جمع بندی افسردگی؛ دل شکستن و حس خودکشی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
افسردگی؛ دل شکستن و حس خودکشی

با سلام خدمت دوستان
جوانی بودم گناهکار ـ توبه کردم و برگشتم ـ خدا هم قبول کرد ـ شدم امام زمانی ـ چندی پیش دختری ابراز علاقه کرد بهم ـ من دوستش نداشتم ولی گفت دلم میشکنه اگه پس بزنی ـ گفت خودم رو میکشم ـ ترسیدم ـ باهاش بودم ـ گفتم بعد از مدتی ازم خسته میشه و میره ـ چون از من پولدارتر بود ـ همدیگه رو لمس کردیم ( آمیزش نه) ـ اما کار از کار گذشت ـ من یه دل نه صد دل عاشقش شدم ـ همین 7 دو هفته پیش عقد کرد ـ دنیا رو سرم خراب شد ـ خودش میگه به زور خانواده عقد کردم ـ کاری ندارم ـ من افسرده شدم ـ هر دقیقه به خودکشی فکر میکنم ـ گفته شده از گناهان کبیره هست ـ ولی خدا خودش گفته همه گناهان رو میبخشه ـ اگه من قرص بندازم و تا زمان مرگ نماز توبه بخونم و توبه کنم و بعد بمیرم ـ خدا قبول میکنه توبه رو؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
دوست خوبم شما را درک می کنیم، و می دانیم که شما احساس خوبی را ندارید، اما عزیزم به این این نکات مختصری توجه کنید، امیدوارم مشکلتون حل شود.
در این ماجرا دو مساله مهم مطرح است:
1. نرسیدن به فرد مورد نظر
2. بحث خودکشی
اما مورد اول:
اینکه به آن بنده خدا نرسیدید، چه بسا مصلحت شما بود، و خدا بهتر از آن را برای شما در نظر گرفته و قطعا هم همین طور است، بدانید که خدا شرایط بندگانش را بهتر از همه می داند، اگر با این فرد وارد زندگی می شدید و بعد از اینکه عشق و علاقه فروکش می کرد، چه بسا ضرر می کردید و پشیمان می شدید.
خطای شما این بود که بدون عقد و ازدواج وارد مرحله برقراری احساس و عاطفه شده اید، و این تجربه تلخ را نباید دوباره تکرار کنید، به خدای متعال پناه ببرید با خواندن نماز و قرآن از او طلب آرامش کنید و منتظر تقدیر او باشید که خدا بهترین و مناسب ترین فرد را برای شما در نظر می گیرد.
دوست خوبم زود قضاوت نکنید که اگر با ایشان زندگی می کردید چه خوشی ها و سعادتهایی را کسب می کردید، اصلا این طور هم نیست، در برخی از موارد دیده شده که فرد به خواسته خود هم رسیده و لی زندگیشان، زود از هم پاشیده شده است، از این رو زود خودتان را سرزنش نکنید.
باید خودتان را با چیزهای مهمی سرگرم کنید و منتظر باشید.
مرد باید قوی باشد، نه اینکه با این چیزها به فکر هلاک کردن خود باشد.
ضمنا همینکه این دختر خانم، بالاخره به ازدواج با کس دیگری راضی شده معلوم می شود که به شما هم خیلی علاقه نداشت، یعنی عشق و احساس یک طرفه (از جانب شما) بود، و اگر با این فرض‌ ( عشق یک طرفه) وارد زندگی می شدید، خیلی اذیت می شدید و برای شما واقعا سخت می شد، و چه بسا غیر قابل تحمل بود.( روی این نکته خیلی فکر کنید)
اما در مورد خودکشی :
اولا حرام است و خدا چنین کاری را شایسته بندگان خود نمی داند، و چنین گناهی، گناه کبیره است و خدای متعال وعده عذاب داده است، توبه قبل از خودکشی تدریجی هم قابل قبول نیست، و از نگاه کلامی و فقهی هم این روش صحیح نیست.
.................
باید صبور باشید، به خدایی که تمام عالم در اختیار اوست توجه کنید، خدای که قادر است و مصلحت بندگانش را از همه بیشتر می داند، خدایی که بندگانش را خیلی دوست دارد از او کمک بگیرید.
راه خودکشی راه شیطان است و نا امیدی ابزرای است که شیطان برای بدبختی و جهنمی کردن بشر از آن استفاده می کند.
چه بسا خدا می خواهد به شما در این امتحان الهی تحفه ای بدهد که ارزش بسیاری دارد، پس عزیزم صبور باشید و پیوند خود را با او قوی تر کنید، ان شاء الله نتیجه صبر خودتان را خواهید دید.




