سؤالی پیرامون خودکشی

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سؤالی پیرامون خودکشی

با عرض سلام و خسته نباشید
بیشتر اوقات به این نتیجه میرسم که خودکشی بهترین راه رهایی از مشکلات و زندگی برای من است
سؤالی که دارم علت گناه بودن خودکشی چیست؟
مگه جز اینه که خودکشی برای پایان درد ها و مشکلات زندگی است؟
و سؤال بعدی : آیا کارهایی مثل خود سوزی که بعضی ها برای اعتراض به فساد و مشکلات انجام می دهند (نمونه ی معروف آن جوان تونسی ) درسته یا نادرست از دید اخلاقی
با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد رئوف

Freeman;787013 نوشت:
با عرض سلام و خسته نباشید
بیشتر اوقات به این نتیجه میرسم که خودکشی بهترین راه رهایی از مشکلات و زندگی برای من است
سؤالی که دارم علت گناه بودن خودکشی چیست؟
مگه جز اینه که خودکشی برای پایان درد ها و مشکلات زندگی است؟
و سؤال بعدی : آیا کارهایی مثل خود سوزی که بعضی ها برای اعتراض به فساد و مشکلات انجام می دهند (نمونه ی معروف آن جوان تونسی ) درسته یا نادرست از دید اخلاقی
با تشکر


با سلام خدمت شما دوست گرامی

گناه بودن خودکشی را می توان از دست کم دو زاویه مورد توجه قرار داد:

- نخست آنکه فردی که خود کشی می کند، در واقع هیچ امیدی به حل شدن وضعیت ندارد و از این رو بدترین گزینه که خودکشی است را انتخاب می کند. این مسئله علاوه بر منفی دیدن جهان و یاس و ناامیدی نسبت به توانایی های فردی، ناامیدی به رحمت و لطف خداوند نیز محسوب می شود. و این معصیت بزرگی است که خداوند را قادر، سمیع و خیرخواه ندانیم و گمان کنیم که وضعیت ما توسط خداوند قابل تغییر نیست. این خود یک گناه بزرگ محسوب می شود. خداوند در قرآن می فرماید: لاتَيأسُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ، (1) از رحمت خداوند مایوس نشوید. از این رو همواره و در تمام مراحل زندگی بایستی نسبت به لطف و راهگشایی خداوند امید داشته باشیم و در کنار تلاش فردی، از خداوند هم بخواهیم که شرایط را بهتر گرداند.

- نکته دیگری که موجب می شود خودکشی نوعی گناه محسوب شود، کفران نعمت است. خداوند به انسان میزان بسیار زیادی از نعمت ها را عطا کرده است. انسان دارای قوه عاقله است که او را از موجودات دیگر جدا می کند و با تفکر و بررسی ریشه مشکلات، انسان را قادر می سازد تا از سختی ها رهایی یابد و معایب را مرتفع کند. انسان به عنوان یک موجود که دارای جنبه روحانی است، می تواند با اتصال به منبع لایزال الهی، هر مشکلی را رفع کند و این منبع مهمی از انرژی و توانایی است که نباید نا دیده گرفته شود.
نادیده گرفتن این ظرفیت عظیم و نابود کردن آن، کفران نعمت بزرگ هستی انسانی است، نعمتی که از میان تمام موجودات هستی، به انسانها تعلق گرفته است. نعمتی که قدرت این را دارد که ما را از هر مشکلی نجات دهد. این مسئله در طول تاریخ بارها تجربه شده است که انسان ها حتی از شرایط بسیار دشوار هم با امید به خدا و تلاش و توان خود، نجات یافته اند.

- در مورد سوال دوم باید گفت که بر اساس آموزه های فقهی اسلام، اضرار به نفس مجاز نیست و فرد مومن حق ندارد به بدن خود آسیب بزند. اعتراض و اموری مانند آن نیز باید به نحوی به ابراز شود که آسیبی به فرد نرسد.

