جمع بندی رزاق بودن خدا و مردن انسان ها بر اثر گرسنگی و فقر

تب‌های اولیه

43 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رزاق بودن خدا و مردن انسان ها بر اثر گرسنگی و فقر

سلام

همانطور که خدا در قران بیان نموده. هیچ موجودی نیست مگر اینکه رزق اون بر خداست. یکی از موارد رزق هم همین رزق مادی است.
خوب حالا چرا برخی از مردم در سراسر جهان گرسنگی می کشند یا از گرسنگی و تشنگی میمیرند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صادق

نخودسیاه;780879 نوشت:
سلام

همانطور که خدا در قران بیان نموده. هیچ موجودی نیست مگر اینکه رزق اون بر خداست. یکی از موارد رزق هم همین رزق مادی است.
خوب حالا چرا برخی از مردم در سراسر جهان گرسنگی می کشند یا از گرسنگی و تشنگی میمیرند؟

در ابتدا باید اشاره شود که رزق و روزی بر دو قسم می‌باشد:
1ـ رزق و روزی که همچون سایه ما را تعقیب می‌کند و برای ما مشخص و مقدّر گردیده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته می‌شود.
این نوع از رزق نیازی به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهی برای شخص می‌باشد. معنای روزی فقط خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها نیست، بلکه نعمت‌های الهی را در بر می‌گیرد. روزی محتوم شامل اصل وجود و هستی انسان،‌عمر، محیط و خانواده می‌باشد که همة این‌ها بدون هیچ تلاشی برای انسان فراهم است.
این گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرایطی به انسان می‌رسد.
رزق مقسوم، برات است نباشی مغموم ** در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و این رزق مقدّر پی هم می‌گردیم ** تا کجا دست بیابیم به وقت معلوم(1)
خدای تعالی می‌فرماید: "هیچ جنبنده ای نیست مگر این که رزق و روزی او بر عهده خدا است".(2) که این همان روزی است که خدا تضمین نموده است که به همه مخلوقات تعلق می‌گیرد تا بتوانند به وجود و بقای خود ادامه دهند. این روزی قابل کم و زیادی و تحول نیست و حرص آدم آن را افزایش نمی‌دهد، همان طور که تنبلی باعث کاهش آن نمی‌شود. رسول خدا فرمود: "حرص حریص رزق را بیشتر نمی‌کند و تنبلی تنبل آن را کم نمی‌کند".(3)
2- مقدر بودن روزی به معنای آن نیست که انسان سعی و تلاش نکند و ما هیچ کاره هستیم و خود به خود به ما می‌رسد. روزی مطلوب همان رزق و روزی است که با سعی و تلاش و فعالیت انسان به دست می‌آید و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمی‌شود. یکی از عوامل کمی و زیادی این روزی، تلاش انسان می‌باشد. اگر تلاش و کوشش انسانی صورت نپذیرد، به آن دست نمی‌یابد. این مطالب شرح حدیثی از امام علی(ع) می‌باشد که فرمود: "روزی بر دو قسم است: آن که تو را می‌خواهد و طالب تو است و آن که تو او را می‌جویی و مطلوب تو است. کسی که دنیا را خواهد، مرگ نیز او را می‌طلبد تا از دنیا بیرونش کند. کسی که آخرت خواهد، دنیا او را می‌طلبد تا روزی او را به تمام پردازد".(4)
بنابر این همیشه موفقیت و کامیابی در کارهای از جمله زیادی در رزق و روزی بسته به آشنایی و شناخت عوامل آن است، زیرا اطلاع و آگاهی از راه‌های کسب رزق و روزی، در توسعه آن عامل اوّل به شمارمی‌آید. پس از شناخت، پیگیری و کوشش و کنار گذاشتن سستی و تنبلی در راه هدف است که در مجموعه آیات و روایات بر آن تأکید و سفارش شده است؛ بنابر این روشن است که تنبلی و سستی از رزق و روزی انسان می‌کاهد اما سعی و تلاش بر آن می‌افزاید، زیرا خداوند برای هر چیزی اسبابی قرار داده، مهم‌ترین سببی که خداوند برای روزی مقرر نموده، سعی و تلاش است.
با توجه به دو نکته فوق باید گفت :
فقر مادی در افراد می تواند معلول علت های گوناگونی باشد که در هر حال در بسیاری از موارد عملکرد خود فرد بخشی از این علل است ؛ اما نباید از یاد برد که فقر و ثروت در افراد مختلف معلول عوامل گوناگون فردی واجتماعی ومحیطی وخانوادگی و... است که گاهی علی رغم همه تلاش های فردی یک انسان ، باز وضعیت مطلوب مادی برایش ر قم نمی خورد و او در فقر نسبی باقی می ماند. بنابراین منحصر دانستن فقر در عدم آینده نگری ، در واقع نادیده گرفتن عوامل بسیاری است که می تواند در این مسئله موثر واقع شوند.
ضمن‌آنکه فارغ از علت های به وجود آمدن فقر در زندگی افراد ، نباید از یاد برد که اساسا فقر مادی مهم ترین ودشوارترین آزمایش خداوند از بندگانش است که به تصریح قرآن درزندگی بخشی از انسان ها وجود خواهد داشت و آنها را در همه یا بخشی از زندگی به خود مشغول کرده و جوانب گوناگون زندگی فردی و اجتماعی آنها را درگیر خواهد نمود . البته در عین حال که خداوند از یک فرد آزمایش فقر را به عمل می آورد، از دیگری آزمون غنا وتوانگری را به عمل می آورد تا چگونه با پدیده فقر برخورد می کند و برای شکر و سپاس نعمت های الهی چه می کند.
در حقیقت همه افراد در دنیا مشغول برگزاری آزمون های مختلفی هستند که هرچند شکل ظاهری آنها بسته به علل وعوامل گوناگون متفاوت است ، اما حقیقت وماهیت آنها یکی است. جالب تر آنکه این آزمون ها جدا از هم نبوده در هم تنیده و مرتبط هستند ؛ یعنی در یک جامعه فرد فقیر به فقرش آزموده می شود و فرد دارا به فرد فقیر وبه نعمت داراییش که اگر در قبال این فرد فقیر به وظایف دینی وانسانیش عمل نکند، مقصر و مردود خواهد بود .
البته در معارف دینی در مورد همه فقرا هم به یک شکل برخورد نشده مثلا برای فردی که در حالت عادی فقیر نبوده و در سفر یا در عین توانایی مالی ناگهان گرفتار تهی دستی شده ،حرمت بیشتری قرار داده شده و اجازه مصارف اموالی خاص هم در مورد آنها داده شده و یا در مورد فقیر فاسق و اهل معصیت هم در برخی موارد اجازه مصرف برخی اموال داده نشده اما در هر حال کمک به حال فقرای جامعه هرچند به خاطر سوء تدبیر واعمال خودشان به این مصیبت دچار شدند ، وظیفه ای دینی تلقی شده که بهتر است انسان مگر در شرائطی که مضرات آن آشکارا از منافعش بیشتر باشد، آن را ترک ننماید .
اگر کمک ما به گونه ای باشد که زمینه توانایی ودرآمدزایی را برای خود فرد به دنبال داشته باشد، بسیار مطلوب تر است اما در صورت عدم توانایی چنین کمک های اساسی ، همین کمک های محدود هم علاوه بر حل مقطعی برخی مشکلات کوچک فرد فقیر ، می تواند زمینه برخی رشدها وتعالی های روحی ومعنوی را برای خودمان نیز به دنبال داشته باشد که مورد نظر وتاکید شارع مقدس بوده است .
نکته مهمی که نباید از ان غافل شد این است که معمولا حتی در بهترین شرایط این گونه نخواهد بود که فردی با دیدن وضعیت افراد فقیر وکمک دیگران به آنها نسبت به عملکردهای اقتصادی یا معیشتی خود بی دقتی کرده، تساهل به خرج دهد ،به این خیال که اگر فقیرهم شدم ، می توانم با کمک دیگران زندگی مناسبی را برای خود فراهم نمایم، زیرا در بهترین و نهادینه ترین وضعیت کمک های اجتماعی به افراد محروم جامعه مانند بیمه های بیکاری در جوامع پیشرفته و... باز فرد موفقیت ومکنت فردی ومعیشتی خود را بر کمک گرفتن از افراد یا نهادهای دولتی و مانند ان ترجیح داده، بار منفی فرهنگی آن را برای خود قابل تحمل نمی داند .
چه رسد به اینکه معمولا و در غالب موارد نتیجه همه این کمک ها تامین حداقل هایی است که هیچ گاه زندگی خوش وقابل قبولی را برای فرد رقم نمی زند و افراد گوناگون از پذیرش آن برای خود ابا دارند و هیچ گاه نمی پسندند به واسطه سوء رفتار های خودشان در چنین وضعیتی قرار بگیرند مگر افردی که در هر حال تکدی گری را برای خود به عنوان یک زندگی شناخته شده پذیرفته اند وآن را نیز حتی در بهترین موقعیت های اقتصادیشان رها نمی نمایند .
در مجموع باید گفت کمک به دیگران فارغ از نحوه رسیدن این افراد در این جایگاه وظیفه ای است که بر عهده هر یک از ماست . علاوه بر تعدیل و توزیع ثروت به نوعی آثار مثبت روحی واخلاقی را نیز برای خود ما در پی خواهد داشت . معمولا به نتایج زیان باری که اشاره کردید، منتهی نمی گردد .

پی‌نوشت‌ها:
1. کلیات دیوان شهریار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آیه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.

با سلام

شکی نیست که خدا رزق همه را می فرسته. به شرط اين كه كسي مانع رسيدن اين رزق نشه.یه نگاهی به دنیا بندازیم می بینیم که امروز، در دنيا به خاطر ثروت اندوزي و غارت عده‌اي میلون ها نفر دارن از گرسنگي مي‌ ميرن، در حالي كه خداوند رزق آنها را فرستاده است ممکنه یه سوالی پیش بیاد که چرا خدا جلو غارت گران رو نمیگیره که اموال مردم رو غارت نکنند خوب جوابش معلومه دیگه اگه خدا این کار رو بکنه منافات با اختیار بندگان داره.خدا انسان را مختار آفریده تا با اختیار خودش یا راه خوب بره یا راه بدبه طور یقین میشه گفت که اگه قوانين اقتصادي اسلامي در دنيا حاكم بشه ديگه كسي از گرسنگي نمي‌ ميره و حتي اصلا نيازمندي پيدا نمیشه تا به او صدقه بديم.
خود افراد هم بايد براي رسيدن به روزي معين شده خود، تلاش و كوشش كنند، اگه كسي تو خونه بشینه و منتظر رزق خود باشه،‌ مسلمه كه از گرسنگي مي‌ ميره

امام علي ـ عليه السّلام ـ در اين باره مي‌ فرمايند: براي به دست آوردن رزق خود تلاش نماييد، همانا تضمين رزق و روزي براي كساني است كه آن را طلب نمايند.( بحارالانوار، ج 71، ص 127)

بلی رزق و روزی با خداست اما نعمتی که از خدا به ما می رسد باید شکر آن را بجا آوریم و ان نعمت را در عصیان خدا مصرف نکنیم بلی اگر خداوند متعال را بخاطر رزقش شکر نکنیم رزق و روزي از بركت مي افتد انسان هايي كه يادي از نعمت خدا نمي كنند آن هنگام كه نعمتي بر ايشان مي رسد, شكرش را به جاي نمي آورند, چگونه بايدمتوقع باشند بهره هاي روزي نزدشان جاودان و ماندگار باشد.

