جمع بندی ازدواج با دختری فقیرتر از لحاظ اقتصادی

تب‌های اولیه

47 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج با دختری فقیرتر از لحاظ اقتصادی

باعرض سلام و خسته نباشید
اگریادتان باشد قبلا بنده یک تاپیک درمورد ازدواج با دخترپولدارتر از خودم ایجادکردم اما امروز می خوام یک تاپیک برعکس اون ایجاد کنم. مامان من از وقتی که بازنشسته شده است به کلاس ها و جلسات قرآنی زیادی می رود. در آن جا بین خانم ها مطرح کرده بود که دنبال یک دختر خوب برای من است. اونا هم یک دختر رو به مامانم معرفی کرده اند. ایشون طلبه است. 18ساله است و من 23 را رد کرده ام. می گویند دختر خوبی است. فقط یکی دو تا مشکل وجود دارد. یکی این که سطح مالی اونا نسبت به ما خیلی پایین تر است. ما پولدار نیستیم اما وضعمون بد نیست اما ایشان وضع مالی شان خیلی بد است. در یکی از فقیرنشین ترین محله های شهر زندگی می کنند. از نظر فرهنگی هم از ما پایین تر هستند. همچنین پدر و مادرش از هم طلاق گرفته اند. می گویند اگر سطح مالی دختری خیلی پایین تر باشه خوب نیست و مشکل پیش میاد. نظرشما چیست؟ آیا این مشکل پیش میاره؟
البته یک شخص دیگری هم در فامیلمان است که فوق العاده پول دار است؟ هروقت من رو می بینه می گه نمی خوای ازدواج کنی؟می گم مثلا یک سری مشکلات دارم.می گه مشکلات حل می شه. می گم مورد از کجا پیدا کنم. می گه دور و برت رو نگاه کن. هسته. ایشون یک دختری داره. دختره رو نمی شناسم اما پدر و مادره خیلی خوب اند. من احساس می کنم پدر دختره با زبون بی زبونی می گه بیا دختر من رو بگیر. فقط به خاطر این حرف هایی که به من می زنه نمی گم. دلایل دیگه ای هست که این حس من رو تقویت می کنه. نظرتون در مورد این چیه؟این یک پولداریه دو برابر اون یکی. آدم مذهبی ای هم هست ولی به نظر شما آیا دختره مشکلی نداره که پدره هر دفعه من رو می بینه یک جوری به من می فهمونه که بیا دختره منو بگیر؟


با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
دوستان گلم امیدوارم که حالتون خوبه!
بزرگواران نظرتون در مورد این تاپیک چیه؟!

جسارتا:
فقط بیان نظر باشد( همدیگر را نقد نکنید)
ضمنا از بحث تاپیک خارج نشوید.

سلام

تشکر که اینبار قبل از اعلام پاسخ صحیح ، نظرسنجی می کنید.

به نظر بنده اگر خانم پولدار باشد و آقا فقیر باشد در این صورت است که خوب نیست.
و اینکه ملاک و اصلی که باید در نظر داشت ،تفاهم شخصی با دختر خانم هست.
ممکنه بایکی از خانم ها تفاهم داسته باشید و هم کفو باشید (اما در وضعیت اقتصادی نه)
و اینکه برای اینکه دخر پولدار مشکلی دارد یا ندارد باید بعد از تحقیق و پرسش به این قضیه پی برد.

یاحق

برو پولداره رو بگیر بیفت توی ظرف عسل. عشق و ... کیلویی چنده بزرگوار؟!
به جون هودم طرف فقط پولدار باشه هیچی نداشته باشه کافیه.:Khandidan!:
تازه میتونی دوماد سرخونه هم بشی!:khaneh:
اصلا پول داشته باشی به صورت خودجوش هم زیبا میشی هم جذاب هم تو دل برو هم مورد احترام! هم با شخصیت. طوریکه اگر چرت ترین سخنان هم به زبان بیاری همه تایید میکنن.:ghash:
خداییش غیر از اینه؟!

با سلام

کسی نمی تونه تو این زمینه به شما کمک کنه، خودتون بشینین فک کنین ببینین چه معیاراهایی براتون مهمه!

ببینین دوسته من، موقعه ازدواج کردن،

1- یه سری آیتم ها هستن که اگه طرف مقابل داشته باشه یا نداشته باشه، بدون فکر کردن روی بقیه ی خصوصیاتش، رد می شه!!! مثلن یه دختر خانومی می گه اگه طرف معتاد باشه، هر چی خصوصیت مثبت دیگه داشته باشه، من ردش می کنم! به این آیتم ها، شرط ورود می گن!

2- حالا، وقتی طرف، شرایط ورود رو داشت، می یایم معیارهای بعدی مون رو بررسی می کنیم و به اون ها امتیاز می دیم! بعنی با آیتم های تو این مرحله، به تنهایی نمی شه کسی رو رد کرد یا قبول کرد، بلکه این آیتم ها در کنار بقیه موارد هستن که باعث گرفتن تصمیم نهایی می شن! مثلن امکان داره طرف مقایل شغل زیاد خوبی نداشته باشه اما وضع مالیش خوب باشه، که امتیاز مثبت یکی، امتیاز منفی دیگری رو جبران می کنه (اینا مثاله ها)

3- خوب، حالا شما ببینین که موارد که بیان کردین، چقدر براتون مهمه و جزء کدوم دسته از آیتم ها قرار می گیره!
برا این مرحله، باید به خودتون رجوع کنین، تمام پیامدهایی که خانوادتون و دیگران می گن رو در نظر بگیرین، ببینین می تونین باش کنار بیاین یا نه!!!!

آیا براتون مهمه که:

-خانواده دختره فقیرنشین ترین محله های شهر زندگی می کنند

-وضعيت مالى خانواده دختر ضعيفه ومادر وپدر، برادرا وداماداشون همه از قشر كارگر هستن و همه از نظر مالى ضعيف هستن.

- خانواده شما به خاطر اين فاصله طبقاتى و اجتماعى يعنى ضعيف بودن وضع مالى و كارگر بودنشون و فقیرنشین بودنشون شديداً مخالف اين ازدواج هستن.

هر کدوم از این مسائل که گفتین، درجه ی اهمیتش رو وقتی متوجه می شین که به پیامدهایی که در بر داره، فکر کنین!!! مثه همون هایی که گفتین:

"معتقدن با وجود تفاهم بين من ودختر الان متوجه نيستم ودر صورت اين ازدواج درآينده دچار مشكل ميشم مثلاً اينكه خجالت ميكشم با اون خانواده رفت وآمد كنم و پيش فاميل و دوستام سرشكسته ميشم.مخصوصاً وقتى تو آينده شاهد ازدواج دوستهاى صميميم با دخترهايى با شرايط خيلى بهتر ميشم عذاب ميكشم و پشيمون ميشم.البته خودشون هم خجالت ميكشن كه بگن عروسشون از چه خانواده اى هست.اينطور حرف زدن خانوادم باعث شده كه خودمم به فكر برم و حتى به علاقه خودمم شك كنم و فكر كنم كه نكنه اين علاقه گذرا باشه و واقعاً تو آينده دچار اين مشكلات بشم و پشيمون بشم."

تمام عواقب این مسائل بالا رو در نظر بگیرین، ببینین خودتون می تونین عواقبش رو تحمل کنین، اصلن این چیزا براتون مهم هست؟
مثلن شاید برای من اصلن مهمه نباشه که مردم چی می گن!
شاید یه فردی مردم براش مهم باشه و بگه مردم همین ها هستن که من میونشون دارم زندگی می کنم و نظراتشون برام مهم هست

بعد به این آیتم های بالا نمره ی منفی بدین و در کنار بقیه ی معیارها بسنجین!!

موفق باشن!

بسمه الرزّاق

با سلام

نفس دارا بودن و یا ناداریِ مواردی که فرمودید آنقدر اهمیّت ندارد که کفویت اعتقادی-اخلاقی-فرهنگی و اصالت خانواده مهم است.

منظور از اصالت هم پاکی و نجابت و آبرومند بودن خانواده است.فقر دختر خانم اوّل اگر برای شما و خانواده ملاک باشد

بخصوص اگر باعث تحقیر آن دختر خانم شود و باعث احساس ضعف نفس و یا سرشکستگی در ایشان شود.ممکن است برای او مشکل

ساز شود.یک دختر خانم، وقتی وارد زندگی مشترک می شود باید احساس سربلندی و همینطور پذیرفته شدن از سوی همسر و

خانواده اش را داشته باشد،بهتر است ابتدا ظرفیت خودتان را بسنجید،در مورد دختر خانم دوّم هم دلیلی ندارد پیشداوری کنید شاید

پدر ایشان شما را در این زمانه ی وانفسا که به هر کسی نمی توان اعتماد کرد صالح و مناسب تشخیص داده اند و یا شاید اصلا

منظور ایشان چیزی که در ذهن شما شکل گرفته است نباشد.

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]سلام دوستم:Gol:
.
من می خوام در مورد فامیل پولدارتون یه چیزی بهت بگم.
اینکه اونا بهت تمایل دارن.، باعث نشه مغرور بشی یا فک کنی دخترشون ایرادی داره....
ممکنه دخترشون از هر لحاظ خوب باشه و به دلیل اینکه دیدن پسر خوبی هستی، غیر مستقیم دارن توجهت رو جلب می کنن.
.
خلاصه اینکه تصمیم درست بگیر تا بعدا پشیمون نشی.
.
اینم بدون خیلیا وقتی بفهمن بیکاری یا مثلا سربازی نرفتی، احتمالا اجازه خواستگاری ندن.
اما وقتی طرف فامیله، نگاه به جیبت نمی کنه.. ادب و اخلاقتو در نظر می گیره.
.
اینم که بعضی از دوستان می گن دوماد سر خونه، ناراحت نشو...، حتما ارزشت بیشتر از این حرفا بوده که طرف غیر مستقیم بهت پیام رسونده،..
.
می خوام بگم از محبت آدمهای دور و بر خودت ساده نگذر:Gol:
.
در مورد اون موردی که گفتی فقیر تره
منظورت از پایین بودن سطح فرهنگی چیه؟
باید ببینه چی برای خودت مهمه و تحمل چی رو نداری:ok:
.
مثلا واسه یکی مواضع سیاسی خیلی مهمه و واسه یکی اصلا مهم نیست!
در هر صورت معیار های خودت رو بگی، بیشتر میشه راهنمایی کرد:Cheshmak:
.
اگه لازم شد یه نکته دیگه بعدا بهت می گم
[/]

یا زینب کبری;773999 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]سلام دوستم:Gol:
.
من می خوام در مورد فامیل پولدارتون یه چیزی بهت بگم.
اینکه اونا بهت تمایل دارن.، باعث نشه مغرور بشی یا فک کنی دخترشون ایرادی داره....
ممکنه دخترشون از هر لحاظ خوب باشه و به دلیل اینکه دیدن پسر خوبی هستی، غیر مستقیم دارن توجهت رو جلب می کنن.
.
خلاصه اینکه تصمیم درست بگیر تا بعدا پشیمون نشی.
.
اینم بدون خیلیا وقتی بفهمن بیکاری یا مثلا سربازی نرفتی، احتمالا اجازه خواستگاری ندن.
اما وقتی طرف فامیله، نگاه به جیبت نمی کنه.. ادب و اخلاقتو در نظر می گیره.
.
اینم که بعضی از دوستان می گن دوماد سر خونه، ناراحت نشو...، حتما ارزشت بیشتر از این حرفا بوده که طرف غیر مستقیم بهت پیام رسونده،..
.
می خوام بگم از محبت آدمهای دور و بر خودت ساده نگذر:Gol:
.
در مورد اون موردی که گفتی فقیر تره
منظورت از پایین بودن سطح فرهنگی چیه؟
باید ببینه چی برای خودت مهمه و تحمل چی رو نداری:ok:
.
مثلا واسه یکی مواضع سیاسی خیلی مهمه و واسه یکی اصلا مهم نیست!
در هر صورت معیار های خودت رو بگی، بیشتر میشه راهنمایی کرد:Cheshmak:
.
اگه لازم شد یه نکته دیگه بعدا بهت می گم

