جمع بندی سوالاتی در مورد عالم برزخ

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی در مورد عالم برزخ

آیا در عالم برزخ شب روز است؟

در عالم برزخ آنها انسانهای زنده را می بینند؟ وآیا از خلوت های ما آگاه هستند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مشکور

محدثه83;758735 نوشت:
آیا در عالم برزخ شب روز است؟

سلام و تشکر:Gol:

در پاسخ به این سؤال که آيا برزخ نيز شب و روز دارد با توجه به آیات و روایات گفتنی است: خداوند در قرآن می فرماید: «النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ» (1) «مجازات دردناك آنها همان آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏ شوند و روزى كه قيامت برپا مى‏ گردد دستور مى‏ دهد آل فرعون را در اشد عذاب وارد كنيد». حتى در قيامت صبح و شام نيز وجود دارد، چنانكه مى‏ خوانيم: "وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا"(2) براى آنها (بهشتيان) صبح و شام روزهاى مخصوصى است. اين منافات با دائمى بودن نعمتهاى بهشتى ندارد، و چنانكه آمده است: "أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها"(3) زيرا ممكن است در عين دوام نعمت، روزيها و الطاف مخصوصى در اين دو وقت نصيب بهشتيان گردد.

اما توضيح مختصري راجع به عالم برزخ: برزخ چنان كه از نامش ‏ پيدا است عالمى است واسطه در ميان اين جهان و جهان ديگر، در قرآن مجيد به همان اندازه كه در باره عالم قيامت فراوان صحبت شده در باره برزخ بحث كمى ديده مى‏ شود، به همين دليل هاله‏ اى از ابهام آن را فرا گرفته، و خصوصيات و جزئيات آن چندان روشن نيست. حقيقت اين است كه آگاهى بر خصوصيات برزخ تاثير زيادى بر مسائل اعتقادى نمى‏ گذارد و شايد به همين جهت كمتر در باره آن در كتاب حق (قرآن) بحث شده است، ولى اين نكته را نبايد فراموش كرد كه قرآن اصل وجود عالم برزخ را با صراحت بيان داشته است.

در حديثى از پيامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) مى‏ خوانيم كه فرمود: "ان احدكم اذا مات عرض عليه مقعده بالغداة و العشى، ان كان من اهل الجنة فمن الجنة، و ان كان من اهل النار فمن النار، يقال هذا مقعدك حيث يبعثك اللَّه يوم القيامة!: هنگامى كه يكى از شما از دنيا مى‏ رود جايگاه او را هر صبح و شام به او نشان مى‏ دهند، اگر بهشتى باشد جايگاهش را در بهشت، و اگر دوزخى باشد جايگاهش را در آتش، و به او مى‏ گويند: اين جايگاه تو در روز قيامت است. (و همين امر باعث شادى يا عذاب روح او مى‏ شود). نیز امام صادق (علیه السلام) مى‏ فرمايد: "ذلك فى الدنيا قبل يوم القيامة لان فى نار القيامه لا يكون غدو و عشى، ثم قال ان كانوا يعذبون فى النار غدوا و عشيا ففيها بين ذلك هم من السعداء، لا و لكن هذا فى البرزخ قبل يوم القيامة ا لم تسمع قوله عز و جل: وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ‏ : اين در دنيا قبل از روز قيامت است، زيرا آتش قيامت صبح و شام ندارد سپس فرمود: اگر آنها در قيامت تنها صبح و شام در آتش دوزخ عذاب شوند در ميان اين دو بايد سعادتمند باشند، چنين نيست، اين مربوط به برزخ است پيش از روزقيامت، آيا سخن خدا را (بعد از اين جمله) را نشنيده‏ اى كه مى‏ فرمايد: هنگامى كه قيامت برپا مى‏ گردد فرمان داده مى‏ شود آل فرعون را در اشد عذاب وارد كنيد امام نمى‏ فرمايد: در قيامت صبح و شام نيست، بلكه مى‏ فرمايد آتش دوزخ جاودانه است و صبح و شام ندارد، آنچه مجازاتش صبح و شام دارد عالم برزخ است.(4)

بنابراین؛ طبق آيه و احادیث مذکور معلوم شد که در برزخ نيز صبح وشب وجود دارد، اما اينکه آيا مطابقت با صبح و شب دنيا، داشته باشد بحث ديگري است. چنانکه به نظر فلاسفه و عرفای اسلامی، عالم خلقت دارای سه مرتبه وجودی است که عبارتنداز:

1.عالم مادّه، که بارزترین خصوصیّت آن حرکت و زمان به معنای خاص است؛ چرا که حرکت، سیلان و امتداد و جا به جایی و تغییر تدریجی را که در اشیای مادی قرار دارد، زمان گویند و میزان حرکت آن ها و مسافت طی شده توسط زمان اندازه‏گیری و محاسبه می‏شود. تمامی این اوصاف مخصوص ماده و اشیای مادی می‏باشد. همان طور که در تعریف حرکت گفته شده که: "تبدل تدریجی از قوه به فعل" است، این تعریف فقط در مورد اشیای مادی است.

2. عالم مثال که عالمی است غیر مادّی ولی دارای شکل و رنگ و مقدار. این عالم منزّه از حرکت و تغییر و زمان است.

3. عالم عقل، که منزّه از تمام آثار عالم مادّه است. عالم عقل و عالم مثال، از آن جهت که عوالمی مجرّد (غیر زمانی) هستند، آغاز زمانی برای آن ها معنی ندارد. لذا این دو عالم فقط آغاز علّی دارند. یعنی از حیث وجودی بعد از علّت خود قرار دارند. (5)

با توجه به اين مطلب، زمان به معنای گردش شب روز که در دنیا مطرح است، در عالم برزخ وجود ندارد، زیرا زمان مقدار حرکت است و حرکت از شئون ماده می‌باشد، حال آنکه عالم برزخ، عالم غیر مادی و مجرد از ماده است. البته اين امر بدان معنا نيست كه عالم آخرت و نظام حاکم بر آن، مطلقاً از زمان تهی باشد، بلكه در آن عالم نيز زمان وجود دارد كه از نظر ماهيت با زمان در اين دنيا كه مخصوص ماديات است، متفاوت است. بعبارتی چنانکه بر اساس آیات و روایات ثابت کردیم در برزخ و قیامت هم صبح و شام وجود دارد لکن بدلیل تفاوت ماهیت زمان عالم قیامت و برزخ با عالم ماده (دنیا) صبح و شام آن نیز متفاوت است.

پاورقی_________________________________________________________________
1. سوره غافر آيه: .46
2. سوره مريم: آیه 62.
3. سوره رعد: آيه 35.
4. اقتباس از سایت پرسمان دانشجویان، مبحث شب و روز در برزخ.
5. ر.ك. الهی قمشه‌ای، حکمت الهی، چ انتشارات اسلامي، تهران 1360، ص 298، بنقل از سایت مرکز ملی، مبحث وضعیت زندگی در عالم برزخ.

محدثه83;758735 نوشت:
در عالم برزخ آنها انسانهای زنده را می بینند؟ وآیا از خلوت های ما آگاه هستند؟

در پاسخ به این بخش سؤال گفتنی است: «مردگان»، موجوات دیگری نیستند، بلکه همین انسان است و همین روحی است که در دنیا نیز هست، منتهی دیگر امکان و ابزار «بدن» از او گرفته شده است. در همین دنیا نیز، ارواح هستند که با یکدیگر دیدار می‌کنند، حرف می‌زنند، حرف می‌شوند و ...، اما به واسطه‌ی اعضای بدن. به هنگام مرگ، ملائکه‌ی مرگ که جنود و کارگزاران حضرت عزراییل علیه‌السلام هستند، روح را کاملاً تحویل می‌گیرند، یعنی تعلق او به بدن و به دنیا کاملاً قطع می‌شود. در چنین حالتی، نعمت «اختیار» سلب می‌گردد، ولی دلیلی نیست که ارتباط، بطور کامل قطع شود. بلکه این ارتباط، دیگر به میل و اختیار خودشان نخواهد بود. در این خصوص گفتنی است:

الف – بر همین اساس، ارتباط شخص از دنیا رفته، چه مؤمن باشد و چه کافر، با خویشان، دوستان، آشنایان و آن چه به او علاقه داشته، برقرار می‌شود، اما اختیاری در آن ندارند. بلکه باذن الله و بر اساس علم، حکمت، مشیت و اراده‌ی او این ارتباط برقرار می‌شود.

