جوانان و سفر خارج از کشور

[INDENT]

با نام و یاد دوست

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض میکنم راهگشا باشد ابتدا باید با آنها همدلی نمایید و آنها را درک نمایید به گونه ایکه آنها خود متوجه این درک از جانب شما شوند. سپس اطلاعات مناسبی نسبت به مشکلات و محاسن کار و تحصیل و زندگی در خارج از کشور و فرهنگ انها پیدا نمایید و با بیان مناسب آنها برای دوستان خود، آنها را منصرف نمایید. دقت نمایید که رفتن به خارج از کشور تنها یک راهکار است لذا شما میتوانید با کمک به دوستان خود راهکارهای دیگه ای برای آنها بیابید. در مورد مشکلات و خطراتی که ممکن است با رفتن به خارج از کشور دامنگیر دین و دنیای آنها شود با آنها صحبت نمایید در مورد محاسن مردم عزیز کشورمون و نظاممون با آنها صحبت نمایید البته معایب را نیز انکار ننمایید و بیان نمایید که انسان نباید تنها نیمه خالی لیوان را ببیند بلکه نیمه پر آن را نیز باید مشاهده نماید. در پناه قرآن و عترت موفق باشید یا علی

[=Nassim]با سلام
توسعه اين گناه نسبت به جامعه خودي و در نهادهاي مختلف نظير نهادهاي اقتصادي يا آموزش پيامد‌هايي را به دنبال خواهد داشت؛ ضمن اين‌كه نمي‌توان اين‌گونه تصور كرد، هر جواني كه به خارج از كشور سفر مي‌كند علاقه‌اي به فرهنگ و جامعه خود ندارد و دچار بيگانگي با كشورش شده است؛ نمي‌توان اين برچسب‌ها را براي همه به كار برد و به طور طبيعي عده‌اي به اين نتيجه خواهند رسيد كه بخشي از افراد ناگزير به مهاجرت هستند [=Nassim]نتايج مطالعات انجام شده نشان ‌مي‌دهد ايرانيان در بين مهاجران بيش‌ترين پذيرش اجتماعي را نسبت به فرهنگ‌هاي كشور مقصد دارند، و به راحتي فرهنگ كشور ديگر را مي‌پذيرند‌. [=Nassim]مهاجران كشورهاي ديگر با تشكيل اجتماع، انسجام خود را در كشور ديگري حفظ مي‌كنند و كشور كوچكي را در دل كشور ديگري ايجاد مي‌كنند اما متأسفانه اين اتفاق درباره ايرانيان كم‌تر رخ مي‌دهد و در نتيجه افرادي كه از كشور خارج مي‌شوند به جاي اين كه طوري رفتار كنند كه سنبل فرهنگي كشورشان محسوب شوند و شيوه زيست ديگري را در جامعه مقصد معرفي كنند، بالعكس عمل مي‌كنند، نتيجه اين مي‌شود كه دركشورهاي ديگر نگرش مثبتي نسبت به جامعه ايراني ايجاد نمي‌شود.[=Nassim]بايد بخشي از مهندسي فرهنگي معطوف به اين موضوع شود يعني در رابطه با هويت ملي معيارها و مؤلفه‌هايي كه براي معرفي همه افراد جامعه وجود داشته باشد در زمينه فرهنگي مورد بررسي قرار گيرد و هر كسي كه در داخل كشور زندگي مي‌كند احساس كند كه با برخي از اين مؤلفه‌ها مشترك و نزديك است و به طور كاملاً طبيعي احساس ايراني بودن ‌كند [=Nassim] زماني كه مؤلفه‌ها محدود باشد و همه افراد جامعه را شامل نشود اين احساس تعلق در آن‌ها ايجاد نمي‌شود فرد ناآشنا با گذشته تاريخي و هويت‌ساز كشور راترك مي‌كند و به طور طبيعي در معرض انتخاب‌هاي قرار مي‌گيرد كه شيوه زندگي جوان را توجيه مي‌كند و به همين دليل خيل راحت‌تر مشروعيت به زندگي خودش مي‌دهد و جذب زندگي كشور مقصد مي‌شود.

