال اینها استفاده نشده و این را یک تناقض خواندیم، شما پاسخ می دهید نمی دانم؟؟

بله نمیدانم .
همان طور که خود شما گفتید قرآن کتاب هدایت است نه کتاب علوم تجربی و هیچگاه بشر با صرف اتکا به قرآن و احادیث نمیتوانست به این تکنولوژی عظیمی که دارد ، برسد .
اما به مسائل دقیق علمی درآن اشاره شده است تا مردم آخرالزمان بتوانند راحت تر به آن ایمان بیاورند و این اشارات برای مردم تمام اعصار است ، یعنی نسل های بعدی ما هم چیزهای علمی تازه دیگری میتوانند از قرآن استخراج کنند .
پارسا مهر;791708 نوشت:
شما فرض کنید که در نظر شما شیر تنها یک معنا می دهد و آن شیر جنگل است.و بعد من می دانم که ذهنیت شما خیلی قرص و محکم همین است که عرض کردم.و یفین دارم بنا به همین ذهنیت اگر از کلمه شیر به هر نحوی استفاده کنم شما آن را به شیر جنگل تعبیر خواهید کرد.حالا اگر به شما برگردم بگویم که پهلوان شیر را خورد، در حالی که منظورم از شیر، شیر نوشیدنی است، شما چه تصوری از سخن من خواهید داشت؟؟تصور خواهید داشت که پهلوان شیر جنگل را خورده.خوب حالا من در این کج فهمی و فهم اشتباهی که شما پیدا کرده اید سهیم هستم یا نه؟؟؟خوب من می دانستم که ذهنیت شما چیست و شما هم می دانستید که من می دانم ذهنیت شما چیست.حالا آیا من نباید در این شرایط به شما معنای شیر را بیان می کردم و تذکر می دادم که این شیر منظور چیست؟؟پس بلاغت و فصاحتی که در ادعا می شود در قرآن هست کجا می رود.همانطور که عرض کردم، داستن بسیار ساده است.ولی توجیهاتی که و نگاهی که من احساس می کنم شما دارید از همان جنسی است که در بالا عرض کردم.

شما میدانید که آیات قرآن همدیگر را تفسیر میکنند و نباید تنها به یک آیه اکتفا کرد . حال به این مثال توجه کنید: میتوان تنها بعضی سخنان رهبری را برش داد و از آن نتیجه گرفت که مثلا رهبری کاملا اصلاح طلب است ، حال اگر کل فرمایشات ایشان را در نظر بگیریم متوجه میشویم اصول گرای سر سختی هستند . حال با توجه به این مثال :
در خود قرآن اشاره شده است که هر روزی ، روزی که شما فکر میکنید نیست :
فی‏ یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» یعنی:«... در روزی که مقدارش،(به اندازه ی) هزار سال است از(سالهایی که در دنیا( شما می شمارید.»
اما چرا در آن آیه اشاره ای به این که این روز ، روزی که شما فکر میکنید نیست ؛ نشده است ؛ باید گفت که رویه قرآن همین است. مثلا در قرآن گفته شده : ید الله فوق ایدیهم ، اشکال شما شامل این آیه هم می شود. اتفاقا بعضی از مسلمانان هم فکر کردند که خدا دست دارد و به این آیه استناد میکردند . اما آیا میتوان خدای قرآن را مقصر این کج فهمی ها دانست و گفت چرا در این آیه اشاره ای به این نشده است که دست در این جا استعاره ایست از قدرت و یا ... ؟ و یا باید جهل انسان ها را دلیل این سوبرداشت ها بدانیم ؟

پارسا مهر;791708 نوشت:
اینجا مخاطبان مشرکان سال 2015 میلادی نستند، بلکه مشرکان زمان پیامبر هستند.به آنها گفته شده که به خدایی که دنیا را در دو روز خلق کرد مشرک می شوید؟اینجا روز به معمنای روز معمول و کوتاه مدت در نظر گرفته شده.

شما مشرک 1400 سال پیش باشید . به هر حال زمین در نظر شما بسیار بزرگ بود و احتمالا بی کران . شگفتی های زمین حتی برای افراد 1400 سال پیش هم بسیار بوده ، آیا باز هم خلقت آن در هر بازه زمانی اعجاب انگیز نیست ؟
پارسا مهر;791708 نوشت:
از طرفی در قرآن اشاره به خلقت آسمان نمی دانم از دود شده و اینها...اینها اثبات تجربی شده؟؟

بله شده است . احتمالا این بیشترین دیالوگیست که بین ما صورت گرفته اما شما را دوباره به مطالعه کتاب دعوت میکنم .

پارسا مهر;791708 نوشت:
من فکر نمی کنم داستان انقدر پیچیده باشد.

بله پیچیده نیست اما اگر قرآن و اهل بیت را با هم در نظر بگیریم .

نکته اول

jostojoogarhaqiqat;791714 نوشت:
چرا ضرورتی ندارد ؟ اگر در قرآن این اشارات علمی نبود ما چرا باید به خدای آن ایمان می آوردیم ؟
فرض کنیم خدا وجود دارد ، اگر در قرآن سخنی که نشانگر آگاهی نازل کننده آن باشد، نبود از کجا می فهمیدیم که کتابیست که به فردی وحی شده ؟

