با همسر بچه ننه چگونه باید برخورد کرد؟!

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با همسر بچه ننه چگونه باید برخورد کرد؟!

سلام
از عنوان تاپیک سوال من مشخصه،همسر شخصی بسیار وابسته به مادرش می باشد تقریبا از روز بعد از ازدواج این روحیه مشخص شد! حتی تنها برادر این خانم هم به مادرش به شدت وابسته است!
خانم در زمانی که مکان زندگی به مادرش نزدیک بود (نه خیلی نزدیک اما خیلی دور هم نبود) هر روز به مادرش سر می زد و روزانه مکررا با تلفن با مادرش صحبت می کرد و تقریبا مادرش را در جزئیات تمام کارهایش می گذارد و مادرش در تصمیماتش نقش بسیار زیادی می گذارد اگر نگویم برایش تصمیم هم می گیرد!
شوهر برای اینکه این وابستگی را کم کند در اقدامی سعی بر تغییر مکان زندگی می کند که فاصله دور شود تا شاید وابستگی کمتر و سر زدن های روزانه کم شود در ابتدا خانمش مخالفت می کند اما مرد با سیاست های خودش خانم را به اینکار راضی می کند اما تقریبا از چاله به چاه با این کارش می افتد تقریبا یک روز در میان خانم شروع به بهانه گیری می کند که من می خواهم به مادرم سر بزنم و با هم بریم سر بزنیم و ... در هفته های اول مرد هم مجبور به چنین کاری می شود و این مسیر طولانی را طی کند اما در طول زمان به تدریج این ملاقات ها را کم و کمتر می کند و تا حدودی اکنون معتدل شده اما مشکلی که هنوز وجود دارد تماس های روزانه طولانی این خانم با مادرش است که مرد نمی داند چگونه این نوع ارتباط را هم کم کند؟ البته از ابتدا هم چیزی راجع به اینکه از اینکه تا این حد به مادرش وابسته است ناراحت است ابراز نکرده،ولی چگونه می توان بدون اینکه چنین حرفی را ابراز کرد و حساسیتی ایجاد کرد این روابط را کم نمود؟
باتشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استادنشاط

پرسش:
خانمی بعد از ازدواج بخاطر وابستگی شدیدی که به مادرش دارد هر روز به سرکشی ایشان می رفت همسر این خانم با نقل مکان به راه دورتر باعث تعدیل این ارتباط شد اما تماس های تلفنی را نمی تواند تعدیل نماید خواهشمندم راهنمایی فرمائید.

پاسخ:
این مسئله ای که شما با آن درگیر هستید، برای ما قابل درک است که در زندگی مختصری احساس ناراحتی دارید؛ اما آنچه به عنوان راهکار می توانیم خدمت شما بزرگوار عرض کنیم:
1. انتظار تغییر یک دفعه ایی را نداشته باشید. می توانید به تدریج با محبت بیشتر و احساس علاقه و درک او این رفت و آمدها را کمتر و به مرور زمان، رفت و آمدها متعادل باشند.

2. سعی نکنید با دعوا و مشاجره این مسئله را حل کنید، این شخص با این سبک تربیت شده، فقط چاره شما این است که با نرم خویی و آرامش بیشتر و با صبوری روی ذهن و رفتار ایشان کار کنید تا تغییرات اساسی و انگیزه کافی برای ترک این افراط با علاقه خود داشته باشد، از این دعوا و مشاجره و هر گونه رفتار خشن گونه نمی تواند مانع و حل این مشکل باشد.

3. برنامه تفریح یا مشغولیت ذهنی برای همسرتان ایجاد کنید؛ فراهم کردن کلاس آموزشی، یا ادامه تحصیل، تصمیم به باردار شدن، و ... می تواند به مرور این مسئله را حل کند.

4. باید طوری برخورد کنید که این نیاز عاطفی همسرتان نسبت به شما بیشتر متمایل شود. وقتی مادرش این قدر محبت و پیگیر مشکلات و خیلی از مسائلش باشد، خوب طبیعی است گرایش به او بیشتر خواهد شد.

5. هر گونه افراط و زیاده روی در این مسائل مشکل ساز خواهد شد. پس رفتارهای خودتان را کنترل کنید.

6. توجه خودتان را به نظر و فکر همسرتان بیشتر کنید (دختران این چنینی معمولا اعتماد به نفس پایینی دارند و برای حل این مشکل به مادر پناهنده می شوند) شما می توانید به گفته های او اهمیت بدهید، به او ارزش بدهید، روی اعتماد به نفس او کار کنید تا وابستگی به مادر کم شود.

خلاصه کلام:
1. در اصلاح و تغییر رفتارش صبور باشید، عجله کردن دردی را درمان نمی کند.
2. شما اگر می خواهید روابط با مادرش متعادل باشد، بدون خودتان این مسئله حل نخواهد شد. (خصوصا مسئله ابراز محبت و علاقه، و تقویت اعتماد به نفس همسرتان، و جلب توجه بیشتر به او)
3. شما ازصبح تا شب یکسره مشغول کار و فعالیت باشید و انتظار تغییر و اصلاح هم از همسرتان داشته باشید، نتیجه نمی گیرید.

