جمع بندی منزلگاه عقل در قرآن

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منزلگاه عقل در قرآن

منزلگاه عقل در قرآن چه نامیده میشه؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محسن

سجاد غریب;768676 نوشت:
منزلگاه عقل در قرآن چه نامیده میشه؟


بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ و جمع بندی:

با سلام و طلب توفیق الهی برای شما و دیگر کاربران گرامی.
در پاسخ ابتدا به این نکته اشاره می کنیم که عقل در کتاب خدا دارای منزلت والایی است.
وجود چنین منزلتی موجب شده است تا قرآن ما را به تعقل و تفکر در احوال خدای متعال، نظام هستی و معرفت خویشتن تشویق کند.پس این انسان است که می اندیشد و تفکر می کند.
عقل،زینت بشر و مرز جدا کننده وی از سایر موجودات است.بدون عقل نمی توان هیچ کنکاشی در نظام آفرینش انجام داد. با چراغ عقل می توان زوایای نا شناخته و اسرار هستی را آشکار کرد.علاوه، تفکر و تعقل، مبنای معرفت کتاب خدا و میزان شناخت است.
خدای متعال عقل را آفرید تا خدایی اش را به جهان ثابت کند.و از آن عقل در وجود انسان قرار داد تا به وحدانیت خدا اقرار و سلطنت الهی را باور کند. تفکر و تعقل، معیار تمایز انسان از سایر موجودات عالم هستی است و موجب راهنمایی اش به مقصدی نورانی و ابدی می شود.
هویت انسان به عقل اوست.انسان بدون عقل، جایگاهی در عالم آفرینش ندارد.بنا بر این، رابطه انسان و عقل، رابطه هویتی است. به این معنا که انسان بدون عقل چون سایر جان داران خواهد بود.
منزل گاه عقل در قران
قرآن ضمن آیات بسیاری،انسان را به دانش طلبی و خرد ورزی دعوت می کند.از بشر نمی خواهد که بدون هیچ تحقیقی آیین ها را بپذیرد. بلکه هر تکلیف و فهمی را بر پایه دریافتی عقلانی و ایمانی خواسته است.به همین دلیل انسان را درباره همه امور تکوین و تشریع به اندیشیدن و خرد ورزی فرا می خواند.در قرآن واژه علم در حدود هفتصد و هشتاد بار، واژه عقل، چهل و نه بار،واژه تفکر هجده بار،واژه لبّ، شانزده بار، واژه تدبر، چهار بار و واژه نُهی که به معنای عقل می باشد، دوبار آمده است.و این یعنی تعظیم عقل و خرد.

عقل در کتاب خدا مفهومی گسترده دارد.
عقل در قرآن مفهومی وسیع دارد. به این معنا که شامل هر گونه شناخت و درکی می شود که به تعالی و تکامل انسان بینجامد. عقل یعنی فهم،فهم یعنی فکر،فکر یعنی درک،درک یعنی فقه و...
انسان در قرآن به تفکر و تعقل در احوال آفرینش و نیز حالات خویشتن دعوت شده است.عناوینی چون "یعقلون" "تعقلون" " یتفکرون" "تتفکرون" یفقهون""یعلمون" و... در آخر آیات،هشداری جدی به انسان در باب اندیشیدن و تفکر کردن است.
مفهوم این آیات به معنای بها دادن ویژه به تفکر و ارزش دادن خاص به تعقل در امور هستی و آفرینش است.زیرا که اساس هر شناختی بر پایه تعقل و تفکر است. یعنی کشف مجهولات و دست یافتن به اسرار هستی، جز از راه تفکر یا تعقل به دست نمی آید.
فراوانی آیات مربوط به عقل و فکر در قرآن.
تکرار می شود که در کتاب خدا انسان به تفکر و تعقل تشویق شده است.
در تفاسیر نوشته اند:
پایان بسيارى از آيات قرآن، دعوت به تفكر، تعقل يا تذكر است.گاهی مى ‏گويد:"إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ" سوره نحل آیه 11 و 69.گاهی مى ‏گويد: "لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ" سوره حشر،آیه 21 و سوره اعراف،آیه 176 و...
از اين قبيل آیات در قرآن فراوان است. مانند دعوت به" فقه" (فهم) در آيات زيادى از قرآن، دعوت به" عقل و تعقل" و مدح آن ها كه عقل خويش را به كار مى‏ گيرند و مذمت شديد از آن ها كه فكر خود را به كار نمى گیرند. توصيف زيادى ازعلما و دانشمندان و مقام علم و دانش نموده كه اگر بخواهيم همه آيات آن را گردآورى و تفسير كنيم، خود كتاب مستقلى مى‏شود.
در اين باره همين بس كه قرآن يكى از صفات دوزخيان را نداشتن تفكر و تعقل ذكر كرده است:

در سوره ملک آیه 10 آمده است: "وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ" دوزخيان مى ‏گويند: اگر ما گوش شنوا و عقل بيدارى داشتيم، در ميان دوزخيان نبوديم"! كه جاى عاقلان در دوزخ نيست.
و در سوره اعراف آیه 179 می فرماید: "وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ" به طور حتم گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ قرار داديم. نشانه آن ها اين است كه عقل دارند و با آن انديشه نمى ‏كنند، چشم دارند و با آن نمى بينند، و گوش دارند و با آن نمى ‏شنوند، آن ها هم چون چهارپايان اند، بلكه گمراه‏ تر! آن ها همان غافلان اند.(1)
و نیز نوشته اند:

قرآن كريم پر است از آياتى كه مردم را تشويق و ترغيب به تفكر و تعقل و تذكر مى‏كند.(2)
پی نوشت ها:
1.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، ج‏18، ص 140
2.علامه طباطبایی سید محمد حسین،تفسیر المیزان،ترجمه فارسی موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم،ج‏4، ص 201


موضوع قفل شده است