خوب مردمان زمان پیامبر از کجا پی بردند؟ایا اثبات تجربی پیش آمد؟مردم یقین پیدا کردند که زمین و آسمان به هم پیوسته بودند و بعد خدا انهار ا از هم جدا کرده؟اینکه انسان از گل خلق شده نشانگر آگاهی نازل کننده بود؟؟؟از کجا معلوم درست می گفت؟اثبات تجربی شد؟؟چه پدیده علمی ای در قرآن هست که در زمان پیامبر، بر مردم کشف نشده بود و بعد بیان شد و کشف شد و اثبات تجربی هم شد؟؟؟که شما اینگونه نظر دارید؟
قرآن می توانست پیشگویی هایی داشته باشد.پیشگوییهایی که نشان از این دارد که نازل کننده از حال و آینده باخبر است...
نکته مهم...قرآن تحدی داشته و می فرماید، اگر شک دارید یکی مثل آن بیاورید اگر نتوانستید بدانید که کلام خداست و از آتش جهنم بترسید.خوب این تحدی دلیلی است که باید به آن ایمان بیاوریم،البته از منظر قرآن اینگونه است...
نکته مهم تر.اصلا این توجیه شما منطقی نیست.من یک مثال می زنم که منظورم روشن شود.فرض کنید دنیا به گونه ای بود که برای اینکه هر آیه ای نازل شود باید مردم در حد آتش گرفتن می سوختند و زجر بکشند.یعنی ساختار دنیا و نظام خلقت اینگونه بود.بعد در همچین دنیایی خدا آیه نازل می کند.بعد من ایراد می گیریم.این چه وضعشه، چطور خدای حکیم راضی می شود که هر لحظه که آیات نازل می شوند کوچک و بزرگ زجر بکشند.این با رحمانیت و مهربانی و خیر بودن خدا در تضاد است، این وضعیت منطقی نیست و قابل قبول نیست....بعد شما به من پاسخ بدهید که خوب قرآن پس چطور آیه نازل کند؟؟باید مردم بسوزند که خدا آیه نازل کند دیگر!
آیا شما در مثال من آن پاسخی را که دادید می پسندید؟؟؟خوب خدا در مثال من وقتی می دید که دنیا اینگونه است باید که اصلا آیه نازل نمی کرد!!و پاسخ شما قابل قبول نیست که فرمودید که خدا پس چطور آیه نازل کند!!!حالا اینجا من می گویم که اینطور آیه نازل کردن خدا اشتباه است و تناقض دارد با حکمتش.بعد شما می فرمایید که خدا پس چطور آیه نازل می کرد؟برای ایه نازل کردن و پذیرفته شدنش توسط بشر باید اینطور نازل می کرد!!خوب در اینجا هم من در پاسخ به شما به مانند آن مثال می توانم بگویم که حالا که اینطور است،اصلا خدا قرآن و آیه نازل نمی کرد.وهدایتش را بر مردم به طرق دیگری ارائه می داد.

ادامه دارد...

jostojoogarhaqiqat;791714 نوشت:
بله نمیدانم .
همان طور که خود شما گفتید قرآن کتاب هدایت است نه کتاب علوم تجربی و هیچگاه بشر با صرف اتکا به قرآن و احادیث نمیتوانست به این تکنولوژی عظیمی که دارد ، برسد .
اما به مسائل دقیق علمی درآن اشاره شده است تا مردم آخرالزمان بتوانند راحت تر به آن ایمان بیاورند و این اشارات برای مردم تمام اعصار است ، یعنی نسل های بعدی ما هم چیزهای علمی تازه دیگری میتوانند از قرآن استخراج کنند .

در حال حاظر که یک حقیقت علمی که بدون چون و چرا و اما و اگر باشد از قرآن کشف نشده...اگر به مومنین باشد که از انجیل هم معجزه علمی در می آورند....از ثانی می بینیم که همین مثلا خبرهای علمی قرآن در مواردی باعث سردرگمی و دور شدن جوانان از قرآن شده...چون در نظرشان اشتباه علمی در قرآن هستند.حتما با این دست جوانان چه مستقیم و چه غیر مستقیم در همین سایت برخوردید...همانطور که گفتم، قرآن می توانست بگوید شش مرحله و یا شش دوران، بعد علم کشف می کرد شش دورانی بوده شاد می شد از این کشف علمی قرآن.نه اینکه به این بهانه که یک خبر علمی بگوید مردم زمان خود را به کجفهمی بیاندازد....ببینید این ها بهانه منطقی و اصلا توجیه نیستند.من فکر می کنم....
jostojoogarhaqiqat;791714 نوشت:
فی‏ یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» یعنی:«... در روزی که مقدارش،(به اندازه ی) هزار سال است از(سالهایی که در دنیا( شما می شمارید.»
اما چرا در آن آیه اشاره ای به این که این روز ، روزی که شما فکر میکنید نیست ؛ نشده است ؛ باید گفت که رویه قرآن همین است. مثلا در قرآن گفته شده : ید الله فوق ایدیهم ، اشکال شما شامل این آیه هم می شود. اتفاقا بعضی از مسلمانان هم فکر کردند که خدا دست دارد و به این آیه استناد میکردند . اما آیا میتوان خدای قرآن را مقصر این کج فهمی ها دانست و گفت چرا در این آیه اشاره ای به این نشده است که دست در این جا استعاره ایست از قدرت و یا ... ؟ و یا باید جهل انسان ها را دلیل این سوبرداشت ها بدانیم ؟

باز شما اشاره داشتید به اینکه روز در قرآن به معناهای مختلف به کار رفته.من هم قبول کردم و دلایلی خرد هم آوردم که شواهد و قرائن نمی گویند که این شش روز هم یک شش روز غیر معمول است.در مورد دست ما به آیات دیگر رجوع کنیم متوجه می شویم که این دست یک دست جسمانی نیست و شواهد و قرائن بیشماری در تائید این قضیه موجود است.وذهنیت تا اکثر غریب به اتفاق آنطور نبوده که دست را جسمانی بدانند.اگر بوده و ماجرای دست مانند ماجرای آن مثالی که مندر بالا زدم بود، خوب اینجا هم یک اشتباه در قرآن رخ داده...شما می خواهید یک اشتباه قرآن را با اشتباهی دیگر توجیه کنید...من اشاره کردم که وقتی به قرآن رجوع می کنیم متوجه می شویم که این دست دست جسمانی نیست و مردم هم همچین زهنیتی نداشتند.مگر آنها که آنها که واقعا بی خرد بودند.مثال می زنم:

سوره المائدة (5) آیه 64 وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الأَْرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ يهود گفتند که دست خدا بسته است دستهاي خودشان بسته باد و بدين سخن که گفتند ملعون گشتند دستهاي خدا گشاده است به هر سان که بخواهد روزي مي دهد و آنچه بر تو از جانب پروردگارت نازل شده است ، به طغيان و کفر بيشترشان خواهد افزود ما تا روز قيامت ميانشان دشمني و کينه افکنده ايم هر گاه که آتش جنگ را افروختند خدا خاموشش ساخت و آنان در روي زمين به فساد مي کوشند ، و خدا مفسدان را دوست ندارد

سوره آل عمران (3) آیه 73 وَ لا تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتى أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِيُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ و گفتند : جز پيروان دين خود را تصديق مکنيد بگو : هدايت ، هدايت ، خدايي است و اگر گويند که به ديگران همان چيزهايي ارزاني شود که به شماارزاني شده است ، يا اگر گويند که فردا در نزد پروردگارتان با شما به حجت مي ايستند بگو : فضيلت به دست خداست ، به هر که خواهد آن را عطا مي کند ، که او بخشاينده و داناست
مثلا آیات بالا..مشهود است که دست همان دست نیست.فضیلت که در دست جسمانی نیست مثلا و می بینیم که مردم هم همچین ذهنیتی نداشند.مثلا یهودیان می گفتند دست خدا بسته است و خدا می گوید دست خودشان بسته است.بدیهی است که اینجا دست جسمانی نیست!!!.
آیا در مورد شش روز هم اینگونه هست؟؟در جایی آمده ما دنیا را در شش دوران خلق کردیم که بعد بخواهیم ادعا کنیم که شش روز به اعتبار آن آیه می تواند شش دوران باشد...یا ذهنیت مردم چطور بود؟؟در کل من دلایلی عرض کردم که بنا به آنها این شش روز همان شش روز معمول است.یک دلیل دیگر...در تورات هم اشاره به شش روز خلقت شده.یعنی خدا دنیا را در شش روز خلق کرده و در روز هفتم که شنبه باشد استراحت کرده.خوب همین ذهنیت شش روز خلقت از جانب یهودیان هم می توانسته به عرب تزریق شده باشد و خود یهودیانی که مسلمان شده اند هم با توجه به همین عقیده یهودیت، شش روز هم همان شش روز معمول می دانسته اند.خوب خدا با این دست آیات که باعث کج فهمی مردم شده، واقعا فکر می کنید، هیچ مسئولیت و تقصیری ندارد؟؟؟من متوجه نمی شوم پس فصاحت و بلاغت قرآن چه می شود.خدا یکباره آیات را را به یک زبان غریب نازل می کرد و بعد شما می گفتید، به خدا چه.این مردم هستند که آن زبان غریب را نمی دانند، خدا که مقصر نیست و در کج فهمی مردم قصوری ندارد!!!

[=arial]

آورورا;791459 نوشت:
منظور این که «نتیجه ای» که از روشهای مختلف تفسیر علمی قرآن گرفته می شه از علم شکننده تره. اگه علم امسال یه چیز می گه و سال آینده چیز دیگه؛ تفاسیر در لحظه 4 تا نظریه می دن، آخرش هم می گن مشخص نیست کدوم درسته صبر کنیم ببینیم علم چی می گه!

سلام
عرض ادب و احترام
ببینید بزرگوار

تفاسیر ایات قرانی درصدد بیان مولفه های علمی و تجربی چون طب و نجوم و اتم و فیزیک و شیمی و.....نیستند اصلا قران درصدد بیان علم تخصصی نیست
زیرا قران کتاب سعادت و هدایت انسان است وحی می خواهد راههای رسیدن انسان به سعادت را بیان نماید راههایی که عقل انسان به تنهایی قادر به بیان انها نیست

حال در همین کتاب سعادت انسان به فراخور حال انسان و جهان خداوند به برخی مولفه های علمی که بشر با به کارگیری عقل خود و با تجربه بدان می رسد به برخی از انها اشاره کرده است مثل خلقت انسان و اسمان و زمین و .......

در کتب تفاسیر هم علما در صدد تبیین ایات قران با روایات هستند و نه درصدد تبیین علم و تجربی ایات
این مساله به دانشمندان علم تجربی مربوط است و نمی شود گفت که شکننده است
اگر عقل انسان قبول نماید که ایات قرانی وحی نازله از طرف خدای خالق و عالم و حکیم است و این ایات در نهایت اتقان و صداقت است پس در تتبعات علمی خود اگر به اموراتی دست یافتند و با نظر در تضاد با ایات وحیانی است علم ناقص خود را با ایات وحیانی قران مقایسه نمی کنند تا بگویند ایات قران اشتباه است بلکه علم خود را ناقص تلقی می کنند و سعی می کنند این علم خود را افزایش دهند

نتیجه این که
- کتاب قران کتاب فیزیک و شیمی و نجوم و...نیست و بلکه کتاب سعادت است
- اگر مسایلی در ان بیان شده است از باب اعجاز و به حکمت الهی است
-مفسیرین درصدد بیان تخصصی فیزیکی و شیمی و نجوم ایات الهی نیستند
-اگر انسان در علم به پیشرفت هایی می رسد نمی تواند این علم ناقص خود را حق و ایات وحیانی را باطل و یا اشتباه تلقی نماید
زیرا این ایات حق و علم انسان ناقص است

محراب;791449 نوشت:
با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار صبر کنید ابتدا این مساله را روشن کنیم بعدا برویم سراغ نیاکان

