جمع بندی لطفا درباره دیگران زود قضاوت نکنیم

تب‌های اولیه

73 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
لطفا درباره دیگران زود قضاوت نکنیم

یک ناراحتی دارم از گشت ارشاد و بعضی دوستان اینجا

اون هم این هست که از ظاهر ادم ها درباره باطن قضاوت میکنند

میخوام بگم شاید خیلی ها باشند واقعا راه صحیح و درست ایمان نمیدونند یا تو خونواده هایی بزرگ شدن که براشون ایمان مهم نبوده

بیاییم ما با نرم خویی و ادب و سخن خوش با دیگران ان ها رو به خودمون جذب کنیم

نه با تندروی و اخلاق بد

نمونه زیادش در قران زمانی که حضرت موسی به سمت فرعون رفت خداوند بهش فرمایش کرد که با نرم خویی و خوش زبانی باهاش صحبت کنه

بیاییم یاد بگیریم زود درباره دیگران قضاوت نکنیم

هدف ما جذب ادم ها به دین اسلام هست نه دور کردن ادم ها

پیامبر مهربان بودن

حالا میخوام نظر شما دوستان درباره این موضوع بدونم ؟؟؟؟؟


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

سلام خدمت شما دوست عزیز

این سوال رو میشه در دو بخش مطرح کرد:

الف) قضاوت از روی ظاهر
برخی افراد، ظاهربین اند، یعنی به محض مشاهده ظاهر کسی یا چیزی، بلافاصله در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت می کنند. این حالت سطحی نگری نه تنها در شان انسان مؤمن نیست، بلکه حتی در شان یک فرد عاقل هم نیست! خداوند درباره قضاوت زود هنگام می فرماید: «
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم»(حجرات/ 12)؛ اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ‌یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه‌‏پذیر و مهربان است!

امام صادق(علیه السلام) نیز در قالب موعظه به عبدالله بن جندب می فرماید: «طوبی لمن جعل بصره فی قلبه و لم یجعل بصره فی عینه. لاتنظروا فی عیوب الناس کالارباب و انظروا فی عیوبکم کهیئة العبید. انما الناس رجلان مبتلی و معافی فارحموا المبتلی و احمدوا الله علی العافیه»(بحارالانوار، ج 78، ص 284)؛ خوشا به حال آن کسی که بینش یا بینایی اش در دلش باشد نه در چشمش! در عیوب مردم مانند ارباب نظر نیافکنید، بلکه به جای آن در عیوب خود مانند یک بنده نگاه کنید! مردم دو دسته اند، گروهی مبتلا به مشکل و مریضی و گروهی در عافیت، به مبتلایان ترحم کرده و بر عافیت حمد الهی را به جا آورید.

البته یک نکته رو نباید فراموش کرد که قضاوت نکردن از روی ظاهر به این معنا نیست که انسان به مظاهر دینی و عرفی بی توجه باشه، به عبارت دیگه اعتقاد انسان به چیزی مستلزم اجرای قوانین و لوازم اون اعتقاد هم هست. مثلا کسی که خود رو معتقد به اسلام میدونه نباید حجاب رو که ضروری دین اسلامه کنار بذاره! تا جایی که شخصی نزد امام صادق (علیه السلام) رفت و گفت مرجئه چنین اعتقاداتی دارند. امام صادق(علیه السلام) فرمودند ایمان یک ادعا است در حالی که کفر یک اعتراف است. وقتی کسی ادعای ایمان می کند، باید شاهد بیاورد و ایمان بدون عمل، ادعای بدون شاهد است و عمل است که نشانه ایمان است.(اصول کافی، ج3، ص66)

ادامه دارد...

ب) شیوه امر به معروف

قبل از بحث شیوه امر به معروف بد نیست به اهمیت اون هم بپردازیم!
در همین راستا حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) مي فرمايد: «
ان الامر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضه عظيم بها تقام الفرائض ...» ‌(وسائل الشيعه، ج11، ص395) يعني امر به معروف و نهي از منكر واجب عظيم و بزرگي است كه پابرجايي ساير واجبات به آن بستگي دارد. تا جایی که خداوند متعال جامعه اسلامی را به دلیل امر به معروف و نهی از منکر بهترین امت معرفی می کند: "كنتم خير امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله".‌(آل عمران- 110)؛ شما بهترين امتي بوديد كه به سود انسان‌ها آفريده شده اند؛ چه اينكه امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنيد و به خدا ايمان داريد. و همچنین قرآن به دلیل اهمیت این کار می فرماید باید همیشه گروهی از شما امر به معروف و نهی از منکر کنند: "ولتكن منكم امه يدعون الي الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون"‌(آل عمران- 104)؛ بايد از ميان شما، جمعي دعوت به نيكي، و امر به معروف و نهي از منكر كنند. و آنها همان رستگارانند.‌ از اینجا روشن میشود امر به معروف علاوه بر اینکه امری همگانی است، تا حدودی به عهده حکومت هم هست. حتی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مورد آمرین به معروف و ناهیان از منکر می فرماید: آيا شما را از كساني خبر دهم كه نه انبيا و نه شهدا هستند ولي مردم(انبيا و شهدا) به مقام و مرتبت و جايگاه آنان در پيش خدا كه بر منبرهايي از نور هستند غبطه مي خورند؟ اینان مردم را عاشق خدا میکنند!( مستدرك الوسائل، ج2، ص182) نکته جالب در این روایت اینست که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید مردم را عاشق خدا میکنند! یعنی باید طوری دین را به دیگران انتقال داد که عاشق دین و خدا بشوند، نه اینکه با عمل ما از دین منزجر بشوند! بنابراین روش امر به معروف و نهی از منکر بسیار مهم است. گاهی با ایجاد محبت میتوان زندگی انسانی را تغییر داد! یعنی ابتدا لطف و محبت، بعدا امر و نهی! در روایت آمده است که مردی شامی به امام حسن مجتبی(علیه السلام) جسارت کرد، حضرت او را به منزل برد و چنان مورد تفقد قرار داد که او از حرف های خود شرمنده شد. از طرفی عمل امام(علیه السلام) باعث هدایت شخص شامی شد.

عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند



حتی گاهی امر به معروف میتواند در قالب طنز باشد! مثلا روزی بهلول وارد مجلس هارون شد، چون هارون در مجلس حضور نداشت بهلول جای هارون نشست، خادمان او را از آنجا بلند کردند و کتک زدند. همین که هارون وارد مجلس شد، به او گفت: من چند دقیقه جای تو نشستم، کتک خوردم، وای به حال تو که عمری در جای اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) نشسته ای. او با این طنز به هارون گفت: راه تو باطل و حکومت تو غصبی است. در هر حال بهترین روش برای امر به معروف زبان نرم و لین است. به همین دلیل پیامبر(صلی الله علیه و آله) توانست بسیاری از انسانها را هدایت کند و خداوند در شان ایشان فرمود: ای پیامبر(صلی الله علیه و آله) به خاطر برخورداری از رحمت خداوند، در برابر آنان نرم شدی و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند.(آل عمران/159 (

البته در برخی موارد نادر که شخص میخواهد در جامعه فسق و فجور را نشر داده و باعث گمراهی دیگران شود، و با زبان نرم و تذکر هم کار خود را ترک نکند، حاکم جامعه حق دارد با او برخورد فیزیکی هم بکند. چرا که علنی شدن گناه در جامعه توابع جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت...

سلام ...
موضوع خوبی هست ...

یکی از چیزهایی که من یادگرفتم دقیقا همین مساله هست ...
اینکه بتونم مستقل از " اعتقادات " " ظاهر " و خیلی چیزهای دیگه پی به انسانیت طرف ببرم .

واقعا باید عینک بخصوصی بر رویه چشمها زد تا بتونیم آدمها رو درست و منطقی محک بزنیم . البته این محک 100 درصد نیست و با خطاهای زیادی هم همراه هست . ولی باز از هیچی بهتر هست .

* مثلا مردهای رک و روراست ... ریشهاشون رو با تیغ میزنند یا اینکه کاملا ریش میزارند ... مثلا مردهایی که ته ریش دارند پیچیده تر هستند .
* مثلا ترکها به علت اینکه در همه چیزی اغراق میکنند راحت میشه شناختشون ... چون یا کلاه بردار میشن .... یا عارف میشن ... یا انسان خیلی خوبی میشن ... یا انسان خیلی بدی میشن .... به هر حال در درون چیزی اغراق میکنند .
* مثلا آدمهای خجالتی معمولا تخیل بسیار قوی دارند .
* مثلا آدمهایی که باهوش هستند پیشونی بلندی دارند . و انگشتان بلندی هم دارند .
* مثلا کسی که داره دروغ میگه نمیتونه تو چشمات نگاه کنه ... معمولا سرش رو میندازه پائین یا از نگاههات فرار میکنه ... معمولا بحث رو بسط نمیده و از بسط دادن موضوع فاصله میگیره چون نمیتونه همه اون موارد رو یادش بمونه .
* مثلا نگهبانها میدونند که اگر کسی با لبخند بهشون نزدیک بشه ... یه ریگی به کفش دارند ... ولی کسی که مشگلی نداره ... اگر ازش پرسیده بشه داری کجا میری اعصابش خورد میشه و یه جواب سر بالا میدن ... بنابراین اگر جواب سربالا بشنون ... به شخص اعتماد میکنند .
* مثلا در درون فرودگاهها نیروهایی هستند که تنها به آدمها نگاه میکنند ... آدمهایی که میخوان کارشکنی خاصی انجام بدن ... معمولا صورتهاشون سرخ میشه ... آشفته میشن ... نمیتونن تمرکز کنند و ...
و خیلی چیزهای دیگه ...

