آیا این زندگی قابل بازسازی است یا ...؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا این زندگی قابل بازسازی است یا ...؟

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:


با سلام
چند وقت پیش مادرم متوجه شد که دختر یکی از مشتریاش با دو تا بچه می خواد جدا بشه، به خاطر سختی هایی که همه روزه خودمون داریم تحمل می کنیم تصمیم گرفت یه کمکی به این بنده خدا ها بکنه تا شاید زندگی شون درست بشه

خانومه طلاق می خواد،
وضع مالیشون هم خوبه، یه ماشین سنگین 400 میلیونی دارن و کلی پول در میارن،
بچه هاشون 3 و 8 ساله
خانواده پسره می گن معلوم نیست این دختره ساعت 10 شب با ماشین کجا میره و .... :Motehayer:،
دختره می گه تو عقدمون دیدم با دوست دخترشه ولی کوتاه اومدم ، گفتم درس می شه... اما الان خونه مجردی کرایه کرده و برا رفیقاش ساقی شده!!!

در مورد این دو خط خودم یاد این توصیه میوفتم که وقتی مرد خراب باشه... باعث می شه زنشم... بعله آقا جان شتر سواری دولا دولا نمی شه...

زنه چند تا عمل زیبایی انجام داده... مادر شوهرش می گه این افسردس و یکی از عوارض این عملا افسردگیه... دختره چندبار می خواسته خود کشی کنه

7 سال اول طبقه پایین خونه پدر دختره زندگی کردن... الان دوساله خونشون رو عوض کردن تا شاید وضع بهتر بشه..

الان دختره حرف حسابش اینه: بیاد یه مهمونی بگیره و جلو همه بابت تهمتایی که بهم زده ازم عذرخواهی کنه و طلاهامو که به خاطر ماشین فروختم برام بخره و خونه بخره سه دنگ به نامم بزنه....،
اونا هم که خیلی این حرفا رو تحویل نمی گیرن و می گن این افسردس و باید بستری بشه....

مامان دختره دیشب زنگ زده بود به مادرم و گریه می کرد.... می گفت حداقل یه تیکه طلای کوچیک با یه جعبه شیرینی پاشن بیان ... شاید راضی شد....

الان مامانم زنگ زده به پسره و راضیش کرده که گل و شیرینی بگیر بریم خونه دختره...

حالا هر نکته و توصیه ای برای مدریت این اوضاع نابسامون دارید... بفرمایید.. آهان راستی الان دادخواست طلاق هم داده....


تشکر از همه، مخصوصا کارشناس محترم

:hamdel:از کاربرانی که با مطرح نکردن بحثای بی ارتباط با موضوع، از به حاشیه رفتن صحبت جلوگیری می کنند، بی نهایت سپاسگذارم:hamdel:


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امین

سلام

اینکه شما و مادرتان به فکر کمک به دیگران هستید خیلی خوب است و جای تقدیر دارد.
در مورد مسئله ای که مطرح کردید اولین نکته این است که در حال حاضر نمی شود راه حلی برای حل ریشه ای مشکلات آنها ارائه داد؛ چون لازمه این کار این است که اولا تمام جوانب مسئله به خوبی روشن باشد به خصوص جوانبی که معمولا در این مشکلات به آن توجه نمی شود ثانیا باید دو طرف دعوا حضور داشته باشند تا بتوان صحبت های آنها را شنید و راهکارهایی در مسیر حل مشکل به هر دو ارائه داد.

