جمع بندی راههای رسیدن به اخلاص در عمل چیست؟ و کار خیر چه زمانی ارزش دارد؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راههای رسیدن به اخلاص در عمل چیست؟ و کار خیر چه زمانی ارزش دارد؟

بسم الله الرحمن الرحيم.
با عرض سلام و خسته نباشيد.میخواستیم بپرسم که کار ما کی ارزش داره؟ مثلا من موقع رفتن به خانه ی مادربزرگم اونجا کمک میکنم، پذیرایی میکنم و...و از این کارم خوشحال میشم و از دعاهای مادربزرگم.ولی بعضی وقتا واقعا نمیدونم نیتم چیه.رضای خدا؟ رضایت مادربزرگم؟ جلب توجه؟ یا علاقه به کار خانه؟یا بقیه بگن طفلک خیلی زحمت میکشه؟ هر از گاهی یکی از این موارد یا چند تاش به عنوان نیت عمل به ذهنم میاد.من واقعا کار خونه رو دوست دارم و به آشپزی هم علاقه دارم.کوچکتر که بودم مادرم نمی ذاشت کار کنم و خیلیا من رو کسی میشناختن که هیچ کاری از دستش برنمیاد، واسه همین ،الان که به 19 سالگی رسیدم همیشه سعی میکنم یه خودی نشون بدم و توجه بقیه رو جلب کنم.مثلا وقتی مهمون میاد به مامانم میگم بذار من هم یه چیزی رو درست کنم.که بقیه بخورن و بگن خوشمزه ست و تعریف کنن ازم.خب مثلا وقتی دستپخت من رو میخورن و به قول معروف بهشون میچسبه ، این ثواب نداره؟البته از منت زدن و به زبون آوردن و ای وای خسته شدم اینقدر کار کردم بدم میاد و اکثرا چنین رفتاری نداشتم.چون احساس میکنم هم ارزش عمل از بین میره و هم شخصیتم کوچک میشه.ولی گاهی مواقع صرفا نیتم به طور مستقیم خداوند نیست.یعنی مثلا میگم خدا به کار خیر سفارش کرده، با این کار محبت بین من و فرد دیگه زیاد میشه،یا فلانی من رو بیشتر دوست خواهد داشت.یا میخوام محبت فرد رو جبران کنم،میخواستیم بدونم با این توصیف جایگاه اعمال من چیه؟و آیا من واقعا دست خالی خواهم بود؟ یا وسواس فکریه؟
همچنین لطفا بفرمایید چه کنیم تا به اخلاص در عمل برسیم؟
ببخشید طولانی بود.ممنون میشم از راهنماییتون.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: جناب استاد

nafan;776967 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحيم.
با عرض سلام و خسته نباشيد.میخواستیم بپرسم که کار ما کی ارزش داره؟ مثلا من موقع رفتن به خانه ی مادربزرگم اونجا کمک میکنم، پذیرایی میکنم و...و از این کارم خوشحال میشم و از دعاهای مادربزرگم.ولی بعضی وقتا واقعا نمیدونم نیتم چیه.رضای خدا؟ رضایت مادربزرگم؟ جلب توجه؟ یا علاقه به کار خانه؟یا بقیه بگن طفلک خیلی زحمت میکشه؟ هر از گاهی یکی از این موارد یا چند تاش به عنوان نیت عمل به ذهنم میاد.من واقعا کار خونه رو دوست دارم و به آشپزی هم علاقه دارم.کوچکتر که بودم مادرم نمی ذاشت کار کنم و خیلیا من رو کسی میشناختن که هیچ کاری از دستش برنمیاد، واسه همین ،الان که به 19 سالگی رسیدم همیشه سعی میکنم یه خودی نشون بدم و توجه بقیه رو جلب کنم.مثلا وقتی مهمون میاد به مامانم میگم بذار من هم یه چیزی رو درست کنم.که بقیه بخورن و بگن خوشمزه ست و تعریف کنن ازم.خب مثلا وقتی دستپخت من رو میخورن و به قول معروف بهشون میچسبه ، این ثواب نداره؟البته از منت زدن و به زبون آوردن و ای وای خسته شدم اینقدر کار کردم بدم میاد و اکثرا چنین رفتاری نداشتم.چون احساس میکنم هم ارزش عمل از بین میره و هم شخصیتم کوچک میشه.ولی گاهی مواقع صرفا نیتم به طور مستقیم خداوند نیست.یعنی مثلا میگم خدا به کار خیر سفارش کرده، با این کار محبت بین من و فرد دیگه زیاد میشه،یا فلانی من رو بیشتر دوست خواهد داشت.یا میخوام محبت فرد رو جبران کنم،میخواستیم بدونم با این توصیف جایگاه اعمال من چیه؟و آیا من واقعا دست خالی خواهم بود؟ یا وسواس فکریه؟
همچنین لطفا بفرمایید چه کنیم تا به اخلاص در عمل برسیم؟
ببخشید طولانی بود.ممنون میشم از راهنماییتون.

