عدم امکان رسیدن به درجات عالی معرفت و کمال برای همه انسان ها

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدم امکان رسیدن به درجات عالی معرفت و کمال برای همه انسان ها

با سلام و عرض ادب

با توجه به اینکه عموم افراد نه در طول زندگی تحت تعلیم دروس حوزوی قرار می گیرند و نه امکان و یا وقت کافی برای تعلیم و تحصیل علوم و معارف الهی را دارند ایا هرگز می توانند به درجات عالی معرفت و کمال معنوی برسند؟

یک عضو معمولی جامعه که باید 8 ساعت از وقت خود را صرف امرار معاش کند و یا مشغول به تحصیلات عالی و یا حتی هر دو باشد، و بخشی از وقت خود را نیز صرف خانواده و امور لازم دیگر دنیوی بپردازد دیگر چقدر می تواند برای ارتقاع سطح علم دینی و معرفت الهی وقت بگذارد؟ مثلا خود بنده اگر خیلی برنامه ریزی دقیق و بدون هیچ اطلاف وقتی داشته باشم اگر تازه نخواهم مشغول به تحصیل علوم دیگر باشم شاید بطور میانگین1 تا 2 ساعت در روز بتوانم وقت بگذارم، و اطمینان دارم اکثر افراد بخصوص هم مشتغل و هم متاهل و بچه دار تازه اگه مشغول تحصیلات نباشند نمیتوانند در این حد نیز وقت بگذارند، صرف نظر از اینکه امکان تحت تعلیم مستقیم اساتید خوب و برجسته قرار گرفتن برای عموم امکان پذیر نمی باشد.

در ضمن عرفای شناخته شده و انسانهایی که مراتب عالی معنوی را طی کرده اند چه در گذشته و حال تقریبا همگی به جز استثناعاتی چون مرحوم رجبعلی خیاط طلبه بوده اند و سالها شبانه روز تحت تعلیم اساتید بزرگ بوده اند و حتی بعد از فارغ التحصیلی نیز بیشتر وقت خود را صرف فعالیتهای اینچنینی کرده اند.

ایا با این وجود هرگز میشود به ان حد کمال و درجات معنوی که خداوند استعداد و میل به چنین کمال بینهایتی را در انسان قرار داده دست پیدا کرد؟

ایا با این وجود اینطور نیست که یکی از اهداف عالی خلقت انسان در این دنیا که رشد و رسیدن به کمالات والای روحی و معنوی است برای اکثر قریب به اتفاق انسانها مخصوصا در دنیای امروز حتی با وجود میل و رغبت هرگز به تحقق نخواهد رسید؟

با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

با مروری بر احادیثی که درباره فضیلت علم و علما آمده است در می یابیم که:

1. از میان تمامی دانستنیها، دین شناسی مهمترین علمی است که در کمال و سعادت انسان نقش اساسی داراست:

رسول خدا فرمود: إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ؛ همانا علم سه چیز است: آیه محکم قرآنی، تکالیف واجب و به دور از افراط و تفریط، و سنت پابرجای نبوی، و دانستن هرچه غیر از اینهاست، فضل است نه علم. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 32)

امام صادق فرمود: عَلَيْكُمْ بِالتَّفَقُّهِ فِي دِينِ اللَّهِ وَ لَا تَكُونُوا أَعْرَاباً فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِ اللَّهِ لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَمْ يُزَكِّ لَهُ عَمَلًا؛ بر شما باد به تفقه در دين خدا و چون مردم بیابان نشین بيخبر از احکام الهي نباشيد زيرا کسيکه در دين خدا تفقه نکرد خداوند در روز قيامت نظر رحمت به سوي او نخواهد نمود و عملي را از براي او پاک و خالص نخواهد گردانيد. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 31‏)

