جمع بندی شبهه محشور شدن با مشتهیات

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه محشور شدن با مشتهیات

باسلام

بر اساس این روایت معروف که هرکسی با آنچه که دوست دارد محشور میگردد، معذب بودن در آخرت چه وجهی دارد؟
چراکه هرکسی به آنچه که دوست داشته مشغول میشود

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]

ملاali;784421 نوشت:
بر اساس این روایت معروف که هرکسی با آنچه که دوست دارد محشور میگردد، معذب بودن در آخرت چه وجهی دارد؟


با سلام
عرض ادب و احترام
در روز قیامت افرادی که در دنیا دنبال هر کسی رفتند و از او پیروی نمودند و هر کسی را امام و پیشوا و مقتدای خود قرار دادند، خواه از پیشوایان عدل بوده باشند و خواه از پیشوایان ظلم، این افراد با امامان خود محشور می شوند؛ این رعایا و افراد رعیت با پیشوایان خود محشور و به آنها ملحق می گردند.

اگر آن ائمه بهشتی هستند با آنها به بهشت می روند و اگر جهنمی باشند با آنها به جهنم می روند.
قران در این باره می فرماید: «یوم ندعوا کل أناس بإمـ'مهم فمن أوتی کتـ'به بیمینه فأولـ'ئک یقرءون کتـ'بهم و لا یظلمون فتیلا* و من کان فی هـ'ذه أعمی ' فهو فی الاخرة أعمی ' و أضل سبیلا؛ روزی خواهد رسید که ما هر دسته از افراد مردم را به امامشان می خوانیم؛ پس آن کسانی که نامه عمل آنها به توسط راست داده شود، این دسته نامه عمل خود را می خوانند و به مقدار کمی هم (به مقدار چرکی که بین انگشتان فتیله می شود) به آنها ظلم نخواهد شد. و کسی که در این دنیا کور باشد او در آخرت کور است و راهش نایاب تر و گم تر خواهد بود» (1).

آن کسانی که در دنیا چشم حقیقت و بصیرت خود را باز نکردند و به نابینایی نسبت به امور معنویه، دنیای خود را سپری کردند و به شهوات و هواجس نفسانیه خود را مبتلا ساختند، در آخرت هم نابینا هستند و راهی ندارند.
در این آیه مبارکه می فرماید: ما هر دسته را به سبب امامشان می خوانیم و نامه عمل کسانی که از ناحیه راست به آنها داده می شود چنان است.

مردم سعادتمند به سبب و به وسیله امام خوانده می شوند و از ناحیه سعادت نامه عمل به آنها می رسد.

امام مثل مغناطیس و آهن رباست که تمام اشیاء هم شکل خود را در طیف مغناطیسی خود جمع می کند. آهن ربا تمام ذرات آهن را به خود می گیرد، نه ذرات مس و روی و نیکل را. امامان حق و پیشوایان عدل، افراد حق و عادل و امامان باطل افراد منحرف و ستیزه جو و متعدی را به سمت خود می کشند.

پی نوشت:
1-
اسراء/ 71-72

[=arial]باز سلام
در این عالم به صورت ظاهر همه با هم مخلوطند؛ ولی از نقطه نظر گرایش های باطنی مردم به دستجات و احزاب و فرق و ملل و نحل منقسم می شوند و هر دسته تابع امامی خاص و پیشوایی مخصوص به خود می باشند.

در قیامت که موطن بروز حقایق است خداوند هر دسته و جمعیتی را به سبب امامشان می خواند؛ آن کسان که اهل سعادت اند نامه عمل از ناحیه و موطن سعادت به آنها می رسد و به وسیله امام به حق، امام سعادت خوانده می شوند؛ و آن کسانی که اهل شقاوتند نامه عمل از ناحیه و موطن شقاوت و به وسیله امام باطل، امام شقاوت خوانده می شوند.

پس امام به حق که سعید است دارای صفت سعادت است که راستی است، و یمین که سعادت است نعت و صفت امام است و بنابراین قران که می فرماید «فمن أوتی کتـابه و بیمینه؛ پس هر که نامه او به دست راستش داده شود»، تفسیر «یوم ندعوا کل أناس بإمـامهم؛ روزی که هر گروهی را با امامشان فرا می خوانیم» (اسراء/ 71) را می کند و می فرماید: چون امام محل جذب افراد هم سنخ می باشد کسانی که دارای سنخیت رحمت و عافیت هستند و این صفت در آنها مشهود است به وسیله امام به حق خوانده می شوند.
و امام جائر و باطل که شقی است دارای صفت شقاوت است، و امام جائر با این صفت آنها را می خواند و جمع می کند.


ملاali;784421 نوشت:
چراکه هرکسی به آنچه که دوست داشته مشغول میشود

بله این که هر فردی با انچه دوست دارد محشور می شود ولی همین فرد می تواند حق باشد و یا باطل باشد
اگر باطل باشد که خب عذاب الهی را خواهد چشید و لذا نمی تواند لذت ببرد ولی اگر حق باشد که در بهشت برین است و از رحمت الهی بهره مند خواهد شد.

محراب;786356 نوشت:
بله این که هر فردی با انچه دوست دارد محشور می شود ولی همین فرد می تواند حق باشد و یا باطل باشد
اگر باطل باشد که خب عذاب الهی را خواهد چشید و لذا نمی تواند لذت ببرد ولی اگر حق باشد که در بهشت برین است و از رحمت الهی بهره مند خواهد شد.

