جمع بندی کشف حجاب بازیگران ایرانی ؛ «شهرت بدون ظرفیت»

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کشف حجاب بازیگران ایرانی ؛ «شهرت بدون ظرفیت»

"شهرت بدون ظرفیت"



[=&amp]
هر از چند گاهی صفحات سایت ها و خبرگزاری ها را که باز می کنیم ناگهان برخورد می کنیم با گلشیفته فراهانی کشف حجاب کرد فلان کس فلانی کشف حجاب کرد ، آیا این کشف حجاب ها لزوما از روی اراده ی افرادی چون فراهانی است؟ قبول داریم که نفس عمل را خود فراهانی ها انجام داده اند اما بحث اینجاست که چه عواملی باعث این مهم شده اند که فردی در خاک و فرهنگ این کشور رشد یافته باشد اما ناگهان اعمالی کاملا مغایر با فرهنگ ایرانی انجام دهد ! [/]



[=&amp]ظهور اشخاصی از این دست یک شبه اتفاق نیفتاده است ، بلکه عقبه تئوریک دارد ، اینکه ما هنرمند ارزشی و غیر ارزشی داریم ، پاسخش مثبت است ، حتما ما هنرمند ارزشی داریم هنرمند ارزشی در این معنا که شهرت دست افراد با ظرفیت باشد قبل از اینکه به شرایط محیطی این پدیده ها بپردازیم لازم است تفکری در رابطه با خود اشخاص داشته باشیم ، وقتی افرادی با سن کم به شهرت بالایی دست پیدا می کنند شهرتی که بدون پشتوانه ظرفیتی باشد قاعدتا این فرد پتانسیل دارد که در هر مقطع زمانی کاری مغایر با ارزش اجتماعی نشان بدهد طبیعی است فرد بی ظرفیتی که به شهرت برسد دچار [/][=&amp]نارسیسیسم خواهد شد و گاهی که شعله این شهرت کم تر می شود دست به هرکاری خواهد زد که خودش را مطرح کند و این حس به نوعی جنون رفتاری را برایش رقم خواهد زد در حالیکه افرادی از این طیف کاملا تهی هستند و توانایی تحلیل مسایل و قدرت تفکیک اجتماعی خاصی ندارند .

[/]



[=&amp] این افراد تاثیر اجتماعیشان به صفر میل می کند یعنی عملکردشان در متن اجتماع هیچ تاثیری ندارد اما همهمه ای که در جامعه ایجاد می شود به خاطر کنجکاوی جامعه نسبت به افراد شناخته شده است که این یک امر گریز ناپذیر است . همانطور که اگر یک فرد مشهور تصادف کند صدایش می پیچد به همان صورت صدای کشف حجاب هم می پیچد اما به دنبال آنها کسی کشف حجاب نمیکند فقط باعث می شود که به صورت موقت مورد توجه باشند و این تمام خواسته و هدف این افراد هست ، نیاز به دیده شدن روح آنها وقتی به رضایت از خویش می رسد که جامعه به آنها توجه کند این ها هنر را برای احیای شعور انسانی انتخاب نکردند هر چقدر هم که مشهور باشند باز هم سیر نمی شوند مثل تشنه ایی که از آب شور دریا میخورد و گاهی دست به اقدام های عجیبی می زنند و فیلم های و عکس های کاملا مبتذل از خودشان پخش می کنند به امید اینکه کل جامعه دگرگون شوند در حالیکه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و در نهایت به افسردگی می رسند و با هر دست و پا زدنی بیشتر غرق در باتلاق خواهند شد . [/]



[=&amp]آینه تمام نمای شخصیت یک فرد، خانواده و زندگی خانوادگی اوست ، وقتی از این منظر به بحث نگاه کنیم ، اولین فرض این است که ثبات زندگی خانوادگی نمایان گر شخصیت فرد است ، متاسفانه امروزه در جامعه ما تنها قشری که علی الظاهر، اکثرا زندگی خانوادگی متزلزلی دارند هنرمندان هستند البته توهین به کل قشر محترم هنرمندان نشود در این بین هستند هنرمندانی که در معنای حقیقی کلمه الگو هستند اما این تزلزل که بیشتر ریشه در "شهرت بدون ظرفیت"دارد در این قشر بیشتر ظهور می کند.