بنابراین کاری که از دست شما و مادرتان بر می اید این است که اولا همین مسیری را که پیش گرفته اید ادامه دهید یعنی سعی کنید پسر را راضی کنید که برای آشتی اقدام کند ثانیا بعد از اینکه آشتی صورت گرفت حتما به آنها تاکید کنید که صرف این آشتی نمی تواند مشکلات شما را حل کند و باید به دنبال حل مشکل به صورت ریشه ای باشند؛ چون اگر همینطوری ادامه بدهند بعد از مدتی دوباره این قهر و دعواها تکرار خواهد شد. به دختر یا مادرش هم بگویید که فعلا دادخواست طلاقش را پس بگیرد و برای این کار عجله نکند؛ چون برای طلاق هیچ وقت دیر نمی شود. بعلاوه اینکه بعد از طلاق مشکلات به مراتب بیشتر از الان خواهد بود. این را می توانند از دخترها و خانواده هایی که طلاق گرفتند سوال کنند. به او بگویید شما باید ابتدا تمام سعی خود را برای حل مشکلاتتان انجام دهید و بعد اگر راهی نبود، آخرین راه طلاق است. اگر گفت ما تلاشمان را کردیم بگویید هر تلاشی فایده ندارد؛ بلکه باید از راه درست تلاش کرد و آن حضور پیش مشاورِ با ایمان و با تجربه است. البته منظور از مشاور الزاما کسی که دفتر و مدرک و ... دارد نیست؛ بلکه هر کسی که در این زمینه صاحب علم و تجربه و ایمان باشد می تواند بهترین کمک کننده باشد.

لذا با توجه به توضیحاتی که عرض کردم کاری که شما می توانید انجام دهید این است که آنها را در مسیر حل مشکل قرار دهید و حل مشکل را به اهل آن سپارید. اگر نتوانستید آنها را راضی به آشتی و رفتن پیش مشاور کنید، بفرمایید تا راهکارهایی برای راضی کردنشان خدمتتان عرض کنیم.

پیروز و سربلند

[=Microsoft Sans Serif]

امین;752153 نوشت:
لذا با توجه به توضیحاتی که عرض کردم کاری که شما می توانید انجام دهید این است که آنها را در مسیر حل مشکل قرار دهید و حل مشکل را به اهل آن سپارید. اگر نتوانستید آنها را راضی به آشتی و رفتن پیش مشاور کنید، بفرمایید تا راهکارهایی برای راضی کردنشان خدمتتان عرض کنیم.

سلام جناب امین:Gol::Gol::Gol:

خدمت حضور عزیز شما که عرض شود..... بنده به مادرم گفتم که شما تخصص ندارید و این موضوعات هم پیچیدگی هایی داره که ما حتی نمی تونیم منشا مشکل رو تشخیص بدیم و چه برسه به راه حل! و از مادرم خواستم که طرفین رو به سمت مشاور هدایت کنه....

اما به هر دلیلی در حال حاضر به این توصیه عمل نمی کنند و بنابراین راهکار برای راضی کردنشون بفرمایید....

در ضمن همین الان مادر من به شدت دارند اصرار می کنند که با استفاده از سیم کارت مادرم به آقاهه پیام بدم و تحت این عنوان که مثلا به عنوان یه بزرگتر(مثلا من مادر خودم هستم!) می خواهم چند تا راهنمایی خدمتتون عرض کنم....

اما پیشنهاد های مادر من عموما احساسی هست و نمی دونم چقدر کاری که از من می خوان انجام بدم ... درست باشه....

در هر صورت ... هر نکته ای که شما بفرمایید... بنده انجام می دهم....

در ضمن مادر دختر خانم هم خیلی در نگرانی هستند و امروز زنگ زده بودن و دوباره از مادرم خواسته بودن که پسره رو راضی کنیم با هدیه بره خونه دختره... یعنی مادر دختر خانم تمام تلاششون رو دارن انجام می دهند.... ولی الان در این میون هیچ کس نمی دونه چه کاری اصولی تر هست تا تنش ها کم بشه!

خدا خیرتون بده اگه در مورد این طرحی که مادرم ارائه داده نظرتون رو بدین و اگه کار خوبیه... پیشنهاد بدین که چه مطالبی رو بفرستیم که تاثیر گذارتر باشه...:hamdel:

پیشنهاد مادرم در این غالب بود:
از جانب مادرم به عنوان یک شخص بی طرف که می تونه توصیه هایی برای حل مشکل داشته باشه به آقا پسر پیامک بدیم و لحظه به لحظه تحرکاتش رو مدریت کنیم تا یخورده دل دختره هم نرم تر بشه!

