پیامدهای یک رابطه نافرجام

تب‌های اولیه

52 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیامدهای یک رابطه نافرجام


سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

سلام،
من چند سال پیش با خانمی آشنا شدم، ایشون زیاد سراغ من میومدن و هم صحبت هم میشدیم. گاهی هم من سر صحبت رو با ایشون باز میکردم اما خیلی کم اتفاق میوفتاد که شروع یک صحبت از طرف من باشه چون اصلا علاقه ای به دختر بازی نداشتم هیچ وقت!
ایشون گاهی کمی محبت آمیز با من صحبت میکردن
من رفته رفته بهشون بسیار علاقه مند شدم تا اینکه به قصد ازدواج بهشون موضوع علاقه ی زیادمُ گفتم. این خانم پیشنهاد ازدواج منُ حالا به هر دلیلی قبول نکردن و من ازشون خواستم دیگه با من در تماس نباشن. با رفتنشون ضربه خیلی خیلی سنگینی خوردم
چند ماه بعد برگشتن و گفتن که بین همه منو انتخاب کردنو از این حرفا، خب منم خیلی بهشون علاقه داشتم و قبول کردم.
اما نمیذاشتن برم خواستگاریشون! و میگفتن که باید منُ بیشتر بشناسن با اینکه قبلا مدت طولانی با من صحبت میکردن و میشناختن! منم قبول کردم دو سه ماه با ایشون در تماس باشم یا برم بیرون که شناخت پیدا کنن.
بیشتر تلفنی یا از طریق پیام کوتاه صحبت میکردیم(خیلی زیاد) و فقط دو بار رفتیم بیرون با هم. توی تمام این مدت ایشون کاملا محبت آمیز با من صحبت کرد و میگفت که به من علاقه داره، خب منم همینطور...
من بینهایت علاقه مند و وابسته تر شده بودم تا اینکه خیلی زود رفتارشون با من عوض شد، دیگه بهم محل نمیذاشتن، جواب پیام هامُ نمیدادن و...
من هم به ناچار یک شب بهشون گفتم که دیگه رابطه ای بین ما نیست(که واقعا هم نبود دیگه) با این کارهاشون میخواستن تا من برم! و منم همین کارُ کردم
حتی چند روز بعد در جایی(شبکه های اجتماعی) نوشتن که دیگه زندگیشونُ پیدا کردن و...!(نمیدونید چقدر درد داشت برام خوندن نوشته هاشون)
حتی من موقع خداحافظی ازشون خواستم که توی شبکه های اجتماعی من رو محدود کنن تا نوشته هاشونُ نتونم بخونم چون دست خودم نبود هر روز میرفتم تا ببینم چی نوشتن. اما این کارُ هم نکردن!

چند ماه بعد از این اتفاقات ایشون برگشتن و گفتن که "فکر میکردن ازدواج ما سرانجام خوبی نداره، نمیدونن چرا اینطوری شد" و به این خاطر اون رفتارُ داشتن.
اما من بسیار بسیار بسیار ضربه بدی خوردم حتی الان که یک سال و نیم از این اتفاق میگذره باز هم دارم عذاب میکشم.
به نظر من حتی برای جدایی میتونستن روش های بهتریُ انتخاب کنن، منطقی تر برخورد کنن، با هم صحبت کنیم، از مشاور کمک بگیریم و... نه اینکه بهم بی محلی کنن، جواب پیام هامُ ندن، حس کنم براشون یه آدم بی ارزشم، سرخورده و سرافکنده و افسرده بشم...
دلم بشکنه
یک بار بخشیدمشون اما وقتی دیدم اوضاع جسمی و روحیم هر روز بدتر میشه پشیمون شدم و الان نمیبخشمشون.
البته از قبل اینم میدونستم که ایشون قبل از من رابطه های ناموفق دیگه ای داشتن اما برام مهم نبود چون بهشون علاقه مند شده بودم.

حالا با توجه به این توضیحات سوال بنده این هست:
با در نظر گرفتن حرام بودن اصل رابطه ی دختر و پسر(که البته من قصدم ازدواج بود و اون خانم نمیذاشت به خواستگاریشون برم)
1- آیا ایشون حق الناس به گردن داره؟
2- آیا ایشون در حق من ظلم کرده؟
3- چه اندازه من و چه اندازه ایشون در این ماجرا مقصر هستیم؟
4- من انقدر درد دارم که هر روز لعنت و نفرینشون میکنم، آیا این لعنت و نفرین براشون حقه؟ خدا جواب کارهاشونُ میده؟ و نفرین های من مستجاب میشه؟

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد سجاد

[="Tahoma"][="Black"]

طاهر;778441 نوشت:
سلام،
من چند سال پیش با خانمی آشنا شدم، ایشون زیاد سراغ من میومدن و هم صحبت هم میشدیم. گاهی هم من سر صحبت رو با ایشون باز میکردم اما خیلی کم اتفاق میوفتاد که شروع یک صحبت از طرف من باشه چون اصلا علاقه ای به دختر بازی نداشتم هیچ وقت!
ایشون گاهی کمی محبت آمیز با من صحبت میکردن
من رفته رفته بهشون بسیار علاقه مند شدم تا اینکه به قصد ازدواج بهشون موضوع علاقه ی زیادمُ گفتم. این خانم پیشنهاد ازدواج منُ حالا به هر دلیلی قبول نکردن و من ازشون خواستم دیگه با من در تماس نباشن. با رفتنشون ضربه خیلی خیلی سنگینی خوردم
چند ماه بعد برگشتن و گفتن که بین همه منو انتخاب کردنو از این حرفا، خب منم خیلی بهشون علاقه داشتم و قبول کردم.
اما نمیذاشتن برم خواستگاریشون! و میگفتن که باید منُ بیشتر بشناسن با اینکه قبلا مدت طولانی با من صحبت میکردن و میشناختن! منم قبول کردم دو سه ماه با ایشون در تماس باشم یا برم بیرون که شناخت پیدا کنن.
بیشتر تلفنی یا از طریق پیام کوتاه صحبت میکردیم(خیلی زیاد) و فقط دو بار رفتیم بیرون با هم. توی تمام این مدت ایشون کاملا محبت آمیز با من صحبت کرد و میگفت که به من علاقه داره، خب منم همینطور...
من بینهایت علاقه مند و وابسته تر شده بودم تا اینکه خیلی زود رفتارشون با من عوض شد، دیگه بهم محل نمیذاشتن، جواب پیام هامُ نمیدادن و...
من هم به ناچار یک شب بهشون گفتم که دیگه رابطه ای بین ما نیست(که واقعا هم نبود دیگه) با این کارهاشون میخواستن تا من برم! و منم همین کارُ کردم
حتی چند روز بعد در جایی(شبکه های اجتماعی) نوشتن که دیگه زندگیشونُ پیدا کردن و...!(نمیدونید چقدر درد داشت برام خوندن نوشته هاشون)
حتی من موقع خداحافظی ازشون خواستم که توی شبکه های اجتماعی من رو محدود کنن تا نوشته هاشونُ نتونم بخونم چون دست خودم نبود هر روز میرفتم تا ببینم چی نوشتن. اما این کارُ هم نکردن!

چند ماه بعد از این اتفاقات ایشون برگشتن و گفتن که "فکر میکردن ازدواج ما سرانجام خوبی نداره، نمیدونن چرا اینطوری شد" و به این خاطر اون رفتارُ داشتن.
اما من بسیار بسیار بسیار ضربه بدی خوردم حتی الان که یک سال و نیم از این اتفاق میگذره باز هم دارم عذاب میکشم.
به نظر من حتی برای جدایی میتونستن روش های بهتریُ انتخاب کنن، منطقی تر برخورد کنن، با هم صحبت کنیم، از مشاور کمک بگیریم و... نه اینکه بهم بی محلی کنن، جواب پیام هامُ ندن، حس کنم براشون یه آدم بی ارزشم، سرخورده و سرافکنده و افسرده بشم...
دلم بشکنه
یک بار بخشیدمشون اما وقتی دیدم اوضاع جسمی و روحیم هر روز بدتر میشه پشیمون شدم و الان نمیبخشمشون.
البته از قبل اینم میدونستم که ایشون قبل از من رابطه های ناموفق دیگه ای داشتن اما برام مهم نبود چون بهشون علاقه مند شده بودم.