سلام و درود
ببینید بنده تا به حال این قدر جدی در مورد ازدواج فکر نکرده بودم. به همین خاطر هنوز دقیق معیارهایم برای ازدواج مشخص نیست غیر از این معیار های مقابل که قطعا برام مهمه.1- باحجاب باشه یعنی چادری. 2- با فهم و شعور و با مطالعه باشه. یعنی بتونه از مواضع فکری اش دفاع کنه. حالا نه دفاع فلسفی خیلی خفن ولی بتونه دفاع کنه. 3- به مرجعیت و رهبری معتقد باشه. 4- اسیر زرق و برق دنیا نباشه. این خیلی برام مهمه اونم توی دوره و زمونه ای که دنیا خیلی تبلیغ می شه. 5-مخالف ماهواره باشه. 6-... . اما روی یک سری مسائل از جمله مسئله تفاوت اقتصادی فکر نکرده ام. می گن دختری اگر از نظر اقتصادی خیلی پایین تر باشه بعد بیاد توی خونه ای که از نظر اقتصادی بالاتراند ممکنه خودش رو گم کنه و هی بره دنبال مسائل مادی .
تفاوت فرهنگی رو دقیق نمی دونم ولی مثلا ما اگه در فامیلمان بحثی یا دعوایی بشه فحش به هم نمی دهیم. ولی اون محله فحش می دن. چه فحش هایی! یا ضرورت مطالعه و کتاب رو در زندگی نمی فهمند مثلا. هنوز من دقیق این خانواده رو نمی شناسم ولی خانواده هایی که آن جا زندگی می کنند می گن بی فرهنگ اند. شاید هنوز خود من منظور از این را نمی فهمم.
در مورد اون دختر پولداره این رو بگم که حالا قبل از این که برم از همینش می ترسم که بشم داماد سرخونه. یعنی دو روز دیگه دختره بیاد بگه تو هیچی نداشتی و بابای من تو رو به همه جا رسوند.حالا ما که هیچی نداردنیستیم ولی در مقابل اونا هیچی نداریم. اون قدر پولدارند که هرسال مسافرت اروپا رو می رند. دستشون توی کار خیر هم هست.

ابوالبرکات;774011 نوشت:
سلام و درود
ببینید بنده تا به حال این قدر جدی در مورد ازدواج فکر نکرده بودم. به همین خاطر هنوز دقیق معیارهایم برای ازدواج مشخص نیست غیر از این معیار های مقابل که قطعا برام مهمه.1- باحجاب باشه یعنی چادری. 2- با فهم و شعور و با مطالعه باشه. یعنی بتونه از مواضع فکری اش دفاع کنه. حالا نه دفاع فلسفی خیلی خفن ولی بتونه دفاع کنه. 3- به مرجعیت و رهبری معتقد باشه. 4- اسیر زرق و برق دنیا نباشه. این خیلی برام مهمه اونم توی دوره و زمونه ای که دنیا خیلی تبلیغ می شه. 5-مخالف ماهواره باشه. 6-... . اما روی یک سری مسائل از جمله مسئله تفاوت اقتصادی فکر نکرده ام. می گن دختری اگر از نظر اقتصادی خیلی پایین تر باشه بعد بیاد توی خونه ای که از نظر اقتصادی بالاتراند ممکنه خودش رو گم کنه و هی بره دنبال مسائل مادی .
تفاوت فرهنگی رو دقیق نمی دونم ولی مثلا ما اگه در فامیلمان بحثی یا دعوایی بشه فحش به هم نمی دهیم. ولی اون محله فحش می دن. چه فحش هایی! یا ضرورت مطالعه و کتاب رو در زندگی نمی فهمند مثلا. هنوز من دقیق این خانواده رو نمی شناسم ولی خانواده هایی که آن جا زندگی می کنند می گن بی فرهنگ اند. شاید هنوز خود من منظور از این را نمی فهمم.
در مورد اون دختر پولداره این رو بگم که حالا قبل از این که برم از همینش می ترسم که بشم داماد سرخونه. یعنی دو روز دیگه دختره بیاد بگه تو هیچی نداشتی و بابای من تو رو به همه جا رسوند.حالا ما که هیچی نداردنیستیم ولی در مقابل اونا هیچی نداریم. اون قدر پولدارند که هرسال مسافرت اروپا رو می رند. دستشون توی کار خیر هم هست.

باسلام
این قسمت از متن که رنگی شده برام جالب بود
یکی در جایی زندگی میکنه آیا باید اون فرد رو با محله قضاوت کرد :Moteajeb!:
یکی تو یه محله زندگی میکنه که اصلا دوست نداره اونجا باشه حال شرایط طوری هست که مجبوربه اون محله باشه
اگر برای شما این موضوع مهمه یعنی فرهنگ محله نه فرهنگ فرد پس انتخاب این فرد با این طرز فکر شما اشتباه هست :Nishkhand:
بعد این طرز فکر که پدر دختره وضعش خوبه اصلا درست نیست یعنی انتخاب یک فرد بخاطر شرایط مالی خوب شاید بعد از ازدواج شما شرایط مالی پدر دختره خدا نکرده بد شد پس جایگاه دختره فرق میکنه ؟!
اگه فردی هستید که تو سختی و مشکلات زندگی شما رو در شرایطی قرار داد وضع مالی و طلاق و فرهنگ محله تاثیر در قضاوت شما میگذارد و شما برخوردتان متفاوت میشه پس انتخاب درستی نیست یعنی چی با کوچکترین اختلاف بگید چون بچه طلاقه یا بی فرهنگه و...
در حالی که شاید این فرد در شرایط دیگه هم بود همچین رفتاری ازش سر میزد ولی طرز فکر شما طوری هست که دال بر شرایط می‌گذارید پس انتخاب درست نیست :ok:

و این که وقتی پدره هی میگه ازدواج تا مطمئن نشدید دختر خودش رو در نظر گرفته پیش داوری نکنید چون دقیقا همچین موردی رو دیدم که پسره فکر کرده دخترش رو میخواد بده بعد دیده یه فامیل دارند که به شرایط این آقا میخوره میخواسته معرفی کنه که بعد شنیدند شوکه شده :khandeh!:
در کل این طرز فکر ها ایراد داره اصلاح کنید :ok:
در این میان میتوانید به فرد سوم فکر کنید
انشاءالله موفق و سرفراز باشید :Gol:

یا زینب کبری;773999 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]سلام
.
من می خوام در مورد فامیل پولدارتون یه چیزی بهت بگم.
اینکه اونا بهت تمایل دارن.،
باعث نشه مغرور بشی یا فک کنی دخترشون ایرادی داره....ممکنه دخترشون از هر لحاظ خوب باشه و به دلیل اینکه دیدن پسر خوبی هستی، غیر مستقیم دارن توجهت رو جلب می کنن.

سلام
نظر متفاوتی بود و همچنین قابل تامل:ok:
قابل توجه بعضی از آقایون نسبت به این مساله....

سلام.
داداش شما باید همه جوانب کار رو بسنجی.
به عنوان مثال اگه رفتی خواستگاری دختره بهش بگی فردا که رفتیم زیر یه سقف سرم منت نزاری که تو پول نداشتی و از پول بابام به جایی رسیدی و...
نکته ی دیگه اینکه شما از دور نمتونی بگی به خاطر اینکه خانواده دختره که وضع مالاشون خوب نیست و توی یه محله ی (به اصطلاح شما بی فرهنگ)زندگی میکنن دلیل بر این باشه که اوناهم بی فرهنگن.پس در این زمینه نتیجه میگریم بریم قشنگ و کامل بریم تحقیق کنیم و بعد نتیجه گیری کنیم این مورد برای هر دو دختر باید صورت بگیره.
و شما گفتی که میرن سفر اروپا ببین اگه می تونی عکس هایی که تو مسافرت که گرفتن رو مشاهده کنی(البته به صورت خیلی رسمی یعنی پنهانی نری نگاه کنی)
مثلا اگه داداش داره بهش بگو عکسای سفرتون رو بیار ببینیم(این مورد رو از این نظر گفتم که ببینی از لحاظ حجاب چه طور)به دلیل اینکه کسی که اونور حجابشو حفظ کرده میشه گفت به حجاب پای بنده.اگه شما خواهر یا یک فرد آشنا(مونث)که با خانواده دختره در ارتباطه بره اونجا و به یه بهانه ای با هم بنشینن عکسای مسافرتشون رو نگاه کنن(که اگه یه وقتی عکس سر لختی و.. داشت)طرفی که شما فرستادی معذب نباشه از نگاه کردن اون عکسا و بعد بیاد نتیجه رو بیاد به شما بگه.
البته
در مجموع داداشی برو هر دو فرد مورد نظر درموردشون تحقیق کن بعد تصمیم بگیر.

کربلایی حیدر;774037 نوشت:
سلام.
داداش شما باید همه جوانب کار رو بسنجی.
به عنوان مثال اگه رفتی خواستگاری دختره بهش بگی فردا که رفتیم زیر یه سقف سرم منت نزاری که تو پول نداشتی و از پول بابام به جایی رسیدی و...
نکته ی دیگه اینکه شما از دور نمتونی بگی به خاطر اینکه خانواده دختره که وضع مالاشون خوب نیست و توی یه محله ی (به اصطلاح شما بی فرهنگ)زندگی میکنن دلیل بر این باشه که اوناهم بی فرهنگن.پس در این زمینه نتیجه میگریم بریم قشنگ و کامل بریم تحقیق کنیم و بعد نتیجه گیری کنیم این مورد برای هر دو دختر باید صورت بگیره.
و شما گفتی که میرن سفر اروپا ببین اگه می تونی عکس هایی که تو مسافرت که گرفتن رو مشاهده کنی(البته به صورت خیلی رسمی یعنی پنهانی نری نگاه کنی)
مثلا اگه داداش داره بهش بگو عکسای سفرتون رو بیار ببینیم(این مورد رو از این نظر گفتم که ببینی از لحاظ حجاب چه طور)به دلیل اینکه کسی که اونور حجابشو حفظ کرده میشه گفت به حجاب پای بنده.اگه شما خواهر یا یک فرد آشنا(مونث)که با خانواده دختره در ارتباطه بره اونجا و به یه بهانه ای با هم بنشینن عکسای مسافرتشون رو نگاه کنن(که اگه یه وقتی عکس سر لختی و.. داشت)طرفی که شما فرستادی معذب نباشه از نگاه کردن اون عکسا و بعد بیاد نتیجه رو بیاد به شما بگه.
البته
در مجموع داداشی برو هر دو فرد مورد نظر درموردشون تحقیق کن بعد تصمیم بگیر.
سلام آخه ممکنه روز اول این شرط رو قبول کنه ولی مثلا 5 سال دیگه یک اختلاف پیش آمد بگه بابام تو رو به این جا رسوند و ازاین حرف ها . این فکر خوبیه در مورد عکس های دختره. مادر دختره که حجابش خیلی خوبه ولی خود دختره رو نمی دونم. یعنی یکی دو بار اون هم زمانی که بچه بود دیدمش. اونم الان 18 سالشه. مثلا شاید وقتی 10 سالش بود دیدمش.

السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
کدام یک از معیارهای شما اهمیت بیشتری برایتان دارد؟!
اگر مهم ترین معیارتان تقوا و ایمان باشد، مسلما ابتدا سراغ کسی می روید که مؤمن تر به نظر می رسد حتی اگر کم درآمدتر باشند.
اما اگر مهم ترین معیارتان سطح اقتصادی باشد، سراغ کسی آن کسی بروید که سطح بالاتری دارد.
مسلماً وقتی خودتان با خودتان خلوت می کنید به خوبی می دانید که کدامیک برای شما اهمیت بالاتری دارد و شاید اینکه "می ترسم مشکل پیش بیاد و فلان" بهانه ای بیش نباشد!

