جمع بندی آیا این نوع کسب و کارها بدون اشکال است؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا این نوع کسب و کارها بدون اشکال است؟

با سلام

نمیدونم که این تاپیکی که ایجاد کردم رو در کدوم بخش باید ایجاد میکردم ولی تعمدا در بخش احکام و فقه ، ایجاد نکردم ، چون هدفم از ایجاد این تاپیک ، صرفا بررسی وجهه شرعی موضوع نیست ، گرچه بی مناسبت هم نیست این موضوع در کنار بررسی اخلاقی و اعتقادی ، از دیدگاه احکام هم بررسی بشه (گرچه حکم شرعی اون تا حدود زیادی برای من مشخصه)

اما سوال:

چند وقت پیش ، یک جوان ایرانی رو به یک برنامه تلویزیونی دعوت کرده بودند تا بعنوان یک کارافرین موفق معرفیش کنن، این فرد در حوزه نرم افزاری، شرکتی داشت و در اون حوزه فعال بود.
اما موضوعی که این فرد رو برجسته و ثروتمند کرده بود ، این بود که یک بازی برای موبایل طراحی کرده بود ، از جنس بازیهای اعتیاد اور ، مثل انگری بردز و کلش و.... یعنی یک بازی جذاب طراحی کرده بود ، که یوزرها علاقه مند به خرید اون میشن، معتادش میشن و کلی زمان صرف انجام اون میکنن بدون اینکه گاها متوجه گذر زمان بشن ، و جالب اینکه ، طراح این بازی میگفت ،ما گروه طراحی این بازی ، اوایل که این بازی رو طراحی کرده بودیم و داشتیم این بازی رو تست میکردیم ، خود ما که طراح بازی بودیم ، معتاد این بازی شده بودیم.....

حال سوالی که مطرح هست ایا ، این فرد یا گروهی که این بازی رو طراحی کرده اند ، بواسطه اینکه با طراحی این بازی ، شاید میلیونها ساعت از وقت جوانها و سایرین رو تلف کنن ، مسئول نیستند ؟ ایا درامدی که از این راه کسب میکنند شرعا حلال است؟ ایا اخلاقا این نوع کسب و کارها صحیح و بلا اشکال است؟
پاسخی که من خودم برای این سوالات رسیده ام ، اینکه کسب و کار و درامد این افراد مباح هست ، اما این نوع کسب و کار با شناختی که من از اسلام دارم ، بعید به نظر میرسه مورد تایید اسلام باشه و اخلاقا درست نیست... اگر این پاسخ من درست است ، چطور میشه کسب و کاری از لحاظ شرعی مباح باشه ، اما از نظر اخلاقی درست نباشه؟
مثلا ایا واقعا این افراد ، روز قیامت نباید پاسخگوی وقت و زمانی باشند که به هیچ و پوچ از انسانها ، بواسطه بازی که طراحی کرده اند ، باشند؟

یا مثلا همین جنس سوالات برای کسب و کارهایی از جنس دیگه بوجود میاد:

مثلا ایا اون افرادی که در داخل کشور ، که مسلمان هستند و مثلا در تولید سیگار ، نقش دارند و مثلا مدیر و سرپرست و مسئول یک کارخانه دخانیات هستند ، ایا با توجه به زیان حتمی که سیگار به بدن وارد میکنه ، ایا کسب و کار این افراد بلحاظ شرعی و اخلاقی و اعتقادی صحیح هست؟ اگر بلحاظ شرعی درامدشان صحیح هست ، ایا واقعا اون دنیا مورد مواخذه خداوند قرار نمیگیرن که بواسطه تولید کالایی که داشته اند ، این همه سلامتی افراد رو به خطر انداخته اند ؟ اگر موارد مواخذه قرار میگیرن ، پس چطور میشه که درامدشان حلال و مباح است؟

با تشکر.

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناسان بحث: استاد نور و استاد حنیف

مولکول 68;760501 نوشت:
با سلام

نمیدونم که این تاپیکی که ایجاد کردم رو در کدوم بخش باید ایجاد میکردم ولی تعمدا در بخش احکام و فقه ، ایجاد نکردم ، چون هدفم از ایجاد این تاپیک ، صرفا بررسی وجهه شرعی موضوع نیست ، گرچه بی مناسبت هم نیست این موضوع در کنار بررسی اخلاقی و اعتقادی ، از دیدگاه احکام هم بررسی بشه (گرچه حکم شرعی اون تا حدود زیادی برای من مشخصه)

اما سوال:

چند وقت پیش ، یک جوان ایرانی رو به یک برنامه تلویزیونی دعوت کرده بودند تا بعنوان یک کارافرین موفق معرفیش کنن، این فرد در حوزه نرم افزاری، شرکتی داشت و در اون حوزه فعال بود.
اما موضوعی که این فرد رو برجسته و ثروتمند کرده بود ، این بود که یک بازی برای موبایل طراحی کرده بود ، از جنس بازیهای اعتیاد اور ، مثل انگری بردز و کلش و.... یعنی یک بازی جذاب طراحی کرده بود ، که یوزرها علاقه مند به خرید اون میشن، معتادش میشن و کلی زمان صرف انجام اون میکنن بدون اینکه گاها متوجه گذر زمان بشن ، و جالب اینکه ، طراح این بازی میگفت ،ما گروه طراحی این بازی ، اوایل که این بازی رو طراحی کرده بودیم و داشتیم این بازی رو تست میکردیم ، خود ما که طراح بازی بودیم ، معتاد این بازی شده بودیم.....

