جمع بندی معنا و مفهوم دو واژۀ « ثبت » و « عین » در علم رجال شیعه

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنا و مفهوم دو واژۀ « ثبت » و « عین » در علم رجال شیعه

با سلام

سوال بنده این بود که معنای دو واژۀ « ثبت » و « عین » در علم رجال شیعه چیست و چه تفاوتی با « ثقه » دارند ؟

سپاس ... :Rose:

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد مجید

IVI.@.H.D.I;781067 نوشت:
با سلام
سوال بنده این بود که معنای دو واژۀ � ثبت � و � عین � در علم رجال شیعه چیست و چه تفاوتی با � ثقه � دارند ؟
سپاس ...

با صلوات بر محمد و آل محمد
سلام و عرض ادب
پرسشگر گرامی در مورد سوالی که فرمودید باید عرض شود که لفظ «ثبت» و «عین» از الفاظ توثیق و مدح می‌باشند که در مورد آن ذیلا توضیحاتی خدمت شما عرض خواهد شد.

الفاظ توثيق و مدح
ثقه، ثبت، (1) عين، عين من عيون اصحابنا، وجه، وجه من وجوه اصحابنا، من اولياء امير المؤمنين، من مشايخ الاجازه، من اولياء احدالائمه، شيخ الطائفه، من اجلاء الطائفه، صدوق، محل الصدق، صالح الحديث، نقي الحديث، يحتج بحديثه، بصير في الحديث، خير، وكيل الامام، صاحب الامام، يروي عنه جماعه من الاصحاب، روي الاجلاءعنه، مضطلع الروايه، حافظ، ضابط، ينظر في حديثه (بمعني انه لايطرح بل ينظر فيه) ، لا باس به (بمعني انه ليس بظاهر الضعف) جليل، مشكور، فاضل، خاصي، ممدوح، زاهد، عالم، صالح، قريب الامر، مسكون الي روايته، متقن، فقيه، صحيح الحديث، مقدم، معتمد الطائفه، اسند عنه، سليم الجنبه، يكتب حديثه، معتمد الكتاب، كثيرالمنزله (اي عالي الرتبه) .(2)
آنچه از الفاظ مزبور دلالت بر توثيق و تعديل راوي دارد:عدل، ثقه، حجه، ثبت و صحيح الحديث است.(3)
ميرداماد فرموده: لفظ (ثبت) در توثيق راوي از ديگر اوصاف نامبرده اقوي است.
بو علي نسبت به اوصاف (عين، وجه، وجه من وجوه اصحابنا) فرموده: در اين كه الفاظ مزبور مطلق مدح را مي رساند يا دلالت بر توثيق راوي نيز دارد، اختلاف است.

اما در مورد ثقة؛
اين اصطلاح صفت مشبه است و دلالت بر دوام و ثبوت دارد، و اگر يكى از علماى اماميه مانند نجاشى نسبت به كسى بگويد ثقة براى تصديق او، كافى است.

منابع:
1) بالتحريك اي حجه (رواشح) و رجل ثبت ‏بفحين اذا كان عدلا ضابطا (المصباح المنير) .
2) رواشح السماويه، ص 60-درايه شهيد، ص 95.توضيح المقال كني، ص 36.مقدمات رجال بو علي، ص 13.درايه ممقاني، ص 106-130.
در كتاب اخير ص 131، الفاظ ديگري را كه بعضي مفيد مدح دانسته‏اند از وحيدبهبهاني (در حواشي رجال كبير ميرزا) نقل مي‏نمايد.
نيز رجوع كنيد به كتاب جرح و تعديل ابي حاتم رازي-علوم الحديث ابن صلاح‏ص 110، چاپ مدينه.
3) درايه شهيد.ولي در تقريب و شرح آن (تدريب الراوي) الفاظ ديگري رانيز مفيد تعديل دانسته، مانند متقن، عدل، حافظ، عدل ضابط.يا تكرار الفاظ مزبورمانند:ثقه ثقه يا به اجتماع دو لفظ از الفاظ مزبور:مانند ثقه حجه.يا به الفاظ صدوق، محله الصدق، لا باس به، مامون، يا به الفاظي كه مفيد تفضيل است مانند: اوثق الناس.اثبت الناس، يا به مانند:لا احد اثبت منه.فلان لا يسال عنه... (ر.ك: تدريب الراوي، ص 232) .نيز در رجال نجاشي اين الفاظ كه مشعر بر مدح يا وثاقت است ملاحظه مي‏شود: متحقق بهذا الامر، قريب الامر، جيد الحديث، نقي‏الروايه، لا يعدل به، له محل عنه الائمه، فقيه، واضح الروايه.

موضوع قفل شده است