جمع بندی کدام دیدگاه؟: همه چیز کاملا به خدا واگذار شود بدون فکر کردن، یا از تو حرکت از من برکت، یا دعا؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کدام دیدگاه؟: همه چیز کاملا به خدا واگذار شود بدون فکر کردن، یا از تو حرکت از من برکت، یا دعا؟

سلام دوستان
وقت بخیر

یک سوال مدتی است ذهن من را مشغول کرده است
دو دیدگاه هست،

یکی میگه
دعا هست و ما باید خواسته خودمون رو از خدا بخوایم و در جهتش تلاش کنیم و ضمن تلاش تفکرات مثبت برای بدست آوردن آرزوی خودمون داشته باشیم.

و اما بعدی میگه
ما باید کاملا تسلیم خدا باشیم، و به هیچی فکر نکنیم و فکرمون رو ازاد کنیم و بگیم هر چه او میخواهد (هر چه پیش آید خوش آید). و اصلا ذهن استدلالی نباید به نحوه رسیدن به ارزو فکر کنه. بلکه همه چیز باید به معنویت واگذار بشه (که خب این ایمان بسیار قوی رو طلب میکنه)

اینجا سوالاتی پیش میاد:
پس دعا، نذر و نیاز، تفکر مثبت، تلاش برای رسیدن به خواسته، نماز حاجات، کلا حاجت بی معنا میشه.
اما یه جا میگه، تا بچه گریه نکنه مادرش بهش شیر نمیده، تا نخوای و در رو نکوبی در باز نمیشه...
سوالات مختلفی پیش میاد، خودتون با یه نگاه کردن به سوال من دستگیرتون میشه
ممنون میشم نظراتتون رو بدونم
باتشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

سلام علیکم

قرآن کریم و روایات، ما را به دعا و تلاش ترغیب کرده‏ اند؛ در حالى که در همین قرآن و روایات در باره مقام رضا و فضیلت آن بسیار سخن گفته شده است.(
1) این خود بهترین دلیل بر منافات نداشتن دعا و مقام رضا است؛ زیرا که در کلام خداوند تعارضى وجود ندارد. از طرفی معصومین(علیهم السلام) نیز که از بالاترین مراتب رضا برخوردار بودند، در عین حال بسیار دعا مى‏ کردند.(2) پس باید معناى درست رضا و دعا را بررسی کرد.

در معنای رضا گفته شده: حالتى نفسانى و به معناى خشنودى از قضا و قدر الاهى است. کسى که به مقام رضا برسد نه تنها به قضاى پروردگار اعتراضى نمى‏ کند، بلکه از آن خشنود است. بنابراین دعا منافاتی با رضا ندارد و صاحبش را از مقام رضا خارج نمی‌کند.(3)

البته نوع دعا کردن انسانها و خواسته های آنها خیلی با هم متفاوت است. آداب دعا و راز و نیاز نقش مهمی در این رفع تنافی دارد. دعای بزرگان با عوام تفاوت عمده ای دارد، بطور که استاد جوادی آملی در این رابطه می فرماید: آنان که تسلیم محض هستند، به عنوان تأدب دعا می‌کنند و می‌گویند تو دستور دادی، ما هم اطاعت می‌کنیم و تسلیم صرف هستیم. دادی راضی هستیم، ندادی هم راضی هستیم و طلبی نداریم، دعا چون عبادت است اطاعت می‌کنیم، راضی به رضای تو هستیم. بدیهی است اینها دعا را به خاطر عبادت بودن آن انجام می‌دهند.(4)