حال سوالی که مطرح هست ایا ، این فرد یا گروهی که این بازی رو طراحی کرده اند ، بواسطه اینکه با طراحی این بازی ، شاید میلیونها ساعت از وقت جوانها و سایرین رو تلف کنن ، مسئول نیستند ؟ ایا درامدی که از این راه کسب میکنند شرعا حلال است؟ ایا اخلاقا این نوع کسب و کارها صحیح و بلا اشکال است؟
پاسخی که من خودم برای این سوالات رسیده ام ، اینکه کسب و کار و درامد این افراد مباح هست ، اما این نوع کسب و کار با شناختی که من از اسلام دارم ، بعید به نظر میرسه مورد تایید اسلام باشه و اخلاقا درست نیست... اگر این پاسخ من درست است ، چطور میشه کسب و کاری از لحاظ شرعی مباح باشه ، اما از نظر اخلاقی درست نباشه؟
مثلا ایا واقعا این افراد ، روز قیامت نباید پاسخگوی وقت و زمانی باشند که به هیچ و پوچ از انسانها ، بواسطه بازی که طراحی کرده اند ، باشند؟

یا مثلا همین جنس سوالات برای کسب و کارهایی از جنس دیگه بوجود میاد:

مثلا ایا اون افرادی که در داخل کشور ، که مسلمان هستند و مثلا در تولید سیگار ، نقش دارند و مثلا مدیر و سرپرست و مسئول یک کارخانه دخانیات هستند ، ایا با توجه به زیان حتمی که سیگار به بدن وارد میکنه ، ایا کسب و کار این افراد بلحاظ شرعی و اخلاقی و اعتقادی صحیح هست؟ اگر بلحاظ شرعی درامدشان صحیح هست ، ایا واقعا اون دنیا مورد مواخذه خداوند قرار نمیگیرن که بواسطه تولید کالایی که داشته اند ، این همه سلامتی افراد رو به خطر انداخته اند ؟ اگر موارد مواخذه قرار میگیرن ، پس چطور میشه که درامدشان حلال و مباح است؟

با تشکر.

با سلام و عرض ادب

ابتدا اجازه بفرمایید پاسخ شرعی به سوال داده شود ان شاالله بعد از آن کارشناسان اخلاق پاسخگو خواهند بود
از نظر شرعی اگر انجام این کارها خلاف مقررات نباشد و یقین به استفاده ضرری نداشته باشند اشکال ندارد.

استفتا از دفتر مقام معظم رهبری در قم

مولکول 68;760501 نوشت:
ایا اخلاقا این نوع کسب و کارها صحیح و بلا اشکال است؟

سلام و عرض ادب و احترام

دغدغه های اخلاقی شما کاربر محترم قابل تحسین است.

هر چند در این مورد خاصی که فرمودید بیشترین اشکال به کاربران این نوع نرم افزارها و بازی ها برمیگردد نه سازندگان آنها.

این قبیل سرگرمی ها که البته تنها مصداق آن هم بازی های رایانه ای نیست، (تماشای فوتبال یا بعضی سریالهای بی محتوا و چرخیدن بدون هدف در اینترنت و شبکه های اجتماعی و ... هم در این رده قرار می گیرند.) را به دو صورت میتوانیم ببینیم. یکی در حالی که هیچگونه فایده ای نداشته و با استفاده از آنها فقط و فقط دچار خسران و مشکل شویم و حالت دیگری که حتی به اندازه یک رفع خستگی یا تخلیه هیجان و ... بتوانیم فایده ای را برای آن قائل باشیم.

حالت اول را تحت عنوان "پرداختن به فعل لغو و بیهوده" بیان خواهیم کرد.

بیشتر افراد حالت دوم را قبول داشته و به همین خاطر هم به تولید و هم به استفاده از آنها گرایش دارند.

اما حتی در جائی که معتقد به حالت اول بوده و هیچ فایده ای را قبول نداشته باشیم، صحبت حضرتعالی در صورتی صحیح است که با تولید نکردن این نوع بازیها، بتوانیم جوانان را به طور کامل از آنها دور کرده و به سمت و سوی علم و دانش سوق دهیم؛ ولی متاسفانه در حال حاضر دنیا به یک دهکده کوچک تبدیل شده که تقریبا کنترلی در ورودی و خروجی جوامع نیست و هر کسی اراده کند، هر چیزی را که بخواهد میتواند به راحتی به دست آورده و این قبیل کارها هم موانع موثری نیستند.

بنابراین تولید نشدن این نوع نرم افزارها نه تنها باعث نمیشود که مصرف کننده از آنها دور شود، بلکه چون نمیتواند آن را در داخل و با فرهنگ خودی تهیه کند، متوسل به انواع خارجی شده و در آن صورت کمترین چیزی که به آن دچار می شود همان اتلاف وقت خواهد بود.

همیشه مهمترین عامل بازدارنده، فهم و درک خود شخص از میزان ضرر است که باعث کناره گیری او از فعل مورد نظر می شود؛ و به طور کلی تا کسی خودش به این درجه از آگاهی و رشد دست پیدا نکرده و تشخیص ندهد که چیزی برایش مضر است، هیچ عامل بیرونی قدرت بازدارندگی قابل توجهی ندارد.

خداوند به انسان ها عقل و قدرت فهم و درک داده و هر شخصی باید بنا بر نیازش از امکانات موجود استفاده کرده و از افراط و تفریط که همیشه باعث و بانی مشکلات بزرگ است پرهیز کند.

اما در مورد پرداختن به کارهای لغو و بیهوده، هر کسی باید توجه داشته باشد که در اخلاق اسلامی از کارهائی که هیچ فایده ای به حال دنیا یا آخرتمان نداشته باشد، منع شده ایم و بیشترین میزان حسرت و اندوه در قیامت برای زمان هائی ست که انسان وقت خود را تلف کرده و به لغویات دنیا مشغول شده است.
علامه طباطبائی (ره) میفرمایند:
كار" لغو" آن كارى است كه فايده نداشته باشد، و بر حسب اختلاف امورى كه فايده‏ عايد آنها می شود مختلف می گردد. چه بسا فعلى كه نسبت به امرى لغو، و نسبت به امرى ديگر مفيد باشد.

پس كارهاى لغو در نظر دين، آن اعمال مباح و حلالى است كه صاحبش در آخرت و يا در دنيا از آن سودى نبرد و سر انجام آن، منتهى به سود آخرت نگردد مانند خوردن و آشاميدن به انگيزه شهوت در غذا كه لغو است، چون غرض از خوردن و نوشيدن گرفتن نيرو براى اطاعت و عبادت خدا است.

بنابراين اگر فعل هيچ سودى براى آخرت نداشته باشد، و سود دنيايى ‏اش هم سر انجام منتهى به آخرت نشود، چنين فعلى لغو است و به نظرى دقيقتر،" لغو" عبارت است از غير واجب و غير مستحبّ.

