چرا در قرآن کلمه «اهل الکتاب» به كرات آمده اما «اهل القرآن» نیامده است؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا در قرآن کلمه «اهل الکتاب» به كرات آمده اما «اهل القرآن» نیامده است؟

سلام

چرا در قرآن کلمه «اهل الکتاب» به كرات آمده اما «اهل القرآن» نیامده است؟

به نظر اساتید جواب چیست ؟!

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محسن

خیر البریه;762081 نوشت:
سلام

چرا در قرآن کلمه «اهل الکتاب» به كرات آمده اما «اهل القرآن» نیامده است؟

به نظر اساتید جواب چیست ؟!


بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و طلب توفیق الهی برای شما

می توان گفت: قرآن در ضمن آیات بسیاری از این گونه خطاب ها(اهل الکتاب) بهره برده است که البته هر کدام با هدف خاصی بیان می شود. ولی عموم مردم از هر ملیت و دینی مخاطب این گونه آیات شریفه اند. زیرا پیامی که در آیات وجود دارد،عمومی است و شامل همه ملت ها و همه آیین ها می شود و فرقی بین اسلام، مسیحیت، یهودیت و سایر اقوام نیست.
همه می دانیم اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین بر بشریت نازل شده است. دینی برای همه امت ها در همه زمان ها. یعنی حتی اقوام یهود و نصاری که امروزه بخش بزرگی از مردم سراسر جهان به این دو آیین گرویده اند می بایست با تغییر دین شان، جزء ملت اسلام شوند.
این دین نه برای یک عده خاص، بلکه برای همه ادیان قبل از خودش نازل شده است و دعوتی فرا گیر دارد و همه ملت ها از همه آیین ها را شامل می شود. به همین دلیل دارای دعوت های عمومی است. پس دایره شمولش همه کسانی را که دارای آیین و کتاب اند در بر می گیرد و حتی بنا به برخی از تفاسیرف شامل کسانی که به هیچ آیینی اعتقاد ندارند نیز می شود. به همین دلیل چون دعوت دین اختصاصی نیست و شامل زمان یا مردم خاصی که در آن زمان در حجاز و جزیره العرب بودند نمی شود، پس یهود و نصاری که دارای کتاب آسمانی اند هم مخاطب دعوت دین اسلام می باشند. از این رو خطاب به اهل الکتاب آمده است.

از طرفی خود قرآن دعوت کننده است. این کلام خدا است که این بار این گونه دعوت می کند.نه برای مومنان یا مسلمانان بلکه برای هر کسی که اهل کتاب و آیین است.

پس از این جهت هم جای توجیه دارد که بتواند دعوتی عام داشته باشد و بگوید یا اهل الکتاب زیرا

مخاطبین فقط مسلمانان نیستند تا خطاب به اهل القرآن بشوند، بلکه همه صاحبان ملت ها و ادیان هستند.

در نتیجه اگر در کتاب خدا عنوان یا اهل الکتاب آمده است، علاوه بر شان نزول خاص که هر آیه ای متضمن آن است، اما مخاطبین آیه عام اند.

مثلا مقصود در آیه شریفه: "قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ"(1) سوره آل عمران، آیه 64
یک دعوت عام با مقصد خاص یعنی توحید است که اهل کتاب(نصاری) مورد توجه قرار گرفته اند.

به ترجمه آیه توجه کنیم:

بگو:اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم و بعضى از ما، بعضى ديگر را- غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد. هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد:گواه باشيد كه ما مسلمانيم

و اما در منابع تفسیری و در توضیح اهل الکتاب آمده است:


1.."قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ"