با سلام و تشکر

اما در روایت آمده حتی اگر سنگ را دوست داشته باشی با آن محشور میشوی و یا اینکه زنی را مثلا دوست داشته باشی
خب این چه ربطی به حق و باطل دارد؟ دوست داشتن چیزی به خودی خود چه ارتباطی با باطل دارد؟

و اما کسی که کور در معارف است در آخرت هم کور است این هم لازمه اش عذاب دیدن نیست چون اونجا هم غافل و کوراست
لازمه عذاب متوجه خطاها شدن است نه بلعکس

ثالثا بر مبنای سخن شما سنی ها که خلیفه هاشونو دوست دارند نیز اهل دوزخ اند و وحدت ما با آنان واقعی و حقیقی نیست

[=arial]

ملاali;786388 نوشت:
اما در روایت آمده حتی اگر سنگ را دوست داشته باشی با آن محشور میشوی و یا اینکه زنی را مثلا دوست داشته باشی

با سلام
عرض ادب و احترام

ببنید بزرگوار
محشور شدن با آنچه دوستش دارید یه مطلب است عذاب دیدن و زجر کشیدن مطلبی دیگر

این که در روایت سنک را مثال زده است خواسته نوع حب و محبت فرد را به کوچکترین مساله مثال بزند
والا خب همین حب هم باید دلیل داشته باشد الکی که نمی شود
فردی زنی را برای چه دوست دارد؟؟
مقام را برای چه دوست دارد؟؟
ثروت را برای چه دوست دارد؟؟؟
و...............
اگر دوست داشتن در طول مسیر الهی باشد یعنی زن و بچه خود را در طول مسیر الهی و به خاطر خدا و برای خدا دوست دارد که خب این نه تنها عذاب ندارد که ثواب هم دارد و در اخرت هم با ایشان محشور می شود

ولی اگر زنی را به خاطر مسایل جنسی دوست دارد و یا چشم به ناموس دیگران دارد این فرد در واقع میل به شهوت دارد و ان زن بهانه ای است برای رسیدن به لذت جنسی و شهوتی خود و یا اگر فردی مقام را دوست دارد اگر برای خدمت به خلق الله است که خب دستور الهی را انجام داده و این حب در طول مسیر الهی است ولی اگر برای رسیدن به شهرت و قدرت و ظلم کردن به بنده گان خداست و یا ضایع کردن حقی و ......دوست دارد این فرد با گناهانش محشور می شود

در هر حال این که گفته شد حق و باطل یعنی که هر امری اگر در مسیر الهی باشد و در طول حب الهی باشد ثواب هم دارد واگر در عرض حب الهی باشد گناه کرده است

[=arial]

ملاali;786388 نوشت:
و اما اینکه آنکه کور در معارف است در آخرت هم کور است این هم لازمه اش عذاب دیدن نیست چون اونجا هم غافل و کوراست
لازمه عذاب متوجه شدن و عرف شدن به کار خطاست نه بلعکس

با سلام
بزرگوار دقت نمایید
آنجا کسی کور نیست انجا همه چشم ها بینا خواهد شد تا نتیجه اعمال خود را ببیند
کسی که ایا قران می فرماید صم بکم عم فهم لایرجعون یعنی کراند و گور اند و لال ند این در دنیاست یعنی در دنیا این افراد نسبت به معرفت های دینی کراند و کور اند و.......ولی همین افراد در اخرت اتفاقا بینا خواهند شد و نتیجه اعمال خود را مشاهده خواهن
د کرد
و عذاب های الهی را خواند چشید
اگر قرار باشد که انهایی که اینجا در برابر احکام الهی ایستاده اند انجا هم چیزی نفهمند که خب قیامت معنا نداشت

این افراد در اخرت بینا می شوند تا نتیجه اعمال خود را ببینند

ملاali;786388 نوشت:
ثالثا بر مبنای سخن شما سنی ها که خلیفه هاشونو دوست دارند نیز اهل دوزخ اند و وحدت ما با آنان واقعی و حقیقی نیست
غیر از این است؟

این موضوع خارج از بحث ماست این که وحدت ما با اهل سنت برای چیست به بحث ربطی ندارد و باید در تایپکی جدا به ان بپردازیم

محراب;786406 نوشت:
کسی که ایا قران می فرماید صم بکم عم فهم لایرجعون یعنی کراند و گور اند و لال ند این در دنیاست یعنی در دنیا این افراد نسبت به معرفت های دینی کراند و کور اند و.......ولی همین افراد در اخرت اتفاقا بینا خواهند شد و نتیجه اعمال خود را مشاهده خواهند کرد

اما در پست قبل این چنین گفتید

محراب;786353 نوشت:
آن کسانی که در دنیا چشم حقیقت و بصیرت خود را باز نکردند و به نابینایی نسبت به امور معنویه، دنیای خود را سپری کردند و به شهوات و هواجس نفسانیه خود را مبتلا ساختند، در آخرت هم نابینا هستند و راهی ندارند.

محراب;786403 نوشت:
ولی اگر زنی را به خاطر مسایل جنسی دوست دارد
دوست داشتن زنی به خاطر لذت عاطفی و جنسی چگونه شیطانی است درحالی که خود خداوند قرار داده؟! من نمیدونم منظورتون از دوست داشتن به خاطر خدا یا غیر خدا یعنی چه؟ اصلا دوست داشتن چه ارتباطی به این مطلب دارد؟
یک عالم عارف هم به طور طبیعی یک چیزایی را دوست دارد و یک بچه هم و یا بی دین هم همینطور این چه ربطی به برای خدا و غیر خدا دارد؟
چند نفر از آدمیان غذا خوردنشان یا رابطه جنسیشون به نیت قرب الهی و برای خداست؟
محراب;786406 نوشت:
نوشته اصلی توسط ملاali
ثالثا بر مبنای سخن شما سنی ها که خلیفه هاشونو دوست دارند نیز اهل دوزخ اند و وحدت ما با آنان واقعی و حقیقی نیست
غیر از این است؟

این موضوع خارج از بحث ماست این که وحدت ما با اهل سنت برای چیست به بحث ربطی ندارد و باید در تایپکی جدا به ان بپردازیم