خداى عزوجل در وصف مؤمنين نفرموده كه به كلى لغو را ترك مى‏ كنند، بلكه فرموده: از آن اعراض مى ‏كنند، چون هر انسانى هر قدر كه با ايمان باشد در معرض لغزش و خطا است، و خدا هم لغزش‏هاى غير كبائر را، در صورتى كه از كبائر اجتناب شود بخشيده و فرموده است:

"إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً"
اگر از كبايرى كه نهى شده ‏ايد اجتناب كنيد، ما از شما گناهانتان را میريزيم، و در جايگاهى ارجمند داخلتان میکنيم.1


به همين جهت خدا مؤمنين را به اين صفت ستوده كه از لغو اعراض مى ‏كنند، و اعراض غير از ترك به تمام معنا است. ترك امرى است عدمى و اعراض امرى وجودى، اعراض وقتى است كه محرك و انگيزه‏اى، آدمى را به سوى اشتغال به فعلى بخواند و آدمى از آن اعراض نموده به كارى ديگر بپردازد، و اعتنايى به آن كار نكند. و لازمه ‏اش آن است كه نفس آدمى خود را بزرگتر از آن بداند كه به كارهاى پست اشتغال ورزد، و بخواهد كه همواره از كارهاى منافى با شرف و آبرو چشم پوشيده، به كارهاى بزرگ و مقاصد جليل بپردازد.

ايمان واقعى هم همين اقتضاء را دارد، چون سر و كار ايمان هم با ساحت عظمت و كبريايى و منبع عزت و مجد و بهاء است و كسى كه متصف به ايمان است جز به زندگى سعادتمند ابدى و جاودانه اهتمام نمى ‏نمايد، و اشتغال نمى ‏ورزد مگر به كارهايى كه حق آن را عظيم بداند، و آنچه را كه فرومايگان و جاهلان بدان تعلق و اهتمام دارند عظيم نمى ‏شمارد، و در نظر او خوار و بى ارزش است و اگر جاهلان او را زخم زبان بزنند و مسخره كنند، به ايشان‏ سلام مى ‏كند، و چون به لغوى بر خورد كند آبرومندانه مى‏ گذرد.

و از همين جا روشن مى ‏شود كه وصف مؤمنين به اعراض از لغو كنايه است از علو همت ايشان، و كرامت نفوسشان.2


1- سوره نساء، آيه31

2- ترجمه تفسیر المیزان، ج15، ص8

حنیف;762662 نوشت:
اما حتی در جائی که معتقد به حالت اول بوده و هیچ فایده ای را قبول نداشته باشیم، صحبت حضرتعالی در صورتی صحیح است که با تولید نکردن این نوع بازیها، بتوانیم جوانان را به طور کامل از آنها دور کرده و به سمت و سوی علم و دانش سوق دهیم؛ ولی متاسفانه در حال حاضر دنیا به یک دهکده کوچک تبدیل شده که تقریبا کنترلی در ورودی و خروجی جوامع نیست و هر کسی اراده کند، هر چیزی را که بخواهد میتواند به راحتی به دست آورده و این قبیل کارها هم موانع موثری نیستند.

با سلام و احترام و تشکر از جنابعالی

هدف من از طرح اینگونه سوالات ، شناخت بیشتر خداوند و شناخت بیشتر انتظارات خداوند از ماست....

فرض کنید من ، طراح یک بازی هستم که بواسطه طراحی این بازی توسط من ، بالفرض یک میلیون ساعت از وقت شیعیان ایرانی هدر میشه (منظور از این هدر شدن این هست که مثلا اگر صرفا یک نفر برای تفریح و تجدید روحیه ، نیاز به نیم ساعت بازی داشته باشه ، اما مثلا هر روز بصورت اعتیاد اور ، روزی 5-6 ساعت برای بازی طراحی شده توسط من وقت بگذاره)

حال ایا در اون دنیا ، خداوند من رو بازخواست نمیکنه که چرا بازی طراحی کردم که بواسطه اون بازی یک میلیون ساعت وقت افراد رو تلف کردم؟ بعد ایا خداوند مثلا چنین جوابهایی رو از من قبول میکنه که بگم ، خوب اگر من اون بازی رو تولید نمیکردم ، این جوونها میرفتن سراغ بازیهای مشابه داخلی و خارجی .... ایا خدا به من جواب نخواهد داد که مگر تو فضول بودی که نگران این باشی که یک خارجی یا یک نفر دیگه بانی اتلاف وقت اینها بشه؟

یا مثلا این تولید کننده های سیگار ، میگن اگر ما سیگار رو تولید نکنیم ،مثلا قاچاق سیگار انجام میشه... ایا اینکه اگر کسی سیگار تولید نکنه ، قاچاق انجام بشه یا نشه ، از جرم تولید این ماده مضر کاهش میده؟ اساسا ایا این پاسخها برای خداوند قانع کننده هست؟

یک مثال میزنم:
فرض کنید یک مجرم که محکوم به مجازات اعدام هست ، در زندان نگهداری میشه و مثلا قرار هست یک هفته دیگه اعدام بشه ... حال فرضا یکی از هم سلولیهای این مجرم ، این مجرم اعدامی رو میکشه ... بعد ایا قاضی در این دنیا و یا در اخرت این فرد از مجازات قتل در امان هست؟ مثلا به خداوند بگه ، خوب این اعدامی رو که اخر هفته قرار بود در زندان توسط زندانبان اعدام بشه ، خوب به جاش من کشتمش دیگه ... اتفاقا راست هم میگه ... بالاخره اون اعدامی در نهایت کشته میشد ... اما ایا این پاسخ باعث میشه این قاتل ، از اتهام قتل مبرا بشه/؟

حال بالفرض یک نفر اگر در داخل یک بازی اعتیاد اور تولید نکنه ، اگر یک نفر سیگار تولید نکنه و... بهرحال یک نفر ایرانی یا یک خارجی دیگه ، جایگزین این تولید کننده ها خواهند شد ،اما ایا این جایگزین داشتن ، باعث تبرئه شدن این افراد از زیانهایی که به سایر انسانها میشن ، خواهند شد؟

سلام مجدد و عرض احترام

مثالی که در مورد قتل زدید، بسیار متفاوت است چون اصولا قتل نفس کار حرام بوده و در هیچ شرایطی ما جایز به گرفتن جان انسانی نیستیم.

اما تولید یک نوع بازی، کاری کاملا مباح بوده و همانطور که عرض کردم در بدترین حالت از مصادیق کار لغو و بیهوده است.

هرچند برای تولید کننده احتمالا لغو هم به حساب نمی آید، چون او از این راه درآمدی کسب کرده و عده ای انسان عاقل هم با استفاده به اندازه، از آن جهت رفع خستگی و تخلیه انرژی و ... استفاده می کنند.