ب – چنین نیست که همه مردگان به هنگام ارتباط با زندگان در دنیا، شاهد همه رفتارها، گفتارها و کردارهای آنان باشند، بلکه میزان آگاهی آنان، با قوانین و شرایط حیات برزخی آنان انطباق دارد.
به عنوان مثال: برای فرد مؤمن، پس از مرگ، دیگر غم و غصه‌ای وجود ندارد، چرا که خداوند متعال وعده فرمود: «أَلا إِنَّ أَوْلِیاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ * الَّذِینَ آمَنُواْ وَكَانُواْ یتَّقُونَ» (1) ترجمه: آگاه باشید كه بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مى‏ شوند * همانان كه ایمان آورده و پرهیزگارى ورزیده‏ اند. بر همین اساس، او شاهد حوادث و اتفاقاتی که برای عزیزانش می‌افتد و موجب غم، اندوه، نگرانی، دغدغه یا خوف و ترس او می‌شود، نخواهد بود. متقابلاً برای کافر، مشرک، منافق و خلاصه اهل جهنم، پس از مرگ خوشحالی و سروری نخواهد بود، لذا حتی اگر شاهد حادثه‌ یا رویکرد خوبی در خویشان خود باشد، موجب عذاب (غبن و حسرت) بیشتر او خواهد شد. به عنوان مثال: به او گفته می‌شود: این مالی که به خاطر جمع کردنش خود را مستحق عذاب ساختی، اکنون توسط همسر و فرزندانت، در راه خیر مصرف می‌شود و یا گفته می‌شود: ببین که همسر و فرزندان و ...، که تو به خاطر آنان خود را جهنمی ساختی، اکنون هیج کاری با تو ندارند. یکی ازدواج کرد، دیگری به سفر رفت، آن یکی میراثت را سرمایه کرد و آن یکی در راه حرام، ظلم و گناه مصرف می‌کند و ... .

روایات بسیاری نیز این مطلب را تأیید می کند:

- ابابصیر از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: «هیچ مؤمن و کافری نیست جز این که اهل و عیال خویش را به هنگام ظهر دیدار می‌کند و مؤمن موقعی که می‌بیند اهل و عیالش، عمل نیکی انجام می‌دهند، ستایش خدا می‌کند ولی کافر هنگامی که می‌بیند که وابستگان او عمل شایسته‌ای انجام می‌دهند در عالم مثال، ناراحت شده و در نتیجه حالت حسرت به او دست می دهد» (2)

- امام صادق علیه‌السلام: «مؤمن اهل و عیال و خویشاوندان خود را دیدار می‌کند و می‌بیند آنچه را که دوست دارد و از او مخفی می‌شود آنچه را که آن را دوست ندارد و کافر نیز اهل و عیال خویش را دیدار می‌کند و لکن می‌بیند آنچه را که آن را دوست ندارد و از او مخفی می‌شود آنچه آن را دوست دارد.» (3)

ج – مردگان، صدای ما را (باذن الله) می‌شنوند، حتی حرف نیز می‌زنند، منتهی چون آنها دیگر ابزار مادی زبان را ندارند و ما نیز تا در دنیا هستیم، از راه اعضای بدن صداها را می‌شنویم و درک می‌کنیم، حرف یا پاسخ آنها را نمی‌شنویم. چنانچه در اخبار وارده و احادیث تصریح شده که شخص رسول الله صلوات الله علیه و آله یا ائمه اطهار علیهم السلام، با مردگان حرف می‌زدند.(4)

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی________________________________________________________
1. یونس، 62 و 63
2. فروع کافی، ثقة الاسلام کلینی، ج 3، ص 230.
3. همان، ح 2.
4. پس از خاتمه جنگ بدر رسول الله صلی الله علیه و آله خطاب به اجساد مشرکین فرمود: «آیا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود، حق یافتید؟ من آنچه پروردگارم به من وعده داده بود، حق یافتم. اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله با تعجب عرض کردند یا رسول الله با مردگان سخن می گویید؟ فرمود: شما شنواتر از آنان نیستید، لکن آنان قدرت سخنگوئی با شما را ندارند» (ابن هشام، السیرة النبویة، چ قاهره، ج 2، ص 292)

با سلام

سوال اول

از آیات و روایاتی که گذشت، استفاده می‌شود در عالم قبر و قیامت انسان مهمان عمل خویش است و هر کسی با نور اعمالش حرکت می‌کند و قبر او را اعمال خوب و انجام واجبات روشن است و اعمال بد و گناهان تاریک می‌سازد، همانطوری که انسان وقتی خواب می‌بیند با اینکه در شب و در اتاق تاریک خوابیده، اما در خواب‌ جاهایی می‌رود که بسیار روشن و نورانی است با اینکه خوابش در شب است و یا اینکه در روز می‌خوابد و در خواب جاهای تاریک و وحشتناک را می‌بیند.
بنابراین همانطوری که در خواب شب و روز ندارد و روشنی و تاریکی بستگی به بیننده خواب دارد اگر انسان خوب و متدینی باشد، خواب خوب می‌بیند و در عالم خواب همه چیز برایش زیبا و روشن و جذاب و نشاط‌ آور است، اگر چه در اتاق تاریک خواب ببیند. و اگر آدم گناهکار و ظالم باشد در عالم خواب همه چیز را تاریک و هولناک و غم‌انگیز مشاهده می‌کند، اگر چه در روز بخوابد و یا در جایی بخوابد که سراسر معنویت و روشنی باشد عالم برزخ هم این چنین خواهد بود.

سوال دوم

باید گفت هم از نظر عقلی و هم با نظر در آیات و روایات این مطلب به دست می‌آید که هم امید دیدار عزیزان هست و هم نسبت‌های که در این دنیا بوده بر قرار است؛ لکن شرطی دارد که در آخر اشاره می‌کنیم. از نظر عقلی با توجه به این که انسان دارای دو بعد است، جسم و روح و انسانیت انسان به روح اوست نه به جسمش و روح یک امر جاویدان و خالد است و همین روح است که از دنیا به آخرت منتقل می‌شود. چون ارواح در آخرت همان روح‌های دنیائی است پس همان نسبت‌ها بر قرار است. قران کریم می‌فرماید: « یوم یفر المرء من اخیه و امه و ابیه و صاحبته و بنیه» یعنی روزی که انسان (بخاطر هول و وحشت محشر و یا بخاطر حقوقی که نزدیکان ممکن است بر گردن او داشته باشند) از برادر و مادر و پدر و دوست و فرزندانش فرار می‌کند. که آیه شریفه دلالت دارد که این نسبت‌ها بر قرار است گرچه از آن ها فرار می‌کند که در این که چرا از آن ها فرار می‌کند مفسرین سه علت ذکر کرده اند، از هول و وحشت قیامت، از اقوام به خاطر بی تقوائی فرار می‌کند مبادا به سرنوشت آن ها دچار شود و یا این که مبادا آن ها حقوقی به گردنش داشته باشند. در هر صورت ظاهر آیه این است که این خویشاوندی‌ها بر قرار است و امکان دیدن هم هست؛ اما روایات متعددی ذکر شده که دلالت دارد که مؤمنان در برزخ و قیامت یک دیگر را می‌بینند و می‌شناسند.

