از انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب مهدوی آخرالزمان (١)

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب مهدوی آخرالزمان (١)

[h=1][/h]
[h=2]احساس درد اگر چه به خودی خود، خوشایند نیست اما از الطاف خفیه الهی است؛ چرا که وجود بیماری را خبر می دهد و این باخبری است که انسان را برای درمان، به سوی طبیب می کشاند اما زنهار که اگر ناطبیب را به جای طبیب بگیرد؛ دور نخواهد بود که دردش با مرگ، دوا شود! این مقال، مژده طبیب موعودی است که خالق خلق، توان درمان دردهای کهنه و زخمهای ناسور را در دستان یداللهی او نهاده است.[/h]

تاریخ حیات بشر، همواره شاهد ناملایمات و نا هنجاری های مختلف بوده و بارها و بارها نارضایتی اوضاع جهان، تحرکات گوناگونی را در جهت تبدیل وضعیت نامطلوب به وضعیت مطلوب، رقم زده که از آن تعبیر به «انقلاب» می شود.
"انقلاب" در لغت، به معنای برگشتن، برگشتن از حالی به حال دیگر و دگرگون شدن است.(١) این واژه در حوزه های مختلف، تعاریف و کاربردهای گوناگونی دارد؛ در اینجا مفهوم اجتماعی انقلاب، مراد است که دارای سه ویژگی است:
1) ارادی بودن؛ چنانکه واژه انقلاب، مفهوم فعل متعدی را پیدا می کند؛ لذا نمی گویند منقلب شد؛ بلکه گفته می شود انقلاب کرد.
2) دگرگونی در جهت رشد و تعالی؛ بنابراین هرگونه دگرگونی را نمی توان انقلاب نامید.
3 استواری بر نوعی نفی و انکار و عصیان؛ بدین صورت که وضع نامطلوب موجود، مورد نفی و انکار واقع می شود و موجب عصیان می گردد. (٢)
[h=2]سه نقطه مشترک که نقاط اختلافند[/h] بنابراین، لازمه ویژگی اول، وجود فاعل دارای اراده است؛ ویژگی دوم، به عبارتی حرکت به سوی نقطه مطلوب و هدف انقلاب است و ویژگی سوم، ناشی از نقطه نامطلوب موجود می باشد. هر یک از این سه، در هر انقلابی ویژگی های خاص خود را دارند؛ لذا این سه نقطه مشترک، بنا بر اختلافشان وجه افتراق انقلابهای جهان نیز هستند!
ماهیت و نتیجه دو انقلاب، نه تنها با یکی بودن بعضی از این ویژگی ها، مثل وضع موجود، یکسان نخواهد بود -به عنوان مثال، وضع نابسامان اقتصادی یک جامعه، می تواند منشأ یک انقلاب شود- اما بسته به اینکه انقلاب کنندگان چه کسانی و با چه نگرش و جهان بینی باشند و به تبع آن، چه چیز را عامل وضع موجود بدانند و چه وضعی را به عنوان نقطه مطلوب و هدف، ترسیم کنند و حتی چه راه و وسیله ای را برای رسیدن به هدف، انتخاب کنند؛ ماهیت انقلاب و نتیجه آن، متفاوت خواهد بود؛ حتی تفاوت یکی از این ویژگی ها نیز برای تفاوت دو انقلاب، کافی است.
انقلابی به دور از اشکالات و اعوجاجات که نقطه هدف آن، جامع همه نیازهای بشری، راه رسیدن به آن، اخلاقی و در عین حال، پیروزی آن، تضمین شده و حتمی باشد و دنیا و آخرت انسان را آباد کند؛ آرزوی هر انسان خردمندی است؛ اما آیا چنین انقلابی شدنی است؟
[h=2]ابزار اصلی یک انقلاب[/h] برای تحقق یک انقلاب، شرایطی نیز مطرح می شود:
الف) طرح و برنامه: هر قیام و حرکت اصلاحی، به دو برنامه نیازمند است:
1. برنامه جامع برای مبارزه با ناهنجاریها از طریق سازماندهی نیروها.
2. قانونی کامل و متناسب با همه نیازها که حقوق فردی و اجتماعی را در نظام عادلانه حکومتی تضمین کند و حرکت رو به رشد اجتماع را به سوی وضعیت آرمانی ترسیم کند. (٣)
ب) رهبری: رهبری از ابتدایی ترین ضروریات هر قیامی است؛ هر چه قیام، گسترده تر و هدفش عالی تر باشد نیاز به رهبری توانا و متناسب با اهداف قیام، بیشتر احساس می شود؛ رهبری را می توان ستون انقلاب دانست. (٤)
ج) یاران: وجود یارانی شایسته برای پشتیبانی قیام و انجام کارهای حکومت، امری ضروری است. (٥)
د) آمادگی عمومی (٦)