واضح است که اهداف خلقت انسان بسیار بالاتر از این حرفهاست و اگر همان شخص به تولید نرم افزاری مثلا در حوزه آموزش دین به جوانان کار کند، از اجر و پاداش اخروی بسیاری بهره خواهد برد؛ ولی اگر این نوع اجر اخروی را نخواست، نمیتوان او را مجبور کرد یا گناهکار دانست.

به طور کلی عرض بنده اینست که نمیتوانیم تولید کننده را گناهکار بدانیم، هرچند بعید است که اجر اخروی هم بابت این کار دریافت کند.

البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که هر عملی با نیتش سنجیده می شود و ای بسا تولید کننده مسلمان با نیت الهی (مثلا دور نگه داشتن جوانان مسلمان از بازی های مشابه خارجی و به انحراف کشیده شدنشان) این کار را انجام داده و اجر معنوی زیادی هم نصیبش شده باشد.

به هر حال هر کسی در گرو عمل خودش بوده و باید به اعمال و رفتارش توجه داشته باشد.

مولکول 68;762701 نوشت:
شناخت بیشتر خداوند و شناخت بیشتر انتظارات خداوند از ماست....

کاملا مشخص است که علما و عرفای بزرگ و افرادی که در زندگی معنوی شان موفق بوده اند، هرگز به دنبال این قبیل کارهای بیهوده و اتلاف عمر نرفته و کمترین و کوچکترین اعمالشان را که حتی به نظر دیگران نمی آید، به حساب آورده و برایش برنامه ریزی دقیق و الهی دارند.

مثلا حضرت آیه الله بهجت را در نظر بگیرید، آیا ایشان حتی یک ثانیه از عمرشان را تلف کرده اند؟! یا حتی یک کار لغو از ایشان سر زده؟!
این افراد حتی غذا خوردن و خوابیدن و دیگر کارهای مباحشان را با نیات الهی انجام داده و لحظه ای از یاد خدا غافل نیستند. مثلا نیت می کنند که خدایا من به این خاطر این غذا را مصرف میکنم که بتوانم انرژی لازم برای انجام فرامین تو را به دست آورم و تو دستور دادی که از این بدن مادی که به من عطا کردی، در حد توانم محافظت کنم.

این انتظاری ست که خداوند از یک عبد مومن دارد.

امیدواریم خداوند همه ما را از صالحین بندگانش قرار دهد.

این نمونه رو همین الان در تاپیک دیگه ای دیدم که به مسئله ما مربوط میشه:

يكى از علماى بزرگ، روزى پس از ساعت ‏ها درس و بحث به منزل مى ‏آيد، سفره غذا پهن مى ‏شود؛ عالم فرزانه مى ‏بيند كه چند دقيقه‏اى تا آمدن غذا فرصت هست، كنار سفره به نماز مى ‏ايستد. خانم مى ‏پرسد: آقا مگر نماز نخوانده ‏ايد؟. مى گوید: چرا نماز خوانده ‏ام، امّا مى‏ ترسم روز قيامت از اين چند دقيقه سؤال كنند كه چرا عُمرت تلف شد؟!

http://www.askdin.com/thread51157-3.html#post762793

با سلام و عرض ارادت

حنیف;762818 نوشت:
امّا مى‏ ترسم روز قيامت از اين چند دقيقه سؤال كنند كه چرا عُمرت تلف شد؟!

مثال خوبی نقل کردید...

ببینید ، من تا اینجای بحث به این نتیجه رسیدم که یک بازی ساز ، که یک بازی اعتیاد اور تولید کرده ، و میلیونها ساعت وقت جوانهای شیعه رو هدر داده ، از اتهام مبرا هست.... حال شما همین موضوع رو بگذارید کنار اون داستان عالم دینی که سرسفره غذا ، بخاطر به هدر نرفتن وقتش ، به نماز مشغول میشود....
چطور میشه که یک نفر ممکنه بخاطر چند دقیقه بیکار بودن قبل از غذا ، مورد بازخواست خداوند قرار بگیره ، اما یک بازی ساز ، بخاطر هدر دادن وقت دیگران مورد بازخواست قرار نگیره؟ ایا این دو موضوع با همدیگه قابل جمع هست؟

لطفا اگر میشه در مورد اون موضوع تولید سیگار هم توضیح بفرمایید... چون کمی موضوع متفاوت است.

متشکرم.

سلام علیکم و رحمه الله

مولکول 68;762897 نوشت:
ببینید ، من تا اینجای بحث به این نتیجه رسیدم که یک بازی ساز ، که یک بازی اعتیاد اور تولید کرده ، و میلیونها ساعت وقت جوانهای شیعه رو هدر داده ، از اتهام مبرا هست.... حال شما همین موضوع رو بگذارید کنار اون داستان عالم دینی که سرسفره غذا ، بخاطر به هدر نرفتن وقتش ، به نماز مشغول میشود....
چطور میشه که یک نفر ممکنه بخاطر چند دقیقه بیکار بودن قبل از غذا ، مورد بازخواست خداوند قرار بگیره ، اما یک بازی ساز ، بخاطر هدر دادن وقت دیگران مورد بازخواست قرار نگیره؟ ایا این دو موضوع با همدیگه قابل جمع هست؟

بنده عرض نکردم که تولید کننده حتما مبراست؛ عرضم این بود که هر عملی بسته به نیتش سنجیده می شود و ممکن است تولید کننده با نیت خوبی این بازی را تولید کرده و مثال هم زدم.
در بدترین حالت او وسیله ای آماده کرده که هم میشود از آن درست استفاده کرد و هم غلط..
شما نمیتوانید تولید کنندگان تشک خوش خواب را مورد شماتت قرار دهید چون خواب راحتی را به ارمغان آورده و مردم بیشتر میخوابند و از کار باز می مانند!!
هر کسی باید اموراتش را خودش مدیریت کند تا دچار مشکل نشود.

اینکه عمل آن عالم بزرگوار با افرادی که بازی می کنند قابل جمع باشد، بله کاملا قابل جمع است. اولا که حتی خود آن عالم بزرگوار هم اگر جهت رفع خستگی و تنش و با نیت استراحت دادن به افکارش و آماده شدن برای کار دوباره، زمانی را برای سرگرم شدن اختصاص دهد، نه تنها حکم اتلاف وقت شامل حالش نمی شود، بلکه پرداختن به همین سرگرمی، اجر معنوی را برایش به همراه خواهد داشت.

