جمع بندی منظور از علم در آیات و روایات

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منظور از علم در آیات و روایات

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما.
یه سوال داشتم.
در احادیث و روایات بسیار بسیار به یادگیری علم توصیه شده و برتری داشتن علم رو تاکید کردند.
در قران هم اگر اشتباه نکنم راجع به خوبی یادگیری علم باید آیه داشته باشیم.
سوالی که من دارم اینه که منظور از این علمی که در احادیث و روایات و قران به یادگیری اون توصیه کردند آیا فقط یادگیری علوم دینی هست یا هر علمی که بدرد انسان بخوره یادگیریش مفید و خوبه و شامل علم مورد تایید احادیث و روایات و قران میشه؟
چون الان کتاب های متنوع و بسیار خوبی در بازار هست که واقعا مطالب خیلی خوبی رو به انسان یاد میدن در زمینه های مختلف از جمله موفقیت/ازدواج/کسب درامد و.....آیا مطالعه ی این کتاب ها هم جز یادگیری علمی که در احادیث و روایات و قران توصیه شده میشه یا نه؟
مرسی ازتون.
خدانگهدار

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مجید

mamad_nogomi;748766 نوشت:
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما.
یه سوال داشتم.
در احادیث و روایات بسیار بسیار به یادگیری علم توصیه شده و برتری داشتن علم رو تاکید کردند.
در قران هم اگر اشتباه نکنم راجع به خوبی یادگیری علم باید آیه داشته باشیم.
سوالی که من دارم اینه که منظور از این علمی که در احادیث و روایات و قران به یادگیری اون توصیه کردند آیا فقط یادگیری علوم دینی هست یا هر علمی که بدرد انسان بخوره یادگیریش مفید و خوبه و شامل علم مورد تایید احادیث و روایات و قران میشه؟
چون الان کتاب های متنوع و بسیار خوبی در بازار هست که واقعا مطالب خیلی خوبی رو به انسان یاد میدن در زمینه های مختلف از جمله موفقیت/ازدواج/کسب درامد و.....آیا مطالعه ی این کتاب ها هم جز یادگیری علمی که در احادیث و روایات و قران توصیه شده میشه یا نه؟
مرسی ازتون.
خدانگهدار

