جمع بندی چگونگی برخورد با بی تفاوتی دخترم

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونگی برخورد با بی تفاوتی دخترم

باسلام

دختری 10 ساله دارم نسبت به تمام کارها بی تفاوت است یعنی علاقه ای به انجام هیچ کاری ندارد (البته بیشتر اوقات اینگونه است ولی گاهی در کارها کمک می کند) وقتی می خواهد اتاقش را مرتب کند ، تکالیف مدرسه اش را انجام دهد ، لباس مدرسه اش را مرتب کند بخصوص وقتی می خواهد نماز بخواند واقعا کلافه ام می کند. باید آنقدر به او بگویم تا کارهایش را انجام دهد بخصوص نماز خواندن. باید با این رفتار او چه کنم؟
علاقه زیاد به بازی با گوشی و تبلت و کامپیوتر و حتی سرگرم کردن الکی دارد.
البته برای کارهای شخصی و کمکی که نمی کند زیاد ناراحت نیستم ولی برای نماز خواندن او بسیار نگرانم. در هر وعده نماز خواندن باید مدام بگویم نماز بخوان. حتی بعضی اوقات برایش اوقات تلخی می کنم تا نماز بخواند. اکثر ظهرها می گوید در مدرسه نماز خواندم که نمی دانم راست می گوید یا نه؟ البته عادت به دروغگویی ندارد ممکن است واقعیت را نگوید ولی دروغ نمی گوید ولی وقتی می خواهد نماز بخواند یادش می آید باید کتابهایش را مرتب کن، لباس عوض کند و ... چگونه او را به نماز خواندن علاقمند کنم؟
نماز هم که می خواند خیلی تند می خواند. اصلا نمی دانم درست می خواند یانه؟ بعضی اوقات مراقبش می باشم که درست می خواند ولی صدایش را در تلفظ قرائت و ذکرها و ... نمی شنوم.
لطفا راهنمایی بفرمایید.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

پرسش:
دختری ده ساله دارم که به تمام کارها بی تفاوت هست در بین این همه مسائل نسبت به نماز خواندن او بسیار نگرانم لطفا راهنماییم فرمائید

پاسخ:
کودکان هر رفتار اشتباهی را که انجام می دهند بر خواسته از عللی است، که با کشف آن می توان می توان مشکل را حل کرد.
1. یکی از علل اصلی ،رفتار اشتباه والدین است مثل:
الف) عدم رابطه گرم و صمیمی: برخی از والدین بین فرزندانشان رابطه گرم و صمیمی برقرار نمی کنند، یا حوصله ندارند و یا این کار را بی اهمیت می دانند، اگر رابطه گرم و دوستانه باشد امکان اصلاح رفتار و ترک رفتارهای اشتباه بیشتر می شود.

ب) امر و نهی کردن بیشتر: برخی از والدین از اول عادت کرده اند؛ به دستور دادن، همیشه می گویند: این را را انجام بده ، آن را ترک کن و ... .

ج) سرزنش کردن بیش از حد: تا کودکی یک خطایی کرده بدون توجه به موقعیت و شرایط روحی و سنی کودک شروع می کنم مدام به سرزنش و توبیخ، این رفتار اشتباه است.

د) نصیحت بیش از حد: همیشه دوست داریم نصحیت کنیم، آیا خود ما چه قدر ظرفیت داریم کسی مدام ما را نصیحت کند؟!

هـ) رفتار پرخاشگرانه: خودمان داد می زنیم،عصبانی می شویم، چیزی را می شکنیم، کسی را هل می دهیم، بد و بیراه می گوییم، اما در مقابل وقتی کودک ما نارحت است و می خواهد هیجان ناراحتی خود را ابراز کند می گوییم، تو حق نداری داد بزنی، تو حق نداری حرفی بزنی، این چه قانونی است.
ما خود مان یاد داده ایم که موقع ناراحتی چنین رفتاری بکند حال خودمان با مشاهده آن ناراحت می شویم، پس به فکر اصلاح رفتار خودمان باشیم.

