جمع بندی زن مؤمن برای مرد مؤمن ...

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زن مؤمن برای مرد مؤمن ...

باسلام

براساس این آیه قران درسوره مبارکه نورکه خداوند می فرماید:"آگاه باشيد كه زنان زناكار جز با مردان زناكار، و مردان زناكار جز با زنان زناكار، و مردان مومن جز با زنان مومن و زنان مومن جز با مردان مومن، ازدواج نمي‌كنند"

هدف این آیه رو میدونم چیه اماآیااین اعتقاد میتونه صحیح باشه که من اگه دنبال همسری مومن هستم پس باید خودم هم مومن باشم؟
و حتی ریزتر مثلا اگه من می خوام همسرم به نامحرم نگاه نکنه پس من الان نباید به نامحرم نگاه کنم؟تا همچین همسری نصیبم شه
در واقع این اعتقاد صحیحه که قانون خدا به این شکله؟

تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مشکور

شهیده;746742 نوشت:
باسلام

براساس این آیه قران درسوره مبارکه نورکه خداوند می فرماید:"آگاه باشيد كه زنان زناكار جز با مردان زناكار، و مردان زناكار جز با زنان زناكار، و مردان مومن جز با زنان مومن و زنان مومن جز با مردان مومن، ازدواج نمي‌كنند"

هدف این آیه رو میدونم چیه اماآیااین اعتقاد میتونه صحیح باشه که من اگه دنبال همسری مومن هستم پس باید خودم هم مومن باشم؟
و حتی ریزتر مثلا اگه من می خوام همسرم به نامحرم نگاه نکنه پس من الان نباید به نامحرم نگاه کنم؟تا همچین همسری نصیبم شه
در واقع این اعتقاد صحیحه که قانون خدا به این شکله؟

تشکر


سلام و تشکر:Gol:

قبل از پاسخ به سؤالات شما ضروری است نگاهی به تفسیر آیه مورد نظر بیندازیم: خداوند در آیه 4 سوره نور می فرماید: «الزَّانِي لَا يَنكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ؛ مرد زناکار، جز زن زناکار یا مشرک را نمی گیرد، و زن زناکار را جز مرد، زناکار یا مشرک نمی گیرد و این بر مؤمنان حرام شده است.»[1] در تفسیر این آیه شریفه، در تفسیر المیزان علامه طباطبائی چنین آمده: ظاهر آیه و مخصوصا با در نظر گرفتن سیاق ذیل آن، که مرتبط با صدر آن است، چنین مى‏ رساند که: آیه ی شریفه در مقام بیان حکمى تشریعى و تحریمى است، هر چند که از ظاهر صدر آن بر مى‏ آید که از مساله‏ اى خبر مى‏ دهد، چون مراد از این خبر تاکید در نهى است، چون امر و نهى وقتى به صورت خبر بیان شود. امر و نهى مؤکد مى‏ شود، و این گونه تعبیرها زیاد است، (مثلا مى‏ گوییم فلانى این کار را مى‏ کند، و یا دیگر از این کارها نمى‏ کند، یعنى به هیچ وجه نباید کند).

و حاصل معناى آیه با کمک روایات وارده از طرق اهل بیت علیهم السلام این است که: زناکار وقتى زناى او شهرت پیدا کرد، و حد بر او جارى شد، ولى خبرى از توبه کردنش نشد، دیگر حرام است که با زن پاک و مسلمان ازدواج کند، باید یا با زن زناکار ازدواج کند و یا با زن مشرک، و همچنین زن زناکار اگر زنایش شهرت یافت، و حد هم بر او جارى شد ولى توبه‏ اش آشکار نگشت، دیگر حرام مى‏ شود بر او ازدواج با مرد مسلمان و پاک، باید با مردى مشرک، یا زناکار ازدواج کند.

پس این آیه، آیه‏ اى است محکم و باقى بر احکام خود که نسخ نشده و احتیاج به تاویل هم ندارد، و اگر در روایات حکم را مقید کرده‏ اند به صورت اقامه حد و ظهور توبه، ممکن است این قید را از سیاق آیه نیز استفاده کرد، براى اینکه حکم به تحریم نکاح، در آیه شریفه بعد از امر به اقامه حد است، و همین بعد واقع شدن، ظهور در این دارد که مراد از زانى و زانیه، زانى و زانیه حد خورده است و همچنین اطلاق زانى و زانیه ظهور در کسانى دارد که هنوز به این عمل شنیع خود ادامه مى‏ دهند، و شمول این اطلاق به کسانى که توبه نصوح کرده‏ اند، از دأب و ادب قرآن کریم بعید است.[2]