حالا با توجه به این توضیحات سوال بنده این هست:
با در نظر گرفتن حرام بودن اصل رابطه ی دختر و پسر(که البته من قصدم ازدواج بود و اون خانم نمیذاشت به خواستگاریشون برم)
1- آیا ایشون حق الناس به گردن داره؟
2- آیا ایشون در حق من ظلم کرده؟
3- چه اندازه من و چه اندازه ایشون در این ماجرا مقصر هستیم؟
4- من انقدر درد دارم که هر روز لعنت و نفرینشون میکنم، آیا این لعنت و نفرین براشون حقه؟ خدا جواب کارهاشونُ میده؟ و نفرین های من مستجاب میشه؟

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

تنها قسمت های فقهی سؤال شما بر عهده حقیر است که پاسخ می دهم و برای گرفتن جواب باقی پرسش ها لطفا به کارشناسان دیگر مراجعه نمایید.

همان طور که بیان کردید ارتباط دختر و پسر همراه با ابراز علاقه به نامحرم و ... حتی اگر به قصد ازدواج باشد، حرمت شرعی دارد و نباید ادامه پیدا کند اما اگر در این بین خسارت مالی به شما نزده باشند ، حق الناسی از ناحیه شما بر عهده ایشان نیست.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم[/]

سلام

افراد زيادي هستند معمولا دختر خانما كه در عشق شكست ميخورند در صدد انتقام بر مي آيند وبا سركار گذاشتن جنس مخالف به نوعي ارضا ميشوند !

بهتر است كلا شماره خودتونو عوض كنيد ومدتي به شبكه هم نياييد تا بتدريج اوضاع بهتر شود .

ضمنا بفكر ازدواجي خوب ودختري مناسب هم باشيد تا بفكر اين نباشيد .

[="Blue"]


من نمی دونم چرا جوونا بازم به سراغ این طور رابطه ها میرن در حالی که هزاران بار هممون دیدیم و شنیدیم که رابطه با نامحرم به این صورت خیری درش نیست و اگر حتی به ازدواج برسه ، ازدواج بی برکتی خواهد شد

[/]

برای مطالعه بیشتر لینک های زیر را مطالعه نمایید:

رابطه ای نافرجام و آثار منفی آن

چیکار کنم فکر ازدواج از کله ام بپره؟؟؟؟!!!- کشته مُرده رهبر

آيا دعاهایی برای رهایی از افکار مزاحم و تمرکز فکر وجود دارد؟


خواستگاری و رویا پردازی



سجاد;778567 نوشت:
اما اگر در این بین خسارت مالی به شما نزده باشند ، حق الناسی از ناحیه شما بر عهده ایشان نیست.

بسمه الغفّار

با سلام و ادب

استاد گرامی،در شرع منوّر فقط ضرر مالی حق الناس محسوب می شود؟

یعنی اگر کسی به مردم لطمه ی حیثیتی و یا روحی زد شخص لطمه دیده

هیچ حقّی به گردن طرف مقابل ندارد؟

اگر اینطور است چرا غیبت و یا تهمت حقّ الناس محسوب می شود؟

با تشکر

حبیبه;779490 نوشت:
بسمه الغفّار

با سلام و ادب

استاد گرامی،در شرع منوّر فقط ضرر مالی حق الناس محسوب می شود؟

یعنی اگر کسی به مردم لطمه ی حیثیتی و یا روحی زد شخص لطمه دیده

هیچ حقّی به گردن طرف مقابل ندارد؟

اگر اینطور است چرا غیبت و یا تهمت حقّ الناس محسوب می شود؟

با تشکر

سلام خواهر خوبم

من فکر میکنم علتش ممکنه این باشه طلاق زن و شوهر هم حلاله فقط میمونه

حق مهریه !

حالا اینها که رابطشون کلا حرام هم بوده !هرچند مسئله یه عمر زندگیه !ونباید

احساسی برخورد کرد.

من هم با اجازتون این سوال رو از جناب استاد سجاد گرامی بپرسم

مگر وفای به عهد واجب نیست پس چطور در این موارد انسان میتونه زیر قولش بزنه

وگناه محسوب نشه؟

باسلام

نقل قول:

من بینهایت علاقه مند و وابسته تر شده بودم تا اینکه خیلی زود رفتارشون با من عوض شد، دیگه بهم محل نمیذاشتن، جواب پیام هامُ نمیدادن و...

نمیدونم ادامه دادن همچین رابطه ای چه دلیلی میتونه داشته باشه وقتی دیدید رفتارها به سمت سرد شدن رابطه پیش میره
و باتوجه به اینکه این خانم میدونستند میخواهید ازدواج کنید :Gig:
به نظرم این خانم اصلا کار درستی انجام ندادند ( ادامه دادن در صورتی که میدانستند جوابشون حالا به هر دلیلی نه )
آقا هم داریم این همه حساس باشه:Moteajeb!: شما تو این وضعیتی مطمئنا برای اون خانوم هم که بالاخره حساستر از آقایون هستند مشکل خواهد بود.
هر دو به یک میزان در این مشکل نقش دارید
شروع از مسیر اشتباه و ادامه بی مورد و ختم بی سرانجام
در هر صورت شاید برای اون خانم هم موانع یا ... بوده و این نتیجه خوشایند ایشون هم نباشه
در هر صورت زندگی کردن در گذشته و افسوس گذشته مشکلی رو حل نمیکنه

همای رحمت;779493 نوشت:
حالا اینها که رابطشون کلا حرام هم بوده !هرچند مسئله یه عمر زندگیه !ونباید

احساسی برخورد کرد.

بسمه الجلیل

سلام و عرض ادب خواهرم

سؤال بنده ناظر به کلیّت بحث است،نه موارد خاصی مثل آنچه استارتر گرامی

بیان فرمودند.کلا دل شکستن،و عواطف بندگان خدا را جریحه دار نمودن به عقیده ی

من معصیت و شخص عاصی ضامن است،شرعا،اخلاقا و وجدانا،مگر اینکه عمدی در کار

نبوده باشد.

سجاد;778567 نوشت:

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

تنها قسمت های فقهی سؤال شما بر عهده حقیر است که پاسخ می دهم و برای گرفتن جواب باقی پرسش ها لطفا به کارشناسان دیگر مراجعه نمایید.

همان طور که بیان کردید ارتباط دختر و پسر همراه با ابراز علاقه به نامحرم و ... حتی اگر به قصد ازدواج باشد، حرمت شرعی دارد و نباید ادامه پیدا کند اما اگر در این بین خسارت مالی به شما نزده باشند ، حق الناسی از ناحیه شما بر عهده ایشان نیست.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم

من واقعا نمیدونم چرا علما چنین جوابی رو به چنین مساله ای میدن ...
فرض کنین که کسی با ماشینش ورود ممنوع میره ...
و فرض کنین یک دیوونه از روبرو داره میاد ...

وقتی راننده دیوونه میبینه اون شخص داره ورود ممنوع میاد ...
یه دونه چوب از تو ماشینش برمیداره و میره راننده خاطی رو میزنه میکشه ...

حال سوال اینه که آیا خون ریخته شده بهش حق الناس تعلق میگیره یا نه ...

اگر علما دارن استدلال میکنند که این آقا پسر اشتباه کرده که از روش غیر شرعی خواستگاری کرده ... خوب حالا تحت شرایطی مقبول ...
ولی این دلیل نمیشه که اون خانم حق داشته باشه هر کاری رو با دله این آقا پسر بکنه و هیچ دینی هم گردنش نباشه ...

خیر البریه;778572 نوشت:
سلام

افراد زيادي هستند معمولا دختر خانما كه در عشق شكست ميخورند در صدد انتقام بر مي آيند وبا سركار گذاشتن جنس مخالف به نوعي ارضا ميشوند !

طبق فتوای جناب سجاد ...
انتقام و سرکار گذاشتن هیچ حق الناسی نداره .... پس به نظرم بهتره پستتون رو ویرایش کنین ...

مارینر;779559 نوشت:
طبق فتوای جناب سجاد ...
انتقام و سرکار گذاشتن هیچ حق الناسی نداره .... پس به نظرم بهتره پستتون رو ویرایش کنین ...

سلام
جناب کارشناس فتوا نداده اند و نظر مرجع تقلید رو ذکر کرده اند.

من نه میخوام بگم کلا رابطه حرام هست نه میخوام بگم کلا حلال هست

رابطه ای که اول برای اشنایی جزیی فقط باشه بعد خونواده ها کامل بفهمند و زیر نظر خونواده ها البته صیغه محرمیت خونده بشه

با هم رابطه داشته باشند برای اشنا شدن با روحیات و اخلاقیات و بیماری هایی که ممکنه در ظاهر قابل تشخیص نباشه مثل بیماری های روحی

به نظر من اشکال نداره

متاسفانه در کشور ما تا میگن رابطه انگار شاخ غول یا رابطه متاسفانه فکر منفی میکنند و منظورشون روابط جنسی

.................

