جمع بندی برداشت مفهوم انتظار در برخی از نوشته ها !!!

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برداشت مفهوم انتظار در برخی از نوشته ها !!!

بسم رب الشهدا والصدیقین
قبل از شروع سوالم چند متن مرتبط با سوالم قرار میدم تا درادامه سوالم رو طرح کنم
1-(آقا جان هیچ عینکی دوری تو را نزدیک نمیکند..)
2-بی تو ای صاحب زمان ، بی قرارم هر زمان !از غم هجر تو من دلخسته ام
همچو مرغی بال و پر بشکسته ام
کی شود آیی نظاره بر دل اندازی تو یارا ؟....
3-جان دو دست حضرت عباس جان مشک
آقا بیا که بخت دلم پا نمیشود....
واما سوال
این سبک ازنوشته ها تداعی کننده ی مفهومی احساسی وقلبی با حضرت بقیه الله الاعظم است اما این مفهوم را به ذهن متبادر میکند که اقا درمکان دوری ایستاده وماقادر به دیدنش نیستیم/
واینکه ایا ما باید منتطر ایشان باشیم یا اینکه ایشان باید در انتظار ما باشند؟؟؟
مفهوم انتظار در این جمله ها ایا درست است؟
واین سبک نوشتن دلنوشته ایا اشکال دارد؟
توضیح بیشتری در این باب داشته باشید ممنون میشم.سوالی در باب مفهوم انتظار

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد رئوف

سائل زهرا;761813 نوشت:
بسم رب الشهدا والصدیقین
قبل از شروع سوالم چند متن مرتبط با سوالم قرار میدم تا درادامه سوالم رو طرح کنم
1-(آقا جان هیچ عینکی دوری تو را نزدیک نمیکند..)
2-بی تو ای صاحب زمان ، بی قرارم هر زمان !از غم هجر تو من دلخسته ام
همچو مرغی بال و پر بشکسته ام
کی شود آیی نظاره بر دل اندازی تو یارا ؟....
3-جان دو دست حضرت عباس جان مشک
آقا بیا که بخت دلم پا نمیشود....
واما سوال
این سبک ازنوشته ها تداعی کننده ی مفهومی احساسی وقلبی با حضرت بقیه الله الاعظم است اما این مفهوم را به ذهن متبادر میکند که اقا درمکان دوری ایستاده وماقادر به دیدنش نیستیم/
واینکه ایا ما باید منتطر ایشان باشیم یا اینکه ایشان باید در انتظار ما باشند؟؟؟
مفهوم انتظار در این جمله ها ایا درست است؟
واین سبک نوشتن دلنوشته ایا اشکال دارد؟
توضیح بیشتری در این باب داشته باشید ممنون میشم.سوالی در باب مفهوم انتظار


با سلام خدمت شما دوست گرامی

واقعیت این است که یکی از شرایط مهم ظهور این است که انسان ها به آمادگی لازم برای ظهور برسند و از این زوایه اگر نگاه کنیم، این حضرت هستند که منتظر ما هستند تا به یک بلوغ لازم دست یابیم. اما در زبان عمومی جامعه به نحوی سخن گفته می شود که گویا حضرت، نیستند، در حالیکه ایشان از جامعه بشری دور نیستند ولی ما ایشان را نمی شناسیم. ای بسا افراد ویژه ای که امکان ملاقات با ایشان را داشته باشند. افرادی که شرایط لازم را در خود پدید آورده اند.

بنابراین تعبیر دقیق این است که حضرت منتظر ماست که تا ما به یک بلوغ فکری و خلوص عملی برسیم تا شرایط ظهور فراهم شود. در این زمینه، همواره این شعر را پسندیده ام:

عمریست که از حضور او جا ماندیم * در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر ماست که ما برگردیم * ماییم که در غیبت کبری ماندیم

با این حال از آنجایی که در تعابیر شاعرانه، همواره صرف حقیقت بیان نمی شود بلکه گاهی سخنان مجازی هم به کار می رود و به تعبیر که در زبان عربی رایج است: الشعر اعذبه، اکذبه (گواراترین شعر، دروغ ترین آن است) زیرا جنبه خیال انگیز و شاعرانه می گیرد، شاید نتوان گفت که این گونه سخن ها اشکال دارد ولی همواره باید به این مسئله توجه کرد و دیگران را نیز به آن التفات بخشید که حقیقت مسئله غیبت و شرط پایان آن، آمادگی ما انسان ها است.

موفق باشید

* در این زمینه مطالعه کتاب دادگستر جهان، اثر آیت الله ابراهیم امینی را پیشنهاد می کنم.

موضوع قفل شده است