ضمن اینکه درجات افراد متفاوت بوده و خداوند از هر کسی به میزان وسعش انتظار دارد. "حسنات الابرار، سیئات المقربین"

مولکول 68;762897 نوشت:
لطفا اگر میشه در مورد اون موضوع تولید سیگار هم توضیح بفرمایید... چون کمی موضوع متفاوت است.

این مورد هم کاملا مشابه است. نیت انسان ها مهمترین عاملی ست که تعیین کننده حکم عمل است.
بهترین حالت اینست که هرگز هیچکس خودش را آلوده به این نوع مخدرات نکند.
اما واقعیت اینست که چنین چیزی امکان پذیر نیست و هر کسی در رفتار و اعمالش مختار و آزاد است.

با توجه به این واقعیت اجازه بدهید دو موقعیت را برایتان تصویر کنم.
عده ای به هر حال در داخل کشور مسلمان سیگار می کشند و سیگار کشیدن هم یک عمل حرام نیست که حاکم اسلامی از آن جلوگیری کند.

موقعیت اول: کشور اسلامی مجبور است از کشورهای غیر مسلمان این نیاز داخلی را تامین کند. بنابراین ارز از کشور خارج شده و سیگار وارد می شود. کشور غیر اسلامی تولید کننده سیگار با سود حاصله از فروش سیگار به مسلمین، سلاح و گلوله تهیه کرده و همین مسلمین را قتل عام می کند.
موقعیت دوم: کشور اسلامی این نیاز داخلی را خودش تامین کرده، نه تنها ارز از کشور خارج نمیشود، بلکه اشتغال زائی هم میشود و نه تنها به دشمن سودی نمیرسانیم، بلکه سود حاصل از فروش محصول به خود مسلمانان می رسد.

شما کدام موقعیت را انتخاب می کنید؟ "بد" یا "بدتر" ؟!

مسلما که موقعیت "خوب" اینست که فرد مسلمان بفهمد که سیگار برای سلامتی اش مضر است و مصرف نکند؛ اما آیا ما میتوانیم مردم را به داشتن اعتقاد درست مجبور کنیم؟!

آیا تولید کننده داخلی اگر با این نیت که کشور اسلامی گرفتار حالت "بدتر" نشود، اقدام به تولید سیگار کند، نزد خداوند مأجور نیست؟!

اعمال بسته به نیت ممکن است الهی یا شیطانی باشند.
فعل قبیح همراه با حسن فاعلی قطعا بهتر از فعل حسن با قبح فاعلی ست.

در پناه حق باشید.:Gol:

با سلام و تشکر بابت قبول زحمت پاسخگویی

جناب حنیف چند سوال از نوشته های جنابعالی برای من بوجود اومد که مطرح میکنم:

سوال اول که کمی مطرح کردنش سخت هست و امیدوارم بتونم به خوبی انتقال مفهوم کنم بدین شکل هست...
آیا خداوند برای محاکمه بنده هاش اصول و قوانین ثابتی داره یا اینکه قوانین محاکمه خداوند ، تابع قوانین زندگی ما انسانها هست؟

فرض کنید سیگار همین امروز اختراع شده و وقتی مخترع اون در مورد مضرات اون برای سایر انسانها توضیح میده ، هیچ عقل سلیمی ، تولید و مصرف سیگار رو تایید نمیکنه... حال فرض کنید صد سال از اختراع سیگار میگذره و بسیاری از انسانها مبتلا به استعمال و یا تولید سیگار شده اند .... حالا چون بسیاری از انسانها مبتلا به این موضوع شده اند ، ایا همون عقلهای سلیم صد سال پیش اگر زنده شوند ، بخاطر کثرت مصرف کنندگان نظرشون در مورد استعمال و تولید سیگار تفاوت میکنه؟ بعید به نظر میرسه... چون چیز بد و مضر برای بدن ،همیشه بد هست چه الان و چه صد سال بعد....

حالا ایا مثلا الان چون یک چیز بد و کاملا مضر ، بین ما انسانها عادی شده ، خداوند اصل بد بودن سیگار رو نادیده میگیره و حالا اساس قضاوت یک تولید کننده سیگار رو بر این میزاره که مثلا این اقا اگر تولید نمیکرده از مملکت اسلامی ارز خارج میشده و سایر قضایا؟....

امیدوارم تونسته باشم مفهوم سوال رو منتقل کرده باشم...

حنیف;763270 نوشت:
"حسنات الابرار، سیئات المقربین"

کمی ممکنه در مورد این عبارت بیشتر توضیح بدید ، برای من جدید بود ، اگر نمونه هم ذکر کنید که چه بهتر.

حنیف;763270 نوشت:
موقعیت اول: کشور اسلامی مجبور است از کشورهای غیر مسلمان این نیاز داخلی را تامین کند. بنابراین ارز از کشور خارج شده و سیگار وارد می شود. کشور غیر اسلامی تولید کننده سیگار با سود حاصله از فروش سیگار به مسلمین، سلاح و گلوله تهیه کرده و همین مسلمین را قتل عام می کند.
موقعیت دوم: کشور اسلامی این نیاز داخلی را خودش تامین کرده، نه تنها ارز از کشور خارج نمیشود، بلکه اشتغال زائی هم میشود و نه تنها به دشمن سودی نمیرسانیم، بلکه سود حاصل از فروش محصول به خود مسلمانان می رسد.

البته من یک حالت دیگه رو هم متصور هستم:

اینکه مثلا مراجع بخاطر مضرات سیگار ، مصرف اون رو حرام اعلام کنن و دولت هم غیر قانونی اعلام کنه... احتمالا سیگار به سرنوشت مشروبات الکی دچار بشه ... یعنی علیرغم اینکه داخل کشور ما ، افرادی هستند که مشروبات الکی مصرف کنند ، ولی بخاطر مصرف اونها ، هیچ کارخانه مشروب سازی وجود نداره و مصرف اونها از طریق قاچاق و احتمالا با قیمت بالا، عرضه میشه ، و از اونطرف هم بخاطر در دسترس نبودن راحت مشروب، افراد کمتری مبتلا به این موضوع میشن....

حنیف;763270 نوشت:
آیا تولید کننده داخلی اگر با این نیت که کشور اسلامی گرفتار حالت "بدتر" نشود، اقدام به تولید سیگار کند، نزد خداوند مأجور نیست؟!