متاسفانه اموزش رابطه صحیح در خونواده ها داده نشده

رابطه این نیست همش در کنار هم باشی که کامل هم بشناسند

.................................................................................

در رابطه با این دوست عزیز که سوال کردن از من به شما نصیحت این رابطه رو ادامه ندید

و قطع بشه برای همیشه بهتر از ادامه هستش

به هزاران دلیل

حبیبه;779490 نوشت:
بسمه الغفّار

با سلام و ادب

استاد گرامی،در شرع منوّر فقط ضرر مالی حق الناس محسوب می شود؟

یعنی اگر کسی به مردم لطمه ی حیثیتی و یا روحی زد شخص لطمه دیده

هیچ حقّی به گردن طرف مقابل ندارد؟

اگر اینطور است چرا غیبت و یا تهمت حقّ الناس محسوب می شود؟

با تشکر

با سلام
در مورد این موضوعی که مطرح کردید من چند مطلب به ذهنم میرسه..

اول اینکه به نظر من دختر و پسری که بصورت پنهانی وارد یک رابطه دوستی میشن ، در همون ابتدای شروع رابطه ، یک قرارداد نانوشته رو بین خودشون امضا میکنن که این قرارداد یا "دو سر باخت " هست یا "دو سر برد " ... یعنی یا طرفین بعد از چند مدتی دوستی و خرج کردن از ظرف عاطفی خودشون ، بهر دلیلی به همدیگه نمیرسن و دچار شکست عاطفی و روحی میشن و هر دو به اندازه های مختلف بازنده میشن و دچار عوارض این شکست میشن و یا اینکه به همدیگه میرسن و این دوستی به ازدواج ختم میشه و اصطلاحا " دو سر برد " میشه ... (گرچه دوستی های منتهی به ازدواج زیاد مورد تایید کارشناسان این موضوع نیست) ... اما مطلبی که اینجا با مواردی مثل غیبت و تهمت وجود داره ، اینه که مثلا در بحث غیبت ، یک نفر در این موضوع مظلوم هست و واقعا از همه جا بیخبر مورد ظلم قرار میگیره.. اما در مورد این دوستی ها ، در نهایت و انتهای خاتمه رابطه ، حتی اون نفری هم که در حقش اجحاف شده ، نمیتونه بگه من در این رابطه صد در صد مورد ظلم قرار گرفتم... چون در حقیقت همون ابتدای کار ، ریسک این شکست رو ناخوداگاه پذیرفته و وارد این رابطه شده....

موضوع دوم اینکه ، حالا این موضوع شکست عاطفی ، در نهایت اگر برای یک نفر هم از لحاظ مباحث دینی ، دین ایجاد کنه ، به دلیل اینکه رفع این دین ، معمولا مستلزم مفسده هست ، نمیشه برگشت و دل شکسته شده رو ترمیم کرد... مثلا پسری ، دل دختری رو شکسته ، علیرغم تمام قول و قرار ها ، به وعده اش عمل نکرده ، و با دختر ازدواج نکرده، خوب الان اگر بعد از مدتی از جدایی ، بخواد دوباره برگرده و مثلا معذرت خواهی کنه ، دوباره ممکنه رابطه شکل بگیره و کلا همه چیز خراب در خراب بشه... گرچه اصل همین رابطه هم از روز اول مورد اشکال بوده...

موضوع سوم اینکه ، این نظر شخصی من هست که اصلا این موضوع چه حق الناس ایجاد کنه ، چه ایجاد نکنه ، چه اون کسی که دلش شکسته ، طرف مقابل رو نفرین بکنه یا نکنه.... مکانیزم دنیا طوری هست که اون فرد مقصر (از دید قاضی بی طرف) تقاص خطاش رو در همین دنیا پس میده... پس اون کسی که فکر میکنه در این روابط بهش ظلم شده ، به جای اینکه فکر و نفرت طرف مقابل رو در ذهن و دلش نگه داره ، به نظر من به خاطر خودش هم شده ، این موضوع رو فراموش کنه و ذهن و دلش رو ازاد کنه و بدونه اون طرف ، توی این دنیا از هر دستی داده ، از همون دست هم میگیره....

[="Tahoma"][="Blue"]با عرض سلام و ادب
در تکمیل فرمایش جناب سجاد باید عرض کنم حق الناس انواع و اقسام گوناگونی دارد که جناب سجاد در سوال مربوطه حق الناسی که در دایره فقه مطرح است و ضمانت مالی ایجاد کند را نفی نمودند و به بیان حق الناسی که در حیطه اخلاق است وارد نشدند و این مهم را به ما واگذار نمودند.
احکام شریعت مطهره الهی از جمله حرمت هرگونه رابطه با نامحرم دارای اسرار و حکمتهای بسیاری است که من جمله آن حکمتهای حرمت رابطه با نامحرم همین حق الناسی است که بواسطه بد عهدی و دل شکستن عائد طرفین می شود منتهی از آنجا که اساس این روابط بر حرام شکل میگیرد سوال کننده محترم نباید خود را عاری از اشتباه پنداشته و حق الناس را صرفا مربوط به ایشان دانسته و درصدد راهی برای اجابت لعن و نفرینهای خود باشد زیرا به همان اندازه که طرف مقابل در این رابطه مقصر بوده است سوال کننده محترم نیز مقصر بوده اند و لعن و نفرین آنجا تاثیر گذار است که شخص نفرین کننده خود از آن ظلم حاصل شده مصون باشد.
آنچه مهم است این است که سوال کننده محترم به جای اشتغال به این افکار که خود رهزنی شیطان است درصدد توبه برامده و از گناهانی که حاوی حق الله و حق الناس است پرهیز بسیار داشته باشد و از این تجربه تلخ خود درس گرفته و دیگر با عناوین موجهی چون ازدواج با نامحرمی ارتباط برقرار نکند.
[/]

مولکول 68;779637 نوشت:
در مورد این موضوعی که مطرح کردید من چند مطلب به ذهنم میرسه..

بسمه الجلیل

با سلام

این نوع خطاها ابدا و به هیچ صورت قابل توجیه نیست،روابط مورد اشاره ی حضرتعالی حرام و لطمه دیدن در آن یکی از پیامدهای

طبیعی و خود خواسته ی آن است و سؤال بنده هم ناظر به جناب استارتر نبود چون ایشان را نمی شناسم و نمی توانم از سخن

ایشان قضاوتی که مرضیّ حق باشد، داشته باشم.عرض کردم کلیّت این بحث مورد سؤال بنده بود،که در فقه شکستن دل و لطمات

عاطفی که به بندگان خدا می زنیم حق الناس و موجب ضمان می گردد یا خیر؟ و صد البته که انسان در برابر آن شرعا و

اخلاقا مسئول است.

در واقع سؤال بنده به نحوی برای درخواست توضیح بیشتر از جانب استاد گرامی بود تا در اذهان ایجاد شبهه در این قضایا نشود.

با تشکر

[="Arial"][="DarkGreen"]سلام و عرض ادب

ان شا الله که از حالت افسردگی و ناراحتی خارج بشید.

اما مگر اراده ازتون سلب شده بود که بخواین اون رو مقصر بدونید و خودتون رو بی تقصیر.

میخواستید پاتون را جای سفت بذارید که نتونه اینطور عمل کنه یعنی تا میگفت بدون خواستگاری و محرمیت ادامه بدیم مخالفت میکردید و رابطه از جانب شما قطع میشد. اگه بحث برعکس بود یعنی همچین رفتاری از پسر سر میزد با توجه به اخلاقیات خانوم ها که احساساتی و زود باور تر هستند میشد حق را تا حدودی به دختر داد (البته در اون صورت هم هردو مقصر بودن ولی نسبتش متفاوت بود) البته یه نکته دیگه هم باید در نظر گرفت یعنی سن طرفین.

(راستی یه نکته ای برام جالبه هم لعنش میکنید هم ایشون خطابش میکنید)

و من الله توفیق

یا حق[/]

سلام، ببخشید من از دوستان و اساتید چندتا سوال داشتم.