از کجا می گویید ایات قران با علم در تناقض اند ؟؟
شما وقتی می توانید دومساله ای را متناقض بدانید که به هر دو طرف مساله علم داشته باشید ان هم علم یقینی
شما وقتی می توانید بگویید که ایات قران با علم تجربی نقیض هم هستند که یقین داشته باشید که دو طرف صادق اند یعنی علم یقینی داشته باشید
در صورتی که شما خودتان اذعان دارید که علوم تجربی سخت شکننده است


با سلام و عرض ادب و احترام .
بزرگوار آیا اینکه زمین گرد است شکننده است ؟ آیا اینکه موجودات بسیار ریزی مثل باکتری وجود دارند شکننده است ؟ آیا ... ؟
پس چرا به هنگام بیماری شدن به پزشکان مدرن با علم شکننده شان مراجعه میکنید ؟
محراب;791449 نوشت:
از طرفی شما در مورد ایات قران چه می دانید؟؟ مفسران قران تفاسیر متعددی در این زمینه ارائه داده اند از کجا می دانید همان شهاب سنگی که علم امروزی از ان سخن می راند همان شهاب سنگ است؟؟؟ چگونه این دو را به هم تطبیق می دهید؟؟؟

آفتاب آمد دلیل آفتاب .
بحث من هم این بود که معنای ظاهری قرآن با علم تقابل دارد مگر اینکه تفسیر شود و سخن آیت الله رضوی هم این است که تفسیر کننده باید اهل بیت باشند و لا غیر .

محراب;791450 نوشت:
علت بیماری ها مشخص شده است؟؟؟واقعا
پس چرا هر روز درمان تازه ای برای دردها و بیماریها بیان می شود ؟؟!؟!؟!؟

بله علت خیلی از بیماری ها مشخص شده و به همین دلیل مردم شفا می یابند .
به دلیل شناخت بهتر عملکرد میکرب و یا پیشرفت تکنولوژی و ... . اگر واقعا برایتان این مساله گنگ است مصداق بیاورید تا اهلش توضیح دهند که چرا .
محراب;791450 نوشت:
بزرگوار اینها هیچ کدام مسلمات علم نیست
همه این مسایل در حال تغییر و تحول اند گذشت زمان و پیشرفت علم همه را متحول خواهد کرد و می کند

آیا پیشرفت علم خواهد گفت که زمین گرد نیست ؟
یا زمین به دور خورشید نمی گردد ؟
یا باکتری ها که با چشم دیده شده اند وجود ندارند ؟
محراب;791457 نوشت:
شیعه خیلی صریح و شفاف موضع خود نسبت به 3 مساله انسان و جهان و خدا را بیان می کند با برهان و استدلال
مولفه هایی که مبنای وحیانی دارند هم ایات و هم روایات موثق.

ابتدا بگویید منظورتان از شیعه کیست ؟
محی الدین ، ملاصدرا ، علامه مجلسی یا آیت الله وحید خراسانی ؟ هر کدام از این افراد جهان بینی خاص خودشان را دارند .
برهان ها هم جای بحث دارد که تاپیک جداگانه ای برای بررسی آنها لازم است .
نقل قول:
[=arial]اتفاقا دانشمندان ایرانی و غیر ایرانی زیادی در دنیا مشغول به فعالیت های علمی در حوزه تجربه هستند که به خدای یگانه ایمان دارند
[=arial]چه در گذشته و چه حال و چه اینده

1. این که کسی در ایران نداند " علم مدرن " چیست ، عیبی ندارد چون ما هنوز تمدن غرب را نشناخته ایم و تا حدی برای عوام طبیعیست چون حتی خواص هم متوجه نیستند .
آیا دانشگران غربی مانند دانشمندان عصر طلایی اسلام به دنبال حقیقت بودند ؟ اگر نه پس این علم مدرن که ارمغانش این تکنولوژی عظیم است ، چیست ؟
برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به : http://simafekr.tv/0fa664idattach.htm

2. آیا نظر شهید احمدی روشن درباره جهان بینی مهم است ؟
مسلما نه . تنها نظر دانشگرانی که دانش پیشگان بزرگی در حوزه های فیزیک و زیست و شیمی شده اند برای ما میتواند مهم باشد ، چون آنان طبیعت را بررسی میکنند و در اثر کار بسیار در آن حوزه به شناخت خوبی درباره جهان میرسند .
نظر مهندسان و ... که هدف رشتشان شناخت جهان نیست نمیتواند برای ما مهم باشد .
برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به : http://binesheno.com/Files/maghalat....l=4&subid=2588

محراب;791479 نوشت:
شما سری به تاریخ تمدن اسلامی بشری بزنید و دانشمندان ایرانی شاغل در علوم تجربی چون ابوریحان و رازی و بوعلی و غیاث الدین و ....هزاران دانشمند که هم یکتا پرست بودند و هم مسلمان و هم شیعه و مشکلی هم با علوم تجربی نداشتند

جدا چرا باید نظر ابن سینا که عناصر سازنده جهان را 4 عنصر : آب ، خاک ، هوا و آتش میدانست و گمان میکرد بدن انسان از 4 عنصر : صفرا ، سودا ، بلغم و خون درست شده و استدلالات او برای اثبات وجود خدا برای ما مهم باشد ؟
یعنی گسترش علوم تجربی نباید روی استدلالات ما تاثیر بگذارد ؟

محراب;791483 نوشت:
خب این صفحه 43هزار که نه 43 میلیون هم باشد باز گفته شما اثبات نمی شود
محراب;791483 نوشت:

چون هر کاربری که عضو ان شبکه است ان هم در فضای مجازی به این معناست که اعتقادات انها را قبول دارد؟؟؟
حالا من بروم عضو ان شبکه بشوم یعنی من هم شده ام خداناباور؟؟؟
.اقعا شما همه جا این گونه امارگیری می کنید و این گونه مستند صحبت می کنید؟؟؟؟واقعاااااااا

در شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام عضو شدن دلیل بر چیزی نیست اما اگر بعد عضو شدن صفحه ناباوران را " دنبال / فالو " کردین به احتمال 99% خدا ناباورید .

