جمع بندی دل شکستن ، ظلم و تعدی به دیگران ، عفو کردن

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دل شکستن ، ظلم و تعدی به دیگران ، عفو کردن

با سلام

دو سوال در مورد حقی که دیگران بر گردن ما دارند و حقی که ما برگردن دیگران داریم ، دارم:

بخاطر تعاملات اجتماعی که ما انسانها داریم ، قطعا بسیاری از ما، دچار گناهانی در حق هم میشویم ، گناهانی از جنس غیبت ، تهمت ، ظلم و ازار و اذیت ، فحاشی ، فریب ، دل شکستن و..... این گناهان گناهانی هست که علاوه بر اینکه باید توبه کرد ، باید رضایت فرد مقابل رو هم جلب کرد.

دو سوال در این زمینه دارم:

همه ما در صحنه قیامت گیر هستیم طوری که قران توصیف میکنه که اعضای یک خانواده ، از دیدن هم در این روز وحشت دارند و از یکدیگر فرار میکنند ..... شاید یکی از ایتمهایی که اون دنیا به داد ما برسه ، و ما رو از عذاب جهنم دورتر کنه ، بدیهایی هست که دیگران در حق ما کرده اند ، ظلمهایی که کرده اند ، تهمتهایی که زده اند ، غیبتهایی که کرده اند و.... بدین شکل که بخاطر این حقوقی که از ما در این دنیا ضایع کرده اند ، اگر در اون دنیا ما رضایت ندهیم ، از ثوابهای انها به نامه اعمال ما اضافه میشه و یا از گناهان ما کم میشه و به نامه اعمال اونها اضافه میشه (اگه اشتباه نکنم )

از طرفی در دین ما بسیار به گذشت تاکید شده و همیشه به ما گفته شده اگر دوست دارید خداوند به راحتی از خطاهای شما گذشت کنه ، به راحتی از خطاهای دیگران بگذرید و از اینطور توصیه ها...

حال سوالی که پیش میاد اینکه اگر ما از جنبه کاسب کاری و تجاری به این موضوع نگاه کنیم ، اگر این دنیا تمام کسانی را که به ما بدی کرده اند رو عفو کردیم و دلمون رو از کینه هر کسی خالی کردیم ... ایا در اون دنیا این موضوع باعث پشیمانی ما نمیشود ؟ اون دنیا در به در دنبال این نمیگردیم که کسی رو پیدا کنیم که به ما بدی کرده باشه و گناهانمون رو به کارنامه اون حواله بدیم؟ خوب ما هم که همه رو بخشیدیم دیگه کسی نیست :Khandidan!: و باید جور تمام گناهانمون رو خودمون بکشیم... خلاصه اینکه توصیه دین در این زمینه چیه؟ چگونه رفتار کنیم که برنده باشیم؟ همه رو از یک کنار ببخشیم؟ هیچ کس رو نبخشیم و ظلمها و گناهان دیگران در حق خودمون رو نگاه داریم برای روز مبادای قیامت؟ بعضیها رو ببخشیم بعضی ها رو نبخشیم؟ بهترین راهکار چیست؟

سوال دوم اینکه :

همونطور که دیگران در حق ما ظلم و اجحاف میکنند ، گاهی در زندگی پیش میاد که ما هم به دیگران ظلم و ستم کنیم ، تهمت بزنیم ، غیبت کنیم و..... حال اگر فردی از گذشته خودش بخواد توبه کنه ، چه بخاطر موضوعات حق الله و چه بخاطر موضوعات حق الناس ... ایا رضایت طلبی چهره به چهره در این نوع حوزه ها (حوزه هایی غیر مسائل حق الناس از جنس مالی و پولی ) لازم است؟ اگر فردی به طرف مقابل دسترسی نداشت (مثلا از طرف ادرسی در دست نباشه )، یا دسترسی داشت ولی شرایط به شکلی بود که امکان روبرو شدن نبود (مثلا زنی که از شوهرش جدا شده و بخاطر بدیها و ازار و اذیتهایی که در حق شوهرش کرده حق الناس به گردنش است ولی اکنون علاقه ای به روبرو شدن با شوهر سابقش را ندارد ) و مسائلی از این دست .... در اینگونه موارد چگونه باید رفتار کرد؟ ایا ممکن است خداوند در مواردی از این جنس ، کفیل فرد مدیون شود؟