اول اینکه با توجه به نوشته ها این آقا اولین رابطه رو خودش قطع کردن اما بعدش خانم دوباره شروع کردنش... و خراب تر شده اوضاع
دوم اینکه این آقا در سوالاتش پرسیدن که چقدر خودشون و چقد دختر خانم مقصر بوده. پس نمیخواد تمام گناهانو بندازه گردن اون خانم
سوم اینکه بر فرض مقصر بودن هر دو به یک اندازه درست باشه، آیا اینم درسته که اون خانم اینطوری رفتار کنه که استارتر موضوع گفتن؟! یعنی بزنه اوضاع رو با رفتارش خرابتر کنه و طرف مقابل براش اصلا مهم نباشه؟

سوم با توجه به نوشته های اساتید که میگن هر دو مقصر بودن، این آقا حق نفرین کردن نداره، اون خانم حق الناسی به گردن نداره و... پس گناه کار اون خانم بسیار ناچیزه(همه اش افتاد به گردن آقا پسر)
خب ما هم از فردا بریم سراغ جنس مخالف! که عاقل و بالغ باشه و بدونه این رابطه حرامه ولو به قصد ازدواج!! مدتی باهاش وقت بگذرونیم و از این رابطه ی حرام لذت ببریم!!! و پس از این که حسابی وابسته شد و ما دیدیم طرف مقابل به دردمون نمیخوره در نهایت بی رحمی رهاش کنیم و اصلا برامون مهم نباشه چه اتفاقی براش میوفته...!!!
ما که اتفاقی برامون نمیوفته، میریم سراغ گزینه ی بعدی تا آخر با یکیشون ازدواج کنیم.(به هر حال هدف ما از این رابطه ی حرام ازدواجه!)
گزینه های قبلی هم هر بلایی سرشون بیاد حقشونه چون خودشون میدونستن اصل رابطه حرامه. ما هم دین و حق الناسی به گردن نداریم، پس وجدانمون هم نباید ناراحت بشه. این طور که پیداست این کار سزای عملی نخواهد داشت. و از طرفی چون گزینه هایی رو تست کردیم و با بهترینشون ازدواج کردیم آینده ای روشن در انتظارمونه...!!!!!!!
حالا ممکنه در تمام این رابطه ها علاقه هم دو طرفه باشه!
البته، جسارت نباشه، من هدف چنین کاریُ ندارم. فقط با توجه به نوشته های این موضوع برام سوال پیش اومد و خواستم یه جوری سوالم رو با مثالی از خودم مطرح کنم
متشکرم

mr.taha;779748 نوشت:
سلام، ببخشید من از دوستان و اساتید چندتا سوال داشتم.

اول اینکه با توجه به نوشته ها این آقا اولین رابطه رو خودش قطع کردن اما بعدش خانم دوباره شروع کردنش... و خراب تر شده اوضاع
دوم اینکه این آقا در سوالاتش پرسیدن که چقدر خودشون و چقد دختر خانم مقصر بوده. پس نمیخواد تمام گناهانو بندازه گردن اون خانم
سوم اینکه بر فرض مقصر بودن هر دو به یک اندازه درست باشه، آیا اینم درسته که اون خانم اینطوری رفتار کنه که استارتر موضوع گفتن؟! یعنی بزنه اوضاع رو با رفتارش خرابتر کنه و طرف مقابل براش اصلا مهم نباشه؟

سوم با توجه به نوشته های اساتید که میگن هر دو مقصر بودن، این آقا حق نفرین کردن نداره، اون خانم حق الناسی به گردن نداره و... پس گناه کار اون خانم بسیار ناچیزه(همه اش افتاد به گردن آقا پسر)
خب ما هم از فردا بریم سراغ جنس مخالف! که عاقل و بالغ باشه و بدونه این رابطه حرامه ولو به قصد ازدواج!! مدتی باهاش وقت بگذرونیم و از این رابطه ی حرام لذت ببریم!!! و پس از این که حسابی وابسته شد و ما دیدیم طرف مقابل به دردمون نمیخوره در نهایت بی رحمی رهاش کنیم و اصلا برامون مهم نباشه چه اتفاقی براش میوفته...!!!
ما که اتفاقی برامون نمیوفته، میریم سراغ گزینه ی بعدی تا آخر با یکیشون ازدواج کنیم.(به هر حال هدف ما از این رابطه ی حرام ازدواجه!)
گزینه های قبلی هم هر بلایی سرشون بیاد حقشونه چون خودشون میدونستن اصل رابطه حرامه. ما هم دین و حق الناسی به گردن نداریم، پس وجدانمون هم نباید ناراحت بشه. این طور که پیداست این کار سزای عملی نخواهد داشت. و از طرفی چون گزینه هایی رو تست کردیم و با بهترینشون ازدواج کردیم آینده ای روشن در انتظارمونه...!!!!!!!
حالا ممکنه در تمام این رابطه ها علاقه هم دو طرفه باشه!
البته، جسارت نباشه، من هدف چنین کاریُ ندارم. فقط با توجه به نوشته های این موضوع برام سوال پیش اومد و خواستم یه جوری سوالم رو با مثالی از خودم مطرح کنم
متشکرم

[=verdana]سلام و عرض ادب دوست عزیر
حرفای شما درسته . بحث من این نبود که بخوام اون خانوم رو مبری بدونم (با توجه به داستان استارتر خانوم مقصره (البته باز هم میگم نه 100 درصد) ولی همیشه هر ماجرایی به تعداد افرادی که درش دخیلن روایت متفاوت داره و ممکنه همه هم حقیقت رو بگن البته از دید خودشون).
الان من دارم این حرف رو میزنم که حالا ظلم بوده یا نه فرقی به حال اون پسر میکنه؟ پس به جای اینکه بخواد مشکلاتش رو بندازه گردن طرف مقابل به چشم تجربه نگاه کنه و اشتباهش رو تکرار نکنه. آه و نفرین و حالا اون به من بدهکاره یا نیست و فکر کردن به این مسایل دردی از کسی دوا نمیکنه فقط باعث همین حالت افسردگی که خودش گفته میشه.بهتره بچسبه به زندگیش ( اون قضایا و حکم صادر کردن و مجازات طرف مقابلش رو بسپاره به خدا البته اگه ببخشه که میگه نمیتونه بهتره)

در ضمن یکی از حکمتای حرام بودن رابطه غیر شرعی میتونه همین باشه که همین اتفاقات میتونه توش بیفته. (البته در شرعیش هم ممکنه بیوفته ولی به مراتب کمتر)

یا حق

اویس;779641 نوشت:
با عرض سلام و ادب
در تکمیل فرمایش جناب سجاد باید عرض کنم حق الناس انواع و اقسام گوناگونی دارد که جناب سجاد در سوال مربوطه حق الناسی که در دایره فقه مطرح است و ضمانت مالی ایجاد کند را نفی نمودند و به بیان حق الناسی که در حیطه اخلاق است وارد نشدند و این مهم را به ما واگذار نمودند.
احکام شریعت مطهره الهی از جمله حرمت هرگونه رابطه با نامحرم دارای اسرار و حکمتهای بسیاری است که من جمله آن حکمتهای حرمت رابطه با نامحرم همین حق الناسی است که بواسطه بد عهدی و دل شکستن عائد طرفین می شود منتهی از آنجا که اساس این روابط بر حرام شکل میگیرد سوال کننده محترم نباید خود را عاری از اشتباه پنداشته و حق الناس را صرفا مربوط به ایشان دانسته و درصدد راهی برای اجابت لعن و نفرینهای خود باشد زیرا به همان اندازه که طرف مقابل در این رابطه مقصر بوده است سوال کننده محترم نیز مقصر بوده اند و لعن و نفرین آنجا تاثیر گذار است که شخص نفرین کننده خود از آن ظلم حاصل شده مصون باشد.
آنچه مهم است این است که سوال کننده محترم به جای اشتغال به این افکار که خود رهزنی شیطان است درصدد توبه برامده و از گناهانی که حاوی حق الله و حق الناس است پرهیز بسیار داشته باشد و از این تجربه تلخ خود درس گرفته و دیگر با عناوین موجهی چون ازدواج با نامحرمی ارتباط برقرار نکند.

سلام جناب اویس بابته پستتون تشکر میکنم ...

بزارین یه مثال بزنم .... الان در درون کشور انگلیس اگر شما از پشت به ماشینی دیگر بزنین ... دو تا جریمه میشین ...
1- به خاطره خسارتی که به ماشین روبرویتون زدین و ...
2- به خاطر شوکی که به راننده مقابلتون زدین و دوندگی هایی که باید بکنه تا ماشینش رو درست کنه و ...

گاها اتفاقی که میوفته خسارت دوم خیلی خیلی بیشتر از خسارت اول هست ... یعنی ممکن هست شما از پشت به ماشینی دیگر بزنین و ماشین اون شخص براش هیچ اتفاقی نیوفته ... ولی راننده مذکور شوکی به گردنش وارد بشه و ... که کارشناسانی دارند و مساله رو بررسی میکنند .