چه توقعی داری ؟ادم 20سال تمام مدت پیش مامانش اینا باشه یه دفعه بخاد ازشون دل بکنه جدا شه
خونه ی من از خونه ی مامانم خیلی دوره ومن هرروز بهشون سر میزنم از ساعت 4تا10شب
وهرروز ساعت 9تا 9-30 صبح تلفنی باهشون حرف میزنم
تازه 6ساله ازدواج کردم
شبم که برمیگردم میرم خونه مادر شوهرم تا12یا1شب و هفته ای 2بار از صبح میرم خونه مامانم و2بارهم از صبح میرم خونه مادر شوهر
حالا شما برو خدا رو شگر کن خانومت فرشته اس بخدا
اصلن چه اصراریه جداشون کنی مادر وپدر ادم جز مصلحت ادم چیزی نمیخان مامانه من که حرفاش همینه اسراف نکن مطیع همسرت باش متوقع نباش همدمش باش کنارش باش نه روبروش اذیتش نکن چرا همه ی مردا مقصر مشکلاته زندگیشون رو مادر زن میدونن :kalafeh::kalafeh::kalafeh::kalafeh::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat:
مگه خودتون میتونید از مادرتون دل بکنین همسره من که روزی 2یا3بار به مادرش سر میزنه

تنهای تنها;758649 نوشت:

همسره من که روزی 2یا3بار به مادرش سر میزنه

:moteajeb:

با سلام

در صورتی که همسر شما به خانواده خود وابستگی زیادی دارد میتوانید از راهکارهای زیر کاهش این وابستگی کمک بگیرید

1- همسرتان را متوجه این موضوع کنید که دخالت های خانواده اش سبب بروز اختلافات و فاصله بین شما شده است به آرامی و با احترام با او صبحت کنید شما یک زوج هستید پس او را متقاعد کنید به او یگویید پدر و مادر مشاور خوبی هستند و شما میتوانید از آنها راهنمایی بگیرید اما در نهایت باید با هم فکری تصمیم نهایی را بگیرید

2- در زمان گفتوگو با همسرتون پیش داوری نکنید به مواردی که اتفاق افتاده و به صورت تجربی پیش آمده اشاره کنید و روی موارد موجود اظهار نظر کنید برای او مثال بزنید که با توصیه های خانواده اش چه نتایج و غم انگیزی برایتون حاصل شده است و اگر دخالت خانواده او نبود این مشکل پیش نمی آمد

3- او را متهم نکنید تنها آثار کارش را به او گوشزد کنید.

4- با همسرتان ارتباط صمیمی تری داشته باشید تا او شما را محرم بداند و احساس نزدیکی بیشتری با شما بکند با او صبحت کنید تا او تشویق شود حرفهایش را به شما بزند.

اگر وابسته و اتکای به دیگران ویژگی اساسی اختلاف شخصیت وابسته است اما تا وقتی نشانه های دیگری وجود نداشته باشد نمیتوان گفت که فرد دارای اختلال شخصیت وابسته است زیرا همه ما گاهی اوقات در کارهای خود از دیگران کمک می خواهیم و گاهی نسبت به فردی خاص احساس دلبستگی زیادی می کنیم و تمایل داریم که پیش تر در کنار او باشیم این حالت ها در حد مشخصی طبیعی محصوب میشود و حتی فقدان آن ها میتوان به منزله باشد.

با تشکر

تنهای تنها;758649 نوشت:
چه توقعی داری ؟ادم 20سال تمام مدت پیش مامانش اینا باشه یه دفعه بخاد ازشون دل بکنه جدا شه خونه ی من از خونه ی مامانم خیلی دوره ومن هرروز بهشون سر میزنم از ساعت 4تا10شب وهرروز ساعت 9تا 9-30 صبح تلفنی باهشون حرف میزنم تازه 6ساله ازدواج کردم شبم که برمیگردم میرم خونه مادر شوهرم تا12یا1شب و هفته ای 2بار از صبح میرم خونه مامانم و2بارهم از صبح میرم خونه مادر شوهرحالا شما برو خدا رو شگر کن خانومت فرشته اس بخدااصلن چه اصراریه جداشون کنی مادر وپدر ادم جز مصلحت ادم چیزی نمیخان مامانه من که حرفاش همینه اسراف نکن مطیع همسرت باش متوقع نباش همدمش باش کنارش باش نه روبروش اذیتش نکن چرا همه ی مردا مقصر مشکلاته زندگیشون رو مادر زن میدونن :kalafeh::kalafeh::kalafeh::kalafeh::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat:مگه خودتون میتونید از مادرتون دل بکنین همسره من که روزی 2یا3بار به مادرش سر میزنه
کار اشتباهی هستش،من زن بگیرم هفته ای یه بار اونم دو سه ساعت میبرمش خونه باباش و برش میگردونم،این نظر من هستش شاید یه اقای دیگه ای 24 ساعته خونه مادرزنش باشه

پرسشگر1;757460 نوشت:
با همسر بچه ننه چگونه باید برخورد کرد؟!