صادق;781025 نوشت:
در ابتدا باید اشاره شود که رزق و روزی بر دو قسم می‌باشد:
1ـ رزق و روزی که همچون سایه ما را تعقیب می‌کند و برای ما مشخص و مقدّر گردیده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته می‌شود.
این نوع از رزق نیازی به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهی برای شخص می‌باشد. معنای روزی فقط خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها نیست، بلکه نعمت‌های الهی را در بر می‌گیرد. روزی محتوم شامل اصل وجود و هستی انسان،‌عمر، محیط و خانواده می‌باشد که همة این‌ها بدون هیچ تلاشی برای انسان فراهم است.
این گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرایطی به انسان می‌رسد.
رزق مقسوم، برات است نباشی مغموم ** در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و این رزق مقدّر پی هم می‌گردیم ** تا کجا دست بیابیم به وقت معلوم(1)
خدای تعالی می‌فرماید: "هیچ جنبنده ای نیست مگر این که رزق و روزی او بر عهده خدا است".(2) که این همان روزی است که خدا تضمین نموده است که به همه مخلوقات تعلق می‌گیرد تا بتوانند به وجود و بقای خود ادامه دهند. این روزی قابل کم و زیادی و تحول نیست و حرص آدم آن را افزایش نمی‌دهد، همان طور که تنبلی باعث کاهش آن نمی‌شود. رسول خدا فرمود: "حرص حریص رزق را بیشتر نمی‌کند و تنبلی تنبل آن را کم نمی‌کند".(3)
2- مقدر بودن روزی به معنای آن نیست که انسان سعی و تلاش نکند و ما هیچ کاره هستیم و خود به خود به ما می‌رسد. روزی مطلوب همان رزق و روزی است که با سعی و تلاش و فعالیت انسان به دست می‌آید و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمی‌شود. یکی از عوامل کمی و زیادی این روزی، تلاش انسان می‌باشد. اگر تلاش و کوشش انسانی صورت نپذیرد، به آن دست نمی‌یابد. این مطالب شرح حدیثی از امام علی(ع) می‌باشد که فرمود: "روزی بر دو قسم است: آن که تو را می‌خواهد و طالب تو است و آن که تو او را می‌جویی و مطلوب تو است. کسی که دنیا را خواهد، مرگ نیز او را می‌طلبد تا از دنیا بیرونش کند. کسی که آخرت خواهد، دنیا او را می‌طلبد تا روزی او را به تمام پردازد".(4)
بنابر این همیشه موفقیت و کامیابی در کارهای از جمله زیادی در رزق و روزی بسته به آشنایی و شناخت عوامل آن است، زیرا اطلاع و آگاهی از راه‌های کسب رزق و روزی، در توسعه آن عامل اوّل به شمارمی‌آید. پس از شناخت، پیگیری و کوشش و کنار گذاشتن سستی و تنبلی در راه هدف است که در مجموعه آیات و روایات بر آن تأکید و سفارش شده است؛ بنابر این روشن است که تنبلی و سستی از رزق و روزی انسان می‌کاهد اما سعی و تلاش بر آن می‌افزاید، زیرا خداوند برای هر چیزی اسبابی قرار داده، مهم‌ترین سببی که خداوند برای روزی مقرر نموده، سعی و تلاش است.
با توجه به دو نکته فوق باید گفت :
فقر مادی در افراد می تواند معلول علت های گوناگونی باشد که در هر حال در بسیاری از موارد عملکرد خود فرد بخشی از این علل است ؛ اما نباید از یاد برد که فقر و ثروت در افراد مختلف معلول عوامل گوناگون فردی واجتماعی ومحیطی وخانوادگی و... است که گاهی علی رغم همه تلاش های فردی یک انسان ، باز وضعیت مطلوب مادی برایش ر قم نمی خورد و او در فقر نسبی باقی می ماند. بنابراین منحصر دانستن فقر در عدم آینده نگری ، در واقع نادیده گرفتن عوامل بسیاری است که می تواند در این مسئله موثر واقع شوند.
ضمن‌آنکه فارغ از علت های به وجود آمدن فقر در زندگی افراد ، نباید از یاد برد که اساسا فقر مادی مهم ترین ودشوارترین آزمایش خداوند از بندگانش است که به تصریح قرآن درزندگی بخشی از انسان ها وجود خواهد داشت و آنها را در همه یا بخشی از زندگی به خود مشغول کرده و جوانب گوناگون زندگی فردی و اجتماعی آنها را درگیر خواهد نمود . البته در عین حال که خداوند از یک فرد آزمایش فقر را به عمل می آورد، از دیگری آزمون غنا وتوانگری را به عمل می آورد تا چگونه با پدیده فقر برخورد می کند و برای شکر و سپاس نعمت های الهی چه می کند.
در حقیقت همه افراد در دنیا مشغول برگزاری آزمون های مختلفی هستند که هرچند شکل ظاهری آنها بسته به علل وعوامل گوناگون متفاوت است ، اما حقیقت وماهیت آنها یکی است. جالب تر آنکه این آزمون ها جدا از هم نبوده در هم تنیده و مرتبط هستند ؛ یعنی در یک جامعه فرد فقیر به فقرش آزموده می شود و فرد دارا به فرد فقیر وبه نعمت داراییش که اگر در قبال این فرد فقیر به وظایف دینی وانسانیش عمل نکند، مقصر و مردود خواهد بود .
البته در معارف دینی در مورد همه فقرا هم به یک شکل برخورد نشده مثلا برای فردی که در حالت عادی فقیر نبوده و در سفر یا در عین توانایی مالی ناگهان گرفتار تهی دستی شده ،حرمت بیشتری قرار داده شده و اجازه مصارف اموالی خاص هم در مورد آنها داده شده و یا در مورد فقیر فاسق و اهل معصیت هم در برخی موارد اجازه مصرف برخی اموال داده نشده اما در هر حال کمک به حال فقرای جامعه هرچند به خاطر سوء تدبیر واعمال خودشان به این مصیبت دچار شدند ، وظیفه ای دینی تلقی شده که بهتر است انسان مگر در شرائطی که مضرات آن آشکارا از منافعش بیشتر باشد، آن را ترک ننماید .
اگر کمک ما به گونه ای باشد که زمینه توانایی ودرآمدزایی را برای خود فرد به دنبال داشته باشد، بسیار مطلوب تر است اما در صورت عدم توانایی چنین کمک های اساسی ، همین کمک های محدود هم علاوه بر حل مقطعی برخی مشکلات کوچک فرد فقیر ، می تواند زمینه برخی رشدها وتعالی های روحی ومعنوی را برای خودمان نیز به دنبال داشته باشد که مورد نظر وتاکید شارع مقدس بوده است .
نکته مهمی که نباید از ان غافل شد این است که معمولا حتی در بهترین شرایط این گونه نخواهد بود که فردی با دیدن وضعیت افراد فقیر وکمک دیگران به آنها نسبت به عملکردهای اقتصادی یا معیشتی خود بی دقتی کرده، تساهل به خرج دهد ،به این خیال که اگر فقیرهم شدم ، می توانم با کمک دیگران زندگی مناسبی را برای خود فراهم نمایم، زیرا در بهترین و نهادینه ترین وضعیت کمک های اجتماعی به افراد محروم جامعه مانند بیمه های بیکاری در جوامع پیشرفته و... باز فرد موفقیت ومکنت فردی ومعیشتی خود را بر کمک گرفتن از افراد یا نهادهای دولتی و مانند ان ترجیح داده، بار منفی فرهنگی آن را برای خود قابل تحمل نمی داند .
چه رسد به اینکه معمولا و در غالب موارد نتیجه همه این کمک ها تامین حداقل هایی است که هیچ گاه زندگی خوش وقابل قبولی را برای فرد رقم نمی زند و افراد گوناگون از پذیرش آن برای خود ابا دارند و هیچ گاه نمی پسندند به واسطه سوء رفتار های خودشان در چنین وضعیتی قرار بگیرند مگر افردی که در هر حال تکدی گری را برای خود به عنوان یک زندگی شناخته شده پذیرفته اند وآن را نیز حتی در بهترین موقعیت های اقتصادیشان رها نمی نمایند .
در مجموع باید گفت کمک به دیگران فارغ از نحوه رسیدن این افراد در این جایگاه وظیفه ای است که بر عهده هر یک از ماست . علاوه بر تعدیل و توزیع ثروت به نوعی آثار مثبت روحی واخلاقی را نیز برای خود ما در پی خواهد داشت . معمولا به نتایج زیان باری که اشاره کردید، منتهی نمی گردد .

پی‌نوشت‌ها:
1. کلیات دیوان شهریار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آیه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.

مطلب شما یه مطلب کلیه و نه جواب این سوال!! چون این مطلب کلی هم از دید کسانیه که این فقر و گرسنگی رو میبینن نه کسایی که این بلا سرشون میاد!!
کشور سومالی، کشوریه که معروفه به خشکسالی های پی در پی! اتفاقا مسلمونم هستن اغلب! خیلی از بچه هاشون قبل از رسیدن به 10سالگی میمیرن! حالا شما به من بگید که از دید اون بچه ها چه چیزی برای گفتن هست!؟ بچه هایی که نه مفهوم نعمتو میفهمن و نه از عمر و محیط و حتی خانواده چیزی عایدشون شده!!(خانواده ای که با وجود عدم وجود هرگونه امکانات زنده موندن و وجود آگاهی از این مطلب، بچه دار میشن، قطعا خانواده ای ایده آل نیستن!!)

yalda solimani;781064 نوشت:
با سلام

شکی نیست که خدا رزق همه را می فرسته. به شرط اين كه كسي مانع رسيدن اين رزق نشه.یه نگاهی به دنیا بندازیم می بینیم که امروز، در دنيا به خاطر ثروت اندوزي و غارت عده‌اي میلون ها نفر دارن از گرسنگي مي‌ ميرن، در حالي كه خداوند رزق آنها را فرستاده است ممکنه یه سوالی پیش بیاد که چرا خدا جلو غارت گران رو نمیگیره که اموال مردم رو غارت نکنند خوب جوابش معلومه دیگه اگه خدا این کار رو بکنه منافات با اختیار بندگان داره.خدا انسان را مختار آفریده تا با اختیار خودش یا راه خوب بره یا راه بدبه طور یقین میشه گفت که اگه قوانين اقتصادي اسلامي در دنيا حاكم بشه ديگه كسي از گرسنگي نمي‌ ميره و حتي اصلا نيازمندي پيدا نمیشه تا به او صدقه بديم.
خود افراد هم بايد براي رسيدن به روزي معين شده خود، تلاش و كوشش كنند، اگه كسي تو خونه بشینه و منتظر رزق خود باشه،‌ مسلمه كه از گرسنگي مي‌ ميره

امام علي ـ عليه السّلام ـ در اين باره مي‌ فرمايند: براي به دست آوردن رزق خود تلاش نماييد، همانا تضمين رزق و روزي براي كساني است كه آن را طلب نمايند.( بحارالانوار، ج 71، ص 127)

بلی رزق و روزی با خداست اما نعمتی که از خدا به ما می رسد باید شکر آن را بجا آوریم و ان نعمت را در عصیان خدا مصرف نکنیم بلی اگر خداوند متعال را بخاطر رزقش شکر نکنیم رزق و روزي از بركت مي افتد انسان هايي كه يادي از نعمت خدا نمي كنند آن هنگام كه نعمتي بر ايشان مي رسد, شكرش را به جاي نمي آورند, چگونه بايدمتوقع باشند بهره هاي روزي نزدشان جاودان و ماندگار باشد.


سلام
شاید اشتباه متوجه شدم! یعنی شما میگید فرضا مردم سومالی، بیان حمله کنن به آمریکا و حقشونو بگیرین!!؟؟ چون انگار خدا نعماتو با پست فرستاده باشه و بعد مثلا آمریکا مصادره ش کرده تو مسیر!! چون روش دیگه ای نمیبینم!!

سوال خیلی قشنگی بود ولی هر چی هم بگید در هر صورت در اثر گرسنگی عده ای دارند میمیرند پس میمونه 3 چیز

خدا ، بندگان ، گرسنگان در حال مرگ

سومالی و آفریقا تکلیفشون چیه پس ؟ ربطی هم به تلاش نداره تو سومالی و آفریقا . . .