در همین رابطه امام حسن مجتبى(عليه السلام) می فرماید:أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ يَهْجُسْ فِي قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ فَيُسْتَجَابَ لَهُ؛ كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.(5) بنابراین رضا به معنای دعا نکردن نیست بلکه حتی یکی از شروط استجابت دعا رضای الهی است. البته شیوه دعا کردن نشان دهند رضا به خواسته الهی است، اولیای الهی در اکثر موارد از خدای متعال طلب خیر میکردند، مانند حضرت موسی(عليه السلام) که قرآن دو مورد ایشان فرمود: فَسَقى‏ لَهُما ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقيرٌ (قصص/24)؛ پس [موسى‏] دام‏هايشان را [به جهت كمك كردن به آن دو] آب داد، سپس به سوى سايه برگشت و گفت: پروردگارا! به آنچه از خير بر من نازل مى‏ كنى، نيازمندم. گاهی ممکن است خیر انسان در سختی و تلاش او باشد و گاهی در راحتی او؛ امیر المومنین(عليه السلام) می فرماید: رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّيْ‏ءَ فَلَا تُؤْتَاهُ وَ أُوتِيتَ خَيْراً مِنْهُ عَاجِلًا أَوْ آجِلًا أَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَكَ فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِيهِ هَلَاكُ دِينِكَ لَوْ أُوتِيتَهُ فَلْتَكُنْ مَسْأَلَتُكَ فِيمَا يَبْقَى لَكَ جَمَالُهُ وَ يُنْفَى عَنْكَ وَبَالُهُ؛ گاه چيزى را (از خدا) مى خواهى اما به تو داده نمى شود و دير يا زود بهتر از آن به تو داده مى شود، يا به خاطر آنچه خير و مصلحت تو در آن است از برآورده شدن خواسته ات دريغ مى شود، زيرا بسا خواسته اى كه اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دين تو مى انجامد، پس، چيزى بخواه كه زيبايى و نيكيش برايت مى ماند و پيامد سوئى ندارد.(6)


[/HR]1. در خصوص دعا، در سوره «غافر» فرمود: «وَ قالَ ربُّکُمُ ادعُونِی اَستَجِبْ لَکُمْ» هم اجابت را به عنوان وعده ذکر می‌کند، هم به دعا امر می‌کند که دعا کنید. معلوم می‌شود که تشویق به دعا است. ولی ذیل آن کسانی را که اهل دعا نیستند را مذمت می‌کند: «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُ‌ونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِ‌ینَ» و در آیه دیگر می‌فرماید: «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبّی لَوْلا دُعاؤُکُمْ» ای پیامبر! به امت بگو که اگر دعا و زاری شما نبود خدا به شما چه اعتنایی داشت.
2. « کان امیر المومنین رجلاً دعا »؛ وعلی شخصی بود که زیاد دعا می کرد.(بحار الانوار ، ج 93 ، ص 304)
3. المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانی، ج۸، ص۹۴.
4. درس اخلاق، 29/1/94.
5. كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 62، ح 11.
6. مجموعه ورام ج 2 ، ص 104.

به نام خدا
با سلام

saeed.h2000;784265 نوشت:
یک سوال مدتی است ذهن من را مشغول کرده است

من هم با چنین سوالی برخورد داشتم.

در این خصوص با مطلبی برخورد کردم که میتواند به نوعی پاسخ سوال شما نیز باشد:

در مورد خواسته های ما از خدا سه حالت اتفاق می افتد:

1[="#00FF00"]- توکل:[/] در مقام توكل انسان خواسته خويش را اصل قرار مىدهد؛ ولى از خدا مىخواهد بر اساس خواسته او كار كند.
مثلا شما تصمیم دارید در یک آزمون شرکت کنید. هدف شما قبولی در آزمون است. تلاشتان را میکنید و از خدا می خواهید که به شما برای رسیدن به این هدف کمک کند.

2-[="#00FF00"] رضا:[/] مقام رضا، از مقام توکل بالاتر است. در این مرحله خواسته خدا اصل و خواسته شخص، فرع است.
یکی درد و یکی درمان پسندد------یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران-----پسندم آنچه را جانان پسندد

3-[="#00FF00"]تسلیم:[/] در مقام تسلیم شخص از خود خواسته ای ندارد و به خدا عرض میکند، حکم آنچه تو اندیشی، لطف آنچه تو فرمایی.
اصلاً در اينجا خواستن و خوشايند و بدآمدنى در خصوص شخص مطرح نیست، بلكه هرچه هست، خواسته او و خوشايند و بدآمدن او است.