نقل قول:
[=arial]اگر شیعه راه می افتاد و از دانشمندان می پرسید که چند درصد شما شیعه هستید همین روزنامه به قوا شما فوق معتبر داد سخن می داد که ای داد بیداد بیایید که شیعه دارد تفتیش عقاید می کند ایا این کار را نمی کرد؟؟؟
[=arial]حال چه شده است که از دانشمندان تفتیش عقاید می کند؟؟؟
به چه کسی چه ارتباطی دارد که چه کسی چه دینی و ایینی دارد؟؟؟

[=arial]اصل ازادی و حریت انسان کجا رفته است؟؟؟؟

[=arial]این چه عمل اشتباهی است که فلان روزنامه می کند و شما از ان دفاع می کنید؟؟؟ وتازه ان را به عنوان اصل معتبر می پذیرید؟؟؟
[=arial]سوال دوم
از کجا به صحت گفته های ایشان اعتقاد دارید؟؟؟
چه کسی صحت گفته های انها را تایید می کند؟؟؟

[=arial]بنده خدا انها وقتی می بینند چند دانشمند مسلمان شیعه ایرانی دارند پیشرفت می کنند تحریم علمی می کنند[=arial]---- می فهمید تحریم علمی!!!! می فهمید عمق جهالت را!!!! عمق نفهمی این به اصطلاح دانشمندان را متوجهید یا غواص بیاید برای اندازه گیری عمق جهالت همین دانشمندان غربی----

[=arial]تحریم علمی از چه چیزی جز عجز و ناتوانی و نخوت و غرور و جهالت و ترس و جبن و نادانی ناشی می شود؟؟؟
تمدن اسلامی را بخوانید
ایرانیان شیعی مسلمان می رفتند از بلاد غرب افرادی را می اوردند وبدانها علم یاد می دادند وانها را بورسیه می کردند و مکان و غذا بدانها می دادند و می فرستادند تا مردم جهان غرب را از فلاکت نجات دهد حالا انها تحریم می کنند؟؟؟؟؟ چقدر انسان باید نفهم باشد هرچند اسمش هم دانشمند باشد؟؟؟

[=arial]بعدا فکر می کنید همین صاحبان نشریات بیایند بگویند دانشمندان با خدا در جهان زیاد شده اند؟؟؟
واقعا شما انتظار دارید این گونه بگویند؟؟؟ واقعااااا چه ساده انگارید شما

[=arial]جهان غرب همه تلاش خود را به کار بسته است تا خدا را از جهان هستی از بین ببرد
[=arial]همه تلاشش اش همه اعمالش [=arial]تایید می کنم[=arial] همه اعمالش[=arial] تکرار می کنم[=arial] همه اعمالش برای نابودی خدا در جهان است
[=arial]ان وقت شما چه ساده می انگارید سخنان این چند نشریه به قول شما فوق معتبر را
خودشان خودشان را باد می کنند و خودشان خودشان را هوا می فرستند و بچه شیعه ها چه انها را تحویل می گیرند

[=arial]چقدر بزرک کرده اند خدایا این بچه شیعه ها این چند عدد انسان غربی را در فکر واندیشه خودشان.

4. آیا اجتماع علمی جهانی مشغول توطئه علیه خداست ؟
دانشگری یک حرفه است مانند کوزه گری . چیز مقدسی نیست و با حقیقت کار ندارد ؛ تنها و تنها یک حرفه است . همان طور که کوزه گری راجب خدا خنثی است ، دانش مدرن نیز اینگونه است . بنابراین دانش مدرن هیچ خصومتی درباره دین و خدا ندارد همان طور که کوزه گری .
اما چرا نظر بعضی از دانشگران مطرح درباره جهان بینی مهم است ؟ همان طور که گفته شد :

تنها نظر دانشگرانی که دانش پیشگان بزرگی در حوزه های فیزیک و زیست و شیمی شده اند برای ما میتواند مهم باشد ، چون آنان طبیعت را بررسی میکنند و در اثر کار بسیار در آن حوزه به شناخت خوبی درباره جهان میرسند .


اما چرا در جوامع غربی اینقدر دانشگر مطرح آتئیست داریم ؟
چون آنان جهان را درک میکنند ، میدانند چگونه کار میکند ولی همانطور که خانوم مارینر گفتند :

نقل قول:
نوشته اصلی توسط مارینر
چنین دانشمندانی نمیتونند قبول کنند که مثلا خدا رفته با یعقوب کشتی کرفته یا اینکه خدا لباس جسم پوشیده و اومده رویه زمین .


یا اینکه ورد مخصوص را خوانده و ناگهان کهکشان ها و ستاره ها و زمین و جانوران رویش ، ناگهانی به وجود آمده اند در حالی که آنان شواهد محکمی برای فرگشت و مه بانگ دارند .

محراب;791483 نوشت:
تحریم علمی از چه چیزی جز عجز و ناتوانی و نخوت و غرور و جهالت و ترس و جبن و نادانی ناشی می شود؟؟؟

3. آیا علم ایران جایگاهی در جهان دارد ؟
متاسفانه نه . اگر کل دانشگاه های ایران ، از شریف گرفته تا دانشگاه فلان شهرستان کوچک تعطیل شوند هیچ خللی در روند دانشگری در جهان به وجود نمی آید . برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به ویدئو بند 1 رجوع کنید .
ما حتی دانشگاه نداریم و دانشگاه شریف که بهترین دانشگاه در حوزه مهندسی ماست ، تنها یک موسسه آموزشیست اما درک این مطلب برای ما ثقیل است چون ما حتی " علم مدرن " را نمیشناسیم و در نتیجه " دانشگاه " را هم نخواهیم شناخت و به جایی که چند تا کتاب در چند اتاق تدریس میشوند میگوییم دانشگاه .
محراب;791483 نوشت:
بعدا فکر می کنید همین صاحبان نشریات بیایند بگویند دانشمندان با خدا در جهان زیاد شده اند؟؟؟
محراب;791483 نوشت:

واقعا شما انتظار دارید این گونه بگویند؟؟؟ واقعااااا چه ساده انگارید شما

جهان غرب همه تلاش خود را به کار بسته است تا خدا را از جهان هستی از بین ببرد
همه تلاشش اش همه اعمالش تایید می کنم همه اعمالش تکرار می کنم همه اعمالش برای نابودی خدا در جهان است
ان وقت شما چه ساده می انگارید سخنان این چند نشریه به قول شما فوق معتبر را
خودشان خودشان را باد می کنند و خودشان خودشان را هوا می فرستند و بچه شیعه ها چه انها را تحویل می گیرند


بزرگوار شما اجتماع علمی را نمیشناسید .
اگر اجتماع علمی جهانی مشغول توطئه علیه فلان دین و فلان کشور و فلان پادشاه و اسیر حب و بغض باشد هیچگاه علم نمیتوانست اینقدر پیشرفت کند .
مزیت اجتماع علمی این است که بی طرفی اش را حفظ کرده و اسیر سیاست و ادیان مختلف و ... نشده . بر خلاف ما که چهره های ماندگار علمی مان را هم دولت ها تعیین میکند برای جامعه علمی ننگ است که دولتی به آن بگوید تو کارت را خوب انجام دادی .
اجتماع علمی کاملا استقلال خود را حفظ کرده و تنها چیز هایی را می پذیرد که اثبات علمی شده باشند و کاری با دین نویسنده و یا اینکه به مذاق فلان سیاستمدار خوش نیاید ندارد .
شما اجتماع جهانی علمی را با غرب خلط میکنید و از آنجایی که ناخودآگاهتون پر از تئوری های توطئه است تصور میکنید اجتماع علمی هم بازیچه دست سیاستمداران است و در پی نیرنگ و فریب .

[=arial]

jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
آیا اینکه زمین گرد است شکننده است ؟ آیا اینکه موجودات بسیار ریزی مثل باکتری وجود دارند شکننده است ؟ آیا ... ؟
پس چرا به هنگام بیماری شدن به پزشکان مدرن با علم شکننده شان مراجعه میکنید ؟

با سلام
خب جوابتان خیلی ساده است
چون علم تا اینجا پیشرفت کرده است و اگر فردا علمی بهتر از این پیدا شود بدان مراجعه می کنیم

در ضمن کدام یک از این مسایلی را که فرمودید دین یا ایات الهی با انها مخالف اند؟؟؟
قرار شد علمی را که ایات قرانی یا دین با ان مخالف اند را بفرمایید نه علمی را که دین با ان مخالف نیست

jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
آفتاب آمد دلیل آفتاب .
بحث من هم این بود که معنای ظاهری قرآن با علم تقابل دارد مگر اینکه تفسیر شود و سخن آیت الله رضوی هم این است که تفسیر کننده باید اهل بیت باشند و لا غیر .

شما متوجه عرض بنده نشدید
همین طظاهری را هم که بحث می کنید ممکن است اشتراک لفظی باشد
و این که مفسر قران باید اهل بیت باشند که از اصول دینی ماست

jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
آیا پیشرفت علم خواهد گفت که زمین گرد نیست ؟
یا زمین به دور خورشید نمی گردد ؟
یا باکتری ها که با چشم دیده شده اند وجود ندارند ؟

عرض کردم مسایلی را که در تضاد با دین نیست را نمی توانید دلیلی برای سخنانتان بیاورید
شما عزیز مدعایتان یک چیز است
مثالهایتان چیز دیگر
خب عزیز دل باید اینها باهم یکی باشند یا نه؟؟؟؟


jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
ابتدا بگویید منظورتان از شیعه کیست ؟
محی الدین ، ملاصدرا ، علامه مجلسی یا آیت الله وحید خراسانی ؟ هر کدام از این افراد جهان بینی خاص خودشان را دارند .
برهان ها هم جای بحث دارد که تاپیک جداگانه ای برای بررسی آنها لازم است .

معارف شیعه خیلی شفاف و واضح است
شیعه پیروان واقعی پیامبر و اهل بیت(ع) هستند
شما در سه مساله توحید و معاد و نبوت بین علمای شیعه چه انهایی که اسم اوردید و چه اسم نیاوردید نمی توانید اختلافی پیدا نمایید

بیان ها و دلایل شاید متفاوت باشد ولی هدف و راه یکی است


jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
. این که کسی در ایران نداند " علم مدرن " چیست ، عیبی ندارد چون ما هنوز تمدن غرب را نشناخته ایم و تا حدی برای عوام طبیعیست چون حتی خواص هم متوجه نیستند .
آیا دانشگران غربی مانند دانشمندان عصر طلایی اسلام به دنبال حقیقت بودند ؟ اگر نه پس این علم مدرن که ارمغانش این تکنولوژی عظیم است ، چیست ؟
برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به : http://simafekr.tv/0fa664idattach.htm

2. آیا نظر شهید احمدی روشن درباره جهان بینی مهم است ؟
مسلما نه . تنها نظر دانشگرانی که دانش پیشگان بزرگی در حوزه های فیزیک و زیست و شیمی شده اند برای ما میتواند مهم باشد ، چون آنان طبیعت را بررسی میکنند و در اثر کار بسیار در آن حوزه به شناخت خوبی درباره جهان میرسند .
نظر مهندسان و ... که هدف رشتشان شناخت جهان نیست نمیتواند برای ما مهم باشد .
برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به : http://binesheno.com/Files/maghalat....l=4&subid=2588



متوجه این بخش از مطالبتان نشدم
توضیح بیشتر میدهید در جواب کدام بخش ار عرایض بنده بود؟؟؟؟