چرا عده ای اونجا متولد شن که در اثر گرسنگی بمیرند ؟

چرا عده ای در لاس و گاس به دنیا بیان و عده ای در آفریقا و سومالی ؟

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]این مطلب از این مقاله شاید براتون مفید باشه

[SPOILER][=WebRoya]آیا بین دو آیه «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَه ضَنْکًا»1 و «لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّه»2 و آیه 131 طه، تعارض نیست؛ چون یک جا می گوید معرض از ذکر، دارای معیشه ضنک است و در جایی دیگر می گوید که کافر این همه مال و آسایش دارد؟[=WebRoya]در ابتدا توجه شما را به دو آیه زیر جلب می کنیم:[=WebRoya]«مَنْ کانَ یُریدُ الْعاجِلَه عَجَّلْنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُریدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُومًا مَدْحُورًا وَ مَنْ أَرادَ الاخِرَه وَ سَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورًا؛ هر کس خواهان [دنیای] زودگذر است، به زودی هر که را خواهیم [نصیبی] از آن می دهیم، آن گاه جهنم را که در آن خوار و رانده داخل خواهد شد، برای او مقرر می داریم و هر کس خواهان آخرت است و نهایت کوشش را برای آن بکند و مؤمن باشد، آنانند که تلاش آنها مورد حق شناسی واقع خواهد شد».[=WebRoya]از این دو آیه شریفه، به خوبی استفاده می شود که هر کس در این دنیا فعالیتی داشته باشد، بهره خود را خواهد داشت و طبیعی است که اگر کسی بیشتر فعالیت کند، برداشت بیشتری خواهد داشت.[=WebRoya]از آن جا که کافران بیشتر فعالیت خود را متوجه دنیا می کنند، طبیعی است که بهره بیشتری داشته باشند؛ در حالی که مؤمنان، به دلیل عبادت ها و مسئولیت های دینی، مانند جهاد، رعایت تقوا و معنویت گرایی، وقت کمتری برای دنیا می گذارند و از سوی دیگر، مؤمنان به جهت رعایت احکام الهی، دست یابی به مال را از هر طریقی جایز نمی دانند؛ اما کافران، محدودیت شرعی ندارند.[=WebRoya]از این رو، طبیعی است که کافران از دارایی بیشتری برخوردار باشند؛ البته اگر با این مقدار وقت گذاری و فعالیت، از یاد خدا و اهرم های معنوی نیز استفاده می کردند، چه بسا دارایی بیشتری نصیب آنها می شد؛ چنان که برخی مؤمنان فعال نیز دارای دارایی فراوانی هستند.بنابراین، آیه سوره طه، بیان گر یک واقعیت است و اما آیه سوره زخرف، به طور مشروط مطرح شده است و بیان گر کم ارزش جلوه دادن مظاهر دنیا نسبت به پاداش های آخرت است؛ علاوه بر این که خداوند، هر تلاشی را بدون پاسخ نخواهد گذاشت و از آن جا که کافران از پاداش های بهشتی بهره ای ندارند، خداوند، پاداش آنها را در همین دنیا به آنها می دهد. بین آیات فوق، تعارضی نیست؛ آیه «و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا»، درصدد بیان این نکته است که اعراض از یاد خدا، سبب سختی، تلخی و تنگی معیشت می شود و این، در هر صورتی صادق است؛ یعنی اعراض کننده از یاد خدا، در هر صورت، معیشت ضنک دارد. گاهی تنگی معیشت به خاطر این نیست که درآمد کمی دارد؛ بلکه ممکن است که پول و درآمدش فراوان باشد؛ ولی بخل، حرص و آز، زندگی را بر او تنگ کند. اصولا تنگی زندگی، بیشتر به خاطر کمبودهای معنوی، نبودن غنای روحی و عدم اطمینان به آینده و ترس از نابود شدن امکانات موجود و وابستگی بیش از حد به مادیات است و آن کس که ایمان به خدا دارد و دل به ذات پاک او بسته، از همه این نگرانی ها، در امان است.[/SPOILER]

Masood11;781112 نوشت:
مطلب شما یه مطلب کلیه و نه جواب این سوال!! چون این مطلب کلی هم از دید کسانیه که این فقر و گرسنگی رو میبینن نه کسایی که این بلا سرشون میاد!!
کشور سومالی، کشوریه که معروفه به خشکسالی های پی در پی! اتفاقا مسلمونم هستن اغلب! خیلی از بچه هاشون قبل از رسیدن به 10سالگی میمیرن! حالا شما به من بگید که از دید اون بچه ها چه چیزی برای گفتن هست!؟ بچه هایی که نه مفهوم نعمتو میفهمن و نه از عمر و محیط و حتی خانواده چیزی عایدشون شده!!(خانواده ای که با وجود عدم وجود هرگونه امکانات زنده موندن و وجود آگاهی از این مطلب، بچه دار میشن، قطعا خانواده ای ایده آل نیستن!!)

باسلام وتشکر .
اختلاف مردم از نظر نعمت‏های ظاهری، جهات مختلفی دارد:
1- بعضی از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران است.
این تفاوت‏ها ظالمانه و غیر منطقی است و با از بین رفتن نظام طبقاتی و گسترش عدالت اجتماعی از میان خواهد رفت. هیچ گاه اسلام و قرآن این گونه تفاوت‏ها را تأیید نکرده است، زیرا بر اساس استعمار و استثمار صورت گرفته و آن‏ها را نمی‏توان به حساب دستگاه آفرینش گذارد. حتی خداوند از آن‏ها نهی نموده و برای تأمین برابری و حقوق انسان‏ها و توزیع عادلانه ثروت‏ها، احکام و قوانین بسیاری را تشریع نموده است که متأسفانه بسیاری از انسان‏ها از این تکالیف غفلت می‏کنند. هم چنین نباید از نظام نا عادلانه اقتصادی و موارد دیگری که مربوط به خود بشر می شود ،غافل بود و آن ها را به حساب خداوند گذاشت. این گونه اختلافات ربطی به عدالت خداوند ندارد.
2- تفاوت بهره­مندی انسان‌ها در برخی موارد دیگر معلول کار و تلاش خود انسان‌ها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده که هر کسی به اندازه سعی و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا کسی که به تنبلی خو کرده باشد ،به دنبال کسب روزی حلال بر نیاید ،نمی­تواند مانند دیگران از نعمت­های دنیوی بر خوردار شود . کسی که کار و تلاش بیش تر می­کند ، بهره بیش تری نصیب او خواهد بود.
3- قسمتى دیگر از تفاوت‏ها، طبیعى و لازمه آفرینش انسان است، یعنى هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى رعایت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سلیقه‏ها یکسان نخواهند بود.
استاد مطهرى مى‏گوید: "معناى عدالت این نیست که همه مردم از هر نظر در یک حد و یک مرتبه و یک درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در این جهت مثل پیکر است. وقتى که مقامات و درجات دارد، باید تقسیم بندى و درجه بندى شود. راه منحصراَ، آزاد گذاشتن افراد و زمینه مسابقه را فراهم کردن است. همین که پاى مسابقه به میان آمد، خود به خود به موجب این که استعدادها در همه یکسان نیست و به موجب این که مقدار فعالیت‏ها و کوشش‏ها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به میان مى‏آید. یکى جلو مى‏افتد و یکى عقب مى‏ماند".(1)
معمولاً بخشش‏هاى الهى و استعدادها چنان تقسیم شده‏اند که هر کسى قسمتى از آن‏ها را دارد، یعنى کم‏تر کسى پیدا مى‏شود که همه نعمت‏ها را یک جا داشته باشد. از این رو قرآن مجید مى‏فرماید: "ما معیشت آن‏ها را در حیات دنیا میان آنان تقسیم کردیم . بعضى را بر بعضى برترى دادیم، تا آن‏ها یکدیگر را به کار گیرند و به یکدیگر خدمت نمایند".(2)
میدان مسابقه و رقابت عادلانه باید براى همه باز باشد که این نیز مربوط به انسان‏ها است.
"براى به وجود آمدن یک جامعه کامل، نیاز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاى مختلف بدنى و فکرى است، اما نه به این معنى که بعضى از اعضاى پیکر اجتماع در محرومیت به سر برند و یا خدمات آن‏ها کوچک شمرده شود و یا تحقیر گردند، همان طور که سلول‏هاى بدن با تمام تفاوتى که دارند، همگى از غذا و هوا و سایر نیازمندى‏ها به مقدار لازم بهره مى‏گیرند".(3)
چرا خداوند نظام خلقت را طورى بنا نکرد که بشر بدون این تفاوت‏ها، به زندگى اجتماعى خود ادامه دهد.
قرآن مجید به یکى از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره کرده و آن آزمایش الهى است.
خداوند مى‏فرماید: "او کسى است که شما را جانشینان در زمین قرار داد . بعضى را بر بعض دیگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختیارتان قرار داده بیازماید".(4)
تفاوت‏ها براى این است که معلوم شود انسان چگونه از امکانات خدادادى بهره بردارى مى‏کند. اگر نابرابرى‏ها نبود، زمینه امتحان از میان مى‏رفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى دیگر با نقمت و تنگدستى آزمایش مى‏شوند. مطمئناً آنان که بیش تر نعمت استعداد و توانایى دارند، بیش تر مورد سؤال و درخواست مى‏شوند و باید بیش تر پاسخگو باشند.
4- خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مى‏داند.
چه بسا کسانى که دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در این امر نمى‏بیند : "چه بسا شما را چیزى خوش نیاید، در حالى که خیرتان در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، در حالى که شرّتان در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید".(5)
پس اگر انسان نهایت تلاش خود را به کار گرفت، اما درها را به روى خود بسته دید، باید بداند در این امر مصلحتى بوده است. چه بسا کسانى هنگامى که ثروتمند شدند، خدا را فراموش کردند. از این رو قرآن کریم مى‏فرماید: "اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمین طغیان و ستم مى‏کنند".(6)
گاهى ثروت بى حساب و رفاه، یک مجازات الهى است که شخص با غرق شدن در نعمت‌ها از یاد خدا غافل شده و خود را از ایمان و اعمال صالح محروم می‌کند و بر گناهان خود می‌افزاید. چنین شخصی مجازات خود را در جهان آخرت خواهد دید. چنین چیزی در سنت امهال و استندراج بیان می‌شود.
پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بى­اعتنایى خدا به بنده است : « فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ، کَلَّا ... اما انسان هنگامی که پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام کند و نعمت دهد می گوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است. اما هنگامی که برای امتحان روزیش را بر او تنگ می­گیرد می گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است؛ هرگز ...».(7) خداوند پس از بیان این فکر، آن را مردود اعلام می­کند.
نگاه خود را به زندگى در این جهان نباید محدود کنیم. این بخش از زندگى را باید در پیوست با بخش عظیم‏تر از زندگى و حیات جاودانه و عالم برتر و حقیقى‏تر نگاه کنیم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنیا بود، اشکال از تفاوت‏ها در دنیا به جا بود، در حالى که هر چیزى در دنیا، آزمایشى براى انسان است که در عالم دیگر نتیجه آن را خواهیم دید . همان گونه که خداوند فرموده است: "خداوند زندگى و مرگ را آفرید تا شما را بیازماید که کدامین بهترین در عمل خواهید بود".(8) نعمت و تنگدستی هر دو آزمایش الهی است که آزمون نعمت بسیار سخت­تر است .محاسبه آن مشکل­تر و جهان ابدی قیامت و لذت‌ها و نعمت‌ها و حتی عذاب‌های آن را با جهان محدود دنیا نمی­توان مقایسه کرد.

پى‌نوشت‏ها:
1. استاد مطهرى، بیست گفتار، ص 109.
2. زخرف (43) آیه 31.
3. تفسیر نمونه ، ج 3، ص 366.
4. انعام (6) آیه 165.
5. بقره (2) آیه 216.
6. شورى (42) آیه 27.
7.فجر (89) آیه 15-17
8. ملک (67) آیه 2.