و در تفسیر نمونه نیز در رابطه با تفسیر این آیه ی شریفه می خوانیم: ظاهر آیات فوق تحریم ازدواج با زانى و زانیه است، البته این حکم در روایات اسلامى مقید به مردان و زنانى شده است که مشهور به این عمل بوده و توبه نکرده‏ اند، بنا بر این اگر مشهور به این عمل نباشند، یا از اعمال گذشته خود کناره‏ گیرى کرده و تصمیم بر پاکى و عفت گرفته، و اثر توبه خود را نیز عملا نشان داده‏ اند، ازدواج با آنها شرعا بى مانع است. علت جواز در این صورت آن است که عنوان "زانى" و"زانیه" بر آنها صدق نمى‏ کند، حالتى بوده است که زائل شده، ولى در صورت اول، این قید از روایات اسلامى استفاده شده و شان نزول آیه نیز آن را تایید مى‏ کند.

در حدیث معتبرى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم که فقیه معروف "زراره" از آن حضرت پرسید تفسیر آیه الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً ... چیست؟ امام فرمود:«هن نساء مشهورات بالزنا و رجال مشهورون بالزنا، قد شهروا بالزنا و عرفوا به، و الناس الیوم بذلک المنزل، فمن اقیم علیه حد الزنا، او شهر بالزنا، لم ینبغ لا حد ان یناکحه حتى یعرف منه توبته»؛این آیه اشاره به زنان و مردانى است که مشهور به زنا بوده و به این عمل زشت شناخته شده بودند، و امروز نیز چنین است، کسى که حد زنا بر او اجرا شود یا مشهور به این عمل شنیع گردد سزاوار نیست احدى با او ازدواج کند، تا توبه او ظاهر و شناخته شود.[3] [4]

با توجه به توضیحات تفسیری فوق، می توان نتیجه گرفت که همین اندازه که فردی، اهل ایمان باشد و بدلیل پرهیزکاری نسبی از دایره اهل فسق (که شهرت دارند) فاصله داشته باشد در زمره ی مشرکان و فاسقان زناکار نیست فلذا از شمول حکم تحریمی و تشریعی آیه شریفه خارج می شود. و بدلیل حرمت ازدواج مؤمنان با مشرکان و فاسقان زناکار، نباید با اهل فسق و شرک ازدواج کند.

در این مجال، نکاتی را در باره سؤالات شما بیان می کنیم:

- همین اندازه که شما خواهان ازدواج با فرد مؤمنی هستید، و از همراهی و همنشینی با اهل فسق و شرک اکراه دارید، علیرغم اینکه می دانید زندگی در آن شرایط با اهل ایمان، چارچوبها و قوائد خاص خودش را دارد، نشان ایمان قلبی شماست. بی شک، هر قدر ایمانتان قوی تر باشد، در این انتخاب گری که یک رشته ی آن بدست شماست دقت بیشتری به خرج می دهید و نیز طرف دیگر رشته، انتخاب شدن است که قطعاً هر قدر شما بیشتر واجد روح ایمانی باشید، طرف مقابل نیز، که از اهل ایمان است نسبت به انتخاب شما رغبت بیشتری می کند و از همه مهمتر اینکه سر رشته دو سوی رشته ها (انتخاب طرفینی) به دست خداست و اوست که پیوند دهنده قلبهاست. اراده او فوق همه اراده هاست، او خالق مهر و محبت و عاطفه هاست. بدون شک، هر قدر انسان در جهت ایمان و کسب ویژگی ها و خصائص ایمانی تلاش کند و با همه وجود و از ذره ذره وجودش از خدا بهترینها را بخواهد، خداوند سمیع الدعا و اُجیب دعوة الداع است فلذا اسباب توفیق و بهروزی در همه شئون زندگی که ازدواج از آن جمله است را برای بنده ای که اهل مجاهدت و تقوا و توکل و توسل است را فراهم می سازد.

- البته، اینکه شما بدین خاطر که همسرتان به نامحرم نگاه نکند از نگاه به نامحرم پرهیز کنید نیز تا حدودی ممدوح و پسندیده است، اما این رویکرد ناقص و محدود است بلکه انسان مؤمن در وهله اول باید برای ترک ما حرَّم الله و آنچه مورد رضای خدا نیست از حرام چشم بپوشد. از انجاییکه رشته ارتباط و پیوند قلوب به دست خداوند است چه بسا اگر شما، صرف و خالص، بخاطر خدا از حرام چشم بپوشید خداوند محبت شما را در قلب کسی بیاندازد که او نیز اهل تقوا و پاکدامنی و پرهیز از حرام است. اما در رویکرد اول، چون نتیجه ای که بدنبال آن هستید را به سر رشته تدبیر و عمل خودتان پیوند زده اید، بعید بتوان چنان تأثیر و تأثری را بین تدبیر و عملتان با نتیجه مورد نظر ثابت کرد.

