ܓ❋ ܓ❋ متن کتاب "زن گل است و اسلام باغبان" ܓ❋ ܓ❋نباید که گل‌ها پرپر شوند

تب‌های اولیه

63 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ܓ❋ ܓ❋ متن کتاب "زن گل است و اسلام باغبان" ܓ❋ ܓ❋نباید که گل‌ها پرپر شوند

پيش‌گفتار
«پرسش»، کليد حلّ مشکلات، دريچة راهيابي به ساحت علوم و دانش‌ها و يکي از بهترين ابزارها براي انتقال معارف است. از اين‌رو پرسش‌گري را بايد نشانة بارز جنب و جوش افکار و بيداري انديشه‌ها به شمار آورد و آن را امري مبارک و پرثمر تلقّي نمود. از منظر تعاليم آموزندة ديني، يکي از حقوق مردم بر عالمان و آگاهان، سؤال و پرسش از آنان و دريافت پاسخ مناسب است و طبعاً پرسش‌گري در زمينة مجهولات و تلاش براي برطرف نمودن ناداني‌ها، يکي از وظايف مردم نيز قلمداد مي‌شود. قرآن کريم در اين زمينه مي‌فرمايد:(فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)[1]هرچند در اين آية شريفه، مصداق روشن و کاملِ «اهل ذکر»، به تصريح روايات اهل بيت‌(ع) ـ که مفسّران حقيقي‌ قرآن کريم‌اند ـ رسول خدا$ و ائمّة اطهار(ع) مي‌باشند،[2] امّا عالمان ديني و کارشناسان خبير به معارف عالية اسلامي‌ ـ که تبيين کنندگان آراء و نظرات آن بزرگواران به شمار مي‌روند ـ نيز در مفهوم وسيع اين آية مبارکه قرار داشته و از مصاديق «اهل ذکر» هستند. آنان، که به حکم «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ»[3]، ميراث‌داران تعليمات و معارف الهي محسوب شده‌اند، با خبرويّت دين‌شناسانة خود، سؤالات و پرسش‌هاي ديني و معارفي مردم را از دو معدن بي انتهاي کتاب و سنّت پاسخ مي‌‌گويند و پرسش‌گران و جويندگان حقيقت را از طريق آموزه‌هاي قرآن و عترت، به وادي مقصود رهنمون مي‌گردند.مجموعة «انديشه‌هاي ناب»، کوششي است در همين راستا که به منظور تبيين مسائل و معارف ديني، در قالب پرسش و پاسخ، تدوين مي‌گردد. پیش از اين، دفتر اوّل از اين مجموعه، تحت عنوان «سيره و فضائل حضرت زهرا(س)» ـ که به تببين برخي از جنبه‌هاي با اهميّت شخصيّتي حضرت فاطمة اطهر(س) پرداخته بود ـ منتشر گرديده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت.
کتاب حاضر، تحت عنوان «سيماي زن در اسلام»، دفتر دوّم از دفاترِ اين مجموعه است که به شرح و تبيين برخي از ابعاد مهمّ شخصيّت زنان از منظر اسلام اختصاص دارد.اين کتاب از هشت فصل اصلي تشکيل يافته که در آن، به بيش از يکصد و پنجاه پرسش‌ پيرامون مباحث مختلف مربوط به زنان، توسّط مرجع عاليقدر حضرت آيت‌ الله العظمي مظاهري«مدّظلّه‌العالي» پاسخ داده شده و داراي موضوعات متنوّعي مانند: «خانه و خانواده»، «پوشش و حجاب»، «عفاف، روابط دختر و پسر»، «ازدواج»، «زن و اجتماع»، «زن و شبهات»، «سؤالات فقهي» و «پاسخ به برخي سؤالات پيرامون کنوانسيون محو کلّية أشکال تبعيض عليه زنان» مي‌باشد. برخورداري از بياني روان و نيز رعايت اختصار در پاسخ‌ها، و همچنين ارائة مستندات پاسخ‌ها در پاورقي‌، از ويژگي‌هاي اثر حاضر است.در پايان از همة عزيزاني که در تنظيم سؤالات، توليد و نشر اين اثر ارزشمند کوشيده‌اند، صميمانه تقدير و تشکّر مي‌شود.

انّه وليّ الهداية و التّوفيق

مؤسّسه فرهنگي مطالعاتي الزّهراء(س)





[/HR][1]. نحل / 43: «پس اگر نمى‏دانيد از اهل ذكر (و آگاهان) بپرسيد.»
[2]. الكافي، ج 1، ص 210: «نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُون.»
[3]. الكافي، ج 1، ص 32.