صادق;781303 نوشت:
باسلام وتشکر .
اختلاف مردم از نظر نعمت‏های ظاهری، جهات مختلفی دارد:
1- بعضی از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران است.
این تفاوت‏ها ظالمانه و غیر منطقی است و با از بین رفتن نظام طبقاتی و گسترش عدالت اجتماعی از میان خواهد رفت. هیچ گاه اسلام و قرآن این گونه تفاوت‏ها را تأیید نکرده است، زیرا بر اساس استعمار و استثمار صورت گرفته و آن‏ها را نمی‏توان به حساب دستگاه آفرینش گذارد. حتی خداوند از آن‏ها نهی نموده و برای تأمین برابری و حقوق انسان‏ها و توزیع عادلانه ثروت‏ها، احکام و قوانین بسیاری را تشریع نموده است که متأسفانه بسیاری از انسان‏ها از این تکالیف غفلت می‏کنند. هم چنین نباید از نظام نا عادلانه اقتصادی و موارد دیگری که مربوط به خود بشر می شود ،غافل بود و آن ها را به حساب خداوند گذاشت. این گونه اختلافات ربطی به عدالت خداوند ندارد.
2- تفاوت بهره­مندی انسان‌ها در برخی موارد دیگر معلول کار و تلاش خود انسان‌ها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده که هر کسی به اندازه سعی و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا کسی که به تنبلی خو کرده باشد ،به دنبال کسب روزی حلال بر نیاید ،نمی­تواند مانند دیگران از نعمت­های دنیوی بر خوردار شود . کسی که کار و تلاش بیش تر می­کند ، بهره بیش تری نصیب او خواهد بود.
3- قسمتى دیگر از تفاوت‏ها، طبیعى و لازمه آفرینش انسان است، یعنى هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى رعایت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سلیقه‏ها یکسان نخواهند بود.
استاد مطهرى مى‏گوید: "معناى عدالت این نیست که همه مردم از هر نظر در یک حد و یک مرتبه و یک درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در این جهت مثل پیکر است. وقتى که مقامات و درجات دارد، باید تقسیم بندى و درجه بندى شود. راه منحصراَ، آزاد گذاشتن افراد و زمینه مسابقه را فراهم کردن است. همین که پاى مسابقه به میان آمد، خود به خود به موجب این که استعدادها در همه یکسان نیست و به موجب این که مقدار فعالیت‏ها و کوشش‏ها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به میان مى‏آید. یکى جلو مى‏افتد و یکى عقب مى‏ماند".(1)
معمولاً بخشش‏هاى الهى و استعدادها چنان تقسیم شده‏اند که هر کسى قسمتى از آن‏ها را دارد، یعنى کم‏تر کسى پیدا مى‏شود که همه نعمت‏ها را یک جا داشته باشد. از این رو قرآن مجید مى‏فرماید: "ما معیشت آن‏ها را در حیات دنیا میان آنان تقسیم کردیم . بعضى را بر بعضى برترى دادیم، تا آن‏ها یکدیگر را به کار گیرند و به یکدیگر خدمت نمایند".(2)
میدان مسابقه و رقابت عادلانه باید براى همه باز باشد که این نیز مربوط به انسان‏ها است.
"براى به وجود آمدن یک جامعه کامل، نیاز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاى مختلف بدنى و فکرى است، اما نه به این معنى که بعضى از اعضاى پیکر اجتماع در محرومیت به سر برند و یا خدمات آن‏ها کوچک شمرده شود و یا تحقیر گردند، همان طور که سلول‏هاى بدن با تمام تفاوتى که دارند، همگى از غذا و هوا و سایر نیازمندى‏ها به مقدار لازم بهره مى‏گیرند".(3)
چرا خداوند نظام خلقت را طورى بنا نکرد که بشر بدون این تفاوت‏ها، به زندگى اجتماعى خود ادامه دهد.
قرآن مجید به یکى از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره کرده و آن آزمایش الهى است.
خداوند مى‏فرماید: "او کسى است که شما را جانشینان در زمین قرار داد . بعضى را بر بعض دیگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختیارتان قرار داده بیازماید".(4)
تفاوت‏ها براى این است که معلوم شود انسان چگونه از امکانات خدادادى بهره بردارى مى‏کند. اگر نابرابرى‏ها نبود، زمینه امتحان از میان مى‏رفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى دیگر با نقمت و تنگدستى آزمایش مى‏شوند. مطمئناً آنان که بیش تر نعمت استعداد و توانایى دارند، بیش تر مورد سؤال و درخواست مى‏شوند و باید بیش تر پاسخگو باشند.
4- خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مى‏داند.
چه بسا کسانى که دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در این امر نمى‏بیند : "چه بسا شما را چیزى خوش نیاید، در حالى که خیرتان در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، در حالى که شرّتان در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید".(5)
پس اگر انسان نهایت تلاش خود را به کار گرفت، اما درها را به روى خود بسته دید، باید بداند در این امر مصلحتى بوده است. چه بسا کسانى هنگامى که ثروتمند شدند، خدا را فراموش کردند. از این رو قرآن کریم مى‏فرماید: "اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمین طغیان و ستم مى‏کنند".(6)
گاهى ثروت بى حساب و رفاه، یک مجازات الهى است که شخص با غرق شدن در نعمت‌ها از یاد خدا غافل شده و خود را از ایمان و اعمال صالح محروم می‌کند و بر گناهان خود می‌افزاید. چنین شخصی مجازات خود را در جهان آخرت خواهد دید. چنین چیزی در سنت امهال و استندراج بیان می‌شود.
پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بى­اعتنایى خدا به بنده است : « فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ، کَلَّا ... اما انسان هنگامی که پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام کند و نعمت دهد می گوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است. اما هنگامی که برای امتحان روزیش را بر او تنگ می­گیرد می گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است؛ هرگز ...».(7) خداوند پس از بیان این فکر، آن را مردود اعلام می­کند.
نگاه خود را به زندگى در این جهان نباید محدود کنیم. این بخش از زندگى را باید در پیوست با بخش عظیم‏تر از زندگى و حیات جاودانه و عالم برتر و حقیقى‏تر نگاه کنیم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنیا بود، اشکال از تفاوت‏ها در دنیا به جا بود، در حالى که هر چیزى در دنیا، آزمایشى براى انسان است که در عالم دیگر نتیجه آن را خواهیم دید . همان گونه که خداوند فرموده است: "خداوند زندگى و مرگ را آفرید تا شما را بیازماید که کدامین بهترین در عمل خواهید بود".(8) نعمت و تنگدستی هر دو آزمایش الهی است که آزمون نعمت بسیار سخت­تر است .محاسبه آن مشکل­تر و جهان ابدی قیامت و لذت‌ها و نعمت‌ها و حتی عذاب‌های آن را با جهان محدود دنیا نمی­توان مقایسه کرد.

پى‌نوشت‏ها:
1. استاد مطهرى، بیست گفتار، ص 109.
2. زخرف (43) آیه 31.
3. تفسیر نمونه ، ج 3، ص 366.
4. انعام (6) آیه 165.
5. بقره (2) آیه 216.
6. شورى (42) آیه 27.
7.فجر (89) آیه 15-17
8. ملک (67) آیه 2.

سلام
1- یعنی خلاصه وار عده ای گدا آفریده تا عده ای بهشون پول بدن!؟ تا اونجا که میدونم اغلب انسانها از گدایی متنفرن! اصلا اشتباه ترین چیز اینه که به کسی ماهی بدی، وقتی میتونی بهش ماهیگیری یاد بدی!
2- در اینجا اصلا وارد نیست!
3- عدالت یعنی برای هر کس، به اندازه ای که شکوفا بشه! الان ما چنین چیزی رو میبینیم!؟ قطعا نه! نهایتش 10تا کشور اینجوری باشن که اونم به خیلی از عوامل دیگه وابسته ست!!
فرض بر همون سومالی، شکوفایی اونا به دنیا اومدن و خیلی زود با زجر مردنه!؟
4- این نظریه یه مشکل بزرگ داره!! مشکلشم اینه که اگه اینطوره پس اونایی که گناه میکنن همگی بیگناه باید باشن!! چون این صلاحیه که خدا برایشون در نظر گرفته، نه انتخاب خودشون!!

در مورد ایشون حرفی ندارم استاد نظرتون چیه ؟؟؟؟؟

یکی به رنج و یکی به گنج

[=BNazanin_Mehr]بابک زنجانی: اصلاً خرج کرده‌ام؛ خوب کردم که خرج کردم

[=BNazanin_Mehr]زنجانی ثبات و آرامش بازار پول در کشور، اشتغال پنج هزار نفر در شرکت‌هایش، مشارکت در واردات کالا‌های اساسی و واردات کالا، وارد کردن 22 فروند هواپیماو پرداخت 700 میلیون یورو به پیمانکاران نفتی را از آثار خدمات خود خواند

اهم يقسمون رحمت ربك نحن قسمنا بينهم معيشتهم فى الحيوه الدنيا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا و رحمت ربك خير مما يجمعون (32 زخرف )

مـگـر اينان مقسم رحمت پروردگار تواند؟ اين ماييم كه معيشت انسانها در زندگى دنيا را تقسيم مى كنيم ، و بعضى را به درجاتى بالاتر از بعض ديگر قرار مى دهيم ، تا بعضى بعض ديگر را رام و مسخر خود كنند، و رحمت پروردگار تو از آنچه جمع مى كنند بهتر است (32زخرف).

آنـگـاه فرموده : و پـاسخ همان است كه قرآن در جواب از (و قالوا لو لا نزل هذا القرآن على رجل من القريتين عظيم ) فرموده : (اهم يقسمون رحمه ربك ) اى محمد (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) آيا اين مشركين رحمت پروردگار تو را تقسيم مى كنند؟. (نحن قسمنا بينهم معيشتهم فى الحيوه الدنيا) اين ماييم كه معيشت شان را در زندگى دنيا تقسيم مى كنيم . آرى خدا است كه بعضى از ما را محتاج بعضى ديگر كرده ، اين را محتاج مال او، و او را نيازمند كالا و يا خدمت اين كرده است .
در نتيجه مى بينى كه بزرگـترين پادشاهان و غنى ترين توانگران ، محتاج به فقيرترين فقراء شده تا كالائى از انواع كالاها كه نزد او است از او بخرد، و يا برايش خدمتى كند و گوشه اى از زندگيش را اصلاح نمايد، كه اگر آن فقير نمى بود اصلاح نمى شد، و خود آن پادشاه نمى توانست آن را اصلاح كند. و يا آنكه از علمى كه آن فقير از انواع حكمت و علوم دارد استفاده نمايد، پس او محتاج به اين فقير است ، و اين فقير هم محتاج مال آن پـادشاه توانگر است ، حاجت اين فقير نزد او است و حاجت آن پادشاه كه يا خدمت و يا علم و يا راءى درست است نزد اين فقير است .
پـس آن پـادشاه نمى تواند بـگـويد: چـرا من علم اين فقير و مال خودم را نداشته باشم ، و فقير هم نمى تواند بـگـويد: چـرا مال آن پادشاه با علم و راى و معرفت خودم برايم جمع نشد؟ آنگاه امام (عليه السلام ) اين آيه را قرائت فرمود: (و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا.)
آنـگـاه فرمود: (و رحمه ربك خير مما يجمعون ) يعنى رحمت پروردگار تو بهتر از اموال دنيايى است كه اينان جمع مى كنند.الميزان

yalda solimani;781064 نوشت:
شکی نیست که خدا رزق همه را می فرسته. به شرط اين كه كسي مانع رسيدن اين رزق نشه.یه نگاهی به دنیا بندازیم می بینیم که امروز، در دنيا به خاطر ثروت اندوزي و غارت عده‌اي میلون ها نفر دارن از گرسنگي مي‌ ميرن، در حالي كه خداوند رزق آنها را فرستاده است ممکنه یه سوالی پیش بیاد که چرا خدا جلو غارت گران رو نمیگیره که اموال مردم رو غارت نکنند خوب جوابش معلومه دیگه اگه خدا این کار رو بکنه منافات با اختیار بندگان داره

به اون بچه هایی که دارن از گرسنگی میمیرند چگونه میتوان این مطلب رو فهموند؟!! کسی که از حقوق اولیه و بنیادینش محروم است و هیچ تجربه ایی از عادلانه بودن عالم ندارد چگونه میتواند به چنین درکی برسد؟!

درثانی اینکه بگیم خداوند رزاقه اما دیگران میتوانند جلوی آنرا بگیرند سخن عجیبی است!

سلام.
خدا رزاقه ولی بعضی عوامل جلویش را می گیرند.خدا حکیم است و باید پیامبری بفرستد.از کجا معلوم که عواملی جلوی این کار خدا را نمی گیرند.همانطور که جلوی رزق دادن خدا را می گیرند.

ملاali;781653 نوشت:
به اون بچه هایی که دارن از گرسنگی میمیرند چگونه میتوان این مطلب رو فهموند؟!!