بنابراین به نظره من اینی که انسان واقعا بفهمه در درون یک رابطه ...

واقعا منظور طرف چی هست ....
قصدش چی هست ...
از اون حرف میخواد چه نتیجه ای بگیره ...
و ... مهم هست .

به نظره من همه ما انسانها در حال قضاوت کردن آدمها هستیم و نمیتونیم جلویه این کارمون رو بگیریم ... ولی اگر روشها رو یاد بگیریم میتونیم برداشتهایی درست تر و منطقی تر انجام بدیم .

[="Tahoma"][="Black"]

مارینر;774846 نوشت:
به نظره من همه ما انسانها در حال قضاوت کردن آدمها هستیم و نمیتونیم جلویه این کارمون رو بگیریم ... ولی اگر روشها رو یاد بگیریم میتونیم برداشتهایی درست تر و منطقی تر انجام بدیم .

یکی از این روشها را امام صادق علیه السلام اینطور فرمودند:
اگر عملی را در یک مسلمان دیدیم و در ظاهر خوب نیست هفتاد توجیه بکن تا سوء ظن در تو برطرف شود.

سوء ظن میتواند سرچشمه گوشه گیری و عداوتها در اجتماع باشد.و همچنین موجب درگیری روانی شخص با خودش بشود چون به همه مسائل بدبین می شود.

دیگران را مورد قضاوت قرار ندهیم و یک مسئله شخصی را تعمیم ندهیم .

در حقیقت باید از خودمان شروع کنیم و زمینه را برای بد قضاوت شدن فراهم نکنیم.[/]

سلام...
من با این موضوع که نباید از روی ظاهر قضاوت کرد موافقم
ولی چرا خود اون شخص کاری میکنه که بقیه بهش گمان بد ببرن؟؟؟

مثلا درباره حجاب و اعتقاد،خودم خیلیا رو دیدم که وضع ظاهرش جالب نیس ولی باطن برعکسه ...
اما در مورد این ادمام می مونم چرا اینجورین؟؟ اگه اون چیزایی که تو دلته رو باور داری چرا عمل نمیکنی و تو رفتارت نشون نمیدی
اگه نداری چطور میتونی انقدر با اطمینان ازشون حرف بزنی؟؟؟ به نظرم اینا همیشه یه درگیری فکری باخودشون اعتقاداتشون دارن!
اینها تمایل به خوبی دارن ولی تحت تاثیر جامعه نمیتونن رفتارشونو عوض کنن!

یه مسئله دیگه م هست گاهی میبینی طرف ظاهرش بده باطنش به چیزایی اعتقاد داره به قول خودش دلش پاکه ولی بیشتر آشنامیشی میفهمی کلااااا یه رفتارایی کرده که بااون اعتقادا در تضاده:Gig: من تو کار اینام موندم!! اینا هم خدارو میخوان هم خرما رو...

البته از بحث اصلی دور شدم ولی همیشه با خودم میگم اصلا من چرا باید کاری کنم که کسی قضاوت نادرستی دربارم کنه؟؟؟

ولی خب خیلی جاهام افراد قبل از شناخت صحیح برچسب میزنن مخصوصا تو نت مخصوصا سایتای مذهبی!!!!!!!!

به هرحال به نظر من یه راه حل ساده داره

اول هرکسی باید مراقب حرکات رفتارو حرفاش باشه و بعد از بقیه برنجه چرا دربارش قضاوت نادرستی کردن!!

دوم باز خودش باید مراقب باشه در مورد کسی قضاوت نادرستی نکنه تا بازخورد رفتارش به خودش برنگرده

بنابراین فقط کافیه هرکسی مراقب اعمال و افکار خودش باشه

یا به زبان ساده تر اگه میخوای قضاوتت نکنن خب قضاوت نکن!!!!!!

[="Tahoma"][="Black"]

[/]

Farzandeh-Shahid;773633 نوشت:
یک ناراحتی دارم از گشت ارشاد و بعضی دوستان اینجا

اون هم این هست که از ظاهر ادم ها درباره باطن قضاوت میکنند

میخوام بگم شاید خیلی ها باشند واقعا راه صحیح و درست ایمان نمیدونند یا تو خونواده هایی بزرگ شدن که براشون ایمان مهم نبوده

بیاییم ما با نرم خویی و ادب و سخن خوش با دیگران ان ها رو به خودمون جذب کنیم

نه با تندروی و اخلاق بد

نمونه زیادش در قران زمانی که حضرت موسی به سمت فرعون رفت خداوند بهش فرمایش کرد که با نرم خویی و خوش زبانی باهاش صحبت کنه

بیاییم یاد بگیریم زود درباره دیگران قضاوت نکنیم

هدف ما جذب ادم ها به دین اسلام هست نه دور کردن ادم ها

پیامبر مهربان بودن

حالا میخوام نظر شما دوستان درباره این موضوع بدونم ؟؟؟؟؟

با سلام

چند نکته رو اشاره کنم

اینکه ظاهر و باطن باید در راستای هم باشند و هستند شکی نیست ( مکمل هم )

یعنی کسی که اگاه هست و مومن نباید ظاهرش طوری باشد که دیگران قضاوتی نادرست کنند.
.

در مورد دیگران ما حق قضاوت نداریم بر حسب ظاهر . اگر مطمئن به امری شدیم در صورت محیا بودن شرایط وظیفه داریم امر به معروف کنیم

_______________

کلا یه امر نسبی هست

یعنی کسی که ظاهرش اراسته باشد ===> ممکن هست بر حسب ریا یا خودنمایی باشد و برعکس

کسی که ظاهرش نا رااسته هست و منجر می شود دیگران قضاوت نادرستی کنند ===> ممکن هست بر حسب نا اگاهی یا پارامتر های دیگر باشد و برعس

نتیجه گیری :

ظاهر و باطن باید در راستای یک هدف و در یک مسیر باشند
کار ما قضاوت بر حسب ظاهر نیست
اگر مطمئن به امری شدیم و ممکن هست برادر مسلمانی را به بیراهه بکشد وظیفه داریم در صورت محیا بودن شرایط امر و نهی کنیم

مارینر;774846 نوشت:
سلام ...
.

به نظره من همه ما انسانها در حال قضاوت کردن آدمها هستیم و نمیتونیم جلویه این کارمون رو بگیریم ... ولی اگر روشها رو یاد بگیریم میتونیم برداشتهایی درست تر و منطقی تر انجام بدیم .

افرین دقیقا

سلام کسانی که با پوشش های نامناسب بیرون می آیند هنجارهای اجتماعی را زیر پا می گذارند و این برای اجتماع خطرناک است. البته متاسفانه کارهای فرهنگی درست انجام نمی شه اما مردم علی الخصوص مردها در جامعه نیاز به امنیت روانی دارند که با این وضعی که می بینیم این امنیت تامین نیست. بله گشت ارشاد باید عمل کند ولی خوب بهتر است نرم تر عمل کند. در فیلم نهنگ عنبر یک صحنه ای نشان داد که آقای عطاران شده بود مامور کمیته آن زمان. ماموران کمیته می رفتند و مردم را می گرفتند و ایشون بهشون تذکر می داد و ولشون می کرد. این شاید چیزی بود که بهتر بود آن زمان انجام می شد. اما گشت ارشاد باید وقتی به کسی گیر می دهد دلیل داشته باشد و این دلیل را کاملا توضیح دهد. به هیچ عنوان هم نباید بیخودی عصبانی شوند ماموران. واقعیت اینه که وضع حجاب در جامعه ما خرابه. من با گشت ارشاد موافقم اما گاهی اوقات انسان فکر می کنه که این ها فایده ای نداره . باید کارهای زیر بنایی و فکری انجام بشه ولی گشت ارشاد باید باشه. بالاخره کسی که هنجارشکنی می کنه و با لباس های وحشتناک (حالا آقایون رو خیلی کار ندارم بیشتر نظرم روی خانم هاست) میاد بیرون نباید احساس بکنه که هیچ نظارتی نیست.این جری تر می شه.من بچه تهران نیستم ولی یک بار که اومدم تهران رفتم جایی خرید کنم دیدم وحشتناکه وضعیت.
اما در مورد مسئله قضاوت این را باید بگم که ما می توانیم قضاوت کنیم (البته با شواهد) در مورد مردم اما نمی توانیم مقام اون آدم پیش خدا در حال و یا در آینده را قضاوت کنیم. مثلا یک خانم بی حجاب می آید بیرون. ما می توانیم این شخص را به این صورت قضاوت کنیم:(( ایشان یا خودش فاسد است و اخلاق فاسده در او رسوخ کرده یا گول خورده و یا شرایط محیطی برای تربیت او فراهم نبوده )) بالاخره این شخص باید هدایت بشه . ما می گیم که نه چون این جوونه و خامه و محیط تربیتی درستی نداشته ممکنه پاک باشه و بنابراین هیچی بهش نگیم. خوب جامعه رو می ریزه به هم اگر هیچی بهش نگیم. باید بگیم . جذب مردم به دین دلیل بر این نیست که بگذاریم آزادانه هرکار بکنند چون جوون اند. بالاخره بالغ و عاقل اند. پیامبر در عین این که مهربان بودند قاطع هم بودند.