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت

مولکول 68;748463 نوشت:
حال سوالی که پیش میاد اینکه اگر ما از جنبه کاسب کاری و تجاری به این موضوع نگاه کنیم ، اگر این دنیا تمام کسانی را که به ما بدی کرده اند رو عفو کردیم و دلمون رو از کینه هر کسی خالی کردیم ... ایا در اون دنیا این موضوع باعث پشیمانی ما نمیشود ؟ اون دنیا در به در دنبال این نمیگردیم که کسی رو پیدا کنیم که به ما بدی کرده باشه و گناهانمون رو به کارنامه اون حواله بدیم؟ خوب ما هم که همه رو بخشیدیم دیگه کسی نیست و باید جور تمام گناهانمون رو خودمون بکشیم... خلاصه اینکه توصیه دین در این زمینه چیه؟ چگونه رفتار کنیم که برنده باشیم؟ همه رو از یک کنار ببخشیم؟ هیچ کس رو نبخشیم و ظلمها و گناهان دیگران در حق خودمون رو نگاه داریم برای روز مبادای قیامت؟ بعضیها رو ببخشیم بعضی ها رو نبخشیم؟ بهترین راهکار چیست؟


در خصوص این بخش از سوال شما باید عرض کنم :
در برتری و فضيلت عفو و بخشش به قدری در روايات اسلامى بازتاب وسيعى دارد که در ارحجیت آن تردیدی نیست، تعبيرات عجیبی درباره آن ديده مى ‏شود از جمله:
1- در حديثى از پيامبر آمده است :
«
اذا کانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نادى‏ مُنادٍ مَنْ کانَ اجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَيُقالُ مَنْ ذَا الَّذى‏ اجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، فَيُقالُ الْعافُونَ عَنِ الناسِ فَيَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسابٍ؛
هنگامى که روز قيامت مى ‏شود، ندا دهنده‏ اى صدا مى ‏زند: هر کس اجر او بر خدا است، وارد بهشت شود، گفته مى‏شود :چه کسى اجرش بر خدا است؟ در پاسخ مى‏ گويند: کسانى که مردم را عفو کردند، و آن ها بدون حساب داخل بهشت مى ‏شوند». (1)
2- در حديث ديگرى از همان بزرگوار مى‏ خوانيم :
«
الا اخْبِرُکُمْ بِخَيْرِ خَلائِقِ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَالْاحْسانُ الى مَنْ اساءَ الَيْکَ، وَ اعْطاءُ مَنْ حَرَمَکَ؛
آيا به شما خبر دهم که بهترين اخلاق دنيا و آخرت چيست؟ عفو و گذشت از کسى که به شما ستم کرده، پيوند با کسى که از شما بريده، نيکى به کسى که به شما بدى کرده، بخشش به کسى که شما را محروم ساخته است». (2)
3- اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏ فرمايد: «
الْعَفْوُ تاجُ الْمَکارِمِ؛ عفو و گذشت تاج فضايل اخلاقى است». (3)
بنابراین این گونه نیست که در صورت عفو وبخشش دست ما خالی باشد و به قول شما بازنده باشیم. بلکه همانگونه که در روایت اول هم آمد،ما در مقابل عفو و بخشش، از اجر بی انتهای الهی برخوردار می شویم. آیا معامله ای پرسود تر از این پیدا می کنی؟

پي نوشت ها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت ، 1404 ه.ق، ج64، ص 266 .
2. ثقة الاسلام كلينى،الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش‏، ج2، ص 107 .
3. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه.ش، ص 245.