[h=2]شناخت درست حداقل پنج مسأله نیز از ملزومات به نتیجه رسیدن یک انقلاب است:[/h] 1- وضع موجود و نقاط مثبت و منفی آن؛
2 - عوامل ایجاد وضع موجود؛
3 - وضع مطلوب؛
4 - شرایط و ابزار لازم برای رسیدن به وضع مطلوب؛
5 - موانع رسیدن به وضع مطلوب.
این شناخت نیز بدون شناخت انسان که یکی از اصلی ترین عناصر انقلاب است ممکن نخواهد بود.
[h=2]پرسشی اساسی از هر انقلاب[/h] انسان بر خلاف حیوانات و بر خلاف ملائکه، موجودی دو بعدی است؛ یعنی هم مادی است و هم ملکوتی. مسلماً نیازهای او نیز بر همین اساس، دو دسته اند؛ مادی و معنوی. رضایت خاطر و در عین حال، رشد و تعالی چنین موجودی، با برنامه و سبکی از زندگی، تأمین می شود که هر دو جنبه را مد نظر داشته باشد؛ البته هر یک از این ابعاد، خود، دارای زوایای پیدا و پنهان متعددند. هرگاه این حقیقت، فراموش یا مورد غفلت واقع شود؛ یک زندگی ناموزون و کاریکاتوری برای انسان، ساخته می شود که در نهایت، عرصه را بر او تنگ کرده، دیر یا زود موجبات نارضایتی و طغیان او را فراهم می نماید.
اما آیا این طغیان یا به عبارتی انقلاب، همواره آگاهانه صورت می گیرد؟ یعنی در تمام تحرکات ناشی از نارضایتی ها، بشر با علم و شناخت نسبت به حقیقت وجود خود، انقلاب می کند و در صدد اصلاح بر می آید؟
بسیاری از انقلابهای جهان و نتیجه حاصل از آنها، به این پرسش، پاسخ منفی می دهند؛ زیرا اغلب آنها در تعریف هدف و راه و وسیله، بُعد معنوی انسان را جدی نگرفته اند؛ لذا اگر دردی را هم دوا کرده باشند درد بدتری را به دردهای انسان افزوده اند.
رهبری از ابتدایی ترین ضروریات هر قیامی است؛ هر چه قیام، گسترده تر و هدفش عالی تر باشد نیاز به رهبری توانا و متناسب با اهداف قیام، بیشتر احساس می شود؛ رهبری را می توان ستون انقلاب دانست.
انقلابی به دور از اشکالات و اعوجاجات که نقطه هدف آن، جامع همه نیازهای بشری، راه رسیدن به آن، اخلاقی و در عین حال، پیروزی آن، تضمین شده و حتمی باشد و دنیا و آخرت انسان را آباد کند؛ آرزوی هر انسان خردمندی است؛ اما آیا چنین انقلابی شدنی است؟
حقیقت آن است که این انقلاب، نه تنها شدنی است بلکه وعده حقی است که دیر یا زود، در مقیاس جهانی و در تمام ابعادی که هر یک به تنهایی می تواند منشأ انقلابی بزرگ شود، قطعاً محقق خواهد شد.
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ قَدْ بَیَّنَّا لَكُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»(٧)
«بدانید خداوند، زمین را بعد از مرگ آن زنده مى کند. ما آیات (خود) را براى شما بیان کردیم، شاید بیاندیشید.»
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه می فرماید: «أی یحییها الله بعدل القائم عند ظهوره بعد موتها بجور ائمة الضلال...»(٨)
(یعنی خداوند زمین را با عدل قائم، در ظهور او زنده می کند پس از آنکه از جور فرمانروایانِ گمراهی مرده باشد...)
ادامه دارد...
پی نوشت:
1. حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، 1375، ص 210
2. یاد داشت های شهید مطهری، ج 10، ص71 و 72
3. محمد امین بالادستیان محمد مهدی حائری پور مهدی یوسفیان، نگین آفرینش(درسنامه دوره مفدماتی معارف مهدویت)، قم، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، تابستان 1391، ج 1، ص 158
4. همان، ص 159
5. همان، ص 160
6. همان، ص 164
7. سوره حدید/ آیه 17؛ ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی
8. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، محقق علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، ص 25

[h=1]انقلابی که معادلات بشر قرن بیستم را بر هم زد![/h]

