جمع بندی مراداز (سَلامٌ عَلى إِلْ ياسِينَ) چیست؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مراداز (سَلامٌ عَلى إِلْ ياسِينَ) چیست؟

سلام
درذیل آیه 130سوره صافات «مراداز سلام علی الیاسین»آمده است .درباره اینکه قرائت درست الیاسین است یاآل یاسین اختلاف نظر است ؟به اعتقاد اکثر مفسران آنچه که باسیاق وادامه آیات هماهنگ است همان «الیاسین»است که مراد از آن یاحضرت الیاس است یامراد خاندان یاسین پدر الیاس است .درعین حال روایاتی هم در معانی الاخبار واحتجاج و..است که مراد از «سلام علی الیاسین» منظور اهل بیت هستند وهمینطور در زیارت معروف آل یس به امام زمان باهمین اصطلاح خطاب میکنیم .این تعارض (البته به نظر من)چگونه قابل توضیح است؟
حتی اگر این روایت رابطن آیه بدانیم بازبطن آیه نباید باظاهر قرآن مخالفت داشته باشد؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محسن

قالی;750086 نوشت:
سلام
درذیل آیه 130سوره صافات «مراداز سلام علی الیاسین»آمده است .درباره اینکه قرائت درست الیاسین است یاآل یاسین اختلاف نظر است ؟به اعتقاد اکثر مفسران آنچه که باسیاق وادامه آیات هماهنگ است همان «الیاسین»است که مراد از آن یاحضرت الیاس است یامراد خاندان یاسین پدر الیاس است .درعین حال روایاتی هم در معانی الاخبار واحتجاج و..است که مراد از «سلام علی الیاسین» منظور اهل بیت هستند وهمینطور در زیارت معروف آل یس به امام زمان باهمین اصطلاح خطاب میکنیم .این تعارض (البته به نظر من)چگونه قابل توضیح است؟
حتی اگر این روایت رابطن آیه بدانیم بازبطن آیه نباید باظاهر قرآن مخالفت داشته باشد؟

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و طلب توفیق الهی و سلامتی برای شما

می توان گفت:

اشکال در این جا مربوط به ظاهر و باطن آیه نیست.به طور حتم آیه مذکور فقط یک تفسیر واقعی دارد بدون آن که تناقضی وجود داشته باشد.در این جا تفاوت بر داشت دیده می شود و آن هم ناشی از تفاوت فهم در تفسیر آیات مطابق با استنباط مفسرین یا بر اساس اختلاف برداشت از روایات مختلف در این زمینه است.

این موضوع که الیاس یا الیاسین کیست یا چه کسانی اند،مسئله ای است که در تفاسیر مختلف مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. در برخی از تفاسیر الیاسین همان آل یاسین اند، یعنی پیامبر و خاندان مطهر او. در برخی از تفاسیر به صورت جدی بیان شده است که الیاسین همان الیاس پیامبر است که به قرینه آیات قبل این برداشت موجه است. و در برخی دیگر از تفاسیر آمده که الیاس نام ادریس یا خضر یا بعضی دیگر از انبیا است یا پیامبری است غیر از پیامبرانی که ما می شناسیم. در هر صورت این تفاوت برداشت ها یا از تفاوت استنباط فهم مفسرین ناشی شده است یا از تفاوت در جملات روایات که اثبات کننده تناقض ظاهر و باطن قرآن نیست. در واقع مقصود قرآن یکی بیش نیست و برخی از آیات الهی شاید به ظاهر معنایی دو پهلو داشته باشد، اما در واقع هیچ تخالف یا تناقضی میان باطن و ظاهر آن نیست.

