جمع بندی آيا اقتصاد كلاسيك مبنايی دينی دارد؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا اقتصاد كلاسيك مبنايی دينی دارد؟

با سلام وصلوات

بعضي احاديث با اصول اقتصاد شايع (عرضه وتقاضا وقيمت) ،ظاهرا همخواني ندارد مانند :

7 876 - 1 -محمد بن يحيى، عن محمد بن أحمد، عن يعقوب بن يزيد، عن الغفاري، عن القاسم ابن إسحاق، عن أبيه، عن جده قال: قال رسول الله صلى الله عليه واله: علامة رضا الله تعالى في خلقه عدل سلطانهم ورخص أسعارهم وعلامة غضب الله تبارك وتعالى على خلقه جور سلطانهم وغلاء أسعارهم.

علامت غضب خداي متعال ستم حاكم و افزايش قيمتهاست .

8768 - 2 - عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن يعقوب بن يزيد، عن محمد بن أسلم، عمن ذكره، عن أبي عبدالله عليه السلام قال: إن الله عزوجل وكل بالسعر ملكا فلن يغلومن قلة ولا يرخص من كثرة.

8769 - 3 - محمد بن يحيى، عن محمد بن أحمد، عن العباس بن معروف، عن الحجال بعض أصحابه، عن أبي حمزة الثمالي، عن علي بن الحسين عليه السلام قال: إن الله عزوجل وكل بالسعر ملكا يدبره بأمره.صحيح

«خداوند عزوجل قیمت ها را به فرشته ای سپرده است که آن را سرپرستی می کند

8770 - 4 - سهل بن زياد، عن يعقوب بن يزيد، عمن ذكره، عن أبي عبدالله عليه السلام قال: إن الله عزوجل وكل بالاسعار ملكا يدبرها.

عن جعفربن محمد عن ابیه(ع) قال: رفع الحدیث الی رسول الله(ص) انه مرّ بالمحتکرین فامر بحکرتهم ان تخرج الی بطون الاسواق و حیث تنظر الابصار الیها فقیل لرسول الله(ص): لوقومت علیهم، فغضب رسول الله(ص) حتی عرف الغضب فی وجهه، فقال: انا اقوم علیهم انما السعر الی الله یرفعه اذا شاء و یحفظه اذا شاء.»

وزی پیامبر اکرم(ص) از کنار محتکرین می گذشت؛ به آنان دستور داد تا کالاهای احتکار شده خود را بطوری که در معرض دید همگان باشد، بیرون آورند. به آن حضرت عرض شد: چرا بر آن کالاها قیمت نمی گذارید؟ حضرت خشمگین شدند و فرمودند: آیا من بر آنها قیمت گذارم؟ همانا قیمت دست خداست هرگاه که خواهد بالا برد و هرگاه که خواهد پایین آورد !

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم

بسم الله الرحمن الرحیم

خیر البریه;785645 نوشت:
با سلام وصلوات

بعضي احاديث با اصول اقتصاد شايع (عرضه وتقاضا وقيمت) ،ظاهرا همخواني ندارد مانند :

با سلام و احترام

به نظر می رسد تدبیر قیمت بازار توسط ملائکه که در روایات آمده است ناظر به یک امر تکوینی خاص مد نظر اسلام باشد، غیر از آنچه که در اقتصاد کلاسیک از آن صحبت می‌شود که اگر بازار به حال خود رها شود خود را تنظیم می‌کند.
برای تفصیل پاسخ توجه به چند نکته ضروریست:

نکته اول:

درست است که همه چیز منتسب به خداوند است، و ملائکه به اذن او مجری امور هستند، اما این طور نیست که خداوند به صورت معجزه آسا و بدون دخالت شرایط طبیعی إعمال قدرت کند، همان‌طور که امام صادق(ع) می‌فرمایند:
«أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ سَبَبا»؛ خداوند ابا دارد از این که امور را جز در مجرا و اسباب خودشان جاری سازد، پس برای هر چیزی سببی قرار داده است(کلینی، الکافی، ج1، ص183)
بنابراین همان‌طور که خداوند اگر بخواهد مردمی را عذاب کند اسباب طبیعی ودنیوی عذاب چون سیل و زلزله و خشکسالی و... را بر ایشان می‌فرستد، همچنین اگر بخواهد قیمت‌ها را بالا و پایین ببرد طبق اسباب خود آن است.