[/]



[=&amp]از دایره فردی که فراتر برویم ، نواقصی هم در دستگاه های مرتبط داریم ، از کلاس های بازیگری و عدم نظارت صحیح گرفته تا بها دادن بیش از حد رسانه ها به یک قشر بطوری که در هر مراسمی از هنرمندان دعوت به عمل می آید ، قبول داریم هنرمندان انسان هایی شریف و نجیب هستند اما دلیل بر این نیست که کل تمرکز ما بر این قشر باشد .

[/]



[=&amp]بنده به عنوان یک ایرانی این پیشنهاد را دارم برای جذب هنرمندان ، در کنار ارزیابی کارایی هنری ، ارزشیابی مکتبی هم از آنها به عمل بیاید ، خواه و ناخواه این ها( اول به علت شهرت نه به دلیل دیگر ) برای جامعه الگو می شوند الگوی ما باید اهل بیت باشد بهترین الگو برای ما پیامبر اکرم (ص) هستند ،"لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه .... " گاها بعضی رعایت کردن ها و بعضی رودربایستی ها برای ما مشکل ساز شده است ! می ترسیم یک قشر را نقد کنیم که خدای نکرده منافع خودمان به خطر نیفتد، عاشورا به تازگی گذشت چرا می ترسیم اظهار کنیم که رفتار بعضی هنرمندان غیر قابل قبول است ، اگر بگوییم به ما می گویند روشنفکر نیستی ! چرا نظارت بر هنرمندان به معنی محدود کردن آنها تلقی می شود ؟ هنرمند باید آزاد باشد باید پرواز کند باید اوج بگیرد و تعابیری از این قبیل چرا ما را به تردید می اندازد ، چرا با کلمات بازی می کنیم ؟ ما اصلا مخالف با آزادی هنرمند نیستیم ، اتفاقا تاکید بر آزادی و آزادگی می کنیم اما تمام آزادی ها باید از مجرای اسلام بگذرد از جمله صفات پیامبر که باید الگو باشد شفقت نسبت به مومنان است ".... بالمومنین رءوف رحیم " .
هنرمندی الگوی پیامبر را رعایت کرده و الگوی واقعی جامعه است که در صفحات اجتماعی اش نسبت به ظلمی که در منطقه به بعضی از مومنان می شود واکنش نشان دهد نه اینکه بر سر اضافه وزن و شکل بینی و بوتاکس و... بحث کند .[/]




نظر شما چیست؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم


قابل توجه:

موضوع جهت بحث و تبادل نظر میان کاربران باز گذاشته می شود.

خواهشمندم فقط در موضوع اصلی تاپیک مطلب ارسال نمایید

و از هرگونه بحثهای حاشیه ای و نیز گفتگوهای دونفره خودداری نمایید.

با تشکر

:Gol:



فرشاد فردی;747142 نوشت:
نظر شما چیست؟

فیلم های ایرانی زیاد جالب نیستند نقش های محدودی برای بازیگران به ویژه زنان وجود دارد که خیلی هاش هم ارزش ندارن الان هم که اوضاع سینمای ایران بدتر هم شده باندی و گروهی کار میکنن به خیلی از هنرمندان با استعداد و با سابقه به زور فیلمی پیشنهاد میشه اکثراً هم از رده خارج میشن رسیدگی به بازیگران هم که این روزها بدتر شده
در مقایسه با سینمای دیگر کشورها، در سینمای ما بازیگر نوجوان و جوان دیگه به ندرت به چشم میخوره چندین دهه است که فقط چند جوان داریم و الان هم نقش های نوجوان رو فقط به همین تعداد محدود پیشنهاد میدن چون سینمای ما نمیتونه استعدادیابی کنه همه چی پولی و پارتی بازی شده خیلی از هنرمندان که تنها راه درآمدشون از این صنعت میگذره از اوضاع به وجود آمده ناراضین
پس معلومه برای زندگی بهتر و کار بهتر جذب جاهای دیگه میشن درست مثل فرار مغزها و خوب حاضر میشن بهای اون جاهای بهتر رو هم پرداخت کنند حتی اگر حجابشون باشه