1- آيا هدف اصلي آفرينش زن، ايفاي نقش همسري و مادري مي‌باشد‌؟

هدف اصلي آفرينش زن و مرد، يكي است و آن دستيابي به «حيات طيّبه» است، چه در اين دنيا و چه در آخرت؛ از اين جهت هم قرآن شريف تصريح مي‌فرمايد‌: (مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً)[1]، لكن هريك از زن و مرد، براي رسيدن به حيات طيّب علاوه بر وظايف و مسئوليّت‌هاي مشترك فردي و اجتماعي‌، وظايف اختصاصي فردي و اجتماعي هم دارند و وظيفة اختصاصي بانوان‌، ايفاي نقش همسري و مادري و در يك جمله «‌اداره و انتظام خانه و خانواده» است.

[=arial][1]. نحل / 97: «هر كس- از مرد يا زن - كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاكيزه‏اى، حياتِ [حقيقى‏] بخشيم.»



2- حكمت اين كه در فرهنگ اسلامي، رعايت حقوق مادر و احترام به مادر بيشتر مورد تأكيد قرار گرفته است، چيست؟

اصل موضوعِ احترام به مادر و رعايت حقوق وي، ويژة فرهنگ اسلام نيست؛ بلكه امري است كه فرهنگ بشري به آن اقرار دارد؛ ولي در فرهنگ اسلامي، تأكيد عجيبي بر آن شده است. در قرآنِ شريف، آيات متعدّدي در مورد حقّ شناسي از والدين آمده است، ولي با همـة اين تجليل‌هاي مشترك، وقتي در مقام تبيين زحمات و رنج‌ها واقع مي‌شود، تنها از زحمت مادر سخن مي‌فرمايد و نام او و زحمات او را به طور خاصّ بيان مي‌نمايد: ‌(وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً)[3].

اين آيـة شريفه نشان مي‌دهد كه يك سلسله زحمات طاقت‌ فرسا و مسئوليّت‌هاي تربيتي فرزندان كه بر عهدة مادر است، با هيچ‌يک از زحمت‌ها و مسئوليّت‌هاي مرد، قابل قياس نيست و اين نيز يكي از برتري‌هاي زن بر مرد و نشانـة شرف و عظمت اوست؛ زيرا مسئوليّت الهي كه بر عهدة او نهاده شده، بيش از مسئوليّتي است كه بر عهدة مردان نهاده شده و هر كس كه مسئوليّت إلهيِ او بيشتر و فراوان‌تر باشد، در صورت عمل به آن مسئوليّت‌ها، توجّهش به خداوند تعالي بيشتر خواهد بود و هر كس توجّهش به حق تعالي، بيشتر باشد، توجّه خداوند سبحان به او نيز بيشتر خواهد بود و هيچ شرافت و عظمت و برتري، بالاتر از اين نيست كه انسان بتواند هرچه بيشتر، توجّه و رضايت حق تعالي را جلب نمايد.




[2]. ر.ک: بقره / 83؛ نساء / 36؛ انعام / 151؛ اسراء / 23 و ...

[3]. احقاف / 15: « و انسان را [نسبت‏] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج او را به دنيا آورد. و بار برداشتن و از شير گرفتنِ او‌ سى‌ ماه است.»


[="Arial"][="Indigo"]3- آيا وضع حمل نمودن زن و ايفاي نقش مادري‌، براي زن فضيلتي است بر مردان و چرا زن بايد اين نقش را ايفا كند‌؟

در تقسيم تكوين و طبيعت‌، خداوند متعال مسئلة وضع حمل را براي زن مقرّر فرموده و به وي مقام والاي مادري را عنايت كرده است‌. اين منزلت در فرهنگ قرآن و سنّت‌، از موقعيّت كاملاً ويژه و خاصّ برخوردار است‌. نقش مادري‌، تنها در وضع حمل و شير دادن خلاصه نمي‌شود‌، بلكه يك سلسله مسئوليّت‌هاي پرورشي و تربيتي بر عهدة‌ مادر گذارده شده كه ثمرة آن در هدايت كلّ جامعة بشري‌، خود را نمايان مي‌كند‌. همان‌گونه كه لقمه و غذا و شير مادر در فرزند تأثير مستقيم مي‌گذارد، انديشه و تربيت و رفتار مادر نيز در روح فرزند تأثيرات غيرقابل انكاري دارد كه مسئوليّت زنان را در اين بُعد بسيار والا و بزرگ مي‌نمايد‌. به اين سبب براي زحمات مادر‌، پاداش‌هاي عظيمي همانند ثواب جهاد و شهادت قرار داده شده است و در حقيقت اين مسئوليّت براي زن‌، فضيلتي است كه هيچ معادل و مِثلي ندارد‌.

