جمع بندی نداشتن تمرکز

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نداشتن تمرکز


سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

سلام
الان چند ماهه که دانشگاهم تموم شده ولی حتی حوصله نداشتم برم سراغ کارای تسویه، واقعا ذهنم آشفته است
همش به ازدواج فکر می کنم، دیگه نمی دونم چطوری حواسم و پرت کنم، ولی یا بحث خواستگاری پیش میاد یا تخیلات خودم
فکر می کردم اگر سرکار برم بهتر میشم ولی نشد، این انگیزه پیشرفتی که تو من داشت واقعا مرده، می دونم مشکلم تکراریه، ولی چیکار میشه کرد

از یک طرف فشار خانواده، از یک طرف تنهایی، از یک طرف نامعلوم بودن آینده، دارم داغون میشم
از طرفی از خودمم بدم میاد، احساس می کنم با حرفام با افکارم دارم بقیه رو از خودم دور می کنم، آدمی نیستم که به بداخلاقی شناخته بشم
اتفاقا همه ازم تعریف می کنن، از موفقیت هام، از انگیزه ام، ولی الان من انگیزه ندارم،

همین هفته پیش با خواستگارم به توافق نرسیدیم، هم اون پسر خوبی بود و هم از من کلی تعریف کرد ولی نمی دونم چرا نشد، خیلی زود تموم شد

الان دو تا سوال دارم:
اول اینکه با فکر مغشوشم چیکار کنم
دوم اینکه آیا به خواستگارم بگم که به هم یه فرصت دوباره بدیم، چون واقعا هر چی فکر می کنم نه ایشون مشکلی با شرایط من داشت نه من با شرایطش

البته بگم که جواب من بیشتر مثبت بود چون ایشون احساس من می کرد موقعیت من بهتره، و ما به درد هم نمیخوریم، ولی من اصلا چنین حسی نداشتم
و واقعا بین خواستگار های قبلی هم اخلاقا خوب بود، هم موقعیتشون، ولی از نظر مذهبی یه کم نسبت به من سهل گیرتر

خیلی ممنون

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد نشاط

هر رفتار و تغییری که در زندگی انسان اتفاق می افتد، ناشی از دلایلی است که باید کشف شود، اگر بتوانیم مشکلات و مسائل پیش آمده را خوب تحلیل کنیم، می توانیم به راحتی به راحتی با عوامل آن مقابله و به یک راحتی و آرامش روحی برسیم.
به نظر می رسد، بلاتکلیفی و خارج شدن از نظم درسی و زندگی و شک و تردید در تصمیم گیری ها و نگرانی از آینده برای شما ایجاد مزاحمت کرده، و همین روند موجب تشویش افکار و در نتیجه موجب خستگی روحی و احساس کم نشاطی در روحیه شما تاثیر گذار شده است، از آنجایی که خودتان در جستجوی راهکار و رسیدن به آرامش هستید، امید هست با همکاری و استقبال از راهکارها با عمل کردن، بتوانید این مشکل را حل کنید:

1. نخست باید تمام افکاری که چه مثبت و چه منفی در ذهن شما ایجاد دغدغه کرده،
بنویسید.

2. در این مرحله افکار منطقی و مثبت را جدا و برای آنها اولویت بندی کنید.
مثلا: برای یک خانمی که هنوز ازدواج نکرده و معلوم نیست که همسرش با اشتغال موافقت کند یا نه، برنامه ریزی و دقت عقلی در این مسئله چه بسا بی فایده باشد، پس در مرحله اول باید افکاری را که در شرف عملیاتی هستند، باید آنها را اولویت بندی کرد، و افکاری که مربوط به آینده است، هر گونه تحلیل و وارد شدن در جزئیات آن منطقی نیست( چون در آن زمان شاید شرایطی دیگر حاکم شود و شخص طبق شرایط خود تصمیم متناسبی را بگیرد مثلا: شاید در آن زمان فرزند مریض باشد و طبق دستور پزشک نیاز به مراقبت داشته باشد، خوب طبیعی است که برنامه زندگی تغییر خواهد کرد، ازتصمیم و فکر دقیق در مورد کارهای آینده نباید حالت تحلیلی و غوطه ور شدن در جزئیات باشد، که تجربه نشان داده که کار بی ثمری است. فقط در حد یک فکر و برنامه خوب و اهداف بلند مدت باشد مطلوب است، منتها وارد شدن در جزئیات و تحلیل فروعات آن خطای فکری است و به شدت موجب اذیت شدن و چه بسا خستگی های لازم جسمی و روحی در این صورت ایجاد شود)

