جمع بندی شبهه ای درباره آیه 33 سوره نور

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه ای درباره آیه 33 سوره نور

با سلام.من یک مطلبی می خواندم که برایم شبهه شد.
به آیه زیر توجه کنید(بخش پر رنگ شده):
33 سوره نور:
ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله والذین یبتغون الکتاب مما ملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا واتوهم من مال الله الذی اتیکم ولا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء ان اردن تحصنا لتبتغوا عرض الحیوه الدنیا و من یکرههن فان الله من بعد اکراههن غفور رحیم
....
کنیزان خود را که می خواهند عفیف باشند به خاطر مال دنیا به زناکاری وادار نکنید و هر کس آنها را وادار نمود خداوند به واسطه اکراهشان نسبت به آنها آمرزنده و مهربان است
[SPOILER]
تفسیر المیزان:
...و در ادامه می فرماید: اگر مالکی کنیز خود را علی رغم اکراه وعدم تمایلش وادار به این عمل نماید، خداوند نسبت به آن کنیز آمرزنده و مهربان است و او را به سبب این عمل مؤاخذه نمی نماید. البته این کلام مستلزم آن نیست که اگر کنیزی اراده تعفف و احصان نداشته باشد جایز باشد که مالک او را وادار به زنا کند، بلکه نهی الهی در صورت اکراه خود آنها شدیدتر است (14).
[/SPOILER]
در آیه بالا آمده که خدا نسبت به کنیزانی که اکراه دارند و میل ندارند که خود فروشی کنند ولی اربابانشان آنها را مجبور به خود فروشی می کنند به خاطر متاع دنیا، مهربان و آمرزنده است.ولی این بدیهی است دیگر گفن ندارد که.آن زن توسط اربابش مجبور شده، طبیعی است که خدا باید نسبت به او مهربان و آمرزنده باشد و دیگر گفتن ندارد.بر خلاف تفسیر المیزان که در بالا نقل کردم، مفسرانی، آمرزنش و مهربانی خدا که در آیه بالا آمده را به ارباب آن کنیز نسبت می دهند.که خوب شبهه ایجاد می شود که این ممطقی نیست.ارباب کنیز را مجبور کند و خدا هم نهی می کند این را.ولی اگر ارباب این کار را کرد، خدا آمرزنده و مهربان است!!!!!!!!؟؟؟اگر می شود، لطف کنید این آِیه را بشکافید و شبهه زدایی کنید.مرسی
[SPOILER]به طور مثال، اگر اشتباه نکنم، جالب است که تفسیر نمونه نظر دومی را برگزیده و آمرزش و مهربانی را متصل به ارباب کرده و بر خلاف تفسیر المیزان می گوید:
و هر کس آنها را بر این کار اکراه کند خداوند بعد از اکراه آنها غفور و رحیم است
(!!!!!!!!!!!!)
[/SPOILER]
با تشکر

