جمع بندی همه را دعوت کردی جز مهدی فاطمه ؟!

تب‌های اولیه

91 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
همه را دعوت کردی جز مهدی فاطمه ؟!

ورود مهدی فاطمه اکیدا ممنوع!!!!!!

این چیزی است که بر سردر مجالس عروسی خیلی ها زده شده!!!
وقتی که مراسم همراه با حرام بوده و توانایی نداریم با حرام خدا مبارزه کنیم آیا می توانیم ادعای یاری امام زمان عج را داشته باشیم؟
برخی در رد حرف ما و اینکه شرکت در این مراسم ها اشکالی ندارد به عروسی حضرت زهرا س( جانم فدایشان) اشاره می کنند و اینکه خود پیامبر ص ( جانم فدایشان) به زنان گفته اند بخوانید و پای کوبی کنید( برقصید) که عروسی است و باید شاد باشید!

حالا درخواست بنده از کارشناسان محترم سایت به شرح زیر است:

آیا عروسی حضرت زهرا سلام الله علیها همراه با رقص و پایکوبی بود؟ (بررسی روایات مربوطه و صحتشان)
آیا شرکت در مجالس عروسی همراه با رقص و غنا در روان انسان تاثیر سوء دارد؟( بررسی روانشناختی)
آیا شرکت نکردن در مجالس حرام صرفا چون خانواده و اطرافیان شرکت می کنند و دلشان می شکند عملی غیر اخلاقی است؟( بررسی اخلاقی)

با تشکر :Gol:



با نام و یاد دوست





کارشناسان بحث: استاد ممسوس ، استاد حامی و استاد حنیف

با سلام و احترام

انچه در روایان و احادیث مربوط به ازدواج حضرت زهرا و حضرت علی آمده است هیچ اشاره ای به رقص و پایکوبی در ان نشده است
آنچه از کتب معتبر در مورد نحوه برگزاری مراسم عروسی حضرت زهرا و علی علیهما السلام وارد شده تنها این است که در شب عروسی، دختران عبدالمطلب و بنی هاشم و زنان مهاجر و انصار و در پیشاپیش آنان، زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) عروس نور را در این راه همراهی می‌کردند. ام سلمه، عایشه، حفصه و معاذه برای این عروس و داماد شعر می‌خواندند. دیگران نیز اول بیت هر شعری را تکرار می‌کردند و تکبیر می‌گفتند. (بحارالانوار: ج 43، ص 97)
این روایت نشان می دهد که در عروسی آن بزرگواران دست زدن و صوت زدنی در کار نبوده است.
آنچه در باره ازدواج حضرت زهرا(علیها السلام) از تاریخ و احادیث معتبر استفاده مى‏شود، این است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) در شب عروسى دختر گرامى‏شان به زنان دستور دادند اظهار خوشحالى کنند؛ ولى چیزى که موجب خشم خداوند باشد، انجام ندهند. گفته شده که عایشه و برخى از زنان، اشعارى در فضیلت و مقام حضرت زهرا(علیها السلام) مى‏سرودند و اظهار سرور و شادمانى مى‏کردند.( بحارالانوار، ج 43، ص 115).و مسئله دف و دایره زنى در احادیثى که هیچ سند و اعتبارى ندارد، بیان شده است. (دعائم الاسلام، ج 2، ص 206.)
و اما احادیثی که بیان میکنند در مراسم این حضرات دف وجود داشته است مر بوط به اهل سنت میباشد. زیرا که اهل سنت غنا و دف زنی را در مراسم شادی و بخصوص هنگام بازگشت از جنگ حلال میدانند. (سنن نسایى، ج 3، ص 194 ؛ صحیح بخارى، ج 6، ص 137؛ سنن ترمذى، ج 2، ص 276؛ سنن ابى داود، ج 2، ص 104؛)

اما در مورد الت دف باید گفت که نظر مراجع به این صورت میباشد :بسیاری از فقها دف را به صورت مطلق بر اساس دیگر روایاتی که به صورت مطلق از آن نهی شده حرام دانسته اند و برخی قایل به جواز آن همراه با کراهت در عروسی شده اند بنا به تصریح برخی از قائلان به جواز، دف باید بدون زنگوله باشد. اما همین علما هم درکل آن را جایز نمی شمارند. (جواهر الکلام 41/ 51-52 , ریاض المسائل 13/265 ,267 المبسوط 8/224 , المختصر النافع 2/287 , کشف اللثام , 10/296 , تذکره الفقهاء(ق)2/287 , مجمع الفایده 12/340 , مسالک الافهام 14/ 183 کتاب الشهادات (گلپایگانی) 122) .
اکنون روایات مربوطه را بررسی کرده و نتیجه ان را اخذ میکنیم.
در دعائم الاسلام روایتی نقل شده که در آن می گوید حضرت رسول از عروسی شخصی خبر دار شدند فرمودند که عروسی نباید در خفا برگزار شود و باید دود به پا شود و صدای دف شنیده شود و فرق بین عروسی و زنا همین سر و صدای دف است.[1] در همین کتاب روایتی از امام صادق (ع) آورده است که در شب عروسی حضرت زهرا، رسول الله (ص) صدای دف شنیدند پرسیدند این چیست؟ گفتند اسماء برای این که حضرت زهرا را شاد نگه دارد تا بی مادری را احساس نکند، دف می زند. پس رسول الله (ص) دعا کردند همان طور که اسماء دختر مرا شاد کرد خدایا او را شاد نما و به اسماء فرمودند که در شادیتان حرف های نا مناسب نزنید.[2] کتاب کشف الغمه نیز نقل می کند وقتی مسلمانان از ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه (س) مطلع شدند و به پیامبر (ص) تبریک گفتند حضرت رو به همسران خود کرد و به آنها دستور داد برای فاطمه (س) دف بزنند و آنها مشغول دف زدن شدند.[3] ابن ابی الحدید نقل کرده که پیامبر بر قومی گذر کرد که مشغول بازی و رقص بودند حضرت به آنها فرمودند به این کار خود جدی ادامه دهید تا یهود و نصاری بدانند در دین ما آزادی هست.[4]


[/HR][1] . تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج 2، ص 207، دار المعارف، مصر، 1385 ق. شبیه به این روایت را ببینید در: شیخ طوسی، امالی، ص 518، انتشارات دار الثقافه، قم، 1414 ق.

[2] . مغربی همان

[3] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج1، ص 359، مکتبه بنی هاشم، تبریز، 1381، ق.

[4] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 6، ص331، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق.


ولی از این نقل ها نمی توان حکم فقهی استخراج کرد. فقها برای دست یابی به احکام شرعی دقت موشکافانه ای در مجموع دلیل هایی که به دست ما رسیده می نمایند و به ظاهر چند نقل تاریخی اکتفا نمی کنند. در زیر نکاتی را که علاوه بر چنین نقل های تاریخی ای، در حکم شرعی مربوط به رقص و موسیقی دخیل است، بیان می کنیم:
1. سند اکثر قریب به اتفاق این روایات تاریخی محکم نیست و یا اصلا زنجیره سند در این روایات، اتصال ندارد. پس این روایات به خودی خود نمی توانند دلیلی برای حکم شرعی باشند.
2. بعضی از این نقل ها با روایات معتبر و محکمی که به دست ما رسیده منافات دارند و به همین دلیل کنار گذاشته می شوند. شیخ انصاری روایاتی که درباره حرمت غنا وارد شده شامل هر عمل لهوی می داند و بنا بر این تمام روایات حرمت غنا در مقابل نقل های تاریخی ضعیفی که در بالا اشاره کردیم قرار می گیرد. ایشان این طور بیان می کنند: از مجموع روایات زیادی که درباره حرمت غنا است چنین برداشت می شود که ملاک حرمت غنا لهوی بودن آن است و هر صوتی که به صورت لهو باشد چه با آلات موسیقی و چه بدون آن، حرام است.[1] از جمله این روایات، روایتی است که محمد بن ابی عباد نقل می کند: از امام رضا درباره غنا پرسیدم، ایشان فرمودند ... آن در زمره باطل و لهو است ... [2] و روایت اعمش که در آن امام صادق (ع) در بیان موارد گناهان کبیره این را می فرمایند: کار های لهوی که انسان را از ذکر خدا باز می دارند مانند غناء و نواختن اوتار (نوعی آلت موسیقی) ...[3] روایت اعمش علاوه بر اینکه حرام بودن هر لهوی را بیان می دارد از موسیقی به طور مخصوص اسم می برد در روایات دیگری نیز از موسیقی نام برده شده مثل روایتی از امام صادق(ع) که می فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه ی شیطان است.» [4] و از پیامبر اکرم(ص) نیز روایت شده که فرموده اند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم.»[5] در باره رقص نیز علاوه بر اینکه بسیاری از فقها آن را نیز از مصادیق لهو می دانند روایتی در کتاب کافی با سند معتبر نقل شده است که امام صادق (ع) از قول پیامبر (ص) می فرمایند: شما را از رقص [6] و ... نهی می کنم. این روایت نشان از نا پسند بودن این عمل نزد پیامبر دارد و از آنجا که سندش بر خلاف روایات دیگر، معتبر است، بر نقل های تاریخی دیگر مقدم است. به هر صورت با توجه به این روایات، این وظیفه فقیه است که با دقت لازم، جمع بندی خود را از مستندات موجود به صورت فتوا بیان کند و وظیفه مقلد است که از آنها تبعیت کند.


[/HR][1] . شیخ انصاری، المکاسب، ج 1، ص 296، مجمع الفکر الاسلامی، قم، 1428 ق.

[2] . عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 17، ص 308، موسسه آل البیت، قم، 1409 ق.

[3] . عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 15، ص331.

[4] . همان ج 17 ص 313

[5] . همان

[6] . عبارت اصلی روایت: انهاکم عن ال زفن ... است که به معنای رقص آمده است اما مرحوم فیض درکتاب الوافی ج 17 ، ص 211 ، ذیل این روایت گفته است: الزفن: اللعب و الدف و یزفون: یرقصون.


در مرحله اول به نظر میرسد دف زدن در عروسی برای اعلان عمومی و خبر کردن مردم در برگزاری عروسی است که در نکاح صورت میگرفته به خلاف سفاح[1] که دردوران جاهلیت و بی خبر صورت میپذیرفته ولی روایاتی هم بر حرمت دف زدن در منابع وجود دارد که اشاره میشود.
روایاتی که دف زدن را نهی کردند

  1. در کتاب عوالی اللئالی از ابن ابی جمهور آمده است که پیامبر از دف زدن و از رقص نهی نمودند.[2]
  2. مرحوم مجلسی در بحار الانوار مینویسد « چگونه از پیامبر اجازه صادر شده بر تغنی و غنا و ضرب الدف و طبل و شنیدن ان در حالی که امامان ما از زمان امام باقر به بعد از شنیدن غنا و ملاهی و ضرب الدف و امثال ذلک نهی کردند.[3]
  3. حدیث دیگری در بحار الانوار حایک از این است که امام باقر از ضرب دف نهی شدید کردند.[4]
  4. پیامبر فرمود : خانه ای که در ان شراب ، دف، طنبور و تخته نرد باشد دعای اهل خانه اجابت نمیشود و برکت از ان خانه میرود.[5]
  5. پیامبر فرمود : یحشر صاحب الطنبور یوم القیامه و هو اسود الوجه و بیده طنبور من نار و فوق راسه سبعون الف ملک بید ملک مقمعة یضربون راسه و وجهه و یحشر صاحب الغناء من قبره اعمی و اخرس و ابکم و یحشر الزانی مثل ذلک و صاحب المزمار مثل ذلک و صاحب الدف مثل ذلک[6]
  6. عن النبی انه قال ان الله حرم الدف و الکوبه و المزامیر و مایلعب به [7]
  7. بنابر حدیث « اعلنوا هذا النکاح واضربو علیه بالدف » نظرشیخ طوسی در الرسائل العشر این است که اعلان کردن مستحب است و میگوید دف زدن اگر خالی از غنا، فحش و اختلاط زن و مرد نباشد باز کراهت دارد.[8]
  8. برخی حلال بودن زدن دف را برای اعلان غافل و نائم است نه بخاطر طرب[9]
کیفیت عروسی حضرت زهرا
بنابر نقل مورخین مراسم ازدواج حضرت زهرا علیها السلام مراسمی عمومی و با حضور توده مردم بوده است. در این مراسم علاوه بر توده مردم و حضور آنان و ملاحظه اصل شادمانی و سرور در شب عروسی خواص مدینه از زنان و مردان شرکت داشتند. پیامبر بزرگوار در هنگام حرکت کاروان عروس از خانه پیامبر، فاطمه علیها السلام را سوار بر شهباء نمود و به زنان ضمن دستور به رعایت مسائل اخلاقی و پرهیز از لغوگوئی و معصیت خدا توصیه به خواندن اشعار و سرودهای شادی گروهی در مدح فاطمه زهرا علیها السلام نمودند. به همین دلیل چندین زن در این مراسم سرودهای شادی سرودند که از جمله آنهایند ام سلمه، حفصه، عایشه و معاذه.
به هنگام سرودن این اشعار، زنان نخست هر بیت را تکرار می کردند و تکبیرگویان وارد خانه شدند، بعد رسول خدا به دنبال علی علیه السلام فرستاده او را به مسجد دعوت کرد و سپس فاطمه علیها السلام را فرا خواند، دست او را گرفته در دست علی علیه السلام گذارده فرمود: خداوند در دختر رسول خدا برکت و خیر قرار دهد!
نتیجه :
به نظر میرسد روایاتی که اجازه دف زدن در عروسی را نقل کردند بری اعلان عمومی بوده است تا فرقی باشد بین نکاح و سفاح و الا روایات زیادی در نهی و رد ضرب دف امده است که بیان شد. پس روایت قاضی نعمان پشتوانه ای ندارد.