و) بی عامل بودن: خودمان نسبت به گفته هایمان اهمیت نمی دهیم، مثلا: نسبت به نظافت منزل خیلی حساس نیستیم، اما وقتی به کودکمان می رسد می گوییم او باید مرتب باشد و فلان ...، این بی عامل بودن باعث بی تاثیر شدن حرف ما خواهد شد.

ز) تنبیه های شدید: تنبیه آخرین مرحله رفتار اصلاح است، البته ثمره اش خاموش رفتار است نه اصلاح، اما به هر حال برخی از بس حوصله ندارند از همان ابتدا به تنبیه متوسل می شوند و نتیجه آن می شود که رفتار اصلاح نشود و به جای تربیت صحیح، نتایج نامطلوبی را مشاهده خواهیم کرد.

کـ) الگوی نامناسب بودن: ما وقتی خودمان نمی توانیم کنترل کنیم، اعتماد به نفسمان کم است، درس و بحثمان ناقص است، بی مطالعه هستیم، بی انگیزه و ... خوب در این صورت حرف ما برای کودکان موثر نخواهد شد. کودکان از رفتار ما پیروی می کنند نه از گفتار ما.

ل) عدم معرفی الگوی مناسب: باید به طور غیر مستقیم در مورد افراد موفق نسبت به الگوهای خوب و مناسب اطلاعاتی در اختیار او بگذاریم، تا نسبت به تقویت انیگزه و تصمیم برای اصلاح در فتارهای آنها بیشتر باشد.

مـ) تقویت نکردن انگیزه: انگیزه موتور حرکت انسان است، هر چه قدر بتوانیم میل و کشش درونی او را به رفتارهای خوب بیشتر کنیم، در مرحله عمل هم موفق خواهد شد.

ن) عدم بالا بردن سطح شناخت: بیشتر مواقع ما چون دلایل را به خوبی بیان نکرده ایم و آثار و ثمرات یک کار خوب را برای او روشن نکرده ایم، پس علاقه به انجام کار خوب و رفتار شایسته در ایشان نخواهد بود.

ح) تحقیر: کوچک کردن کودک در بین اعضاء خانواده، دوستان یا فامیل باعث لج بازی و ادامه رفتارهای اشتباه خواهد شد، همچنین تخریب بزرگی در شخصیت آنها ایجاد خواهد کرد.

طـ) توبیخ های مکرر: توبیخ مکرر کار بدتر خواهد کرد.

ی) وضع‌ قانون های سخت: قانون های سخت و خارج از توان کودکان آنها را نسبت به رعایت آن بی رغبت خواهد کرد.

س) عدم تشویق: عدم تشویق و تحسین باعث سستی رفتار خوب خواهد شد و بر عکس میل و کشش به رفتار اشتباه در آنها رشد خواهد کرد.

ع) عدم هم دردی: باید با کودکان هم دردی کرد تا آنها خواسته ها و آرزوها و مشکلات خودشان را به راحتی بیان کنند، اگر این رابطه شکل نگیرد، خیلی از مسائل و مشکلات کشف نخواهند شد.

غ) بازی نکردن: بازی کردن پدر و مادر با فرزندان آنها را شاداب و سرحال و در عین حال رابطه را گرم و صمیمی خواهد کرد. بدون آن شاید ایجاد فاصله اتفاق بیافتد و این یعنی: خطر تربیتی.

ض) درک نیازهای او: بچه ها در هر مقطع سنی که دارند و با توجه به جنسیتشان هر کدام نیازهای منحصر به فردی دارند و در صورت امکان باید به آنها اهمیت داده شود، غفلت از آن یک خطای تربیتی است، و مشکلاتی را در رفتار ایجاد می کند.

فـ) عدم نظارت و برنامه ریزی: عدم نظارت و عدم برنامه ریزی در نحوه خوابیدن ،غذا، درس خواندن، بازی کردن و تفریح و ... موجب بروز مشکل خواهد شد.

ر) محبت افراطی و نابجا: محبت های افراطی و نابجا کار را بدتر خواهد کرد.

2. عامل بیرونی
الف) دوستان: رفتار دوستان می تواند در تربیت موثر باشد، از این باید بدانیم با چه کسانی هم بازی هستند.