اعمال بسته به نیت ممکن است الهی یا شیطانی باشند.

حنیف;763270 نوشت:
فعل قبیح همراه با حسن فاعلی قطعا بهتر از فعل حسن با قبح فاعلی ست.

از برخی از قسمتهای نوشته شما، من این جمله برام تداعی شد که :"گاهی هدف وسیله رو توجیه میکنه" در صورتیکه مگر نه اینکه هدف نمیتونه وسیله رو توجیه کنه؟ یک اقای تولید کننده سیگار، به این خاطر سیگار تولید میکنه که مثلا ارز از کشور خارج نشه... خوب هدف خیلی مقدس و خوب هست ، اما ایا تولید سیگار ، یک کار پسندیده ای هست؟

شاید مثال رایج این روزها این باشه که مثلا...
یک دختر خانم با یک اقا پسر وارد یک رابطه دوستی نامشروع عاشقانه میشن .. وقتی از دختر خانم میپرسی که چرا با این اقا وارد رابطه شدی؟ میگه به این خاطر که این اقا نماز نمیخونه و من میخوام کنارش باشم که بواسطه حضور و دوستی با من ، نماز خون بشه... خوب نماز خون کردن یک نفر خیلی هدف و نیت خوبیه... اما از یک راه اشتباه؟

با تشکر.

بسمه تعالی

سلام

ممنون از سوال کننده و ممنون از جناب کارشناس .

به نظر من بحث خیلی خوب پیش رفته و سوال و جواب به انتها رسیده .

فقط دوست داشتم در این مرحله یک نکته رو هم بنده عرض کنم .

خطابم به دوست سوال کننده است .

فکر میکنم شما سوال اصلی رو دارید تکرار میکنید .

شاید اگر یک دور دیگه سوال و جواب ها رو از اول بخونید ، جواب کامل در ذهن شما نقش ببنده و نکات مبهم بهتر حل بشه . مثلا اگر اصل موضوع در ذهن شما خوب حل بشه ، این سوال پیش نخواهد آمد که چرا مراجع سیگار رو حرام اعلام نمیکنن یا چرا دولت کلا سیگار رو ممنوع نمیکنه .
شما حتما میدونی که یک مرجع تقلید بر اساس یک سلسله علوم اسلامی فتوی میده و نمیتونه همینجوری چیزی رو حرام اعلام کنه .
تشخیص یک مرجع تقلید ممکنه این باشه که سیگار حرامه و یکی دیگه اون رو حلال بدونه .
لذا مراجع نمیتونن همینجوری فتوی بدن یا نمیشه به اونها گفت که باید این فتوی رو صادر کنی :khaneh:

ولی نسبت به سوال های جدید خب جناب کارشناس حتما جواب خواهند داد .

فقط یک نکته ذهن من رو قلقلک میده .

و اون بحث هدف و وسیله ست .

من شخصا فکر میکنم که گاهی هدف وسیله رو توجیه میکنه و گاهی نمیکنه .

یعنی اصل موضوع ، هدف و وسیله نیست بلکه شرایط هست که تعیین میکنه حالا هدف وسیله رو توجیه میکنه یا نمیکنه .

پیشنهاد میکنم به این فکر کنید و سربسته نپذیرید که هدف هرگز وسیله رو توجیه نمیکنه .

البته این نظر منه ، شاید هم واقعا هدف هرگز وسیله رو توجیه نکنه .

همین بحث بی شباهت به تغییر احکام قبل و بعد از اون صد سال مورد اشاره نیست .

من فکر میکنم اصول احکام ثابت هستند و مصداق اونها با تغییر زمان ، تغییر میکنه .

مثلا موسیقی غنایی برای لهو و لعب حرام اعلام میشه ولی مصداقش ممکنه صد سال پیش یک چیز باشه و صد سال بعد چیز دیگه .

در نتیجه این موسیقی ممکنه امروز حرام باشه و صد سال دیگه حلال یا بالعکس .

فعلا خدانگهدار

راستی با اون قضیه دختر و پسر که رفیق میشن و این میخواد اون یکی رو نماز خون کنه و اینا ، کلا خنده م میگیره و مخالفم .
تجربه نشون میده تا شما میای اون رو نماز خون کنی ، خودت از نماز خوندن در میای !!! :khaneh:
این حرفا توجیه همی میباشد اخوی !
من مخالفم .
تجربه هم کردم ، تجارب دیگران رو هم دیدم .
این قصه نماز خون کردن طرف ، این فقط توجیه ماست واسه اینکه رفاقتمون رو ادامه بدیم و به خودمون بقبولونیم که کار بدی نمیکنیم .
من که همه رفقام رو گذاشتم کنار .
میخوان نماز خون بشن میخوان نشن !
چون توی این رابطه ها دین خودم از دستم میره قبل از اینکه اون یکی دیندار بشه .
یه نشونه هم داره !
این رفاقت های حرام اسمش رو دوست دختر و دوست پسر نمیذاریم ، اسمش آبجی و داداشه !!! :khaneh:
ولی رومون میشه جلوی امام زمان به طرف بگیم آبجی و داداش ؟!!
این حرفا رو بذارین کنار ، عاقبت نداره .
دختر و پسر و زن و مرد و کوچیک و بزرگ و هدف دینی و غیر دینی و نمیدونم رابطه اجتماعی و کاری و فرهنگی و فلان و اینا هم نداره .
توجیه میکنیم که برای حذب طرف این کار رو میکنیم ولی حواسمون نیست که در اصل خودمون جذب شیطان شدیم و فکر میکنیم که در مسیر اصلی اسلامیم !
مگر خداوند مقلب القلوب نیست ؟!!
اگه قرار باشه جذب بشه ، جذب پایبندی ما به دین میشه و اینکه به صورت زن نامحرم نگاه نمیکنیم نه اینکه جذب رفتار داداش گونه ما با زن نامحرم بشه ! :khaneh:

توجیه نکنیم آقا !
عاقبت نداره !