با صلوات بر محمد و آل محمد
وسلام وعرض ادب
پرسشگر گرامی در مورد سوال شما باید عرض شود که:
سفارش و تأكيد بسيار اسلام بر علم آموزي، تا جايي است كه نخستين آياتي كه بر پيامبر بزرگوار اسلام نازل شد، سفارش به خواندن بود:«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ خَلَقَ الْانسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ يَعْلَم؛ بخوان به نام پروردگارت كه [جهان را]آفريد. [همان كسي كه] انسان را از خون بسته اي خلق كرد. بخوان كه پروردگارت بزرگوار است؛ همان كسي به وسيله قلم تعليم كرد و به انسان آنچه را نمي دانست،ياد داد».(1)
1- از نظر قرآن و روايات، علم وسيله است نه هدف؛ آن هم وسيله‏ اي كه انسان را به كمال مي ‏رساند و دنيا و آخرت او را آباد مي ‏كند. پس علوم بشري نيز مي ‏تواند نقش ‏آفرين بوده و موجبات سعادت آدمي را فراهم كند. اين در صورتي است كه هدف تلقي نشود، بلكه وسيله پيشرفت و رسيدن به كمال باشد.
هر علمي‌ كه‌ به‌ حال‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ سودمند‌ باشد و دردي‌ را دوا كند، تحصيل‌ اين‌ علم‌ اگر براي‌ خدمت‌ و همراه‌ با اخلاص‌ باشد، داراي‌ ثمره‌ بزرگ‌ اُخروي‌ است‌، و مشمول‌ اجر و ثواب‌هايي‌ است‌ كه‌ در تحصيل‌ علم‌ وارد شده‌ است‌، لذا پيامبر اسلام (ص) فرمود:
طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى‏ كُلِ‏ مُسْلِمٍ‏ أَلَا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ".(2)طلب‌ علم‌ بر هر مسلماني‌ واجب‌ است‌. خدا دانش‌ جويان‌ را دوست‌ دارد.
2- ماهيت و حقيقت علم روشن گري آن و واقع نمائي و بيان حقائق مي باشد لذا هر گزاره اي كه برآمده و گوياي حقيقت باشد و از واقع بهره اي برده باشد علم محسوب مي شود و غير از اين اساسا علم نيست. (3)
3- اگر چه متون اصلي و منابع دين كه همان كتاب الهي و سنت پيامبر (ص) و ائمه دين (ع) و عقل سليم انسان مي باشد مشخص و محدود مي باشد. اما با ملاحظه همين متون مشاهده مي شود همه علوم انساني كه به نوعي جنبه حقيقت نمائي در آنها وجود دارد و به حال دنيا و يا آخرت انسان مفيد مي باشد ريشه در همين منابع دارد و مورد تاييد دين بوده و آموختن و نشر آن سفارش گرديده است لذا پيامبر(ص) به صورت مطلق دستور مي دهد كه مسلمان بايد طالب علم باشد(هر علمي كه به حال دنيا و آخرت آنها مفيد باشد) ولو اين كه چنين علمي در دورترين نقطه عالم باشد (4) از علوم وحياني نظير تفسير قرآن گرفته تا علوم تجربي نظير پزشكي و طبابت و شيمي و...(5)
4- با توجه به هدف و جهتي كه دين براي آموختن علم به انسان مي دهد مشخص مي گردد كه در منظر ديني علم حقيقتا به دانشي گفته مي شود كه نيت و هدف الهي داشته باشد (و تامين نياز حقيقي دنيا و آخرت جامعه و خود فرد در آن وجود داشته باشد) و الا صرف جمع آوري اطلاعات مختلف در ذهن به هدفي غير الهي ، جنبه واقع نمائي دانش را كمرنگ نموده و از بين مي برد و جز گمراهي براي صاحب خود چيزي به ارمغان نخواهد آورد ، ولو اين كه چنين دانشي علم تفسير و قرائت قرآن باشد.(6)
واژه «علم» به معناي «دانش» و «دانستن» مي‏ آيد و در قرآن كريم به چند معنا به كار رفته است:
1- علم به معناي خاص يعني الهيات:
قرآن كريم هدف آفرينش جهان را آگاهي انسان از «علم و قدرت الهي» معرفي مي ‏كند.(7) يعني آگاهي از صفات خدا را به عنوان علم اعلي و هدف خلقت برشمرده است و نيز در برخي آيات قرآن از علم «لدني» يعني دانشي كه خدا به انسان آموزش مي ‏دهد سخن گفته شده است.(8)
البته اين معناي از علم، از مصاديق مهم دانش، بلكه با فضيلت ‏ترين علم است، چرا كه ارزش هر علم به معلوماتي است كه انسان مي‏ آموزد،(9)و هنگامي كه معلومات يك علم، آگاهي از صفات خداي متعال باشد، آن علم ارزش بيشتري دارد، چرا كه بهترين و با ارزش‏ ترين معلومات جهان را مي‏ آموزد.
2- علم به معناي عام :
قرآن كريم مي‏ فرمايد: هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (10) آيا كساني كه مي ‏دانند و كساني كه نمي ‏دانند برابرند.
به نظر مي‏ رسد مقصود از «علم» در اين آيه مطلق علم و دانش است كه شامل همه اقسام علم مفيد مي ‏شود.(11)
و در آيه ديگر مي‏ فرمايد: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»(12) «خدا كساني از شما را كه ايمان آورده‏ اند و كساني را كه به آنان دانش داده شده، به رتبه ‏هايي بالا مي ‏برد.»
در اين آيه نيز «ايمان و علم» به عنوان دو معيار جداگانه براي برتري افراد شمرده شده است. از اين جداسازي روشن مي ‏شود كه خود «علم» موجب فضيلت افراد است، و اين علم مقيد به الهيات نشده است پس مطلق است و شامل همه دانشمندان مي ‏شود.(13)
و در آيه ديگر مي ‏فرمايد: «إِنَّمَا يَخْشَي اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»(14) «از ميان بندگان خدا، فقط دانشوران از او هراس دارند.»
در اين آيه نيز از دانشوراني ياد شده كه نشانه‏ هاي خدا را مي‏ شناسند و عظمت و مقام او را در مي ‏يابند از اين رو از نافرماني او هراس ناكند،(15)
اما جالب اين است كه بخش قبلي آيه فوق و آيه قبل از آن سخن از نشانه ‏هاي خدا در صحنه طبيعت هم چون نزول باران، رويش ميوه‏ هاي رنگارنگ، جاده‏ هاي كوهستاني رنگارنگ و انسان ‏ها و جنبندگان و دام‏ ها با رنگ ‏هاي مختلف است، سپس از دانشمندان فوق الذكر ياد مي ‏شود. اين مطلب نشان مي ‏دهد كه مقصود از علم، دانشوران در اين آيه، علوم طبيعي نيز هست، يعني دانشمنداني كه از طبيعت ‏شناسي به خداشناسي مي ‏رسند.(16)
اما علم در احاديث:
واژه «علم» در احاديث نيز به معناي اخص و اعم به كار رفته است، براي مثال:
1. از امام صادق(ع) حكايت شده: «علم به كثرت آموختن نيست بلكه علم نوري است كه هر كس را خدا بخواهد هدايتش كند، در دل او قرار مي ‏دهد.»(17)
2. از امام باقر(ع) حكايت شده: «هر كس بدانچه مي ‏داند عمل كند، خدا دانش آنچه را نمي ‏داند به او ارزاني مي ‏دارد.»(18)
اين گونه احاديث به علوم الهي اشاره مي‏ كند، يعني علم را به معناي اخص به كار برده است.
3. از امام علي‏(ع) حكايت شده كه: «علوم چهار قسم است: علم فقه براي اديان و علم پزشكي براي بدن‏ها، و علم نحو (دستور زبان) براي زبان، و علم كيهان ‏شناسي براي زمان ‏شناسي»(19)
مشابه اين روايت كه با تقسيم ‏بندي ‏هاي مختلف حكايت شده است اشاره به علم تجربي و علم ديني دارد. يعني علم را به معناي اعم به كار برده است.
جمع‏ بندي و نتيجه ‏گيري:
از اين مباحث روشن مي ‏شود كه اگر در قرآن و احاديث علم را معيار برتري معرفي مي ‏كند و دانشمندان را تشويق مي ‏كند، مقصود همه اقسام علوم مفيد و دانشمندان همه رشته‏ هاي علمي مفيد است.
البته ارزش هر علم به معلومات و دانسته ‏هايي است كه افراد مي‏ آموزند، اگر دانش الهي باشد، آن علم ارزش بيشتري دارد.
لازم به يادآوري است كه دانش الهي نيز مراتب دارد يعني علوم تجربي كه داراي جهت‏ گيري الهي باشد و انسان را از راه طبيعت ‏شناسي، كيهان ‏شناسي، جنين ‏شناسي و... به خداشناسي بيشتر رهنمون شود، به نوعي از علوم الهي شمرده مي ‏شود.

