جمع بندی ارتباط میان دو روح انسان در این دنیا

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ارتباط میان دو روح انسان در این دنیا

سلام به همگی
دراز کشیده بودم که بخوابم ولی یه سوالی بیخوابم کرده بدجور
خیلی هم عجیبه
سوال اینه که چیکار کنم روح منی که زنده ام رو با روح کسی که دوسش دارم وزنده اس ارتباط بدم ؟ چطور روح هامون رو مرتبط کنم در حالیکه بینمون فاصله اس؟
نظراتتون رو بگین خوشحال میشم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]باسلام
[=microsoft sans serif]ارتباط با روح انسانهای دیگر، به دو صورت اتفاق می افتد.
یکی به صورت غیر اختیاری و یک طرفه است و حالت دیگر به صورت کاملا اختیاری است.
هر دو صورت تنها در حال خواب و یا خلسه امکان دارد.
در این حالت، انسان در قوه خیالش، روح و نفس انسان دیگر(اعم از مرده و زنده) حاضر میشود. این حضور مربوط به قوه خیال فرد است و هیچ ربطی به عالم خارج و ماده ندارد. اما انسان به واسطه تلقین تصور میکند که آن روح را در پیش روی خود و همانند سایر انسانها و اشیاء می بیند، با او سخن میگوید و او را درک میکند.
[=microsoft sans serif]
درحالیکه واقعا چنین نیست و تنها در قوه خیال او حاضر میشود.
توضیح اینکه:
[=microsoft sans serif]از آنجا كه روح انسانهای زنده در حالت طبیعی تعلق به بدن دارد قادر به ارتباط با ارواح دیگر نیست مگر آن كه در خواب كه از بدن جدا می شود با روح دیگری ارتباط برقرار كند. لذا ارتباط روح شخص خواب با روح مردگان با اجازه الهی امكان پذیر است و نقل چنین خوابهایی به نحو خواب صادق به حدی است كه قابل انكار نیست. بنابراین، روحی که احضار میشود در تحقق در عالم ماده نمی یابد بلکه در قوه خیال احضار کننده حاضر میشود. او نیز به واسطه تلقین کردن، احساس میکند که آن روح پیش روی اوست و او میتواند آن را ممانند سایر موجودات مادی و طبیعی حس کند.(1)[=Traditional Arabic].
[=microsoft sans serif]اراده قوی برخی نه تنها می تواند افعال روح خود را در اختیار خود گیرد گاه می تواند بر اراده دیگران نیز سیطره یابد و با قدرت خود افعال روح او را نیز در اختیار خود گیرد. مثلا دیگری را خواب كند و روح او را به صورت ناقص از بدن جدا كند. به دلیل سیطره به آن , اموری را به او تلقین كند. این مقدار از ارتباط فقط تصرف در قوه خیال روح شخص خواب است . گفته می شود شخص خواب كننده می تواند روح شخص خواب را با ارواح دیگر ارتباط دهد و یا سؤالهایی را از او بپرسد و او در همان حال از زبان بدن خود پاسخ دهد و یا پس از بیداری آن را پاسخ دهد. [=Traditional Arabic]
[=microsoft sans serif]
البته وقتی میگوییم در قوه خیال فرد حاضر میشود، بدان معنا نیست که توهمی است، بلکه منظور این است که در عالم خیال به درک آن می پردازد. عالمی که موجوداتی در آن وجود دارند که گرچه خصوصیات موجودات مادی را دارند(از قبیل شکل، رنگ، اندازه) ولی مادی نیستند یعنی ماده ندارند و به همین جهت محدود به زمان و مکان نیستند. این صورتهای خیالی درعالمی به نام عالم برزخ موجود هستند.(2)

[=microsoft sans serif]
با توجه به این مقدمات، اصل ارتباط با روح انسانهای دیگر، چه مرده باشند و چه زنده امکان دارد.
البته باید دقت کرد، از آنجا که ادراكات كسی كه با ارواح ارتباط پیدا می كند توسط قوه خیال او صورت می پذیرد.بنابراین، قوه خیال انسان علاوه براین كه می تواند چنین ارتباط صادقی را ادراك كند، میتواند اشتباه کند و محل ادراك القائات شیطانی و اوهام ساخته های غیر واقعی انسان بشود. یعنی گاه انسان بر اثر خیال پردازی ها و تلقین های خود اموری را با قوه خیال خود ادراك می كند كه آن ها را حقیقی می پندارد و همچنین شیطان كه از سنخ جن است می تواند در قوه خیال انسان تصرف كند و اموری را به او القا كند (نحوه القاء شیطان به قوه خیال انسان در جای خود اثبات شده است و نیاز به طرح مستقلی دارد) تشخیص ادراكات صادق قوه خیال از اوهام شخصی و القائات شیطانی دشوار است .