یا زینب کبری;752164 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

سلام جناب امین:Gol::Gol::Gol:

خدمت حضور عزیز شما که عرض شود..... بنده به مادرم گفتم که شما تخصص ندارید و این موضوعات هم پیچیدگی هایی داره که ما حتی نمی تونیم منشا مشکل رو تشخیص بدیم و چه برسه به راه حل! و از مادرم خواستم که طرفین رو به سمت مشاور هدایت کنه....

اما به هر دلیلی در حال حاضر به این توصیه عمل نمی کنند و بنابراین راهکار برای راضی کردنشون بفرمایید....

در ضمن همین الان مادر من به شدت دارند اصرار می کنند که با استفاده از سیم کارت مادرم به آقاهه پیام بدم و تحت این عنوان که مثلا به عنوان یه بزرگتر(مثلا من مادر خودم هستم!) می خواهم چند تا راهنمایی خدمتتون عرض کنم....

اما پیشنهاد های مادر من عموما احساسی هست و نمی دونم چقدر کاری که از من می خوان انجام بدم ... درست باشه....

در هر صورت ... هر نکته ای که شما بفرمایید... بنده انجام می دهم....

در ضمن مادر دختر خانم هم خیلی در نگرانی هستند و امروز زنگ زده بودن و دوباره از مادرم خواسته بودن که پسره رو راضی کنیم با هدیه بره خونه دختره... یعنی مادر دختر خانم تمام تلاششون رو دارن انجام می دهند.... ولی الان در این میون هیچ کس نمی دونه چه کاری اصولی تر هست تا تنش ها کم بشه!

خدا خیرتون بده اگه در مورد این طرحی که مادرم ارائه داده نظرتون رو بدین و اگه کار خوبیه... پیشنهاد بدین که چه مطالبی رو بفرستیم که تاثیر گذارتر باشه...:hamdel:

پیشنهاد مادرم در این غالب بود:
از جانب مادرم به عنوان یک شخص بی طرف که می تونه توصیه هایی برای حل مشکل داشته باشه به آقا پسر پیامک بدیم و لحظه به لحظه تحرکاتش رو مدریت کنیم تا یخورده دل دختره هم نرم تر بشه!

سلام

نه به نظرم من پیام دادن کاری از پیش نمی برد و بازدهی چندانی نخواهد داشت به خصوص برای یک مرد که کمتر احساسی است. من نمی دانم مادر شما با ایشان چه نسبتی دارد و اینکه ایشان چقدر مادر شما را قبول دارد و حرف او را می پذیرد. لذا شما ابتدا این مسئله را بررسی کنید. اگر چنین اعتمادی وجود دارد مادر شما با ایشان صحبت کند و علت اینکه نمی خواهد پاپیش بگذارد و برای آشتی اقدام کند را جویا شود و بعد طبق آن عمل کند. اما اگر چنین اعتمادی وجود ندارد و فکر می کنید ایشان حرف مادر شما را خریدار نیست، به نظرم بگردید دنبال فردی که چنین نفوذی روی ایشان داشته باشد تا او بنشیند با ایشان صحبت کند که چرا برای آشتی کردن اقدام نمی کند. مسلما او دلیل هایی خواهد آورد مثل دادخواست طلاق یا هر چیز دیگر. لذا این واسطه (حالا یا مادر شما یا هر فرد دیگر) باید بتواند چنین نگرانی هایی را از ایشان رفع کند.

اگر به عنوان مثال یکی از علت های عدم اقدام ایشان همین مسئله دادخواست طلاق بود، این واسطه باید با دختر و خانواده اش صحبت کند تا فعلا از این کار انصراف دهند و ...

اگر ناامیدی از ادامه زندگی بود باید او را امیدوار کنند مثلا بگویند شما می توانید مشکلاتتان را حل کنید و به بهترین شکل ممکن زندگی کنید. فقط باید بخواهید ...

اگه بی اعتمادی به همسر است باید این بی اعتمادی را در او کمرنگ کنند مثل اینکه بگویند تو از کجا مطمئنی که این حرف را میزنی یا ...

اگر نسبت به فرزندانش نگرانی دارد از این مسئله استفاده کنید و بگویید که بعد از طلاق چه بر سر اینها خواهد آمد و ...