با این اوضاع هر روز باید منتظر اخبار جدید باشیم
اول مغزها فرار کردن الان بازیگرها فرار میکنن فردا معلوم نیست نوبت کیا بشه

با سلام و عرض ادب

اینها وقتی در داخل ایران هم بودندخیلی حجاب درست و حسابی نداشتند امیدوارم که بی حجابی را به فرهنگ لختی و ...برهنگی نرسانند چون در این صورت باعث سرافکندگی شدید خانواده و آشنایانشان می شوند.ما که این ها را نمی شناختیم ولی آنهایی که می شناسیم و واقعا" هنرمندند به شرع و عرف احترام می گذارند.

سلام علیکم و رحمه الله

فرشاد فردی;747142 نوشت:
نظر شما چیست؟

کاملا واضح هستش که چنین حرکاتی بالقوه در بین خیلی از عموم افراد جامعه وجود داره و بالفعل هم گهگاهی توسط هنرمندان اعم از بازیگران,خواننده ها, کارگردان و یا مجریان معروف به چشم میخوره.
حالا هر کسی در حد وسع خودش....یک نفر یک بازیگر یا مجری معروف هستش و به راحتی میتونه جذب شبکه های بین المللی بشه و بسته به حد اشتهارش و اینکه تا چه اندازه میخواد به اشتهار بیشترش برسه شروع میکنه به ابراز سخنان یا اعمالی که دقیقا در نقطه مقابل آرمان یا شعائر جمهوری اسلامی قرار داره...حتی اگر قلبا خودشون راضی به آن نباشند...
به نظم 99% راضی نیستند ولی چرا این کار را می کنند و باعث ناراحتی خودشون, مردم کشورشون و از همه مهمتر خانواده های خودشون در ایران میشوند؟
این رفتار در یک مقیاس کوچکتر از طرف دختران و پسرانی دیده میشه که در کوی و برزن نحوه آرایش و پوشش آنها مغایر با تربیت خانوادگی . عرف و فرهنگ خودشونه....با کمی صحبت با آنها مشخص میشه که قلبا راضی به این نیستند...ولی چرا این مسائل رخ میده؟
تنها پاسخی که براشون دارم, "اعتراض" به نظام و سیستم حاکم هستش حتی به بهای "خود زنی".
حالا این اعتراض و خودزنگاهی از روشهای مقبول و عرف بین بزرگان سیاست و تاریخ هستش ...مثل نوشتن کتابهای روشنگرانه و اعتراض آمیز به سیستم حاکم و گاهی هم به صورت ایراد سخنرانی در محافل اجتماعی و ...که نتیجه آنها توبیخ یا زندانی یا ....شدن هستش.
و یا حتی اعتصاب غذا و محروم کردن خود از برخی حقوق طبیعی....
و گاهی هم به روشهای غیر منطقی یا غیر اخلاقی مانند برهنه شدن یک هنر پیشه یا فحاشی کردن یک مجری مشهور بر علیه نظام در شبکه های کشورهای معاند حکومت ایران...یا بد حجاب کردن و آرایشهای افراطی و ماورائی در کوچه و خیابانها....
در کل ریشه این رفتارها رو همون اعتراض و فریاد در قبال حقوق از دست رفته می دانم.
والسلام

[="Tahoma"][="Navy"]

فرشاد فردی;747142 نوشت:
نظر شما چیست؟

در آخرالزمان و قریب به زمان ظهور فاصله ایمان و کفر فاصله صبح تا شب است
بعضی کافر میشوند بعضی منافق بعضی به جبهه دشمن می پیوندند
اینها همه شکست خوردگان آزمونهای سخت آخر الزمانند
و فتنه ای برای دیگران
باید از گوهر ایمان در این دوره مراقبت کرد
مراقب خودمان باشیم
یا علیم[/]

با سلام و احترام خدمت تمامی دوستان شرکت کننده در تاپیک

همان طور که دوستان اشاره کردند، این معضل می تواند عوامل مختلفی داشته باشد:

الف) نیاز به دیده شدن و حس شهرت طلبی:

حس مطرح شدن، و شهرت طلبی احساسی است که باید کنترل شود، والا اگر ترمزی نداشته باشد انسان برای رسیدن به آن دست به هر کاری می زند، اصلا یکی از اهداف دین اسلام تعدیل همین تمایلات درونی است که اگر تعدیل نشود از انسان موجودی خواهد ساخت که هیچ چیز را به عنوان مانع برای تحقق آرزوهایش نخواهد پذیرفت.