نکته آخر اینکه نحوه ارتباط و به دست آوردن چنین توانایی و قوه ای نیازمند ممارست و تهذیب نفس و سپری کردن آموزشها و تمرین هایی زیر نظر استاد متبحر است و بازگو کردن آن در این تاپیک مجاز نیست.

ـــــــــــــ
1. المیزان ، علامه طباطبایی ، ذیل آیه 102، بقره ، ج 1، ص 244.
2. رک: فرهنگ معارف اسلامی، سید جعفر سجادی، ج2، ص1227 و ج3، ص1689

با سلام

پاسخ اجمالی
عالم رؤیا از گستره زیادی برخوردار است و تشخیص این امر که یک رؤیا از حقیقت برخوردار است یانه به عهده خود فرد یا معبر رؤیا است. همین طور بعد از تشخیص این مطلب می توان قضاوت کرد که فردی که در خواب مشاهده شده روح او است یا خیالی در مورد او.
===========================================
پاسخ تفصیلی
قبل از پرداختن به این بحث تذکر به نکاتی در مورد عالم رؤیا ضرورت دارد:اولاً: عالم رؤیا از گستره زیادی برخوردار بوده و می توان آن را به طور کلی دریچه ای به عالم ناخود آگاه فرد دانست که از خیالات شخصی شروع شده و تا مراتب بالای وجود گسترده شده است. از همین روی و بسته به سطح رؤیابینی، یک رؤیا می تواند صادقه یا کاذبه باشد.ثانیاً: تقسیم بندی رؤیا به صادقه و کاذبه یک تقسیم بندی کلی در مورد عوالم درون است که کاذبه همان عالم اوهام و خیالات شخصی است که هیچ حقیقتی جز همان اوهام ندارد و صادقه هم شامل مراتب زیادی از عوالم درون است که دارای واقعیت است. حال این واقعیت گاهی ممکن است تا حدودی با ذهن فرد ممزوج شده و از تأثیر توهم به کلی خالی نباشد. اما در مراتب خاصی که ذهن شخصی کمترین دخالت را دارد، یک رؤیا کاملا در عالمی حقیقی واقع شده اعم از عالم مثال یا حتی عوالمی بالاتر همچنان که خداوند در قرآن می فرماید: خداوند در خواب نفس انسان را دریافت می کند!از این روی تشخیص این امر که یک رؤیا از حقیقت برخوردار است یانه به عهده خود فرد یا معبر رؤیا است. همین طور بعد از تشخیص این مطلب می توان قضاوت کرد که فردی که در خواب مشاهده شده روح آن فرد است یا خیالی در مورد او که به نوعی در ارتباط با او است.بنابراین از لحاظ امکان عملی ممکن است ارتباطی روحی در خواب واقع شود که از حقیقت برخوردار است. همچنان که در برخی موارد ممکن است چنین ارتباطی رخ نداده و همه رؤیا ساخته و پرداخته توهمات فرد باشد که اکثراً چنین مواردی برای معبر رؤیا یا خود فرد قابل تشخیص است. به طور کلی هرقدر یک رؤیا از آثار وجودی و کمال عقلانی و عرفانی بالاتری برخوردار باشد، نشانگر صادقه بودن آن است.برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به:
[=#000000][=#0000ff]
ماهیت رؤیا 5897 [=#076C97 !important](سایت: 6153)[/]

[/][=#000000][=#0000ff]رؤیا دیدن 11784 [=#076C97 !important](سایت: 12358)[/] [/].
[=#000000][=#0000ff]بازگو کردن رؤیا 10862 [=#076C97 !important](سایت: 10691)[/] [/].