خطاب در اين آيه به عموم اهل كتاب است و دعوت:" اى اهل كتاب بيائيد به سوى كلمه ‏اى كه ..." در حقيقت دعوت به اين است كه همه بر معناى يك كلمه متفق و مجتمع شويم، به اين معنا كه بر مبناى آن كلمه واحده عمل كنيم و اگر نسبت را به خود كلمه داده، براى اين بوده كه بفهماند كلمه نامبرده چيزى است كه همه از آن دم مى‏زنند و بر سر همه زبان‏ها است، در بين خود ما مردم هم معمول است كه مى‏گوئيم: مردم در اين تصميم يك‏دل و يك زبانند، و اين مى‏فهماند كه در اعتقاد و اعتراف و نشر و اشاعه آن همه متحدند، در نتيجه معناى آيه مورد بحث چنين مى‏شود: بيائيد همه به اين كلمه چنگ بزنيم و در نشر و عمل به لوازم آن دست به دست هم دهيم.(1)
2.قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ بگو (يا محمّد) اى اهل كتاب بياييد به سوى كلمه ‏اى كه مساوى است ميان ما و شما و قرآن و تورات و انجيل در آن اختلاف نكرده‏اند. جمله "أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ"، تفسير "كلمة" است يعنى بياييد- همگى موحّد باشيم- و نگوييم عزير و مسيح پسران خدايند.(2)
3.آيه فوق يك نداى وحدت است در برابر تمام مذاهب آسمانى به مسيحيان مى‏گويد: شما مدعى" توحيد" هستيد و حتى مى ‏گوييد مساله" تثليث" (اعتقاد به خدايان سه‏گانه) منافاتى با" توحيد" ندارد و بنا بر این، قايل به وحدت در تثليث مى‏باشيد.
و هم چنين يهود در عين سخنان شرك آميز" عزير" را فرزند خدا پنداشتند، مدعى توحيد بوده و هستند.
قرآن به همه آن ها اعلام مى‏ كند: ما و شما در اصل توحيد مشتركيم. بياييد دست به دست هم دهیم و اين اصل مشترك را بدون هيچ پيرايه‏ اى زنده كنيم و از تفسيرهاى نا به جا كه نتيجه آن شرك و دورى از توحيد خالص است، خوددارى نمایيم.(3)
علاوه بر نکات یاد شده، می توان اضافه کرد که خطاب های قرآنی به اهل ایمان یا اسلام که به طور فراوان در کتاب خدا مشاهده می شود،در واقع می تواند بیان دیگری از خطاب اهل القرآن باشد که در این صورت دایره چنین خطاب هایی شامل فقط مسلمانان یا مومنان خواهد شد و پیروان ادیان دیگر از این شمول خارج خواهند بود. و الله العالم

پی نوشت ها:
1.علامه طباطبایی سید محمد حسین،تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم، جلد سوم، ص 389
2.گروه مترجمان، ترجمه تفسیر جوامع الجامع،مشهد،انتشارات بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى،سال 1377 خورشیدی،چاپ دوم،جلد اول، ص 429
3.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، جلد دوم،‏ص 594 ‏


با سلام وتشكر

نظرتان درباره اين آيه واحاديث چيه ؟

وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (47)

علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن الحسن بن أبي الحسين الفارسي، عن سليمان بن جعفر الجعفري، عن السكوني، عن أبي عبدالله عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: إن أهل القرآن في أعلى درجة من الآدميين ما خلا النبيين و المرسلين فلا تستضعفوا أهل القرآن حقوقهم فإن لهم من الله العزيز الجبار لمكانا عليا.وسائل الشيعه

(1) حدثنا محمد بن يحيى العطار قال حدثنا محمد بن الحسن الصفار عن احمد بن محمد بن عيسى عن يعقوب بن يزيد عن ابن ابى عمير عن ابراهيم بن عبدالحميد عن ابى حمزة الثمالى عن ابى عبدالله ع قال قال على ع لو ثنيت لى وسادة لحكمت بين اهل القرآن بالقرآن حتى يزهر إلى والله ولحكمت بين اهل التورية بالتورية حتى يزهر إلى الله ولحكمت بين اهل الانجيل بالانجيل حتى يزهر إلى الله ولحكمت بين اهل الزبور بالزبور حتى يزهر إلى الله ولولا آية في كتاب الله لانبأتكم بمايكون حتى تقوم الساعة.

بصائر الدرجات

إن لله أهلين من الناس قيل من هم قال أهل القرآن هم أهل الله وخاصته (الطيالسى ، وأحمد ، والنسائى ، وابن ماجه ، والدارمى ، وابن الضريس ، والعسكرى فى الأمثال ، والحاكم ، وأبو نعيم فى الحلية ، والبيهقى فى شعب الإيمان عن أنس . ابن النجار عن النعمان بن بشير)

قال الذهبى فى الميزان (6/78 ، ترجمة 7274) : محمد بن بزيع عن مالك بخبر باطل عن الزهرى عن أنس مرفوعًا : أهل القرآن آل الله .

