جمع بندی بی عدالتی در حکومت اسلامی

تب‌های اولیه

60 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بی عدالتی در حکومت اسلامی

سلام

سوالم اینه که وقتی نظام اسلامی خود نتوانسته عدالت را در جامعه خود اجرا کند و سازو کار مناسب با آن را ندارد
چگونه میتواند پرچمدار عدالتخواهی و مبارزه با ظلم در دنیا باشد؟؟؟
بعنوان مثال: بنده بعنوان یه کسبه کوچک شاهد این هستم از کسبه هایی که درآمد بالایی دارند به دلایل نامعلوم اون مالیاتی را که باید بگیرند نمیگیرند
و مابه تفاوت آنرا از کسبه های کوچکتر درخواست میکنند تا مبلغ نهایشون درست در بیاد یعنی از ما بیشتر میگیرند و اعتراضات هم به جایی نمیرسد

خب من نوعی به چه پشتوانه ایی باید حامی این نظام باشم؟؟؟

باتشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

ملاali;769967 نوشت:
سلام

سوالم اینه که وقتی نظام اسلامی خود نتوانسته عدالت را در جامعه خود اجرا کند و سازو کار مناسب با آن را ندارد
چگونه میتواند پرچمدار عدالتخواهی و مبارزه با ظلم در دنیا باشد؟؟؟
بعنوان مثال: بنده بعنوان یه کسبه کوچک شاهد این هستم از کسبه هایی که درآمد بالایی دارند به دلایل نامعلوم اون مالیاتی را که باید بگیرند نمیگیرند
و مابه تفاوت آنرا از کسبه های کوچکتر درخواست میکنند تا مبلغ نهایشون درست در بیاد یعنی از ما بیشتر میگیرند و اعتراضات هم به جایی نمیرسد

خب من نوعی به چه پشتوانه ایی باید حامی این نظام باشم؟؟؟


سلام علیکم
بنده سخن شما را که بی عدالتی وجود دارد به هیچ وجه نفی نمی کنم. اما ما باید دو ساحت را از هم جدا کنیم.
1- نظام اسلامی.
2- مسئولان ومجریان.
نظام اسلامی ایران برپایه خون شهداء وزحمات هزاران انسان دلسوخته ودغدغه مند بنا شده است. تا نظام طاغوت جای خودر ا به نظام اسلامی بدهد. وقوانین مشور بر اساس احکام مترقی اسلامی نوشته شده است. ونوع انتخاب مسئولان کاملا توسط مردم در رده های بالا صورت می پذیرد. حتی مردم بطور غیر مستیقم در تشخیص رهبری هم نقش دارند.
در نظام ما افراد پابرهنه وفقیری مثل شهید رجایی به مناصب عالیه نظام رسیدند. که در نظام سابق اینها در خواب قابل رؤیت نبود.
در نظامی که بدون باج دادن به ابرقدرتها وکدخداهای دنیا 37سال است پابرجا مانده ودر عرصه های مختلف پیشرفت های چشمگیری داشته است. از جمله در عرصه خدمت رسانی به مردم که اصلا قابل مقایسه با نظام سابق نیست. بنده خود روستا زاده هستم. واگر ما امروز امکانات موجود در روستاها را با شهر مقایسه کنیم. شگفت انگیز خواهد بود. واز بزرگترین ایرادات موجود در رسانه وخطباء ومسئولان کشور ما این است که به عمد یا از روی غفلت، خدمات انقلاب بخوبی بیان نمی شود. تا مردم بدانند که ایران اسلامی امروز در چه جایگاهی قرار دارد. چه بوده وچه شده است. ونسل سوم ونسل های بعدی نظام اسلامی باید زا این امور باخبر باشند.
اما با تمام این خدمات وجود یک بی عدالتی در حکوت اسلامی قابل قبول نیست. چون قوانین ما زا جمله قانون اساسی کاملا براساس عدالت پایه ریزی شده واگر رعایت می شد. از بی عدالتی وتبعیض طبقاتی وفساد مالی واداری خبری نبود.
اما این بی عدالتی ها وعدم رعایت عدالت اجتماعی بخاطر قوانین واصل نظام اسلامی نیست. بلکه بخاطر برخی از مسئولان است که کم هم نیستند. ودر رده های بالا هم قرار دارند. بگذریم از مسئولان جزء وعادی، واینها منافع باندی، حزبی، فامیلی را به مردم وکشور ترجیح می دهند. وهمین افراد با تغییر نظام از بین نخواهند رفت که ما از نظام دفاع نکنیم. بلکه اینها بیشتر هم خواهند شد. ودر حکومت جبابره از هزاران مسئول دلسوزی که الان در جاهای مختلف مشغول کار هستند. خبری نخواهد شد.
واقعیت این است که در سیستم موجود جوانان وانسانهای نخبه ودلسوز وکاربلد از جنس احمدی روشن که هم نیستند. چندان جایگاهی ندارند. ودر عوض برخی انسانهای ضعیف الایمان هم براحتی می توانند در جاهای حساس مشغول کار باشند. کسانی که نه ایمان درست وحسابی دارند ونه تعهد.
خلاصه کلام اینکه ما باید سحت نظام اسلامی را زا مسئولان ومجریان امر جدا کنیم.
ا زآنجایی که دز اصل نظام وقوانین واصول آن ایراد اساسی وجود ندارد. ما باید حمایت کنیم. تا این قوانین اسلامی ومردم پسند. ونوشته شده بر اساس عدالت اجتماعی را از دست ندهیم. اما در کنار آن در عین انتقاد از مسئولان، وشناخت خائنان ومنافقان نفوذی که این روز ها رهبری هم روی آن تاکید دارند. با انتخاب افراد صالح ومتخصص کار را به انسانهای باشرف وایمان بسپاریم. واین منافقان نفوذی را به مردم معرفی کرده، ومردم را آگاه سازیم.
ما نیازمند تربیت کادر برای نظام هستیم. که در عین ایمان وصلابت دارای تخصص لازم در نوع مسئولیت وکار خود باشد. که تا بحال از این مهم غفلت شده است.
بنابراین حمایت از نظام اسلامی وظیفه ماست. ولی باید با بصیرت وآگاهی افراد نفوذی وفاسد را کنار گذاشته وانسانهای شایسته را در مناصب عالی ومهم ومدیریت کلان قرار دهیم.

کریم;770569 نوشت:
خلاصه کلام اینکه ما باید سحت نظام اسلامی را زا مسئولان ومجریان امر جدا کنیم.
ا زآنجایی که دز اصل نظام وقوانین واصول آن ایراد اساسی وجود ندارد.

باسلام و تشکر

اما به قول امام موسی صدر دین درست را باید از میوه آن شناخت نه استدال هایش
خب اینو در مورد نظام هم میشه تعمیم داد
چرا که اگر برفرض هم ایراد از مسولین و دیگران است به هر حال این کم کاری و فساد ها در حوزه و نظارت این نظام اتفاق میافتد

توی کوچکترین اداره اگر یه کارمندی خطایی بکند همه جای دنیا اون رئیس اون اداره را هم نیز مسئول میدانند
چرا نوبت به نقد از نظام جمهوری اسلامی که میرسد این منطق حاکم نیست؟

خدای نکرده بنده و خیلی های دیگر نه با اسلام مشکل داریم و نه طرفدار امریکا هستیم
ولی نقد داریم که چرا شعار های انقلاب عملی نشده؟

با عرض سلام و ادب احترام..
دوست گرامی ، ابتدا به تعریف درستی از حکومت اسلامی برسیم سپس در مواردی که فرمودید بحث میکنیم. حکومت اسلامی در مقابل حکومت طاغوت قرار میگیرد. یعنی اگر یک حکومت اسلامی نباشد ، حکومت طاغوت است. از ویژگی های حکومت اسلامی اینست که حاکم امام معصوم یا نائب او که یک فقیه جامع الشرایط است ،می باشد. ویژگی دیگر حکومت اسلامی اینست که دین مبین اسلام دین رسمی کشور بوده و قانون آن کشور بر اساس اسلام باشد. اینها مهمترین ویژگی های حکومت اسلامی است.
دوست عزیز به شما توصیه میکنم تاریخ مطالعه بفرمایید. مخصوصا صدر اسلام یعنی حکومت پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) . اگر مطالعه بفرمایید میبینید حتی کاگزاران و منصوبان پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) خطا میکردند در انجام امور. (خب طبیعی هم هست چون آنها معصوم نیستند و کلا ما 14 معصوم در طول این 14 قرن داشتیم.و در حال حاضر فقط یک شخص معصوم داریم.) حالا با این حساب ما باید استدلال کنیم که حکومت پیامبر یا حضرت علی ع خوب نبودند و باید ساقط میشدند چون مثلا فلان مسولش خطا کرد؟؟ ببنید در این سوال شما و شبهات مشابه این مغلطه هست که بحث وجود نظام اسلامی را با بحث رفتارا شخاص مخلوط میکنند و نتیجه میگیرند ، در صورتی که اینکار اشتباه است.
مثال بزنم. اگر مسولی رفتاری اشتباه داشت و خطا کرد ، باید بگوییم پس نظام به درد نمیخورد و باید از بین برود؟؟ یعنی اشتباه یک شخص را به پای نظام بگذاریم؟؟!! منطقیست؟؟ باز هم برای روشن تر شدن بحث مثال بزنم. ما دین اسلام را پذیرفته ایم و مسلمان شده ایم. خب قطعا باید به دستورات دین پایبند باشیم. در دین دروغ گفتن ، تهمت زدن ، ناسزا گفتن ، غیبت کردن را حرام شمرده اند. شخصی دروغ میگوید تهمت میزند غیبت هم میکند. حالا ما باید نتیجه بگیریم دین اسلام یا آورنده ی دین اسلام یا شارع ، به درد نمیخورند و مشکل دارند؟؟ میشود چنین استدلال کرد؟؟ آیا میشود گفت که خطای یک شخص مسلمان یعنی مشکل دار بودن پیامبر خدا؟؟!!! اگر شما میتوانید چنین استدلالی بکنید و نتیجه ای بگیرید ، بعدش میتوانید از خطای یک مسول یا بی عدالتی یک مسول ، خراب بودن کل وجود حکومت اسلامی را نتیجه بگیرید و کارآمدی حکومت اسلامی و وجودش را نفی کنید

ملاali;774883 نوشت:
خب اینو در مورد نظام هم میشه تعمیم داد
چرا که اگر برفرض هم ایراد از مسولین و دیگران است به هر حال این کم کاری و فساد ها در حوزه و نظارت این نظام اتفاق میافتد

توی کوچکترین اداره اگر یه کارمندی خطایی بکند همه جای دنیا اون رئیس اون اداره را هم نیز مسئول میدانند
چرا نوبت به نقد از نظام جمهوری اسلامی که میرسد این منطق حاکم نیست؟

خدای نکرده بنده و خیلی های دیگر نه با اسلام مشکل داریم و نه طرفدار امریکا هستیم
ولی نقد داریم که چرا شعار های انقلاب عملی نشده؟


در حکومت امیرالمومنین علیه السلام زیاد بن ابیه، شریح قاضی نقش داشتند وصاحب منصب بودند. آیا ایراد به امیرالمومنین بود، یا از نداشتن نیروی ایده آل بود؟
امام حسن علیه السلام از خودی وفرماندهان خودش که سردسته آنها عبیدالله بن عباس بود. ضربه اول را خورد. آیا ایراد از امام بود یا اینکه شخص بهتری نداشت؟
اینها معصوم بودند. ومسلم یراد نداشتند. ولی از باب ناچاری مجبور بوند چنین آدمهایی را قرار دهند.
حکومت اسلامی هم وقتی شخص ایده وجود ندارد به اندازه کافی که با این حجم بالای کار هم جا درست اداره شود. مجبور می شود. از افراد ضعیف استفاده کند وآنهم تبعات دارد.
بنده خودم زیاد فکر می کنم. در بین مسئولین فعلی، آیا شخصی وجود دارد که از همه جهت برای ریاست جمهوری ایده آل باشد. بنده تا بحال پیدا نکرده ام. خوب نظام اسلامی چکار کند؟ وقتی شما بازیگر اسلام شناس مقید به ارزشها دینی به اندازه کافی ندارید باید چکار کنید. تا سینمای شما کاملا اسلامی باشد؟ وبقیه مراکز هم به همین منوال قیاس کن.

باسلام

yalda solimani;774888 نوشت:
در این سوال شما و شبهات مشابه این مغلطه هست که بحث وجود نظام اسلامی را با بحث رفتارا شخاص مخلوط میکنند و نتیجه میگیرند ، در صورتی که اینکار اشتباه است.

بله همینطوره اما نظام اسلامی مساوی با حکومت اسلامی نیست!!
آیا نظامات ،سیستم رسیدگی ، انتخابات و در مجموع نوع ساز وکار هم اسلامی و وحیانی است؟

yalda solimani;774888 نوشت:
مثال بزنم. اگر مسولی رفتاری اشتباه داشت و خطا کرد ، باید بگوییم پس نظام به درد نمیخورد و باید از بین برود؟؟ یعنی اشتباه یک شخص را به پای نظام بگذاریم؟؟!! منطقیست؟؟

اگر این اشتباه و معضل تکرار شود چراکه نه؟؟؟
yalda solimani;774888 نوشت:
حالا با این حساب ما باید استدلال کنیم که حکومت پیامبر یا حضرت علی ع خوب نبودند و باید ساقط میشدند چون مثلا فلان مسولش خطا کرد؟؟

خیر
چون آنان معصومند و قطعا میشود به این نتیجه رسید که شیوه آنان اشتباه نبوده بلکه ایراد جای دیگری بوده
ظاهرا شما دارید مغلطه میکنید! و نظام جمهوری اسلامی را معادل حکومت اسلامی حضرت علی ع میگیرید!!!

باسلام

کریم;774896 نوشت:
در حکومت امیرالمومنین علیه السلام زیاد بن ابیه، شریح قاضی نقش داشتند وصاحب منصب بودند. آیا ایراد به امیرالمومنین بود،

خیر
چون او امام است و معصوم

کریم;774896 نوشت:
حکومت اسلامی هم وقتی شخص ایده وجود ندارد به اندازه کافی که با این حجم بالای کار هم جا درست اداره شود. مجبور می شود. از افراد ضعیف استفاده کند وآنهم تبعات دارد.
بنده خودم زیاد فکر می کنم. در بین مسئولین فعلی، آیا شخصی وجود دارد که از همه جهت برای ریاست جمهوری ایده آل باشد. بنده تا بحال پیدا نکرده ام. خوب نظام اسلامی چکار کند؟ وقتی شما بازیگر اسلام شناس مقید به ارزشها دینی به اندازه کافی ندارید باید چکار کنید. تا سینمای شما کاملا اسلامی باشد؟ وبقیه مراکز هم به همین منوال قیاس کن.

اگه این انقلاب افراد پاکار نداشته و ندارد چطور میتوانیم به آن اسلامی بگوییم؟!
آیا عدم تشکیل حکومت از طرف امامان ع به دلیل همین معضلی که شما میفرمایید نبوده؟
چرا پس برای اهداف برون مرزی نیرو پرورش داده ایم؟؟
چرا برای شهادت و جنگ خداروشکر همیشه داوطلب داریم؟؟
مبارزه با فساد اقتصادی و اداری از جنگ سخت تر است؟
نون به دست مردم رسوندن از جنگ سخت تر است؟؟!
ایجاد شغل از جنگ سخت تر است؟

قبول بفرمایید که نیرو هست اما مدیریت نیست
برنامه نیست، و از همه مهمتر برخورد قاطعانه با خاطی نیست

ملاali;774898 نوشت:
اگر این اشتباه و معضل تکرار شود چراکه نه؟؟؟

سلام وعرض ادب، اگر نظام وسیستم عوض شود مگر از قاره دیگری نیرو می آورد؟ باز همان مردم است. لذا چاره کار تغییر نظام وسیستم نیست. وقتی اساس قوانین نظام درست است. بلکه نیروی متخصص ومتعهد باید تربیت شود.

ملاali;774898 نوشت:
چون آنان معصومند و قطعا میشود به این نتیجه رسید که شیوه آنان اشتباه نبوده بلکه ایراد جای دیگری بوده
ظاهرا شما دارید مغلطه میکنید! و نظام جمهوری اسلامی را معادل حکومت اسلامی حضرت علی ع میگیرید!!!

اشکال کار اینجا بود که آنحضرت هم نیروی دلخواه خود را نداشت. والا چرا از شریح قاضی وزیاد بن ابیه استفاده می کرد.

ملاali;774906 نوشت:
چون او امام است و معصوم

معصوم هم وقتی می خواهد ارزشها را پیاده کند. نیرو لازم دارد. لذا رهبر بدون نیرو وکادر مجرب ومتعهد حتی اگر رهبرش هم معصوم باشد. نمی تواند به نتیجه دلخواه برسد.

ملاali;774906 نوشت:
اگه این انقلاب افراد پاکار نداشته و ندارد چطور میتوانیم به آن اسلامی بگوییم؟!
آیا عدم تشکیل حکومت از طرف امامان ع به دلیل همین معضلی که شما میفرمایید نبوده؟
چرا پس برای اهداف برون مرزی نیرو پرورش داده ایم؟؟
چرا برای شهادت و جنگ خداروشکر همیشه داوطلب داریم؟؟
مبارزه با فساد اقتصادی و اداری از جنگ سخت تر است؟
نون به دست مردم رسوندن از جنگ سخت تر است؟؟!
ایجاد شغل از جنگ سخت تر است؟

قبول بفرمایید که نیرو هست اما مدیریت نیست
برنامه نیست، و از همه مهمتر برخورد قاطعانه با خاطی نیست


اصل فرمایش تان را قبول دارم. اما فرق جنگ وشهادت با اقتصاد وسیاست این است. که در شهادت خالص ها جلو می رند. چون پای جان در میان است. اما در منصب وپست ومقام جبهه نفاق فعال تر است. واز هر ابزاری استفاده می کند. حاضر است، شهید بهشتی را بدنام کند. تا راحت جبهه نفاق را نفوذ دهد.
حاضر است، با انواع روش ها آیت الله مصباح یزدی را از سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران پایین بکشد. تا نفاقش برملا نشود.
به عقیده بنده ما در تمام عرصه ها نیرو داریم. چنانچه در انرژی هسته ای ثابت شد. اما زمانی به این نیروها میدان داده می شود. که جبهه نفاق هنوز به آن قسمت نفوذ نکرده باشد. والا بعد نفوذ زحمات شهید احمدی روشن در فردو، غنی سازی بیست درصد شهید شهریاری را به راحتی معامله می کنند.
متاسفانه در مراکز حساس به جوانان امثال احمدی روشن چندان میدان نمی دهند. چون آمدن آنها چهره نفاق را روشن کرده ومنافقین را مفتضح خواهد کرد.
لذا مشکل اصلی ما همان نفوذ جبهه نفاق است که رهبری هم مدتی است زیاد روی آن تاکید دارند.