شما در درون پستتون در مورد حق الناس اخلاقی صحبت کردین ... که من تا حالا چنین مساله ای رو نشنیده بودم ... حق الناس اخلاقی !!!

فقه و حق الناس معمولا فصل الخطاب هست ... یعنی اگر کسی از من 2 هزار تومن دزدی کنه ... باید به اندازه 2 هزار تومن جواب پس بده ...

حق الناس اخلاقی یعنی چی ...
یعنی اگر کسی به قصد ازدواج به من نزدیک بشه و من برای تفریح یا سرگرمی یه مدت باهاش باشم و دلوری کنم و با دلش بازی کنم ... سره کارش بزارم ... اونم افسردگی بگیره و زندگیش رو از دست بده ... خدا تو اون دنیا چی کارم میکنه ... میشه یه کم توضیح بدین ...

[="Tahoma"][="Black"]

حبیبه;779490 نوشت:
بسمه الغفّار

با سلام و ادب

استاد گرامی،در شرع منوّر فقط ضرر مالی حق الناس محسوب می شود؟

یعنی اگر کسی به مردم لطمه ی حیثیتی و یا روحی زد شخص لطمه دیده

هیچ حقّی به گردن طرف مقابل ندارد؟

اگر اینطور است چرا غیبت و یا تهمت حقّ الناس محسوب می شود؟

با تشکر

حبیبه;779542 نوشت:
کلا دل شکستن،و عواطف بندگان خدا را جریحه دار نمودن به عقیده ی من معصیت و شخص عاصی ضامن است،شرعا،اخلاقا و وجدانا،مگر اینکه عمدی در کار نبوده باشد.

عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

1. همان طور که در ابتدای پست و پاسخ عرض کردم بنده تنها جنبه فقهی مطلب را بیان می کنم و جنبه های دیگر دینی مانند اخلاق به جهت مقررات پاسخگویی این سایت، بر عهده اساتید بزرگوار و کارشناسان دیگر خواهد بود.

2. در گذشته بارها تفاوت بین حوزه فقه و اخلاق بیان شد که ظاهرا شما مطالعه کرده باشید اما خواننده محترم را بدان ارجاع می دهم:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=53485&p=772336&viewfull=1#post772336

3. همان طور که مطلع هستید اظهار نظر قطعی در مسائل دینی و خصوصا مسائل فقهی، نیاز به دانش فراوان و تبحر و تسلط کامل در منابع اسلامی دارد که نام این علم اجتهاد است تا زمانی که کسی دارای ملکه اجتهاد نباشد، اظهار نظر قطعی درباره گزاره های دینی سزاوار نیست.

4. مشهور فقهای اسلام در طول تاریخ تشیع قائل به این هستند که حق الناس اصطلاحی است برای خسارت های مالی و جنبه های روحی و ضرر های معنوی را شامل نمی شود و ایجاد چنین ضررهایی مانند دل شکستن و ایجاد صدمات روحی، ضمان آور نیست و استدلال های متعدد علمی و دقیق برای این موضوع در کتب مفصل فقهی بیان شده است.

5. هنگامی که صحبت از حق الناس در فقه است حقوق مالی و خسارت مالی مد نظر است نه هر نوع حقی؛ بنابراین نفی حق الناس به معنای عدم ثبوت حقوق دیگر از نظر اخلاقی یا ... نیست.

6. آنچه که درباره غیبت و تهمت مطرح است بحث لزوم یا عدم لزوم رضایت گرفتن از طرف مقابل است که ممکن است عده ای نام آن را حق الناس بگذارند اما این بحث محل اختلاف فقهاست و عده زیادی از فقها، گرفتن رضایت در غیبت و تهمت را لازم ندانسته و تنها دستور به توبه کردن می دهند.

امام خمینی:

س 16‌- اگر كسى غيبتى از شخصى كرده، همچنين تهمتى زده يا شنيده، در اين مورد بايد رضايت فرد غيبت شده و شخص تهمت زده شده را جلب كرد يا خير؟
ج‌- لازم نيست ولى بايد توبه كنند. (استفتاءات (امام خمينى)، ج‌2، ص: 620)

همیشه موفق و سلامت باشید[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

مارینر;779772 نوشت:
سلام جناب اویس بابته پستتون تشکر میکنم ...

بزارین یه مثال بزنم .... الان در درون کشور انگلیس اگر شما از پشت به ماشینی دیگر بزنین ... دو تا جریمه میشین ...
1- به خاطره خسارتی که به ماشین روبرویتون زدین و ...
2- به خاطر شوکی که به راننده مقابلتون زدین و دوندگی هایی که باید بکنه تا ماشینش رو درست کنه و ...

گاها اتفاقی که میوفته خسارت دوم خیلی خیلی بیشتر از خسارت اول هست ... یعنی ممکن هست شما از پشت به ماشینی دیگر بزنین و ماشین اون شخص براش هیچ اتفاقی نیوفته ... ولی راننده مذکور شوکی به گردنش وارد بشه و ... که کارشناسانی دارند و مساله رو بررسی میکنند .


با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی و با تشکر فراوان بخاطر دقتی که در این بحث دارید.
قانونی که شما از کشور انگلیس مثال زدید همان قانون اسلام است که در کشور نامبرده اجرا می شود زیرا اگر چه از جهت فقهی خسارت مالی ایجاد شده با پرداخت هزینه مربوطه جبران شود اما ناراحتی و صرف وقت و ترسی که عائد طرف مقابل می شود از جهت اخلاقی باید با طلب حلالیت و اخذ رضایت جبران شود.
در سوال مربوطه در این تاپیک نیز همین حکم صادق است یعنی اگر چه از جهت فقهی، بر گردن شخصی که احساسات دیگران را به بازی می گیرد و با وعده های دروغین آنها را به آینده ای پوشالین امیدوار می سازد حق الناسی نبوده و چنین ظلمی ضمانت آور مالی نیست اما بواسطه دروغ و اغواگری خود و دل شکستن دیگران حقی را ضایع می سازد که در اصطلاح اخلاق بدان حق الناس می گویند و این حق الناس نیز فقط به دو شیوه قابل ادا کردن است:
1- بواسطه رضایت گرفتن و طلب حلالیت کردن از مظلوم در صورتی که مفسده ای به دنبال نداشته و موجب اختلاف نشود.
2- بواسطه طلب مغفرت و امرزش برای کسی که مظلوم واقع شده و ادای خیرات و مبرات به نیت وی.

[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

مارینر;779772 نوشت:
یعنی اگر کسی از من 2 هزار تومن دزدی کنه ... باید به اندازه 2 هزار تومن جواب پس بده ...

طبق توضیح ارائه شده اگر کسی از شما 2 هزار تومن دزدی کند علاوه به برگرداندن آن دو هزار تومن که از جهت فقهی بر وی واجب است همچنین بر وی لازم است که از شما بخاطر ناراحتی و نگرانی از گم شدن پول طلب حلالیت و رضایت نماید.
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

مارینر;779772 نوشت:
یعنی اگر کسی به قصد ازدواج به من نزدیک بشه و من برای تفریح یا سرگرمی یه مدت باهاش باشم و دلوری کنم و با دلش بازی کنم ... سره کارش بزارم ... اونم افسردگی بگیره و زندگیش رو از دست بده ... خدا تو اون دنیا چی کارم میکنه ... میشه یه کم توضیح بدین ...

اگر کسی به قصد ازدواج با شما رابطه حرام برقرار کند هم شما و هم طرف مقابل مرتکب گناه حق الله شده اید و اگر شما در پشت پرده چنین رابطه ای صرفا قصد تفریح و سرگرمی و سرکار گذاشتن دیگران را داشته باشید علاوه بر گناه حق الله مرتکب گناه حق الناس هم شده اید و برای توبه از این گناه هم باید برای آمرزش خود طلب مغفرت کنید و هم برای آمرزش شخصی که وی را به بازی گرفته اید دعا نمایید.
[/]

خیر البریه;778572 نوشت:
سلام

افراد زيادي هستند معمولا دختر خانما كه در عشق شكست ميخورند در صدد انتقام بر مي آيند وبا سركار گذاشتن جنس مخالف به نوعي ارضا ميشوند !

بهتر است كلا شماره خودتونو عوض كنيد ومدتي به شبكه هم نياييد تا بتدريج اوضاع بهتر شود .

ضمنا بفكر ازدواجي خوب ودختري مناسب هم باشيد تا بفكر اين نباشيد .


دقیقا درست گفتی . اینا یه جا ضربه میخورن دیگه گرگ بارون دیده میشن . میان همون بلا رو سر بقیه بیارن.