- چنانکه گفتیم: این حکم و دستوری تشریعی و تحریمی است(حکم تحریم ازدواج مؤمن با مشرک و فاسق) و از آنجاییکه خداوند انسان را مختار آفریده و قرار است خود انسان با بهره گیری از ابزار و لوازم و موهبت های خدادادی(عقل و فطرت و وحی) مسیر سعادت و نجات، یا شقاوت و هلاکت خود را رقم بزند نمی توان گفت: که این قانون قطعی و تکوینی است، بلکه قانونی تشریعی است. اما چنانکه گفتیم: اعمال و رفتار ما اعم از خوب و بد، نیک و زشت و مبتنی بر تقوا و یا گناهکاری در سرنوشت های مقطعی و نهایی ما اثر دارند. و مسأله ازدواج نیز مستثنی از این قوانین نیست. و این گزاره، سنت و قانون تکوینی الهی است(عبارت رنگی شده).

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_________________________________________________
[1] .النور/3.« مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمى‏کند و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمى‏آورد و این کار بر مؤمنان حرام شده است».

[2] .ترجمه ی تفسیر المیزان، ج15،ص115.

[3] . « وسائل الشیعه»، جلد 14، صفحه 335( جلد 20، صفحه 439، چاپ آل البیت).

[4] . تفسیر نمونه، ج14،ص394.

سلام

هر قانوني استثنائاتي هم دارد !

مثلا آسيه زن فرعون زني مومن براي مردي كافر بود !

آيه هدفي ارشادي دارد نه تكويني ، بزبان ديگر ميخواهد بگويد كه دنبال زناكاران نباشيد يا وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ !

مشکور;746957 نوشت:

- البته، اینکه شما بدین خاطر که همسرتان به نامحرم نگاه نکند از نگاه به نامحرم پرهیز کنید نیز تا حدودی ممدوح و پسندیده است، اما این رویکرد ناقص و محدود است بلکه انسان مؤمن در وهله اول باید برای ترک ما حرَّم الله و آنچه مورد رضای خدا نیست از حرام چشم بپوشد. از انجاییکه رشته ارتباط و پیوند قلوب به دست خداوند است چه بسا اگر شما، صرف و خالص، بخاطر خدا از حرام چشم بپوشید خداوند محبت شما را در قلب کسی بیاندازد که او نیز اهل تقوا و پاکدامنی و پرهیز از حرام است. اما در رویکرد اول، چون نتیجه ای که بدنبال آن هستید را به سر رشته تدبیر و عمل خودتان پیوند زده اید، بعید بتوان چنان تأثیر و تأثری را بین تدبیر و عملتان با نتیجه مورد نظر ثابت کرد.


سلام
ممنون از پاسخگویی شما
یکی از آشناهای بنده خودش یک شهر دانشجوست وخانمش شهر دیگه
ایشون میگفتن من از بابت خانمم خیالم راحته اگه بین هزار مرد هم باشه می دونم کسی بهش نگاه نمی کنه
چون خودم به احدی نگاه نمی کنم
این عقیده چی میتونه صحیح باشه؟
ایشون هم مثل من میگن هرجور خودم هستم همسری که خدا قسمتم کرده همونجوره

شهیده;746969 نوشت:
سلام
ممنون از پاسخگویی شما
یکی از آشناهای بنده خودش یک شهر دانشجوست وخانمش شهر دیگه
ایشون میگفتن من از بابت خانمم خیالم راحته اگه بین هزار مرد هم باشه می دونم کسی بهش نگاه نمی کنه
چون خودم به احدی نگاه نمی کنم
این عقیده چی میتونه صحیح باشه؟
ایشون هم مثل من میگن هرجور خودم هستم همسری که خدا قسمتم کرده همونجوره

سلام مجدد:Gol:

نكته ظريفی در مسأله ناموس ‌نهفته است و روايات نيز آن را تأييد كرده اند و آن، عبارت از اين است كه به هر دستي بدهيبه همان دست پس مي گيري، چنان كه فرموده اند آن طور كه جزا دهي جزا بيني. «كَما تُدينُ تُدانُ (1)

امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: در زمان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ مردي با زني زنا كرد وقتي به خانه خويش آمد، مردي را با زن خود ديد، آن مرد را نزد حضرت موسي آورد و از او شكايت كرد. در آن لحظه جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و گفت: هر كس به ناموس ديگران تجاوز كند به ناموسش تجاوز كنند. حضرت موسي به آن دو فرمود: با عفت باشيد تا ناموستان محفوظ بماند(2)

و نیز امام صادق (ع) فرمود: درباره نگاه های هوس آلود، به نتیجه و عکس العمل تکوینی آن نیز اشاره کرده و فرموده است: «عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَکم؛[3] در مورد زنان مردم عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند».