سلام علیکم
خوب کارشناس محترم و سرکار خانم سلطانی نظرات خوبی ارائه کردند...
بخصوص که گاهی شما قصد داری این آتیش رو خاموش کنی, بیشتر با سختگیری یا انتقاد اونو هل میدی تو بغل مامانش اینا...
حالا اول همونطور که اشاره شد
صبوری کن... تا این بچه نه نه یکم متوجه حضور شوهر در زندگی بشه
هان
گرفتی معلومه بچه زرنگی هستی
بچسب رو پر رنگ کردن حضورت تو زندگیش...
نشد
اقایانن خانها ببخشند
صواب داره بگم
از ابزار تفرقه بینداز حکومت کن
استفاده کن
ما تجویز کردیم
مجرب بود

تنهای تنها;758649 نوشت:
چه توقعی داری ؟ادم 20سال تمام مدت پیش مامانش اینا باشه یه دفعه بخاد ازشون دل بکنه جدا شه
خونه ی من از خونه ی مامانم خیلی دوره ومن هرروز بهشون سر میزنم از ساعت 4تا10شب
وهرروز ساعت 9تا 9-30 صبح تلفنی باهشون حرف میزنم
تازه 6ساله ازدواج کردم
شبم که برمیگردم میرم خونه مادر شوهرم تا12یا1شب و هفته ای 2بار از صبح میرم خونه مامانم و2بارهم از صبح میرم خونه مادر شوهر
حالا شما برو خدا رو شگر کن خانومت فرشته اس بخدا
اصلن چه اصراریه جداشون کنی مادر وپدر ادم جز مصلحت ادم چیزی نمیخان مامانه من که حرفاش همینه اسراف نکن مطیع همسرت باش متوقع نباش همدمش باش کنارش باش نه روبروش اذیتش نکن چرا همه ی مردا مقصر مشکلاته زندگیشون رو مادر زن میدونن :kalafeh::kalafeh::kalafeh::kalafeh::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat:
مگه خودتون میتونید از مادرتون دل بکنین همسره من که روزی 2یا3بار به مادرش سر میزنه

یعنی حداکثر زمانی که در طول روز برای بودن با همسرتون وقت میگذارید فقط یک ساعته با این حساب:Moteajeb!:
اگر ایشون یه شغل ادازی داشته باشه از 8 صبح تا ظهر سرکاره.تا برسه خونه حدودا ساعت 2ونیم یا 3 میشه . شما ساعت4دیگه میرید خونه مادرتون تا 10 و بعدش میرید خونه مادرشوهرتون تا 1 بعد هم که حتما برمیگردید خونه همسرتون خوابه چون میخواد صبح بره سرکار....
و تازه همین مقدار یکساعت هم دو روز هفته باهاش نیستید چون از صبح میرید خونه مادرتون

mehrant;758713 نوشت:
یعنی حداکثر زمانی که در طول روز برای بودن با همسرتون وقت میگذارید فقط یک ساعته با این حساب
اگر ایشون یه شغل ادازی داشته باشه از 8 صبح تا ظهر سرکاره.تا برسه خونه حدودا ساعت 2ونیم یا 3 میشه . شما ساعت4دیگه میرید خونه مادرتون تا 10 و بعدش میرید خونه مادرشوهرتون تا 1 بعد هم که حتما برمیگردید خونه همسرتون خوابه چون میخواد صبح بره سرکار....
و تازه همین مقدار یکساعت هم دو روز هفته باهاش نیستید چون از صبح میرید خونه مادرتون

خیر ایشون مغازه دارن صبح ساعت 9تا 2 وعصر ساعت 4 تا 10 مغازه ان 4منو میبره خونه مامانم 10میاد دنبالم بعد هم باهم میریم خونه مامانشون وقتی هم از صبح میرم مهمونی باهم میریم دیگه :ok::ok:

پسری از جنس غم;758707 نوشت:
کار اشتباهی هستش،من زن بگیرم هفته ای یه بار اونم دو سه ساعت میبرمش خونه باباش و برش میگردونم،این نظر من هستش شاید یه اقای دیگه ای 24 ساعته خونه مادرزنش باشه

خوب خودشون اصرار میکنن زنگ میزنن دعوتمون میکنن

سید حسینی;758709 نوشت:
از ابزار تفرقه بینداز حکومت کن
استفاده کن

واقعا این نظره همکار اجرایی بخشه مشاوره اس:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Gig:
تفرقه بین چه کسانی؟ و چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تنهای تنها;758722 نوشت:
خیر ایشون مغازه دارن صبح ساعت 9تا 2 وعصر ساعت 4 تا 10 مغازه ان 4منو میبره خونه مامانم 10میاد دنبالم بعد هم باهم میریم خونه مامانشون وقتی هم از صبح میرم مهمونی باهم میریم دیگه

سلام .. شما که همش توراهی !! :Moteajeb!: ماشالا چه همتی !

