جمع بندی بررسی حدیث: گردن زدن به خاطر دشنام به پیامبر

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی حدیث: گردن زدن به خاطر دشنام به پیامبر

محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که مردی از قبیله هُذیل، به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله دشنام می گفت. خبر به پیامبر رسید. حضرت فرمودند: چه کسی او را کفایت می کند؟ دو نفر از انصار اعلان آمادگی کردند و به ناحیه «عربه» در نزدیکی مدینه رفتند. آنان مرد دشنام دهنده را یافتند و گردن زدند و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند. محمد بن مسلم می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: اگر الان هم کسی سبّ پیامبر صلی الله علیه و آله کند، باید کشته شود؟ امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر بر خودت نمی ترسی، او را بکش.محمد بن یعقوب الکلینی، الفروع من الکافی، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362، ج 7، ص 267 / محمدحسن نجفی، همان، ج 41، ص 433 43430 پلاس وانhttp://lib.eshia.ir/11026/7/267 - شماره 33---لطفا در این باره توضیح بدید.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محسن

n0o0b_sina;789984 نوشت:
محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که مردی از قبیله هُذیل، به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله دشنام می گفت. خبر به پیامبر رسید. حضرت فرمودند: چه کسی او را کفایت می کند؟ دو نفر از انصار اعلان آمادگی کردند و به ناحیه «عربه» در نزدیکی مدینه رفتند. آنان مرد دشنام دهنده را یافتند و گردن زدند و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند. محمد بن مسلم می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: اگر الان هم کسی سبّ پیامبر صلی الله علیه و آله کند، باید کشته شود؟ امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر بر خودت نمی ترسی، او را بکش.محمد بن یعقوب الکلینی، الفروع من الکافی، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362، ج 7، ص 267 / محمدحسن نجفی، همان، ج 41، ص 433 43430 پلاس وانhttp://lib.eshia.ir/11026/7/267 - شماره 33---لطفا در این باره توضیح بدید.

بسم الله الرحمن الرحیم



با سلام و طلب توفیق الهی برای شما پرسشگر محترم



در ابتدای پاسخ لازم است این مسئله را بیان کنیم که میان شخص و شخصیت افراد فرق است و گاهی این شخصیت افراد است که مورد توجه قرار می گیرد شخصیتی که حتی خود اشخاص نسبت به حفظ آن با دیگران فرقی ندارند و آن شخصیت، امانتی است که خدای متعال به ودیعت نزدشان قرارد داده است.



جامعه ای که حاکم دارد، مرجع تقلیدی که زعامت دینی مردم بر عهده اش قرار دارد، پادشاهی که سلطنت کشور را به او داده اند،اداره ای که ریاستش را به فردی سپرده اند وحتی کد خدای یک روستا از عناوین حقوقی و شخصیتی اند.



باید دانست شخص این افراد مورد توجه نیست، بلکه شخصیت آن ها مورد توجه است و می بینیم مثلا وقتی دوره ریاست جمهوری یک فرد به پایان می رسد،آن هیبت و ریاستش نیز به پایان می رسد و بعد از گذشت زمانی کوتاه مردم یادشان می رود که او تا چندی پیش چه کسی بوده است. بنا بر این چنین مدیریت ها،ریاست ها، زعامت ها و... اگر الهی باشد، مثل پیامبران،امامان، علما و مراجع، موجب مصونیت شرعی و قانونی و اگر قرار دادی باشد مثل مدیریت کشور،استان،شهر،روستا و.. موجب مصونیت حقوقی و اجتماعی می شود. این مصونیت یعنی این که آن شخص دیگر مال خودش نیست بلکه یا نماینده اسلام، جامعه و مردم است.



به همین دلیل هر کسی متناسب با شخصیت حقوقی خودش اگر مورد بی احترامی قرار بگیرد با او رفتار خواهد شد که این مسایل در کتاب های حقوقی آمده است.



بنا بر این، کسانی که به افراد نشان دار دشنام می دهند، باید بدانند که در اصل به شخصیت حقوقی آن ها توهین کرده اند. شخصیتی که قانون برایش ارزش و حریم قایل شده است.



