پسران حضرت نوح (ع) و نحوه بوجود آمدن نژادها و زبانها

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پسران حضرت نوح (ع) و نحوه بوجود آمدن نژادها و زبانها

با سلام و خسته نباشید به همه دوستان

معلم دینی بنده یک موضوع تحقیق داده که موضوعش پسران حضرت نوح (ع) و نحوه بوجود آمدن نژادها و زبانها هست و گفته حتما باید 25 صفحه باشه. من کل گوگل رو زیر و رو کردم ولی نهایتا 4 صفحه بیشتر نبود می خواستم اگه میشه کتاب مرتبط ، نرم افزار مرتبط یا همینجا جوابو مطرح کنید.

ممنون

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد ممسوس

با سلام
قرآن كريم در رابطه با نبوت حضرت نوح مى فرمايد:

"وَ لَقَدْ اَرْسَلْنا نُوحَاً اِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فيهِم اَلْفَ سنة الاّ خَمسينَ عاماً فَاَخَذَهُمُ الطُوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ"([1])
«مانوح را به سوى قومش فرستاديم و او در ميان آن ها هزار سال مگر پنجاه سال درنگ كرد، سرانجام طوفان آن ها را فرا گرفت در حالى كه ظالم بودند.»
بنا بر آيه فوق مدت زمان تبليغ و ارشاد حضرت نوح(عليه السلام) پيش از طوفان، 950 سال بوده است. اين پيامبر اولى العزم براساس بعضى از روايات پس از طوفان نيز سيصد تا سيصدوپنجاه سال زندگى كرده است.([2])
درباره عمر نوح(عليه السلام) اقوال مختلفى وجود دارد كه براساس بعضى از آنها نوح 2500 تا 3000 سال عمر كرده است([3]) و اين موضوع بعيد نيست زيرا كه عمر و زندگى در دست خداوند است و افراد فراوانى در تاريخ نام برده شده اند كه عمرهاى طولانى داشته اند و يا در حال حاضر نيز زندگى مى كنند، همچون حضرت خضر و عيسى(عليه السلام) كه ما مسلمانان اعتقاد به زنده بودن آن ها داريم و نيز مانند امام مهدى(عج) كه براساس اعتقاد بسيارى از مسلمانان از تولد آن حضرت كه در سال 255 هـ. ق بوده بيش از 1150 سال مى گذرد.
در رابطه با تعداد همسران و فرزندان نوح(عليه السلام) از برخى روايات استفاده مى شود كه نوح دو همسر داشت به نام «عمورة» و «رابعا» كه «رابعا» و فرزندش «كنعان» به حضرت نوح ايمان نياوردند و سوار بر كشتى نشدند و هلاك گشتند و همسر ديگر او «عموره» با فرزندانش «سام» و «حام» و «يافث» به نوح ايمان داشتند و سوار بر كشتى شدند و نجات يافتند. قبر حضرت نوح(عليه السلام) در نجف اشرف مى باشد.([4])

--------------------------------------------------------------------------------
[1]- سوره نسائ، آيه 35.
[2]- بحارالانوار، ج 11، ص 285 ـ 288.
[3]- همان، و تاريخ طبيرى، ج 1، ص 139.
[4]- همان.

دعوت قرآن به تعارف قبایل
توجه قرآن به اشتراکات قومی بر اساس زبان، نژاد، وطن، رنگ و محدودیت وطن نیست و این کره خاکی بسیار بزرگ تر از آن است که در دایره یک نژاد آن را محدود نمود؛ بلکه وسعت زمین و توسعه حیات انسانی می طلبد که در روی زمین نژاد ها، زبان ها، و رنگ های مختلف قبیله ای در چهار چوب مرزی محدود به نام جغرافیا قرار گیرند. اما اختلاف زبان و نژاد و مرز جغرافیایی، نباید مایه ی تفرق و دشمنی آنان گردد. تأکید قرآن بر این است که با وجود این اختلافات و تمایزات و مرز های جغرافیایی، تعارف و شناخت همدیگر، و رعایت حقوق همدیگر یک اصل مسلم و ضروری است. در واقع می توان گفت هم چنان که از پدر و مادری فرزندانی متولد شده و پس از بزرگ شدن جدا و مستقل زندگی می کنند؛ ولی در اصل برادرند، و از یک پدر و مادر متولد شده اند؛ تمام قبایل و شعب هم، برادر همدیگرندو از یک پد رو مادر به نام ” آدم و حوا” خلق شده اند؛ و در گهواره ای زمین پرورش یافته اند. برای همین در قرآن واژه ی قوم که وجه تمایز بین اقوام را را می رساند؛ مطرح می شود. خداوند با وجود این، ” امت ” را محور قرار داده؛ چون امت در بر گیرنده ی عشیره، شعب و قبیله است و تمام انسان ها را اعم از مؤمن و غیر مؤمن، با هر زبان، نژاد، رنگ پوست، و مرز جغرافیایی مورد خطاب قرار می دهد که ای مردم شما برادر همدیگر هستید و حقوق همدیگر را رعایت کنید؛ و این برادری نقطه مشترک و واحدی منتهی می گردد؛ آن هم پدر و مادر مشترک است؛ اگر چه زبان مختلف، نژاد ها مختلف، و محل زندگی آن ها متفاوت باشد.
” یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ” حجرات/۱۳
” اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى‏تردید خداوند داناى آگاه است “
شعوب جمع شعب، جمع عظیمی از مردم که دارای اصل واحدی بوده و قبیله از آن منشعب می گردد. قبیله قبیله بودن، مانع عدم شناخت و ضایع شدن حقوق برادری نگردد. پس اول ” تعارف ” یعنی همدیگر را شناختن، و سپس شناخت حقوق همدیگر و رعایت آن، و این امر مهم حاصل نمی شود؛ مگر برای کسانی که از خداوند ترسیده و مسیر تقوا در پیش گیرند. در واقع ضایع کنندگان حقوق بین قبایل و شعب، کسانی بوده اند که در مسیر تقوی گام بر نداشته اند.