با سلام

کلمه دعا از جهت لغوی به معناى حاجت خواستن و استمداد جستن می باشد که در اصطلاح اهل شرع همان در میان گذاشتن حاجت و درخواست حلّ مشکلات در نزد پروردگار صورت می گیرد که این امر به صورت مناجات و اذکار وارده و یا غیر ماثوره انجام می شود در حقیقت دعا به منزله عبادت تلقی شده و جا دارد که چنین مسئله مهمی را از منظر آیات و روایات به آن پرداخت. از نظر آیات مسائلی از قبیل دعوت قرآن به دعا و استجابت خداوند متعال، دعای انسان در زمان گرفتاری و توجه خداوند متعال به بشر پرداخته خواهد شد. اگر کسی در روایات در مورد اهمیت دعا کمی تتبع کند خواهد فهمید که بسیار مورد تاکید قرار گرفته است و سفارش شده است که نباید در طلب حاجت خود، خواسته های بی ارزشی داشته باشیم چرا که دعا، بهترین عمل، اساس دین، کلید رستگاری، رهایی از شیطان و باز گشایی در رحمت را در بر خواهد داش موضوع دعا در مکتب اسلام بسیار تاکید و سفارش شده است که تمام انسان ها باید در طلب حاجات همتى والا و بلند داشته باشند تا در جهت و سوی خشنودى خداوند قدم برداشته باشند و از درگاه حق حاجت های مهم از قبیل سلامتى دین و ایمان، زندگى سعادتمندانه، محشور شدن با پیامبر اکرم صلّى الله ‏علیه ‏و آله و خاندان پاکش، عاقبت به خیرى، حفظ و پایدارى اسلام، برخوردارى از درجات شهدا را از خداوند بلند مرتبه طلب نماید. و این مسئله را از دید آیات و روایات به آن می پردازیم چرا که با تمسک کردن به قرآن عظیم، علم و آگاهی هر کسی بیشتر خواهد شد و چون به فطرت آدمی نزدیکتر است بر روی آن نگاه داشته می شود و اینگونه، قرآن هم بیشتر از او محافظت خواهد کرد. با این توصیف انسان نباید فرصت را از دست بدهد و در هنگام دعا کردن مبادا از خداوند چیزهایی را که بی ارزش هستند طلب نماید و دعای عالی دعایی است که عمومیت داشته باشد. از اینرو قبل از هر چیز، بهتر است معنای دعا را بدانیم و به آن بپردازیم. از نظر لغوی به معناى خواندن، حاجت خواستن و استمداد گفته شده است. و در اصطلاح اهل شرع در میان گذاشتن حاجت و حلّ مشکلات در نزد پروردگار که به صورت مناجات و ذکر اوصاف جلال و جمال ذات پاکیزه او انجام می شود. دعا به منزله عبادت و چه بسا از بهترین آن به شمار می رود و آن را عبادتى مستقل می دانند، و خالی از لطف پروردگار نیست چرا که داراى اجر و پاداش نیک هم مى‏باشد و غیر از این برای گشایش گِرِه هاى بسته زندگى و حل گرفتاری ها و مشکلات با یارى او بر طرف گشته و سبب بر آورده شدن حاجت هاى دنیا و آخرت هم می شود. از اینرو نباید در طلب حاجت خود خواسته کم و بی ارزش را خواستار باشد چنانکه در روایات درخواست نفیس را از انسانها می خواهند

پرسش:
آیا دعا و تلاش کردن برای رسیدن به خواسته ها با توکل کردن و تسلیم خدا بودن منافات دارد؟

پاسخ:
قرآن کریم و روایات، ما را به دعا و تلاش ترغیب کرده‏ اند؛ در حالى که در همین قرآن و روایات در باره مقام رضا و فضیلت آن بسیار سخن گفته شده است.(1) این خود بهترین دلیل بر منافات نداشتن دعا و مقام رضا است؛ زیرا که در کلام خداوند تعارضى وجود ندارد. از طرفی معصومین (علیهم السلام) نیز که از بالاترین مراتب رضا برخوردار بودند، در عین حال بسیار دعا مى‏ کردند.(2) پس باید معناى درست رضا و دعا را بررسی کرد.

