جمع بندی وقتی زن بی‌ حجاب را امام جماعت قرار می دهند!

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وقتی زن بی‌ حجاب را امام جماعت قرار می دهند!

شرین خانکان، امام جمعه دانمارکی می گوید:

باید بین دستورات دین و نیازهای امروز جوانان ارتباط برقرار کرد و اسلام را با فرهنگ خودمان تطبیق دهیم.

او که از پدری سوری و مادری فنلاندی متولد شده، یکی از چهار زنی است که به عنوان امام جماعت مسلمانان در دانمارک به اقامه نماز جماعت می پردازند.

شرین خانکان، امام جمعه دانمارکی می گوید: باید بین دستورات دین و نیازهای امروز جوانان ارتباط برقرار کرد و اسلام را با فرهنگ خودمان تطبیق دهیم.

معرفی یک زن بی حجاب به عنوان امام جماعت در دانمارک، فتنه ای جدید که در قلب اروپا شعله گرفت.

گفتنی است در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا، سبک دین ورزی مسلمانان تفاوت های جدی و جالبی با دیگر مسلمانان در سایر نقاط دنیا دارد.

برای نمونه در بیشتر مساجد اروپایی و آمریکایی نماز جماعت به صورت مختلط برگزار می شود.

........................................................................................................

دوستان علت این کار به نظر شما چی هست

میخوام بدونم نظراتتون در مورد این کارها که انجام میدن چیه ؟؟؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم

Farzandeh-Shahid;782850 نوشت:
دوستان علت این کار به نظر شما چی هست

میخوام بدونم نظراتتون در مورد این کارها که انجام میدن چیه ؟؟؟

با سلام و احترام

به طور کلی تحریف اسلام عوامل مختلفی دارد:

التقاط و تحریفات عامدانه:

دشمنان دین خدا در طول تاریخ همواره برای مقابله با دین گام‌هایی دارند که یکی پس از دیگری اعمال می‌شوند:
ابتدای تأسیس دین با اصل آن مقابله کرده و سعی بر نابودی اصل آن دارند، همان‌طور که ابتدا با تطمیع و تهدید پیامبر(ص) سعی کردند ایشان را از هدف و آرمانشان بازدارند، و در ادامه با محاصره و جنگ و خونریزی و... این مسیر را پی گرفتند.
اما در ادامه با ناکامی از ادامه این مخالفت های فیزیکی روش دیگری در پیش می‌گیرند و آن ورود به دین و تحریف آن است، همان‌طور که با فراگیر شدن اسلام ، بسیاری منافقانه ایمان آورده و در زمره مسلمانان در آمدند و سپس همان‌ها به عنوان جریانی در مقایل مسیر اهل بیت(ع) تبدیل شدند.

امروز هم دشمنان ما در مقابله با اسلام علاوه بر دشمنی ظاهری، دست به یک دشمنی خطرناک‌تر زده اند که امام خمینی(ره) از آن به اسلام آمریکایی تعبیر می‌کردند.
که در قالب اسلام نفوذ کرده و آن را از درون پوک و تو خالی می‌کند، آن را تبدیل به دینی می کند که فقط ظاهری از نماز و روزه و حضور در مسجد است، اما دیگر خبری از استعمار ستیزی، حق طلبی، دفاع از مظلوم، بصیرت دینی و... نخواهد بود.

این التقاط پوسته اسلام با باطن غیر اسلامی عامل خطرناکی است که شهید مطهری(ره) هم نسبت به آن هشدار داده‌اند:
«بدبختانه گروه سومى هم پيدا شده‏اند كه از مكتب اسلام سخن مى‏ گويند ولى وقتى كه خيلى دقت مى‏ كنيم مى‏بينيم آنچه هم كه اينها مى‏ گويند يك سلسله التقاط است؛ يك مويى از ريش كمونيسم گرفته‏ اند، يك مويى هم از سبيل اگزيستانسياليسم كنده ‏اند، يك چيزى هم از كاپيتاليسم گرفته ‏اند، بعد اينها را به ريش اسلام چسبانده‏ اند و مى ‏گويند مكتب اسلام اين است».(مجموعه آثار، ج24، ص243)

اصلاحات و تأویلات منفعلانه:

برخی واقعا قصد دشمنی با دین ندارند، بلکه دوستانی احمق و نادان هستند که از روی دلسوزی برای دین و برای تکامل و تعالی آن دست به تحریفات و اصلاحاتی می‌زنند، مثلا برخی گمان می‌کنند حجاب، قصاص، و... باعث دافعه می‌شود و برای رشد اسلام باید آنها را کنار گذاشت، یا برخی به خاطر این که دین و جوامع دینی از جوامع پیشرفته عقب نمانند سعی می کنند در دین اصلاحاتی روا دارند تا این عقب ماندگی جبران شود. اینها به جای تبعیت از دین، دین را مناسب با درک خویش از اوقات زمانه تابع خویش می سازند، مانند بسیاری از روشنفکران دینی امروز که خواهان تغییرات و اصلاحات برخی تعالیم چون اعدام و... در اسلام هستند!
عمده این افراد به خاطر تحت تاثیر قرار گرفتن و انفعال از غرب، پیشرفت اسلام و مسلمین را در این می‌بینند که دین در مواردی همراه با غرب شده و همواره به روز باشد!
روشن است که چنین نگاهی منجر به تفاسیر روزمره در دین می‌شود، یعنی دین خدا هر روز با تغییر فرهنگ حاکم بر جوامع تغییر خواهد کرد، و به مرور هرگز اشتراکی با آن دینی که خداوند برای انسان فرستاده نخواهد داشت!!

شهید مطهری خطاب به این جماعت می‌فرمایند:
«با يك مكتب التقاطى، دو كلمه از اين گرفتن، دو كلمه از آن گرفتن و سه كلمه از اسلام گرفتن، يك شلم شوربا و يك معجون شله‏قلمكار درست كردن، ما به استقلال مكتبى نمى‏رسيم و اگر چنين كنيم محكوم به فنا هستيم. اين يك اعلام خطر بزرگى است كه من مى‏كنم. ما اگر مكتب مستقل نمى‏داشتيم مى‏گفتيم چاره‏اى نداريم، يا به اين گروه ملحق شويم يا به آن گروه و يا معجونى درست مى‏كنيم. ولى ما مكتب مستقل داريم. اين خودباختگى را بايد از دست بدهيم‏» (همان، ج24، ص244)

تصالح و تساهل:

بحث تساهل و تسامح هم مسئله ای است که می‌تواند مطرح باشد، خصوصا در میان مسلمانانی که در جوامع غیر مسلان زندگی می‌کنند و ناچار به مصالحه و سازگاری با آنها هستند، اسلام به تساهل و تصالح با آنها دعوت کرده است، اما در حیطه تاکتیک‌ها و رفتارهای اجتماعی و صلح و آشتی با آنها، اما نوع دیگری از تصالح و تساهل هم هست که یعنی گاهی یک انسانی برای جذب دیگران، یا برای نزدیک شدن به آنها، یا مصالحه در زندگی اجتماعی و همراهی با محیطی که در آن زندگی می‌کند دست از برخی رفتارهای خود برداشته و اینچنین خود را به مخالفینش نزدیک می‌کند، این نوع تساهل ممنوع است، همانطور که شهید مطهری(ره) می‌گوید:
«يك نوعش(تساهل و تسامح) را قرآن بكلى نفى مى‏كند كه هرگز به پيغمبر اجازه نمى‏دهد تا چه رسد به غير پيغمبر، ... يعنى بياييم اين‏طور كنار بياييم كه تو از بعضى حرفهايت صرف‏نظر كن، ما هم از بعضى حرفهايمان صرف‏نظر مى‏كنيم. يك دين حق محال است اجازه بدهد كه با دشمن كنار بياييد، بگوييد شما از يك حرفتان صرف‏نظر كنيد، ما هم از يك حرفمان. يك مستحب يا مكروه كوچك هم قابل مصالحه نيست‏...آيا اين قابل مصالحه است كه طرف بگويد تو از اين يك مستحب صرف‏نظر كن و بگو مستحب نيست، ما هم از فلان حرفمان صرف‏نظر مى‏كنيم؟» (همان، ج27، ص578و 579)

نتیجه گیری
بنده به شخصه نمی‌توانم در این مورد خاص ابراز نظر کنم، چون اطلاعات دقیقی می خواهد که چنین حرکتی دقیقا به چه نیتی شکل گرفته، اما با توجه به سخنان این خانم که گفته است:
«باید بین دستورات دین و نیازهای امروز جوانان ارتباط برقرار کرد و اسلام را با فرهنگ خودمان تطبیق دهیم».
هر سه از این عوامل در این خصوص احتمال دارد، چون چننی حرکتی می تواند عامدانه و به نیت دشمنی با اسلام سازماندهی شده باشد، و می تواند از سر دلسوزی توأم با حماقت باشد.

