نامه دوم رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشور های غربی+واکنش ها و بازتاب ها

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نامه دوم رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشور های غربی+واکنش ها و بازتاب ها

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نامه‌ای به عموم جوانان در کشورهای غربی، حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینه‌ای برای همفکری خواندند و با برشمردن نمونه‌های دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرت‌های بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشی‌های خسارت‌آفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. متن نامه‌ی رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:



بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم


به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم

تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از

تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک

هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای

شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.

سیّدعلی خامنه‌ای
۸ آذر ۱۳۹۴


منبع:
http://farsi.khamenei.ir



متن انگلیسی نامه

In the Name of God, the Beneficent, the Merciful

To the Youth in Western Countries,

The bitter events brought about by blind terrorism in France have once again, moved me to speak to you young people. For me, it is unfortunate that such incidents would have to create the framework for a conversation, however the truth is that if painful matters do not create the grounds for finding solutions and mutual consultation, then the damage caused will be multiplied.

The pain of any human being anywhere in the world causes sorrow for a fellow human being. The sight of a child losing his life in the presence of his loved ones, a mother whose joy for her family turns into mourning, a husband who is rushing the lifeless body of his spouse to some place and the spectator who does not know whether he will be seeing the final scene of life- these are scenes that rouse the emotions and feelings of any human being. Anyone who has benefited from affection and humanity is affected and disturbed by witnessing these scenes- whether it occurs in France or in Palestine or Iraq or Lebanon or Syria.

I genuinely believe that it is only you youth who by learning the lessons of today’s hardship, have the power to discover new means for building the future.

Without a doubt, the one-and-a-half billion Muslims also have these feelings and abhor and are revolted by the perpetrators and those responsible for these calamities. The issue, however, is that if today’s pain is not used to build a better and safer future, then it will just turn into bitter and fruitless memories. I genuinely believe that it is only you youth who by learning the lessons of today’s hardship, have the power to discover new means for building the future and who can be barriers in the misguided path that has brought the west to its current impasse.

It is correct that today terrorism is our common worry. However it is necessary for you to know that the insecurity and strain that you experienced during the recent events, differs from the pain that the people of Iraq, Yemen, Syria and Afghanistan have been experiencing for many years, in two significant ways. First, the Islamic world has been the victim of terror and brutality to a larger extent territorially, to greater amount quantitatively and for a longer period in terms of time. Second, that unfortunately this violence has been supported by certain great powers through various methods and effective means.

Today, there are very few people who are uninformed about the role of the United States of America in creating, nurturing and arming al-Qaeda, the Taliban and their inauspicious successors. Besides this direct support, the overt and well-known supporters of takfiri terrorism- despite having the most backward political systems- are standing arrayed as allies of the west while the most pioneering, brightest and most dynamic democrats in the region are suppressed mercilessly. The prejudiced response of the west to the awakening movement in the Islamic world is an illustrative example of the contradictory western policies.

The other side of these contradictory policies is seen in supporting the state terrorism of Israel. The oppressed people of Palestine have experienced the worst kind of terrorism for the last sixty years. If the people of Europe have now taken refuge in their homes for a few days and refrain from being present in busy places- it is decades that a Palestinian family is not secure even in its own home from the Zionist regime’s death and destruction machinery. What kind of atrocious violence today is comparable to that of the settlement constructions of the Zionists regime?

This regime- without ever being seriously and significantly censured by its influential allies or even by the so-called independent international organizations- everyday demolishes the homes of Palestinians and destroys their orchards and farms. This is done without even giving them time to gather their belongings or agricultural products and usually it is done in front of the terrified and tear-filled eyes of women and children who witness the brutal beatings of their family members who in some cases are being dragged away to gruesome torture chambers. In today’s world, do we know of any other violence on this scale and scope and for such an extended period of time?

Shooting down a woman in the middle of the street for the crime of protesting against a soldier who is armed to the teeth- if this is not terrorism, what is? This barbarism, because it is being done by the armed forces of an occupying government, should not be called extremism? Or maybe only because these scenes have been seen repeatedly on television screens for sixty years, they should no longer stir our consciences.

The military invasions of the Islamic world in recent years- with countless victims- are another example of the contradictory logic of the west. The assaulted countries, in addition to the human damage caused, have lost their economic and industrial infrastructure, their movement towards growth and development has been stopped or delayed and in some cases, has been thrown back decades. Despite all this, they are rudely being asked not to see themselves as oppressed. How can a country be turned into ruins, have its cities and towns covered in dust and then be told that it should please not view itself as oppressed? Instead of enticements to not understand and to not mention disasters, would not an honest apology be better? The pain that the Islamic world has suffered in these years from the hypocrisy and duplicity of the invaders is not less than the pain from the material damage.

Dear youth! I have the hope that you- now or in the future- can change this mentality corrupted by duplicity, a mentality whose highest skill is hiding long-term goals and adorning malevolent objectives. In my opinion, the first step in creating security and peace is reforming this violence-breeding mentality. Until double-standards dominate western policies, until terrorism- in the view of its powerful supporters- is divided into “good” and “bad” types, and until governmental interests are given precedence over human values and ethics, the roots of violence should not be searched for in other places.

Unfortunately, these roots have taken hold in the depths of western political culture over the course of many years and they have caused a soft and silent invasion. Many countries of the world take pride in their local and national cultures, cultures which through development and regeneration have soundly nurtured human societies for centuries. The Islamic world is not an exception to this. However in the current era, the western world with the use of advanced tools is insisting on the cloning and replication of its culture on a global scale. I consider the imposition of western culture upon other peoples and the trivialization of independent cultures as a form of silent violence and extreme harmfulness.

Humiliating rich cultures and insulting the most honored parts of these, is occurring while the alternative culture being offered in no way has any qualification for being a replacement. For example, the two elements of “aggression” and “moral promiscuity” which unfortunately have become the main elements of western culture, has even degraded the position and acceptability of its source region.

So now the question is: are we “sinners” for not wanting an aggressive, vulgar and fatuous culture? Are we to be blamed for blocking the flood of impropriety that is directed towards our youth in the shape of various forms of quasi-art? I do not deny the importance and value of cultural interaction. Whenever these interactions are conducted in natural circumstances and with respect for the receiving culture, they result in growth, development and richness. On the contrary, inharmonious interactions have been unsuccessful and harmful impositions.

We have to state with full regret that vile groups such as DAESH are the spawn of such ill-fated pairings with imported cultures. If the matter was simply theological, we would have had to witness such phenomena before the colonialist era, yet history shows the contrary. Authoritative historical records clearly show how colonialist confluence of extremist and rejected thoughts in the heart of a Bedouin tribe, planted the seed of extremism in this region. How then is it possible that such garbage as DAESH comes out of one of the most ethical and humane religious schools who as part of its inner core, includes the notion that taking the life of one human being is equivalent to killing the whole humanity?

One has to ask why people who are born in Europe and who have been intellectually and mentally nurtured in that environment are attracted to such groups? Can we really believe that people with only one or two trips to war zones, suddenly become so extreme that they can riddle the bodies of their compatriots with bullets? On this matter, we certainly cannot forget about the effects of a life nurtured in a pathologic culture in a corrupt environment borne out of violence. On this matter, we need complete analyses, analyses that see the hidden and apparent corruptions. Maybe a deep hate- planted in the years of economic and industrial growth and borne out of inequality and possibly legal and structural prejudice- created ideas that every few years appear in a sickening manner.

In any case, you are the ones that have to uncover the apparent layers of your own society and untie and disentangle the knots and resentments. Fissures have to be sealed, not deepened. Hasty reactions is a major mistake when fighting terrorism which only widens the chasms. Any rushed and emotional reaction which would isolate, intimidate and create more anxiety for the Muslim communities living in Europe and America- which are comprised of millions of active and responsible human beings- and which would deprive them of their basic rights more than has already happened and which would drive them away from society- not only will not solve the problem but will increase the chasms and resentments.

Superficial measures and reactions, especially if they take legal forms, will do nothing but increase the current polarizations, open the way for future crises and will result in nothing else. According to reports received, some countries in Europe have issued guidelines encouraging citizens to spy on Muslims. This behavior is unjust and we all know that pursuing injustice has the characteristic of unwanted reversibility. Besides, the Muslims do not deserve such ill-treatment. For centuries, the western world has known Muslims well- the day that westerners were guests in Islamic lands and were attracted to the riches of their hosts and on another day when they were hosts and benefitted from the efforts and thoughts of Muslims- they generally experienced nothing but kindness and forbearance.