در ادامه مناسب است به نظر برخی از تفاسیر توجه کنیم:

1.در تفسیر اطیب البیان آمده است:

اين جمله" سَلامٌ عَلى‏ إِلْ‏ياسِينَ "را دو نحوه تفسير كردند 1. مراد از آل ياسين بستگان و گروندگان به الياس است. زيرا بستگان شخص را نسبت به او نسبت مي دهند چه در مسیر حق باشند یا باطل، اصل نسبت بر پا است مثلا این که افرادی را به خاندانی نسبت می دهند خاندان قریش یا هاشم و ...
2. اين كه ياسين اسم مبارك پيغمبر است و آل ياسين ائمه طاهرين صلوات اللَّه عليهم اجمعين هستند و بر طبق اين معنى اخبار متظافره از ائمه طاهره رسيده و ... معناى سلام ... مخصوص به معصومين است چنانچه در آيات قبل فرمود سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهِيمَ سَلامٌ عَلى‏ مُوسى‏ وَ هارُونَ و در هيچ كدام گروندگان به آن ها ذكر نشده چون مسلما هر چند مؤمن باشند اما از مقام عصمت بر خوردار نیستند و اگر مراد الياس بود مناسب اين بود كه بفرمايد سلام على الياس فى- العالمين چنان چه در حق نوح فرمود و مناسبت آيات قبل و بعد هم دليل نيست(که حتما الیاس و خاندانش باشد) زيرا به طور حتم قرآن مجيد به اين ترتيب سور و آيات نازل نشده بلکه مجموعه ای بين الدّفتين است حتی در بسيار از موارد تعمدا براى عناد و اغفال جاى آن را تغيير داده‏ اند مثل آيه تطهير كه در اواسط آيات راجع به همسران پیامبر صلوات الله علیه است و آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ و آيه يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ بين آنها تفرقه انداخته و در محل غير مناسب آمده است و غير اين ها....(1)
2.در تفسیر المیزان این که مقصود از الیاسین کیست به طور مشروط آمده است که مقصود پیامبر و خاندانش است،آمده است:
در كتاب معانى به سند خود از قادح از امام صادق سلام الله علیه از پدرش از پدران بزرگوارش از امام علی سلام الله علیه روايت كرده كه در باره آيه" سلام على آل يس" فرمود:" يس" رسول خدا صلوات الله علیه است. و آل يس ما هستيم و از كتاب عيون از امام رضا سلام الله علیه شبیه اين حديث روايت شده است.
و البته اين دو روايت بر اين مبنى صحيح است كه ما آيه را به صورت" آل يس" بخوانيم، هم چنان كه در قراءت نافع و ابن عامر و يعقوب و زيد اين طور قراءت شده است.(2)
3. در تفسیر نمونه به شکل جدی مقصود از الیاسین به قرینه آیات پیش و پس الیاس نبی و خاندانش تفسیر شده است اگر چه وجوه دیگری نیز در این باره بیان شده است.
توجه کنیم:
الياس كيست؟
در اين كه" الياس" يكى از پيامبران بزرگ خدا است ترديدى نيست، و آيات مورد بحث با صراحت اين مساله را بيان كرده، آنجا كه مى‏گويد:" إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ".
نام اين پيامبر در دو آيه از قرآن مجيد آمده است: يكى در همين سوره" صافات" و ديگرى در سوره" انعام" همراه گروه ديگرى از پيامبران آنجا كه مى‏فرمايد: وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى‏ وَ عِيسى‏ وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ
ولى در اين كه الياس نام ديگر يكى از پيامبرانى است كه در قرآن نام شان آمده، يا مستقلا نام پيغمبرى است، و ويژگي هاى او كدام است؟ مفسران نظرات گوناگونى دارند:
الف: بعضى معتقدند" الياس" همان" ادريس" است (زيرا ادريس، ادراس نيز تلفظ شده، و با تغيير مختصرى الياس شده است).
ب: الياس از پيامبران بنى اسرائيل است، فرزند" ياسين" از نواده‏هاى هارون برادر موسى علیه السلام
ج: الياس همان خضر است، در حالى كه بعضى ديگر معتقدند الياس از دوستان خضر است، و هر دو زنده‏ اند، با اين تفاوت كه الياس ماموريتى در خشكى دارد، ولى خضر در جزایر و درياها، بعضى ديگر ماموريت الياس را در بيابان ها و ماموريت خضر را در كوه‏ ها مى‏دانند، و براى هر دو عمر جاودان قائلند، بعضى نيز الياس را فرزند" اليسع" دانسته ‏اند.
د: الياس همان" ايليا" پيامبر بنى اسرائيل معاصر" آجاب" پادشاه بنى اسرائيل بود كه خداوند او را براى تخويف و هدايت اين پادشاه جبار فرستاده.
بعضى او را نيز" يحيى" تعميد دهنده مسيح دانسته ‏اند.