اختلاف در سطوح مختلف مثل سطح اقتصادی و فرهنگی و... ممکن است مشکلاتی به وجود آورد چرا که هیچیک از ما معصوم نیستیم.
اما هرچه ایمان، بالاتر باشد وشخص، نگرش وسیع تر و معنوی تری داشته باشد، ظواهر و اموری را که موجب این اختلافها می شود نادیده می گیرد.
این روزها ازدواج هم بسیار سخت شده و شاید بهتر است برخی مسائل را که در گذشته بسیار اهمیت داشت، نادیده بگیریم.

طلاق والدین را خیلی بزرگ نکنید. چرا که فراوان اند خانواده هایی که ظاهراً طلاق نگرفتند اما هرروز جنگ و دعوا دارند و جوی متشنج و نامناسب بر خانواده شان حاکم است. و درواقع، دچار طلاق عاطفی اند.
و از طرف دیگر، خانواده هایی هم هستند که با توافق و آرامش از هم جدا می شوند و خانه را به صحنه ی میدان جنگ، مبدل نمی نمایند.
تاثیر منفی مورد اول، بیشتر از مورد دوم به نظر می رسد.

بعد هم اینکه بیش از حد برنامه ریزی نکنید.
شاید هردوی آنها به شما پاسخ منفی دادند!!!
یا اینکه به خواستگاری شان رفتید و به دل شما ننشستند یا ....

بعد هم اینکه حضرت شعیب علیه السلام هم مستقیماً از حضرت موسی علیه السلام خواست که یکی از دخترانش را بگیرد.
حضرت موسی از این توصیه ی مستقیم، برداشت منفی نکرد.
حالا شما از یک توصیه ی غیرمستقیم (که حتی شاید تخیلی بیش نباشد) برداشت منفی می کنید!!!

ان شاءالله که آن چه خیر و صلاح شماست رخ دهد ... موفق باشید

به نظر من اگه دو طرف تو زندگیشون خدا را در نظر بگیرن این چیزا نمیتونه تو آینده براشون مشکل ساز بشه ولی اگه خدا را در نظر نگیریم...

لبیک یا علی النقی;774056 نوشت:
السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
کدام یک از معیارهای شما اهمیت بیشتری برایتان دارد؟!
اگر مهم ترین معیارتان تقوا و ایمان باشد، مسلما ابتدا سراغ کسی می روید که مؤمن تر به نظر می رسد حتی اگر کم درآمدتر باشند.
اما اگر مهم ترین معیارتان سطح اقتصادی باشد، سراغ کسی آن کسی بروید که سطح بالاتری دارد.
مسلماً وقتی خودتان با خودتان خلوت می کنید به خوبی می دانید که کدامیک برای شما اهمیت بالاتری دارد و شاید اینکه "می ترسم مشکل پیش بیاد و فلان" بهانه ای بیش نباشد!

اختلاف در سطوح مختلف مثل سطح اقتصادی و فرهنگی و... ممکن است مشکلاتی به وجود آورد چرا که هیچیک از ما معصوم نیستیم.
اما هرچه ایمان، بالاتر باشد وشخص، نگرش وسیع تر و معنوی تری داشته باشد، ظواهر و اموری را که موجب این اختلافها می شود نادیده می گیرد.
این روزها ازدواج هم بسیار سخت شده و شاید بهتر است برخی مسائل را که در گذشته بسیار اهمیت داشت، نادیده بگیریم.

طلاق والدین را خیلی بزرگ نکنید. چرا که فراوان اند خانواده هایی که ظاهراً طلاق نگرفتند اما هرروز جنگ و دعوا دارند و جوی متشنج و نامناسب بر خانواده شان حاکم است. و درواقع، دچار طلاق عاطفی اند.
و از طرف دیگر، خانواده هایی هم هستند که با توافق و آرامش از هم جدا می شوند و خانه را به صحنه ی میدان جنگ، مبدل نمی نمایند.
تاثیر منفی مورد اول، بیشتر از مورد دوم به نظر می رسد.

بعد هم اینکه بیش از حد برنامه ریزی نکنید.
شاید هردوی آنها به شما پاسخ منفی دادند!!!
یا اینکه به خواستگاری شان رفتید و به دل شما ننشستند یا ....

بعد هم اینکه حضرت شعیب علیه السلام هم مستقیماً از حضرت موسی علیه السلام خواست که یکی از دخترانش را بگیرد.
حضرت موسی از این توصیه ی مستقیم، برداشت منفی نکرد.
حالا شما از یک توصیه ی غیرمستقیم (که حتی شاید تخیلی بیش نباشد) برداشت منفی می کنید!!!

ان شاءالله که آن چه خیر و صلاح شماست رخ دهد ... موفق باشید

سلام مهمترین معیار من ایمان طرف است. اما غرض من از این تاپیک همین است که بفهمم چقدر تفاوت اقتصادی و فرهنگی اهمیت دارد. اما مومن تر به نظر می رسد تا مومن تر است خیلی متفاوت است. اتفاقا در اون تاپیک که داستان ازدواجتان را نقل کردید برای من سوال شده بود که از کجا می توان فهمید طرف با ایمان است.اون قدر آدم با ایمان که در عین حال بی ایمان هستند دیده ام که به نظرم می رسه خیلی سخت باشه فهمیدن ایمان طرف. در مورد مسئله طلاق پس این که می گویند بچه های طلاق مشکل دارند و از این جور حرف ها چی پس؟ همچنین از این حرفی که می گید بیش از حد برنامه ریزی نکنید بر می آید که شما فکر می کنید من خیلی مشتاقم که برم خواستگاری . من اگر جواب منفی هم بشنوم به آن صورت ناراحت نخواهم شد. در مورد تخیلی بودن هم باید بگم که یک بار مامانم بدون این که من بهش حرفی زده باشم بهم گفت :((به نظرم فلانی بدش نمیاد بری خواستگاری دخترش.)) یا یک بار بابام رو دیده بود بهش گفته بود: شنیده ام می خوای برای پسرت زن بگیری. حالا دختر خوب هم کم نیست و از این حرف ها که بابام هم همون حرف مامانم رو بهم زد. راست می گویید. نباید برداشت منفی کنم.اما آخه آدم بعضی اوقات یک فکرایی می کنه و یک چیزهایی می بینه که به نظرش یک فکرهایی میاد.

تا الآن برای خودم به این نتیجه رسیدم که با کسی ازدواج نکنم که سطح مالی خیلی بالایی دارن در حالی که من خودم درآمد آنچنانی ایی ندارم چون ناچارا باید با خانواده ی خانومم ارتباط داشته باشم و خانواده های پولدار غالبا رسم و رسوم های آنچنانی دارن درحالی که من قدرت این رسم و رسومات رو ندارم مثلا برای یه جشن تولد سکه بردن و لباس های آنچنانی و ... از طرفی هم غرورم اجازه نمیده از کسی پولی بگیرم و زیر بار منت کسی باشم حتی پدر خودمم که پول میده خجالت میکشم.
و از طرفی هم نمیخوام با دختر که سطح خانوادگیشون خیلی پایینتر از ماست ازدواج کنم چون دوست ندارم زنم پیش فامیلهامون احساس حقارت کنه و یا وضعیت خانوادگی خانومم اذیتم بکنه.
تا الآن به این نتیجه رسیدم که هر قدر خانواده ها هم کفو باشن خیلی بهتره. ولی شاید بعدا نظرم عوض بشه و یا موردی پیش بیاد که ویژگی ایی داشته باشه که از این معیارم دست بکشم.

سلام.
خلاصه نظر بدم چون متاسفانه گرفتارم
اگر دو طرف یعنی پسر و دختر و همچنین خانواده هاشون ایمان داشته باشن به نظر من وضعیت مالی هیچ اهمیتی نداره
و به نظرم اصل و مهم در اینه که ایمان طرف مقابل اثبات بشه

[="Navy"]امام باقر علیه السلام :
"مصیبتی از این سخت تر نیست که جوان مسلمانی دختر برادر مسلمانش را خواستگاری کند و پدر جواب بدهد: معذرت میخواهم، تو از جنبه ی مالی در رتبه ی من نیستی."

امام خامنه ای :

"در شرع اسلام، آنچه که معین شده است این است که دختر و پسر باید کفو یکدیگر باشند. . .و عمده ی مسئله در باب کفو عبارت است ازایمان،یعنی هردو مومن، هردو دارای تقوی و پرهیزگاری و هردو معتقد به مبانی الهی و اسلامی و عامل به آنها باشند....اینکه تامین شد بقیه ی چیزها اهمیتی ندارد
وقتی تقوی و پاکدامنی دختر و پسر معلوم شد، سایر چیزها را خدای متعال تامین میکند.\
طبق احادیث و فرمایش رهبری هم کفو بودن در مسائل اعتقادی صدق میکند . . .
نه مال و ثروت و جایگاه_اجتماعی
[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]سلام
تو این لینک پایین توصیه 2 و 7 که مربوط به کفایت میشه رو بخون تا منظورم رو بهتر متوجه بشه.
استاد راهنما از واژه برتری جویی استفاده کردن.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=49221&p=682576&viewfull=1#post682576
[/]

بدست آوردن کمبود ها از طرق نادرست هم.... همون منظوری که بعد از ظهر گفتم:khandeh!:
.
البته شاید مشاور هم به یه آدم با ایمان این حرفا رو نزنه.....:ok:
.
اینم بگم که مدیون نباشم.
ایمان وقتی واقعا کافیه که در عمل باشه
مثلا شخصی که اهل جهاد با نفسه... دیگه اصلا نه قیافه براش مهمه نه جایگاه اجتماعی فقط ایمان...
البته اینکه گفتم مثال بود.
.
منظور که... بشین سنگاتو با خودت وا بکن...
اصلا اولین کار اینه که بدون تقلب بشینی و ببینی واقعا چی می خوای...

ابوالبرکات;773478 نوشت:
باعرض سلام و خسته نباشید
اگریادتان باشد قبلا بنده یک تاپیک درمورد ازدواج با دخترپولدارتر از خودم ایجادکردم اما امروز می خوام یک تاپیک برعکس اون ایجاد کنم. مامان من از وقتی که بازنشسته شده است به کلاس ها و جلسات قرآنی زیادی می رود. در آن جا بین خانم ها مطرح کرده بود که دنبال یک دختر خوب برای من است. اونا هم یک دختر رو به مامانم معرفی کرده اند. ایشون طلبه است. 18ساله است و من 23 را رد کرده ام. می گویند دختر خوبی است. فقط یکی دو تا مشکل وجود دارد. یکی این که سطح مالی اونا نسبت به ما خیلی پایین تر است. ما پولدار نیستیم اما وضعمون بد نیست اما ایشان وضع مالی شان خیلی بد است. در یکی از فقیرنشین ترین محله های شهر زندگی می کنند. از نظر فرهنگی هم از ما پایین تر هستند. همچنین پدر و مادرش از هم طلاق گرفته اند. می گویند اگر سطح مالی دختری خیلی پایین تر باشه خوب نیست و مشکل پیش میاد. نظرشما چیست؟ آیا این مشکل پیش میاره؟
البته یک شخص دیگری هم در فامیلمان است که فوق العاده پول دار است؟ هروقت من رو می بینه می گه نمی خوای ازدواج کنی؟می گم مثلا یک سری مشکلات دارم.می گه مشکلات حل می شه. می گم مورد از کجا پیدا کنم. می گه دور و برت رو نگاه کن. هسته. ایشون یک دختری داره. دختره رو نمی شناسم اما پدر و مادره خیلی خوب اند. من احساس می کنم پدر دختره با زبون بی زبونی می گه بیا دختر من رو بگیر. فقط به خاطر این حرف هایی که به من می زنه نمی گم. دلایل دیگه ای هست که این حس من رو تقویت می کنه. نظرتون در مورد این چیه؟این یک پولداریه دو برابر اون یکی. آدم مذهبی ای هم هست ولی به نظر شما آیا دختره مشکلی نداره که پدره هر دفعه من رو می بینه یک جوری به من می فهمونه که بیا دختره منو بگیر؟

و عليكم السلام

نميخوام بدبين باشم ولي...
بهتر هست در ذهن خودتون (و عنوان تاپيك)خواستگاري از دختري فقيرتر از خود رو قرار بدين نه ازدواج.
ولي چيزي كه از عنوان تاپيك بر مياد اين هست كه انگار دو تا دختر از شما خواستگاري كردند و منتظر جواب شما هستن.
لذا اگه جواب منفي(هرچي مصلحته) بگيري ضربه روحي ميخوري چون از عنوان تاپيك برمياد كه شما در اولين خواستگاري منتظر جواب مثبت هستين.
با لهجه اصفهوني بخونين:

بایِد بِشِد دَرِشون بیاریم

- اصلا حرفشم نزنین . هرچقدر هم که خودشو خونوادش خوب باشند فرقی نمیکنه . چونکه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی (؟؟) به ما نمی خورن . بالاخره پس فردا توی مراسم ها فامیل ها همدیگه را می بینن . خونواده خانمت بایِد جوری باشند که بِشِد جلو فک و فامیل دَرِشون بیاریم .