با این بیان روشن می‌شود تدبیر قیمت توسط ملائکه نیز در همین چارچوب است، یعنی ملائکه مجری اوامر تکوینی خداوند هستند و هرگز بدون چارچوب و ضوابط دنیوی و مادی قیمت‌ها را بالا و پایین نمی‌برند، همان‌طور که عزرائیل و ملائکه موت بدون وجود شرایط طبیعی مرگ، جان کسی را نمی گیرند، بلکه مرگ هر کسی یک علت طبیعی و مادی دارد؛ پس ملائکه ایجاد کنندگان شرایط و عوامل افزایش یا کاهش قیمت‌ها هستند، شرایط و عواملی که موجب تغییر در عرضه و تقاضا و در نتیجه بالا یا پایین رفتن قیمت‌ها می‌شود.
پس نسبت دادن بالا و پایین رفتن قیمت ها به ملائکه، با نسبت دادن آن به عوامل دیگر از جمله کاهش و افزایش عرضه یا تقاضا، منافاتی ندارد.

نکته دوم:

به نظر می رسد اسلام بر خلاف اقتصاد کلاسیک، نقش عرضه و تقاضا را به طور مستقل در قیمت ها پذیرفته است، اگرچه مستقیما به این امر اشاره ای نشده اما می توان از برخی روایات به صورت شفاف آن را برداشت نمود، مانند حکم به حرمت احتکار که حکمت آن افزایش تقاضا در برابر کاهش عرضه و در نتیجه بالارفتن قیمت‌ها دانسته شده است:
پیامبر(ص) می‌فرمایند:«مَنْ جَمَعَ طَعَاماً يَتَرَبَّصُ بِهِ الْغَلَاءَ أَرْبَعِينَ يَوْماً فَقَدْ بَرِئَ مِنَ اللَّهِ وَ بَرِئَ اللَّهُ مِنْه‏»؛ هر کس گندمی را به قصد گران شدن آن، چهل روز احتکار کند از خدا بری و خدا از او بری است.(مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج59، ص292)
امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند:«كُلُّ حُكْرَةٍ تُضِرُّ بِالنَّاسِ وَ تُغْلِي السِّعْرَ عَلَيْهِمْ فَلَا خَيْرَ فِيهَا»؛ هر احتکاری که به مردم زیاد برساند و نرخ را بالا ببرد، در آن خیری نیست.(ابن حیون، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج2، ص35)

نکته سوم:
جالب است که حتی قدماء متکلمین اسلامی نیز بیان کرده‌اند که عرضه و تقاضا در افزایش و کاهش قیمت‌ها نقش دارند، ایشان ضمن بیان اینکه افزایش و کاهش قیمت ها گاهی فعل خداست و گاهی فعل انسان است، به نقش این افعال در کاهش و افزایش قیمت‌ها اشاره کرده اند، در این خصوص می‌توان به کلام شیخ طوسی(ره) (الاقتصاد، ص178)، و سید مرتضی(ره) (الذخیره، ص274) که از علمای قرن پنجم هجری به شمار می‌روند، اشاره کرد.
فاضل مقداد نیز که از علمای قرن نهم هجری به شمار می‌رود در این خصوص می‌گوید:
و اعلم أن كل واحد من الرخص و الغلاء قد يكون من اللّه تعالى اذا كان السبب منه، كما اذا قلل جنس المتاع المعين و كثر رغبات الناس إليه، فيقع الغلاء لمصلحة المكلفين أجمع، أو بأن يرسل الجراد و يحبس الغيث ابتلاء للخلق. و اذا كثر المتاع المعين و قلل الرغبات، فيقع الرخص»(إرشاد الطالبين، ص293)

ترجمه: «و بدان هر کدام از ارزانی و گرانی گاهی از جانب خداوند است هنگامی که سبب آن از او باشد، مانند این که جنس معینی کمیاب شود و رغبت مردم به آن افزایش یابد، پس به خاطر مصلحت جمعی مکلفین گران می‌شود، یا اینکه برای امتحان خلق ملخ ها را می‌فرستد یا باران را منع می‌کند. و هنگامی که جنس معینی افزایش یابد و رغبت به آن کاسته شود پس ارزان می‌شود.