با سلام

برخی از ارواح که تازه از جسم خود جدا شده و تا مدت ها قادر به ترک آن نمی باشند و ارواح دیگر که بطور دائم در اطراف کره خاکی در حال رفت و آمد می باشند . گروهی از ارواح هستند که , همیشه در این جهان حضور دارند و با مردم خاکی زندگانی مشترکی دارند , ولی متاسفانه بشر از شناخت وجود آنان عاجز و غافل است . موجوداتی که در عوالم خاکی و روحی زندگانی می کنند , هر یک بر حسب ارتعاشات مواد موجود در آن جهان که متناسب با تکامل آنان می باشد ,قادر به درک حقایق عالم مخصوص به خود بوده و تنها از آن عالم آگاهی کامل دارند و از درک و شناخت عالم دیگر و یا بالاتر از خود عاجز هستند. چون برابر قوانین حیات هستی , زندگی نسل بشر در هر دو عالم (جسمانی و روحی ) عبارت از درک درجات مختلفی از ارتعاشاتی است که هر یک از عناصر , تنها توان دریافت اندازه معین و مشخصی از آن را دارا می باشند , زیرا رفتن به جهان های بالاتر , نیازمند پذیرفتن امواجی با دامنه های وسیع تر و سرعتی بیشتر است , ولی اگر ارواح بخواهند به عالم خاکی یا جهانهای فیزیکی گذشته خود برگردند , نیاز به استفاده از امواجی با دامنه ای ضعیف تر و سرعتی کمتر دارند تا بتوانند خود را به جهانهای مادی برسانند .انتخاب امواج پائین تر با فرکانس و سرعتی کمتر , در اختیار عقل ارواح می باشد . یعنی ارواح بنا به خواست خود و با استفاده از نیروی عقلی , تنها می توانند امواج پائین تری را در جهان های مادی انتخاب نمایند . چون انتخاب امواج بالاتر , مربوط به تکامل روحی و رشد عقلی آنان است.

علم روحی جدید معتقد است , عنصر اثیری ای که در حیات روحی , کلیه خلاء های جهان را پر کرده و در تمام نقاط آن وجود دارد , باید تمام کائنات را در بر گرفته و آن را پوشانیده باشد. یعنی این عنصر اثیری , در سطح زمین و بالاتر از این سطح , تا ارتفاع نا محدودی قرار گرفته است و کلیه عناصری را که تشکیل دهنده حیات , در خلقت می باشند , احاطه کرده است . این مواد اثیری به دلیل دارا بودن ارتعاشات سریع , از حد علم و درک و فهم بشر خارج است . علم فیزیک تجربی می گوید , هر ماده دارای طول موج و ارتعاشات مربوط به خود می باشد و قوه بینایی بشر می تواند تنها طول موج هایی را که بین چهار تا هشت میکرون قرار دارند ببیند و یا با بینایی مادی بدن انسان , نمی توان موجهایی را که از رنگ بنفش بالاتر و از رنگ قرمز پائین تر هستند را درک کرد.

مواردی در عالم وجود دارند که آنها هم برای بشر قابل لمس و درک و دیدن نیستند و مواد اثیری جهان آفرینش از همین دسته می باشند و با توجه به مطالب فوق , باید این حقیقت را باور داشت که تمام خلاء های موجود در کائنات , از ماده اثیری پر شده و جهان خاکی نیز در داخل این عالم اثیری قرار دارد . پس می توان گفت که عالم روحی در عالمی وجود دارد که بشر هم در آن عالم زندگی می کند. بهتر است بگوئیم , عالم ارواح هرگز از عالم مادی که بشر در آن حیات مادی خود را می گذراند , جدا نیست و تقریبا زندگانی مشترک و همزیستی دائم با ارواح دارد.

کل جهان ارواح از هر سمت بر جهان , بر جهان خاکی ما تسلط دارد و آن را در بر می گیرد بدون آنکه هیچیک از افراد بشر بتواند امواج تولید شده و یا حرکت ارواح را به سادگی ببیند یا درک بکنند

صدیق;788332 نوشت:
بنابراین، روحی که احضار میشود تحقق در عالم ماده نمی یابد بلکه در قوه خیال احضار کننده حاضر میشود. او نیز به واسطه تلقین کردن، احساس میکند که آن روح پیش روی اوست و او میتواند آن را ممانند سایر موجودات مادی و طبیعی حس کند.(1).

عرض سلام و احترام

امکان این وجود دارد که در حالت خلسه ، صدای فردی از نزدیکان که در مکان دیگری است در گوش انسان شنیده شود، بطوریکه بعدا مشخص میشود که آن فرد در همان زمان در اندیشه او بوده است، آیا این صدا هم مادی نیست و زاییده قوه خیال است در صورتیکه وقتی انسان هوشیار میشود احساس میکند گوشش از آن صدا تحریک شده مثل کسی که در گوش انسان فریاد میزند و تا لحظاتی گوش از این صدا آزرده میشود ؟