نقل قول:

اقایانن خانها ببخشند
صواب داره بگم
از ابزار تفرقه بینداز حکومت کن
استفاده کن
ما تجویز کردیم
مجرب بود

Fool .. مجرب نیست ، مخرب است ..

....

آقایون با خانمهایی ازدواج کنید که دوران دانشجوییشون تو یه شهر دور بودن ! این گونه ی نه چندان نادر از جانداران ، دل کندن از همه چیز رو بلدن .. وگرنه مجبورین خانمتون رو همش از خونه ی مادرش جمع کنین !! :Nishkhand:

سید حسینی;758709 نوشت:
اقایانن خانها ببخشند
صواب داره بگم
از ابزار تفرقه بینداز حکومت کن
استفاده کن


والفتنة اشد من القتل

سلام به همگی
بسیاری از مشکلات ما ریشه در افراط و تفریط داره ، کاشکی میتونستیم میانه رو باشیم ، خیلی از این مشکلات اصلا بروز نمی کرد. یا از این ور پشت بوم میوفتیم یا از اون ور

شما هم خیلی حساس نشو ، انشا الله به مرور زمان متوجه این کارشون میشن ، هر آدمی یک سری ویژگیهای شخصیتی داره که محصول چندین سال زندگیشه و تغییر 100% ی این ویژگیها کار محالیه

البته با صبر و گذشت و گفتگو خیلی از این مسایل حل شدنیه ، که بستگی به دو طرف داره.

تنهای تنها;758722 نوشت:
ایشون مغازه دارن صبح ساعت 9تا 2 وعصر ساعت 4 تا 10 مغازه ان 4منو میبره خونه مامانم 10میاد دنبالم بعد هم باهم میریم خونه مامانشون وقتی هم از صبح میرم مهمونی باهم میریم دیگه

خوب این شرایط کاری و زندگی شماست و مشکلی نداره توش
چون با توجه به شغل همسرتون شما این برنامه رو دارید و زمانی که همسرتون خونه نیستند ..شما میرید خونه ی مادرتون
پس نمیشه این رو برای همه ی مردم تجویز کرد چرا که همه در یک شرایط یکسان نیستند و آداب و روسوم و فرهنگ خانوادهها با هم متفاوته
پس برای دوستمون باید با توجه به شرایطشون مشاوره داد

پرسشگر1;757460 نوشت:
تماس های روزانه طولانی این خانم با مادرش است که مرد نمی داند چگونه این نوع ارتباط را هم کم کند؟ البته از ابتدا هم چیزی راجع به اینکه از اینکه تا این حد به مادرش وابسته است ناراحت است ابراز نکرده،ولی چگونه می توان بدون اینکه چنین حرفی را ابراز کرد و حساسیتی ایجاد کرد این روابط را کم نمود؟
باتشکر

اگر مرد کمی صبوری کند و در خیلی از مسائل بدون پیش داوری به سخنان همسرش گوش دهد و در برخی مواقع که یک راهکاری همسرش پیشنهاد میدهد با بررسی اون پیشنهاد یک راهکار بهتر رو بگه و بعد نمونه ای از راهکارهای قبلی رو به همسرش بگه که نتیجه بخش نبوده و باعث دوری و مشکلات زیادی شده
اگه کمتر روی تماس ها مانور بدید زودتر به نتیجه خواهید رسید
در طول روز اگه به گردش برن کمتر خانوم به فکر تماس میفته

[="Arial"][="DarkGreen"]سلام و عرض ادب
ابتدا موارد زیر را هم مطرح نمایید.
1- از زمانی که به خانه خود رفته اید چه مدت گذشته است.
2- سن شما و همسرتان

ابتدا لازم به ذکر هست که این مساله ای که مطرح کردید کم و بیش در بین طیف وسیعی از خانم ها هست.

مساله مطرح شده دو جنبه دارد:

1. مساله ارتباط با مادرش که (از نظر شما ) بیشتر از حد معمول هست. پس لطفا مثلا بفرمایید منظور از مکالمات طولانی چند دقیقه هست .
در مورد این مساله میتوانید از وی بخواهید این مکالمات را محدود به زمان عدم حضور شما در خانه بکند ( در این حد حق شماست) اما نحوه گذراندن زمان فراغت وی به خود وی مربوط می شود.

2. منظور شما از اثر گذاری در تصمیمات رو به صورت مصداقی بیان کنید. اینکه آیا این اثر گذاری جنبه راهنمایی دارد یا دخالت و صرفا به زندگی شخصی همسرتان مربوط است یا به زندگی مشترکتان که اگر جنبه راهنمایی دارد که ناراحتی ندارد و اگر جنبه دخالت دارد به طور قاطع اما با نرمی و صحبت وقانع کردن وی از همسر خود بخواهید این کار را ترک کند.