[h=2]هربار که با فتنه ای جدید، دنیا منتظر شنیدن صدای فروپاشی بنای جمهوری اسلامی ایران شد، محکم تر شدن پایه های آن و رساتر شدن صدایش و در نور دیدن مرزها و فتح سنگرهای بیشتر نشان داد که «صاحب این مملکت، امام زمان (عج) است.»[/h]

(پیش از این ، از منجی خلق و موعود امم گفتیم؛ از قائم آل محمد صلی الله علیه وآله که شکستن شیشه عمر فساد و ستم را با یدِ بیضای او وعده داده اند؛ و از تأخیر او، حال آن که عصایش مهیّاست برای بلعیدن مارهای دروغین ساحران همه تاریخ؛ که ظهور و تحقق آن امر عظیم جهانی، جهانی لبیک گو می خواهد و در این میان، روح خدا چنان لبیک گفت که حجتی شد برای لبیک جهانیان تا آنجا که اهل بَصَر و صبر، پیش از عصا افکندن موسای زمان «گفتند ایمان آوردیم به پروردگار جهانیان؛ پروردگار موسی و هارون» (١)
هر بار که با فتنه ای جدید، دنیا منتظر شنیدن صدای فروپاشی بنای جمهوری اسلامی ایران شد، محکمتر شدن پایه های آن و رساتر شدن صدایش و در نوردیدن مرزها و فتح سنگرهای بیشتر نشان داد که «صاحب این مملکت، امام زمان سلام الله علیه است.» (٢) با جلوه عنایات و دست یاری غیب بر سر این انقلاب، جهانیان دسته دسته و قدم به قدم، به سوی بیداری و آمادگی برای آن امر عظیم، حرکت کردند و خواب از چشمان خفتگان ربوده و نگاه ها به همان افقی دوخته شد که روح خدا نشان می داد.
این انقلاب، به جهانیان ثابت کرد که ایران شیعه خانه اهل بیت علیهم السلام است: مى شكند، خم مى شود، خطر هست، ولى آنها نمى گذارند سقوط كند، آنها نگهش مى دارند.(٣)
وقتی که در 26 دی 1357 شاه مورد حمایت مستکبران، همچون سارقی نگران از ایران فرار کرد؛
وقتی در 12 بهمن 1357، امام مستضعفان، پس از پانزده سال تبعید در میان سیل خروشان امت، به ایران بازگشت؛
وقتی در 22 بهمن 1357 تخت رژیم سفاک پهلوی، واژگون شد و طومار 2500 ساله سلطنت، در هم پیچید و به موزه های عبرت تاریخ سپرده شد؛
وقتی در 12 فروردین 1358، 98/2 % مردم ایران به نظام مقدس جمهوری اسلامی، رأی آری دادند؛
وقتی در 13 آبان 1358 لانه جاسوسی شیطان بزرگ، به دست دانشجویان پیرو خط امام، تسخیر شد و عوامل شیطان، دست بسته و چشم بسته اسیر شدند و شاخ شیطان بزرگ شکست؛
وقتی در 5 اردیبهشت 1359 شن های بیابان، مأموران خدا شدند،(٤) تا بالگرد های شیطان بزرگ را که در صدد توطئه علیه این انقلاب الهی بود، ساقط و نظامیانش را تبدیل به زغال کنند؛
وقتی مستکبرین جهان که در 31 شهریور 1359 دیوانه ای به نام صدام را تا بن دندان مسلح کردند و علیه این مستضعفین دست ِخالی، جنگ جهانی سوم را به راه انداختند و با 8 سال مقاومت حسینی، رو برو شدند و مزدورانشان بدون غصب حتی یک میلی متر از خاک ایران، ذلیلانه بیرون رانده شدند؛ همان ایرانی که 7 سال پیش از انقلاب، در 23 مرداد 1350، استان چهاردهمش؛ یعنی بحرین، را برای خوش آمد روباه پیر، بی سر و صدا و به آسانی از مادرش ایران جدا و دو دستی تقدیم کرد؛
وقتی مشیت الهی، اقدام ناجوانمردانه ترور 6 تیر 1360 آیت الله خامنه ای مد ظله العالی را خنثی کرد و ایشان را برای آغاز مأموریت 8 سال آینده انقلاب ذخیره نمود؛
هر بار که با فتنه ای جدید، دنیا منتظر شنیدن صدای فروپاشی بنای جمهوری اسلامی ایران شد، محکمتر شدن پایه های آن و رساتر شدن صدایش و در نوردیدن مرزها و فتح سنگرهای بیشتر نشان داد که «صاحب این مملکت، امام زمان سلام الله علیه است.»(٢) با جلوه عنایات و دست یاری غیب بر سر این انقلاب، جهانیان دسته دسته و قدم به قدم، به سوی بیداری و آمادگی برای آن امر عظیم، حرکت کردند و خواب از چشمان خفتگان ربوده و نگاه ها به همان افقی دوخته شد که روح خدا نشان می داد