ب) دهن کجی و اعتراض به نظام

گاهی برخی از این رفتارها در حکم نوعی اعتراض است همان طور که برخی دوستان اشاره کردند، و کسانی که چنین نیاتی در سر دارند ابتدا با تخلف از ارزشها و هنجار شکنی اعتراض خود را بیان می کنند، و سپس بعد از مدتی این مخالفت را به طور شفاف و صریح از خود بروز می دهند و در مقابل نظام صریحا موضع می گیرند.

ج) بی عدالتی حقوقی و نبود شایسته سالاری در سینما

همچنین رواج فساد و بی عدالتی در جذب بازیگر هم قابل تردید نیست همان طور که بسیاری از ورود کنندگان به این عرصه آن را به عنوان آسیب جدی در این حوزه مطرح نموده اند که پول و رابطه گاهی بر ضابطه می چربد، لذا ورود به این عرصه هیچ فیلترینگ خاصی ندارد و عموما اقشار مرفه وارد آن می شوند و این خطر آفرین است.
البته این آسیب از ابعاد مختلف قابل بررسی است، چون علاوه بر این که ورود به این عرصه با دشواریهایی روبرو است، باقی ماندن در آن هم آسان نیست، فضای سینما فضایی است که بازیگر به سرعت فراموش می شود، لذا بازیگران برای این که پیشنهاداتی داشته باشند باید همواره در تیرس اذهان باقی بمانند.

د) تبعیت از عرف خاص

نکته دیگر این که همواره این طور نیست که بازیگر از بدحجابی احساس هنجار شکنی کند، چون عرف فرهنگی که انسان ها در مناطق مختلف با آن روبرو هستند ممتفاوت است، همواره این که انسان خودش را در درون یک عرف خاص محصور کند موجب می شود که از حقائق غافل بماند، ایرادی که گاهی در بین بچه های مذهبی و طلاب هم هست که گاهی آنچنان مبهوت فضا و عرف مذهبی خویش می شوند که از واقعیت های جامعه غافل می مانند، این ایراد در بین هر قشری از جمله بازیگران هم هست و گاهی آنچنان غرق در عرف خاص خویش، اعم از محیط اطراف و کسانی که اطرافشان را گرفته اند میشوند که واقعا بدجابی را در فرهنگ عمومی ایران پذیرفته شده می دانند، لذا از نظر خود این خانم تنها کار متفاوت او این است که آنچه که در عرف کوچک خودش است را رسانه ای کرده است، او فرهنگی را که در آن پرورش یافته و یک فرهنگ اقلیت است را عمومی دانسته و باور دارد که عموم مردم آن را باور دارند مگر عده ای متحجر که باید آنان را با خود همراه کرد. باور کنید گاهی برخی از این بازیگران آن چنان در عرف خاص غرق شده اند و اطرافشان را چنین انسان هایی گرفته اند که مخالفان خود را اقلیت می پندارند.

راهکار ها:
بنده کار به اصلاحاتی که باید در نحوه انتخاب بازیگر در درون فیلم های صدا و سیما و به خصوص سینما اتفاق بیفتد ندارم، چون اگرچه این اصلاحات ضروری و روشن است اما وظیفه ما نیست، اما در خصوص وظیفه عموم جامعه دو راهکار به ذهن حقیر می رسد:

اصلاح الگوهای رفتاری
آنچه که از اهمیت بسزایی دارد این است که انسان برای الگو گرفتن در هر عرصه ای به اهل همان عرصه نگاه کند، و مثلا پزشک را برای امور پزشکی، مکانیک را برای امور مکانیکی، نجار را برای سازه های چوبی و... الگو قرار دهد، اگر غیر از این شد و بازیگری که تخصصش صرفا بازیگری است الگوی رفتار اجتماعی شد، کار عیب پیدا می کند. هر چیزی باید در جای خود قرار بگیرد، کسی نباید مرجع تقلیدش را در پزشکی یا علوم هوا فضا الگو قرار بدهد. با این رویکرد دیگر وقتی بازیگر برای جشنی دعوت شد نگاه به او به عنوان یک متخصص بازیگری است، نه یک روانشناس، نه یک عالم اخلاق، نه یک مشاور، نه یک اقتصاددان و... لذا ظاهر و پوشش او، و همین طور صحبت های او تنها در همین عرصه قابل تأمل و پذیرش است و مخاطب باید این حق را برای خود قائل باشد که پوشش و سخنان او در سایر عرصه ها را می تواند و باید نقد کند.

دوم: تاثیر متقابل جامعه و آحاد

باید دقت کرد اگرچه رفتار بازیگر می تواند بر جامعه تاثیر گذاشته و بینندگان و به خصوص حامیانش را به انفعال وادارد اما در مقابل جامعه و نوع تفکر اجتماعی هم می تواند بر بازیگران تاثیر بگذارد، لذا گاهی رفتارهای بازیگران با این پیش فرض است که در جامعه عده ای این رفتارها را ارزش دانسته، و از آن استقبال می کنند، اگر بازیگر باور داشته باشد که عموم مردم از این رفتارها انزجار دارند، بسیار کمتر شاهد این رفتارها خواهیم بود، اما عموما این قشر در بین مناطق مرفه هستند که جامعه پیرامون آنها و فرهنگ اطرافیان و دوستانشان به طور غالب چنین رنگ و بویی گرفته است و او هرگز احساس هنجار شکنی، یا رفتاری مخالف با عرف، نمی کند، چون عرف اطراف او این را پذیرفته و نقدهایی که به او وارد می شود از راه دور، و از طریق رسانه ها به او می رسد، نه از راه نزدیک.
شاهد بیراهه رفتن اجتماع این است که مثلا در مقابل، عده ای مثل خانم چرخنده به خاطر حجاب مورد هجمه قرار می گیرند و حتی گاهی از طرف قشر مذهبی به ریاکاری ملقب می شوند، پس بدحجابی بازیگران نشان دهنده این است که در بسیاری از موارد این جامعه است که بازیگر را مدیریت می کند، اگرچه ممکن است این جامعه فقط یک بخش اقلیت از جامعه باشد که آن خانم یا آقای بازیگر را احاطه کرده است و او آن را عرف محق و روشنفکر می داند، چون با سایر عرف ها ارتباط کمتری داشته است.
پس با تغییر نگرش جامعه و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف اگر بتوانیم آن عرف های خاص را هم با خود همراه سازیم یقینا شاهد کاهش چشم گیر چنین رخدادهایی خواهیم بود.

با سلام. اگر چه من خودم دیروز یک پست در سایت اسک قرآن راجع به این مسئله ارسال کردم، ولی باید دقت کنیم که اینجور رفتارها رو هم اونقدر نکنیم که این افراد به خواسته شون برسن. اینها میخوان اسمشون بیاد سر زبونها، که با این کار ما موفق می شن. اینها رو باید مانند گلشیفته با بی محلی، ساکت کرد.

سوال
هر از چند گاهی صفحات سایت ها و خبرگزاری ها را که باز می کنیم ناگهان برخورد می کنیم با فلان بازیگر یا هنجارشکنی کرده، یا فلان بازیگر کشف حجاب کرد، واقعا چه عواملی باعث این مهم شده اند که فردی در خاک و فرهنگ این کشور رشد یافته باشد اما ناگهان اعمالی کاملا مغایر با فرهنگ ایرانی انجام دهد ؟!
عوامل مختلفی چون شهرت بدون ظرفیت، تزلزل در خانواده بسیاری از هنرمندان، و نواقصی در کلاس های بازیگری و عدم نظارت صحیح بر محیط های هنری، و همچنین بیش از حد بهاء دادن به یک قشر و دعوت از آنها در هر مراسمی منجر به بروز چنین حوادثی می شود، بنده به عنوان یک ایرانی این پیشنهاد را دارم برای جذب هنرمندان ، در کنار ارزیابی کارایی هنری ، ارزشیابی مکتبی هم از آنها به عمل بیاید، و نباید از نقد یک قشر ترسی در میان باشد، و باید توجه داشت الگوی حقیق ما پیامبر0ص) و اهل بیت(ع) هستند، و هنرمندی الگوگیری پیامبر را رعایت کرده و الگوی واقعی جامعه است که در صفحات اجتماعی اش نسبت به ظلمی که در منطقه به بعضی از مومنان می شود واکنش نشان دهد نه اینکه بر سر اضافه وزن و شکل بینی و بوتاکس و... بحث کند .
نظر شما در این خصوص چیست؟