این ها نظرات تحلیلی حاج آقا بود از اخباری که توسط حاج خانم در مورد خانواده ی جعفری به گوششون رسیده بود . منظور از تفاوت های فرهنگی و اجتماعی هم احتمالا وضعیت مالی بود که نقش مهمی در نظرات حاج آقا ایفا می کرد . به هرحال حاج آقا به شدت مخالف پیگیری این گزینه بود و می گفت بگردین دنبال یک گزینه ی وضع خوب تر .

در جلسه ای محرمانه با حاج خانم بررسی می کردیم که آیا می شود نظر حاج آقا را عوض کرد یا خیر .

- مادر من ، این گزینه که از خیلی جنبه ها اون طوری که ما می خوایم هستند ، دیگه دست دست نکنیم ، لا اقل یه جلسه دیگه همه با هم بریم شاید حاج آقا با دیدن خود مادر و دختر نظرش عوض بشه .

حاج خانم –بعید می دونم . می دونی که بابات رو این مسائل حساسه ، سر هرچی کوتاه بیاد ، این یکی را فکر نمی کنم . راستم میگه بالاخره باید دو تا خونواده به هم بخورن . این اختلاف ها پس فردا موجب ناراحتی و حرف و نقل میشه . حالا بازم فکر کن ببینیم چی میشه .

منظور از بازم فکر کن هم که در ادبیات والدین اینه که اونقدر فکر کن تا به نتیجه ای مشابه با نظر ما برسی . اگر هم نرسیدی بازم فکرکن . در هر صورت دو حالت پیش میاد ، یا به نتیجه ی مشابه می رسی یا اینکه همچنان باید فکر کنی تا به نتیجه ی مشابه برسی . لذا هر دو حالت به نظر مشابه والدین ختم خواهد شد . ولی بالاخره والدینن دیگه چیکار میشه کرد ، خدا خیلی براشون مرام گذاشته .

بین گزینه های مورد بررسی این اولین موردی بود که نظر خودم موافق و نظر خانواده مخالف بود . هرچند تکلیف تا حدود زیادی مشخص بود ولی مثل قبلی ها اینطور نبود که به راحتی دلم راضی بشه . توی دانشگاه آقا حمید سراغ جلسه خواستگاری را ازم گرفت و منم داستان را به علاوه ی ناراحتی هام به ایشون انتقال دادم .

- اصلا نمیدونم یعنی چه هی میگن بایِد بِشِد دَرِشون بیاریم ، مگه می خوان گوشتا از تو دیزی در بیارن ، یا نخ را از خم رنگرزی ، یا اورانیوم غنی شده را از سانتریفیوژ ؟

آقا حمید – خوب تا حدی میشه بشون حق داد ، بالاخره یه عمر می خوان دو تا خونواده باهم برن و بیان ، باید توی این رفت و اومد احساس راحتی کنن . حالا اگه یه خونواده ای باشه که با هر شرایطی در طرف مقابل کنار بیاد ، همچین مواردی قابل اغماضه ، منم خیلی دیدم خونواده هایی که مشکلی با این موارد ندارند ، ولی یه خونواده ای مثل خونواده ی شما که انگار کنار بیا نیستن اصلا صلاح نیست جلو برین . پس فردا اگه حرف هایی رد و بدل بشه که اون دختر و خونوادش توسط شما و فامیلتون تحقیر بشن اول دعوا و مصیبته . مخصوصا این دختر که بچه یتیمه و اصلا خدا را خوش نمیاد که این اتفاق ها بیفته .

با صحبت های آقا حمید یکم آروم تر شدم ولی یکم بیشتر ناآروم . همش تو این فکر بودم که آیا میشه راهی پیدا کرد که حاج آقا را راضی کنیم یا نه . هرچقدر بیشتر فکر می کردم طبق روال مورد انتظار به نظر مشابه والدین نزدیک تر می شدم و هرچه نزدیک تر می شدم ناراحت تر هم می شدم . بالاخره این بزی که آزمون چشیدن علف انجام میده پیش میاد که چند تیکه علف لابلای دندوناش گیر بکنه و باعث اذیت و نارحتیش بشه . نخ دندون و خلال هم که نداره بنده خدا . همش با طول موج های مختلف صوتی واژه ی " بَعَعَعَعَ" را ادا می کنه . نمیتونه دردشو به کسی بفهمونه وکسی هم از درد دل این بزی قصه ما خبر نداره .

چند وقت یکبار با رفقا می رفتیم استخر . وقت هایی که زیاد تو فکر بودم خودم را توی استخر روی آب رها می کردم تا بدون دست و پا زدن شناور بمونم . این کار را که می کردم احساس آرامش عجیبی بهم دست می داد . این دفعه که در این حالت بودم یهو دیدم یه نفر پرید رو سرم و منو کشید بالای استخر و شروع کرد به فشار دادن دل و رودم . نجات غریق استخر بود . چون چند دقیقه بود زیر آب بی حرکت بودم و چون پشتم به اون بود و ندیده بود که گاهی نفس هم می گیرم ، خیال کرده بود که از حال رفتم و دارم غرق می شم . و واقعا هم اون وقت که پرید رو سرم اونقدر آب خوردم که داشتم غرق می شدم و نمی تونستم موضوع را براش توضیح بدم . احوالاتم را پرسید و بعدشم سر حرف را باز کرد و گفت : بچه نکنه عاشق شدی !؟

حاج خانم برای این که این قضیه به طور کلی از سرم بیرون بره دنبال گزینه های جدید می گشت . چند روز که گذشت عمه زهره توی فامیل های دورو نزدیک ، یکی دو مورد پیدا کرده و با حاج خانم در میون گذاشته بود . جالب این بود که بعد از پیچیدن داستان خواستگاری که ما خونه ی آقای نکویی رفته بودیم ، ملت همیشه در صحنه ی فامیل دست به کار شده بودند تا مرهمی بر زخم های ما بگذارند .

من که دیگه اصلا دل و دماغ خواستگاری رفتن نداشتم . اول گفتم فعلا پرونده را تعلیق کنیم تا بعد . ولی چند روز دیگه که گذشت از بس عمه و مادرم اصرار کردند جام زهر را پذیرفتم ولی به شرط عدم نوشیدن . قرار گذاشتیم هر کسی معرفی میشه اول حاج خانم و عمه خودشون برند و مسئله "بایِد بِشِد دَرِشون بیاریم " و مسائلی از این دست را ابتدا بررسی کنند و سپس بعد از بررسی های اولیه بزی را وارد معرکه نمایند .

این تدبیر از چند جهت به نفعم بود . یکی اینکه وقت و هزینه گل یا شیرینی دیگه ازم نمی گرفت . دیگه اینکه سر خانم ها با حرف زدن با همدیگه گرم می شد تا دست از سر ما بردارند . سوم اینکه تا قبل از بررسی های اولیه علفی گیر بزی نمی اومد تا دوباره چیزی به دندوناش گیر کنه و مصیبت بشه . چهارم این که خدا را چه دیدی ، یه وقت یک گزینه ی مناسبی هم میون این ها « من حیث لا یحتسب » پیدا شد .

هنوز ما این جام زهر را به دست نگرفته بودیم که عمه و حاج خانم به دیدار یک گزینه رفتند و بررسی کردند و برگشتند و تحلیل هایی بسیار جالب ارائه کردند که بنده را به تدبیر پیشین خود امیدوار کرد .

ادامه اين داستان طنز اصفهوني رو كه از كتابي به اسم گل دون هست مي تونين اينجا بخونين:

http://rooyeshnews.com/goldoon/79728-3930904065142.html

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]سلاااااااام.
.
نظر دوست عزیز جناب ناگفته های ناب رو می خوندم که یه مطلب جدید یادم اومد که شاید خالی از عریضه نباشه:ok:
.
اول، این عنوانی که برای تاپیک انتخاب کردی خیلی بار احساسی داره و ممکنه کسی که می خواد راهنماییت کنه، یخورده فردین بازی شخصیتش پر رنگ تر بشه:khandeh!:
.
من دیشب کلی نوشتم اما بازم ترسیدم با این عنوان تاپیک باعث تحریک عواطف جمعی بشم:Narahat az:
.
نظرت در مورد آدمی که سه تا دکمه اول پیراهنش رو نمی بنده چیه؟؟؟.(آی... نفس کش). من به همچین آدمی می گم لات و لوت:Moteajeb!: حالا شاید این آدم خیلی مومن باشه.. اما من نمی تونم مردی که دکمه های سر یقش بازه رو به عنوان یه آدم موجه نگاه کنم...
.
یعنی راه رفتن کنار یه آدم این تیپی تو جامعه باعث خجالت می دونم... شاید به این می گن عدم کفویت اجتماعی
.
حالا نظر خودت چیه؟
[/]

سلام من یک توضیحی بدم که بنده هیچ وقت ضربه ی روحی از این مسائل نخواهم خورد. خودم را که می شناسم.قبول دارم اسم تاپیک را بهتر بود خواستگاری از یک دختر فقیرتر از لحاظ اقتصادی می گذاشتم اما خوب قبل از خواستگاری آدم به این فکر می کنه که یک احتمال اینه که جواب مثبت بدن.آیا اگه جواب مثبت دادن اون مورد به درد می خوره یا نه؟اگر نمی خوره آدم همون اول خواستگاری نره. این جا کلمه ی ازدواج مجاز از خواستگاری بود.
مثال بسیارخوبی از عدم کفویت زدید جناب ((یا زینب کبری)). این چیزهایی که نوشتید رو اگه فکر می کنید بهتر است در بحث مطرح نشه خصوصی برام بفرستید.

تنهای تنها;774148 نوشت:
منم بودم با پولداره ازدواج میکردم واقعا میگم ها شوخی نمیکنم پدر من وضع مالی خوبی داره ازاون فضایی ها نیست ها ولی خوبه من باشرایط همسرم خوب کنار اومدم حتی وقتی خیلی خیلی بی پول شده بود تحمل شرایط برام راحت بود راستش عقده ی هیچی تو دلم نیس جز :khaneh: لامبور گینی وینینو :khaneh:اما عروس دیگه ای درفامیل هست باشرایط من اما سختی کشیده "انگار از زندان ازاد شده اصلن نمیدونه چیکار میکنه
بستگی به رفتار خودت داره اگه بخای دختر پولداره رو هم اذیت کنی اونم از خودش دفاع میکنه میگه بابام به اینجا رسوندتت واینا اگه اون کم پول تره رو ادیت کنی چوب مهریه رو میخوری و و و و
وسطح فرهنگی طرفم مهمه خیلی خیلی مهم
مذهبی هم که هستن هردوتا شون
باز باهردوتاشون صحبت کن
موفق باشی:tavallod:
ببینید بحث اذیت کردن نیست بلکه بحث بر سر اینه که ممکنه بالاخره اختلافاتی پیش بیاد در زندگی و بحثی بشه. می گویند دعوا نمک زندگیه. اون وقت می ترسم شخصیتم را زیر سوال ببرند.

