جمع بندی تهمت در صحیح بخاری به امیرالمومنین علیه السلام

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تهمت در صحیح بخاری به امیرالمومنین علیه السلام

با سلام


از اساتید تقاضا دارم در مورد صحت و سقم این حدیث توضیح دهند



صحیح بخاری حدیث 4447



حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ، أَخْبَرَنَا بِشْرُ بْنُ شُعَيْبِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ، قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي، عَنِ الزُّهْرِيِّ، قَالَ أَخْبَرَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ كَعْبِ بْنِ مَالِكٍ الأَنْصَارِيُّ ـ وَكَانَ كَعْبُ بْنُ مَالِكٍ أَحَدَ الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ تِيبَ عَلَيْهِمْ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ أَخْبَرَهُ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ـ رضى الله عنه ـ خَرَجَ مِنْ عِنْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فِي وَجَعِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ، فَقَالَ النَّاسُ يَا أَبَا حَسَنٍ، كَيْفَ أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَقَالَ أَصْبَحَ بِحَمْدِ اللَّهِ بَارِئًا، فَأَخَذَ بِيَدِهِ عَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، فَقَالَ لَهُ أَنْتَ وَاللَّهِ بَعْدَ ثَلاَثٍ عَبْدُ الْعَصَا، وَإِنِّي وَاللَّهِ لأُرَى رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم سَوْفَ يُتَوَفَّى مِنْ وَجَعِهِ هَذَا، إِنِّي لأَعْرِفُ وُجُوهَ بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ عِنْدَ الْمَوْتِ، اذْهَبْ بِنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَلْنَسْأَلْهُ فِيمَنْ هَذَا الأَمْرُ، إِنْ كَانَ فِينَا عَلِمْنَا ذَلِكَ، وَإِنْ كَانَ فِي غَيْرِنَا عَلِمْنَاهُ فَأَوْصَى بِنَا‏.‏ فَقَالَ عَلِيٌّ إِنَّا وَاللَّهِ لَئِنْ سَأَلْنَاهَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَمَنَعَنَاهَا لاَ يُعْطِينَاهَا النَّاسُ بَعْدَهُ، وَإِنِّي وَاللَّهِ لاَ أَسْأَلُهَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم‏.

«حضرت‌ عبدالله ابن‌ عبّاس‌ رضی الله عنه می‌فرماید كه‌ در مرض‌ وفات‌ ‌رسول‌ خدا(ص‌)، حضرت‌ علی‌ رضی الله عنه از محضر ایشان‌ باز می‌گشت‌، مردم‌سؤال‌ كردند ای‌ ابوالحسن‌ حال‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه وسلم چطور است‌؟، ایشان‌ جواب‌داد:‌ به‌ حمد الله از گذشته‌ بهتر است‌، در این‌ هنگام‌ حضرت‌ عبّاس‌بن‌عبدالمطلب‌ دست‌ حضرت‌ علی‌ رضی الله عنه را گرفت‌ و گفت‌ به‌ خدا قسم‌ سه‌ روزدیگر شما تابع‌ فرد دیگری‌ می‌شوید، من‌ می‌دانم‌ كه‌ ‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه وسلم در این‌ بیماری‌ وفات‌ می‌كند، زیرا من‌ چهره‌ بنو عبدالمطلب‌ را هنگام‌ موت‌می‌شناسم‌، پس‌ بیا با هم‌ نزد‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه وسلم برویم‌ و سؤال‌ كنیم‌ كه‌خلافت‌ به‌ چه‌ كسی‌ می‌رسد، اگر خلافت‌ به‌ ما رسید هم‌ بدانیم‌ و اگر به‌ دیگران‌رسید باز هم‌ مطلع‌ شویم‌ و در صورت‌ دوّم‌ ‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه وسلم به‌ دیگران‌در مورد ما سفارش‌ می‌كند. حضرت‌ علی‌ رضی الله عنه فرمود به‌ خدا قسم‌ اگر ما از رسول‌ خدا صلی الله علیه وسلم در این‌ مورد سؤال‌ كردیم‌ و ایشان‌ ما را از خلافت‌ منع‌نمود، دیگر هیچ‌ گاه‌ مردم‌ به‌ ما خلافت‌ را نمی‌دهند، به‌ همین‌ خاطر به‌ خدا قسم‌من‌ هرگز از ‌ رسول‌ خدا صلی الله علیه وسلم در این‌ زمینه‌ سؤال‌ نخواهم‌ كرد.»