در پایان شما را به خواندن جمله ای که به عنوان امضا نوشته اید دعوت می کنم:

When you have nothing left but God,you have more than enough to start over again

موفق باشید

1. يوسف: 87

با تشکر
وقتی که فرد نمی تواند با استفاده از این نعمت (که همان توانایی ها، عقل و...) مشکلات را حل کند، چرا کفران نعمت است؟
آیا این منصفانه است فردی که در زندگی رنج و درد زیادی کشیده است و برای راحتی دست به خودکشی میزند، دچار عذاب اخروی شود؟
خداوند که از حال بنده هایش با خبر است و احساس و وضعیت فردی که خود کشی می کند را می داند (حداقل در اون لحظه اقدام به خودکشی فرد در شرایط خاصی قرار داشته)

رئوف;787465 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی

با عرض سلام و احترام

در این یک دو سال اخیر ، متاسفانه چندین بار خبر خودکشی دانش اموزانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند در رسانه های نوشتاری درج شد...

میخواستم ببینم وضعیت اخرتی فردی که هنوز به سن بلوغ نرسیده و دست به خودکشی میزند به چه نحو است؟
آیا بهشتی است که با خودکشی مرده است یا جهنمی است که گناهی که مرتکب شده در قبل از سن تکلیف بوده است!؟ تکلیف و شرایطش به چه نحو است ؟

با تشکر.

رئوف;787465 نوشت:
گناه بودن خودکشی را می توان از دست کم دو زاویه مورد توجه قرار داد:

سلام و عرض ادب

بنده هم سوالی داشتم در این مورد ... اینکه در قرآن اومده که اجل زمانی فرامیرسه که اراده ی خدا حکم کنه ... آیا میشه گفت که هر کسی به طریقی اجلش فرامیرسه ؟ حتی کسانیکه خودکشی میکنن هم چون وقت مرگشون بوده به این سمت و سو کشیده شدن ؟!

تشکر

Freeman;787478 نوشت:
با تشکر
وقتی که فرد نمی تواند با استفاده از این نعمت (که همان توانایی ها، عقل و...) مشکلات را حل کند، چرا کفران نعمت است؟
آیا این منصفانه است فردی که در زندگی رنج و درد زیادی کشیده است و برای راحتی دست به خودکشی میزند، دچار عذاب اخروی شود؟
خداوند که از حال بنده هایش با خبر است و احساس و وضعیت فردی که خود کشی می کند را می داند (حداقل در اون لحظه اقدام به خودکشی فرد در شرایط خاصی قرار داشته)



با سلام خدمت شما دوست گرامی


درد و رنج همیشه بد نیست. این یک تصور نادرست است که ما باید از هر گونه سختی دوری کنیم. بسیاری از موفقیت ها با تحمل سختی و رنج ها میسر می شود. مگر فردی می تواند یک ورزشکار موفق شود و بدن ورزیده ای داشته باشد بدون اینکه زحمت زیاد بکشد و سختی های تمرین های طولانی و دشوار را تحمل کند؟


بنابراین صرف وجود سختی مجوز تلاش در فرار کردن و پاک کردن صورت مسئله نمی شود. بلکه این سختی ها مقدمه پیروزی های بزرگ است و هنگامی که از این مراحل عبور کنید، شما دیگر آن فرد سابق نیستید، شما یک فرد پخته، با تجربه و با توانایی های بالاتر هستید.


از همین رو، نباید نعمت ها و توانایی هایی که خدا به شما داده را دست کم بگیرید. همین میزان از نعمت ها به همراه استمداد از خداوند، برای حل مشکلات کافی است.
در هر صورت خودکشی کردن، آن دو مشکلی که در ابتدا عرض کردم را دارد و به همین جهت روا نیست.


موفق باشید

مولکول 68;787487 نوشت:
با عرض سلام و احترام

در این یک دو سال اخیر ، متاسفانه چندین بار خبر خودکشی دانش اموزانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند در رسانه های نوشتاری درج شد...