قال: «أهل القرآن هم أهل الله تعالى وخاصّته» ابن ماجة (215) وأحمد 3/ 127، 128 والدارمي 2/ 433 والحاكم 1/ 556.

اختلف العلماء في آل فقال الحافظ السخاوي في (القول البديع في الصلاة على الحبيب الشفيع) ص 81- الفصل الثامن في تحقيق الال: اختلف في الال فقيل: أصله أهل قلبت الهاء همزة، ثم سهلت، ولهذا إذا صغر رد إلى الأصل فقالوا: أهيل. وقيل: بل أصله أول من آل يؤول إذا رجع، سمي بذلك من يؤول إلى الشخص ويضاف إليه، ويقويه أنه لا يضاف إلا إلى معظم. فيقال: لحملة القرآن آل الله، وكذا آل محمد، والمؤمنين والصالحين، وآل القاضي ولا يقال: آل الحجام وآل الخياط بخلاف أهل فإنها تضاف إلى المعظم وغيره، ولا يضاف آل أيضا إلى غير العاقل، ولا إلى الضمير عند الأكثر، وجوزه بعضهم بقلة.

الكتاب: مستعذب الإخبار بأطيب الأخبار
المؤلف: أبو مدين بن أحمد بن محمد بن عبد القادر بن علي الفاسي (المتوفى: بعد 1132هـ)

چرا خداوند مومنان به خدا و رسول و ماانزل الیه را اهل القران نخوانده است؟
بلکه یا می فرماید یا ایها الذین امنوا
یا شرح میدهد کسانی که به خدا و ما انزل الی الرسول ایمان دارند
....
ایا اهل الکتاب مقصودش خطاب به کسانی است که خود را پیرو کتاب یا رسولی میدانند یا شامل کفار هم میشود ؟!!
یا ایها الکافرون و ...

(136)قولوا آمَـنّا بِا‌للهِ وَ ما اُنـزِلَ اِلَيـنا وَ ما اُنـزِلَ اِلىٰ اِبـراهيـمَ وَ اِسـماعيـلَ وَ اِسـحاقَ وَ يَعـقوبَ وَ الاَسـباطِ وَ ما اوتِـىَ موسىٰ وَ عيـسىٰ وَ ما اوتِـىَ النَّـبِـيّونَ مِن رَبِّـهِم لا نُـفَـرِّقُ بَيـنَ اَحَـدٍ مِنـهُم وَ نَحـنُ لَـه‌‚‌ مُسـلِـمونَ

تفاوت ماانزل با کتاب چیست؟
ایا همه اینها کتاب داشته اند؟

و طاها;763876 نوشت:
چرا خداوند مومنان به خدا و رسول و ماانزل الیه را اهل القران نخوانده است؟
بلکه یا می فرماید یا ایها الذین امنوا
یا شرح میدهد کسانی که به خدا و ما انزل الی الرسول ایمان دارند
....
ایا اهل الکتاب مقصودش خطاب به کسانی است که خود را پیرو کتاب یا رسولی میدانند یا شامل کفار هم میشود ؟!!

یا ایها الکافرون و ...


بسم الله الرحمن الرحیم
چرا خداوند مومنان به خدا و رسول و ماانزل الیه را اهل القران نخوانده است؟

در جواب باید گفت قرار نیست ما پاسخ خیلی از چراها را بدانیم. زیرا جنس ادیان از نوع تکالیف است.در تکالیف الهی چون و چرایی وجود ندارد زیرا تکالیف از امور تعبدی اند.خطاب های الهی نیز که ابزار رساندن پیام الهی اند می توانند از این نوع باشند یعنی این که نوع خطاب با الفاظی که بیان می شود چون کلام الهی است، پس نمی توان برای آن دلیلی خاص بیان کرد جز الفاظی که خود به صراحت معانی خود را اظهار کنند.

جدای از این مطالب باید مسئله فصاحت و بلاغت قرآن را نیز در نظر گرفت که خدای متعال در هر جمله یا خطابی در قرآن از ظرفیت و حکمت الفاظ و کلمات به خوبی بهره گرفته است.ولی این که چرا از فلان خطاب استفاده نکرده خود می داند.