بنابراين، مؤمن با غيرت هرگز به ناموس ديگران نگاه حرام نمي كند، چرا كه نمي خواهد كسي به ناموسش نظر بد داشته باشد.

هر كه باشد نظرش در پي ناموس كسان پي ناموس وي افتد نظر بوالهوسان

در نتیجه، اگر کسی نهایت همتش آن باشد که از حرام و نگاه به نامحرمان چشم پوشی کند، بر اساس قانون هستی (از هر دست بدهی از همان دست می گیری) ناموسش از آسیبها و خطرات نگاه های مسموم و پلید و خطر تجاوز، مصون و محفوظ می ماند.

شهیده;746969 نوشت:
ایشون هم مثل من میگن هرجور خودم هستم همسری که خدا قسمتم کرده همونجوره

در این خصوص گفتنی است: این مسأله هم مستثنی از مطلب قبلی نیست که بقول معروف (از هر دست بدهی از همان دست میگیری) و در پست قبلی گفتیم که "سر رشته دو سوی رشته ها (انتخاب طرفینی) به دست خداست و اوست که حقیقتاً پیوند دهنده قلبهاست. اراده او فوق همه اراده هاست، او خالق مهر و محبت و عاطفه هاست. بدون شک، هر قدر انسان در جهت ایمان و کسب ویژگی ها و خصائص ایمانی تلاش کند و با همه وجود و از ذره ذره وجودش از خدا بهترینها را بخواهد، خداوند سمیع الدعا و اُجیب دعوة الداع است فلذا اسباب توفیق و بهروزی در همه شئون زندگی که ازدواج پاک، از آن جمله است را برای بنده ای که اهل مجاهدت و تقوا و توکل و توسل است، فراهم می سازد."

بنابراین، این قاعده نیز نسبتاً درست و صحیح بوده و خدای متعال، همه کائنات و هستی را در جهت تحقق آثار افعال خیر و شر ما برنامه ریزی و بسیج کرده است. البته ممکن است به چشم ظاهری کسی نتواند تحقق عینی این آثار و ربطشان با افعال خود را مشاهده کند و یا تأخیر و عدم تحقق برخی آثار افعال انسانی در این دنیا، منوط به حکمتهایی باشد که ما بی خبریم. و یا استثنائاتی مشاهده شود(علیرغم تلاش فاعل) که البته بدون تردید، چه بسا استثنائات مذکور، ملاحظاتی در باطن خود دارد و نواقصی در فعل یا فاعل و یا نیت ملحوظ است که با چشم ظاهری قابل تشخیص نیست.

اما بدون تردید رابطه تکوینی بین افعال ما و آثار برقرار است. چنانکه گفته شده:

تو نیکی میکن و در دجله انداز/ که ایزد در بیابانت دهد باز ؛ یا از مکافات عمل غافل مشو/ گندم از گندم بروید جو زجو ؛ یا از هر دست بدهی از همان دست میگیری ؛ از ماست که بر ماست و نظائر آن ...

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی__________________________________________________________
1. فروع كافي،‌ج 5، ص 553.
2 . همان.
3. وسايل الشيعه، ج 14، ص 79

شهیده;746742 نوشت:
باسلام

براساس این آیه قران درسوره مبارکه نورکه خداوند می فرماید:

"آگاه باشيد كه زنان زناكار جز با مردان زناكار، و مردان زناكار جز با زنان زناكار، و مردان مومن جز با زنان مومن و زنان مومن جز با مردان مومن، ازدواج نمي‌كنند"

اگه دنبال همسری مومن هستم پس باید خودم هم مومن باشم؟

تشکر

با سلام

همیشه اینطور نیست! ما اولیایی مثل ابوالحسن خرقانی داشتیم که همسری تندخو و بددهن داشتند! البته برای اولیای الهی چنین همسری برای امتحان و افزایش درجه و... هم هست!

وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ
شايد چيزی را ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزی را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد، خدا می داند و شما نمی دانيد

امام صادق (ع) می فرمایند: سه گروه از زنان در عالم بعد از مرگ عذاب قبر را نخواهند دید و در روز رستاخیز با فاطمه (س) محشور خواهند شد و پاداش هزار شهید و یک سال عبادت به آن ها داده خواهد شد و آنها عبارتند از : 1- زنانی که غیرت ورزی(تعصب بیجا و بد دِلی) شوهر خود را تحمل نمایند؛ 2- زنانی که نسبت به بداخلاقی شوهر خود شکیبا باشند؛ 3- زنانی که مهریه خود را بر شوهرانشان ببخشند.