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد محسن

پارسا مهر;782457 نوشت:
با سلام.من یک مطلبی می خواندم که برایم شبهه شد.
به آیه زیر توجه کنید(بخش پر رنگ شده):
33 سوره نور:
ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله والذین یبتغون الکتاب مما ملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا واتوهم من مال الله الذی اتیکم ولا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء ان اردن تحصنا لتبتغوا عرض الحیوه الدنیا و من یکرههن فان الله من بعد اکراههن غفور رحیم
....
کنیزان خود را که می خواهند عفیف باشند به خاطر مال دنیا به زناکاری وادار نکنید و هر کس آنها را وادار نمود خداوند به واسطه اکراهشان نسبت به آنها آمرزنده و مهربان است
[SPOILER]
تفسیر المیزان:
...و در ادامه می فرماید: اگر مالکی کنیز خود را علی رغم اکراه وعدم تمایلش وادار به این عمل نماید، خداوند نسبت به آن کنیز آمرزنده و مهربان است و او را به سبب این عمل مؤاخذه نمی نماید. البته این کلام مستلزم آن نیست که اگر کنیزی اراده تعفف و احصان نداشته باشد جایز باشد که مالک او را وادار به زنا کند، بلکه نهی الهی در صورت اکراه خود آنها شدیدتر است (14).
[/SPOILER]
در آیه بالا آمده که خدا نسبت به کنیزانی که اکراه دارند و میل ندارند که خود فروشی کنند ولی اربابانشان آنها را مجبور به خود فروشی می کنند به خاطر متاع دنیا، مهربان و آمرزنده است.ولی این بدیهی است دیگر گفن ندارد که.آن زن توسط اربابش مجبور شده، طبیعی است که خدا باید نسبت به او مهربان و آمرزنده باشد و دیگر گفتن ندارد.بر خلاف تفسیر المیزان که در بالا نقل کردم، مفسرانی، آمرزنش و مهربانی خدا که در آیه بالا آمده را به ارباب آن کنیز نسبت می دهند.که خوب شبهه ایجاد می شود که این ممطقی نیست.ارباب کنیز را مجبور کند و خدا هم نهی می کند این را.ولی اگر ارباب این کار را کرد، خدا آمرزنده و مهربان است!!!!!!!!؟؟؟اگر می شود، لطف کنید این آِیه را بشکافید و شبهه زدایی کنید.مرسی
[SPOILER]به طور مثال، اگر اشتباه نکنم، جالب است که تفسیر نمونه نظر دومی را برگزیده و آمرزش و مهربانی را متصل به ارباب کرده و بر خلاف تفسیر المیزان می گوید:
و هر کس آنها را بر این کار اکراه کند خداوند بعد از اکراه آنها غفور و رحیم است
(!!!!!!!!!!!!)
[/SPOILER]
با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و طلب توفیق الهی برای شما و دیگر کاربران گرامی

پاسخ این که در بیشتر تفاسیر این نکته بیان شده است کنیزانی که از طرف مالک شان مجبور به تن فروشی شده اند،خدای متعال آن ها ر ا می بخشد چون بر این کار مجبور شده بودند. و حتی در این باره به روایتی از معصوم سلام الله علیه استناد شده است که امام آیه شریفه را این طور معنا می کند کنیزان مجبور شده بخشیده خواهند شد.

اکنون به برخی از تفاسیر اشاره می کنیم و سر انجام توضیح کوتاهی در باره تفسیر نمونه که از بخشش الهی ب هم برای مالکان کنیز و هم برای کنیزان اشاره کرده است بیان خواهیم کرد .

و اما بیان برخی از تفاسیر مشهور:

1.در تفسیر المیزان آمده است: " وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً" كلمه" فتيات" به معناى كنيزان و فرزندان ايشان است. و كلمه" بغاء" به معناى زنا است، و اين كلمه مفاعله از بغى است، و" تحصن" به معناى تعفف و ازدواج كردن است، و" ابتغاء عرض حيات دنيا" به معناى طلب مالى است. و معناى آيه روشن است.