[/HR][1] . یکی از ازدواجهای حرام در دوران جاهلیت که اسلام ان را باطل و مردو اعلام کرد. ازدواج چند نفر کمتر از ده با یک زن و فرزند این زن به هر کس شبیه بود یا ان زن میگفت منتسب میشد.

[2] . ابن ابی جمهور، عواللئالی فی احادیث الدینیه ج 1 ص 260

[3] . مجلسی بحار الانوار، ج 76 ص 257

[4] . مجلسی بحار الانوار ج 110 ص 173ند

[5] . مستدرک الوسائل ج 13 ص 218

[6] . مستدرک ج 13 ص 220

[7] . بروجردی، جامع احادیث شیعه، ج 22 ص 412

[8] . شیخ طوسی الرسائل العشر ج 2 ص 329

[9] . تعلیقه بر مکاسب از لاری ج 1 ص 50


عروس نور در خانه
علي(عليه‌السلام) و پيامبر(صلي الله عليه و آله) براي بهتر شدن عروسي، هرگونه تدبيري را انديشيده بودند. جابر مي‌گويد: ما در عروسي علي(عليه‌السلام) و فاطمه حاضر بوديم و هيچ مجلس عروسي را بهتر از آن نديديم.[1]
پيامبر(صلي الله عليه و آله) به زنان خود دستور داد تا حضرت زهرا را بيارايند. آنان، فاطمه(سلام‌الله‌عليها) را با بوهاي خوش عطر آگين ساختند[2] و در حالي که شعر مي‌خواندند،[3] لباسي را که از بهشت آمده بود، بر تنش پوشاندند.
داستان لباس بهشتي اين گونه است[4] که پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) براي عروسي دخترشان لباسي زيبا خريد. پس از مدتي، فقيري به در خانه نبي آمد و گفت: لباسي کهنه مي‌خواهم. با اين حال، حضرت زهرا، لباس نو و تازه خود را به او بخشيد. آن گاه جبرئيل نازل شد و گفت: اي محمد! خداوند بر تو سلام مي‌رساند و دستور داد بر فاطمه درود بفرستم و براي او، پيراهن بهشتي از سندس سبز فرستاده است. لباس بهشتي را بر تن عروس بهشتي کردند تا اين که غروب شد. پيامبر(صلي الله عليه و آله)، فاطمه(عليها‌السلام) را طلبيد. فاطمه(سلام‌الله‌عليها) در حالي که عرق شرم و حيا بر جبينش نشسته بود، نزد پيامبر (صلي الله عليه و آله) آمد، ولي پاهايش در راه رفتن مي‌لغزيد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: خداوند در دنيا و آخرت، لغزش را از تو بگرداند.[5]
پس او را در آغوش گرفت و بر استري و به روايتي بر شهبا سوار کرد.[6] رسول خدا(صلي الله عليه و آله) پيشاپيش جمعيت گام مي‌سپرد و مردان بني هاشم نيز پشت مرکب فاطمه راه مي‌رفتند. در روايت است که جبرئيل در سمت راست، ميکائيل در سمت چپ و 7000 ملک در پست سر حضرت فاطمه بودند که تا طلوع فجر، خداوند را تسبيح و تقديس مي‌کردند.[7]
دختران عبدالمطلب و بني هاشم و زنان مهاجر و انصار و در پيشاپيش آنان، زنان پيامبر(صلي الله عليه و آله) عروس نور را در اين راه همراهي مي‌کردند. ام سلمه، عايشه، حفصه و معاذه براي اين عروس و داماد شعر مي‌خواندند. ديگران نيز اول بيت هر شعري را تکرار مي‌کردند و تکبير مي‌گفتند. اين شعر زيبا را ام سلمه سروده است:



[/HR][1] . همان

[2] . همان ص 193

[3] . همان 195

[4] . همان ص 190

[5] . ناسخ التواریخ ج 3 ص 60

[6] . ناسخ التواریخ ج 43 ص 115

[7] . کشف الغمه: ص 353، فاطمة الزهرا(سلام‌الله‌عليها)، علي(عليه‌السلام) محمد علي(عليه‌السلام) دخيل: ص 54.


دوسـتـان و هـمـسـايگان! به ياري خدا، شادي کنيد.
هـــمـــاره خـــدا را ســپــاس گــويــيــد
نعمتهاي فراوان پروردگار بزرگ را به ياد بياوريد
که دشواري‌ها و آفت‌هاي بسياري از ما زدود
پس از آن که کافر شده بوديم، خداوند ما را هدايت فرمود
پــروردگـار آسـمــان ها، ما را شادمان ساخت
اي همراهان بهترين زنان جهان! شادي کنيد
کـه عـمـه‌هـا و خاله‌هايشان به فدايشان گردند
اي دختر پيامبري که خداي بزرگ او را
به وسيله وحي و رسالت‌هاي آسماني خود برتري داده است[1]
بدين ترتيب کاروان عروس در هاله‌اي از شور و شوق مردم، وارد خانه علي(عليه ‌السلام) شد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) دست علي(عليه‌السلام) و زهرا(سلام‌الله‌عليها) را گرفت و در دست هم گذاشت. آن گاه فرمود: بارک الله في ابنة رسول الله! اي علي(عليه ‌السلام)! اين فاطمه امانت من است. اي علي(عليه‌السلام)! فاطمه خوب زني است و اي فاطمه! علي(عليه‌السلام) خوب شوهري است.[2] پس دعا کرد و فرمود: مرحبا ببحرين يلتقيان و نجمين يقترنان؛ آفرين بر دو دريايي که با هم آميختند و دو ستاره‌اي که به هم رسيدند.[3] در اين هنگام، به زنان و مردان دستور داد بيرون بروند. همه بيرون رفتند جز اسماء بنت عميس، پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: مگر نگفتم همه بيرون بروند؟ اسماء گفت: آري، اي رسول خدا! قصد مخالفت نداشتم، بلکه پيماني است که خديجه با من کرد تا در شب زفاف نزد فاطمه باشم؛ زيرا دختران در اين شب، نيازهايي دارند که زني آگاه بايد آن را برآورده سازد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: اي اسماء، خداوند نيازهاي دنيا و آخرتت را برآورده سازد.[4]
پيامبر(صلي الله عليه و آله) در حال بيرون رفتن از خانه بود، چوب پهلوي در را گرفت و فرمود: خداوند شما را پاک و پاکيزه آفريد و نسل شما را پاک ساخت. من در صلح و آشتي هستم با هر کسي که با شما در آشتي است و با کسي که با شما در جنگ است، در جنگم.[5]
بدين ترتيب علي و فاطمه، دو خورشيد بي‌همتاي زمين و زمان، زندگي مشترک و پربرکت خود را آغاز کردند. در بامداد شب زفاف[6] يا بامداد روز چهارم عروسي،[7] پيامبر(صلي الله عليه و آله) به خانه‌ي تازه عروس و داماد رفت. آن گاه ظرف آبي طلبيد که حاضر کردند. رسول خدا(صلي الله عليه و آله) با نفس مبارک خويش، 3 بار در آن آب دميد و برخي آيات قرآن را بر آن خواند. آن گاه به علي(عليه‌السلام) فرمود که جرعه‌اي از آن بنوشد. باقي آن را نيز بر سينه‌ي علي(عليه‌السلام) ريخت و فرمود: اي ابوالحسن! خداوند، تو را از هر آلايش ناشايسته، پاک و پاکيزه بدارد. دوباره آب خواست و همين کار را درباره‌ي فاطمه زهرا(سلام‌الله‌عليها) تکرار کرد[8]


[/HR][1] . بحار ج 43 ص 97

[2] . بحار ج 43 ص 114

[3] . بهجة قلب المصطفی ص 483

[4] . من المهد ص 198

[5] . همان

[6] . ناسخ التواریخ ج 3 ص 65

[7] . بهجة قلب المصطفی ص 484

[8] . ناسخ ج 3 ص 65


سال ازدواج و سن ازدواج
درباره‌ي تاريخ عقد و عروسي اميرالمؤمنين علي(عليه‌السلام) و حضرت زهرا(سلام‌الله‌ عليها) نظر‌هاي گوناگوني ارايه شده است. چون درباره تاريخ ولادت حضرت زهرا(سلام الله عليها) نيز تاريخ نگاران و راويان، اختلاف نظر دارند.
شيخ مفيد و ابن طاووس، شب زفاف را شب پنج شنبه 21 محرم سال سوم هجري مي‌دانند و حتي قايل به استحباب روزه‌‌ي اين روز هستند.[1] علامه مجلسي در روايتي ازدواج ايشان را 16 روز پس از درگذشت رقيه، خواهر حضرت فاطمه و همسر عثمان؛ يعني پس از جنگ بدر در سال دوم هجري مي‌داند.[2] آيت الله اميني، عقد را در ماه رمضان و عروسي را در اول يا ششم ذي الحجه سال دوم يا سوم هجري مي‌داند.[3] صاحب کشف الغمه نيز تاريخ ازدواج را اندکي پس از جنگ بدر در سال دوم برمي‌شمارد.[4] هم چنين مرحوم سپهر، ازدواج ايشان را در اول ماه رجب سال دوم هجري مي‌داند و ماه صفر سال اول هجري را نيز بيان مي‌دارد. [5]
با وجود همه اختلاف نظرهاي دانشمندان و تاريخ نگاران شيعي در اين باره، اکثريت آنان اتفاق نظر دارند که اين نکاح مبارک پس از جنگ بدر در سال دوم هجري، رخ داده است. تولد امام حسن مجتبي(عليه‌السلام) در سال سوم هجري نيز اين سخن را تأييد مي‌کند. درباره سن ازدواج حضرت فاطمه(سلام‌الله‌عليها) اختلاف نظر بيشتري وجود دارد؛ زيرا اختلاف نظر شديدي که در تاريخ تولد ايشان به چشم مي‌خورد، به سن ازدواج و شهادت ايشان نيز سرايت مي‌کند. برخي دانشمندان اهل سنت[6]چون تاريخ تولد آن حضرت را پنج سال پيش از بعثت مي‌دانند، ازدواج ايشان را در 18 سالگي و شهادت ايشان را در 28 سالگي فرض مي‌کنند. آنان درباره چنين برداشتي مي‌گويند: اگر سن ازدواج آن حضرت را 9 سالگي بدانيم، پس امام حسن در 10 سالگي به دنيا آمده است که اين امر، پديده شگفتي است.
در پاسخ بايد گفت از نظر علمي، اين سن مانع از وضع حمل نخواهد بود. چه بسا دختراني در سن‌هاي پايين‌تر از آن، بچه‌دار مي‌شوند.[7] با اين حال، بيشتر دانشمندان اماميه مانند: ابن شهر آشوب، محدث قمي، محمد تقي سپهر و... بر اين باور هستند که حضرت فاطمه، 5 سال پس از بعثت به دنيا آمده است.[8] با توجه به اين گفته‌ها، بايد سن ازدواج آن حضرت را 9 سال و سن ازدواج علي(عليه‌السلام) را 25 سال بدانيم.



[/HR][1] . فاطمة الزهرا(سلام‌الله‌عليها) من المهد الي اللحد: ص 199 ـ انوار الزهرا(سلام‌الله‌عليها): ص 33.