سلام علیکم و رحمة الله
نخست باید بدانید اخلاص به چه معناست؟
تعريف اخلاص: اخلاص ضد ريا است و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غير خدا.
امام صادق(ع) مى‏ فرمايند: «لابد للعبد من خالص النيه فى كل حركه و سكون اذ لو لم يكن بهذا المعنى يكون غافلاً والغافلون قد وصفهم‏الله تعالى بقوله: ان هم الا كالانعام بل هم اضلّ و قال: اولئك هم الغافلون...؛ شرط بنده گي خدا اين است كه در هر حركت و سكونى نيتش رابراي خدا خالص سازد زيرا اگر چنين نكند، غافل است و غافلان را خداوند تعالى اينگونه توصيف فرموده: اينان مانند چهارپايان بلكه گمراه ‏تر هستند و نيز فرموده: اينان همان كسانى هستند كه غافلند»(ميزان‏ الحكمه، محمد محمدى رى‏ شهرى، ج 3، روايت 4748).
اگر در این تعریف دقت بفرمایید متوجه خواهید شد نیت کمک به والدین و بستگان و خوشحال کردن ایشان که خداوند متعال تاکیدات بسیاری به این امر کرده است به هیچ وجه ریا نیست.
اما لازم است بدانید اخلاص مراتبی دارد و باید در این مسیر آهسته و محکم گام برداشت که افراط و تفریط ویژگی جاهلان است،مراحل اخلاص را باید تمرین کرد و در این مسیر ممارست به خرج داد.

مراحل اخلاص:

1- اخلاص در نيت:
اخلاص در اين مرحله، به معني خالص نمودن نيت از هرگونه شائبه شرك و ريا و اهداف غير الهي است. انسان در زندگي خود سر دو راهي انتخاب به سر مي برد، راهي به سوي معنويت، باطن هستي، و خداي متعال و راهي به سوي دنيا، ظاهر هستي و جهت مادي حيات..
پيراستن نفس آن است كه از همه تعلقات و انگيزه‏ هاى غير الهى جدا شود و همه اعمال را براى خدا انجام دهد، در روايتى از پيامبر (ص) خطاب به ابوذر آمده است:
«... و ما بلغ عبد حقيقةالاخلاص حتى لايحب ان يحمد على شى‏ء من عمل ‏للَّه.» بنده هرگز به حقيقت اخلاص نمى ‏رسد، جز آن كه دوست نداشته باشد او را بر عمل خدايى، بستايند (بحارالانوار، ج 82، ص 204 )
اولياء الهي نه تنها نيت خويش را از انگيزه هاي دنيوي و مادي تخليه مي نمودند، بلكه حتي انگيزه عبادت خود را از ترس از جهنم و طمع بهشت نيز خالص مي ساختند. آنها تنها و تنها خداي را از روي محبت و به اين دليل كه شايسته عبادت است، عبادت مي نمودند و اين در حقيقت اوج اخلاص است.