مولکول 68;748463 نوشت:
همونطور که دیگران در حق ما ظلم و اجحاف میکنند ، گاهی در زندگی پیش میاد که ما هم به دیگران ظلم و ستم کنیم ، تهمت بزنیم ، غیبت کنیم و..... حال اگر فردی از گذشته خودش بخواد توبه کنه ، چه بخاطر موضوعات حق الله و چه بخاطر موضوعات حق الناس ... ایا رضایت طلبی چهره به چهره در این نوع حوزه ها (حوزه هایی غیر مسائل حق الناس از جنس مالی و پولی ) لازم است؟ اگر فردی به طرف مقابل دسترسی نداشت (مثلا از طرف ادرسی در دست نباشه )، یا دسترسی داشت ولی شرایط به شکلی بود که امکان روبرو شدن نبود (مثلا زنی که از شوهرش جدا شده و بخاطر بدیها و ازار و اذیتهایی که در حق شوهرش کرده حق الناس به گردنش است ولی اکنون علاقه ای به روبرو شدن با شوهر سابقش را ندارد ) و مسائلی از این دست .... در اینگونه موارد چگونه باید رفتار کرد؟

حق الناس گاهي جنبه مالي دارد و گاهي جنبه آبرويي.
حق الناس اگر مربوطه به مال باشد، به هر ترتيبي باشد بايد به صاحبش برگشت داده شود، گرچه از طريق پست وانداختن درخانه .
اگر مربوط به غير مال باشد ،مانند غيبت وتهمت در صورت امکان لازم است حلاليت طلبيده شود . اگر حلاليت خواهي مفسده داشته باشد مثلا باعث کدورت وناراحتي بيشتر شود، لازم نيست حلاليت خواهي شود بلکه بايد انسان توبه کند وبراي صاحب حق دعا واستغفار کند. بهتر است کاري انجام دهد و ثوابش را به او هديه نمايد.
اما در مورد کساني که فراموش کرده ايد، اگر تضييع حق آنان، جنبه مالي داشته ،بايد مبلغي را به عنوان «مظالم عباد» پرداخت نمائيد .

مظالم عباد عبارت است از حقوق مالي و بدهي‏ هايي که از راه ظلم و ستم و زور و اشتباه از قبيل غصب، کم فروشي، خيانت جمع آوري شده و به عهده انسان آمده، اگر عين آنها موجود است، بايد خود آنها را بدهد . اگر مصرف و تلف شده، بايد مثل يا قيمت آنها را بدهد. چون منشأ به دست آمدن آنها ظلم و تجاوز عمدي يا سهوي بوده است، به آنها مظلمه و مظالم عباد گفته‏ اند.

پرسش:
به خاطر تعاملات اجتماعی که ما انسان ها داریم، قطعا بسیاری از ما، دچار گناهانی در حق هم می شویم ، گناهانی از جنس غیبت ، تهمت ، ظلم و ازار و اذیت ، فحاشی ، فریب ، دل شکستن و..... این گناهان، گناهانی هست که علاوه بر اینکه باید توبه کرد ، باید رضایت فرد مقابل رو هم جلب کرد. سوال من این است :
اول :
چگونه رفتار کنیم که برنده باشیم؟ همه رو از یک کنار ببخشیم؟ هیچ کس رو نبخشیم و ظلم ها و گناهان دیگران در حق خودمان را نگاه داریم برای روز مبادای قیامت؟ بعضی ها رو ببخشیم بعضی ها رو نبخشیم؟ بهترین راهکار چیست؟
دوم :
همانطور که دیگران در حق ما ظلم و اجحاف می کنند ، گاهی در زندگی پیش میاد که ما هم به دیگران ظلم و ستم کنیم ، تهمت بزنیم ، غیبت کنیم و..... حال اگر فردی از گذشته خودش بخواهد توبه کند، چگونه باید حق الناس را جبران کند؟

