دوست داشتن افراطی دوستان

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوست داشتن افراطی دوستان

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام علیکم

بسری ۱۸ ساله ام که در خوابگاه دانشگاه زندگی میکنم و آخر هفته ها میرم خونه
مشکلی که دارم اینه که به بعضی از دوستام ( مثلا یکی دو نفر از آنها) خیلی علاقه بیدا میکنم . یه جورایی انگار عاشقشون میشم . دوست دارم زیاد بیششون باشم و...( ولی العیاذ بالله اصلا مساپل جنسی در کار نیست و نخواهد بود)
فقط از این باب که انسان باید فقط محبت خدا در دلش باشد از این ناراحتم که چرا باید اینطوری باشم که محبت یک انسان را بیشتر از خدا در دل دارم...
چطور باید این حس دوست داشتن افراطیِ دوستان رو در خودم کم کنم؟
با تشکر

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

اولا: اینکه شما با یک فرد خوب و مومن دوست بشوید، و علاقه داشته باشید، اگر حد و اندازه آن را رعایت کنید، اتفاقا بد نیست، و چه بسا در برخی از شرایط برای شما هم مفید واقع شود.
ثانیا: اگر دوستی ها به خاطر خدا باشد، همین محبت رنگ و بوی خدایی می گیرد، و منافاتی با حب الهی ندارد. لذا سعی کنید، در تمام کارها همین اصل را رعایت کنید، تا دلتون همیشه نورانی بماند.
اما چه طوری این دوستی ها را تعدیل کنید:
1. وظایف و محدوده ارتباط خودتان را با دوستانتان معین کنید. البته باید:
الف: رابطه منطقی باشد
ب: وقت گیر و تلف کننده لحظات شما نباشد
ج: خیلی احساساتی نباشد
د: راحت بتوانید به همدیگر بگویید که من الان کار شخصی دارم
و: زیاد ذهن شما را مشغول نکند
ه: ناراحتی و انتظارت خودتان را به راحتی بهمدیگر منتقل کنید
.................
پس برای کنترل رابطه بهتر است، رابطه ها را معقول و منطقی و در حیطه رفتار:
1. برنامه ریزی برای امورات مهم و اولویت بندی کارها ( ترجیحا باید بنویسید و عمل کنید)
2. پیامکها و زنگها را مدیریت کنید( باید کمتر کنید)
3. به مرور رابطه و صمیمیت را عادی تر کنید ( با کاهش گفتگوها و... و فکر کردن در مورد اهداف خودتان باعث می شود بتدریج رابطه معقول و صمیمت منطقی شود)
4. دوستانتان را زیاد کنید.
5. به عواقب دوستی های افراطی فکر کنید که چه قدر ضرر و خسران هست.
6. اگر امکانش هست از ترم بعد اطاقتان را عوض کنید.

..................
2. اهداف دوستی های خودتان را تعیین کنید.
اگر از اهدافتان فاصله بگیرید باید کنترل کنید و الا ضررش بیشتر خواهد بود.
3. استفاده کامل از فرصتها و لذت بردن از یادگیری ها می تواند عامل دیگری در کنترل تعدیل روابط با دوستان باشد.
4. بازسازی شناخت
تصور خودتان را از دوستی تغییر دهید. یعنی تصور صحیحی از رابطه دوستی داشته باشید ( طبق توضیحات بالا)

با سلام

محبت اولياي خدا شعاعي از محبت خداست. ما امام حسين علیه‌السلام را به این دلیل دوست داریم که بنده محبوب خداست. در روايتي هست که نوجواني که هنوز به سن تکليف نرسيده بود در راه، خدمت پيغمبر اکرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌ رسيد و به تماشای حضرت ایستاد. خيره خيره به ایشان نگاه می‌کرد تا حضرت رسيدند. عرض کرد من خيلي شما را دوست دارم. حضرت ايستادند و از او پرسیدند: من را بيشتر دوست داري يا پدرت را؟ گفت: به خدا قسم شما را بیشتر دوست دارم. پرسیدند: مرا بيشتر دوست داري يا مادرت را؟ گفت: به خدا قسم شما را. پرسیدند مرا بيشتر دوست داري يا خدا را؟ گفت: استغفر الله! من شما را نیز به خاطر خدا دوست دارم؛ چيزي را نمی‌شود بیشتر از خدا دوست داشت. شما فضاي فرهنگي آن زمان را در نظر بگيريد! پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چگونه مردم را تربيت کرده است که يک نوجوان ده‌ـ دوازده ساله اين‌گونه صحبت مي‌کند؟! عشق به امام حسين علیه‌السلام و اين همه فداکاري‌‌های مردم برای ایشان، به‌خاطر این است که امام حسين دوست خدا و بنده شايسته او بود. ما براي اين‌که راه محبت الهی را طي کنيم، بايد شناخت داشته باشيم و بدانيم باید چه کنیم تا محبت‌مان به خدا بيشتر بشود؛ البته اجمالا مي‌دانيم که همه کمالات به دست خودش است و او بايد افاضه کند، ولی ما نیز بايد زمينه‌ و لياقت آن‌ها را کسب کنيم.