دوستان این بحث میخواستم شروع کنم

دوست من همین شکلی هست

تو خونواده سرمایه داری بزرگ شده و اصلا نمیدونست نماز چیه

کانال های تلویزیونش ماهواره بودن انواع مدل و زیر ابر و گرفته تا غیره

ما که با هم دوست شدیم میگفت که چرا مثلا تو زیر ابروهات بر نمیداری قشنگ تر میشی بهش توضیح میدادم

میگفت چرا نماز سر وقت میخونی مگه بهشت جهنمی هم هست

.................................................................

متاسفانه از بس تبلیغات بد درباره دین شده یه جوری مردم ما از دین زده شدند

در حالی که دین اسلام دین اسانی هست

ما نباید از اول مثلا از یک بچه تازه به دنیا اومده انتظار داشته باشیم سر پا راه بره اول رو سینه بعد خیز خیز بعد یواش یواش میوفته سرپا
.................................................

این دوست من هم بنده خدا واقعا دین به طور کامل نمی شناخت بعد از این ور گشت ارشاد مدام بهش گیر داده بود

متاسفانه یک مشت افراطی اذیتش کرده بودند حسابی شاکی بود فکر میکرد دین همینه که این ها میگن
.........................................................................................................................................

وقتی من بهش میگفتم باورش نمیشد دین اسلام دین به اسونی هست
......................................................................................................

جالب اینجاست عاشق امام حسین بود داستان شنیده بود

........................................................................

کوتاه کنم خواستم بگم دوستان زود درباهر ظاهر دیگران قضاوت نکنیم شاید فرد واقعا نمیدونه از عمد نبوده ظاهرش

به قول خود حاج اقا قرایتی تو صحبت هاشون میگفت با این سخت گیری ها که انجام میدن در گزینش کار های دولتی

پیامبر (ص) هم میمومد چون عموش ابو جهل بود از گزینش ما رد میشد
......................................................................

بیایم دین اسلام با مهربانی به دیگران اموزش نشون بدیم نه با خشونت یا لباس اجباری

وقتی کسی رو عاشق دین کنی خود ادم عوض میشه

حضرت موسی به سمت فرعون برای هدایت رفت وحی شد بهش با نرم خویی و مهربانی با فرعون صحبت کنه

انشالله همه سعه صدر داشته باشیم

عامل;774834 نوشت:
عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند

به به...
مصداق آیه؛
بسم الله الرحمن الحیم
"لِمَ تَقولونَ ما لا تَفعَلون"

ترگل;774851 نوشت:
چرا خود اون شخص کاری میکنه که بقیه بهش گمان بد ببرن؟

قال معصوم (سلام الله علیه)؛
"اِتَّقوا مِن مَواضِعِ التُّهَم"

ترگل;774851 نوشت:
اگه میخوای قضاوتت نکنن خب قضاوت نکن

یه قید اینجا بنظرم جا افتاده؛
اگه میخوای قضاوت"بد و عجولانه"ت نکنن،خب قضاوت "بد و عجولانه" نکن...

ابوالفضل;774858 نوشت:
کار ما قضاوت بر حسب ظاهر نیست

چرا که؛
"عقل مردم به چشمشونه"

Farzandeh-Shahid;774869 نوشت:
با این سخت گیری ها که انجام میدن در گزینش کار های دولتی

پیامبر (ص) هم میمومد چون عموش ابو جهل بود از گزینش ما رد میشد


طیب الله...
آی گل گفتی...

باسلام و احترام به همگی:Gol:

نظر بنده این است که ما میتوانیم به عملکرد فرد قضاوت داشته باشیم اما به خود فرد خیر

با سلام

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند.
روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایه‌اش درحال آویزان کردن رخت‌های شسته است و گفت:
لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباس‌شویی بهتری بخرد.
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.
هربار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس‌های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت:
یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده
مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره‌هایمان را تمیز کردم
زندگی هم همینطور است.
وقتی که رفتار دیگران را مشاهده می‌کنیم، آنچه می‌بینیم به درجه شفافیت پنجره‌ای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از چه زاویه ای در حال نگاه کردن هستیم .
به‌جای قضاوت کردن شاید لازم است قبلا چشمان خود را تمیز کنیم !

یکی از مسائلی که امروزه باعث سوء تفاهم ها و ناراحتی بین افراد جامعه و دوستان میشود قضاوت یکطرفه و سریع قضاوت کردن افراد بر اساس شواهد اندک می باشد. درباره ی همدیگر به سرعت قضاوت نکنیم

Farzandeh-Shahid;773633 نوشت:
لطفا درباره دیگران زود قضاوت نکنیم

سلام علیکم
دو نکته خدمت عزیزان عرض کنم:
نکته اول این که قضاوت نمودن درباره شخصیت افراد کاری نیست که بشود کسی انجام دهد. چون معرفت نسبت به شخصیت افراد در حیطه علم خداوند است و اوست که با قضاوتی که درباره آنها خواهد نمود بهشت و دوزخ آنها را مشخص می کند.
اما قضاوت در باره کار افراد و این قضاوت را به آن فرد یا به دیرگان رساندن مسئله ای است که فروع مختلفی دارد و باید بررسی شود!
نکته دوم این که امر به معروف و نهی از منکر حتی در فرض غیر مؤدبانه اش لزوما به معنای قضاوت کردن نیست! چه بسیار از آنانی که امر به معروف می کنند خودشان را از آن شخص پایین تر هم میدانند ولی همچنان تلاش دارند وظیفه امر به معروف را انجام دهند.
اصلا انجام این وظیفه مثل دیگر وظائف دینی است! فرض کنید اگر کسی روزه نمی گیرد دلیل بر این نیست که اگر نماز بخواند، نمازش صحیح نیست!
امر به معروف یک تذکر ساده است که البته باید بدون خشونت و نیز بدون جدل کردن باشد! تذکری در حد یک جمله! که اگر این تذکر یک جمله از طرف افراد زیادی به یک فرد بخاطر رفتار خاص داده شود کم کم آن فرد احساس می کند جامعه ای که در آن زندگی میکند پذیرای آن رفتار نیست و او مجبور خواهد شد رفتارش را عوض کند. البته بهتر است برای تغیر رفتارش دلیل بهتری داشته باشد ولی چیزی که در حکمت امر به معروف مهم است تغییر رفتار است حال با هر انگیزه ای! معرفت دادن به افراد جامعه از دین و راهنمایی آنها به فلسفه احکام دین در حیطه فلسفه امر به معروف نیست! بخشهای دیگر دین متکلف این مهم هستند!
به نظر می رسد، دخالت دادن امور مختلف در وظیفه امر به معروف سبب می شود انجام این وظیفه در جامعه کمرنگ شود.
خلاصه این که:
1) امر به معروف قضاوت کردن درباره شخصیت کسی نیست تنها قضاوتی است که در باره رفتار یک شخص صورت می پذیرد!
2) این گونه نیست که کسی که رفتار زشتی را انجام می دهد، وظیفه نمی از منکر نسبت به همان رفتار یا رفتارهای زشت دیگر را نداشته باشد!
3) امر به معروف بدنبال معرفت بخشی افراد جامعه نسبت به فلسفه زشتی بعضی از رفتارها از نظر دین نیست بلکه هدف از آن ایجاد فضایی اجتماعی است که سبب شود تا فرد از انجام رفتارهای زشت شرم کند و یا هراس داشته باشد!

ابوالفضل;774858 نوشت:

کلا یه امر نسبی هست

یعنی کسی که ظاهرش اراسته باشد ===> ممکن هست بر حسب ریا یا خودنمایی باشد و برعکس

کسی که ظاهرش نا رااسته هست و منجر می شود دیگران قضاوت نادرستی کنند ===> ممکن هست بر حسب نا اگاهی یا پارامتر های دیگر باشد و برعس

سلام جناب ابوالفضل ...
من با حرفتون زیاد موافق نیستم ...
پعنی کسی نمیتونه به راحتی ظاهرش رو عوض کنه ...

معمولا برای تغییر کردن ( من خودم حداقل به 2 سال زمان نیاز دارم )
یعنی اگر الان تصمیم بگیرم که ...

1. روابط اجتماعیم رو کمی بهبود بدم .
2. پوششم رو کمی بهتر کنم .
3. با مردم مدارای بیشتری بکنم .
4. کمی از لحاظ باورها و اعتقادات در رتبه بالاتری قرار بگیرم .

با توجه به شناختی که از خودم دارم این مساله یک پروسه 2 ساله هست .

در مورد اینکه شما میگین کسی که ظاهرش آراسته باشه ممکن هست برای ریا یا خودنمایی باشه من زیاد چنین آدمی رو ندیدم .
بله ...
حرفتون رو قبول دارم ...
چنین شخصی ممکن هست بتونه برای من یک ربع ... یا یک ساعت ... یا نهایتا دو روز فیلم بازی کنه ...
ولی اتوماتیک روابط و گفتگوها وارد فازهایی میشن ... و از رویه پاسخی که شخص میده ... میشه شخص رو شناخت ...

بنابراین میتونم بگم که تغییر دادن و حفظ ظواهر کاره راحتی نیست و کمتر ممکن هست کسی بتونه چنین کاری رو انجام بده .