در ضمن افراد با هم به لحاظ شخصیتی تفاوت دارند پس سعی کنید این تفاوت ها را با الفاظ تحقیر آمیز مثل بچه ننه که باعث حالت تدافعی همسرتان می شود مطرح نکنید و اگر مساله ای باعث ناراحتیتان هست آنرا منطقی و به قول خودتان با سیاست حل کنید.

موفق باشید.
یا حق

تنهای تنها;758726 نوشت:
واقعا این نظره همکار اجرایی بخشه مشاوره اس
تفرقه بین چه کسانی؟ و چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام علیکم
خوب نه!
این نظر آخر من نیست
اگر این هم جواب نداد یا مهارتشو نداشتید
طلاق بگیرید...
خلاص:Cheshmak:
یک موقع وابستگی به خانواده فقط هزینه مالی داره مثل شارژ تلفن یا قبض تلفن یا هزینه رفت و آمد
و هیچ عارضه مخرب دیگه ای نداره(خانم مشک توجه کنند)
خوب هر خانمی یک سرگرمی و علاقه ای داره که اگه محبوب شوهر باشه , شوهر ها اصلا دریغ نمی کنند تا حد امکان
فرض اینه که این خانم با این وابستگی و دلبستگی زیاد از حد عرفی خودش, نه تنها داره حقوق شوهر رو ضایع می کنه, که با وسط کشیدن دیگران به اسرار خونه , و تو تصمیمات خونه
نظم زندگی و آرامش زندگی رو به هم میزنه
شما خانم های متاهل این سوال رو از همسرتون داشته باشید
چه چیزی بیش از هز مساله دیگه ای تو رو خورد میکنه
بد شکل و دموده شدن من!
آشپزی گندِ من!!
بی سلیقه بودن و نتونستن جمع کردن خونه!!!
یا
اینکه یکی بخواد عنان زندگی تو ازت بگیره و هی تو زندگی ت موش بدوونه!!!!
حتما میگه
با سه تای اولیت میشه ساخت ( آخه فقط این دنیا سرای مصیبت و همنشینی با مصیبته)
اما ی مرد هرگز نمی تونه ببینه کسی دیگه ای می خواد زندگی شو مدیریت که
حتی مردها وقتی احساس کنند( اغلب به غلط) که همسرشون می خواد اونو مدیریت کنه
شروع میکنند به مخالفت
نشده شما ی مدت بخواهی برنامه ریزی خرج و مخارج خونه رو به عهده بگیری یا تعیین تکلیف کنی یا...
و شوهرتون به هر نحوی از زیر بار در بره
و تو بگی من و نظرم اینجا کشکه:Nishkhand:
مردها همینکه بوی بالاسر بودن رو حس کنند...
چه برسه به شخص ثالث
خلاصه
تفرقه بینداز حکومت کن
یک مهارت است
مهارت مدیریت دخالت های والدین
امری که حتما همه زوج ها کم و بیش تو عقد و سالهای اول زندگی باهاش درگیر هستند...
تفرقه بینداز یعنی
به مادر شوهر یا زن بفهمون دیگه این دختر یا مرد همسرت شده
و به همسرت بفهمونی دیگه مادرت اولویتی نداره جز احترام...
منتهی چون مستقیم گفتن این حرف منطقی, غالبا با برخوردهای غیر منطقی از سوی والدین و همسر رو روبه رو میشه
اساتید شیوه غیر مستقیم رو تجویز کردند...

سید حسینی;759252 نوشت:
تفرقه بینداز حکومت کن
یک مهارت است
مهارت مدیریت دخالت های والدین
امری که حتما همه زوج ها کم و بیش تو عقد و سالهای اول زندگی باهاش درگیر هستند..

با سلام و احترام
خوبید ان شاء الله
گلم؛
من وجه این فرمایش شما را در این مسئله( تاپیک) نگرفتم، مطمئنی؟ منظورتون را میشه واضح تر توضیح بدهید.

اگر مادر شوهرتون آدم درستی است طوری نیست که بچه ننه باشه شوهر.اما امان از اونی که مادرشوهر اهل تفرقه اندازی بین پسرش و زنش باشه. اون وقت دیگه خدا رحم کنه.

سید حسینی;759252 نوشت:
سلام علیکم

سلام

سید حسینی;759252 نوشت:
این نظر آخر من نیست
اگر این هم جواب نداد یا مهارتشو نداشتید
طلاق بگیرید...
خلاص

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: جبرئیل آن قدر به من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق زن جز در وقتى که مرتکب فحشاى قطعى شده باشد، سزاوار نیست. امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: «چیزى در نزد خدا محبوب تر از خانه اى که در آن پیوند ازدواجى صورت گیرد، وجود ندارد و چیزى در نزد خدا مبغوض تر از خانه اى که در آن خانه، پیوندى با طلاق بگسلد، وجود ندارد.» امام صادق علیه السلام آن گاه فرمود: «اینکه در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده، از آن است که خداوند، جدایى را دشمن مى دارد».

