جمع بندی فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟
تبهای اولیه
با سلام خدمت کارشناسان و کابران محترم اسک دین
انسان سؤالات فراوانی را در این مورد در ذهن خود مییابد، تا آنجا که اگر بگوییم بعضی از سؤالات به صورت روزانه در بین مردم جریان دارد، سخن به گزاف نگفتهایم.
- فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟
با تشکر
- فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟
با عرض سلام و خسته نباشید
از آنجا که خداوند کریم و حکیم است و بخلی در بخشش و تنعُّم بندگان خود ندارد، باید فلسفه و علل وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق دیگر افراد را در نوع رفتار و عملکرد خود آنان جستجو کرد.
خداوند در آیهی 39 سوره ی مبارکه نجم می فرماید: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى، و اينكه براى انسان چيزى جز حاصل سعى و كوشش او نيست»
این آیهی بیانگر یک قانون عام و کلی است که مسلمان و غیر مسلمان، زن و مرد، بالغ و نابالغ و... در آن مشترک اند. فردی که تلاش مناسب و در مسیر صحیح، برای کسب روزی داشته باشد طبعاً از افراد دیگری که به خوبی از فرصت ها و امکانات بهره نگرفته اند، روزی بیشتری خواهد داشت.
در روایتی از امام صادق علیه السلام وارد شده است:
شخصى با هيجان و اضطراب، به حضور امام صادق عليه السلام آمد و عرض کرد : درباره من دعايى بفرماييد تا خداوند به من وسعترزقى بدهد، که خيلى فقير و تنگدستم . امام علیه السلام فرمود : هرگز دعا نمىکنم. عرض کرد: چرا دعا نمىکنيد؟! امام فرمود: براى اين که خداوند راهى براى اين کار معين کرده است، خداوند امر کرده که روزى را پى جويى کنيد، و طلب نماييد. اماتو مىخواهى در خانه خود بنشينى، و با دعا روزى را به خانه خود بکشانى! – وسائل الشيعة ؛ج 2، ص 529-
در روایت دیگری بیان شده است:
قَالَ الصَّادِقُ ع الرِّزْقُ مَقْسُومٌ عَلَى ضَرْبَيْنِ أَحَدُهُمَا وَاصِلٌ إِلَى صَاحِبِهِ وَ إِنْ لَمْ يَطْلُبْهُ وَ الْآخَرُ مُعَلَّقٌ بِطَلَبِهِ فَالَّذِي قُسِمَ لِلْعَبْدِ عَلَى كُلِّ حَالٍ آتِيهِ وَ إِنْ لَمْ يَسْعَ لَهُ وَ الَّذِي قُسِمَ لَهُ بِالسَّعْيِ فَيَنْبَغِي أَنْ يَلْتَمِسَهُ مِنْ وُجُوهِهِ ...ِ- همان ج17 ؛ ص47-
روزی افراد بر دو قسم است. روزی که به صاحبش می رسد هرچند صاحبش آن را طلب نکرده باشد و روزی که متوقف بر تلاش و طلب فرد است. قسم اول در هر حال به صاحبش می رسد هرچند برای آن تلاش نکرده باشد و قسم دو لازم است که برای رسیدن به آن تلاش کند... .
بدون شک روزی فردی که درس خوانده و تلاش کرده تا مهارت خاصی پبدا کند از روزی خیلی افراد بیشتر خواهد بود کما اینکه ممکن است روزی فردی که تحصیلات بالائی ندارد ولی آداب تجارت را به خوبی می داند از بسیاری از افراد تحصیل کرده بیشتر باشد.
آنچه بیان شد بخشی از فلسفه و علل تقسیم روزی است که عمده دلیل در تفاوت روزی ها را می توان همین مساله دانست.
با این حال در روایات علل دیگری نیز برای وسعت یا تنگی رزق بیان شده است.
مثلا برای وسعت رزق مواردی چون سپيده دم به دنبال روزي رفتن، تجارت، انقطاع الی الله، استعانت، توكل و سپردن امور به خداوند، زيارت بارگاه امام حسين عليه السلام، تقوی، استغفار، خواندن ذکر در سجده آخر، اجابت اذان، سپاسگذاري از نعمت دهنده، راضی بودن به امتحان الهی، دعا کردن پشت سر برادران دینی، خواندن دعاهاي وسعت رزق، نماز شب، نماز سبب برکت روزی، قرض و صدقه دادن به نیازمند، نافله عشا، زکات دادن، صلهرحم، مهمانی دادن، خوش اخلاقي و وفق و مدارا با خانواده و دیگران ،ترک آزار دیگران، حسن نیت، مواسات با برادر، نيكي كردن، همسایه خوب بودن، امانتداري، حريص نبودن، آسان گرفتن، ميانهروي و... ذکر شده است.