[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
با اجازه استاد عزیز
بزرگوار برای این مطالبتان منبعی هم سراغ دارید؟؟
این مطالب واقعی است یا حرف و حدیث است
ممنون می شوم با منبع و موثق بیانب فرمایید

در مورد مساله سفر به خارج هم بنده هم مخالفتی نمی بینم
خب ان ارض الله واسعه
اجازه بدهیم جوانان ما بروند و دنیا را ببینند و خوبی و بدی و فرهنک های دیکر را ببنند چه اشکالی دارد؟!!؟

دقت نمایید بیشتر افرادی که در انقلاب همراه امام بودند دانشجویانی بودند که در غرب تحصیل می کردند
ولی مهم این است که انجا رفتند چه کار باید بکنند؟؟ این مهم است :ok:
ایا به دنیال فحشا و منکرات هستند و به خارج می روند؟؟
به دنبال ازادی هستند و به خارج می روند؟؟؟
به دنیال تحصیل هستند و به خارج می روند؟؟
برای شناخت بیشتر دنیا به خارج می روند؟؟
به نطر هر کدام از این موارد باید به نوبه خود جدا جدا بررسی شود و جواب هرکدام متفاوت است.

به نظرم اگر برای کسب علم می روند و انجا شرایط رابرای شان فراهم می کند چرا نروند؟؟؟
در کشور خودمان که خب به برکت دعواهای سیاسی نخبه ها و اهل علوم فنی قربانی می شوند چه بهتر که بروند و انجا صاحب علم و قدرت شوند و بیایند و به مملکت خود خدمت نمایند امثال پرفسور مولاانا و پرفسور سمیعی و خیلی از دانشمندان دیگری که در غرب کسب علم کرده اند و تحقیقات خودشان را در اختیار بشریت قرار داده اند و بعد از سالها هم این علم خود به کشور خود می اورند.

بله اکر مسئولین دست از سیاسی کاری های خود بردارند و با ایجاد دانشگاه به فکر کسب درامد از جیب مردم نباشند و امثال دانشگاه ازاد نباشند که مسئول یکی از دانشگاههای ازاد استانی با افتخار در رادیو گفت که ما بخش غیر دولتی هستیم و برای کسب در امد در یکی از شهرهای کشور موج های ابی می زنیم و از ان طریق کسب در امد می کنیم :Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!: می شنوید تا زمانی که ما در کشورمان چنین رییس دانشگاهی داریم که به جای سرمایه گذاری در پروژه های علمی به دنیال کسب درامد از موج های ابی است چرا برخی از جوانانی که استعداد دارند به خارج نروند؟؟؟

به نظرم اگر مسئولین شرایط را در داخل فراهم نمایند کسی در خارج با هزینه های سرسام اور به تحصیل نمی رود.
به قول مسئول پدافند غیر عامل کشور ما نیروهایی را تربیت می کنیم انها بروند در سرتاسر جهان به بشریت خدمت بکنند اشکالی ندارد
از این منظر هم می توان به مساله سفر به خارج نگاه کرد.

در هر حال همه به این مساله اذعان دارند که ضریب اسعتداد جوانان ایرانی از متوسط استعداده جهانیان بالاتر است تاریخ و وضع موجود هم این مساله را ثابت می نماید.

مسئولین اگر فضا را فراهم نمایند این استعدادها در داخل می ماند و علم ایشان تبدیل به ثروت می شود و تولید ثروت می کنند والا از دو حال خارج نیست یا در کشور این استعدادها می ماند و از بین می رود
یا به کشورهای دیکر می روند و انجا علم خود رابه ثروت تولید می کند و چندبرابر قیمت ان را باید برویم بخریم ان هم اگر تحریم نکنند.

مساله زیاد سخت و پیچیده ای نیست که مسئولین این مساله را درک نکنند البته اگر ذهن و فکر مسئولین کشور مثل ان مسئول دانشگاه ازاد ان شهر نباشد که به جای سرمایه گذاری در پروژه های علمی به فکر موج های ابی و درامد زایی باشد:Cheshmak:

به نام خدا.