میتوانی مکه و مدینه و سوریه برای زیارت نروی و بروی زاغه نشین های کنار شهرت و برای مردمت یک پیامبر آرامش با خدای مهربانی باشی کاش می دانستی که خودت برای خیلی از آدم ها خدایی که منتظرش هستند تا امشب بچه هاشان گرسنه به خواب نروند.

yalda solimani;781676 نوشت:
میتوانی مکه و مدینه و سوریه برای زیارت نروی و بروی زاغه نشین های کنار شهرت و برای مردمت یک پیامبر آرامش با خدای مهربانی باشی کاش می دانستی که خودت برای خیلی از آدم ها خدایی که منتظرش هستند تا امشب بچه هاشان گرسنه به خواب نروند.

بهتره که در بحث منطقی شعر و احساس وارد نشود هرچند که بر مبنای همان هم باز سخن شما نقد میشود
اومدیم و شما به جای مکه سراغ بچه های گرسنه نرفتید..خداوندی خدا نیاز به من و شما دارد؟ بهتر بود همون سوالی را که پرسیده بودیم جواب میدادید..نه چیز دیگر را

پارسا مهر;781670 نوشت:
خدا رزاقه ولی بعضی عوامل جلویش را می گیرند.خدا حکیم است و باید پیامبری بفرستد.از کجا معلوم که عواملی جلوی این کار خدا را نمی گیرند.همانطور که جلوی رزق دادن خدا را می گیرند.

Masood11;781632 نوشت:
سلام
1- یعنی خلاصه وار عده ای گدا آفریده تا عده ای بهشون پول بدن!؟ تا اونجا که میدونم اغلب انسانها از گدایی متنفرن! اصلا اشتباه ترین چیز اینه که به کسی ماهی بدی، وقتی میتونی بهش ماهیگیری یاد بدی!
2- در اینجا اصلا وارد نیست!
3- عدالت یعنی برای هر کس، به اندازه ای که شکوفا بشه! الان ما چنین چیزی رو میبینیم!؟ قطعا نه! نهایتش 10تا کشور اینجوری باشن که اونم به خیلی از عوامل دیگه وابسته ست!!
فرض بر همون سومالی، شکوفایی اونا به دنیا اومدن و خیلی زود با زجر مردنه!؟
4- این نظریه یه مشکل بزرگ داره!! مشکلشم اینه که اگه اینطوره پس اونایی که گناه میکنن همگی بیگناه باید باشن!! چون این صلاحیه که خدا برایشون در نظر گرفته، نه انتخاب خودشون!!

با سلام و تشکر .
بدلیل عدم دقت بخصوص نادیده گرفتن بند الف پاسخ اشتباه بر داشت نموده اید .
آنچه از سوی خداوند است همه عدل است ولی آدمیان خود بگونه ی عمل می کنند که گاهی خود باعث بی عدالتی وگاهی دیگران
موجب بی عدالتی بر آنان می شود
براى مثال در برخى آیات آمده است که خداوند در حق هیچ انسانى ظلم روا نمى دارد:
«ان الله لا یظلم الناس شیئاً ولکن الناس انفسهم یظلمون؛(1) خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمى کند, لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مى کنند».

1 - یونس(10) آیه44.

ملاali;781653 نوشت:
به اون بچه هایی که دارن از گرسنگی میمیرند چگونه میتوان این مطلب رو فهموند؟!! کسی که از حقوق اولیه و بنیادینش محروم است و هیچ تجربه ایی از عادلانه بودن عالم ندارد چگونه میتواند به چنین درکی برسد؟!

درثانی اینکه بگیم خداوند رزاقه اما دیگران میتوانند جلوی آنرا بگیرند سخن عجیبی است!

به عنوان مثال

ﮔﻔﺘﻢ: ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻗﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟
ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ ،ﮐﻢ ﻭﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ. ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ می رﺳﻮﻧﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ ؟!
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ
ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ ،ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ
ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ
ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ. ﺧﺪﺍ ﺭﺯﺍﻗﻪ، می رﺳﻮﻧﻪ ...
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ ﺩﯾﮕﻪ!
ﮔﻔﺖ: ﺗﻮﻓﮑﺮﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻫﺎﻥ. ﻧﺎﻗﻼ ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ می رﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﯼ.
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ نداﺭﻩ .. ؟ !

ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿم ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ
ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ ..
ﺗﺎﺍﯾﻦ ﺷﮏ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﻧﺮﺳﻪ ﻫﻤﻪ ﺧﺪﺍﺕ ﻣﯿﺸﻦ ﺍﻻ ﺧﺪﺍ ...

اگر دوست دارید درباره رزق و رزاقیت خدا مطالعه کنید کتاب زیر رو پیشنهاد میکنم

جایگاه رزق انسان در هستی(pdf)جایگاه رزق انسان در هستی(word)

سلام مجدد
------------------------------------------------------
اگه بخوام نظرم رو در مورد اونچه تا اینجا گفته شده بگم باید کلی حرف بزنم(بنویسم) که خوشم نمیاد و فکر هم نمی کنم کسی بشینه بخونه.
بحث سر عدالت خدا نیست( خدا در نهایت از هر کسی با توجه به شرایطش سوال می کنه و جزا میده)- سر قناعت هم نیست ( نمیشه به هیچ قناعت کرد)- سر اینکه خدا روزی ما ها رو رسونده هم نیست( بله تا حالا رسونده)

بحث اینه که خدا ضمانت کرده روزی را برای همه
خوب یک بچه شیرخوار در یک کشور قحطی زده هم شامل میشه
من خلاصه می نویسم
تلاش-> بچه شیرخواره!
قناعت -> قتاعت یعنی راضی شدن به کم، نه به هیچ!
ممانعت بقیه و شرایط -> ممانعت از چیزی که خدا می خواد !
روزی مثل موجود و خانواده -> واقعاً! خوب این دیگه ضمانت نمی خواد هر موجود زنده ای وجود داره و از والد یا والدینی هست
کمک بقیه -> درست ولی اگه بقیه خودشون کمک نیاز داشته باشند چی. اگر هم جامعه رو خیلی بزرگ بگیریم شما هم که یک چیز نو خریدید در حالی که قبلی هنوز کاملاً نابود نشده هم در مرگ اون بچه شریکید و این یعنی بجز مواردی که اگه نداشته باشید میمیرید باید بقیه را به دیگران بدهید. اسلام چنین حرفی زده!

مسئله فقط اینه که خدا چنین چیزی رو ضمانت کرده! اما چنین چیزی رو نمی بینم. بحثم هم عقلی هست نه اینکه دل آدم راضی بشه( این یکی واقعاً ایدال می خواد مگه نه Smile )
قصدم هم توهین یا اینکه بگم خدا نعوذ باالله حرف نا داستی زده نیست. حالا اگه دیدگاه من اشکال داره یا اینکه از نکته ای غافل شدم یا هر چیز دیگه کمک کنید حقیقت رو بفهمم.
باز هم میگم موضوع بحث من فقط "ضمانت" از طرف خداست.

نخودسیاه;781943 نوشت:
سلام مجدد
------------------------------------------------------
اگه بخوام نظرم رو در مورد اونچه تا اینجا گفته شده بگم باید کلی حرف بزنم(بنویسم) که خوشم نمیاد و فکر هم نمی کنم کسی بشینه بخونه.
بحث سر عدالت خدا نیست( خدا در نهایت از هر کسی با توجه به شرایطش سوال می کنه و جزا میده)- سر قناعت هم نیست ( نمیشه به هیچ قناعت کرد)- سر اینکه خدا روزی ما ها رو رسونده هم نیست( بله تا حالا رسونده)

بحث اینه که خدا ضمانت کرده روزی را برای همه
خوب یک بچه شیرخوار در یک کشور قحطی زده هم شامل میشه
من خلاصه می نویسم
تلاش-> بچه شیرخواره!
قناعت -> قتاعت یعنی راضی شدن به کم، نه به هیچ!
ممانعت بقیه و شرایط -> ممانعت از چیزی که خدا می خواد !
روزی مثل موجود و خانواده -> واقعاً! خوب این دیگه ضمانت نمی خواد هر موجود زنده ای وجود داره و از والد یا والدینی هست
کمک بقیه -> درست ولی اگه بقیه خودشون کمک نیاز داشته باشند چی. اگر هم جامعه رو خیلی بزرگ بگیریم شما هم که یک چیز نو خریدید در حالی که قبلی هنوز کاملاً نابود نشده هم در مرگ اون بچه شریکید و این یعنی بجز مواردی که اگه نداشته باشید میمیرید باید بقیه را به دیگران بدهید. اسلام چنین حرفی زده!

مسئله فقط اینه که خدا چنین چیزی رو ضمانت کرده! اما چنین چیزی رو نمی بینم. بحثم هم عقلی هست نه اینکه دل آدم راضی بشه( این یکی واقعاً ایدال می خواد مگه نه Smile )
قصدم هم توهین یا اینکه بگم خدا نعوذ باالله حرف نا داستی زده نیست. حالا اگه دیدگاه من اشکال داره یا اینکه از نکته ای غافل شدم یا هر چیز دیگه کمک کنید حقیقت رو بفهمم.
باز هم میگم موضوع بحث من فقط "ضمانت" از طرف خداست.


با سلام
درپاسخ‌ سؤال‌ مطرح‌ شده ‌، دلايلی ‌چند را مي‌توان‌ بيان‌ نمود:

1- در كلام‌ معصومين‌(ع‌) مي‌خوانيم‌: " خداوند متعال‌ گاهی روزي‌ فردی که قدرت فکری ندارد را گسترش میدهد تا عاقلان درس عبرت‌ بگيرند و بدانند كه دنیا با تلاش و زرنگی به دست نمی آید .يكي‌ از دلايل‌ عدم‌ هماهنگي‌ بين‌ تلاش‌ و نتيجه‌، زدودن‌ كبر و غرور و خودبزرگ‌بيني‌ آدميان‌ است‌. خداوند افرادي‌ را كه‌ ظاهراً اميدي ‌ به‌ ثروتمند شدنشان‌ نمي‌رود را وسعت‌ روزي‌ مي‌بخشد تا ديگران‌ به‌ خود آيند و به‌ حكمتهاي‌ پنهاني‌ و عوامل‌ غيرظاهري‌ ايمان‌ بياورند؛ در نتيجه‌ انسانهايي‌ كه‌ به‌ قدرت‌ و زيركي‌ خويش ‌تكيه‌ مي‌كردند متوجه‌ مسبب‌ الاسباب‌ مي‌شوند و از اعتماد صِرف‌ به‌ توانمندي ‌خويش‌ خودداري‌ مي‌كنند.

2- يكي‌ ديگر از عوامل‌ رزق‌ بي‌حساب‌، پاداشي‌ است‌ كه‌ خداوند به‌ برخي‌ از بندگان‌ خاص‌ خود كرامت‌ مي‌فرمايد، در اينجا حضرت‌ سبحان‌ از غير راههاي‌ شناخته‌ شده‌، گروهي‌ را مشمول‌ نعمات‌ خويش‌ مي‌گرداند. حضرت‌ مريم‌(س‌) ، به‌ دليل‌ رعايت‌ اصول‌ پارسايي ‌، از چنين‌ روزي‌ بي‌حسابي‌ برخوردار مي‌شود : «... هر زمان‌ زكريا وارد محراب‌ او مي‌شد ، غذاي‌ مخصوصي‌ در آنجا مي‌ديد.ازاو پرسيد :" اي‌ مريم ‌! اين‌ را از كجا آورده‌اي‌؟! "گفت‌:" اين‌ از سوي‌ خداست‌. خداوند، به‌ هركس‌ بخواهد، بي‌حساب‌ روزي‌ مي‌دهد ." » (آل عمران،37 )