ابوالبرکات;773478 نوشت:
باعرض سلام و خسته نباشید
اگریادتان باشد قبلا بنده یک تاپیک درمورد ازدواج با دخترپولدارتر از خودم ایجادکردم اما امروز می خوام یک تاپیک برعکس اون ایجاد کنم. مامان من از وقتی که بازنشسته شده است به کلاس ها و جلسات قرآنی زیادی می رود. در آن جا بین خانم ها مطرح کرده بود که دنبال یک دختر خوب برای من است. اونا هم یک دختر رو به مامانم معرفی کرده اند. ایشون طلبه است. 18ساله است و من 23 را رد کرده ام. می گویند دختر خوبی است. فقط یکی دو تا مشکل وجود دارد. یکی این که سطح مالی اونا نسبت به ما خیلی پایین تر است. ما پولدار نیستیم اما وضعمون بد نیست اما ایشان وضع مالی شان خیلی بد است. در یکی از فقیرنشین ترین محله های شهر زندگی می کنند. از نظر فرهنگی هم از ما پایین تر هستند. همچنین پدر و مادرش از هم طلاق گرفته اند. می گویند اگر سطح مالی دختری خیلی پایین تر باشه خوب نیست و مشکل پیش میاد. نظرشما چیست؟ آیا این مشکل پیش میاره؟
البته یک شخص دیگری هم در فامیلمان است که فوق العاده پول دار است؟ هروقت من رو می بینه می گه نمی خوای ازدواج کنی؟می گم مثلا یک سری مشکلات دارم.می گه مشکلات حل می شه. می گم مورد از کجا پیدا کنم. می گه دور و برت رو نگاه کن. هسته. ایشون یک دختری داره. دختره رو نمی شناسم اما پدر و مادره خیلی خوب اند. من احساس می کنم پدر دختره با زبون بی زبونی می گه بیا دختر من رو بگیر. فقط به خاطر این حرف هایی که به من می زنه نمی گم. دلایل دیگه ای هست که این حس من رو تقویت می کنه. نظرتون در مورد این چیه؟این یک پولداریه دو برابر اون یکی. آدم مذهبی ای هم هست ولی به نظر شما آیا دختره مشکلی نداره که پدره هر دفعه من رو می بینه یک جوری به من می فهمونه که بیا دختره منو بگیر؟

سلام برادر
چند نکته رو عرض میکنم. البته تمام پست ها رو نخوندم شاید قبلاً گفته شده باشن
کمی طولانیه ولی پیشهاد میکنم حوصله کنی و صحبت من رو بخونی. چندین سال تجربه و سختی های فراوان پشت این حرفهاست

1 - اونقدر که از حواشی گفتی از خود دخترها نگفتی! از پدر و مادر هر دو گفتی (هم پولداره هم بی پوله) ، از شرایط مالیشون گفتی ، حتی از محله و در و همسایه گفتی ، اما از خود دخترها چیزی نگفتی! اصلی ترین موضوع خود دخترهایی هست که مد نظر داری. البته موارد دیگه هم در جای خودش مهمه ، ولی نه اینقدری که شما زوم کردی و کلاً اصل مطلب رو فراموش کردی

2 - با عرض عذرخواهی از سایر دوستان مذهبی ، چند وقته تصمیم گرفتم از عشق و علاقه قبل از ازدواج با هیچ مذهبی صحبت نکنم.... اما خب باز با خودم میگم شاید فرد مقابل من از اون مذهبی هایی باشه که هدفش از ازدواج انتخاب همسره نه مرجع تقلید!!
داداش عزیز ، میل با خودته میتونی این حرف من رو بپذیری یا خیر ، اما اگر از این برادرت میشنوی ، علاوه بر اینکه بشینی و آیتم های منتخبین رو تیک بزنی ، به دلت هم توجه کن خیلی هم توجه کن. بذار یکم بی تعارف بگم ، قراره بعدها با اون خانمی که همسرت میشه هم بستر بشی..... ، پس دقت کن ببین کدوم یکی به دلت میشینه و بهش تمایل داری. ازدواج انتخاب رفیق نیست که بگی به زیباییش کاری ندارم (زیبایی از نظر خودت)

3 - بقول سرکار "حبیبه" ، تفاوت سطح مالی دو طرف به خودی خود مهم نیست ، اما بسته به نکته ای مهم میشه. اون نکته اینه: میزان ظرفیت افراد
شما ابتدا باید ظرفیت خودت و بعد هم ظرفیت اون خانمها (هم پولداره و هم بی پوله) رو در نظر بگیری و اول این رو بسنجی

4 - برعکس اختلاف مالی ، اختلاف فرهنگی به خودی خود بسیار اهمیت داره. باز هم حرفی رو از یه آدم متأهل با تجربهء زیاد بشنو
اختلاف فرهنگی اونقدر در زندگی شما تاثیرگذاره که میتونم بگم از اختلاف مذهبی (اختلاف در روش ها) مهمتره. فرض کن شما اهل علم و کتاب هستی و خانم مورد نظر شما اهل مراسم مذهبی و حفظ قرآن. با اینکه روش های مذهبی بودن شما با هم متفاوته ، اما اگر هر دوی شما فرهنگ مناسب داشته باشید ، کاملاً با هم کنار خواهید آمد. ولی اگر اختلاف در عقاید فرهنگی و آداب و رسوم داشته باشید دین داری شما هم به مشکل خواهد خورد

5 - اگر خانواده طرف مقابل شما در محیط ناسالم زندگی میکنن ، گر چه دلیل کافی بر ناسالم بودن خودشون نیست ، اما کار شما رو برای تحقیق سنگین میکنه. باید خیلی دقیق بررسی کنید که آیا محیط بر روی خانواده مد نظر شما تاثیرگذار بوده یا خیر. مثلاً میتونید رفتار اونها رو در موضوعات مختلف ، با رفتار افراد اون محله مقایسه کنید

6 - درمورد بخشی از فرمایش شما که قرمز کردم ، انصافاً بی انصافیه!
اگه دخترها و خانواده هاشون مدام برای ما پسرها کلاس بذارن ، میگیم جلو پای ما سنگ میندازن
اگه هم مثل مثال شما بیان و خودشون پیش قدم بشن ، میگیم حتماً دختره مشکل داره!
خب آخرش دخترها باید چکار کنن؟!!
به نظرم اگر بنا بود پولداره رو انتخاب کنی ، شما تحقیق خودت رو انجام بده مثل هر دختر دیگه ، این فکرها رو که دختر مشکل داره رو از سرت بیرون کن داداش

7 - مهمترین نکته ، همونی هست که خانم سلیمانی هم فرمودن. خودت تصمیم بگیر برادر عزیز ، خودتتتتتتتتتتتتتتتت
اینکه میگن دختر پولدار باشه بده ، میگن دختر فقیر باشه بده ، میگن دختر کوچیکتر باشه بده ، میگن دختر بزرگتر باشه بده ، و.............
ببین داداشم مردم کلاً کارشون اینه که هِی بگن!
حضرت خدیجه(س) هم از پیامبر(ص) بزرگتر بودن و هم پولدار تر. هیچ مشکلی هم نداشتن
از طرفی کسانی بودن که سنشون کمتر بود و پولدار هم نبودن ، اما خون به دل پیامبر(ص) کردن
این گفته ها البته مهمه اما خب تئوریه ، در عمل بیشتر مسائل خیلی متفاوت با این گفته ها خواهد بود

8 - درمورد طلاق والدین هم باید ببینی آیا تاثیر منفی در زندگی دختر گذاشته یا خیر. همچنین ببینی پدر و مادری که از هم جدا شدن الان چکار میکنن و نقششون در زندگی فعلی دختر چیه. طلاق گاهی میتونه فرزندان رو به تباهی بکشه ، گاهی کلاً در روند زندگی فرزندان بی تاثیره ، گاهی هم باعث رشد شخصیتی فرزندان میشه. مثلاً خود من پدر و مادرم از هم جدا شدن. برای من باعث رشد و فهم بیشتر شد اما برای برادرم بسیار سنگین بود و باعث شد اخلاقش بد بشه. برای هر 4 تای ما (4 تا خواهر برادر هستیم) هم پیامدهای منفی داشته هم پیامدهای مثبت ، اما استفادهء ماها از این پیامدها متفاوت بوده. پس این وظیفهء شماست که بررسی کنی و تاثیر طلاق والدین در زندگی دختر رو متوجه بشی

9 - برای انتخاب همسر فقط همین الان رو در نظر نگیر. حتماً حتماً به آینده و فرزندان هم توجه کن برادر. ببین خودت چقدر توانایی پدر بودن داری و همسر آینده شما چقدر توانایی مادر بودن رو داره. همچنین به نقشه ها و برنامه های آینده خودت توجه کن و ببین همسر آینده شما تا چه حدی با برنامه های شما سازگاری داره و با شما همراه خواهد بود. این احتمال زیاده که دختری برای حال شما مناسب باشه ، ولی برای آینده شما نامناسب باشه

ببخشید طولانی شد
موفق باشی برادر

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

ابوالبرکات;774159 نوشت:
سلام
مثال بسیارخوبی از عدم کفویت زدید جناب ((یا زینب کبری)). این چیزهایی که نوشتید رو اگه فکر می کنید بهتر است در بحث مطرح نشه خصوصی برام بفرستید.

سلام عزیز
خصوصی که نه...[emoji41] .
اینجا بهتره، بالاخره کارشناس مشاوره حرفا رو رصد می کنه و اگه اشکالی دید، توضیح میده[emoji6].
فعلا یدونه مثال زدم تا ببینم دوستانی مثل جناب مهران و سرکار اندیشه و سایر دوستانی که با این دو بزرگوار هم عقیده هستن... این مقوله ای که مطرح کردم رو چطوری جواب میدن[emoji4]
.
یک چیزی رو در جاهای دیگه گفتم، دوباره عرض می کنم. (الکی مثلا من آدم مهمی هستم)[emoji12]
ایمان به این راحتی قابل سنجش نیست... فعلا تو قشر مذهبی همه دم از ایمان میزنن، اما اون ایمانی برای زندگی مهمه که تجلی اون رو.در اعمال و رفتار ببینیم.
.
یعنی برو خصوصیات اخلاقی و رفتاری رو بسنج.
مثلا من از آدمهای رک خوشم نمیاد... رک بودن شاید ربطی به ایمان نداشته باشه.. پس باید دقت داشته باشم.
.
البته بگم ها... ایمان در حد اعلا . یعنی جمیع فضائل اخلاقی و صد در صد همچین کسی متعادله و هیچ لنگش اخلاقی و رفتاری نداره[emoji257] .ولی مبنای سنجش ایمان همین مکارم اخلاقه[emoji15][/]

یا زینب کبری;774164 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]
سلام عزیز
خصوصی که نه...[emoji41] .
اینجا بهتره، بالاخره کارشناس مشاوره حرفا رو رصد می کنه و اگه اشکالی دید، توضیح میده[emoji6].
فعلا یدونه مثال زدم تا ببینم دوستانی مثل جناب مهران و سرکار اندیشه و سایر دوستانی که با این دو بزرگوار هم عقیده هستن... این مقوله ای که مطرح کردم رو چطوری جواب میدن[emoji4]
.
یک چیزی رو در جاهای دیگه گفتم، دوباره عرض می کنم. (الکی مثلا من آدم مهمی هستم)[emoji12]
ایمان به این راحتی قابل سنجش نیست... فعلا تو قشر مذهبی همه دم از ایمان میزنن، اما اون ایمانی برای زندگی مهمه که تجلی اون رو.در اعمال و رفتار ببینیم.
.
یعنی برو خصوصیات اخلاقی و رفتاری رو بسنج.
مثلا من از آدمهای رک خوشم نمیاد... رک بودن شاید ربطی به ایمان نداشته باشه.. پس باید دقت داشته باشم.
.
البته بگم ها... ایمان در حد اعلا . یعنی جمیع فضائل اخلاقی و صد در صد همچین کسی متعادله و هیچ لنگش اخلاقی و رفتاری نداره[emoji257] .ولی مبنای سنجش ایمان همین مکارم اخلاقه[emoji15]

مسئله مهم در ایمان همینه که نمی شود به راحتی فهمید که طرف ایمان داره یا نداره. از روی حرف های او که نمی شود فهمید. اون قدر آدم می شناسم که برات میان 1000تا استدلال و ادعا در مسائل مختلف می کنند ولی ایمانشان ضعیف است. آدم های بداخلاق و بی شعوری وخودخواهی هستند. شما می گید باید از روی خصوصیات اخلاقی اش بسنج. آخه چطوری؟ درسته که قبلش می شه از دوستا و آشناهاش تحقیقاتی کرد اما فکر نمی کنم بشه خیلی شناختی پیدا کرد. همچنین اگه مگه من چند جلسه با دختره می تونم صحبت کنم و رفت و آمد داشته باشم که بتوانم اخلاقش رو بشناسم؟

Reza-D;774163 نوشت:
سلام برادر
چند نکته رو عرض میکنم. البته تمام پست ها رو نخوندم شاید قبلاً گفته شده باشن
کمی طولانیه ولی پیشهاد میکنم حوصله کنی و صحبت من رو بخونی. چندین سال تجربه و سختی های فراوان پشت این حرفهاست


سلام
نکات بسیار خوبی فرمودید ولی یک چیزی توجه من رو جلب کرد و در اون مورد می خوام سوالی بپرسم. در مورد این تمایل که فرمودید باید به دلت بنشینه و بهش علاقه داشته باشی نظرتان چیه در مورد این که می گن این علایق بعد از 6 ماه می پره و شما بعد از 6 ماه دیگه خانمت اون به دل نشستن رو نداره؟ این که هی من می گم ((می گن می گن)) به خاطر این است که خوب من تجربه ی زندگی مشترک ندارم و امروز هم آمار طلاق رفته بالا. خوب هرچیزی که می گن باعث می شه آدم شکش بزنه.