اتفاقا کاملا مرتبط است
یه مثال دیگه میزنم
.شخصی به خاطر تبلیغ غلط از امام علی بیزار است و با مخالفان علی دوست است و اعمالش هم درست است این فرد چگونه مستحق عذاب است؟
چون قاعدتا نباید با امام علی محشور شود

[=arial]

ملاali;786412 نوشت:
اما در پست قبل این چنین گفتید

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار ببخشید باید بیشتر توضیح می دادم
نابینا در اولی را - راهی ندارند- تبیین می کند یعنی که هدایت شده نیستند یعنی سعادتمند نیستند:ok:
ولی این که بیان شد بینا هستند یعنی می بینند عذاب الهی را می بینند حق را و می چشند عذاب الهی را
فکر کنم مطلب روشن شده باشد

ملاali;786412 نوشت:
دوست داشتن زنی به خاطر لذت عاطفی و جنسی چگونه شیطانی است درحالی که خود خداوند قرار داده؟!

بزرگوار دوست داشتن نامحرم و ناموس مردم گناه است
خب خداوند محبت به زن نامحرم را قرار نداده است
بلکه خداوند قوه شهویه را درون انسان قرار داده است و این انسان است که با اختیار خود و انتخاب خود ثواب و یا گناه را از بین این دو انتخاب می کند

ملاali;786412 نوشت:
من نمیدونم منظورتون از دوست داشتن به خاطر خدا یا غیر خدا یعنی چه؟ اصلا دوست داشتن چه ارتباطی به این مطلب دارد؟

دوست داشتن به خاطر خدا یعنی که حب انسان در مسیر حب الهی قرار گیرد
یعنی انسان خانوده خود را دوست داشته باشد و بدانها محبت نماید زیرا که دستور الهی است
به بنده کان خدا محبت نماید زیرا که دستور الهی است
و..............
این یعنی که حب انسان در طول حب الهی است و انسان به اموراتی حب دارد که خداوند دستور داده است

ملاali;786412 نوشت:
چند نفر از آدمیان غذا خوردنشان یا رابطه جنسیشون به نیت قرب الهی و برای خداست؟

این دیکر بسته به معرفت انسان نسبت به معارف الهی است

ملاali;786412 نوشت:
.شخصی به خاطر تبلیغ غلط از امام علی بیزار است و با مخالفان علی دوست است و اعمالش هم درست است این فرد چگونه مستحق عذاب است؟
چون قاعدتا نباید با امام علی محشور شود

ببینید بزرگوار
کسانی که معاند هستند و با علم به حقانیت علی(ع) با ایشان به مخالفت پرداخته اند در عذاب اند.
ولی کسانی که جاهل اند و یا مستضعف اند و ایشان در حصر عده ای بودند که نتوانستند به حقانیت برسند عندالله ماجوراند
ایشان در گروه مستضعفین هستند که عندالله ماجوراند.
گناه این عده بر عهده کسانی است که موجبات گمرهی ایشان را فراهم کرده اند و ایشان را گمراه کرده اند.

سلام علیکم

محراب;786418 نوشت:
بزرگوار دوست داشتن نامحرم و ناموس مردم گناه است
خب خداوند محبت به زن نامحرم را قرار نداده است

اگر خداوند محبت نامحرم قرار نداده پس ازدواج بین چه کسانی داره صورت میگره ؟؟!!!!:Gig: محارم؟

درثانی در این روایت نیامده آدمیان با آنچه که برای خدا دوست داشته باشند محشور میشوند!!!
بلکه بصورت کلی به دوست داشتن اشاره شده نه به حق و باطل آن

محراب;786418 نوشت:
ولی کسانی که جاهل اند و یا مستضعف اند و ایشان در حصر عده ای بودند که نتوانستند به حقانیت برسند عندالله ماجوراند

بله اما با روایت فوق چگونه قابل جمع است؟ این روایت حاکی از این است که واقعیت حشر ملحق شدن با مشتهیات است که کاملا درونی است
لذا کسی که به نیت قرب الهی و رسیدن بهشت برعلیه شیعیان عملیات انتحاری میکند چگونه معذب باید باشد؟
یا کسانی که خلفای سنی را دوست دارند چگونه با آنان محشور نمیشوند؟

[=arial]

ملاali;786503 نوشت:
اگر خداوند محبت نامحرم قرار نداده پس ازدواج بین چه کسانی داره صورت میگره ؟؟!!!! محارم؟

با سلام
واقعا این سوالات شما ...........!!!!!!؟!!؟!؟!؟!؟!؟

بزرگوار این از بدیهیات است و توضیح هم داده شده است که
منظور بنده از غیرمحارم یعنی فردی همسر دارد ولی باز چشمش دنبال ناموس دیکری است مثلا چشمش دنبال زن شوهردار است
این نوع محبت مذموم است
که محبت به نامحرمی که قصد ازدواج دارد
به نظرم این مطالب از فحوای کلام و نوع بحث مشخص بود :ok:

ملاali;786503 نوشت:
درثانی در این روایت نیامده آدمیان با آنچه که برای خدا دوست داشته باشند محشور میشوند!!!
بلکه بصورت کلی به دوست داشتن اشاره شده نه به حق و باطل آن

بزرگوار همه معارف دین که در یک روایت جمع نمی شود
معرفت های دینی از مجموعه ایات و روایات به دست می اید

روایت می گوید انسان با انچه دوست داشته باشد محشور می شود
انسان هم اگر با انچه خداوند ان را برای او منع کرده است مانوس شود و محبت ان را به دل بگیرد با ان محشور خواهد شد و البته عذاب خواهد دید واگر با انچه خداوند بدان دستور داده است مانوس شود و محبت ان را به دل بگیر مانوس شود با ان محشور خواهد شد (((اندکی تامل نمایید)))


ملاali;786503 نوشت:
بله اما با روایت فوق چگونه قابل جمع است؟ این روایت حاکی از این است که واقعیت حشر ملحق شدن با مشتهیات است که کاملا درونی است

ببنید بزرگوار
انسان در عالم بعد با خدایی سروکار دارد که ابتدا و انتهای این مسایل را می داند
وقتی فردی در استضعاف بوده و مورد ظلم واقع شده است خداوند به این مساله علم دارد و می داند که این فرد مورد ظلم واقع شده است ولذا اجر او محفوظ است
خب وقتی انسان با چنین خدایی عالمی سروکار دارد قطعا حساب و کتابش با فردی که عالمانه و معاندانه در مقابل حق ایستاده و حب ظالم را به دل گرفته است متفاوت خواهد بود.