اما آن چه با ظاهر آيات قرآن هماهنگ است اين است كه اين كلمه مستقلا نام يكى از پيامبران است غير از آن ها كه نام شان در قرآن آمده، كه براى هدايت يك قوم بت‏پرست مامور گرديد، و اكثريت آن قوم به تكذيب او برخاستند، اما گروهى از مؤمنان مخلص به او گرويدند.
و به طورى كه قبلا هم اشاره كرديم بعضى با توجه به اينكه نام بت بزرگ اين قوم" بعل" بوده معتقدند كه اين پيامبر از سرزمين" شامات" برخاست، و مركز فعاليت او را شهر" بعلبك" مى‏دانند كه امروز جزء لبنان است و در مرز سوريه قرار دارد.
به هر حال در باره اين پيامبر داستان هاى مختلفى در كتابها آمده است و چون مورد اعتماد و اطمينان نبود از نقل آن صرف نظر مى‏كنيم.
الياسين" چه کسانی هستند؟
مفسران و مورخان در مورد" الياسين" نظرات متفاوتى دارند:
الف: بعضى آن را لغتى در الياس مى‏دانند، يعنى همان گونه كه فى المثل" ميكان" و" ميكائيل" دو تعبير از آن فرشته مخصوص است و" سينا" و" سينين" هر دو نام براى سرزمين معروفى است،" الياس" و" الياسين" نيز دو تعبير از اين پيغمبر بزرگ است.
ب: بعضى ديگر آن را جمع مى‏دانند به اين ترتيب كه" الياس" با ياء نسبت همراه شده، و" الياسى" شده، و بعد با ياء و نون جمع بسته شده و" الياسيين" گرديده و پس از تخفيف" الياسين" شده بنا بر اين مفهومش كليه كسانى است كه به الياس مربوط بودند و پيرو مكتب او شدند.
ج:" آلياسين" با الف ممدوده تركيبى است از كلمه" آل" و" ياسين" ياسين طبق نقلى نام پدر الياس است،و طبق نقل ديگرى از نام هاى پيامبر گرامى اسلام صلوات الله علیه است، بنا بر اين" آل ياسين" به معنى خاندان پيغمبر گرامى اسلام ص يا خاندان ياسين پدر الياس مى‏باشد.
قرائن روشنى در خود قرآن است كه همان معنى اول را تاييد مى‏كند كه منظور از" الياسين" همان" الياس" است، زيرا بعد از آيه" سَلامٌ عَلى‏ إِلْ‏ياسِينَ" به فاصله يك آيه مى‏گويد: إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (او از بندگان مؤمن ما بود) بازگشت ضمير مفرد به" الياسين" دليل بر اين است كه او يك نفر بيشتر نبوده، يعنى همان الياس.
دليل ديگر اينكه اين آيات چهارگانه‏اى كه در پايان ماجراى الياس بود عينا همان آياتى است كه در پايان داستان نوح و ابراهيم و موسى و هارون بود، و هنگامى كه اين آيات را در كنار هم قرار مى‏دهيم مى‏بينيم سلامى كه از سوى خدا در اين آيات ذكر شده، به همان پيامبرى است كه در صدر سخن آمده است (سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ- سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهِيمَ- سَلامٌ عَلى‏ مُوسى‏ وَ هارُونَ)
بنا بر اين در اينجا هم سَلامٌ عَلى‏ إِلْ‏ياسِينَ سلام بر الياس خواهد بود (دقت كنيد).
نكته‏اى كه در اينجا بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه در بسيارى از تفاسير حديثى نقل شده كه سند آن به ابن عباس برمى‏گردد و او مى‏گويد:
منظور از" آل ياسين" آل محمد ص است چرا كه" ياسين" از اسماء پيامبر اسلام صلوات الله علیه است.
در معانى الاخبار صدوق در بابى كه براى تفسير" آل ياسين" ذكر كرده پنج حديث در همين زمينه نقل شده كه هيچكدام از آنها به ائمه اهل بيت- جز يك حديث- منتهى نمى‏شود، و راوى آن حديث شخصى به نام" كادح" يا" قادح" است كه در كتب رجال خبرى از او نيست.
از آن جا كه اين اخبار روى فرض اين است كه قرائت آيه فوق را به صورت سلام على آل ياسين بخوانيم، و هماهنگى آيات را ناديده بگيريم، و اسناد اين روايات نيز چنان كه ديديم قابل گفتگو است، بهتر اين است كه از قضاوت در باره اين روايات خوددارى كنيم و علم آن را به اهلش بسپاريم.(3)
پی نوشت ها:
1.طیب سید عبد الحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن،تهران،انتشارات اسلام،سال 1378 خورشیدی، چاپ دوم،ج‏11، ص 189 با اقتباس و ویرایش کامل
نام كتاب: اطيب البيان في تفسير القرآن
2..علامه طباطبایی،تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم، الميزان، ج‏17، ص 241 با ویرایش
3.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، ج‏19، از ص 143 به بعد با ویرایش