ممنونم از پاسخ هاتون
بنظر شما آدم تو بیداری باید چیکار کنه که حداقل بتونه با عزیزش تو خواب ارتباط برقرار کنه؟ یعنی شامل ویژگی های خاصی هس اون فرد که خواب میبینه؟
این ارتباط ممکنه از نوع شیطانی هم باشه که مقصود نظر خواهی های من این نیس
راهنمایی کنین چطور یه ارتباط پاک روحی برقرار کنیم؟
یعنی تو بیداری حتی یک درصد هم امکانش نیست؟

araaaam;787704 نوشت:
سلام به همگی
سوال اینه که چیکار کنم روح منی که زنده ام رو با روح کسی که دوسش دارم وزنده اس ارتباط بدم ؟ چطور روح هامون رو مرتبط کنم در حالیکه بینمون فاصله اس؟ نظراتتون رو بگین خوشحال میشم

سلام

اینکه با کسی که دوستش دارید ارتباط روحی یا قلبی داشته باشید امکانش هست
اما چون طرف مقابل در این کار، اختیاری از خود ندارد و این عمل نوعی تسخیر و کنترل بر وی بحساب می آید به همین دلیل گناه محسوب میشود! مثلا شما اون شخص رو وادار کنید به شما فکر کنه و شما رو دوست داشته باشه چون شما دوستش دارید!!!!!! این کار فقط برای زوجین در برخی شرایط، مجاز است!

اینکه بخواهید به طرف پیام روحی بدید که شما دوستش دارید یا اون بسمت شما جذب بشه، این روش درستی برای ابراز علاقه به کسی نیست!

شما باید یکی از دستورات قضای حاجت در مفاتیح یا سایر کتب را انجام دهید و دعا کنید که اگر خیری در ازدواج با وی هست و در صورت اطلاع وی از علاقه شما و مزایای معنوی و مادی زندگی با شما و... شما را می پسندد پس خداوند راه را برای رسیدن شماها بهم، باز و آسان کند.

بنده خودم زمانی به دختر خانمی بسیار علاقه مند بودم اما نشد!!! الان خدا رو شکر میکنم که نشد! چون بعد از آن، گزینه ی بهتری خداوند پیش چشمم قرار داد! البته به حدیث زیر عمل کردم که این شد!

مَن تَرَكَ لِلّهِ سُبحانَهُ شَيئا عَوَّضَهُ اللّه خَيرا مِمّا تَرَكَ هر كس به خاطر خداى سبحان از چيزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد

حسبنا الله;788508 نوشت:
سلام

اینکه با کسی که دوستش دارید ارتباط روحی یا قلبی داشته باشید امکانش هست
اما چون طرف مقابل در این کار، اختیاری از خود ندارد و این عمل نوعی تسخیر و کنترل بر وی بحساب می آید به همین دلیل گناه محسوب میشود! مثلا شما اون شخص رو وادار کنید به شما فکر کنه و شما رو دوست داشته باشه چون شما دوستش دارید!!!!!! این کار فقط برای زوجین در برخی شرایط، مجاز است!

اینکه بخواهید به طرف پیام روحی بدید که شما دوستش دارید یا اون بسمت شما جذب بشه، این روش درستی برای ابراز علاقه به کسی نیست!

شما باید یکی از دستورات قضای حاجت در مفاتیح یا سایر کتب را انجام دهید و دعا کنید که اگر خیری در ازدواج با وی هست و در صورت اطلاع وی از علاقه شما و مزایای معنوی و مادی زندگی با شما و... شما را می پسندد پس خداوند راه را برای رسیدن شماها بهم، باز و آسان کند.

بنده خودم زمانی به دختر خانمی بسیار علاقه مند بودم اما نشد!!! الان خدا رو شکر میکنم که نشد! چون بعد از آن، گزینه ی بهتری خداوند پیش چشمم قرار داد! البته به حدیث زیر عمل کردم که این شد!

مَن تَرَكَ لِلّهِ سُبحانَهُ شَيئا عَوَّضَهُ اللّه خَيرا مِمّا تَرَكَ هر كس به خاطر خداى سبحان از چيزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد


اشتباه متوجه نشید
ما هردو بهم علاقه مندیم

یه مستند ساخته بودن در مورد همین
مثلا توش ارتباط بین دوقلوها ،اونایی که همو دوست دارن و.....
یه موردشو من خودم دیدم مثلا تو خیابون به یکی نگا میکنی اون حس میکنه و برمیگرده
حتی دیدم از خواب هم بلند میشه اگه بهش خیره بشی

[=microsoft sans serif]پرسش: چطور میتوانیم در این دنیا روحمان با روح کسی که دوستش داریم در ارتباط باشد؟

