بررسی آیات تجسم اعمال

تب‌های اولیه

157 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی آیات تجسم اعمال

سلام و عرض ادب خدمت دوستان

در این تاپیک میخوام آیات مربوط به تجسم اعمال رو طبق دسته بندی و با توضیح مختصری خدمت شما ارائه کنم.
امیدوارم دوستان نیز مشارکت فعال داشته و با نظراتشون بنده رو همراهی کنن.

باذن الله بسم الله...
و من الله التوفیق

آیات تجسم اعمال را میتوان در ذیل چند دسته جای داد:

1. عمل،
2. تجسم عمل،
3. جزاي به عمل،
4. رهين عمل بودن انسان،
5. اينكه عمل داراي گونه‌اي از واقعيت است،
6. مصوّر شدن عمل به برخي صورتها،
7. ظهور عامل به صورت عمل،
8. ظهور عمل به صورت جزا،
و...

البته حصر این اقسام عقلی نبوده و قابل تغییر میباشند.

گروه اول:
آياتي كه بر اصلِ بودن عمل، (اعم از خير يا شر، كوچك يا بزرگ) و اينكه انسان در قيامت متن عمل خويش را مي‌بيند، دلالت دارد؛ مانند:

يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (آل عمران/30)

آیت الله جوادی آملی در ذیل این آیه میفرماید:
اگر عمل، موجود و در محضر عمل‏كننده نمي‌بود و عامل در گرو آن قرار نداشت، بلكه عمل مثلاً حادثه‌اي واقع شده در چندين هزار سال گذشته يا آينده مي‌بود و كاملاً از هم جدا بودند، ارتباطي با عمل‏كننده نداشت تا وي چنان آرزو و علاقه‌اي داشته باشد.(تسنيم، جلد 8صفحه 359)

علامه طباطبایی نیز میفرماید:
جمله" تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً" دلالت دارد بر اينكه حاضر شدن عمل زشت باعث ناراحتى نفس مى ‏شود، هم چنان كه از راه مقابله فهميده مى‏ شود كه عمل خير باعث مسرت نفس مى‏ گردد، و اگر فرمود صاحب عمل زشت دوست مى‏ دارد كه: اى كاش بين او و آن عمل، فاصله‏ اى زمانى مى ‏بود، و نفرمود دوست مى‏ دارد كه كاش اصلا آن عمل را نكرده بود، براى اين است كه عمل خود را حاضر مى‏ بيند و مى ‏بيند كه خداى تعالى عملش را حفظ كرده، ديگر هيچ آرزويى نمى ‏تواند داشته باشد، بجز اينكه بگويد اى كاش در چنين موقعيتى كه سخت‏ترين احوال است بين من و اين عمل زشت فاصله زيادى بود، و اينطور نزدم حاضر نمى‏ شد.( الميزان، ج‏3، ص: 246)

صاحب تفسیر نمونه نیز اینگونه آیه را تفسیر میکند:
قرآن مجيد در آيه مورد بحث و آيات زياد ديگرى از اين حقيقت پرده بر مى ‏دارد كه در قيامت اعمال نيك و بد انسان، هر كدام در شكلى تجسم يافته و در عرصه محشر حاضر مى‏ شود.
واژه" تجد" از ماده" و جدان" (يافتن) ضد فقدان و نابودى است و كلمه" خير" و" سوء" كه به صورت نكره آمده در اينجا مفيد عموم است، يعنى هر انسانى در آن روز تمام اعمال خوب و بد خود را- هر چند كم باشد- در نزد خود مى ‏يابد.
اين آيه به روشنى مى ‏گويد كه انسان در روز رستاخيز،" خود عمل" را مى‏ يابد، و در ذيل آيه مى ‏خوانيم گناهكار آرزو دارد كه بين او و عمل زشتى كه انجام داده جدايى بيفتد، و در اينجا نيز خود عمل، مورد بحث آيه است نه نامه عمل و نه كيفر و پاداش آنها.
گواه ديگر اينكه در آيه مورد بحث مى‏ خوانيم: گناهكار دوست مى‏ دارد ميان او و عملش فاصله زيادى بيفتد و هرگز آرزوى از بين رفتن عمل خود را نمى ‏كند. اين نشان مى‏ دهد كه نابودى اعمال امكان‏پذير نيست و به همين دليل تمناى آن را نمى‏ نمايد.(تفسير نمونه، ج‏2، ص: 507)

عامل;750974 نوشت:
گناهكار دوست مى‏ دارد ميان او و عملش فاصله زيادى بيفتد و هرگز آرزوى از بين رفتن عمل خود را نمى ‏كند.

با سلام وعرض ادب

استاد چرا هرگز آرزو ی از بین رفتن عمل را نمکیند؟ این فردنمیتواند یا نمیخواهد ؟کدومشون؟