سلم جناب محسن،از پاسخگویی شمامتشکرم،عرضی داشتم
تاجایی که من میدانم نظر آیت الله خویی علامه طباطبایی واستاد حجتی آیت الله معرفت از بزرگان علوم قرآنی اینه که آیات قرآن داخل یک سوره توقیفی هستند ولی جابجایی سور امکان داره به سلیقه اصحاب رخ داده باشد واین هم یه مبنای عقلی (البته باز هم فکر میکنم)داشته باشه واینکه عقلا سخنان نامرتبط به هم نمیزنند بلکه بین صدر وساقه کلامشون ارتباط است ،البته گاهی در بین کلام یکهوبنابه مصلحتی به یه موضوع دیگه اشاره میکنند که البته این استثناست که نظیرش رادر مورد برخی آیات ولایت میبینیم که شمااشاره کردید وقبل وبعد آیه در این مواردجور در نمیاید واین موارد رامیگوییم سیاق نیست .ولی در بقیه موارد سیاق که مبنای عقلی داره باید وجودداشته باشه .در آیه 130صافات هم همونجورکه آیت الله مکارم وآیت الله جوادی آملی اشاره دارند صدر وساقه کلام نشان از وجود سیاق داره امااینکه شما میگوییدسیاق نیست به خاطر روایاتیه که در ذیل آیه است ،خوب این روایات که فقط 5تااز آنان به اهل بیت میرسند تنها یکیشون سنددرستی داره واون هم به قول آیت الله مکارم به خاطر فردی به نام «کادح »که نامی از آن در کتب رجالی وجودنداره ضعیف تلقی میشه پس مابه خاطر این روایات نمیتونیم سیاق قرآن رابه هم بزنیم.
وحقیر علیرغم میل باطنیم نمیتونم بگم از این آیه قرآن پیدامیشه اهل بیت آل یس هستند.


سلام

در اینگونه موارد باید جمیع قرائات وروایات و شواهد را دید وسنجید چرا که جمیع مصاحف عثمانی کلمه ال را منفصل از یس نوشته اند اما قرائاتی مخالف هم داشته است !

"إل ياسين". اتفق الرسام على كتابتها مقطوعةً في المصحف, ولكن لا يجوز الوقف على "إل" دون كلمة ياسين, وذلك بالنسبة لحفص وما يوافقه من القراء.

وجزری گفته : وَأَمَّا إِلْ يَاسِينَ فِي الصَّافَّاتِ فَأَجْمَعَتِ الْمَصَاحِفُ عَلَى قَطْعِهَا .....(وَاخْتَلَفُوا) فِي: إِلْ يَاسِينَ فَقَرَأَ نَافِعٌ وَابْنُ عَامِرٍ وَيَعْقُوبُ، آلِ يَاسِينَ بِفَتْحِ الْهَمْزَةِ وَمَدٍّ، وَقَطْعِ اللَّامِ مِنَ الْيَاءِ وَحْدَهَا مِثْلَ آلِ يَعْقُوبَ، وَكَذَا رُسِمَتْ فِي جَمِيعِ الْمَصَاحِفِ، وَقَرَأَ الْبَاقُونَ بِكَسْرِ الْهَمْزَةِ، وَإِسْكَانِ اللَّامِ بَعْدَهَا وَوَصْلِهَا بِالْيَاءِ كَلِمَةً وَاحِدَةً فِي الْحَالَيْنِ. وَانْفَرَدَ ابْنُ مِهْرَانَ بِذَلِكَ عَنْ رَوْحٍ فَخَالَفَ فِيهِ سَائِرَ الرُّوَاةِ.