از خداي متعال درخواست مي‌کنيم به برکت سيدالشهدا صلوات‌الله‌عليه و اصحاب فداکارش و کساني که محبت امام حسين را در دل دارند و اين روزها و امثال اين روزها با تمام وجودشان در راه عشق امام حسين حرکت مي‌کنند، به ما عنايتي کند که بر معرفت‌ و محبت‌مان افزوده بشود و بتوانيم راهي را پيش بگيريم که به کمال بيشتر و رضايت بهتر الهي منجر شود.

پرسش:
چه طور باید حس دوست داشتن افراطیِ دوستانم را کم کنم و این دوست داشتن من منافاتی با حب الهی نداشته باشد، لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ:
اولا: اینکه شما با یک فرد خوب و مومن دوست بشوید، و علاقه داشته باشید، اگر حد و اندازه آن را رعایت کنید، اتفاقا بد نیست، و چه بسا در برخی از شرایط برای شما هم مفید واقع شود.
ثانیا: اگر دوستی ها به خاطر خدا باشد، همین محبت رنگ و بوی خدایی می گیرد، و منافاتی با حب الهی ندارد. لذا سعی کنید، در تمام کارها همین اصل را رعایت کنید، تا دل تان همیشه نورانی بماند.
قال الصادق (علیه السلام): «اَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ‏ فَهُوَ مِمَّنْ كَمَلَ إِيمَانُهُ‏»؛ هر كه در راه خدا يا از براى او با كسى دوستى كند، و در راه خدا يا از براى او با كسى دشمنى ورزد، و از براى خدا عطا كند از جمله كسانى است كه ايمان ايشان كامل و تمام است.(1)

اما چه طوری این دوستی ها را تعدیل کنید:
1. وظایف و محدوده ارتباط خودتان را با دوستانتان معین کنید. البته باید:
الف: رابطه منطقی باشد.
ب: وقت گیر و تلف کننده لحظات شما نباشد.
ج: خیلی احساساتی نباشد.
د: راحت بتوانید به همدیگر بگویید که من الان کار شخصی دارم.
هـ: زیاد ذهن شما را مشغول نکند.
و: ناراحتی و انتظارت خودتان را به راحتی به همدیگر منتقل کنید.

پس برای کنترل رابطه بهتر است، رابطه ها را معقول و منطقی و در حیطه رفتار:
1- برنامه ریزی برای امورات مهم و اولویت بندی کارها. ( ترجیحا باید بنویسید و عمل کنید)
2- پیامک ها و زنگ ها را مدیریت کنید. (باید کمتر کنید)
3- به مرور رابطه و صمیمیت را عادی تر کنید. (با کاهش گفتگوها و ... و فکر کردن در مورد اهداف خودتان باعث می شود به تدریج رابطه معقول و صمیمت منطقی شود)
4- دوستانتان را زیاد کنید.
5- به عواقب دوستی های افراطی فکر کنید که چه قدر دارای ضرر و خسران هست.
6- اگر امکانش هست از ترم بعد اطاقتان را عوض کنید.

2. اهداف دوستی های خودتان را تعیین کنید. اگر از اهدافتان فاصله بگیرید باید کنترل کنید و الا ضررش بیشتر خواهد بود.

3. استفاده کامل از فرصت ها و لذت بردن از یادگیری ها می تواند عامل دیگری در کنترل تعدیل روابط با دوستان باشد.

4. بازسازی شناخت: تصور خودتان را از دوستی تغییر دهید. یعنی تصور صحیحی از رابطه دوستی داشته باشید.(2)

_________
(1) کافی، ج2.
(2) سايت انجمن گفتگوي ديني، انجمن مشاوره، كارشناس: نشاط‌ : تاريخ: 20/ 10/ 1394.