و برای اندک بودن رزق مواردی چون كار نكردن، تنبلی، کسب مال حرام، اسراف، گناه، فکر گناه، کفاره گناه، نفرین پدر، گناه اغنیا، ظلم و پایمال کردن حق دیگری، ترک صبر، بد خلقی، قلت یا عدم شكر، زنا، سوء تدبیر و ترك تقدير در معيشت (بی برنامگی)، دروغ گويي، رد كردن نيازمند، خيانت در امانت، تظاهر به فقر، خواستن و تکیه به غیر خدا، سخنان بيهوده، کم فروشی، زياد غنا گوش دادن، خواب قبل از طلوع خورشيد و... بیان شده است.
در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نخواهد بود که وسعت روزی و اندک بودن آن گاه امتحان الهی برای برخی بندگان و گاه عذابی برای آنان در دنیا و آخرت است.
امام علی علیه السلام در بخشی از خطبه 91 در نهج البلاغه می فرمایند:
خداوند روزى ها را مقدّر كرد و اندازه گيرى فرمود؛ گاه آن را زياد و گاه كم نمود، گاه با تنگى و گاه با وسعت روزى را تقسيم كرد و (در عين حال) عدالت را در آن رعايت فرمود، و هدف از آن تقسيم، اين بود كه هر كس را بخواهد با وسعت روزى يا تنگى آن بيازمايد و به وسيله آن، شكر و صبر غنى و فقير را آزمايش كند. سپس روزى وسيع را با فقر و بيچارگى در آميخت، تندرستى را با حوادث دردناك توأم ساخت، و شادى و سرور را با غصّه و اندوه قرين كرد. سرآمد عمر را آفريد؛ آن را گاه طولانى و گاه كوتاه قرار داد و گاه مقدّم و گاه موخّر داشت و سرانجام مرگ را با عوامل پايان عمر پيوند داد و با آن، رشته هاى طولانى حيات را درهم پيچيد و پيوندهاى محكم زندگى (توانمندان) را قطع كرد.
پرسش:
فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر در چیست؟
پاسخ:
از آنجا که خداوند کریم و حکیم است و بخلی در بخشش و تنعُّم بندگان خود ندارد، باید فلسفه و علل وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق دیگر افراد را در نوع رفتار و عملکرد خود آنان جستجو کرد.
خداوند در قرآن می فرماید: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»؛ و اينكه براى انسان چيزى جز حاصل سعى و كوشش او نيست.(1)
این آیه بیانگر یک قانون عام و کلی است که مسلمان و غیر مسلمان، زن و مرد، بالغ و نابالغ و ... در آن مشترک اند. فردی که تلاش مناسب و در مسیر صحیح، برای کسب روزی داشته باشد طبعاً از افراد دیگری که به خوبی از فرصت ها و امکانات بهره نگرفته اند، روزی بیشتری خواهد داشت.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) وارد شده است:
شخصى با هيجان و اضطراب، به حضور امام صادق (عليه السلام) آمد و عرض کرد : درباره من دعايى بفرماييد تا خداوند به من وسعت رزقى بدهد، که خيلى فقير و تنگدستم . امام (علیه السلام) فرمود : هرگز دعا نمى کنم. عرض کرد: چرا دعا نمى کنيد؟! امام فرمود: براى اين که خداوند راهى براى اين کار معين کرده است، خداوند امر کرده که روزى را پى جويى کنيد، و طلب نماييد. اما تو مى خواهى در خانه خود بنشينى، و با دعا روزى را به خانه خود بکشانى.(2)
در روایت دیگری بیان شده است:
«قَالَ الصَّادِقُ ع الرِّزْقُ مَقْسُومٌ عَلَى ضَرْبَيْنِ أَحَدُهُمَا وَاصِلٌ إِلَى صَاحِبِهِ وَ إِنْ لَمْ يَطْلُبْهُ وَ الْآخَرُ مُعَلَّقٌ بِطَلَبِهِ فَالَّذِي قُسِمَ لِلْعَبْدِ عَلَى كُلِّ حَالٍ آتِيهِ وَ إِنْ لَمْ يَسْعَ لَهُ وَ الَّذِي قُسِمَ لَهُ بِالسَّعْيِ فَيَنْبَغِي أَنْ يَلْتَمِسَهُ مِنْ وُجُوهِهِ ...ِ»؛ روزی افراد بر دو قسم است. روزی که به صاحبش می رسد هرچند صاحبش آن را طلب نکرده باشد و روزی که متوقف بر تلاش و طلب فرد است. قسم اول در هر حال به صاحبش می رسد هر چند برای آن تلاش نکرده باشد و قسم دو لازم است که برای رسیدن به آن تلاش کند... .(3)
بدون شک روزی فردی که درس خوانده و تلاش کرده تا مهارت خاصی پبدا کند از روزی خیلی افراد بیشتر خواهد بود کما اینکه ممکن است روزی فردی که تحصیلات بالائی ندارد ولی آداب تجارت را به خوبی می داند از بسیاری از افراد تحصیل کرده بیشتر باشد.