راه چاره چیست؟
چاره این است که ما وظیفه داریم همیشه خود را آماده نگه داریم. وکادر ونیروی خوب در تمام زمینه هایی که نظام نیاز دارد تربیت کنیم. تا بتوانیم، در مواقع لازم نیازهای کشور ونظام اسلامی را بر طرف کنیم. البته از تلاشهای جوانان مومن در عرصه هیا مختلف علمی وپیشرفت هایی که صورت گرفته ودر عین حال خدمات انقلاب در کل کشور ومناطق محروم را نباید نادیده گرفت.
درست است که اشکالاتی بخاطر آنچه نقل کردم وجود دارد. اما در سایه زحمات افراد ونیروهای مومن گمنام خیلی خدمات صورت گرفته وما هم در این سایت برخی از آنها را بیان داشته ایم. که در مقایسه با قبل انقلاب مردمی ایران اصلا قابل مقایسه نیست.

[=verdana]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب

کریم;774896 نوشت:
در حکومت امیرالمومنین علیه السلام زیاد بن ابیه، شریح قاضی نقش داشتند وصاحب منصب بودند. آیا ایراد به امیرالمومنین بود، یا از نداشتن نیروی ایده آل بود؟
امام حسن علیه السلام از خودی وفرماندهان خودش که سردسته آنها عبیدالله بن عباس بود. ضربه اول را خورد. آیا ایراد از امام بود یا اینکه شخص بهتری نداشت؟
اینها معصوم بودند. ومسلم یراد نداشتند. ولی از باب ناچاری مجبور بوند چنین آدمهایی را قرار دهند.
حکومت اسلامی هم وقتی شخص ایده وجود ندارد به اندازه کافی که با این حجم بالای کار هم جا درست اداره شود. مجبور می شود. از افراد ضعیف استفاده کند وآنهم تبعات دارد.
بنده خودم زیاد فکر می کنم. در بین مسئولین فعلی، آیا شخصی وجود دارد که از همه جهت برای ریاست جمهوری ایده آل باشد. بنده تا بحال پیدا نکرده ام. خوب نظام اسلامی چکار کند؟ وقتی شما بازیگر اسلام شناس مقید به ارزشها دینی به اندازه کافی ندارید باید چکار کنید. تا سینمای شما کاملا اسلامی باشد؟ وبقیه مراکز هم به همین منوال قیاس کن.

[=verdana]
در مورد اینکه شایسته ترین افراد متناسب با منصب باید انتخاب شوند که شکی نیست (گرچه شاید در جنبه های دیگر ضعف داشته باشند نه در منصبی که ایشان قرارشان داده) و در اصل درست بودن انتخاب حضرت علی که شکی نیست(با توجه به معصومیت ایشان) اما در مورد مبنای انتخاب ایشان جای بحث هست با این حال با فرض اینکه دلیل شما مبنی بر نداشتن نیروی ایده آل را صحیح در نظر بگیریم باز یک مبحث دیگر باقی میماند.

اینکه آیا در حکومت حضرت علی علیه السلام اگر افراد انتخابی ایشان مرتکب خطایی مخصوصا حق الناس میشدند برخود با متخلف مقتدرانه بود یا با مصلحت اندیشی و تسامح و تساهل(لغاتی که در جمهوری اسلامی در برخورد با متخلفین زیاد به چشم میخورد) برخورد میشد؟

سلام علیکم
بنده هم یه سوال دارم
اگر در زمان رسول خدا وامیر مومنان خطایی از جانب کارگزارانشون سر میزد بازهم به دلیل نبود نیرو اجازه میدادن بی عدالتی ادامه پیداکنه وبه مردم ضعیف ظلم بشه؟
این قبول که بی مسیولیتی وبی عدالتی مسیولین ربطی به اصل حکومت نداره اما به مسیول بالاتر وآگاه که مربوطه،اگر نباشه که فرق حکومت اسلامی با غیر اسلامی دقیقا در چیه؟

کریم;774929 نوشت:
سلام وعرض ادب، اگر نظام وسیستم عوض شود مگر از قاره دیگری نیرو می آورد؟

باسلام
نگاه کنید این اشتباه که بگیم مشکل فقط از نیرو است
شاید نسخه نظام جمهوری اسلامی کامل نیست؟؟!!
شما میفرمایید در حکومت امام علی ع هم مشکل بود درست
اما آیا امام علی توی مسائل و مشکلات مردم هم مثل ولی فقیه نمیتوانستن مستقیم وارد شوند؟؟؟ یا نه
و آیا بخشی از قدرت را گرگان در لباس میش میتوانستند با تبلیغ و تلقین بدست گیرند؟؟!!

بنده واقعا نمیدونم فرق حکومت ما با حکومت غیر دینی از باب عدالت و رسیدگی به مردم چیست؟

حق دوست;774946 نوشت:
اینکه آیا در حکومت حضرت علی علیه السلام اگر افراد انتخابی ایشان مرتکب خطایی مخصوصا حق الناس میشدند برخود با متخلف مقتدرانه بود یا با مصلحت اندیشی و تسامح و تساهل(لغاتی که در جمهوری اسلامی در برخورد با متخلفین زیاد به چشم میخورد) برخورد میشد؟

برخورد مقتدرانه بود. اما این اشخاص منتخب شخصی حضرت بودند. وآنموقع بحث دموکراسی واینها نبود. اما الان اکثر مسئولان با انتخاب مستقیم مردم هستند. نه اینکه رهبری مستقیم همه را دعوت کرده باشد. مثل فرماندهان نظامی وهر وقت خواست تغییر دهد.
لذا وضعیت آنموقع با الان قابل مقایسه نیست.
از طرف دیگر کثرت مسئولیتها وگستره کارها الان آنقدر زیاد است که یک نفر نمی تواند بر همه آنها نظارت داشته باشد. وزمانی که در سیستم های نظارتی ناپاکی رخ داده باشد. باید گفت: هر چه بگندد نمکش می زنند، وای به روزی که بگندد نمک.

شاپرک;774947 نوشت:
بنده هم یه سوال دارم
اگر در زمان رسول خدا وامیر مومنان خطایی از جانب کارگزارانشون سر میزد بازهم به دلیل نبود نیرو اجازه میدادن بی عدالتی ادامه پیداکنه وبه مردم ضعیف ظلم بشه؟
این قبول که بی مسیولیتی وبی عدالتی مسیولین ربطی به اصل حکومت نداره اما به مسیول بالاتر وآگاه که مربوطه،اگر نباشه که فرق حکومت اسلامی با غیر اسلامی دقیقا در چیه؟

در حکومت اسلامی هم رهبر وولی فقیه تمام تلاش خود را برای حفاظت از حقوق کشور وحفظ آرمانهای اصیل اسلامی انجام می دهد. اما او هم در حد توان خود می تواند انجام دهد. اگر فرد اصلح باشد، هیچوقت میدان را به صالح نمی دهد. در غیر اینصورت صالح را بر فاسد ترجیح می دهد.
شما بترسید از آن زمانی که فرد صالح هم به اندازه پیدا نشود.
مطلب دیگر اینکه شما اگر خدمات وفضایی که بعد از انقلاب بوجود آمده را با قبل انقلاب مقایسه کنید. از نظر رفاه زندگی، سطح سواد، پیشرفت در زمینه های مختلف.
ما از یک کشور وابسته به یک کشور مستقل تبدیل شده ایم. واین چیزی کوچکی نیست. وشما مد نظر داشته باشید که از طول این نظام 37سال گذشته، با یک جنگ تحمیلی هشت ساله، وبا پیشرفت بیش از 13 برابر در رشد علمی، قدرت نظامی قوی که قبل انقلاب کاملا وابسته بود.
شما روستاهای الان را با قبل انقلاب، رشد فکری مردم، وسایر امور را مقایسه کنید با قبل انقلاب، متوجه می شوید که انقلاب وحکومت اسلامی چه خدماتی انجام داده است. با وجود این همه تهدید وتوطئه که وجود داشته است.
بالطبع مقایسه این نظام با حکومت امیرالمومنین غلط است. چون ایشان معصوم ومتصل به علم الهی بودند. وولی فقیه با امام معصوم اصلا قابل مقایسه است. اما همان حضرت علی تنها چهار سال وخورده ای توانسته میان آن انسانهای خائن وبی وفا حکومت کند. ولی حمایت مردم ایران از نظام اسلامی ومدیریت عالی ولی فقیه موجب شده است انقلاب به این مرحله برسد.
شما اگر کشور مار ا با کشورهای اطراف مثل عراق، عربستان، وسایر کشورهای اسلامی حاشیه خلیج فارس مقایسه کنید. متوجه فرق حکومت اسلامی با غیر آن خواهید شد.

ملاali;774953 نوشت:
نگاه کنید این اشتباه که بگیم مشکل فقط از نیرو است
شاید نسخه نظام جمهوری اسلامی کامل نیست؟؟!!

کسی هم نگفته نسخه کامل است. ولی در شرایط فعلی دنیا بهترین نوع حکومت است.

ملاali;774953 نوشت:
شما میفرمایید در حکومت امام علی ع هم مشکل بود درست
اما آیا امام علی توی مسائل و مشکلات مردم هم مثل ولی فقیه نمیتوانستن مستقیم وارد شوند؟؟؟ یا نه

امام علی علیه السلام تک تک کارگزاران را خود تعیین می کردند. وبراحتی می توانستند. عزل کنند. وکسی هم اعتراض نمی کرد. آیا الان هم وضعیت به این شکل است؟
مسلم خیر، الان مردم هستند که تعیین می کنند. وولی فقیه تایید می کند. مثلا مجلس ششم مورد تایید رهبری نبود، وننگی بود بر جمهوری اسلامی، ولی رهبری به احترام رای مردم وبرای اینکه شائبه دیکتاتوری واستبداد جلو نیاد، تایید می کنند. وبنوعی مدیریت می کنند. که ضرر این حضرات به حداقل برسد. یا نسبت به برخی دولتها هم چنین است.
ولی امام علی مجبور نبودند کارگزاران خود را چنین تحمل کنند. ومی توانستند. تغییر دهند.

ملاali;774953 نوشت:
بنده واقعا نمیدونم فرق حکومت ما با حکومت غیر دینی از باب عدالت و رسیدگی به مردم چیست؟

فرقش این است. که در نظام دنیای امروز سرمایه داری است. واساس خدمت به سرمایه داران وسیاستمداران است. ودر این راه هرجنایتی قابل توجیه است. اما در حکومت اسلامی در عرض 37سال هزاران کیلومتر راه روستایی ساخته می شود. خدمات آموزشی، بهداشتی در روستاها ایجاد می شود. فقیر وفقراء فراموش شده نیستند. حکومت از نشر ارزشهای دینی حمایت می کند. از مظلومان جهان در دنیا حمایت می شود. بجای سرفرود آوردن در مقابل ابر قدرت مثل سایر کشورها، ایستادگی مردم آنها را مجبور به مذاکره وقبول حق مردم می کند.
ودهها خدمت دیگر که برخی از آنها را هم در اول کلام ذکر کردم.

کریم;775349 نوشت:
امام علی علیه السلام تک تک کارگزاران را خود تعیین می کردند. وبراحتی می توانستند. عزل کنند. وکسی هم اعتراض نمی کرد. آیا الان هم وضعیت به این شکل است؟

کریم;775349 نوشت:
کسی هم نگفته نسخه کامل است.

باسلام و تشکر
پس نقد به آن وارد است و نقد کننده را نباید مخالف اسلام و قرآن نامید
و از همه مهمتر نباید آنرا معادل حکومت امام معصوم قرار داد

نتیجه اینکه نمیتوان خود نظام را از اینکه خیلی از شعارهای انقلاب عملی نشده تبرئه کرد و اصرار کنیم که مشکل فقط بخشی از مسئولین و مردم اند

ملاali;776429 نوشت:
پس نقد به آن وارد است و نقد کننده را نباید مخالف اسلام و قرآن نامید
و از همه مهمتر نباید آنرا معادل حکومت امام معصوم قرار داد

سلام وعرض ادب
کاملا درست است.

ملاali;776429 نوشت:
نتیجه اینکه نمیتوان خود نظام را از اینکه خیلی از شعارهای انقلاب عملی نشده تبرئه کرد و اصرار کنیم که مشکل فقط بخشی از مسئولین و مردم اند

سخن همین است. چرا این شعارها عملی نشده است؟ خود نظام که جلوی این مساله را نگرفته است. نظام اسلامی حکومتی بر اساس قانون اساسی که بر گرفته از شکل حکومت اسلامی در غیبت امام معصوم است. وشعارهایش برای احقاق ارزشهای دینی وخدمت به مردم می باشد.
این ارزشها باید توسط مسئولان وفعالان فرهنگی وسیاسی وحمایت وهمراهی مردم پیاده شود. آنچیزی که مادیده ایم. مردم تا آنجا که امکانش بوده همراهی کرده اند. واین مسئولان هستند که باید تلاش خود را انجام دهند تا به این وظیفه خود به خوبی عمل کنند.
به هر حال اصل نظام که خود مانع ومخالف شعارهایش خودش نیست.

ملاali;769967 نوشت:
سلام

سوالم اینه که وقتی نظام اسلامی خود نتوانسته عدالت را در جامعه خود اجرا کند و سازو کار مناسب با آن را ندارد
چگونه میتواند پرچمدار عدالتخواهی و مبارزه با ظلم در دنیا باشد؟؟؟
بعنوان مثال: بنده بعنوان یه کسبه کوچک شاهد این هستم از کسبه هایی که درآمد بالایی دارند به دلایل نامعلوم اون مالیاتی را که باید بگیرند نمیگیرند
و مابه تفاوت آنرا از کسبه های کوچکتر درخواست میکنند تا مبلغ نهایشون درست در بیاد یعنی از ما بیشتر میگیرند و اعتراضات هم به جایی نمیرسد

خب من نوعی به چه پشتوانه ایی باید حامی این نظام باشم؟؟؟

باتشکر

سلام.
یه مثال خیلی واضحتر از بی عدالتی
شهرداری شهر ما مملو از دزده، 6 تا برادر بیسواد داخلش هستن که هیچکدوم تا دیپلم بیشتر نخوندن. اینا همه پیمانکارهای شهرداری شدن
وقتی من به عنوان یک جوان روستایی گوشه نشین از این همه دزدی به تنگ اومدم چطور ممکنه به شهردار و بقیه اینا رو متوجه نشن.
به نماینده شهرمون که برای خودش سمت معاون وزیر رو داره این موضوع رو گفتم اما به راحتی آب خوردن ازش گذشت و 4 تا شعار داد و تمام.

من منکر خوب بودن یکی مثل احمد توکلی نمیشم اما باید قبول کنیم امروزه بیشتر مسئولین ما اینایی هستن که ما و شما تو شهرداری و ... میبینیم نه یک استثنا مثل نماینده ارومیه!

حالا همین مسئولین رو با مسلمونها مقایسه کن. اگر ما به عنوان "مردم" مسلمونای ساده باشیم، پیمانکارهای شهرداری ما رو باید با "داعش" مقایسه کرد.
هر دو رسالت مشابهی دارند، یکی خراب کردن اسلام و دیگری خراب کردن وجهه نظام.

ما سپاهیان و بسیجیان و رسانه های خوبی برای مبارزه با داعش داریم ولی هیچ نیروی همانند برای مبارزه با مفسدین اقتصادی نداریم.

این خلا، اگر نگیم بزرگترین، می تونیم بگیم یکی از بزرگترین کم کاریهای جمهوری اسلامیه.

koosha;776537 نوشت:
یه مثال خیلی واضحتر از بی عدالتی
شهرداری شهر ما مملو از دزده، 6 تا برادر بیسواد داخلش هستن که هیچکدوم تا دیپلم بیشتر نخوندن. اینا همه پیمانکارهای شهرداری شدن
وقتی من به عنوان یک جوان روستایی گوشه نشین از این همه دزدی به تنگ اومدم چطور ممکنه به شهردار و بقیه اینا رو متوجه نشن.
به نماینده شهرمون که برای خودش سمت معاون وزیر رو داره این موضوع رو گفتم اما به راحتی آب خوردن ازش گذشت و 4 تا شعار داد و تمام.

من منکر خوب بودن یکی مثل احمد توکلی نمیشم اما باید قبول کنیم امروزه بیشتر مسئولین ما اینایی هستن که ما و شما تو شهرداری و ... میبینیم نه یک استثنا مثل نماینده ارومیه!

حالا همین مسئولین رو با مسلمونها مقایسه کن. اگر ما به عنوان "مردم" مسلمونای ساده باشیم، پیمانکارهای شهرداری ما رو باید با "داعش" مقایسه کرد.
هر دو رسالت مشابهی دارند، یکی خراب کردن اسلام و دیگری خراب کردن وجهه نظام.

ما سپاهیان و بسیجیان و رسانه های خوبی برای مبارزه با داعش داریم ولی هیچ نیروی همانند برای مبارزه با مفسدین اقتصادی نداریم.

این خلا، اگر نگیم بزرگترین، می تونیم بگیم یکی از بزرگترین کم کاریهای جمهوری اسلامیه.


احسنت، جانا سخن از ذل ما می گویی.
مشکل ما همین است که نیروی متخصص مومن ومتعهد به اندازه نداریم. وآنهایی که داریم بخاطر همین درستی وراسنی یا نمی توانند هر جایی کار کنند. ویا اینکه اصلا فضا اجازه باقی ماندن به آنها نمی دهد.
به هر حال ماها باید تلاش کنیم برای حفظ خون این همه شهید وامام امت وزحمت گذشتکان وظیفه خود را درست انجام دهیم. وبهترین کارها تربیت نیروی کاری متعهد ومومن است.
وکسانی که جایی کارآیی دارند باید از این جوانان مومن وخوبی که کم هم نیستند. بخوبی استفاده کنند.