با تشکر

با سلام و تشکر از استاد گرامی

سوال دیگر: آیا در عالم برزخ ازدواج وجود دارد؟

محدثه83;764344 نوشت:
با سلام و تشکر از استاد گرامی

سوال دیگر: آیا در عالم برزخ ازدواج وجود دارد؟


سلام علیکم:Gol:

با عرض پوزش از تأخیر در پاسخگویی، در پاسخ سؤالتان گفتنی است: انسان پس از مرگ وارد برزخ مي شود. نظام برزخ به گونه اي است كه حركت تكاملي انسان به سوي خداوند در آنجا ادامه دارد تا بر اثر اين حركت، معايب و نقايص او برطرف شود و كمالات و قابليت هاي لازم را براي ورود به عالم حشر و قيامت را پيدا كند. اما تکامل برزخی، تکامل عملی نیست، بلکه در برزخ تکامل علمی و فکری و فرهنگی وجود دارد. بعبارتی آنگونه نیست که ما آنجا بتوانیم اعمال صالح و خیری انجام دهیم. از آنجاییکه ازدواج و نظائر آن گونه هایی از رفتارهای عملی برای رسیدن به تکامل است در برزخ وجود ندارد.

بعلاوه نظام زندگی برزخی اجتماعی نیست و نظام فردی است. در زندگی دنیوی و جامعه همه به یکدیگر احتیاج داریم. به مشاغل مختلف احتیاج داریم و به تنهایی نمی توانیم نیازهای خود را برآورده کنیم. اما در برزخ دیگر اینگونه نیست. آنجا زندگی هر نفر فردی است. یعنی هر کسی در گرو اخلاقیات، عقاید و اعمال خود است. زندگی اجتماعی به این معنا که به یکدیگر وابسته بوده و به هم کمک کنیم (مثلاً از طریق ازدواج و تشکیل خانواده) وجود ندارد. اما می تواند به صورت جمعی بوده و در کنار هم جمع شویم و یکدیگر را ببینیم.

برای مطالعه بیشتر ر.ک: معادشناسی علامه طهرانی، ج 3، صص 119 - 120.

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;769903 نوشت:
از آنجاییکه ازدواج و نظائر آن گونه هایی از رفتارهای عملی برای رسیدن به تکامل است در برزخ وجود ندارد.

بسمه العلیم

با سلام و عرض ادب

استاد گرامی از آنجائیکه صور برزخی و ملکوتی،باطن اعمال دنیایی ماست و ظرف ظهور اندیشه،اخلاق،اعمال و نیّات ما

آیا در بهشت برزخی حسن تبعل و یا عفت و حیا و یا اندیشه های ناب الهی که انسان در دنیا از مبادی برزخی خویش

مستفیض می گردد نمی تواند به صورت ازواج برزخی ظهور کند؟

مسلما ازدواج در برزخ و قیامت به لحاظ قوانین حاکم بر آن عوالم با دنیا متفاوت است.

با تشکر

مشکور;769903 نوشت:
از آنجاییکه ازدواج و نظائر آن گونه هایی از رفتارهای عملی برای رسیدن به تکامل است در برزخ وجود ندارد.

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام بر شما بزرگوار

استاد آیا در بهشت برزخی و عالم برزخ ازدواج با حور العین و ارتباط با آنها و سایر نعمات بهشتی وجود ندارد؟(مقصودم از سایر نعمات بهشتی این است که آن چیز هایی که در روایات درباره نعمات و لذات بهشت آمده نمونه ها و کلا مثال های آنها در بهشت برزخی هم وجود دارد؟)

حبیبه;769999 نوشت:
بسمه العلیم

با سلام و عرض ادب

استاد گرامی از آنجائیکه صور برزخی و ملکوتی،باطن اعمال دنیایی ماست و ظرف ظهور اندیشه،اخلاق،اعمال و نیّات ما


سلام و تشکر:Gol:

همینطور است اما عالم برزخ، ظرف ظهور اعمال و نیات ماست که در دنیا کسب کرده ایم و در آن نشئه که نظام فردی حاکم است نه نظام اجتماعی نحوه برخورداری از نعمات برزخی نیز فردی است نه اجتماعی فلذا مسائلی چون ازدواج و فعالیت های اجتماعی دیگر که رویکرد اجتماعی دارند وجود ندارد. صرفاً طبق روایات، اهل ایمان به دور هم گرد می آیند و از نعمات بهشت برزخی که حاصل تلاش عقیدتی و عملی شان است برخوردار می شوند. چنانکه در روایات به این معنا اشاره شده است:

- امام صادق (ع) فرمود: «لا یَبقی مُؤ‌مِنٌ فی شَرقِ الاَرضِ وَغَربِها اِلاّ حَشَرَ اللّهُ روُحَهُ اِلی وادِی السلام ظَهرُ الکُوفَه، اَما اِنّی کََأنّی بِهِم حَلَقٌ حَلَقٌ قُعُودٌ یَتَحَدثُونَ» هر مومنی در شرق و عرب عالم نمی‌میرد مگر اینکه خداوند روح او را در وادی السلام مشحور می‌کند. راوی از امام (ع) پرسید: وادی السلام کجاست؟ حضرت فرمود: پشت کوفه است. آگاه باشید گویا ارواح مومنان در -آنجا به صورت حلقه‌ای و گرد نشسته‌اند و با هم سخن می‌گویند.

- راوی از امام صادق (ع) درباره ارواح مومنان سوال کرد. آن حضرت (ع) فرمود:«فی حُجُراتٍ فی الجنّةِ ، یأکُلونَ مِن طَعامِها ، ویَشْرَبونَ مِن شَرابِها و یقولون: ربنا اقم لنا الساعه و انجزلنا ما وعدتنا» آنها در حجره‌هایی از بهشت (برزخی) قرار دارند، از غذاهای بهشتی می‌خورند و از نوشیدنی‌هایش می‌نوشند و می‌گویند: پروردگارا هر چه زودتر قیامت را برپا کن و به وعده‌هایی که به ما داده‌ای وفا نما.

حبیبه;769999 نوشت:
آیا در بهشت برزخی حسن تبعل و یا عفت و حیا و یا اندیشه های ناب الهی که انسان در دنیا از مبادی برزخی خویش

مستفیض می گردد نمی تواند به صورت ازواج برزخی ظهور کند؟

مسلما ازدواج در برزخ و قیامت به لحاظ قوانین حاکم بر آن عوالم با دنیا متفاوت است.


گفتیم که ازدواج یک رفتار اجتماعی و تکامل بخش عملی است فلذا با توجه به اینکه از طرفی نظام برزخ اجتماعی نیست و از طرفی تکامل در آن نشئه صرفا علمی و فرهنگی است نه عملی بنابراین مسأله ازدواج(که رفتاری عملی و اجتماعی است) در برزخ منتفی است و ظاهر روایات هم به این نحوه برخورداری اجتماعی اشاره ای ندارند.

موفق باشید ...:Gol:

رضا ثقلین;770065 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام بر شما بزرگوار

استاد آیا در بهشت برزخی و عالم برزخ ازدواج با حور العین و ارتباط با آنها و سایر نعمات بهشتی وجود ندارد؟(مقصودم از سایر نعمات بهشتی این است که آن چیز هایی که در روایات درباره نعمات و لذات بهشت آمده نمونه ها و کلا مثال های آنها در بهشت برزخی هم وجود دارد؟)


سلام و تشکر:Gol:

بله در برزخ هم حور العین وجود دارد. قوله کریم: [=arial narrow](فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ). (فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِیمٍ)(واقعه آیه 88-89) پس اگر او از مقرّبان باشد. در نهایت راحت و آرامش و روح و ریحان است و در بهشت پر نعمت جاى مى ‏گیرد.

" روح" طبق فرهنگ لغت به هر چیزى كه مایه حیات و راحتى است گفته می شود( قاموس قرآن، ج‏3، ص: 130 )، کلمه" ریحان" به هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا اطلاق مى ‏گردد،(تفسیر نمونه، ج‏23، ص: 281).

امام صادق (ع) فرموده روح و ریحان مربوط به عالم برزخ است( أمالی الصدوق، ص: 290) یعنی در عالم برزخ مقربین از نعمت های فرحزا و روزی خوب بهره مند می شوند و یکی از نعمت های خدا در عالم برزخ حور العین است. همچنین امام ششم علیه السّلام فرمود: چون خدای عزّ و جلّ جان مومن را بگیرد در كالبدى نهد چون بدن دنیائیش پس می خورند و می نوشند، و چون تازه‏ واردى بدانها رسد او را بهمان صورتى كه در دنیا بوده می شناسند.( ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج‏5، ص: 43). طبق این حدیث وقتی در عالم برزخ خوردن و آشامیدن است پس مساله حور العین هم وجود دارد چرا که طبق آیه ای که گذشت مومن در برزخ هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا نصیبش می شود.