مارینر;774846 نوشت:
* مثلا مردهای رک و روراست ... ریشهاشون رو با تیغ میزنند یا اینکه کاملا ریش میزارند ... مثلا مردهایی که ته ریش دارند پیچیده تر هستند .
* مثلا ترکها به علت اینکه در همه چیزی اغراق میکنند راحت میشه شناختشون ... چون یا کلاه بردار میشن .... یا عارف میشن ... یا انسان خیلی خوبی میشن ... یا انسان خیلی بدی میشن .... به هر حال در درون چیزی اغراق میکنند .
* مثلا آدمهای خجالتی معمولا تخیل بسیار قوی دارند .
* مثلا آدمهایی که باهوش هستند پیشونی بلندی دارند . و انگشتان بلندی هم دارند .
* مثلا کسی که داره دروغ میگه نمیتونه تو چشمات نگاه کنه ... معمولا سرش رو میندازه پائین یا از نگاههات فرار میکنه ... معمولا بحث رو بسط نمیده و از بسط دادن موضوع فاصله میگیره چون نمیتونه همه اون موارد رو یادش بمونه .
* مثلا نگهبانها میدونند که اگر کسی با لبخند بهشون نزدیک بشه ... یه ریگی به کفش دارند ... ولی کسی که مشگلی نداره ... اگر ازش پرسیده بشه داری کجا میری اعصابش خورد میشه و یه جواب سر بالا میدن ... بنابراین اگر جواب سربالا بشنون ... به شخص اعتماد میکنند .
* مثلا در درون فرودگاهها نیروهایی هستند که تنها به آدمها نگاه میکنند ... آدمهایی که میخوان کارشکنی خاصی انجام بدن ... معمولا صورتهاشون سرخ میشه ... آشفته میشن ... نمیتونن تمرکز کنند و ...
و خیلی چیزهای دیگه ...

سلام

به نظر شما این موارد قضاوت از روی ظاهر نیست؟

به نام خدا
به نظر من :
[="#00FF00"]آنچه را بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند و آنچه را برخود نمی پسندی بر دیگران هم نپسند.
[/]در رابطه با دیگران رعایت همین یک جمله کافی هست.

[="Tahoma"][="Black"]مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده شک کرد که همسایه اش آنرا
دزدیده باشد.
برای همین،تمام روز او را زیر نظر گرفت.
متوجه شد که همسایه اش دزدی ماهر است، مثل یک دزد راه می رود ، مثل دزدی که چیزی را پنهان
میکند، پچ پچ می کند، آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه

برگردد، لباسش را عوض کند، و نزد قاضی برود.
اما همین که واردخانه شد،تبرش را پیدا کرد.
زنش آن را جا به جا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش
را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه میرود،حرف میزند،و رفتار
می کند…[/]

به نظر من فقط خداوند لایق مقام قضاوت هستش چون علمش کامله ولی ما هم چون مجبوریم در مورد خیلی مسائل قضاوت کنیم بهتره قضاوتمون بر اساس قضاوت خداوند و قرآن باشد .

عامل;774909 نوشت:
سلام

به نظر شما این موارد قضاوت از روی ظاهر نیست؟

سلام ...
چرا دقیقا از رویه ظاهر هست ...
و نکته صحبت من هم همین هست ...

هر رفتاری که به صورت بیرونی از انسان نشان داده بشه ... به مروز زمان اون مساله رو انسان به صورت درونی کسب میکنه .
و هر رفتاری رو که انسان به صورت درونی کسب کنه ... نشانه های اون به مرور زمان در درون ظاهر بوجود میاد .

این یه اصل مشهور روانشناسی هست ... الان اسم شخصی که این اصل رو مطرح کرده خاطرم نیست اگر خواستین میتونم بگردم و پیداش کنم .

این اصل میگه ...
اگر میخواین شجاع باشین ... ادای انسانهای شجاع رو در بیارین ... به مرور زمان اون خصوصیت رو درونی کسب میکنین .

فقط همونجور که در درون پست قبلیم هم گفتم ...
من ( خودم رو میگم منظورم منه نوعی نیست ) باید 2 سال اون خصوصیت رو به صورت بیرونی از خودم بروز بدم تا بتونم اون رو به صورت درونی کسب کنم ...
در اونصورت اون خصوصیت رو دارمش ... و دیگه اون خصوصیت رو فیلم بازی نمیکنم .

اگر کسی طوره دیگری باشه و بخواد برای من فیلم بازی کنه ... من اگر مدتی باهاش باشم راحت این موضوع رو میفهمم ...
چون به مرور زمان انرژیش تموم میشه و دست از فیلم بازی کردن میکشه ...
اگر خسته باشه ... نمیتونه همچنان فیلم بازی کنه ...
اگر رویه مساله ای تمرکز بخواد داشته باشه ... نمیتونه همچنان فیلم بازی کنه ...
و ...

و اما در مورد مثالهایی که در پست فوق عنوان کردم .
خیلی از رفتارهایی که ما داریم اثرات جانبی بر رویه رفتار ما میزاره ... مثلا شخص دروغگو رو مییشه از رفتارهایی که بروز میده شناخت .
یا ترکها به علت ژنتیکی که دارند در مسائل اغراق میکنند ... بنابراین نمیتونند پیچیده بشن ...

علم هم هیچ موقع چیزه 100 درصدی رو نمیگه ...
ما داریم در درون دنیای احتمالات زندگی میکنیم .
صحبتهایی که من کردم ... بیشتر بدین مفهوم بود که مثلا اگر من مردی رو ببینم که ریشهاش رو با تیغ میزنه .... 5 درصد احتمال بیشتری میدم که آدم ساده تری باشه و با این دید بهش نگاه میکنم و اگر مردی رو ببینم که ته ریش داره 5 درصد احتمال بیشتری میدم که انسان پیچیده تری باشه ...
به مرور زمان این درصدها از جاهای مختلف کنار هم چیده میشن و پازل شکل میگیره ... نه اینکه اگر من مردی رو ببینم که ریشهاش رو با تیغ میزنه کاملا بهش اطمینان کنم .

روانشناسها هم اینجوری عمل میکنند ...
بهشون روشهایی آموزش داده میشه ... و دنبال این هستند که علایم رو تیک بزنن ...

مثلا روش تشخیص اینکه کسی افسردگی داره ...
این هستش که 50 تا گزینه میزارن جلویه اون شخص ...
اگر 30 تا پرچم براشون بالا بره ... اطمینان پیدا میکنند که شخص افسردگی داره ...

zah94;774922 نوشت:
به نام خدا
به نظر من :
آنچه را بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند و آنچه را برخود نمی پسندی بر دیگران هم نپسند.
در رابطه با دیگران رعایت همین یک جمله کافی هست.

این غلط ترین جمله ای هست که من شنیدم ...
اگر خواستین میتونیم در موردش بحث کنیم ....

فقط در این حد بهتون بگم که آدمها با هم فرق دارند ... مثلا اگر من ریاضیم خوب باشه ... ممکن هست کسی رو نصیحت کنم بره ریاضی بخونه ... در حالیکه شخص در درون رشته هنر ممکن هست موفق بشه ...
یا اینکه اگر شما مدیر جایی بشین ... نمیتونین به این اعتقاد داشته باشین که هر چیزی را که برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند .... یه زمانی باید داد بزنی سره کسی ... تا حواسش رو جمع کنه که خطا نکنه ... باید از کسی بخوای که زیر پات رو جارو کنه ...

مارینر;774996 نوشت:
این غلط ترین جمله ای هست که من شنیدم ...
اگر خواستین میتونیم در موردش بحث کنیم ....

فقط در این حد بهتون بگم که آدمها با هم فرق دارند ... مثلا اگر من ریاضیم خوب باشه ... ممکن هست کسی رو نصیحت کنم بره ریاضی بخونه ... در حالیکه شخص در درون رشته هنر ممکن هست موفق بشه ...
یا اینکه اگر شما مدیر جایی بشین ... نمیتونین به این اعتقاد داشته باشین که هر چیزی را که برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند .... یه زمانی باید داد بزنی سره کسی ... تا حواسش رو جمع کنه که خطا نکنه ... باید از کسی بخوای که زیر پات رو جارو کنه ...

سلام

خداقوت :Gol:برداشت شما از اون جمله ی سرکار zah94 اشتباه هستش .:ok::Gol:

جمله ی آنچه را بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند و آنچه را برخود نمی پسندی بر دیگران هم نپسند .

در رابطه با اخلاقیات و رفتاریات انسانی هستش ،

بخوام براتون مثال بزنم اینطور میشه:

اگر دوس نداری کسی بهت ظلم کنه پس به کسی ظلم نکن

اگر دوس نداری کسی بت دروغ بگه پس به کسی دروغ نگو

اگه دوس نداری کسی اذیتت کنه پس........

اگه دوس نداری کسی بهت خیانت کنه پس .........

اگه دوس نداری کسی زندگیت و خراب کنه پس .........

بخوام یه مثال عینی تر بزنم مثلا یه بنده خدایی بود وقتی کسی قلقلکش میکرد شدیدا عصبانی میشد و شاید حتی واکنش نشون میداد

اما همون فرد گاهی وقتا شیطنتش گل میکرد با چن نفر هماهنگ میکرد یه نفر و دست و پاشو میگرفتن قلقلکش میداد ، این فرد با اینکه

خودش دوست نداره قلقلک بشه اما خودش اینکار و برای دیگران انجام میده و این فرد شامل همون جمله میشه:Gol:

اون جمله مربوط به این مسائل هستش اما شما وارد مسائلی میشید و مصداق هایی رو بیان می کنید که کاملا مشخص هستش

که هر انسانی در توانایی و استعداد با یکی دیگه فرق میکنه و اون جمله در موردش صدق نمیکنه ..:Sham::Gol:

یا علی:Gol:

مارینر;774996 نوشت:
این غلط ترین جمله ای هست که من شنیدم ...

به نام خدا
سلام دوست عزیز
ولی این بهترین روشی بوده که من تا کنون یاد گرفتم و مادامی که در برخوردهام با دیگران به این دستور عمل کردم، موفق بودم...
مارینر;774996 نوشت:
آدمها با هم فرق دارند .