بنام خدا

کریم;777758 نوشت:
مشکل ما همین است که نیروی متخصص مومن ومتعهد به اندازه نداریم
سلام به استاد کریم (در یک کلام عشق و شخصیت :Gol:)
و سلام به سایر دوستان

1 - اگر نیروی متخصص و مؤمن کم داریم ، این که توجیه نیست ، بلکه خودش دلیلی بر کم کاری نظام است. چرا نظام اسلامی بعد از حدود 35 سال ، هنوز نتوانسته تعداد لازم نیروی متخصص و متعهد پرورش دهد؟! مگر نه اینکه مهمترین کارکرد دین باید انسان سازی باشد؟

2 - وقتی به نیروهای بسیجی مثل مدافعان حرم یا سربازان گمنام امام زمان نگاه میکنیم ، مشخص میشود که اتفاقاً نیروی مؤمن زیاد داریم. اما برای اینکه مسئله جور دربیاید مجبور هستیم بگوئیم که اینها صرفاً مؤمن هستند ، اما متخصص خیر. و از طرف دیگر بگوئیم آنهایی هم که متخصص هستند ، مؤمن نیستند. یعنی مردم بطوور کلی دو دسته هستند ، یا مؤمن ، یا متخصص. با این حساب آیا نمیشود به این نتیجه رسید که برای متخصص شدن ، باید از مؤمن بودن فاصله گرفت؟!

کریم;777758 نوشت:
ماها باید تلاش کنیم برای حفظ خون این همه شهید وامام امت وزحمت گذشتکان وظیفه خود را درست انجام دهیم
استاد عزیز ، در بحث حل مشکلات ، من اعتقاد زیادی به ریشه یابی مسائل دارم. البته در مسائل روزمره باید بیشتر چشم پوشی کرد تا ریشه یابی ، اما در مسائل کلان ، چشم پوشی و برخورد سرسری و استفاده از قرص مسکن ، یعنی تزریق سم در نظام و جامعه (کاری که مسئولین مدام به آن سرگرم هستند). برای همین در حد فهم و درک خودم این موضوع که ریشهء مشکلات کشور ما چیست را چند سالی بررسی کردم. باید بگم به یک نتیجه رسیدم که در یک جمله خدمت شما عرض میکنم:

بسیجی بودن ، از وقتی بی قیمت شد ، که قیمت پیدا کرد!

زمانی جوان رزمندهء ما با سر و صورت خاکی و دست تیر خورده در مصاحبهء خود میگفت:

برای خدا کار میکنم و برای کشور و مردم خود
اما کم کم این تفکر تغییر کرد و بسیجی بودن راهی شد برای گرفتن سهمیه ، کم شدن مدت سربازی ، امتیازی برای گرفتن وام دانشجویی ، استخدام و.....
اینجا بود که اسلام نه آئینی برای تقرب به درگاه الهی ، که پوششی شد برای نان خوردن!

اینطور بود که آن آقایی که تا دیروز در کاباره ها مست کرده و به دنبال دید زدن دختران بزک کرده بود ، تسبیحی به دست گرفت و ریشی گذاشت و شد حاج آقا فلانی!! و هیچکس هم از او نپرسید که تو که هستی و از کجا آمدی! همین که ریش داشت و لقلقهء زبانش ذکرهایی بود که معنیشان را نمیفهمید ، برای پرتابش به سکوهای موفقیت کافی بود! البته ایراد اصلی به این شخص نیست ، ایراد به کسانی وارد است که چنین شخصی را سؤال پیچ نکردند و باطنش را کشف نکردند

اما بسیجیان واقعی گر چه ریش دارند ، اما پشت ریش قایم نمیشوند
لباسشان بخاطر خدمت به خلق خدا خاکی است ، نه آنکه خود آنها را خاکی کرده باشند
ولی گروه ذغل بازی که در چند خط قبل درموردشان گفتم ، کاری کردند که مردم تر و خشک را با هم بسوزانن
د

حالا مردم سه گروه شده اند:
1 - نامسلمانانی که سنگ اسلام را به سینه میزنند و منصب های زیادی در دولت دارند
2 - مسلمان زده هایی که اسلام را بانی تمام بدبختی های خود میدانند
3 - گروه اندکی که هدفشان خدمت است ، اما در همهمهء بیداد بی دینان ، صدایشان کمتر به گوش میرسد

گروه سوم خوب بودند و هستند ، راهشان هم حق است. پس چرا نتوانستند موفق شوند و جامعه را در دست بگیرند؟
زیرا مرتکب یک اشتباه شدند. اینکه این سخن امام خمینی را جدی نگرفتند که فرمود:

نگذارید این انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد

Reza-D;777825 نوشت:
سلام به استاد کریم (در یک کلام عشق و شخصیت )

سلام وارادت بر دوست گرامی:Gol:

Reza-D;777825 نوشت:
- اگر نیروی متخصص و مؤمن کم داریم ، این که توجیه نیست ، بلکه خودش دلیلی بر کم کاری نظام است. چرا نظام اسلامی بعد از حدود 35 سال ، هنوز نتوانسته تعداد لازم نیروی متخصص و متعهد پرورش دهد؟! مگر نه اینکه مهمترین کارکرد دین باید انسان سازی باشد؟

البته بنده اعتقادم این نیست که کم داریم. متاسفانه تسلط این روابط بر ضوابط باعث شده است. که از این نیروهای مومن متخصص خوب استفاده نشود. والا استفاده از این نیروها در انرژی هسته ای دیدیم که چه آثار زیبایی داشته است. یا در بخشهای نظامی مثل موشک سازی که وجود نیرویی مثل شهید تهرانی مقدم ودوستان ایشان چه موفقیتهای بزرگی داشته ایم.
انقلاب در ساخت انسانها حتی در بیرون این مرزها خیلی عالی عمل کرده است. اما بنده تصور این هست. که تسلط ونفوذ جبهه نفاق وتزویر که شناختش هم خیلی راحت نیست. موجب شده است. از این نیروهای انقلابی کارآمد خوب استفاده شود.

Reza-D;777825 نوشت:
- وقتی به نیروهای بسیجی مثل مدافعان حرم یا سربازان گمنام امام زمان نگاه میکنیم ، مشخص میشود که اتفاقاً نیروی مؤمن زیاد داریم. اما برای اینکه مسئله جور دربیاید مجبور هستیم بگوئیم که اینها صرفاً مؤمن هستند ، اما متخصص خیر. و از طرف دیگر بگوئیم آنهایی هم که متخصص هستند ، مؤمن نیستند. یعنی مردم بطوور کلی دو دسته هستند ، یا مؤمن ، یا متخصص. با این حساب آیا نمیشود به این نتیجه رسید که برای متخصص شدن ، باید از مؤمن بودن فاصله گرفت؟

خوشبختانه جوانان متخصص ما مومن هم هستند. نوعا، اما بنده تصور این است که بخاطر اینکه ما در خیلی موارد مدیرانی داریم که با روابط بر سر کا رآمده اند. واز طرف دیگر کار کردن انسانهای باسواد کارآمد اینها را زیر سوال می برد. لذا نوعا تلاش می کنند. افرادی که پایین تر از آنها هستند. بر سر کار آیند. به تعبیر دیگر منفعت شخصی را بر منافع کشور ومردم ترجیح می دهند.
ابته مصادیق این مساله را کم هم ندیده ایم. به قول همان سخن حلل فراهیدی که در کتاب رشحات سماویه، رشحه39 میرداماد بیان کرده است. الناس إلی أشباههم أمیل، مردم به کسی که شبیه وهمتای آنها هست. بیشتر تمایل دارند. لذا جامعه مدینه آنروز نمی تواند علی علیه السلام را قبول کند. چون سطحش با آنها قابل مقاسه نیست.
بنابراین تا زمانی که ما مدیرانی نخبه وباسواد نداشته باشیم که از حفظ موقعیت دنیایی خود ترس نداشته باشند. این مشکل برقرار است. وبیشتر از مومن هم در این موارد از باسواد ومتخصص می ترسند.

Reza-D;777825 نوشت:
بسیجی بودن ، از وقتی بی قیمت شد ، که قیمت پیدا کرد!

واقعا احسنت، به این جمله زیبا، ولی بنده هم اضافه کنم. که با بسیجی وشهید وجانباز در کشور ما خوب معامله نکردند.

Reza-D;777825 نوشت:
اینطور بود که آن آقایی که تا دیروز در کاباره ها مست کرده و به دنبال دید زدن دختران بزک کرده بود ، تسبیحی به دست گرفت و ریشی گذاشت و شد حاج آقا فلانی!! و هیچکس هم از او نپرسید که تو که هستی و از کجا آمدی! همین که ریش داشت و لقلقهء زبانش ذکرهایی بود که معنیشان را نمیفهمید ، برای پرتابش به سکوهای موفقیت کافی بود! البته ایراد اصلی به این شخص نیست ، ایراد به کسانی وارد است که چنین شخصی را سؤال پیچ نکردند و باطنش را کشف نکردند

واز همین جا بود که بسیجی های واقعی خانه نشین شدند. وجبهه نفاق نفوذ خود را شروع کرد.
البته از انصاف نگذریم. در کشور ما حق شهید وجانباز وبسیجی خوب اداء نشد. وباید در پیشگاه این عزیزان جوابگو باشیم.

Reza-D;777825 نوشت:
حالا مردم سه گروه شده اند:
1 - نامسلمانانی که سنگ اسلام را به سینه میزنند و منصب های زیادی در دولت دارند
2 - مسلمان زده هایی که اسلام را بانی تمام بدبختی های خود میدانند
3 - گروه اندکی که هدفشان خدمت است ، اما در همهمهء بیداد بی دینان ، صدایشان کمتر به گوش میرسد

گروه سوم خوب بودند و هستند ، راهشان هم حق است. پس چرا نتوانستند موفق شوند و جامعه را در دست بگیرند؟
زیرا مرتکب یک اشتباه شدند. اینکه این سخن امام خمینی را جدی نگرفتند که فرمود:
نگذارید این انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد


احسنت خیلی خوب بود.
حالا راه چاره چیست؟
وظیفه ما در این شرایط بر حفظ آرمانهای این انقلاب وخدمت به خلق الله چیست؟

کریم;778185 نوشت:
حالا راه چاره چیست؟
وظیفه ما در این شرایط بر حفظ آرمانهای این انقلاب وخدمت به خلق الله چیست؟
به ترتیب اولویتی که به نظرم میرسد عرض میکنم

1 - شناخت درست و دقیق اسلام
تا زمانی که ما اسلام رو به ظواهر محدود کنیم همین وضعیت رو داریم. در بحث هایی که با گروه های مقابل شیعه ، بخصوص اهل سنت داشتم به نتیجه ای رسیدم. اینکه آنها کم دارند و ما زیاد ، اما آنها بر کم خود کاملاً مسلط هستند ولی ما خیر. خیلی از مردم ما هنوز با ساده ترین و اولین دستورات دینی هم بیگانه هستند. به نظرم به این دلیل قدرت تشخیص خوب از بد را نداریم که اصلاً خوب و بد را نمی شناسیم

2 - تعریف درست از دیندار
مورد قبل وظیفه مردم بود و این مورد وظیفه نظام. همانطور که مردم ، اسلم را درست نمی شناسند ، دولت هم تعریف تقریباً نادرستی از دینداری دارد. معصوم(ع) میفرمایند که برای شناخت افراد به طولانی شدن رکوع و سجدهء آنها نگاه نکنید ، بلکه به صدق امانت و اخلاق آنها نگاه کنید (قریب به اصل روایت). اما دولت های ما همان اولی را ملاک قرار دادند. البته منظورم این نیست که از فردا تمام امور را به افراد نامسلمان بسپاریم ، اما تنها تکیه کردن بر ظواهر و مهر تایید زدن بر افراد بر مبنای ظاهر سازی ، نتیجه اش همینی میشود که شده

3 - برخورد جدی با متخلفان
یادم هست زمانی که بنی صدر (لعنت....) کارشکنی کرد و گفت قانون رو قبول ندارم ، امام خمینی عزیز گفتند:
قانون رو قبول ندارم ، قانون رو قبول ندارم!! تو غلط میکنی که قانون رو قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد

الان بجز رهبری و تعداد کمی از دلسوزان ، سایر افراد گر چه در جبههء حق هستند ، اما آن جدیت و برخورد قاطع را ندارند. شاید این بزرگترین مشکل ما باشد. اسلامی که میگوید بچهء یتیم را بر پشت خود سوار کن ، همین اسلام میگوید اگر کسی دزدی کرد مچ دستش را قطع کن!! مسخره بازی که نیست که هر کسی هر کاری دلش خواست بکند و بعد عده ای با خنده و یک تذکر ماست مالی کنند!! به نظرم جاذبه و دافعهء امام علی(ع) گمشدهء ماست

4 - شروع از خود
همه منتظر هستیم که دیگری شروع کند ، اما کمتر کسی به خودش میپردازد. همه شکایت میکنند ، اما خودشان همان خلاف را تکرار میکنند. چند وقت پیش رهبری به مجلس گفتند باید "خود نظارتی" کنید ، اما کو گوش شنوا؟! اگر ماها به نگهبان درونی مجهز باشیم ، جامعه هم اصلاح خواهد شد. فکر نکنید فقط شعار میدهم استاد. الان چند وقتی هست که نماد شناسی رو شروع کردم ، همچنین در مباحث شبهات وهابیت و اهل سنت در حد توانم مطالعه دارم. شبکه ولایت رو همیشه نگاه میکنم و در گروه "ندای شیعه" در پالتاک هم عضو هستم. سخنرانی های دکتر عباسی رو هم دنبال میکنم و برنامه ای هم برای آموزش کلبهء کرامت ایشان دارم. همچنین داشتم دروس منطق و فلسفه را شروع میکردم (از روی کتاب و سخنرانی های استاد زنجیرزن حسینی) اما بیماری همسرم فعلاً مانع شده و برنامه هایم به هم خورده است. ولی به هر حال تلاش میکنم که اول خودم را اصلاح کنم

5 - چشم ندوختن به بیگانه
بزرگترین اشتباهی که عده زیادی از مردم و حتی مسئولین مرتکب شدند این بود که چارهء حل این مشکلات را در پناه بردن به دامن غرب دیدند و بدبختی ما دقیقاً از همینجا شروع شد. اعتماد به کسانی که بزرگترین آرزویشان از بین رفتن ماست ، اشتباهی بود که جبرانش بسیار سخت است. هرچند به نظرم الان دارد غربال صورت میگیرد. یعنی مردم همه فهمیده اند که غرب صلاح ما را نمیخواهد و اگر کسانی همچنان دست به دامان غرب هستند ، به نظرم اکثر آنها آگاهانه دارند اقدام میکنند. از طرفی خیلی ها هم گر چه شاید قبلاً دنبال رو غرب بودند ، اما حالا کم کم دارند بیدار میشوند. خلاصه اینکه اگر میخواهیم کاری کنیم ، خودمان باید اقدام کنیم

6 - استفاده از تجارب دیگر کشورها و فرار نکردن از تکنولوژی
متکی بودن به غرب خطاست اما تعامل با آنها خیر (البته نه با هر کشوری). نه حرف آنهایی درست است که میخواهند مرید غرب شوند ، نه حرف آنهایی که میخواهند همه چیز را Made In IRAN کنند! دنیای امروز را دیگر نمیشود به تنهایی اداره کرد و باید با دیگران در تعامل بود. بخواهیم یا نخواهیم عصر ارتباطات است و اگر در جهت درست شنا نکنیم ، آب ما را در جهتی خواهد برد که خودش بخواهد. بجای وحشت از تکنولوژی ، باید روش صحیح استفاده از آن را آموزش داد یا جایگزین مناسبی برای آن معرفی کرد. هیچ اشکالی ندارد اگر ما از روش های دیگر کشورها یاد بگیریم و استفاده کنیم ، مگر اینکه با عقاید و آرمان های ما در تضاد باشد. همچنین هیچ ایرادی ندارد اگر کسی قرآن را بر روی تبلت بخواند (مثال هست)

Reza-D;778226 نوشت:
- شناخت درست و دقیق اسلام
تا زمانی که ما اسلام رو به ظواهر محدود کنیم همین وضعیت رو داریم. در بحث هایی که با گروه های مقابل شیعه ، بخصوص اهل سنت داشتم به نتیجه ای رسیدم. اینکه آنها کم دارند و ما زیاد ، اما آنها بر کم خود کاملاً مسلط هستند ولی ما خیر. خیلی از مردم ما هنوز با ساده ترین و اولین دستورات دینی هم بیگانه هستند. به نظرم به این دلیل قدرت تشخیص خوب از بد را نداریم که اصلاً خوب و بد را نمی شناسیم و...

ممنون آقا رضا، از این مطالب منظم وخوب:Gol:
امیدوارم بیماری همسرتان هم به زودی به حق اهل بیت علیهم السلام خوب شود.
دوستانی که این تاپیک را مطالعه می کنند یک حمد شفا همراه با صلوات برای شفای تمام مریضان بالاخص شفای همسر برادر عزیزمان، وبرادر زاده بنده که دچار بیماری سرطان هست قرائت بفرمایند.

به نام خدا
سلام

کریم;774896 نوشت:
در حکومت امیرالمومنین علیه السلام زیاد بن ابیه، شریح قاضی نقش داشتند وصاحب منصب بودند. آیا ایراد به امیرالمومنین بود، یا از نداشتن نیروی ایده آل بود؟
امام حسن علیه السلام از خودی وفرماندهان خودش که سردسته آنها عبیدالله بن عباس بود. ضربه اول را خورد. آیا ایراد از امام بود یا اینکه شخص بهتری نداشت؟
اینها معصوم بودند. ومسلم یراد نداشتند. ولی از باب ناچاری مجبور بوند چنین آدمهایی را قرار دهند.
حکومت اسلامی هم وقتی شخص ایده وجود ندارد به اندازه کافی که با این حجم بالای کار هم جا درست اداره شود. مجبور می شود. از افراد ضعیف استفاده کند وآنهم تبعات دارد.
بنده خودم زیاد فکر می کنم. در بین مسئولین فعلی، آیا شخصی وجود دارد که از همه جهت برای ریاست جمهوری ایده آل باشد. بنده تا بحال پیدا نکرده ام. خوب نظام اسلامی چکار کند؟ وقتی شما بازیگر اسلام شناس مقید به ارزشها دینی به اندازه کافی ندارید باید چکار کنید. تا سینمای شما کاملا اسلامی باشد؟ وبقیه مراکز هم به همین منوال قیاس کن.