Therefore I want you youth to lay the foundations for a correct and honorable interaction with the Islamic world based on correct understanding, deep insight and lessons learned from horrible experiences. In such a case and in the not too distant future, you will witness the edifice built on these firm foundations which creates a shade of confidence and trust which cools the crown of its architect, a warmth of security and peace that it bequests on them and a blaze of hope in a bright future which illuminates the canvass of the earth.

Sayyid Ali Khamenei

8th of Azar, 1394 - 29th of Nov, 2015

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام علیکم

ای کاش میتوانیستیم به گسترش اسلام و تشیع و معارف ثقلین در جهان بپردازیم تا با این کار هم باعث اعتلای اسلام شویم و هم اینکه چهره ای که داعش ها خواسته اند از اسلام به جهان ارائه دهند را از بین ببریم

باور کنید اصلاسخت نیست فقط یک برنامه ریزی منسجم و خوب و حمایت برخی سازمان های اقتصادی و سیاسی را میخواهد همین!!

چرا مانند زمان آیت الله بروجردی و خویی مراکز اسلامی و مسجد و مدرسه و ... در دنیا نمیسازیم؟؟؟! با وجود آنکه مراجع فعلی 10 ها برابر از نظر مالی غنی تر از آقای بروجردی و خویی هستند!!(اگر اشتباه میگویم و یا بی خبرم دوستان خبر دهند خوشحال میشوم)

این است که عربستان با تبلیغات خود در اروپا و آمریکا توانسته چنین فتنه بزرگی چون وهابیت و داعش را درست کند و عملا با در اختیار گرفتن منابع فکری و حتی سیاسی عمده کشور های اسلامی کاری کند که آنها همه از عربستان حمایت کنند(به طوری که عمده جهان اسلام در برابر تجاوز دژخیمان سعودی به یمن ساکت هستند و بلکه برخی صراحتا از عربستان سعودی حمایت میکنند!!!وعملا شیعه ستیزی میکنند!! (که نمونه های آن در کویت-مالزی-مصر و... به وضوح و با جسارت دیده و شنیده میشود!)

این ضعف برخی از علمای ماست!!
چرا ما باید ساکت باشیم با وجود ثروت و قدرت خود اما آنها جولان دهند و تفکرات شیطانی خود را به جای اسلام رحمانی به خورد جهان اسلام و دنیای بشری بدهند؟؟؟!

ادامه...

خدا میداند که سایر مذاهب و ادیان و نحله های فکری اینقدر در برابر اسلام ناب قرآنی ضعیف و زبون هستند که تنها با یک حرکت تمام بنیان های آنها از هم فرو

میپاشد! بنگرید که آمریکا و اروپا و اسرائیل با تمام قدرت و ثروت خود نتوانستند در برابر تفکر ناب شیعه ایستادگی کنند(تازه با وجود کم کاری ما!!!!!) و دائما دارند در

جبهه های مختلف شکست میخورند!!(البته مسلما به ظاهر پیروزی هایی هم بدست آوردند اما یا به زودی شکست خوردند یا پیروزی های آنها به خاطر ضعف ما بوده

که وقتی با قدرت بودیم همان پیروزی را به شکست آنها تبدیل کردیم)

بگذارید یک مثال ساده بزنم:
شما همین کتاب ((بشارات عهدین)) نوشته آیت الله دکتر صادقی تهرانی که در رد و مقابله متقن با مسیحیت و یهودیت و زرتشتیت و ... است(تصیه میکنم حتما این کتاب را بخوانید بی نظیر است) در همین ایران میان اهل کتاب فارسی زبان پخش کنید در جلوی کلیسا یا کنیسه به کشیش ها و خاخام ها و مردم عادی آن وقت نتیجه آن را ببینید!

همین کتاب را در میان فارسی زبانان دنیا در افغانستان و تاجیکستان و غیره پخش کنید!

ترجمه همین کتاب را در روسیه-کانادا-آمریکا-هندوستان-آمریکای جنوبی-اروپا و ... پخش کنید! برای کشیش ها و خاخام های سراسر دنیا بفرستید! ببینید چند میلیون

نفر مسلمان خواهند شد! مگر چند میلیون نسخه میخواهد! حد اکثر 100 میلیون نسخه! خدا میداند که با پول خمس اگر مراجع همکاری کنند به راحتی میشود این

کتاب را چاپ کرده و با کمک سیاسی و دولتی در سفارت ها و کنسولگری ها در سراسر دنیا پخش کرد!

ادامه...

مگر در جنگ نرم آنها چه کار میکنند؟؟! به جای حمله نظامی و توپ و تفنگ با یک شبکه ماهواره ای با یک سایت اینترنتی با یک اپلیکیشن موبایل به راحتی تمام بنیاد های فکری و فرهنگی یک کشور را نابود و سپس آنگونه که خودشان میخواهند میسازند!!

خوب چرا ما این کار نکنیم؟ چرا ما از درون اسرائیل-آمریکا و اروپا را با تهاجم فرهنگی اسلامی نابود نکنیم؟! چرا ما ازدرون عربستان وهابی را شیعه جعفری نکنیم؟؟! به خدا شدنی است! به خدا سخت نیست! فقط برنامه میخواهد! اگر ما نصف آنچه آنها خرج میکنند و برنامه میریزند برنامه ریزی کنیم نه تنها حملاتشان به ما دفع خواهد شد بلکه ما از درون آنها را متلاشی خواهیم کرد
!

آخر واقعا خجالت آور و تعجب آور نیست که روسیه ای که 10 ها سال همسایه مرزی ما بود با ما در جنگ بود و ... الان از 20 میلیون مسلمان حدود 17 میلیون آنها سنی باشد؟؟؟؟!!!!!!!! (البته تا آنجایی که بنده آمار دارم که اگر تغییر محسوسی کرده و شما خبر دارید بفرمایید) خوب این یعنی کم کاری ما!!!

میدانستید که ترجمه ژاپنی قرآن که توسط سعودی های خبیث انجام شده دارای تحریف صریح است؟؟؟!(یک خانم ژاپنی که شیعه شده بود در صدا و سیمای خودمان گفت که عربستان در ترجمه ژاپنی قرآن در بخش آیه وضو در سوره مائده صراحتا مسح را حذف و شستن پا را به عنوان ترجمه قرار داده!!!! ) حالا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!

ادامه...

شما الان در جهان آمار بگیرید چند درصد از تازه مسلمان ها در جهان ابتدا شیعه میشوند؟!!! از آن طرف چند درصد با تفکر وهابی مسلمان میشوند؟؟!! یا حتی اصلا ابتدا سنی میشوند!!! خوب این یعنی ضعف! چرا؟ چون ما هم پول داریم! هم قدرت حکومتی داریم! هم منابع قوی و زحمات فراوان علمای بزرگ مذهبمان را داریم! اما....

خلاصه که میشود خیلی کارها کرد اما متاسفانه عدم تحرک و سستی برخی از علما و حوزویان و دانشگاهیان ما را در گوشه رینگ قرار داده که با زحمت باقی مانده فرهیختگان باید جان بکنیم تا فقط از خودمان دفاع کنیم و مشت های شیاطین را دفع کنیم!!!

امیدوارم بیداری قرآنی جهان گیر شود چنان که علمای بزرگ ما چون امام خمینی انقلاب بزرگ سیاسی کردند خدا کند که انقلابی قرآنی هم شکل بگیرد و این بزرگترین ناموس اسلام در اوج همه علوم و کارهای مسلمین قرار گیرد!

بنده فکر میکنم که متاسفانه هنوز حقایق قرآن کریم چه در زمینه علوم اسلامی و چه از نظر ادبی و لغوی و علوم تجربی برای جوانان و مسلمین آنگونه که باید و شاید باز نشده!! و الا فطرت و وجدان آنها با دیدن تمام این حقایق که در اوج است مسلما به قرآن کریم میل خواهد یافت!

ادامه...

کار در 2 بعد باید انجام شود:

الف-خود سازی فردی با شناخت و محور قرار دادن قران کریم در تمامی زندگی علمی و فرهنگی و ...