آنچه بیان شد بخشی از فلسفه و علل تقسیم روزی است که عمده دلیل در تفاوت روزی ها را می توان همین مساله دانست.
با این حال در روایات علل دیگری نیز برای وسعت یا تنگی رزق بیان شده است.
مثلا برای وسعت رزق مواردی چون سپيده دم به دنبال روزی رفتن، تجارت، انقطاع الی الله، استعانت، توكل و سپردن امور به خداوند، زيارت بارگاه امام حسين (عليه السلام)، تقوی، استغفار، خواندن ذکر در سجده آخر، اجابت اذان، سپاسگذاری از نعمت دهنده، راضی بودن به امتحان الهی، دعا کردن پشت سر برادران دینی، خواندن دعاهای وسعت رزق، نماز شب، نماز سبب برکت روزی، قرض و صدقه دادن به نیازمند، نافله عشا، زکات دادن، صلهرحم، مهمانی دادن، خوش اخلاقی و وفق و مدارا با خانواده و دیگران ،ترک آزار دیگران، حسن نیت، مواسات با برادر، نيكی كردن، همسایه خوب بودن، امانتداری، حريص نبودن، آسان گرفتن، ميانهروی و ... ذکر شده است.
و برای اندک بودن رزق مواردی چون كار نكردن، تنبلی، کسب مال حرام، اسراف، گناه، فکر گناه، کفاره گناه، نفرین پدر، گناه اغنیا، ظلم و پایمال کردن حق دیگری، ترک صبر، بد خلقی، قلت یا عدم شكر، زنا، سوء تدبیر و ترك تقدير در معيشت (بی برنامگی)، دروغ گويی، رد كردن نيازمند، خيانت در امانت، تظاهر به فقر، خواستن و تکیه به غیر خدا، سخنان بيهوده، کم فروشی، زياد غنا گوش دادن، خواب قبل از طلوع خورشيد و ... بیان شده است.
در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نخواهد بود که وسعت روزی و اندک بودن آن گاه امتحان الهی برای برخی بندگان و گاه عذابی برای آنان در دنیا و آخرت است.
امام علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه 91 در نهج البلاغه می فرمایند:
خداوند روزى ها را مقدّر كرد و اندازه گيرى فرمود؛ گاه آن را زياد و گاه كم نمود، گاه با تنگى و گاه با وسعت روزى را تقسيم كرد و (در عين حال) عدالت را در آن رعايت فرمود، و هدف از آن تقسيم، اين بود كه هر كس را بخواهد با وسعت روزى يا تنگى آن بيازمايد و به وسيله آن، شكر و صبر غنى و فقير را آزمايش كند. سپس روزى وسيع را با فقر و بيچارگى در آميخت، تندرستى را با حوادث دردناك توأم ساخت، و شادى و سرور را با غصّه و اندوه قرين كرد. سرآمد عمر را آفريد؛ آن را گاه طولانى و گاه كوتاه قرار داد و گاه مقدّم و گاه موخّر داشت و سرانجام مرگ را با عوامل پايان عمر پيوند داد و با آن، رشته هاى طولانى حيات را درهم پيچيد و پيوندهاى محكم زندگى (توانمندان) را قطع كرد.
________
(1) نجم/ 39.
(2) شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، ، 1409،چاپ اول،قم، ج 2، ص 529.
(3) همان ج17 ؛ ص47.