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صدرا

رضا;774286 نوشت:

از اساتید تقاضا دارم در مورد صحت و سقم این حدیث توضیح دهند

[=kfgqpc uthman taha naskh][=arial]حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ، أَخْبَرَنَا بِشْرُ بْنُ شُعَيْبِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ، قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي، عَنِ الزُّهْرِيِّ، قَالَ أَخْبَرَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ كَعْبِ بْنِ مَالِكٍ الأَنْصَارِيُّ ـ وَكَانَ كَعْبُ بْنُ مَالِكٍ أَحَدَ الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ تِيبَ عَلَيْهِمْ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ أَخْبَرَهُ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ـ رضى الله عنه ـ خَرَجَ مِنْ عِنْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فِي وَجَعِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ، فَقَالَ النَّاسُ يَا أَبَا حَسَنٍ، كَيْفَ أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَقَالَ أَصْبَحَ بِحَمْدِ اللَّهِ بَارِئًا، فَأَخَذَ بِيَدِهِ عَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، فَقَالَ لَهُ أَنْتَ وَاللَّهِ بَعْدَ ثَلاَثٍ عَبْدُ الْعَصَا، وَإِنِّي وَاللَّهِ لأُرَى رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم سَوْفَ يُتَوَفَّى مِنْ وَجَعِهِ هَذَا، إِنِّي لأَعْرِفُ وُجُوهَ بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ عِنْدَ الْمَوْتِ، اذْهَبْ بِنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَلْنَسْأَلْهُ فِيمَنْ هَذَا الأَمْرُ، إِنْ كَانَ فِينَا عَلِمْنَا ذَلِكَ، وَإِنْ كَانَ فِي غَيْرِنَا عَلِمْنَاهُ فَأَوْصَى بِنَا‏.‏ فَقَالَ عَلِيٌّ إِنَّا وَاللَّهِ لَئِنْ سَأَلْنَاهَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَمَنَعَنَاهَا لاَ يُعْطِينَاهَا النَّاسُ بَعْدَهُ، وَإِنِّي وَاللَّهِ لاَ أَسْأَلُهَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم‏.

با سلام و عرض ادب

1) «بخاری» و قبل از او «احمد بن حنبل» روایتی را از طریق ابن شهاب زهری که از منحرفین اهل بیت(علیهم السلام) بوده نقل می کنند که عبدالله ابن عباس گفته:
«على بن أبى طالب (عليه السلام) از نزد رسول خدا(صلى الله عليه و آله) در همان مرضى كه با آن وفات يافت بيرون آمد. مردم پرسيدند: اى أبو الحسن حال رسول الله چطور است؟! گفت: بحمد الله حالش خوب است. عبّاس بن عبد المطلّب دست على را گرفت و به او گفت: سوگند به خدا تو پس از سه روز بنده‏اى خواهى شد كه با عصا تو را حركت دهند![1]و قسم به خدا من رسول خدا(صلى الله عليه و آله) را چنين مى‏بينم كه به زودى در أثر اين مرض فوت مى‏كند. من چهره و سيماى فرزندان عبد المطلّب را به هنگام مرگشان مى‏شناسم. ما را به نزد رسول خدا(صلى الله عليه و آله) ببر! تا از او بپرسيم امر حكومت درباره ی كه خواهد بود؟ اگر راجع به ماست كه آن را بدانيم، و اگر در غير ماست نيز بدانيم و پيغمبر درباره ی ما سفارش كند على(عليه السلام) گفت: سوگند به خدا اگر ما از امر خلافت از رسول خدا سؤالى بكنيم و او ما را از خلافت منع كند، ديگر پس از او مردم هيچ وقت آن را به ما نمى‏دهند، و قسم به خدا كه من از رسول الله سؤال نخواهم كرد».[2]

2) این روایتی است که ابن شهاب زهری متفرد به نقل آن است. وی هر چند در نزد اهل سنت فردی موثق بوده؛ اما شکی در انحراف او از طریق اهل بیت(علیهم السلام)‌ نیست؛[3] لذا اگر بر اساس دیدگاه مورد قبول رجالی عامه به سند روایت خدشه ای وارد نباشد؛ از جهت دلالت این سخن مورد قبول نیست؛‌ زیرا اسناد مورد اعتبار دیگر با چنین سخنی در تعارض است؛ زیرا:

الف) بر اساس روایات دیگری که در همین باب[4] وارد شده؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در واپسین روزهای حیات خویش قلم و دواتی طلب نمودند تا مطلبی را بنویسند که امت دچار گمراهی نشوند؛ اما خلیفه ی دوم از این امر ممانعت نمود و به آنحضرت جسارت نموده و گفت: این مرد هذیان می گوید؟![5]

ب) ابن عباس بزرگترین مصیبت را منع از نوشتن چنین وصیتی دانسته؛ و این در حالی است که مانعین از نوشتن چنین مکتوبی مخالفین امیر المؤمنین(علیه السلام) بودند که چنین امری به همراه اضطراب مخالفین، خود آشکارا بیانگر خواست پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) بوده؛ زیرا در این ماجرا پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) می فرمایند قلم و دواتی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از من دچار دچار گمراهی نشوید که چنین امری منطبق با حدیث ثقلین است که آنحضرت عدم گمراهی را در گرو تبعیت از قرآن و عترت نمودند.