پاسخ:
[=&quot]باسلام
[=&quot]ارتباط با روح انسانهای دیگر در این دنیا، به دو صورت اتفاق می افتد.
یکی به صورت غیر اختیاری و یک طرفه است و حالت دیگر به صورت کاملا اختیاری است.
هر دو صورت تنها در حال خواب و یا خلسه امکان دارد.
در این حالت، انسان در قوه خیالش، روح و نفس انسان دیگر(اعم از مرده و زنده) حاضر میشود. این حضور مربوط به قوه خیال فرد است و هیچ ربطی به عالم خارج و ماده ندارد. اما انسان به واسطه تلقین تصور میکند که آن روح را در پیش روی خود و همانند سایر انسانها و اشیاء می بیند، با او سخن میگوید و او را درک میکند.
[=&quot]
درحالیکه واقعا چنین نیست و تنها در قوه خیال او حاضر میشود.
توضیح اینکه:
[=&quot]از آنجا كه روح انسانهای زنده در حالت طبیعی تعلق به بدن دارد قادر به ارتباط با ارواح دیگر نیست مگر آن كه در خواب كه از بدن جدا می شود با روح دیگری ارتباط برقرار كند. لذا ارتباط روح شخص خواب با روح مردگان با اجازه الهی امكان پذیر است و نقل چنین خوابهایی به نحو خواب صادق به حدی است كه قابل انكار نیست. بنابراین، روحی که احضار میشود در تحقق در عالم ماده نمی یابد بلکه در قوه خیال احضار کننده حاضر میشود. او نیز به واسطه تلقین کردن، احساس میکند که آن روح پیش روی اوست و او میتواند آن را ممانند سایر موجودات مادی و طبیعی حس کند.(1)[=&quot].
[=&quot]اراده قوی برخی نه تنها می تواند افعال روح خود را در اختیار خود گیرد گاه می تواند بر اراده دیگران نیز سیطره یابد و با قدرت خود افعال روح او را نیز در اختیار خود گیرد. مثلا دیگری را خواب كند و روح او را به صورت ناقص از بدن جدا كند. به دلیل سیطره به آن , اموری را به او تلقین كند. این مقدار از ارتباط فقط تصرف در قوه خیال روح شخص خواب است . گفته می شود شخص خواب كننده می تواند روح شخص خواب را با ارواح دیگر ارتباط دهد و یا سؤالهایی را از او بپرسد و او در همان حال از زبان بدن خود پاسخ دهد و یا پس از بیداری آن را پاسخ دهد. [=&quot]
[=&quot]
البته وقتی میگوییم در قوه خیال فرد حاضر میشود، بدان معنا نیست که توهمی است، بلکه منظور این است که در عالم خیال به درک آن می پردازد. عالمی که موجوداتی در آن وجود دارند که گرچه خصوصیات موجودات مادی را دارند(از قبیل شکل، رنگ، اندازه) ولی مادی نیستند یعنی ماده ندارند و به همین جهت محدود به زمان و مکان نیستند. این صورتهای خیالی درعالمی به نام عالم برزخ موجود هستند.(2)

[=&quot]
با توجه به این مقدمات، اصل ارتباط با روح انسانهای دیگر، چه مرده باشند و چه زنده امکان دارد.
البته باید دقت کرد، از آنجا که ادراكات كسی كه با ارواح ارتباط پیدا می كند توسط قوه خیال او صورت می پذیرد.بنابراین، قوه خیال انسان علاوه براین كه می تواند چنین ارتباط صادقی را ادراك كند، میتواند اشتباه کند و محل ادراك القائات شیطانی و اوهام ساخته های غیر واقعی انسان بشود. یعنی گاه انسان بر اثر خیال پردازی ها و تلقین های خود اموری را با قوه خیال خود ادراك می كند كه آن ها را حقیقی می پندارد و همچنین شیطان كه از سنخ جن است می تواند در قوه خیال انسان تصرف كند و اموری را به او القا كند (نحوه القاء شیطان به قوه خیال انسان در جای خود اثبات شده است و نیاز به طرح مستقلی دارد) تشخیص ادراكات صادق قوه خیال از اوهام شخصی و القائات شیطانی دشوار است .

نکته آخر اینکه نحوه ارتباط و به دست آوردن چنین توانایی و قوه ای نیازمند ممارست و تهذیب نفس و سپری کردن آموزشها و تمرین هایی زیر نظر استاد متبحر است و بازگو کردن آن در این تاپیک مجاز نیست.

ـــــــــــــ
1. المیزان ، علامه طباطبایی ، ذیل آیه 102، بقره ، ج 1، ص 244.
2. رک: فرهنگ معارف اسلامی، سید جعفر سجادی، ج2، ص1227 و ج3، ص1689

موضوع قفل شده است