سید حسینی;759252 نوشت:
یک موقع وابستگی به خانواده فقط هزینه مالی داره مثل شارژ تلفن یا قبض تلفن یا هزینه رفت و آمد
و هیچ عارضه مخرب دیگه ای نداره(خانم مشک توجه کنند)
خوب هر خانمی یک سرگرمی و علاقه ای داره که اگه محبوب شوهر باشه , شوهر ها اصلا دریغ نمی کنند تا حد امکان

چه مخارجی پدر بیچاره ی عروس که مواد غذایی خونه دامادش رو تا 6ماه تامین میکنه یا سیسمونیه بچه ی دامادش رو ولباسش بچه رو تا3سالگی و و و وظیفه اش هست رسوم ها فقط به نفع دامادهاس حالا مگه قبض وشارز چقدر میشه

سید حسینی;759252 نوشت:
فرض اینه که این خانم با این وابستگی و دلبستگی زیاد از حد عرفی خودش, نه تنها داره حقوق شوهر رو ضایع می کنه, که با وسط کشیدن دیگران به اسرار خونه , و تو تصمیمات خونه
نظم زندگی و آرامش زندگی رو به هم میزنه

گاهی هم دامادهای جوان بیخود سخت گیری میکنند اصلن اتفاقی نیافتاده اون اقا همیشه خونه اس که ببینه زنش همش پای تلفنه وقتی تازه اومده بودم خونه ی خودم مامانم نگرانم بود زیاد زنگ میزد منم برای اینکه از نگرانی درش بیارم زیاد زنگ میزدم . ادم تمام روز رو تنها وبی صحبت تو خونه بشینه! چون اقایون بیرون کار میکنن معنی تو خونه موندن و درو دیوار رو نگاه کردن رو متوجه نمیشن

سید حسینی;759252 نوشت:
شما خانم های متاهل این سوال رو از همسرتون داشته باشید
چه چیزی بیش از هز مساله دیگه ای تو رو خورد میکنه
بد شکل و دموده شدن من!
آشپزی گندِ من!!
بی سلیقه بودن و نتونستن جمع کردن خونه!!!
یا
اینکه یکی بخواد عنان زندگی تو ازت بگیره و هی تو زندگی ت موش بدوونه!!!!
حتما میگه
با سه تای اولیت میشه ساخت ( آخه فقط این دنیا سرای مصیبت و همنشینی با مصیبته)

خودتون هم موجودات کاملی نیستین زن رو چی ازار میده؟؟؟؟ باید رابطه ی اون اقا رو بامادرش هم دید
والدینی که اینهمه به احترام گذاشتنه بهشون سفارش شده
مرگ والدین، نباید سبب قطع رشته خدمات گردد؛ بلکه باید پس از مرگ به آنها نیکی کرد، برای آنها نماز گزارد و روزه
از حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی
شرعاً حق دخالت ندارد هرچند که احترام آنها لازم است وبرفرزندان لازم است که از رهنمود ها وتجربیات انان استفاده کنند

سید حسینی;759252 نوشت:
اما ی مرد هرگز نمی تونه ببینه کسی دیگه ای می خواد زندگی شو مدیریت که
حتی مردها وقتی احساس کنند( اغلب به غلط) که همسرشون می خواد اونو مدیریت کنه
شروع میکنند به مخالفت

از کجا معلوم مگه اون اقا گوشش رو میچسبونه به تلفن میفهمه چی میگن کدوم پدر ومادری بدی بچه اش رو میخاد البته منظورم پدر مادرای سالمه حتما اون اقا باکلی تحقیق وبررسی قدم جلو گذاشته توشرایطی نیسم که کمبود دختر باشه مجبور شده باشه اگرم اونا ادمهای خوبی نیست انتخاب ایشون بوده

سید حسینی;759252 نوشت:
نشده شما ی مدت بخواهی برنامه ریزی خرج و مخارج خونه رو به عهده بگیری یا تعیین تکلیف کنی یا...
و شوهرتون به هر نحوی از زیر بار در بره
و تو بگی من و نظرم اینجا کشکه