اتفقت المصاحف العثمانية على قطع كلمة "إل" عن كلمة "ياسين" سواء قرئت بفتح الهمزة ممدودة وكسر اللام "ءَالِ ياسين" أم قرئت بكسر الهمزة مقصورة وسكون اللام "إل ياسين" كقراءة حفص عن عاصم وموافقيه.

وبخاري در صحيحش :

44 - باب قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ( وَاذْكُرْ فِى الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا ) . ( 45 ) ( إِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ ) . ( إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ) إِلَى قَوْلِهِ ( يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ) . قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ وَآلُ عِمْرَانَ الْمُؤْمِنُونَ مِنْ آلِ إِبْرَاهِيمَ ، وَآلِ عِمْرَانَ ، وَآلِ يَاسِينَ ، وَآلِ مُحَمَّدٍ - صلى الله عليه وسلم - يَقُولُ ( إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ ) وَهُمُ الْمُؤْمِنُونَ ، وَيُقَالُ آلُ يَعْقُوبَ ، أَهْلُ يَعْقُوبَ . فَإِذَا صَغَّرُوا ( آلَ ) ثُمَّ رَدُّوهُ إِلَى الأَصْلِ قَالُوا أُهَيْلٌ .بخاري

وأخرج ابن أبي حاتم والطبراني وابن مردويه عن ابن عباس رضي الله عنهما في قوله { سلام على إل ياسين } قال : نحن آل محمد { إل ياسين } .

سلام بربزرگوارانی که تلاش کردند من جواب سوالم رودریافت کنم،خیلی متشکروممنونم
بنده در ضمن تحقیم دررابطه این موضوع به نکات جالبی رسیدم الحمدلله که فکرمیکنم برای دیگران هم مفیدباشه.
درکتاب «ا[=&quot]عراب القرآن »،نحاس ،ج3ص 295دراین باره آمده:[=&quot]هذا الاحتجاج أصله لأبي عمرو بن العلاء و هو غير لازم لأنّا قد بيّنا قول أهل اللغة أنّه إذا سلم على آله من أجله فهو مسلم عليه و القول بأنّ اسمه الياس و الياسين يحتاج إلى دليل و رواية فقد وقع في الأمر إشكال كان الأولى اتباع الخط الذي في المصحف و في المصحف «سلام على آل ياسين» بالانفصال فهذا ما لا إشكال فيه.
درتفسیر الفرقان هم در ذیل این ایه ج25ص201مطالب ارزشمندی آمده است.
آیت الله وحیدخراسانی نیز در ذیل جلسات 51،52،53،54،55برسوره یس مطالب ارزشمندی دارند ومیفرمایند حتی اگر ماباز اصرار برقرائت فعلی قرآن داشته باشیم در اینکه مراداز یس پیامبرهستند وآل ایشان هم آل محمد هستند( به تصدیق ابن حجردرصواعق المحرقه واز قول فخررازی ) نمیتوانیم شک داشته باشیم.
درضمن آیت الله جوادی آملی در [=&quot]تفسیر سوره مبارکه صافات جلسه26(1393/01/27 وبابایی در [=&quot]مکاتب تفسیری ،،ص 223میگویند که چگونه این دوموضوع راباهم جمع کرد.ممنون وقت گذاشتید


بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ و جمع بندی:
پرسش:


سلام
درذیل آیه 130سوره صافات «مراداز سلام علی الیاسین»آمده است .درباره اینکه قرائت درست الیاسین است یاآل یاسین اختلاف نظر است ؟به اعتقاد اکثر مفسران آنچه که باسیاق وادامه آیات هماهنگ است همان «الیاسین»است که مراد از آن یاحضرت الیاس است یامراد خاندان یاسین پدر الیاس است .درعین حال روایاتی هم در معانی الاخبار واحتجاج و..است که مراد از «سلام علی الیاسین» منظور اهل بیت هستند وهمینطور در زیارت معروف آل یس به امام زمان باهمین اصطلاح خطاب میکنیم .این تعارض (البته به نظر من)چگونه قابل توضیح است؟
حتی اگر این روایت رابطن آیه بدانیم بازبطن آیه نباید باظاهر قرآن مخالفت داشته باشد؟


پاسخ:
با سلام و طلب توفیق الهی و سلامتی برای شما و دیگر کاربران گرامی
می توان گفت:
اشکال در این جا مربوط به ظاهر و باطن آیه نیست.به طور حتم آیه مذکور فقط یک تفسیر واقعی دارد بدون آن که تناقضی وجود داشته باشد.در این جا تفاوت بر داشت دیده می شود و آن هم ناشی از تفاوت فهم در تفسیر آیات مطابق با استنباط مفسرین یا بر اساس اختلاف برداشت از روایات مختلف در این زمینه است.
این موضوع که الیاس یا الیاسین کیست یا چه کسانی اند،مسئله ای است که در تفاسیر مختلف مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. در برخی از تفاسیر الیاسین همان آل یاسین اند، یعنی پیامبر و خاندان مطهر او. در برخی از تفاسیر به صورت جدی بیان شده است که الیاسین همان الیاس پیامبر است که به قرینه و نیز سیاق آیات قبل این برداشت موجه است. و در برخی دیگر از تفاسیر آمده که الیاس نام ادریس یا خضر یا بعضی دیگر از انبیا است یا پیامبری است غیر از پیامبرانی که ما می شناسیم. در هر صورت این تفاوت برداشت ها یا ناشی از تفاوت استنباط فهم مفسرین است، یا ناشی از تفاوت در جملات روایات است. در این صورت، اثبات کننده تناقض ظاهر و باطن قرآن نیست.در واقع، مقصود قرآن یکی بیش نیست. اگر چه ممکن است برخی از آیات الهی به ظاهر معنایی دو پهلو داشته باشد،اما در واقع هیچ تخالف یا تناقضی میان باطن و ظاهر آن وجود ندارد.
در ادامه مناسب است به نظر برخی از تفاسیر توجه کنیم:
1.در تفسیر اطیب البیان آمده است:
جمله" سَلامٌ عَلى‏ إِلْ‏ياسِينَ "را دو گونه تفسير كردند 1. مراد از آل ياسين بستگان و گروندگان به الياس است. زيرا بستگان شخص را نسبت به او نسبت مي دهند چه در مسیر حق باشند یا باطل، اصل نسبت بر پا است مثلا این که افرادی را به خاندانی نسبت می دهند خاندان قریش یا هاشم و ...
2.ياسين اسم مبارك پيغمبر است و آل ياسين ائمه طاهرين صلوات اللَّه عليهم اجمعين هستند و بر طبق اين معنى اخبار متظافره از ائمه طاهره رسيده و ... معناى سلام ... مخصوص به معصومين است. چنان چه در آيات قبل فرمود سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهِيمَ سَلامٌ عَلى‏ مُوسى‏ وَ هارُونَ و در هيچ كدام گروندگان به آن ها ذكر نشده چون مسلما هر چند مؤمن باشند. اما از مقام عصمت بر خوردار نیستند و اگر مراد الياس بود مناسب اين بود كه بفرمايد سلام على الياس فى- العالمين چنان چه در حق نوح فرمود و مناسبت آيات قبل و بعد هم دليل نيست(که حتما الیاس و خاندانش باشد) زيرا به طور حتم قرآن مجيد به اين ترتيب سور و آيات نازل نشده بلکه مجموعه ای بين الدّفتين است حتی در بسيار از موارد تعمدا براى عناد و اغفال جاى آن را تغيير داده‏ اند مثل آيه تطهير كه در اواسط آيات راجع به همسران پیامبر صلوات الله علیه است و آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ و آيه يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ بين آنها تفرقه انداخته و در محل غير مناسب آمده است و غير اين ها....(1)