عرض سلام مجدد خدمت شما کاربر محترم و دقیق:Rose:

مولکول 68;763615 نوشت:
آیا خداوند برای محاکمه بنده هاش اصول و قوانین ثابتی داره یا اینکه قوانین محاکمه خداوند ، تابع قوانین زندگی ما انسانها هست؟

احکام و قوانین خداوند متعال که تحت عنوان "شریعت" و توسط پیامبر به انسان ها رسیده، دو حالت دارند.
بعضی احکام ثابت و غیر قابل تغییر هستند و در هر حالت و شرایطی باید اجرا شوند. مثل نماز خواندن که در هیچ شرایطی از انسان ساقط نشده و در هر صورتی باید به جا آورده شود. ممکن است برحسب موقعیت، نحوه ادای آن متفاوت باشد ولی هرگز تکلیف ساقط نمی شود.

بعضی احکام نیز متغیر بوده و بر حسب موقعیت، شرایط خاص، مصادیق مختلف و حتی افراد مختلف، متفاوت می شوند.
مراجع عظام حکم کلی را بیان کرده و تشخیص مصادیق را به مکلف، عرف و ... واگذار می کنند.
همین حکم سیگار و قلیان زمانی توسط مرجع مسلمین حرام اعلام شد.

مولکول 68;763615 نوشت:
"حسنات الابرار، سیئات المقربین"
کمی ممکنه در مورد این عبارت بیشتر توضیح بدید ، برای من جدید بود ، اگر نمونه هم ذکر کنید که چه بهتر.


عبارت مورد نظر به موقعیت و درجه افراد در نزد خداوند اشاره دارد.
یعنی خداوند از هر کسی برحسب درجه و میزان تقربش، انتظارات متفاوتی دارد.

برای مثال انسانهای با ایمان معمولی و نیکوکار (ابرار) اگر در هنگام اذان برخاسته و یک نماز کاملا معمولی و حتی بدون حضور قلب بخوانند، برایشان حسنه محسوب شده و شایسته اجر اخروی خواهند بود.
اما این نماز معمولی و احتمالا بدون حضور قلب و ... آیا از فردی در جایگاه آیه الله بهجت (ره) حتی پذیرفته شدنی ست؟!

مولکول 68;763615 نوشت:
البته من یک حالت دیگه رو هم متصور هستم:

اینکه مثلا مراجع بخاطر مضرات سیگار ، مصرف اون رو حرام اعلام کنن و دولت هم غیر قانونی اعلام کنه... احتمالا سیگار به سرنوشت مشروبات الکی دچار بشه ... یعنی علیرغم اینکه داخل کشور ما ، افرادی هستند که مشروبات الکی مصرف کنند ، ولی بخاطر مصرف اونها ، هیچ کارخانه مشروب سازی وجود نداره و مصرف اونها از طریق قاچاق و احتمالا با قیمت بالا، عرضه میشه ، و از اونطرف هم بخاطر در دسترس نبودن راحت مشروب، افراد کمتری مبتلا به این موضوع میشن....

این حالتی را که فرمودید مربوط به فعل حرام است. در فرض سوال (سیگار)، مضرات آنقدری قابل توجه نبوده که حکم حرمت برای سیگار اعلام شود.

مولکول 68;763615 نوشت:
"گاهی هدف وسیله رو توجیه میکنه" در صورتیکه مگر نه اینکه هدف نمیتونه وسیله رو توجیه کنه؟

اینکه هدف وسیله را توجیه می کند یا خیر، مربوط به علم کلام و اعتقادات است.
(در صورت تمایل و برای توضیحات بیشتر با کارشناسان محترم در بخش "کلام واعتقادات" مشورت بفرمائید.)
ولی به طور اجمال، توجیه نشدن هدف، مربوط به جائی ست که وسیله، ارتکاب یک فعل حرام باشد؛ گاهی اوقات همین مسئله جزء احکام ثانویه قرار گرفته و حکم جدیدی بر آن بار می شود.

در پناه حق باشید.

جمع بندی

سوال: آیا تولید نرم افزارهای بازی که باعث اتلاف وقت جوانان مسلمان می شود، حلال است؟!

پاسخ: در این قبیل موارد، بیشترین اشکال به کاربران این نوع نرم افزارها و بازی ها برمیگردد نه سازندگان آنها.
این قبیل سرگرمی ها که البته تنها مصداق آن هم بازی های رایانه ای نیست، (تماشای فوتبال یا بعضی سریالهای بی محتوا و چرخیدن بدون هدف در اینترنت و شبکه های اجتماعی و ... هم در این رده قرار می گیرند.) را به دو صورت میتوانیم ببینیم. یکی در حالی که هیچگونه فایده ای نداشته و با استفاده از آنها فقط و فقط دچار خسران و مشکل شویم و حالت دیگری که حتی به اندازه یک رفع خستگی یا تخلیه هیجان و ... بتوانیم فایده ای را برای آن قائل باشیم.

حالت اول را تحت عنوان "پرداختن به فعل لغو و بیهوده" بیان خواهیم کرد.

بیشتر افراد حالت دوم را قبول داشته و به همین خاطر هم به تولید و هم به استفاده از آنها گرایش دارند.

اما حتی در جائی که معتقد به حالت اول بوده و هیچ فایده ای را قبول نداشته باشیم، صحبت حضرتعالی در صورتی صحیح است که با تولید نکردن این نوع بازیها، بتوانیم جوانان را به طور کامل از آنها دور کرده و به سمت و سوی علم و دانش سوق دهیم؛ ولی متاسفانه در حال حاضر دنیا به یک دهکده کوچک تبدیل شده که تقریبا کنترلی در ورودی و خروجی جوامع نیست و هر کسی اراده کند، هر چیزی را که بخواهد میتواند به راحتی به دست آورده و این قبیل کارها هم موانع موثری نیستند.

بنابراین تولید نشدن این نوع نرم افزارها نه تنها باعث نمیشود که مصرف کننده از آنها دور شود، بلکه چون نمیتواند آن را در داخل و با فرهنگ خودی تهیه کند، متوسل به انواع خارجی شده و در آن صورت کمترین چیزی که به آن دچار می شود همان اتلاف وقت خواهد بود.

همیشه مهمترین عامل بازدارنده، فهم و درک خود شخص از میزان ضرر است که باعث کناره گیری او از فعل مورد نظر می شود؛ و به طور کلی تا کسی خودش به این درجه از آگاهی و رشد دست پیدا نکرده و تشخیص ندهد که چیزی برایش مضر است، هیچ عامل بیرونی قدرت بازدارندگی قابل توجهی ندارد.
تولید یک نوع بازی، کاری کاملا مباح بوده و در بدترین حالت از مصادیق کار لغو و بیهوده است.