بله مدیریت مخارج خونه با من هست وهمسرم هیچ مخالفتی ندارن وضرر هم نکردن ایشون در دوران مجردی پس اندازشون صفربوده الان با وجود مخارج بالای زندگی با لطف خدا " لطف خدا " لطف خدا ومدیریت بنده هم خوب خرج میکنه هم پس انداز
دوستم همه چی رو از پدر ومادرش مخفی میکردهمسرش معتاد بودنمیگفت بدون مشورت رفت وبرگه ای رو امضا کرد ندونسته مهریه اش رو بخشیدو و و بدون مشورت همه ی زندگیش رو از دست داد جایی رسید شوهرش میخاست معتادش کنه که عقلش سر جاش اومد با مامان وباباش مشورت کرد ودیگه زیاد از مخفی کاری مستفیض نشد .حالا ماکه همه ی ادمها رو نمیشناسیم نمیدونیم چه جورین یه دختر 20 -25 ساله چی از زندگی میدونه .خودت رو بذار جای پدری که زحمت کشیده سختی کشیده دختر بزرگ کرده یامادری که با چه زحمتی بچه بزرگ میکنه اینقدر راحت حرف میزنی .البته که شرایط دختر وپسر تو جامعه ی ما خیلی فرق داره وقتی زن باشی به هرحال مقصری .دختر "زن" مادر "مادر زن همه یعنی اتهام" مقصر "متاسفم واسه خودم که زنم وبرای تو اگه نظر توی جوان هم همون طومارپوسیدی گذشته اس
ای بابا وقتی مریض بودم ومجبور بودم ازمایش خون بدم پدرم کلی گریه میکرد میگفت دخترم اذیت میشه بابام یه مردقوی هست قبلا راننده کامیون بوده
مادرم همیشه برام میوه پوست کنده ابمیوه و و و واماده میکرد
دسته گلشون رو میدن دستتون طلب کارم هستین اصلن بگو قبوض تلفن رو ببر واسه بابات پرداخت کنه :kalafeh::kalafeh::kalafeh::kalafeh::kalafeh::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat::narahat:
واقعا شرایط سخت وعجیبی نیسسسسسسسسسسسسس فقط یه کم صبر وتحمل میخاد کم کم وابستگی کم میشه وخود به خود تلفن زدن کمرنگ میشه
ادم از شما مردا چیکار کنه به مادرش زنگ نزنه به شوهرشم زنگ بزنه میفرماین همیشه کنترلمون میکنه حرفم نزنه مزاحم فوتبالم دیدنتونم نشه مزاحم تفریح با دوستاتون نشه حقم نداره بادوستاش بره بیرون خوشتون نمیاد مگه برده گرفتین

روزانه مکررا با تلفن با مادرش صحبت می کرد و تقریبا مادرش را در جزئیات تمام کارهایش می گذارد و مادرش در تصمیماتش نقش بسیار زیادی می گذارد اگر نگویم برایش تصمیم هم می گیرد!

نشاط;759257 نوشت:
گلم؛

سلام علیکم
ببخشید استاد
ما درس پس میدیم
برای اینکه منظورم رو بگم و سرکار خانم تنها هم دقت کرده باشند و خلاف فرض سوالی که شده , فرض های دیگر رو مطرح نکنند این عبارت رو از صفحه اول و پست اول برای یاد آوری گذاشتم.
این اقا که بحث رو مطرح کردند خودشون دارند می گویند که اگر مستقیما تصمیم نگیرند که دختر چه بکند و چه نکند ؛ حداقل تاثیر زیادی در تصمیم گیری های او دارند...
من از شما می پرسم
اگر مادر شوهرتان دائم به شوهرتان بگوید
این عروسم مثل دخترمه باهاش کمتر از ی گل برخورد نمی کنی ها!!
نبینم ناراحتش کنی
و...
و هر روز به شوهرتان این ها رو بگه
شما می آیی بگویی
شوهرم هر روز میره خونه مادرش اینا و مادرش اینا دخالت می کنند اینا...
پس معلومه که دخالت های مادر و تماس مکرر و روزانه دختر نه تنها جنبه مثبتی نداره که حداقل بی عارضه هم نیست...
و الا ایشان باید از قبض تلفن و هزینه و نهایت بی توجهی همسر به او و توجه بیش از حدش به مادر و خانواده اش می نالید...
در حالی که شما هیچ یک از این قبیل شکایات رو تو کلام ایشان نمی بینید...
در نهایت ایشان از تماس های طولانی به جای رفت و شد گلایه مندند, یعنی هیچ چیز جز تغییر روش تماس عوض نشده
.........
طبق این فرض
شوهر یا باید اونقدر مستقیم جبهه بگیره
که در نهایت با دلخوری یکی کوتاه بیاد
یا کلا بی خیال بشه و بزاره خانمش به این رفتار ادامه بده و در نهایت نسبت به او و رفتارهاش بی توجه باشه و کار خودش رو بکنه
یا بیاد وسط این دخالت ها رو با کمک همسرش مدیریت کنه
که نه سیخ بسوزه نه کباب
نه دلخوری و قهر و خدایی نکرده کینه و قطع کامل رفت و آمد
که این رو باید از مشاوره یاد بگیره و حداقل در ی بحث دیگه از استاد بخواد توضیح بدند
گاهی باید صورت سوء و زشت و عاقبت دخالت های بیجا رو خیلی زیبا به همسر و خود مادر و یا شخص ثالث دیگه ای نشون داد...
گاهی باید مزایا و حسن اعتماد به نفس داشتند و خود تصمیم گرفتند و عمل کردن رو به همسر توضیح داد
و در نهایت گاهی باید تو این مکالمه ها و صحبت ها به نحوی زیبا مداخله کرد,
نمونه اش افرادی که زائر کربلا یا مکه مکرمه یا مشهد مقدس هستند, حتما دیدید همه به صف منتظرند تا نوبتشون برسه و اونام صحبت کنند
خدا پدر ایرانسل هم بیامرزه که تقریبا رایگان کرده...
ده دقیقه شما با مادر زن احوالپرسی کن, بعد با پدر یا برادر
بعد گوشی رو بده به خانمت
ی مدت امتحان کن ببین اصلا فضایی برای تشنج یا دخالت می مونه
برگدیم به توصیه اول
چرا باید حضورت در زندگی زن و همسرت کم رنگ باشه تا او هنوز حضور والدین خود رو پر رنگ بینه
پس این عقش کدوم گوریه که شما جوونها این همه دم می زنید...