ج) امیر المؤمنین(علیه السلام) خلفا را در ادعای امارت بر مردم دروغگو و گناهکار و حیله گر و خائن می دانستند و چنین امری خود به معنای اعتقاد آنحضرت بر انحصار امارت شرعی بر آن حضرت بوده است.[6] همچنان که بر اساس روایات صحیح اهل سنت امیر المؤمنین(علیه السلام) در امر ولایت و رهبری خود به مفاد حدیث غدیر استشهاد نموده اند؛[7]

د) آنچه در این خبر مجعول آمده که گویا کسی به عنوان خلیفه از سوی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نسب نگردیده و دیگر آنکه امام علی(علیه السلام) خوف سوال از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را دارد؛ زیرا ممکن است جواب منطبق بر خواسته ی امام علی(علیه السلام) نباشد و مردم نیز برای همیشه به سمت و سوی آنضرت نروند؛‌ علاوه برآنکه با اعتقاد اهل بیت(علیهم السلام) سازگاری نداشته؛ چهره ای دنیا طلب از حضرت معرفی نموده که منطبق بر حال مخالفین آنحضرت می باشد.

موفق باشید.


[/HR] [1]. يعنى پس از سه روز چنان خواهى شد كه مورد آزار و اذيت قرار گيرى و تو را به وحشت اندازند. در «اقرب الموارد» آورده است: الناس عبيد العصا: يهابون مَن آذاهم؛ و یا اینکه این جمله کنایه از این است که ذلیل و مورد ستم واقع می گردی و یا اینکه این جمله کنایه از آن است که تو بعد از مدت کمی مجبوری که تابع دیگران گردی .

[2]. صحیح البخاری، باب مرض النبي صلى الله عليه و سلم ووفاته، ح:4182:«حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ، أَخْبَرَنَا بِشْرُ بْنُ شُعَيْبِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي، عَنِ الزُّهْرِيِّ، قَالَ: أَخْبَرَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ كَعْبِ بْنِ مَالِكٍ الأَنْصَارِيُّ، وَكَانَ كَعْبُ بْنُ مَالِكٍ أَحَدَ الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ تِيبَ عَلَيْهِمْ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ، أَخْبَرَهُ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، خَرَجَ مِنْ عِنْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي وَجَعِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ، فَقَالَ النَّاسُ: يَا أَبَا حَسَنٍ، " كَيْفَ أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟، فَقَالَ: أَصْبَحَ بِحَمْدِ اللَّهِ بَارِئًا "، فَأَخَذَ بِيَدِهِ عَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ المُطَّلِبِ فَقَالَ لَهُ: أَنْتَ وَاللَّهِ بَعْدَ ثَلاَثٍ عَبْدُ العَصَا، وَإِنِّي وَاللَّهِ لَأَرَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سَوْفَ يُتَوَفَّى مِنْ وَجَعِهِ هَذَا، إِنِّي لَأَعْرِفُ وُجُوهَ بَنِي عَبْدِ المُطَّلِبِ عِنْدَ المَوْتِ، اذْهَبْ بِنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلْنَسْأَلْهُ فِيمَنْ هَذَا الأَمْرُ، إِنْ كَانَ فِينَا عَلِمْنَا ذَلِكَ، وَإِنْ كَانَ فِي غَيْرِنَا عَلِمْنَاهُ، فَأَوْصَى بِنَا، فَقَالَ عَلِيٌّ: إِنَّا وَاللَّهِ لَئِنْ سَأَلْنَاهَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَمَنَعَنَاهَا لاَ يُعْطِينَاهَا النَّاسُ بَعْدَهُ، وَإِنِّي وَاللَّهِ لاَ أَسْأَلُهَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ».

[3] .http://www.al-milani.com/farsi/library/printer.php?booid=26&mid=140&pgid=1238.

[4] . این روایات همگی در باب:« باب مرض النبي صلى الله عليه و سلم ووفاته»،‌ذکر شده اند.

[5] .http://www.askdin.com/thread16322.html.

[6] . صحیح مسلم،‌ باب حکم الفیء،‌ ح:1757، دار إحياء التراث العربي – بيروت.

[7] . مسند الإمام أحمد بن حنبل،‌أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني (المتوفى: 241هـ)، ج2، ص18، ح:950، دار الحديث – القاهرة، المحقق: أحمد محمد شاكر:« حدثنا على بن حكيم الأَوديٍ أنبأنا شريك عن أبي إسحق عن سعيد بن وهب وعن زيد بنِ يُثَيْعِ قالا: نشد علي الناس في الرَّحْبة: من سمع رسول الله - صلى الله عليه وسلم - يقول يوم غدير خمّ إلا قام؟ قال: فقام من قِبَل سعيد ستة، ومِن قبَل زيد ستة، فشهدَوا أنهم سمعوا رسول الله - صلى الله عليه وسلم - يقول لعلي يوم غدير خمَّ: "أليس الله أولى بالمؤمنين؟ " قالوا: بلى، قال: "اللهم من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم والِ من والاه، وعادِ من عاداه".
موضوع قفل شده است