[=arial]

jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
جدا چرا باید نظر ابن سینا که عناصر سازنده جهان را 4 عنصر : آب ، خاک ، هوا و آتش میدانست و گمان میکرد بدن انسان از 4 عنصر : صفرا ، سودا ، بلغم و خون درست شده و استدلالات او برای اثبات وجود خدا برای ما مهم باشد ؟
یعنی گسترش علوم تجربی نباید روی استدلالات ما تاثیر بگذارد ؟

با سلام
نمی دانم منظور ازمهم بودن ونبودن چیست؟؟؟
به نظرم مطالب خیلی دار خلط می شود
شما چه فرمودین و بنده چه نوشتم و حالا چه می گویید؟؟؟؟:Gig:به مطالب قبلی مراجعه نمایید خواهشااااا
توضیح می فرمایید منظورتان چیست؟؟؟

jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
در شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام عضو شدن دلیل بر چیزی نیست اما اگر بعد عضو شدن صفحه ناباوران را " دنبال / فالو " کردین به احتمال 99% خدا ناباورید .

این هم نظر شخصی شماست؟؟؟
بنده که چنین نظری ندارم و حتما خیلی ها چنین نظری ندارند

jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
بزرگوار شما اجتماع علمی را نمیشناسید .

ما که هیچ گاه ادعای نداشتیم و اگر هم جهلی داریم درصدد تبدیل ان به علم هستیم ولااقل علم ما این است که در مورد علم دیگران قضاوت نمی کنیم


jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
اگر اجتماع علمی جهانی مشغول توطئه علیه فلان دین و فلان کشور و فلان پادشاه و اسیر حب و بغض باشد هیچگاه علم نمیتوانست اینقدر پیشرفت کند .

چرا نمی کرد؟؟؟
برای این ادعای تان چه دلیلی دارید؟؟؟؟
چه استدلال و استباطی پشت سر این قضیه است که اگر عده ای با حب و بغض کار بکند پیشرفت نمی کنند؟؟؟؟
فکر نمی کنید همین جملات خودش از حب و شیفتگی بیش از حد به تکنولوژی غرب گفته می شود ؟؟؟

jostojoogarhaqiqat;792847 نوشت:
مزیت اجتماع علمی این است که بی طرفی اش را حفظ کرده و اسیر سیاست و ادیان مختلف و ... نشده .

این جملات بیشتر شبیه طنز است و جک سال تا واقعیت علمی

اجتماع علمی مزیت اش در تحریم است؟؟؟
اجتماع علمی مزیت اش در بدبخت کردن اقوام و ملل است؟؟؟
اجتماع علمی این است که دانشمندان کشور دیگر را به صرف پیشرفت ترور می کنند؟؟؟
اجتماع علمی این است که به زور اسلحه و بمب اتم حکومت می کنند؟؟
و.........
چقدر تهوع اور است این اجتماع علمی که از ان دم می زنید؟؟؟؟
چقدر احوال به هم زن است این اجتماع علمی که دو اتشه طرفداش هستید؟؟؟

اجتماع علمی که دانشمندانش را به یغمنا می برند و داشنمد حق ندارد علم خودش را ازادانه در اختیار اقوام و ملل قرار بدهد
اجتماع علمی که انها تعیین می کنند در چه زمینه باید تحقیق بکنید و در چه زمینه ای نباید تحقیق بکنید؟؟؟
هلوکاست و تمدن اسلامی و کاشفان قاره امریکا و .......خیلی از مسایل دیکر که باب میل اربابان اجتماعی علمی نیست می شود از علوم تحریمی که کسی حق ندارد در مورد انها تحقیق نماید ولی علوم سکولار و اومانیستی و علومی که درصدد هرچه بدبخت کردن بشریت است و گمراه کردن ان و انحراف تاریخ گذشته است می شود اجتماع علمی
عجب اجتماعی ساخته اند برای خود و عجب طرفدارانی دارد

در عجب ام از این اجتماع علمی که علم هم یدک می کشد

محراب;792971 نوشت:
در ضمن کدام یک از این مسایلی را که فرمودید دین یا ایات الهی با انها مخالف اند؟؟؟
قرار شد علمی را که ایات قرانی یا دین با ان مخالف اند را بفرمایید نه علمی را که دین با ان مخالف نیست

[=Traditional Arabic]وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ
مرحوم علامه طباطبایی در مورد این آیه می فرماید منظور از سما، آسمان دنیا نیست و منظور از مصابیح علمای دین هستند .
این تفسیر ایشان به دلیل تناقض فاحش این آیه با واقعیت است .

محراب;792971 نوشت:
شما در سه مساله توحید و معاد و نبوت بین علمای شیعه چه انهایی که اسم اوردید و چه اسم نیاوردید نمی توانید اختلافی پیدا نمایید

بیان ها و دلایل شاید متفاوت باشد ولی هدف و راه یکی است


اتفاقا تمام اختلافات در همان سه مساله است که شما فرمودید .
گروهی که معتقدند خداوند علت العلل است و در نهایت سر از وحدت وجود در می آورند آیا توحیدشان با علامه مجلسی و آیت الله سیستانی یکیست ؟ اینان سخنان آنان را کفر صریح میدانند .
چرا ملاصادق اردستانی توسط علامه مجلسی تبعید شد ؟ مگر هر دو شیعه نبودند ؟
محراب;792971 نوشت:
متوجه این بخش از مطالبتان نشدم
توضیح بیشتر میدهید در جواب کدام بخش ار عرایض بنده بود؟؟؟؟

پرسیده بودین که بسیاری از دانشمندان ایرانی خداپرستند ، گفتم که نظر مهندسان و ... که کارشان شناخت جهان نیست برای ما مهم نیست و از دانشگران مطرح ایرانی عده ای که به نظر خدا پرست بیایند کم است .
ولی اگر قبول نکنید مهم نیست اما در بین دانش پیشگان مطرح جهانی این موضوع کاملا مشخص است .