ب-ساختن اجتماع

اجتماع چند بعد دارد:

اول درون جامعه شیعه است!
یعنی باید شیعیان در سراسر دنیا با معارف اهل بیت و قران کریم آشنا ساخت الان متاسفانه هجمه هایی به اسلام و شیعه میشود که مثلا فلان عالم مذهب ما در چند صد سال پیش آن شبهه را جواب داده اما چون کتابش به عربی است یا با گذر زمان مورد بی مهری و فراموشی قرار گرفته و نتیجه آن میشود که گمان میشه این شبهه جدید و بعضا بدون جواب از طرف اسلام و تشیع است!!
در این زمینه به نظرم کتب علامه محمد تقی جعفری-آیت الله دکتر صادقی تهرانی و کتاب ارزشمند مفاتیح الحیاه آیت الله جوادی آملی بسیار مفید و کار گشا است

دوم درون جامعه اسلامی است

یعنی ما باید برای مقابله و همچنین گسترش تشیع قرآنی در جهان اسلام با فتنه بزرگی به نام وهابیت و تکفیر و پدیده شیعه انگلیسی(به فرموده رهبر انقلاب) بسیار قدرتمند و با پشتوانه قوی علمی و اطلاعاتی و رسانه ای مقابله و منطق خود را که برگرفته از قرآن و عترت است به جهان اسلام عرضه کنیم و به این سمت برویم که یا اساسا دیگر غیر از شیعه جعفری مذهبی در اسلام باقی نماند که پیروی داشته باشد یا اینکه مذهب تشیع بیشترین میزان پیرو در میان مذاهب اسلامی را داشته باشد!
در این زمینه هم کتاب الغدیر علامه امینی-علی و زمام داران که (ترجمه فارسی علی و الحاکمون است) آیت الله دکتر صادقی تهرانی-کتب دکتر تیجانی و کتاب ارزشمند امام شناسی علامه محمد حسین طهرانی بسیار مفید و کارگشا خواهد بود

ادامه...

سوم بعد فرای از جهان اسلام در ادیان دیگر اعم از ابراهیمی و غیر ابراهیمی است!
ما باید با تبلیغات و تبشرات مسیحیت-زرتشتیت(که متاسفانه به نام وطن پرستی در حال گسترش است)
و همچنین سایر ادیان مقابله علمی و فرهنگی کنیم و بتوانیم حداقل حداقل حملات آنها را کاملا خنثی و هم چنین حداقل 10 درصد کل پیروان ادیان غیر اسلام را مسلمان کنیم!!!

دقت کنید اگر حداقل بتوان 10 درصد را مسلمان کرد یعنی عددی در حدود 400 میلیون نفر!!!(که واقعا به راحتی میتوان این کار را کرد فقط مقداری هزینه مالی و پشت کار و تلاش علمی از سوی مردم مسلمان و علما میخواهد که البته این واقعا کمترین میزانی است که با این حرکت میشود مسلمان کرد) که در طول حدود 20 سال این تعداد حداقل بدون هیچ گونه تبلیغی از سوی ما توسط همین افراد تازه مسلمان شده به وسیله های مختلف چون(ازدواج-بچه دار شدن-تاثیر بر فرزند و دوست و پدر و مادر و فامیل و همسایه و غیره) حداقل حداقل به 1 میلیارد نفر خواهد رسید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!)ببینید آن وقت اسلام چقدر قدرتمند تر و با عظمت تر خواهد شد!!یعنی با یک حرکت مدبرانه و برنامه ریزی خوب میتوان در عرض 20 سال بیش از 1 میلیارد انسان را مسلمان کرد!!!!

در این زمینه کتاب ارزشمند و بی نظیر ((بشارات عهدین)) حضرت آیت الله دکتر صادقی تهرانی که در عین کم حجم بودن فوق العاده پر محتوا و قوی است و مشتمل بر مطالب علمی و دقیق از کتاب مقدس اعم از تورات و انجیل و سایر کتب و هم چنین برخی دیگر از نوشته های معتبر سایر ادیان مانند زرتشتی ها-هندو ها و... است! بنده اعتقاد دارم اگر همین کتاب به تمام زبان های دنیا ترجمه شده و در اختیار انبوه و عموم مردم مسیحی و یهودی و بودایی و زرتشتی و... قرار گیرد بدون اغراق 10 ها و بلکه 100 ها میلیون نفر مسلمان و شیعه خواهند شد!

چهارم هم بعد فرا دینی است و مقابله با تفکرات ملحدین و مشرکان و کمونیسم و فراماسونری و سرمایه داری مصرف زده آمریکایی
که واقعا شیطان بزرگ هست!!

که در این زمینه هم کتب علامه محمد تقی جعفری-آیت الله دکتر صادقی تهرانی-علامه طباطبایی-شهید مطهری و... بسیار مهم و کار گشا خواهدبود!

ادامه...

اما برخی موانعی که وجود دارد:

الف-عدم تلاش محسوس برخی علمای شیعه برای گسترش معارف شیعه در جهان اسلام و خارج از جهان اسلام(البته کارهایی شده مثل شبکه ماهواره ای ولایت که توسط آقای مکارم شیرازی راه اندازی شده که در میزان افزایش تشیع نقش به سزایی داشته!اما بسیار کم و تا حدودی ناقص است و در مقابل آن دشمنانی درونی و برونی وجود دارد پس تلاش دراین زمینه باید بسیار بیشتر شود

ب
- عدم تحرک برخی نخبگان و دانشمندان حوزوی و دانشگاهی آن چنان که باید (مانند شهید مطهری یا شهید بهشتی یا علامه جعفری یا علامه امینی و ...) برای دفاع جانانه و مدبرانه و همه جانبه از اسلام و تشیع و دین در برابر سایر مذاهب و ادیان و نحله های فکری!

که نتیجه آن عدم دانستن مردم و حتی قشر دانشگاهی و علمی کشور از سرمایه های غنی علمی و فرهنگی درونی و در نتیجه خود باختگی و احساس حقارت در برابر غرب و ادیان و مذاهب دیگر وتهاجم فرهنگی و غیره

موارد دیگری هم هست که صرف نظر میکنم! در کل امیدوارم که تا قبل از ظهور حضرت ولی عصر(عج) تا سر حد توان و جانمان بتوانیم برای دفاع از قرآن و اهل بیت و گسترش معارف اسلام در درون و برون و اعتلای اسلام عزیز تلاش کنیم! تا ان شا الله شرمنده ولی امر امام زمان صلوات الله علیه نشویم! ان شا الله! اگر فرمایشی و پیشنهادی دارید خوشحال میشوم ببینم و بشنوم! با تشکر از شما

[h=1]بازتاب وسیع نامه مهم امام خامنه‌ای خطاب به جوانان غربی در رسانه‌های جهان[/h] شناسه خبر: 930529 سرویس: بین الملل
۰۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۲