[2] . بحار ج 43 ص 97

[3] . بانوی نمونه اسلام ص 90

[4] . کشف الغمه اربلی ج 1 ص 501

[5] . ناسخ ج 3 ص 36

[6] . همان

[7] . درباره آگاهی از تحقق این نظریه ماهنامه انتظار ش 9 دکتر شعاعی ص 8

[8] . بانوی نمونه اسلام ص 38-41


زینبیون;772474 نوشت:
آیا شرکت در مجالس عروسی همراه با رقص و غنا در روان انسان تاثیر سوء دارد؟( بررسی روانشناختی)

سلام عليكم
خب بايد دقت داشته باشيم در روان شناسي وقتي از روان صحبت مي كنيم مرادمان روح نيست بلكه مغز و ذهن هشيار و ناهشيار ما مقصود است.
اين بحث از دو منظر در اين جا قابل بررسي است:
الف) روان شناسي تجربي غربي
يكي از مباحثي كه در روان شناسي اين روزها مطرح است موسيقي درماني (MusicThrapy) است ولي موسيقي درماني اي كه در اين علم مطرح است با موسيقي لهوي كه مخصوص مجالس عياشي و گناه است، غالبا همخواني ندارد. متخصص اينجا از موسيقي ملايم و آرام و نغمه پرندگان و امواج دريا و... براي ايجاد آرامش و درمان برخي اختلالات كمك مي گيرد.
برخي افراد كه نوسان خلقي شديد دارند و بيماران مانيايي كنترل هيجاني ضعيفي دارند و با موسيقي به خصوص موسيقي لهوي حالشان بدتر مي شود و از خويشتنداري كه اساس شخصيت هنجار است فاصله مي گيرند.
موسيقي درمانگران مي گويند: در کنار تمام تاثیرات مثبت موسیقی روی روح و ذهن باید پذیرفت که گاه به کارگیری موسیقی به شکل ها و شیوه های نامناسب می تواند اثر کاملاً عکس داشته باشد. موسیقی باید با ریتم درونی تان هماهنگ باشد و تعادل شما را بر هم نزند.
موسیقی با صدای بسیار بلند باعث اختلال در دو نیمکره چپ و راست مغز می شود. حتی شنیدن این نوع موسیقی ها در دوران کودکی باعث بروز برخی ناتوانی های یادگیری و مشکلات رفتاری در کودکان می شود.گوش دادن به موسیقی های بسیار کوبنده باعث برخی آسیب های ذهنی و جسمی می شود. برخی از انواع موسیقی های ناهماهنگ که هارمونی و ریتم آرام بخشی ندارند باعث بروز رفتارهای پرتنش و تهاجمی می شوند و باعث فزون کاری در فرد خواهند شد. موسیقی های بیش از حد کوبشی، باعث ایجاد احساس خشم و خستگی در فرد می شود.
بنابراین نوع موسیقی انتخابی اهمیت زیادی دارد. موسیقی برای ایجاد آرامش قدرت جادویی دارد ولی در عین حال اگر به درستی به کار گرفته نشود، می تواند نتیجه عکس داشته باشد. موسیقی می تواند در افزایش یادگیری و بالا بردن سطح هوشی نیز موثر باشد.[1]



ب) روان شناسي ديني
روان شناسي ديني مايه هاي خود را از منابع معتبر اسلام يعني قرآن و حديث معتبر مي گيرد. در كل ابعاد وجودي ما مانند بعد معنوي، زيستي و اجتماعي و رواني با هم تعامل دارند و بر هم تأثير مي گذارند و از هم تأثير مي پذيرند. از نظر دين موسيقي لهوي سبب تيره شدن قلب و افزايش غفلت مي شود. اثرات منفي اين بعد هم به ابعاد ديگر سرايت مي كند.
ولي در كل چون ما اعتقاد داريم ابعاد شخصيت با هم در تعامل هستند و از نظر ديني به طور يقيني مي دانيم موسيقي غنايي و لهوي آثار مخرب دنيايي و اخروي دارند. بنابراين مطمئنا موسيقي لهوي بر روان ما نيز اثر نامطلوبي دارد. چه علم به اين اذعان كند چه نكند.

پرسش و پاسخ ( استفتائات روان شناختي)

1)امروزه موسيقى براى معالجه بعضى از بيمارى ‏هاى روانى (مانند افسردگى، اضطراب، مشكلات جنسى و سرد مزاجى زنان ) به كار مى‏رود، حكم آن چيست؟
[=B Nazanin] جواب: استفاده از موسیقی مطرب و هر امر حرام دیگر برای معالجه جایز نیست، مگر آنکه داروی منحصر به فرد باشد آن هم به مقدار ضرورت. و تحقق این انحصار هم در حال حاضر مشکل است.[2]

2) گوش دادن به موسيقى غم‏ انگيز چه حكمى دارد؟ برخی بیماران روانی مانند مازوخیسم­ ها تمایل دارند که خود را آزار و اذیت کنند و با این کار به نوعی رضایت می­ رسند شنیدن این موسیقی­ ها برای این افراد چه حکمی دارد؟ [=B Nazanin]
جواب:
مرحوم شیخ انصاری در کتاب مکاسب محرمه اطراب را شادی و غم غیرطبیعی معنی می‌کند و لذا موسیقی غم‌انگیز هم ممکن است مطرب و حرام باشد.[3]
[=B Nazanin]
موسیقی

1. نمودار: انواع موسیقی
2. جدول هاي تاثيرات موسیقی بر انسان از تحقیقات دانشمندان (1)
3. ادامه جدول هاي تاثيرات موسیقی بر انسان از تحقیقات دانشمندان (2)
4. ادامه جدول هاي تاثيرات موسیقی بر انسان از تحقیقات دانشمندان (3)
5. ادامه جدول هاي تاثيرات موسیقی بر انسان از تحقیقات دانشمندان (4)
6. ادامه جدول هاي تاثيرات موسیقی بر انسان از تحقیقات دانشمندان (5)

[=B Nazanin]پ ن:[=B Nazanin]
[=B Nazanin]1) آرامش،
تاثیر شگفت‌انگیز موسیقی در ایجاد آرامش روانی[=B Nazanin]، مترجم: هلیا روغنی[=B Nazanin]، شماره هفتم، نیمه دوم اردیبهشت ماه 92، صفحه 74
2و3) مشاوره زير گنبد [=B Nazanin]فيروزه اي (پاسخ به پرسش هاي شرعي در حوزه فرا روان شناسي و طب غيرمعمول)، سيدمحمدتقي علوي، ص78.
[=B Nazanin][=B Nazanin]

زینبیون;772474 نوشت:
آیا شرکت نکردن در مجالس حرام صرفا چون خانواده و اطرافیان شرکت می کنند و دلشان می شکند عملی غیر اخلاقی است؟( بررسی اخلاقی)

عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر محترم

این بخش از سوال حضرتعالی در واقع شامل دو قسمت است.
یکی شرکت در مجلس حرام و یکی ناراحت کردن دیگران

شرکت در مجلس گناه که قطعا حرام است و شکی نیست، ولی آیا شرکت نکردن ما در مجالس گناه و حرام، حتما باید با ناراحت کردن دیگران همراه باشد؟!

درست است که نمی توان در مجلس گناه شرکت کرد، اما لازم نیست این کار با ناراحتی و دل شکستگی اطرافیان ما همراه شود. می شود بسیار مودبانه و با روی خوش، به صورت منطقی دلایل عدم حضورمان را بیان کرده و بعد هم چند روز بعد با دسته ای گل و هدیه مناسب به دیدارشان رفته و از شادیشان ابراز شادی کنیم.

خوشحال کردن دیگران منحصر به شرکت کردن در مجالس عروسیشان نیست.

یکی از دوستان طلبه که خانواده همسرشان از قشر غیر مذهبی هستند (در حد مراسم مختلط و ...)، به قدری با اخلاق خوبش آنها را تحت تاثیر قرار داده که نه تنها شرکت نکردن ایشان و خانواده شان در مراسم را کاملا پذیرفته اند، بلکه قبل از مراسم تماس گرفته و از اینکه مجلسشان مناسب ایشان نیست عذرخواهی میکنند.
ضمن اینکه همه دوستش دارند و معترفند که در حسن اخلاق و انسانیت در تمام فامیلشان کسی را هم سطح ایشان ندارند!
جالب است بدانید که همین یک نفر در این فامیل باعث شده که جو بیزاری از دین و متدینین شکسته شده و حتی بعضی به خدا و نماز و... اقبال پیدا کنند.

متاسفم که عرض کنم این روزها تعریف عمومی از قشر متدین، انسان های عبوس و بداخلاق و با روابط اجتماعی پائین هستند که از همه چیز و همه کس هم ایراد می گیرند و هیچکس را جز خودشان قبول ندارند!

بهتر است کمی با مردم همدلی کنیم، بیشتر اشکالات و انتقادات عمومی به ما برمی گردد نه به احکام اسلامی. این وظیفه ماست که با رفتار و اخلاق اسلامی این برداشت غلط از اسلام و متدینین را تصحیح کنیم.

در مجلس گناه دوستان و فامیل شرکت نکنید ولی قبل و بعد از مراسم، اینقدر با اخلاق و رفتار نیکتان سیرابشان کنید که دوست داشته باشند شما را الگو قرار داده و مثل شما باشند.

در پناه حق باشید.:Gol:

[="Blue"]

حنیف;780243 نوشت:
عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر محترماین بخش از سوال حضرتعالی در واقع شامل دو قسمت است.یکی شرکت در مجلس حرام و یکی ناراحت کردن دیگرانشرکت در مجلس گناه که قطعا حرام است و شکی نیست، ولی آیا شرکت نکردن ما در مجالس گناه و حرام، حتما باید با ناراحت کردن دیگران همراه باشد؟!درست است که نمی توان در مجلس گناه شرکت کرد، اما لازم نیست این کار با ناراحتی و دل شکستگی اطرافیان ما همراه شود. می شود بسیار مودبانه و با روی خوش، به صورت منطقی دلایل عدم حضورمان را بیان کرده و بعد هم چند روز بعد با دسته ای گل و هدیه مناسب به دیدارشان رفته و از شادیشان ابراز شادی کنیم.خوشحال کردن دیگران منحصر به شرکت کردن در مجالس عروسیشان نیست.یکی از دوستان طلبه که خانواده همسرشان از قشر غیر مذهبی هستند (در حد مراسم مختلط و ...)، به قدری با اخلاق خوبش آنها را تحت تاثیر قرار داده که نه تنها شرکت نکردن ایشان و خانواده شان در مراسم را کاملا پذیرفته اند، بلکه قبل از مراسم تماس گرفته و از اینکه مجلسشان مناسب ایشان نیست عذرخواهی میکنند. ضمن اینکه همه دوستش دارند و معترفند که در حسن اخلاق و انسانیت در تمام فامیلشان کسی را هم سطح ایشان ندارند!جالب است بدانید که همین یک نفر در این فامیل باعث شده که جو بیزاری از دین و متدینین شکسته شده و حتی بعضی به خدا و نماز و... اقبال پیدا کنند.متاسفم که عرض کنم این روزها تعریف عمومی از قشر متدین، انسان های عبوس و بداخلاق و با روابط اجتماعی پائین هستند که از همه چیز و همه کس هم ایراد می گیرند و هیچکس را جز خودشان قبول ندارند! بهتر است کمی با مردم همدلی کنیم، بیشتر اشکالات و انتقادات عمومی به ما برمی گردد نه به احکام اسلامی. این وظیفه ماست که با رفتار و اخلاق اسلامی این برداشت غلط از اسلام و متدینین را تصحیح کنیم. در مجلس گناه دوستان و فامیل شرکت نکنید ولی قبل و بعد از مراسم، اینقدر با اخلاق و رفتار نیکتان سیرابشان کنید که دوست داشته باشند شما را الگو قرار داده و مثل شما باشند. در پناه حق باشید.:Gol:
با عرض سلام و ادب و احترام و تشکر, بله باید با اخلاق خوب رفتار کرد. در یکی از عروسی های خانواده ما اول برخی بزرگواران به شدت ما را به سخره گرفتند فقط برای اینکه از رقص و اواز خبری نبود, البته ما خانم مومنی اوردیم که شعرهای زیبا میخواند, بدون کوچکترین گناهی, در اخر عروسی خیلی از اقوام با اجازه یا بی اجازه تزیین های در و دیوار مان را به عنوان تبرکی با خودشان بردند! اما مسلما کسانی هستند که به هیچ وجه نمیتوان انها را راضی کرد, کسانی که فقط به الوده شدم انسان به گناه رضایت داده و خوشنود میشوند , مراد از سوال این بود انجا که ادب و اخلاق انها را راضی نمیکند و هدیه قبل یا بعد عروسی راضی نمیکند برخی را, و فقط و فقط از انسان انجام اعمال حرام را تقاضا میکنند, مثلا شرکت در مجلس مختلط همراه با رقص که حتما زنان رقص مردان و مردان رقص زنان نامحرم را می بینند ایا برای این خواسته و علاقه انها باید شرکت کنیم؟[/]

سلام.
سوالی که برای من پیش اومد اینکه آیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در شب عروسی شون آرایش هم کردن؟
یعنی آیا آرایش کردن عروس در شب عروسی یه چیز عادی و طبیعی و بدون اشکال هست؟

حامی;779739 نوشت:
جواب: مرحوم شیخ انصاری در کتاب مکاسب محرمه اطراب را شادی و غم غیرطبیعی معنی می‌کند و لذا موسیقی غم‌انگیز هم ممکن است مطرب و حرام باشد.[3]

حامی;779739 نوشت:
3) مشاوره زير گنبد فيروزه اي (پاسخ به پرسش هاي شرعي در حوزه فرا روان شناسي و طب غيرمعمول)، سيدمحمدتقي علوي، ص78.

سلام و عرض ادب
اگر ممکنه راهنمایی بفرمایید که کتابی که در پ.ن به آن اشاره فرموده اید،و این حکم از آن نقل شده است،بر طبق فتوای کدام یک از مراجع تقلید است؟

mehrant;780270 نوشت:
سوالی که برای من پیش اومد اینکه آیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در شب عروسی شون آرایش هم کردن؟
یعنی آیا آرایش کردن عروس در شب عروسی یه چیز عادی و طبیعی و بدون اشکال هست؟

سلام
اگر پاسخ های جناب مسموس را مطالعه کرده باشید بله آرایش کردند.
مسلم هست که شب عروسی با شب های دیگر فرقی ندارد.نامحرم همچنان نامحرم است و همسر ،همسر.قطعا باید آرایش کنند و قطعا باید از دید نامحرم بپوشانند.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

برای همیشه;780279 نوشت:
سلام و عرض ادب
اگر ممکنه راهنمایی بفرمایید که کتابی که در پ.ن به آن اشاره فرموده اید،و این حکم از آن نقل شده است،بر طبق فتوای کدام یک از مراجع تقلید است؟

سلام عليكم
همه مراجع نظرشون همين است[/]

زینبیون;780252 نوشت:
انجا که ادب و اخلاق انها را راضی نمیکند و هدیه قبل یا بعد عروسی راضی نمیکند برخی را, و فقط و فقط از انسان انجام اعمال حرام را تقاضا میکنند, مثلا شرکت در مجلس مختلط همراه با رقص که حتما زنان رقص مردان و مردان رقص زنان نامحرم را می بینند ایا برای این خواسته و علاقه انها باید شرکت کنیم؟

عرض سلام مجدد

سوال حضرتعالی را متوجه شدم.