ملاali;786503 نوشت:
لذا کسی که به نیت قرب الهی و رسیدن بهشت برعلیه شیعیان عملیات انتحاری میکند چگونه معذب باید باشد؟

به زعم بنده اکثر کسانی که چنین اقداماتی را انجام می دهند یا غافل اند یا جاهل ویا مستضعف و البته معاندین که جای خود دارد
والا اگر اندک اشنایی با قران داشته باشند می توانند اعتقادات خود را تصحیح نمایند.

کجای قران امده است که کشتن شیعه مساوی است با همنشینی با پیامبر؟؟!؟!
اصلا کجای قران امده است کشتن مسلمانی که لااقل عامل به ضروریات دین است همنشینی با نبی مکرم اسلام است؟؟؟
اینها کسانی را که می کشند اهل نماز و حجاب و روزه و.....اند
از طرفی کدام حکم عقل فرمان به کشتن زن و بچه می دهد؟!؟!؟ خب مشخص است که این مساله نمی تواند عقیده درست باشد

خب کسانی که دست به چنین اقداماتی می زنند جاهل اند و نمی دانند و این افراد در مقابل جهل خود که یا قاصر بودند یا مقصر عندالله باید پاسخگو باشند
و باز گذشت که معاندین حسابشان جداست

[=arial]

ملاali;786503 نوشت:
یا کسانی که خلفای سنی را دوست دارند چگونه با آنان محشور نمیشوند؟

دعای ما این است که خداوند محبان خلفا را با ایشان محشور نماید :ok:
چرا محشور نمی شوند
دقت نمایید نکته بحث اینجاست که شما همه را یه کاسه می گیرید ولی بنده تکلیف هر کدام را جدا می دانم
در میان محبان خلفا
معاندین با خلافت علی(ع) هستند
جاهلین به غصب خلافت هستند
مستضعفین هستند
و.....
خب تکلیف هرکدام از این دسته عندالله جداست

سلام علیکم

محراب;786584 نوشت:
منظور بنده از غیرمحارم یعنی فردی همسر دارد ولی باز چشمش دنبال ناموس دیکری است مثلا چشمش دنبال زن شوهردار است
این نوع محبت مذموم است

بله دنبال ناموس مردم رفتن دست ما است و میتوانیم انجام ندهیم

اما محبت به آن به خودی خود که دست ما نیست ! هست؟

محراب;786584 نوشت:
انسان هم اگر با انچه خداوند ان را برای او منع کرده است مانوس شود و محبت ان را به دل بگیرد با ان محشور خواهد شد و البته عذاب خواهد دید

اگه بد باشه اما برای ما بد نباشه چی؟ بازم باید عذاب بشن؟؟؟
اگه اینطوری باشه که به حکم حسنات الابرار سیئات المقربین ، ابرار هم باید اهل عذاب باشن که!!!

محراب;786584 نوشت:
انسان در عالم بعد با خدایی سروکار دارد که ابتدا و انتهای این مسایل را می داند

چگونه چنین چیزی ممکن است؟ وقتی جزا و پاداش خود اعمال اند و لاغیر
اگر خدا چنین دخالتی میکند که خب کفار هم نباید عذاب ببینند چون باور به آخرت نداشتند که اگر خدا و آخرت را میشناختند که دیگر برخلاف سعادتشان عمل نمیکردند!!! میکردند؟

محراب;786584 نوشت:
بزرگوار همه معارف دین که در یک روایت جمع نمی شود

لابد مجموعشان هم برای بنده مفهوم نبوده که سراغ جزء آمده ام

[=arial]

ملاali;786856 نوشت:
اما محبت به آن به خودی خود که دست ما نیست ! هست؟

با سلام

چرا محبت داشتن دست انسان نیست؟؟؟
در همین مثال انسان اگر کنترلی نسبت به نگاههای خود داشته باشد و چشم خود را از نگاههای گناه الود نگاه دارد و به دل خود راه ندهد قطعا محبتی هم بدان نخواهد داشت


هرچند این شعر است ولی واقعیت هم دارد که باباطاهر می گوید:
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد


خب انسان اگر نگاه خود را کنترل کند قطعا بدان محبت هم نخواهد داشت
انسان چگونه می شود که به یک فرد محبت اش بیشتر بیشتر می شود
او را می بیند
به او فکر می کند
برایش هدیه می گیرد
دوباره می بیند
بیشتر محبت می کند
و.......
خب وقتی که انسان فردی را دید و بلافاصله پس از دیدن جلوی نگاههای بعدی خود را بگیرد و دنبال هواهای نفسانی نرود به اوفکر نکند و.... قطعا هم محبتی نسبت به او نخواهد داشت

نکته بعدی در مورد محبت است
این هم باز دست خود انسان است
دقت نمایید
انسان اگر حاکم بر دل و قلب خود باشد می تواند حب و بغض خود را نیز کنترل نماید
چرا نسبت به فردی غضب می کند؟؟
چرا نسبت به فردی محبت می کند؟؟

و........
اگر دست انسان نبود که چرا این همه در روایات داریم که انسان وقتی غضبناک شد تصمیم نگیرد و خود را کنترل نماید و.....
همچنین در مورد روایات داریم که وقتی نسبت به فردی و مساله ای محبت پیدا کرد مواظب خود باشد که ان موجود او را از خدا دور نماید و اصلا تبری و تولی در دین یعنی همین که دست خود انسان است که انسان نسبت به مولفه ای حب داشته باشد و نسبت به مساله ای بغض داشته باشد

همه و همه این دلایل حاکی از ان است که محبت کردن به فردی و موجودی و مساله ای دست خود انسان است.