با سلام

به واقعیت وجودی او فکر کنید؛ به جای فکر کردن به خاطرات زیبایی که با هم داشتید و لحظات خوبی که با هم سپری کردید، به همه آن چیزهایی فکر کنید که در طی این مدت، شما را رنج می داد و مکدرتان می کرد. حالا دیگر وقت آن رسیده که خیالپردازی را کنار بگذارید و واقع بین باشید؛ پرده رؤیا را کنار بزنید و به چهره واقعی دختری نگاه کنید که این این مدت شما را فریب داده است.
فراموش کردن به این معنی نیست که طرف مقابل را در ذهن و خاطره و یادتان به ناگهان نابود کنید؛ فراموش کردن حقیقی به این معناست که باید به جای او، به فکر خودتان باشید. به شما فرصت دوباره ای داده شده که همسری بیابید که درست به همان اندازه ای که شما دوستش دارید، شما را دوست داشته باشد و برایتان ارزش قائل شود.خودتان را باور داشته باشید. همه آدم های دنیا در یک نفر خلاصه نشه است؛ هر چند شما در عشق شکست خورده اید اما هنوز دختران شایسته ای زیادی هستند که ممکن است در مسیر زندگی شما قرار بگیرند و خواهان ازدواج با شما باشند. خوشبین باشید و نیمه پر لیوان را ببینید و به جای اینکه فکر کنید «من عشقم را از دست داده ام»، فکر کنید «من الان مجردم» و به جای اینکه فکر کنید «کسی را که خیلی وقت بود می شناختم، از دست داده ام»، فکر کنید که «حالا باید با آدم های زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودن به شما کمک می کند که زودتر فراموش کنید. اینکه طرف مقابل، شما را با وجود همه عشقی که به او داشتید رها کرد، به این معنی نیست که شما جذاب و دوست داشتنی نبوده اید؛ آنچه که اتفاق افتاده، فقط و فقط به این معنی است که به
درگیر این فکر وسواس گونه نشوید که ای کاش او مرا ترک نکرده بود .بپذیرید و باور کنید که هیچ انسانی مجاز نیست خود را اسیر کسی کند که مناسب او نیست.

سلام و عرض ادب
همه حرف های دوستان منطقی و کاملا عقلانی هست ، شاید زمان حل کنه ف اما مشکل من این هست که این خانم همکار من هست، هر روز جلوی چشمم هست ، دیوانه شدم ، قبلا نماز شب میخوندم، زندگی عرفانی داشتم، عشقم خوندم کتاب های عرفانی و امام زمانی بود ، الان هیچ علاقه ای ندارم ، فقط میگم وقت نماز بشه همین نمازم رو بخونم دیگه خلاص، خیلی میترسم ایمانم رو از دست بدم، نکته مهم اینجاست که این خانم چند روز پیش گفت میخاد طلاق بگیره ، با اینکه محرم اون شخص هست ولی حتی نمیزاره دستش رو بگیره ، میگه نمیخامش و تو رو میخام ، قضیه من خیلی وحشتناکه ، موندم چیکار کنم؟

موضوع قفل شده است