لطفا این قسمت رو بیشتر توضیح بفرمایید .با تشکر

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان محترم

مسأله­ی تجسم أعمال مربوط به جهان پس از مرگ است، زیرا شاخه­ای از کیفر و پاداش اخروی است. اگر چه این مسئله، در بحث شاهدان قیامت، نیز می­تواند راهگشا باشد، زیرا هرگاه اعمال و کردار انسان گنه­کار در سرای دیگر تجسّم یابد، خود بهترین شاهد و گواه بر جُرم بوده و راه هرگونه انکار را بر او می­بندد.
مقصود از تجسّم یا تمثّل أعمال و أحوال انسان، این است که آن چه انسان در این جهان انجام داده است، در سرای دیگر مشاهده می­کند؛ یعنی پاداش ها و کیفرها، نعمت­ها و نقمت­ها، شادمانی و دردها، همگی حقایق اعمال دنیوی انسانهاست که در حیات أخروی خود را نشان می­دهند.
مسأله تجسم اعمال، اساس مذهبی دارد و شرایع و مذاهب آن را در باب اصول عقاید مطرح کرده­اند و خواسته­اند مسأله چگونگی لذت و ألم أخروی که شرایع، بدان نازل شده­اند را بدانند. همچنین این مسأله در عالم اسلام به طور جدی مورد بحث قرار گرفته است، و هر یک از عالمان اسلامی سعی کرده­اند مسأله را طوری حل کنند که با اصول اسلامی منافات نداشته باشد. اما در این میان حکمت متعالیه این مسأله را به نحو خاصی مورد بررسی قرار داده است. و معتقد است که آثار و اعمال انسان در نشئه دنیوی، بعینه در نشئه دیگر مجسم می­گردد.

تجسم أعمال در لغت به معنای به شکل، جسم، و پیکر درآمدن موجودات غیرمادی مانند عقاید، اخلاق و اوصافِ أفعال و آثار انسان است
در اصطلاح به معنای آن است که آنچه را انسان در این جهان انجام می­دهد در جهان دیگر به صورتی متناسب با آن جهان نمودار گردد. به عبارت دیگر هر عمل و کرداری که انسان در این جهان انجام می­دهد، خواه خوب باشد و خواه بد، یک صورت مادی دارد که ما آن را مشاهده می­کنیم، و یک صورت أخروی دارد که درون عمل نهفته است و در روز قیامت، پس از تحولاتی که در آن رخ می­دهد، شکل مادی خود را از دست داده و با واقعیت اُخروی خود جلوه می­کند و باعث لذت و شادی عامل یا آزار و اندوه وی می­گردد. یعنی اعمال خوب این جهان در روز قیامت تغییر شکل داده و به صورت باغ و حوریان زیبا و کاخ­های مجلل درخواهد آمد. چنان که اعمال بد، قیافه دنیوی خود را دگرگون کرده و به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب نمودار خواهند شد
مسأله «تجسم اعمال» که غالباً ناظر به کردارهای مربوط به جوارح انسان است، در کنار بحث دیگری مطرح می­شود که از آن به تبلور یا تجسم نیت­ها و ملکات نفسانی تعبیر می کنند، و مقصود این است که صورت حقیقی انسان بستگی به همان نیت و خصلت ها و ملکات نفسانی او دارد. بر این اساس اگرچه انسانها از نظر صورت ظاهری یکسانند ولی از نظر صورت باطنی یعنی خصلت­ها و ملکات، انواع یا اصناف گوناگونی دارند.

با تشکر

[="Arial"][="Indigo"]

عامل;750974 نوشت:
آیت الله جوادی آملی در ذیل این آیه میفرماید:

سلام
ببخشید کدوم آیه؟:Gig:[/]

باغ بهشت;751011 نوشت:

سلام
ببخشید کدوم آیه؟:Gig:

بسمه الحسیب

سلام خواهر عزیز

منظور این آیه است:" تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً"

در نقل حضرت علامه(ره) ذکر کرده اند.

[="Arial"][="Indigo"]

حبیبه;751018 نوشت:
منظور این آیه است:" تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً"

ممنونم خواهر[/]

همای رحمت;750981 نوشت:
با سلام وعرض ادب

استاد چرا هرگز آرزو ی از بین رفتن عمل را نمکیند؟ این فردنمیتواند یا نمیخواهد ؟کدومشون؟

لطفا این قسمت رو بیشتر توضیح بفرمایید .با تشکر

سلام
تجسم عمل چون اثر تکوینی اعمال ماست و خاصیت اثر تکوینی اینه که همراه عمل خواهد بود پس نمیتواند آن را از بین ببرد و یا مهو کند(البته این مطلب مربوط به آخرت است که زمان عمل گذشته و هنگام جزا فرا رسیده و گرنه در این دنیا با توبه این اثر از بین میرود) بنابراین آرزوی دور شدن از آن را میکند.

باغ بهشت;751011 نوشت:
سلام
ببخشید کدوم آیه؟

سلام آیه بصورت پاور پوئینت(عکس) ارائه شده است.

عامل;751034 نوشت:
تجسم عمل چون اثر تکوینی اعمال ماست و خاصیت اثر تکوینی اینه که همراه عمل خواهد بود پس نمیتواند آن را از بین ببرد

بسمه الحق

با سلام و ادب

استاد گرامی آیا دلیل آن نمی تواند این باشد که عمل با عامل آن اتحاد داشته و عینیت دارد؟

و حقیقت انسان در آن روز همان اعمال و نیاتش است؟

چنانکه به تعبیر حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله تعالی در قیامت باطن انسان،ظاهر او خواهد شد.

حبیبه;751046 نوشت:
با سلام و ادب

استاد گرامی آیا دلیل آن نمی تواند این باشد که عمل با عامل آن اتحاد داشته و عینیت دارد؟

و حقیقت انسان در آن روز همان اعمال و نیاتش است؟

چنانکه به تعبیر حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله تعالی در قیامت باطن انسان،ظاهر او خواهد شد.

