جمع بندی در مقابل حسادت و تنگ نظری چگونه عمل کنیم؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در مقابل حسادت و تنگ نظری چگونه عمل کنیم؟

سلام ممنون از سایت بسیار خوبتان
ميخواستم از شما خواهش کنم راجع به تنگ نظری و حسادت و نحوه برخورد مناسب با افراد تنگ نظر و حسود من رو راهنمایی کنید .
من موفقیت های چندان شاقی ندارم اما متاسفانه هرجا میرم بعد از مدتی از رفتارهای بقیه اذیت میشم که میخوان یک جور منو ضایع کنند یا بگن تو خیلی کمتر از مایی و ...
منو میشم منو راهنمایی کنید


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت


nassoft;771675 نوشت:
ميخواستم از شما خواهش کنم راجع به تنگ نظری و حسادت و نحوه برخورد مناسب با افراد تنگ نظر و حسود من رو راهنمایی کنید .
من موفقیت های چندان شاقی ندارم اما متاسفانه هرجا میرم بعد از مدتی از رفتارهای بقیه اذیت میشم که میخوان یک جور منو ضایع کنند یا بگن تو خیلی کمتر از مایی و ...
منو میشم منو راهنمایی کنید

سلام :Gol:
ببخشید اگر که منتظر پاسخ ماندین.

لطفا مصادیقی رو را برای مابیان کنید که آیا مثلا با افراد خاصی این مشکله رو دارید و یا این که با همه افراد این مشکل رو دارید ؟

و این که :
چند سال سن دارید ؟ آیا شما سابقه وسواس، اضطراب، زودرنجی ، حساس بودن به موارد خاص و ... رو هم دارید یا نه ؟

نسیم رحمت;773184 نوشت:

سلام :Gol:
ببخشید اگر که منتظر پاسخ ماندین.

لطفا مصادیقی رو را برای مابیان کنید که آیا مثلا با افراد خاصی این مشکله رو دارید و یا این که با همه افراد این مشکل رو دارید ؟

و این که :
چند سال سن دارید ؟ آیا شما سابقه وسواس، اضطراب، زودرنجی ، حساس بودن به موارد خاص و ... رو هم دارید یا نه ؟

سلام

ایشون تا جواب ندادن ، اجازه بدین بنده مثالی بزنم ...

مثلا وارد محفلی میشین و به دلایلی مثل سطح خانوادگی یا ظاهر یا ثروت ، باعث برانگیخته شدن حسادت عده ای میشه ، و مثلا شخص شروع میکنه به پریدن توی حرفت یا چشم غره رفتن یا پچ پچ کردن و خندیدن یا فحش دادن غیرمستقیم و کلا ضایع کردن آدم ... واقعا با اینجور آدما باید چیکار کرد ؟!

گرچه شخص شخصیت خودشو نشون بقیه میده اما طرز برخورد مهمه ! چه پیشنهادی دارید ؟

البته مطمئنا بعد مدتی کم کم و ذره ذره ارتباط رو کمتر میشه کرد ، اما همون کم هم جنگ اعصابه .. حتی اطرافیان هم میگن که چجوری اینو تحمل میکنی !! :Moteajeb!:

خانمها معمولا اکثرشون دچار زودرنجی و حساس بودن هستندبا درجات مختلف .. میشه لطفا برای هر دو گروه یعنی کسانیکه دچار اضطراب و استرس هستن و کسانی که نیستن توضیحاتی بدید ؟