2.در تفسیر المیزان به طور مشروط آمده است که مقصود از الیاسین پیامبر و خاندانش است.
نوشته است:در كتاب معانى به سند خود از قادح از امام صادق سلام الله علیه از پدرش از پدران بزرگوارش از امام علی سلام الله علیه روايت كرده كه در باره آيه" سلام على آل يس" فرمود:" يس" رسول خدا صلوات الله علیه است. و آل يس ما هستيم و از كتاب عيون از امام رضا سلام الله علیه شبیه اين حديث روايت شده است.
و البته اين دو روايت بر اين مبنى صحيح است كه ما آيه را به صورت" آل يس" بخوانيم، هم چنان كه در قراءت نافع و ابن عامر و يعقوب و زيد اين طور قراءت شده است.(2)
3.در تفسیر نمونه به شکل جدی مقصود از الیاسین به قرینه آیات پیش و پس الیاس نبی و خاندانش تفسیر شده است. اگر چه وجوه دیگری نیز در این باره بیان شده است.
توجه کنیم:الياس كيست؟در اين كه" الياس" يكى از پيامبران بزرگ خدا است ترديدى نيست، و آيات مورد بحث با صراحت اين مساله را بيان كرده، آنجا كه مى‏گويد:" إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ".
نام اين پيامبر در دو آيه از قرآن مجيد آمده است: يكى در همين سوره" صافات" و ديگرى در سوره" انعام" همراه گروه ديگرى از پيامبران آنجا كه مى‏فرمايد: وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى‏ وَ عِيسى‏ وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ
ولى در اين كه الياس نام ديگر يكى از پيامبرانى است كه در قرآن نام شان آمده، يا مستقلا نام پيغمبرى است، و ويژگي هاى او كدام است؟ مفسران نظرات گوناگونى دارند:
الف: بعضى معتقدند" الياس" همان" ادريس" است (زيرا ادريس، ادراس نيز تلفظ شده، و با تغيير مختصرى الياس شده است.)
ب: الياس از پيامبران بنى اسرائيل است، فرزند" ياسين" از نواده‏هاى هارون برادر موسى علیه السلام
ج: الياس همان خضر است، در حالى كه بعضى ديگر معتقدند الياس از دوستان خضر است، و هر دو زنده‏ اند، با اين تفاوت كه الياس ماموريتى در خشكى دارد، ولى خضر در جزایر و درياها، بعضى ديگر ماموريت الياس را در بيابان ها و ماموريت خضر را در كوه‏ ها مى‏دانند، و براى هر دو عمر جاودان قائلند، بعضى نيز الياس را فرزند" اليسع" دانسته ‏اند.
د: الياس همان" ايليا" پيامبر بنى اسرائيل معاصر" آجاب" پادشاه بنى اسرائيل بود كه خداوند او را براى تخويف و هدايت اين پادشاه جبار فرستاده.بعضى او را نيز" يحيى" تعميد دهنده مسيح دانسته ‏اند.
اما آن چه با ظاهر آيات قرآن هماهنگ است اين است كه اين كلمه مستقلا نام يكى از پيامبران است غير از آن ها كه نام شان در قرآن آمده، كه براى هدايت يك قوم بت‏پرست مامور گرديد، و اكثريت آن قوم به تكذيب او برخاستند، اما گروهى از مؤمنان مخلص به او گرويدند.
و به طورى كه قبلا هم اشاره كرديم بعضى با توجه به اينكه نام بت بزرگ اين قوم" بعل" بوده معتقدند كه اين پيامبر از سرزمين" شامات" برخاست، و مركز فعاليت او را شهر" بعلبك" مى‏دانند كه امروز جزء لبنان است و در مرز سوريه قرار دارد.
به هر حال در باره اين پيامبر داستان هاى مختلفى در كتابها آمده است و چون مورد اعتماد و اطمينان نبود از نقل آن صرف نظر مى‏كنيم.