جناب كريم مشكل كمبود نيرو نيست مشكل اينه كه افراد شايسته رو به قدرت راه نميدن.
موقع جنگ چطور شد كه همت و خرازي و كاظمي و باكري و زين الدين و باقري و... يكي پس از ديگري از راه رسيدند و كشف شدند در حالي كه هيچ تخصص نظامي نداشتند؟
چون باند قدرت و ثروت وارد ميدان خطر و معركه جنگ نمي شود و بچه هاي پاك اين مملكت رو سپر بلاي خودش مي كند.
عامل ديگر اين بي عدالتي خود مردم هستن،به قول رهبري با دستمال كثيف نمي شود شيشه را پاك كرد از راننده تاكسي و كارمند جز كه بگذريم،پزشكان با حقوق هنگفتي كه دارند باز چرا زير ميزي هاي هنگفت هشت تا ده هزار ميليارد توماني مي گيرند؟
پس خود مردم هم مقصرند.
البته اينكه سيستم نمي تواند متخصصِ متعهد تربيت كند باز به فساد مسئولين باز مي گردد.
لذا يك فاسد به شخصي كه شعار عدالت مي دهد راي نمي دهد!
بلكه به شخص فاسد راي مي دهد.شما نگاه كنيد برخي مسئولين عالي كشور اعم از دولت و مجلس و جناح هاي مختلف داراي پرونده فساد هستند و حكم هم عليه شان صادر شده و قطعي است اما به هر دليل-مصلحت يا...- حكم اجرا نمي شود.
و اين فرد در چرخه قدرت مي ماند و مردم هم با اينكه مي دانند فرد فاسدي است ولي به علت مصلحت انديشي هاي بيجا،يا باند بازي و هواي خودي را داشتن و عادلتر بودن در مورد رقباي سياسي باز به ترفندها راي مي گيرد از مردم.
و بعد ملت را ارجاع مي دهند جاي ديگر غافل از اينكه كليد حل مشكلات همينجاست.
كا.گا.ب خبر داد به رئيس جمهور آلباني كه معاون تو جاسوس سيا است.دستگيرش كردند در ملاقاتي كه رئيس جمهور با او داشت گفت وظيفه تو چي بود؟چيكار ميكردي؟
گفت من دو تا كار كوچيك مي كردم اول اينكه الويت هاي دولت را تغيير مي دادم و مسائل كوچك را در الويت قرار مي دادم.
دوم افراد را در جايي كه توانايي و تخصص آن را نداشتند به كار مي گرفتم.

لذا تا زماني كه با افراد فاسد-كه اي بسا نفوذي هم باشد نه خودي كه برايش تعصب به خرج دهيم- فارغ از جناح و مسئوليتشان برخورد نشود كه هيچ حتي از او دفاع بكنند عدالت به صورت تام اجرا نخواهد شد.
و قوه قضائيه و مجلس و دولت مطمئن باشند در صورتي كه مفسدين را مجازات كنند پشتوانه اجتماعي خود را از دست نمي دهند بلكه تقويت مي شود.و مردم كاري به اين جناح و آن جناح ندارند.
البته راه حل موثرتر هم بالابردن سواد سياسي مردم است
.خوشبختانه بعد از نزديك به چهل سال پشتوانه تجربي مردم هم بيشتر شده.به سالهاي آينده اميدوار هستم.

میثاق با امام خمینی(ره):
این روزها شاهد دهه فجر وپیروزی مردم ایران به رهبری امام بر رژیم طاغوت می باشیم.وفرصتی است برای تجدید میثاق با امام، ورسم خوبی است که مسئولان در این ایام به مزار ایشان رفته وتجدید بیعت می کنند. اما به نظر می رسد بیشتر تبدیل به یک عادت ونوعی رسم ظاهری تبدیل شده است تا حقیقت.
چون آقایان در کنار قبر امام هم دنبال دفاع از مطامع سیاسی وحزبی خود هستند تا آرمانهای امام، چرا که امام دنبال حزب بازی وجناح بازی نبود. بلکه قیام کرده بود تا اسلام پیاده شود. نه اینکه برخی رؤساء جمهور ما بجای دادن طرح وبرنامه برای مبارزه با فساد ومظاهر فسق مانع تراشی هم بکنند.
امام قیم کرد تا پا برهنگان مصدر امور باشند، ومورد توجه نه نور چشمی ها وآقازاده ها، وهم حزبی ها.
چرا هر دولتی بر سر کار می آید همه وزراء چند روزه تخلیه می شوند وهم حزبی ها دباره تشریف می آورند. وکل ارگانها یک تکان اساسی می خوردند؟!
وایعا این هزینه ها از جیب کی صرف می شود؟
آیا روح امام با دیدن این ریخت وپاش ها به درد نمی آید؟
آیا امام از اینکه می بیند خلف صالحش تک وتنها در میان اینهمه جزب طلب اهداف اسلامی را جلو می برد. درد نمی کشد؟
رهبری که سالهاست سخن از اقتصاد مقاومتی، کرسی های آزاد اندیشی سر می دهد. ولی کو گوش شنوا؟
واقعا چرا مسئولان ما از کرسی های آزاد اندیشی واز تنویر افکار عمومی می ترسند؟
نتیجه:
ما باید کنا رنکشیم. وپشت رهبری محکم بایستیم. ودر انتخابات هم واقعا دقت داشته باشیم. کی شعا می دهد وکی اهل کار است.
نباید گول ظاهر سازی برخی ها خورد، نباید آلتی در دست برخی مسئولان شد که از احساسات پاک جوانان ودانشجویان برای منافع سیاسی خود وتخریب چهره دیگران استفاده کرد.
فقط باید به مصالح ومنافع نظام واسلام فکر کرد.
سعی کینم میثاقی که با امام بسته ایم حفظ کینم. ودر این فتنه ها وغبارهای موجود بیراهه نریم. چرا که امام راه را روشن کرد:
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور شما آسیبی نرسد.

سلام

کریم;779460 نوشت:
نتیجه:
ما باید کنا رنکشیم. وپشت رهبری محکم بایستیم. ودر [="#FF0000"][/]انتخابات هم واقعا دقت داشته باشیم. کی شعا می دهد وکی اهل کار است.
نباید گول ظاهر سازی برخی ها خورد، نباید آلتی در دست برخی مسئولان شد که از احساسات پاک جوانان ودانشجویان برای منافع سیاسی خود وتخریب چهره دیگران استفاده کرد.
فقط باید به مصالح ومنافع نظام واسلام فکر کرد.
سعی کینم میثاقی که با امام بسته ایم حفظ کینم. ودر این فتنه ها وغبارهای موجود بیراهه نریم. چرا که امام راه را روشن کرد:
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور شما آسیبی نرسد.

به نظر شما واقعا انتخاباتی وجود داره ؟!

انتخابات انتخاب از بین « اشخاص » نیست ، انتخاب از بین « تفکر » هاست ، وگرنه هیچ فرقی نمیکنه که آقای احمد جنتی به مجلس خبرگان بره یا آقای مصباح یزدی .

انتظار داشتن حق « واقعی » رای و حق « واقعی » انتخاب فعلا دور از دسترسه ...

اما ...

وقتی حکومت به ادعای خودش میخواد مانع نفوذ دشمن به ارکان نظام بشه ، خب چرا این امر خطیر! و مهم! رو بر عهده « مردم » نمیذاره ؟؟!!

مگر زمانی به پشتیبانی همین « مردم » دولت تعیین نمی کردند ؟! مگر به پشتیبانی همین مردم تو دهن دولت نمیزدن ؟! خب الان هم به پشتوانه همین مردم تو دهن نفوذ و نفوذی بزنن ...

چه چیزی عوض شده ؟!

حکومت به خودش اطمینان نداره ؟! یا به « مردم » ؟!!

چرا به جای اینکه با رأی 6 نفر کسی رو رد صلاحیت کنند ، اجازه نمیدن تا « مردم » با هفتاد و اندی میلیون مشت آماده در دهانش بکوبند ؟!

و هزازان چرای دیگر که البته آنچه به جایی نرسد فریاد است ...

Dahim Darni;779655 نوشت:
چرا به جای اینکه با رأی 6 نفر کسی رو رد صلاحیت کنند ، اجازه نمیدن تا « مردم » با هفتاد و اندی میلیون مشت آماده در دهانش بکوبند ؟!

و هزازان چرای دیگر که البته آنچه به جایی نرسد فریاد است ...


شما بفرمایید اینهمه مردم چطور می خواهند صلاحیت دهند یا رد کنند؟ چطور می خواهند جلوی نفوذ امثال بنی صدر را بگیرند؟ بدون نظارت مگر امکان چنین چیزی هم وجود دارد؟ مردک چطور می خواهند اجتهاد خبرگان را تایید یا رد کنند وقتی خود مجتهد نیستند؟

کریم;779679 نوشت:
شما بفرمایید اینهمه مردم چطور می خواهند صلاحیت دهند یا رد کنند؟ چطور می خواهند جلوی نفوذ امثال بنی صدر را بگیرند؟ بدون نظارت مگر امکان چنین چیزی هم وجود دارد؟ مردک چطور می خواهند اجتهاد خبرگان را تایید یا رد کنند وقتی خود مجتهد نیستند؟

همانطور که زمانی به شاه « نه » گفتند . مگر میشود مردم زمانی قدرت تشخیص داشته باشند و سی سال بعد فاقد قدرت تشخیص بشوند .

[="Tahoma"][="Blue"]

Dahim Darni;779685 نوشت:
همانطور که زمانی به شاه « نه » گفتند . مگر میشود مردم زمانی قدرت تشخیص داشته باشند و سی سال بعد فاقد قدرت تشخیص بشوند .

بله مردم می توانند ظالم را از غیر ظالم تشخیص دهند ولی تشخیص اجتهاد و ... را که باید به اهلش سپرد.بحثای شما مغلطه و سفسطه ای بیش نیست.[/]

Dahim Darni;779655 نوشت:
مگر زمانی به پشتیبانی همین « مردم » دولت تعیین نمی کردند ؟! مگر به پشتیبانی همین مردم تو دهن دولت نمیزدن ؟! خب الان هم به پشتوانه همین مردم تو دهن نفوذ و نفوذی بزنن ...

چه چیزی عوض شده ؟


بله تو دهن دولت می زدند ولی به وکالت از مردم تو دهن نفوذی ها هم می زنند عجله نکن.زمان امام خمینی هم بعد اینکه بنی صدر مقداری حکومت کرد تو دهنش هم زدند.

Dahim Darni;779655 نوشت:
و هزازان چرای دیگر که البته آنچه به جایی نرسد فریاد است ...

هر کاری و هر سیاستی برای خود تاکتیکی دارد که به موقع انجام خواهد شد روزی امام علی به جنگ معاویه می رود روزی امام حسن صلح می کند و روزی امام حسین عاشورا را به پا می کند و رو زی رسول خدا غیر علنی تبلیغ می کند و روزی می رسد که فتح مکه می کند.شما عجله نکن همچنان که این مردم تو دهن سران فتنه زدند به دهن نفوذی ها هم مشتی می زنند که گریه تو از لابلای آنها در آید. بر خی از سیاستمداران سیاستشان مثل کسی است که پدر و مادر ندارد

Dahim Darni;779685 نوشت:
همانطور که زمانی به شاه « نه » گفتند . مگر میشود مردم زمانی قدرت تشخیص داشته باشند و سی سال بعد فاقد قدرت تشخیص بشوند .

ببینید مردم به جریانهایی هم که در مسیر غلط ومخالف انقلاب قدم بردارند. نهیب می زنند. که نمونه آن برگزاری راهیپمایی ها عظیم در این سالها می باشد. واز همه مهمتر نه دی که مردم باز از اصل انقلاب دفاع کردند. هرچند نسبت به روش وکارکرد برخی از مسئولان هم سوالات جدی دارند.
رژیم شاه با این رژیم قابل مقایسه نیست. یک رژیم کاملا وابسته به غرب وخط ومشی سکولار ورژیمی بر اساس مبانی دینی واسلامی.
مردم با نظام مشکلی ندارند. وحتی با ارگانهای نظارتی نظام وتازه عکس شما اعتراض اصلی این است که ارگانهای نظارتی کم هستند. وچرا برخی که بعدا بدی آنها وعنادشان مشخص می شود از فیلتر این ارگانها رد می شوند؟

کریم;779755 نوشت:
ببینید مردم به جریانهایی هم که در مسیر غلط ومخالف انقلاب قدم بردارند. نهیب می زنند. که نمونه آن برگزاری راهیپمایی ها عظیم در این سالها می باشد.

سلام

برگزاری یک راهپیمایی که پشت سر آن هزاران حرف و حدیث ( از اجبار کارکنان دولتی و نظامی برای حضور تا جمعیت اکثریتی دانش آموزان که آنهم از روی اجبار بوده ) نمی تواند در قیاس با یک انتخابات سراسری اعتبار و ارزشی داشته باشد .

اگر حکومت ابتدا به خودش و سپس به مردم اعتماد داشته باشد باید انتخاباتی آزاد و با شرکت همه افراد برگزار کند .

رهبر اخیرا گفته بود که مردم مخالفین نظام را به مجلس نفرستند . بیایید روی همین صحبت ، بحث کنیم :

شما می فرمائید :

کریم;779755 نوشت:
مردم با نظام مشکلی ندارند.

بسیار خوب ، پس اگر یک ضد انقلاب یا مخالف نظام هم نماینده شود ، به او رای نمی دهند . چرا ؟! چون مردم طبق فرمایش شما با نظام مشکلی ندارند!

اما حالا که این اتفاق هرگز نمی افتد ، برای هر کسی مشخص می شود که نظام نمی تواند ریسک کند !!

کریم;779755 نوشت:
هرچند نسبت به روش وکارکرد برخی از مسئولان هم سوالات جدی دارند.

یکی از همین مسئولان شورای نگهبان است . از همه بحث ها که بگذریم ، مسئله رد صلاحیت سید حسن خمینی موضوعیست که نمی توان از آن گذشت . به این دلیل که این بار مراجع و فقهای قم و تهران! خواسته و ناخواسته مقابل هم قرار گرفته اند .

فکر نمیکنم لازم باشد دلایل محرز بودن اجتهاد سید حسن خمینی را لازم باشد ردیف کنم ، از تایید توسط مراجع متعدد گرفته تا برپائی درس خارج فقه و اصول و ... .

با این حال محمد یزدی می گوید تایید اجتهاد توسط مرجع یا فقیه دیگری ارزش و اعتبار قانونی ندارد !!

آیا این سخن آغاز پروژه گوشه نشین کردن حوزه و مراجع تقلید نیست ؟!

مگر می شود مرجع دین صلاحیت تایید یک مسئله دینی یعنی اجتهاد ، آنهم نه مطلق بلکه اجتهاد تجزی را نداشته باشد !! البته اگر مسئله فقط دینی باشد که دیگر نیست !!

شخص شما به عنوان یک حوزوی با سخنان آقای یزدی موافقید ؟!

Dahim Darni;779775 نوشت:
برگزاری یک راهپیمایی که پشت سر آن هزاران حرف و حدیث ( از اجبار کارکنان دولتی و نظامی برای حضور تا جمعیت اکثریتی دانش آموزان که آنهم از روی اجبار بوده ) نمی تواند در قیاس با یک انتخابات سراسری اعتبار و ارزشی داشته باشد .

اگر حکومت ابتدا به خودش و سپس به مردم اعتماد داشته باشد باید انتخاباتی آزاد و با شرکت همه افراد برگزار کند .


شما اگر در راهپیمایی شرکت کرده باشید که بخوبی می دانید همه این حرف وحدیث ها غلط است. وهمون مردم خود جوش در راهپیمایی شرکت کی کنند. والا مایی که سالهاست در اکثر اینها شرکت کرده ایم کیک وساندیسی ندیدیم که مخالفان حرفش را می گویند.

Dahim Darni;779775 نوشت:
بسیار خوب ، پس اگر یک ضد انقلاب یا مخالف نظام هم نماینده شود ، به او رای نمی دهند . چرا ؟! چون مردم طبق فرمایش شما با نظام مشکلی ندارند!

اما حالا که این اتفاق هرگز نمی افتد ، برای هر کسی مشخص می شود که نظام نمی تواند ریسک کند !!


برادر من همینهایی که در فتنه سبز شرکت کردند وبعد حقیقت خود را نشان دادند. مگر با نظام مشکلی نداشتند. وآنها اساسا دنبال زور بودند کهع حرف ما بالاتر از قانون است. ولی همون مردمی که بهشون رای داده بودند وقتی دیدند که اینها علیه نظام هستند وبا ضد انقلاب دست به یکی شدند. تبری کردند.
پس اینطورها هم که می فرمایید نیست.

Dahim Darni;779775 نوشت:
اما حالا که این اتفاق هرگز نمی افتد ، برای هر کسی مشخص می شود که نظام نمی تواند ریسک کند !!

مگر در همون مجلس ششم خود آقای کروبی به یکی از نماینده ها به خاطر نطقش اعتراض نکرد که سخن شما همون سخن رادیو اسرائیل است؟

Dahim Darni;779775 نوشت:
یکی از همین مسئولان شورای نگهبان است . از همه بحث ها که بگذریم ، مسئله رد صلاحیت سید حسن خمینی موضوعیست که نمی توان از آن گذشت . به این دلیل که این بار مراجع و فقهای قم و تهران! خواسته و ناخواسته مقابل هم قرار گرفته اند .

فکر نمیکنم لازم باشد دلایل محرز بودن اجتهاد سید حسن خمینی را لازم باشد ردیف کنم ، از تایید توسط مراجع متعدد گرفته تا برپائی درس خارج فقه و اصول و ... .


ببینید جبهه خودتان را مشخص کنید. اگر همین سید حسن خمینی همئن اول قبول می شد. هزاران حرف وحدیث در می آوردندکه این چون نوه امام است تایید شده شده است. برادر من کسی که دنبال حرف وحدیث است برای هر چیزی بهانه ای درست می کند. از قضاباید از این شورای نگهبان که مرعوب جوسازی ها نمی شود تقدیر کرد.
آیت الله صدیقی، آقاتهرانی که سابقه علمی بهتری هم نسبت به آقای سید حسن دارند چون امتحان اجتهاد نرفتند تایید صلاحیت نشدند. الان در قم بیش از صد نفر درس خارج دارند. وهمه طلبه ها می دانند که داشتن درس خارج دال برداشتن اجتهاد نیست.
چرا باید با آقای سید حسن خمیی مثل بقیه رفتار نکنند؟ مگر ایشان تافته جدابافته هستند؟ وقتی از همونهایی که سالها درس خارج داشته اند امتحان می گیرند. وقانون شان همین است. چرا باید ایشان را همنطور بخاطر نوشتن چند کتاب تایید کنند.
شورای نگهبان اگر قرار باشد برای 800 نفر که عمدتا تدریس سطوح عالی حوزه دارند یکی به یک به نوارهای درس شان گوش کنند. چند ماه یا سال باید منتظر ماند تا صلاحیت ها تایید شود؟ وده روزه نمی شود.
اگر آقای سید حسن آقا اجتهاد داشتند، چرا امتحان نرفتند؟ مخصوصا که ایشان هم بخوبی می دانشتند که عده ای برای منافع حزبی خودشان از موقعیت ایشون بهره برداری خواهند کرد؟ ایشون تواضع به خرج می دادند در امتحان شرکت می کردند تا این مسائل هم پیش نیاید. ونظام از خود هزینه برای اشخاص ندهد.