سلام
دقیقا همینطور است که میفرمایید.
باز به تعبیر استاد جوادی آملی اعمال و اعتقادات انسان فصل مقوم او خواهد شد(فصل هر چیز ذاتی اوست و قابل جدا شدن از او نیست) و این فصل مقوم در این دنیا به دلیل تخدیر انسان به لذات دنیوی و حجابهای مادی قابل درک نیست اما در آخرت که یوم تبلی السرائر است این فصل مقوم ظهور و بروز پیدا میکند.

گروه اول:
آياتي كه بر اصلِ بودن عمل، (اعم از خير يا شر، كوچك يا بزرگ) و اينكه انسان در قيامت متن عمل خويش را مي‌بيند، دلالت دارد؛ مانند:

وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً (کهف/49)



در مورد این آیه شریفه آیت الله مکارم میفرماید:
با توجه به اين نكته كه نامه اعمال انسانها در قيامت شبيه دفتر و كتاب معمولى اين جهان نيست، مجموعه ‏اى است گويا، غير قابل انكار كه شايد محصول طبيعى خود اعمال آدمى باشد. و به هر حال آيات مورد بحث نشان مى ‏دهد كه علاوه بر ثبت اعمال انسانى در كتب ويژه، خود اعمال نيز در آنجا تجسم مى‏ يابند و حضور پيدا مى‏ كنند وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً.( تفسير نمونه، ج‏12، ص: 457)

علامه طباطبایی نیز در شرح آیه مذکور میفرماید:
از ظاهر سياق برمى‏ آيد كه جمله مورد بحث(وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً) مطلب تازه‏ اى باشد نه عطف تفسير براى جمله" لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً". و بنا بر اين، از آن برمى ‏آيد كه آنچه را حاضر نزد خود مى ‏يابند خود اعمال است، كه هر يك به صورت مناسب خود مجسم مى ‏شود نه كتاب اعمال و نوشته شده آنها، هم چنان كه از امثال آيه" يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ" نيز همين معنا استفاده مى ‏شود، و جمله" وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً" نيز كه در ذيل آيه مورد بحث است همين معنا را تاييد مى ‏كند چون ظلم نكردن بنا بر تجسم اعمال روشنتر است، زيرا وقتى پاداش انسان خود كرده ‏هاى او باشد و احدى در آن دخالت نداشته باشد ديگر ظلم معنا ندارد _دقت فرمائيد_.( الميزان، ج‏13، ص: 453)

آیت الله جوادی آملی در مورد تجسم اعمال میفرماید:

تجسم اعمال و خلود اهل آتش و ابديت عذاب، به هم پيوسته است و چنانچه اوّلي روشن شد دومي به آساني قابل حل است.
از سوي ديگر تبيين اقسام كيفر و تعذيب، تا حدودي در روشن شدن مسئله تجسّم اعمال سودمند است. انتقام، كيفر، تعذيب و مجازات انسان به چند طریق قابل فرض است که بهترین توجیه آن اینچنین قابل توضیح است:
انتقامي كه ولي مهربان از كودك بازيگوش مي‌گيرد، آنگاه كه به او مي‌گويد: به آتش دست نزن كه مي‌سوزي، به مارِ سمّي دست نزن كه مسموم مي‌شوي و مانند آن. چنين نيست كه اگر كودك، هشدار ولي را ناديده گرفت، در آينده مصدوم يا مسموم شود، بلكه هم‌اكنون مصدوم مي‌شود. اين آتش كه به ظاهر شعله‌اي زيبا دارد، حقيقت آن سوزنده است و آن مار كه به ظاهر نرم است حقيقتي زهرآگين دارد. كودك چون از سمي و گزنده بودن مار و سوزاننده بودن آتش بي‌خبر است، فريب نرمي پوست مار يا زيبايي شعله آتش را مي‌خورد. در اين حال چنانچه او با بي‌اعتنايي به سخن ولي خود به آتش دست زد اگر چه نمي‌فهمد كه آنچه او با آن در ارتباط است آتش است و دست مي‌زند، ليكن دست زدن همان و سوختن همان. ممكن است او هم‌اكنون متوجّه نقص عضو خود نشود و در آينده بفهمد؛ ليكن دست او هم اكنون ناقص مي‌شود؛ نه در آينده...(تسنيم، جلد 8صفحه 341)

بدین ترتیب انسان که گناه میکند هم اکنون در حال سوختن است...

ایشان اضافه میکند بنابر این توجیه، درون گناه، آتش و سمّ است، اگر چه در درازمدّت معلوم مي‌شود و گنهكار در قيامت مي‌فهمد كه سمّ و آتش مي‌خورده است. گناه، هم اكنون سمّ و آتش است؛ نه اينكه عملِ حرام در درازمدّتْ به صورت سمّ درآيد و عامل در قيامت مسموم شود. گناه مانند سمّ خوش گواري است كه شخص نمي‌داند سمّ است و آن را مي‌نوشد و از نوشيدنش لذت مي‌برد؛ ليكن درون آن هلاكت است.


با سلام وتشكر

يك سوال دارم واينكه خداي سبحان چگونه اعمال بد را تبديل به حسنات ميكند ؟!

إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا {الفرقان/70}

عامل;751191 نوشت:
در قيامت متن عمل خويش را مي‌بيند، دلالت دارد؛ مانند:

سلام مانند چی؟!