3- يكي‌ ديگر از عوامل‌ اعطاي‌ روزي‌ بي‌حساب ‌، ياري‌ رساندن‌ به‌ مؤمنين‌ درحفظ‌ و نگهداري‌ ايمانشان‌ است‌؛ زيرا گاه‌ انسان‌ مؤمن‌ دچار غفلت‌ مي‌شود و به ‌حسابهاي‌ معمول‌ دنيوي‌ تكيه‌ مي‌كند و نسبت‌ به‌ عوامل‌ معنوي‌ كم‌ توجه‌ مي‌ گردد . اين‌ غفلت‌ ، زمينه‌اي‌ براي‌ تخريب‌ پايه‌هاي‌ ايمان‌ِ او فراهم‌ مي‌سازد ؛ زمينه‌اي‌ كه‌ به ‌واسطه‌ ي اتكاء به‌ غير خدا و منحصر ديدن‌ عوامل‌ رزق‌ در عقل‌ و درايت‌ به‌ وجود آمده‌ است‌ . دراينجاست‌ كه‌ خداوند تمام‌ معادلات‌ حساب‌ شده‌ ي او را به‌ هم ‌مي‌زند و از طريق‌ ديگري‌ كه‌ گمان‌ نمي‌رود ، روزي‌ او را عنايت‌ مي‌كند . در اين‌ هنگام‌انسان‌ مؤمن‌ متوجه‌ خطاي‌ خويش‌ مي‌شود و به‌ ناكارآمدي هرچه‌ غير خداست‌ پي‌ مي‌برد . و هر كس‌ تقواي‌ الهي‌ پيشه‌ كند ، خداوند راه‌ نجاتي‌ براي‌ او فراهم‌ مي‌كند، و اورا از جايي‌ كه‌ گمان‌ ندارد روزي‌ مي‌دهد ،
بنابراين‌ بايد به‌ اين‌ حقيقت‌ كه‌ روزي‌ را نمي‌توان‌ تنها از راههاي‌ معمول‌ به‌ دست‌آورد توجه‌ نمود، اين‌ توجه‌ باعث‌ مي‌شود كه‌ انسان‌ نوع‌ برخوردش‌ با مسأله‌روزي‌ را عوض‌ كند و همه‌ اعمال‌ خود را مطابق‌ و هماهنگ‌ با قوانين‌ الهي‌ كه‌ در تمام‌هستي‌ جريان‌ دارد منطبق‌ نمايد. امام‌ علي‌(ع‌)می فرمایند:
« شما آدميان‌ به‌ طور معمول‌ از آنجا كه‌ اميد نداريد بيشتر خير مي‌بينيد تاآنجا كه‌ اميد داريد.»
همچنین در باره راههای رسیدن روزی به انسانها مي‌ فرمايند: « روزی، بر دو قسم است: روزی، که اورا طلب می کنی، و روزی که او تو را جستجو می کند که اگر تو به سوی او حرکت نکنی وی به سوی تو می آید.

چیزی که من دیدم اینه که یه عده ای کلا سرنوشتشون بدبختیه هرچی هم دعا و تلاش کنن بدبختن آفریده شدن تا حسرت بخورن زجر بکشن و یه عده هم خوشبختن و هیچ دلیلی هم نداره که بشه توجیهش کرد

اختلاف مردم از نظر نعمت‏های ظاهری،از جمله بهره مندی از غذای سالم و کافی جهات مختلفی دارد:
1- بعضی از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران است.
این تفاوت‏ها ظالمانه و غیر منطقی است . با از بین رفتن نظام طبقاتی و گسترش عدالت اجتماعی از میان خواهد رفت. هیچ گاه اسلام و قرآن این گونه تفاوت‏ها را تأیید نکرده است، زیرا بر اساس استعمار و استثمار صورت گرفته ، آن‏ها را نمی‏توان به حساب دستگاه آفرینش گذارد. حتی خداوند از آن‏ها نهی نموده ، برای تأمین برابری و حقوق انسان‏ها و توزیع عادلانه ثروت‏ها، احکام و قوانین بسیاری را تشریع نموده است که متأسفانه بسیاری از انسان‏ها از این تکالیف غفلت می‏کنند. هم چنین نباید از نظام ناعادلانه اقتصادی و موارد دیگری که مربوط به بشر می‌شود، غافل بود و آن‌ها را به حساب خداوند گذاشت. این گونه اختلافات ربطی به عدالت خداوند و رزاق بودن او ندارد.
2- تفاوت بهره­مندی انسان‌ها در برخی موارد دیگر معلول کار و تلاش انسان‌ها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده که هر کسی به اندازه سعی و تلاش خود بهره مند شود. کسی که به تنبلی خو کرده باشد، به دنبال کسب روزی حلال بر نیاید ،نمی­تواند مانند دیگران از نعمت­های دنیوی بر خوردار شود . کسی که کار و تلاش بیش تر می­کند ، بهره بیش تری نصیب او خواهد بود.
البته اختلافات ابعاد دیگری نیز دارد که به همین موارد بسنده می کنیم ،چون مشکل اکثر گرسنگان امروز در جهان در همین دو مورد خلاصه می شود ؛ اگر با دقت و تامل به وضع اکثر گرسنگان جهان نگاه کنیم ،در می یابیم که اغلب این افراد در سال هایی نه چندان دور گرفتار ظلم ها و تعدی های ریشه ای و استعمارهای بنیادین بوده اند که از اساس ملت آن ها را دچار فقر و نداری کرده ،ریشه رشد و ترقی و امکان به دست آوردن حداقل ها را از زندگی آن ها برداشته است .
رزاق بودن خداوند حقیقتی است که باید آن را در طول سنت های جاری الهی و رابطه علت و معلولی در عالم دید . بنا نیست که خداوند بی دلیل و به هر طریق حتی با اعمال نفوذ و زورگویی افراد ظالم و استثمار منابع ملت ها توسط ظالمان روزی ملت ها را به آن ها برساند ؛ هرچند عنایات خاص خداوند در این میان به حال بندگان بسیار است اما در هر حال در مواردی هم به واسطه ظلم و جور برخی ظالمان ،روزی مقدر و طبیعی افرادی از آن ها دریغ می شود و در مسیر نادرست خود مصرف می گردد . باید با بسط عدالت جهانی و باز پس گرفتن حق مظلومان از ظالمان ، انحراف و تعدی را به مسیر اصلاح و مطابق با روال طبیعی برگرداند.

Farzandeh-Shahid;781637 نوشت:
در مورد ایشون حرفی ندارم استاد نظرتون چیه ؟؟؟؟؟

یکی به رنج و یکی به گنج

[=BNazanin_Mehr]بابک زنجانی: اصلاً خرج کرده‌ام؛ خوب کردم که خرج کردم

[=BNazanin_Mehr]زنجانی ثبات و آرامش بازار پول در کشور، اشتغال پنج هزار نفر در شرکت‌هایش، مشارکت در واردات کالا‌های اساسی و واردات کالا، وارد کردن 22 فروند هواپیماو پرداخت 700 میلیون یورو به پیمانکاران نفتی را از آثار خدمات خود خواند

استاد صادق نظرتون درباره این مطلب چیه ؟؟؟؟؟

جناب صادق ...

پس میتونیم نتیجه گیری کنیم خداوند رازق است اگر آمریکا بخواهد ؟؟؟

سلام
لطفاً سوال را بخوانید . سپس جواب دهید.
به نظر میرسد فقط عنوان خوانده می شود و کسی به متن توجه نمی کند هرچند سوال را بیشتر توضیح می دهیم باز هم همان است و به یک سوال کلی دیگر پاسخ داده می شود
با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم

Masood۱۱;781632 نوشت:
اغلب انسانها از گدایی متنفرن!

گدایی ؟ چیزی به نام گدایی اصلا در کار نیست . خداوند از زکات به عنوان حق مستضعفان و فقیران در اموال ثروتمندان یاد کرده که پرداخت این حق بر آنان واجب است و در صورت عدم پرداخت آن با بازخواست و مجازات روبرو میشوند. در احادیث متعدد به ما رسیده است که خداوند حق فقرا را در اموال اغنیاء قرار داده است و آنها موظف اند این حق را به صاحبان واقعی اش بپردازند حال اگر عده ای از این حق عدول کرده و آنرا نادیده گرفته اند دیگر اینجا مشکل از اسلام یا نظام خلقت نیست . خداوند انسان ها را باتوجه به قانون مندی های حاکم بر نظام خلقت در شرایط گوناگون مورد آزمایش قرار داده و احکام مورد نیازشان را نیز به آنان ابلاغ میکند . حال اگر عده ای در این امتحان راه شقاوت و ناسپاسی را در پیش گیرند این دیگر عمل خودشان و سبب کیفر دیدنشان است و به نظام عادلانه ی خلقت خدشه ای وارد نمیکند.
[=WebRoya] در روایتی معتبر از امام صادق علیه السلام آمده است:
[=WebRoya]�ان الله جل و عز جعل للفقراء فی اموال الاغنیاء ما یکفیهم �. (1)
1- محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج 3، ص 497، دارالکتب الاسلامیه، 1350; �همانا خداوند عز و جل در اموال اغنیاء به مقدار کفایت فقیران قرارداد�.
[=WebRoya]

Masood۱۱;781632 نوشت:
۲- در اینجا اصلا وارد نیست!

اتفاقا چرا . وارد هست . چندین دهه است که مردم افریقا و کشورهای مشابه آنها که در فقر و سختی به سر میبرند . اگر از ابتدا اجازه نمیدادند که مستکبران و استعمار گران بر مقدرات آنها مسلط شوند و یا بعد از مشاهده ی این همه درد و رنج درس گرفته و برای احقاق حق خود و مبارزه با ستم گران به پا میخواستند و در راه رسیدن به یک نظام عادلانه تلاش میکردند قطعا خداوند هم کمکشان میکرد و اکنون در این فلاکت گرفتار نبودند . چنان که ملط مستضعف ایران با وجود تمام ضعف ها و کاستی ها و سختی ها علیه نظام سلطه و مستکبران و ستمکاران به پا خواسته و با تحمل سختی های راه رسیدن به سعادت به استقلال رسیده و اوضاء خود را بهبود بخشیده اند. اما مردم این کشورها( کشور های مستضعف ) اغلب بجای تلاش برای رسیدن به سعادت و رفاه به جنگ های قبیله ای و کشت و کشتار و تبعیت از استعمار گران و حاکمان دست نشانده تن دادند و همین سبب شده که اوضاعشان روز به روز بدتر و بدتر شود.
خداوند نیز در قرآن کریم به این موضوع پرداخته و میفرماید (( ان الله لا یغیر قوم حتی یغیرو ما بانفسهم))
Masood۱۱;781632 نوشت:
! الان ما چنین چیزی رو میبینیم!؟

عدالت همه جانبه در پی اجرای همه جانبه و صحیح احکام اسلام ممکن است که آنهم بعید به نظر میرسد جز به دست امام معصوم و زیر سایه ی حکومتی الهی ممکن باشد.

Masood۱۱;781632 نوشت:
۴- این نظریه یه مشکل بزرگ داره!! مشکلشم اینه که اگه اینطوره پس اونایی که گناه میکنن همگی بیگناه باید باشن!! چون این صلاحیه که خدا برایشون در نظر گرفته، نه انتخاب خودشون!!

چه ربطی دارد . این مطلب درمورد نعمات الهی و روزی و فرصت ها است که به تبع تلاش یا عدم تلاش به دست آمده یا از دست میروند است و ربطی به جبرگرایی ندارد . امام خمینی (ره) ضمن جمله ی زیبایی میگفتند که (( ما مامور به وظیفه هستیم نه مامور به نتیجه)) . ما موظفیم به انجام واجبات و پرهیز از محرمات اما اینکه سرانجام و نتیجه ی این اعمال ما چه شود این دیگر به خواست و مشیت الهی بستگی دارد و این هرگز بدان معنا نیست که ما هر کار منکری که خواستیم انجام دهیم و بعد بگوییم ما در انجام اعمال خود اختیار نداشتیم . خیر این غلط است انسان موجودی مختار است و در انجام اعمال مخیر به انتخاب است . امام رضا (ع) در این زمینه میفرمایند (( لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین)) .

والسلام علی من اتبع الهدی

مارینر;782296 نوشت:
جناب صادق ...

پس میتونیم نتیجه گیری کنیم خداوند رازق است اگر آمریکا بخواهد ؟؟؟

باسلام وتشکر .
بلی خداوند برای همگان رزق وروزی خوب وپیش رفت در همه امور زندگی مقدر نموده است اگر استکبار جهانی مانع ایجاد نکند تحریم ننماید دارای های وسرمایه های را بولکه نکند وصدها مشکل دیگر

صادق;782580 نوشت:
مارینر;782296 نوشت:
جناب صادق ...

پس میتونیم نتیجه گیری کنیم خداوند رازق است اگر آمریکا بخواهد ؟؟؟

باسلام وتشکر .
بلی خداوند برای همگان رزق وروزی خوب وپیش رفت در همه امور زندگی مقدر نموده است اگر استکبار جهانی مانع ایجاد نکند تحریم ننماید دارای های وسرمایه های را بولکه نکند وصدها مشکل دیگر

صادق;782580 نوشت:
مارینر;782296 نوشت:
جناب صادق ...