[h=3]نامه مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به جوانان غربی در پی حوادث تروریستی فرانسه به‌سرعت در رسانه‌های منطقه و جهان انعکاس یافت.[/h] به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، نامه امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان غربی به‌ویژه آن بخش از نامه معظم‌له درباره لزوم فکر کردن به راه‌حل‌ها و گفتگو برای حل مشکلات، به‌سرعت در رسانه‌های منطقه بازتاب یافت. رهبر انقلاب در آغاز این نامه خطاب به جوانان غربی فرمودند: حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. ایشان افزودند: برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، اما واقعیت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد.بازتاب این نامه در ذیل از نظر مخاطبان گرامی می‌گذرد:المیادین: زمینه گفتگو با غرب شبکه خبری المیادین با انتشار بخش‌هایی از این نامه به‌نقل از امام خامنه‌ای نوشت که همه از حوادث دردناک فرانسه، فلسطین، عراق، لبنان و سوریه متأثرند.العهد: حوادث فرانسه انگیزه امام خامنه‌ای برای خطاب قراردادن جوانان غرب پایگاه خبری العهد لبنان با انتشار بخش‌هایی از نامه امام خامنه‌ای نوشت: مسائل دردناک اگر زمینه فکر کردن به راه‌حل‌ها را فراهم نکند، ضرری دوچندان خواهد داشت. این پایگاه همچنین به‌نقل از رهبر معظم انقلاب نوشت که تروریسم کور در فرانسه منجر شده که بار دیگر ایشان جوانان غربی را خطاب قرار دهند.المنار: حوادث دردناک اگر زمینه تفکر به راه‌حل‌ها را فراهم نکند خسارتی دوچندان است شبکه خبری المنار نیز با پوشش بخش‌هایی از نامه امام خامنه‌ای به جوانان غربی نوشت که مسائل دردناک اگر زمینه چاره اندیشی به راه‌حل‌ها و فرصت تبادل افکار را فراهم نکند، خسارتی دوچندان به‌همراه خواهد داشت.آیت الله خامنه ای در نامه ای به جوانان اروپا و آمریکا: آمریکا از تروریسم حمایت می کند خبرگزاری فرانسه این تیتر برای پوشش سخنان امام خامنه ای انتخاب کرده است. خبرگزاری فرانسه یادآور شد که این دومین نامه رهبر ایران به جوانان غربی نوشته است.ال بی سی: آیت الله خامنه ای سیاستهای دو گانه غرب را محکوم کرد شبکه ال بی سی لبنان به پوشش نامه دوم رهبر انقلاب به جوانان غربی پرداخت. این شبکه اعلام کرد که رهبر انقلاب ایران در نامه ای به جوانان اروپا و آمریکای شمالی بعد از حوادث خونین پاریس، سیاستهای دوگانه غرب را محکوم کرد.
این شبکه در ادامه به نقل از امام خامنه ای اعلام کرد: تهاجم نظامی که جهان اسلام در سالهای اخیر با آن مواجه بود و در پی آن بسیاری قربانی شدند، نمونه ای دیگر از منطق متناقض غرب است. این شبکه به نقل از مقام معظم رهبری ادامه داد: تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملتها و کوچک شمردن فرهنگ‌های مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیانبار تلقّی می‌کنم. به گزارش ال بی سی رهبر انقلاب ایران اعلام کرد که تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولت‌ها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.جهان اسلام قربانی تروریسم است خبرگزاری فلسطین الیوم نیز سخنان امام خامنه ای خطاب به جوانان غربی را با تیتر: جهان اسلام قربانی تروریسم است.رهبری عالی ایران دوگانگی معیارهای غربی را محکوم کرد روزنامه مصری الیوم السابع نیز با پوشش سخنان امام خامنه ای تیتر خود را اینگونه انتخاب کرده است: رهبری عالی ایران دوگانگی معیارهای غربی را محکوم کرد.العربیه هم به پوشش نامه دوم رهبر انقلاب پرداخت سایت شبکه خبری العربیه وابسته به عربستان سعودی نیز نوشت: آیت الله خامنه‌ای معیارهای دوگانه غربی را محکوم کرد.محکومیت معیارهای دوگانه غرب سایت ایلاف عربستان نیز نوشت که امام خامنه‌های معیارهای دوگانه غرب را محکوم کرد.بازتاب نامه در سایت رام الله فلسطین سایت اینترنتی رام الله فلسطین نیز باتیتر "دنیای اسلام قربانی معیارهای دوگانه غرب است" محتوای نامه دوم امام خامنه ای به جوانان غربی را پوشش داد.روزنامه الدستور مصر به انعکاس نامه امام خامنه‌ای پرداخت روزنامه الدستور نیز محتوای نامه امام خامنه ای رهبر فرزانه را پوشش داد و « معیارهای دوگانه غرب» را به عنوان بخش برجسته سخنان ایشان انتخاب کرد.نشریه بحرینی و بازتاب نامه رهبر انقلاب روزنامه الوسط بحرین نیز با پوشش نامه امام خامنه ای نوشت که رهبر ایران در نامه ای به جوانان غربی معیارهای دوگانه غرب را محکوم کرد.ترند: رهبر ایران در نامه‌ای جوانان غرب را خطاب قرار داد خبرگزاری ترند آذربایجان به بازتاب دومین نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی پرداخت. این خبرگزاری در خبر خود نوشت که رهبر انقلاب در نامه خود به جوانان غرب از دولتهای غربی برای اتخاذ استانداردهای دوگانه در مبارزه با تروریسم انتقاد کرده است.بازتاب نامه دوم مقام معظم رهبری در"امریکن هرالد تریبیون" یگاه امریکن هرالد تریبیون یکی از سایتهایی است که به بازتاب نامه دوم مقام معظم رهبری به جوانان غرب پرداخت. این سایت متن نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غرب را که در آن به موضوعاتی چون انتقاد از سیاستهای دوگانه نهادهای بین‌الملل در قبال تروریسم، ابراز ناراحتی نسبت به حوادث تروریستی پاریس و همچنین انتقاد از سیاستهای رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین منتشر کرد.آسوشیتدپرس: رهبر ایران حملات پاریس را"تروریسم کور" خواند آسوشیتدپرس درباره این نامه نوشت: رهبر ایران اعلام کرد که تروریسم کور حوادث بدی در فرانسه را رقم زد و همین موضوع وی را برای نوشتن این نامه ترغیب کرد. او گفت که به واسطه خونریزی میان اسرائیل و فلسطینیان و همچنین خشونت داعش در عراق، سوریه و لبنان آزرده خاطر شده است.خبرگزاری فرانسه: رهبر ایران آمریکا را حامی تروریسم خواند آیت الله خامنه ای در نامه‌ای به جوانان اروپا و آمریکا: آمریکا از تروریسم حمایت میکند. خبرگزاری فرانسه این تیتر برای پوشش سخنان امام خامنه ای انتخاب کرده است. خبرگزاری فرانسه یادآور شد که این دومین نامه رهبر ایران است که به جوانان غربی نوشته شده است.
تایمز اسرائیل: رهبر ایران اسرائیل را وحشی‌تر از تروریست‌ها خواند
نشریه تایمز اسرائیل در خبری به بازتاب نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غرب پرداخته است. با توجه به اشاره رهبر انقلاب به موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی بازتاب این نامه توسط نشریه مذکور از اهمیت زیادی برخوردار است.
تایمز اسرائیل در خبری نوشت: رهبر انقلاب روز یکشنبه اسرائیل را به ارتکاب بدترین نوع تروریسم برای 60 سال متهم کرد و این نوع تروریسم را بسیار وحشیانه‌تر از حملات تروریستی پاریس دانست.

[h=1][/h]

[h=3]پایگاه اینترنتی امریکن هرالد تریبیون به بازتاب دومین نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب پرداخت.[/h] به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه امریکن هرالد تریبیون یکی از سایتهایی است که به بازتاب نامه دوم مقام معظم رهبری به جوانان غرب پرداخت. این سایت متن نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غرب را که در آن به موضوعاتی چون انتقاد از سیاستهای دوگانه نهادهای بین‌الملل در قبال تروریسم، ابراز ناراحتی نسبت به حوادث تروریستی پاریس و همچنین انتقاد از سیاستهای رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین منتشر کرد.
پیش از این نیز خبرگزاری ترند آذربایجان به بازتاب دومین نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی پرداخت. این خبرگزاری در خبر خود نوشت که رهبر انقلاب در نامه خود به جوانان غرب از دولتهای غربی برای اتخاذ استانداردهای دوگانه در مبارزه با تروریسم انتقاد کرده است.
پایگاه خبری العهد لبنان نیز با انتشار بخش‌هایی از نامه امام خامنه‌ای نوشت: مسائل دردناک اگر زمینه فکر کردن به راه‌حل‌ها را فراهم نکند، ضرری دوچندان خواهد داشت.

[h=2]بازتاب نامه رهبر انقلاب در رسانه‌های خارجی[/h][h=1]خبرگزاری ترند: رهبر ایران در نامه‌ای جوانان غرب را خطاب قرار داد[/h] شناسه خبر: 930621 سرویس: بین الملل
۰۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۴

[h=3]خبرگزاری ترند آذربایجان در خبری به بازتاب تازه‌ترین نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب پرداخت.[/h] به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری ترند آذربایجان به بازتاب دومین نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی پرداخت. این خبرگزاری در خبر خود نوشت که رهبر انقلاب در نامه خود به جوانان غرب از دولتهای غربی برای اتخاذ استانداردهای دوگانه در مبارزه با تروریسم انتقاد کرده است.
در ادامه این خبر آمده است که رهبر ایران از وقوع حوادث تروریستی پاریس ابراز تاسف کرده و اعلام کرده است هر کسی که دارای حس عاطفه و انسانیت باشد تحت تاثیر مشاهده این صحنه‌ها چه در پاریس، فلسطین، عراق، لبنان و یا در سوریه قرار خواهد گرفت.
در بخش دیگری از این خبر آمده است که به اعتقاد رهبر ایران دنیای اسلام قربانی ترور و وحشی‌گری قرار داشته و آمریکا به حمایت از تروریسم مشغول است.
به گزارش این خبرگزاری رهبر انقلاب همچنین رهبران غرب را به اتخاذ استاندارهای دوگانه در مبارزه با تروریسم محکوم کرد.
انتقاد رهبر انقلاب از غرب در قبال سیاستهای رژیم صهیونیستی در قبال مردم فلسطین نیز موضوعی بود که خبرگزاری ترند به آن اشاره کرده است.