ابوالبرکات;774051 نوشت:
سلام آخه ممکنه روز اول این شرط رو قبول کنه ولی مثلا 5 سال دیگه یک اختلاف پیش آمد بگه بابام تو رو به این جا رسوند و ازاین حرف ها . این فکر خوبیه در مورد عکس های دختره. مادر دختره که حجابش خیلی خوبه ولی خود دختره رو نمی دونم. یعنی یکی دو بار اون هم زمانی که بچه بود دیدمش. اونم الان 18 سالشه. مثلا شاید وقتی 10 سالش بود دیدمش.

راستش نمیدونم چی بگم اگه انسان فهمیده ای باشه فک نکنم از این جور حرفا بخواد بزنه.و اگر هم شما توی تحقیقاتون و حتی خواستگاری(در صورت احتمال رفتن به خواستگاری)اگه دیدین ادم مغروری هستش احتمال اینکه مشکل بالا پیش بیاد بیشتر میشه.بازم به این نتیجه میگیرم که تحقیق کنیم تا از روحیات طرف مقابله مطلع بشیم و ببینیم با خودش چند چنده

ابوالبرکات;773478 نوشت:
همچنین پدر و مادرش از هم طلاق گرفته اند. می گویند اگر سطح مالی دختری خیلی پایین تر باشه خوب نیست و مشکل پیش میاد. نظرشما چیست؟ آیا این مشکل پیش میاره؟

در مورد وضعیت مالیش خوب فقیر باشه چه اشکالی داره قرار نیست ایشان خرج شما رو بدن وظیفه ی پسر هست خرج و مخارج همسرش رو تامین کنه
برای طلاق خانواده اش هم گناه دختر این وسط چیه !!!!

ابوالبرکات;773478 نوشت:
نظرتون در مورد این چیه؟این یک پولداریه دو برابر اون یکی. آدم مذهبی ای هم هست ولی به نظر شما آیا دختره مشکلی نداره که پدره هر دفعه من رو می بینه یک جوری به من می فهمونه که بیا دختره منو بگیر؟

این همه فکر و خیال چطور به ذهنتون میاد !!!
حالا از کجا معلوم خواستگاری رفتی بهت دختر بدن
برای پول پدر و وضعیت مالی خوب دختر هم نقشه نکشید عموی خودم پولداره ولی با این وجود تنها چیزی که به عنوان جهیزیه به دخترهاش داد یه یخچال بود و تمام
خیلی هم منت میزاره که دخترش رو به طرف داده
اصلش هم همینه پسر باید خودش وضعیت مالی زندگیش رو بسازه نه وضعیت مالی دختره تو این شرایط باید تاثیر بزاره نه وضعیت مالی پدر پسر
خانواده چه گناهی کردن بعد از ازدواج هم بشینن خرجتون رو بدن تا همین سن رساندنتون برید خدا رو شکر کنید

ابوالبرکات;774011 نوشت:
ببینید بنده تا به حال این قدر جدی در مورد ازدواج فکر نکرده بودم.
حالا خوبه جدی فکر نکرده بودید اگر فکر میکردید چی میشد :Nishkhand:

به همین خاطر هنوز دقیق معیارهایم برای ازدواج مشخص نیست غیر از این معیار های مقابل که قطعا برام مهمه.1- باحجاب باشه یعنی چادری. 2- با فهم و شعور و با مطالعه باشه. یعنی بتونه از مواضع فکری اش دفاع کنه. حالا نه دفاع فلسفی خیلی خفن ولی بتونه دفاع کنه.
این جمله من رو یاد پست مهم وزاری خارجه ایران انداخت نکنه خیال دارید خانم رو بفرستید بین الملل و جایی که باید از موضع فکری هم دفاع کنه

3- به مرجعیت و رهبری معتقد باشه.
4- اسیر زرق و برق دنیا نباشه. این خیلی برام مهمه اونم توی دوره و زمونه ای که دنیا خیلی تبلیغ می شه.
موندم اینی که گفتی یعنی چه !!! دقیقا باید چطوری نشون بده عملیات شهادت طلبانه بکنه کافیه :Nishkhand:
واقعا پسرهای ایرانی چه مشغله های فکری داشتن ما خبر نداشتیم
اون وقت میگن خانمهای ایرانی پرتوقع هستن برای ما پسره همین که سرش به تنش بیارزه و پول بخور و نمیری دربیاره یه کمم نه زیاد شخصیت گنگ بوک مانند داشته باشه کافیه ( همون گنگ بوک امپراطور دریا :Nishkhand:) کافیه از بقیه مسائل و طرز فکرش میگذریم

5-مخالف ماهواره باشه.

6-... . اما روی یک سری مسائل از جمله مسئله تفاوت اقتصادی فکر نکرده ام. می گن دختری اگر از نظر اقتصادی خیلی پایین تر باشه بعد بیاد توی خونه ای که از نظر اقتصادی بالاتراند ممکنه خودش رو گم کنه و هی بره دنبال مسائل مادی .
حالا دو سه دست مانتوی اضافه خرید و یه مقدار طلا زیاد نگران نباشید اینا عادین همه ی خانمها همین چند دست رو لازم دارن دیگه به ویلای مبله و سفر خارجه نمیکشه

تفاوت فرهنگی رو دقیق نمی دونم ولی مثلا ما اگه در فامیلمان بحثی یا دعوایی بشه فحش به هم نمی دهیم. ولی اون محله فحش می دن. چه فحش هایی!
در این مورد باید برای پسرها بیشتر نگران بود خانمها در هر سطحی باشن فحش هایی که میدن به دو سه فحش بیشتر ختم نمیشه که اونم بهش میگن فحش های مودبانه این یکی رو من تضمین میدم
یا ضرورت مطالعه و کتاب رو در زندگی نمی فهمند مثلا. هنوز من دقیق این خانواده رو نمی شناسم ولی خانواده هایی که آن جا زندگی می کنند می گن بی فرهنگ اند. شاید هنوز خود من منظور از این را نمی فهمم.
در مورد اون دختر پولداره این رو بگم که حالا قبل از این که برم از همینش می ترسم که بشم داماد سرخونه. یعنی دو روز دیگه دختره بیاد بگه تو هیچی نداشتی و بابای من تو رو به همه جا رسوند.

خوب اگه پدر دختره همه چی رو برات فراهم کنه همین هم بهت میگه مطمئن باشید
البته قبلا هم گفتم این پولدارها زرنگن فریب پولشون رو نخور می بینی جهیزیه اون دختر فقیره از این خانم پولداره بیشتر بوده

حالا ما که هیچی نداردنیستیم ولی در مقابل اونا هیچی نداریم. اون قدر پولدارند که هرسال مسافرت اروپا رو می رند. دستشون توی کار خیر هم هست.

:Nishkhand: جناب ابوالبرکات به چشم طنز به این پست من نگاه کنید لطفا سریع جبهه نگیرید

ابوالبرکات;774172 نوشت:
این که هی من می گم ((می گن می گن)) به خاطر این است که خوب من تجربه ی زندگی مشترک ندارم و امروز هم آمار طلاق رفته بالا. خوب هرچیزی که می گن باعث می شه آدم شکش بزنه
سلام برادر عزیز
منظور من هم ایراد به شما نبود. هدفم همین بود که عرض کنم به یک سری موارد اصولی بدون تردید باید توجه کرد ، اما اگر بیش از حد بخوایم حساسیت نشون بدیم و بقول شما شکمون ببره ، از راه اصلی دور میفتیم. بیشتر افرادی که مشاوره میدن (بجز کارشاسان) ، بیشتر تجربهء شخصی خودشون رو میگن. مثلاً زنی که با یه مرد پولدار ازدواج کرده و بعد شوهرش بهش خیانت کرده ، ممکنه به شما بگه هرگز با هیچ فرد پولداری ازدواج نکن. یا مردی که با دختر فقیر ازدواج کرده و بعد از پولدار شدن دختر ظرفیت لازم رو نداشته ، ممکنه به شما توصیه کنه که هرگز با فرد فقیر ازدواج نکن. این افراد چون خودشون از یک موضوع آسیب دیدن ممکنه با دادن راهنمایی احساسی ذهن شما رو منحرف کنن. لذا بهترین کار اینه که شما صرفاً از تجربیات و بخصوص تجربهء افراد کارشناس و عاقل بهره ببرید و نذارید احساساتی که افراد از زندگی شخصی داشتن مسیر شما رو تعیین کنه

ابوالبرکات;774172 نوشت:
در مورد این تمایل که فرمودید باید به دلت بنشینه و بهش علاقه داشته باشی نظرتان چیه در مورد این که می گن این علایق بعد از 6 ماه می پره و شما بعد از 6 ماه دیگه خانمت اون به دل نشستن رو نداره؟
بذار اینطوری توضیح بدم. ما سه نوع انتخاب داریم (بطور کلی):

1 - انتخاب صرفاً از روی ظاهر
این نوع انتخاب رو در بین برخی افراد می بینیم که به قول معروف با دیدن چشم و ابروی طرف خاطرخواه میشن و بدون هیچ تحقیق و بررسی و همفکری پا رو میکنن تو یه کفش که یا همین یا هیچکی!!! واضحه که این نوع انتخاب عاقبتش معلوم نیست و بجز موارد استثناء ، در سایر موارد به شکست میرسه

2 - انتخاب فقط از روی باطن افراد
شما هم حتماً شنیدید که مثلاً فلان دختر زیبا رو ، با فلان پسر زشت رو ازدواج کرده و مثال هایی مثل این. خب من نمیخوام این عمل رو رد کنم ، اما این نسخه ای نیست که برای عموم پیچیده بشه. به شخصه افراد زیادی رو میشناسم که با شنیدن چنین اتفاقاتی جَوگیر شدن و بدون درنظر گرفتن نیازهای طبیعی خودشون اقدام به انتخاب همسر صرفاً از روی باطن شخص کردن و کوچکترین کاری به ظاهر نداشتن. اما وقتی وارد زندگی مشترک شدن و بخصوص در بحث روابط جنسی ، نتونستن به لذت کافی برسن و در نتیجه یا طلاق گرفتن ، یا با اکراه و از روی اجبار به زندگی ادامه دادن ، و در مواردی هم متاسفانه کار به خیانت کشیده. البته تعداد کمی هم بودن که زندگی موفقی داشتن