اگه عکس هست یا نوشته هست که نمی بینیم؟!ویرایش لطفا:ok::Gol:

خیر البریه;751208 نوشت:
فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا {الفرقان/70}

سلام من شنیدم خداوند در روز قیامت گناهان بنده را به رخ او می کشد و می گوید یادت هست این همه کارهای بد انجام دادی و من چشم پوشی کردم وبنده از ترس سخنی نمی گوید و همه را اقرار می کند.

بعد خداوند می گوید: کارهای بدت را نشانت دادم که بدانی از آنها درگذشته ام و همه ی آنها تبدیل به حسنات و خوبی ها شده اند.

و داستان دیگری که من خوانده ام و بسیار عجیب است البته درکتاب بزرگی از داستانهای عارفان و بزرگان حق خواندم:

فردی با اقوام خود مشکل حقوقی داشت و دوست نداشت او را ببیند چون طلبش را پرداخت نکرده بود این نکته هم بگویم که این داستان از زمان پیامبر خدا(ص)نقل شده است؛ تا این که باخبر شد درحال مرگ است و به خاطرخویشاوندی به بالینش نشست

می گوید:ناگهان دیدم دو فرشته ظاهرشدند و من حرفهایشان را می شنیدم

فرشته اولی به نزدیک پاهایش رفت و فرشته ی دومی کنار سرش نشست یکی گفت:عجیب است من دستهایش را بوکردم و بویی از صدقه و کارخیر ندیدم و نشانه ای از رفتن به سمت مسجد و کارهای خیر ندیدم

ودیگری

ـ من هم شکمش را بوکردم و اثری از روزه داری و گرسنگی کشیدن در ماه رمضان و تشنگی و خستگی روزه ندیدم

ـ عجیب است که خداوند نامش را در بین بهشتیان ثبت کرده است ولی کارخیری دراو ثبت نشده و دریافت شدنی نیست!!

فرد می گوید درعین حیرت از مشاهده ی فرشتگان بودم که فرشته به برادرزاده ام نزدیک شد و درعین حیرت زبان او را لمس کرد و ناگهان صدای تکبیر الله اکبر بلند شد!!

ـ برویم من از نوک زبانش تکبیری را پیدا کرده ام که روز فتح مکه از دل و جان گفته و با یقین کامل برزبان رانده و تمامی گناهانش عفو شده است!

بعد ازمدتی بوی مشک و عطز بلند شد و متوجه شدم جان به جان آفرین تسلیم کرده است

فردا صبح ماجرا را برای مردم تعریف کردم و برایش دعای مغفرت خواندند.

:ok::Gol:ان شاء الله همگی عاقبت به خیر شویم

خیر البریه;751208 نوشت:
يك سوال دارم واينكه خداي سبحان چگونه اعمال بد را تبديل به حسنات ميكند ؟!

إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا {الفرقان/70}

سلام
در مورد این چگونگی چندین نظر داده اند، مثلا در تفسیر نمونه سه بیان نقل شده:
1- هنگامى كه انسان توبه مى ‏كند و ايمان به خدا مى ‏آورد، سيئات اعمالش در آينده تبديل به حسنات مى ‏شود، اگر در گذشته مرتكب قتل نفس مى ‏شد در آينده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاى آن مى‏ گذارد.
2- ديگر اين كه خداوند به لطف و كرم و فضل و انعامش بعد از توبه كردن سيئات اعمال او را محو مى ‏كند، و به جاى آن حسنات مى ‏نشاند.
3- سومين تفسير اين كه منظور از سيئات آثار سوئى است كه از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى كه توبه كند و ايمان آورد آن آثار سوء از روح و جانش بر چيده مى‏ شود، و تبديل به آثار خير مى‏ گردد.(برگزيده تفسير نمونه، ج‏3، ص: 351)

اما علامه طباطبایی یک تفسیر بهتری ارائه میکند، ایشان میفرماید:
هر يك از گناهان ايشان خودش مبدل به حسنه مى‏شود، نه عقابش و نه ملكه‏ اش و نه اعمال آينده‏ اش، بلكه يك يك گناهان گذشته ‏اش مبدل به حسنه مى‏ شود، اين ظاهر آيه است، پس بايد با حفظ اين ظاهر چاره‏ اى انديشيد.
سپس اضافه میکند:
عمل گناه با ثواب در ظاهر هیچ فرقی ندارند، بلکه نیت(خدایی و یا شیطانی بودن) باعث عنوان گناه یا ثواب میشود، مثلا خوردن كه در حلال و حرام يكى است، اگر دقتى كنيم خواهيم ديد تفاوت اين دو در موافقت و مخالفت خدا است، مخالفت و موافقتى كه در انسان اثر گذاشته و در نامه اعمالش نوشته مى ‏شود، نه خود نفس فعل. از طرفی
عمل انسان چون سايه دنبالش هست، پس مقصود آثار عمل است كه يا مستتبع عقاب است و يا ثواب و همواره با آدمى هست تا در روز" تُبْلَى السَّرائِرُ" خود را نمايان كند.
بنابراین میتوان گفت: اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمى است.
حال اگر فرض كنيم چنين ذاتى از راه توبه و ايمان و عمل صالح مبدل به ذاتى طيب و طاهر و خالى از شقاوت و خباثت شد و آن ذات مبدل به ذاتى گشت كه هيچ شائبه شقاوت در آن نبود، لازمه اين تبدل اين است كه آثارى هم كه در سابق داشت و ما نام گناه بر آن نهاده بوديم، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثارى شود كه با نفس سعيد و طيب و طاهر مناسب باشد و آن اين است كه: عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگيرد. و چه بسا ذكر رحمت و مغفرت در ذيل آيه اشاره به همين معنا باشد.
البته بحث توبه مربوط به زمان حیات و زندگی شخص است و بعد از مرگ قادر به توبه نخواهد بود...