[=arial]

ملاali;786856 نوشت:
اگه بد باشه اما برای ما بد نباشه چی؟ بازم باید عذاب بشن؟؟؟
اگه اینطوری باشه که به حکم حسنات الابرار سیئات المقربین ، ابرار هم باید اهل عذاب باشن که!!!

باز سلام
عرض ادب

بزرگوار بد برای همه بد است اعمال حسن و قبح عقلی دارند
این مساله توضیح دیگری دارد که به نظر به مبحث ما ربطی ندارد

معناي جمله «حسنات الابرار سيئات المقربين» اين است كه كارهاي نيك خوبان براي مقربان عمل زشت محسوب مي شود.
بنا به آنچه در روايات فراوان آمده است مراتب ايمان و تقرب به خداوند متفاوت است و ايمان داراي درجات مي باشد به همين جهت عمل نيك فردي كه در درجه اول ايمان است براي كسي كه در درجه بالاتر قرار دارد عمل زشت و بد محسوب مي شود چون به همان ميزان كه شخص در رتبه بالاتر قرار دارد از او عمل بهتر و بالاتري انتظار مي رود.

مانند اين كه نوشتن خط به شكل كلاس ابتدايي براي ديپلمه زشت مي باشد در حالي كه همين خط را كلاس اولي بنويسد زيبا مي باشد و نويسنده آن مورد تشويق واقع مي شود. بنابراين كارهاي نيك خوبان براي مقربان كه در درجه بالاتري از لحاظ ايمان قرار گرفته اند ديگر حسنه نمي باشد بلكه در مقايسه با رتبه ايماني او سيئه و عمل زشت محسوب مي شود.

[=arial]

ملاali;786856 نوشت:
چگونه چنین چیزی ممکن است؟ وقتی جزا و پاداش خود اعمال اند و لاغیر
اگر خدا چنین دخالتی میکند که خب کفار هم نباید عذاب ببینند چون باور به آخرت نداشتند که اگر خدا و آخرت را میشناختند که دیگر برخلاف سعادتشان عمل نمیکردند!!! میکردند؟

باسلام
بزرگوار این مطالب خارج از موضوع بحث است در تایپکی دیگر مطرح نمایید تا به بحث بنشینیم

ملاali;786856 نوشت:
لابد مجموعشان هم برای بنده مفهوم نبوده که سراغ جزء آمده ام

منظور بنده را متوجه نشدید

به این مثال دقت نمایید معارف دین مثل مجموعه قطعات پازل است وقتی شما می توانید تصویری درستی از دین داشته باشید که همه قطعات پازل را کنار هم قرار دهید
نمی توانید یک قطعه را بردارید و انتظار داشته باشید که فهمی از کل تصویر داشته باشید

سلام علیکم

محراب;787029 نوشت:
بنا به آنچه در روايات فراوان آمده است مراتب ايمان و تقرب به خداوند متفاوت است و ايمان داراي درجات مي باشد به همين جهت عمل نيك فردي كه در درجه اول ايمان است براي كسي كه در درجه بالاتر قرار دارد عمل زشت و بد محسوب مي شود

اما این سخن با این جمله تان در تناقض است

این جمله حاکی از آن است که اعمال فارق از درک ما دارای حسن و قبح هستند ولی جمله بالا منوط به درک و مرتبه است

محراب;787029 نوشت:
بد برای همه بد است اعمال حسن و قبح عقلی دارند

محراب;787027 نوشت:
همه و همه این دلایل حاکی از ان است که محبت کردن به فردی و موجودی و مساله ای دست خود انسان است.

بله
اما وقتی بوجود آمد ..دیگر بوجود آمده ..نمیتونیم بگیم چرا
خود خداوند قرار داده

[=arial]

ملاali;787213 نوشت:
این جمله حاکی از آن است که اعمال فارق از درک ما دارای حسن و قبح هستند ولی جمله بالا منوط به درک و مرتبه است

باز سلام
بزرگوار باز دقت نمایید
اعمال دارای حسن و قبح هستند یک مطلب است
این که افراد با اختیار خودشان چه افعالی را انتخاب می کنند یک مطلب است
همین اعمال که انسان با اختیار انجام می دهد درجه و رتبه ایمان افراد را مشخص می کند یک مطلب است

پس درجه و رتبه ایمان انسانها با انجام افعالی که حسن و قبح عقلی دارند بالا وپایین می شود اگر فعل نیک انجام دهند بیشتر و اگر کناه نمایند کمتر می شود :ok:

ملاali;787213 نوشت:
اما وقتی بوجود آمد ..دیگر بوجود آمده ..نمیتونیم بگیم چرا
خود خداوند قرار داده

این مساله باز به بحث ربطی ندارد
ما داریم بر روی قوانین بحث می کنیم ولی شما روی مصادیق

نمی توانیم بگوییم که فردی خلاف قوانین عملی مرتکب شده است پس بی خیال شده است دیگر حالا شده و بگذریم
این فرد اگر به قوانین اعتنا می کرد و عمل می کرد چنین نمی شود
ولی حالا اگر اتفاق افتاده می تواند با اساتید اخلاق یا مشاوره صحبت نماید و مشکل را برطرف نماید

ملاali;784421 نوشت:
باسلام

بر اساس این روایت معروف که هرکسی با آنچه که دوست دارد محشور میگردد، معذب بودن در آخرت چه وجهی دارد؟
چراکه هرکسی به آنچه که دوست داشته مشغول میشود

سلام.