میخواستم ببینم وضعیت اخرتی فردی که هنوز به سن بلوغ نرسیده و دست به خودکشی میزند به چه نحو است؟
آیا بهشتی است که با خودکشی مرده است یا جهنمی است که گناهی که مرتکب شده در قبل از سن تکلیف بوده است!؟ تکلیف و شرایطش به چه نحو است ؟

با تشکر.


با سلام خدمت شما دوست گرامی

در مورد وضعیت آخرت افراد، ما نمی توانیم اظهار نظر قطعی کنیم بلکه این مسئله در اختیار خداوند است که چه کسی را به بهشت ببرد و چه کسی را به جهنم. آنچه ما می توانیم درباره اش سخن بگوییم، ملاک هایی است که در قرآن و روایات برای سعادت یا شقاوت اخروی بیان شده است. به عبارت دیگر، ملاک هایی که بر اساس آنها افراد مستحق پاداش یا مستحق عذاب می شوند. ولی ممکن است خداوند فردی که را مستحق عذاب است را نیز مورد مغفرت خویش قرار دهد.

در مورد خودکشی فردی که هنوز به سن بلوغ نرسیده است، بایستی گفته شود که چون به سن تکلیف نرسیده، گناهی متوجه او نیست. در حدیثی می خوانیم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَةٍ عَنِ النَّائِمِ حَتَّي يَسْتَيْقِظَ وَ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّي يُفِيقَ وَ عَنِ الطِّفْلِ حَتَّي يَبْلُغَ»(1) كه رسول خدا (ص) فرمودند: تكليف از سه نفر برداشته شده است از خوابيده تا زماني كه بيدار شود و از ديوانه تا زماني كه سالم شود و از طفل تا زماني كه بالغ شود.

بنابراین یکی از شروط که فرد مکلف دارد رسیدن به بلوغ است که در مورد فرد نابالغ صدق نمی کند.

با این حال تکلیف نداشتن به معنای این نیست که هیچ امر نامطلوبی در مورد چنین فردی رخ نمی دهد. هر چه باشد، او امکان رشد و تعالی و به فعلیت رساندن توانایی هایی که خداوند به او در این دنیا داده است را از دست می دهد و این مسئله کمی نیست. از همین رو بایستی تلاش کرد تا چنین مسائلی پیش نیاید.

موفق باشید

1. بحارالأنوار، ج 85، ص 134

مشک;787544 نوشت:
سلام و عرض ادب

بنده هم سوالی داشتم در این مورد ... اینکه در قرآن اومده که اجل زمانی فرامیرسه که اراده ی خدا حکم کنه ... آیا میشه گفت که هر کسی به طریقی اجلش فرامیرسه ؟ حتی کسانیکه خودکشی میکنن هم چون وقت مرگشون بوده به این سمت و سو کشیده شدن ؟!
تشکر



با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند نکته:

- نخست آنکه تمام عالم بر قدرت الهی استوار است و هر تغییری در آن نیز بر اساس خواست الهی است. با این حال همان طور که پیش از این عرض شد، خداوند اراده کرده است که در حیطه ای محدود، به انسان ها هم قدرت انتخاب بدهد تا بتوانند بر اساس رفتارهای اختیاری خود، به کمال برسند. در این حیطه که انسان ها اختیار دارند، می توانند رفتاری مختلفی انجام دهند که یکی از آنها خودکشی است (امری که مذموم و از سوی خداوند نکوهش شده است) ولی حتی اگر چنین رفتاری از سوی انسان سر بزند، باز در طول قدرت و اراده ای است که خداوند به بشر عنایت کرده است.

- از سوی دیگر، فعل قبض روح نیز توسط ملائکه الهی انجام می شود که آنها نیز به دستورات الهی عمل می کنند. بنابراین باز هم اراده خداوند است که تعیین کننده است.