فریال;751261 نوشت:
نوشته اصلی توسط عامل
در قيامت متن عمل خويش را مي‌بيند، دلالت دارد؛ مانند:
سلام مانند چی؟!

اگه عکس هست یا نوشته هست که نمی بینیم؟!ویرایش لطفا

بعد از مانندِ یک تصویر قرار گرفته!
یک پاور پوئینته که نوشته: وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً (آنچه انجام داده را عینا میبیند...)

فریال;751263 نوشت:
سلام من شنیدم خداوند در روز قیامت گناهان بنده را به رخ او می کشد و می گوید یادت هست این همه کارهای بد انجام دادی و من چشم پوشی کردم وبنده از ترس سخنی نمی گوید و همه را اقرار می کند.

بعد خداوند می گوید: کارهای بدت را نشانت دادم که بدانی از آنها درگذشته ام و همه ی آنها تبدیل به حسنات و خوبی ها شده اند.

در کتاب شریف تفسیر صافی روایتی که فرمودید وجود دارد:


عن الباقر عليه السلام انّه سئل عن قول اللَّه عزّ و جل فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ فقال يؤتى بالمؤمن المذنب يوم القيامة حتّى يوقف بموقف الحساب فيكون اللَّه تعالى هو الذي يتولّى حسابه لا يطّلع على حسابه احداً من الناس فيعرفه ذنوبه حتّى إذا اقرّ بسيّئاته قال اللَّه عزّ و جلّ للكتبة بدّلوها حسنات و أظهروها للنّاس فيقول الناس حينئذ ما كان لهذا العبد سيّئة واحدة ثم يأمر اللَّه به الى الجنّة فهذا تأويل الآية و هي في المذنبين من شيعتنا خاصّة.(تفسير الصافي، ج‏4، ص: 25)
البته این روایت به شیعیان اختصاص یافته و مبتنی بر مومن بودن آنهاست، یعنی اینها انسانهای مومنی هستند ولی دچار لغزش هم شده اند و خداوند به خاطر ایمانشان از سر تقصیرات آنها میگذرد.

عامل;751034 نوشت:
تجسم عمل چون اثر تکوینی اعمال ماست و خاصیت اثر تکوینی اینه که همراه عمل خواهد بود پس نمیتواند آن را از بین ببرد و یا مهو کند(

سلام و تشکر

پس گناهان چگونه بخشیده میشوند؟
در خیلی از دعا ها آمده که خدایا ما را مجازات نکن
اگر اثرات عمل ، تکوینی و محو ناشدنی است چگونه معاف شدن از مجازات ممکن است؟

ملاali;751325 نوشت:
سلام و تشکر

پس گناهان چگونه بخشیده میشوند؟
در خیلی از دعا ها آمده که خدایا ما را مجازات نکن
اگر اثرات عمل ، تکوینی و محو ناشدنی است چگونه معاف شدن از مجازات ممکن است؟

سلام برادر
تجسم عمل مسبب است و گناه سبب، بدین ترتیب نمیتوان گفت سبب و دلیل باقی است اما مسبب و معلول از بین رفته یا خواهد رفت. بنابراین باید اصل گناه یا از طریق توبه در این دنیا و یا با شفاعت و بخشش الهی در آخرت از بین برود و به تبع آن اثرش نیز از بین خواهد رفت.
بنابراین آنچه از ادعیه و روایات در این مورد آمده حمل بر غفران الهی نسبت به اصل گناه میشود.
در پناه حق

عامل;751336 نوشت:
و یا با شفاعت و بخشش الهی در آخرت از بین برود و به تبع آن اثرش نیز از بین خواهد رفت.

سوال بنده هم همین است
چگونه یک چیز تکوینی از بین میرود؟

بحث تجسم اعمال یعنی اینکه پاداش و جزا براساس تکوین است نه قرارداد مثل دنیا که امکان چشم پوشی باشد

باتشکر

فریال;751263 نوشت:

ـ برویم من از نوک زبانش تکبیری را پیدا کرده ام که روز فتح مکه از دل و جان گفته و با یقین کامل برزبان رانده و تمامی گناهانش عفو شده است!

بعد ازمدتی بوی مشک و عطز بلند شد و متوجه شدم جان به جان آفرین تسلیم کرده است

فردا صبح ماجرا را برای مردم تعریف کردم و برایش دعای مغفرت خواندند.

:ok::Gol:ان شاء الله همگی عاقبت به خیر شویم

عامل;751051 نوشت:
سلام

سلام استاد گرامی

از این دست داستانها زیاد میشنویم ... آیا میشه نتیجه گرفت که اعمالی که مربوط به خود فرد میشه ( از قبیل نماز و روزه ) قابل عفو و پاکسازیست با اعمالی که در ملاعام و بصورت اجتماعی انجام میشه ؟!

نمیدونم این شخص یاد شده تکبیر رو در چه حالی گفته ، اما بنظر میرسه ! که تکبیر رو بصورت جمعی و گروهی میگن .