بنابراین برخلاف اقتصاد کلاسیک، تأثیر عرضه و تقاضا در قیمت ها به طور مستقل در اقتصاد اسلامی پذیرفته شده است.

با سلام وتشکر

نظر عامه به حقیقت نزدیکتر است یا خاصه :

[=&quot]در منابع عامه :
[=&quot]

[=&quot]إن الله هو الخالق القابض الباسط الرازق [=&quot]المسعر[=&quot] وإنى لأرجو أن ألقى الله ولا يطلبنى أحد بمظلمة ظلمتها إياه فى دم ولا مال (أحمد ، وأبو داود ، والترمذى - حسن صحيح - والدارمى ، وابن حبان ، والبيهقى ، والضياء عن أنس)

[=&quot]خداوند قيمت گذار است ....

[=&quot]عن الحسن قال : قيل للنبى - صلى الله عليه وسلم - [=&quot]سعر[=&quot] لنا فقال إن الله هو الم[=&quot]سعر[=&quot] المقوم القابض الباسط (عبد الرزاق)

[=&quot]عن على قال : قيل يا رسول الله قوم لنا ال[=&quot]سعر[=&quot] قال إن غلاء ال[=&quot]سعر[=&quot] ورخصه بيد الله أريد أن ألقى ربى وليس أحد يطلبنى بمظلمة ظلمتها إياه (البزار[=&quot]...
[=&quot]أنبأنا معمر عن قتادة عن الحسن قال : غلا ال[=&quot]سعر[=&quot] مرة بالمدينة فقال الناس يا رسول الله [=&quot]سعر[=&quot] لنا فقال إن الله هو الخالق الرزاق القابض الباسط الم[=&quot]سعر[=&quot] وإنى لأرجو أن ألقى الله لا يطلبنى أحد بمظلمة ظلمتها إياه فى أهل ولا مال (عن الثورى عن إسماعيل بن مسلم)

[=&quot]اما عمر اعتقادي به اين امر (قيمت گذاري خدا) نداشت :

[=&quot]30396-[=&quot] عن عمر قال : فى بيض النعام قيمته (عبد الرزاق ، وابن أبى شيبة) [كنز العمال 12770]
[=&quot]أخرجه عبد الرزاق (4/421 ، رقم 8296) ، وابن أبى شيبة (3/389 ، رقم 15212) .
[=&quot]30397-[=&quot] عن إبراهيم : فى بيع حاضر لباد قال قال عمر أخبروهم بال[=&quot]سعر[=&quot] ودلوهم على السوق (عبد الرازق)

[=&quot]31450- [=&quot]عن سعيد بن المسيب قال : مر عمر بن الخطاب على حاطب بن أبى بلتعة وهو يبيع زبيبا له بالسوق فقال له عمر إما أن تزيد فى ال[=&quot]سعر[=&quot] وإما أن ترفع من سوقنا (مالك ، وعبد الرزاق ، والبيهقى) [كنز العمال 10075]

خیر البریه;786431 نوشت:
نظر عامه به حقیقت نزدیکتر است یا خاصه :

منظور شما از خاصه کیست؟ اگر منظورتان شیعیان هستند که احادیثی که از شیعه نقل کردم با این احادیثی که از عامه یعنی اهل سنت نقل کردید هماهنگی دارد، یعنی همان طور که خداوند گرفتن جان انسانها را گاهی به خود نسبت داده است(زمر:42)، و گاهی به ملائکه(سجده:11)، اشکالی ندارد که کاهش و افزایش قیمتها را نیز هم به خدا نسبت بدهیم و هم به ملائکه.
پس هم احادیث موجود در منابع شیعه، و هم احادیث عامه از یک حقیقت واحد حکایت دارند که قیمتها به دست خداوند است و کسی نباید در قیمت گذاری اجناس دخالت کند چرا که کاهش آن موجب ضرر به تولید کننده و فروشنده، و افزایش آن موجب ضرر به خریدار است، لذا در روایات آمده که پیامبر(ص) از تعیین قیمت پرهیز میکردند(صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج3، ص268) مگر آن که فروشنده ای قیمت را بالاتر از آنچه که عرف بازار است بفروشد و در حق خریداران اجحاف کند، تنها در این صورت است که حاکم حق دخالت در قیمتها را دارد، بسیاری از فقهاء نیز مطابق همین اصل حکم کرده اند، مثلا امام خمینی(ره) می‌نویسند: «و امّا قیمت‌گذارى، در ابتدا جایز نیست؛ لیکن اگر فروشنده اجحاف کند، به ناچار باید قیمت را کاهش دهد»(امام خمینی، کتاب البیع، ج ‌3، ص 613ف به نقل از اسلام کوئست)