- نکته مهم اما این است که مرگ گاهی اجل مسمی است، یعنی مرگی که بر اثر شرایط طبیعی و پایان یافتن استعداد بدن برای بقاء رخ می دهد، مثلا قلب فردی از کار می افتد و می میرد. اما گاهی مرگ اجل معلق است یعنی مرگ که بر اثر حوادث و اموری بیرونی (و نه لزوما استعداد بدن برای بقاء و شرایط طبیعی آن) رخ می دهد. در این حالت مثلا اگر فردی خودش را از ساختمان بلندی پرت کند، اگرچه بدنش در حالت عادی قادر بوده که پنجاه سال دیگر زندگی کند ولی بر اثر این سوء انتخاب، دچار اجل معلق می شود و به محض برخورد با زمین، می میرد.

- به عبارت دیگر، اگرچه فعل قبض روح از سوی خداوند صورت می گیرد ولی مرگ انسان در دو حالت می تواند رخ دهد، گاهی به مرگ طبیعی که انسان در آن نقش چندانی ندارد و گاهی به مرگ غیرطبیعی که انسان می تواند شرایط آن را فراهم کند، مثلا به خودش برق وصل کند و شرایطی را مهیا کند که با اینکه بدنش در حالت عادی قادر بود سالها زندگی کند ولی در شرایط فعلی، دیگر قادر به ادامه حیات نیست.
در این حالت انسان نسبت به عملی که انجام داده است (خودکشی) مسئول است زیرا اگر این کار را انجام نمی داد، در حالت عادی دچار مرگ نمی شد و استعداد زندگی بیشتر را داشت.

موفق باشید

با تشکر از کارشناس محترم، اما منظور من از عذاب ، زحمات و تلاش برای چیزی مثل ورزش یا فعالیت های اینچنینی نیست که در نهایت یا فرد موفق میشود که چه بهتر یا در صورت عدم موفقیت هم آسیبی به اون نمیرسه!
بلکه نوع عذاب و رنج هایی که انسان را نابود می کند مثل حالتی که به انسان ستم زیادی وارد میشود و نتواند ظلم را نابود کند
اگر زنده بماند فقط باید سختی بیهوده بکشد، آیا در این حالت خود کشی اقدامی شجاعانه برای رهایی از ظلم و ستم نیست؟

رئوف;788108 نوشت:

- نکته مهم اما این است که مرگ گاهی اجل مسمی است، یعنی مرگی که بر اثر شرایط طبیعی و پایان یافتن استعداد بدن برای بقاء رخ می دهد، مثلا قلب فردی از کار می افتد و می میرد. اما گاهی مرگ اجل معلق است یعنی مرگ که بر اثر حوادث و اموری بیرونی (و نه لزوما استعداد بدن برای بقاء و شرایط طبیعی آن) رخ می دهد. در این حالت مثلا اگر فردی خودش را از ساختمان بلندی پرت کند، اگرچه بدنش در حالت عادی قادر بوده که پنجاه سال دیگر زندگی کند ولی بر اثر این سوء انتخاب، دچار اجل معلق می شود و به محض برخورد با زمین، می میرد.

اما اینجا بین نقش تعیین خدا برای زمان مرگ تناقض به وجود میاد، که جواب آخر مرگ دست خداست یا وابسته به احتمالات و شانس
اگر بپذیریم مرگ دست خداست پس شرایطی که ایجاد میشه برای مرگ مثلاً در تصادف نیز خواست خداست و آیا میشه گفت شرایطی که برای فرد خودکشی کننده پیش می آید خواست خداست
در مقابل اگر بگوییم اشتباهات انسانی به خود انسان مربوطه (مثلاً در تصادف) پس مرگ به شانس و احتمال و خود فرد مربوط میشه
به عبارت دیگه چرا وقتی یک نفر در تصادف فوت می کنه (اصلاً تصادفی که مقصر هم نیست) می گن قسمت این بوده، مرگ دست خداست
ولی کسی که خودکشی می کنه مقصر رو خود فرد می دونن (که می گید طبیعی هست که اینگونه ست!)
پس در خودکشی فرد مقصر هست و در تصادف هم شانس و احتمال
و یا هر دو حالت خواست خداست