ملاali;751344 نوشت:
چگونه یک چیز تکوینی از بین میرود؟

به نام حق

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و حضرتعالی و با اجازه از محضر استاد:

آثار تکوینی از بین نمی رود،تبدیل می شود،استحاله می گردد،عمل قائم به نفس عامل است

همینطور آثار آن،وقتی جان کسی طاهر شد همه ی آثار صادره از آن و آنچه به آن قائم است

طاهر و پاک می گردد.

مثل زمانی که سرچشمه آلوده شده است،آبی هم که از آن می جوشد آلوده است،اما اگر سرچشمه

صافی و پاک شده آنچه در بستر چشمه جریان و سیلان می یابد پاک می گردد.

عامل;751295 نوشت:
البته این روایت به شیعیان اختصاص یافته و مبتنی بر مومن بودن آنهاست،

سلام از آن جا که درفقه شافعی بیشتر استنادات از امام جعفر صادق(ع)منقول است و ازشاگردان ایشان بودند این حدیث هم در سلم السالکین یافت می شود که گواهی دادن فرد بر گناهانش کامل آمده است

ممنونم:ok::Gol:

ملاali;751344 نوشت:
سوال بنده هم همین است
چگونه یک چیز تکوینی از بین میرود؟

بحث تجسم اعمال یعنی اینکه پاداش و جزا براساس تکوین است نه قرارداد مثل دنیا که امکان چشم پوشی باشد

باتشکر

با توضیحی که از تفسیر علامه طباطبایی ذکر شد، فکر کنم این جواب هم داده میشه.
ببینید ثواب و عقاب اثر تکوینی عمل ماست که این عمل یا خیر است و یا شر(نسبت به نیت و ...)، اگر خداوند از سر تقصیرات کسی بگذرد و سبب را از بین ببرد دیگر وجهی برای باقی ماندن آثار آن اعم از تکوینی و تقنینی نخواهد بود. چرا که با از بین رفتن علت، وجود معلول بدون وجه است. از طرفی اگر بگوییم خدا از گناهان کسی درگذرد ولی او را در جهنم بسوزاند، نه با ایات سازگاری دارد و نه با روایات و عقل.

مشک;751353 نوشت:
سلام استاد گرامی

از این دست داستانها زیاد میشنویم ... آیا میشه نتیجه گرفت که اعمالی که مربوط به خود فرد میشه ( از قبیل نماز و روزه ) قابل عفو و پاکسازیست با اعمالی که در ملاعام و بصورت اجتماعی انجام میشه ؟!

نمیدونم این شخص یاد شده تکبیر رو در چه حالی گفته ، اما بنظر میرسه ! که تکبیر رو بصورت جمعی و گروهی میگن .

سلام
بنده فقط روایت رو تایید کردم.
اما در مورد این قبیل داستانها که غالبا سند آنها ضعیف است، نمیتوان حساب باز کرد...
البته از رحمت واسعه خداوند به دور نیست که فرد گناه کاری را در آخر عمر با ایمان از دنیا برده و او را به دلایلی(مانند حسن خلق فرد گنه کار و ...) مورد رحمت و غفران خویش قرار دهد.

حبیبه;751379 نوشت:
همینطور آثار آن،وقتی جان کسی طاهر شد همه ی آثار صادره از آن و آنچه به آن قائم است

طاهر و پاک می گردد.

سلام و تشکر

اما این سخن مستلزم این است که عذاب تا به وقت طاهر شدن مستدام باشد ولیکن سخن ما درباره منتفی شدن مجازات بود که چگونه با اینکه عامل آن وجود دارد منتفی میشود..

عامل;751393 نوشت:
چرا که با از بین رفتن علت، وجود معلول بدون وجه است. از طرفی اگر بگوییم خدا از گناهان کسی درگذرد ولی او را در جهنم بسوزاند، نه با ایات سازگاری دارد و نه با روایات و عق

سلام علیکم

خب این علت چگونه از بین میرود؟ مگر همه چیز در همین تجسم اعمال نیست؟؟؟
اگر قرار است که ورای اعمال ما قدرتی بیاید و و در اعمال تصرف کند صحبت از تکوین چه موضوعیتی پیدا میکند؟؟؟
یعنی هیچ بعید نیست که کافر و مشرک هم بهشتی شوند...

ملاali;751442 نوشت:
سلام و تشکر

اما این سخن مستلزم این است که عذاب تا به وقت طاهر شدن مستدام باشد ولیکن سخن ما درباره منتفی شدن مجازات بود که چگونه با اینکه عامل آن وجود دارد منتفی میشود..

بسمه الغفّار

با سلام

اگر عینیت عمل با عامل را لحاظ بفرمائید و اینکه عذاب همان ظهور باطن اعمال است مشکل حل می گردد.

ملاali;751449 نوشت:
سلام علیکم

خب این علت چگونه از بین میرود؟ مگر همه چیز در همین تجسم اعمال نیست؟؟؟
اگر قرار است که ورای اعمال ما قدرتی بیاید و و در اعمال تصرف کند صحبت از تکوین چه موضوعیتی پیدا میکند؟؟؟
یعنی هیچ بعید نیست که کافر و مشرک هم بهشتی شوند...