class: style1

[TD="colspan: 2"] [=myNassim][h=1]بازتاب نامه رهبر انقلاب به جوانان غربی در رسانه های انگلیسی[/h] [/TD]
[TD="colspan: 2"] [/TD]
[TD="colspan: 2"] [/TD]
[TD="class: style4 colspan: 2"] [=myYekan] ••••• دوشنبه 09 آذر 1394 — 00:10
[/TD]

[TD="colspan: 2"]

[=myNassim] نامه دوم رهبر انقلاب خطاب به جوانان غربی، با توجه به حملات تروریستی پاریس و مظلومیت فلسطینیان در برابر حملات صهیونیست ها موجی از بازتاب ها را در رسانه های خارجی به دنبال داشت. به گزارش تحلیل ایران، رهبر معظم انقلاب اسلامی ساعاتی پیش در دومین نامه خود خطاب به جوانان غربی، تأکید کردند که دین مبین اسلام دین مودت و مبرا از خشونت است. ایشان در این پیام که پس از حوادث تروریستی پاریس انتشار یافته است، بر لزوم شناخت منشاء خشونت و دوری از آن تصریح نموده، خاطر نشان کردند که این پدیده مذموم از نگرانی های مشترک همه ما به شمار می آید.

ایشان در ادامه آلام قربانیان تروریسم در اقصی نقاط جهان اعم از پاریس، فلسطین، عراق لبنان و سوریه را علی السویه دردناک و مایه اندوه خواندند و جوانان غرب را نقطه امیدی برای ساختن آینده ای روشن از آنچه غرب مسبب آن است، دانستند.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه به دو تفاوت عمده ناامنی های اخیر در غرب با اضطراب و رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طی سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند اشاره نموده و افزودند: نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی به مراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوم اینکه متأسفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است.
دومین نامه فرمانده معظم کل قوا به جوانان غرب، در محافل رسانه ای غربی و عربی با تحلیل های گسترده ای مواجه و بازتاب های وسیع و متنوعی یافته است.
پایگاه خبری ترند، انتقاد ایشان از استانداردهای دوگانه جهان غرب در مبارزه با تروریسم را مورد تأکید قرار داد و اعلام کرد: رهبر ایران در نامه مذکور، تألم خود را از حملات تروریستی پاریس اعلام و افراد برخوردار از عواطف بشری را متألم رخ داد تروریستی خطاب کردند، خواه حوادثی از این دست در پاریس، یا در سوریه و یا حتی در عراق به وقوع بپیوندد.
این خبرگزاری به بخش دیگری از پیام رهبر انقلاب نیز اشاره کرد که ایشان پدیده منفی تروریسم را درد مشترک «ما» اعلام نموده و آمریکا را به دلیل حمایت از تروریسم، عامل قربانیان حوادث تروریستی و خشونت ها در جهان اسلام دانستند. ترند ادامه بازتاب نامه مقام رهبری را به اطلاع داشتن همگان از نقش آمریکا در ایجاد، تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان در منطقه و جهان و همچنین سیاست های رژیم اشغالگر قدس در برابر فلسطینیان و چشم پوشیِ به اصطلاح سازمان های مستقل بین المللی اختصاص داد.
تایمز اسرائیل که یک رسانه صهیونیستی است، عنوان «خامنه ای: اسرائیل وحشی تر از تروریست های پاریس است» را پیرامون نامه رهبر انقلاب به کار برد. لید این خبر نیز جمله «فلسطینیان مورد بدترین نوع تروریسم در طول ۶۰ سال گذشته بوده اند» انتخاب شده است.
این رسانه وابسته به رژیم اشغالگر قدس با محور قرار دادن بخش مربوط به فلسطین در این نامه تلاش کرد تا پیام مذکور را به صورت مطلبی که تنها فلسطین را مورد نظر قرار داده است، پوشش دهد. این پایگاه ادامه داد: رهبر ایران گفته است هیچ شاهدی به اندازه شهرک سازی نمی تواند گویای وحشی گری اسرائیل باشد. تایمز اسرائیل در این خصوص ادامه داد: رهبر ایران در نامه خود نوشت اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه می گیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیت پرهیز می کنند، یک خانواده‌ فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟
پایگاه تحلیلی بیزینس استاندارد محکومیت «استانداردهای دوگانه غرب» را در نامه ولی امر مسلمین به جوانان غربی به عنوان مطلع خود انتخاب کرد. این رسانه غربی با مذموم دانستن پدیده تروریسم توسط رهبر انقلاب در ادامه افزود: رهبر ایران در این نامه آورده است که «هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم می شود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه.»
این رسانه غربی بخشی از نامه ایشان را که کشورهای غربی را مسئول تهاجم به کشورهای اسلامی در طول سال های اخیر و کشته شدن تعداد زیادی از مسلمانان دانسته است، مورد پوشش قرار داد و نوشت که رهبر ایران همه این مشکلات را به دلیل اتخاذ سیاست های دوگانه غرب در قبال تروریسم دانسته است.
هرالد تریبون یکی از سایتهایی است که به بازتاب نامه دوم مقام معظم رهبری به جوانان غرب پرداخت. این سایت متن نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان غرب را که در آن به موضوعاتی چون انتقاد از سیاستهای دوگانه نهادهای بین‌الملل در قبال تروریسم، ابراز ناراحتی نسبت به حوادث تروریستی پاریس و همچنین انتقاد از سیاستهای رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین منتشر کرد.
آسوشیتدپرس در عنوان خود در انعکاس پیام رهبری نوشته است رهبر ایران حملات پاریس را تروریسم کور خواند. این رسانه انگلیسی زبان نوشت: به گفته رهبر ایران تروریسم کور حوادث بدی در فرانسه را رقم زده است و به خاطر همین رهبر انقلاب ایران تصمیم به نوشتن این نامه کرده است.
روزنامه آوت لوک هندوستان یکی از سایت ها و روزنامه های معتبر و تحلیلی این کشور نیز در مطلبی پیام رهبری به جوانان غرب را بازتاب داد. سایت هندی بیشتر به اشاره رهبر انقلاب به استاندارد دوگانه غرب در تعریف تروریسم پرداخته است. به نوشته این سایت غرب در رفتار با متحدان تروریست خود با زبان نرم صحبت می کند ولی وقتی کسی در مقابلش قرار بگیرد با شدیدترین لحن با آن برخورد می کند.
رویترز از بین مطالب نامه رهبری به جوانان غربی به بخش هشدار به غرب از تروریسم و مسئله فلسطین اشاره کرده است و می نویسد رهبر ایران در این نامه از جوانان و مردم فلسطین حمایت کرده است و اعتقاد دارد غرب عامل اصلی حمایت از رژیم صهیونیستی محسوب می شود و جوانان در غرب باید از این مسئله غافل نباشند.
نیویورک تایمز در تحلیل خود از نامه رهبری به جوانان غرب به هشدار رهبر انقلاب درباره استفاده آمریکا از ابزارهای جذاب و ثروت انبوه خود برای فریفتن جوانان و معرفی الگوی بد زندگی استفاده می کند.
خبرگزاری سی تی وی کانادا نیز به استفاده رهبر انقلاب از واژه تروریسم کور اشاره کرده است که در مورد حوادث پاریس از سوی رهبری استفاده شده است. در این خبرگزاری به حمایت رهبر انقلاب از فلسطین و حزب الله و مبارزه همیشگی با تروریسم دولتی اسرائیل اشاره شده است.
به نوشته خبرگزاری فرانسه آیت الله خامنه ای در نامه‌ای به جوانان غرب، آمریکا را حامی تروریسم خطاب کرد و در دومین نامه خود به جوانان ساکن کشورهای غربی یادآور شد که این کشورها در برخورد با تروریسم دوگانه عمل می کنند.
منبع: مهر

[/TD]

[/TR]

کدام جمله نامه رهبری میان «کاربران عربی» بازتاب بیشتری یافت؟

نامه رهبری پس از انتشار در شبکه‌های اجتماعی از جمله شبکه‌های اجتماعی عربی بازتاب یافت اما یک جمله آن بیش از سایر بخش‌ها بازنشر شد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، نامه دوم رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای، عصر یکشنبه منتشر شد.
پس از انتشار این نامه، خبر نامه و بخش‌های متعدد نامه در رسانه‌ها بازنشر شد اما در میان کاربران و برخی رسانه‌های عربی بخش‌های خاصی از نامه بازتاب بیشتری یافت.
جمله‌ای که در ساعات اولیه نشر نامه، در میان کاربران عربی محبوبیت بیشتری یافت و با اقبال بیشتری رو به رو شد، جمله «من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم» بود.
رهبری در این بخش از نامه می‌فرماید:
«...امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است...».