Dahim Darni;779775 نوشت:
با این حال محمد یزدی می گوید تایید اجتهاد توسط مرجع یا فقیه دیگری ارزش و اعتبار قانونی ندارد !!

آیا این سخن آغاز پروژه گوشه نشین کردن حوزه و مراجع تقلید نیست ؟!


اولا ایشان از چند مرجع تایید اجتهاد کتبی دارند؟ ثانیا برخی زا آقایان مثل آیت الله محفوظی که تکذیب کردند. ثالثا شورای نگهبان برای خود قانونی دارد وبرای آنها ابلاغ کرده بود. بنابراین بجای تایید اجتهاد از دیگران گرفتن بتر بود به امتحان تشریف ببرند تا این بحثها پیش نیاید. چرا که پیرتر وفاضل تر این ایشون خیلی ها بودند که تشریف برده بودند.

Dahim Darni;779775 نوشت:
مگر می شود مرجع دین صلاحیت تایید یک مسئله دینی یعنی اجتهاد ، آنهم نه مطلق بلکه اجتهاد تجزی را نداشته باشد !! البته اگر مسئله فقط دینی باشد که دیگر نیست !!

شخص شما به عنوان یک حوزوی با سخنان آقای یزدی موافقید ؟!


ما موظف هستیم طبق قانون عمل کنیم. وایشون می فرماید قانون ما برای تایید صلاحیت اینچنین است. که امتحان بگیریم. واستثنایی هم وجود ندارد. اگر این بزرگواران بعنوان فقهاء انتخاب شده اند باید بجای جو سازی احترامشان مگه داشته شود. وبحث تخصصی به یک بحث سیاسی وعوامانه کشیده نشود.
شورای نگهبان پارتی بازی نکرده است. واین تقصیرش می باشد. واگر می کرد. جو سازی به شکل دیگری بود.

فکر میکنم مناسب این سایت نباشه که اسم اشخاص بویژه اشخاصی که مربوط به جریانات روز جامعه اند برده بشه

یاحق

کریم;779797 نوشت:
شما اگر در راهپیمایی شرکت کرده باشید که بخوبی می دانید همه این حرف وحدیث ها غلط است. وهمون مردم خود جوش در راهپیمایی شرکت کی کنند. والا مایی که سالهاست در اکثر اینها شرکت کرده ایم کیک وساندیسی ندیدیم که مخالفان حرفش را می گویند.

من جای شما باشم با قاطعیت سخن نمی گویم ، چون دیگرانی هم می آیند و سخنان شما را می خوانند .

کریم;779797 نوشت:
برادر من همینهایی که در فتنه سبز شرکت کردند وبعد حقیقت خود را نشان دادند. مگر با نظام مشکلی نداشتند. وآنها اساسا دنبال زور بودند کهع حرف ما بالاتر از قانون است. ولی همون مردمی که بهشون رای داده بودند وقتی دیدند که اینها علیه نظام هستند وبا ضد انقلاب دست به یکی شدند. تبری کردند.
پس اینطورها هم که می فرمایید نیست.

بازهم جوابی ندادید . حتی اگر 1 درصد شائبه و شک و شبهه در راهپیمایی ها وجود نداشته باشد ، بازهم نمی تواند جایگزین اعتبار یک انتخابات آزاد شود .

شما که می گوئید جریان های ضد انقلاب در میان مردم جائی ندارند ، نمایندگان همان جریان ها را به رای بگذارید که قانونی ، معتبر ، ارزشمند و قابل استناد است . ( مخاطب شخص شما نیستید )

مگر آنکه « مردمی » که به راهپیمائی ها آمدند ، انتخابات را تحریم کنند!! و یا شاید احتمالات دیگری مطرح باشد .

کریم;779797 نوشت:
ببینید جبهه خودتان را مشخص کنید. اگر همین سید حسن خمینی همئن اول قبول می شد. هزاران حرف وحدیث در می آوردندکه این چون نوه امام است تایید شده شده است. برادر من کسی که دنبال حرف وحدیث است برای هر چیزی بهانه ای درست می کند.

حرف من مشخص است ، آنچه اتفاق افتاده نوعی خودزنی و عدم التزام به همان قوانین و اصولی ست که بر اساس آن حکومت جمهوری اسلامی شکل گرفته است .

در حقیقت انتقاد اول من به اصل بودن نهادی مانند شورای نگهبان و انتقاد دوم مربوط به عدم التزام این شورا به قوانین است . یک انتقاد سومی هم هست و آن اینکه مراجع تقلید و نظراتشان عملا در این بازی های سیاسی بی اعتبار نشان داده شد .

راجع به انتقاد اول که بحث کردم ،

اما بحث من راجع به سید حسن خمینی مربوط به انتقاد دوم است ، می فرمائید :

کریم;779797 نوشت:
از قضاباید از این شورای نگهبان که مرعوب جوسازی ها نمی شود تقدیر کرد.

قبل از تقدیر ، اندکی تامل بفرمائید ،

کریم;779797 نوشت:
ما موظف هستیم طبق قانون عمل کنیم. وایشون می فرماید قانون ما برای تایید صلاحیت اینچنین است. که امتحان بگیریم. [="#FF0000"]واستثنایی هم وجود ندارد[/].

دو فرض را ارائه می کنیم :

1 - فرض می کنیم ملاک برای تایید اجتهاد همان آزمون کتبی ست : چرا 9 نفر بدون آزمون کتبی تایید صلاحیت شدند ؟!! چرا این شورایی که به ادعای شما مرعوب نمیشود اینجا و برای این 9 نفر به گفته خودش هم عمل نکرد ؟!

اگر بگوئید و بگویند که اجتهاد آن 9 نفر از راه های دیگری تایید شده ، اولا ثابت می شود که احراز اجتهاد از راه های دیگری نیز ممکن بوده و خودبخود ادامه مطالب شما زیر سوال می رود ، و سپس باید توضیح داده شود که این راه ها کدام بوده اند ؟!

2 - به روش معمول مسئولان حکومتی می توان گفت : این ملاک شورای نگهبان باعث تضعیف جایگاه مرجعیت می شود . ( موافقید ؟ ) ، همزمان خود آقایان شورای نگهبان را هم زیر سوال میبرد . زیرا صلاحیت خود آنها نیز در نهایت به نهاد مرجعیت باز می گردد .

کریم;779797 نوشت:
اولا ایشان از چند مرجع تایید اجتهاد کتبی دارند؟ ثانیا برخی زا آقایان مثل آیت الله محفوظی که تکذیب کردند. ثالثا شورای نگهبان برای خود قانونی دارد وبرای آنها ابلاغ کرده بود. بنابراین بجای تایید اجتهاد از [="#FF0000"][/][="#FF0000"]دیگران[/] گرفتن بتر بود به امتحان تشریف ببرند تا این بحثها پیش نیاید. چرا که پیرتر وفاضل تر این ایشون خیلی ها بودند که تشریف برده بودند.

و اما انتقاد سوم ،

آن دیگرانی که می فرمائید مراجع تقلید هستند . [="#0000CD"]بازی های سیاسی زمانی آنها را استوانه انقلاب و نظام کرده بود ، حالا شدند دیگرانی که اعتبار ندارند [/]!!!

اگر چنین باشد ، دیگر نیازی نیست از مرجعی نام ببریم ، حال می خواهد کسی همچون آیت الله وحید خراسانی باشد ، یا آیت الله شبیری زنجانی و موسوی اردبیلی یا آیت الله محفوظی . چون به هر حال شما هم معتقدید که حتی اگر تایید هم بکنند ارزش و اعتباری ندارد ...

*** لطفا بفرمائید آقای محفوظی کی و کجا تکذیب کرده اند ، احتمالا منظورتان آقای ممدوحی بوده ... زیرا ایشان کتبا اجتهاد حسن خمینی را تایید کرده اند .

Dahim Darni;779818 نوشت:
من جای شما باشم با قاطعیت سخن نمی گویم ، چون دیگرانی هم می آیند و سخنان شما را می خوانند .

اگر آنها هم خود شرکت کرده باشند. حرف بنده را تایید خواهند کرد. والا اگر قرار باشد بر اساس سخنان شبکه ها ورادیوهای بیگانه سخن بگوییم، مساله چیز دیگری است.

Dahim Darni;779818 نوشت:
شما که می گوئید جریان های ضد انقلاب در میان مردم جائی ندارند ، نمایندگان همان جریان ها را به رای بگذارید که قانونی ، معتبر ، ارزشمند و قابل استناد است . ( مخاطب شخص شما نیستید )

بنده از شما سوال می کنم. ضد انقلاب با چه منطقی می خواهد. نماینده شود؟ اگر بخواهد کاندیدا شود باید طبق قانون عمل کند. در حالی که مخالف آن است. برادرم این پارادوکس است. خود این کلام شما ناقض حرفتان می باشد.

Dahim Darni;779818 نوشت:
در حقیقت انتقاد اول من به اصل بودن نهادی مانند شورای نگهبان و انتقاد دوم مربوط به عدم التزام این شورا به قوانین است . یک انتقاد سومی هم هست و آن اینکه مراجع تقلید و نظراتشان عملا در این بازی های سیاسی بی اعتبار نشان داده شد .

همه جا نهادهای نظارتی وجود دارد. الان در کشورهای غربی وآمریکا اجازه می دهند که یک شیعه کاندیدا شود؟

Dahim Darni;779818 نوشت:
- فرض می کنیم ملاک برای تایید اجتهاد همان آزمون کتبی ست : چرا 9 نفر بدون آزمون کتبی تایید صلاحیت شدند ؟!! چرا این شورایی که به ادعای شما مرعوب نمیشود اینجا و برای این 9 نفر به گفته خودش هم عمل نکرد ؟!

اگر بگوئید و بگویند که اجتهاد آن 9 نفر از راه های دیگری تایید شده ، اولا ثابت می شود که احراز اجتهاد از راه های دیگری نیز ممکن بوده و خودبخود ادامه مطالب شما زیر سوال می رود ، و سپس باید توضیح داده شود که این راه ها کدام بوده اند ؟!


این مساله تخصصی است. وتشخیص با آنهاست. مایی که در این زمینه تخصص نداریم نمی توانیم. نظر بدهیم. اگر قانونا آنها باید نظر دهند پس باید برای آنها ثابت شود.

Dahim Darni;779818 نوشت:
- به روش معمول مسئولان حکومتی می توان گفت : این ملاک شورای نگهبان باعث تضعیف جایگاه مرجعیت می شود . ( موافقید ؟ ) ، همزمان خود آقایان شورای نگهبان را هم زیر سوال میبرد . زیرا صلاحیت خود آنها نیز در نهایت به نهاد مرجعیت باز می گردد .

چرا می شود؟ این مراجع بزرگوار با اینهمه مشغله وهمه کهولت سن، چطور از 800 نفر امتحان اجتهاد بگیرند؟ اصلا این اکرام مراجع است. مرجع تقلید برای همه مردم است. ووظیفه عامه تقلید از اوست. قرار نیست برای خبرگان اجتهاد صادر کند. در ثانی اگر واقعا طرف مجتهد است. چه ترسی از امتحان دارد؟ یک امتحان بدهد. مگر امتحان دادن برای چنین امر مهمی کسر شان است؟ فکر نکنم مساله آنقدر بغرنج باشد که بخواهیم این همه دلیل واشکال بچنینم.

Dahim Darni;779818 نوشت:
و اما انتقاد سوم ،

آن دیگرانی که می فرمائید مراجع تقلید هستند . بازی های سیاسی زمانی آنها را استوانه انقلاب و نظام کرده بود ، حالا شدند دیگرانی که اعتبار ندارند !!!


برادر من نده دنیال جدل بی خود نیستم. وخود هم بهتر می دانید که کلا از مراجع با احترام یاد کرده ام ووظیفه ما هم همین است. چون این برکاتهای روی زمین هستند. پس بهتر است دنبال کلمه یابی برای نشان دادن بی احترامی نگردید. واز اصل بحث خارج نشوید. آنجا هم هیچ قصد اهانت نیست. وا زسهل انگار ی ما بوده است.

کریم;779979 نوشت:
اگر آنها هم خود شرکت کرده باشند. حرف بنده را تایید خواهند کرد. والا اگر قرار باشد بر اساس سخنان شبکه ها ورادیوهای بیگانه سخن بگوییم، مساله چیز دیگری است.

سلام ،

شبکه های بیگانه اگر هم چیزی بگویند تصاویر صدا و سیمای حکومتی را بازپخش می کنند و بر اساس آنها تحلیل می کنند . فکر می کنم هرکسی ایام دانش آموزی اش را به یاد بیاورد ، چند نفر دولتی و نظامی هم در خانواده و فامیل داشته باشد تا راجع به سخنان شما و من قضاوت کند .

کریم;779979 نوشت:
بنده از شما سوال می کنم. ضد انقلاب با چه منطقی می خواهد. نماینده شود؟ اگر بخواهد کاندیدا شود باید طبق قانون عمل کند. در حالی که مخالف آن است. برادرم این پارادوکس است. خود این کلام شما ناقض حرفتان می باشد.

با همان منطقی که جرمی کوربین ، رهبر اپوزیسیون مجلس و از مخالفان نظام سلطنتی بریتانیا دل رسانه های ایران را شاد کرد !!

مسئله فقط در ایران و چند کشور هم سطح این طور بسته و پیچیده است ، وگرنه در نظام های حکومتی دموکراتیک با هر انتخابات عملا یک انقلاب رخ می دهد . زیرا بالاترین مقام و قدرت در آن کشور تغییر می کند .

کریم;779979 نوشت:
همه جا نهادهای نظارتی وجود دارد. الان در کشورهای غربی وآمریکا اجازه می دهند که یک شیعه کاندیدا شود؟

نخیر ، همه جا اینطور نیست و سخن شما نادرست است .

یکی از دوستان به شوخی می گفت کاخ سفید را ایرانی ها می چرخانند ، البته شوخی ایشان به معنای بی اساس بودن گفته نیست . همانطور که خانم مریم منصف ، پناهنده افغان تبار توانست در کانادا به وزارت برسد .

آن شیعه ای هم که می فرمائید هیچ محدودیتی برای شرکت در انتخابات ندارد . مسلما هیچ کس جلوی وی را نمی گیرد و اصول دین از او نمی پرسند . چون هیچ نهادی برای نظارتی مشابه نظارت شورای نگهبان وجود ندارد .

کریم;779979 نوشت:
این مساله تخصصی است. وتشخیص با آنهاست. مایی که در این زمینه تخصص نداریم نمی توانیم. نظر بدهیم. اگر قانونا آنها باید نظر دهند پس باید برای آنها ثابت شود.

قبول دارید یکی از حقوق مردم بر مسئولین اینست که آنها پاسخگو باشند ؟!

مسئله روشن است ، اگر قرار است اجتهاد « فقط » با امتحان مشخص شود پس چرا 9 نفر بدون امتحان تایید شدند ؟! ( فکر نمیکنم برای این پرسش به تخصص خاصی نیاز داشته باشید )

البته هرچند جوابی روشن نمی توان به این مسئله داد . تناقض در رفتار شورای نگهبان و یک بام و دو هوای آن واضح است .

کریم;779979 نوشت:
این مراجع بزرگوار با اینهمه مشغله وهمه کهولت سن، چطور از 800 نفر امتحان اجتهاد بگیرند؟

واقعا به نظر خودتان پاسخ مناسبی داده اید ؟!

اجتهاد با امتحان کتبی برای یک مرجع ثابت می شود ؟! یعنی اگر یک طلبه در امتحان رد بشود باید سال بعد دوباره در کنکور اجتهاد شرکت کند ؟!!

کریم;779979 نوشت:
اگر واقعا طرف مجتهد است. چه ترسی از امتحان دارد؟ یک امتحان بدهد. مگر امتحان دادن برای چنین امر مهمی کسر شان است؟ فکر نکنم مساله آنقدر بغرنج باشد که بخواهیم این همه دلیل واشکال بچنینم.

دلیل و اشکال این است که شورای نگهبان عملا و لسانا اعلام کرد ، مراجع تقلید نظرشان اعتباری ندارد ، و قانونی نیست !!

مگر قانون یک حکومت اسلامی نباید اسلامی باشد ؟! و مگر مراجع تقلید متولیان دین و مذهب نیستند ؟!

حال این وسط بفرمائید قانون اسلامی نیست ، یا مرجع دیگر متولی دین نیست و همین هم سیاسی شده !!!

Dahim Darni;779991 نوشت:
مسئله فقط در ایران و چند کشور هم سطح این طور بسته و پیچیده است ، وگرنه در نظام های حکومتی دموکراتیک با هر انتخابات عملا یک انقلاب رخ می دهد . زیرا بالاترین مقام و قدرت در آن کشور تغییر می کند .

می شود لطفا مصادیقی برای این انقلابها بیان کنید؟ کدام رئیس جمهور آمریکا یا کشورهای اروپایی جرات کرده با اسرائیل مخالفت کند؟ از قضا فقط در کشو رماست که با تغییر رئیس جمهور تمام وزراء ومشاوران تغییر می کنند.
اگر چنین انقلابهایی وجود دارد پس چرا درصد شرکت در همین نظامهای دموکراتیک به قول شما نوعا به 60% نمی رسد؟
بنده اولین بار است چنین چیزی می شنوم. والا سیاست واصول اصلی کشورهای غربی با تغییر هیچکس عوض نمی شود. وکارها فقط روبنایی است.

Dahim Darni;779991 نوشت:
آن شیعه ای هم که می فرمائید هیچ محدودیتی برای شرکت در انتخابات ندارد . مسلما هیچ کس جلوی وی را نمی گیرد و اصول دین از او نمی پرسند . چون هیچ نهادی برای نظارتی مشابه نظارت شورای نگهبان وجود ندارد .

پس چرا در همین کشورهای دموکراتیک بالاخص آمریکا احدالناسی غیر از اعضای حزب های شاخص رئیس جمهور نمی شود. ولی در همین ایران ما آقای احمدی نژاد که وابسته به هیچ حزبی نبود ومثل بیه سابقه سیاسی آنچنان یهم نداشت با بیشترین آراء رئیس جمهور می شود.

Dahim Darni;779991 نوشت:
قبول دارید یکی از حقوق مردم بر مسئولین اینست که آنها پاسخگو باشند ؟!

شکی نیست.