وقتی مزدوران خشک مغز، مردم مسلمان و مغزهای متفکرشان را در حوزه و دانشگاه و خیابان و خانه به رگبار بستند و این گونه پاسخ شنیدند که «با ریختن خون عزیز ما، تأیید شد انقلاب ما، این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خون ریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. بکشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود. ما از مرگ نمی ترسیم و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را می کشید.»؛(٥)
وقتی در 14 خرداد 1368 با انتخاب خبرگان رهبری، امام خامنه ای مد ظله العالی، خَلَف صالح امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، بدون حتی یک قدم عقب نشینی، چون کوهی استوار، عَلَم انقلاب را به دست گرفت و ترجمان «و الله إن قطعتموا یمینی، إنی أحامی ابداً عن دینی» شد و امید دشمنان را نا امید کرد؛
وقتی نقشه کودتای کور 18 تیر 1359 (نوژه) سازمان نقاب ، در همان صبح روز اجرای آن، افشا و نقش بر آب شد؛
وقتی استکبار جهانی، در 18 تیر 1378، کوی دانشگاه تهران را به خیال کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی به آشوب کشید و با حضور انقلابیون در 23 تیر، تیر فتنه اش به سنگ خورد؛
وقتی شیطان بزرگ و روباه پیر و رژیم غاصب کودک کش صهیونیستی و اذنابشان، پس از آنکه برای طراحی یک کودتای جدید و حساب شده تر دست به دست هم دادند و پس از ده سال وقت، صرف کردن، در انتخابات 22 خرداد 1388 فرمان اجرای کودتا را با رمز «تقلب» صادر کردند و تمام قوای شیطانی و ستون پنجم خود را به کار بستند و در رسیدن به هدف پلیدشان از هیچ جنایتی فرو گذار نکردند؛ دیدند که با استغاثه آن مقتدر مظلوم، در نماز جمعه 29 خرداد 1388 که:
«اى سید ما! اى مولاى ما! ما آنچه باید بكنیم انجام می دهیم؛ آنچه باید گفت هم، گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندک آبرویی هم دارم كه این را هم خود شما به ما دادید؛ همه اینها را من كف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم كرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولاى ما، دعا كن براى ما؛ صاحب ما تویی؛ صاحب این كشور تویی؛ صاحب این انقلاب تویی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه، ما را با دعاى خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانى بفرما.»(6) و این گونه دست حمایتگر صاحب انقلاب، از پرده برون شد و جولان هشت ماهه شیاطین، به غربال گری نظام و خروج ناخالصی های آن انجامید و لحظه شماری کدخدای خود خوانده برای پهلو گرفتن و بازگشایی لانه جاسوسیش؛ به جمع کردن تکه های خرد شده کِشتی فتنه در طوفان غیرت 9 دی انقلابیون حسینی، تبدیل شد و نسخه ای که در کودتای (انقلاب نارنجی) اوکراین و امثال آن، به آسانی جواب داد؛ در ایران، مچاله شد و به زباله دان تاریخ افتاد. و...
بر صاحبان بصیرت، آشکار شد که «اینجا قوای رحمانی در کار بود. با خدای تبارک و تعالی هیچ کس نمی تواند ستیزه کند. اینجا دست غیبیِ الهی بود و تا این دست هست و تا عنایت الهی هست شما پیروزید.»(7)
همه این ها وسیله ای شد که «ما امروز دورنمای صدور انقلاب اسلامی را در جهان مستضعفان و مظلومان، بیش از پیش می بینیم و جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امیدبخش آتیه روشن است و وعده خداوند تعالی را نزدیک و نزدیک تر می نماید. گویی جهان، مهیا می شود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان.»(٨)
[h=5]ادامه دارد...[/h]


[/HR] پی نوشت ها: 1) قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ. رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ؛ سوره اعراف/آیات 121و122.
2) صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رضوان الله علیه، 1378، ج 15، ص 193
3) ر.ک: مسعود پور سید آقایی، میر مهر جلوه های محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، نشر حضور، 138، ص 25
4) ر.ک: صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رضوان الله علیه، 1378، ج 12، ص 380
5) همان، ج 7، ص 183
6) خطبه های نماز جمعه تهران امام خامنه ای مد ظله العالی، 29/3/1388
7) صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رضوان الله علیه، 1378، ج 7، ص 55
Dirol همان، ج 17، ص 480 و 481