و اما چه شخصیت هایی بالاتر از پیامبران الهی که خدای متعال به ایشان مقام رسالت را اهدا کرده است. مقامی الهی که بالاترین مقام معنوی است که به امر خدا به تعدادی از انسان های برگزیده اهدا شده است تا بتوانند عهده دار دین و اخلاق انسان ها شوند. و اگر کسی به این برگزیدگان توهین کند در اصل به خودش توهین نکرده است، بلکه به شخصیت حقوقی و آیین و رسالت آن شخص توهین کرده است و اگر چنین چیزی ترویج شود، هیچ دین و آیینی باقی نخواهد ماند و جامعه روی سعادت را به خود نخواهد دید.



و اما در باره روایتی که بیان کرده اید این توضیح لازم است بیان شود کسی که به پیامبر توهین می کند همان طور که توضیح داده شد، به شخص حضرت توهین نکرده است، بلکه به شخصیت پیامبر توهین کرده است.



این توهین به شخص نیست بلکه توهین به مقام پیامبری است. یعنی کسی که به پیامبر توهین می کند اگر چه به ظاهر به شخص حضرت توهین کرده است اما در واقع به پیامبر خدا یعنی پیام آور وحی و دین و رسالت توهین کرده است و هر گونه تضیعف پیامبر، تضیعف مقام پیامبری و منحرف کردن مسیر هدایت است.



هر پیامبری وقتی به مقام رسالت و ابلاغ وحی می رسد، او دیگر حتی برای خودش هم نیست به این معنی که نمی تواند برای خودش تصمیم بگیرد.او نماینده وحی و ابلاغ کننده و مفسر مسایل دین است.



در نتیجه باید میان توهین به شخص و توهین به شخصیت اختلاف فرق قایل شویم. یعنی ممکن است توهین به شخص قابل گذشت باشد اما توهین به شخصیت هایی که متولی امر و هدایت و حکومت اند توهین به دین و آیین است و خط هدایت است.توهین به امانت الهی است که هم شخص پیامبر باید حافظ آن باشد و هم به دیگران اجازه توهین و تخریب ندهد.اگر پیامبر از منزلت بیفتد چه کسی می تواند به جای او بر منصب هدایت مردم بنشیند.



با این توضیحات معلوم شد که توهین کنند گان به پیامبر و امام اگرعامدانه اقدام به این کار بکنند،مستحق مجازات خواهند شد.



با این حال اگر به روایت دقت کنیم،این گونه شروع می شود:" إن رجلا من هذيل‏ كان‏ يسب‏ رسول الله"



جمله"کان یسب النبی" ماضی استمراری است. یعنی شخص دشنام دهنده به این کارش ادامه می داد. گویا شغلش شده بود و قرار نبود توبه کند و دست از کار زشتش بر دارد.پس برای پرهیز از تاثیر سوء رفتاری آن فرد، چاره ای جز اجرای حکم الهی نبود حکمی که از خود پیامبر نبود و گرنه شاید حضرت به دلیل دل سوزی فوق العاده اش واسطه حفظ جان او می شد.اما خدای متعال این مجازات را تعیین کرده بود. پس لازم بود که یاران پیامبر او را به سزای عمل زشتش برسانند.



و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته .



با تشکر از کارشناس محترم
من پاسخ این سوال رو مدتی پیش به صورت عملی و به عینه گرفتم!
متاسفانه سایت یکم دیر موضوعات رو تایید میکنه.
بازم ممنون

محسن;791500 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم



با سلام و طلب توفیق الهی برای شما پرسشگر محترم



در ابتدای پاسخ لازم .



و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته .



چند سوال دارم
1 - طبق اصول مگر نباید حاکم شرع دستور به قتل دهد؟ در حالی که حاکم شرع پیامبر اسلام بوده اما اون دو نفر سرخود طرف رو کشتند و بعد از پیامبر اسلام استفتا کرده اند
2 - جواب امام باقر برای امروز هم قابل اجراست؟فرض کنین یکی مستمرا فحش میده به پیامبر اسلام ، اگر برخودمون نمیترسیم باید بکشیمش؟
3 - الان خیلیا شناسنامه ای مسلمونن یا حتی مسلمان نیستن ولی به پیامبر عحش میدن از روی آگاهی هم میدن مستمر هم هست باید با دستور حاکم شرع بکشیمشون؟

muiacir;791515 نوشت:
چند سوال دارم
1 - طبق اصول مگر نباید حاکم شرع دستور به قتل دهد؟ در حالی که حاکم شرع پیامبر اسلام بوده اما اون دو نفر سرخود طرف رو کشتند و بعد از پیامبر اسلام استفتا کرده اند
2 - جواب امام باقر برای امروز هم قابل اجراست؟فرض کنین یکی مستمرا فحش میده به پیامبر اسلام ، اگر برخودمون نمیترسیم باید بکشیمش؟
3 - الان خیلیا شناسنامه ای مسلمونن یا حتی مسلمان نیستن ولی به پیامبر عحش میدن از روی آگاهی هم میدن مستمر هم هست باید با دستور حاکم شرع بکشیمشون؟

بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ پرسش اول:
اگر به روایت دقت کرده باشید آن ها از پیامبر اجازه گرفتند و بعد به قتل آن شخص اقدام کردند.
پاسخ پرسش دوم: امروزه باید شرایط رو دید و بعد موضوع رو از مسیر محاکم قضایی پی گیری کرد. بسیاری از افراد ممکن است از روی عمد دشنام ندهند. یا اگر هم دشنام می دهند از حکم شرعی آن بی خبرند. یا در حالت عصبانیت بسیار که هیچ کنترلی ندارند دشنام می دهند. یا کسی مجبورشان می کند که فحش دهند. یا وضع بد اقتصادی به حدی فاجعه بار می شود که شخص نا خود آگاه زبان به دشنام حتی نسبت به خدای متعال می گشاید و...به هر حال هر گونه اقدام شخصی خصوصا در زمان حاضر امری غیر قابل قبول است و ممکن است مجازات هم داشته باشد.زیرا ثبوت حد شرعی به سادگی نیست و باید در دادگاه ثابت شود.

پاسخ پرسش سوم :اون افراد ابتدا باید امر به معروف شوند و اگر بر کار زشت شان اصرار دارند و آن را علنی انجام می دهند، باید به دادگاه معرفی شوند تا محاکم قضایی در باره آن ها تصمیم بگیرد.

تکرار می شود شرایط زمان و مکان در انجام حکم یا عدم آن نقش دارد و نمی توان به طور خود سرانه کاری انجام داد. اگر چه اقدام کننده ممکن است نزد خدا ماجور باشد، اما نزد قانون و برای جلوگیری ازهرج و مرج محکوم خواهد شد.

حد شرعی به سادگی قابل اثبات نیست و علاوه اشخاص مجاز به اقدام نیستند.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