پي نوشت ها:
1. علق(96) آيات1-5.
2. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق، ج27، ص26.
3. مجله پاسدار اسلام ، مقاله علم و دين ، آيت الله جوادي، شماره 247.
4. علامه مجلسي، بحارالانوار ،الوفاء بيروت، 1404ق ،ج1، ص 177.
5. شهيد مطهري، ده گفتار، نشر صدرا، 1374 ش، ص 173-171.
6.همان.
7 . طلاق ( 65) آيه 12.
8 . وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْماً : كهف ( ) آيه 65.
9. همان طور كه از امام على(‏ع) حكايت شده: «قيمة كل امرء ما يعلمه» ارزش هر كس به چيزى است كه مى‏ داند: مجمع البيضاء، فيض كاشانى، ج 1، ص 26.
10 . زمر (39 ) آيه 9.
11 . علامه طباطبائى‏(ره) نيز علم در آيه را مطلق مى‏ داند ليكن با توجه به مورد آيه آن را منطبق بر علم به خدا مى ‏كند (ج 17، ص 257) و ذيل آيه نيز احاديثى از امام باقر(ع) حكايت شده كه مقصود از دانايان در اين آيه اهل بيت(ع) هستند (صافى، ج 4، ص 316) ولى مفسران اين گونه احاديث را حمل بر بيان مصداق كامل كرده ‏اند وگرنه آيه شامل همه دانايان مى ‏شود. (نك: الميزان ذيل آيه)
12 . مجادله ( 58) آيه 11.
13 . علامه طباطبائى‏(ره) بر آن است كه آيه مومنان را به دو قسم عالم و غيرعالم تقسيم مى ‏كند پس آيه مى ‏فرمايد علماى با ايمان دو درجه برترى دارند و مومنان يك درجه (الميزان، ج 11، ص 216) .
14 . فاطر ( 35) آيه 28.
15. مقصود از خشيت «ترس از مسئوليت توام با درك عظمت مقام پروردگار است». (نمونه، ج 18، ص 245)
16 . آيت اللَّه مكارم شيرازى پس از بيان ارتباط اين بخش آيه 28 سوره فاطر با بخش ‏هاى قبلى و آيات قبل، و لزوم مسئوليت‏ پذيرى دانشمندان مى‏ نويسند: «عالمان در منطق قرآن كسانى نيستند كه مغزشان صندوقچه آراء و افكار اين و آن، و انباشته از قوانين و فورمول ‏هاى علما جهان و زبانشان گوياى اين مسائل و محل زندگى ‏شان مدارس و دانشگاه‏ ها و كتابخانه ‏هاست. بلكه علما آن گروه از صاحب ‏نظران و دانشمندانند كه نور علم و دانش تمام وجودشان را به نور خدا و ايمان و تقوا روشن ساخته، و نسبت به وظائف شان سخت احساس مسئوليت مى ‏كنند و از همه پاى‏بندترند.»
17 . علامه مجلسى‏ ، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ناشر: اسلاميه‏ ،چاپ: تهران‏،چاپ: مختلف‏،نوبت چاپ: مكرر، ج 1، ص 225.
18 . همان، ج 78، ص 189.
19 . همان، ج 1، ص 218.