[/]

4 - حديث شريف «بهشت زير پاي مادران است» به چه‌ معنايي است؟

معناي اين حديث شريف[4] آن است كه احترام به مادر و رعايت حقوق عظيم او، و گرامي داشتن وي، مايـة ورود به بهشت است؛‌ و بنابراين لياقت و سعادت جنّت مرهون پاسداشت حرمت مادران است؛ هم‌چنان‌كه خط مشي و نحوة عملكرد و كيفيّت ايفاء مسئوليّت مادران در تربيت فرزندان‌ اهل بهشت، نقش به‌ سزا و برجسته‌اي دارد. به همين سبب استاد عظيم‌الشّأن ما حضرت امام خميني[=Roumouz][=Roumouz]!، تعبير مي‌فرمودند: از دامان زن، مرد به معراج مي‌رود.[5]


[4]. مستدرك ‏الوسائل، ج 15، ص 180: «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ».

[5]. صحيفه امام، ج 7، ص 341.

5- از نظر معنوي و اخلاقي، رشد زن در خانه بيشتر است يا در اجتماع و فعّاليّت‌هاي اجتماعي؟

از نظر اسلام، زن به جهات تكويني و تشريعي، به شكل كاملاً مناسبي در خانه و خانواده، مي‌تواند رشد كند‌. البتّه تحصيل و تدريس و وظايف تربيتي در اجتماع، با شرايطي كه دارد هم موجب رشد اوست،‌ گرچه مي‌توان گفت در اين خصوص، افراد، تفاوت‌هايي با يكديگر دارند‌. براي روشن شدن اين پاسخ، لازم است به يك روايت از رسول گرامي(ص) اشاره شود. اين روايت را که استاد بزرگوار ما علاّمه طباطبايي) هم در تفسير شريف الميزان آورده‌اند[6] به‌طور مختصر آن است كه‌: روزي رسول خدا(ص) در جمع اصحاب حضور داشتند، يكي از زنان انصار به خدمت ايشان رسيده و در جمع اصحاب با زيركي و فطانت، سؤالي را طرح كرده و گفت: «نمايندة تمام زنان هستم و سؤال من سؤال همة زنان شرق و غرب عالم است و شما هم كه پيامبر همة انسان‌ها هستيد، اين سؤال را پاسخ دهيد. سؤال ما اين است كه شما پيامبر خدائيد براي همة مردان و زنان و ما زنان هم به مبدأ و معاد و وحي همانند مردان ايمان آورده‌ايم‌. ولي ما زنان، به خاطر وظايف خانه‌داري و همسرداري و تربيت فرزند، خانه‌نشين هستيم، ولي مردان به‌واسطة اينكه در نماز جمعه و نماز جماعت و امور اجتماعي همانند عيادت بيماران و تشييع مردگان و نيز در حجّ و از همه مهمّ تر در جهاد شركت مي‌كنند‌، از ما زنان برتر و افضل داشته شده‌اند و هنگامي كه مردان براي شركت در حجّ يا عمره يا شركت در جهاد، خانه را ترك مي‌كنند، ما براي حفظ اموال آنان و نظم و انتظام امور آنان حتّي بافتن و دوختن لباس‌هايشان و نيز براي تربيت فرزندانشان بايد در خانه‌ها بمانيم و لذا در هيچ يك از آن فضائل با مردان مشاركت نداريم و از اين جهت آنان بر ما برتري دارند.»