و منظور این بود که به نحوی از انحاء که بلد هستید و بدون ایجاد ناراحتی از شرکت در این مراسم خودداری کنید.
سعی کنید در این مورد خلاقیت به خرج داده و هر کسی را به روش خودش خوشحال کنید.
هدیه بردن فقط یک مثال بود، هر کسی به قول معروف رگ خوابی دارد و به شیوه خاص خودش راضی می شود.

ولی اگر کسی اینقدر بی منطق است که فقط و فقط با انجام فعل حرام توسط شما خوشحال می شود، او را به حال خود واگذارید که "لا طاعَةَ لِمَخْلُوق فى مَعْصيَةِ الخالِق"1 و مطمئن باشید که نزد خداوند هم مأجور خواهید بود.

1- هرگز اطاعت از مخلوق در معصيت خالق جائز نيست. (نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه 165)

[="Blue"]

خیلی خوبه که زوج های مذهبی ، عروسی های معنوی برگزار کنند و از آلوده شدن مراسمشون به گناه جلوگیری کنند

حداقل تلاششون رو بکنند!:ok:

[/]

[="Blue"]

من شیعه ام
ولی
یکی مثل هایده باید در عروسی ام آوار بخونه!!!

من شیعه ام
ولی
یکی مثل شاهین نجفی باید در عروسی ام آوار بخونه!!!!!

من شیعه ام
ولی
اونهایی که میخواهند سر به تن اسلام نباشه باید در عروسی ام آواز بخونند!!!

این چه شیعه بودنی است؟؟!:Gig:

[/]

[="Blue"]


نظر سنجی داریماااااااااا
:moj:
نکنه اعضای سایت روش پنجمی دارند که ما یادمون رفته بنویسیم در گزینه ها؟:soal:

[/]

[="Blue"]


خیلی وقتا میشه که شدیدا به کمک خدا و اهل بیت نیاز پیدا می کنیم طوری که ملتمسانه ازشون خواهشی می کنیم
مثل وقتی که خانوم زایمان سختی داره و احتمال تلف شدن مادر و نوزاد هست

اگر میخواهیم در شرایط سخت رومون بشه بریم در خونه خدا
پس
باید
در مواقع آسایش به یاد خدا باشیم تا در مواقع سختی به یادمون باشند
مثلا
عروسی با غنا برگزار نکنیم

[/]

[="Blue"]

زینبیون;772474 نوشت:
آیا عروسی حضرت زهرا سلام الله علیها همراه با رقص و پایکوبی بود؟ (بررسی روایات مربوطه و صحتشان)

.

ممسوس;773250 نوشت:
انچه در روایان و احادیث مربوط به ازدواج حضرت زهرا و حضرت علی آمده است هیچ اشاره ای به رقص و پایکوبی در ان نشده است

.

ممسوس;773250 نوشت:
و اما احادیثی که بیان میکنند در مراسم این حضرات دف وجود داشته است مر بوط به اهل سنت میباشد. زیرا که اهل سنت غنا و دف زنی را در مراسم شادی و بخصوص هنگام بازگشت از جنگ حلال میدانند. (سنن نسایى، ج 3، ص 194 ؛ صحیح بخارى، ج 6، ص 137؛ سنن ترمذى، ج 2، ص 276؛ سنن ابى داود، ج 2، ص 104؛)
:ok:[/]


لبیک یا مهدی عج

یعنی مرا با غنا کاری نیست

یعنی هر چه مرا از مهدی فاطمه دور کند برایم تلخ است


[="Blue"]یکسال دیگر هم گذشت
اما
از مهدی فاطمه خبری نشد

.
.
.

نه
نه
باید بگوییم از ما خبری نشد
هنوز در غفلت عظمی به سر می بریم
هنوز عروسی ها بوی گناه می دهند!
هنوز

[/]

بسمه العلیم

با سلام و ادب

استاد گرامی اگر ممکن است،توضیح بیشتری بفرمائید.

با تشکر

[="Tahoma"][="Black"]

نقل قول:
بسمه العلیم

با سلام و ادب

استاد گرامی اگر ممکن است،توضیح بیشتری بفرمائید


سلام حبیبه جان
این نغمات قرآنی است.
واقعا نغمات قرآن به آدم يه حس و حال قشنگي ميده.[/]

باغ بهشت;790820 نوشت:

سلام حبیبه جان
این نغمات قرآنی است.
واقعا نغمات قرآن به آدم يه حس و حال قشنگي ميده.

بسمه الرحمن

سلام و عرض ادب

متشکر از توضیحتون.

:Gol::Gol::Gol:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حبیبه;790816 نوشت:
بسمه العلیم

با سلام و ادب

استاد گرامی اگر ممکن است،توضیح بیشتری بفرمائید.

با تشکر

سلام براي اطلاع بيشتر ر.ك:
http://telavatha.ir/index.php/65-amoozesh/magamat/84-sabali

http://sound.tebyan.net/newindex.aspx?pid=150300&CategoryID=1205[/]

یک عمر درس خواندیم !
خودمان را روشنفکر می دانیم!
اما
توانایی این را نداریم که جلوی فساد فقط در عروسی خودمان را بگیریم!
حتی
حتی
حتی
برای جلوگیری از فساد در عروسی خودمان تلاش هم نمی کنیم
در عین حال
از بروز فساد در شهر سخن می گوییم

این تذهبون؟
به کجا می روید؟

بسمه البصیر

زینبیون;813061 نوشت:
یک عمر درس خواندیم !
خودمان را روشنفکر می دانیم!
اما
توانایی این را نداریم که جلوی فساد فقط در عروسی خودمان را بگیریم!
حتی
حتی
حتی
برای جلوگیری از فساد در عروسی خودمان تلاش هم نمی کنیم
در عین حال
از بروز فساد در شهر سخن می گوییم

این تذهبون؟
به کجا می روید؟

عرض سلام و ادب و آرزوی قبولی طاعات

در این مورد خوب است همفکری داشت.

فرض کنید شما و همسرتون مذهبی هستید و خانواده ی طرف مقابل و یا

گردانندگان جشن عروسی شما ،مذهبی نیستند و یا اصلا ظاهرا

مذهبیند ولی از آن دسته که فکرشان این است"یک شب هزار شب نمی شود"

شما می مانید و خیل مخالفین شما،جشنی هم برگزار شده،شما هم عروس

خانمید و در موقعیت ناخواسته ای قرار گرفته اید،برنامه ی شما درست بوده

امّا دیگران دارند خرابش می کنند،چه می کنید؟

[="Blue"]

حبیبه;815879 نوشت:
بسمه البصیر

عرض سلام و ادب و آرزوی قبولی طاعات

در این مورد خوب است همفکری داشت.

فرض کنید شما و همسرتون مذهبی هستید و خانواده ی طرف مقابل و یا

گردانندگان جشن عروسی شما ،مذهبی نیستند و یا اصلا ظاهرا

مذهبیند ولی از آن دسته که فکرشان این است"یک شب هزار شب نمی شود"

شما می مانید و خیل مخالفین شما،جشنی هم برگزار شده،شما هم عروس

خانمید و در موقعیت ناخواسته ای قرار گرفته اید،برنامه ی شما درست بوده

امّا دیگران دارند خرابش می کنند،چه می کنید؟

سلام و عرض ادب خواهر حبیبه
حالتون خوبه؟
خب این شرایطی رو که شما برای بنده ترسیم فرمودید رو همین الان هم بنده در اون قرار دارم، گرچه به عنوان عروس نه ، اما به عنوان یک دختر بله!
اکثریت قریب به اتفاق فامیل ما اهل مراسم عروسی بسیار وحشتناک هستند، چه اونهایی که خدا را قبول دارند و چه آنانی که انکار می کنند ، البته برخی هم خدا وکیلی خیلی مراعات می کنند که تعدادشان بسیار بسیار اندک است
سالها طول کشید تا به بستگانمان این را تفهیم کردیم که ما بر سر اینگونه مسائل جدی هستیم و در مراسم حرام شرکت نمی کنیم.
تنها چیزی که نیاز است قاطعیت است به همراه ادب و تحمل کردن تمسخرها و طعن های فراوانی که یقینا در این راه باید متحمل شوید
چند سال پیش عروسی یکی از برادرانم بود همه آمده بودند و بسیار متعجب که چرا شما بزن و برقص ندارید؟ پس فرق عروسی با عزا در چیست و ..... البته اینها را با چاشنی تمسخر و طعن های بسیار تلخ نثارمان می کردند و حتی بلند بلند برای تمسخر می خندیدند، بنده هم همانجا فرصت را غنیمت شمردم و از حلال و حرامی که خودشان زمینه اش را برایم فراهم کردند صحبت کردم ما صاحب مجلس بودیم و برای همین ضبط و غیره دست ما بود کسی نمی توانست آنرا روشن کند و بالاخره مجلس ما تمام شد
اما
همان هایی که ما را بیشتر از همه تمسخر می کردند برای عروسی دختر خودشان گفتند شما حتما به عروسی ما بیایید ما قول میدهیم به محض ورودتان تمام دستگاهها را خاموش کنیم
و انصافا همین کار را کردند
در مدت کمی که ما آنجا حضور داشتیم همه با تعجب از خود و دیگران می پرسیدند چه شد؟ چرا قطع شد؟ بعد برخی ما را نشان می دادند و می گفتند به خاطر آنهاست ما در مجلس چند دقیقه ای ماندیم و رفتیم
اما بهرحال فامیل متوجه شده اند که شرط حضور ما در عروسی هایشان خاموش کردن هنگام حضور ماست

در مورد عروسی خودتان خوب می دانید که بیشتر این ادا اطوارهای حرام در مجالس زنانه است، عروس هم صاحب مجلس است، می تواند به فامیل تفهیم کند که اگر عروسی من رقص و آواز داشته باشد من ناراحت میشوم و لذت نمی برم و .....
می تواند یک مداح خانم بیاورد همان کاری که یک از عروس های ما کرد، دیگر کسی فرصت رقص پیدا نمی کند چون خانم مداح اولا همه را سرگرم کرده بود دوما خودش مجلس را به صورت خیلی حرفه ای مدیریت می کرد
ما سه عروسی برگزار کردیم شدیدترین مخالفان را هم داشتیم، البته بنده در جایگاه خواهر شوهر بودم و نه عروس، در خانه ما ساز و آوازی به راه نبود ولی دو تا از عروسهایمان در خانه خودشان حسابی بساط داشتند!! ما هم مسئول خانه خودمان هستیم
در شهر ما معمول این است که مراسم جدا می گیرند
یه نکته را باید عرض کنم که دین هرگز نگفته است که ما باید به همه لبخند بزنیم و حتما همه را جذب کنیم تا اثبات شود که افراد با اخلاقی هستیم انسان مومن باید هم دافعه داشته باشد و هم جاذبه، ما باید آن طور که وظیفه داریم عمل کنیم ولو اینکه کسی جز خدا ما را تایید نکند
و آیا تایید خدا برای ما کافی نیست؟
اگر ما هم همسوی با منکرات جامعه شویم آیا فرقی داریم با آن کسانی که منکر را مرتکب می شوند؟[/]

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

به نام مهربان!

من و همسرم هم برای اینکه نه با فامیل درگیر شیم و نه پا روی حرف و عقیده مون بذاریم ، تصمیم گرفتیم عروسی نگیریم و بجاش یه مهمونی خودمونی به اضافه یه سفر بریم. در واقع قراره دربریم از زیر بار اینهمه حرف ;-)������������

یکیم من یه سوال دارم.
رقص زن برای شوهرش جایزه ولی میگن آهنگی که مناسب رقصه گوش ندین:|
پس با چی قراره برقصه؟؟؟

زینبیون;884296 نوشت:
بله حرام است
وَلا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَالعُدوانِ
مائده/2
و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید!

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه اله وبرکاته

بنظرتون این حکم چطوره؟

س 1426: حضور در مجالس عروسی چه حکمی دارد؟ آیا بر حضور در مجلس عروسی که خالی از رقص نیست، عنوان «الداخلُ فی عَملِ قومٍ فَهُو مِنهم» صدق می‏کند و لذا ترک آن مجلس واجب است یا اینکه حضور در آن مجلس بدون شرکت در رقص و مراسم دیگر، اشکال ندارد؟

ج: اگر مجلس به گونه‏ای نباشد که عنوان مجلس لهو و حرام و معصيت بر آن صدق کند و حضور در آن مفسده‏ای نداشته باشد، حضور و نشستن در آن در صورتی که عرفاً تأييد عملی که جايز نيست، محسوب نشود، اشکال ندارد.