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;770328 نوشت:
گفتیم که ازدواج یک رفتار اجتماعی و تکامل بخش عملی است فلذا با توجه به اینکه از طرفی نظام برزخ اجتماعی نیست و از طرفی تکامل در آن نشئه صرفا علمی و فرهنگی است نه عملی بنابراین مسأله ازدواج(که رفتاری عملی و اجتماعی است) در برزخ منتفی است و ظاهر روایات هم به این نحوه برخورداری اجتماعی اشاره ای ندارند.

بسمه العلیم

با سلام و ادب

هر رفتاری در دنیا چه جنبه ی جمعی داشته باشد چه فردی در صورتی که حسن فعلی و فاعلی داشته باشد باعث

تکامل انسان می شود انحصار حضرتعالی را در رفتار اجتماعی-در این باب- درک نمی کنم!

ضمن اینکه گردهمایی ارواح مؤمنان در برزخ و صحبت کردن آنها یک رفتار جمعی است نه فردی.

از دیدگاه حکمت و فلسفه ی اسلامی هم عوالم طولی حکم علت و معلول را دارند هر عالمی

نسبت به فروتر از خود علت و نسبت به فراتر از خود معلول محسوب می گردد،پس چطور ممکن است

علت، مقتضیات معلول خویش را نداشته باشد؟

استاد گرامی لطفا برای فرمایشاتتان منابع عقلی و نقلی بیشتری ارائه بفرمائید.

با تشکر

حبیبه;770337 نوشت:
بسمه العلیم

با سلام و ادب:Gol:

هر رفتاری در دنیا چه جنبه ی جمعی داشته باشد چه فردی در صورتی که حسن فعلی و فاعلی داشته باشد باعث

تکامل انسان می شود انحصار حضرتعالی را در رفتار اجتماعی-در این باب- درک نمی کنم!

ضمن اینکه گردهمایی ارواح مؤمنان در برزخ و صحبت کردن آنها یک رفتار جمعی است نه فردی.


سلام و تشکر:Gol:

تکامل انسان را به رفتار اجتماعی منحصر نکردیم بلکه گفتیم ازدواج رفتاری اجتماعی، عملی و کمال بخش است که جزو اقتضائات زندگی دنیایی است و با توجه به اینکه نظام برزخ، نظامی فردی برای برخورداری از نیات و اعمال(فردی و اجتماعی) دنیای افراد است نمی تواند مقتضی مسائلی چون ازدواج که رفتاری عملی و اجتماعی است باشد. بعلاوه گردهمایی ارواح مؤمنان و گفتگوی بین ایشان که در روایات بدان اشاره شده، بمنظور دیدار مؤمنان با یکدیگر و با اولیاء الله است که از طرفی جزو نعمات و برخورداری های معنوی عالم برزخ بوده و از طرف دیگر با تکامل علمی و فرهنگی که جزو اقتضاءات عالم برزخ است نیز سازگاری دارد.

حبیبه;770337 نوشت:
از دیدگاه حکمت و فلسفه ی اسلامی هم عوالم طولی حکم علت و معلول را دارند هر عالمی

نسبت به فروتر از خود علت و نسبت به فراتر از خود معلول محسوب می گردد،پس چطور ممکن است

علت، مقتضیات معلول خویش را نداشته باشد؟


بنظر می رسد در این مسأله و بیان رابطه طولی علت و معلول، بین سیر نزولی عوالم وجود (از عالم عقل، عالم مثال و عالم ناسوت و طبیعت) با سیر صعودی عوالم وجود که از عالم طبیعت آغاز و به عالم ملکوت (قیامت) ختم می شود خلط کرده اید. تفکیک این دو سیر در حل شائبه شما راهگشاست. در سیر نزولی عوالم وجود، عالم ملکوت و عقل جایگاه نخست و علّی نسبت به عالم مثال (برزخ) و عالم طبیعت دارد و در سیر صعودی، عالم طبیعت، جایگاه نخست نسبت به عالم برزخ و قیامت را دارد بعبارتی عالم برزخ، مظهر و باطن و معلول رویکرد و عملکرد انسان در عالم دنیاست و عالم قیامت، مظهر و باطن دو نشئه ی قبلی است. چنانکه در سیر نزولی عالم برزخ که پایین تر و معلول عالم عقل است عاری از برخی اقتضاءات و شرایط عالم عقل است و عالم طبیعت نیز به همین منوال عاری از برخی اقتضاءات عالم مثال. در سیر صعودی نیز عالم برزخ که مؤخر و باطن عالم طبیعت است از برخی اقتضائات عالم ماده و طبیعت عاری است.

توضیح بیشتر اینکه؛ عالم برزخ و مثال یکی از مسائل مهم فلسفی، عرفانی و کلامی است که از دور زمان تا به حال مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به علت روحانی بودن و تجرد از ماده، شبیه عالم مجردات محض و به خاطر دارا بودن بعضی از آثار ماده (مانند شکل و مقدار) شبیه عالم مادّیات محض است. این عالم دارای دو نوع نزولی و صعودی است، برزخ نزولی برزخی است که در سیر نزول وجود، بین عالم مجردات و عالم مادیات قرار گرفته است و برزخ صعودی برزخی است که در سیر صعودی وجود، بین عالم ماده و عالم مجردات قرار می‌گیرد؛ و روایات متعددی بر وجود هر دو نوع برزخ (صعودی و نزولی) دلالت دارند. همچنین تفاوت اعتباریات و اقتضائات این دو نوع برزخ نیز ثابت است و نمی توان آن دو را یکسان شمرد و در باره آنها حکم یکسانی کرد.

عالم برزخ صعودی دارای ویژگی‌هایی است، از جمله اینکه، ملکوت عالم مادی محسوب شده و به آن احاطه دارد و از زمان مرگ آغاز شده و تا روز قیامت و برانگیخته شدن، ادامه خواهد داشته و ارواح انسان‌ها در آن با بدن مثالی و برزخی به سر می‌برند، بدن مثالی که از بدن مادی و دنیوی لطیف‌تر ولی شبیه به آن است. در این عالم، به ارواح انسان‌ها به‌تناسب اعمالی که در دنیا انجام داده‌اند، اجازه داده می‌شود، با دیگر برزخیان ارتباط برقرار کرده و به خویشاوندان خود، در عالم برزخ و در عالم دنیا سرزده و از احوالات آن‌ها با خبر شوند. از دیگر ویژگی‌های این عالم این است که ارواح انسان‌های کامل توان تأثیر و تصرف در عالم طبیعت را دارند؛ و این قدرت و قوت ارواح در اثر قوّت اعتقادات و اعمال شخص است؛ و ارواح انسان‌ها در این عالم همچنان به سیر تکاملی خود ادامه می‌دهند، البته تکامل عملی، به این معنی که انسان با انجام کاری به کمال برتر عملی برسد، در آنجا امکان ندارد، فلذا ازدواج و برخی رفتارهای عملی دیگر که زمینه ساز تکامل عملی انسان است در آن نشئه وجه و جایگاهی ندارد. ولی تکامل علمی، از حیث معرفت زایی به این معنی که علم و معرفت انسان نسبت به خداوند و بسیاری از معارف دینی افزایش یابد، در آن امکان‌پذیر است. و گردهمایی های مؤمنان با یکدیگر و با اولیاءالله از همین سنخ است.

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;770346 نوشت:
در سیر صعودی نیز عالم برزخ که مؤخر و باطن عالم طبیعت است از برخی اقتضائات عالم ماده و طبیعت عاری است.

بسمه العلیم

استاد گرامی راجع به اقتضائات و لوازم وجودی عوالم اشکالی وجود ندارد بله،عالم مثال یا برزخ از ماده که جزء اقتضائات عالم

طبیعت است مبرا است،اما مقدار و اندازه و شکل در این عالم نیز وجود دارد.