ماثر حب اطاعت و پیروی است،حال این پیروی میخواد در عمل باشد یا در نفس وذهن،و همه اعمال متعلق امر الهی هستند به عبارتی خود عمل نفسا تعلقی نداره بلکه امر الهی است که به اون جهت میده،مثلا نزدیکی به خودی خود تعلقی نداره ولی به محض اینکه عمل متعلق امر الهی قرار گرفت ،و امر الهی به این تعلق گرفته که اگر خطبه گفته شد جایز واگر نه معصیت و زناست ......

پس همه دین که میگن چیزی جز حب نیست یعنی همین ،یعنی همه اعمال به خودی خود تعلقی ندارن مگه اینکه امر الهی به انها جهت بده و متعلق امر الهی بشن،واین اطاعت امر همون ماثر حب و علاقس....

خب دیگه عدم اطاعت از امر الهی اثراتی داره که این اثرات باعث عدم کمالات وجودی برای انسان میشه،مثل زلزله که باعث عدم کمال تعادل برای زمین میشه و اثر این عدم کمال ویرانیست....اصل مطلب اثرات حاکی از حب است که در قیامت خودشو نشون میده اگه جهت اللهی باشه خب اثراتش نیز کمالی است و اگر غیر اللهی باشه خب اثراتش نیز عدم کمالیست که به تبع عدم کمال نیز که خود معلوم است چگونه است....

erfan_alavi;787262 نوشت:
ه عدم اطاعت از امر الهی اثراتی داره که این اثرات باعث عدم کمالات وجودی برای انسان میشه،مثل زلزله که باعث عدم کمال تعادل برای زمین میشه و اثر این عدم کمال ویرانیست....اصل مطلب اثرات حاکی از حب است که در قیامت خودشو نشون میده اگه جهت اللهی باشه خب اثراتش نیز کمالی است و اگر غیر اللهی باشه خب اثراتش نیز عدم کمالیست که به تبع عدم کمال نیز که خود معلوم است چگونه است....

سلام

عدم اطاعت الهی موجب حاصل نشدن کمالات بالاتر است نه منتفی شدن کمالات فعلی
بعدم اینکه اساسا مشتهیات چه ارتباطی با حق و باطل دارد؟! نه اونی که حلال میخوره داره برای خدا میخوره نه اونی که حروم خورده برای غیر خدا خورده..دوتاشون گشنه بودن و برای سیر شدن خوردن

گرگ هم میدره اگر حیات بعد از مرگ داشته باشه قاعدتا باید به همین میل یعنی دریدن برسد
انسانی هم که شهوت رانه وقتی هم که میخوابه خواب شهوت میبینه..خب با مرگ چرا باید معادله عوض بشه؟؟!!
اونی هم که اهل عبادته در خواب هم خواب زیارت میبینه

به نظر من از منظر مشاهده گر مرتبه بالا جهنم و عذاب وجود دارد ولی از منظر خود افراد اینطور نیست چون به آنچه که دوست داشته اند میرسند ولاغیر
حسنات الابرار سیئات المقربین هم بر همین اساس معنی میشود

مثلا ما که انسانیم میگیم چقدر خوک بودن بد است اما خود خوک از خوک بودنش بدش نمی آید

ملاali;788185 نوشت:
سلام

عدم اطاعت الهی موجب حاصل نشدن کمالات بالاتر است نه منتفی شدن کمالات فعلی
بعدم اینکه اساسا مشتهیات چه ارتباطی با حق و باطل دارد؟! نه اونی که حلال میخوره داره برای خدا میخوره نه اونی که حروم خورده برای غیر خدا خورده..دوتاشون گشنه بودن و برای سیر شدن خوردن

گرگ هم میدره اگر حیات بعد از مرگ داشته باشه قاعدتا باید به همین میل یعنی دریدن برسد
انسانی هم که شهوت رانه وقتی هم که میخوابه خواب شهوت میبینه..خب با مرگ چرا باید معادله عوض بشه؟؟!!
اونی هم که اهل عبادته در خواب هم خواب زیارت میبینه

به نظر من از منظر مشاهده گر مرتبه بالا جهنم و عذاب وجود دارد ولی از منظر خود افراد اینطور نیست چون به آنچه که دوست داشته اند میرسند ولاغیر

مثلا ما که انسانیم میگیم چقدر خوک بودن بد است اما خود خوک از خوک بودنش بدش نمی آید

سلام.

حلال و حرام نیز به طور مطلق تعلقی نداره مگه اینکه تعلق امر قرار گرفته باشه ،اگه امری رو خدا بگه حرام حرامه نگه مباحه و حلال و وحتی مکروه،اثرات وضعی عمل برای همه یکسان نیست بستگی به نفس شخص و تکامل او نداره....اثر عمل برای دیوانه و بچه و عاقل یکی نیست،بلکه تعلق امر الهی نیز برای این اشخاص جور دیگریست....