ب) رسانه: فیلم ها، کارتن ها باعث یادگیری رفتاری خواهند شد، خصوصا رفتارهایی مثل: زور گویی، وعدم روحیه اطاعت پذیری، رفتار پرخاشگری و ... نتیجه برخی از فیلم است باید حواسمون جمع باشد.

ج) مدرسه: رفتار معلم و فضای مدرسه می تواند در تربیت نقش داشته باشد، باید نظارت کافی را داشته باشیم.

3. ویژگی های شخصیتی
برخی از کودکان ویژگی های شخصیتی خاصی دارند، از این رو باید آنها را شناسایی و طبق روحیه آنها نقاط قوت و ضعف را با کمک یک مشاور بسنجیم و بعد طبق آن برخورد کنیم.

اما توصیه هایی برای شما:
1. تقویت رابطه گرم:
با دخترتان یک رابطه گرم و صمیمی داشته باشید، به او شخصیت بدهید، با هم همدردی کنید، در صورت امکان با هم برنامه خرید داشته باشید، گاهی اوقات طنزهایی را آماده کنید با همدیگر بگویید و بخندید، مهر و محبت خودتان را به راحتی به او ابراز کنید. اگر برایتان مقدور هست با او بازی کنید، البته پدر خانواده هم می تواند خیلی کمک کند، اگر او وارد چرخه تربیت و حل این مشکل شود، پیشرفت بیشتری را خواهید دید.
وقتی این رابطه نزدیک شد، شما را خیلی دوست خواهد داشت. و راضی نخواهد شد که شما ذره ای نارحت و اذیت شوید.

اگر چنین رابطه ای را تنظیم کردید، و این احساس خوب را تجربه کرد، برای حفظ آن حاضر خواهد شد که خیلی از رفتارها را ترک کند، تا این رابطه محفوظ بماند؛ حال اگر مرتکب اشتباه شد، در این صورت شما در چنین مواقعی بگویید من خیلی نارحت شدم و (نه اینکه داد بزنید، سرزنش و توبیخ و تحقیر و ...هیچ کدام) فقط نارحتی خودتان را با حرف نزدن و یا به هر شکلی که متوجه می شود به او برسانید. (البته باید بداند که به کدام رفتارش نارحت هستید)

2. رفتارهای خوب او را تشویق کنید، اگر پیشرفتی را می بنید او را تحسین کنید و اثرش را به او نشان بدهید.

3. با او همراهی کنید، در مورد نظافت و مرتب کردن اطاق، اولا: خود شما سعی کنید منزل را همیشه مرتب نگهدارید، عملا مرتب بودن منزل را از شما ببیند، ضمنا مقداری از مرتب کردن اطاقش را با او همراهی کنید. ( با شوخی از او کار بکشید، بعد وسط راه او را به کار خود واگذارید، بعد از مدتی خودش عادت خواهد کرد.)

3. در مورد نماز قصه های خوبی را تهیه کنید، از آثارش به او بگویید، با همدیگر برنامه حضور در مسجد، نماز جمعه و برنامه معنوی داشته باشید، یا خواندن نماز را با آرامش و با محبت بگویید دخترم می خواهم، نماز تو، خانه را نورانی کند، دوست دارم فرشته ام نمازش را بخواند، وقتی می بینم نماز می خوانی خیلی خوشحال می شوم، الفاظ مشوّقانه برای او بیشتر استفاده کنید. ( با داد و فریاد و ناراحتی و ...خیلی انگیزه درونی برای خواندن نماز شکل نمی گیرد، اگر راه افتاد و پیشرفت خوبی را دیدید، جوایزی را برای او تهیه کنید و در حضور خانواده به او تقدیم کنید، می توانید با گفتن کارهای خوب او، پیش بستگان و سایر افراد، انگیزه او را نیز بیشتر کنید.)

4. خیلی نگران و مضطرب نباشید، نگرانی، ترس باعث از بین رفتن آرامش شما خواهد شد، در نتیجه در مرحله عمل با مشکل مواجه خواهید شد. با خونسردی، و حوصله و صبوری بیشتر نسبت به اصلاح رفتار و تربیت دخترتان آمادگی داشته باشید و به هیچ وجه نباید عجله کنید.