منتهی سؤال بنده این است در عالم برزخ صعودی که حاصل صور اعمال انسان و نتایج دنیوی آنهاست،اعمال به تعبیر شما

اجتماعی چه می شوند؟

نابود می شوند؟ مگر می شود بخش عظیمی از زندگی انسان هیچ صورت و حقیقتی در عالم مثال نداشته باشد؟

زندگی مشترک انسان یک نوع سنخیت روحی(در زوجهای موافق هم) ایجاد می کند این رابطه در عالم مثال چه می شود؟

باطن این رابطه در عالم مثال چگونه ظهور می یابد؟

در زوجهایی که موافق هم نبوده و زندگی مرارت باری داشته اند چه؟ ظهور و چهره ی ملکوتی این رابطه چگونه است؟

مشکور;770331 نوشت:
بله در برزخ هم حور العین وجود دارد. قوله کریم: (فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ). (فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِیمٍ)(واقعه آیه 88-89) پس اگر او از مقرّبان باشد. در نهایت راحت و آرامش و روح و ریحان است و در بهشت پر نعمت جاى مى ‏گیرد.

" روح" طبق فرهنگ لغت به هر چیزى كه مایه حیات و راحتى است گفته می شود( قاموس قرآن، ج‏3، ص: 130 )، کلمه" ریحان" به هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا اطلاق مى ‏گردد،(تفسیر نمونه، ج‏23، ص: 281).

امام صادق (ع) فرموده روح و ریحان مربوط به عالم برزخ است( أمالی الصدوق، ص: 290) یعنی در عالم برزخ مقربین از نعمت های فرحزا و روزی خوب بهره مند می شوند و یکی از نعمت های خدا در عالم برزخ حور العین است. همچنین امام ششم علیه السّلام فرمود: چون خدای عزّ و جلّ جان مومن را بگیرد در كالبدى نهد چون بدن دنیائیش پس می خورند و می نوشند، و چون تازه‏ واردى بدانها رسد او را بهمان صورتى كه در دنیا بوده می شناسند.( ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج‏5، ص: 43). طبق این حدیث وقتی در عالم برزخ خوردن و آشامیدن است پس مساله حور العین هم وجود دارد چرا که طبق آیه ای که گذشت مومن در برزخ هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا نصیبش می شود.

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام بر شما

ممنون از شما استاد گرامی

استاد آیا حور العین مخصوص مقربان است در برزخ یا کل کسانی که به بهشت برزخی میروند را شامل میشود؟

حبیبه;770350 نوشت:
بسمه العلیم

استاد گرامی راجع به اقتضائات و لوازم وجودی عوالم اشکالی وجود ندارد بله،عالم مثال یا برزخ از ماده که جزء اقتضائات عالم

طبیعت است مبرا است،اما مقدار و اندازه و شکل در این عالم نیز وجود دارد.

منتهی سؤال بنده این است در عالم برزخ صعودی که حاصل صور اعمال انسان و نتایج دنیوی آنهاست،اعمال به تعبیر شما

اجتماعی چه می شوند؟

نابود می شوند؟ مگر می شود بخش عظیمی از زندگی انسان هیچ صورت و حقیقتی در عالم مثال نداشته باشد؟

زندگی مشترک انسان یک نوع سنخیت روحی(در زوجهای موافق هم) ایجاد می کند این رابطه در عالم مثال چه می شود؟

باطن این رابطه در عالم مثال چگونه ظهور می یابد؟

در زوجهایی که موافق هم نبوده و زندگی مرارت باری داشته اند چه؟ ظهور و چهره ی ملکوتی این رابطه چگونه است؟


سلام و تشکر:Gol:

آشنایی با ماهیت عالم برزخ که عالم واسط و حائل بین عالم دنیا و آخرت است پرده از پاسخ سؤالات شما بر می دارد بی شک، نشئه ی برزخ نشئه ی انتظار بندگان برای تحقق وعده عینی و حق خدای متعال است و عالم آخرت و قیامت کبری زمان تحقق عدالت حقه، موعد لقاء و دیدار حقتعالی و برخورداری کامل بندگان از ثواب و جزای اعمال است. چنانکه در برخی آیات به انتظار مؤمنان برای فرارسیدن قیامت اشاره می کند.

برزخ براى همه يكسان نمى‏ باشد، گروهى در عالم برزخ حيات آگاهانه‏ اى دارند، اما گروه ديگرى همچون افرادى هستند كه به خواب فرو مى‏ روند و گويى در قيامت از خواب خود بيدار مى‏ شوند و هزاران را ساعتى مى‏ پندارند! (1) آن چنانكه خداوند در سوره روم مي فرمايد" و روزى كه قيامت برپا شود، مجرمان سوگند ياد مى‏ كنند كه جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نكردند! اين چنين از درك حقيقت بازگردانده مى‏ شوند "ولى كسانى كه علم و ايمان به آنان داده شده مى‏ گويند:شما بفرمان خدا تا روز قيامت (در عالم برزخ) درنگ كرديد، و اكنون روز رستاخيز است، امّا شما نمى‏ دانستيد!". (2) حال اين آيه نشان مي دهد كه گروهي گذر زمان را در برزخ احساس كرده ولي گروهي ديگر احساس نمي كنند .

آنچه از برخی روایات استفاده می شود مؤمنان در برزخ متنعمند آنچنانکه شخصی نقل می کند که به امام صادق (ع) عرض کردم: ارواح مومنان کجایند؟ حضرت فرمود:«ارواح المومنین فی حجرات فی الجنته، یاکلون من طعامها و یشربون من شرابها و یتزاورون فیها"ارواح مومنان در منازل بهشت‌‌اند . از طعام‌های آن می‌خورند. از نوشیدنی‌های آن می‌نوشند . همدیگر را می‌بینند و زیارت می‌نمایند». راوی بعد از ارواح کفار پرسید، حضرت فرمود: «فی النار یاکلون من طعامها و یشربون من شرابها و یتزاورون فیها؛ (3) ارواح کفار در آتش‌اند. از غذای و نوشیدنی آن استفاده می‌کنند همدیگر را می‌بینند و با هم ملاقات و دیدار دارند».

فلذا هیچ نابودی وجود ندارد اینتطور نیست که صورت کارهای انسانی اعم از فردی و اجتماعی نابود شود و یا معتقد شویم هیچ جلوه ای در نشئه ی برزخ نداشته باشد، لکن این صورت و جلوه گری در قالب تنعم و برخورداری از نعمات بهشت برزخی و یا برخورداری از عذابهای جهنم برزخی بروز و ظهور می یابد چنانکه در روایات به آن اشاره شده اما تحقق عینی و ظهور حقه باطن اعمال و نیات انسان، موکول به برپایی قیام قیامت است.

سنخیت یا عدم سنخیت زندگی مشترک ارواح مؤمنان و غیرمؤمنان در عالم برزخ بدلیل شرایط و اقتضائاتی که بیان شد صرفاً در قالب همان نشست و برخاستها و گفتگو و دیدارها نمود می یابد و به همان دلایلی که گفتیم یعنی: 1. فردی بودن نظام برزخ و 2. عدم امکان وجود تکامل عملی در برزخ. نمی تواند در قالب رفتارهایی چون ازدواج و نظائر آن نمود و عینبت یابد.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_________________________________________________
1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، چ دار الکتب الاسلامیه ، تهران، 1374 ه ش، ج 16، ص 484.
2. روم (آيه) 55 و 56.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، چ مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ه ق، ج 6، ص 235

رضا ثقلین;770367 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام بر شما

ممنون از شما استاد گرامی

استاد آیا حور العین مخصوص مقربان است در برزخ یا کل کسانی که به بهشت برزخی میروند را شامل میشود؟


سلام مجدد:Gol:

همان گونه كه انسانها در دنيا از نظر اعتقاد و عمل، به اقسام زير تقسيم مى شوند: 1- مسلمان و مومن. 2- كافر و مشرك و ظالم. 3- مستضعف. به همين نسبت ارواح اموات نيز در عالم برزخ سه دسته اند: 1- ارواح مومنين. 2- ارواح كفار، مشركين و ظالمين. و 3- ارواح مستضعفين و افراد و اطفالى كه قبل از رسيدن به بلوغ از دنيا مى روند.