سجاد;779773 نوشت:

4. مشهور فقهای اسلام در طول تاریخ تشیع قائل به این هستند که حق الناس اصطلاحی است برای خسارت های مالی و جنبه های روحی و ضرر های معنوی را شامل نمی شود و ایجاد چنین ضررهایی مانند دل شکستن و ایجاد صدمات روحی، ضمان آور نیست و استدلال های متعدد علمی و دقیق برای این موضوع در کتب مفصل فقهی بیان شده است.

5. هنگامی که صحبت از حق الناس در فقه است حقوق مالی و خسارت مالی مد نظر است نه هر نوع حقی؛ بنابراین نفی حق الناس به معنای عدم ثبوت حقوق دیگر از نظر اخلاقی یا ... نیست.

6. آنچه که درباره غیبت و تهمت مطرح است بحث لزوم یا عدم لزوم رضایت گرفتن از طرف مقابل است که ممکن است عده ای نام آن را حق الناس بگذارند اما این بحث محل اختلاف فقهاست و عده زیادی از فقها، گرفتن رضایت در غیبت و تهمت را لازم ندانسته و تنها دستور به توبه کردن می دهند.

اویس;779828 نوشت:

اگر کسی به قصد ازدواج با شما رابطه حرام برقرار کند هم شما و هم طرف مقابل مرتکب گناه حق الله شده اید و اگر شما در پشت پرده چنین رابطه ای صرفا قصد تفریح و سرگرمی و سرکار گذاشتن دیگران را داشته باشید علاوه بر گناه حق الله مرتکب گناه حق الناس هم شده اید و برای توبه از این گناه هم باید برای آمرزش خود طلب مغفرت کنید و هم برای آمرزش شخصی که وی را به بازی گرفته اید دعا نمایید.

سلام ...
من متوجه نمیشم ...

1- جناب سجاد به صورت واضح و دقیق در درون پستشون گفتند
* این مساله حق الناس نیست
* ضمان آور نیست

2- و جناب اویس به صورت واضح و دقیق در درون پستشون گفتند
* این مساله حق الناس هست .

اصلا جناب اویس بزارین یه جور دیگه سوال بپرسم که درگیر لغات و اصطلاحها نشیم ...

آیا چنین مساله ای ضمان آور هست ...
یعنی اگر کسی در درون یک رابطه قصدش ازدواج باشه ... و دیگری قصدش تفریح و وقت گذرونی و بازی دادن و سرکار گذاشتن باشه ... و بدونه که داره به شخص مقابلش از لحاظ احساسی آسیب میزنه ...

چه کسی صاحب حق هست ...
فقط خدا صاحب حق هست ... و کلا با توبه مساله پاک میشه ...
یا اینکه اون پسر هم صاحب حق هست ... و در اون دنیا باید ازش حلالیت بگیره ...

اویس;779825 نوشت:

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی و با تشکر فراوان بخاطر دقتی که در این بحث دارید.
قانونی که شما از کشور انگلیس مثال زدید همان قانون اسلام است که در کشور نامبرده اجرا می شود زیرا اگر چه از جهت فقهی خسارت مالی ایجاد شده با پرداخت هزینه مربوطه جبران شود اما ناراحتی و صرف وقت و ترسی که عائد طرف مقابل می شود از جهت اخلاقی باید با طلب حلالیت و اخذ رضایت جبران شود.

خوب دقیقا جناب سجاد با فتوایی که عنوان کردند نظرشون مقابل شما هستش ...
طبق بند 4 صحبتهاشون ... ضررهایی که مالی نباشند ضمان آور نیستند ...

یعنی نیازی نیست که اون شخص بابته صرف وقت و ترسی که عائد طرف مقابل میشه طلب حلالیت کنه ...

یعنی اون پلیس انگلیسی که برای یک شهورند انگلیسی جریمه مالی بابت ضرر روحی مینویسه کاری بر خلاف فقه اسلامی داره انجام میده .

سجاد;779773 نوشت:

4. مشهور فقهای اسلام در طول تاریخ تشیع قائل به این هستند که حق الناس اصطلاحی است برای خسارت های مالی و جنبه های روحی و ضرر های معنوی را شامل نمی شود و ایجاد چنین ضررهایی مانند دل شکستن و ایجاد صدمات روحی، ضمان آور نیست و استدلال های متعدد علمی و دقیق برای این موضوع در کتب مفصل فقهی بیان شده است.

1- من به کسی یه بسته میدم ... در درون اون بسته مواد آتش زا هست ... اونم میبره میزاره تو انباری خونش ... و بعدش هم به مرور زمان و بر اثر گرما تمام دارایی های شخص آتیش میگیره و از بین میره ...
2- من به کسی یه بسته میدم ( عشق آتشین ) ... در درون اون بسته مواد آتش زا هست ... اونم میبره میزاره تو انبازری دلش ... و بعدش هم به مرور زمان بر اثر گرما تمام وجود شخص آتیش میگیره و از بین میره ...

چرا این دو مساله با هم فرق دارند ...
یکی ضمان آور هست و خاطی باید از شخص مقابلش حلالیت بطلبه و دیگری نباید بطلبه ؟؟؟

طاهر;778441 نوشت:
4- من انقدر درد دارم که هر روز لعنت و نفرینشون میکنم، آیا این لعنت و نفرین براشون حقه؟ خدا جواب کارهاشونُ میده؟ و نفرین های من مستجاب میشه؟

مگه دختری که صدمه روحی خوردی !
مرد باش
فکرش رو از سرت بیرون کن . برو استغفار کن که عمر و فکرت رو بیهوده تلف کردی و البته خدا میبخشه .
گاهی خدا یک کاری میکنه که تمامش جبران میشه

مارینر;779854 نوشت:
سلام ...
من متوجه نمیشم ...

1- جناب سجاد به صورت واضح و دقیق در درون پستشون گفتند
* این مساله حق الناس نیست
* ضمان آور نیست

2- و جناب اویس به صورت واضح و دقیق در درون پستشون گفتند
* این مساله حق الناس هست .

سلام خواهرم
لطفا این قسمتو مطالعه بفرمایید:

سجاد;779773 نوشت:
در گذشته بارها تفاوت بین حوزه فقه و اخلاق بیان شد که ظاهرا شما مطالعه کرده باشید اما خواننده محترم را بدان ارجاع می دهم:
http://www.askdin.com/showthread.php...l=1#post772336

[="Tahoma"][="Blue"]

مارینر;779854 نوشت:
سلام ...
من متوجه نمیشم ...

سلام اگر دقت بیشتری در عبارات صورت بگیرد تناقض منتفی است.

مارینر;779854 نوشت:
1- جناب سجاد به صورت واضح و دقیق در درون پستشون گفتند
* این مساله حق الناس نیست
* ضمان آور نیست

مراد ضمانت مالی و فقهی است.

مارینر;779854 نوشت:
و جناب اویس به صورت واضح و دقیق در درون پستشون گفتند
* این مساله حق الناس هست .

مراد ضمانت غیر مالی و اخلاقی است.

مارینر;779854 نوشت:
آیا چنین مساله ای ضمان آور هست ...
یعنی اگر کسی در درون یک رابطه قصدش ازدواج باشه ... و دیگری قصدش تفریح و وقت گذرونی و بازی دادن و سرکار گذاشتن باشه ... و بدونه که داره به شخص مقابلش از لحاظ احساسی آسیب میزنه ...

چه کسی صاحب حق هست ...
فقط خدا صاحب حق هست ... و کلا با توبه مساله پاک میشه ...
یا اینکه اون پسر هم صاحب حق هست ... و در اون دنیا باید ازش حلالیت بگیره ...


پاسخ به این سوال دقیقا در پست قبلی بنده داده شده لطفا عنایت بفرمایید بنده گفتم:

اویس;779828 نوشت:
اگر کسی به قصد ازدواج با شما رابطه حرام برقرار کند هم شما و هم طرف مقابل مرتکب گناه حق الله شده اید و اگر شما در پشت پرده چنین رابطه ای صرفا قصد تفریح و سرگرمی و سرکار گذاشتن دیگران را داشته باشید علاوه بر گناه حق الله مرتکب گناه حق الناس هم شده اید و برای توبه از این گناه هم باید برای آمرزش خود طلب مغفرت کنید و هم برای آمرزش شخصی که وی را به بازی گرفته اید دعا نمایید.
[/]

اساتید اگر میشه پاسخ منم بدن با توجه به گفته هاشون گیج شدم!

نقل قول:

سلام، ببخشید من از دوستان و اساتید چندتا سوال داشتم.