5. خطاهای تربیتی خودتان را حتما یاداشت کنید، و برای آن چاره اندیشی کنید.

6. رفتارهای مثبت دخترتان را بنویسید، پیشرفت در رفتار او را ببینید و ثبت کنید. و رفتارهای مناسب را تکرار کنید تا تبدیل به عادت شود.

7. تفریح و تنوع برنامه ای را در برنامه درسی او ملاحضه کنید. (به مرور برنامه های او را نظم بدهید)

8. طوری شرایط را بچینید که نسبت به درس و تکالیفش از شما سوال کند، مثلا: در مورد موقعیت های اجتماعی، اخلاقی و ... افراد موفق. ( اگر از فامیل دارید مثال بزنید) که تحصیلات خیلی خوبی دارند، صحبت کنید. این موضوع می تواند در او ایجاد انگیزه پیشرفت را ایجاد کند، وقتی از شما راهنمایی خواست؛ این فرصتی است که شما راحت به اهدافتان می رسید.

9. اگر خودتان نسبت به تکالیفش فرصتی ندارید و خودش هم تنبلی می کند، ولی با دوستانش به راحتی انجام می دهد می توانید از طریق برنامه ریزی با دوستانش این مشکل را حل کنید.

با سلام و تشکر از پاسخ کامل وخوبتان

قبول دارم برخی ایرادها از من است اینکه:
وقت و زمان کافی برای او ندارم البته بیشتر برای تفریح و بازی با او وقت ندارم.
آن هم به دلیل مشغله زیاد است چون شاغل هستم فرصت زیادی برای هم صحبتی و هم بازی بودن با او ندارم ولی مِن بعد تلاش می کنم زمان بیشتری را صرف او کنم.

برای درس او وقت می گذارم یعنی
درکلاس اول و دوم هر روز با او می نشستم و تمام کتابهایی که داشت را مرور می کردیم و این عادت شد تا هر وقت درس دارد پیش او بنشینم.
کلاس سوم معلمشان تنها اکتفا به یک تکلیف می کرد و او عادت به همان کرده و قبول نمی کند که تکلیفی بیشتر ار انجام دهد.
کلاس چهارم هم طبق عادت قبل اینگونه است. اگر یک روز تعطیل بخواهیم کتبهایش را مرور کنیم نمی تواند تمام کتابها را مرور کند یعنی زود خسته می شود.
همیشه خود را با بچه های ضعیفتر می سنجد که فلانی کمتر گرفته یا بیشتر غلط داشته...
می گویم خود را با دوستی بسنج که از تو کمتر غلط دارد و ...
البته از لحاظ درسی خیلی خوب است چون ملاک سنجش در این دوره توصیفی است و میزان ضعف، کمتر مشخص می شود.

در مورد سرزنش و تندی
تمام سعی خود را می کنم تا کمتر از کوره در بروم بخصوص چون دختر 2 ساله هم دارم متوجه شدم که تندی های ناخواسته من و پدرش باعث ریاست و بزرگ بینی او نسبت به دختر کوچکترم شده است.

دختری خجالتی است و برای بروز احساساتش دچار مشکل است. یعنی علاقه و عشق خود را نسبت به ما در عمل نمی تواند نشان دهد.
در حالی که می دانم دختری مهربان و دلسوز است.

خوشحال می شوم که برخی از موضوعات خود را که در مدرسه اتفاق می افتد به من می گوید.

به هر حال سعی می کنم برخوردی صمیمی و خوب با اوداشته باشم.