با سلام و عرض ادب خدمت سوال کننده محترم

گرايش به يادگيري علوم به انگيزه هاي مختلف صورت مي گيرد و به طور معمول نيازهاي اوليه حياتي و طبيعي و محسوس جاذبه هاي بيشتري براي انسان ها دارد. لذا براي فراهم سازي بيشتر آسايش و تسلط بيشتر بر طبيعت، گرايش هاي مختلف علمي و تخصص هاي فراوان به وجود آمده است. اما تنها وارستگان و ژرف انديشان هستند كه فراتر از نيازهاي اوليه طبيعي و محسوسات به ارتباط نهاني دانش ها و ارتباط جهان هستي با آفريننده آن فكر مي كنند و از هدفمندي اين همه جنب و جوش ها سخن به ميان مي آورند.
مهمترين رسالت دين ايجاد انگيزه فراطبيعي در ميان انسان ها و جهت دهي صحيح به تلاش هاي روزانه است به طوري كه علاوه بر تأمين نيازهاي روزمره زندگي، به هدفمندي و تلاش براي دستيابي به مقصود هستي اقدام كند. از اين رو در فرهنگ اسلامي تمام دانش هاي مورد نياز براي زندگي بشري داراي اهميت است و توصيه شده به مقدار لازم و نياز جامعه، مردم براي فراگيري آن اقدام كنند و از آن به «واجب كفايي» تعبير شده است.
اما براي همه انسان ها در هر مرتبه علمي كه قرار دارند توجه به هدف و هدفمندي جهان و ايمان به مبدأ و معاد لازم و «واجب عيني» شمرده شده است و غفلت اكثريت جامعه بشري جاي تأسف دارد زيرا حتي از علوم تجربي و مهندسي نيز مي توان به آن هدف مقدس دست يافت و منافاتي با زندگي روزمره ندارد، لذا از نظر قرآن و روايات، علم وسيله است نه هدف؛ آن هم وسيله‏اي كه انسان را به كمال مي‏رساند و دنيا و آخرت او را آباد مي‏كند. گفتني است كه ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است و در اين جهت علوم الهي و ديني - با توجه به موضوع آن - از ساير علوم اشرف و برتر است؛ ولي اين بدين‏معنا نيست كه علوم ديگر بي‏اهميت و بدون ارزش است و علم نيست.

موضوع قفل شده است