3. بعد از شناسایی افکار منطقی و نگران کننده، در صورت امکان باید اصلاح و دلیل قانع کننده برای رد و توجیه آنها پیدا کرد، و مواردی که واقعا بیهوده و بی خاصیت هستند، باید آنها را از ذهن حذف کرد، البته بی توجهی و بی اهمیتی به آنها به مرور به حذف شدن آنها ختم می شود.
در این شرایط برای اینکه افکار نگران کننده نتوانند بر ما تسلط یابند، بهتر است توکل به خدا را زیاد کنیم، ارتباط معنوی از قبیل تلاوت قرآن و یا ادعیه ها می توانند در رفع نگرانی ها موثر شوند، البته این مبنای فکری هم مهم است که باید بپذیریم که خدا ما را دوست دارد، و خیلی مهربان است و صلاح زندگی من را از خودم بهتر می داند، در عین حال تصمیم گیری منطقی، و داشتن اهداف سنجیده و تسلط بر افکار و مدیریت آنها نیز ضروری است.
از خدای متعال کمک بخواهید، در این صورت روح و روانتان احساس آرامش خواهد کرد.
البته توجه داشته باشید، وقتی ارتباط معنوی با خدا قوی تر شود، و بدانیم که تمام امورات عالم در اختیار پرودگار متعال هست، احساس ناامیدی و ترس و نگرانی ها در زندگی انسان جایگاهی نخواهد داشت.

4. ورزش و تفریح
ورزش و تفریح سالم نیز می تواند در جهت رفع خستگی و قوی تر شدن اراده برای گرفتن تصمیم های منطقی موثر شود.

5. مشغول کردن ذهن با یک چیز خوب
خواندن کتابها یا مقالات مفید و علمی، یا خواندن اشعار و یا حفظ شعر، قرآن و حدیث
شرکت در دروه های آموزشی مهارتی، مثلا: مراکر مشاوره دوره های مهارت های قبل از ازدواج برگزار می کنند می توانید برای تنوع و رفع نیاز های زندگی خودتان به آنها مراجعه کنید.
گرفتن گواهی نامه رانندگی
و سایر برنامه هایی که دوست دارید.

6. استفاده از لحاظات عمر و دادن نظم به زندگی
انسانهای موفق در تمام شرایط از لحاظات زندگی خودشان بهترین بهره را برده اند و به هیچ عنوان نمی گذارند که زندگی آنها بدون فایده از بین برود، شما هم باید یک برنامه ریزی خوبی باید داشته باشید.
این برنامه به مدیریت ذهنی و زندگی شما خیلی کمک می کند.
افرادی که با یک نظم خاصی زندگی می کنند، اگر وفقه ای در زندگی آنها اتفاق بیافتد، احساس ضرر می کنند و در عین حال می تواند ایجاد دغدغه هم داشته باشد.
پس بهتر است برای کل لحظات خودتان یک نظم منطقی بدهید.
خوابیدن، تغذیه، مطالعه، کمک به کارهای منزل، شرکت در برنامه های آموزشی و...
اما قسمت دوم سوال شما بزرگوار

در مورد خواستگارتان:
اینکه این بنده خدا نسبت به شما بی تمایل شده، و گفته که ما به درد هم نمی خوریم و مصلحت نیست.
شاید دلایل قانع کننده ای دارد، و نسبت به این وصلت انگیزه ای ندارد و خواسته به طور مودبانه منصرف شود.
هر چند نظر شما، محترم و با دید شما مسئله خاصی نیست.
اما به نظر می رسد که اگر اصراراز سوی خواستگار باشد، در این صورت اگر مانعی نمی بینید، میشه پذیرفت، ولی بدون درخواست و اصرار از سوی خواستگار، پیگیری موضوع از جانب شما توصیه نمی شود. ( چون این فرد شاید دلایل دیگری برای انصراف خود دارد و نمی خواهد ابراز کند و چه بسا منطقی هم باشد، پس بهتر است صبور باشید)

پرسش:
دختری هستم که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، مسئله ازدواج، فشارخانواده و تنهایی و بی انگیزگی و به هم خوردن برنامه خواستگاری, تمرکزم را گرفته و فکرم را مغشوش کرده! لطفا راهنمایی کنید.