اول اینکه با توجه به نوشته ها این آقا اولین رابطه رو خودش قطع کردن اما بعدش خانم دوباره شروع کردنش... و خراب تر شده اوضاع
دوم اینکه این آقا در سوالاتش پرسیدن که چقدر خودشون و چقد دختر خانم مقصر بوده. پس نمیخواد تمام گناهانو بندازه گردن اون خانم
سوم اینکه بر فرض مقصر بودن هر دو به یک اندازه درست باشه، آیا اینم درسته که اون خانم اینطوری رفتار کنه که استارتر موضوع گفتن؟! یعنی بزنه اوضاع رو با رفتارش خرابتر کنه و طرف مقابل براش اصلا مهم نباشه؟

سوم با توجه به نوشته های اساتید که میگن هر دو مقصر بودن، این آقا حق نفرین کردن نداره، اون خانم حق الناسی به گردن نداره و... پس گناه کار اون خانم بسیار ناچیزه(همه اش افتاد به گردن آقا پسر)
خب ما هم از فردا بریم سراغ جنس مخالف! که عاقل و بالغ باشه و بدونه این رابطه حرامه ولو به قصد ازدواج!! مدتی باهاش وقت بگذرونیم و از این رابطه ی حرام لذت ببریم!!! و پس از این که حسابی وابسته شد و ما دیدیم طرف مقابل به دردمون نمیخوره در نهایت بی رحمی رهاش کنیم و اصلا برامون مهم نباشه چه اتفاقی براش میوفته...!!!
ما که اتفاقی برامون نمیوفته، میریم سراغ گزینه ی بعدی تا آخر با یکیشون ازدواج کنیم.(به هر حال هدف ما از این رابطه ی حرام ازدواجه!)
گزینه های قبلی هم هر بلایی سرشون بیاد حقشونه چون خودشون میدونستن اصل رابطه حرامه. ما هم دین و حق الناسی به گردن نداریم، پس وجدانمون هم نباید ناراحت بشه. این طور که پیداست این کار سزای عملی نخواهد داشت. و از طرفی چون گزینه هایی رو تست کردیم و با بهترینشون ازدواج کردیم آینده ای روشن در انتظارمونه...!!!!!!!

متشکرم

من اینجور که متوجه شدم اگر کسی رو شکست عشقی بدم ... اگر توبه کنم و براش دعا کنم کفایت میکنه ...
بابته پاسختون هم متشکرم .

mr.taha;779915 نوشت:
اساتید اگر میشه پاسخ منم بدن با توجه به گفته هاشون گیج شدم!

سلام خواستم یه راهنمایی کوچیک خدمتتون بکنم ...
عشق و عاشقی و دوست دارم و برات میمیرم و ... یه سری واژه های وارداتی هست که حاصل تمدنه ...
اصولا در قدیم کسی عاشق نمیشده ...
معمولا هر مردی قبل از بلوغ حداقل چند باری رابطه با کنیز و برده و ... برقرار میکرده
زنها هم هدفشون این بوده بچه بیارن و کهنه بشورن و پخت و پز کنن و کارای خونه بکنن ....

بنابر این چیزی به نام عشق بوجود نمیومده که رادارهای دین بتونه در موردش حرف بزنه ... و رادارهای دین تنها در مورد ضرر مالی حرف زده ...

مثلا هیچ حدیثی یا دعایی برای بارش برف نداریم ... علتش هم مشخصه ... عربستان برف نمیومده ...

مارینر;779916 نوشت:
من اینجور که متوجه شدم اگر کسی رو شکست عشقی بدم ... اگر توبه کنم و براش دعا کنم کفایت میکنه ...
بابته پاسختون هم متشکرم .
با سلام

خب خواهر خوبم اگر این کار رو نکنند به نظر شما باید چکار کرد

اوناکه هنوز زندگی مشترکشون رو شروع نکردند اینقدر به اصطلاح از هم سرد شدن

وای بحال موقعی که چند سال از زندگیشون بگذره تازه پای یک یا چند بچه هم بکشه وسط

مارینر;779916 نوشت:
من اینجور که متوجه شدم اگر کسی رو شکست عشقی بدم ... اگر توبه کنم و براش دعا کنم کفایت میکنه ...
بابته پاسختون هم متشکرم .

آخه با دعا در حق کسی که بهش ظلم کردین مخصوصا توی این جور روابط، طرف مقابل خوب میشه؟ گاهی دختر و پسر با این کارشون مسیر زندگی همدیگه رو به کل تغییر میدن

مارینر;779920 نوشت:
سلام خواستم یه راهنمایی کوچیک خدمتتون بکنم ...
عشق و عاشقی و دوست دارم و برات میمیرم و ... یه سری واژه های وارداتی هست که حاصل تمدنه ...
اصولا در قدیم کسی عاشق نمیشده ...
معمولا هر مردی قبل از بلوغ حداقل چند باری رابطه با کنیز و برده و ... برقرار میکرده
زنها هم هدفشون این بوده بچه بیارن و کهنه بشورن و پخت و پز کنن و کارای خونه بکنن ....

بنابر این چیزی به نام عشق بوجود نمیومده که رادارهای دین بتونه در موردش حرف بزنه ... و رادارهای دین تنها در مورد ضرر مالی حرف زده ...

مثلا هیچ حدیثی یا دعایی برای بارش برف نداریم ... علتش هم مشخصه ... عربستان برف نمیومده ...

با این گفته ی شما موافقم، در اینجا کسی که در حقش ظلم شده مقصره!

mr.taha;779924 نوشت:
آخه با دعا در حق کسی که بهش ظلم کردین مخصوصا توی این جور روابط، طرف مقابل خوب میشه؟ گاهی دختر و پسر با این کارشون مسیر زندگی همدیگه رو به کل تغییر میدن

زندگی که بخواد اینطور شکل بگیره (با اکراه وفریب و..)هیچ سر نگیره بهتره

همای رحمت;779922 نوشت:
با سلام

خب خواهر خوبم اگر این کار رو نکنند به نظر شما باید چکار کرد

اوناکه هنوز زندگی مشترکشون رو شروع نکردند اینقدر به اصطلاح از هم سرد شدن

وای بحال موقعی که چند سال از زندگیشون بگذره تازه پای یک یا چند بچه هم بکشه وسط

نقل قول:
زندگی که بخواد اینطور شکل بگیره (با اکراه وفریب و..)هیچ سر نگیره بهتره

دوست عزیز بحث ما سر اینه که یک نفر به هر دلیلی با رفتاری اشتباه در یک رابطه ی حرام کاری کرده که طرف مقابل از لحاظ روحی و جسمی به شدت آسیب دیده. نه اینکه چرا زندگی کردن یا نکردن
استارتر هم همون ابتدا نوشتن که حتی برای رفتن راه های منطقی و قانع کننده تری وجود داشت برای جدایی، مثلا مشاوره یا صحبت کردن.
با احترام.

همای رحمت;779926 نوشت:
زندگی که بخواد اینطور شکل بگیره (با اکراه وفریب و..)هیچ سر نگیره بهتره

یه زمانی هست دو نفر وارد یک رابطه شناخت از هم ممیشن ... و هر دو قصدشون ازدواج هست ... مثلا دوران نامزدی یا خواستگاری یا ...
به هر حال ممکن هست به مرور زمان یکی از این دو نفر از طرف مقابلش خوشش نیاد ... در اینصورت استدلال شما مقبول هست .

ولی صحبت سره این هست که یکی مثلا به 5 نفر همزمان بگه دوست دارم و میخوامت و ...
با اینکه قصدش ازدواج نیست ... طرف رو بخواد سره کار بزاره و تو دلش بهش بخنده و براش ناز کنه و دلوری کنه ...

mr.taha;779928 نوشت:
دوست عزیز بحث ما سر اینه که یک نفر به هر دلیلی با رفتاری اشتباه در یک رابطه ی حرام کاری کرده که طرف مقابل از لحاظ روحی و جسمی به شدت آسیب دیده. نه اینکه چرا زندگی کردن یا نکردن
استارتر هم همون ابتدا نوشتن که حتی برای رفتن راه های منطقی و قانع کننده تری وجود داشت برای جدایی، مثلا مشاوره یا صحبت کردن.
با احترام.
با سلام

خب بلاخره بین بد وبدتر بهتره بد رو انتخاب کنن

این دختر هم مطمئنا اگر از لحاظ روح و روان سالم باشند بسیار وضعشون بدتر از اون پسرست

زنها عاطفی ترند ..ولی حتما دیگه چاره ای نداشتند .