Dahim Darni;779991 نوشت:
مسئله روشن است ، اگر قرار است اجتهاد « فقط » با امتحان مشخص شود پس چرا 9 نفر بدون امتحان تایید شدند ؟! ( فکر نمیکنم برای این پرسش به تخصص خاصی نیاز داشته باشید )

البته هرچند جوابی روشن نمی توان به این مسئله داد . تناقض در رفتار شورای نگهبان و یک بام و دو هوای آن واضح است .


قانون شورای نگهبان را در این زمینه مرجع قرار داده است. وما هم موظف هستیم که طبق نظر نهاد قانونی عمل کنیم. حضرتعالی علم آنرا دارید که با خواندن کتابهای کسی بگویید او مجتهد است؟ بر فرض هم باشید. این فقهاء بزرگوار از کتابها وتالیفات کسی نتوانسته اند اجتهاد اور ا احراز کنند. وعلمش را هم دارند. ولی از تالیفات دیگری بزرگواری به این نتیجه رسیده اند. اگر بجای آقای سید حسن خمینی که منتسب به بیت امام است وبرای ما عزیز، که بنده خود درسش هم شرکت کرده ام. وبهتر از شما به سطح علمی ایشان آشنا هستم. نبود. واز میان همین 800 نفر هرکدام مثل ایشان اعتراض می کردند. همین آقایانی که آتش بیار معرکه شده اند، دائم د بوق وکرنا می کردند که به بیت امام توهین شده ویا از حق آنها دفاع می کردند؟
غیر ایشان صدها نفر رد صلاحیت شده اند مثل آقای صدیقی پس چرا کسی به اینها اعتراض نمی کند که نباید رد صلاحیت می شدند؟
ما نباید در زمینه ای که علمش را نداریم نظر دهیم. لاتقف مالیس لک به علم(سوره اسراء)

Dahim Darni;779991 نوشت:
واقعا به نظر خودتان پاسخ مناسبی داده اید ؟!

اجتهاد با امتحان کتبی برای یک مرجع ثابت می شود ؟! یعنی اگر یک طلبه در امتحان رد بشود باید سال بعد دوباره در کنکور اجتهاد شرکت کند ؟!!


علی الظاهر مطلب درست دریافت نکردید. یا بنده خوب تحویل ندادم. اگر منبع تایید اجتهاد مراجع باشند. با هر طریقی که برای خود آنها احراز می شود. الان 800 نفر بریا خبرگان کاندیدا شده بودند ومراجع ما که جامعه مدرسی اعلام کرده است. پنج یا شش نفر بیشتر نیستند.
این بزرگواران که بنده می دانم چقدر اشتغال دارند، می آمدند با امتحان شفاهی ویا هر طریقی اجتها اینها تایید می کردند. اصلا درست بود؟ وقت مرجع تمام مردم گرفته شود برای تایید اجتهاد خبرگان با کهولت سن وپیری وغیره، که برخی از این بزرگواران که بیمار هم هستند. وهمان درسشان را با هزار زحمت تشریف می آورند.
یک چیزی بگیم که شدنی باشد. وقت مرجع شیعیان جهان گرفته شود برای تایید اجتهاد کاندیداهای خبرگان. وبگذریم از شیطنت ها که در این وادی رخ می دهد واز صفای باطن این بزرگواران برخی سوء استفاده کرده وبا هزار دوز وکلک کی می توانند تاییده ای بگیرند.

Dahim Darni;779991 نوشت:
دلیل و اشکال این است که شورای نگهبان عملا و لسانا اعلام کرد ، مراجع تقلید نظرشان اعتباری ندارد ، و قانونی نیست !!

مگر قانون یک حکومت اسلامی نباید اسلامی باشد ؟! و مگر مراجع تقلید متولیان دین و مذهب نیستند ؟!

حال این وسط بفرمائید قانون اسلامی نیست ، یا مرجع دیگر متولی دین نیست و همین هم سیاسی شده !!!


سابقا برخی ها که نیم توانستند از طریق شورای نگهبان قبول شوند. وجوابگوی سوالات باشند. طرحی دادند که با تایید مراجع اجتهاد ثابت شود. وچون برخی ها می توانستند سوء استفاده کنند. شورای نگهبان زیر باز آن نرفت. لذا اگر الان قرار باشد که یکی ار مراجع تقلید حکم بیاورد ویکی از طریق دیگر، اصل یک بام ودو هوا اینجا رخ خواهد داد. شورای نگهبان از قضا نمی خواهد یک بام ودو هوا شود.
مرجع تایید شورای نگهبان است. واگر واقعا طرف سواد دارد. واقعا چرا واهمه دارد امتحان دهد. وبجای آن اینهمه علیه شورای نگهبان جو سازی می شود تا بطریقی در اثر فشار وجو سیاسی کار خود را جلو ببرند.
دوستان در نقشه ای که دشمن برای تضعیف شورای نگهبان در هر انتخاباتی برنانه ریزی می کند. قرار نگیریم. این شورای نگهبان همان است که امام آنرا تاسیس کرده وبرخ یاز آقایان فعلی مثل آقای جنتی ومومن هم از همان زمان امام عضو این شورا بوده اند.

کریم;780014 نوشت:
می شود لطفا مصادیقی برای این انقلابها بیان کنید؟ کدام رئیس جمهور آمریکا یا کشورهای اروپایی جرات کرده با اسرائیل مخالفت کند؟ از قضا فقط در کشو رماست که با تغییر رئیس جمهور تمام وزراء ومشاوران تغییر می کنند.

سلام

بحث قبلی ما ناتمام ماند و هر دفعه شما پرسش های تازه ای مطرح می کنید ، البته به طور مختصر در مورد همین سوال هم توضیحاتی عرض میکنم و سپس بحث قبلی را ادامه می دهم ...

در اغلب کشورها آنچه از همه چیز مهم تر است منافع ملی و سودی است که از روابط با کشور های دیگر به دست می آید . آمریکا یا هر کشور دیگری که به فکر منافع ملی خودش باشد ، حساب سود و زیان می کند و سپس بر آن اساس روابط و مناسباتش را با دیگر کشور ها تنظیم می کند .

می فرمائید کدام یک از رئوسای جمهور آمریکا یا مقامات اروپائی با « اسرائیل » مخالفت کرده اند ، من از شما می پرسم : چرا باید مخالفت کنند ؟! منافع ملی آنها را خودشان باید تشخیص بدهند یا ما ؟! از دید آنها ارتباط با اسرائیل به نفعشان است پس این ارتباط را ادامه می دهند . اگرچه واقعا همه آمریکائی ها از رئیس جمهور فعلی گرفته تا برخی سناتور ها نظرشان در مورد اسرائیل مساعد نیست ، باراک اوباما در قضیه برجام به شدت با اسرائیلی ها مخالفت می کرد و کار به آنجایی رسید که برخی از جمهوری خواهان هم مخالف نتانیاهو بودند و می گفتند نتانیاهو حق ندارد تصمیم رئیس جمهور ما را ( با وجود اینکه به نظر ما هم درست نیست ) را اینطور و در کنگره خود ما بکوبد ...

یا همین اخیرا لوران فابیوس ، وزیر خارجه فرانسه که در جریان مذاکرات بسیار شنیدیم و دیدیم که او را دست نشانده و مزدور اسرائیل می دانستند اعلام کرد اگر مذاکرات صلح به سرانجام نرسد ، دولت فلسطینی را به رسمیت می شناسیم ...

حتی بی بی سی که برخی به اسرائیلی بودن آن ایمان آورده اند ، اخیرا علیه اسرائیل مدرک جمع می کند . واقعا رسانه ای که گردنش زیر ساطور یک کشور باشد علیه آن کشور مدرک جمع می کند ؟!

همه این نمونه ها و خیلی بیشتر از اینها ثابت می کند تصوری که شما از دنیای خارج دارید نادرست است ، هیچ ارتباطاتی ثابت و لایتغیر نیست و همگی بر اساس منافع تغییر خواهند کرد . همانطور که زمانی فرانسه گاهی در مذاکرات سخت گیری می کرد ، اما پس از برجام بخاطر منافع خودش به یکی از بهترین شرکای تجاری با ایران تبدیل شد !

اما بحث ما این بود که شما فرمودید :

کریم;779979 نوشت:
بنده از شما سوال می کنم. ضد انقلاب با چه منطقی می خواهد. نماینده شود؟

و بنده هم در جواب مثالی از جرمی کوربین زدم . کسی که به گزارش دیلی تلگراف یک طرفدار لغو نظام سلطنتی در بریتانیاست و هم اکنون هم رهبر حزب کارگر پارلمان بریتانیا است . و البته مثال های فراوان دیگری هم وجود دارند . در نتیجه خیلی مسئله سخت و پیچیده ای نیست .

مردم به تریبون و نائب نیاز ندارند ، باید اجازه داد که به شکل قانونی ( نه با راهپیمائی و امثالهم ) نظر خود را اعلام کنند . در اینصورت می توان قضاوت کرد آیا واقعا این نمایندگان و مسئولین از جانب اکثریت مردم سخن می گویند یا خیر . وقتی به قول آقای روحانی یک حزب در ایران میلیون ها نفر طرفدار دارد ، حذف کردن آن جریان حذف کردن همه آن میلیون ها نفر از سطح جامعه است و این یعنی دیکتاتوری !!!

کریم;780014 نوشت:
پس چرا در همین کشورهای دموکراتیک بالاخص آمریکا احدالناسی غیر از اعضای حزب های شاخص رئیس جمهور نمی شود. ولی در همین ایران ما آقای احمدی نژاد که وابسته به هیچ حزبی نبود ومثل بیه سابقه سیاسی آنچنان یهم نداشت با بیشترین آراء رئیس جمهور می شود.

کاش مثال بهتری می زدید و آن خاطره تلخ را تکرار نمی کردید . احمدی نژاد هم این اواخر از اصول گرایان خط زده شد ( البته اگر بتوان خطش زد ) . پس در ایران هم واقعیت با تفاوت در حقیقت و ماهیت ، مشابه آمریکاست . و تقریبا در همه جا همین شرایط برقرار است .

اما بحث ما این نبود که چرا رئوسای جمهور از دو حزب هستند یا نیستند . شما فرمودید که آیا یک شیعه می تواند در آمریکا نامزد ریاست جمهوری شود ، بنده هم عرض کردم با توجه به اطلاعاتم از نظام قانونی آمریکا نباید مانعی در این خصوص وجود داشته باشد . کما اینکه همین الان یک مسلمان زاده در آمریکا رئیس جمهور است ! باراک حسین اوباما ... اصلا این دغدغه های شما در آنجا مطرح نیست ..

کریم;780014 نوشت:
قانون شورای نگهبان را در این زمینه مرجع قرار داده است. وما هم موظف هستیم که طبق نظر نهاد قانونی عمل کنیم. حضرتعالی علم آنرا دارید که با خواندن کتابهای کسی بگویید او مجتهد است؟ بر فرض هم باشید. این فقهاء بزرگوار از کتابها وتالیفات کسی نتوانسته اند اجتهاد اور ا احراز کنند. وعلمش را هم دارند. ولی از تالیفات دیگری بزرگواری به این نتیجه رسیده اند. اگر بجای آقای سید حسن خمینی که منتسب به بیت امام است وبرای ما عزیز، که بنده خود درسش هم شرکت کرده ام. وبهتر از شما به سطح علمی ایشان آشنا هستم. نبود. واز میان همین 800 نفر هرکدام مثل ایشان اعتراض می کردند. همین آقایانی که آتش بیار معرکه شده اند، دائم د بوق وکرنا می کردند که به بیت امام توهین شده ویا از حق آنها دفاع می کردند؟
غیر ایشان صدها نفر رد صلاحیت شده اند مثل آقای صدیقی پس چرا کسی به اینها اعتراض نمی کند که نباید رد صلاحیت می شدند؟
ما نباید در زمینه ای که علمش را نداریم نظر دهیم. لاتقف مالیس لک به علم(سوره اسراء)

به نظرم داریم خوب پیش می رویم ،

اگر اجتهاد حسن خمینی یا هر کس دیگری را مراجع یا مرجعی تایید کرده باشد ، در اینصورت فقهای شورای نگهبان از نظر دینی در مقامی هستند که بتوانند با این امر مخالفت کنند ؟! بله ( با توضیح و دلیل دینی ) یا خیر .

Dahim Darni;780076 نوشت:
و بنده هم در جواب مثالی از جرمی کوربین زدم . کسی که به گزارش دیلی تلگراف یک طرفدار لغو نظام سلطنتی در بریتانیاست و هم اکنون هم رهبر حزب کارگر پارلمان بریتانیا است . و البته مثال های فراوان دیگری هم وجود دارند . در نتیجه خیلی مسئله سخت و پیچیده ای نیست .

مخالفت با انقلاب وضد آن بودن یعنی اینکه باید کل نظام برچیده شود ویک مظام جدید مثل پهلوی یا مانند آن سر کار آید. اما مخالفت با خاندان سلطنتی انگلیس مخالفت با کل نظام سیاسی آن نیست. لذا این نوع مقایسه درست به نظر نمی رسد.

Dahim Darni;780076 نوشت:
مردم به تریبون و نائب نیاز ندارند ، باید اجازه داد که به شکل قانونی ( نه با راهپیمائی و امثالهم ) نظر خود را اعلام کنند . در اینصورت می توان قضاوت کرد آیا واقعا این نمایندگان و مسئولین از جانب اکثریت مردم سخن می گویند یا خیر . وقتی به قول آقای روحانی یک حزب در ایران میلیون ها نفر طرفدار دارد ، حذف کردن آن جریان حذف کردن همه آن میلیون ها نفر از سطح جامعه است و این یعنی دیکتاتوری !!!

بنده آنچه نظرم بود ودرست می دانستم عرض کردم. قضاوت با خوانندگام محترم.

Dahim Darni;780076 نوشت:
اما بحث ما این نبود که چرا رئوسای جمهور از دو حزب هستند یا نیستند . شما فرمودید که آیا یک شیعه می تواند در آمریکا نامزد ریاست جمهوری شود ، بنده هم عرض کردم با توجه به اطلاعاتم از نظام قانونی آمریکا نباید مانعی در این خصوص وجود داشته باشد . کما اینکه همین الان یک مسلمان زاده در آمریکا رئیس جمهور است ! باراک حسین اوباما ... اصلا این دغدغه های شما در آنجا مطرح نیست ..

می شود با اینگه شده است خیلی فرق می کند. خیلی چیزها در روی کاغذ ایراد ندارد. ولی همه می دانند که در مقام تحقق اجازه نمی دهند اتفاق بیفتد. باراک اوباما که خودش مسلمان نیست. ما بیاییم تازه از مسلمان بودن پدر وغیره نتیجه بگیریم که مسلمان هم می تواند باشد.
سوال اصلی بنده است که چرا همیشه در آمریکا از دوحزب جمهوری خواه ویا دموکران رئیس جمهور است. ونوبت به دیگری نمی رسد.

Dahim Darni;780076 نوشت:
اگر اجتهاد حسن خمینی یا هر کس دیگری را مراجع یا مرجعی تایید کرده باشد ، در اینصورت فقهای شورای نگهبان از نظر دینی در مقامی هستند که بتوانند با این امر مخالفت کنند ؟! بله ( با توضیح و دلیل دینی ) یا خیر .

شما بفزمایید قانون باید ملاک باشد یانه؟ سخن بنده این است که قانون این مساله را به شوریا نگهبان سپرده است. وهمه هم اینرا می دانند. وبنده در مقامی نیستم که از نظر فقهی عرض کنم. شوریا نگهبان می تواند تایید اجتهاد مرجعی را رد کند یانه؟ وقتی قانون مرجع تشخیص اجتهاد ار مشخص کرده است. چرا باید من دنبال این باشم که اجتهادم را با تایید مراجع اثبات کنم؟ مثلا در مورد مثال ما قبل از اینکه آقای سید حسن خمینی حفظه الله وارد حوزه علمیه شوند این قانون در کشور ما بوده است. پس چه لزومی دارد. من روش دیگری را در پیش بگیرم.
اگ رفرض بگیریم که حتی قانون ناقص است، باز صلاح کشور وامور مردم در پایبندی به قانون است. ومد نظر داشته باشید که اگر بنا باشد، قانون کنار زده شود وافراد در مقابل آن تمکین نکننذ. همه چیز به همه می ریزد. ومی شود لیبی.

کریم;780086 نوشت:
مخالفت با انقلاب وضد آن بودن یعنی اینکه باید کل نظام برچیده شود ویک مظام جدید مثل پهلوی یا مانند آن سر کار آید. اما مخالفت با خاندان سلطنتی انگلیس مخالفت با کل نظام سیاسی آن نیست. لذا این نوع مقایسه درست به نظر نمی رسد.

دقت بفرمائید ، آقای کوربین هم مخالف ملکه است و هم طرفدار لغو نظام سلطنتی . به علاوه بسیاری از مخالفان سیاست های کلی و قوانین نظام به دنبال انقلاب کردن و تغییر نظام نیستند . بلکه خواستار بازنگری جدی در قوانین نظام هستند که این هم به معنای تعویض کل نظام نیست .

کریم;780086 نوشت:
می شود با اینگه شده است خیلی فرق می کند. خیلی چیزها در روی کاغذ ایراد ندارد. ولی همه می دانند که در مقام تحقق اجازه نمی دهند اتفاق بیفتد. باراک اوباما که خودش مسلمان نیست. ما بیاییم تازه از مسلمان بودن پدر وغیره نتیجه بگیریم که مسلمان هم می تواند باشد.

بازهم دقت بفرمائید ، قانونی وجود ندارد بخواهد مانع شرکت افراد بشود . این یعنی به قول شما روی کاغذ هیچ مانعی نیست . اما اینکه چرا چنین محقق نمی شود الزاما به دلیل گفته شما نیست . ممکن است اصلا شخصی با خصوصیات مد نظر شما وجود نداشته باشد ، یا اینکه در خود اینرا نبیند که بخواهد نامزد شود ... به هر حال بحث اینجا قانون است که از نظر قانونی منعی ندارد . اما از نظر قانونی در ایران این منع خیلی سخت وضع شده و نهاد مجری آن ( شورای نگهبان ) خیلی سفت و سخت آنرا اجرا می کند .

کریم;780086 نوشت:
سوال اصلی بنده است که چرا همیشه در آمریکا از دوحزب جمهوری خواه ویا دموکران رئیس جمهور است. ونوبت به دیگری نمی رسد.

دقیقا دیگری مدنظرتان چه کسانی هستند ؟! کدام گروه یا حزب در آمریکا وجود دارد که میلیون ها طرفدار داشته باشد ( همچون حزب اصلاح طلب در ایران ) و بعد در انتخابات نامزد نشده باشد ؟! اگر چنین چیزی باشد قطعا بی آنکه شما بگوئید خودشان در انتخابات شرکت می کنند و شورای نگهبانی هم وجود ندارد که بخواهد آنها را رد کند .