منبع:http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=197#1430

الان موضوع مجلس عروسی است و طبق نظر رهبری این است حکم(مجالس دیگر رو استفتا شود از مراجع )

زینبیون;884296 نوشت:
نده کسی نیستم که چیزی را حرام یا حلال بدانم این خداست که تعیین کرده چه چیز حرام و چه چیز حلال است موسیقی حرام نیست مگر آنکه مطرب باشد یعنی مناسب مجالس رقص باشد یعنی غنا

شما حکم حرمت رو نمی دهید اما موضوع را می توانید تشخیص دهید(با رجوع به عرف و شرایطی که مراجع گفتند)
اما صرف وجود آهنگ و ترانه یعنی مجلس غنا شده؟
یعنی عروسی اگر توش رقص (با شرط حرمت) باشد شما حرام می دانید؟(تشخیص موضوع)

زینبیون;884296 نوشت:
در این موارد به نظر مرجع تقلیدتان مراجعه نمایید بزرگوار

همین رجوع به مرجع یعنی اختلاف در حکم
یکی احتیاط می دهد یکی فتوا می دهد و چه بسا مرجعی حلال بداند غیر این است؟
شما به طور قطع می توانید حرمت رقص رو برای صاحب مجلس روشن کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید؟

کسی نمی تواند تشخیص موضوعی رو که خودش تشخیص داده رو بر دیگری حرام کند می تواند؟

اگر شما با صوت قرآن به حرام می افتید و آثار غنا را تشخیص می دهید آن صوت بر شما حرام می شود غیر این است؟

حال اگر همین اختلاف تشخیص در مصادیق موسیقی و یا موارد احتیاط واجب(که می تواند رجوع به اعلم کرد جزئیاتش را از مراجع بپرسید.)
چگونه همه مجالس را حرام می دانید ؟

ببینید برام مهمه

خواستگاری که رفتم اون خانم همین طور بودند مجالس عروسی نمی رفتند ویا می رفتند(برای نزدیکان) موسیقی رو بخاطشون قطع می کردند

خب این یعنی چی؟

یعنی مرجع موسیقی رو حرام کرده؟
کف زدن رو حرام کردند؟
چرا مخالفت می شود
اگر معیار معیار فقهی است که مراجع حکم رو بیان کردند و عمل به آن لازم است
اگر احتیاط است
مجبور کردن دیگران چرا؟

دلیلش رو بهم بگویید

شما که این فکر رو دارید برام سواله
خب فرض کنید آقایی در جلسه اول اومد گفت من شرکت می کنم تو مجالس عروسی چکار می کنید؟(کلی صرف نظر از تاهل یا تجرد شما)

یا علی

(در موضوع زیر این بحث صورت گرفته اینجا ادامه می دهیم).
http://www.askdin.com/showthread.php?t=56420&p=884302#post884302
یا حق

[="Blue"]

رستگاران;884304 نوشت:
سلام علیکم و رحمه اله وبرکاته

سلام علیکم

رستگاران;884304 نوشت:
بنظرتون این حکم چطوره؟

س 1426: حضور در مجالس عروسی چه حکمی دارد؟ آیا بر حضور در مجلس عروسی که خالی از رقص نیست، عنوان «الداخلُ فی عَملِ قومٍ فَهُو مِنهم» صدق می‏کند و لذا ترک آن مجلس واجب است یا اینکه حضور در آن مجلس بدون شرکت در رقص و مراسم دیگر، اشکال ندارد؟

ج: اگر مجلس به گونه‏ای نباشد که عنوان مجلس لهو و حرام و معصيت بر آن صدق کند و حضور در آن مفسده‏ای نداشته باشد، حضور و نشستن در آن در صورتی که عرفاً تأييد عملی که جايز نيست، محسوب نشود، اشکال ندارد.


اگر به پاسخ استفتا خوب نگاه کنیم می بینیم توضیحات مهمی داده که بنده آنها را برایتان قرمز کردم
اولا گفته مجلس باید مجلس لهو و لعب و معصیت( گناه) نباشد
دوما گفته حضور در آن مفسده ای نداشته باشد
سوما گفته عرفا تایید عملی که جایز نیست محسوب نشود

رستگاران;884304 نوشت:
اما صرف وجود آهنگ و ترانه یعنی مجلس غنا شده؟

چه آهنگی؟ چه ترانه ای؟ آیا آنهایی که مناسب مجالس رقص است یا آهنگ های فقط شاد که عنوان غنا بر آن صدق نکند؟
الان در اکثر عروسی ها برای چه ترانه می گذارند؟ غیر از برای رقصیدن است؟ یعنی نیاز به آهنگی دارند برای رقص این همان غنا است
اینهم شاهد ما از سایتی که خودتان به آن ارجاع دادید
آیا صوت مرقص، مناط در حرمت غنا است؟
یکی از موارد واضح لهو مضلّ عن سبیل الله، صوتی است که شأناً مرقّص باشد یعنی رقص آور باشد
منبع:سایت خامنه ای دات آی آر


رستگاران;884304 نوشت:
یعنی عروسی اگر توش رقص (با شرط حرمت) باشد شما حرام می دانید؟(تشخیص موضوع)

وقتی از نظر خدا حرام است بله بنده هم آنرا حرام میدانم

رستگاران;884304 نوشت:
یکی احتیاط می دهد یکی فتوا می دهد و چه بسا مرجعی حلال بداند غیر این است؟

بله غیر از این است که شما فرمودید هیچ مرجع اعلمی این را حلال ندانسته
حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامه
آیا کسی را که به حضور در مجالس حرام و جواز آن فتوا داده باشد یا به گوش کردن به غنا فتوا داده باشد از بین مراجع عظام تقلید سراغ دارید ؟
اگر بله معرفی کنید
[/]

[="Blue"]

رستگاران;884304 نوشت:
دلیلش رو بهم بگویید

شما که این فکر رو دارید برام سواله
خب فرض کنید آقایی در جلسه اول اومد گفت من شرکت می کنم تو مجالس عروسی چکار می کنید؟(کلی صرف نظر از تاهل یا تجرد شما)


اولا اونهایی که شرکت می کنند من ندیدم تا بحال بیان بگن من شرکت می کنم شما مشکلی دارید یا نه چون متاسفانه پیش فرض این است که همه شرکت می کنند مگر اینکه عکسش ثابت شود! حتی خیلی از افراد مذهبی( واقعا متاسفم برای این موضوع) فلذا بنده مجبورم خودم سوال کنم که شرکت می کنند یا نه و مطلق عروسی مد نظر نیست منظور عروسی حرام است وگرنه آن عروسی که گناه در آن نباشد چه اشکالی دارد شرکت کند؟ خودم هم شرکت می کنم
دوما حضور در مجالس حرام و گوش کردن به غنا از خطوط قرمز بنده است و از نظرم قابل اغماض نیست چون حرام است
سوما واقعا فکر می کنید در دنیا هیچ مردی نیست که اهل غنا نباشد که ما باید قید ازدواج را کلا بزنیم؟:-/
همین طور که زنانی هستند که از غنا پرهیز می کنند مسلما مردانی هم هستند که از غنا پرهیز می کنند[/]

[="Blue"]

رستگاران;884304 نوشت:
خواستگاری که رفتم اون خانم همین طور بودند مجالس عروسی نمی رفتند ویا می رفتند(برای نزدیکان) موسیقی رو بخاطشون قطع می کردند

احسنت بر ایشان
اما ازدواج دو نفر که یکی حضور در این مجالس را گناه می داند و از نظر دیگری جایز است شدیدا مسئله ساز می شود از نزدیک شاهد بوده ام[/]

[="Blue"]

رستگاران;884304 نوشت:
چگونه همه مجالس را حرام می دانید ؟

خیر ما همه مجالس عروسی را حرام نمی دانیم آنهایی که رقص و آواز دارند را حرام میدانیم و الا با بقیه مشکلی ندارم ما که با شادی مخالف نیستیم با گناه مخالفیم[/]

[="Blue"]

رستگاران;884304 نوشت:
کسی نمی تواند تشخیص موضوعی رو که خودش تشخیص داده رو بر دیگری حرام کند می تواند؟

نمی دانم بر چه اساس این حرف را می زنید اما ایا حاضرید به همسرتان هم این حق را بدهید که بر اساس تشخیص خودش کارها را حرام و حلال بداند؟ مثلا شما تشخیص دهید حرام است ایشان بگویند نه من حلال میدانم و شما حق نداری من را مجبور کنی انجامش ندهم؟[/]

[="Blue"]

رستگاران;884304 نوشت:
اگر شما با صوت قرآن به حرام می افتید و آثار غنا را تشخیص می دهید آن صوت بر شما حرام می شود غیر این است؟

قرآن را هم می توان با غنا خواند و این نوع خواندن نیز حرام است و در روایتی داریم در اخرالزمان گروهی می آیند که قرآن را با غنا می خوانند اگر منظورتان این است بله مشکل دارد
اما اگر منظورتان این است که قرآن به صورت عادی و با صوت زیبا تلاوت شود و کسی در آن آثار غنا ببیند این حرفتان منطقی نیست، غنا شرایط دارد این طور نیست که یک نفر مثلا ضعیف النفس باشد و از اهنگی به طرب بیفتد و دیگری آنقدر قوی باشد که آهنگ گوگوش بشنود و علائم غنا را در آن نبینید! اینها جز توجیهات نفسانی چیز دیگری نیست

غنا تعریفش مشخص است

مبحث اول: معنای غنا
غنا به دو معنا استعمال می‌شو­د:
۱. معنای عام غناء (معنای لغوی): غنا عبارت است از هر آنچه­ به شکل آواز ادا ‌شود. ارکان آواز عبارت است از: کشیدن صدا با برخی زیر و بم‌ها و فراز و فرودهای آوایی، که به آن ترجیع(۱) می‌گویند.
توضیح: بیان مطلب گاه به نحو تکلّم است؛ مثل حرف زدن، و گاه با تکیه به صوت به نحو آواز است؛ مثل کسی­ که روی منبر، با تکیه به صوت حرف می‌زند. یا کسی­ که با خودش زمزمه می‌کند. یا کودکی که آواز می­‌خواند؛ این معنای عام غنا است.
۲. معنای خاص غنا (معنای عرفی): معنای دیگر برای غنا در استعمالات رایج، آواز به نحو خاص است. آوازی­که با زیر و بم، قاعده و قانون و اسلوب خاصّی خوانده می‌شود. این هم استعمال دیگر برای غناست که معادل فارسی آن خوانندگی است؛ مغنّی یعنی خواننده، ولی به هر کسی­ که صدایش را بلند کند و آواز بخواند خواننده نمی‌گویند.
این معنا نزد مردم روشن است؛ زیرا خوانندگی و آوازخوانی مفهومی عرفی است؛ مثلاً کسی به مؤذّن، آوازخوان نمی‌گوید؛ با اینکه غنای به معنای اوّل بر اذان هم صدق می‌کند. همچنین مردم کسی که قرآن را با صوت معمولی یا با زمزمه می‌خواند، آوازخوان نمی‌گویند. بنابراین غنای به معنای دوّم، بر این نحو خواندن صدق نمی‌کند، اما معنای اوّل بر آن صدق می‌کند؛ چون دارای ترجیع است. پس این دو معنا به این کیفیّت قابل تفکیک از هم است.
آنچه ­محل بحث است غنای به معنای دوّم است.
به دلیل اینکه غنا، اگرچه به معنای لغوی هم استعمال می‌شود، امّا در استعمال رایج عرف، جز معنای دوّم به ذهن متبادر نمی‌شود؛ یعنی این معنای دوم، آن‌قدر در بین مردم و استعمالات مردم رایج است که وقتی این کلمه به کار می‌رود، ذهن مستمع اصلاً به آن معنای اصلی متوجّه نمی‌شود.

