جمع بندی شرایط نزول عذاب الهی

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شرایط نزول عذاب الهی

سلام. گفته می شود که عذاب الهی وقتی نازل می شود که حجت بر جامعه ای تمام شده باشد و هیچ امیدی به اصلاح آنها نباشد و مثل عضوی فاسد از بدن هستند که برای نجات بدن باید آن را جدا کرد و به دور انداخت.

سؤال بنده این است که آیا این شرایط قطع امید اصلاح، در حالتی است که مستضعفین فکری هم در بین آن جامعه وجود داشته باشند یا هیچ مستضعف فکری باقی نمانده است؟

با سپاس

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شعیب

tazkie;770658 نوشت:
سلام. گفته می شود که عذاب الهی وقتی نازل می شود که حجت بر جامعه ای تمام شده باشد و هیچ امیدی به اصلاح آنها نباشد و مثل عضوی فاسد از بدن هستند که برای نجات بدن باید آن را جدا کرد و به دور انداخت.

سؤال بنده این است که آیا این شرایط قطع امید اصلاح، در حالتی است که مستضعفین فکری هم در بین آن جامعه وجود داشته باشند یا هیچ مستضعف فکری باقی نمانده است؟


با سلام خدمت شما بزرگوار
اگر مراد از عذاب الهی ، آن عذاب هایی است که در قرآن از آن نام برده شده است که یک قوم را کاملا در بر می گرفت و زندگی آن ها را خاتمه می داد مانند عذاب قوم لوط و ثمود و... این نوع عذاب ها مختص کفار است و برای مسلمانان نیست.
آيت الله مصباح يزدي تصريح مي كند: از آيات قرآن بدست مي آيد عذاب استيصال اختصاص به كافران دارد، اما عذاب هاي تنبيهي ممكن است بر جامعه كافران و مؤمنان نازل شود(مصباح يزدي، محمد تقي، راه و راهنما شناسي، ص 143.)مي توان اين معنا را از آية شريفه ربنا ولاتحمل علينا اصرا كما حملته علي الذين مِن قبلنا (بقره 286) استفاده كرد. يعني: پروردگارا سنگيني بر ما قرار مده آنگونه كه بر امت هاي پيشين قرار دادي، پروردگارا آنچه را طاقت نداريم بر ما قرار مده.از قرينه «كما حملته علي الذين من قبلنا» فهميده مي شود که از جمله اموري كه از امت اسلامي رفع شده عذاب استيصال است و تفسيري كه علامة طباطبايي در الميزان و طبرسي در مجمع البيان از اين آية شريفه ارائه ميدهند مؤيد همين معنا است.(طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، چاپ جامعة مدرسين، طبرسي، مجمع البيان مؤسسة الاعلمي، بيروت، چاپ اول، 1415، ج 2، ص 230.)
عذاب الهي انواع و اقسام گوناگون داردكه برخي از اقسام آن عبارت است از:1. عذاب استيصال: عذابي است كه در اثر آن تمامي افراد يك گروه و يا يك قوم نابود مي گردد، نظير آنچه در امتهاي گذشته اتفاق مي افتاد.
2. عذاب غير استيصال: عذابهايي كه به هلاكت تمامي افراد يك امت منجرنمي شود مثل وقوع اختلاف، جنگ و درگيري(مصباح يزدي، محمد تقي، راه و راهنما شناسي، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ دوم، 1379، ص129)
3. عذاب هاي معنوي: عذاب هايي است كه مربوط به بعد معنوي و روح انسان مي شود، مانند دور شدن از رحمت الهي، نهاده شدن مهر ضلالت بر دل انسان و سلب توفيق از انجام اعمال عبادي."در روایات داریم که بزرگترین عذاب دوری از یاد خداست."
4. عذاب هاي جسمي: عذاب هايي است كه مربوط به جسم و تن انسان مي شود مانند غرق شدن و فرو رفتن در زمين(عبدالسلام بن نصرالله، سنّة الله في عقاب الاصم، ص 35.).
5. عذاب هاي اخروي: عذاب هايي است كه در جهان آخرت دامن انسان را مي گيرد. اينكه عذاب الهي معلول ظلم است و بعد از اتمام حجت امهال واقع مي شود شامل همه انواع عذاب مي گردد و اما تعيين نوع آن بستگي به شرايط و عوامل ديگر دارد.
آنچه که از روایات بر می آید این است که در عذاب های فرا گیر باید حجت بر همه تمام شود و حتی مستضعف فکری هم در آنها نباشد
وقتی كه این فرشتگان نزد ابراهیم ـ علیه السلام ـ آمدند و بشارت خود را دادند، مأموریت دوم خود را به ابراهیم ـ علیه السلام ـ گفتند، ابراهیم ـ علیه السلام ـ در این مورد با آن فرشتگان به گفتگو نشست، زیرا دل مهربان ابراهیم ـ علیه السلام ـ می تپید و با خود میگفت: شاید روزنه امید برای اصلاح قوم لوط باشد. از این رو ـ طبق بعضی از روایات ـ ابراهیم به فرشتگان گفت: اگر در میان قوم لوط، صد نفر از مؤمنان باشد، آیا باز بر آنها عذاب میرسانید؟فرشتگان: نهابراهیم: اگر پنجاه نفر باشند چطور؟فرشتگان: نهابراهیم: اگر یك نفر مؤمن باشد چطور؟فرشتگان: قطعاً لوط ـ علیه السلام ـ در میان آنها نیست، ما به او و خاندانش آگاهتر هستیم، لوط و خاندان با ایمانش ـ جز همسرش ـ را نجات خواهیم داد(تفسیر برهان، ج 2، ص 226؛ عنكبوت: 32).
درباره طوفان نوح هم روایتی از امام رضا(ع) داریم که کودکان در این عذاب نبودند و همچنین هیچ کسی در آنها وجود نداشت مگر این که یا خود نوح را تکذیب کرده بود یا به این تکذیب راضی بود:
عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ:

قُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِأَيِ‏ عِلَّةٍ أَغْرَقَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ الدُّنْيَا كُلَّهَا فِي‏ زَمَنِ‏ نُوحٍ‏ ع وَ فِيهِمُ الْأَطْفَالُ وَ فِيهِمْ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ فَقَالَ مَا كَانَ فِيهِمُ الْأَطْفَالُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلَابَ قَوْمِ نُوحٍ وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِينَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ فَغَرِقُوا وَ لَا طِفْلَ فِيهِمْ وَ مَا كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِيَهْلِكَ بِعَذَابِهِ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ أَمَّا الْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ فَأُغْرِقُوا لِتَكْذِيبِهِمْ لِنَبِيِّ اللَّهِ نُوحٍ ع وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَكْذِيبِ الْمُكَذِّبِينَ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَ بِهِ كَانَ كَمَنْ شَهِدَهُ وَ أَتَاهُ.

عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص75
التوحيد (للصدوق) ؛ ؛ ص392


وسائل الشيعة ؛ ج‏16 ؛ ص139

ابو الصلت
از عبد السّلام هروى روايت كرده كه گفت:
به حضرت رضا عليه السّلام‏

عرضكردم يا ابن رسول اللَّه، چرا خدا همه خشكى را در زمان نوح عليه السّلام غرق كرد و حال آنكه در ميان آنها كودكان و افرادى كه گناهى نداشتند بودند؟ فرمود:
كودكى ميان آنها نبود: زيرا خداوند صلب مردان قوم نوح و رحم زنانشان را از چهل سال پيش عقيم فرموده بود، و نسلشان منقطع شده بود، غرق گشتند در حالى كه كودكى در ميانشان نبود و اين طور نيست كه خداوند بى‏گناه را بعذاب گنهكار معذّب دارد، و امّا جماعتى از بازماندگان قوم نوح كه غرق شدند براى تكذيبى بود كه از پيغمبر خدا نمودند، و جماعت ديگر براى رضايتشان بود بتكذيب تكذيب‏كنندگان، و هر كس از امرى دور باشد ولى بدان رضايت دهد، مانند كسى است كه خود آن را انجام داده است.