رسول اکرم: خداوند به زنی که بر بد اخلاقی شوهرش صبر نماید مانند ثواب آسیه (همسر فرعون) عطا می کند

اما بطور کلی وقتی دختر خانمی همسری مومن میطلبد پس باید خودش مومن باشد تا مردان مومن به خواستگاریش بیایند. مثلا یه پسر مومن به خواستگاری یه دختر بی قید و بند نمیره!
البته یه چیزی که هست اینکه نباید مومن بودن مرد یا زن رو فقط در ظواهر و پوشش خلاصه کرد! مثلا ممکن است طرف دست به زن داشته باشد یا تندخو باشد و... که بعد ازدواج معلوم شود!

اگر همسری مومن متقّی بخواهید هم باید خودتان اینگونه باشید و هم به وسیله دستورات رحمانی مثل ختم ها و اهدای صلوات به پیامبر و ائمه نازنین از خداوند بخواهید که "همسری مهربان مومن متقّی شوخ طبع خوش نقش" را نصیبتان کند. استخاره گرفتن هم میتواند کمک کند!

هر چه بیشتر با طرف مقابل حرف زده شود و شناخت بیشتری بیابید نتیجه بهتری می گیرید. اول باید ببینید چه جور شوهری میخواهید؟
بعد برای اینکه بفهمید وی این معیارها را دارد، باید سوالاتی را به کمک یک مشاوره تهیه کنید تا از وی بپرسید و از پاسخها بفهمید مومن متقی است یا خیر؟ و طرز تفکر و نگرشش رو از زیر زبانش بیرون بکشید!

البته هم شما و هم وی عیوبی مثل همه دارید که در زندگی مشترک میتوانید آنها را اصلاح کنید و مکمل یکدیگر باشید!

امام صادق عليه السلام : هر گاه يكى از شما بخواهد كه هر چه از خداوند طلب كند به او بدهد، بايد از همه مردم چشم اميد بركند و جز به خدا اميد نبندد. پس ، چون خداوند عزّ و جلّ دانست كه او براستى از ته قلب چنين است، هر چه از خدا بخواهد عطايش كند .

امام صادق عليه السلام : دلهاى خود را وارسى كنيد . اگر ديديد كه خداوند آنها را از خطور هر گونه ناخشنودى نسبت به كارهايى كه او مى كند پاك ساخته است (جز رضايت و خشنودى از خدا و كرده هاى او در دلتان نمى يابيد) در اين صورت هر چه مى خواهيد از او طلب كنيد .

امام على عليه السلام : گاه چيزى را [از خدا ]مىخواهى اما به تو داده نمى شود، و دير يا زود بهتر از آن به تو داده مى شود ، يا به خاطر آنچه خير و مصلحت تو در آن است، از برآورده شدن خواسته ات دريغ مى شود ؛ زيرا بسا خواسته اى كه اگر بر آورده شود به نابودى دين تو مى انجامد . پس ، چيزى بخواه كه زيبايى و نيكى اش برايت مى ماند و پيامد سوئى ندارد .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : درآمدت را پاك كن تا دعايت مستجاب شود؛ زيرا هرگاه آدمى لقمه اى حرام به دهان خود ببرد تا چهل روز دعايى از او پذيرفته نمى شود .

ختم قرآن به روش زیر را میتوانید به نیت داشتن همسری مهربان عاشق مومن متقّی شوخ طبع شاکر غیور و... انجام دهید. قبل ختم بهتر است صدقه ای به همین نیت هم بدهید. قبل شروع ختم و بعد پایان ختم هم صد بار صلوات بگویید.

جمعه : از اول قرآن تا آخر سوره مائده
شنبه : از اول سوره انعام تا آخر سوره توبه
یکشنبه : از اول سوره یونس تا آخر سوره مریم
دوشنبه : از اول سوره طه تا آخر سوره قصص
سه شنبه : از اول سوره عنکبوت تا آخر سوره ص
چهار شنبه : از اول سوره زمر تا آخر سوره الرحمن
پنجشنبه : از اول سوره واقعه تا آخر قرآن کریم

[="Navy"]

قلب سلیم";747481 نوشت:
ختم قرآن به روش زیر را میتوانید به نیت داشتن همسری مهربان عاشق مومن متقّی شوخ طبع شاکر غیور و... انجام دهید. قبل ختم بهتر است صدقه ای به همین نیت هم بدهید. قبل شروع ختم و بعد پایان ختم هم صد بار صلوات بگویید.