الياسين" چه کسانی هستند؟
مفسران و مورخان در مورد" الياسين" نظرات متفاوتى دارند:
الف: بعضى آن را لغتى در الياس مى‏دانند، يعنى همان گونه كه فى المثل" ميكان" و" ميكائيل" دو تعبير از آن فرشته مخصوص است و" سينا" و" سينين" هر دو نام براى سرزمين معروفى است،" الياس" و" الياسين" نيز دو تعبير از اين پيغمبر بزرگ است.
ب: بعضى ديگر آن را جمع مى‏دانند به اين ترتيب كه" الياس" با ياء نسبت همراه شده، و" الياسى" شده، و بعد با ياء و نون جمع بسته شده و" الياسيين" گرديده و پس از تخفيف" الياسين" شده بنا بر اين مفهومش كليه كسانى است كه به الياس مربوط بودند و پيرو مكتب او شدند.
ج:" آلياسين" با الف ممدوده تركيبى است از كلمه" آل" و" ياسين" ياسين طبق نقلى نام پدر الياس است،و طبق نقل ديگرى از نام هاى پيامبر گرامى اسلام صلوات الله علیه است، بنا بر اين" آل ياسين" به معنى خاندان پيغمبر گرامى اسلام ص يا خاندان ياسين پدر الياس مى‏باشد.
قرائن روشنى در خود قرآن است كه همان معنى اول را تاييد مى‏كند كه منظور از" الياسين" همان" الياس" است، زيرا بعد از آيه" سَلامٌ عَلى‏ إِلْ‏ياسِينَ" به فاصله يك آيه مى‏گويد: إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (او از بندگان مؤمن ما بود) بازگشت ضمير مفرد به" الياسين" دليل بر اين است كه او يك نفر بيشتر نبوده، يعنى همان الياس.
دليل ديگر اينكه اين آيات چهارگانه‏اى كه در پايان ماجراى الياس بود عينا همان آياتى است كه در پايان داستان نوح و ابراهيم و موسى و هارون بود، و هنگامى كه اين آيات را در كنار هم قرار مى‏دهيم مى‏بينيم سلامى كه از سوى خدا در اين آيات ذكر شده، به همان پيامبرى است كه در صدر سخن آمده است (سَلامٌ عَلى‏ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ- سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهِيمَ- سَلامٌ عَلى‏ مُوسى‏ وَ هارُونَ)
بنا بر اين، در اينجا هم سَلامٌ عَلى‏ إِلْ‏ياسِينَ سلام بر الياس خواهد بود. (دقت كنيد)
نكته‏ اى كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه در بسيارى از تفاسير حديثى نقل شده كه سند آن به ابن عباس برمى‏گردد و او مى‏گويد:
منظور از" آل ياسين" آل محمد ص است چرا كه" ياسين" از اسماء پيامبر اسلام صلوات الله علیه است.
در معانى الاخبار صدوق در بابى كه براى تفسير" آل ياسين" ذكر كرده پنج حديث در همين زمينه نقل شده كه هيچكدام از آنها به ائمه اهل بيت- جز يك حديث- منتهى نمى‏شود، و راوى آن حديث شخصى به نام" كادح" يا" قادح" است كه در كتب رجال خبرى از او نيست.
از آن جا كه اين اخبار روى فرض اين است كه قرائت آيه فوق را به صورت سلام على آل ياسين بخوانيم، و هماهنگى آيات را ناديده بگيريم، و اسناد اين روايات نيز چنان كه ديديم قابل گفتگو است، بهتر اين است كه از قضاوت در باره اين روايات خود دارى كنيم و علم آن را به اهلش بسپاريم.(3)
پی نوشت ها:
1.طیب سید عبد الحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن،تهران،انتشارات اسلام،سال 1378 خورشیدی، چاپ دوم،ج‏11، ص 189 با اقتباس و ویرایش کامل
نام كتاب: اطيب البيان في تفسير القرآن
2.علامه طباطبایی،تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم، الميزان، ج‏17، ص 241 با ویرایش
3.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، ج‏19، از ص 143 به بعد با ویرایش

موضوع قفل شده است