جمع بندی كمكم كنيداعتمادبه نفس داشته باشم وخودمو قبول کنم

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
كمكم كنيداعتمادبه نفس داشته باشم وخودمو قبول کنم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:
كمكم كنيد اعتماد به نفس داشته باشم و خودم را قبول کنم.

پاسخ:
برای حل این مشکل به نکاتی که در ادامه خدمتتان عرض می کنم توجه کنید:

تمرکز بیش از حد روی یک مورد خاص را حذف کنید، کم شدن اعتماد به نفس به خاطر متمرکز شدن بیش از حد روی ظاهر است و راه درمانش هم این است که این تمرکز را با تمرین و ممارست از بین ببرید. به عنوان مثال شما بروید و در آینه به مدت چند ثانیه فقط به دماغ خود نگاه کنید. مطمئنا بعد از مدتی با خود تصور خواهید کرد که دماغ من بزرگ است یا مشکلی دارد؛ در حالی که اگر از اطرفیان در این باره سوال کنید چنین چیزی را انکار خواهند کرد. این تصور شما ناشی از همان تمرکز بیش از حد است.

زشتی و زیبایی نسبی است، زشتی و زیبایی یک امر کاملا نسبی است؛ یعنی اینطور نیست که بگوییم فلانی خوشگل ترین آدم است و فلانی هم زشت ترین آدم. این فرد خوشگل ممکن است در نگاه عده ای زیبا و در نگاه عده ای معمولی و در نگاه عده حتی زشت باشد. ظاهر شما هم اینگونه است. ممکن است بعضی ها شما را زیبا، بعضی ها معمولی و بعضی ها حتی زشت بدانند. لذا نباید نظر دیگران معیار و ملاک شما باشد.

کلی نگر باشد، همانطور که خودتان هم اعتراف کردید این یک اشتباه بزرگ است که ما خودمان و حتی دیگران را یک جانبه قضاوت کنیم. به عنوان مثلا (البته بلاتشبیه) فرض کنید می خواهید در مورد خوب بودن یا بد بودن یک گوشی موبایل قضاوت کنید. آیا به صرف داشتن ظاهر زیبا آن گوشی را گوشی خوبی می دانید یا اصلا برعکس؛ به صرف داشتن ظاهر نازیبا خواهید گفت این گوشی بد است؟ قطعا اینطور نیست. گوشی اجزا و ویژگی های زیادی دارد که هر کدام به نحوی در خوب و بد بودن او تاثیر گذار هستند.

داشتن حافظه بالا؛ سرعت بالا؛ کیفت خوب؛ ظاهر زیبا و ... همگی در این قضاوت نقش دارند. ما هم باید یاد بگیریم که خودمان را اینگونه قضاوت کنیم؛ یعنی همه جوانب خودمان را در نظر بگیریم و بعد خودمان را بسنجیم. لذا یکی از کارهای عملی شما این باشد که هر موقع در فکرتان چنین تفکری آمد که من زیبا نیستم، سریع با خود بگویید اولا به اندازه خودم زیبا هستم ثانیا کلی نقاط مثبت دیگر دارم و آنها را برای خود مرور کنید و حتی می توانید بنویسید.

واقع نگر باشید و در مقایسه کردن ها دقت کنید، اگر می خواهید از مسیر مستقیم منحرف نشوید همیشه به دنبال واقعیت ها باشید. واقعیت آن چیزی است که عقل می گوید نه عرف. مثلا ممکن است عرف بگوید باید دروغ گفت تا پولدار شد؛ اما عقل این را نمی پذیرد. به عبارتی ایمان خود را تقویت کنید تا در مسیر واقع نگری قرار بگیرید. وقتی اینچنین شد مقایسه کردن ما جهت دار می شود. لذا باید گفت مقایسه کردن خود با دیگران هم خوب است و هم بد. اگر مقایسه در اموری باشد که ارزش ذاتی ندارند و صرفا به دلیل شکل گیری سبک جدید و غلطی از زندگی، یک ارزش کاذب پیدا کرده اند، چنین مقایسه ای مخرب است.
مثلا مقایسه مال و اموال خودم با دیگران. این مقایسه ناشی از نگاه مادی گرایانه به زندگی است و قطعا جز حسرت و ناامیدی از زندگی چیزی برای من نخواهد داشت. من باید داشته های خودم را با خودم و حتی پایین تر از خودم مقایسه کنم. اما اگر مقایسه مثلا در یک امری باشد که ارزش ذاتی دارد مثل راست گو بودن، این مقایسه خوب است. مثلا من خودم زیاد دروغ می گویم و بعد خودم را با کسی مقایسه می کنم که اصلا دروغ نمی گوید.
این مقایسه باعث می شود که من به سمت راستگویی بروم. مقایسه ظاهر هم جزو دسته اول است. لذا یکی از راه های برگشت اعتماد به نفس این است که ظاهر خودتان را با آنهایی مقایسه کنید که از شما پایین تر اند و به خاطر زیبایی که دارید خدا را شکر کنید.

هدفتان را در زندگی مشخص کنید، اینکه ما در زندگی چه هدفی داشته باشیم، در تمام مراتب زندگی ما موثر خواهد بود. مثلا کسی که هدفش از زندگی به دست آوردن بالاترین رتبه جهانی در زیبایی است، قطعا در طول زندگی چیزی جز زیبایی و آنچه او را به زیبایی می رساند نمی بیند. یا مثلا کسی که هدفش کسب یک مقام حکومتی است همچنین. باید زندگیتان را هدف گذاری کنید و بدانید به دنبال چه چیزی هستید. اگر بتوانید درست انتخاب کنید، چنین مشکلاتی به راحتی حل خواهد شد؛ چون آن موقع دیگر زیبایی ظاهری ارزشی برای شما نخواهد داشت و به جای صورت زیبا به دنبال سیرت زیبا خواهید بود.

محیط خودتان را کنترل کنید، اطرافیان و محیط نقش بسزایی در شکل گیری افکار و روحیات ما دارند. اگر دوستان و اطرافیان شما کسانی هستند که به ظاهر خیلی اهمیت می دهند، اینها دوستان خوبی نیستند و ادامه دوستی با آنها اعتماد به نفس شما را ضعیف تر خواهد کرد.

مباحث مربوط به اعتماد به نفس را هم مطالعه کنید.

يا فاطمه زهرا;755276 نوشت:
سلام خسته نباشيد دختري هستم 18 ساله و محجبه

يا فاطمه زهرا;755276 نوشت:
حتي با پسري هم كه قصد ازدواج دارم و فوق العاده هم همديگرو دوست داريم اونم هميشه قيافمو تعريف ميكنه و بنظر اون من زيباترين دختر دنيا هستمو همه جوره منو قبول داره
بازم از این صحبتها
ایشون رسما به خواستگاری شما اومده یا بدون اطلاع خونواده به هم علاقمند شدید؟

پ.ن:هی خداااااااااااا.....دختر 18 ساله هم ازدواج میکنه اونوقت به ما با 24 سال سن بهمون میگن ازدواج برات زوده....

mehrant;755792 نوشت:
هی خداااااااااااا.....دختر 18 ساله هم ازدواج میکنه اونوقت به ما با 24 سال سن بهمون میگن ازدواج برات زوده....

:khaneh::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash::ghash:

خیلی باحال بود

ہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہ

و اما

به نظر من که الان سنتون جوریه که به این مسائل حساسین

یعنی طبیعیه

بعد چند سال مطمئنا حل میشه

موضوع قفل شده است