جمعه : از اول قرآن تا آخر سوره مائده
شنبه : از اول سوره انعام تا آخر سوره توبه
یکشنبه : از اول سوره یونس تا آخر سوره مریم
دوشنبه : از اول سوره طه تا آخر سوره قصص
سه شنبه : از اول سوره عنکبوت تا آخر سوره ص
چهار شنبه : از اول سوره زمر تا آخر سوره الرحمن
پنجشنبه : از اول سوره واقعه تا آخر قرآن کریم

منبع این دستور رو هم میشه بفرمایید؟[/]

شهیده;746742 نوشت:
من اگه دنبال همسری مومن هستم پس باید خودم هم مومن باشم
و اگر می خوام همسرم به نامحرم نگاه نکنه پس من الان نباید به نامحرم نگاه کنم

سلام
البته به قول جناب خیرالبریه استثناء هم وجود داره. اما بطور کلی همینه که شما فرمودید. چیزی که خیلی ها بهش دقت نمیکنن
یعنی در حالی دنبال یک همسر با فلان خصوصیت میگردن ، که خودشون اون خصوصیت رو ندارن

علامت سؤال ها رو از جلوی فرمایش شما برداشتم. چون به نظرم حرف شما سؤال نیست ، بلکه خودش یه آموزشه

majnoon70;747483 نوشت:
منبع این دستور رو هم میشه بفرمایید؟

بنده منبع دستوراتی که میذارم رو نمیگم اما این مورد رو میگم. ختم قرآن به چند صورت در کتب مختلف آمده:

از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده: هر کس قرآن را به این ترتیب ختم کند، خدا برایش هر حاجتی را برآورد و مهماتش را کفایت کند:
جمعه از اول قرآن تا آخر سوره مائده؛ و شنبه از انعام تا آخر توبه؛ یکشنبه از یونس تا آخر سوره مریم؛ دوشنبه از طه تا آخر قصص؛ سه شنبه از عنکبوت تا آخر ص؛ چهارشنبه از سوره زمر تا آخر الرحمن؛ پنجشنبه از واقعه تا آخر قرآن بخواند،

بعد از ختم، سجده رود، پنج بار بگوید: سبوح قدس رب الملائکة و الروح ؛ بعد آیة الکرسی را بخواند، و به سجده رود، و پنج بار تسبیح را بگوید.

منبع: کتاب " شفا و درمان با قرآن " نوشته مجتبی رضایی

ختم کامل قرآن کریم در طول یک هفته برای مطلق حاجات ( شرعی ) از مجربات است .

از روز جمعه شروع کند و روز پنج شنبه ختم نماید :
روز جمعه از اول قرآن تا آخر سوره مائده
روز شنبه انعام تا آخر سوره براءة ( توبه )
روز یکشنبه از سوره یونس تا آخر سوره مریم
روز دوشنبه از سروه طه تا آخر سوره قصص
روز سه شنبه از سوره عنکبوت تا آخر سوره ص
روز چهارشنبه از سوره زمر تا آخر سوره الرحمن
پنج شنبه از سوره واقعه تا آخر قرآن
پس از اتمام ختم سه مرتبه به سجده رفته و در سجده اول بگوید : سُبُّوحٌ‏ قُدُّوسٌ‏ رَبُ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ‏ و در سجده دوم دو مرتبه بگوید و در سجده سوم نیز سه مرتبه همین ذکر را تکرار کند و سپس حاجت خویش را طلب نماید

منبع : مخازن ج 1 ص 48 و 49

در کتاب گوهر شب چراغ و دیگر کتب قدیمه آمده است این ختم قرآن در یک هفته (بشرح ذیل) برای هر مهمی موثر است:

جمعه : از اول قرآن تا آخر سوره مائده
شنبه : از اول سوره انعام تا آخر سوره توبه (برائت)
یکشنبه : از اول سوره یونس تا آخر سوره مریم
دوشنبه : از اول سوره طه تا آخر سوره قصص
سه شنبه : از اول سوره عنکبوت تا آخر سوره ص
چهار شنبه : از اول سوره زمر تا آخر سوره الرحمن
پنجشنبه : از اول سوره واقعه تا آخر قرآن کریم .

این ختم از جمله ختوم مجربه است که بسیاری آن ر ا تجربه کرده و نتیجه گرفته اند

بنام خدا

سلام و ادب:Gol:

سؤال:
آیا این قانون خداوند است که زن مؤمن برای مرد مؤمن است و اگر کسی می خواهد همسرش پاکدامن باشد باید خودش هم پاکدامن باشد؟

پاسخ و جمعبندی:

قبل از پاسخ به سؤالات شما ضروری است نگاهی به تفسیر آیه مورد نظر بیندازیم: خداوند در آیه 4 سوره نور می فرماید: [=garamond]«الزَّانِي لَا يَنكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ؛ مرد زناکار، جز زن زناکار یا مشرک را نمی گیرد، و زن زناکار را جز مرد، زناکار یا مشرک نمی گیرد و این بر مؤمنان حرام شده است.»[1] در تفسیر این آیه شریفه، در تفسیر المیزان علامه طباطبائی چنین آمده: ظاهر آیه و مخصوصا با در نظر گرفتن سیاق ذیل آن، که مرتبط با صدر آن است، چنین مى‏ رساند که: آیه ی شریفه در مقام بیان حکمى تشریعى و تحریمى است، هر چند که از ظاهر صدر آن بر مى‏ آید که از مساله‏ اى خبر مى‏ دهد، چون مراد از این خبر تاکید در نهى است، چون امر و نهى وقتى به صورت خبر بیان شود. امر و نهى مؤکد مى‏ شود، و این گونه تعبیرها زیاد است، حاصل معناى آیه با کمک روایات وارده از طرق اهل بیت علیهم السلام این است که: زناکار وقتى زناى او شهرت پیدا کرد، و حد بر او جارى شد، ولى خبرى از توبه کردنش نشد، دیگر حرام است که با زن پاک و مسلمان ازدواج کند، باید یا با زن زناکار ازدواج کند و یا با زن مشرک، و همچنین زن زناکار اگر زنایش شهرت یافت، و حد هم بر او جارى شد ولى توبه‏ اش آشکار نگشت، دیگر حرام مى‏ شود بر او ازدواج با مرد مسلمان و پاک، باید با مردى مشرک، یا زناکار ازدواج کند. همچنین اطلاق زانى و زانیه ظهور در کسانى دارد که هنوز به این عمل شنیع خود ادامه مى‏ دهند، و شمول این اطلاق به کسانى که توبه نصوح کرده‏ اند، از دأب و ادب قرآن کریم بعید است.[2]

و در تفسیر نمونه نیز در رابطه با تفسیر این آیه ی شریفه، در ضمن بیان روایتی از امام صادق (ع)، مطلب قریب به همین معنا بیان شده است. فقیه معروف "زراره" از امام صادق (ع) پرسید تفسیر آیه [=georgia]الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً ... چیست؟ امام فرمود:[=georgia]«هن نساء مشهورات بالزنا و رجال مشهورون بالزنا، قد شهروا بالزنا و عرفوا به، و الناس الیوم بذلک المنزل، فمن اقیم علیه حد الزنا، او شهر بالزنا، لم ینبغ لا حد ان یناکحه حتى یعرف منه توبته»؛این آیه اشاره به زنان و مردانى است که مشهور به زنا بوده و به این عمل زشت شناخته شده بودند، و امروز نیز چنین است، کسى که حد زنا بر او اجرا شود یا مشهور به این عمل شنیع گردد سزاوار نیست احدى با او ازدواج کند، تا توبه او ظاهر و شناخته شود.[3] [4]

در این مجال، نکاتی چند را در باره سؤالات شما بیان می کنیم:

- همین اندازه که شما خواهان ازدواج با فرد مؤمنی هستید، و از همراهی و همنشینی با اهل فسق و شرک اکراه دارید، علیرغم اینکه می دانید زندگی در آن شرایط با اهل ایمان، چارچوبها و قوائد خاص خودش را دارد، نشان ایمان قلبی شماست. بی شک، هر قدر ایمانتان قوی تر باشد، در این انتخاب گری که یک رشته ی آن بدست شماست دقت بیشتری به خرج می دهید و نیز طرف دیگر رشته، انتخاب شدن است که قطعاً هر قدر شما بیشتر واجد روح ایمانی باشید، طرف مقابل نیز، که از اهل ایمان است نسبت به انتخاب شما رغبت بیشتری می کند و از همه مهمتر اینکه سر رشته دو سوی رشته ها (انتخاب طرفینی) به دست خداست و اوست که پیوند دهنده قلبهاست. اراده او فوق همه اراده هاست، او خالق مهر و محبت و عاطفه هاست. بدون شک، هر قدر انسان در جهت ایمان و کسب ویژگی ها و خصائص ایمانی تلاش کند و با همه وجود و از ذره ذره وجودش از خدا بهترینها را بخواهد، خداوند سمیع الدعا و اُجیب دعوة الداع است فلذا اسباب توفیق و بهروزی در همه شئون زندگی که ازدواج از آن جمله است را برای بنده ای که اهل مجاهدت و تقوا و توکل و توسل است را فراهم می سازد.