پس میتونیم نتیجه گیری کنیم خداوند رازق است اگر آمریکا بخواهد ؟؟؟

باسلام وتشکر .
بلی خداوند برای همگان رزق وروزی خوب وپیش رفت در همه امور زندگی مقدر نموده است اگر استکبار جهانی مانع ایجاد نکند تحریم ننماید دارای های وسرمایه های را بولکه نکند وصدها مشکل دیگر

با این حساب آیا می توان نتیجه گرفت نظریه خدای ساعت ساز درست است؟
یعنی خداوند دنیا و قوانینی را آفریده ولی رها کرده است و عده ای می توانند و اختیار دارند که مقدرات را ظالمانه تغییر دهند؟

صادق;782580 نوشت:
باسلام وتشکر .بلی خداوند برای همگان رزق وروزی خوب وپیش رفت در همه امور زندگی مقدر نموده است اگر استکبار جهانی مانع ایجاد نکند تحریم ننماید دارای های وسرمایه های را بولکه نکند وصدها مشکل دیگر
خسته نباشه خدا.معنای رزاق بودنش رو هم فهمیدیم!!پس نباید انتظار داشت خدا در هر شرایطی به داد ما برسه.شرایط مانع از امداد خدا می شوند همانطور که مانع رزق دادنش می شوند. :cheshmak:

نخودسیاه;780879 نوشت:
سلام

همانطور که خدا در قران بیان نموده. هیچ موجودی نیست مگر اینکه رزق اون بر خداست. یکی از موارد رزق هم همین رزق مادی است.
خوب حالا چرا برخی از مردم در سراسر جهان گرسنگی می کشند یا از گرسنگی و تشنگی میمیرند؟

سلام علیکم

آیات قرآن در کنار هم میتوانند پاسخگوی این چنین سوالاتی باشد. ما در ظاهر یک چیز میبینم وقتی به قرآن که رجوع میکنیم یک آیه را میابیم که خلاف ظاهر است درصورتیکه اگر دقت کنیم نادیده گرفتن دیگر آیات است که باعث ایجاد شبهاتی این چنینی میشود.

درسته که روزی مخلوقات بر عهده خداست اما خداوند نفرموده این روزی را بدون هیچ واسطه ای و بدون هیچ کم و کاستی به آنها میرساند تا توقع این را داشته باشیم که همه انسانها در رزق و روزی با هم برابر باشند. برعکس میفرماید:

الله يبسط الرزق لمن يشاء ويقدر وفرحوا بالحياه الدنيا وما الحياه الدنيا في الآخره الا متاع

خدا روزى را
براى هر كه بخواهد گشاده يا تنگ مى‏گرداند و[لى آنان] به زندگى دنيا شاد شده‏اند و زندگى دنيا در [برابر] آخرت جز بهره‏اى [ناچيز] نيست (۲۶)

وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ يَجْحَدُونَ ﴿۷۱﴾

و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى ديگر برترى داده است و[لى] كسانى كه فزونى يافته‏اند روزى خود را به بندگان خود نمى‏دهند تا در آن با هم مساوى باشند آيا باز نعمت‏خدا را انكار مى‏كنند (۷۱)

خب شاید سوال پیش بیاید که اینکار عادلانه نیست. چرا خدا باید خود انسانها رو واسطه رساندن روزی به یکدیگر قرار دهد تا یک عده از گرسنگی بمیرند و یک عده از سیری زیاد روزی دیگران را به دریا بریزند. که این خود بحث دیگریست ...

صادق;782580 نوشت:
مارینر;782296 نوشت:
جناب صادق ...

پس میتونیم نتیجه گیری کنیم خداوند رازق است اگر آمریکا بخواهد ؟؟؟

باسلام وتشکر .
بلی خداوند برای همگان رزق وروزی خوب وپیش رفت در همه امور زندگی مقدر نموده است اگر استکبار جهانی مانع ایجاد نکند تحریم ننماید دارای های وسرمایه های را بولکه نکند وصدها مشکل دیگر


البته دقیقتر بود اگه می فرمودید خدا رازق است اگه مانع طبیعی بر سر رزق نباشه. ضمنا این یه دیدگاه توحیدیه درباره خود رفتار جهان و پیشبینی ای در مورد روزی خوردن و نخوردن مردم نمی کنه.

Freeman;788981 نوشت:
صادق;782580 نوشت:

با این حساب آیا می توان نتیجه گرفت نظریه خدای ساعت ساز درست است؟
یعنی خداوند دنیا و قوانینی را آفریده ولی رها کرده است و عده ای می توانند و اختیار دارند که مقدرات را ظالمانه تغییر دهند؟

باسلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود که در با ره خالق متعال باید بنده وار سخن گفت و نه آن گونه که شما تعبیر نموده اید .
اما در باره مسله مورد بحث باید گفت :
خداوند، عالم هستی را بر اساس نظام علت و معلول (اسباب و مسببات) استوار کرده است. هیچ پدیده‏ای بدون علت به وجود نمی‏آید. هر آنچه در عالم هستی محقق می‏شود، ناشی از علت و سبب خاصی است. آتش علت سوزاندن است. پیدایش درخت میوه ، معلول قرار گرفتن نهال درون خاک با شرایط و کیفیت خاص و آب و هوای مناسب و غیره است ، لازمه‏ نظام علت و معلولی حاکم بر جهان هستی، تحقق پدیده‏ها به دنبال علت آن هاست.
البته در تحقق این وضعیت عوامل گوناگونی می توانند دخیل بوده ،نقش آفرینی کنند ، اما نمی توان توقع داشت که علت ها به معلول طبیعی خود منتهی نشوند .
به همين نسبت در مورد تمكن هاي مالي. بی بهره گی مادي و رفاهي انسان‌ها در برخی موارد معلول عدم کار و تلاش خودشان است ؛ قانون خلقت بر آن نهاده شده که هر کسی به اندازه سعی و تلاش خود بهره­مند شود . مطمئنا کسی که به تنبلی خو کرده ، یا مقدمات صحیح موفقیت اقتصادی را فراهم ننموده باشد ، نمی‌تواند مانند دیگران از نعمت‌های دنیوی برخوردار شود . کسی که کار و تلاش بیش تری می‌کند ، بهره بیش تری خواهد داشت، گرچه اهل معصیت و گناه باشد .(1)
لطف و عنایت و کمک های بی دریغ خداوند نسبت به بندگانش عام و فراگیر است . جهل و بی خبری ما از عنایات همیشگی خداوند در حق ماست که موجب پدید آمدن چنین توهماتی می شود . علاوه بر نعمت وجود و حیات و تکرار لحظه به لحظه این نعمت در حق ما ،تدبیر امور بندگان و رزق و هدایت و کمال و سعادت آن ها و... هر کدام متأثر از توجهات و عنایات ویژه الهی است که برای بندگانش در نظر می‌گیرد؛ حتى عاصی‌ترین و ظالم‌ترین بندگان خدا از این توجهات و عنایات بی‌دریغ خداوند بی‌ نصیب نیستند. در یکی از دعاها می‌خوانیم:
«رزقک مبسوط لمن عصاک؛ روزی تو برای آنان که تو را معصیت کردند ، بی‌دریغ است».(2)
چه بسیار بلاها و مشکلات و مصائب که خداوند از ما دور ساخته که اصلا از آن ها مطلع نشدیم . چه نعمت های بی شماری که استحقاق آن را نداشتیم، ولی او از لطف بی کرانش به ما داده ، بسیاری از افراد به داشتن آن ها آرزومندند ، ولی به داشتن آن ها توجهی نداریم ،چه رسد که از این نعمت ها شکر گزار باشیم . مسّلم است که سعادت و خوشبختی از آنِ جامعه‏ای است که آسایش خاطر و آرامش بیش تری داشته باشد. پس مال و ثروت و قدرت، منشأ و مصداق كامل سعادت و خوشبختی به حساب نمی‏آید، زیرا ثروت و قدرت، رفاه می‏آورند. اما به طور مطلق آرام بخش نیستند.

پی‌نوشت‏ها:
1. حدیث زندگی، ش 12، ص 58 به نقل از ویلیام، جی، سنت، شاخص‏های فرهنگی در ایالات متحده، ترجمه فاطمه فراهانی. نشر علمی فرهنگی، تهران ، 1382 ش.
2. شیخ عباس قمی ،مفاتيح الجنان ،ص250،نشر دفتر فرهنگ اسلامی، تهران، 1370 ش.

صادق;789167 نوشت:
freeman;788981 نوشت:

[=#008080][=13]
در ابتدا باید اشاره شود که در با ره خالق متعال باید بنده وار سخن گفت و نه آن گونه که شما تعبیر نموده اید .
.

سلام این قسمت رو متوجه نمیشم، یعنی اون نظریه به این تاپیک ربطی نداره؟

پارسا مهر;788984 نوشت:
خسته نباشه خدا.معنای رزاق بودنش رو هم فهمیدیم!!پس نباید انتظار داشت خدا در هر شرایطی به داد ما برسه.شرایط مانع از امداد خدا می شوند همانطور که مانع رزق دادنش می شوند.:khaneh:

باسلام .
بنى اسرائیل به خاطر ضعف و زبونى که در روح و جان آن ها لانه کرده بود ، صریحا به موسى خطاب کرده ،گفتند : تا آن ها در این سرزمینند، هرگز و ابدا وارد آن نخواهیم شد. تو و پروردگارت که به تو وعده پیروزى داده است، بروید و با عمالقه بجنگید .هنگامى که پیروز شدید ،ما را خبر کنید .ما در این جا نشسته ایم ! ( قالوا یا موسى انا لن ندخلها ابدا ما داموا فیها فاذهب انت و ربک فقاتلا انا ههنا قاعدون ).
این آیه نشان می دهد که بنى اسرائیل جسارت را در مقابل پیامبر خود به حد اکثر رسانیده بودند ، زیرا اولا با کلمه لن و ابدا مخالفت صریح خود را اظهار داشتند . ثانیا با این جمله که تو و پروردگارت بروید و جنگ کنید ، ما در این جا نشسته ایم ، موسى (علیه السلام) و وعده هاى او را در واقع تحقیر کردند ، حتى به پیشنهاد آن دو مرد الهى نیز اعتنا نکردند و شاید کم ترین جوابى نگفتند.(1)

پی نوشت:
1.تفسیر نمونه ،ج 4 ،ص 342.

صادق;789167 نوشت:
freeman;788981 نوشت:

[=#008080][=13] قانون خلقت بر آن نهاده شده که هر کسی به اندازه سعی و تلاش خود بهره­مند شود .


پس آیا این جمله می تواند درست باشد؟ :
بر اساس قانون خلقت و طبیعت انسان های ظالم می توانند با تلاش خود، حتی بدیهی ترین حقوق و نعمت خدادادی انسان های دیگر را سلب کنند و این اجازه به آن ها داده شده

اجازه به شرعی وعقلی به آنها داده نشده واین کار شان ظلم وبر خلاف حکم وخدا وعقل انسان است .
ولی ظالم توان ظلم را در دنیا دارد ، اگر ا ز ظلم او جلو گیری نشود قدرت ظلم دارند گرچه در آخرت کیفر خود را می چشند .

[="Tahoma"][="Navy"]یرزقهم بالموت والموت امر وجودیه اقوی من حیات دنیویه[/]

پارسا مهر;788984 نوشت:
خسته نباشه خدا.معنای رزاق بودنش رو هم فهمیدیم!!پس نباید انتظار داشت خدا در هر شرایطی به داد ما برسه.شرایط مانع از امداد خدا می شوند همانطور که مانع رزق دادنش می شوند.:khaneh:

سلام

منکرین وجود خدا، حدود 16 درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند

انسان وقتی میبیند عده زیادی فردی را قبول دارند و به او احترام میگذارند؛ عاقلانه اینست که درموردش محترمانه صحبت کند. توهین و تمسخر فقط بیانگر جهل انسان است.

