مذهب ابن هشام چه بود؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مذهب ابن هشام چه بود؟

با سلام
می خواستم بدونم ابن هشام کسی که سیره النبی را نوشت چه مذهبی داشت؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد ممسوس

اِبْنِ هِشام، ابومحمد عبدالملک بن هشام بن ایوب حِمَیری (د ۲۱۳ یا ۲۱۸ق/ ۸۲۸ یا ۸۳۳م)، محدث، مورخ، ادیب، نسب‌شناس و تدوین کنندۀ مشهور‌ترین کتاب دربارۀ سیرۀ پیامبر است. در مورد نسب او اختلاف است برخی او را به حمیریان یمن، ذهلی تیره ای از کنده، و برخی به معافری و سدوسی منتسب میکنند.[1] وی در مصر به دنیا آمد در بصره رشد کرد[2] و در اواخر عمر در مصر میزیست. وی از علمای بزرگ مورد وثوق اهل سنت است.[3]
عمده شهرت ابن هشام، تالیف کتاب سیرة النبویه است تا جایی که ابن خلّکان در شرح حال وی می‌نویسد: «ابن هشام همان کسی است که سیرۀ رسول الله را از مغازی واقدی و سیره ابن اسحاق جمع‌آوری نموده و آنها را تهذیب و تلخیص کرده است و این همان سیره‌ای است که در دسترس مردم قرار دارد و به سیرۀ ابن هشام معروف است.[4]


[/HR][1] . ذهبی تاریخ الاسلام، ج 15 ص 282

[2] . زرکلی ، الاعلام، ج 4 ص 166

[3] . ذهبی همان

[4] . ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج 3 ص 177


السیرة النبویة در واقع همان "سیره ابن اسحاق" است که ابن هشام به روایت زیاد بن عبد الملک بکّایی عامری کوفی (م ۱۸۳ق) نقل و آن‌را اصلاح، تهذیب و تلخیص کرده است.[1]
محمد بن اسحاق مطلّبی (۵۸– ۱۵۰ق) اولین کسی است که سیره و مغازی پیامبر اسلام(ص) را با روشی جدید و نظمی منطقی جمع‌آوری و تدوین نمود.
سیره ابن اسحاق مشتمل بر روایت‌های تاریخی از زمان حضرت آدم تا پایان زندگی پیامبر اسلام است؛[2] وی اخبار و حوادث دوران مکه و مدینه و احوال پیامبر(ص) و بخشی از ماجراهای مربوط به عصر جاهلی را که در کتاب‌ها و مجموعه‌های پراکنده گوناگون یافته بود در سیره خود جمع‌آوری نموده و به منصور خلیفه عباسی تقدیم کرد.[3]


[/HR][1] . یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی ج 1 ص 20

[2] . جعفریان، تاریخ اسلام، ص 56

[3] . ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج 4 ص 277


گفته شده که ابن هشام مواردی که در «سیره ابن اسحاق» منطبق با گرایش شیعی بوده را حذف کرده است، مانند: روایت انذار عشیره که بر مبنای آن، پیامبر (ص) حضرت علی(ع) را به عنوان برادر و وصی و جانشین خود معرفی کرده است؛ در حالیکه، این روایت را طبری از طریق ابن اسحاق نقل کرده ولی اثری از این حدیث در سیره ابن هشام نیست.[1] برخی نیز این ادعا را رد کرده و به مواردی استناد کرده‌اند که ابن هشام از ابن اسحاق درباره امام علی(ع) نقل کرده[2] و هم مواردی که خود ابن هشام مستقلاً در مناقب علی (ع) آورده است.[3]



[/HR][1] . جعفریان تاریخ اسلام، ص 58

[2] . سیره ابن هشام ج 1 ص 245-505

[3] همان ج 1 ص 87؛ ج 2 ص 151، 519-520



ابن هشام این مطالب را از سیره ابن اسحاق حذف کرده است:

تاریخ انبیاء از حضرت آدم(ع) تا ابراهیم(ع)

تاریخ فرزندان اسماعیل (ع) که در سلسلۀ نسب‌های پیامبر اکرم(ص) نبوده‌اند.