3 - انتخاب بر مبنای اخلاق و باطن ، اما با در نظر گرفتن خواسته های طبیعی و جنسی
به نظر من این انتخاب معقول ترین نوع انتخابه. ببین داداشم خداوند ما رو به رهبانیت امر نکرده ، خدا نگفته لذت نبرید. ما نه تنها دستوری مبنی بر انتخاب همسر زشت نداریم ، بلکه روایات فراوانی داریم که همسر زیبا که به دل شما بشینه و بهش میل داشته باشید انتخاب کنید. اما اونچه که در روایات ما نهی شده همون مورد اول هست که عرض کردم. یعنی اینکه کسی صرفاً به ظواهر توجه کنه ، اینه که بده

فرمودی که زوج ها بعد از مدتی برای هم تکراری میشن. خب دقیقاً به همین دلیل باید کسی رو انتخاب کنی که علاقه و تمایل بیشتری نسبت بهش داری که کمرنگ شدن علاقه ، تاثیر منفی کمتری در زندگی شما بذاره

اولاً به هیچ وجه اینطور نیست که همسرها بعد از 6 ماه یا حتی چند سال بطور کامل جاذبه خودشون رو از دست بدن ، بلکه موضوع اینطوریه که بعد از مدتی ، ظواهر

کمرنگتر میشه و باطن بیشتر خودش رو نشون میده. مگر اینکه از ابتدا علاقه ای در میان نباشه

فرض کنیم بعد از مدتی ، مثلاً 30 درصد زیبایی و جاذبهء همسرها برای هم از بین بره. حالا اگر شما همسری انتخاب کرده باشی که جذابیتش برای شما مثلاً 80 باشه ، بعد از مدتی میشه 50 ، اما اگر در ابتدا همسری انتخاب کنید که جذابیتش برای شما 30 باشه ، بعد از ازدواج میشه 0 !!! خب کدوم بهتره؟! ضمن اینکه اگر از ابتدا جذابیت و علاقه ای باشه و در کنارش شخصیت و اخلاق طرف هم به درستی بررسی بشه ، بعداً این دو مکمل هم خواهند شد و نه تنها علاقه کم نمیشه ، بلکه بیشتر هم خواهد شد

شما اگر در بین لباس های خودتون نگاه کنید ، خواهید دید که برخی از اونها رو بیشتر دوست دارید و به نظرتون زیباتر هستن. هرچند که مدتی هم از داشتن اونها گذشته باشه. وقتی که ما پیراهن رو علاوه بر جنس خوبش به زیباییش هم توجه میکنیم ، وقتی عذا رو علاوه بر ویتامینش به خوشمزه بودنش هم توجه میکنیم ، آیا عجیبه که همسر رو هم علاوه بر برسی شخصیتی و اخلاقش ، به جذابیتش هم توجه کنیم؟

شبـنم;774247 نوشت:
در مورد وضعیت مالیش خوب فقیر باشه چه اشکالی داره قرار نیست ایشان خرج شما رو بدن وظیفه ی پسر هست خرج و مخارج همسرش رو تامین کنه
برای طلاق خانواده اش هم گناه دختر این وسط چیه !!!!

این همه فکر و خیال چطور به ذهنتون میاد !!!
حالا از کجا معلوم خواستگاری رفتی بهت دختر بدن
برای پول پدر و وضعیت مالی خوب دختر هم نقشه نکشید عموی خودم پولداره ولی با این وجود تنها چیزی که به عنوان جهیزیه به دخترهاش داد یه یخچال بود و تمام
خیلی هم منت میزاره که دخترش رو به طرف داده
اصلش هم همینه پسر باید خودش وضعیت مالی زندگیش رو بسازه نه وضعیت مالی دختره تو این شرایط باید تاثیر بزاره نه وضعیت مالی پدر پسر
خانواده چه گناهی کردن بعد از ازدواج هم بشینن خرجتون رو بدن تا همین سن رساندنتون برید خدا رو شکر کنید

ببینید منظور من در مورد سطح مالی پایین دختره این نبود که می خوام خرج من رو باباش بده. منظورم این بود که ممکنه خودش رو گم کنه. اینی که می گم اون پولداره دخترش رو می ده می دانم که می ده. البته الان که نمی خوام برم خواستگاری بلکه تصمیم گرفتم وارد فاز دوم بشم و رفت و آمدمون رو باهاشون بیشتر کنم. من نقشه ای نکشیدم برای پول باباهه. یعنی ملاک اصلی من اگر بخوام برم پول باباهه نیست بلکه اون چیزی که بیشتر منو راغب کرده یکی این حرف های پشت پرده ای است که باباهه بهم می زنه و یکی هم باایمان بودنشان بر اساس چیزی که معروفه در فامیل. بابای این دختره می گن دومادهای قبلیش رو هم همینطوری پیدا کرده و بعد براشون کار در شرکت های خودش کار جور کرده و هدیه های آن چنانی داده. مثلا کادوی عروسی یک شاسی بلند داده به داماد. من قصد دارم از خانواده خودم و پدر دختره کمک بگیرم اما نه تا اون حدی که خرج زندگیم رو تمام و کمال بهم بدهند. ولی این طور محبت ها هم می کنه پدر دختره و بعد ممکنه منت سرت بگذاره بگه من برات کار پیدا کردم و ماشین فلان هم بهت کادو دادم. آخه کارهایی هم که جور می کنه خیلی تپل هستند که وارد جزئیات نمی شوم.

من هم زیبایی هم پولدار بودن دختر برام مهم هستش هم اخلاق هم مهربون بودن هم مذهبی بودن کلا دنبال یک فرشته هستم و بدستش میارم

[="Tahoma"][="DarkRed"]ببینیدخیلی از حرفهاییکه میزنید فقط یک فکریه که در ذهنتون تشکیل میشه ممکنه درست باشه ممکنه غلط...پس وقتی فکری تکلیفش معلوم نیست نیاید اعتماد کنید مگر اینکه به اطمینان برسید...مثلا شما در مورد هردودخترخانم میگید ممکنه اینطوری باشه خب اینها همش احتمالاته ممکنه هم همه فکر شما غلط باشه ..پس بنظر من اگر میخواید ازدواج کنید ببینید کدوم به معیارهاتون نزدیکتره برید خواستگاری وازاون خانم شناخت کسب کنید اگر هم نه شرایط شناخت بوجود بیارید......برای اطمینان باید تحقیق کنید ...در مورد هیچ موضوعی نباید بااحتمالات پیش بریم....مهمترین چیزیکه اسلام برای ازدواج توصیه کرده وزندگی رو ضمانت کرده ایمان واخلاقه....بقیه چیزها درنظرگرفتنشون خوبه اماضمانت کننده نیستند....اگر این دوروداشته باشه پولدارترین دختر هم باشه منت نمیزاره روی شما ...اگر این دونباشه ظاهرا کفویت هم داشته باشید باز ممکنه مشکلاتی رو ایجاد کنه در زندگی.....[/]

من فقط پست اول رو خوندم.

خود منم تا همین یک ماه پیش تو یه موقعیت کاملا شبیه شما بودم. یعنی یه دختر خانوم با خانواده پولدار که فامیل دورمون بود و خانواده برام لقمه گرفته بودنش!!! Lol
و خانواده اونا هم از شواهد و قرائن راضی بودن!
و یه دختر خانوم دیگه که خودم لقمه گرفتم و خانواده نسبتا فقیری دارن!

خوشبختانه خبر رسید که اون دختر خانوم فامیل دور عقد کرده، منم یه نفس راحتی کشیدم!! چون کاملا مطمئن بودم که هیچ تناسبی با ایشون نداشتم!!!

در کل سرتو درد نیارم، من هیچوقت دختری که وضع مالی خانواده ش از خانواده خودم بالاتر باشه انتخاب نمیکنم. شاید الان یه مقدار راحتی برات داشته باشه، ولی بعدها از زیر بار منتها و سرکوفتها نمیتونی بیرون بیای!!

از اینها مهمتر اخلاق، حیا (نه فقط حجاب)، تناسب فرهنگی و درک و شعور هست که نمیشه با پول بدستشون آورد !!!!

[="Tahoma"][="Black"]اين فيلم مال مدتها قبل هست ولي ديدنش خالي از لطفا نيست:

[/]

ابوالبرکات;773478 نوشت:
باعرض سلام و خسته نباشید
اگریادتان باشد قبلا بنده یک تاپیک درمورد ازدواج با دخترپولدارتر از خودم ایجادکردم اما امروز می خوام یک تاپیک برعکس اون ایجاد کنم. مامان من از وقتی که بازنشسته شده است به کلاس ها و جلسات قرآنی زیادی می رود. در آن جا بین خانم ها مطرح کرده بود که دنبال یک دختر خوب برای من است. اونا هم یک دختر رو به مامانم معرفی کرده اند. ایشون طلبه است. 18ساله است و من 23 را رد کرده ام. می گویند دختر خوبی است. فقط یکی دو تا مشکل وجود دارد. یکی این که سطح مالی اونا نسبت به ما خیلی پایین تر است. ما پولدار نیستیم اما وضعمون بد نیست اما ایشان وضع مالی شان خیلی بد است. در یکی از فقیرنشین ترین محله های شهر زندگی می کنند. از نظر فرهنگی هم از ما پایین تر هستند. همچنین پدر و مادرش از هم طلاق گرفته اند. می گویند اگر سطح مالی دختری خیلی پایین تر باشه خوب نیست و مشکل پیش میاد. نظرشما چیست؟ آیا این مشکل پیش میاره؟
البته یک شخص دیگری هم در فامیلمان است که فوق العاده پول دار است؟ هروقت من رو می بینه می گه نمی خوای ازدواج کنی؟می گم مثلا یک سری مشکلات دارم.می گه مشکلات حل می شه. می گم مورد از کجا پیدا کنم. می گه دور و برت رو نگاه کن. هسته. ایشون یک دختری داره. دختره رو نمی شناسم اما پدر و مادره خیلی خوب اند. من احساس می کنم پدر دختره با زبون بی زبونی می گه بیا دختر من رو بگیر. فقط به خاطر این حرف هایی که به من می زنه نمی گم. دلایل دیگه ای هست که این حس من رو تقویت می کنه. نظرتون در مورد این چیه؟این یک پولداریه دو برابر اون یکی. آدم مذهبی ای هم هست ولی به نظر شما آیا دختره مشکلی نداره که پدره هر دفعه من رو می بینه یک جوری به من می فهمونه که بیا دختره منو بگیر؟

با سلام
ضمن تشکر از نظر دوستان گلم؛
اشاره کنم که برای رسیدن به یک پاسخ منطقی لازم است که فرد به این سوالات جواب منطقی بدهد.
در حقیقت بعد از پاسخ این سوالات می توان تصمیم منطقی گرفت.
1. چه ملاکهایی را بعد از مطالعه و تحقیق، انتخاب کرده و مصمم است طبق آن انتخاب کند.
2. در چه شرایط و محیطی بزرگ شده و خانواده او و خود چه انتظاری از زندگی دارند، در حقیقت تیپ شخصیتی این فرد چگونه هست.
3. نظر پدر و مادر او چیست؟
4. شناخت او از فرد و گزینه معرفی شده در چه حد می باشد؟
5. تناسبهای فکری و روحی و اعتقادی و حتی تناسب ظاهری و همچنین قیافه و جمال شخص مورد نظر در چه حدی است؟
6. میزان شناخت از طرفین در چه حدی است؟ ( شناخت عاطفی، رفتاری و فکری و اخلاقی)( این آگاهی ها باید آماده شوند، تا فرد بتواند با تمرکز بیشتر در مرحله تصمیم عاقلانه اقدام کند)
پس:
در این فرض اگر فرد مختصری یا خیلی فقیر باشند، و یا شخصی خیلی پولدار هستند، در مرحله انتخاب برای ازدواج، بدون در نظر گرفتن عوامل و مسائل مطرح شده نمی تواند شاخص خوب و مناسبی برای مرحله تصمیم گیری باشد، در حقیقت در ابتدای امر نمی توان یکی را تایید و دیگری را رد کرد، و باید به طور کامل بررسی و اطلاعات دقیق در اختیار قرار بگیرد، تا بتوان تصمیم درست را اختیار کرد. چه بسا دختر فقیر تناسب بیشتری داشته باشد، و آن یکی هم فقط پولدار است و تناسبی برقرار نیست، و بر عکس هم قابل تصور می باشد، در هر صورت اگر تناسب و ملاکها خوب سنجیده و بررسی شود، شخص می تواند تصمیم خوبی را بگیرد.
و اگر واقعا نتوانست به حل مشکل برسد لازم است که با یک شخص مشاور متخصص و متعهد این موضوع را مطرح و درخواست کمک و یاری کند.