کریم;780086 نوشت:
شما بفزمایید قانون باید ملاک باشد یانه؟

من از قانون سوال نپرسیدم . می خواهم صرفا بدانم اگر در حوزه مراجعی اجتهاد شخصی را تایید کردند لازم هست گروه دیگری از آن مجتهد کنکور اجتهاد بگیرد یا تایید مرجع کفایت می کند ؟

کریم;780086 نوشت:
سخن بنده این است که قانون این مساله را به شوریا نگهبان سپرده است. وهمه هم اینرا می دانند. وبنده در مقامی نیستم که از نظر فقهی عرض کنم. شوریا نگهبان می تواند تایید اجتهاد مرجعی را رد کند یانه؟ وقتی قانون مرجع تشخیص اجتهاد ار مشخص کرده است. چرا باید من دنبال این باشم که اجتهادم را با تایید مراجع اثبات کنم؟ مثلا در مورد مثال ما قبل از اینکه آقای سید حسن خمینی حفظه الله وارد حوزه علمیه شوند این قانون در کشور ما بوده است. پس چه لزومی دارد. من روش دیگری را در پیش بگیرم.
اگ رفرض بگیریم که حتی قانون ناقص است، باز صلاح کشور وامور مردم در پایبندی به قانون است. ومد نظر داشته باشید که اگر بنا باشد، قانون کنار زده شود وافراد در مقابل آن تمکین نکننذ. همه چیز به همه می ریزد. ومی شود لیبی.

در ضمن دقت داشته باشید که 37 سال پیش این مملکت هم نظام داشت و هم قانون ، اما برخی گفتند این قوانین مخالف قانون الهی است و باید تغییر کند و اسلامی شود ! نظام هم که طاغوت است و بقیه ماجرا .

وقتی ادعا می شود قوانین باید اسلامی باشند ، باید به گفته های خودشان پایبند باشند . دوباره : آیا اجازه مراجع کفایت می کند یا خیر ؟

Dahim Darni;780101 نوشت:
من از قانون سوال نپرسیدم . می خواهم صرفا بدانم اگر در حوزه مراجعی اجتهاد شخصی را تایید کردند لازم هست گروه دیگری از آن مجتهد کنکور اجتهاد بگیرد یا تایید مرجع کفایت می کند ؟

برادر من باید بر اساس قانون جواب داد. بنده از کجا برای شما جواب بیارم؟ کشور وهر حکومتی بدون قانون قابل بقا ومدیریت نیست.
در مورد کشورهای مختلف هم که بیان داشتید. که برای اینکه با نظام انتخاباتی هر کشور آشنا شوید واینکه بدون نظارت هم نیست. مطالعه لینک ها ی زیر خالی از لطف نیست.
http://www.farsnews.com/13941023000362
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85
در عین اینکه در هیچ کشوری تصمیم گیری بر روی امور اساسی با مشارکت همه مردم صورت نمی گیرد. وشدنی هم نیست.
با توجه به اینکه نوع حکومتی جدید هم که شامل قوای چندگانه می شود بعد از رنساسن توسط نظریه پردازان ودانشمندان غربی مثل جان لاک وغیره بیان شده است.

کریم;780125 نوشت:
برادر من باید بر اساس قانون جواب داد. بنده از کجا برای شما جواب بیارم؟ کشور وهر حکومتی بدون قانون قابل بقا ومدیریت نیست.

سلام

به نظر می رسد از ادامه بحث خسته شده اید ، چون اکثر بحث های قبلی بی جواب مانده اند .

در ضمن در کشور های دموکراتیک ساختاری به نام رهبری با قدرت فراقانونی وجود ندارد . شورای نگهبان که در برابر هر انتخابات و هر گونه تصویب قانون یک سد بزرگ به حساب می آید مستقیما توسط رهبر چینش می شود ( 6 نفر مستقیم و 6 نفر با واسطه مستقیم رئیس قوه قضائیه که خود رئیس قوه قضائیه هم منصوب رهبر است ) . در نتیجه عملا همه چیز تحت اختیار رهبر است و از این جهت قابل قیاس با مواردی که در آن لینک ها آمده بود نیست .

به هر حال این رد صلاحیت ها نشان داد که نهایتا 160 نفر آنهم از میان این جمعیت بی حد و حصر روحانیون ، مورد تایید حکومت هستند ...

تنها ممکن است برای برخی این سوال به وجود بیاید که اگر مراجع قادر نیستند اجتهاد اشخاص را تایید کنند ( به فرمایش شما ) و یا اگر هم احیانا تایید کردند ارزش قانونی ندارد ( به گفته آقای یزدی ) ، این همه مجتهدی که از اول تاریخ تشیع تا به امروز فریاد واسلاماه سر داده اند ، صلاحیتشان را از کجا آورده اند ...

ممنون .

سلام بنده یه سوال بسیارمهم داشتم من اونقد دعاکردم برای یه خواسته کوچک ازخدا که تمام امامها وحتی سوره هاو همه چی روقسم دادم ولیخدا اصلا حتی منوارزش گوش دادن به زجه های من روهم نمیکنه دیگه به اخرخط رسیدم ونمیدونم چیکار کنم الان میخوام برم به قم تا از خانم التماس کنم ولی امید این هم ندارم یاباید ادم بدی بشم تا به نتیجه برسم یاخداحرفمو گوش کنه ونجاتم بده وبه کسی ازارنرسانم کمک کنید محتاج دعای بسیارتان هستم خداکه اصلا منو به چشم انسان نمیبینه اون مورچه کوچیک ازمن بیشتر باارزش ترهست به قران من تاحالا به کسی کارنداشتم وتاحالا جلوی گناهامو گرفتم تاقلبم ازسیاهی پرنشه ولی ازاین به بعد دیگه نمیتونم چون فراموش شده ام چیکار کنم نمازهای استجابت دعامیخنم ولی هیچی به هیچی میترسم یه چیزی هم خدا ارزم بگیره دار به رحم بیادم سورزه یاسین روهم حفظ میکنم تا خدا دلش

Dahim Darni;780224 نوشت:
سلام

به نظر می رسد از ادامه بحث خسته شده اید ، چون اکثر بحث های قبلی بی جواب مانده اند .

در ضمن در کشور های دموکراتیک ساختاری به نام رهبری با قدرت فراقانونی وجود ندارد . شورای نگهبان که در برابر هر انتخابات و هر گونه تصویب قانون یک سد بزرگ به حساب می آید مستقیما توسط رهبر چینش می شود ( 6 نفر مستقیم و 6 نفر با واسطه مستقیم رئیس قوه قضائیه که خود رئیس قوه قضائیه هم منصوب رهبر است ) . در نتیجه عملا همه چیز تحت اختیار رهبر است و از این جهت قابل قیاس با مواردی که در آن لینک ها آمده بود نیست .


سلام برادر من خسته نشده ام. مساله اینجاست که بنده وظیفه دیگری هم دارم که تاپیک از موضوع خود خارج نشود. وبحث روی مصادیق هم یکی از این موارد است. لذا باید بحث متمرکز باشد. وتشتت در بحث موجب می شود که از مسیر خود خارج شود. واگر بنده به برخی موادر اشاره کردم چون مطرح شده بودند وشاید ذهن سایر خوانندگان محترم ایجاد سوال می شد. لذا اشاره ای کردیم تا بدون جواب نباشد.
آنچه که در مورد رهبری می فرمایید، چون حکومت ما اسلام است. وبا نظام ها ی موجود دنیا که بر اساس سکولار است فرق می کند.
مردم ما در اول انقلاب به این شکل از حکومت رای داده اند که بیش از 98%مردم بودند. واین نظام براساس ولایت مطلقه فقیه است. وامامی که مردم پشتیبانش بودند واین انقلاب را به ثمر رساند در اوایل شروع حرکت ر نجف بحث حکومت اسلامی وولایت فقیه را بیان داشت. ومبانی حکومتی خود را بیان داشت. لذا مردم مبنای حکومتی امام را قبول داشتند.
لذا این اشکالات وارد نیست.

Dahim Darni;780224 نوشت:
تنها ممکن است برای برخی این سوال به وجود بیاید که اگر مراجع قادر نیستند اجتهاد اشخاص را تایید کنند ( به فرمایش شما ) و یا اگر هم احیانا تایید کردند ارزش قانونی ندارد ( به گفته آقای یزدی ) ، این همه مجتهدی که از اول تاریخ تشیع تا به امروز فریاد واسلاماه سر داده اند ، صلاحیتشان را از کجا آورده اند ...

مجتهد اگر به این قوه اجتهاد دست یافته است، مجتهد است وقرار نیست کسی تایید کند تا اجتهاد داشته باشد. ولی وقتی بحث مرجعیت ویا اموری مثل خبرگان که نیاز به اجتهاد دارد پیش آمد. باید مرجعی اینرا تشخیص دهد. در مورد مراجع تقلید هم بجای اینکه همان سخن اولیه را تکرار کنید. سوالات وموانعی ار که بنده بیان داشتم جواب دهید بعد ببینیم آیا واگذاری این مساله به مراجع در شان آنهاست یانه؟
نکته دیگری هم جواب ندادید. کشور وحکومتی قانونی دارد وبنیانگذار این کشور که امام راحل باشد برای حفظ مسیر کشور وعدم انحراف شوریا نگهبان را قرار داده است. ویک مرجع قانونی است. وبزرگواران یک آنجا فقیه هستند خود از مجتهدان بنام واساتید باسابقه درس خارج هستند.
چرا باید این نهاد قانونی که امام بنیانگذار آن بوده اند همیشه چنین مورد هجمه باشد؟

مجیدغمگین;780233 نوشت:
سلام بنده یه سوال بسیارمهم داشتم من اونقد دعاکردم برای یه خواسته کوچک ازخدا که تمام امامها وحتی سوره هاو همه چی روقسم دادم ولیخدا اصلا حتی منوارزش گوش دادن به زجه های من روهم نمیکنه دیگه به اخرخط رسیدم ونمیدونم چیکار کنم الان میخوام برم به قم تا از خانم التماس کنم ولی امید این هم ندارم یاباید ادم بدی بشم تا به نتیجه برسم یاخداحرفمو گوش کنه ونجاتم بده وبه کسی ازارنرسانم کمک کنید محتاج دعای بسیارتان هستم خداکه اصلا منو به چشم انسان نمیبینه اون مورچه کوچیک ازمن بیشتر باارزش ترهست به قران من تاحالا به کسی کارنداشتم وتاحالا جلوی گناهامو گرفتم تاقلبم ازسیاهی پرنشه ولی ازاین به بعد دیگه نمیتونم چون فراموش شده ام چیکار کنم نمازهای استجابت دعامیخنم ولی هیچی به هیچی میترسم یه چیزی هم خدا ارزم بگیره دار به رحم بیادم سورزه یاسین روهم حفظ میکنم تا خدا دلش

سلام برادر این بحث خارج از موضوع این تاپیک است. لذا در انجمن مربوطه مطرح کنید تا به کارشناس مربوطه ارجاع داده شود. ولی بنظر بنده حقیر که خواهش می کنم. این بحث ادامه هم نداشته باشد. بیان شما کاملا گویای این است، عبادت خدا را شرطی انجام داده اید. والا خدا بنده اش را امتحان می کند وقرار نیست. که حتما چون من آدم خوبی بوده ام وتشخیصم این است که این خواسته من درست است خدا هم برآورده کند.

Dahim Darni;780102 نوشت:
در ضمن دقت داشته باشید که 37 سال پیش این مملکت هم نظام داشت و هم قانون ، اما برخی گفتند این قوانین مخالف قانون الهی است و باید تغییر کند و اسلامی شود ! نظام هم که طاغوت است و بقیه ماجرا .

وقتی ادعا می شود قوانین باید اسلامی باشند ، باید به گفته های خودشان پایبند باشند . دوباره : آیا اجازه مراجع کفایت می کند یا خیر ؟


وقتی در راس نظام ولی فقیه که مجتهدی جامع الشرایط ومرجع دینی قرار دارد. وشورای نگهبان به تایید ایشان رسیده است. وایشان تایید کرده اند پس دینی است. چنانچه مشروعیت رئیس جمهور وسایر ارگانها هم از این طریق است.
در عین اینکه مراجع تقلید صرفا برای تایید اجتهاد دیگران نیست. بلکه نظامی مشروع است که در راس ان ولی فقیه جامع الشرایط قرار داشته باشد. ونمی وشد از یک طرف اشکال کنیم در سایر کشورها در راس نظام رهبری نیست. که همه کار باشد. واز طرف دیگر سخن از مظلومیت مراجع سر دهیم. این خود همان مصداق بارز یک بام ودوهوا است که قبلا اشاره می فرمودید.
اوج مظلومیت کرجعیت دینی در این است که مراجع را صرفا برای فتوا، اجازه اجتهاد واز این قبیل امور بدانیم.
هنر انقلاب در این بوده است که یک نظام دینی بوجود آورد که باعث تحول در خیلی جاهای دنیا شد. وتا بحال به رهبری مرجعی آگاه در مقابل ابرقدرتها ایستاده است واین همه ثمر وپیشرفت داشته است. هرچند متاسفانه همیشه پیشرفت ها مغفول ومخفی است. ودر سایه شبکه های ماهواره ای ومجازی فضا سازی های مختلف علیه ان صورت می گیرد.

کریم;780240 نوشت:
سلام برادر من خسته نشده ام. مساله اینجاست که بنده وظیفه دیگری هم دارم که تاپیک از موضوع خود خارج نشود. وبحث روی مصادیق هم یکی از این موارد است. لذا باید بحث متمرکز باشد. وتشتت در بحث موجب می شود که از مسیر خود خارج شود. واگر بنده به برخی موادر اشاره کردم چون مطرح شده بودند وشاید ذهن سایر خوانندگان محترم ایجاد سوال می شد. لذا اشاره ای کردیم تا بدون جواب نباشد.
آنچه که در مورد رهبری می فرمایید، چون حکومت ما اسلام است. وبا نظام ها ی موجود دنیا که بر اساس سکولار است فرق می کند.
مردم ما در اول انقلاب به این شکل از حکومت رای داده اند که بیش از 98%مردم بودند. واین نظام براساس ولایت مطلقه فقیه است. وامامی که مردم پشتیبانش بودند واین انقلاب را به ثمر رساند در اوایل شروع حرکت ر نجف بحث حکومت اسلامی وولایت فقیه را بیان داشت. ومبانی حکومتی خود را بیان داشت. لذا مردم مبنای حکومتی امام را قبول [="#FF0000"]داشتند[/].
لذا این اشکالات وارد نیست.

کارشناس گرامی ، بحث های ما بحث های بسیار مهمی هستند ، اگر دقت کرده باشید بنده سه نوع انتقاد در سه حوزه مختلف عرض کردم که شما بحث را محدود به انتقاد سوم و موضوع رد صلاحیت ها کردید و در نهایت هم به بحث در نظام آمریکا رسیدیم ! اصلا مشکلی نیست ، من تا جائی که بتوانم در این مورد صحبت خواهم کرد ، اما به شرطی که در اینجا تنها من پاسخگو نباشم و شما هم به سوالات من پاسخ دهید . و مطمئن باشید که اگر برای من و امثال من پاسخ های منطقی وجود داشته باشد هرگز بر روی مسئله ای بیهوده پافشاری نمی کنیم ، اما شما و همفکران شما هم باید به این جمع بندی برسید که پاسخ ها نمی تواند قانع کننده باشد ، به خصوص برای نسلی که دیگر محدود به قاب فکری که برایش می خواهند بسازند نمی شود ...

یک نمونه آن همین مسئله رأی 98 درصدیست ، هم شما و هم من و هم هر فرد مطلع دیگری می داند که در آن برگه فقط انتخاب بین دو چیز بود ، نظام پهلوی ، نظام جمهوری اسلامی . شاید شما این را آری به جمهوری اسلامی بدانید ، اما مسلما آن یک نه به پهلوی بود . و علت این گفته نیز عدم وجود گزینه ای دیگر برای انتخاب نوع حکومت بود .

اما نکته مهم تر اینست که چرا به رأی گیری های بعدی ، درصد ها و نتایج به دست آمده بعد از آن موقع کوچکترین اشاره ای نمی شود ؟!!

و نکته آخر اینکه ( بر فرض همه آن 98 درصد رای دهندگان ) مبانی جمهوری اسلامی را قبول کرده باشند ، آیا به شیوه ای قانونی و قابل اعتبار می توان ثابت کرد اکنون نیز اکثریت مردم این مبانی را قبول دارند ؟!

کریم;780240 نوشت:
سوالات وموانعی ار که بنده بیان داشتم جواب دهید بعد ببینیم آیا واگذاری این مساله به مراجع در شان آنهاست یانه؟

من در حوزه همان انتقاد سوم ، یعنی با پیشفرض پذیرش شورای نگهبان به عنوان نهادی که باید صلاحیت ها را احراز کند به این سوال شما پاسخ می دهم .

1 - شورای نگهبان قولا و عملا ثابت کرد که امتحان و آزمون کتبی تنها راه احراز صلاحیت ها نیست . 9 نفر بدون آزمون احراز صلاحیت شده اند .

2 - آقای خمینی ادعا کرده که چندین تن از مراجع و اساتید حوزه که از اساتید رهبر و فقهای شورای نگهبان نیز بوده اند ، اجتهاد وی را تایید کرده اند . به تعبیر آیت الله محفوظی موضوع اجتهاد آقای حسن خمینی در حد تواتر است !!

3 - مجتهد و اجتهاد هم شرایط معلومی دارد ، مسئله پیچیده و معادله عجیبی نیست که فقط فقهای شورای نگهبان بتوانند از پس آن بر آیند . آن شرایط را در مورد فرد مورد نظر بررسی می کنند و سپس تایید یا رد می کنند .

4 - وقتی آقای حسن خمینی هم می گوید چندین تن از مراجع تقلید و اساتید مسلم حوزه اجتهاد ایشان را تایید کرده اند ، به این معناست این بررسی که قرار است توسط فقهای شورای نگهبان انجام بشود را اساتید آنها و مراجع قبلا انجام داده اند و تشخیص داده اند که آقای خمینی مجتهد است . مگر آنکه بگوئیم مراجع همینطوری اجتهاد طرف را تایید کرده اند که در اینصورت بحثی باقی نمی ماند .

5 - الان دیگر مسئله مشخص است ، یا اعضای شورای نگهبان تشخیص مراجع را قابل اعتماد و ارزش و اعتبار می دانند و از این راه برایشان محرز می شود ، یا اینکه تشخیص خود را قویتر و برتر از مراجع می دانند !