و اگر نهى از اكراه را مشروط كرده به اين كه: (اگر خودشان خواستند تعفف كنند)، بدان جهت است كه اكراه در غير اين صورت تحقق پيدا نمى‏كند، سپس در صورت اكراه آنان را وعده مغفرت داده و فرموده:" و هر يك از زنان نام برده كه مالك شان ايشان را اكراه به زنا كرد، و بعد از اكراه به اين عمل دست زدند، خدا آمرزنده و رحيم است و معناى آيه روشن است.(1)
2.در تفسیر جوامع الجامع آمده است:وَ لا تُكْرِهُوا كنيزان تان را به زنا دادن وادار نكنيد. در دوران جاهليت، كنيزان مجبور مى‏شدند كه براى كمك مالى به صاحبان شان، به خود فروشى تن در دهند، چنان كه نقل شده است كه عبد اللَّه بن ابىّ (سر دسته منافقان) شش كنيز داشت كه به زنا وادارشان مى ‏كرد و براى آن ها ماليات گذاشته بود، دو نفر از آن ها حضور پيامبر صلوات الله علیه شکایت کردند. اين جا بود كه آيه فوق نازل شد..."وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ": و هر كس كنيزانش را به انجام عمل زنا مجبور کند، بداند كه خداوند نسبت به كنيزانى كه بر عمل زنا اجبار شده ‏اند، آمرزنده است، نه نسبت به اكراه كنندگان كه برده ‏دارها مى ‏باشند.
از امام صادق عليه السّلام نقل شده:"لهنّ غفور رحيم"خدا براى اين گونه كنيزان غفور و رحيم است.(2)
در این تفسیر از روایت معصوم بهره مبنی بر بخشش کنیز بهره گرفته شده است و جایی برای صاحبان کنیز نگذاشته است.
3. در تفسیر مجمع البیان آمده است:"وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً" اگر كنيزان شما اراده پاك دامنى و ازدواج دارند، آن ها را مجبور به زنا نكنيد. اين كه شرط اراده تحصن مى ‏كند به این دلیل است كه اكراه در صورتى ممكن است كه آن ها اراده تحصن داشته باشند و گرنه، اكراه زمينه ‏اى ندارد ...
"وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ" هر كس كنيزان خود را به زنا مجبور كند، بداند كه خداوند نسبت به آن ها آمرزگار و رحيم است.(3)
4. وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ: ضمير در كلمه- إكراههنّ، راجع ميشود به فتيات كه اكراه مي شوند به بغاء، كه ضمير مفعول در هر دو فعل همان فتيات منظور است.و رجوع ضمير به فاعل(اکراه کننده) بر خلاف قاعده است. زيرا بخشيدن و تجاوز از عمل اكراه كننده، محتاج به دليل خارجى است.
در این تفسیر به صراحت بیان شده است آن کسی که بخشیده می شود کنیز است نه فاعل کنیز یعنی اجبار کننده و این مطابق با قاعده است. در غیر این صورت بخشش فاعل باید همراه با دلیل بیرون از آیه باشد زیرا آیه مربوط به محدوده کنیز است و شامل مالک نمی شود.(4)
5. البته در یکی از تفاسیر از قول فخر رازی مطلبی بیان شده است مبنی بر این که فخر اين جمله را دو جورمعنى كرده ‏اند1. خداوند آن زن ها را كه مجبور شده‏ اند می آمرزد، 2. آن ها را كه وادار می كنند می آمرزد اگر توبه كنند.(5)
6.و اما در تفسیر نمونه نیز در تبیین آیه شریفه"وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ" آمده است:
اين جمله چنان كه گفتيم ممكن است اشاره به وضع صاحبان آن كنيزان باشد كه از گذشته تاريك و ننگين خود پشيمان و آماده توبه و اصلاح خويشتن هستند، و يا اشاره به آن زنانى است كه تحت فشار و اجبار تن به اين كار مى‏ دادند.(6)
همان طور که پرسشگر محترم اشاره کرده اند در این تفسیر نیز به دو وجهی بودن آیه اشاره می کند که این خلاف قاعده است با این حال توجیهی برای این موضوع ذکر شده است که خدای متعال نسبت به همه گناه کارانی که موفق به توبه شوند بخشنده و آمرزنده است و فرقی نمی کند گناه کار چه کسی باشد یا چه کاری انجام داده باشد مهم موفق شدن به توبه است اکنون می توان در این آیه شریفه بخشیده شدن را هم به فاعل(مالکان) نسبت داد هم به مفعول(کنیزان)
بنا بر این:ممکن است بخشودگی شامل مالکان کنیزان شود که از گذشته تاریک و ننگین خود پشیمان شدند و اکنون توبه کرده اند و دوست می دارند با رفتاری اصلاح شده در جامعه اسلامی حاضر شوند و یا شامل همان کنیزانی شود است که تحت فشار و اجبار تن به این کار مى ‏دادند.
به هر حال مفسرین مطابق با فهم یا مطابق با برداشت های متفاوت ادبی و نحوی که از آیات قرآن دارند می توانند نظر خود را بیان کنند و این مشکلی ایجاد نمی کند. خصوصا در باره این آیه که ممکن است بخشودن شامل مالکان کنیز شود به شرط آن که از کار زشت خود دست کشیده و پشیمان شده باشند و البته دلیلی بر این که بخشوده نشوند در حالی که توبه کرده اند، وجود ندارد. در عین حال مطابق با اکثر تفاسیر، بخشیدن شامل فقط کنیزها می شود و جز این باید به دلیلی جدا ثابت شود. و الله العالم
پی نوشت ها:
1. علامه طباطبایی،تفسیر المیزان،ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم،ج‏15، ص 158
2.گروه مترجمان، ترجمه جوامع الجامع،مشهد،انتشارت بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی،سال 1377 خورشیدی،چاپ دوم، ج‏4، ص 113.
3.گروه مترجمان،.ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران،انتشارات فراهانی،سال 1360 خورشیدی،چاپ اول، ج‏17، ص 134