قیودی ­که متقوّم مفهوم غنای به معنای دوم نیست.
برای اینکه این معنا قابل تمییز باشد و بتوانیم در موارد مشکوک آن را جدا کنیم، بعضی از قیود سلبی را بیان می­‌کنیم و این قیود را از غنا سلب می‌کنیم.
۱. صوت نیکو : آوازخوانی و صدق معنای غناء، متقوّم به صدای خوب نیست. بعضی از آوازخوان­‌ها صدایشان خوب است، بعضی صدایشان متوسط و بعضی صدایشان بد است. آواز­خوانی بر همه اینها صدق می‌کند، ولو صدا بد باشد.
۲. انطباق با دستگاه‌­های موسیقی: انطباق با دستگاه­‌های موسیقی، ملاک و مناط صدق و عدم صدق آوازخوانی نیست. به خاطر اینکه هر صوتی ­که از حنجرۀ انسان خارج می‌شود، ولو غناء هم نباشد، با یکی از مقامات موسیقی همراه است؛ یعنی هر صدایی که مدّ و ترجیعی دارد (غنای به معنای اوّل) حتماً داخل در یکی از دستگاه­‌های موسیقی است. مثلاً اذان استاد مؤذّن‌زاده بر اساس یکی از مقام‌­های دستگاه موسیقی است. پس ملاک، انطباق با دستگاه‌­های موسیقی نیست.
۳. اطراب به معنای طرب انگیز بودن: مقوّم معنای غناء طرب انگیز بودن نیست.
توضیح: سه معنا برای طرب بیان شده است:
الف) طرب به معنای فرح یا شدّت فرح است.
ب) طرب به معنای حالت خفتی است­که در انسان از فرح یا از حزن حاصل می‌شود. انسان وقتی خرسند و خوشحال می‌شود، یک حالت سبکی و خفتی در خود احساس می‌کند. عین همین خفّت در حالت حزن هم هست. وقتی انسان از یک حادثه‌ای غمگین می‌شود، یک حالت خاصی، از قبیل بی­تابی و ناآرامی در خود احساس می‌کند؛ به این حالت خفّت و ناآرامی طرب می­‌گویند.
در معنای اول، طرَب، مخصوص فرح است، اما بنابر معنای دوم، مشترک بین فرح و حزن است.
ج) طرب، آن خفّتی است که در روح حاصل می­شود. البته نه هر خفّتی، بلکه آن حالت اوج ناآرامی و بی‌قراری را طرب می‌گویند؛ خواه این بی‌قراری ناشی از فرح باشد یا ناشی از حزن.
مفهوم غناء متقوّمِ به اطراب به معنای طرب‌انگیز بودن نیست. چه طَرَب به معنای خصوصِ فرح و چه اعمّ از فرح و حزن یا به معنای حالتِ بی‌قراری و بی‌تابی باشد؛ بر آوازخوانی غناء صدق می‌کند، اعمّ از اینکه مطرب باشد یا مطرب نباشد.
گاهی غنا و آوازخوانی اطرابِ شأنی دارد، و گاهی ندارد. در مورد اطراب فعلی نیز واضح است که خیلی از موارد اصلاً طربی به وجود نمی‌آورد. بسیاری از آوازها که انسان برای خودش می‌خواند، نه در خود او و نه در دیگری هیچ طربی ایجاد نمی‌کند. اطرابِ شأنی هم ایجاد نمی‌کند، خیلی از انواع خواندن­ها هست که ممکن است در دل اثر گذارد و انسان خوشش بیاید، امّا این خوش‌آمدن غیر از آن خفّتی است که در اثر شدت فرح یا حزن ایجاد می­‌شود. پس با اینکه غنای عرفی بر آن صدق می‌کند، این حالت اطراب در آن نیست.
۴. متناسب با مجالس اهل لهو و فسوق: آواز­خوانی در مجالس لهو و فسوق با آوازخوانی در غیر مجالس لهو و فسوق تفاوتی ندارد. ممکن است شخصی غزلی از حافظ بخواند و شنوندگان به عالم معنا توجّه کنند و ممکن است همین شخص در مجلس دیگری همین آواز و همین غزل را بخواند و دیگران کف بزنند و برقصند. بنابراین مقوّم معنای غناء این نیست که مخصوص مجالس لهو و فسوق یا متناسب با مجالس لهو باشد.
۵. نظم موسیقایی داشتن: هر صدایی­ که از حنجرۀ انسان خارج بشود -که همان معنای لغوی غنا بر آن صدق کند و مدّ و ترجیع داشته باشد- خارج از یکی از اشکال موسیقایی نیست؛ لکن نظم موسیقایی چیز دیگری است. نظم موسیقایی این است که کسی آهنگی را طبق دستگاه و مقامی شروع کند و به روال صحیح آن تا آخر آواز پیش ببرد؛ این را می‌گویند نظم موسیقایی که اگر خلاف این رفتار کند، اهل موسیقی آن را زشت می‌شمرند. البته این مطلب در عرف­های مختلف، متفاوت است: در موسیقیِ ایرانی به یک صورت، و در موسیقی عربی به­گونه­ دیگر است؛ هرچند مقامات در همۀ دنیا یکسان است، آوازها از این مقاماتِ گوناگون خارج نیست. امّا نظم موسیقایی در جاهای مختلف، متفاوت است. پس نظم موسیقایی غیر از این است که این آهنگ و آواز بر بخشی از این دستگاه‌­های موسیقی تطبیق کند.
غنا متقوّمِ به این نیست که حتماً نظم موسیقایی داشته باشد. ممکن است کسی دو گونه آواز بخواند: یکی آوازی­که گفته می­‌شود بر طبق ضابطه و نظم و میزان خوانده و دیگری آوازی که می‌گویند خارج خوانده است؛ یعنی از آن نظم موسیقایی خارج شده است. بنابراین نظم موسیقایی هم جزو مقوّمات حدّ غنا نیست.
۶. تقارن آواز با آلات موسیقی: شرط صدقِ غنا این نیست که حتماً با ساز همراه باشد؛ همچنان که این آلات موسیقایی غالباً - نه همیشه - بدون چنین آوازی نواخته نمی‌شود. بیشتر کسانی که آلات موسیقی را به ­کار می‌برند، آنها را با آواز به­‌‌کار می‌برند. البته گاهی هم از آنها بدون آواز استفاده می‌شود.
۷. مقارن بودن با کلام: صدق غنا متوقف بر داشتن کلام نیست. غناء می‌تواند با کلام باشد و می­‌تواند بدون کلام باشد؛ یعنی همین شخصی که آواز می‌خواند، گاهی طبق این آواز شعری را می‌خواند و گاهی هم فقط زمزمه می‌کند، بدون اینکه کلامی با آن همراه باشد.
۸. باطل بودن کلام: باطل بودن کلام هم دخالتی در مفهوم غنا ندارد. ممکن است غنا، کلام حق باشد، یا باطل. در هر دو صورت آوازخوانی و غنا صدق می‌کند. بنابراین اگر کسی با همین دستگاه­‌ها و شیوۀ خاصی که به آن آواز­خوانی می‌گوییم، شعر خوب، حدیث یا نوحه‌­ای بخواند، این غناست و اگر هم شعر باطل و شهوت‌انگیز بخواند، آن هم غناست.
همۀ این امور، اخصّ از مفهوم غناست و مفهوم غنا متقوّم به اینها نیست. بنابراین مراد از غنا در استعمالات، همین چیزی است که ما در فارسی از کلمۀ آوازخوانی یا آوازه­‌خوانی، با این خصوصیّاتی که ذکر شد، می‌فهمیم.

مبحث دوم: حرمت غنا
غنا که عبارت است از آواز‌خوانی، در صورتی­ که مضل عن سبیل الله باشد، حرام است. بنابراین دو گونه غنا داریم: یک غنا، غنای حلال است که غیر لهوی مضل است. یک غنا، غنای حرام است و آن عبارت است از غنای لهوی مضلّ.

توضیحی در مورد قیود مؤثر در غنای محرّم:

۱. ملهی بودن
لهو عبارت است از: آن چیزی­ که انسان را سرگرم کند و از امری غافل نماید.
البته نمی­‌توان گفت هر لهوی حرام است، بلکه لهوی که موجب اضلال مردم باشد، حرام است.
مثلاً انسان که اشتغال ذهنی دارد یا مصیبتی بر او وارد آمده، یا گرفتاری و نگرانی‌ دارد، با شنیندن آوازی سرگرم شده، از آن ناراحتی و خیالات غافل می‌شود. یا با تماشای فیلمی از چیزهای دیگر غافل می­‌شود. این آهنگ و فیلم لهو است، اما حرام نیست.
۲. اضلال عن سبیل الله
اضلال به معنای گمراه شدن از صراط مستقیم است؛ اعم از انحراف از عقیده­ یا عمل صحیح.
اضلال اعتقادی: یعنی انسان را نسبت به معارف دینی دچار تردید و شبهه کند و حالت بی‌تفاوتی در انسان به وجود آورد که در بسیاری از مواردِ غناء، این معنا وجود دارد.
مثلاً کسی سرگرم به این ملاهی می‌شود و به تدریج ذهنیّات او عوض می‌شود؛ چه بسا اتفاق می‌افتد، وقتی انسان در حالت عادی است، براساس گرایش­های روحی و فکری­اش با مسجد، مؤمنین و با فضای دینی سر و کار دارد و یک عقاید و گرایش روحی و فکری‌ نسبت به دین دارد و وقتی در امور لهوی غرق شد، به تدریج آن عقاید عوض می‌شود و انسان را منحرف می‌کند. پس اضلال عن سبیل الله یعنی اضلال در اصول و در عقاید.
اضلال عملی (اضلال در عمل و در فروع ): یعنی انسان را به محرّم وادارد، یا در او حالت بی‌مبالاتی نسبت به گناه به وجود آورد. در حقیقت یکی از خطرات بزرگ غنا و موسیقیِ مضل همین است که انسان را نسبت به حقایق بی‌اعتنا، و نسبت به گناه بی‌تفاوت می­‌کند.

نکاتی در مورد اضلال:
الف) نحوه­ اضلال در غنا
ممکن است ضلال غنا به سه نحو باشد:
یک- مضمون کلمات آن موجب گمراهی ­شود؛ مانند اینکه مضمون آوازی، انسان را به شراب­خواری یا بی­‌حجابی بکشاند، یا اینکه از عمل خیری باز ‌دارد یا موجب شود اعتقادات حق جایشان را به اعتقادات باطل دهد. (مکاسب محرمه، ج۲۸۶، ص۴)
دو- آهنگ به­‌گونه­ای باشد که انسان را به گناه وادارد؛ مثل آهنگی که اختصاص به رقص محرّم داشته باشد. یا آوازی که انسان را به شهوت وادار می‌کند.
سه- اوضاع و احوال و شرایط گوناگون دیگر موجب اضلال است؛ مثلاً در خواننده خصوصیّتی است که إلهاء عن سبیل الله می‌کند؛ مانند اینکه خواننده، زنی باشد که با وضع و حالش موجب گمراهی ­شود؛ هرچند اشعارش گناه‌­آفرین نباشد یا لحن و آهنگش آهنگ معمولی باشد. امّا چون خصوصیّت او، به ­‌گونه‌­ای است که خواندن او موجب تحریک شهوت و افتادن به گناه است، موجب اضلال می­‌شود.
ب) معیار در حرمت، اضلال شأنی است نه فعلی
گاهی آوازی برای کسی مضلّ عن سبیل الله است، امّا برای دیگری نه؛ چراکه ممکن است تقوا و مراقبتش زیاد باشد و این چیزها در او اثر نگذارد یا اینکه زیاد شنیده و برایش عادی شده باشد؛ یعنی برای او مهیج و محرک نباشد. یا به دلیل دیگری باشد. بنابراین افراد مختلف‌اند. آیا حکم غناء نسبت به این­گونه افراد مختلف است؟
در شمول حرمت نسبت به این دو شخص و بین این دو حالت تفاوتی نیست. نمی‌توان گفت که اضلال در مورد کسی که فعلاً تحقّق پیدا می‌کند، حرام و در مورد کسی که فعلاً تحقّق پیدا نمی‌کند، حلال است. (مکاسب محرمه، ج۲۹۶، ص۵)

قیودی­ که در معنای غنای محرّم دخیل نیست:

۱. طرب­‌انگیز بودن: طرب‌انگیز بودن، نه تنها مقوم مفهوم غنا نیست، بلکه ملاک حرمت غنا هم نیست؛ یعنی این حالت نفسانی و خفّتی که از شنیدن غنا برای انسان حاصل می‌شود، مطلقاً ملاک حرمت نیست. گاهی دیدن بعضی مناظر در نفس انسان بیش از حالت فرح، غنا ایجاد طرب می‌کند و گاهی بعضی مناظر حالت حزنی ایجاد می‌کند که از هر غنای حزن‌انگیزی تأثیرش بیشتر است.
گاهی روضه‌خوانی با روضه‌اش چنان مستمع را از حال طبیعی خارج می‌­کند که او بی‌اختیار خودش را می‌زند. این همان طَرَب است. یا گاهی لطیفه‌ای تعریف می‌شود و چنان روی شنونده اثر می­گذارد که نمی‌­تواند خود را کنترل کند و به شدت می­‌خندد. پس نه خود این طرب حرام است، نه به طریق اولی صوتی که چنین حالتی را ایجاد کند، حرام است.
۲. ریتم تند داشتن: ریتمِ تند شاخص غنای محرّم نیست.
۳. قصد تفریح: اگر غنا لهوی شد، شنیدن آن، چه به قصد تفریح باشد و چه نباشد و چه به قصد پرکردن اوقات فراغت باشد و چه نباشد، حرام است.
۴. شدت و ضعف تأثیر غنا در لهویت: اگر یکی از عناصر تشکیل‌دهندۀ غنا که عبارت است از صوت، کلام و خواننده، موجب لهو شد، این غنا حرام است. بنابراین، کمتر یا بیشتر تأثیر داشتن یکی، یا تأثیر نداشتن دیگری، تأثیری در آن مجموع محصّل ندارد.
۵. عدم تأثیر انگیزه: اگر غنای لهوی باشد، محرّم است؛ چه خواننده با انگیزه غنا و لهو بخواند و چه بدون آن.