پاسخ

همان طور که شما هم اشاره کردند، این معضل می تواند عوامل مختلفی داشته باشد:

الف) نیاز به دیده شدن و حس شهرت طلبی
حس مطرح شدن، و شهرت طلبی احساسی است که باید کنترل شود، والا اگر ترمزی نداشته باشد انسان برای رسیدن به آن دست به هر کاری می زند، اصلا یکی از اهداف دین اسلام تعدیل همین تمایلات درونی است که اگر تعدیل نشود از انسان موجودی خواهد ساخت که هیچ چیز را به عنوان مانع برای تحقق آرزوهایش نخواهد پذیرفت، امام صادق(ع) در روایتی می‌فرمایند:
«آیا مرا چنان می بینید که خوبان شما را از بدان شما تشخیص نمی‌دهم؟ بلی به خدا قسم که می شناسم، به درستی که: بَدان شما کسانی هستند که دوست دارند در عقب ایشان کسی راه رود»(1)

ب) دهن کجی و اعتراض به نظام
گاهی برخی از این رفتارها در حکم نوعی اعتراض است همان طور که برخی دوستان اشاره کردند، و کسانی که چنین نیاتی در سر دارند ابتدا با تخلف از ارزشها و هنجار شکنی اعتراض خود را بیان می کنند، و سپس بعد از مدتی این مخالفت را به طور شفاف و صریح از خود بروز می دهند و در مقابل نظام صریحا موضع می گیرند.

ج) بی عدالتی حقوقی و نبود شایسته سالاری در سینما
همچنین رواج فساد و بی عدالتی در جذب بازیگر هم قابل تردید نیست همان طور که بسیاری از ورود کنندگان به این عرصه آن را به عنوان آسیب جدی در این حوزه مطرح نموده اند که پول و رابطه گاهی بر ضابطه می چربد، لذا ورود به این عرصه هیچ فیلترینگ خاصی ندارد و عموما اقشار مرفه وارد آن می شوند و این خطر آفرین است.
البته این آسیب از ابعاد مختلف قابل بررسی است، چون علاوه بر این که ورود به این عرصه با دشواریهایی روبرو است، باقی ماندن در آن هم آسان نیست، فضای سینما فضایی است که بازیگر به سرعت فراموش می شود، لذا بازیگران برای این که پیشنهاداتی داشته باشند باید همواره در تیرس اذهان باقی بمانند.

د) غرق شدن در عرف خاص
نکته دیگر این که همواره این طور نیست که بازیگر از بدحجابی احساس هنجار شکنی کند، چون عرف فرهنگی که انسان ها در مناطق مختلف با آن روبرو هستند متفاوت است، همواره این که انسان خودش را در درون یک عرف خاص محصور کند موجب می شود که از حقائق غافل بماند، ایرادی که گاهی در بین بچه های مذهبی و طلاب هم هست که گاهی آنچنان مبهوت فضا و عرف مذهبی خویش می شوند که از واقعیت های جامعه غافل می مانند، مثل اعتراضات شهید مطهری(ره) به آن آقایی که به او گفتند دیشب دزد آمده بود فلان جا، گفت: پس آن دزد نماز شبش را کی خوانده؟ این ایراد در بین هر قشری از جمله بازیگران هم هست و گاهی آنچنان غرق در عرف خاص خویش، اعم از محیط اطراف و کسانی که اطرافشان را گرفته اند میشوند که واقعا آن فرهنگ خاص را فرهنگ عمومی ایران می دانند، لذا از نظر خود این خانم تنها کار متفاوت او این است که آنچه که در عرف است را رسانه ای کرده است، او فرهنگی را که در آن پرورش یافته و یک فرهنگ اقلیت است را عمومی دانسته و باور دارد که عموم مردم آن را باور دارند مگر عده ای متحجر که باید آنان را با خود همراه کرد. باور کنید گاهی برخی از این بازیگران آن چنان در عرف خاص غرق شده اند و اطرافشان را چنین انسان هایی گرفته اند که مخالفان خود را اقلیت می پندارند.