وقتی با او حرف می زنید سعی نکنید حق را به طرف بدهید بلکه به او بگویید بله حق با شماست و ایشان اشتباهاتی مرتکب شده؛ منتها برای حل مشکل بالاخره باید یکی بزرگواری کند و پاپیش بگذارد تا مشکل حل شود. در این شرایط هم بهتر از است شما اقدام کنید چون شما مرد هستید و ...

...

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

به نام خدا وسلام به دوست عزيز و گرامي

پاسخ به این موضوع


خداوند متعال می‌فرماید :
{وَ إن خِفتُم شِقَاقَ بَینِهُمَا فَابعَثُوا حَکَماً مِن أهلِهِ وَ حَکَماً مِن أهلِهَا إن یُریدَا إصلاَحاً یُوَفِّقِ اللهُ بَینَهُمَا، إنَّ اللهَ کَانَ عَلِیماً خَبِیراً} (نساء : 35)

«و اگر ترسیدید میان آنها جدایی شود، داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده همسر بفرستید. اگر این دو حکم جویای اصلاح باشند خداوند آن دو را موفق می‌گرداند بی‌گمان خداوند مطلع و آگاه است».
«آنچه برای علاج سرکشی زن و مرد ذکر کردیم زمانی است که نافرمانی هنوز آشکار نشده و امر به اجتناب از ظاهر شدن آن است. اما وقتی که نافرمانی علنی شد اقدامات مذکور بکار گرفته نمی‌شود؛ چون در این حالت این اقدامات ارزش و ثمره نداشته بلکه نوعی اعلان به کشمکش بین دو خصم است که قصد دارند یکی دیگری را شکست دهد. درحالی که این نه هدف است و نه مطلوب».
همچنین اگر معلوم شد که به کار گرفتن این اقدامات نه تنها مؤثر واقع نمی‌شود بلکه باعث فاصلة بیشتر و علنی شدن اختلاف نیز می‌گردد و بقیه تارهای زندگی را که هنوز به هم متصل‌اند از بین می‌برد و یا بکار بردن آنها بالفعل به نتیجه نمی‌رسد، در این صورت اسلام دست روی دست نمی‌گذارد تا خانواده از هم بپاشد، بلکه آخرین اقدام را برای جلوگیری از فروپاشی بنیان عظیم خانواده انجام می‌دهد و می‌گوید :
{وَ إن خِفتُم شِقَاقَ بِینِهِمَا فَابعَثُوا حَکَماً مِن أهلِهِ وَ حَکَماً مِن أهلِهَا} (نساء:35)
«و اگر ترسدید میان آنها جدایی شود حکمی از خانواده شوهر و حکمی از خانواده همسر بفرستید».
به این ترتیب اسلام به مطیع شدن در برابر نشانه‌های نافرمانی و به شتاب از هم گسیختن عقد ازدواج و ویران کردن بنیان خانواده بر سر افراد بزرگ و خردسال ساکن در آن که نه جرمی مرتکب شده‌اند و نه دخالتی در این امر دارند، دعوت نمی‌کند، پس بنیاد خانواده باتوجه به نقش مهمی که در بنای جامعه اسلامی و تربیت اعضای جدید و لازم برای رشد و بالندگی و گسترش آن دارد، از نظر اسلام دارای اهمیت خاصی است.

با تشکر

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

امین;752168 نوشت:
که چرا برای آشتی کردن اقدام نمی کند.

مجددا سلام

استاد من عذرخواهی می کنم ... ظاهرا توضیحاتم کامل نبودن

آقا پسر برای اینکه وجدانش راحت باشه با این مسئله آشتی و اینکه بیاد خونه دختر و.... مشکلی نداره...

مشکل اینجاست که دختره می گه نمی خوام ریختشو ببینم و به همین دلیل ما به این فکر افتادیم که غیر مستقیم یخورده ادبیات و ظاهر و ... پسر رو مدریت کنیم تا شاید از این طریق بتونیم دل دختر رو راضی کنیم...(در واقع دنبال این هستیم که یه کاری بکنیم که دختر خانم یخورده نرم بشه)

مثلا خودمون مشخص کنیم که هدیه چی بخره ... یا تاکید کنیم که حتما گل و شیرینی فراموش نشود..... منظورم از این دست توصیه ها بود....(یه بار به پسره گفته بودیم که به بهانه ی پارک بردن بچه ها ... برو دنبال خانمت و ببرشون رستوران و از این کارا بکن)....