سوال
سبک دین ورزی مسلمانان اروپایی و آمریکایی با مسلمانان کشورهای السامی تفاوت‌های جدی دارد، مثلا در بیشتر مساجد اروپایی و آمریکایی نماز جماعت به صورت مختلط برگزار می شود. یا برخی زنان چون شیرین خانکان به عنوان امام جماعت مسلمانان به اقامه نماز جماعت میپردازند. وی می گوید: باید بین دستورات دین و نیازهای امروز جوانان ارتباط برقرار کرد و اسلام را با فرهنگ خودمان تطبیق دهیم.
علت این تفاوت‌ها در چیست؟ و آیا چنین رویکردهای پذیرفتنی است؟

پاسخ
به طور کلی تحریف تعالیم اسلام، و افزودن بر آن یا کاستن از آن عوامل مختلفی دارد:

التقاط و تحریفات عامدانه:
دشمنان دین خدا در طول تاریخ همواره برای مقابله با دین گام‌هایی دارند که یکی پس از دیگری اعمال می‌شوند:
ابتدای تأسیس دین با اصل آن مقابله کرده و سعی بر نابودی اصل آن دارند، همان‌طور که ابتدا با تطمیع و تهدید پیامبر(ص) سعی کردند ایشان را از هدف و آرمانشان بازدارند، و در ادامه با محاصره و جنگ و خونریزی و... این مسیر را پی گرفتند.
اما در ادامه با ناکامی از ادامه این مخالفت های فیزیکی روش دیگری در پیش می‌گیرند و آن ورود به دین و تحریف آن است، همان‌طور که با فراگیر شدن اسلام ، بسیاری منافقانه ایمان آورده و در زمره مسلمانان در آمدند و سپس همان‌ها به عنوان جریانی در مقایل مسیر اهل بیت(ع) تبدیل شدند.

امروز هم دشمنان ما در مقابله با اسلام علاوه بر دشمنی ظاهری، دست به یک دشمنی خطرناک‌تر زده اند که امام خمینی(ره) از آن به اسلام آمریکایی تعبیر می‌کردند.
که در قالب اسلام نفوذ کرده و آن را از درون پوک و تو خالی می‌کند، آن را تبدیل به دینی می کند که فقط ظاهری از نماز و روزه و حضور در مسجد است، اما دیگر خبری از استعمار ستیزی، حق طلبی، دفاع از مظلوم، بصیرت دینی و... نخواهد بود.

این التقاط پوسته اسلام با باطن غیر اسلامی عامل خطرناکی است که شهید مطهری(ره) هم نسبت به آن هشدار داده‌اند:
«بدبختانه گروه سومى هم پيدا شده‏اند كه از مكتب اسلام سخن مى‏ گويند ولى وقتى كه خيلى دقت مى‏ كنيم مى‏بينيم آنچه هم كه اينها مى‏ گويند يك سلسله التقاط است؛ يك مويى از ريش كمونيسم گرفته‏ اند، يك مويى هم از سبيل اگزيستانسياليسم كنده ‏اند، يك چيزى هم از كاپيتاليسم گرفته ‏اند، بعد اينها را به ريش اسلام چسبانده‏ اند و مى ‏گويند مكتب اسلام اين است».(1)