Freeman;788137 نوشت:
با تشکر از کارشناس محترم، اما منظور من از عذاب ، زحمات و تلاش برای چیزی مثل ورزش یا فعالیت های اینچنینی نیست که در نهایت یا فرد موفق میشود که چه بهتر یا در صورت عدم موفقیت هم آسیبی به اون نمیرسه!
بلکه نوع عذاب و رنج هایی که انسان را نابود می کند مثل حالتی که به انسان ستم زیادی وارد میشود و نتواند ظلم را نابود کند
اگر زنده بماند فقط باید سختی بیهوده بکشد، آیا در این حالت خود کشی اقدامی شجاعانه برای رهایی از ظلم و ستم نیست؟

اما اینجا بین نقش تعیین خدا برای زمان مرگ تناقض به وجود میاد، که جواب آخر مرگ دست خداست یا وابسته به احتمالات و شانس
اگر بپذیریم مرگ دست خداست پس شرایطی که ایجاد میشه برای مرگ مثلاً در تصادف نیز خواست خداست و آیا میشه گفت شرایطی که برای فرد خودکشی کننده پیش می آید خواست خداست
در مقابل اگر بگوییم اشتباهات انسانی به خود انسان مربوطه (مثلاً در تصادف) پس مرگ به شانس و احتمال و خود فرد مربوط میشه
به عبارت دیگه چرا وقتی یک نفر در تصادف فوت می کنه (اصلاً تصادفی که مقصر هم نیست) می گن قسمت این بوده، مرگ دست خداست
ولی کسی که خودکشی می کنه مقصر رو خود فرد می دونن (که می گید طبیعی هست که اینگونه ست!)
پس در خودکشی فرد مقصر هست و در تصادف هم شانس و احتمال
و یا هر دو حالت خواست خداست



با سلام خدمت شما دوست گرامی

- نکته اول اینکه، راهکارهای مختلفی برای مواجهه با مشکلات وجود دارد. گاهی با مشورت و تلاش بیشتر، گاهی با مبارزه گروهی و گاهی با هجرت. در مجموع راه های بسیاری وجود دارد که ممکن است که انسان از شرایط نامساعد رها شود. باید با مشورت و پیگیری راه مناسب را یافت و با پشتکار و توکل بر خدا در آن مسیر تلاش کرد.
به عبارت دیگر، راه نجات همواره می تواند پیدا شود، لازم است امید خود را از دست ندهیم و تلاش کنیم.

- در مورد مرگ، باید بدانیم که همه امور در دست خداوند است و همه عوامل تنها هنگامی که از سوی خدا باشد ، کارگر می شود. با این حال خداوند به انسان نیز قدرت داده است و در برخی موارد انسان نیز توانایی دارد تا از عواملی که می تواند موجب مرگش شود، استفاده کند. خداوند این عوامل را از آن رو در دسترس انسان قرار داده است که هدفی متعالی تر را فراهم کند. آن هدف والاتر، تامین شرایط رسیدن به کمال است. کمال انسان ها از راه رفتارهای اختیاری حاصل می شود و لازمه اختیار داشتن انسان این است که بتواند رفتارهای مختلفی را مرتکب شود. از جمله اینکه آیا به زندگی اش ادامه بدهد یا خیر.

موفق باشید

رئوف;788104 نوشت:

در مورد خودکشی فردی که هنوز به سن بلوغ نرسیده است، بایستی گفته شود که چون به سن تکلیف نرسیده، گناهی متوجه او نیست. در حدیثی می خوانیم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَةٍ عَنِ النَّائِمِ حَتَّي يَسْتَيْقِظَ وَ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّي يُفِيقَ وَ عَنِ الطِّفْلِ حَتَّي يَبْلُغَ»(1) كه رسول خدا (ص) فرمودند: تكليف از سه نفر برداشته شده است از خوابيده تا زماني كه بيدار شود و از ديوانه تا زماني كه سالم شود و از طفل تا زماني كه بالغ شود.