دفعه دومی که دوباره رفته بود دنبال خانمش که بیا بچه ها رو ببریم پارک.... خانمش جبهه گرفته بود و نیومده بود...(خانمش گفته بود: یه بار اومدم... دوباره پررو شدی!)

بنابراین آقاهه برای اینکه وجدانش راحت باشه قول همکاری داده... مشکل از سمت دختره هست که پذیرش نداره![/]

یا زینب کبری;752181 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

مجددا سلام

استاد من عذرخواهی می کنم ... ظاهرا توضیحاتم کامل نبودن

آقا پسر برای اینکه وجدانش راحت باشه با این مسئله آشتی و اینکه بیاد خونه دختر و.... مشکلی نداره...

مشکل اینجاست که دختره می گه نمی خوام ریختشو ببینم و به همین دلیل ما به این فکر افتادیم که غیر مستقیم یخورده ادبیات و ظاهر و ... پسر رو مدریت کنیم تا شاید از این طریق بتونیم دل دختر رو راضی کنیم...(در واقع دنبال این هستیم که یه کاری بکنیم که دختر خانم یخورده نرم بشه)

مثلا خودمون مشخص کنیم که هدیه چی بخره ... یا تاکید کنیم که حتما گل و شیرینی فراموش نشود..... منظورم از این دست توصیه ها بود....(یه بار به پسره گفته بودیم که به بهانه ی پارک بردن بچه ها ... برو دنبال خانمت و ببرشون رستوران و از این کارا بکن)....

دفعه دومی که دوباره رفته بود دنبال خانمش که بیا بچه ها رو ببریم پارک.... خانمش جبهه گرفته بود و نیومده بود...(خانمش گفته بود: یه بار اومدم... دوباره پررو شدی!)

بنابراین آقاهه برای اینکه وجدانش راحت باشه قول همکاری داده... مشکل از سمت دختره هست که پذیرش نداره!



سلام

از دست شما من چیکار کنم؟؟؟

خب در این صورت باید با دو طرف صحبت بشه. مسلما این خانم یک سری ایرادات واضح به کار این آقا داره؛ مثل همون خونه مجردی و تهمت زدن و ... . طبیعیه که این اقا برای جلب رضایت همسرش باید این موارد رو اصلاح کنه. لذا شما هم همین مسئله رو بهش بگید (البته اگه شرایطش رو دارین و می دونین مشکلی ایجاد نمیشه). از طرفی با این خانم هم باید صحبت بشه تا از موضعش در مورد طلاق کوتاه بیاد. برای این کار، هم باید از احساسات کمک گرفت و هم منطق. شرایط بعد از طلاق رو براش توصیف کنید که چه بر سر زندگیشون خواهد آمد و ... . بعد هم بگید هیچ مشکلی نیست که قابل حل نباشه. شما تلاشت رو برای حل مشکل بکن و بعد اگه حل نشد اون موقع به فکر طلاق باش. از طرفی هم بهش بگید که طلاق گرفتن به این راحتی ها هم نیست و هزار جور مشکل داره. در کنار اینها اگه یکم هم ایشون رو به زندگی خوب و خوش و ... امیدوار کنین، نرم میشه و به اشتی رضایت میده. این رو هم بهش بگید که اشتی کردن به معنای این نیست که شما دیگه ایرادی به همسرت نداری و کاراش رو قبول داری؛ بلکه آشتی کردن به این معناست که شما حاضری در مورد مشکلاتتون صحبت کنین و برای حلش قدم بردارین. البته این رو هم بهش بگید که همه تقصیرها رو نباید به گردن طرف بندازین؛ چون به همین اندازه که شما شاکی هستی، همسرت هم شاکیه. لذا حل مشکلات، تلاش دو طرفه می خواد و بعد هم پیشنهاد مشاوره و ...

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]تشکر تشکر:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:[/]

موضوع قفل شده است