فلذا طبق روایات، هر مومنى كه از دنيا مى رود به روح او گفته مى شود: به ارواح ديگر مومنان در وادى السلام ملحق شو، او نيز به جمع آنها مى پيوندد، و اين وادى السلام قطعه اى از بهشت برين است. و مؤمنان در آن وادی از نعمات و مواهب بهشت برزخی که حورالعین از آن جمله است برخوردار هستند. چنانکه در پاسخ قبل یادآور شدیم که گروهی گذر زمان در برزخ را احساس نمی کنند و هزاران را ساعتی می پندارند که ایشان همان مجرمانند و گروه دیگری که همان مؤمنان و اصحاب معرفت هستند از نعمات بهشت برزخی برخوردارند در حالیکه بدان آگاهی دارند و انتظار برپایی قیامت را می کشند چون می دانند که علاوه بر برخورداری از مواهب و نعمات والاتر به دیدار و لقاء پروردگار خویش نیز نائل می شوند. همچنین کفار و مشرکانی که آگاهانه راه کفر و شرک را در پیش گرفته اند، در عالم برزخ نیز آگاهانه گرفتار عذابهای برزخی خواهند بود. در این میان ارواح مستضعفان که مصادیق آن مجال دیگری می طلبد نیز در عالم برزخ حیات آگاهانه ای ندارند.

موفق باشید ...:Gol:

بنام خدا

سلام علیکم:Gol:

سؤال:
آیا در عالم برزخ شب روز هست؟ آیا برزخیان از وضعیت اهل دنیا با خبرند؟

پاسخ و جمعبندی:
پاسخ به این سؤال را در چند عنوان پی می گیریم:

الف- شب و روز در برزخ

با توجه به آیات و روایات گفتنی است: خداوند در قرآن می فرماید: [=book antiqua]«النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ» (1) «مجازات دردناك آنها همان آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏ شوند و روزى كه قيامت برپا مى‏ گردد دستور مى‏ دهد آل فرعون را در اشد عذاب وارد كنيد». حتى در قيامت صبح و شام نيز وجود دارد، چنانكه مى‏ خوانيم:[=book antiqua] "وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا"(2) براى آنها (بهشتيان) صبح و شام روزهاى مخصوصى است. اين منافات با دائمى بودن نعمتهاى بهشتى ندارد، و چنانكه آمده است: [=book antiqua]"أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها"(3) زيرا ممكن است در عين دوام نعمت، روزيها و الطاف مخصوصى در اين دو وقت نصيب بهشتيان گردد. در حديثى از پيامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) مى‏ خوانيم كه فرمود: [=book antiqua]"ان احدكم اذا مات عرض عليه مقعده بالغداة و العشى، ان كان من اهل الجنة فمن الجنة، و ان كان من اهل النار فمن النار، يقال هذا مقعدك حيث يبعثك اللَّه يوم القيامة!: هنگامى كه يكى از شما از دنيا مى‏ رود جايگاه او را هر صبح و شام به او نشان مى‏ دهند، اگر بهشتى باشد جايگاهش را در بهشت، و اگر دوزخى باشد جايگاهش را در آتش، و به او مى‏ گويند: اين جايگاه تو در روز قيامت است. (و همين امر باعث شادى يا عذاب روح او مى‏ شود). نیز امام صادق (علیه السلام) مى‏ فرمايد: [=book antiqua]"ذلك فى الدنيا قبل يوم القيامة لان فى نار القيامه لا يكون غدو و عشى، ثم قال ان كانوا يعذبون فى النار غدوا و عشيا ففيها بين ذلك هم من السعداء، لا و لكن هذا فى البرزخ قبل يوم القيامة ا لم تسمع قوله عز و جل: وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ‏ : اين در دنيا قبل از روز قيامت است، زيرا آتش قيامت صبح و شام ندارد سپس فرمود: اگر آنها در قيامت تنها صبح و شام در آتش دوزخ عذاب شوند در ميان اين دو بايد سعادتمند باشند، چنين نيست، اين مربوط به برزخ است پيش از روزقيامت، آيا سخن خدا را (بعد از اين جمله) را نشنيده‏ اى كه مى‏ فرمايد: هنگامى كه قيامت برپا مى‏ گردد فرمان داده مى‏ شود آل فرعون را در اشد عذاب وارد كنيد امام نمى‏ فرمايد: در قيامت صبح و شام نيست، بلكه مى‏ فرمايد آتش دوزخ جاودانه است و صبح و شام ندارد، آنچه مجازاتش صبح و شام دارد عالم برزخ است.(4) بنابراین؛ طبق آيه و احادیث مذکور معلوم شد که در برزخ نيز صبح وشب وجود دارد، اما اينکه آيا مطابقت با صبح و شب دنيا، داشته باشد بحث ديگري است. چنانکه به نظر فلاسفه و عرفای اسلامی، عالم خلقت دارای سه مرتبه وجودی است که عبارتنداز: 1.عالم مادّه، که بارزترین خصوصیّت آن حرکت و زمان به معنای خاص است؛ چرا که حرکت، سیلان و امتداد و جا به جایی و تغییر تدریجی را که در اشیای مادی قرار دارد، زمان گویند و میزان حرکت آن ها و مسافت طی شده توسط زمان اندازه‏گیری و محاسبه می‏شود. تمامی این اوصاف مخصوص ماده و اشیای مادی می‏باشد. 2. عالم مثال که عالمی است غیر مادّی ولی دارای شکل و رنگ و مقدار. این عالم منزّه از حرکت و تغییر و زمان است. 3. عالم عقل، که منزّه از تمام آثار عالم مادّه است. عالم عقل و عالم مثال، از آن جهت که عوالمی مجرّد (غیر زمانی) هستند، آغاز زمانی برای آن ها معنی ندارد. لذا این دو عالم فقط آغاز علّی دارند. یعنی از حیث وجودی بعد از علّت خود قرار دارند. (5) با توجه به مطالب فوق، زمان به معنای گردش شب روز که در دنیا مطرح است، در عالم برزخ وجود ندارد، زیرا زمان مقدار حرکت است و حرکت از شئون ماده می‌باشد، حال آنکه عالم برزخ، عالم غیر مادی و مجرد از ماده است. البته اين امر بدان معنا نيست كه عالم آخرت و نظام حاکم بر آن، مطلقاً از زمان تهی باشد، بلكه در آن عالم نيز زمان وجود دارد كه از نظر ماهيت با زمان در اين دنيا كه مخصوص ماديات است، متفاوت است.