بسم الله الرحمن الرحیم
جمع بندی :
پرسش اول:
بررسی حدیث گردن زدن به خاطر دشنام به پیامبر
محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که مردی از قبیله هُذیل، به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله دشنام می گفت. خبر به پیامبر رسید. حضرت فرمودند: چه کسی او را کفایت می کند؟ دو نفر از انصار اعلان آمادگی کردند و به ناحیه «عربه» در نزدیکی مدینه رفتند. آنان مرد دشنام دهنده را یافتند و گردن زدند و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند. محمد بن مسلم می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: اگر الان هم کسی سبّ پیامبر صلی الله علیه و آله کند، باید کشته شود؟ امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر بر خودت نمی ترسی، او را بکش.محمد بن یعقوب الکلینی، الفروع من الکافی، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362، ج 7، ص 267 / محمدحسن نجفی، همان، ج 41، ص 433 43430 لطفا در این باره توضیح بدید.
پاسخ:
با سلام و طلب توفیق الهی برای شما و دیگر کاربران گرامی
در ابتدای پاسخ لازم است این مسئله را بیان کنیم میان شخص و شخصیت افراد تفاوت وجو دارد و مهم تر از شخص، شخصیت فرد است که به او بها می دهد و نسبت به او جایگاه حقوقی می سازد.جایگاهی که خود شخص نسبت به حفظ آن بیشتر از دیگران مسئولیت پیدا می کند.
جامعه ای که حاکم دارد، مرجع تقلیدی که زعامت دینی مردم بر عهده اش قرار دارد، پادشاهی که سلطنت کشور را به او داده اند،اداره ای که ریاستش را به فردی سپرده اند وحتی کد خدای یک روستا دارای شخصیت حقوقی اند که باید آن را حفظ و دیگران نیز به آن احترام کنند.
در این میان افرادی که سکان هدایت جامعه و مردم را بر عهده شان است، علاوه بر آن که شخصیت حقیقی و مورد احترام دارند، شخصیت حقوقی آن ها از منزلت و حریم ویژه ای بر خور دار است شخصیتی که می بایست از هر گونه تعدی و بی احترامی مصون بماند.
در جامعه دینی، پیامبران هم خود والاترین انسان ها هستند و هم نسبت به سایر مردم شخصیت حقوقی ویژه ای دارند و حتی می توان گفت قیاس مردم عادی با آنان مردود است.
بنا بر این، اگر کسی به آنان توهین کند، در اصل به خودشان توهین نکرده ،بلکه به شخصیت حقوقی و آیین و رسالت شان توهین کرده است.پس هر گونه مسامحه ای در این باره جایز نیست و اگر قبح این مسئله شکسته شود، دین و آیینی باقی نخواهد ماند و جامعه روی سعادت را به خود نخواهد دید.
و اما در باره روایتی که بیان شد،این توهین به شخص مطرح نیست که پیامبر از حق شخصی خودش بگذرد،بلکه توهین به مقام پیامبری است. و هر گونه تضیعف پیامبر،توهین به رسالت و منحرف کردن مسیر هدایت است.
با این توضیحات معلوم شد که توهین کنندگان به پیامبر و امام اگر عامدانه اقدام به این کار بکنند،مستحق مجازات خواهند شد.
ضمنا اگر دقت کنیم در روایت این جمله وجود دارد:" إن رجلا من هذيل‏ كان‏ يسب‏ رسول الله"
جمله"کان یسب رسول الله"ماضی استمراری است. یعنی شخص دشنام دهنده به این کارش ادامه می داد. گویا شغلش شده و قرار نبود دست از کار زشتش بر دارد.پس برای پرهیز از تاثیر سوء رفتاری آن فرد، چاره ای جز اجرای حکم الهی نبود حکمی که از خود پیامبر نبود و گرنه شاید حضرت به دلیل دل سوزی فوق العاده اش واسطه حفظ جان او می شد.اما خدای متعال این مجازات را تعیین کرده بود. پس لازم بود که یاران پیامبر او را به سزای عمل زشتش برسانند.
پرسش دوم :
طبق اصول مگر نباید حاکم شرع دستور به قتل دهد؟ در حالی که حاکم شرع پیامبر اسلام بوده اما اون دو نفر سرخود طرف رو کشتند و بعد از پیامبر اسلام استفتا کرده اند
پاسخ :اگر به روایت دقت کنیم آن ها از پیامبر اجازه گرفتند و بعد به قتل آن شخص اقدام کردند.
پرسش سوم:
آیا جواب امام باقر برای امروز هم قابل اجراست؟فرض کنین یکی مستمرا فحش میده به پیامبر اسلام ، اگر برخودمون نمیترسیم باید بکشیمش؟
پاسخ:
امروزه باید شرایط رو دید و بعد موضوع رو از مسیر محاکم قضایی پی گیری کرد. بسیاری از افراد از روی عمد دشنام نمی دهند بلکه کنترل خود را از دست می دهند....بنا بر این، هر گونه اقدام شخصی به عنوان وظیفه شرعی خصوصا در زمان حاضر،امری غیر قابل قبول بوده و ممکن است مجازات هم داشته باشد.چون اثبات حد شرعی بر عهده دادگاه صالحه است نه تشخیص افراد!
پرسش چهارم:
الان خیلی از افراد شناسنامه ای مسلمونن یا حتی مسلمان نیستن ولی به پیامبر فحش میدن از روی آگاهی هم میدن مستمر هم هست باید با دستور حاکم شرع بکشیمشون؟
پاسخ:
اون افراد ابتدا باید امر به معروف شوند و اگر بر کار زشت شان اصرار دارند و آن را علنی انجام می دهند، باید به دادگاه معرفی شوند تا محاکم قضایی در باره آن ها تصمیم بگیرد.
تکرار می شود شرایط زمان و مکان در انجام حکم یا عدم آن نقش دارد و نمی توان خود سرانه کاری انجام داد. اگر چه اقدام کننده ممکن است نزد خدا ماجور باشد، اما نزد قانون و برای جلوگیری ازهرج و مرج محکوم خواهد شد.علاوه،همان طور که اشاره شد، حد شرعی به سادگی قابل اثبات نیست واشخاص مجاز به اقدام نمی باشند.!
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اللهم صل علی محمد و آل محمد.

موضوع قفل شده است