اما دو روایتی که در ادامه در خصوص نحوه عملکرد عمر آمده است نشان میدهد وی از این حکم که مطابق سیره پیامبر(ص) است تخلف کرده و بر خلاف احادیث شیعه و سنی که نباید در قیمتگذاری دخالت کرد، او در قیمتگذاری اجناس دخالت کرده است.

سوال
ظاهر بعضي احاديث با اصول اقتصاد شايع (عرضه وتقاضا وقيمت) همخواني ندارد مانند روایت پیامبر(ص) که می‌فرمایند: علامت غضب خداي متعال ستم حاكم و افزايش قيمتهاست؛ یا روایت امام صادق(ع) که می‌فرمایند: خداوند عزوجل قیمت ها را به فرشته ای سپرده است که آن را سرپرستی می کند؛ یا ماجرایی که پیامبر(ص) ضمن پرهیز از قیمت گذاری کالاهای احتکار شده، فرمود: آیا من بر آنها قیمت گذارم؟ همانا قیمت دست خداست هرگاه که خواهد بالا برد و هرگاه که خواهد پایین آورد !
آیا روایات عامه و رفتار خلفا نیز با این احادیث هماهنگی دارد؟


پاسخ


الف) روایات شیعه در خصوص قیمت گذاری

به نظر می رسد تدبیر قیمت بازار توسط ملائکه که در روایات آمده است ناظر به یک امر تکوینی خاص مد نظر اسلام باشد، غیر از آنچه که در اقتصاد کلاسیک از آن صحبت می‌شود که اگر بازار به حال خود رها شود خود را تنظیم می‌کند.
برای تفصیل پاسخ توجه به چند نکته ضروریست:

نکته اول:
درست است که همه چیز منتسب به خداوند است، و ملائکه به اذن او مجری امور هستند، اما این طور نیست که خداوند به صورت معجزه آسا و بدون دخالت شرایط طبیعی إعمال قدرت کند، همان‌طور که امام صادق(ع) می‌فرمایند:
«أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ سَبَبا»؛ خداوند ابا دارد از این که امور را جز در مجرا و اسباب خودشان جاری سازد، پس برای هر چیزی سببی قرار داده است(1)
بنابراین همان‌طور که خداوند اگر بخواهد مردمی را عذاب کند اسباب طبیعی ودنیوی عذاب چون سیل و زلزله و خشکسالی و... را بر ایشان می‌فرستد، همچنین اگر بخواهد قیمت‌ها را بالا و پایین ببرد طبق اسباب خود آن است.

با این بیان روشن می‌شود تدبیر قیمت توسط ملائکه نیز در همین چارچوب است، یعنی ملائکه مجری اوامر تکوینی خداوند هستند و هرگز بدون چارچوب و ضوابط دنیوی و مادی قیمت‌ها را بالا و پایین نمی‌برند، همان‌طور که عزرائیل و ملائکه موت بدون وجود شرایط طبیعی مرگ، جان کسی را نمی گیرند، بلکه مرگ هر کسی یک علت طبیعی و مادی دارد؛ پس ملائکه ایجاد کنندگان شرایط و عوامل افزایش یا کاهش قیمت‌ها هستند، شرایط و عواملی که موجب تغییر در عرضه و تقاضا و در نتیجه بالا یا پایین رفتن قیمت‌ها می‌شود.
پس نسبت دادن بالا و پایین رفتن قیمت ها به ملائکه، با نسبت دادن آن به عوامل دیگر از جمله کاهش و افزایش عرضه یا تقاضا، منافاتی ندارد.