جناب محراب گرامی، جسارت هست، اما خدمت به بشریت و این حرفا کشکه! وقتی که خارجی ها از "گندم" که ماده ی خوراکی هست تا پیچ و مهره که ملزومات صنعتی هست تا داروهای خاص که برای بسیاری از ملزومات زنده ماندن هست رو بر اساس اقتصاد و قیمت و پول به بقیه میدن ( حتی گندم تو دریا خالی میکنن تا قیمتش کم نشه ) دیگه خدمت به بشریت کجاست؟ به قول موسس شرکت بوتان در مستند "میراث آلبرتا"، هر نخبه ای که میره اونور آب، در حقیقت کمک میکنه به اونها تا بمب بسازن بزنن تو سر ما! ( نقل به مضمون )

در مورد اینکه فرمودید جوان ایرانی استعداد خیلی بهتری از متوسط جهانی داره، اگر ممکن هست یک مرجع و منبعی معرفی بفرمایید چون بعدا به درد میخوره.

ستایشگر :Gol:

با سلام
[=arial]بزرگوار برای این مطالب نیاز به منبع و حدیث ندارد توجه بفرمایید
به راستی چه بلایی بر سر مردم این کشور آورده‌ایم؟ چرا بخشی از این مردم از این کشور گریزان شده‌اند و در صدر فهرست قاچاق انسان به استرالیا قرار گرفته‌اند؟ چرا باید مردم ایران بیش از کشورهایی که امنیت و ثبات جانی هم در آنجا نیست، خواهان فرار از کشور باشند؟ چرا ایرانیانی که می دانند عزم سفر به استرالیا رفتن به دام قاچاق برها و بازی و با جان و مالشان است این مسیر خطرناک را همچنان دنبال می کنند؟برخی مقامات و برخی مسئولان! کمی به خود بیایید. آمار ایرانیان فراری از کشور خود، آماری نیست که ‌بشود آن را پنهان کرد؛ نه مانند تورم است که با نقطه‌ای و... بتوان آن را دستکاری نمود و نه دیگر رقابت‌های انتخاباتی در میان است، بلکه پای جان ایرانیانی در میان است که به امیدی از کشور خود فرار می‌کنند تا شاید آینده‌ای ‌برای خود بجویند. برای یک بار هم که شده به واقعیت های موجود پشت نکنیم،انکارشان نکنیم، بی تفاوت نباشیم. این افرادی که جان خود را در این مسیر از دست می دهند هموطتان ما هستند. همان هایی که گاهی اوقات به آنان افتخار می کنیم! همان هایی که در غم ها و رنج های تاریخی این ملت صبورانه ایستاده اند و زندگی کرده اند. اینک چرا زندگی را از آنان دریغ می کنیم؟ چرا دسترسی این مردم به مسئولان برای طرح مشکلات شان محدود شده است؟چرا رانت خواران گرداگرد مسئولان را فرا گرفته اند و به اسم دور زدن تحریم سودهای کلان به جیب زده اند، اما یک شهروند عادی برای زندگی کردن از این کشور فرار می کند.

با عرض سلام به تمام دوستان
مزایا و معایب سفر به ایرانیان به خارج نسبی است و به پارامتر های بسیار بسیار زیاد فردی، فرهنگی و تربیتی، اقتصادی، جسمی، جنسی، سنی ووو در فرد مسافر و نیز پارامتر هایی در خصوص مقصد سفر بستگی دارد. بنا بر این به سادگی نمیتوان گفت سفر یک ایرانی به خارج، چه سفری کوتاه مدت باشد و چه مهاجرت خوب است یا بد است. اما اگر همین موضوع را با نگرش منافع ملی نگاه کنیم، جمع بندی اطلاعات موثق و غیر موثقی که در این رابطه وجود دارد نتایج خوب و خوشایندی برای ایران ندارد. اینکه مسئول فرار مفز ها چه کسی و یا چه کسانی هستند بحثی مستقل است که شاید ارتباطی با موضوع این بحث نداشته باشد. اما بعنوان کسی که سالهاست خارج از وطن زندگی میکند میتوانم بگویم ای کاش شرایظ مطلوب من در کشورم فراهم بود تا میتوانستم آنجا بمانم وتوانم را در راه اعتلای کشورم به کار گیرم...