هرچند برای تولید کننده احتمالا لغو هم به حساب نمی آید، چون او از این راه درآمدی کسب کرده و عده ای انسان عاقل هم با استفاده به اندازه، از آن جهت رفع خستگی و تخلیه انرژی و ... استفاده می کنند.

واضح است که اهداف خلقت انسان بسیار بالاتر از این حرفهاست و اگر همان شخص به تولید نرم افزاری مثلا در حوزه آموزش دین به جوانان کار کند، از اجر و پاداش اخروی بسیاری بهره خواهد برد؛ ولی اگر این نوع اجر اخروی را نخواست، نمیتوان او را مجبور کرد یا گناهکار دانست.

البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که هر عملی با نیتش سنجیده می شود و ای بسا تولید کننده مسلمان با نیت الهی (مثلا دور نگه داشتن جوانان مسلمان از بازی های مشابه خارجی و به انحراف کشیده شدنشان) این کار را انجام داده و اجر معنوی زیادی هم نصیبش شده باشد.

هر کسی در گرو عمل خودش بوده و باید به اعمال و رفتارش توجه داشته باشد.
خداوند به انسان ها عقل و قدرت فهم و درک داده و هر شخصی باید بنا بر نیازش از امکانات موجود استفاده کرده و از افراط و تفریط که همیشه باعث و بانی مشکلات بزرگ است پرهیز کند.
اما در مورد پرداختن به کارهای لغو و بیهوده، هر کسی باید توجه داشته باشد که در اخلاق اسلامی از کارهائی که هیچ فایده ای به حال دنیا یا آخرتمان نداشته باشد، منع شده ایم و بیشترین میزان حسرت و اندوه در قیامت برای زمان هائی ست که انسان وقت خود را تلف کرده و به لغویات دنیا مشغول شده است.
کاملا مشخص است که علما و عرفای بزرگ و افرادی که در زندگی معنوی شان موفق بوده اند، هرگز به دنبال این قبیل کارهای بیهوده و اتلاف عمر نرفته و کمترین و کوچکترین اعمالشان را که حتی به نظر دیگران نمی آید، به حساب آورده و برایش برنامه ریزی دقیق و الهی دارند.

مثلا حضرت آیه الله بهجت را در نظر بگیرید، آیا ایشان حتی یک ثانیه از عمرشان را تلف کرده اند؟! یا حتی یک کار لغو از ایشان سر زده؟!
این افراد حتی غذا خوردن و خوابیدن و دیگر کارهای مباحشان را با نیات الهی انجام داده و لحظه ای از یاد خدا غافل نیستند. مثلا نیت می کنند که خدایا من به این خاطر این غذا را مصرف میکنم که بتوانم انرژی لازم برای انجام فرامین تو را به دست آورم و تو دستور دادی که از این بدن مادی که به من عطا کردی، در حد توانم محافظت کنم.

این انتظاری ست که خداوند از یک عبد مومن دارد.
علامه طباطبائی (ره) میفرمایند:
كار" لغو" آن كارى است كه فايده نداشته باشد، و بر حسب اختلاف امورى كه فايده‏ عايد آنها می شود مختلف می گردد. چه بسا فعلى كه نسبت به امرى لغو، و نسبت به امرى ديگر مفيد باشد.

پس كارهاى لغو در نظر دين، آن اعمال مباح و حلالى است كه صاحبش در آخرت و يا در دنيا از آن سودى نبرد و سر انجام آن، منتهى به سود آخرت نگردد مانند خوردن و آشاميدن به انگيزه شهوت در غذا كه لغو است، چون غرض از خوردن و نوشيدن گرفتن نيرو براى اطاعت و عبادت خدا است.

بنابراين اگر فعل هيچ سودى براى آخرت نداشته باشد، و سود دنيايى ‏اش هم سر انجام منتهى به آخرت نشود، چنين فعلى لغو است و به نظرى دقيقتر،" لغو" عبارت است از غير واجب و غير مستحبّ.

خداى عزوجل در وصف مؤمنين نفرموده كه به كلى لغو را ترك مى‏ كنند، بلكه فرموده: از آن اعراض مى ‏كنند، چون هر انسانى هر قدر كه با ايمان باشد در معرض لغزش و خطا است، و خدا هم لغزش‏هاى غير كبائر را، در صورتى كه از كبائر اجتناب شود بخشيده و فرموده است:

"إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً"
اگر از كبايرى كه نهى شده ‏ايد اجتناب كنيد، ما از شما گناهانتان را میريزيم، و در جايگاهى ارجمند داخلتان میکنيم.1

به همين جهت خدا مؤمنين را به اين صفت ستوده كه از لغو اعراض مى ‏كنند، و اعراض غير از ترك به تمام معنا است. ترك امرى است عدمى و اعراض امرى وجودى، اعراض وقتى است كه محرك و انگيزه‏اى، آدمى را به سوى اشتغال به فعلى بخواند و آدمى از آن اعراض نموده به كارى ديگر بپردازد، و اعتنايى به آن كار نكند. و لازمه ‏اش آن است كه نفس آدمى خود را بزرگتر از آن بداند كه به كارهاى پست اشتغال ورزد، و بخواهد كه همواره از كارهاى منافى با شرف و آبرو چشم پوشيده، به كارهاى بزرگ و مقاصد جليل بپردازد.

ايمان واقعى هم همين اقتضاء را دارد، چون سر و كار ايمان هم با ساحت عظمت و كبريايى و منبع عزت و مجد و بهاء است و كسى كه متصف به ايمان است جز به زندگى سعادتمند ابدى و جاودانه اهتمام نمى ‏نمايد، و اشتغال نمى ‏ورزد مگر به كارهايى كه حق آن را عظيم بداند، و آنچه را كه فرومايگان و جاهلان بدان تعلق و اهتمام دارند عظيم نمى ‏شمارد، و در نظر او خوار و بى ارزش است و اگر جاهلان او را زخم زبان بزنند و مسخره كنند، به ايشان‏ سلام مى ‏كند، و چون به لغوى بر خورد كند آبرومندانه مى‏ گذرد.

و از همين جا روشن مى ‏شود كه وصف مؤمنين به اعراض از لغو كنايه است از علو همت ايشان، و كرامت نفوسشان.2

1- سوره نساء، آيه31
2- ترجمه تفسیر المیزان، ج15، ص8

موضوع قفل شده است