سلام علیکم
ممنون از پیگیری شما
اولا: همه چیز در تجسم اعمال نیست! علمای متاخر همچون استاد جوادی آملی، استاد مصباح و ... علاوه بر تجسم اعمال، عنایت و رحمت ویژه الهی را هم دخیل در ثواب میدانند، یعنی اینطور نیست که هر چه در بهشت نصیب ما میشود تجسم اعمال ما باشد بلکه این بخشی از ثواب است.
ثانیا: برای پاسخ دقیق به این سوال مقدماتی لازم است:
1. انسان از زمان تولد در حال رشد است و کسب کمال بطوری که مفسرین و فلاسفه حتی در بهشت هم قائل به رشد وتکامل انسان هستند.
2. اینکه رابطه عمل با عامل و به تبع آن رابطه عمل با ثواب و عقاب تکوینی است به این معنا نیست که هیچ گاه از آن جدا نمیشود! چرا که گاهی انسان: الف) فقط یک عمل خوب یا بد در زنگی انجام میدهد و گاهی ب) اعمل خوب یا بد او بصورت ملکه در آمده و گاهی ج) آنقدر به این اعمال انس پیدا کرده که فصل مقوم او میشوند. مسلما جدا شدن و تغییر کردن این سه حالت یکسان نیست.
3. همانطور که در دنیا و زمان حیات انسان، توبه باعث تغییر انسان و تبدیل سیئات به حسنات میشود، در برزخ و قیامت سختی کشیدن و معذب شدن او باعث پاک شدنش میگردد.
4. طبق آیات و روایات در کنار تعذیب عامل دیگری که همان رحمت الهی است باعث پاکی فرد گنه کار میشود.

بنابر مقدمه دوم تنها اشخاص که اعمال و نیات زشت، فصل مقوم آنها شده قابلیت تغییر ندارند، اما دو قسم دیگر قابل تغییر اند. چرا که منظور از تکوینی ذاتی نیست که قابل تغییر نباشد. زیرا اگر تکوینی به معنای غیر قابل تغییر باشد در این دنیا هم بر اثر توبه و احباط و تکفیر نباید تغییر کند! در حالی که با این عوامل تغییر میکند پس به معنای ذاتی نیست.
بنابراین ورای اعمال ما عواملی هستند که در تجسم اعمال دخیل اند، که یکی از آنها بخشش الهی است.

در پناه حق باشید...

گروه اول:
آياتي كه بر اصلِ بودن عمل، (اعم از خير يا شر، كوچك يا بزرگ) و اينكه انسان در قيامت متن عمل خويش را مي‌بيند، دلالت دارد؛ مانند:

فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ (7)
وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (زلزال/8)


مرحوم علامه طباطبایی در این رابطه میفرماید:
در آن روز اهل سعادت و رستگارى از اهل شقاوت و هلاكت متمايز مى‏ شوند، تا اعمال خود را ببينند، جزاى اعمالشان را نشانشان دهند، آن هم نه از دور، بلكه داخل در آن جزايشان كنند، و يا به اينكه خود اعمالشان را بنا بر تجسم اعمال به ايشان نشان دهند.
ارائه اعمال هيچ عملى نه خير و نه شر نه كوچك و نه بزرگ حتى به سنگينى ذره استثناء نمى ‏شود(همه اعمال انسان را از کوچک و بزرگ به او نشان میدهند)، و نيز حال هر يك از صاحبان عمل خير و عمل شر را در يك جمله مستقل بيان نموده(
" فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ")، جمله را به عنوان يك ضابطه و قاعده كلى (كه مورد هيچ خصوصيتى ندارد) ذكر مى‏ فرمايد.(ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 584)

صاحب تفسیر نمونه نیز در ذیل این آیه مینویسد:
ظاهر اين آيات نيز تأكيد مجددى است بر مسأله «تجسم اعمال» و مشاهده خود عمل، اعم از نيك و بد در روز قيامت، كه حتى اگر سر سوزنى كار نيك يا بد باشد در برابر صاحب آن مجسم مى ‏شود و آن را مشاهده مى‏ كند.
منظور از «ذرّة» در اينجا كوچكترين وزنهاست.
نه تنها از آيات فوق، كه از آيات مختلف قرآن به خوبى استفاده مى ‏شود كه در حسابرسى اعمال در قيامت فوق العاده دقت و موشكافى مى‏ شود، در آيه 16 سوره لقمان مى‏ خوانيم: «پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى (عمل نيك يا بد) باشد و در دل سنگى يا در گوشه‏اى از آسمانها يا زمين پنهان گردد، خداوند آن را (در قيامت) براى حسابرسى مى ‏آورد، خداوند دقيق و آگاه است».
اين تعبيرات نشان مى ‏دهد كه در آن حسابرسى بزرگ كوچكترين كارها محاسبه مى‏ شود.
ضمنا اين آيات هشدار مى‏ دهد كه:
نه گناهان كوچك را كم اهميت بشمرند، و نه اعمال خير را كوچك، چيزى كه مورد محاسبه الهى قرار مى ‏گيرد هر چه باشد كم اهميت نيست.( برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 560)

عامل;751520 نوشت:
آياتي كه بر اصلِ بودن عمل، (اعم از خير يا شر، كوچك يا بزرگ) و اينكه انسان در قيامت متن عمل خويش را مي‌بيند، دلالت دارد؛ مانند:

سلام اگرعکس نوشته باشد معلوم نیست لطفا بنویسید:ok::Gol:

حبیبه;751480 نوشت:
اگر عینیت عمل با عامل را لحاظ بفرمائید و اینکه عذاب همان ظهور باطن اعمال است مشکل حل می گردد.

سلام

کدام مشکل؟!

سوال ما این بود وقتی عامل وجود دارد عذاب چگونه منتفی میشود؟!