مرجع برای تشخیص مصداق غنای حرام از غیر حرام
تشخیص این موضوع، مثل سایر موضوعات، با عرف است؛ یعنی بعد از آنکه به این نتیجه رسیدیم که غنای محرّم عبارت است از غنای لهوی مضلّ عن سبیل الله، تشخیص مصداق خارجیِ آن و اینکه آیا این آوازی که اجرا می‌شود، لهو مضلّ عن سبیل الله است یا نه، امری عرفی است.
گاهی علاوه بر تشخیص عرف (عرف عام)، تشخیص و احراز شخص مکلّف هم لازم است؛ مثلاً اگر خوانندگی یا نوازندگی در دستگاه موسیقی خاصی به تشخیص عرف، لهوی مضلّ باشد و انسان را به گناه تشجیع ‌کند، اگر مکلّف نمی‌داند که این غناء در همان دستگاه است یا نه، یعنی در تطبیق مصداق خارجی با آن موضوع که عرف تشخیص داده، شک ‌کند، اینجا طبعاً تشخیص با خود مکلّف است. اگر مکلّف تشخیص داد که این صوت مصداقی است برای همان موضوع محرم که عرف تشخیص داده بود، حرام می­‌شود و اگر شک کرد، بنا را بر حلّیت می­‌گذارد.

آیا صوت مرقص، مناط در حرمت غنا است؟
یکی از موارد واضح لهو مضلّ عن سبیل الله، صوتی است که شأناً مرقّص(۲) باشد.
نکته
لهوی بودن، منحصراً از آهنگ لهوی یا مضمون کلام لهوی ناشی نمی‌شود. بلکه شرایط و اوضاع و احوال، ملابسات و مقارنات، در اینکه صوتی لهوی یا غیرلهوی باشد، تأثیر می‌گذارد؛ مثلاً اگر کسی در مجلس دینی، غزلی از حافظ خواند و سپس همین غزل را در مجلسی با حضور زنان نامحرم و با برنامه­‌های فسق و فجور اجرا کرد، در مورد اول این آواز، لهوی مضل نیست، ولی در مورد دوم است؛ چراکه فضا آنجا به­گونه­ای است که آواز، آوازِ لهوی می­شود. این مطلب را می­توان به کلّ کشور تعمیم داد؛ چون رادیو و تلویزیون مربوط به کلّ کشور است، نه مجلس خاص. اگر فضای عمومی کشور به­ گونه‌­ای بود که به لهوی بودن این آهنگ کمک کرد، این می‌شود غنای لهوی و حرام و اگر به­ گونه‌­ای بود که به لهوی بودن این غناء، کمک نکرد، غنای لهوی نیست؛ اگرچه در هر دو صورت همان غنا باشد.
مثلاً در جمهوری اسلامی که همه چیز در جهت دین و خداست و فضا، فضای اسلامی است و جهت‌گیری دولت و آحاد ملّت، به طور عام دینی است با فضای طاغوتی و اشرافی‌گری و حکومت فاسد و رجال حکومتی فاسق که به تبع آن مردم هم نسبت به مسایل دین بی‌قید و لاابالی‌­اند، فرق می­‌کند؛ یعنی فضا در لهوی بودن یا لهوی نبودنِ این آواز یا این صدا تأثیر می‌گذارد.

وظیفه مکلف هنگام شک
اگر نمی‌دانیم این آوازی را که آوازخوان می­‌خواند، مصداق غنای لهوی مضلّ است یا نه، بنا را بر حلّیت غنا می­‌گذاریم.

مسئله
۱. غنای محرم در تلاوت قران و مراثی امام حسین )ع)
هر آوازی که لهوی باشد، محرّم است. چه در آواز مرثیه باشد، چه تلاوت قرآن و در مورد قرآن، حرمت آن مضاعف است؛ زیرا استخفاف و توهین به قرآن است.
۲. غنای محرم در مجالس عروسی
در حرمت غنا فرقی بین مجلس عروسی و غیر عروسی نیست؛ یعنی اگر در مجلس عروسی هم غنایی بخواند که لهو مضلّ عن سبیل الله باشد، این محرّم است. امّا اگر غنایی می‌خواند که لهو مضلّ عن سبیل الله نیست، حرام نیست.
۳. استمتاع مرد از همسرش باعث حلّیت غنای محرم نمی­‌شود.
چنانچه مرد بخواهد از زوجة خود متمتّع شود، به اینکه او برایش غنای حرام بخواند، جایز نیست.
۴. غنا از گناهان کبیره است.

مبحث سوم: احکام غنا
۱. حضور در مجلس غنا حرام است.
۲. استماع غنا حرام است. حتّی اگر در آن مجلس هم حضور نداشته باشند.
۳. تعلیم و تعلم غنا، به معنای فراگیری قواعد آن، حرام نیست. مگر اینکه آنچه اجرا می‌کند، مضلّ عن سبیل الله باشد که این مطلب مربوط به فراگیری دستگاه­‌ها نیست. بلکه مربوط به ایجاد آهنگ­هاست.
توضیح: قواعد عبارت است از همین دستگاه­‌های موسیقی که به آن مقامات می‌گویند. یادگیری این دستگاه‌­ها به این است­ که فرضاً اگر بخواهید در دستگاه شور یا همایون آواز بخوانید، بگویند در آمد، اوج یا فرود آن، چنین و چنان است. این یادگیری اشکال ندارد.

منبع: سایت خامنه ای دات آی آر[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

زینبیون;884396 نوشت:
اگر به پاسخ استفتا خوب نگاه کنیم می بینیم توضیحات مهمی داده که بنده آنها را برایتان قرمز کردم
اولا گفته مجلس باید مجلس لهو و لعب و معصیت( گناه) نباشد
دوما گفته حضور در آن مفسده ای نداشته باشد
سوما گفته عرفا تایید عملی که جایز نیست محسوب نشود

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

قید اگر شرط میاورد و بنظر اگر شرط محقق شود فعل تایید می شود
اگر صبح شود نماز صبح می خوانیم
تا صبح شود نماز صبح نمی خوانیم درسته؟

پس لازم است گذاره های ان بررسی و تایید شود(اگر در مجلسی این شرایط نباشد می شود رفت .---> کسی می تواند بگوید مجلس نباید رفت که شروط در ان محقق شود(شروط عدم جواز رفتن.)

زینبیون;884396 نوشت:
چه آهنگی؟ چه ترانه ای؟ آیا آنهایی که مناسب مجالس رقص است یا آهنگ های فقط شاد که عنوان غنا بر آن صدق نکند؟

توصیه می کنم در مورد اهنگ هایی که در مجالس عروسی می گذارند پرس و جو بکنید

بله یکی سری اهنگ ها هست که اصلا گوش میدی داد می زنه چی می گه

اما یکسری اهنگ ها خیر(شان رقص ندارند اما فعل رقص می اورد. حتی یکی با مداحی هم می تواند برقصد آیا مداحی حرام می شود یا مجلسی که در ان مداحی هست مجلس گناه و معصیت؟)

زینبیون;884396 نوشت:
الان در اکثر عروسی ها برای چه ترانه می گذارند؟ غیر از برای رقصیدن است؟ یعنی نیاز به آهنگی دارند برای رقص این همان غنا است
اینهم شاهد ما از سایتی که خودتان به آن ارجاع دادید
آیا صوت مرقص، مناط در حرمت غنا است؟
یکی از موارد واضح لهو مضلّ عن سبیل الله، صوتی است که شأناً مرقّص باشد یعنی رقص آور با

بازم مربوط می شود به انتخاب که شان رقص دارد یا خیر یا شرایط دیگر غنا لهوی را دارد یا خیر؟

شما بر اساس احتمال صحبت می کنید یا یقین(اگر احتمال هست آیا قیود حکم رعایت شده؟)

زینبیون;884396 نوشت:
وقتی از نظر خدا حرام است بله بنده هم آنرا حرام میدانم

مرجعتان را نمی دانم کیست اما حکم رقص را می آورم

س1167. آیا رقص محلی در عروسی‏ها جایز است؟ شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟

ج. رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است و رقص زن برای زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق كند، مثل این‌‌كه جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، محل اشكال است و احتیاط واجب در ترك آن است؛ در غیر این‌صورت هم اگر به‌‌گونه ‏ای باشد كه باعث تحریك شهوت شده و یا مفسده‏ای بر آن مترتب شود و یا همراه با فعل حرام (مانند موسیقی و آواز حرام) باشد یا مرد نامحرمی حضور داشته باشد، حرام است؛ و در حكم فوق تفاوتی بین مجلس عروسی و غیر آن نیست و شرکت در مجالس رقص هم اگر به عنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم کار حرامی‏ باشد، جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد.

رومنبع:http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=100#1167

می بینید اگر در مجلسی در زنان رقص باشد و لهوی نباشد باز مجلس گناه می شود؟
اگر در عروسی رقص باشد در زنان اما مصداق مجلس رقص نکند باز مشکلی دارد؟
یا اگر مردی در احتیاط واجب مرجع اعلمی پیدا کرد که حرمت قائل نبود آیا باز مجلس مجلس رقص و گناه است؟
(قید اگر را دقت کنید.)

زینبیون;884396 نوشت:
بله غیر از این است که شما فرمودید هیچ مرجع اعلمی این را حلال ندانسته
حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامه
آیا کسی را که به حضور در مجالس حرام و جواز آن فتوا داده باشد یا به گوش کردن به غنا فتوا داده باشد از بین مراجع عظام تقلید سراغ دارید ؟
اگر بله معرفی کنید

خود رقص زنان در حکم بالا نگاه کنید
رقص زن برای شوهر

[h=3]س 1172. آیا رقص زن برای شوهرش یا مرد برای همسرش حرام است؟[/h][h=4]ج. اگر رقص زن براى شوهرش يا برعکس، همراه ارتکاب حرامى نباشد، اشکال ندارد.[/h]
رقص وقتی یک مرجع رقص را دسته بندی می کند شما می توانید بگویید پس رقص حرام است؟
(برهان من بر اساس اعلمیت است نه بر اساس علما اعلم مشهور شما می توانید به طور یقین بگویید اعلم دیگری غیر از مشهورین نیست و حتما باید مکلف طبق نظر مشهور عمل کند؟ )

یا علی(ع)@};-[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

زینبیون;884397 نوشت:
اولا اونهایی که شرکت می کنند من ندیدم تا بحال بیان بگن من شرکت می کنم شما مشکلی دارید یا نه چون متاسفانه پیش فرض این است که همه شرکت می کنند مگر اینکه عکسش ثابت شود! حتی خیلی از افراد مذهبی( واقعا متاسفم برای این موضوع) فلذا بنده مجبورم خودم سوال کنم که شرکت می کنند یا نه و مطلق عروسی مد نظر نیست منظور عروسی حرام است وگرنه آن عروسی که گناه در آن نباشد چه اشکالی دارد شرکت کند؟ خودم هم شرکت می کنم

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

می شود شما بگویید عرف چیست؟

زینبیون;884397 نوشت:
دوما حضور در مجالس حرام و گوش کردن به غنا از خطوط قرمز بنده است و از نظرم قابل اغماض نیست چون حرام است
سوما واقعا فکر می کنید در دنیا هیچ مردی نیست که اهل غنا نباشد که ما باید قید ازدواج را کلا بزنیم؟
همین طور که زنانی هستند که از غنا پرهیز می کنند مسلما مردانی هم هستند که از غنا پرهیز می کنند

غنا تعریف دارد که البته شما لطف کردید آوردید
اما شما به این مسئله توجه کرده ایید؟

مبحث دوم: حرمت غنا
غنا که عبارت است از آواز‌خوانی، در صورتی­ که مضل عن سبیل الله باشد، حرام است. بنابراین دو گونه غنا داریم: یک غنا، غنای حلال است که غیر لهوی مضل است. یک غنا، غنای حرام است و آن عبارت است از غنای لهوی مضلّ.

۱. ملهی بودن
لهو عبارت است از: آن چیزی­ که انسان را سرگرم کند و از امری غافل نماید.
البته نمی­‌توان گفت هر لهوی حرام است، بلکه لهوی که موجب اضلال مردم باشد، حرام است.
مثلاً انسان که اشتغال ذهنی دارد یا مصیبتی بر او وارد آمده، یا گرفتاری و نگرانی‌ دارد، با شنیندن آوازی سرگرم شده، از آن ناراحتی و خیالات غافل می‌شود. یا با تماشای فیلمی از چیزهای دیگر غافل می­‌شود. این آهنگ و فیلم لهو است، اما حرام نیست.
۲. اضلال عن سبیل الله
اضلال به معنای گمراه شدن از صراط مستقیم است؛ اعم از انحراف از عقیده­ یا عمل صحیح.
اضلال اعتقادی: یعنی انسان را نسبت به معارف دینی دچار تردید و شبهه کند و حالت بی‌تفاوتی در انسان به وجود آورد که در بسیاری از مواردِ غناء، این معنا وجود دارد.
مثلاً کسی سرگرم به این ملاهی می‌شود و به تدریج ذهنیّات او عوض می‌شود؛ چه بسا اتفاق می‌افتد، وقتی انسان در حالت عادی است، براساس گرایش­های روحی و فکری­اش با مسجد، مؤمنین و با فضای دینی سر و کار دارد و یک عقاید و گرایش روحی و فکری‌ نسبت به دین دارد و وقتی در امور لهوی غرق شد، به تدریج آن عقاید عوض می‌شود و انسان را منحرف می‌کند. پس اضلال عن سبیل الله یعنی اضلال در اصول و در عقاید.
اضلال عملی (اضلال در عمل و در فروع ): یعنی انسان را به محرّم وادارد، یا در او حالت بی‌مبالاتی نسبت به گناه به وجود آورد. در حقیقت یکی از خطرات بزرگ غنا و موسیقیِ مضل همین است که انسان را نسبت به حقایق بی‌اعتنا، و نسبت به گناه بی‌تفاوت می­‌کند.