ب- آگاهی برزخیان از وضعیت اهل دنیا

در پاسخ به این بخش سؤال گفتنی است: «مردگان»، موجوات دیگری نیستند، بلکه همین انسان است و همین روحی است که در دنیا نیز هست، منتهی دیگر امکان و ابزار «بدن» از او گرفته شده است. در همین دنیا نیز، ارواح هستند که با یکدیگر دیدار می‌کنند، حرف می‌زنند، حرف می‌شوند و ...، اما به واسطه‌ی اعضای بدن. به هنگام مرگ، ملائکه‌ی مرگ که جنود و کارگزاران حضرت عزراییل علیه‌السلام هستند، روح را کاملاً تحویل می‌گیرند، یعنی تعلق او به بدن و به دنیا کاملاً قطع می‌شود. در چنین حالتی، نعمت «اختیار» سلب می‌گردد، ولی دلیلی نیست که ارتباط، بطور کامل قطع شود. بلکه این ارتباط، دیگر به میل و اختیار خودشان نخواهد بود. در این خصوص گفتنی است: الف – بر همین اساس، ارتباط شخص از دنیا رفته، چه مؤمن باشد و چه کافر، با خویشان، دوستان، آشنایان و آن چه به او علاقه داشته، برقرار می‌شود، اما اختیاری در آن ندارند. بلکه باذن الله و بر اساس علم، حکمت، مشیت و اراده‌ی او این ارتباط برقرار می‌شود. ب – چنین نیست که همه مردگان به هنگام ارتباط با زندگان در دنیا، شاهد همه رفتارها، گفتارها و کردارهای آنان باشند، بلکه میزان آگاهی آنان، با قوانین و شرایط حیات برزخی آنان انطباق دارد. به عنوان مثال: برای فرد مؤمن، پس از مرگ، دیگر غم و غصه‌ای وجود ندارد، چرا که خداوند متعال وعده فرمود: [=book antiqua]«أَلا إِنَّ أَوْلِیاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ * الَّذِینَ آمَنُواْ وَكَانُواْ یتَّقُونَ» (6) ترجمه: آگاه باشید كه بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مى‏ شوند * همانان كه ایمان آورده و پرهیزگارى ورزیده‏ اند. بر همین اساس، او شاهد حوادث و اتفاقاتی که برای عزیزانش می‌افتد و موجب غم، اندوه، نگرانی، دغدغه یا خوف و ترس او می‌شود، نخواهد بود. متقابلاً برای کافر، مشرک، منافق و خلاصه اهل جهنم، پس از مرگ خوشحالی و سروری نخواهد بود، لذا حتی اگر شاهد حادثه‌ یا رویکرد خوبی در خویشان خود باشد، موجب عذاب (غبن و حسرت) بیشتر او خواهد شد.
روایات بسیاری نیز این مطلب را تأیید می کند: 1- ابابصیر از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: «هیچ مؤمن و کافری نیست جز این که اهل و عیال خویش را به هنگام ظهر دیدار می‌کند و مؤمن موقعی که می‌بیند اهل و عیالش، عمل نیکی انجام می‌دهند، ستایش خدا می‌کند ولی کافر هنگامی که می‌بیند که وابستگان او عمل شایسته‌ای انجام می‌دهند در عالم مثال، ناراحت شده و در نتیجه حالت حسرت به او دست می دهد» (7) 2- امام صادق علیه‌السلام: «مؤمن اهل و عیال و خویشاوندان خود را دیدار می‌کند و می‌بیند آنچه را که دوست دارد و از او مخفی می‌شود آنچه را که آن را دوست ندارد و کافر نیز اهل و عیال خویش را دیدار می‌کند و لکن می‌بیند آنچه را که آن را دوست ندارد و از او مخفی می‌شود آنچه آن را دوست دارد.» (8) 3– مردگان، صدای ما را (باذن الله) می‌شنوند، حتی حرف نیز می‌زنند، منتهی چون آنها دیگر ابزار مادی زبان را ندارند و ما نیز تا در دنیا هستیم، از راه اعضای بدن صداها را می‌شنویم و درک می‌کنیم، حرف یا پاسخ آنها را نمی‌شنویم. چنانچه در اخبار وارده و احادیث تصریح شده که شخص رسول الله صلوات الله علیه و آله یا ائمه اطهار علیهم السلام، با مردگان حرف می‌زدند.(9)

ج- ازدواج در برزخ
انسان پس از مرگ وارد برزخ مي شود. نظام برزخ به گونه اي است كه حركت تكاملي انسان به سوي خداوند در آنجا ادامه دارد تا بر اثر اين حركت، معايب و نقايص او برطرف شود و كمالات و قابليت هاي لازم را براي ورود به عالم حشر و قيامت را پيدا كند. اما تکامل برزخی، تکامل عملی نیست، بلکه در برزخ تکامل علمی و فکری و فرهنگی وجود دارد. بعبارتی آنگونه نیست که ما آنجا بتوانیم اعمال صالح و خیری انجام دهیم. از آنجاییکه ازدواج و نظائر آن گونه هایی از رفتارهای عملی برای رسیدن به تکامل است در برزخ وجود ندارد. بعلاوه نظام زندگی برزخی اجتماعی نیست و نظام فردی است. در زندگی دنیوی و جامعه همه به یکدیگر احتیاج داریم. به مشاغل مختلف احتیاج داریم و به تنهایی نمی توانیم نیازهای خود را برآورده کنیم. اما در برزخ دیگر اینگونه نیست. آنجا زندگی هر نفر فردی است. یعنی هر کسی در گرو اخلاقیات، عقاید و اعمال خود است. زندگی اجتماعی به این معنا که به یکدیگر وابسته بوده و به هم کمک کنیم (مثلاً از طریق ازدواج و تشکیل خانواده) وجود ندارد. اما می تواند به صورت جمعی بوده و در کنار هم جمع شویم و یکدیگر را ببینیم.(10) چنانکه در روایات به این معنا اشاره شده است: امام صادق (ع) فرمود: [=book antiqua]«لا یَبقی مُؤ‌مِنٌ فی شَرقِ الاَرضِ وَغَربِها اِلاّ حَشَرَ اللّهُ روُحَهُ اِلی وادِی السلام ظَهرُ الکُوفَه، اَما اِنّی کََأنّی بِهِم حَلَقٌ حَلَقٌ قُعُودٌ یَتَحَدثُونَ» هر مومنی در شرق و عرب عالم نمی‌میرد مگر اینکه خداوند روح او را در وادی السلام مشحور می‌کند. راوی از امام (ع) پرسید: وادی السلام کجاست؟ حضرت فرمود: پشت کوفه است. آگاه باشید گویا ارواح مومنان در -آنجا به صورت حلقه‌ای و گرد نشسته‌اند و با هم سخن می‌گویند. و نیز راوی از امام صادق (ع) درباره ارواح مومنان سوال کرد. آن حضرت (ع) فرمود:[=book antiqua]«فی حُجُراتٍ فی الجنّةِ ، یأکُلونَ مِن طَعامِها ، ویَشْرَبونَ مِن شَرابِها و یقولون: ربنا اقم لنا الساعه و انجزلنا ما وعدتنا» آنها در حجره‌هایی از بهشت (برزخی) قرار دارند، از غذاهای بهشتی می‌خورند و از نوشیدنی‌هایش می‌نوشند و می‌گویند: پروردگارا هر چه زودتر قیامت را برپا کن و به وعده‌هایی که به ما داده‌ای وفا نما.
تکامل انسان در برزخ منحصر به رفتار اجتماعی نیست بلکه ازدواج رفتاری اجتماعی، عملی و کمال بخش است که جزو اقتضائات زندگی دنیایی است و با توجه به اینکه نظام برزخ، نظامی فردی برای برخورداری از نیات و اعمال(فردی و اجتماعی) دنیای افراد است نمی تواند مقتضی مسائلی چون ازدواج که رفتاری عملی و اجتماعی است باشد. بعلاوه گردهمایی ارواح مؤمنان و گفتگوی بین ایشان که در روایات بدان اشاره شده، بمنظور دیدار مؤمنان با یکدیگر و با اولیاء الله است که از طرفی جزو نعمات و برخورداری های معنوی عالم برزخ بوده و از طرف دیگر با تکامل علمی و فرهنگی که جزو اقتضاءات عالم برزخ است نیز سازگاری دارد. همچنین باید مراقب بود در این مسأله و بیان رابطه طولی علت و معلول، بین سیر نزولی عوالم وجود (از عالم عقل، عالم مثال و عالم ناسوت و طبیعت) با سیر صعودی عوالم وجود که از عالم طبیعت آغاز و به عالم ملکوت (قیامت) ختم می شود خلط نشود. تفکیک این دو سیر در حل شائبه و ابهام راهگشاست. در سیر نزولی عوالم وجود، عالم ملکوت و عقل جایگاه نخست و علّی نسبت به عالم مثال (برزخ) و عالم طبیعت دارد و در سیر صعودی، عالم طبیعت، جایگاه نخست نسبت به عالم برزخ و قیامت را دارد بعبارتی عالم برزخ، مظهر و باطن و معلول رویکرد و عملکرد انسان در عالم دنیاست و عالم قیامت، مظهر و باطن دو نشئه ی قبلی است.