وقتي سخنان اين زن كه در كمال ادب و وقار، ولي با صراحت و فطانت بيان شده بود، پايان يافت، پيامبر اكرم(ص) خطاب به اصحاب خود با توجّه هرچه تمام‌تر فرمودند‌: «آيا تاكنون شما زني به اين درجه از فضيلت ديده‌ايد كه در مسائل ديني خود اين‌گونه طرح سؤال كند‌؟» از اينجا معلوم ‌مي‌شود كه نبيّ‌مكرّم(ص)، نحوة سؤال و فطانت و زيركي آن زن را مورد توجّه ويژه قرار دادند و از اينجا معلوم مي‌شود كه زن مي‌تواند در مجامع عمومي با حفظ شرايط دربارة مسائل دين سخن بگويد و سخن وي در حضور مردان هم باشد‌. پس از اين سؤال پيامبر، اصحاب به ايشان عرض كردند: «يا رسول‌الله ما فكر نمي‌كرديم كه زن به چنين درجه‌اي برسد!» البتّه اين حرف اصحاب ناشي از اين بود كه در آن زمان هنوز رسوبات تفكّرهاي جاهلي وجود داشته، زمينه‌اي براي تربيت اين‌گونه زن‌ها نبوده است و گرنه بعدها چه در زمان اميرمؤمنان% و چه در زمان ديگر ائمّة‌ هدي( تا به امروز چنين زناني در پرتو تعاليم اسلامي، بسيار تربيت شده‌اند‌. سپس پيامبر اكرم(ص) رو به اين زن كرده و فرمودند‌: «اي زن بدان و به همة زنان عالم كه تو نمايندة آنان هستي اعلام كن كه از نظر اسلام،‌ حُسن تبعّل و مسئوليِّت سنگين همسرداري به معناي كلّي آن، يعني ادارة خانه و خانواده و طلب رضايت شوهر و تبعيّت از او، معادل همة فضائلي است كه براي مردان برشمردي: «إنَّ حُسن تَبَعّل إحْداكُنّ لِزَوجِهَا وَ طَلَبِهَا مَرضاتِه وَ‌اتباعِهَا مُوافَقَتِه‌ يَعدِلُ ذلِكَ كُلّهُ».پس از بيان اين مطلب،‌ آن زن با شادماني و تعجّب از نزد رسول خدا(ص) مرخّص شد و مرتّباً از روي شادي و اعجاب كلمة مقدّسة‌ لااله الّا الله را تكرار مي‌كرد‌.[7] بنابراين، همة اين‌گونه سؤالات كه امروزه هم با شكل‌هاي ديگري مطرح مي‌شود،‌ قبلاً‌ از پيامبر اكرم و حضرات معصومين( سؤال شده و آنان پاسخ داده‌اند، ولي حيف كه ما از معارف الهي دور هستيم و سطح مطالعه در جامعة ما، سطح قابل قبولي نيست‌.

با توجه به آنچه گفته شد معلوم گرديد كه نه تنها رشد زن از حيث اخلاقي و معنوي در خانه،‌ بيشتر از اجتماع و مسئوليّت‌هاي اجتماعي است‌، بلكه اين زن است كه با حفظ و انتظام كانون خانه و خانواده‌، موجب سلامت و رشد و تعالي علمي و عملي مردان و ساخته شدن نسل آينده مي‌شود و اين فضيلتي است كه براي آن معادل و مماثلي نيست و لذا استاد عظيم الشّأن ما حضرت امام خميني! مي‌فرمودند‌: «‌از دامن زن است كه مرد به معراج مي‌رود»[8] و اين تفسير همين فرمايش شريف ايشان است‌.




[6]. الميزان في تفسير القرآن، ج ‏4، ص 350.

[7]. الدر المنثور في تفسير المأثور، ج ‏2، ص 153.

[8]. صحيفه امام، ج ‏7، ص 341.

6- زن ايده‌آل از نظر عبادت،‌ تحصيلات، خانه‌داري و فعّاليت اجتماعي در فرهنگ اسلامي چه ويژگي‌هايي دارد‌؟

قرآن كريم، زن نمونه را اين‌گونه معرّفي مي‌كند: (فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ)[9]‏؛ زن نمونه و صالح و شايسته، زني است كه مراعات قانون را مي‌كند و در مقابل آن، مطيع و متواضع است و مراعات عفّت را نيز مي‌كند چه در نهان و چه در آشكار.




[9]. نساء / 34: «پس، زنانِ درستكار، فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان‏] حفظ كرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ مى‏كنند.»

7- بسياري از خانم‌ها مي‌گويند: «حرمت ما در خانه حفظ نمي‌شود!» شما به خانم‌ها و همسرانشان در اين رابطه چه توصيه‌اي داريد؟

برخي از مردان هم، همين حرف را‌ مي‌زنند! لكن بايد بدانيم اگر انتظارات بي‌جا و توقّع‌هاي غير منطقي، جاي خود را به «عفو» و «صفح» و «گذشت» و «ايثار» بدهد و خلاصه، اخلاق اسلامي جاي خود را به خُلقيّات نامناسب بدهد، اين‌گونه گفتارها از درون خانه‌هاي جامعه رخت بر مي‌بندد.‌ دستور اسلام و ائمّة ‌‌‌اطهار( هم در اين خصوص همين است كه مرد و زن بايد با شيوة معروف و پسنديده با يكديگر رفتار كنند، تا چنين مشكلاتي پيش نيايد.