با سلام

در صحیفه آیت‌الله خمینی به نقل از وی پیرامون فرار مغزها چنین نوشته شده است:
«می‌گویند مغزها فرار کردند! بگذار فرار کنند. جهنم که فرار کردند این مغزها! مغزهای علمی نبودند این مغزها، مغزهای خیانتکار بودند، و الّا کسی از مملکت خودش فرار می‌کند به آمریکا؟! از مملکت خودش فرار می‌کند به انگلستان و زیرِ سایه انگلستان می‌خواهد زندگی بکند؟ پیوند می‌کند با بختیار و امثال بختیار که مملکت ما را به تباهی کشیدند؟ این مغزها بگذار فرار بکنند، بهتر که فرار می‌کنند! غصه نخورید برای اینها، برای اینها که کشته شده‌اند غصه نخورید هی می‌گویند مغزها دارند فرار می‌کنند. به جهنم که فرار می‌کنند این دانشگاه رفته‌ها، اینها که همه اش دم از علم و تمدن غرب می‌زنند، بگذارید بروند. ما این علم و دانش غرب را نمی‌خواهیم. اگر شما هم می‌دانید که اینجا جایتان نیست فرار کنید. راهتان باز است

با سلام

متأسفانه هر روز در لا به لای اخبار رسانه های داخلی و بیشتر خارجی خبر مرگ چند هم‌وطن ایرانی در امواج خروشان دریاها و یا در کوه‌ها و دره‌ها به دست قاچاقچیان انسان منعکس می‌گردد، این‌ها هر که و هر چه باشند هم‌وطن ما هستند. در بررسی مشکلات مهاجران ایرانی که صورت مشاهده اردوگاه های پناهندگی و همچنین پژوهشی که نگارنده در سه سال اخیر در این رابطه انجام داده‌ام، واقعیت‌ها گواه این را می‌دهد که ایرانیان پناهنده در کشورهای پناهنده پذیر در شرایط بسیار نامطلوب و غیر انسانی زندگی می‌کنند.

هم اکنون پناهندگان ایرانی در کشور آلمان حدود ۶ هزار نفر، ترکیه ۷ هزار نفر، مالزی ۵ هزار نفر و در اندونزی و کشورهای دیگر نیز در همین حدود می‌باشند، در بعضی از کشورها که نام برده نشد نیز ایرانیان در انتظار پذیرش پناهندگی یا پرواز به کشورهای پناهنده پذیر در شرایط بسیار دشوار و غیر انسانی به سر می‌برند.

در این کمپ‌ها خانواده‌هایی هم به همراه فرزندان خود با حداقل امکانات زندگی می‌کنند. در کشور مالزی به اندازه ای به پناهندگان ایرانی غذا داده می‌شود که فقط بتوانند زنده بمانند، در کشور ترکیه پناهندگان ایرانی در کنار پناهندگان افغانی و سوری و سایر کشورها در اردوگاه‌هایی زندگی می‌کنند که زندان در مقابل آن‌ها هتل به حساب می‌آید.

در آلمان پناهندگان ایرانی فقط روزی یک وعده غذا می‌گیرند و پول تو جیبی آن‌ها به اندازه هزینه یک شکلات هم نیست، ساعت ۷ بعد از ظهر به بعد کمپ‌های پناهندگی در آلمان درها را می‌بندند و اگر کسی بیمار شده و نیاز به بیرون رفتن از کمپ داشته باشد باید تا صبح صبر کند. چه بسیار افرادی که در این کمپ‌ها از شدت بیماری صبح را ندیده‌اند، همان‌طوری که گفتم در پژوهش انجام شده ۸۰ درصد از این پناهندگان فقط برای یافتن کار و زندگی بهتر به قصد پناهندگی از کشور خارج شده‌اند و قاچاقچیان انسان تمام دارائی آن‌ها را غارت کرده و آن‌ها را در میانه راه رها می‌کنند.

با سلام
بله......به جهنم!