با سلام و عرض ادب خدمت پرسشگر محترم

در طی‌ این‌ مرحله‌ از رشد، کودک درمعرض‌ فشارهای‌ روانی‌ گوناگون‌ قرارمی‌گیرد و در خیلی‌ از مواقع‌ این‌فشارهای‌ روانی‌ به‌ دلیل‌ شدت‌ و تداوم‌سبب‌ بروز اختلال‌ رفتاری‌ و روانی‌ دراو می‌شود.
کودکان در سنین مختلف نیاز های گوناگونی دارند. و اگر نیاز های رشدی آنها در نظر گرفته نشود ممکن است به مشکلات رفتاری خاصی بیانجامد . لذا بهتر است با نشانه های اختلال گونه کودکان در مراحل رشدی آشنا باشید تا در صورت نیاز به مشاور یا روان شناس مربوطه مراجعه نمایید. در این مقاله سعی داریم شما را با خصوصیات و ویژگی های ناسالم رفتاری کودکان 10 ساله آشنا کنیم.
هر کودک 10 ساله‌ای که اشکالات زیر را داشته باشد، باید توسط پزشک متخصص اطفال یا روان‌پزشک از نظر اختلالات تکاملی مورد ارزیابی بیشتر قرار گیرد:
1) در بازی‌های تیمی با سایر همسن و سالان و همکلاسی‌ها شرکت ندارد یا اگر داشته باشد نظم آن را به‌هم می‌ریزد.
2) قوانین حاکم بر بازی‌ها را خوب نمی‌فهمد. به عنوان نمونه در بازی فوتبال نمی‌داند که دست زدن به توپ، خطا محسوب می‌شود یا در مدرسه از معلم برای خروج از کلاس درس اجازه نمی‌گیرد.
3) به دوستان خود تمایل کمی دارد و تمایل زیادی به راه‌اندازی دسته‌های خشونت مانند گانگسترها دارد.
4) نسبت به دوستان و حیوانات خشن و بی‌رحم است.
5) از آتش‌افروزی لذت می‌برد.
6) تا کاری را تلافی نکند دست برنمی‌دارد و رفتار مقابله‌جویانه دارد.
7) از حضور در جمع دوری می‌کند و افسرده به نظر می‌رسد.
Dirol رابطه بین علت و معلول را در چیزهایی که می‌بیند نمی‌تواند درک کند. به عنوان نمونه ناراحتی معلم از ننوشتن تکالیفش برای او مهم نیست زیرا آن را درک نمی‌کند یا وقتی والدین او را از انجام چیزی منع می‌کنند (با بچه‌های بزرگ‌تر از خودت شوخی نکن)، علت آن را نمی‌فهمد.
9) افکاری دارد که برای خودش عذاب‌آور نیست اما اطرافیان آن را نمی‌توانند قبول کنند مانند فردی که وسواس دارد و نمی‌تواند بپذیرد که یکبار شستن دست‌ها با صابون کافی است و مکررا دست‌هایش را زیر شیر آب می‌گیرد و می‌شوید.
10) در حل کردن مسایل ریاضی و خواندن فارسی مشکل دارد.
11) خوش‌خط نمی‌نویسد و در پیوسته نوشتن کلمات مشکل دارد.
12) نمی‌تواند به راحتی اشیاء را پرت کند یا اشیایی که به سمت وی پرت می‌شوند را با دو دست محکم بگیرد.
بچه‌های این سن و سال در مرز سال‌های قبل از بلوغ هستند. ممکن است برخی دخترها به تدریج علایم بلوغ را از خود نشان بدهند. با افزایش اعتماد به دوستان، روش زندگی و رفتارهای ایشان را به عنوان الگو بپذیرند و به تدریج وابستگی به والدین کمتر می‌شود. این امر گاهی باعث درگیری بین والدین و کودک می‌شود که نباید خیلی به آن اهمیت داد. والدین باید به جای درگیری با کودک محیطی را فراهم کنند که این رفتارها تبدیل به رفتارهای مثبت شود. به عنوان نمونه درباره لباس پوشیدن همان‌طور که دوست دارد و دوستانش از آن خوششان می‌آید لباس بپوشد. در عین اینکه رعایت اصول اخلاقی مورد قبول خانواده نیز یادآوری می‌شود. این گروه سنی برای تقویت اعتمادبه‌نفس نیازمند حمایت‌ها و تشویقات پدر و مادر هستند. در زمینه‌هایی که کودک می‌تواند پیشرفت یا برتری خوبی نسبت به هم سن و سالانش داشته باشد مانند فعالیت‌های ورزشی یا شرکت در کلاس‌های آموزشی غیردرسی به افزایش اعتمادبه‌نفس کودک و بهتر شدن رابطه با والدین منجر می‌شود. شرکت در فعالیت‌های ورزشی بیش از سنین کمتر لازم است. غذاهای روزانه حتما باید در کنار خانواده صرف شود. در باره رفتارهای جنسی و خویشتن‌داری باید توضیحات لازم به کودک داده شود. درباره وقتی که با دوستانش می‌گذراند کنکاش هوشمندانه لازم است و حتما باید دوستان کودک و خانواده‌شان توسط والدین ارزیابی شوند.