همچنین در میان سایت‌های مختلف عربی که این نامه و خبر آن را بازنشر دادند، سایت‌هایی بودند که همین بخش از نامه را تیتر گزارش یا خبر خود قرار دادند.

وبگاه خبری 25 فوریه کویت

وبگاه خبری «اخبار سوریا» سوریه

انتهای پیام/ص

[h=1]مقایسه دو نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپایی[/h]

[h=2]تاکید حضرت آیت الله خامنه ای بر مقوله «شناخت» و توصیه موکد ایشان به جوانان آمریکایی و غربی از آنجا نشات می گیرد که اسلام و مسلمانان همواره بر تحولات فکری و سیاسی غرب تاثیر گذار بوده است اما مقایسه دو نامه مقام معظم رهبری در خطاب به جوانان اروپایی جای تامل دارد...[/h]

دی ماه سال گذشته پاریس شاهد حملات تروریستی بود که نشریه «شارلی ابدو» را به خاطر انتشار تصاویری موهن از پیامبر اسلام(ص) هدف گرفت و با تحت تاثیر قرار دادن رسانه ها و افکار عمومی جهان، موجی از تفکرات ضد اسلامی در اروپا و آمریکا ایجاد کرد.
دو هفته بعد از این اتفاق رهبر معظم انقلاب در یکم بهمن 93 نامه ای خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشتند که در بخش هایی از آن به اسلام و تصویری که از این دین به جوانان اروپایی و آمریکایی ارائه و به عنوان دشمنی ترسناک معرفی شده بود، اشاره فرموده بودند.
مقام معظم رهبری در این نامه از جوانان اروپایی و آمریکایی خواسته بودند، درباره انگیزه های سیاه نمایی گسترده علیه اسلام تحقیق کنند و شناخت مستقیم و بی واسطه ای از اسلام به دست آورند و اجازه ندهند، حکومت هایشان تروریست های مزدور را نمایندگان اسلام به آنها معرفی کنند.
با اندکی تامل در نامه اول آیت الله خامنه ای خطاب به جوانان آمریکایی و اروپایی در می یابیم، مقوله هایی مانند سیاستمداران غربی، پروژه اسلام هراسی، استعمار غرب، سیاست قدرت های مداخله گر در کشورهای دیگر، تروریسم، قرآن و پیامبر اسلام (ص) موضوعات مورد تمرکز ایشان بود.
در واقع هشدار آیت الله خامنه ای به جوانان آمریکایی و غربی مبنی بر اینکه به هوش باشند، مبادا حکومت هایشان از «تروریست های تحت استخدام خود به عنوان نمایندگان اسلام» جهت پیشبرد اهداف شان بهره برداری نکنند، بیانگر دغدغه های ایشان از رخ دادهای آتی عرصه بین المللی بود.
کمتر از یک سال بعد، در هشتم آذر جاری آیت الله خامنه ای دومین نامه خود خطاب به جوانان اروپا و آمریکا با عنوان «امروز تروریسم نگرانی مشترک ماست» را به مناسبت حملات تروریستی که پاریس را هدف گرفته بود، منتشر کردند که تاکیدی بر درستی و بر حق بودن دغدغه های سال گذشته ایشان بود که در نامه اول به آن اشاره کرده بودند.
آیت الله خامنه ای همانند نامه سال گذشته، در نامه اخیر خود نیز با تاکید بر «تصویر و چهره ای که از اسلام به جوانان آمریکایی و غربی ارائه داده اند»، آغاز کرده بودند تا به تبع آن از جوانان این کشورها بخواهند، «در واکنش به سیل پیش داوری ها و تبلیغات منفی علیه اسلام سعی کنند، شناختی مستقیم و بی واسطه از این دین به دست آورند».
قرار گرفتن «هویت اسلامی» که سرمنشاء شکل گیری نگاه و تعامل تبعیض آمیز غرب با مسلمانان است، در کنار جمعیت مسلمانان مقیم این کشورها که به دلیل نرخ رشد بالا همواره در حال افزایش است، غرب را از قدرت یافتن بیش از پیش مسلمانان در این کشورها به وحشت انداخته است

تاکید مقام معظم رهبری در هر دو نامه بر «شناخت بی واسطه» و آغاز هر دو نامه با مقوله «شناخت» تاکید می کند که ایشان ریشه انحراف عقیدتی غرب را بیش و پیش از همه چیز در تصویر نادرست آن ها از اسلام و منابع آن و عدم مطالعه درست و بدون واسطه اسلام می دانند.
تاکید آیت الله خامنه ای بر مقوله «شناخت» و توصیه موکد ایشان به جوانان آمریکایی و غربی جهت حصول آن، از آنجا نشات می گیرد که اسلام و مسلمانان همواره بر تحولات فکری و سیاسی غرب تاثیر گذار بوده و بحث درباره جایگاه و نقش اسلام و رویکرد غربی ها به اسلام همواره اهمیت ویژه ای در میان اندیشمندان و نخبگان این جوامع داشته است.
وجود تقریبا بیست میلیون مسلمان در کشورهای عضو اتحادیه اروپا در قالب شهروند و مهاجر با فرهنگ و باور غیراروپایی، همواره از سوی حکومت های غرب نوعی چالش تلقی شده است که درپی خود نگاه تبعیض آمیز به مسلمانان در این کشورها را به دنبال داشته و این نگاه را تقویت کرده است.
قرار گرفتن «هویت اسلامی» که سر منشاء شکل گیری نگاه و تعامل تبعیض آمیز غرب با مسلمانان است، در کنار جمعیت مسلمانان مقیم این کشورها که به دلیل نرخ رشد بالا همواره در حال افزایش است، غرب را از قدرت یافتن بیش از پیش مسلمانان در این کشورها به وحشت انداخته است.
اینجاست که درک و فهم چرایی کلید خوردن پروژه «اسلام هراسی» آسان تر می شود و این نکته ای است که آیت الله خامنه ای در نامه های خویش به آن اشاره داشته و از جوانان آمریکایی و غربی خواسته اند، «تروریسم را نماد اسلام و تروریست ها را نمایندگان مسلمانان ندانند».
حضور ثابت «دین» به ویژه «اسلام» در مناسبات بین المللی و شکل دادن تعامل مسلمانان با استعمارگران که نمود بارز آن در مبارزات دهه پنجاه کشورهای اسلامی مقابل کشورهای استعمارگر، مقاومت دهه شصت و هفتاد مسلمانان در فلسطین اشغالی مقابل تشکیل رژیم صهیونیستی در این کشور، عدم پذیرش نظام نوین جهانی دهه هشتاد و ایده حکومت جهانی در قرن بیست و یک قابل ملاحظه است، همگی مقولاتی در عرصه مناسبات بین المللی شمرده می شوند که ارائه دهندگان آنها «اسلام» را معارضی در برابر طرح های زیاده خواهانه و استعماری و استکباری خود دیده اند.
راهبرد غرب برای مقابله با این چالش راهبرد «اسلام هراسی» بود که عرصه رویارویی در آن نه میدان جنگ که عرصه «رسانه» و «تبلیغات» بود و خیلی زود «هالیوود» و فیلم هایش به اصلی ترین منبع تصویرسازی از اسلام تبدیل شد.
بنابراین مهمترین سلاح غرب در پروژه اسلام هراسی «تصویر» و نظریه «تصویرسازی» بود که در آن تاکید می شد، تصاویری که دیده می شوند، مبنای تصمیم گیری در افراد را تشکیل می دهند و واقعیت ها در چارچوب تصاویر معنا و مفهوم می یابند.
مقام معظم رهبری در قبال راهبرد «اسلام هراسی» غرب و آمریکا راهبرد «شناخت» و «دعوت» را اتخاذ می کند، آنجا که از جوانان آمریکایی و غربی می خواهد «شناخت بی واسطه ای» از اسلام به دست آورند، در واقع آنها را به تحقیق و تفحص «دعوت» می کنند