2- اخلاص در عمل:
اخلاص در عمل به معني خالص شدن اعمال از گناهان و رسيدن انسان به ملكه تقوي و ورع است و مراتبى دارد:
مرتبه اول ؛ترك محرمات و انجام واجبات است.
مرتبه دوم ؛ترك مكروهات و انجام مستحبات به ويژه اهتمام به نماز شب است.
مرتبه سوم ؛ترك آنچه موجب اشتغال قلب به غير خداى مى‏ شود مانند بسيارى از مباحات، و همواره در جست و جوى خدا بودن و التزام به آنچه كه باعث تقرّب درگاه الهى است.
بهترين راه شروع براى ورزيدگى در اخلاص، نماز است كه كون جامع و عبادت تام است و اگر بتوان در آن اخلاص داشت و همواره آن را قربة الى اللَّه به جاى آورد، اين خود آمادگى و تمرين مى ‏شود كه انسان در تمام شؤونات زندگى، اخلاص را رعايت كند.
اگر كسى اين مراحل را به طور جدى پشت سر گذاشت، يك قدم به پيش برداشته و آن تسليم نمودن اقاليم سبعه تن، تحت فرمان الهى است.

3-تصفيه دل:
يكي از مراحل مهم اخلاص هم بيرون راندن تمام رذايل نفسانى ، حب دنيا ، لذت ها و آرزوهاي دنيوي، از نهان خانه دل است . آن كس كه بتواند شيطان و نفس اماره را از خانه دل بيرون افكند، آن گاه خواهد ديد كه خداى سبحان- كه صاحبخانه است- فضاى دل او را چگونه پر خواهد نموده . در حديث قدسى آمده است كه: قلب المؤمن عرش الرحمان و عرش خداي رحمان جايگاه خداي سبحان است.

درمان ريا و كسب اخلاص:

مبارزه با اين پديده و در حقيقت كسب اخلاص در نيت و عمل، از دشوارترين گردنه هاي راه ايمان است.كوتاهترين راه عقلى براى رسيدن به اخلاص و ريشه‏ كن كردن «ريا» تقويت توحيد در دل خود مى‏ باشد. منظور از توحيد در اين مقام، توحيد افعالى مى‏ باشد يعنى، انسان باور كند كه فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نيست، لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه. اگر براى ما روشن شود كه هيچ‏كس به غير از خدا منشأ اثرى نيست و بفهميم كه رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاكم بى ‏شريك مى‏ باشد، ديگر دل به ديگران نمى‏ بنديم و خودنمايى در مقابل ديگران برايمان لذتى نخواهد داشت.
زيرا ريشه «ريا»:
- يا طمع در مال و منافع ديگر انسان‏ها است،
- و يا محبت و دوست داشتن مدح و ستايش انسان‏ها،
-و يا خوش نداشتن و كراهت از مذمت و ملامت مردم است.
اگر رياكار اين سه مشكل را حل نمايد، ديگر دليلى براى خودنمايى در مقابل انسان‏ها وجود نخواهد داشت.
انسان عاقل رغبت به كارى كه براى او نفعى ندارد پيدا نمى‏ كند و به امرى كه به حال وى ضرر رساند بى‏ ميل مى ‏باشد. ريا همان ضرر و نبود نفع است زيرا دل بستن به تعريف يا دل‏گير شدن از نكوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلكه ريا موجب بطلان عبادت و مضرّ مى ‏باشد. علاوه اين كه نظر مردم به اندك چيزى متغير مى‏ شود.
رضا و خشنودى آدميان زودگذر و ناپايدار است و شخص رياكار مضطرب، دل‏نگران، متزلزل و مشوش است. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمينان و آرامش دل را افزون مى‏ كند.

براى رسيدن به اخلاص و درك توحيد افعالى، راه‏هاى زير توصيه مى‏ شود:

الف) مطالعه و تفكر راجع به يگانگى مطلق خداوند.
ب) توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات.
ج) تلقين اين مطلب كه مؤثرى در جهان غير از خداوند نيست.
د) تفويض و توكل به خداوند در كارها و تمرين در جهت تقويت آن.
ه) توجه به بي اعتباري و آفات امور دنيوي از قبيل مال و جاه و بيرون نمودن محبت دنيا و متعلقات آن از دل.
و) مبارزه با حبّ نفس (زيرا ما خود را دوست داريم و هميشه مى‏ خواهيم خواسته‏ هايمان برآورده شود و مورد تكريم و ستايش ديگران واقع شويم).
ز) توجه به اينكه ريا، عمل و عبادت انسان را بي اثر مي نمايد و بلكه اثر سوء پديد مي آورد و صفت زشت نفاق را در دل مى‏ پرورد.