با تشکر

سلام اگر نماز نمی خواند به هیچ عنوان دعوایش نکنید. بعدش هم کلا نباید از کوره در بروید. یک بار که از کوره در رفتید کافی است که تاثیرات خیلی بدی بگذارد. سعی کنید دلیل نماز خواندن را برایش باز گو کنید (گرچه متاسفانه خیلی از پدر و مادر های ما واقعا نمی دانند دلیل نماز خواندن چیست). همچنین در خانه خودتان جلوی روی بچه نماز بخوانید بدون این که اون لحظه بهش بگید برو نماز بخوان. (تاکید می کنم اون لحظه ای که نماز می خوانید حداقل بهش نگید برو نمازبخون). مسجد هم بروید به همراه دخترتان . اگه نیومد اصرارش نکنید. خودتون برید بعد از مدتی بچه میاد. نمی خوام بترسونمتون یعنی می خوام بترسونمتون. متاسفانه پدر و مادر های ما توانایی دفاع از عقاید خود را ندارند و فرزندان امروز در معرض هزاران اطلاعات و حرف هایی هستند که پدر و مادر ها جز با متوسل شدن به روش های ژورنالیستی و منبری نمی توانند جواب بچه هایشان رابدهند.(داخل پرانتز بگم که بعضی از طلبه ها هم نمی توانند). شاید اگر خوب فکر کنید به این که چرا می خواهید کودکی نماز خوان داشته باشید و خوب فکر کنید نتوانید جوابی پیدا کنید. جوابی متقن. البته چیزی که مشهود به نظر می رسد این است که شما زیاد از کوره در می روید و این باعث می شود که حتی اگر دلایلی متقن داشته باشید فرزند شما حرفتان را قبول نخواهد کرد. همچنین زمانی که بزرگتر شود پیش خودش فکر می کند که این مثلا مادر یا پدر من چه نماز خونی است. این که همش افسرده است و اعصاب خورد. واقعا این نماز به چه دردی می خورد که آدم های نماز خوان به این بدبختی تولید کرده است.(اگر زود از کوره در می روید شاید خودتان افسرده اید) البته نقش فوق العاده الگو بودن پدر را نادیده نگیرید. دوباره توصیه می کنم که مهم نیست که فرزندتان نماز بخواند یا نخواند بلکه مهم این است که خاطره بدی از نماز در این سن در خاطرش نماند.

ممنون از همه دوستان

ابوالبرکات;757377 نوشت:
خانه خودتان جلوی روی بچه نماز بخوانید

نه تنها من بلکه مادر و همسرم نیز همیشه در مقابل او نماز می خوانیم حتی دختر کوچکم نیز با تک تک ما نماز می خواند (البته به روش خودش)

ولی او می گوید 2 بار به من بگو نماز بخوان بعد نگو ولی می بینم با دوبار گفتن او اصلا حرکتی نمی کند.

ابوالبرکات;757377 نوشت:
مسجد هم بروید به همراه دخترتان

مسجد رفتن را دوست دارد ولی متاسفانه به دلیل برخی مشکلات امکان رفتن به مسجد خیلی کم پیش می آید
ولی سعی می کنم این مشکلات را مرتفع کنم.

ابوالبرکات;757377 نوشت:
خاطره بدی از نماز در این سن در خاطرش نماند.

برایش جانماز و سجاده های متفاوت گرفتم. علاقه زیادی به نماز داشت به طوری که بعد از جشن تکلیف دفتر یادداشتی برداشت و تمام روز که نماز می خواند یا بعضی از مواقع که نمازش را فراموش می کرد یا قضا می کرد در آن یادداشت می کرد و آن نماز های فراموش شده و قضا را می خواند

yalda solimani;757325 نوشت:
نظر اختلالات تکاملی مورد ارزیابی

خدارا شکر دچار هیچ یک از این اختلالات نیست
روابط اجتماعی خوبی دارد.
در کارهای گروهی مدرسه و حتی همبازیها شرکت می کند حتی مدیریت خوبی هم دارد

البته خط خوبی ندارد که معلمشان گفت این ممکن است به دلیل کمبود فضا برای نوشتن روی میز در کلاس باشد. البته من و پدرش هم خط خیلی خوبی نداریم.