و اما مطالبی که درباره حکمت برخی از خطاب ها و تکالیف به دست ما می رسد، یا بر گرفته از تعالیم و تفاسیر اولیای الهی است، یا صرفا از استنباطات شخصی و توجیهات ذوقی ناشی می شود.


به همین دلیل مطالبی که در پاسخ ها بیان می شود، ممکن است از منظر استنباط های شخصی و البته پذیرفته شده باشد.
آیا اهل الکتاب مقصودش خطاب به کسانی است که خود را پیرو کتاب یا رسولی میدانند یا شامل کفار هم می شود ؟!!


باید بیان کرد به صراحت آیه شریفه؛ اهل الکتاب پیروان ادیان معروفی اند که دارای کتاب بوده اند مثل پیروان آیین حضرت عیسی و حضرت موسی علیهما السلام


با این حال عنوان کافر می تواند اعم از اهل کتاب و نیز دیگرانی باشد که به هیچ کتابی پای بند نیستند.بنا بر این، منافاتی ندارد که در قرآن هم عنوان کافر بیان شده باشد و هم عنوان اهل الکتاب که البته اهل کتاب نیز می تواند این باب کافر باشد. زیرا کسانی که زیر بار حقانیت دین اسلام نرفته اند در نگاه اسلام و قرآن کافرند. در نتیجه تفاوتی میان اهل کتاب و دیگرانی که به هیچ آییینی پای بند نیستند، وجود ندارد.




و طاها;763878 نوشت:
(136)قولوا آمَـنّا بِا‌للهِ وَ ما اُنـزِلَ اِلَيـنا وَ ما اُنـزِلَ اِلىٰ اِبـراهيـمَ وَ اِسـماعيـلَ وَ اِسـحاقَ وَ يَعـقوبَ وَ الاَسـباطِ وَ ما اوتِـىَ موسىٰ وَ عيـسىٰ وَ ما اوتِـىَ النَّـبِـيّونَ مِن رَبِّـهِم لا نُـفَـرِّقُ بَيـنَ اَحَـدٍ مِنـهُم وَ نَحـنُ لَـه‌‚‌ مُسـلِـمونَ
تفاوت ماانزل با کتاب چیست؟
ایا همه اینها کتاب داشته اند؟

بسم الله الرحمن الرحیم
تفاوت ماانزل با کتاب چیست؟


پاسخ:

ما انزل می تواند اعم از کتاب، پیام های الهی، نعماتی چون باران و برف،مائده آسمانی و بسیاری دیگر چیزها باشد.

البته در این جا بنا به تصریح و نیز قرینه انصراف آیه،ما انزل یا ما اوتی یعنی کتاب های آسمانی که بر پیامبران نازل یا داده شده است. اما در نگاه دیگر،ما انزل خطابی عام است و علاوه بر کتاب های آسمانی، می تواند شامل تمام پیام ها و تکالیف الهی باشد.

آیا همه پیامبران کتاب داشتند؟

از بیان برخی از آیات قرآن بر می آید که تمام پیامبران دارای رسالت و کتاب بوده اند. اما این که به طور دقیق مقصود از کتاب مثل قرآن، تورات،انجیل،زبور یا صحف الهی بوده یا چیز دیگر، معلوم نیست. اما به طور کلی می توان گفت همه پیامبران دارای ماموریت و ایده برای هدایت بشر بوده اند.

"لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط..."سوره حدید،آیه 25

ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنن

خیر البریه;762081 نوشت:
سلام

چرا در قرآن کلمه «اهل الکتاب» به كرات آمده اما «اهل القرآن» نیامده است؟

به نظر اساتید جواب چیست ؟!

هو الحکیم

با سلام و ادب

استاد گرامی می تواند یکی از علل این باشد که اگر از تعبیر "اهل القران" در مقابل "اهل الکتاب"استفاده می شد

گویی یک نوع همردیفی و یکسانی کتب گذشته که اغلب تحریف هم شده اند با قران کریم به ذهن متبادر می شد؟

ضمن اینکه قران کتابی است جامع تعالیم تورات و انجیل(قبل از تحریف)،بنابراین کتب آسمانی،زیر مجموعه قرانند نه هم ردیف و وزان آن.