پاسخ:
در خصوص بخش اول سوالتان می گوییم :
در برتری و فضيلت عفو و بخشش به قدری در روايات اسلامى بازتاب وسيعى دارد که در ارحجیت آن تردیدی نیست، تعبيرات عجیبی درباره آن ديده مى ‏شود از جمله:
1- در حديثى از پيامبر آمده است :
«
اذا کانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نادى‏ مُنادٍ مَنْ کانَ اجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَيُقالُ مَنْ ذَا الَّذى‏ اجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، فَيُقالُ الْعافُونَ عَنِ الناسِ فَيَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسابٍ؛
هنگامى که روز قيامت مى ‏شود، ندا دهنده‏ اى صدا مى ‏زند: هر کس اجر او بر خدا است، وارد بهشت شود، گفته مى‏شود :چه کسى اجرش بر خدا است؟ در پاسخ مى‏ گويند: کسانى که مردم را عفو کردند، و آن ها بدون حساب داخل بهشت مى ‏شوند». (1)
2- در حديث ديگرى از همان بزرگوار مى‏ خوانيم :
«
الا اخْبِرُکُمْ بِخَيْرِ خَلائِقِ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَالْاحْسانُ الى مَنْ اساءَ الَيْکَ، وَ اعْطاءُ مَنْ حَرَمَکَ؛
آيا به شما خبر دهم که بهترين اخلاق دنيا و آخرت چيست؟ عفو و گذشت از کسى که به شما ستم کرده، پيوند با کسى که از شما بريده، نيکى به کسى که به شما بدى کرده، بخشش به کسى که شما را محروم ساخته است». (2)
3- اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏ فرمايد: «
الْعَفْوُ تاجُ الْمَکارِمِ؛عفو و گذشت تاج فضايل اخلاقى است». (3)
بنابراین این گونه نیست که در صورت عفو وبخشش دست ما خالی باشد و به قول شما بازنده باشیم. بلکه همانگونه که در روایت اول هم آمد،ما در مقابل عفو و بخشش، از اجر بی انتهای الهی برخوردار می شویم. آیا معامله ای پرسود تر از این پیدا می کنی؟

و در خصوص بخش دوم سوالتان می گوییم :
حق الناس گاهي جنبه مالي دارد و گاهي جنبه آبرويي.

حق الناس اگر مربوطه به مال باشد، به هر ترتيبي باشد بايد به صاحبش برگشت داده شود، گرچه از طريق پست وانداختن درخانه .
اگر مربوط به غير مال باشد ،مانند غيبت وتهمت در صورت امکان لازم است حلاليت طلبيده شود . اگر حلاليت خواهي مفسده داشته باشد مثلا باعث کدورت وناراحتي بيشتر شود، لازم نيست حلاليت خواهي شود بلکه بايد انسان توبه کند وبراي صاحب حق دعا واستغفار کند. بهتر است کاري انجام دهد و ثوابش را به او هديه نمايد.
اما در مورد کساني که فراموش کرده ايد، اگر تضييع حق آنان، جنبه مالي داشته ،بايد مبلغي را به عنوان «مظالم عباد» پرداخت نمائيد .

مظالم عباد عبارت است از حقوق مالي و بدهي‏ هايي که از راه ظلم و ستم و زور و اشتباه از قبيل غصب، کم فروشي، خيانت جمع آوري شده و به عهده انسان آمده، اگر عين آنها موجود است، بايد خود آنها را بدهد . اگر مصرف و تلف شده، بايد مثل يا قيمت آنها را بدهد. چون منشأ به دست آمدن آنها ظلم و تجاوز عمدي يا سهوي بوده است، به آنها مظلمه و مظالم عباد گفته‏ اند.

پي نوشت ها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت ، 1404 ه.ق، ج64، ص 266 .
2. ثقة الاسلام كلينى،الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش‏، ج2، ص 107 .
3. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه.ش، ص 245.

موضوع قفل شده است