غلط املایی زیاد دارد که در برخورد اداری ما با کودکان در سنین او مشاهده کردم حتی در کودکان بزرگتر از او این ایراد وجود دارد.

گلهای زندگی;755115 نوشت:
باسلام

سلام

وای اصلا بچه بزرگ کردن یه پروژه ی عظیمه !! خدا بهتون صبر بده ، به همه ی مامانا صبر بده :Gol:

اگر زیاد تکرار کنید یه چیزیو بدتر میشه ، مثلا امکانش هست که هربار که خودش خودجوش نمازشو میخونه تو یه دفتر علامت بزنید و بهش بگید که هر ماه اگر علامتها از انقدر بیشر بود برات یه چیز باارزش میخرم ... چیزی که میدونید خوشش میاد ... حالا زمانش و تعداد علامتها رو خودتون تعیین کنید که چقدر باشه خوبه ..

تکرار کردن بیش از حد یه چیز خیلی رو اعصابه !! راست میگه بیشتر از دوبار تکرار نکنید و اگر نخوند از چیزایی که قراره براش بخرید محروم میشه ... مواظب باشید که از عبادت خدا دلزده نشه ..

اون دیدی رو که شما دارید و منظوری رو که شما دارید از آهسته خوندن نماز اون هنوز نداره...چرا انتظار زیادی دارید ازش ؟ این گیردادنها اثرش رو بعدها میزاره .. و حتی باعث لجبازی کردن میشه .

بچه ست دیگه باید بچگی گنه اگر نکنه که اسمش بچه نیست !

جانمازشو پر از گل های خوشبو کنید هرزگاهی .. یا هدیه ای لای جانمازش بزارید تا سورپرایز بشه ...

گوش وانستید واسه وارسی کردن نوع نماز خوندنش!! نکنید اینکارو ، فقط جذبش کنید نه دفع ... بقیش درست میشه ...

موفق باشید :Gol:

گلهای زندگی;757585 نوشت:
خدارا شکر دچار هیچ یک از این اختلالات نیست
روابط اجتماعی خوبی دارد.
در کارهای گروهی مدرسه و حتی همبازیها شرکت می کند حتی مدیریت خوبی هم دارد

البته خط خوبی ندارد که معلمشان گفت این ممکن است به دلیل کمبود فضا برای نوشتن روی میز در کلاس باشد. البته من و پدرش هم خط خیلی خوبی نداریم.

غلط املایی زیاد دارد که در برخورد اداری ما با کودکان در سنین او مشاهده کردم حتی در کودکان بزرگتر از او این ایراد وجود دارد.

با سلام

اگر می‌خواهیم فرزندان‌مان، خود را انسان‌هایی با ارزش تصور کنند ، باید آنان را با تمام کاستی‌های‌شان بپذیریم. ما باور داریم که برای فرزندان‌مان، ارزش قائلیم و گاهی نیز آن را بازگو می‌کنیم اما بیش‌تر وقت‌ها، رفتار ما با گفتارمان تناسب ندارد. ما باید به آنان ثابت کنیم بدون توجه به این‌که چگونه عمل می‌کنند، برای آنان به عنوان یک فرد، ارزش قائلیم. برای آنکه در دوران نوجوانی دخترمان، به او نزدیک‌تر بمانیم، باید در کنار او و با او تغییر کنیم. این بدان معناست که روش‌های مقتدرانه را کنار بگذاریم و رفتاری دوستانه‌تر در قبال دخترمان در پیش بگیریم. برای آنکه به دختران‌مان نزدیک‌تر شویم، لازم است به آنان، آزادی بیش‌تری بدهیم و مسوولیت‌های جدیدی را به آنان واگذار نماییم. موفق باشید.

موضوع قفل شده است