1. بحارالأنوار، ج 85، ص 134

آیا این استدلال می تواند درست باشد: از اون جایی که افرادی که خودکشی می کنند در لحظه ی انجام اون عمل غالباً در شرایط روانی سالمی نیستند مثلاً افسردگی و نگرانی شدید و غیره ، با این شرایط
کار آن ها گناه نیست ؟

Freeman;789552 نوشت:
آیا این استدلال می تواند درست باشد: از اون جایی که افرادی که خودکشی می کنند در لحظه ی انجام اون عمل غالباً در شرایط روانی سالمی نیستند مثلاً افسردگی و نگرانی شدید و غیره ، با این شرایط
کار آن ها گناه نیست ؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

استدلال فوق، شامل همه موارد نمی شود. بسیاری از اوقات این چنین نیست که فردی ناگهان تصمیم بگیرد که خودکشی کند. معمولا افرادی که خودکشی می کنند، یک سیر را طی می کنند تا به این تصمیم دشوار می رسند و این گونه نیست که ناگهان و در لحظه باشد.

بر این اساس، نمی توان گفت که از آنجایی که فرد در لحظه ای که خودکشی می کند شرایط مساعدی ندارد، بنابراین عمل او گناه نیست. زیرا گاهی ما با اختیار خود، خود را در شرایطی قرار می دهیم که چاره ای جز گناه نداریم، در این موارد هم ما مسئول هستیم. مانند کسی که می داند اگر به مکان خاصی برود، لاجرم به گناه خواهد افتاد، این فرد اگر به آن مکان برود، گناه کرده و اینکه در خود آن مکان چاره ای جز گناه نداشته است، مسئله را تغییر نمی دهد زیرا خود فرد با سوء تصمیم گیری، خود را در مهلکه قرار داده است، بنابراین در تصمیمش مقصر است.

همچنین در مورد خودکشی، فردی که دارای مشکلات مختلف است باید در پی حل آنها باشد و با امید به خدا و توکل بر او، این مسئله دشوار را حل کند و اگر این کار را نکند و در پی حل مشکلاتش نرود، در واقع خود را در شرایطی قرار داده که روز به روز بدتر می شود و ممکن است به درجه ای برسد که در شرایط روانی ناسالم، دست به خودکشی بزند. ممکن است فرد در آن لحظه خاص، حتی قدرت انتخاب و اختیار خود را نیز از دست داده باشد ولی حتما در شکل گیری آن روند منتهی به خودکشی تعیین کننده بوده است و از همین رو مسئول و مقصر است.

موفق باشید

آیا گناه فردی که خودکشی می کند بر دوش افرادی که ظالمانه شرایط این عمل را بر او تحمیل کردند هم هست یا خیر فقط بر خود فرد است؟

Freeman;790479 نوشت:
آیا گناه فردی که خودکشی می کند بر دوش افرادی که ظالمانه شرایط این عمل را بر او تحمیل کردند هم هست یا خیر فقط بر خود فرد است؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

هر فردی که در حق دیگری ظلم کند، گناهکار است و در روز قیامت بایستی نسبت به عملش پاسخگو باشد. این مسئله در آیات نورانی قرآن بیان شده است که:
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (1)

پس هر کس به وزن ذره ای نيکی کرده باشد آن را می بيند و هر کس به وزن ذره ای بدی کرده باشد آن را می بيند

بنابراین هر بدی ای بی نتیجه نخواهد بود و هیچ ظلمی بدون رسیدگی نخواهد ماند.
این ظلم اگر به نحوی باشد که فردی را به سمت خودکشی سوق دهد، طبیعتا از بار معصیت بیشتری برخوردار است و تبعات وخیم تری نیز خواهد داشت.

موفق باشید

1. زلزله 7-8

موضوع قفل شده است