محراب;787243 نوشت:
پس درجه و رتبه ایمان انسانها با انجام افعالی که حسن و قبح عقلی دارند بالا وپایین می شود اگر فعل نیک انجام دهند بیشتر و اگر کناه نمایند کمتر می شود

سلام نگاه کنید
هدف من از طرح این روایت که هر کس با مشتهبیاتش محشور میشود ..برسی این نظریه کم طرفدار است که میگوید اساسا جهنم برای افراد وجود ندارد برای نوع انسان وجود دارد
این حدیث هم همینو داره میگه و البته این عبارت حسنات الابرار سیئات المقربین هم این برداشت را تقویت میکند..به اینصورت که بهشت ما برای دیگری شاید جهنم باشد
پس جهنم چیزی جز مقایسه پستی و بلندی هایی که از جانب بالا دارد صورت میگیرد نیست

مار و عقرب بودن برای ما جهنم است نه برای مار و عقرب
کسی که وجودش آتش شد جهنم برایش جای خوبی است و اگر پیامبر از کنار دوزخ رد شود میگوید در جهنم را ببندید آتش کم شد

erfan_alavi;788187 نوشت:
حلال و حرام نیز به طور مطلق تعلقی نداره مگه اینکه تعلق امر قرار گرفته باشه ،اگه امری رو خدا بگه حرام حرامه نگه مباحه و حلال و وحتی مکروه،اثرات وضعی عمل برای همه یکسان نیست بستگی به نفس شخص و تکامل او نداره....اثر عمل برای دیوانه و بچه و عاقل یکی نیست،بلکه تعلق امر الهی نیز برای این اشخاص جور دیگریست....

متوجه نشدم
ارتباط این سخن با نفی عذاب و محشور شدن با مشتهیات چیست؟

ملاali;788190 نوشت:
متوجه نشدم
ارتباط این سخن با نفی عذاب و محشور شدن با مشتهیات چیست؟

سلام.

عذاب تابع امر الهیه،به عبارتی خود عمل مطلقا نسبت به عذاب وعقاب تعلقی نداره،این قبح و حسن عقلی نیز به خاطر همین موضوع است یعنی اطاعت امر الهی از طرف عقل ،....به عبارتی عمل انسان تابع اطاعت از امر است،اگر نفس به این امر نائل امد و وقوف پیدا کرد یعنی همون حجت که ب نفس تمام میشه و نفس به حقیقت نائل میشه،اونوقت اثر یک چیز است وگرنه اثر عمل چیز دیگریست،اینجور نیست که هر کس فلان عمل رو انجام داد اثارش نیز یک جور باشه....اگرم باشه مراتب با هم مختلف میشه و صد البته خصوصیات و اثر نیز متفاوت میشه....

در مورد ارزو و دوست داشتن نیز چنین است،همه چیز تحت امر الهی است،اطاعت از امر ماثر از حبه نتیجتا،محبوب هر کسی اونه که ازش اطاعت میکنه،که یکی از این مصادیق امامه نتیجتا هر گروهی با امام خودش محشور میشه،حالا امام نباشه سنگ باشه ...

[=arial]

ملاali;788188 نوشت:
اساسا جهنم برای افراد وجود ندارد برای نوع انسان وجود دارد

با سلام
عرض ادب و احترام
این مطلب چه فرقی در اصل مساله می کند
هر انسانی اگر نسبت به تکالیفی که برعهده دارد انجام وظیفه نماید در اخرت عذاب نخواهد دید و انهایی که به تکالیف خود به هر نحوی پایبند نبودند و نافرمانی الهی کرده اند عذاب خواهئد چشید

ملاali;788188 نوشت:
این حدیث هم همینو داره میگه و البته این عبارت حسنات الابرار سیئات المقربین هم این برداشت را تقویت میکند


توضیح این مطلب هم گذشت که به نظر ارتباطی به بحث ندارد

ملاali;788188 نوشت:
به اینصورت که بهشت ما برای دیگری شاید جهنم باشد


بهشت همه کسانی که در اطاعت الهی بودند یکی است نهایت تفاوت در معرفت و اخلاص است که از ان می توان به تقوا نام برد که به فرموده خداوند و ارزش گذاری ایشان معیار برترین انسانها بر یکدیگر است که فرمود ان اکرمکم عندالله اتقی کم

نمی دانم منظورتان از بهشت ما جهنم دیگران است چیست؟؟؟به نظر نیازمند تایپک مستقلی است

ملاali;788188 نوشت:
پس جهنم چیزی جز مقایسه پستی و بلندی هایی که از جانب بالا دارد صورت میگیرد نیست


این مطلب تان بدین معناست که اعمال عبادی ما نسبی هستند ولی این گونه نیستند
اعمال عبادی دین اسلام بین همه اطلاق دارد و همه باید بدان پایبند باشند باز تاکید کردم نهایت اختلاف در انجام عمل است و کسب تقوا که توضیح اش گذشت

ملاali;788188 نوشت:
مار و عقرب بودن برای ما جهنم است نه برای مار و عقرب

این مقایسه به نظر درست نیست
زیرا مراتب ایشان با هم متفاوت است

ولذاست که انسان وقتی از مرتبه انسانیت تنزل و در مرتبه حیوانات قرار می گیرد عذاب می کشد و این همان عذاب الهی است
به هیچ وجه این گونه بیان نشده است که مار بودن برای مار بد است که حالا این گونه برداشت نماییم که انسان اگر مار باشد بد نیست
مار بودن انسان بدین معناست که انسان از مرتبه انسانیت خارج و در مرتبه حیوانی قرار می گیرد و این عذاب برای انسان است.

پرسش
بر اساس روایت معروف که هرکسی با آنچه که دوست دارد محشور میگردد، معذب بودن در آخرت چه وجهی دارد؟ خب در این صورت، هرکسی به آنچه که دوست داشته مشغول میشود.