رنگ زبان، دو نشانه از نشانه های الهی
خداوند در سوره روم به طور متوالی در شش آیه، آیات و نشانه های بزرگ در نظام هستی را معرفی می کند؛ از خلقت انسان گرفته تا خلقت آسمان ها و زمین، روز، شب، آرامش انسان در شب و تلاش او در روز و نزول باران و اطاعت آسمان و زمین از دستورات او در جملات کوتاه و معنی دار به عنوان آیات الهی بیان می کند، که هر کدام از آن ها داستان طولانی و قصه ای بس دراز است، و بعد از بیان نشانه هاو آیات، انسان ها را با کلمات اهل تفکر، اهل علم و صاحب خردمورد خطاب قرار می دهد.
یکی از این آیات الهی که در بین آیان و نشانه های عظیم هستی و همزمان با دو نشانه بزرگ در هستی، یعنی آسمان ها و زمین مطرح می شود، اختلاف “زبان” و ” رنگ” است. طرح این موضوع در قرآن بیانگر این است که؛ اختلاف در زبان، و تنوع در زبان و گسترش زبان ها و توپسعه دامنه ی ادبیات و فرهنگ ها، نشانه و آیات الهی است. این نشانه جایگاه والا و محترمی نزد پروردگار دارد. هم چنین اختلاف در رنگ، بعد از زمین در آیه آمده است نشانه ای است که رابطه ای مستقیم با زمین و پوسته ی زمین و رنگ و خاک در مکان های مختلف در طبیعت های مختلف دارد. چون هر گوشه ای از زمین آب و هوا، طبیعت مختلف و ویژه ای دارد؛ و تغیر رنگ و تنوع در رنگ در زمین چیزی مشهود و آشکار است در جایی که در مادر زمین و محل پرورش انسان اختلاف رنگ باشد؛ در انسان امری طبیعی ، و برگرفته از این طبیعت مادری است و این ها همه نشانه ی خداوند است. اما این اختلاف در زبان و رنگ، نباید باعث جدایی، تفرقه، تضییع حقوق و کم ارزشی انسان ها قرار گیرد.
هم چنان که نزد خداوند محترم است، باید نزد انسان ها هم مورد حرمت قرار گیرد. و حرمت و ارزش آن ها، محترم شمردن و رعایت حقوق آن ها است. اما چه کسانی ین آیات را درک نموده و برای آن ارزش قایل هستند؟ کسانی که دانشورند، اهل علم و فضل اند، یعنی نشانه های الهی را در زمین تنها علما درک می کنند.
” وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ “
” و از نشانه‏هاى [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست قطعا در این [امر نیز] براى دانشوران نشانه‏هایى است “
درذیل آیه ۲۲ سوره روم، تفسیر روح المعانی می گوید: “قرار دادن دو نشانه الهی ” ” زبان و رنگ ” در ردیف آیات آفاقی آسمان ها و زمین بیانگر حقیقتی است، که آن هم اعلان استقلال آیات الهی از همدیگر است”[۱] یعنی هر کدام از آیات الهی رسالتی مستقل دارند. دو نشانه آسمان و زمین با اراده و فرمان الهی در راستای نقش در نظر گرفته بدون دخالت بشریت به رسالت خویش عمل می کنند؛ ولی ” رنگ و زبان” هر چند آیات و نشانه های الهی هستند و در کفه دیگر ترازوی خلقت در مقابل آسمان ها و زمین قرار دارند، ولی ارزش گذاری و حرمت برای این دو نشانه الهی به انسان ها واگذار شده است؛ و درک این ارزش گذاری تنها بر عهده ی عالمان است؛ زیرا ” زبان” یکی از بارز ترین ارزش های فرهنگی هر قوم و ملت است.
جامعه شناسان ” زبان” را در صدر جدول ارزش های فرهنگی قرار می دهند. آنتونی گیدنز می گوید: هیچ کسی انکار نمی کند که داشتن ” زبان” یکی از مشخص ترین ویژگی های فرهنگی انسان است، که در همه ی فرهنگ ها یافت می شود.[۲]
منبع : اسلام و ملیت از منظر قرآن و سنت / مؤلف: محمد احمدیان / نشر احسان
[۱] الوسی، روح المعانی ، دار الحدیث القاهره، جلد ۲۱، ص۴۳
[۲] گیدنز آنتونی، جامعه شناس، منوچهر صبوری، نشر نی، ص۶۴٫