8- آيا نظام خانواده و نقش اقتصادي مرد، طبيعي و غير قابل تغيير است يا اينكه اعتباري، تاريخي و قراردادي مي‌باشد؟

در نظام خانواده در همه جا و در هر زمان، نقش اقتصادي و تأمين هزينه‌هاي زندگي و سرپرستي كلّي منزل با مردان بوده و نقش اداره و انتظام خانه و خانواده براي زنان بوده و اين يك امر تكويني و طبيعي است؛ و لذا خداوند تعالي هم در وضع قوانين و مقرّرات مربوط به نظام خانه و خانواده، يعني در مقام تشريع قانون،‌ كاملاً مطابق با تكوين و طبيعت خلقت انسان، عمل فرموده است. بنابراين آنچه بر خلاف اين جهت‌ پديد آيد، به دليل آنكه خلاف طبيعت بوده و لذا نوعي تحميل است، پايدار نخواهد ماند و موجب بروز مشكل‌ها و مفاسد خواهد بود، چنانكه در دنياي روز آن را به روشني ملاحظه مي‌كنيم.

[="Arial"][="Indigo"]


[/]

9- حكمت اينكه مرد بايد به زن نفقه (خرجي) بدهد، چيست؟

اوّلاً: بايد توجّه داشته باشيم كه نوعِ كار و فعّاليت زنان، از مردان بيشتر است؛ زيرا ادارة درست منزل كه يك جامعة‌ كوچك مي‌باشد، بر عهدة زنان قرار دارد. امر خانه‌داري و تربيت و رسيدگي به فرزندان و فراهم نمودن سكينه و آرامش لازم براي همسر و فرزندان، بار سنگيني است كه بر عهدة زنان قرار داده شده است. از اين جهت علاوه بر اينكه پاداش جهاد در راه خداوند به زنان درست‌كار عنايت شده است،[10] كليّة مخارج او نيز بر ذمّة مردان و همسران آنها قرار داده شده است. ثانياً اين‌گونه امور، تعبّدي يا صرفاً مربوط به دين مبين اسلام نيست، بلكه بيشتر و پيشتر، يك امر اجتماعي مطابق با فطرت است و هميشه، چنين بوده است.


[10]. الكافي، ج 5، ص 9: «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ ـ جهاد زن، خوب شوهرداري کردن است.»


10- ملاك پرداخت نفقة مرد به زن چيست؟‌ (نصف درآمد، يا ثلث، يا ... )

كلّية مخارج زن و اولاد و مخارجِ خانه، برعهدة مرد است.

11- آيا به زني كه خودش درآمد دارد نيز، بايد نفقه پرداخت؟

بلي،‌ البتّه بايد توجّه داشته باشيم كه اساساً در خانه و زندگي، بايد قبل از آنكه «قانون» حكم‌فرما باشد، «اخلاق» و «انسانيّت» و «ايثار» حكم‌فرما شود و اين رمز توفيق هر زندگي است كه موجب سكونتِ خاطر و امنيّتِ دل براي زن و مرد و فرزندان خواهد بود.

12- آيا زن در تصرّف و بهره‌مندي از دارايي‌هاي خود، نياز به اجازة شوهر يا پدر خود دارد؟

زن در تصرّف و بهره‌ برداري از دارايي‌ها و اموال خود، نظير مرد، مستقل است و اجازة از همسر لازم ندارد. البتّه چنان‌كه قبلاً نيز اشاره شد، در فضاي خانه و زندگي، بايد اخلاق حكمفرما باشد، بنابراين هماهنگي در امور، بسيار شايسته و امري پسنديده و اخلاقي است.

13- مرد در برابر اعتقادات و اخلاق زن و فرزندان خود، چه وظيفه‌اي دارد؟ آيا صرفاً وظيفة او پرداخت نفقه است؟

قرآن شريف در زمينة مسئوليّت انسان‌ها در قبال خانواده، با تكرار و تأكيد سخن گفته است:

(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون‏‏)[11]

(قُلْ إِنَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْليهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبين‏)[12]

در اين زمينه براي توضيح بيشتر، به كتاب «خانواده دراسلام» و كتاب «تربيت فرزند» مراجعه شود. در آن دو كتاب توضيحات مبسوطي در اين زمينه و زمينه‌هاي مرتبط آورده‌ايم.[13]




[11]. تحريم / 6: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست نگه داريد؛ آتشى كه فرشتگانى بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‏كنند و آنچه را فرمان داده شده‏اند (به طور كامل) اجرا مى‏نمايند!»