و گذشته از این، اهل ایمان در خطاب به مؤمنین به پیامبر خاتم(ص) نوعی تفکیک بین مسیحیان و یهودیان با مسلمانان

حقیقی محسوب می شود گویی که به نظر می رسد با بعثت پیامبر اکرم(ص) حدّ و مرز ایمان تعیین می گردد و مؤمنین به اسلام،

مؤمن حقیقی هستند به لحاظ کمال و تمام دینشان و "اهل کتاب" مادام که به پیامبر آخر الزمان(ص) ایمان نیاورده اند مؤمن

محسوب نمی گردند.

خیر البریه;763849 نوشت:

با سلام وتشكر

نظرتان درباره اين آيه واحاديث چيه ؟

وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (47)

علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن الحسن بن أبي الحسين الفارسي، عن سليمان بن جعفر الجعفري، عن السكوني، عن أبي عبدالله عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: إن أهل القرآن في أعلى درجة من الآدميين ما خلا النبيين و المرسلين فلا تستضعفوا أهل القرآن حقوقهم فإن لهم من الله العزيز الجبار لمكانا عليا.وسائل الشيعه

(1) حدثنا محمد بن يحيى العطار قال حدثنا محمد بن الحسن الصفار عن احمد بن محمد بن عيسى عن يعقوب بن يزيد عن ابن ابى عمير عن ابراهيم بن عبدالحميد عن ابى حمزة الثمالى عن ابى عبدالله ع قال قال على ع لو ثنيت لى وسادة لحكمت بين اهل القرآن بالقرآن حتى يزهر إلى والله ولحكمت بين اهل التورية بالتورية حتى يزهر إلى الله ولحكمت بين اهل الانجيل بالانجيل حتى يزهر إلى الله ولحكمت بين اهل الزبور بالزبور حتى يزهر إلى الله ولولا آية في كتاب الله لانبأتكم بمايكون حتى تقوم الساعة.

بصائر الدرجات

إن لله أهلين من الناس قيل من هم قال أهل القرآن هم أهل الله وخاصته (الطيالسى ، وأحمد ، والنسائى ، وابن ماجه ، والدارمى ، وابن الضريس ، والعسكرى فى الأمثال ، والحاكم ، وأبو نعيم فى الحلية ، والبيهقى فى شعب الإيمان عن أنس . ابن النجار عن النعمان بن بشير)

قال الذهبى فى الميزان (6/78 ، ترجمة 7274) : محمد بن بزيع عن مالك بخبر باطل عن الزهرى عن أنس مرفوعًا : أهل القرآن آل الله .

قال: «أهل القرآن هم أهل الله تعالى وخاصّته» ابن ماجة (215) وأحمد 3/ 127، 128 والدارمي 2/ 433 والحاكم 1/ 556.

اختلف العلماء في آل فقال الحافظ السخاوي في (القول البديع في الصلاة على الحبيب الشفيع) ص 81- الفصل الثامن في تحقيق الال: اختلف في الال فقيل: أصله أهل قلبت الهاء همزة، ثم سهلت، ولهذا إذا صغر رد إلى الأصل فقالوا: أهيل. وقيل: بل أصله أول من آل يؤول إذا رجع، سمي بذلك من يؤول إلى الشخص ويضاف إليه، ويقويه أنه لا يضاف إلا إلى معظم. فيقال: لحملة القرآن آل الله، وكذا آل محمد، والمؤمنين والصالحين، وآل القاضي ولا يقال: آل الحجام وآل الخياط بخلاف أهل فإنها تضاف إلى المعظم وغيره، ولا يضاف آل أيضا إلى غير العاقل، ولا إلى الضمير عند الأكثر، وجوزه بعضهم بقلة.

الكتاب: مستعذب الإخبار بأطيب الأخبار
المؤلف: أبو مدين بن أحمد بن محمد بن عبد القادر بن علي الفاسي (المتوفى: بعد 1132هـ)

هو علیّ حکیم

با سلام

به نظر می رسد"اهل القران" در احادیث مذکور خاص تر از مسلمانان است به قرینه"آل الله"و همچنین"مکانا علیا"

ظاهرا اهل القران در این احادیث حاملان قران و عمل کنندگان به آن باشند.(الله اعلم)

موضوع قفل شده است