علماى علم اخلاق در اين زمينه‏ ها توصيه‏ هايى نموده ‏اند:

1 - تقويت مبانى توحيدى در ابعاد مختلف و درك اين حقيقت كه مؤثر اصلى تنها خداست و مبدء و مرجع اوست و همه فقير درگاه اويند و او غنى بالذات است. يا أَيُّهَا اَلنَّاسُ أَنْتُمُ اَلْفُقَراءُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَللَّهُ هُوَ اَلْغَنِيُ‏
2- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نيازمندى همه آنان به درگاه خداوند.
3- پناه بردن به خداوند از شر شيطان و نفس اماره.
4- اخفاى عمل در حد ممكن به خصوص در مستحبات. لازم به ذكر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام گردد، زيرا اين كار خود موجب تزويج عمل خير است.
5- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن به خصوص آيات توحيدى.
6- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. اين كار با مطالعه زندگى اولياى الهى ميسر است.

تذكر:گاهى عملى خالصانه انجام مى‏ گيرد، ولى بعد از اتمام عمل، صاحب عمل كارى مى‏ كند و يا سخنى مى‏ گويد كه به ديگران بفهماند فلان عمل را انجام داده‏ ام، اين نوع ريا اگرچه شرعا مبطل عمل عبادى نيست، ولي به لحاظ اخلاقي ريا محسوب مي شود و عمل انسان را از شرايط تاثير گذاري مثبت مي اندازد.

[="Navy"]باسمه جلّ ثناؤه

چون خالص کردن نيّت، دشوارترين کار است ، اين يک مقدّمه،

و از طرفي «أفضل الأعمال أحمزها» (بافضيلت‌ترين کارها سخت‌ترين آنهاست)، اين مقدّمه دوّم،

نتيجه مي‌شود که خالص کردن نيّت، بافضيلت‌ترين کارهاست، و اين مفاد همان حديث معروف است که: نيّة المؤمن خيرٌ من عمله (نيّت مؤمن از کارش بهتر است).[/]

پرسش
کار ما کی ارزش دارد؟ مثلا من موقع رفتن به خانه ی مادربزرگم کمک می کنم، پذیرایی می کنم و...و از این کارم و دعاهای مادربزرگم خوشحال می شوم و ولی بعضی وقتا واقعا نمیدانم نیتم چیست؟.رضای خدا؟ رضایت مادربزرگم؟ جلب توجه؟ یا علاقه به کار خانه؟یا بقیه بگن طفلک خیلی زحمت میکشد؟ ؟
همچنین لطفا بفرمایید چه کنیم تا به اخلاص در عمل برسیم؟

پاسخ
نخست باید بدانید اخلاص به چه معناست؟
تعريف اخلاص: اخلاص ضد ريا است و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غير خدا.
امام صادق(علیه السلام) مى‏ فرمايند: «لابد للعبد من خالص النيه فى كل حركه و سكون اذ لو لم يكن بهذا المعنى يكون غافلاً والغافلون قد وصفهم‏الله تعالى بقوله: ان هم الا كالانعام بل هم اضلّ و قال: اولئك هم الغافلون...؛ شرط بنده گي خدا اين است كه در هر حركت و سكونى نيتش رابراي خدا خالص سازد زيرا اگر چنين نكند، غافل است و غافلان را خداوند تعالى اينگونه توصيف فرموده: اينان مانند چهارپايان بلكه گمراه ‏تر هستند و نيز فرموده: اينان همان كسانى هستند كه غافلند»(1).
اگر در این تعریف دقت بفرمایید متوجه خواهید شد نیت کمک به والدین و بستگان و خوشحال کردن ایشان که خداوند متعال تاکیدات بسیاری به این امر کرده است به هیچ وجه ریا نیست.
اما لازم است بدانید اخلاص مراتبی دارد و باید در این مسیر آهسته و محکم گام برداشت که افراط و تفریط ویژگی جاهلان است،مراحل اخلاص را باید تمرین کرد و در این مسیر ممارست به خرج داد.