ناگفته هاي ناب;774744 نوشت:
اين فيلم مال مدتها قبل هست ولي ديدنش خالي از لطفا نيست:


یادم هست این فیلم را گذاشتم برای پدر و مادرم و اون چه قدر این فیلم و سخنرانش رو مسخره کردند و چقدر من رو هم تحقیر کردند. حالا یک بلایی سرشون اومده که باید 15 میلیون تومان را بریزند توی چاه. با این پول می توانستند خیلی کارها برای من بکنند ولی نکردند و خدا به سرشان آورد.

من همون شب اول خواستگاری همه حرفامو رک میزارم کف دست دختره هیچ چیزی رو تو دل خودم نمیزارم هر حرفی دارم میزنم خ است شوهر کنه خو است نکنه چیزی که زیاده دختره این نشد یه خوشگل تر از اون، بعدش تا 3 ماه باید باهم رفت و امد داشته باشیم تا بفهمم این دختره از لحاظ فکری و عقلی واخلاقی مشکلی نداشته باشه،اگه بهم اومدیم که مبارک باشه اگه نه اون به کنار و من رو به خیر وسلامت :d:

پسر خوشبخت;776767 نوشت:
من همون شب اول خواستگاری همه حرفامو رک میزارم کف دست دختره هیچ چیزی رو تو دل خودم نمیزارم هر حرفی دارم میزنم خ است شوهر کنه خو است نکنه چیزی که زیاده دختره این نشد یه خوشگل تر از اون، بعدش تا 3 ماه باید باهم رفت و امد داشته باشیم تا بفهمم این دختره از لحاظ فکری و عقلی واخلاقی مشکلی نداشته باشه،اگه بهم اومدیم که مبارک باشه اگه نه اون به کنار و من رو به خیر وسلامت :d:

یکی از اقوام ما روز اول رک و راست به دختره گفت که من خونه ندارم و باید در خانه اجاره ای زندگی کنیم. ماشین هم ندارم. فقط یک نون بخور و نمیر دارم. دختره هم گفت باشه. مشکلی نیست. من باهات زندگی می کنم. حالا همچین که عقد کردن دختره می گه من باید حتما منزل شخصی داشته باشم. توی آپارتمان هم زندگی نمی کنم. ای داداش!!!!! بعضی از این دخترا خیلی زرنگ اند.

ابوالبرکات;776775 نوشت:
یکی از اقوام ما روز اول رک و راست به دختره گفت که من خونه ندارم و باید در خانه اجاره ای زندگی کنیم. ماشین هم ندارم. فقط یک نون بخور و نمیر دارم. دختره هم گفت باشه. مشکلی نیست. من باهات زندگی می کنم. حالا همچین که عقد کردن دختره می گه من باید حتما منزل شخصی داشته باشم. توی آپارتمان هم زندگی نمی کنم. ای داداش!!!!! بعضی از این دخترا خیلی زرنگ اند.
داداشی دقیقا حق باشماست من تو اطرافیان دیدم همچین دخترایی،کلا هردختری دیدی قبول کرد این شرایط رو ببین دروغ میگه،ولی خب من از اون پسراش نیستم که بخواد دبه در بیاره فورا طلاقش میدم من با هیچ دختری شوخی ندارم، ولی خب اگه دوسش داشته باشم اون یه حرفی،داداشی اگه دختر و پسر واقعا بعد از ازدواج عاشق هم باشن هیچ مشکلی باعث نمیشه بینشون اختلافی پیش بیاد،منظورم عشق وعلاقه ی پفکی دوست دختر دوست پسر نیست همچنین علاقه ی موقع عقد، هروقت زیر یک سقف رفتن ومدتی از زندگیشون گذشت وعاشق هم بودن باید بهشون تبریک گفت،

پسر خوشبخت;776780 نوشت:
داداشی دقیقا حق باشماست من تو اطرافیان دیدم همچین دخترایی،کلا هردختری دیدی قبول کرد این شرایط رو ببین دروغ میگه،ولی خب من از اون پسراش نیستم که بخواد دبه در بیاره فورا طلاقش میدم من با هیچ دختری شوخی ندارم، ولی خب اگه دوسش داشته باشم اون یه حرفی،داداشی اگه دختر و پسر واقعا بعد از ازدواج عاشق هم باشن هیچ مشکلی باعث نمیشه بینشون اختلافی پیش بیاد،منظورم عشق وعلاقه ی پفکی دوست دختر دوست پسر نیست همچنین علاقه ی موقع عقد، هروقت زیر یک سقف رفتن ومدتی از زندگیشون گذشت وعاشق هم بودن باید بهشون تبریک گفت،
خوب این جور دختری که نمیاد با مهریه کم زنت بشه. اگه طلاقش دادی بعدش می خوای چه کار کنی؟باید یا مهرش رو بدی یا بری زندان. این هم که می گید عاشق هم باشند که خوب قبل از ازدواج مشخص نیست اینا جوری عاشق هم اند که بعد از ازدواج هم عاشق می مانند.

:ok:
شرایط من برای زن اینده ام اینه

1- محجبه باشه شدید

2- با ایمان و مومن و وفادار

3- با اخلاق و مومنه

4- از لحاظ مالی هم سطح خودم باشه فقیر باشه با این که خودم وضع مالیم متوسطه

5- تا حالا هیچ مردی تو زندگیش نبوده باشه به جز بابا و برادرش مثل خودم که تا حالا هیچ دختری در زندگیم نبوده
.................................................................

6- سطح توقعات خیلی کم : انتظارات زیاد نداشته باشه

7- مهریه یک سکه :ok: به یگانگی خدا

............................................

:ok:99 درصد دخترها الان ماشین خونه و کسی که پول بزار کف دستشون خرج کنن حسابی

فقط دم از ایمان میزنن همین

چنین موردی وجود نداره

yalda solimani;773997 نوشت:
مخصوصاً وقتى تو آينده شاهد ازدواج دوستهاى صميميم با دخترهايى با شرايط خيلى بهتر ميشم عذاب ميكشم و پشيمون ميشم.البته خودشون هم خجالت ميكشن كه بگن عروسشون از چه خانواده اى هست.اينطور حرف زدن خانوادم باعث شده كه خودمم به فكر برم و حتى به علاقه خودمم شك كنم و فكر كنم كه نكنه اين علاقه گذرا باشه و واقعاً تو آينده دچار اين مشكلات بشم و پشيمون بشم.

این خیلی دردناکه برای کسی که موقعیت های بهتر رو از دست بده مخصوصا اگر دختر باشه طرف.
دخترها هرچقدر هم فرشته باشند مثل برخی ها، باز هم بیشتر اینجور چیزها رو مقایسه می کنند. علاوه بر اینها پدر و مادر هم ممکنه زیاد در مقام مقایسه گر ظاهر بشن.
اگر دختر یا پسر کمترین گله مندی از همسرشون که پول کمتری داره داشته باشن، ممکنه فورا با این جمله که "ما بهت گفتیم این به دردت نمی خوره، خودت گوش نکردی" مواجه بشن.

به هر حال همه اخلاق بد دارن، فک کن اگر بخوای از همسری که ازت پایینتره گله کنی، حرفت خریدار نداره، اگر بخوای هیچوقت هیچ چیز رو بروی خودت نیاری، غمباد میکنی.
وقتی آدم میخواد وارد یه خانواده که از لحاظ مالی در سطح پایینتری قرار دارند بشه، مطمئنا یه جاهایی کم میاره.
وقتی ببینه امکانات خونه ی پدر در اونجا به خوبی محیا نیست اونوقت می فهمه پایین بودن یعنی چی؟
داریم پسرهایی رو که تا روز دومادی هیچ جا سرکار نرفتن و دخترهایی رو که برای امرار معاش و خرج دانشگاه و... همیشه کار کردن و بالعکسش.
این برای دخترها هم هست. دحتری که تا امروز جایی کار نکرده یهو باید برای کمک خرج بره سرکار. یا از یه خونه ی 150 متری یهو به یه خونه ی 70 متری دو اتاقه می رسه
مطمئنا احساس کمبود میکنه. هرچقدر هم همسرش با عرضه باشه بازم نمیتونن چندسال اول زندگیشون رو در محیطی مثل محیط خونه ی پدر زندگی کنن

این مشکلات هم برای دختر و هم برای پسر هست و البته برای دختران سخت تره. گاهی مجبور میشن از عزیزترین کسانشون دل برکنن و شهری که در اون بزرگ شدن رو رها کنن و به جای دیگه برن. حالا فرض کنید که به جایی نه بهتر، بلکه پایینتر از زادگاه برن!!!!!

اینا گفتنش هم سخته چه برسه به تجربه کردنش.

باز یادم بیاد مینویسم

من هم این شرایط دارم کسی که واقعا قصد زندگی داشته باشه این ها واسش مهم نیست

پرسش:
اینکه با یک دختر فقیرتر از خود ازدواج کنم یا با یک دختر پولدار، دچار تردید شده ام، لطفا راهنمایی کنید.

پاسخ:
برای رسیدن به یک پاسخ منطقی لازم است که فرد به این سوالات جواب منطقی بدهد.
در حقیقت بعد از پاسخ به این سوالات می توان تصمیم منطقی گرفت.
1. چه ملاک هایی را بعد از مطالعه و تحقیق، انتخاب کرده و مصمم است طبق آن انتخاب کند.
2. در چه شرایط و محیطی بزرگ شده و خانواده او و خود چه انتظاری از زندگی دارند، در حقیقت تیپ شخصیتی این فرد چگونه هست.
3. نظر پدر و مادر او چیست؟
4. شناخت او از فرد و گزینه معرفی شده در چه حد می باشد؟
5. تناسب های فکری و روحی و اعتقادی و حتی تناسب ظاهری و همچنین قیافه و جمال شخص مورد نظر در چه حدی است؟
6. میزان شناخت از طرفین در چه حدی است؟ (شناخت عاطفی، رفتاری و فکری و اخلاقی) (این آگاهی ها باید آماده شوند، تا فرد بتواند با تمرکز بیشتر در مرحله تصمیم عاقلانه اقدام کند)

پس:
در این فرض اگر فرد مختصری یا خیلی فقیر باشند، و یا شخصی خیلی پولدار هستند، در مرحله انتخاب برای ازدواج، بدون در نظر گرفتن عوامل و مسائل مطرح شده نمی تواند شاخص خوب و مناسبی برای مرحله تصمیم گیری باشد، در حقیقت در ابتدای امر نمی توان یکی را تایید و دیگری را رد کرد، و باید به طور کامل بررسی و اطلاعات دقیق در اختیار قرار بگیرد، تا بتوان تصمیم درست را اختیار کرد. چه بسا دختر فقیر تناسب بیشتری داشته باشد، و آن یکی هم فقط پولدار است و تناسبی برقرار نیست، و بر عکس هم قابل تصور می باشد، در هر صورت اگر تناسب و ملاکها خوب سنجیده و بررسی شود، شخص می تواند تصمیم خوبی را بگیرد.
و اگر واقعا نتوانست به حل مشکل برسد لازم است که با یک شخص مشاور متخصص و متعهد این موضوع را مطرح و درخواست کمک و یاری کند.(1)

_____________
(1) سايت انجمن گفتگوي ديني، انجمن مشاوره، كارشناس: نشاط‌ : تاريخ:94/11/11
.

موضوع قفل شده است