پاسخ
همان طور که اشاره نمودید در روایت آمده است که «لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ‏ اللَّهُ‏ مَعَه‏»؛ اگر انسان سنگی را دوست داشته باشد خداوند او را با آن سنگ محشور می کند(1) اما فهم دقیق این همراهی در حشر، مانند سایر جزئیات معاد با توجه به محدودیت های عقلی ما بسیار دشوار است، لذا نمی توان با قاطعیت در این خصوص ابراز نظر کرد، اما در این خصوص احتمالاتی وجود دارد:

احتمال اول:
به قرینه آیه شریفه «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم‏»(2)، محشور شدن با آنچه که انسان دوست دارد، در صورتی است که انسان آن را به عنوان امام قبول داشته باشد، نه اینکه هر کسی هر چیزی را دوست دارد با آن محشور شود،
مثلا کسی که فلان غذا، یا فلان مکان تفریحی را دوست دارد با آن محشور شود! بنابراین «سنگ» در این روایت، در حقیقت تمثیلی به جهت بیان مبالغه حشر مأموم با امام است، یعنی در

این روایات خواسته اند کوچکترین مصداق را مثال بزنند، همان طور که امام رضا(سلام الله علیه) در روایتی مشابه به جای واژه محبت و دوست داشتن، تعبیر ولایت را به کار برده اند:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى‏ حَجَراً لَحَشَرَهُ‏ اللَّهُ‏ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَة»؛ ای پسر شبیب! اگر دوست داری با ما در درجات بالای بهشت باشی پس در حزن ما محزون باش و در شادی ما شاد باش. و به ولایت ما پایبند باش، پس اگر انسان سنگی را به عنوان ولی خود برگزیند خداوند روز قیامت او را با آن سنگ محشور خواهد کرد.(3)

و امیرالمومنین(سلام الله علیه) هم می فرمایند:
«فَمَنِ ائْتَمَّ بِالصَّادِقِينَ حُشِرَ مَعَهُمْ‏ وَ مَنِ ائْتَمَّ بِالْمُنَافِقِينَ حُشِرَ مَعَهُمْ‏»؛ هر کسی به صادقین اقتدا کند با آنها محشور می شود، و هر کسی که منافقین را امام خود سازد، با آنها محشور خواهد شد.(4)

یا حداقل منظور دوست داشتن یک قوم و یا یک صنف باشد، همان طور که در روایت آمده است:
«إِيَّاكَ أَنْ تُحِبَّ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ تُصَفِّيَ وُدَّكَ لِغَيْرِ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ فَإِنَّهُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُم‏»؛ از اینکه دشمنان خدا را دوست داشته باشی و محبتت را در راه غیر اولیاء الهی خرج کنی بپرهیز، به درستی که هر کسی قومی را دوست داشته باشد با آنها محشور می شود.(5)

احتمال دوم:
منظور از حشر محب و محبوب، حشر با ملکوت و باطن آن است. هر امری که در دنیای مادی وجود دارد، یک حقیقت غیر مادی و ملکوتی دارد، و انسان در قیامت با آن حقیقت محشور خواهد بود.

احتمال سوم:
منظور از محشور شدن انسان با سنگی که دوست دارد، محشور شدن با آن سنگ خارجی نیست،
بلکه محشور شدن با سنگی است که در درون خود ساخته است، انسانی که چیزی یا کسی را دوست دارد دائما در درون خودش به آن فکر میکند، خیال آن را می پروراند و در درون خود همواره با آن محشور است، همان طور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
« مَنْ‏ أَحَبَ‏ شَيْئاً أَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِهِ»؛ هر کسی چیزی را دوست بدارد آن را زیاد یاد می کند(6) و آخرت هم تجلی و افشای درون انسان است.

احتمال چهارم:
احتمال چهارمی که وجود دارد این است که این روایات اشاره به سنخیت و همشکل شدن محب و محبوب دارند، یعنی هر کسی، هر چیزی را که دوست داشته باشد، با او هم سنخ خواهد شد، با او هم شکل خواهد شد، محبّ، صفات محبوب را به خود خواهد گرفت، لذا وقتی اوصاف واحد باشد، با او محشور خواهد شد.

سازگاری حشر مذکور با عذاب

حشر محب و محبوب در کنار یکدیگر نه تنها منافاتی با عذاب ندارد، بلکه بسیار سازگار است، چرا که:

اول:
روشن است که محب، همواره صفات محبوب را به خود خواهد خواهد گرفت، و سعی می کند خود را به او نزدیک ساخته و هم شکل کند، لذا جایگاه یکسانی با او خواهد داشت.

دوم:
هر کسی عمل هر قومی را دوست داشته باشد در ثواب و جرم آن شریک است، همان طور که پیامبر(ص) می فرمایند:
«مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ‏ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِم‏»؛ هر کس قومی را دوست داشته باشد با آنها محشور می شود، و هر کس عمل یک قوم را دوست داشته باشد، در عمل آنها شریک خواهد بود.(7)
لذا چه همراهی با امام حسین(سلام الله علیه) را آرزو کند در ثواب آنها شریک خواهد بود(8) و چه از رفتار یزیدیان رضایت داشته باشد، عقوبت خواهد شد.(9)

سوم:
آخرت، مزرعه دنیاست، هر کسی در دنیا با کسی یا چیزی حشر و نشر داشته باشد، در آخرت نیز که آن روی سکه دنیاست، این همراهی ادامه خواهد داشت، منتهی این بار حقیقت این همراهی آشکار خواهد شد، لذا این همراهی برای انسان لذت بخش نخواهد بود.

چهارم:
اصلا عذاب همین همراهی است، همان طور که قرآن کریم می فرماید اهل جهنم در آخرت هنگامی که تجسم و حقیقت اعمال خویش را می بینند آرزو میکنند ای کاش بین آنها و اعمالشان فاصله بسیاری می افتاد:
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيدا»؛ روزى كه هر كس، آنچه را از كار نيك انجام داده، حاضر مى‏بيند و آرزو مى‏كند ميان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانىِ زيادى باشد.(10)


__________________________________
1. صدوق، محمد بن علی، امالی، ص210.
2. اسراء:71/17.
3. امالی صدوق، ص10.
4. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج66، ص81.
5. لیثی واسطی، عیون الحکم، ص98.
6. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، ص763.
7. بحارالانوار، ج65، ص131.
8. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص300.
9. همان، ج1، ص273.
10. آل عمران:30/3.

موضوع قفل شده است