اخباری را که مورد پسند بعضی از مردم نبود.

اشعاری که از نظر وی ثابت نشده است تا جایی که ادعا شده اشعار موجود در سیره ابن هشام یک پنجم آن چیزی است که در نسخه ابن اسحاق وجود داشته است.[1]
علاوه بر این تغییرات،ابن هشام روایت‌هایی را که برایش ثابت شده، به کتاب اضافه کرده [2]در عین حال مطالبی که ابن هشام در سیره ابن اسحاق افزوده است، با نام خودش مشخص شده و از مطالب متن اصلی قابل تشخیص است.[3] به دلیل این دگرگونی‌های جدید و تهذیب و اصطلاحات، این سیره به «سیرۀ ابن هشام» معروف گردیده و تقریبا نام ابن اسحاق در ذکر این سیره یاد نمی‌شود.

بنابر این وی از اهل سنت است و مذهب تسنن را دارد.


[/HR][1] . جعفریان، تاریخ اسلام، ص 61

[2] . ذهبی، تاریخ الاسلام، ج 15 ص 281

[3] . جعفریان ص 58


ممسوس;791130 نوشت:
مذهب هشام

هشام مانند پدر خويش متشيع شناخته مى‏شد.وى محضر امام جعفر صادق را درك كرده و از آن حضرت كسب فيض و دانش نموده و ظاهرا صاحب سر و از نزديكان و مقربان امام بشمار مى‏رفته است.

تقى الدين حسن،پسر على،پسر داود حلى،در كتاب الرجال از قول هشام مى‏نويسد كه او گفت:«بيمار شدم و در اثر بيمارى هر چه مى‏دانستم فراموشم شد.نزد جعفر بن محمد رفتم و نزد حضرتش بنشستم و آن حضرت دانش را در كاسه‏اى به من نوشانيد و علمم باز آمد و فراموشى و نسيان از ميان رفت»

منابع رجالی شیعی از وی به نیکی یاد کرده و او را از شیعیان و دارای آثار و تالیفات فراوان معرفی نموده است. همچنین وی مورد عنایت امام صادق قرار گرفته است.
(رجال نجاشی ص 435؛ رجال ابن داود ص 369؛ رجال علامه حلی ص 179)

سمعانى در انساب و ابن اثير در تهذيب الأنساب او را متمايل به تشيع مى‏دانند.ابى فلاح عبد الحى پسر عماد حنبلى در شذرات الذهب بنقل صاحب العبر او را به رفض و غلو در تشيع متهم ساخته است،و از اينرو وى را متروك الحديث مى‏خواند.اصولا متقدمين«اهل حديث»-چنانكه باز نموده شد-غالب اصحاب مغازى و اخباريون و ارباب سير را شيعه مى‏دانستند و بر اين حكم بار است قول شاذكانى درباره محمد پسر اسحاق پسر يسار كه او را شيعه و قدرى خوانده است. و نيز بر همين گفته بار است قول احمد پسر يونس كه گفته است: اصحاب مغازى همه شيعه‏اند،مانند پسر اسحاق،و ابى معشر،و يحيى پسر سعيد اموى و غير ايشان،و همچنين اصحاب تفسير،مانند سدى، و كلبى و غير آن دو.

سلام علیکم

به نظر شما مطالبی که در سیره ابن هشام آمده با مذهب تشیع سازگار است؟ یعنی مطالبی وجود دارد که ما را نسبت به مذهب تشیع داشتن او، مورد تردید قرار دهد؟

سلام.برام سوالی پیش آمد....
اگر ایشان شیعه بودند و محضر امام صادق که عالم به کل امورات بودند می رفتند، پس به نظرم آثارش باید بسیار غنی و خالی از اشکال باشد.چطور کسی شیعه باشد و از نعمت وجود امام صادق که هیچ سوالی را بی جواب نمی گذارد بهره مند باشد ولی آثارش دارای اشکالاتی باشد؟پس به نظرم آثار این مرد بزرگ باید بسیار ارزشمند و غنی و خالی از اشکالات و خطاها باشد.آیا اینطور است؟