راهکار ها:
بدون شک ساز و کار سینما و پرورش بازیگر و انتخاب او باید اصلاح شود، و این اصلاحات اگرچه ضروری و روشن است اما چون وظیفه ما نیست وارد آن نمی شویم، اما در خصوص وظیفه عموم جامعه دو راهکار به ذهن می رسد:

اصلاح الگوهای رفتاری
آنچه که از اهمیت بسزایی دارد این است که انسان برای الگو گرفتن در هر عرصه ای به اهل همان عرصه نگاه کند، و مثلا پزشک را برای امور پزشکی، مکانیک را برای امور مکانیکی، نجار را برای سازه های چوبی و... الگو قرار دهد، اگر غیر از این شد و بازیگری که تخصصش صرفا بازیگری است الگوی رفتار اجتماعی شد، کار عیب پیدا می کند. هر چیزی باید در جای خود قرار بگیرد، کسی نباید مرجع تقلیدش را در پزشکی یا علوم هوا فضا الگو قرار بدهد. با این رویکرد دیگر وقتی بازیگر برای جشنی دعوت شد نگاه به او به عنوان یک متخصص بازیگری است، نه یک روانشناس، نه یک عالم اخلاق، نه یک مشاور، نه یک اقتصاددان و... لذا ظاهر و پوشش او، و همین طور صحبت های او تنها در همین عرصه قابل تأمل و پذیرش است و مخاطب باید این حق را برای خود قائل باشد که پوشش و سخنان او در سایر عرصه ها را می تواند و باید نقد کند.

تاثیر متقابل جامعه و آحاد
باید دقت کرد اگرچه رفتار بازیگر می تواند بر جامعه تاثیر گذاشته و بینندگان و به خصوص حامیانش را به انفعال وادارد اما در مقابل جامعه و نوع تفکر اجتماعی هم می تواند بر بازیگران تاثیر بگذارد، لذا گاهی رفتارهای بازیگران با این پیش فرض است که در جامعه عده ای این رفتارها را ارزش دانسته، و از آن استقبال می کنند، اگر بازیگر باور داشته باشد که عموم مردم از این رفتارها انزجار دارند، بسیار کمتر شاهد این رفتارها خواهیم بود، اما عموما این قشر در بین مناطق مرفه هستند که جامعه پیرامون آنها و فرهنگ اطرافیان و دوستانشان به طور غالب چنین رنگ و بویی گرفته است و او هرگز احساس هنجار شکنی، یا رفتاری مخالف با عرف، نمی کند، چون عرف اطراف او این را پذیرفته و نقدهایی که به او وارد می شود از راه دور، و از طریق رسانه ها به او می رسد، نه از راه نزدیک.
شاهد بیراهه رفتن اجتماع این است که مثلا در مقابل، عده ای مثل خانم چرخنده به خاطر حجاب مورد هجمه قرار می گیرند و حتی گاهی از طرف قشر مذهبی به ریاکاری ملقب می شوند، پس بدحجابی بازیگران نشان دهنده این است که در بسیاری از موارد این جامعه است که بازیگر را مدیریت می کند، اگرچه ممکن است این جامعه فقط یک بخش اقلیت از جامعه باشد که آن خانم یا آقای بازیگر را احاطه کرده است و او آن را عرف محق و روشنفکر می داند، چون با سایر عرف ها ارتباط کمتری داشته است.
پس با تغییر نگرش جامعه و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف اگر بتوانیم آن عرف های خاص را هم با خود همراه سازیم یقینا شاهد کاهش چشم گیر چنین رخدادهایی خواهیم بود.
___________________________________
1. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج2، 299.

موضوع قفل شده است