4.مصطفوی حسن، تفسير روشن،تهران،انتشارات نشر کتاب،سال 1380 خورشیدی،چاپ اول، ج‏14، ص 93
5.عاملی ابراهیم، تفسير عاملي،تهران،انتشارات صدوق، ج‏6، ص 330
6.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، ج‏14، ص 462

پارسا مهر;782457 نوشت:
با سلام.من یک مطلبی می خواندم که برایم شبهه شد.
به آیه زیر توجه کنید(بخش پر رنگ شده):
33 سوره نور:
ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله والذین یبتغون الکتاب مما ملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا واتوهم من مال الله الذی اتیکم ولا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء ان اردن تحصنا لتبتغوا عرض الحیوه الدنیا و من یکرههن فان الله من بعد اکراههن غفور رحیم
....
کنیزان خود را که می خواهند عفیف باشند به خاطر مال دنیا به زناکاری وادار نکنید و هر کس آنها را وادار نمود خداوند به واسطه اکراهشان نسبت به آنها آمرزنده و مهربان است
[SPOILER]
تفسیر المیزان:
...و در ادامه می فرماید: اگر مالکی کنیز خود را علی رغم اکراه وعدم تمایلش وادار به این عمل نماید، خداوند نسبت به آن کنیز آمرزنده و مهربان است و او را به سبب این عمل مؤاخذه نمی نماید. البته این کلام مستلزم آن نیست که اگر کنیزی اراده تعفف و احصان نداشته باشد جایز باشد که مالک او را وادار به زنا کند، بلکه نهی الهی در صورت اکراه خود آنها شدیدتر است (14).
[/SPOILER]
در آیه بالا آمده که خدا نسبت به کنیزانی که اکراه دارند و میل ندارند که خود فروشی کنند ولی اربابانشان آنها را مجبور به خود فروشی می کنند به خاطر متاع دنیا، مهربان و آمرزنده است.ولی این بدیهی است دیگر گفن ندارد که.آن زن توسط اربابش مجبور شده، طبیعی است که خدا باید نسبت به او مهربان و آمرزنده باشد و دیگر گفتن ندارد.بر خلاف تفسیر المیزان که در بالا نقل کردم، مفسرانی، آمرزنش و مهربانی خدا که در آیه بالا آمده را به ارباب آن کنیز نسبت می دهند.که خوب شبهه ایجاد می شود که این ممطقی نیست.ارباب کنیز را مجبور کند و خدا هم نهی می کند این را.ولی اگر ارباب این کار را کرد، خدا آمرزنده و مهربان است!!!!!!!!؟؟؟اگر می شود، لطف کنید این آِیه را بشکافید و شبهه زدایی کنید.مرسی
[SPOILER]به طور مثال، اگر اشتباه نکنم، جالب است که تفسیر نمونه نظر دومی را برگزیده و آمرزش و مهربانی را متصل به ارباب کرده و بر خلاف تفسیر المیزان می گوید:
و هر کس آنها را بر این کار اکراه کند خداوند بعد از اکراه آنها غفور و رحیم است
(!!!!!!!!!!!!)
[/SPOILER]
با تشکر

با سلام
دوست گرامی برای فهم بهتر نگاهی به شان نزول ایه می کنیم تا بدانیم این ایه از چه جهتی نازل شده است
یه کلید کوچک در فهم بعضی از آیات ,هر ایه ای که دیدید کمی برایتان مبهم است شان نزول ایه را جستجو کنید به این صورت قبل از اینکه به سراغ تفسیرها بروید میدانید موضوع از چه قرار بوده !!