سپاس

با سلام
رشک ورزی، حالتی نفسانی است و طنابی را می ماند که فرد حسود بر گردن دارایی و توان مندی و هوش و عزّت و فضیلت دیگری افکنده باشد.
دودی که از آتش خرمن حسادت برمی خیزد نخست چشم حسود را می سوزاند بعد به دیگران سرایت می کند.
شگفتا که شرط عدالت هم همین است؛ انسانی که بر سر راه پیشرفت دیگران خار توطئه می افکند و چاه زوال حفر می کند خود زودتر از دیگران در آن گرفتار می شود.
زهر حسادت ابتدا کام شخص حسود را تلخ می کند، وی را از درون دچار سوز حقارت، عقده و خشم می کند، آنگاه دامن اجتماع را می گیرد.
کثیری از رفتارهای نابهنجار و خطرساز اجتماعی همچون تخریب، آدم ربایی، اهانت، قتل و ... از آبشخور حسادت سرچشمه می گیرد.
حسد در قرآن کریم
از حسد، چند مرتبه در قرآن کریم یاد شده است:
بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد - که در وجود آن‌ها ریشه دوانده - آرزو می‌کردند شما را پس از اسلام و ایمان، به حال کفر بازگردانند؛ با اینکه حق برای آن‌ها کاملاً روشن شده است. شما آن‌ها را عفو کنید و گذشت کنید تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد. خداوند بر هر چیزی تواناست. (بقره: 109)
آیا نسبت به مردم (= پیامبر و خاندانش)، بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد می‌ورزند؟ ما به آل ابراهیم، (که یهود از خاندان او هستند نیز) کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آن‌ها (= پیامبران بنی اسرائیل) قرار دادیم. (نساء: 54)
حسد در حدیث
بر پایه آموزه‌های دین اسلام، حسادت، تکرار داستان رشک ورزی قابیل و برادران یوسف و بیماری روحی و ریشه کفر است. ابتلا به ویژگی قابیل و برادران یوسف، بیانگر ایستایی در تکامل، آن هم در کنار ولیّ خدا است. گویا هنوز کسی در آغازین راه آفرینش و در کنار پیامبر خدا، خود را در ورطه قُوّه، آلوده کرده و ایستاده و در راه انسانی پیش‌تر نمی‌آید. هر چند به گواهی نگاه ژرف، باطن حسود از ایمان تُهی است، ولی در ظاهر، او بی ایمان نیست و همواره از باورمندی دم می‌زند. اگر تنها به ظاهر بنگریم و بدان حکم کنیم، باید گفت حسود، باوری سطحی و آفت زده دارد. او حتی موجود ملکوتی را تنزّل می‌دهد، حسود و تربیت نشده معرفی می‌کند و آن‌ها را حسود می‌انگارد یا از این راه حسادت خود را بر فراز می‌برد و قُدسی می‌نماید و تحسین هم جنسان خود را برمی انگیزاند.
امام علی علیه السلام که از حسادت دیگران زمین گیر شده بود فرماید: (روزی) نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله از رشک ورزی کسی که بر من حسادت می‌کرد، گلایه کردم. آن حضرت فرمود: آیا خوشنود نمی‌شوی من و تو از نخستین کسانی باشیم که به بهشت وارد می‌شویم...
.

همانا حسد بُرد بر حالشان
زمـانـه تبــه کـرد احوالشان
حسد برد بر حـال او روزگار
شدش لقمه عافیت، ناگوار

با سلام مجدد
زمانی که بُخل و تنگ نظري در باطن فردی ريشه پیدا کند، مرتباً در پی توجیه حقارت های خود و زیر سوال بردن داشته های دیگران است. بزرگنمایی
بخل و تنگ نظری همان گونه كه از عوامل زمينه ساز حسادت است، از آثار آن نيز به شمار مي رود. در واقع، اين تأثير و ارتباط متقابل در بسياري از صفات اعتقادي و اخلاقي وجود دارد. البته بخل و تنگ نظري جزو رذايل اخلاقي است، ولي به علت اهميت بسيار زياد آن جداگانه مطرح مي شود. امام علي عليه السلام مي فرمايد:
الحاسدُ يَري أنّ زَوالَ النِّعمةِ عَمَّن يحسده نعمةً عليه
حسود مي پندارد كه از ميان رفتن نعمت كسي كه مورد حسادت قرار گرفته است، نعمتي براي اوست.
چون شخص حسود چنين احساسي دارد و مي پندارد كه فضل و نعمت هاي الهي آن قدر محدود است كه اگر به ديگري برسد، چيزي براي او باقي نمي ماند، در هنگام حسادت پي درپي اين پندار را تكرار و اين اعتقاد دروني خود را تقويت مي كند. در نتيجه، در صورت تداوم حسادت، بُخل و تنگ نظري در باطن او ريشه مي دواند و كم كم او را به فرد بخيل و تنگ نظري تبديل مي كند.
آدم های نظر تنگ کسانی هستند که محرومیت های خود را توجیه می کنند و دارایی ها و داشته های دیگران را زیر سوال می برند و این طور می توان گفت که این انسان ها از درون در محاصره محدودیت ها و حقارت های خود هستند و در بیرون برای مردم مزاحمت ایجاد می کنند و گاهی اوقات این مزاحمت ها حسادت نیز معنا می شود. ما انسان های باید بلند نظر تر از این باشیم که به دنبال مقصرها در زندگی باشیم ولی مشکل ساز ترین مسائل این می باشد که برخی از محرومیت ها در زندگی مانند هر اتفاق ناگواری که برای ما رخ می دهد و یا مشکلی که برای ما رخ می دهد را بر گردن افراد دیگر بیندازیم زیرا این ها همه وسوسه های شیطان می باشد است که قصد دارد ما انسان ها را از یکدیگر دور کند و گناهان خود را تبرئه کنیم.
اگر ما خیرخواه باشیم تنگ نظری های دیگران بر ما اثر نخواهد داشت یعنی به هر میزانی که غبار های زندگی ما کمتر باشد و ارتباط ما با خداند بیشتر باشد؛ تنگ نظری دیگران بی اثر تر خواهد بود.


به علت عدم ادامه استارتر محترم تاپیک بدون جمع بندی و بسته می گردد


موضوع قفل شده است