[12]. زمر / 15: «بگو: زيانكاران در حقيقت كسانى‏اند كه به خود و كسانشان در روز قيامت زيان رسانده‏اند؛ آرى‏! اين همان خسران آشكار است‏.»

[13]. ر.ک: خانواده در اسلام، ص 57 و نيز تربيت فرزند، صص 122-93.




14- اگر در خانواده‌اي، مرد و زن توافق كردند که خرجي زندگي را يكسان و به طور مساوي بپردازند، آيا مرد بايد نفقه هم بپردازد و در چنين صورتي ساير حقوق نيز يكسان مي‌گردد؟

زن‌ و شوهر، هرچه را توافق كنند، اگر توافق آنها بر خلاف شرع و عقل نباشد، بايد به تعهّد طرفيني خود عمل نمايند و از اين جهت، فرقي ميان زن و شوهر يا بيگانه نيست و عمل به تعهّدات از نظر قرآن شريف و روايات، واجب است: قال الله تعالي: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ)[14]؛ و قال رسول الله(ص): «الْمُؤْمِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِم‏».[15]




[14]. مائده / 1: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به قراردادها(ى خود) وفا كنيد.»

[15]. بحار الأنوار، ج ‏72، ص 96: «مؤمنان به شروط خود پاي بندند.»

15- محدودة اذن و اجازة زن از شوهر خود چيست؟ و در مقابل، مرد چه وظيفه‌اي دارد؟

به طور كلّي زن بايد حقوق طبيعي مرد را اداء كند و آن حقوق، يكي ارضاء غريزة‌ جنسي او به شكل متعارف است و ديگري ادارة خانه و فرزندان، يعني نظم و انتظام منزل و تربيت اولاد، به شكل متعارف است. چنانكه مرد هم بايد حقوق طبيعي زن را اداء كند و آن حقوق، يكي ارضاء غريزة جنسي به شكل متعارف است و ديگري تأمين هزينة زندگي و ادارة خانه و فرزندان از جهت مخارج و نفقه به شكل متعارف. و غير از آنچه گفته شد بر يكديگر هيچ حقّ و وظيفه‌اي ندارند، جز آنکه زن هم فقط در خصوص بيرون رفتن از منزل، بايد از همسر خود كسب اجازه كند و اين امر، يك مسألة مسلّم در فقه است و همچنان‌كه روايات بر آن دلالت دارد، براي حفظ جهات عفّت هم، حقّ به‌جا و درستي است؛ لكن آن امر كلّي كه لازم است همة‌ مردان و زنان بالأخص همسران جوان به آن توجّه نمايند، اين است كه صِرف قانون و فقه که به طور مختصر بيان شد، نمي‌تواند تشكّل خانه و خانواده را اداره كند و بايد به ضميمة آن و مقدّم بر آن، رفق و مدارا و فداكاري و گذشت و چشم پوشي و ايثار و خلاصه محبّت و مودّت طرفيني در زندگي وجود داشته باشد، تا به اين وسيله، اخلاق و دلبستگي و محبّت، فضاي زندگي و خانه را پُر و آكنده كند و تنها در اين صورت است که ضوابط قانوني و شرعي مربوط به نهاد خانواده نيز به بهترين وجه اجراء خواهد شد.

16- آيا خانمي كه داراي تحصيلات عاليه مانند دكترا مي‌باشد، بايد براي رفتن به شهر ديگر يا اعزام به خارج براي تكميل تحصيلات از پدر يا شوهر خود اجازه بگيرد و آيا پدر و شوهر، حق دارند مانع پيشرفت ايشان بشوند؟ تشخيص اين مطلب در صورت بروز اختلاف، با چه كسي است؟

در قوانين و از جمله قوانين والاي اسلام، مراعات «‌عناوين» مي‌شود، نه مراعات «اشخاص»‌ و «مصاديق»؛ به عبارت ديگر، جَعل و وضع قوانين از باب قضاياي شخصيّه[16] نيست. قانون اسلام اين‌گونه حقوق را كه در سؤال آمده است، مربوط به مرد مي‌داند و از نظر حكمت اين قوانين هم وقتي در محلّ خود بررسي شود، مي‌بينيم كه به جا و درست است و بايد مراعات شود؛ بنابراين تعيين تکليف استثنائات، مربوط به قانون نيست، بلكه مربوط به حاكم شرع است. و البته چنان‌که به طور مکرّر بيان کرديم، پيش و بيش از حکم فرما بودن قانون و ضوابط قانوني در نهاد خانواده، بايد محبّت و مودّت طرفيني و نيز عقلانيّت دوسويه حاکم باشد و در چنين فضايي، مسلّماً اختلافي حاصل نخواهد شد و همة مسائل بر اساس منطق عقلي و شرعي، حلّ و فصل خواهد گرديد.