- البته، اینکه شما بدین خاطر که همسرتان به نامحرم نگاه نکند از نگاه به نامحرم پرهیز کنید نیز تا حدودی ممدوح و پسندیده است، اما این رویکرد ناقص و محدود است بلکه انسان مؤمن در وهله اول باید برای ترک ما حرَّم الله و آنچه مورد رضای خدا نیست از حرام چشم بپوشد. از انجاییکه رشته ارتباط و پیوند قلوب به دست خداوند است چه بسا اگر شما، صرف و خالص، بخاطر خدا از حرام چشم بپوشید خداوند محبت شما را در قلب کسی بیاندازد که او نیز اهل تقوا و پاکدامنی و پرهیز از حرام است. اما در رویکرد اول، چون نتیجه ای که بدنبال آن هستید را به سر رشته تدبیر و عمل خودتان پیوند زده اید، بعید بتوان چنان تأثیر و تأثری را بین تدبیر و عملتان با نتیجه مورد نظر ثابت کرد.

- چنانکه گفتیم: این حکم و دستوری تشریعی و تحریمی است(حکم تحریم ازدواج مؤمن با مشرک و فاسق) و از آنجاییکه خداوند انسان را مختار آفریده و قرار است خود انسان با بهره گیری از ابزار و لوازم و موهبت های خدادادی(عقل و فطرت و وحی) مسیر سعادت و نجات، یا شقاوت و هلاکت خود را رقم بزند نمی توان گفت: که این قانون قطعی و تکوینی است، بلکه قانونی تشریعی است. اما چنانکه گفتیم: اعمال و رفتار ما اعم از خوب و بد، نیک و زشت و مبتنی بر تقوا و یا گناهکاری در سرنوشت های مقطعی و نهایی ما اثر دارند. و مسأله ازدواج نیز مستثنی از این قوانین نیست. بنابراین اگر کسی نهایت همتش آن باشد که از حرام و نگاه به نامحرمان چشم پوشی کند، بر اساس قانون هستی (از هر دست بدهی از همان دست می گیری( ناموسش از آسیبها و خطرات نگاه های مسموم و پلید و خطر تجاوز، مصون و محفوظ می ماند.

- نكته ظريفی در مسأله ناموس ‌نهفته است و روايات نيز آن را تأييد كرده اند و آن، عبارت از اين است كه به هر دستي بدهي به همان دست پس مي گيري، چنان كه فرموده اند آن طور كه جزا دهي جزا بيني. [=georgia]«كَما تُدينُ تُدانُ» [5] امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: [=georgia]در زمان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ مردي با زني زنا كرد وقتي به خانه خويش آمد، مردي را با زن خود ديد، آن مرد را نزد حضرت موسي آورد و از او شكايت كرد. در آن لحظه جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و گفت: هر كس به ناموس ديگران تجاوز كند به ناموسش تجاوز كنند. حضرت موسي به آن دو فرمود: با عفت باشيد تا ناموستان محفوظ بماند[6] و نیز امام صادق (ع) فرمود: [=georgia]درباره نگاه های هوس آلود، به نتیجه و عکس العمل تکوینی آن نیز اشاره کرده و فرموده است: «عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَکم؛[7] در مورد زنان مردم عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند». بنابراين، مؤمن با غيرت هرگز به ناموس ديگران نگاه حرام نمي كند، چرا كه نمي خواهد كسي به ناموسش نظر بد داشته باشد.

- بی شک، خدای متعال، همه کائنات و هستی را در جهت تحقق آثار افعال خیر و شر ما برنامه ریزی و بسیج کرده است. البته ممکن است به چشم ظاهری کسی نتواند تحقق عینی این آثار و ربطشان با افعال خود را مشاهده کند و یا تأخیر و عدم تحقق برخی آثار افعال انسانی در این دنیا، منوط به حکمتهایی باشد که ما بی خبریم. و یا استثنائاتی مشاهده شود(علیرغم تلاش فاعل) که البته بدون تردید، چه بسا استثنائات مذکور، ملاحظاتی در باطن خود دارد و نواقصی در فعل یا فاعل و یا نیت ملحوظ است که با چشم ظاهری قابل تشخیص نیست. اما بدون تردید رابطه تکوینی بین افعال ما و آثار برقرار است. چنانکه گفته شده:

تو نیکی میکن و در دجله انداز/ که ایزد در بیابانت دهد باز ؛ یا از مکافات عمل غافل مشو/ گندم از گندم بروید جو زجو ؛ یا از هر دست بدهی از همان دست میگیری ؛ از ماست که بر ماست و نظائر آن ...

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی______________________________________ ___________
[1] .النور/3.« مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمى‏کند و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمى ‏آورد و این کار بر مؤمنان حرام شده است».
[2] .ترجمه ی تفسیر المیزان، ج15،ص115.
[3] . « وسائل الشیعه»، جلد 14، صفحه 335( جلد 20، صفحه 439، چاپ آل البیت).
[4] . تفسیر نمونه، ج14،ص394.
[5] . فروع كافي،‌ج 5، ص 553.
[6] . همان.
[7] . وسايل الشيعه، ج 14، ص 79.

موضوع قفل شده است