منبع:http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27823
چند نوع قید زده اند برای حرام(هر لهوی در بند اول حرام نشده)

اما مطلب بعدی از همین منبع رو نگاه کنید
در بحث اضلال گفته
دو- آهنگ به­‌گونه­ای باشد که انسان را به گناه وادارد؛ مثل آهنگی که اختصاص به رقص محرّم داشته باشد. یا آوازی که انسان را به شهوت وادار می‌کند.

زینبیون;884399 نوشت:
خیر ما همه مجالس عروسی را حرام نمی دانیم آنهایی که رقص و آواز دارند را حرام میدانیم و الا با بقیه مشکلی ندارم ما که با شادی مخالف نیستیم با گناه مخالفیم

یعنی شما رقص غیر محرم هم تویش باشد نمی روید؟

زینبیون;884400 نوشت:
نمی دانم بر چه اساس این حرف را می زنید اما ایا حاضرید به همسرتان هم این حق را بدهید که بر اساس تشخیص خودش کارها را حرام و حلال بداند؟ مثلا شما تشخیص دهید حرام است ایشان بگویند نه من حلال میدانم و شما حق نداری من را مجبور کنی انجامش ندهم؟

مرجع برای تشخیص مصداق غنای حرام از غیر حرام
تشخیص این موضوع، مثل سایر موضوعات، با عرف است؛ یعنی بعد از آنکه به این نتیجه رسیدیم که غنای محرّم عبارت است از غنای لهوی مضلّ عن سبیل الله، تشخیص مصداق خارجیِ آن و اینکه آیا این آوازی که اجرا می‌شود، لهو مضلّ عن سبیل الله است یا نه، امری عرفی است.
گاهی علاوه بر تشخیص عرف (عرف عام)، تشخیص و احراز شخص مکلّف هم لازم است؛ مثلاً اگر خوانندگی یا نوازندگی در دستگاه موسیقی خاصی به تشخیص عرف، لهوی مضلّ باشد و انسان را به گناه تشجیع ‌کند، اگر مکلّف نمی‌داند که این غناء در همان دستگاه است یا نه، یعنی در تطبیق مصداق خارجی با آن موضوع که عرف تشخیص داده، شک ‌کند، اینجا طبعاً تشخیص با خود مکلّف است. اگر مکلّف تشخیص داد که این صوت مصداقی است برای همان موضوع محرم که عرف تشخیص داده بود، حرام می­‌شود و اگر شک کرد، بنا را بر حلّیت می­‌گذارد.

منبع:http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27823
نگاه کنید در ابتدا گفتند ملاک عرف است و در انتها در صورت شک رو به عهده خود مکلف است.

من ابتدا تلاش می کنم همسری بگیرم که با هم در یک مسیر قدم بگذاریم ولی اگر نشد طبعا خودش مکلف است در جایی که شرع جواز داده عمل کند ان شاء الله
یا علی(ع)[/]

زینبیون;884403 نوشت:
قرآن را هم می توان با غنا خواند و این نوع خواندن نیز حرام است و در روایتی داریم در اخرالزمان گروهی می آیند که قرآن را با غنا می خوانند اگر منظورتان این است بله مشکل دارد
اما اگر منظورتان این است که قرآن به صورت عادی و با صوت زیبا تلاوت شود و کسی در آن آثار غنا ببیند این حرفتان منطقی نیست، غنا شرایط دارد این طور نیست که یک نفر مثلا ضعیف النفس باشد و از اهنگی به طرب بیفتد و دیگری آنقدر قوی باشد که آهنگ گوگوش بشنود و علائم غنا را در آن نبینید! اینها جز توجیهات نفسانی چیز دیگری نیست

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا در شروط به نظر شما فرقی بین خواننده اش گذاشته یا شان رو در نظر گرفته؟(البته حکم صدای زن رو از مراجع باید پرسید.)

اما جواب جملات اخر در پست قبل دادم (که خودتان در این پست هم هایلایت کردید مرجع تشخیص رو)

ممنون از توضیحاتتون

که تمام این ها لازم است که شما ثابت کنید مجلس غنا است
اما در مورد چند نقلتان

زینبیون;884403 نوشت:
وظیفه مکلف هنگام شک
اگر نمی‌دانیم این آوازی را که آوازخوان می­‌خواند، مصداق غنای لهوی مضلّ است یا نه، بنا را بر حلّیت غنا می­‌گذاریم.

شما می دانید در مجلس غنا پخش میشود؟
یا از روی کثرت و شنیده ها سخن می گویید؟

اینجا را فرق می دانم

من هم حرام خدا را حرام می دانم و راضی نیستم ان شاء الله

نمی خواهم شک غیر معقول در شما ایجاد کنم و امیدوارم کسانی که نوشتار را مطالعه می کنند تحقیقاتشان را با دید باز ادامه دهند

اما بگذارید جواب پستایی که نقل نکردم رو کلی بگویم

ما تو فامیل همچین افرادی را داریم چند وقت پیش عروسی اقوام نزدیکم بود من هم شرکت کردم توی عروسی موسیقی بود رقص نبود اما شادی توش نبود نه یکی کف می زد نه هیچی موسیقی بود که آخرش چند نفری سعی کردیک یکم یخ مجلس رو باز کنیم با کف زدن و ...
اما یکی همچین مثل شما که می آیید بخاطرتان ضبط خاموش می شود آمد مجلس رو یخ کرد(حتی اون ضبط خاموش شد.)

می دانید بعدش چه شد؟

من سوال برای ایجاد شد چرا ضبط خاموش شد مگر هر صوت وآهنگی حرام است؟
مگر کف زدن حرام است؟(بر فرض مباح باشد یا صلوات برتری داشته باشد نباید انجام داد؟)

و بعد از شام(البته شاید کمی جزئیات رو نکفتم و قضاوت دو طرف و رفتار ها.)

من تو رقص شرکت نمی کنم

حتی برای رقص زن و شوهر هم فکر کردم اگر مباح(شرایط حکم رو ببنید) است تو عروسیم راه مشروعش رو پیدا کنم(اگر همسرم دوست نداشت احتیاط کند)
و ...

می دانید چکار می کنم؟

من تو عروسی شرکت می کنم بررسی می کنم اگر غنا بود می آیم بیرون(شرایط را می سنجم)
اگر مشکوک بود این کار را نمی کنم و اگر دوست داشته باشم احتیاط کنم بازم بیرون می آیم

اما برام سواله

وقتی نمی دانیم چیزی حلال است یا حرام صرف اجتناب می شود احتیاط(نمی دانیم نمی خوریم) اما اینکه

احتمال یا اگر و شاید رو باید کنیم

به نظرتون دچار اشکال نمی شود؟(می شود اساتید جواب دهند؟)

باز هم می گویم امیدوارم هئفم روشن باشد

چون برام مهمه

اینکه یک دختر دیگری همچین عقیده ایی داشت من رد کنم ایشان را یا بروم خواستگاری؟
یا درخواست جلسه دوم بدم؟

ان شاء الله همه در مسیر مستقیم قرار بگیریم و تا پایان برویم.
یا علی(ع)

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

زینبیون;884398 نوشت:
اما ازدواج دو نفر که یکی حضور در این مجالس را گناه می داند و از نظر دیگری جایز است شدیدا مسئله ساز می شود از نزدیک شاهد بوده ام

بسم الله الرحمن الرحیم
الهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

این رو باید استاد حامی روشن کنند وتوضیح دهند(اگر بخواهند ان شاء الله)

اما به نظر من غیر این طور نیست

می دانید چرا؟

چون من تو فکرم این بود که من که رقص شرکت نمی کنم می پذیرم!

مشکلات وقتی شروع مشوید که منم منم باشد
اما وقتی قالبیت تفکر و انعطاف و گذشت باشد(نکات اخلاقی) منم ها ما شود مشکل نخواهد بود
اونم در مسائلی که باید قطعی در ان نیست
مثل غنا که باید تشخیص داد بررسی کرد و شرایطش را مراجع گفته اند

ازدواج صرفا یک رابطه هم کفوی نیست(هم کفوی خوب است و لازم برای ازدواج) اما یک مسئله مهم همین قابلیت سازش و تفکر و منطقی رفتار کردنه که حتی در دو فرد که بیشترین قرابت رو دارند اگر سازش نکنند امکان کنش و کشمکش هست

یا علی(ع)@};-[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم و رحمه الله وبرکاته

قابل توجه دوستان و مطالعه کنندگان مطالب

داریم مضوعات را بررسی می کنیم

اگر کسی نظری دارد بفرمایید

امدوارم بهترین مسیر انتخاب شود و گمراهی رخ ندهد با دقت و تفکر و مشورت صحیح

یا علی(ع)@};-[/]

[="Blue"]

رستگاران;884477 نوشت:
توصیه می کنم در مورد اهنگ هایی که در مجالس عروسی می گذارند پرس و جو بکنید

سلام علیکم
نیازی به پرس و جو نیست، همسایه ها وقتی عروسی های حرام همراه با رقص و آواز و ارکست برگزار می کنند ما ناخودآگاه و به اجبار و اکراه از صداهای آنها تا نیمه های شب فیض می بریم! از صدای هیاهوی زنان و دختران که با شنیدن غنا از خود بی خود شده و صداهای عجیب و نا مناسبی از خود در می آورند هم فیض برده ایم!

رستگاران;884477 نوشت:
ج. رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است و رقص زن برای زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق كند، مثل این‌‌كه جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، محل اشكال است و احتیاط واجب در ترك آن است؛ در غیر این‌صورت هم اگر به‌‌گونه ‏ای باشد كه باعث تحریك شهوت شده و یا مفسده‏ای بر آن مترتب شود و یا همراه با فعل حرام (مانند موسیقی و آواز حرام) باشد یا مرد نامحرمی حضور داشته باشد، حرام است؛ و در حكم فوق تفاوتی بین مجلس عروسی و غیر آن نیست و شرکت در مجالس رقص هم اگر به عنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم کار حرامی‏ باشد، جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد.

خدا خیرتان دهد شما که خودتان پاسخ خودتان را دادید
رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام است
رقص زن برای زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق كند، مثل این‌‌كه جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، محل اشكال است و احتیاط واجب در ترك آن است

حال بگویید آیا در مجالس عروسی امروزه مجلس جز مجلس رقص است؟ به نوبنت نمی رقصند؟ این مجلس رقص هست یا نه؟

رستگاران;884477 نوشت:
اگر در عروسی رقص باشد در زنان اما مصداق مجلس رقص نکند باز مشکلی دارد؟

عجب! در رویا سیر می کنید برادر گرامی؟! مگر ساکن ایران نیستید و مجالس عروسی ایران را ندیده اید؟![/]

[="Blue"]

رستگاران;884507 نوشت:
شما می دانید در مجلس غنا پخش میشود؟
یا از روی کثرت و شنیده ها سخن می گویید؟

اگر کسی واقعا کلاه خودش را قاضی کند می داند که اکثر مجالس عروسی مجالس رقص و آواز هستند این از بدیهیات است و علت اینکه این موضوع را هنوز شما قبول نکرده اید واقعا عجیب است[/]

[="Blue"]

رستگاران;884507 نوشت:
شما می دانید در مجلس غنا پخش میشود؟
یا از روی کثرت و شنیده ها سخن می گویید؟

اگر کسی واقعا کلاه خودش را قاضی کند می داند که اکثر مجالس عروسی مجالس رقص و آواز هستند این از بدیهیات است و علت اینکه این موضوع را هنوز شما قبول نکرده اید واقعا عجیب است

رستگاران;884520 نوشت:
مشکلات وقتی شروع مشوید که منم منم باشد
اما وقتی قالبیت تفکر و انعطاف و گذشت باشد(نکات اخلاقی) منم ها ما شود مشکل نخواهد بود
اونم در مسائلی که باید قطعی در ان نیست
مثل غنا که باید تشخیص داد بررسی کرد و شرایطش را مراجع گفته اند

این دقیقا یکی از اختلاف های شدید افرادی است که در این موضوع با هم اختلاف عقیده دارند آنکس که در مجالس حرام شرکت نمی کند دیگری را مقصر می داند چون عملی حرام مرتکب می شود و انکس که شرکت می کند می گوید آن که شرکت می کند اهل گذشت نیست و منم منم می کند و نظر خودش مهم است حال ان که او نظر خودش را لحاظ نکرده و نظر خدا برایش مهم بوده است
در ضمن این مسئله قطعی است و از احتمالات نیست نظر شما این است که احتمال است و بنده چنین نظری ندارم گرامی[/]

[="Blue"]

رستگاران;884507 نوشت:
(می شود اساتید جواب دهند؟)

بله کاملا موافقم[/]

[="Blue"]

رستگاران;884492 نوشت:
می شود شما بگویید عرف چیست؟

وقتی مراجع در فتاوای خود می فرمایند عرف منظورشان عرف متدینین است نه عرف جامعه در صورتی که قبول ندارید از تک تک مراجع استفتا کنید[/]

موضوع قفل شده است