2. دین شناسی لزوما به این نیست که کار و زندگی روزمره خود را تعطیل کنیم و زندگی خود را به مطالعه و پژوهش رسمی در دروس حوزوی اختصاص دهیم بلکه مهم این است که درک دینی خود را متناسب با ظرفیت خویش، افزایش دهیم که این کار را میتوان با پرسش از متخصصان علوم دینی یا شرکت در مجالسی که به همین منظور تشکیل میشود و گاه با مطالعه برخی کتابها و امثال این امور، تحقق بخشید:

رسول الله فرمود: لَا خَيْرَ فِي الْعَيْشِ إِلَّا لِرَجُلَيْنِ عَالِمٍ مُطَاعٍ أَوْ مُسْتَمِعٍ وَاعٍ؛ خير در زندگى نيست مگر برای دو شخص: دانشمندى كه فرمانش برند يا دانش آموزى كه گوش شنوا داشته باشد. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 33)

رسول خدا فرمود: مَنْ سَلَكَ طَرِيقاً يَطْلُبُ فِيهِ عِلْماً سَلَكَ اللَّهُ بِهِ طَرِيقاً إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ رِضًا بِهِ «4» وَ إِنَّهُ يَسْتَغْفِرُ لِطَالِبِ الْعِلْمِ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ حَتَّى الْحُوتِ فِي الْبَحْرِ وَ فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ؛ هر كه راهى رود كه در آن‏ دانشى جويد، خدا او را به راه بهشت برد و به راستى فرشته‏ها براى طالب علم پرهاى خود را فرو نهند به نشانه رضايت از او و اين محقق است كه براى طالب علم هر كه در آسمان و در زمين است آمرزش خواهد تا برسد به ماهيان دريا، فضيلت عالم بر عابد چون فضيلت ماه است بر ستارگان در شب چهارده. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 34)

امام سجاد فرمود: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى دَانِيَالَ أَنَّ أَمْقَتَ عَبِيدِي إِلَيَّ الْجَاهِلُ الْمُسْتَخِفُّ بِحَقِّ أَهْلِ الْعِلْمِ التَّارِكُ لِلِاقْتِدَاءِ بِهِمْ وَ أَنَّ أَحَبَّ عَبِيدِي إِلَيَّ التَّقِيُّ الطَّالِبُ لِلثَّوَابِ الْجَزِيلِ اللَّازِمُ لِلْعُلَمَاءِ التَّابِعُ لِلْحُلَمَاءِ الْقَابِلُ عَنِ الْحُكَمَاءِ؛ خداوند تبارک و تعالی به حضرت دانیال وحی نمود که: منفورترین بندگانم نزد من، نادانی است که حق علما را سبک شمارد و پیروی ایشان نکند و محوبترین بندگانم پرهیزکاریست که طالب ثواب بزرگ و ملازم علما و پیرو خویشتن داران باشد و نصایح حکما را پذیرا باشد. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 35)

رسول الله فرمود: أُفٍّ لِكُلِّ مُسْلِم‏ لَا يُفَرِّغُ نَفْسَهُ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ لِأَمْرِ دِينِهِ فَيَتَعَاهَدُهُ وَ يَسْأَلُ عَنْ دِينِه‏؛ اف بر هر مسلمانی که در هر جمعه، خود را براي کار دينش فارغ نمي‌سازد تا با آن تجديد عهد کند و درباره دینش سوال نمی کند. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 40)

3. دین شناسی به تنهایی برای عالم بودن کفایت نمیکند و عمل به دانسته ها نقش اساسی در این باره دارد:

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ «1» قَالَ يَعْنِي بِالْعُلَمَاءِ مَنْ صَدَّقَ فِعْلُهُ قَوْلَهُ وَ مَنْ لَمْ يُصَدِّقْ فِعْلُهُ قَوْلَهُ فَلَيْسَ بِعَالِمٍ؛ امام صادق درباره این آیه قرآن که: از ميان بندگان خدا، تنها علما از او مى‏ترسند، چنین فرمود: مراد خداوند از علما کسی است که عملش گفته او را تصدیق میکند و هر کس عملش قول و گفته اش را تصدیق نمیکند او عالم نیست. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 36)