حقیقت اینه که دانشمندان هم نمیتوانند ادعا کنند که همه چیز را میدانند؛ پس آدم باید همیشه یک جای احتمال بگذارد که ممکنست چیزی از دید او مخفی مانده باشد و درباره همه جوانب قضیه اطلاعات کافی را نداشته باشد و اینگونه بی پروا سخن نگوید...

Serat;789549 نوشت:
سلام

منکرین وجود خدا، حدود 16 درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند

انسان وقتی میبیند عده زیادی فردی را قبول دارند و به او احترام میگذارند؛ عاقلانه اینست که درموردش محترمانه صحبت کند. توهین و تمسخر فقط بیانگر جهل انسان است.

حقیقت اینه که دانشمندان هم نمیتوانند ادعا کنند که همه چیز را میدانند؛ پس آدم باید همیشه یک جای احتمال بگذارد که ممکنست چیزی از دید او مخفی مانده باشد و درباره همه جوانب قضیه اطلاعات کافی را نداشته باشد و اینگونه بی پروا سخن نگوید...


سلام.ممنون دوست عزیز از تذکرتون.خیلی خوبه که ایرادی و خطایی دیدیم درکسی بهش تذکر بدیم.در مورد این تذکرتون عرض کنم.احساس می کنم خدا همانقدر که برای شماست برای من هم هست.یعنی خدا را شما صاحب نیستید و خدا برای کسی نیست.کسی صاحب خدا نیست یا ارث کسی نیست.همونقدر که شما سهمی از خدا دارید من هم همون سهم رو دارم.و با این حساب خدا اگر مال کسی هست،مال من هم هست و فکر می کنم می تونم نظرم رو در مورد بود نبودش و یا رفتارش به هر شکلی که مایل بودم بدم.البته در اینجا انتقادی اگر داشتم متمایل به سخن استاد صدیق بود.نه یک اصل دین.و سعی کردم توهینی نباشه.البته سعی ام این بود که کمی طناز باشم :ok: که گویا خوب اجرا نکردم.من باز روی حرفتون تامل می کنم...

پارسا مهر;789551 نوشت:
احساس می کنم خدا همانقدر که برای شماست برای من هم هست.یعنی خدا را شما صاحب نیستید و خدا برای کسی نیست.کسی صاحب خدا نیست یا ارث کسی نیست.همونقدر که شما سهمی از خدا دارید من هم همون سهم رو دارم.و با این حساب خدا اگر مال کسی هست،مال من هم هست و فکر می کنم می تونم نظرم رو در مورد بود نبودش و یا رفتارش به هر شکلی که مایل بودم بدم.البته در اینجا انتقادی اگر داشتم متمایل به سخن استاد صدیق بود.نه یک اصل دین.و سعی کردم توهینی نباشه.البته سعی ام این بود که کمی طناز باشم :ok: که گویا خوب اجرا نکردم.من باز روی حرفتون تامل می کنم...

سلام علیکم

خب الحمدلله که شما هم خدای بزرگ را قبول دارید و منظوری نداشتید. حیف نیست طوری صحبت کنید این تصور پیش بیاید که نه تنها خدا را قبول ندارید بلکه قصد اهانت دارید! این چنین صحبت کردن باعث میشود دیگران هم به خود جرات جسارت بدهند. :Gol:

سلام امیدوارم روزی رو شاهد باشیم که در پاسخخ یک سوال جواب به اون سوال رو چه از طرف موافق و چه از طرف مخالف بشنویم. Sad فکر کنم اگه پست های نامربوط و جواب سوال های دیگه رو از این تاپیک برداریم فقط سوال بمونه Smile من که جواب سوالم رو نگرفتم اگر کسی می دونه لطفاً بگه و امیدوارم دوباره نظر نامربوط نباشه

http://www.askdin.com/showthread.php?t=54002

سوال : رزاق بودن خدا و مردن انسان ها بر اثر گرسنگی و فقر ؟

پاسخ :
در ابتدا باید اشاره شود که رزق و روزی بر دو قسم می‌باشد:
1ـ رزق و روزی که همچون سایه ما را تعقیب می‌کند و برای ما مشخص و مقدّر گردیده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته می‌شود.
این نوع از رزق نیازی به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهی برای شخص می‌باشد. معنای روزی فقط خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها نیست، بلکه نعمت‌های الهی را در بر می‌گیرد. روزی محتوم شامل اصل وجود و هستی انسان،‌عمر، محیط و خانواده می‌باشد که همة این‌ها بدون هیچ تلاشی برای انسان فراهم است.
این گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرایطی به انسان می‌رسد.
رزق مقسوم، برات است نباشی مغموم ** در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و این رزق مقدّر پی هم می‌گردیم ** تا کجا دست بیابیم به وقت معلوم(1)
خدای تعالی می‌فرماید: "هیچ جنبنده ای نیست مگر این که رزق و روزی او بر عهده خدا است".(2) که این همان روزی است که خدا تضمین نموده است که به همه مخلوقات تعلق می‌گیرد تا بتوانند به وجود و بقای خود ادامه دهند. این روزی قابل کم و زیادی و تحول نیست و حرص آدم آن را افزایش نمی‌دهد، همان طور که تنبلی باعث کاهش آن نمی‌شود. رسول خدا فرمود: "حرص حریص رزق را بیشتر نمی‌کند و تنبلی تنبل آن را کم نمی‌کند".(3)
2- مقدر بودن روزی به معنای آن نیست که انسان سعی و تلاش نکند و ما هیچ کاره هستیم و خود به خود به ما می‌رسد. روزی مطلوب همان رزق و روزی است که با سعی و تلاش و فعالیت انسان به دست می‌آید و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمی‌شود. یکی از عوامل کمی و زیادی این روزی، تلاش انسان می‌باشد. اگر تلاش و کوشش انسانی صورت نپذیرد، به آن دست نمی‌یابد. این مطالب شرح حدیثی از امام علی(ع) می‌باشد که فرمود: "روزی بر دو قسم است: آن که تو را می‌خواهد و طالب تو است و آن که تو او را می‌جویی و مطلوب تو است. کسی که دنیا را خواهد، مرگ نیز او را می‌طلبد تا از دنیا بیرونش کند. کسی که آخرت خواهد، دنیا او را می‌طلبد تا روزی او را به تمام پردازد".(4)
بنابر این همیشه موفقیت و کامیابی در کارهای از جمله زیادی در رزق و روزی بسته به آشنایی و شناخت عوامل آن است، زیرا اطلاع و آگاهی از راه‌های کسب رزق و روزی، در توسعه آن عامل اوّل به شمارمی‌آید. پس از شناخت، پیگیری و کوشش و کنار گذاشتن سستی و تنبلی در راه هدف است که در مجموعه آیات و روایات بر آن تأکید و سفارش شده است؛ بنابر این روشن است که تنبلی و سستی از رزق و روزی انسان می‌کاهد اما سعی و تلاش بر آن می‌افزاید، زیرا خداوند برای هر چیزی اسبابی قرار داده، مهم‌ترین سببی که خداوند برای روزی مقرر نموده، سعی و تلاش است.
با توجه به دو نکته فوق باید گفت :
فقر مادی در افراد می تواند معلول علت های گوناگونی باشد که در هر حال در بسیاری از موارد عملکرد خود فرد بخشی از این علل است ؛ اما نباید از یاد برد که فقر و ثروت در افراد مختلف معلول عوامل گوناگون فردی واجتماعی ومحیطی وخانوادگی و... است که گاهی علی رغم همه تلاش های فردی یک انسان ، باز وضعیت مطلوب مادی برایش ر قم نمی خورد و او در فقر نسبی باقی می ماند. بنابراین منحصر دانستن فقر در عدم آینده نگری ، در واقع نادیده گرفتن عوامل بسیاری است که می تواند در این مسئله موثر واقع شوند.
ضمن‌آنکه فارغ از علت های به وجود آمدن فقر در زندگی افراد ، نباید از یاد برد که اساسا فقر مادی مهم ترین ودشوارترین آزمایش خداوند از بندگانش است که به تصریح قرآن درزندگی بخشی از انسان ها وجود خواهد داشت و آنها را در همه یا بخشی از زندگی به خود مشغول کرده و جوانب گوناگون زندگی فردی و اجتماعی آنها را درگیر خواهد نمود . البته در عین حال که خداوند از یک فرد آزمایش فقر را به عمل می آورد، از دیگری آزمون غنا وتوانگری را به عمل می آورد تا چگونه با پدیده فقر برخورد می کند و برای شکر و سپاس نعمت های الهی چه می کند.
در حقیقت همه افراد در دنیا مشغول برگزاری آزمون های مختلفی هستند که هرچند شکل ظاهری آنها بسته به علل وعوامل گوناگون متفاوت است ، اما حقیقت وماهیت آنها یکی است. جالب تر آنکه این آزمون ها جدا از هم نبوده در هم تنیده و مرتبط هستند ؛ یعنی در یک جامعه فرد فقیر به فقرش آزموده می شود و فرد دارا به فرد فقیر وبه نعمت داراییش که اگر در قبال این فرد فقیر به وظایف دینی وانسانیش عمل نکند، مقصر و مردود خواهد بود .
البته در معارف دینی در مورد همه فقرا هم به یک شکل برخورد نشده مثلا برای فردی که در حالت عادی فقیر نبوده و در سفر یا در عین توانایی مالی ناگهان گرفتار تهی دستی شده ،حرمت بیشتری قرار داده شده و اجازه مصارف اموالی خاص هم در مورد آنها داده شده و یا در مورد فقیر فاسق و اهل معصیت هم در برخی موارد اجازه مصرف برخی اموال داده نشده اما در هر حال کمک به حال فقرای جامعه هرچند به خاطر سوء تدبیر واعمال خودشان به این مصیبت دچار شدند ، وظیفه ای دینی تلقی شده که بهتر است انسان مگر در شرائطی که مضرات آن آشکارا از منافعش بیشتر باشد، آن را ترک ننماید .
اگر کمک ما به گونه ای باشد که زمینه توانایی ودرآمدزایی را برای خود فرد به دنبال داشته باشد، بسیار مطلوب تر است اما در صورت عدم توانایی چنین کمک های اساسی ، همین کمک های محدود هم علاوه بر حل مقطعی برخی مشکلات کوچک فرد فقیر ، می تواند زمینه برخی رشدها وتعالی های روحی ومعنوی را برای خودمان نیز به دنبال داشته باشد که مورد نظر وتاکید شارع مقدس بوده است .
نکته مهمی که نباید از ان غافل شد این است که معمولا حتی در بهترین شرایط این گونه نخواهد بود که فردی با دیدن وضعیت افراد فقیر وکمک دیگران به آنها نسبت به عملکردهای اقتصادی یا معیشتی خود بی دقتی کرده، تساهل به خرج دهد ،به این خیال که اگر فقیرهم شدم ، می توانم با کمک دیگران زندگی مناسبی را برای خود فراهم نمایم، زیرا در بهترین و نهادینه ترین وضعیت کمک های اجتماعی به افراد محروم جامعه مانند بیمه های بیکاری در جوامع پیشرفته و... باز فرد موفقیت ومکنت فردی ومعیشتی خود را بر کمک گرفتن از افراد یا نهادهای دولتی و مانند ان ترجیح داده، بار منفی فرهنگی آن را برای خود قابل تحمل نمی داند .
چه رسد به اینکه معمولا و در غالب موارد نتیجه همه این کمک ها تامین حداقل هایی است که هیچ گاه زندگی خوش وقابل قبولی را برای فرد رقم نمی زند و افراد گوناگون از پذیرش آن برای خود ابا دارند و هیچ گاه نمی پسندند به واسطه سوء رفتار های خودشان در چنین وضعیتی قرار بگیرند مگر افردی که در هر حال تکدی گری را برای خود به عنوان یک زندگی شناخته شده پذیرفته اند وآن را نیز حتی در بهترین موقعیت های اقتصادیشان رها نمی نمایند .
در مجموع باید گفت کمک به دیگران فارغ از نحوه رسیدن این افراد در این جایگاه وظیفه ای است که بر عهده هر یک از ماست . علاوه بر تعدیل و توزیع ثروت به نوعی آثار مثبت روحی واخلاقی را نیز برای خود ما در پی خواهد داشت . معمولا به نتایج زیان باری که اشاره کردید، منتهی نمی گردد .

پی‌نوشت‌ها:
1. کلیات دیوان شهریار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آیه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.

موضوع قفل شده است