من هم با شما موافقم..یقینا انسانها متفاوتند ..من از دیگران انتظار دارم این تفاوتها را بپذیرند و مرا مقایسه نکنند..پس من هم این تفاوتها را می پذیرم و دیگران را مقایسه نمیکنم

مارینر;774996 نوشت:
مثلا اگر من ریاضیم خوب باشه ... ممکن هست کسی رو نصیحت کنم بره ریاضی بخونه ... در حالیکه شخص در درون رشته هنر ممکن هست موفق بشه ...

شما اول گفتید که افراد با هم متفاوتند این درست
پس خودتان باید این تفاوت را بپذیرید:
یعنی اگر شما ریاضی دوست دارید متوجه باشید که حتما قرار نیست همه ریاضی دوست داشته باشند
انتظار دارید دیگران به نظر شما احترام بگذارند پس باید به نظر دیگران احترام بگذارید.

مارینر;774996 نوشت:
اگر شما مدیر جایی بشین ... نمیتونین به این اعتقاد داشته باشین که هر چیزی را که برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند .... یه زمانی باید داد بزنی سره کسی ... تا حواسش رو جمع کنه که خطا نکنه ... باید از کسی بخوای که زیر پات رو جارو کنه ...

یک مدیر موفق ، مدیریست که در کنار روشهای مدریتی صحیح، با تدبیر و انتقاد پذیر باشد.
پس اگر از کارمند خودش راضی نیست و از او انتقاد می کند که کارش را درست انجام دهد، از او انتظار می رود که برای بهبود و پیشرفت در کارش خود او هم انتقاد پذیر باشد.

سلام علیکم

مارینر;774991 نوشت:
هر رفتاری که به صورت بیرونی از انسان نشان داده بشه ... به مروز زمان اون مساله رو انسان به صورت درونی کسب میکنه .
و هر رفتاری رو که انسان به صورت درونی کسب کنه ... نشانه های اون به مرور زمان در درون ظاهر بوجود میاد .

اینکه انسان اگه به مرور خود را به وصفی عادت بده(حتی بصورت تظاهر!) کم کم اون وصف رو کسب میکنه، مطلب درستیه. و البته انسان معمولا درونیات خود را در ظاهر هم نشان میده. اما این مطلب کلیت نداره! و همین باعث میشه انسان احتمال خلاف ظاهر رو هم بده و همین باعث میشه از ظاهر اشخاص قضاوت نکنیم. البته این مساله مربوط به برخورد اولیه است. مسلما انسانی که مدتی با دیگری تعامل و معاشرت داشته باشه، به خصوصیات درونی فرد واقف میشه. البته بحث قضاوت از روی ظاهر مربوط به برخورد اولیه است.

مارینر;774991 نوشت:
گر کسی طوره دیگری باشه و بخواد برای من فیلم بازی کنه ... من اگر مدتی باهاش باشم راحت این موضوع رو میفهمم ...

این بیان تایید مطلب بنده و البته مبین منظور اصلی شماست. که منظور شما از قضاوت، قضاوت بعد از معاشرته نه در برخورد اولیه.

مارینر;774991 نوشت:
یا ترکها به علت ژنتیکی که دارند در مسائل اغراق میکنند ... بنابراین نمیتونند پیچیده بشن ...

این مطلب خیلی کلیه! یعنی همه ترکها اینجورین؟!!! به نظر میرسه یک استقراء ناقص باشه نه یک مطلب علمی و تحقیقی...
البته حق دفاع برای ترکهای عزیز محفوظه!

مارینر;774991 نوشت:
به مرور زمان این درصدها از جاهای مختلف کنار هم چیده میشن و پازل شکل میگیره ... نه اینکه اگر من مردی رو ببینم که ریشهاش رو با تیغ میزنه کاملا بهش اطمینان کنم .

این عبارت هم ظاهرا تایید کننده عدم قضاوت اولیه است...

[="Tahoma"][="Black"]

مارینر;774996 نوشت:
این غلط ترین جمله ای هست که من شنیدم ...
اگر خواستین میتونیم در موردش بحث کنیم ....

فقط در این حد بهتون بگم که آدمها با هم فرق دارند ... مثلا اگر من ریاضیم خوب باشه ... ممکن هست کسی رو نصیحت کنم بره ریاضی بخونه ... در حالیکه شخص در درون رشته هنر ممکن هست موفق بشه ...

این جمله یعنی شما که ریاضیاتتان خوب است ولی مثلا در هنر سررشته و استعداد ندارید دوست دارید با شما چه برخوردی شود؟
آیا حاضرید کسی به شما برچسب اینکه اصلا چیزی سرش نمی شود بزند؛ یا آینکه می پسندید تا نقطه قوت شما در این زمینه دیده و ارج گذاشته شود.

گاهی با افراد در موقعیت خاصی مواجه می شویم و واقعا نمیدانیم چه برخوردی باید بکنیم
این فرمول میتواند راهگشا باشد.

مارینر;774996 نوشت:
یا اینکه اگر شما مدیر جایی بشین ... نمیتونین به این اعتقاد داشته باشین که هر چیزی را که برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند .... یه زمانی باید داد بزنی سره کسی ... تا حواسش رو جمع کنه که خطا نکنه ... باید از کسی بخوای که زیر پات رو جارو کنه ...

ببینید جایگاه مدیر و زیر دست هم با همدلی و درک طرف مقابل باید جا بیفتد
کسیکه از روز اول بخشی از کارش جارو کشی تعریف شده است نمیتواند خود را هم پا مدیر ببیند چرا که مدیر در جای خودش وظایف دیگری برایش تعریف شده است ؛
نکته مورد بحث ما در این مثال آنجاست که اگر مدیر جای آن زیر دست بود می پسندید که بعد از تمیز و نظافت شدن فضا از ریخت و پاش و ریختن آشغال روی زمین توسط دیگر اعضا خودداری شود. پس همان را برایش بپسندد.[/]

اناالعبد;775005 نوشت:
سلام

خداقوت :Gol:برداشت شما از اون جمله ی سرکار zah94 اشتباه هستش .

:ok::Gol:

جمله ی آنچه را بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند و آنچه را برخود نمی پسندی بر دیگران هم نپسند .

در رابطه با اخلاقیات و رفتاریات انسانی هستش ،

بخوام براتون مثال بزنم اینطور میشه:

اگر دوس نداری کسی بهت ظلم کنه پس به کسی ظلم نکن

اگر دوس نداری کسی بت دروغ بگه پس به کسی دروغ نگو

اگه دوس نداری کسی اذیتت کنه پس........

اگه دوس نداری کسی بهت خیانت کنه پس .........

اگه دوس نداری کسی زندگیت و خراب کنه پس .........

بخوام یه مثال عینی تر بزنم مثلا یه بنده خدایی بود وقتی کسی قلقلکش میکرد شدیدا عصبانی میشد و شاید حتی واکنش نشون میداد

اما همون فرد گاهی وقتا شیطنتش گل میکرد با چن نفر هماهنگ میکرد یه نفر و دست و پاشو میگرفتن قلقلکش میداد ، این فرد با اینکه

خودش دوست نداره قلقلک بشه اما خودش اینکار و برای دیگران انجام میده و این فرد شامل همون جمله میشه

:Gol:

اون جمله مربوط به این مسائل هستش اما شما وارد مسائلی میشید و مصداق هایی رو بیان می کنید که کاملا مشخص هستش

که هر انسانی در توانایی و استعداد با یکی دیگه فرق میکنه و اون جمله در موردش صدق نمیکنه ..

:Sham::Gol:

یا علی

:Gol:

سلام ...
در درون بحثهای کلی هیچ مشگلی نیست ... اگر دوست نداری کسی بهت ظلم نکنه به دیگری ظلم نکن ... اگر دوست نداری کسی بهت دروغ بگه به کسی دروغ نگو و ...

ولی هیچ کدوممون در درون دنیای واقعی با این سوالات مواجه نیستیم ... با سوالاته دیگری روبرو هستیم ...

1. یه پیره مرده 70 ساله هستش که کمرش خم شده و وظیفش این هستش که هر روز بیاد و شرکت رو تمییز کنه ... اگر اون پیره مرد رنجور بیاد و زیر پایه من رو تمییز کنه ... و با سه بار تذکر دادن درست کارش رو انجام نده ... آیا ظلم هستش که من اون رو بازخواست کنم ؟؟؟
2. اگر کسی عاشق پدر و مادرش باشه و پدر یا مادرش 80 سالشون باشه و ناراحتی قلبی داشته باشه ... آیا دروغ هستش که برای حفظ انسجام خونوادشون دروغ بگه که برادرش معتاد نیست ؟؟؟
3. اگر عاشق کسی باشی دوست نداری که شب ازدواج گازش بگیری و اذیتش کنی ؟؟؟ ولی آیا دوست داری مرده گردن کلفت هم تو رو گاز بگیره ؟؟؟
4.اگر مردت رفت یه زنه دیگه گرفت آیا مصداق خیانته ؟؟؟ آیا درست هست به یه مرد گفته بشه اگر میخوای چند زوجه باشی آن را هم برای همسرت بپسند ؟؟؟
5. اگر کسی برای یه مرد متاهل به قصد ازدواج خودش رو درست کنه ... آیا باید به فکره زنه اون بنده خدا باشه ؟؟؟ یا اینکه میتونه این کار رو بکنه ؟؟؟

تمام عناوین کلی که مطرح کردین رو براش مصداقی مثال زدم....
آیا درست هست که بیایم بگیم هر آنچه برای خودت نمیپسندی برای طرف مقابلت هم نپسند ؟؟؟

به نام خدا
من در پست قبلی پاسخ، سوالاتی که مطرح کردید رو گفتم

مارینر;775026 نوشت:
آیا درست هست که بیایم بگیم هر آنچه برای خودت نمیپسندی برای طرف مقابلت هم نپسند ؟؟؟

بله درست هست.