امام صادق فرمود: الْعِلْمُ مَقْرُونٌ إِلَى الْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ وَ مَنْ عَمِلَ عَلِمَ وَ الْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فَإِنْ أَجَابَهُ وَ إِلَّا ارْتَحَلَ عَنْهُ؛ علم و عمل همواره همراه هم و در يک رديف هستند، از اين رو کسي که دانست، عمل کرد و کسي که عمل کرد، دانست، علم عمل را به سوي خود فرا مي خواند، اگر عمل به دنبال علم آمد، علم، مي ماند و اگر عمل نيامد علم نيز مي رود. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 44)

4. کسی که به اندازه ظرفیت خود معارف دینی را فرابگیرد و به دیگران هم یاد بدهد چنین کسی هم اجر عالم را دارد و هم اجر متعلم را:

امام باقر فرمود: إِنَّ الَّذِي يُعَلِّمُ الْعِلْمَ مِنْكُمْ لَهُ أَجْرٌ مِثْلُ أَجْرِ الْمُتَعَلِّمِ وَ لَهُ الْفَضْلُ عَلَيْهِ فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ مِنْ حَمَلَةِ الْعِلْمِ وَ عَلِّمُوهُ إِخْوَانَكُمْ كَمَا عَلَّمَكُمُوهُ الْعُلَمَاءُ؛ از میان شما آن كس که به دیگران علم مى‏آموزد هم ثواب متعلم را دارد و هم ثواب بيشتری نسبت به متعلم خواهد داشت، پس علم را از حاملان آن ياد بگيريد و به برادران خود بياموزيد چنانچه علماء به شما آموختند. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 35)

5. کسی که در کسب معارف دینی و عمل به آن تلاش میکند هر چند به صورت رسمی دروس حوزوی نخوانده و اصطلاحا به او فقیه و عالم نمیگویند اما از نگاه اسلام او نیز عالم و فقیه است و خداوند در آخرت او را در زمره علما و فقها قرار میدهد:

امام صادق فرمود: مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِيماً؛ آن کس که برای خدا دانش فراگیرد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد، در مقام های بلند آسمان ها عظیمش خوانند. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 35)

قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ يَا بُنَيَّ اخْتَرِ الْمَجَالِسَ عَلَى عَيْنِكَ فَإِنْ رَأَيْتَ قَوْماً يَذْكُرُونَ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ فَاجْلِسْ مَعَهُمْ فَإِنْ تَكُنْ عَالِماً نَفَعَكَ عِلْمُكَ وَ إِنْ تَكُنْ جَاهِلًا عَلَّمُوكَ وَ لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُظِلَّهُمْ بِرَحْمَتِهِ فَيَعُمَّكَ مَعَهُمْ؛ لقمان حکیم به فرزندش می‌ فرماید: ای پسرکم! مجالس را با بینش روشن انتخاب کن. اگر گروهی را دیدی که ذکر خدا را می گویند با آنان همنشینی کن، زیرا اگر عالم باشی از علمت بهره می‌ بری و اگر جاهل باشی تعلیمت می‌ دهند و شاید خداوند سایه رحمتش را بر سر آنان بگسترد، پس تو نیز مورد رحمت قرار گیری. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 39)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِيثِنَا أَرْبَعِينَ حَدِيثاً بَعَثَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَالِماً فَقِيهاً؛ هر كس چهل حديث از احادیث ما را حفظ نماید، خداوند او را در روز رستاخيز فقيه و عالم برانگيزد. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 49)

6. کسی که در کسب معارف دینی و عمل به آن تلاش میکند خداوند او را مورد لطف ویژه خود قرار میدهد و آگاهی از آنچه نمیداند را نصیبش میسازد:

امام باقر فرمود: مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ يَعْلَمْ؛ هر کس به آن چه می داند عمل کند، خداوند به او می آموزد آن چه نمی داند. (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏75، ص: 189)

در پناه حق

با سلام و عرض ادب حدمت دوست عزیز پرسشگر محترم و با اجازه کارشناس پاسخگوی انجمن کلام و عقاید برادر طاها

[=Times New Roman][=Times New Roman]
انبیاء عظام، حضرات معصومین(ع) و اولیاء خدا، مردم را به کمال معرفت دعوت کردند که در باب معرفت، اوج بگیرند. ذوالجلال و الاکرام، همه انبیاء را برای کمال ما فرستاد. اما سؤال این است: این کمال معرفت و کمال دین، در چیست که اگر کسی به این کمال رسید، آن راه بندگی - که بیان کردیم: ما در دنیا آمدیم تا بنده و عبد خدا شویم - را طی خواهد کرد؟
راه رسیدن به این کمال معرفت و دین که انسان را به بندگی حضرت حق نزدیک می‌کند، اخلاق است. زین‌العابدین(ع)، امام‌العارفین (آن آقایی که امروز متعلق به وجود نازنین آن حضرت است، آن حضرتی که چه مصائبی را دیدند که اگر زینب کبری(س)، أم المصائب هستند؛ حضرتش، أبو المصائب هستند!) در روایت شریفی تبیین می‌فرمایند: «إِنَ‏ الْمَعْرِفَةَ وَ كَمَالَ‏ دِينِ‏ الْمُسْلِمِ‏ تَرْكُهُ الْكَلَامَ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ وَ قِلةُ مِرَائِهِ وَ حِلْمُهُ وَ صَبْرُهُ وَ حُسْنُ خُلُقِه‏»[1]. با توجه به این فرمایش حضرت، می‌توان گفت: اس و اساس برای مراقبه، همین حسن خلق است. وقتی با «إن» تحقیقیه بیان می‌فرمایند که معرفت و کمال دین در این چند چیز است، به حقیقت انسان نیاز دارد که مراقبه داشته باشد تا به این کمال برسد. یعنی تا مراقبه نباشد، انسان به این کمال نخواهد رسید.

بالاترین درجه سیر کمال برای انسان طبق فرموده اهل بیت و اولیا خدا «بقاء بعد از فناء در ذات احدیت» است. یکی از شاگردان علامه حسن زاده شخصا به من میگفت که استاد حسن زاده میفرمود برای ابتدا و شروع سیر انسان همون سفر اول از خلق به حق حتی شما منبر هم نباید بری. انبیاء هم دو دوره سیر داشتن مثل پیامبر که مدتی در غار حرا بود بعد شروع به رسالت کرد یا موسی علیه السلام که چهله گرفت تا تورات بر قلبش نازل بشه.

هنوز برای خود منم ابهامه که رسیدن به عالی ترین درجه کمال مخصوص انسانهاییه که مستعد هستن یا شامل همه میشه چون نظام احسن عالم اقتضاء میکنه همه در یک سطح بالا یا سطح پایین نباشن و همین اختلاف سطوح طبق اختلاف استعدادها نظام احسن رو تشکیل میده.

اما اساتید خودشون مکرر گفتن که راه سیر و سلوک راه عملیه تا علمی پس استاد راه رفته و واقعی از ضروریاته اگر استاد نبود فرمودن شما به مسلماتی که میدونین عمل کنین به یک درجه رسیدین که استاد نیاز داشتن امام علیه السلام مکلف میکنه شاگردان و اولیاء خودش رو که بیان و دستگیری کنن در هر مرحله ای که سالک نیاز به دستگیری داره.

[="DarkRed"]

Seyyed*;753873 نوشت:
هنوز برای خود منم ابهامه که رسیدن به عالی ترین درجه کمال مخصوص انسانهاییه که مستعد هستن یا شامل همه میشه چون نظام احسن عالم اقتضاء میکنه همه در یک سطح بالا یا سطح پایین نباشن و همین اختلاف سطوح طبق اختلاف استعدادها نظام احسن رو تشکیل میده.