نکته دوم:
به نظر می رسد اسلام بر خلاف اقتصاد کلاسیک، نقش عرضه و تقاضا را به طور مستقل در قیمت ها پذیرفته است، اگرچه مستقیما به این امر اشاره ای نشده اما می توان از برخی روایات به صورت شفاف آن را برداشت نمود، مانند حکم به حرمت احتکار که حکمت آن افزایش تقاضا در برابر کاهش عرضه و در نتیجه بالارفتن قیمت‌ها دانسته شده است:
پیامبر(ص) می‌فرمایند:«مَنْ جَمَعَ طَعَاماً يَتَرَبَّصُ بِهِ الْغَلَاءَ أَرْبَعِينَ يَوْماً فَقَدْ بَرِئَ مِنَ اللَّهِ وَ بَرِئَ اللَّهُ مِنْه‏»؛ هر کس گندمی را به قصد گران شدن آن، چهل روز احتکار کند از خدا بری و خدا از او بری است.(2)
امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند:«كُلُّ حُكْرَةٍ تُضِرُّ بِالنَّاسِ وَ تُغْلِي السِّعْرَ عَلَيْهِمْ فَلَا خَيْرَ فِيهَا»؛ هر احتکاری که به مردم زیاد برساند و نرخ را بالا ببرد، در آن خیری نیست.(3)

نکته سوم:
جالب است که حتی قدماء متکلمین اسلامی نیز بیان کرده‌اند که عرضه و تقاضا در افزایش و کاهش قیمت‌ها نقش دارند، ایشان ضمن بیان اینکه افزایش و کاهش قیمت ها گاهی فعل خداست و گاهی فعل انسان است، به نقش این افعال در کاهش و افزایش قیمت‌ها اشاره کرده اند، در این خصوص می‌توان به کلام شیخ طوسی(ره) (4)، و سید مرتضی(ره) (5) که از علمای قرن پنجم هجری به شمار می‌روند، اشاره کرد.
فاضل مقداد نیز که از علمای قرن نهم هجری به شمار می‌رود در این خصوص می‌گوید:
و اعلم أن كل واحد من الرخص و الغلاء قد يكون من اللّه تعالى اذا كان السبب منه، كما اذا قلل جنس المتاع المعين و كثر رغبات الناس إليه، فيقع الغلاء لمصلحة المكلفين أجمع، أو بأن يرسل الجراد و يحبس الغيث ابتلاء للخلق. و اذا كثر المتاع المعين و قلل الرغبات، فيقع الرخص»(6)

ترجمه: «و بدان هر کدام از ارزانی و گرانی گاهی از جانب خداوند است هنگامی که سبب آن از او باشد، مانند این که جنس معینی کمیاب شود و رغبت مردم به آن افزایش یابد، پس به خاطر مصلحت جمعی مکلفین گران می‌شود، یا اینکه برای امتحان خلق ملخ ها را می‌فرستد یا باران را منع می‌کند. و هنگامی که جنس معینی افزایش یابد و رغبت به آن کاسته شود پس ارزان می‌شود.

بنابراین برخلاف اقتصاد کلاسیک، تأثیر عرضه و تقاضا در قیمت ها به طور مستقل در اقتصاد اسلامی پذیرفته شده است.

ب) قیمت گذاری در منابع عامه

در متون روایی مختلف عامه نیز به خودداری پیامبر(ص) از قیمتگذاری اشاره شده است(7) اما عمر از این سنت پیامبر(ص) تخطی کرده و در قیمت گذاری دخالت می نموده است.(8)
________________________________
1. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج1، ص183.
2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1403ق، بیروت، ج59، ص292.
3. ابن حیون، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، مؤسسة آل البيت‏(ع)، چاپ دوم، 1385ق، قم، ج2، ص35.
4. طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد، دار الأضواء، چاپ دوم، 1406ق، بیروت، ص178.
5. شریف مرتضی، الذخیره، مؤسسة النشر الإسلامي‏، 1411ق، قم، ص274.
6. فاضل سیوری، مقداد، ارشاد الطالبین، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى (ره‏)، 1405ق، قم، ص293.
7. ترمذی، السنن، ج5، ص141؛ احمد بن علی الموصلی، مسند ابی یعلی، ج5، ص245؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج4، ص184؛ ابن حبان، السیرة و الشمائل الشریفه(سیره ابن حبان) ج1، ص315.
8. سیوطی، جلال الدین، درالمنثور، ج3، ص480؛ کنزالعمال، ج5، ص245؛ بیهقی، سنن کبری، ج6، ص29؛ ابن مالک، موطأ، ج4، ص366.
آدرس منابع اهل سنت به نقل از نرم افزار المکتبة الشاملة می باشد.

موضوع قفل شده است