که به نظر مورد دوم صحیح است .

کریم;780240 نوشت:
چرا باید این نهاد قانونی که امام بنیانگذار آن بوده اند همیشه چنین مورد هجمه باشد؟

اختلاف با شورای نگهبان به زمان اوایل انقلاب می رسد . حتی آیت الله خامنه ای نیز در دوران ریاست جمهوری با این شورا در موضوع تفسیر قانون اساسی مشکل داشت .

حال چرا چنین است به ساختار آن باز می گردد .

Dahim Darni;780255 نوشت:
یک نمونه آن همین مسئله رأی ۹۸ درصدیست ، هم شما و هم من و هم هر فرد مطلع دیگری می داند که در آن برگه فقط انتخاب بین دو چیز بود ، نظام پهلوی ، نظام جمهوری اسلامی . شاید شما این را آری به جمهوری اسلامی بدانید ، اما مسلما آن یک نه به پهلوی بود . و علت این گفته نیز عدم وجود گزینه ای دیگر برای انتخاب نوع حکومت بود .

مثلاچه گزینه ای؟ غیر از این دو حالت چه حالت دیگری می تونست وجود داشته باشه که مردم خواستار آن باشند. در این اینکه اینهمه مردم برای حاکمیت دین قیام کرده بودند.

Dahim Darni;780255 نوشت:
اما نکته مهم تر اینست که چرا به رأی گیری های بعدی ، درصد ها و نتایج به دست آمده بعد از آن موقع کوچکترین اشاره ای نمی شود ؟!!

و نکته آخر اینکه ( بر فرض همه آن ۹۸ درصد رای دهندگان ) مبانی جمهوری اسلامی را قبول کرده باشند ، آیا به شیوه ای قانونی و قابل اعتبار می توان ثابت کرد اکنون نیز اکثریت مردم این مبانی را قبول دارند ؟!


کدام رای گیری ها؟ بنده نمی گم الان هم همان 98% هست. ودلیلی هم بر اینکه کمتر باشه ندارم. ولی مشارکت میلیونی مردم در راهپیمایی ها که نشان حمایت از نظام است. مقل همین 22بهمن خود دلیلی بر حمایت حداکثری مردم از این نظام است.

Dahim Darni;780255 نوشت:
۲ - آقای خمینی ادعا کرده که چندین تن از مراجع و اساتید حوزه که از اساتید رهبر و فقهای شورای نگهبان نیز بوده اند ، اجتهاد وی را تایید کرده اند . به تعبیر آیت الله محفوظی موضوع اجتهاد آقای حسن خمینی در حد تواتر است !!

در مورد آیت الله محفوظی که ایشان اصلا جزء مراجع نیست. تا گفته شود که به ساحت مراجع توهین شده است. وخود ایشان جزء خبرگان هستند. در مورد نکته اول هم بنده سابقا گفتم. چون قانون این مساله را به شورای نگهبان واگذار کرده است. پس باید برای آنها این اجتهاد ثابت شود. وچنانچه سابق اشاره کردم. برای این بزرگواران از کتب وتالیفات سید حسن خمینی اجتهادش ثابت نشده است. وبا جو سازی هم چنین اتفاقی نمی افتد. آنها باید به علم وتشخیص خود عمل کنند یا جو سازی سیاسی که وجود دارد؟
لطف به این مطالب هم جواب دهید.

Dahim Darni;780255 نوشت:
- مجتهد و اجتهاد هم شرایط معلومی دارد ، مسئله پیچیده و معادله عجیبی نیست که فقط فقهای شورای نگهبان بتوانند از پس آن بر آیند . آن شرایط را در مورد فرد مورد نظر بررسی می کنند و سپس تایید یا رد می کنند .

شما از کجا بدست آوردید که این بزرگواران از راه دیگری غیر راه خودش بررسی می کنند؟ چون اجتهاد سید حسن آقا را تایید نکرده اند باید تشخیص شان هم زیر سوال برود. اجتها این همه آدم که از عهده امتحان برآمده اند یا از طریق تالیف اجتهادشان محرز شده. همه مغفول است. چون فقط اجتهاد یک نفر ثابت نشده است.
بنده سابقا چیز دیگری هم گفتم که اصلا اشاره نفرمودید: غیر از سید حسن آقا اجتهاد صد نفر ها که عمدتا از مدرسان حوزه هستند مثل سید حسن آقا ودر راس آنها آیت الله صدیقی وشیخ مرتضی آقا تهرانی تایید نشده است. چون آنها هم در امتحان شرکت نکردند. پس چرا کسی آنها را ذکر نمی کند؟ مگر آنها فاضل واهل علم نیستند.

Dahim Darni;780255 نوشت:
- وقتی آقای حسن خمینی هم می گوید چندین تن از مراجع تقلید و اساتید مسلم حوزه اجتهاد ایشان را تایید کرده اند ، به این معناست این بررسی که قرار است توسط فقهای شورای نگهبان انجام بشود را اساتید آنها و مراجع قبلا انجام داده اند و تشخیص داده اند که آقای خمینی مجتهد است . مگر آنکه بگوئیم مراجع همینطوری اجتهاد طرف را تایید کرده اند که در اینصورت بحثی باقی نمی ماند

برادر من اگر قرار باشه طبق نظر خود شخص عمل کنند. همه هشتصد نفر که شرکت کرده بودند خود را مجتهد می دانستند. پس باید اجتهاد همه تایید می شد. در حالی که بیش از پانصد نفر رد شده اند. وبرای بار چندم عرض می کنم. که قانون شورای نگهبان را مرجع تایید قرار داده است. وآنها خود مجتهد هستند. وباز سوال می کنم. اگر آقای سید حسن آقا در امتحان شرکت می کرد. واینهمه بحث هم برچیده می شد. چه مشکلی داشت؟ اگر مجتهد هست گه ان شاء الله هست. چه واهمه ای از شرکت در امتحان داشت؟
جو سازی های سیاسی گولمان نزند.

Dahim Darni;780255 نوشت:
- الان دیگر مسئله مشخص است ، یا اعضای شورای نگهبان تشخیص مراجع را قابل اعتماد و ارزش و اعتبار می دانند و از این راه برایشان محرز می شود ، یا اینکه تشخیص خود را قویتر و برتر از مراجع می دانند !

که به نظر مورد دوم صحیح است .


شما به این سوال جوا بدهید. وقتی شورای نگهبان در دوره های سابق هم اشاره کرده وگفته که با تاییدیه آوردن از مرجع یا مجتهد دیگری از امتحان معاف نمی شوند. چرا باز این آقایان این مسیر را رفته اند؟ وقتی خود به وضوح می دانستند که شورای نگهبان آن را قبول نخواهد کرد. وبه خود سید حسن هم اعلام کرده بودند که باید در امتحان شرکت کند.

Dahim Darni;780255 نوشت:
اختلاف با شورای نگهبان به زمان اوایل انقلاب می رسد . حتی آیت الله خامنه ای نیز در دوران ریاست جمهوری با این شورا در موضوع تفسیر قانون اساسی مشکل داشت .

حال چرا چنین است به ساختار آن باز می گردد .


ولی تا بحال هیچکدام شورای نگهبان را زیر سوال نبرده اند که خود را برتر از مراجع می دانند. که شما دارید چنین انجام می دهید. لطف م یکنید متن اعتراض آیت الله خامنه ای را همراه با مدرک آن بیان کنید.

سلام

کریم;780574 نوشت:
در این اینکه اینهمه مردم برای حاکمیت دین قیام کرده بودند.

واقعا مردم برای حاکمیت دین قیام کردند ؟! می توانید چند نمونه از امور دینی را نام ببرید که در جمهوری اسلامی می توان انجام داد ، اما در زمان محمد رضا ممنوع بود ؟!

کریم;780574 نوشت:
مثلاچه گزینه ای؟ غیر از این دو حالت چه حالت دیگری می تونست وجود داشته باشه که مردم خواستار آن باشند.

چرا اصلا دو گزینه ؟! فقط جمهوری اسلامی به رأی گذاشته می شد تا آن موقع واقعا مشخص می شد چند درصد مردم این نوع حکومت را می پذیرند ؟!!

اما وقتی میان جمهوری اسلامی و نظام پهلوی اختیار برقرار می شود ، نمی توان با قطعیت گفت این آری به جمهوری اسلامی بوده .

کریم;780574 نوشت:
کدام رای گیری ها؟ بنده نمی گم الان هم همان 98% هست. ودلیلی هم بر اینکه کمتر باشه ندارم.

در همه پرسی آذر 58 از حدود 21 میلیون واجد شرایط رأی دهی ، حدود 16 میلیون رأی دادند . این یعنی 25 درصد از مردم به هر دلیلی در آن رأی گیری شرکت نکردند .

ده سال بعد در مرداد 68 از حدود 30 میلیون واجد شرایط تنها 16 میلیون شرکت کردند که این یعنی حدود 45 درصد مردم به هر دلیلی در آن رأی گیری شرکت نکردند . و 3 درصد شرکت کنندگان هم به بازنگری قانونی اساسی رأی منفی دادند .

چه اتفاقی افتاده که به فاصله ده سال نیمی از مردم عملا به قانون اساسی رأی منفی می دهند ؟! آیا درست است قانونی که حدود نیمی از مردم آنرا قبول ندارند اجرائی بشود ؟!

کریم;780574 نوشت:
برای این بزرگواران از کتب وتالیفات سید حسن خمینی اجتهادش ثابت نشده است. وبا جو سازی هم چنین اتفاقی نمی افتد. آنها باید به علم وتشخیص خود عمل کنند یا جو سازی سیاسی که وجود دارد؟

کلید همه بحث ها اینجاست : اگر برای شورای نگهبان مسجل شد که مراجعی همچون آیت الله وحید یا آیت الله شبیری زنجانی و محقق داماد و ...اجتهاد حسن خمینی را تایید کرده اند ، بازهم اعتباری نخواهد داشت .

بسیار خوب ، بحثی در این خصوص باقی نمی ماند .

کریم;780574 نوشت:
شما از کجا بدست آوردید که این بزرگواران از راه دیگری غیر راه خودش بررسی می کنند؟ چون اجتهاد سید حسن آقا را تایید نکرده اند باید تشخیص شان هم زیر سوال برود. اجتها این همه آدم که از عهده امتحان برآمده اند یا از طریق تالیف اجتهادشان محرز شده. همه مغفول است. چون فقط اجتهاد یک نفر ثابت نشده است.

مسئله اصلا حسن خمینی نیست ، مسئله این است که اجتهاد دیگر بحثی دینی نیست .

یک موضوع را دقت کنید ، من فرض را بر این گرفتم که نهایتا شورای نگهبان باید اجتهاد شخص را تایید کند . امتحان یک راه است ، اما تنها راه نیست . من که نمی گویم در این فرضی که آنرا قبول کرده ام مراجع بیایند و کنکور را برگزار کنند !!

بحثم اینست اگر شورای نگهبان تحقیق کرد و برایش ثابت شد که مراجع و اساتید حوزه اجتهاد کسی را تایید کردند ، دیگر برای چه نباید قبول کند ؟!!

لطفا الان نگوئید قانون گفته باید شورای نگهبان تایید کند . من هم الان و برای پیشبرد بحث می گویم باید شورای نگهبان تایید کند . اما سوالم اینجاست چرا حتی اگر تایید مراجع ثابت شد بازهم اهمیتی نمی دهند ؟؟؟

من نه یک مسلمان و ولایی واقعی ، آیا نتیجه نمی گیرد شورای نگهبان خود را برتر و باسواد تر از مراجع می داند ؟!!

کریم;780574 نوشت:
اگر آقای سید حسن آقا در امتحان شرکت می کرد. واینهمه بحث هم برچیده می شد. چه مشکلی داشت؟ اگر مجتهد هست گه ان شاء الله هست. چه واهمه ای از شرکت در امتحان داشت؟

اینرا باید خودشان توضیح بدهند ، البته گفته بود که اعلام و دعوتی برای شرکت وی به عمل نیامده .

به هر حال اگر همه کسانی که شرکت نمی کردند رد می شدند ، شاید این بحث ها به وجود نمی آمد ، یعنی می گفتیم قانون واضح است و مثل کنکور دانشگاه ها هرکس شرکت نکند انصراف داده است . اما حالا که برای 9 نفر استثنا قائل شده اند ، دیگر عدم شرکت در آزمون به منزله انصراف نیست . و اینجاست که بحث به وجود می آید .

کریم;780574 نوشت:
وگفته که با تاییدیه آوردن از مرجع یا مجتهد دیگری از امتحان معاف نمی شوند.

دلیل اینهمه بحث خود شورای نگهبان است ، اگر همه کسانی که در آزمون شرکت نکردند رد می شدند ، عمل و گفته شان یکی می شد و در نتیجه این انتقاد بر آنان وارد نبود .

کریم;780574 نوشت:
لطف م یکنید متن اعتراض آیت الله خامنه ای را همراه با مدرک آن بیان کنید.

این مسئله در دوره ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای بود . حتما . پیدا می کنم و عین متن را ارائه می کنم . ممنون از صبوری شما .

Dahim Darni;780598 نوشت:
سلام

واقعا مردم برای حاکمیت دین قیام کردند ؟! می توانید چند نمونه از امور دینی را نام ببرید که در جمهوری اسلامی می توان انجام داد ، اما در زمان محمد رضا ممنوع بود ؟!

چرا اصلا دو گزینه ؟! فقط جمهوری اسلامی به رأی گذاشته می شد تا آن موقع واقعا مشخص می شد چند درصد مردم این نوع حکومت را می پذیرند ؟!!

اما وقتی میان جمهوری اسلامی و نظام پهلوی اختیار برقرار می شود ، نمی توان با قطعیت گفت این آری به جمهوری اسلامی بوده .

در همه پرسی آذر 58 از حدود 21 میلیون واجد شرایط رأی دهی ، حدود 16 میلیون رأی دادند . این یعنی 25 درصد از مردم به هر دلیلی در آن رأی گیری شرکت نکردند .

ده سال بعد در مرداد 68 از حدود 30 میلیون واجد شرایط تنها 16 میلیون شرکت کردند که این یعنی حدود 45 درصد مردم به هر دلیلی در آن رأی گیری شرکت نکردند . و 3 درصد شرکت کنندگان هم به بازنگری قانونی اساسی رأی منفی دادند .

چه اتفاقی افتاده که به فاصله ده سال نیمی از مردم عملا به قانون اساسی رأی منفی می دهند ؟! آیا درست است قانونی که حدود نیمی از مردم آنرا قبول ندارند اجرائی بشود ؟!

کلید همه بحث ها اینجاست : اگر برای شورای نگهبان مسجل شد که مراجعی همچون آیت الله وحید یا آیت الله شبیری زنجانی و محقق داماد و ...اجتهاد حسن خمینی را تایید کرده اند ، بازهم اعتباری نخواهد داشت .

بسیار خوب ، بحثی در این خصوص باقی نمی ماند .

مسئله اصلا حسن خمینی نیست ، مسئله این است که اجتهاد دیگر بحثی دینی نیست .

یک موضوع را دقت کنید ، من فرض را بر این گرفتم که نهایتا شورای نگهبان باید اجتهاد شخص را تایید کند . امتحان یک راه است ، اما تنها راه نیست . من که نمی گویم در این فرضی که آنرا قبول کرده ام مراجع بیایند و کنکور را برگزار کنند !!

بحثم اینست اگر شورای نگهبان تحقیق کرد و برایش ثابت شد که مراجع و اساتید حوزه اجتهاد کسی را تایید کردند ، دیگر برای چه نباید قبول کند ؟!!

لطفا الان نگوئید قانون گفته باید شورای نگهبان تایید کند . من هم الان و برای پیشبرد بحث می گویم باید شورای نگهبان تایید کند . اما سوالم اینجاست چرا حتی اگر تایید مراجع ثابت شد بازهم اهمیتی نمی دهند ؟؟؟

من نه یک مسلمان و ولایی واقعی ، آیا نتیجه نمی گیرد شورای نگهبان خود را برتر و باسواد تر از مراجع می داند ؟!!

اینرا باید خودشان توضیح بدهند ، البته گفته بود که اعلام و دعوتی برای شرکت وی به عمل نیامده .

به هر حال اگر همه کسانی که شرکت نمی کردند رد می شدند ، شاید این بحث ها به وجود نمی آمد ، یعنی می گفتیم قانون واضح است و مثل کنکور دانشگاه ها هرکس شرکت نکند انصراف داده است . اما حالا که برای 9 نفر استثنا قائل شده اند ، دیگر عدم شرکت در آزمون به منزله انصراف نیست . و اینجاست که بحث به وجود می آید .

دلیل اینهمه بحث خود شورای نگهبان است ، اگر همه کسانی که در آزمون شرکت نکردند رد می شدند ، عمل و گفته شان یکی می شد و در نتیجه این انتقاد بر آنان وارد نبود .

این مسئله در دوره ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای بود . حتما . پیدا می کنم و عین متن را ارائه می کنم . ممنون از صبوری شما .


سلام دوباره، برخی بحث های اگر شروع شود خود موضوع مفصلی است. ولذا چون خارج از موضوع تاپیک هم هست بنده متعرض نمی شوم. ولی برادر من شما شورای نگهبان را محکوم کرده واز طرف دیگر اجتهاد سید حسن خمینی را مسجل گرفته اید. فارغ از تاییداتی که بنده خود متن آنها را ندیده ام به چه شکل است. وبه بنده حق دهید که این بحث یک سال هم طول بکشد نظر شما تغییر نخواهد کرد. چون پیش فرض شما مشخص است. وبا اینکه بنده چند مرتبه گفته ام غیر از سید حسن بزرگانی دیگری هم رد صلاحیت شده اند جوابی ندیده ام.
شما که شورای نگهبان را محکوم می دانید ورای خود را صادر کرده اید.به این سوال بنده جواب دهید تا بقیه بحث را ادامه دهیم.
چرا در این اعتراضات فقط سید حسن خمینی محور است؟ اگر شورای نگهبان اشتباه کرده پس نسبت به بقیه افراد هم این احتمال است؟ چرا آنها گفته نمی شوند؟ مگر سید حسن خونش از آنها رنگین تر است؟
برای شخص بنده این سوال است. چرا از میان پانصد ششصد نفر رد صلاحیت شده فقط روی سید حسن خمینی مانور می دهند؟ وبه هر چیزی تمسک می کنند تا شورای نگهبان را محکوم نشان دهند؟
وشما که دسترسی دارید. لطف کنید عین متن تاییدیه مراجع تقلید را بیاورید تا ببینی چیست؟ وبراسس منبع وسند حرف بزنیم.
موضوع قفل شده است