مارینر;779929 نوشت:
یه زمانی هست دو نفر وارد یک رابطه شناخت از هم ممیشن ... و هر دو قصدشون ازدواج هست ... مثلا دوران نامزدی یا خواستگاری یا ...
به هر حال ممکن هست به مرور زمان یکی از این دو نفر از طرف مقابلش خوشش نیاد ... در اینصورت استدلال شما مقبول هست .

ولی صحبت سره این هست که یکی مثلا به 5 نفر همزمان بگه دوست دارم و میخوامت و ...
با اینکه قصدش ازدواج نیست ... طرف رو بخواد سره کار بزاره و تو دلش بهش بخنده و براش ناز کنه و دلوری کنه .

خب خواهر خوبم این فرق میکنه به این فرد میگن شیاد

مطمئنا ظالمه وخداوند هم از سر تقصیراتش به این راحتی نمیگذره

همای رحمت;779933 نوشت:
خب خواهر خوبم این فرق میکنه به این فرد میگن شیاد

مطمئنا ظالمه وخداوند هم از سر تقصیراتش به این راحتی نمیگذره

مطمینا ...
فقط بحث سره اینه که این شخص به اون پسر بدهکار هست یا به خدا ...

مارینر;779936 نوشت:
مطمینا ...
فقط بحث سره اینه که این شخص به اون پسر بدهکار هست یا به خدا ...

اگر قصدش اذیت کردن وسرکار گذاشتن با احساس پسره بوده ،خب هم حق الله محسوب میشه هم حق الناس وباید

رضایت هر دو رو جلب کنه .

مارینر;779936 نوشت:
مطمینا ...
فقط بحث سره اینه که این شخص به اون پسر بدهکار هست یا به خدا ...

سلام خانم مارینر

یک سوال:

فرض کنید سعید با مریم ، دوست هستند ، سعید هدفش از این دوستی سرگرمی هست و مریم ازدواج ، اما سعید به بهانه ازدواج ، مریم رو فریب داده و از احساساتش سواستفاده کرده...

بعد از یکسال ، سعید با یک بهانه واهی ، مریم رو ترک میکنه

حالا شما فرض کنید ، یک قانون گذار هستید ، یک قاضی هستید .. خلاصه فردی هستید که صاحب قدرت هستید ، چه قدرتی زمینی ، چه قدرت ماورایی...
فکر میکنید اگر با سعید چه رفتاری بشه ، سعید تنبیه میشه؟
اگر از مریم بپرسی ، که مریم میگه دوست دارم سعید همسرم بشه .. خوب وقتی سعید دوست نداره همسر مریم بشه که به زور نمیشه این کار رو کرد!

حالا شما چه پیشنهادی دارید؟

همای رحمت;779937 نوشت:
اگر قصدش اذیت کردن وسرکار گذاشتن با احساس پسره بوده ،خب هم حق الله محسوب میشه هم حق الناس وباید

رضایت هر دو رو جلب کنه .


بحث سره همینه... جناب استاد سجاد اینو حق الناس نمیدونه ...
اعتقادشون این هست که تنها پول ضمان و حق الناس ایجاد میکند .

اینها هم یه سری حقوق اخلاقی هستن و دختره نیازی نیست در اون دنیا به اقا پسری که سره کار گذاشتتش جواب پس بده

مارینر;779940 نوشت:
بحث سره همینه... جناب استاد سجاد اینو حق الناس نمیدونه ...
اعتقادشون این هست که تنها پول ضمان و حق الناس ایجاد میکند .

اینها هم یه سری حقوق اخلاقی هستن و دختره نیازی نیست در اون دنیا به اقا پسری که سره کار گذاشتتش جواب پس بده

خب ببینید به هر حال این رابطه شروعش با حرام بوده وبهمون هم اینو گوشزد کردند که

نباید این کار رو انجام بدیم درسته؟خب تا اینجاش که هر دو نفرقبول دارند مقصرند وباید توبه کنند

حالا این پسره یا دختره کلا قصد ازدواج نداشته ؛آیا میتونند زیر یه سقف با هم زندگی کنند مسلما نه

خب اینی که مظلوم مونده اون فرد ظالم چکاری میتونه براش انجام بده تا راضی بشه ؟

یا باید باهاش ازدواج کنه که نمیشه چون قصدش ازدواج نبوده یا باید ازش حلالیت بطلبه

که به نظر من ببخشش بهتره به هر حال ارزشش رو نداره که اعصابتو براش خراب کنی

مولکول 68;779938 نوشت:
سلام خانم مارینر

یک سوال:

فرض کنید سعید با مریم ، دوست هستند ، سعید هدفش از این دوستی سرگرمی هست و مریم ازدواج ، اما سعید به بهانه ازدواج ، مریم رو فریب داده و از احساساتش سواستفاده کرده...

بعد از یکسال ، سعید با یک بهانه واهی ، مریم رو ترک میکنه

حالا شما فرض کنید ، یک قانون گذار هستید ، یک قاضی هستید .. خلاصه فردی هستید که صاحب قدرت هستید ، چه قدرتی زمینی ، چه قدرت ماورایی...
فکر میکنید اگر با سعید چه رفتاری بشه ، سعید تنبیه میشه؟
اگر از مریم بپرسی ، که مریم میگه دوست دارم سعید همسرم بشه .. خوب وقتی سعید دوست نداره همسر مریم بشه که به زور نمیشه این کار رو کرد!

حالا شما چه پیشنهادی دارید؟


من چه پیشنهادی دارم ...
مگه من چه قدرتی دارم !!!

من اگر قدرتی داشتم دنیا رو اینجوری خلق نمیگردم ... علت و معلول ها رو اینجوری کنار هم نمیچیندم

حالا بگذریم...
فرض کن شما بیست هزار تومن از دارایی منو بی اجازه ورداشتی ...
اون دنیا هم پولی نداری که به من بدی و جبران کنی ...
شما چه پیشنهادی برای حل مساله دارین ...

فرض کنین تنها دارایی من در اون زمان همون بیست هزارتومن بوده و میخواستم باهاش مادر مریضم رو بیمارستان برسونم ...

چجوری میخواین جبرانش کنین ...

ظلم جبران کردنی نیست اگر خدا دنیا رو طوری خلق میکرو که میتونستی جبران کنی ... منم میبخشیدمت ...

ولی دنیا اینجوری خلق نشده ..

ظلم در هر بعدی رو هیچ کس نمیتونه جبران کنه .

مارینر;779940 نوشت:
اینها هم یه سری حقوق اخلاقی هستن و دختره نیازی نیست در اون دنیا به اقا پسری که سره کار گذاشتتش جواب پس بده

سلام
از کجا نتیجه میگیرید که که حقوق اخلاقی ،نیاز به جواب پس دادن نداره؟!

مارینر;779958 نوشت:
من چه پیشنهادی دارم ...
مگه من چه قدرتی دارم !!!

من اگر قدرتی داشتم دنیا رو اینجوری خلق نمیگردم ... علت و معلول ها رو اینجوری کنار هم نمیچیندم

حالا بگذریم...
فرض کن شما بیست هزار تومن از دارایی منو بی اجازه ورداشتی ...
اون دنیا هم پولی نداری که به من بدی و جبران کنی ...
شما چه پیشنهادی برای حل مساله دارین ...

فرض کنین تنها دارایی من در اون زمان همون بیست هزارتومن بوده و میخواستم باهاش مادر مریضم رو بیمارستان برسونم ...

چجوری میخواین جبرانش کنین ...

ظلم جبران کردنی نیست اگر خدا دنیا رو طوری خلق میکرو که میتونستی جبران کنی ... منم میبخشیدمت ...

ولی دنیا اینجوری خلق نشده ..

ظلم در هر بعدی رو هیچ کس نمیتونه جبران کنه

با سلام

ببینید خواهرم معمولا این نوع ارتباطات پنهانیه وحتی خانواده هاشون هم متاسفانه

بی اطلاعند . درسته ؟حالا یکی از طرفین به هر دلیلی میخوادزیر قولش بزنه .آیا به نظرشما

این دختر یا پسر فرصت ازدواج ،با شخص دیگه ای، رو نداره ؟.ممکنه دلش هم بشکنه واز لحاظ روحی ضربه ببینه. ولی

خودش بخواد ،خیلی زود میتونه فراموشش کنه !حالا

اگر با اکراه یا اجبار بخواد با همین شخص ازدواج کنه وبعدا نتونند با هم زندگی کنند مطمئنا خیلی بیشتر از این

خسارت میبینند وحتی فرصتهای خوبشون رو برای ازدواج با شخص دیگه ای رو هم متاسفانه از دست دادند.

موضوع قفل شده است