سلام
مطمئن باشین همه انسانها قابلیت رسیدن به کمال را دارند.چون همه انسانها در معرض امتحان و ازمایش الهی هستند ولی این به خود انها ربط داره که از این ازمایش سربلند بیرون بیان یا سر افکنده.اگه سربلند بیرون بیان به درجات کمالی انها افزوده میشه.چنانچه حضرت ابراهیم علیه السلام پس از گذراندن ازمایشات سخت الهی از مقام نبوت به مقام امامت رسید.[/]

راه جو;752730 نوشت:
با توجه به اینکه عموم افراد نه در طول زندگی تحت تعلیم دروس حوزوی قرار می گیرند و نه امکان و یا وقت کافی برای تعلیم و تحصیل علوم و معارف الهی را دارند ایا هرگز می توانند به درجات عالی معرفت و کمال معنوی برسند؟

هو المعبود

با سلام

کسب معرفت الزاما از طریق علوم حصولی و درس و بحث نیست،بلکه اینها حکم مقدمه و معدّات را دارند

که تازه اگر با تهذیب نفس همراه نباشد به بیان حضرت امام خمینی رحمة الله علیه،علم توحید هم به درد نمی خورد.

خداوند راه کسب معرفت را به ما نشان داده است:"و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون"ما جن و انس را خلق نکردیم

مگر برای عبادت،حضرت علامه بزرگوار آیت الله جوادی آملی می فرمایند،عبادت هدف نهایی نیست بلکه هدف اوسط است

به قرینه ی:"وأعبد ربّک حتی یأتیک الیقین" پروردگار را عبادت کن تا به یقین برسی که نهایت معرفت است(حق الیقین)

بنابراین راه کسب معرفت،عبادت است و می دانید در عبادت نیت قربة الی الله شرط است،شما هر کاری را با تقوا و با نیت خالص

برای خدا انجام دهید عبادت است و راهی برای کسب معرفت،حتی قلم زدن در این سایت با نیت خالص،حتی امور روزانه و معمول

زندگی:"إن الصلوتی و نسکی و محیای و مماتی لله ربّ العالمین" همانا نماز و روزه و زندگی و مرگم برای خداست.این توحید است

این معرفت است،انسان باید بکوشد جانش صالح و خالص شود،آنوقت نفس کشیدنش هم عبادت می شود و ماحصل آن،معرفت.

البته علوم عقلی هم به جای خویش کمک کننده هستند،اما شناخت دوراه کلّی دارد:1عقل 2 دل

که اولی با تفکرات مستمر و ریاضات عقلی و مطالعه ی عقلی آیات آفاقی و أنفسی امکان پذیر است و راه دوم که دل است

همان علم حضوری و شهودی است که ابتدایش تحصیل تقوا و نهایتش رسیدن به حق الیقین است،و اگر هر دو با هم جمع شوند

فبها المراد.

امن;753982 نوشت:

سلام
مطمئن باشین همه انسانها قابلیت رسیدن به کمال را دارند.چون همه انسانها در معرض امتحان و ازمایش الهی هستند ولی این به خود انها ربط داره که از این ازمایش سربلند بیرون بیان یا سر افکنده.اگه سربلند بیرون بیان به درجات کمالی انها افزوده میشه.چنانچه حضرت ابراهیم علیه السلام پس از گذراندن ازمایشات سخت الهی از مقام نبوت به مقام امامت رسید.

پس عالم ذر یا عالم استعداد که قبل از عالم دنیاست چی؟

Seyyed*;754048 نوشت:
پس عالم ذر یا عالم استعداد که قبل از عالم دنیاست چی؟

متوجه نشدم .از چه لحاظ میفرمایین؟

موضوع قفل شده است