محراب;792974 نوشت:
نمی دانم منظور ازمهم بودن ونبودن چیست؟؟؟
به نظرم مطالب خیلی دار خلط می شود
شما چه فرمودین و بنده چه نوشتم و حالا چه می گویید؟؟؟؟به مطالب قبلی مراجعه نمایید خواهشااااا
توضیح می فرمایید منظورتان چیست؟؟؟

بنده که فرمایشات شما را نقل قول میکنم و بعد جواب میدهم ، مشکل چیست ؟
فرموده بودین ابن سیناها و خواجه نصیرالدین ها و بیرونی ها در تمدن اسلامی خدا پرست بودند ، گفتم که نظر کسانی که اطلاعاتشان نسبت به ما خیلی قلیل است و با روش های علمی امروز کار نمیکردند و با اصول دانش فعلی آشنا نبودند، نمیتواند برای ما بسیار مهم باشد . البته به نظر می آید برای حوزه های علمیه چنین نیست .
محراب;792974 نوشت:
در شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام عضو شدن دلیل بر چیزی نیست اما اگر بعد عضو شدن صفحه ناباوران را " دنبال / فالو " کردین به احتمال 99% خدا ناباورید .

این هم نظر شخصی شماست؟؟؟
بنده که چنین نظری ندارم و حتما خیلی ها چنین نظری ندارند


از کاربران خداپرست همین سایت بپرسین که آیا صفحات آتئیست ها را دنبال میکنند ؟

محراب;792974 نوشت:
اجتماع علمی مزیت اش در تحریم است؟؟؟

محراب;792974 نوشت:
اجتماع علمی که دانشمندانش را به یغمنا می برند و داشنمد حق ندارد علم خودش را ازادانه در اختیار اقوام و ملل قرار بدهد

عرض شد که ما اصلا دانشگاه به معنای جهانی نداریم .
دوما اگر تمام دانشگاه های ایران تعطیل شوند خللی که به دانش وارد میشود آنقدر ناچیز است که می شود صفر حساب کرد کما اینکه شد و علم جهان از این موضوع ضربه ندید .
سوما شما هیچگاه تحریم نشده اید چون به یمن اینترنت تمام مجلات و مقالات علمی در دسترس شماست . یعنی 100 % دانش جهانی .
آنچه که شما از داشتنش محروم شدید تکنولوژی است نه دانش و این به دلیل سیاستمداران غربیست نه دانشمندان و اجتماع علمی .

محراب;792974 نوشت:
اجتماع علمی مزیت اش در بدبخت کردن اقوام و ملل است؟؟؟
اجتماع علمی این است که دانشمندان کشور دیگر را به صرف پیشرفت ترور می کنند؟؟؟
اجتماع علمی این است که به زور اسلحه و بمب اتم حکومت می کنند؟؟
و.........

اجتماع علمی چیست ؟
مثلا فرض کنید شما آزمایشی کردید و تمام پارامتر های لازم برای آزمایش های علوم تجربی را در آن رعایت کردید و به این نتیجه رسیدید که جاذبه نیوتن وجود ندارد .
شما طبق اصول علمی رفتار کرده اید و نتایجی که گرفتید برای نقض جاذبه کافیست اما نیست چون باید اجتماع علمی آن ر ا تایید کند .
اجتماع علمی فرد خاصی نیست بلکه شامل تمامی دانشمندان میشود ، در این مثال باید هر دانشمندی در هر نقطه از جهان اگر آزمایش شما را تکرار کند ، نتایجی مثل شما بگیرد تا دانشمندان دیگر حرف شما را تایید کند .
با اعلام شما در مورد رد شدن قانون نیوتون دانشمندان آزمایش هایی مشابه آزمایشات شما را انجام میدهند سپس نتایج خود را به مجلات معتبر میفرستند و دیگر دانشمندان با خواندن نتایج آنان به بررسی درباره فرضیه شما می پردازند و بین آنها گفت و گویی شکل می گیرد . در نهایت اگر شما توانستید دیگر دانش پیشگان را قانع کنید نظریه شما مورد قبول " اجتماع علمی " که همان دیگر دانشگران هستند ، میشود و اگر نتوانستید رد .

محراب;792974 نوشت:
چقدر تهوع اور است این اجتماع علمی که از ان دم می زنید؟؟؟؟
چقدر احوال به هم زن است این اجتماع علمی که دو اتشه طرفداش هستید؟؟؟

شما اجتماع علمی را با سیاست مداران غربی خلط کرده اید و نتایج غلطی از اشتباه گرفتن این دو موضوع گرفته اید .

محراب;792974 نوشت:
اجتماع علمی که دانشمندانش را به یغمنا می برند و داشنمد حق ندارد علم خودش را ازادانه در اختیار اقوام و ملل قرار بدهد
اجتماع علمی که انها تعیین می کنند در چه زمینه باید تحقیق بکنید و در چه زمینه ای نباید تحقیق بکنید؟؟؟
هلوکاست و تمدن اسلامی و کاشفان قاره امریکا و .......خیلی از مسایل دیکر که باب میل اربابان اجتماعی علمی نیست می شود از علوم تحریمی که کسی حق ندارد در مورد انها تحقیق نماید ولی علوم سکولار و اومانیستی و علومی که درصدد هرچه بدبخت کردن بشریت است و گمراه کردن ان و انحراف تاریخ گذشته است می شود اجتماع علمی
عجب اجتماعی ساخته اند برای خود و عجب طرفدارانی دارد

در عجب ام از این اجتماع علمی که علم هم یدک می کشد


عرض شد که 100% علم جهانی در اختیار شماست .
در ثانی موضوع بحث ما در مورد علوم تجربی / science بود و هولوکاست و کاشف قاره آمریکا و اومانیزم ربطی به آن ندارد .
موضوع قفل شده است