شأن نزول:
عبداللّه بن ابى، کنیزان خود را برای کسب درآمد مجبور به خود فروشى مى کرد، بعد از آنکه اسلام اعمال منافى با عفت را تحریم کرد، آنها از این ماجرا به پیامبر(ص) شکایت کردند، آیه 33 سوره نور نازل شد و از این کار نهى کرد.


در آیه (33) سوره «نور» می خوانیم:


«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّى یُغْنِیَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ الَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتابَ مِمّا مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ فَکاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْراً وَآتُوهُمْ مِنْ مالِ اللّهِ الَّذِی آتاکُمْ وَ لا تُکْرِهُوا فَتَیاتِکُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَنْ یُکْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللّهَ مِنْ بَعْدِإِکْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
؛ (و کسانى که امکانى براى ازدواج نمى یابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز گرداند. و آن بردگانتان که خواستار مکاتبه [قرار داد آزاد شدن] هستند، با آنان قرار داد ببندید اگر رشد و صلاح در آنان احساس مى کنید و چیزى از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهید. و کنیزان خود را براى دستیابى به متاع ناپایدار زندگى دنیا مجبور به خودفروشى نکنید اگر خودشان مى خواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را [بر این کار] اجبار کند، [سپس پشیمان گردد] خداوند بعد از این اجبار آنها، آمرزنده و مهربان است. [توبه کنید، تا خداوند شما را ببخشد])


بعضى از مفسران در شأن نزول این جمله گفته اند: «عبداللّه بن ابى شش کنیز داشت که آنها را مجبور به کسب درآمد برایش از طریق خودفروشى مى کرد! هنگامى که حکم اسلام درباره مبارزه با اعمال منافى با عفت (در این سوره) صادر شد، آنها به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمدند و از این ماجرا شکایت کردند، آیه فوق نازل شد و از این کار نهى کرد».1,2
پی نوشت:



(1). «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 76، ص 17؛ «المیزان»، ج 15، ص 118؛ «قرطبى»،ج 12، ص 254، با اندکى تفاوت .
(2). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 331.