سید حسینی;759580 نوشت:
روزانه مکررا با تلفن با مادرش صحبت می کرد و تقریبا مادرش را در جزئیات تمام کارهایش می گذارد و مادرش در تصمیماتش نقش بسیار زیادی می گذارد اگر نگویم برایش تصمیم هم می گیرد!

سلام علیکم
ببخشید استاد
ما درس پس میدیم
برای اینکه منظورم رو بگم و سرکار خانم تنها هم دقت کرده باشند و خلاف فرض سوالی که شده , فرض های دیگر رو مطرح نکنند این عبارت رو از صفحه اول و پست اول برای یاد آوری گذاشتم.
این اقا که بحث رو مطرح کردند خودشون دارند می گویند که اگر مستقیما تصمیم نگیرند که دختر چه بکند و چه نکند ؛ حداقل تاثیر زیادی در تصمیم گیری های او دارند...
من از شما می پرسم
اگر مادر شوهرتان دائم به شوهرتان بگوید
این عروسم مثل دخترمه باهاش کمتر از ی گل برخورد نمی کنی ها!!
نبینم ناراحتش کنی
و...
و هر روز به شوهرتان این ها رو بگه
شما می آیی بگویی
شوهرم هر روز میره خونه مادرش اینا و مادرش اینا دخالت می کنند اینا...
پس معلومه که دخالت های مادر و تماس مکرر و روزانه دختر نه تنها جنبه مثبتی نداره که حداقل بی عارضه هم نیست...
و الا ایشان باید از قبض تلفن و هزینه و نهایت بی توجهی همسر به او و توجه بیش از حدش به مادر و خانواده اش می نالید...
در حالی که شما هیچ یک از این قبیل شکایات رو تو کلام ایشان نمی بینید...
در نهایت ایشان از تماس های طولانی به جای رفت و شد گلایه مندند, یعنی هیچ چیز جز تغییر روش تماس عوض نشده
.........
طبق این فرض
شوهر یا باید اونقدر مستقیم جبهه بگیره
که در نهایت با دلخوری یکی کوتاه بیاد
یا کلا بی خیال بشه و بزاره خانمش به این رفتار ادامه بده و در نهایت نسبت به او و رفتارهاش بی توجه باشه و کار خودش رو بکنه
یا بیاد وسط این دخالت ها رو با کمک همسرش مدیریت کنه
که نه سیخ بسوزه نه کباب
نه دلخوری و قهر و خدایی نکرده کینه و قطع کامل رفت و آمد
که این رو باید از مشاوره یاد بگیره و حداقل در ی بحث دیگه از استاد بخواد توضیح بدند
گاهی باید صورت سوء و زشت و عاقبت دخالت های بیجا رو خیلی زیبا به همسر و خود مادر و یا شخص ثالث دیگه ای نشون داد...
گاهی باید مزایا و حسن اعتماد به نفس داشتند و خود تصمیم گرفتند و عمل کردن رو به همسر توضیح داد
و در نهایت گاهی باید تو این مکالمه ها و صحبت ها به نحوی زیبا مداخله کرد,
نمونه اش افرادی که زائر کربلا یا مکه مکرمه یا مشهد مقدس هستند, حتما دیدید همه به صف منتظرند تا نوبتشون برسه و اونام صحبت کنند
خدا پدر ایرانسل هم بیامرزه که تقریبا رایگان کرده...
ده دقیقه شما با مادر زن احوالپرسی کن, بعد با پدر یا برادر
بعد گوشی رو بده به خانمت
ی مدت امتحان کن ببین اصلا فضایی برای تشنج یا دخالت می مونه
برگدیم به توصیه اول
چرا باید حضورت در زندگی زن و همسرت کم رنگ باشه تا او هنوز حضور والدین خود رو پر رنگ بینه
پس این عقش کدوم گوریه که شما جوونها این همه دم می زنید...

با سلام
بزرگوار
بله متاسفانه، دخالت های بیجا، و تصمیمات یک طرفه، گفتگوهای غیر منطقی، و نظرها و افکار خودخواهانه در این ارتباطات غیر منطقی خیلی به چشم می خورد، و این یک آسیب بزرگی برای زندگی نسل جوان است.

موضوع قفل شده است