این موجب شد، خیلی زود، تصاویر ساخته و پرداخته شده در پروژه اسلام هراسی، شکل و قالب رابطه و فضای تعامل غرب با جهان اسلام و مسلمانان را شکل داده و به آن سمت و سو ببخشند.
طبیعی است، ارائه چنین تصاویری از اسلام، منجر به شناساندن وارونه تعالیم این دین شود و این باور در جوانان اروپا و آمریکا شکل گیرد که در معرض خطر فکری و هجمه بزرگ مذهبی قرار دارد.
لذا آیت الله خامنه ای در نامه های خود از جوانان آمریکایی و غربی می خواهد «شناخت بی واسطه ای» از اسلام به دست آورند و شناخت را تنها راه مقابله با تصویر سازی های مغرضانه و کذب از اسلام می دانند و اهمیت آن را یادآور می شوند.
مقام معظم رهبری در قبال راهبرد «اسلام هراسی» غرب و آمریکا راهبرد «شناخت» و «دعوت» را اتخاذ می کند، آنجا که از جوانان آمریکایی و غربی می خواهد «شناخت بی واسطه ای» از اسلام به دست آورند، در واقع آنها را به تحقیق و تفحص «دعوت» می کنند.
مقوله «دعوت»، مقوله جدیدی در تاریخ اسلام نیست، بلکه در متون اسلامی به دفعات به آن اشاره شده است، از نامه پیامبر اسلام (ص) به سران کشورهای مهم عصر و دوره خود گرفته تا نامه مهم امام (رحمت الله علیه) به گورباچف که نقطه مشترک در تمام آنها «دعوت» به مطالعه دقیق اسلام و به دست آوردن «شناخت» درست از آن، در مقابل تصاویر نادرست ارائه شده از آن است.
از جهت دیگر، پرداختن آیت الله خامنه ای به مقوله «دعوت» و «شناخت» به نوعی تاکید بر مبرا بودن اسلام از هرگونه تعامل خشونت آمیز و تاکید این دین بر «گفت وگو» و «هم فکری» برای حل مشکلات و تعامل با دیگران است.
این بارزترین ویژگی اسلام واقعی و تفاوت آن در قرائت دموکراتیک آن با اسلام داعشی و اسلام طالبانی است که در آن اساسا نیازی به گفت وگو احساس نمی شود.

[h=1]نامه استاد دانشگاه اوتاوا در پاسخ به نامه دوم امام خامنه‌ای به جوانان غربی[/h]


[h=3] دنیس رنکورت، عضو هیئت علمی و استاد فیزیک دانشگاه اوتاوا نامه‌ای را خطاب به مقام معظم رهبری در رابطه با نامه اخیر ایشان به عموم جوانان غربی نوشته است. [/h] چندی پیش حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دومین نامه خود خطاب به جوانان غربی را منتشر کردند. این نامه هم‌اکنون در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های مستقل در مقابل بایکوت شدید رسانه‌های موسوم به جریان اصلی در حال پخش است.
این نامه واکنش‌های مختلفی را به خود جلب کرده است. در این بین اساتید دانشگاهی کشورهای غربی نیز از جمله کسانی بوده‌اند که نسبت به این نامه علاقه خود را نشان داده‌اند. دنیس رنکورت عضو هیئت علمی و استاد سابق فیزیک دانشگاه اوتاوا است. او یکی از اساتید شناخته شده دانشگاه اوتاوا است که چند سال پیش به‌علت برخی اقدامات برای آزادی علمی که از نظر دانشگاه «فعالیت‌های غیرآموزشی» شناخته می‌شد، اخراج می‌شود. وی در نامه‌ای خطاب به مقام معظم رهبری که آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است دیدگاه‌های خود را درباره نامه‌ و شخصیت ایشان بیان کرده است. در ادامه متن نامه دنیس رنکورت را خطاب به مقام معظم رهبری می‌خوانید.سید علی خامنه‌ای عزیز؛درست است که من از نظر سن و سال، جوان نیستم اما نامه 29 نوامبر 2015 شما به جوانان غربی را با شیدایی و علاقه بسیاری خواندم. این نامه قلب و فهم مرا به هیجان آورد.ایران واقعاً از اینکه رهبری مانند شما دارد خوشبخت است.ما در کانادا فقط سیاست‌مداران کوچک دورو، مغرض و خودشیفته‌ای داریم که برای نفع شرکت‌های بزرگ و خواسته‌های ایالات متحده رقابت می‌کنند و کسانی که در رسانه ملی شعارهای کلیشه‌ای می‌دهند.من واقعاً از تحلیل عمیق روانشناسانه و ژئوپولیتیکال شما در مورد ریشه‌های تروریسم بین‌الملل قدردانی می‌‌کنم. من باور دارم که تفسیر شما به‌شکلی بنیادین صحیح است و من از ارتباطی که شما با این حقیقت برقرار کرده‌اید، شگفت‌‌زده‌ام.من امید دارم که جوانان غربی نامه شما را مطالعه کرده و به آن نگاهی واکاوانه خواهند داشت و امید دارم که این نامه بیداری قلب و ذهن‌ غربی‌ها را سرعت می‌بخشد.با احترام و سپاسدنیس رنکورت

[h=2][=arial]نامه‌های رهبری گفتمان تمدنی جدید در برابر گفتمان غربی است[/h]



قم - رئیس جامعه المصطفی العالمیه با اشاره به نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان غربی، اظهار داشت: این نامه‌ها در واقع گفتمان تمدنی جدیدی در برابر گفتمان غربی است. آیت الله علیرضا اعرافی در خطبه‌های این هفته نماز جمعه قم که در شبستان امام خمینی(ره) حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) برگزار شد در سخنانی اظهار داشت: در این ایام روز دانشجو، هفته پژوهش و هفته وحدت حوزه و دانشگاه را داریم که این مناسبت‌ها با همدیگر در ارتباط هستند.

وی با اشاره به ۱۶ آذرماه روز دانشجو، اظهار داشت: این روز در واقع نماد ظلم‌ستیزی و استکبار ستیزی دانشجویان است و دانشجوی امروز نیز راه دانشجویان گذشته که عدالت‌خواهی را در پیش داشتند ادامه می‌دهد.
امام جمعه قم، با بیان اینکه روح دانشجو، ظلم‌ستیزی و ایستادگی برابر ناهنجاری‌ها است، افزود: در این ایام جلسات مختلفی د دانشگاه‌ها و به مناسبت روز دانشجو برگزار شد هر چند که در برخی از موارد شاهد هنجارشکنی‌هایی بودیم که خود مسئولان دانشگاه باید برای رفع آن تدبیر کنند، چرا که این‌گونه موارد زیبنده دانشگاه و دانشجو نیست.
دانشگاه در برابر نفوذ دشمنان و هجمه‌های فرهنگی آنان بیدار است
وی بیان داشت: دانشگاه اسلامی در حقیقت جلوه‌گاه علم و دانش و پایگاه ارزش‌های اسلامی است و در عین حالی که به موضوعات مختلف نگاه نقادانه‌ای دارد، در برابر نفوذ دشمنان و هجمه‌های فرهنگی آنان بیدار و آگاه است.
آیت الله اعرافی به هفته پژوهش و اهمیت این مسئله برای کشور نیز اشاره کرد و ابراز داشت: خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی و در پرتوی این انقلاب، شاهد رشد علمی خوبی بودیم و دانشجویان و دانشمندان کشور توانستند در برابر تحریم‌ها کمر همت ببندند و ایستادگی کنند و شتاب علمی خوبی برای کشور به ارمغان بیاورند.
وی با بیان اینکه هم‌اکنون با ارزیابی کشورهایی که دشمنان ما به شمار می‌روند، رتبه علمی ما جایگاه مناسبی در جهانی دارد، افزود: در حال حاضر بیش از یک و نیم درصد از تولیدات جهانی مربوط به ایران است و ما در بیش از ده شاخص مهم علمی در جهان و منطقه در رده‌های بالا قرار داریم.
عضو جامعه مدرسین حوزه ادامه داد: گفتمان مادی علم باید توسط حوزه و دانشگاه تغییر کند چرا که علم غربی در بستر فضای غرب پرورش یافته است که این علوم بخصوص در علوم انسانی باید تلاش شود تا در بستر اسلامی تغییر کند.
تأکید بر تحلیل، نشر و عمق بخشی پیام نامه‌های رهبر معظم انقلاب
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان غربی اظهار داشت: این نامه‌ها در واقع گفتمان تمدنی جدیدی در برابر گفتمان غربی است.
آیت الله اعرافی افزود: همه باید در تحلیل، نشر و عمق بخشی پیام نامه‌های رهبر معظم انقلاب در جهان اسلام و کشورهای غربی تلاش کنیم و تلاش کنیم تا عمق مفاهیم و پیام‌های اسلام را به جهانیان بشناسانیم.
وی همچنین با اشاره به گزارش آمانو در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای ایران، ابراز داشت: این گزارش خاکستری است که نقاط مثبت و نیز منفی جدی دارد.
رئیس جامعه المصطفی العالمیه، گفت: کنار گذاشتن PMD موضوعی جدی برای ایران است که بدون آن اجرای برجام آغاز نخواهد شد.
نگرانی علما از اقدامات دولت آذربایجان در قبال شیعیان
وی در ادامه با انتقاد از عملکرد دولت آذربایجان در قبال شیعیان این کشور، ابراز داشت: علما و حوزه‌های علمیه در خصوص اتفاقاتی که اخیراً در کشور آذربایجان رخ داده نگران هستند چرا که دست‌های پنهان صهیونیست‌ها و وهابیون در آن دیده می‌شود.
آیت الله اعرافی با بیان اینکه تعرض به عزاداران سیدالشهدا(ع) اقدام ناروایی بوده است، افزود: امیدواریم دولت آذربایجان عمق این مسئله را درک کند و فریب صهیونیست‌ها و وهابیون افراطی را نخورند و بدانند که شیعیان نسبت به دست‌اندازی به شعائر دینی و به خصوص شعائر حسینی(ع) حساس هستند و در برابر هجمه‌ها ساکت نخواهند بود