و طاها;792472 نوشت:
به نظر شما مطالبی که در سیره ابن هشام آمده با مذهب تشیع سازگار است؟ یعنی مطالبی وجود دارد که ما را نسبت به مذهب تشیع داشتن او، مورد تردید قرار دهد؟

با سلام و تبریک عید
چه مطالبی؟

ممسوس;792981 نوشت:
با سلام و تبریک عید
چه مطالبی؟

سلام و عرض ادب
عیدتان مبارک

کلا عرض کردم
از نظر شما مطالب این سیره خصوصا بخش هایی که توسط خداناباوران یا وهابیت و کلا غیرشیعیان مورد بهره برداری قرار میگیرد ، با مذهب شیعه داشتن و ... او سازگار است؟

مطلب خاصی در ذهنم نیست. اگر به مطلبی برخوردم یا وقت شد ، در اینجا یا موضوع دیگری مطرح میکنم.

و طاها;792986 نوشت:
کلا عرض کردم
از نظر شما مطالب این سیره خصوصا بخش هایی که توسط خداناباوران یا وهابیت و کلا غیرشیعیان مورد بهره برداری قرار میگیرد ، با مذهب شیعه داشتن و ... او سازگار است؟

مطلب خاصی در ذهنم نیست. اگر به مطلبی برخوردم یا وقت شد ، در اینجا یا موضوع دیگری مطرح میکنم.

با سلام
در مورد مذهب ابن هشام چنین مطالبی وجود دارد حال اگر مطالبی که شما بیان میکنید مشخص شود بهتر میتوان نتیجه گیری نمود.

ممسوس;794262 نوشت:
با سلام
در مورد مذهب ابن هشام چنین مطالبی وجود دارد حال اگر مطالبی که شما بیان میکنید مشخص شود بهتر میتوان نتیجه گیری نمود.

سلام
ظاهرا شما مطلبی در ذهنتان نیست و ندیده اید که با مذهب تشیع او منافات داشته باشد و الا تا به حال بیان میکردید.
از ان زمان که سوال کردم گاهی اوقات نگاهی به سیره می انداختم.
در جریان اسلام اوردن عمر گفته شد این کرامتی است برای عمر . انجا که گوساله با عمر سخن کرد.
حال شما از این موارد چیزی نیافتید؟
ایا اینها با مذهب تشیع او منافات دارد؟

از روایات نمونه های را که ابن هشام از سیره ابن اسحاق حذف کرده است که بیانگر شیعه بودن ابن اسحاق و یا تمایلش به تشیع می باشد در ذیل می آوریم:

1. حدیث سلمان فارسی که از پیامبر گرامی اسلام(ص) در باره وصیّش سؤال کرد و پیغمبر(ص) فرمود: وصیّ من علی(ع) است. این روایت در سیره ابن اسحاق موجود است ولی اثری از آن در سیره ابن هشام نیست.

2. حدیث حضرت علی(ع) در داستان انذار پیامبر(ص)، وقتی که آیه « وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ اْلأَقْرَبینَ ‏» [ii] نازل شد، در آخر روایت آمده است که پیامبر دست حضرت علی(ع) را گرفت و فرمود: این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست...

این روایت را خازن در کتاب تفسیر خود از ابن اسحاق نقل کرده در حالی که اثری از این حدیث در سیره ابن هشام نیست. [iii]

http://www.hawzah.net/fa/Question/View/10988/%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%87%D8%B4%D8%A7%D9%85

کل نقل هایی که درباره منقبت و فضل ابوبکر و ... است
و ...

این سیره نه تنها اختلافات و واقعیات چالشی را حذف کرده بلکه بیشتر مناقب و فضیلت ان طرف را بیان داشته و
حتی خودش اظهار نظر کرده است برای کرامت عمر.

پس فکر نمیکنم شیعه بودن او درست باشد.

موضوع قفل شده است