اصلاحات و تأویلات منفعلانه:
برخی واقعا قصد دشمنی با دین ندارند، بلکه دوستانی احمق و نادان هستند که از روی دلسوزی برای دین و برای تکامل و تعالی آن دست به تحریفات و اصلاحاتی می‌زنند، مثلا برخی گمان می‌کنند حجاب، قصاص، و... باعث دافعه می‌شود و برای رشد اسلام باید آنها را کنار گذاشت، یا برخی به خاطر این که دین و جوامع دینی از جوامع پیشرفته عقب نمانند سعی می کنند در دین اصلاحاتی روا دارند تا این عقب ماندگی جبران شود. اینها به جای تبعیت از دین، دین را مناسب با درک خویش از اوقات زمانه تابع خویش می سازند، مانند بسیاری از روشنفکران دینی امروز که خواهان تغییرات و اصلاحات برخی تعالیم چون اعدام و... در اسلام هستند!
عمده این افراد به خاطر تحت تاثیر قرار گرفتن و انفعال از غرب، پیشرفت اسلام و مسلمین را در این می‌بینند که دین در مواردی همراه با غرب شده و همواره به روز باشد!
روشن است که چنین نگاهی منجر به تفاسیر روزمره در دین می‌شود، یعنی دین خدا هر روز با تغییر فرهنگ حاکم بر جوامع تغییر خواهد کرد، و به مرور هرگز اشتراکی با آن دینی که خداوند برای انسان فرستاده نخواهد داشت!!
شهید مطهری خطاب به این جماعت می‌فرمایند:
«با يك مكتب التقاطى، دو كلمه از اين گرفتن، دو كلمه از آن گرفتن و سه كلمه از اسلام گرفتن، يك شلم شوربا و يك معجون شله‏قلمكار درست كردن، ما به استقلال مكتبى نمى‏رسيم و اگر چنين كنيم محكوم به فنا هستيم. اين يك اعلام خطر بزرگى است كه من مى‏كنم. ما اگر مكتب مستقل نمى‏داشتيم مى‏گفتيم چاره‏اى نداريم، يا به اين گروه ملحق شويم يا به آن گروه و يا معجونى درست مى‏كنيم. ولى ما مكتب مستقل داريم. اين خودباختگى را بايد از دست بدهيم‏» (2)

تصالح و تساهل:
بحث تساهل و تسامح هم مسئله ای است که می‌تواند مطرح باشد، خصوصا در میان مسلمانانی که در جوامع غیر مسلان زندگی می‌کنند و ناچار به مصالحه و سازگاری با آنها هستند، اسلام به تساهل و تصالح با آنها دعوت کرده است، اما در حیطه تاکتیک‌ها و رفتارهای اجتماعی و صلح و آشتی با آنها، اما نوع دیگری از تصالح و تساهل هم هست که یعنی گاهی یک انسانی برای جذب دیگران، یا برای نزدیک شدن به آنها، یا مصالحه در زندگی اجتماعی و همراهی با محیطی که در آن زندگی می‌کند دست از برخی رفتارهای خود برداشته و اینچنین خود را به مخالفینش نزدیک می‌کند، این نوع تساهل ممنوع است، همانطور که شهید مطهری(ره) می‌گوید:
«يك نوعش(تساهل و تسامح) را قرآن بكلى نفى مى‏ كند كه هرگز به پيغمبر اجازه نمى ‏دهد تا چه رسد به غير پيغمبر، ... يعنى بياييم اين‏طور كنار بياييم كه تو از بعضى حرفهايت صرف‏نظر كن، ما هم از بعضى حرفهايمان صرف‏نظر مى‏ كنيم. يك دين حق محال است اجازه بدهد كه با دشمن كنار بياييد، بگوييد شما از يك حرفتان صرف‏نظر كنيد، ما هم از يك حرفمان. يك مستحب يا مكروه كوچك هم قابل مصالحه نيست‏...آيا اين قابل مصالحه است كه طرف بگويد تو از اين يك مستحب صرف‏نظر كن و بگو مستحب نيست، ما هم از فلان حرفمان صرف ‏نظر مى‏ كنيم؟» (3)

نتیجه گیری
با این اطلاعات محدود نمیتوان به شخصه در این مورد خاص ابراز نظر کرد، چون اطلاعات دقیقی می خواهد که چنین حرکتی دقیقا به چه نیتی شکل گرفته است، اما با توجه به سخنان این خانم که گفته است:
«باید بین دستورات دین و نیازهای امروز جوانان ارتباط برقرار کرد و اسلام را با فرهنگ خودمان تطبیق دهیم»
هر سه از این عوامل در این خصوص احتمال دارد، چون چنین حرکتی می تواند عامدانه و به نیت دشمنی با اسلام سازماندهی شده باشد، و می تواند از سر دلسوزی توأم با جهالت، برای توسعه و گسترش اسلام باشد.
________________________________
1. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج24، ص243.
2. همان، ج24، ص244.
3. همان، ج27، ص578و 579.

موضوع قفل شده است