مارینر;775026 نوشت:
یه پیره مرده 70 ساله هستش که کمرش خم شده و وظیفش این هستش که هر روز بیاد و شرکت رو تمییز کنه ... اگر اون پیره مرد رنجور بیاد و زیر پایه من رو تمییز کنه ... و با سه بار تذکر دادن درست کارش رو انجام نده ... آیا ظلم هستش که من اون رو بازخواست کنم ؟؟؟

اینجا دو حالت پیش میاد:
1- مدیری که تنها براش کار مهمه و بین او و کارمندانش همدلی وجود نداره: خوب چنین مدیری مسلما از اول در انتخاب کارمندانش موارد مورد نظرش رو لحاظ میکنه ، پس دیگه یه پیرمرد 70 ساله که با چند بار تزکر هم کارار درست انجام نمیده، رو انتخاب نخواهد کرد. چرا که با این انتخاب اول خودش سرزنش خواهد شد.
2- مدیری که دلش میخاد به یک پیرمرد 70 ساله با شرایط مالی بد کمک کنی ولی طوری که عزت نفش خدشه دار نشه، این مدیر هم کاری رو به تناسب به اون فرد میده، و به اندازه ی تواناییهاش از او انتظار خواهد داشت.
مارینر;775026 نوشت:
2. اگر کسی عاشق پدر و مادرش باشه و پدر یا مادرش 80 سالشون باشه و ناراحتی قلبی داشته باشه ... آیا دروغ هستش که برای حفظ انسجام خونوادشون دروغ بگه که برادرش معتاد نیست ؟؟؟

خیر کار خوبی میکنه، حتی کارش بهتر خواهد بود اگر در صدد ترک برادرش هم باشه. ببینید این در واقع حرف من رو تصدیق هم میکنه.
همونطوری که من انتظار دارم دیگران مراعات من رو داشته باشند و مجب ناراحتی نشوند، دیگران هم این انتظار رادارند.

مارینر;775026 نوشت:
3. اگر عاشق کسی باشی دوست نداری که شب ازدواج گازش بگیری و اذیتش کنی ؟؟؟ ولی آیا دوست داری مرده گردن کلفت هم تو رو گاز بگیره ؟؟؟

وقتی میگیم انچه را برخود میپسندی بر دیگران هم بپسند، یعنی اگر من کسی رو دوست دارم و میخام به او ابراز محبت کنم، باید در نظر بگیرم که اون چه روشی رو برای ابراز محبت می پسنده، همونطور که من انتظار دارم اون به نظرات من اهمیت بده

مارینر;775026 نوشت:
4.اگر مردت رفت یه زنه دیگه گرفت آیا مصداق خیانته ؟؟؟ آیا درست هست به یه مرد گفته بشه اگر میخوای چند زوجه باشی آن را هم برای همسرت بپسند ؟؟؟

یک زن که دلش نمی خاد همسرش زن دوم بگیره ، مسولیتهاش رو درست انجام میده
همونطور که یک مرد هم که بخاد زنش به اون و نیازهاش توجه کنه، باید مسیولیتهاش رو درست انجام بده
مرد و زن خیانتکار درست از همین عدم رعایت حقوق طرف مقابل ضربه میخورند.
مارینر;775026 نوشت:
5. اگر کسی برای یه مرد متاهل به قصد ازدواج خودش رو درست کنه ... آیا باید به فکره زنه اون بنده خدا باشه ؟؟؟ یا اینکه میتونه این کار رو بکنه ؟؟؟

ایا این زن خودش میپسنده کسی موقعیتها و داشته های اون رو به خطر بندازه؟ اگر می پسنده هیچ اشکالی نداره
:ok::ok:

مارینر;775026 نوشت:
آیا درست هست که بیایم بگیم هر آنچه برای خودت نمیپسندی برای طرف مقابلت هم نپسند ؟؟؟

دوست عزیز
به طور واضحتر این طور بگم که
وقتی بگوییم [="#00FF00"]انچه را برای خودمی پسندی برای دیگران هم بپسند[/]
یعنی وقتی با کسی روبرو میشی، خودت رو درشرایط اون بگذار، ببین در اون شرایط انتظار داری با تو چگونه رفتار شود و با او همانگونه رفتار کن
و [="#00FF00"]انچه را برای خود نمیپسندی بر دیگران هم نپسند[/]
یعنی باز هم خود رو درشرایط دیگران بگذار ببین چه چیزهایی باعث ناراحتی تو میشه، اینگونه دیگران رو ناراحت نکن
ولی اصلا منظور این جمله این نیست که مثلا اگه تو از رنگ قرمز خوشت میاد باید برای همه همین رنگ رو انتخاب کن
خیر
بالعکس یعنی همانطور که دوست داری دیگران مثلا اگر میخواهند برایتان هدیه ای بخرند به سلیقه ی شما اهمیت دهند، شما هم به نظرشون اهمیت بده
[="#FF0000"]نه اینکه نظر خود رو به اونها تحمیل کن[/]

Farzandeh-Shahid;773633 نوشت:
یک ناراحتی دارم از گشت ارشاد و بعضی دوستان اینجا

اون هم این هست که از ظاهر ادم ها درباره باطن قضاوت میکنند

میخوام بگم شاید خیلی ها باشند واقعا راه صحیح و درست ایمان نمیدونند یا تو خونواده هایی بزرگ شدن که براشون ایمان مهم نبوده

بیاییم ما با نرم خویی و ادب و سخن خوش با دیگران ان ها رو به خودمون جذب کنیم

نه با تندروی و اخلاق بد

نمونه زیادش در قران زمانی که حضرت موسی به سمت فرعون رفت خداوند بهش فرمایش کرد که با نرم خویی و خوش زبانی باهاش صحبت کنه


با عرض سلام
سوال چی بود و جواب به کجا ها رسید....‍!
من مدافع رفتار گشت ارشادی ها نیستم اما فکر هم نمیکنم آنها در مورد کسی قضاوت بکنند! اصلا آنها مجاز به قضاوت نیستند. این مثل این میماند که شما بر خلاف قانون وارد یک خیابان ورود ممنوع بشوید و پلیس شما را متوقف کند. پلیس وظیفه شناس پلیسی است که بر اساس تخلفی که شما انجام داده اید شما را جریمه کند و پلیس متخلف پلیسی است که یا دلایل شما را گوش کند و به شما تخفیف بدهد و یا شما را جریمه سنگین تری کند که مستحق آن نیستید. بنا بر این از دید یگ مامور گشت ارشاد، اگر بر اساس دستوالعمل احتمالی ای که به او داده اند فردی تخلف کرده باشد، او موظف است باز بر اساس دستورالعمل احتمالی ای که باید داشته باشد، برخورد کند. در شرایط ایده آل آن مامور گشت ارشاد یا آن پلیس باید تنها عامل اجرای قانون باشد.
اما اینکه ما به حدود آزادی ها در یک جامعه احترام بگذاریم و آن ها را رعایت کنیم یا برعکس طالب آزادی بیشتری باشیم و تلاش کنیم به آن برسیم و اینکه آیا برخورد قانونی گشت های ارشاد اساسا درست است یا مورد قبول ما است یا نه موضوعاتی دیگر است که فکر نمیکنم ارتباطی به سوال شما داشته باشد.

روح بخش;774889 نوشت:

سلام علیکم
دو نکته خدمت عزیزان عرض کنم:
نکته اول این که قضاوت نمودن درباره شخصیت افراد کاری نیست که بشود کسی انجام دهد. چون معرفت نسبت به شخصیت افراد در حیطه علم خداوند است و اوست که با قضاوتی که درباره آنها خواهد نمود بهشت و دوزخ آنها را مشخص می کند.
اما قضاوت در باره کار افراد و این قضاوت را به آن فرد یا به دیرگان رساندن مسئله ای است که فروع مختلفی دارد و باید بررسی شود!
نکته دوم این که امر به معروف و نهی از منکر حتی در فرض غیر مؤدبانه اش لزوما به معنای قضاوت کردن نیست! چه بسیار از آنانی که امر به معروف می کنند خودشان را از آن شخص پایین تر هم میدانند ولی همچنان تلاش دارند وظیفه امر به معروف را انجام دهند.
اصلا انجام این وظیفه مثل دیگر وظائف دینی است! فرض کنید اگر کسی روزه نمی گیرد دلیل بر این نیست که اگر نماز بخواند، نمازش صحیح نیست!
امر به معروف یک تذکر ساده است که البته باید بدون خشونت و نیز بدون جدل کردن باشد! تذکری در حد یک جمله! که اگر این تذکر یک جمله از طرف افراد زیادی به یک فرد بخاطر رفتار خاص داده شود کم کم آن فرد احساس می کند جامعه ای که در آن زندگی میکند پذیرای آن رفتار نیست و او مجبور خواهد شد رفتارش را عوض کند. البته بهتر است برای تغیر رفتارش دلیل بهتری داشته باشد ولی چیزی که در حکمت امر به معروف مهم است تغییر رفتار است حال با هر انگیزه ای! معرفت دادن به افراد جامعه از دین و راهنمایی آنها به فلسفه احکام دین در حیطه فلسفه امر به معروف نیست! بخشهای دیگر دین متکلف این مهم هستند!
به نظر می رسد، دخالت دادن امور مختلف در وظیفه امر به معروف سبب می شود انجام این وظیفه در جامعه کمرنگ شود.
خلاصه این که:
1) امر به معروف قضاوت کردن درباره شخصیت کسی نیست تنها قضاوتی است که در باره رفتار یک شخص صورت می پذیرد!
2) این گونه نیست که کسی که رفتار زشتی را انجام می دهد، وظیفه نمی از منکر نسبت به همان رفتار یا رفتارهای زشت دیگر را نداشته باشد!
3) امر به معروف بدنبال معرفت بخشی افراد جامعه نسبت به فلسفه زشتی بعضی از رفتارها از نظر دین نیست بلکه هدف از آن ایجاد فضایی اجتماعی است که سبب شود تا فرد از انجام رفتارهای زشت شرم کند و یا هراس داشته باشد!