ملاali;751581 نوشت:
سوال ما این بود وقتی عامل وجود دارد عذاب چگونه منتفی میشود؟!

بسمه الغفور

با سلام

وقتی عامل توبه کرده است،آثار وجودی گناهش مانند وجودش پاک شده است،بنابراین عذاب هم منتفی است.

فریال;751571 نوشت:
سلام اگرعکس نوشته باشد معلوم نیست لطفا بنویسید

سلام
(" فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ")

سلام دوستان
عکس ها(پاورپوئینت) رو همه نمیبینن؟
یا برای بعضی قابل رویته و برای بعضی نه؟
لطفا جواب بدید تا اگه مشکلی هست برطرف کنم...

ممنون

عامل;751600 نوشت:
عکس ها(پاورپوئینت) رو همه نمیبینن؟

سلام استاد عزیز:Gol:
بنده نتوانستم ببینم.
تشکر از شما

عامل;751600 نوشت:
سلام دوستان
عکس ها(پاورپوئینت) رو همه نمیبینن؟
یا برای بعضی قابل رویته و برای بعضی نه؟
لطفا جواب بدید تا اگه مشکلی هست برطرف کنم...

ممنون

با سلام و ادب

استاد گرامی،من هم تصاویر را ندیدم.

حبیبه;751584 نوشت:
بسمه الغفور

با سلام

وقتی عامل توبه کرده است،آثار وجودی گناهش مانند وجودش پاک شده است،بنابراین عذاب هم منتفی است.


سلام علیکم
با اجازه کارشناس عزیز تاپیک،آثار وجودی هیچ چیز حتی گناه از بین نمی رود.یعنی وجود معدوم نمی شود،چیزی که وجود پیدا کرد دیگر معدوم نمی شود.
آثار وجودی گناه هم متاسفانه از بین نمی رود و در عالم وجود اثر نحسش را می گذارد.لذا در روایت داریم که سعی کنید اصلا گناه نکنید و یا کسی که گناه کرده و توبه کرده با شخصی که گناه نکرده فرق دارد.
سرّ این روایات همین بحث آثار وجودی ست.
البته آثار تشریعی گناه با توبه از بین می رود و این راهی ست که خداوند کریم و عزیز برای ما بندگان غافل قرار داده است.
الحمدلله الذی سبقت رحمته غضبه........

استاد;751621 نوشت:
آثار وجودی هیچ چیز حتی گناه از بین نمی رود.یعنی وجود معدوم نمی شود،چیزی که وجود پیدا کرد دیگر معدوم نمی شود.

هو مبدل السیئات بالحسنات

با سلام و عرض ادب

استاد گرامی وجود عدم نمی شود ولی آیا شرّ به خیر بدل نمی گردد؟

سیئه به حسنه مبدل نمی شود؟

اگر چنین نیست پس "یکفر عنکم سیئاتکم"چیست؟

با تشکر

حبیبه;751623 نوشت:
هو مبدل السیئات بالحسنات

با سلام و عرض ادب

استاد گرامی وجود عدم نمی شود ولی آیا شرّ به خیر بدل نمی گردد؟

سیئه به حسنه مبدل نمی شود؟

اگر چنین نیست پس "یکفر عنکم سیئاتکم"چیست؟

با تشکر


سلام علیکم و رحمة الله
تبدیل و بدل شدن با از بین رفتن و معدوم شدن فرق دارد.
آثار وجودی قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند البته با علت مقتضی.
آنچه مشخص است آثار وجودی معدوم نمی شود،اما اینکه خداوند متعال از روی رحمت بی حد خودش و به واسطه عمل خیری مانند توبه که خود آثار وجودی مشخص دارد،آثار وجودی گناه را محکوم آثار وجودی عمل خیر و رحمت خودش بگرداند چیز دیگریست.
همچنین روایاتی که دال بر فرق توبه کننده با شخصی که گناه نکرده است،می باشد دلیل گویای آثار وجودی گناه و باقی ماندن آن حتی در صورت توبه است.
باز هم برای دیگر خوانندگان تذکر می دهم بحث آثار وجودی با آثار تشریعی و عقاب فرق دارد.

استاد;751629 نوشت:
همچنین روایاتی که دال بر فرق توبه کننده با شخصی که گناه نکرده است،می باشد دلیل گویای آثار وجودی گناه و باقی ماندن آن حتی در صورت توبه است.

به نام حق

با سلام و ادب

استاد گرامی حدیث:"التائب من الذنب کمن لا ذنب له"

یا حدیث:"من لم یقدر علی ما یكفّر به ذنوبه فلیكثر من الصلوة

علی محمّد و آله فانّها تهدم الذّنوب هدما"

"نمی تواند اشاره به همان رهایی از آثار تکوینی گناه باشد؟

نه به شکل معدوم شدن آن بلکه به شکل تبدیل آن؟

حبیبه;751584 نوشت:
وقتی عامل توبه کرده است،آثار وجودی گناهش مانند وجودش پاک شده است،بنابراین عذاب هم منتفی است.

سلام

صحبت در مورد شفاعت و عالم اخرت است نه دنیا!!!

گاهی انسان در کار خیر و شر چنان غوطه ور میشود که گویا یکپارچه خود آن عمل میشود.قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ)هود46
نفرموده "ان عمله غیر صالح" نفرموده او{(پسر نوح(ع)} دارای عمل ناشایست بوده بلکه میفرمایند او خود عمل ناشایست بوده!!!