عيون أخبار الرضا عليه السلام / ترجمه غفارى و مستفيد، ج‏2، ص: 138



سوال:
گفته می شود که عذاب الهی وقتی نازل می شود که حجت بر جامعه ای تمام شده باشد و هیچ امیدی به اصلاح آنها نباشد و مثل عضوی فاسد از بدن هستند که برای نجات بدن باید آن را جدا کرد و به دور انداخت.

سؤال بنده این است که آیا این شرایط قطع امید اصلاح، در حالتی است که مستضعفین فکری هم در بین آن جامعه وجود داشته باشند یا هیچ مستضعف فکری باقی نمانده است؟
جواب:
با سلام خدمت شما بزرگوار
اگر مراد از عذاب الهی ، آن عذاب هایی است که در قرآن از آن نام برده شده است که یک قوم را کاملا در بر می گرفت و زندگی آن ها را خاتمه می داد مانند عذاب قوم لوط و ثمود و... این نوع عذاب ها مختص کفار است و برای مسلمانان نیست.
آيت الله مصباح يزدي تصريح مي كند: از آيات قرآن بدست مي آيد عذاب استيصال اختصاص به كافران دارد، اما عذاب هاي تنبيهي ممكن است بر جامعه كافران و مؤمنان نازل شود(مصباح يزدي، محمد تقي، راه و راهنما شناسي، ص 143.)مي توان اين معنا را از آية شريفه ربنا ولاتحمل علينا اصرا كما حملته علي الذين مِن قبلنا (بقره 286) استفاده كرد. يعني: پروردگارا سنگيني بر ما قرار مده آنگونه كه بر امت هاي پيشين قرار دادي، پروردگارا آنچه را طاقت نداريم بر ما قرار مده.از قرينه «كما حملته علي الذين من قبلنا» فهميده مي شود که از جمله اموري كه از امت اسلامي رفع شده عذاب استيصال است و تفسيري كه علامة طباطبايي در الميزان و طبرسي در مجمع البيان از اين آية شريفه ارائه ميدهند مؤيد همين معنا است.(طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، چاپ جامعة مدرسين، طبرسي، مجمع البيان مؤسسة الاعلمي، بيروت، چاپ اول، 1415، ج 2، ص 230.)
عذاب الهي انواع و اقسام گوناگون داردكه برخي از اقسام آن عبارت است از:1. عذاب استيصال: عذابي است كه در اثر آن تمامي افراد يك گروه و يا يك قوم نابود مي گردد، نظير آنچه در امتهاي گذشته اتفاق مي افتاد.
2. عذاب غير استيصال: عذابهايي كه به هلاكت تمامي افراد يك امت منجرنمي شود مثل وقوع اختلاف، جنگ و درگيري(مصباح يزدي، محمد تقي، راه و راهنما شناسي، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ دوم، 1379، ص129)
3. عذاب هاي معنوي: عذاب هايي است كه مربوط به بعد معنوي و روح انسان مي شود، مانند دور شدن از رحمت الهي، نهاده شدن مهر ضلالت بر دل انسان و سلب توفيق از انجام اعمال عبادي."در روایات داریم که بزرگترین عذاب دوری از یاد خداست."
4. عذاب هاي جسمي: عذاب هايي است كه مربوط به جسم و تن انسان مي شود مانند غرق شدن و فرو رفتن در زمين(عبدالسلام بن نصرالله، سنّة الله في عقاب الاصم، ص 35.).
5. عذاب هاي اخروي: عذاب هايي است كه در جهان آخرت دامن انسان را مي گيرد. اينكه عذاب الهي معلول ظلم است و بعد از اتمام حجت امهال واقع مي شود شامل همه انواع عذاب مي گردد و اما تعيين نوع آن بستگي به شرايط و عوامل ديگر دارد.
آنچه که از روایات بر می آید این است که در عذاب های فرا گیر باید حجت بر همه تمام شود و حتی مستضعف فکری هم در آنها نباشد
وقتی كه این فرشتگان نزد ابراهیم ـ علیه السلام ـ آمدند و بشارت خود را دادند، مأموریت دوم خود را به ابراهیم ـ علیه السلام ـ گفتند، ابراهیم ـ علیه السلام ـ در این مورد با آن فرشتگان به گفتگو نشست، زیرا دل مهربان ابراهیم ـ علیه السلام ـ می تپید و با خود میگفت: شاید روزنه امید برای اصلاح قوم لوط باشد. از این رو ـ طبق بعضی از روایات ـ ابراهیم به فرشتگان گفت: اگر در میان قوم لوط، صد نفر از مؤمنان باشد، آیا باز بر آنها عذاب میرسانید؟فرشتگان: نهابراهیم: اگر پنجاه نفر باشند چطور؟فرشتگان: نهابراهیم: اگر یك نفر مؤمن باشد چطور؟فرشتگان: قطعاً لوط ـ علیه السلام ـ در میان آنها نیست، ما به او و خاندانش آگاهتر هستیم، لوط و خاندان با ایمانش ـ جز همسرش ـ را نجات خواهیم داد(تفسیر برهان، ج 2، ص 226؛ عنكبوت: 32).
درباره طوفان نوح هم روایتی از امام رضا(ع) داریم که کودکان در این عذاب نبودند و همچنین هیچ کسی در آنها وجود نداشت مگر این که یا خود نوح را تکذیب کرده بود یا به این تکذیب راضی بود:
عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ:

قُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِأَيِ‏ عِلَّةٍ أَغْرَقَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ الدُّنْيَا كُلَّهَا فِي‏ زَمَنِ‏ نُوحٍ‏ ع وَ فِيهِمُ الْأَطْفَالُ وَ فِيهِمْ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ فَقَالَ مَا كَانَ فِيهِمُ الْأَطْفَالُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلَابَ قَوْمِ نُوحٍ وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِينَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ فَغَرِقُوا وَ لَا طِفْلَ فِيهِمْ وَ مَا كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِيَهْلِكَ بِعَذَابِهِ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ أَمَّا الْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ فَأُغْرِقُوا لِتَكْذِيبِهِمْ لِنَبِيِّ اللَّهِ نُوحٍ ع وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَكْذِيبِ الْمُكَذِّبِينَ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَ بِهِ كَانَ كَمَنْ شَهِدَهُ وَ أَتَاهُ.

عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص75
التوحيد (للصدوق) ؛ ؛ ص392


وسائل الشيعة ؛ ج‏16 ؛ ص139

ابو الصلت
از عبد السّلام هروى روايت كرده كه گفت:
به حضرت رضا عليه السّلام‏

عرضكردم يا ابن رسول اللَّه، چرا خدا همه خشكى را در زمان نوح عليه السّلام غرق كرد و حال آنكه در ميان آنها كودكان و افرادى كه گناهى نداشتند بودند؟ فرمود:
كودكى ميان آنها نبود: زيرا خداوند صلب مردان قوم نوح و رحم زنانشان را از چهل سال پيش عقيم فرموده بود، و نسلشان منقطع شده بود، غرق گشتند در حالى كه كودكى در ميانشان نبود و اين طور نيست كه خداوند بى‏گناه را بعذاب گنهكار معذّب دارد، و امّا جماعتى از بازماندگان قوم نوح كه غرق شدند براى تكذيبى بود كه از پيغمبر خدا نمودند، و جماعت ديگر براى رضايتشان بود بتكذيب تكذيب‏كنندگان، و هر كس از امرى دور باشد ولى بدان رضايت دهد، مانند كسى است كه خود آن را انجام داده است.

عيون أخبار الرضا عليه السلام / ترجمه غفارى و مستفيد، ج‏2، ص: 138

موضوع قفل شده است