1. اگر از نظر شما... و طبق بند 1 خلاصه صحبتهاتون ... امر به معروف قضاوت در مورد شخصیت کسی نیست... و قضاوت در مورد یک رفتار است ... پس چرا شخص رو گناهکار میدونن و به زور اسلحه سوار ماشینش میکنن .

2.اگر از نظر شما ... و طبق بند 2 صحبتهاتون فاعل کاره غلط و اشتباهی میتونه نسبت به رخداد همون مساله امر به معروف یا نهی از منکر بکنه ... خوب حرفتون از نظر من درست هست . مثلا شخصی فاعل کاره اشتباهی بوده ... رفته و سرش به سنگ خورده ... وقتی میبینه کسی داره همون مسیر رو میره بهش میگه من این راه رو رفتم چنین مسایلی برات بوجود میاد . ولی امر به معروف و نهی از منکر مساله اش یه چیزه دیگس ... امر به معروف از امر میاد ... یعنی باید این کارو بکنی و نهی از منکر هم از نهی میاد یعنی نباید این کارو بکنی ... قبول کنین فرق هست بین پدری که به فرزندش راهنمایی میده چه چیزی بخره ... با پدری که اسلحه دستش میگیره و میگه باید اینو بخری ...

3. در امر به معروف و نهی از منکری که شما طبق بند 3 فرمایشهاتون عنوان کردین که هدف معرفت بخشی نیست ... بلکه میخواین یه ترسی راه بندازین که مثلا کسی موش بیرون نباشه ... مثلا اگر یکی میخواد از جلویه این گشت ارشادی ها رد بشه ... یا چادر سرش کنه و خیالش اسوده باشه ... یا اینکه وقتی میخواد از جلوشون رد بشه زهره ترک بشه نکنه موم بیرونه یا چکمم فلان جوره ... خیلی دوست داشتم یه دونه گشت ارشاد هم برای شماها میزاشتن فقط بیاد تو مترو با اسلحه سر تا پاتون رو یه برانداز کنه ...

سلام عليكم

با سپاس از مطالب بسيار بجا و ارزشمند استاد گرامي بالاخص اين روايت كه در اين بين به نكته ظريف و كليدي اشاره داشت

عامل;774833 نوشت:
شخصی نزد امام صادق (علیه السلام) رفت و گفت مرجئه چنین اعتقاداتی دارند. امام صادق(علیه السلام) فرمودند ایمان یک ادعا است در حالی که کفر یک اعتراف است. وقتی کسی ادعای ایمان می کند، باید شاهد بیاورد و ایمان بدون عمل، ادعای بدون شاهد است و عمل است که نشانه ایمان است.(اصول کافی، ج3، ص66)

همچنين در مورد توضيحاتي كه در مورد امر به معروف و نهي از منكر شما و استاد روح بخش فرموديد كه در حقيقت امر به معروف و نهي از منكر يكي از شواهد ادعاي ايمان است .

اما در مورد قضاوت بر اساس ظاهر , به هر ترتيب ظاهر يكي از ابزار ها و معيارهاي شناختي كلي از افراد و شخصيت آنها در جامعه است .
لذا ظاهر ميتواند فردي را در گروه فكري يا اعتقادي قرار دهد و از گروه ديگر جدا نمايد
پس اين مساله مهمي است چون جمعها با هر اندازه محدوديتي بنسبه ميتوانند بر افراد تاثير بگذارند .

از طرفي ظاهر افراد در رفتار و گفتارشان تاثير ميگذارد و آن را تغئير ميدهد و نتيجتا باور هاي او را نيز تحت تاثير خود قرار ميدهد.

اما بعد مطلبي خدمت Farzandeh-Shahid گرامي

در روانشناسي گفته و شنيده ميشود كه يكي از نيازهاي اساسي انسان ميل به حضور و مشاركت در اجتماع و پذيرفته شدن او از طرف گروه يا جامعه هست . و الگوهاي رفتاري اي را ارائه ميكنند كه البته خوب هم هست شايد خيلي ها را من بتوانم با اين روشها به خودم جذب كنم يا مورد تائيدشان واقع شوم البته اين مهم هست ولي نه آنقدر كامل ؟

خب , من يك نظريه مطلوب تري سراغ دارم كه براي شما نقل ميكنم

آن كس كه درون و باطن خويش را اصلاح كند خداوند ظاهرش را اصلاح مى نمايد و هركس براى دين خود كار كند خداوند كار دنيايش را سامان مى بخشد و آن كس كه رابطه ميان خود و خدايش را اصلاح كند خداوند رابطه ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد
( ابوالحسن علي ابن ابي طالب عليه السلام )

(مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ أَصْلَحَ اللّهُ عَلاَنِيَتَهُ وَمَنْ عَمِلَ لِدِينِهِ كَفَاهُ اللّهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ وَمَنْ أَحْسَنَ فِيَما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللّهِ أَحْسَنَ اللّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ)

ان شاء الله اين نقشه را درست انجام بدهم چون رضايت خدا را بدست بياورم رضايت خلق هم حاصل ميشود پس بهتر است بيراهه نروم .

ملتمس دعايتان

مارینر;774996 نوشت:
مثلا اگر من ریاضیم خوب باشه ... ممکن هست کسی رو نصیحت کنم بره ریاضی بخونه

این قضیه ارتباطی به پسندیده یا ناپسند بودن نداره
این درباره "مشورتـ"ه که شما باید حواستون باشه که همه جوانب طرف مقابل رو در نظر گرفته بعد اقدام به راهنمایی بفرمایید
سپاس

بارها گفته ام و بار دگر می گویم...

آدمی باید چنان غرق توجه به مشکلات روحی و انفسی خودش باشه که خبر دار نشه عالمی هم به پا هست و دیگرانی هم هستن و فلان رفتار و کردارشون هم خیلی کج و راست هست...

و در عجایب کار آدمی همین بس که عیب مردم رو ببینه و عیب و جرم عظیم خودش رو نبینه...

البته بحث امر به معروف و نهی از منکر رو حقیر قبلا بحث کردم که بایدهاش و نباید هاش چی هست....

مارینر;775163 نوشت:
گر از نظر شما... و طبق بند 1 خلاصه صحبتهاتون ... امر به معروف قضاوت در مورد شخصیت کسی نیست... و قضاوت در مورد یک رفتار است ... پس چرا شخص رو گناهکار میدونن و به زور اسلحه سوار ماشینش میکنن .

کسی که کار زشتی را انجام داده است دستگیر می کنند و ... حتی دارش هم شاید بزنند ولی این دلیل بر این نیست که کسی دار زده شده است دوزخی باشد و کسی که حکم دار زدن او را امضا نموده باشد بهشتی باشد! اینجا دنیای عمل است و همه قضاوتها هم روی اعمل انجام ی پذیرد! جای قضاوت روی اشخاص قیامت است!
مارینر;775163 نوشت:
اگر از نظر شما ... و طبق بند 2 صحبتهاتون فاعل کاره غلط و اشتباهی میتونه نسبت به رخداد همون مساله امر به معروف یا نهی از منکر بکنه ... خوب حرفتون از نظر من درست هست . مثلا شخصی فاعل کاره اشتباهی بوده ... رفته و سرش به سنگ خورده ... وقتی میبینه کسی داره همون مسیر رو میره بهش میگه من این راه رو رفتم چنین مسایلی برات بوجود میاد . ولی امر به معروف و نهی از منکر مساله اش یه چیزه دیگس ... امر به معروف از امر میاد ... یعنی باید این کارو بکنی و نهی از منکر هم از نهی میاد یعنی نباید این کارو بکنی ... قبول کنین فرق هست بین پدری که به فرزندش راهنمایی میده چه چیزی بخره ... با پدری که اسلحه دستش میگیره و میگه باید اینو بخری ...

خداوند امر به نماز می کند و امر به روزه ولی هیچ گاه از الفاظ خشن استفاده ننموده است مثلا در امر به روز می فرماید: یا ایها الذین آمنوا. خود این خطاب لطیف و شوق برانگیز است! مثل این که فرموده باشد ای فرهیختگان! کتب علیکم الصیام. روزه نوشته است بر شما! یعنی قانون شده است! این جمله از ضخامتی که در امر مستقیم است کاسته است! کما کتب علی الذین من قبلکم. همانطور که بر پیشینیان شما نوشته شده است. وقتی بدانیم روزه در پیشینیان هم بوده است کمتر برای انجامش احساس سختی می کنیم! لعلکم تتقون. روزه زمینه تقوا است! دلیل دستوی وقتی گفته می شود، یعنی امر کننده از مقام بالا سخن نگفته است بلکه مثل یک پزشک دستورات خودش را داده است!
خلاصه این که از واژه «امر» و «نهی» در امر به معروف و نهی از منکر نمی شود خشونت در برخورد را فهمید بلکه می توان صراحت را متوجه شد! البته اگر غیر مستقیم گفتن اثرش بیشتر باشد از مستقیم قطعا نباید در لحن صراحت داشت!
مارینر;775163 نوشت:
در امر به معروف و نهی از منکری که شما طبق بند 3 فرمایشهاتون عنوان کردین که هدف معرفت بخشی نیست ... بلکه میخواین یه ترسی راه بندازین که مثلا کسی موش بیرون نباشه ... مثلا اگر یکی میخواد از جلویه این گشت ارشادی ها رد بشه ... یا چادر سرش کنه و خیالش اسوده باشه ... یا اینکه وقتی میخواد از جلوشون رد بشه زهره ترک بشه نکنه موم بیرونه یا چکمم فلان جوره ... خیلی دوست داشتم یه دونه گشت ارشاد هم برای شماها میزاشتن فقط بیاد تو مترو با اسلحه سر تا پاتون رو یه برانداز کنه ...