بسم الله الرحمن الرحیم
جمع بندی:
پرسش:
لطفا به شبهه ای در درباره آیه 33 سوره نور " ولا تکرهوا فتیاتکم علی البغاء ان اردن تحصنا لتبتغوا عرض الحیوه الدنیا و من یکرههن فان الله من بعد اکراههن غفوررحیم"
.... کنیزان خود را که می خواهند عفیف باشند به خاطر مال دنیا به زناکاری وادار نکنید و هر کس آنها را وادار نمود خداوند به واسطه اکراه شان نسبت به آن ها آمرزنده و مهربان است.
در آیه بالا آمده که خدا نسبت به کنیزانی که اکراه دارند و میل ندارند که خود فروشی کنند ولی اربابان شان آن ها را مجبور به خود فروشی می کنند به خاطر متاع دنیا، مهربان و آمرزنده است.ولی این بدیهی است و گفتن ندارد که آن زن توسط اربابش مجبور شده، طبیعی است که خدا باید نسبت به او مهربان و آمرزنده باشد بر خلاف تفسیر المیزان که در بالا نقل کردم، مفسرانی، آمرزش و مهربانی خدا که در آیه بالا آمده را به ارباب آن کنیز نسبت می دهند.که خوب شبهه ایجاد می شود که این منطقی نیست.ارباب کنیز را مجبور کند و خدا هم نهی می کند این را.ولی اگر ارباب این کار را کرد، خدا آمرزنده و مهربان است!!!!!!!!؟؟؟اگر می شود، لطف کنید این آِیه را بشکافید و شبهه زدایی کنید.
پاسخ:
با سلام و طلب توفیق الهی برای شما و دیگر کاربران گرامی
در ابتدای پاسخ باید بیان کرد، توجه به شان نزول هر آیه ای، مسیر رسیدن به جواب را هموار می کند.زیرا شان نزول آیات به نوعی مفسرهمان آیه است.
بنا بر این، اگر به شان نزول آیه مورد پرسش توجه کنیم، پاسخ شبهه را خواهیم گرفت که غفران الهی معطوف به کنیزان است نه مالکان آن ها.
توضیح این که:
در بیشتر تفاسیر این نکته بیان شده است،خدای متعال کنیزانی را می بخشد که از طرف مالکان شان مجبور به خود فروشی شده اند.همان گونه که روایتی از معصوم سلام الله علیه این مسئله را مستند می کند.
نظر تفاسیر
1.در تفسیر المیزان آمده است:
هر يك از زنان نام برده كه مالك شان آن ها را به زنا اکراه كرد (یعنی مجبور شدند که تن فروشی کنند) خدا آمرزنده و رحيم است.(1)
2.در تفسیر جوامع الجامع به شان نزول آیه اشاره شده است.
كنيزان تان را وادار به زنا نکنید.
زیرا در دوران جاهليت، كنيزان مجبور مى‏ شدند كه براى كمك مالى به صاحبان شان خود فروشی کنند.چنان كه نقل شده است عبد اللَّه بن ابىّ (سر دسته منافقان) شش كنيز داشت كه به زنا وادارشان مى ‏كرد و براى آن ها ماليات گذاشته بود، دو نفر از آن ها حضور پيامبر صلوات الله علیه شکایت کردند. اين جا بود كه آيه فوق نازل شد...
"وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ": و هر كسی كنيزانش را به انجام عمل زنا مجبور کند، بداند كه خداوند نسبت به كنيزانى كه بر عمل زنا اجبار شده ‏اند، آمرزنده است. نه نسبت به اكراه كنند گان كه برده ‏دارها مى ‏باشند.
این تفسیر به شان نزول آیه شریفه اشاره کرده است.
امام صادق سلام الله علیه فرمود:
"لهنّ غفور رحيم"خدا براى اين گونه كنيزان غفور و رحيم است.(2).
3. تفسیر مجمع البیان آورده است:
اگر كنيزان شما اراده پاك دامنى و ازدواج دارند، آن ها را مجبور به زنا نكنيد ... هر كسی كنيزان خود را به زنا مجبور كند، بداند كه خداوند نسبت به آن ها آمرزگار و رحيم است.(3)
5.البته در یکی از تفاسیر از قول فخر رازی مطلبی بیان شده است مبنی بر این که فخر اين جمله را دو جورمعنى كرده ‏اند.
الف: خداوند آن زن ها را كه مجبور شده‏ اند می آمرزد، ب: آن ها را كه وادار می كنند می آمرزد اگر توبه كنند.(4)
6.و در تفسیر نمونه نوشته شده است:
اين جمله چنان كه گفتيم ممكن است اشاره به وضع صاحبان آن كنيزان باشد كه از گذشته تاريك و ننگين خود پشيمان و آماده توبه و اصلاح خويشتن هستند. و يا اشاره به آن زنانى است كه تحت فشار و اجبار تن به اين كار مى ‏دادند.(5)
همان طور که پرسشگر محترم اشاره کرده اند، این تفسیر نیز به دو وجهی بودن آیه اشاره می کند که البته خلاف مشهوراست. با این حال توجیهی برای این موضوع ذکر شده است. این که چون خدای متعال نسبت به همه گناه کارانی که موفق به توبه شوند بخشنده و آمرزنده است. در نتیجه فرقی نمی کند گناه کار چه کسی باشد یا چه کاری انجام داده باشد! (و الله العالم)

پی نوشت ها:
1.علامه طباطبایی،تفسیر المیزان،ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم،ج‏15، ص 158 با ویرایش
2.گروه مترجمان، ترجمه جوامع الجامع،مشهد،انتشارت بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی،سال 1377 خورشیدی،چاپ دوم، ج‏4، ص 113. با ویرایش
3.گروه مترجمان،.ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران،انتشارات فراهانی،سال 1360 خورشیدی،چاپ اول، ج‏17، ص 134
4.عاملی ابراهیم، تفسير عاملي،تهران،انتشارات صدوق، ج‏6، ص 330 با ویرایش
5.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، ج‏14، ص 462
با ویرایش

موضوع قفل شده است