در معنای رضا گفته شده: حالتى نفسانى و به معناى خشنودى از قضا و قدر الاهى است. کسى که به مقام رضا برسد نه تنها به قضاى پروردگار اعتراضى نمى‏ کند، بلکه از آن خشنود است. بنابراین دعا منافاتی با رضا ندارد و صاحبش را از مقام رضا خارج نمی‌کند.(3)

آداب دعا و راز و نیاز نقش مهمی در این رفع تنافی دارد. در همین رابطه امام حسن مجتبى (عليه السلام) می فرماید: «أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ يَهْجُسْ فِي قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ فَيُسْتَجَابَ لَهُ»؛ كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.(4)

بنابراین رضا به معنای دعا نکردن نیست بلکه حتی یکی از شروط استجابت دعا رضای الهی است. گاهی ممکن است خیر انسان در سختی و تلاش او باشد و گاهی در راحتی او؛ امیر المومنین (عليه السلام) می فرماید: «رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّيْ‏ءَ فَلَا تُؤْتَاهُ وَ أُوتِيتَ خَيْراً مِنْهُ عَاجِلًا أَوْ آجِلًا أَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَكَ فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِيهِ هَلَاكُ دِينِكَ لَوْ أُوتِيتَهُ فَلْتَكُنْ مَسْأَلَتُكَ فِيمَا يَبْقَى لَكَ جَمَالُهُ وَ يُنْفَى عَنْكَ وَبَالُهُ»؛ گاه چيزى را (از خدا) مى خواهى اما به تو داده نمى شود و دير يا زود بهتر از آن به تو داده مى شود، يا به خاطر آنچه خير و مصلحت تو در آن است از برآورده شدن خواسته ات دريغ مى شود، زيرا بسا خواسته اى كه اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دين تو مى انجامد، پس، چيزى بخواه كه زيبايى و نيكيش برايت مى ماند و پيامد سوئى ندارد.(5)

بنابراین نه تنها دعا کردن با توکل منافاتی ندارد، بلکه لازمه دعا، توکل است. و از طرفی توکل نیز منافاتی با دعا کردن ندارد، چرا که ائمه معصومین (عليهم السلام) با توجه به بالاترین درجات توکل و رضا به قضای الهی، بازهم دعا کرده و توصیه به دعا می نمودند.

______________
(1) در خصوص دعا، در سوره «غافر» فرمود: «وَ قالَ ربُّکُمُ ادعُونِی اَستَجِبْ لَکُمْ» هم اجابت را به عنوان وعده ذکر می‌کند، هم به دعا امر می‌کند که دعا کنید. معلوم می‌شود که تشویق به دعا است. ولی ذیل آن کسانی را که اهل دعا نیستند را مذمت می‌کند: «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُ‌ونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِ‌ینَ» و در آیه دیگر می‌فرماید: «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبّی لَوْلا دُعاؤُکُمْ» ای پیامبر! به امت بگو که اگر دعا و زاری شما نبود خدا به شما چه اعتنایی داشت.
(2) « کان امیر المومنین رجلاً دعا »؛ وعلی شخصی بود که زیاد دعا می کرد.(بحار الانوار ، ج 93 ، ص 304)
(3) المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانی، ج۸، ص۹۴.
(4) كافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 62، ح 11.
(5) مجموعه ورام ج 2 ، ص 104.

موضوع قفل شده است