[h=2][=arial] نامه رهبری پایه گذار گفتمانی جدید در عرصه جهانی [/h]
10 ماه پس از انتشار نخستین نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان اروپایی و امریکایی، دومین نامه مدبرانه ایشان نیز در راستای مقابله جدی با پدیده مذموم اسلام هراسی و سیاه نمایی علیه اسلام و مسلمانان منتشر شد .


یادداشت محمد سالاری به شرح ذیل است: 10 ماه پس از انتشار نخستین نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان اروپایی و امریکایی، دومین نامه مدبرانه ایشان نیز در راستای مقابله جدی با پدیده مذموم اسلام هراسی و سیاه نمایی علیه اسلام و مسلمانان منتشر شد .



نامه نگاری های حضرت آیت الله خامنه ای خطاب به غربی ها را باید فصل نوینی از دیپلماسی منطقی جهان اسلام با دنیای غرب دانست. ایده های فکری ایشان به لحاظ راهبردی می تواند منشاء تاثیرات شگرفی در عرصه دیپلماسی جهانی محسوب شود همچنانکه پیشتر، نامه حضرت امام خمینی (ره) به میخائیل گورباچف رهبر شوروی سابق و پیشگویی حساب شده ایشان از شنیده شدن صدای شکسته شدن استخوانهای سوسیالیسم و تحقق آن توانست تاثیر عمیق بر نظام بین المللی بر جای بگذارد.


در شرایط فعلی نیز در حالیکه نگرش تکفیری با زبان شمشیر و در راستای بد نام کردن چهره رحمانی دین مبین، در صدد اشاعه تفکر اسلام هراسی شده ، مقام معظم رهبری با پی ریزی یک دیپلماسی قوی ، استراتژی نرم در جهت آگاه سازی و تغییر ذهن و باورهای جوانان غربی در خصوص نگرش به دین اسلام را در پیش گرفته اند که این امر می تواند پایه گذار یک گفتمان جهانی در راستای شناساندن اسلام رحمانی جدید در مقابله با نقشه شوم صهیونیستی "اسلام هراسی" بحساب آید.


ایشان در نامه خود بر چند کلید واژه اساسی در راستای دیپلماسی منطقی با جهان غرب تاکید ویژه داشتند.


نخست سوق دادن غربی ها به کاوش دقیق در انگیزه های سیاه نمایی علیه مسلمانان و فاصله گرفتن از پیشداوری و دور شدن از تبلیغات منفی علیه مسلمانان که این موضوع از جایگاه و اهمیت تفکر در دین مبین اسلام نشات می گیرد.


دوم اینکه جوانان غربی مقاصد ریاکارانه حامیان تروریسم که به طور موذیانه سعی دارند نوع خاصی از خشونت و افراطی گری را به اسلام مرتبط کنند، مورد تامل جدی قرار داده و قبل از هر گونه ذهنیت گرایی منفی نسبت به اسلام و مسلمانان به تحقیق و پژوهش در پیشینه رفتاری مدعیان مقابله با تروریسم که خود به نوعی حامیان آن هستند بپردازند.


دریافت بی واسطه آموزه های اسلام از منابع معتبر و دقیق، نکته دیگری است که در نامه معظم له مورد اشاره قرار گرفته است. تاکید ایشان بر این است که قرائت خاصی از اسلام که با خشونت ورزی همراه است و از طریق رسانه های مغرض و جزوه های گمراه کننده تکفیری ها اشاعه می شود، منزوی شده و قرائت اصیل اسلام رحمانی نزد جوانان غربی بازشناسی شود .


در نامه دوم ایشان که به نحوی مکمل نامه اول نیز هست ، ریشه های تروریسم مورد اشاره قرار گرفته و به رسم نامه نخست، عدم پیوند اسلام و مسلمین با مقوله خشونت مورد تاکید هوشمندانه قرار گرفته است، بطوریکه علاوه بر تشریح نفی خشونت و افراط گرایی در اسلام، از لحاظ سیاسی نیز تبیین دیپلماسی صلح طلبانه جمهوری اسلامی ایران تلقی می شود.


رهبری در نامه دوم انگیزه های محیطی و اجتماعی بازتولید خشونت در غرب را با توجه به اینکه بیشتر تروریستها در محیط جامعه غربی رشد و پرورش یافته اند مورد واکاوی دقیق قرار داده اند و اشاره خردمندانه ایشان در خصوص تاثیر یک عمر تغذیه فرهنگی ناسالم تروریستها در محیط آلوده و مولد خشونت غربی بیانگر آن است که تبعیض های جامعه غربی در حق مسلمانان در بازتولید خشونت در این جوامع بی تاثیر نبوده است.


بر همین اساس، رهبری با تبیین پدیده ریاکارانه تروریسم خوب و تروریسم بد که آمریکا در پشت صحنه آن قرار دارد ، آن را اقدامی سیاسی و مغرضانه نامیدند، چرا که دین مبین اسلام تاکید دارد وقتی انسان بی‌گناهی کشته می‌شود، مانند این است که کل انسان‌ها کشته شده‌اند. در نتیجه، تروریسمی که امروز در اروپا احساس شده همان درد مشترکی است که یک و نیم میلیارد مسلمان جهان و اکنون ملتهای غربی رنج آن را حس می کنند .


به این ترتیب، نامه دوم رهبری تغییر فضای ذهنی جوانان غربی را با تاکید بر نفی کامل هرگونه پیوند خشونت با دین اسلام مد نظر قرار داده است.


از دیگر درایت های حکیمانه رهبری در نامه دوم ، تبیین مساله فلسطین و تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی برای جوانان اروپایی است. با توجه به سرسپردگی بیشتر رسانه های غربی به عناصر صهیونیسم ، گوشزد کردن جنبه های آشکار تروریسم رژیم اشغالگر قدس برای جوانان اروپایی می تواند فتح بابی برای آشنایی بیشتر غربی ها با آلام و رنج های ملت مظلوم فلسطین باشد که روزانه در معرض خشونت ورزی اشغالگران قرار دارند.


بی شک نامه دوم رهبری به جوانان اروپایی، ادامه دیپلماسی فرهنگی بر مدار گفتگو و به عبارتی نهضت دعوت به تفکر و بازشناسی ریشه ای پدیده ها در چارچوبی فارغ از ذهنیت گرایی تعریف شده از سوی مدعیان است.


انتشار جهانی نامه مقام معظم رهبری یک بار دیگر نشان داد که راهبرد جهانی نظام اسلامی تحت لوای ایدئولوژی منسجم و بر پایه منطق رهبر معظم انقلاب می تواند تاثیری شگرف در معادلات جهانی بر جای بگذارد ، همچنانکه جهانیان به خوبی دیدند که ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه نیز با علم به این موضوع در سفر اخیر به تهران برخلاف عرف دیپلماتیک و در حرکتی متواضعانه مستقیم به دیدار مقام معظم رهبری رفت که این امر از جایگاه رفیع و تاثیر گذار رهبر معظم انقلاب در جامعه بین المللی حکایت دارد .