علت اختلاف زبانها و نژادها چیست؟
جواب از زوایا و جهات مختلف قابل بحث و بررسی است:
در مورد نژادهای مختلف بشر، مانند: سفید و سرخ و سیاه و زرد، دو نظریه وجود دارد:
الف - کلیه این نژادها از یک ریشه بوده اند، ولی در پی جدا شدن از یکدیگر و مهاجرت به سرزمین های مختلف و ازدواج های داخلی، یک دسته صفات ژنتیکی به عنوان صفات برتر و فائق در آن مجموعه ها به وجود آمده است و ژن های دیگر در آن مناطق امکان بقا و رشد پیدا نکرده اند.
بنابراین محیط و منطقة زندگی و آب و هوا و غذاهای مختلفی، که به مرور زمان و در اثر تکثیر نسل انسان ها، با آن اُنس گرفتند، نقش بسزایی در به وجود آمدن رنگ ها و شکل ها می تواند داشته باشد.
ب - نسل آدم ابوالبشر(ع) با باقی مانده نسل انسان های قبلی - که روی زمین ساکن بوده اند - مخلوط شده و تفاوت افراد بشر به همین جهت است.
هر دو نظریه در حال حاضر طرفدارانی دارد و دلیل هایی نیز هر کدام از قرآن و روایات بر مدعای خود ذکر می کنند. اگر چه با توجه به ظاهر آیات قرآن؛ نظریه دوم، کمتر قابل دفاع است و ظاهرا بشر امروزی ( به طور کامل) از نسل حضرت آدم (ع) می باشد، زیرا قرآن می فرماید: "یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا کثیرا و نساء(1)؛ ای مردم (حق) پروردگار خود را رعایت کنید، کسی که شما را از یک نفس ( حضرت آدم) خلق کرد و از او همسرش (حوا) را آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را (در سراسر زمین) منتشر کرد". همچنین می فرماید: "یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا(2)؛ ای مردم ما شما را از مرد و زن (آدم و حوا) آفریدیم و شما را خلق ها و قبیله هایی قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید". با وجود این شواهد هنوز در این مورد نمی توان حکم قطعی صادر کرد. در هر حال بشر امروزی از نژادهای مختلفی تشکیل شده است.
همان گونه که از آیه دوم به دست می آید ، یکی از حکمت های تفاوت انسان ها در نژاد ها و زبان ها ، شناخت انسان ها از یکدیگر معرفی شده است.

قرآن این مسئله را در آیه دیگر چنین بیان می کند.
"و من آیاته خلق السماوات و الأرض و اختلاف ألسنتکم و ألوانکم انّ فی ذلک لایات للعالمین(1)؛ از نشانه های او آفرینش آسمان ها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ های شما است . در این نشانه هایی است برای عالمان"
در آیه مذکور قرآن وجود نژادهای مختلف و زبان ها و لهجه های گوناگون را نشانه های الهی بیان نموده است.
برخی از مفسران در تفسیر این آیه نوشته اند: "بی شک زندگی اجتماعی بشر بدون شناخت افراد و اشخاص ممکن نیست. اگر یک روز همه انسان ها یک شکل و یک قیافه و دارای یک قد و قواره باشند، در همان یک روز شیرازه زندگی به هم می ریزد. نه پدر و فرزند و همسر از بیگانه شناخته می شوند و نه مجرم از بیگناه ، یا بدهکار از طلبکار و یا فرمانده از فرمانبر و رئیس از مرئوس و میزبان از مهمان، چنان که دوست از دشمن شناخته نمی شود و جنجال عجیبی برپا خواهد شد.
بنابراین اختلاف رنگ که در قرآن به عنوان یکی از نشانه های الهی یاد شده . یکی از حکمت های آن شناسایی افراد است.
فخر رازی در ذیل آیه 22 روم می گوید: شناسایی انسان نسبت به آدم یا باید از طریق «چشم» حاصل شود یا به وسیله گوش. خداوند برای تشخیص چشم، رنگها و صورت ها و شکل ها را مختلف آفریده، نیز برای تشخیص گوش، اختلاف آوازها و آهنگ ها را ایجاد کرده است، به طوری که در تمام جهان نمی توان دو انسان را پیدا کرد که از نظر چهره و آهنگ صدا از تمام جهات یکسان باشند. صورت انسان (که عضو کوچکی است) و آهنگ صدای انسان، به قدرت پروردگار به میلیاردها شکل مختلف در می آید و این از آیات عظمت پروردگار است.(4)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پاورقی :
1) نساء (4) ، آیه 1.
2) احزاب (33) آیه 13.
3) روم (30) آیه 22.
4) تفسیر نمونه، ج16، ص 394 و 395.

موضوع قفل شده است