مراحل اخلاص:

1- اخلاص در نيت:
اخلاص در اين مرحله، به معني خالص نمودن نيت از هرگونه شائبه شرك و ريا و اهداف غير الهي است. انسان در زندگي خود سر دو راهي انتخاب به سر مي برد، راهي به سوي معنويت، باطن هستي، و خداي متعال و راهي به سوي دنيا، ظاهر هستي و جهت مادي حيات..
پيراستن نفس آن است كه از همه تعلقات و انگيزه‏ هاى غير الهى جدا شود و همه اعمال را براى خدا انجام دهد، در روايتى از پيامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) خطاب به ابوذر آمده است:
«... و ما بلغ عبد حقيقةالاخلاص حتى لايحب ان يحمد على شى‏ء من عمل ‏للَّه.» بنده هرگز به حقيقت اخلاص نمى ‏رسد، جز آن كه دوست نداشته باشد او را بر عمل خدايى، بستايند (2 )
اولياء الهي نه تنها نيت خويش را از انگيزه هاي دنيوي و مادي تخليه مي نمودند، بلكه حتي انگيزه عبادت خود را از ترس از جهنم و طمع بهشت نيز خالص مي ساختند. آنها تنها و تنها خداي را از روي محبت و به اين دليل كه شايسته عبادت است، عبادت مي نمودند و اين در حقيقت اوج اخلاص است.

2- اخلاص در عمل:
اخلاص در عمل به معني خالص شدن اعمال از گناهان و رسيدن انسان به ملكه تقوي و ورع است و مراتبى دارد:
مرتبه اول ؛ترك محرمات و انجام واجبات است.
مرتبه دوم ؛ترك مكروهات و انجام مستحبات به ويژه اهتمام به نماز شب است.
مرتبه سوم ؛ترك آنچه موجب اشتغال قلب به غير خداى مى‏ شود مانند بسيارى از مباحات، و همواره در جست و جوى خدا بودن و التزام به آنچه كه باعث تقرّب درگاه الهى است.
بهترين راه شروع براى ورزيدگى در اخلاص، نماز است كه كون جامع و عبادت تام است و اگر بتوان در آن اخلاص داشت و همواره آن را قربة الى اللَّه به جاى آورد، اين خود آمادگى و تمرين مى ‏شود كه انسان در تمام شؤونات زندگى، اخلاص را رعايت كند.
اگر كسى اين مراحل را به طور جدى پشت سر گذاشت، يك قدم به پيش برداشته و آن تسليم نمودن اقاليم سبعه تن، تحت فرمان الهى است.

3-تصفيه دل:
يكي از مراحل مهم اخلاص هم بيرون راندن تمام رذايل نفسانى ، حب دنيا ، لذت ها و آرزوهاي دنيوي، از نهان خانه دل است . آن كس كه بتواند شيطان و نفس اماره را از خانه دل بيرون افكند، آن گاه خواهد ديد كه خداى سبحان- كه صاحبخانه است- فضاى دل او را چگونه پر خواهد نموده . در حديث قدسى آمده است كه: قلب المؤمن عرش الرحمان و عرش خداي رحمان جايگاه خداي سبحان است.
درمان ريا و كسب اخلاص:

مبارزه با اين پديده و در حقيقت كسب اخلاص در نيت و عمل، از دشوارترين گردنه هاي راه ايمان است.كوتاهترين راه عقلى براى رسيدن به اخلاص و ريشه‏ كن كردن «ريا» تقويت توحيد در دل خود مى‏ باشد. منظور از توحيد در اين مقام، توحيد افعالى مى‏ باشد يعنى، انسان باور كند كه فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نيست، لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه. اگر براى ما روشن شود كه هيچ‏كس به غير از خدا منشأ اثرى نيست و بفهميم كه رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاكم بى ‏شريك مى‏ باشد، ديگر دل به ديگران نمى‏ بنديم و خودنمايى در مقابل ديگران برايمان لذتى نخواهد داشت.
زيرا ريشه «ريا»:
- يا طمع در مال و منافع ديگر انسان‏ها است،
- و يا محبت و دوست داشتن مدح و ستايش انسان‏ها،
-و يا خوش نداشتن و كراهت از مذمت و ملامت مردم است.
اگر رياكار اين سه مشكل را حل نمايد، ديگر دليلى براى خودنمايى در مقابل انسان‏ها وجود نخواهد داشت.
انسان عاقل رغبت به كارى كه براى او نفعى ندارد پيدا نمى‏ كند و به امرى كه به حال وى ضرر رساند بى‏ ميل مى ‏باشد. ريا همان ضرر و نبود نفع است زيرا دل بستن به تعريف يا دل‏گير شدن از نكوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلكه ريا موجب بطلان عبادت و مضرّ مى ‏باشد. علاوه اين كه نظر مردم به اندك چيزى متغير مى‏ شود.
رضا و خشنودى آدميان زودگذر و ناپايدار است و شخص رياكار مضطرب، دل‏نگران، متزلزل و مشوش است. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمينان و آرامش دل را افزون مى‏ كند.

براى رسيدن به اخلاص و درك توحيد افعالى، راه‏هاى زير توصيه مى‏ شود:

الف) مطالعه و تفكر راجع به يگانگى مطلق خداوند.
ب) توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات.
ج) تلقين اين مطلب كه مؤثرى در جهان غير از خداوند نيست.
د) تفويض و توكل به خداوند در كارها و تمرين در جهت تقويت آن.
ه) توجه به بي اعتباري و آفات امور دنيوي از قبيل مال و جاه و بيرون نمودن محبت دنيا و متعلقات آن از دل.
و) مبارزه با حبّ نفس (زيرا ما خود را دوست داريم و هميشه مى‏ خواهيم خواسته‏ هايمان برآورده شود و مورد تكريم و ستايش ديگران واقع شويم).
ز) توجه به اينكه ريا، عمل و عبادت انسان را بي اثر مي نمايد و بلكه اثر سوء پديد مي آورد و صفت زشت نفاق را در دل مى‏ پرورد.

علماى علم اخلاق در اين زمينه‏ ها توصيه‏ هايى نموده ‏اند:

1 - تقويت مبانى توحيدى در ابعاد مختلف و درك اين حقيقت كه مؤثر اصلى تنها خداست و مبدء و مرجع اوست و همه فقير درگاه اويند و او غنى بالذات است. يا أَيُّهَا اَلنَّاسُ أَنْتُمُ اَلْفُقَراءُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَللَّهُ هُوَ اَلْغَنِيُ‏
2- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نيازمندى همه آنان به درگاه خداوند.
3- پناه بردن به خداوند از شر شيطان و نفس اماره.
4- اخفاى عمل در حد ممكن به خصوص در مستحبات. لازم به ذكر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام گردد، زيرا اين كار خود موجب تزويج عمل خير است.
5- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن به خصوص آيات توحيدى.
6- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. اين كار با مطالعه زندگى اولياى الهى ميسر است.

تذكر:گاهى عملى خالصانه انجام مى‏ گيرد، ولى بعد از اتمام عمل، صاحب عمل كارى مى‏ كند و يا سخنى مى‏ گويد كه به ديگران بفهماند فلان عمل را انجام داده‏ ام، اين نوع ريا اگرچه شرعا مبطل عمل عبادى نيست، ولي به لحاظ اخلاقي ريا محسوب مي شود و عمل انسان را از شرايط تاثير گذاري مثبت مي اندازد.
________________________
پی نوشت:
[1]. ميزان‏ الحكمه، محمد محمدى رى‏ شهرى، ج 3، روايت 4748.
[2]. بحارالانوار، ج 82، ص 204.

موضوع قفل شده است