د- حورالعین در برزخ

بله در برزخ هم حور العین وجود دارد. قوله کریم: [=book antiqua](فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ). (فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِیمٍ)(11) پس اگر او از مقرّبان باشد. در نهایت راحت و آرامش و روح و ریحان است و در بهشت پر نعمت جاى مى ‏گیرد. " روح" طبق فرهنگ لغت به هر چیزى كه مایه حیات و راحتى است گفته می شود(12)، کلمه" ریحان" به هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا اطلاق مى ‏گردد،(13). در این خصوص امام صادق (ع) فرموده روح و ریحان مربوط به عالم برزخ است(14) یعنی در عالم برزخ مقربین از نعمت های فرحزا و روزی خوب بهره مند می شوند و یکی از نعمت های خدا در عالم برزخ حور العین است. همچنین امام ششم علیه السّلام فرمود: چون خدای عزّ و جلّ جان مومن را بگیرد در كالبدى نهد چون بدن دنیائیش پس می خورند و می نوشند، و چون تازه‏ واردى بدانها رسد او را بهمان صورتى كه در دنیا بوده می شناسند.(15). طبق این حدیث وقتی در عالم برزخ خوردن و آشامیدن است پس مساله حور العین هم وجود دارد چرا که طبق آیه ای که گذشت مومن در برزخ هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا نصیبش می شود.

ه- ماهیت عالم برزخ

آشنایی با ماهیت عالم برزخ که عالم واسط و حائل بین عالم دنیا و آخرت است پرده از پاسخ سؤالات شما بر می دارد بی شک، نشئه ی برزخ نشئه ی انتظار بندگان برای تحقق وعده عینی و حق خدای متعال است و عالم آخرت و قیامت کبری زمان تحقق عدالت حقه، موعد لقاء و دیدار حقتعالی و برخورداری کامل بندگان از ثواب و جزای اعمال است. چنانکه در برخی آیات به انتظار مؤمنان برای فرارسیدن قیامت اشاره می کند. بی شک؛ برزخ براى همه يكسان نمى‏ باشد، گروهى در عالم برزخ حيات آگاهانه‏ اى دارند، اما گروه ديگرى همچون افرادى هستند كه به خواب فرو مى‏ روند و گويى در قيامت از خواب خود بيدار مى‏ شوند و هزاران را ساعتى مى‏ پندارند! (16) آن چنانكه خداوند در سوره روم مي فرمايد" و روزى كه قيامت برپا شود، مجرمان سوگند ياد مى‏ كنند كه جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نكردند! اين چنين از درك حقيقت بازگردانده مى‏ شوند "ولى كسانى كه علم و ايمان به آنان داده شده مى‏ گويند:شما بفرمان خدا تا روز قيامت (در عالم برزخ) درنگ كرديد، و اكنون روز رستاخيز است، امّا شما نمى‏ دانستيد!". (17) حال اين آيه نشان مي دهد كه گروهي گذر زمان را در برزخ احساس كرده ولي گروهي ديگر احساس نمي كنند . فلذا هیچ نابودی وجود ندارد اینتطور نیست که صورت کارهای انسانی اعم از فردی و اجتماعی نابود شود و یا معتقد شویم هیچ جلوه ای در نشئه ی برزخ نداشته باشد، لکن این صورت و جلوه گری در قالب تنعم و برخورداری از نعمات بهشت برزخی و یا برخورداری از عذابهای جهنم برزخی بروز و ظهور می یابد چنانکه در روایات به آن اشاره شده اما تحقق عینی و ظهور حقه باطن اعمال و نیات انسان، موکول به برپایی قیام قیامت است. سنخیت یا عدم سنخیت زندگی مشترک ارواح مؤمنان و غیرمؤمنان در عالم برزخ بدلیل شرایط و اقتضائاتی که بیان شد صرفاً در قالب همان نشست و برخاستها و گفتگو و دیدارها نمود می یابد و به همان دلایلی که گفتیم یعنی: 1. فردی بودن نظام برزخ و 2. عدم امکان وجود تکامل عملی در برزخ. نمی تواند در قالب رفتارهایی چون ازدواج و نظائر آن نمود و عینبت یابد.

و- طبقات برزخ

همان گونه كه انسانها در دنيا از نظر اعتقاد و عمل، به اقسام زير تقسيم مى شوند: 1- مسلمان و مومن. 2- كافر و مشرك و ظالم. 3- مستضعف. به همين نسبت ارواح اموات نيز در عالم برزخ سه دسته اند: 1- ارواح مومنين. 2- ارواح كفار، مشركين و ظالمين. و 3- ارواح مستضعفين و افراد و اطفالى كه قبل از رسيدن به بلوغ از دنيا مى روند. فلذا طبق روایات، هر مومنى كه از دنيا مى رود به روح او گفته مى شود: به ارواح ديگر مومنان در وادى السلام ملحق شو، او نيز به جمع آنها مى پيوندد، و اين وادى السلام قطعه اى از بهشت برين است. و مؤمنان در آن وادی از نعمات و مواهب بهشت برزخی که حورالعین از آن جمله است برخوردار هستند. چنانکه در پاسخ قبل یادآور شدیم که گروهی گذر زمان در برزخ را احساس نمی کنند و هزاران را ساعتی می پندارند که ایشان همان مجرمانند و گروه دیگری که همان مؤمنان و اصحاب معرفت هستند از نعمات بهشت برزخی برخوردارند در حالیکه بدان آگاهی دارند و انتظار برپایی قیامت را می کشند چون می دانند که علاوه بر برخورداری از مواهب و نعمات والاتر به دیدار و لقاء پروردگار خویش نیز نائل می شوند. همچنین کفار و مشرکانی که آگاهانه راه کفر و شرک را در پیش گرفته اند، در عالم برزخ نیز آگاهانه گرفتار عذابهای برزخی خواهند بود. در این میان ارواح مستضعفان که مصادیق آن مجال دیگری می طلبد نیز در عالم برزخ حیات آگاهانه ای ندارند.

ز- نتیجه

در عالم برزخ همچون عالم دنیا زمان (صبح و شام) وجود دارد اما ماهیت آن با زمان (صبح و شام) دنیا متفاوت است. اهل برزخ از وضعیت اهل دنیا و خانواده شان باذن الله آگاهی دارند و از رفتار آنها خشنود یا غمگین می شوند اما میزان آگاهی آنها بسته به مقام ایشان متفاوت است. در عالم برزخ بدلیل اینکه در آن نشئه اقتضاء زندگی جمعی وجود نداشته و از طرفی امکان تکامل عملی منتفی است و ازدواج رفتاری عملی برای تکامل است، مطرح نیست. اما برخورداری از نعمات الهی برای اهل ایمان در برزخ از قبیل برخورداری از حورالعین وجود دارد. طبقات برزخیان 3 دسته اند: : 1- مسلمان و مومن. 2- كافر و مشرك و ظالم. 3- مستضعف.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی______________________________________ ___________________________
1. سوره غافر آيه: .46
2. سوره مريم: آیه 62.
3. سوره رعد: آيه 35.
4. اقتباس از سایت پرسمان دانشجویان، مبحث شب و روز در برزخ.
5. ر.ك. الهی قمشه‌ای، حکمت الهی، چ انتشارات اسلامي، تهران 1360، ص 298، بنقل از سایت مرکز ملی، مبحث وضعیت زندگی در عالم برزخ.
6. یونس، 62 و 63
7. فروع کافی، ثقة الاسلام کلینی، ج 3، ص 230.
8. همان، ح 2.
9. پس از خاتمه جنگ بدر رسول الله صلی الله علیه و آله خطاب به اجساد مشرکین فرمود: «آیا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود، حق یافتید؟ من آنچه پروردگارم به من وعده داده بود، حق یافتم. اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله با تعجب عرض کردند یا رسول الله با مردگان سخن می گویید؟ فرمود: شما شنواتر از آنان نیستید، لکن آنان قدرت سخنگوئی با شما را ندارند» (ابن هشام، السیرة النبویة، چ قاهره، ج 2، ص 292)
10. برای مطالعه بیشتر ر.ک: معادشناسی علامه طهرانی، ج 3، صص 119 - 120.
11. واقعه/ آیه 88-89.
12. قاموس قرآن، ج‏3، ص: 130.
13. تفسیر نمونه، ج‏23، ص: 281.
14. أمالی الصدوق، ص: 290.
15. ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج‏5، ص: 43.
16. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، چ دار الکتب الاسلامیه ، تهران، 1374 ه ش، ج 16، ص 484.
17. روم/ (آيه) 55 و 56.

موضوع قفل شده است