پاسخ:
هر رفتار و تغییری که در زندگی انسان اتفاق می افتد، ناشی از دلایلی است که باید کشف شود، اگر بتوانیم مشکلات و مسائل پیش آمده را خوب تحلیل کنیم، می توانیم به راحتی با عوامل آن مقابله و به یک راحتی و آرامش روحی برسیم.
به نظر می رسد: بلاتکلیفی و خارج شدن از نظم درسی و زندگی و شک و تردید در تصمیم گیری ها و نگرانی از آینده برای شما ایجاد مزاحمت کرده، و همین روند موجب تشویش افکار و در نتیجه موجب خستگی روحی و احساس کم نشاطی در روحیه شما شده است.

از آنجایی که خودتان در جستجوی راهکار و رسیدن به آرامش هستید، امید هست با توجه کردن به این راهکارها مشکل حل شود:
1. نخست باید تمام افکار مثبت و منفی که در ذهن شما ایجاد دغدغه کرده، بنویسید.

2. در این مرحله افکارمثبت را جدا و برای آنها اولویت بندی کنید:
مثلا: برای یک خانمی که هنوز ازدواج نکرده و معلوم نیست که همسرش با اشتغال موافقت کند یا نه، برنامه ریزی و دقت عقلی در این مسئله چه بسا بی فایده باشد، پس در مرحله اول باید افکاری را که در شرف عملیاتی هستند، باید آنها را اولویت بندی کرد، و افکاری که مربوط به آینده است، هر گونه تحلیل و وارد شدن در جزئیات آن منطقی نیست (چون در آن زمان شاید شرایطی دیگر حاکم شود و شخص طبق شرایط خود تصمیم متناسبی را بگیرد مثلا: شاید در آن زمان فرزند مریض باشد و طبق دستور پزشک نیاز به مراقبت داشته باشد، خوب طبیعی است که برنامه زندگی تغییر خواهد کرد، از تصمیم و فکر دقیق در مورد کارهای آینده نباید حالت تحلیلی و غوطه ور شدن در جزئیات باشد، که تجربه نشان داده که کار بی ثمری است. فقط در حد یک فکر و برنامه خوب و اهداف بلند مدت باشد مطلوب است، منتها وارد شدن در جزئیات و تحلیل فروعات آن خطای فکری است و به شدت موجب اذیت شدن و چه بسا خستگی های لازم جسمی و روحی در این صورت ایجاد شود.)

3. افکار منفی و نگران کننده را معین کنید:
برای حل مشکل باید افکار منفی را اصلاح و دلیل قانع کننده برای رد و توجیه آنها پیدا کرد، و مواردی که واقعا بیهوده و بی خاصیت هستند، باید آنها را از ذهن حذف کرد، البته بی توجهی و بی اهمیتی به آنها به مرور به حذف شدن آنها ختم می شود.
در این شرایط برای اینکه افکار نگران کننده نتوانند بر ما تسلط یابند، بهتر است توکل به خدا را زیاد کنیم، برنامه معنوی خود را ارتقاء دهیم، دایره افکار مثبت را در ذهن بیشتر کنیم.

4. دادن نظم به برنامه ها.
برای اوقات خودتان برنامه منظمی داشته باشید و به انجام کارهای مفید و مثبت خودتان را درگیر کنید و از این کارها احساس موفقیت داشته باشید، که باعث شادی و قوی تر شدن انگیزه شما خواهد شد.
انسان های موفق در تمام شرایط از لحظات زندگی خودشان بهترین بهره را برده اند و به هیچ عنوان نمی گذارند که زندگی آنها بدون فایده از بین برود، شما هم باید یک برنامه ریزی خوبی داشته باشید.

5. امید به موفقیت و خوشبختی:
از آنجایی که شما فرد موفقی هستید، از این رو جای نگرانی برای آینده شما در مورد ازدواج با یک فرد مناسب نیست، پس اگر مختصری صبوری کنید و از خدای متعال کمک بگیرید، این مشکل شما هم حل خواهد شد، و از منصرف شدن شخص خواستگار ناراحت نشوید چه بسا مصلحت نبوده، از این رو اصلا نگران نشوید.(1)

_____________
(1) سايت انجمن گفتگوي ديني، انجمن مشاوره، كارشناس: نشاط‌ : تاريخ:94/12/19.

موضوع قفل شده است