[=arial]

[=arial][16]. المنطق(علاّمه مظفّر)، ص 143: «قضاياي شخصيّه، قضايايي هستند كه حكم در آنها، مربوط به شخص معيّن و يا زمان معيّني مي‌باشد؛ مانند اين‌كه گفته شود: اگر امروز باران باريد، از خانه بيرون نرو.»

[="Arial"][="Indigo"]17- محدودة قانون نشوز چيست؟ به‌فرض اينكه اگر پزشكي بگويد: براي حفظ سلامتي يا درمان بيماري، مدّتي از همسر خود دوري كن و يا به دليل بيماري يا ناراحتي ديگر، زن ميل به همسر نداشته باشد، آيا باز هم نشوز رخ مي‌دهد؟

نشوز، مسألة اختصاصي مربوط به زن نيست؛ بلكه كوتاهي در اداء‌ حقّ مربوط به غريزة جنسي را چه از طرف زن و چه از طرف مرد، در اصطلاح فقهي «نشوز» مي‌گويند. به‌طور كلّي بايد گفت: مسألة غريزة‌ جنسي از مسائل مهم در ازدواج است و كوتاهي در آن‌ چه از طرف مرد و چه از طرف زن، موجب مشكلات گوناگون و در برخي از موارد موجب مصائب غير قابل جبران مي‌شود و اگر در خصوص اين حق، چه از ناحية مرد، چه از سوي زن كوتاهي شود، حقوق متقابل هم ساقط مي‌گردد. نكتة ديگر آن است كه اين حقّ ساقط نمي‌شود مگر به واسطة ضرورت نظير مثال مربوط به نهي پزشك كه در سؤال آمده، در اين حالت،‌ از باب ضرورت، اداء حق به طور موقّت، متوقّف مي‌شود و پس از رفع ضرورت، مجدّداً‌ آن حق باز مي‌گردد.
[/]

18- از منظر اسلام، يك زن چگونه مي‌تواند رضايت شوهرش را جلب نمايد؟

قرآن شريف مي‌فرمايد: ‌زن صالح و نمونه، زني است كه در برابر قوانين اسلام و قوانين نظام خانواده، متواضع و عامل باشد: (فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ[17]) و اگر همين جملة شريف قرآني مورد عمل زنان قرار گيرد، علاوه بر رضايت همسران، رضايت خداي تعالي را به خود جلب خواهند نمود و در اين صورت، حكومت بر دل همسران را هم به دست خواهند آورد.





[17]. نساء / 34: «و زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند ...»

[="Arial"][="Indigo"]


[/]

19- فلسفة حجاب و پوشش براي زنان چيست؟

فلسفـة حجاب از ديدگاه خداوند تعالي‌، حفظِ احترام و حرمتِ شخصيّت زن است‌،‌ از اين‌رو آنگاه كه سخن از حجاب ظاهر‌، به ‌معناي پوشش مي‌شود، مي‌فرمايد‌: ]يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً)[1]؛ در اين آية شريفه، علّت و فلسفـة ضرورت حجاب ظاهر، چنين بيان شده است: حجاب براي آن است كه آنان شناخته نشوند و مورد اذيّت واقع نگردند و در حقيقت از ديد ناسالم و حيواني و شهواني دور بمانند‌.

همچنين وقتي سخن از حجاب در كلام و گفتار‌ مي‌شود، قرآن کريم مي‌فرمايد‌:‌ ]فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ)[2]؛ علّت و فلسفة ضرورت حجاب در گفتار را هم چنين بيان مي فرمايد كه افراد بيمار دل به طمعِ خام نيفتند‌. بنابراين حجاب، يك حقِّ الهي است كه براي حفظ حرمت زن مقرّر گرديده و نه تنها حصار و محدوديت و نشانة‌ ضعف زنان نيست، بلكه به منزلة حافظ و نگاهبان و نشانة حرمت و شخصيّت وي و براي مصونيّت اوست‌.