هر یک از احکام اسلام قسمتی از مشکلات فردی و اجتماعی انسان را سامان می دهد. نمی توان یک حکم اسلامی توقع داشت همه مشکلات را در نظر داشته باشد!
گشت ارشاد کارش درست است یا نه؟ موضوع این تاپیک نیست! موضوع این تاپیک این است که امر به معروف و نهی از منکر یعنی تذکر دادن مؤدبانه و حتی الامکان مؤثر بدون قضاوت کردن درباره شخصیت فرد!
اما ترس از گشت ارشاد قطعا درباره خانمهایی که در حد متعارف حجاب اسلامی را رعایت می کنند نیست! که البته حد متعارف، حد اسلامی نیست! بله اگر به آن سطح از سختگیری که به حجاب در جوامع افراطی اسلامی می شود بخواهید ایراد بگیرید با شما موافقم ولی در ایران قطعا خانمهایی که حجاب متعارف داشته باشند نیروهای انتظامی با آنها برخورد نخواهند داشت!
اما مردان هم اگر قرار باشد کوی و برزن را نمایشگاه بدانند و در آن به تبرج جاهلی و خودنمایی شیطانی مشعول باشند قطعا گشت ارشاد باید با آنها برخورد کند! این برخورد می کند یا نمی کند نه من می دانم و نه موضوع این تاپیک است!

Farzandeh-Shahid;773633 نوشت:
یک ناراحتی دارم از گشت ارشاد و بعضی دوستان اینجا

اون هم این هست که از ظاهر ادم ها درباره باطن قضاوت میکنند

میخوام بگم شاید خیلی ها باشند واقعا راه صحیح و درست ایمان نمیدونند یا تو خونواده هایی بزرگ شدن که براشون ایمان مهم نبوده

بیاییم ما با نرم خویی و ادب و سخن خوش با دیگران ان ها رو به خودمون جذب کنیم

نه با تندروی و اخلاق بد

نمونه زیادش در قران زمانی که حضرت موسی به سمت فرعون رفت خداوند بهش فرمایش کرد که با نرم خویی و خوش زبانی باهاش صحبت کنه

بیاییم یاد بگیریم زود درباره دیگران قضاوت نکنیم

هدف ما جذب ادم ها به دین اسلام هست نه دور کردن ادم ها

پیامبر مهربان بودن

حالا میخوام نظر شما دوستان درباره این موضوع بدونم ؟؟؟؟؟


با سلام
همین امروز از خواهرزاده ام خواستم با موتورش مرا به جایی برساند. خواهرزاده ام حدود 10 متر از خیابان را ناچارا خلاف مسیر رفت. فوری پلیس جلوی او را گرفت. با وجودیکه همه مدارک همراهش بود و ... اما پلیس حاضر به جریمه کردن صرف نشد و موتور را توقیف کرد. چون چهره خواهرزاده ام ، کمی غلط انداز است ، پلیس بهش سخت گرفت. او هم که جوان بود و مغرور ، طبیعتا ساکت ننشست و اعتراض کرد. خداییش اعتراضش بد نبود. میگفت جریمه ام کنید چرا موتور را می برید؟ اما پلیس گفت: ما اینطور تشخیص می دهیم که موتور را ببریم! در حین جر و بحث ، ناگهان مامور پلیس به چشمان او اسپری زد! و چند مامور او را گرفتند.

به نظرم اگر پلیس ( که آنها هم جوان و مغرور بودند) با کمی حوصله و حفظ آرامش با او صحبت می کرد و بنا را بر خوش بینی می گذاشت ( این مورد ، یک مورد قتل یا دزدی یا امنیتی نبود که حتما لازم باشد بنا را بر بدبینی بگذارند) ، خواهر زاده ام ضمن تمکین به قانون ، خودش از وفادارترین افراد به قانون می شد.

ما ، اخلاقمان ضعیف است. متخلق به اخلاق اسلامی نیستیم. آن وقت با این ضعف اساسی ، می خواهیم دیگران را به راه درست دعوت کنیم! نمی شود اینطور.
اخلاق خوب ، معجزه می کند. زور و اعمال قدرت ، راه به جایی نمی برد. باید دلهای مردم خصوصا جوانها را جذب کرد. این شیوه پیامبر (ص) و ائمه اطهار بوده است.

[="Tahoma"][="Blue"]

Farzandeh-Shahid;773633 نوشت:
یک ناراحتی دارم از گشت ارشاد و بعضی دوستان اینجا

اون هم این هست که از ظاهر ادم ها درباره باطن قضاوت میکنند

میخوام بگم شاید خیلی ها باشند واقعا راه صحیح و درست ایمان نمیدونند یا تو خونواده هایی بزرگ شدن که براشون ایمان مهم نبوده

بیاییم ما با نرم خویی و ادب و سخن خوش با دیگران ان ها رو به خودمون جذب کنیم

نه با تندروی و اخلاق بد

نمونه زیادش در قران زمانی که حضرت موسی به سمت فرعون رفت خداوند بهش فرمایش کرد که با نرم خویی و خوش زبانی باهاش صحبت کنه

بیاییم یاد بگیریم زود درباره دیگران قضاوت نکنیم

هدف ما جذب ادم ها به دین اسلام هست نه دور کردن ادم ها

پیامبر مهربان بودن

حالا میخوام نظر شما دوستان درباره این موضوع بدونم ؟؟؟؟؟

مطمینا چنین است در خیلی جاها
ولی دوست عزیز
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است ب
ا دوستان مروت با دشمنان مدارا
ودر جواب این شعر البته برای درصدی از مردم
آسایش دو گیتی گیرم که این دو حرف است
با دشمن کج اندیش مشکل بود مدارا
وقتی که افرادی با غرض خاصی و سازمان دهی شده قصد به هم زدن شوونات جامعه را دارند نمی توان سرسری گذشت تا جامعه را به فساد بکشند.ولا کن بعد از اینکه با قول لین و لطیف فرد قبول نکرد باید مثل فرعون در گرداب بیافتد و غرق شود. خیلی از دوستان در مورد امر به معروف و نهی از منکر افراط می کنند و تند می روند ولی برخی از دوستان هم کاملا تفریط می کنند بله اگر فردی بد حجاب باشد ولی نه لا ابالی می توان او را با قول لین به حجاب دعوت کرد.ولی فردی که نمی خواهد هنجار های جامعه را به رسمیت بشناسد و عمدا در مقابل دین می خواهد بیاستد و جامعه را به فساد بکشاند بعد از قول لین باید در گرداب قانون گرفتار شود.
یاد سخنی از آیت الله شهید بهشتی افتادم که ایشان می فرمودند 80 درصد باید کار فرهنگی کرد ولی بیست در صد هم باید با روشهای دیگر همچون زور کار کرد.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

Farzandeh-Shahid;775326 نوشت:

اسلام راه و زاویه و دید را مشخص کرده است در امر به معروف نه افراط و نه تفریط
در سوره نور که حد زناکار مشخص شده الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾
به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند

(۲)
و در وسط همین آیه فرموده

در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد یهنی تازیانه و شلاق را یواش نزنید که حد تازیانه زنا کار را باید محکم زد و رحم هم در کا نیست.
در یکی از آیات دیگر هم فرموده خودتان را شبیه کفار نکنید
عزیز من ظاهر افراد هم مهم است همچنان که باطن افراد مهم است زاویه ودید همان زاویه ودید اسلام است والسلام[/]

(رهرو ولایت);775545 نوشت:

اسلام راه و زاویه و دید را مشخص کرده است در امر به معروف نه افراط و نه تفریط
در سوره نور که حد زناکار مشخص شده الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲﴾
به هر زن زناكار و مرد زناكارى صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد و بايد گروهى از مؤمنان در كيفر آن دو حضور يابند

(۲)
و در وسط همین آیه فرموده

در [كار] دين خدا نسبت به آن دو دلسوزى نكنيد یهنی تازیانه و شلاق را یواش نزنید که حد تازیانه زنا کار را باید محکم زد و رحم هم در کا نیست.
در یکی از آیات دیگر هم فرموده خودتان را شبیه کفار نکنید
عزیز من ظاهر افراد هم مهم است همچنان که باطن افراد مهم است زاویه ودید همان زاویه ودید اسلام است والسلام


کسانی که در کشورهای خارجی ایمان میارن ظاهر خوبی ندارن

براساس رافت و عطوفت دین اسلام مسلمان میشن

اگه این جور باشه که با تندی باهاشون برخورد کنی که امر به معروف هیچ شخصی به دین اسلام ایمان نمیاره

پیامبر اسلام معروف بوده به مهربانی نه تند و افراطی بودن

موضوع قفل شده است