[1]. احزاب / 59: «اى پيامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش‏هاى خود را بر خود بپيچند. اين براى آن كه [به عفيف بودن‏] شناخته شوند و مورد تعرّض [هوس‌بازان‏] قرار نگيرند، نزديك‏تر است، و خدا آمرزنده و مهربان است.»

[2]. احزاب / 32: «پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد.»



[="Arial"][="Indigo"]20- حجاب و پوششِ زنان و دختران در فرهنگ قرآن چه جايگاهي دارد؟

از نصّ برخی از آیات کریمة قرآن شریف استفاده می‌شود که:
اوّلاً‌: حجاب‌، علامت و نشان‌ دهندة‌ شخصیّت‌ و‌ به‌ تعبیر دیگر هویّت زن مسلمان است: (ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ)[3].

ثانیاً‌: حجاب‌، موجب مصونیّت بانوان در مقابل آسیب‌های اجتماعی و ناهنجاری‌های اخلاقی و تعرّض بیمار دلان است‌: (يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً)[4]؛ (ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ).

ثالثاً‌: حجاب‌، باعث طهارت روح و پاکیزگی قلب انسانی است‌: (وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ)[5].

رابعاً‌: حجاب‌، موجب جلب مغفرت و آمرزش الهی و همچنین موجب جلب اجر و پاداش الهی است‌: (وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرينَ اللَّهَ كَثيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً)[6].

خامساً‌: حجاب‌، باعث فلاح و‌ رستگاری است‌: (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)[7].

بدیهی است اگر زن مسلمان هویّت و شخصیّت خود را حفظ نماید و از ناحیة آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی و اخلاقی خدشه‌ای بر او وارد نشود و از طهارت قلب و پاکیزگی روح برخوردار باشد و بدین سبب رحمت و پاداش الهی را جلب نماید، بدون تردید به رستگاری و فوز و فلاح، دست خواهد یافت‌. امید آنکه زنان و مردان مسلمان به دستورات قرآن کریم و رهنمودهای انسان‌ساز و تعالی بخش آن‌، بیش از پیش توجّه و عمل نمایند.


[2].. [=arial]احزاب / 32: «پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد.»
[=arial][3]. احزاب / 59: «براى آن كه [به عفيف بودن‏] شناخته شوند.»

[=arial][4]. احزاب / 32: «اى همسران پيامبر، شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد، اگر سَرِ پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد.»

[=arial][5]. احزاب / 53: «و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دل‌هاى شما و دل‌هاى آنان پاكيزه‏تر است.»

[=arial][6]. احزاب / 35: «و مردان و زنان پاكدامن، و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى‏كنند، خدا براى [همه‏] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است.»

[7]. نور / 31: «و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را [از نامحرم‏] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست، و بايد روسرى‏هاى خود را بر سينه‏هاى خويش فرو اندازند و زينت و آرايش خود را آشكار نكنند جز براى شوهران خود يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا برادرزادگانشان يا خواهرزادگانشان يا زنان [همكيش‏] خود، يا بردگانشان يا مردان تابع خانواده [سفيه و عقب مانده‏] كه به زن رغبت ندارند، يا كودكانى كه به عورت زنان وقوف نيافته‏اند. و پاهاى خود را چنان بر زمين نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‏دارند معلوم گردد. و اى مؤمنان! همگى به درگاه خدا توبه آريد، تا شايد رستگار شويد.»


21- آيا حجاب از ضروريّات دين اسلام است؟ چرا؟

حجاب از ضروریّات دین مبين اسلام است و هیچ یک از فقهاء و علماء اسلام، از صدر اسلام تا کنون، در این خصوص تشکیک نکرده‌اند. چنان‌که در قرآن شریف، آیات متعدّد[8] و در روایات حضرات معصومین(‌، روایات فراوان[9] بر این مسئله دلالت دارد و توضیح و تفصیل این آیات و روایات در کتب معتبر آمده است و در این مختصر‌، گنجایش ندارد.


[=arial]

[8]. ر.ک: نور / 31 و 60-58؛ احزاب / 32 و 35 و53 و 59 و...

[9]. ر.ک: الكافي، ج 5، صص 521-520؛ وسائل ‏الشّيعة، ج 20، صص203-200؛ الدرّ المنثور في تفسير المأثور، ج ‏5، صص 44-41 و...

22- پوشش حضرت زهرا چگونه بوده است؟

از تاريخ و از جمله، صدر خطبة حضرت زهرا& كه شيعه و سنّي نقل كرده‌اند،[10] استفاده مي‌شود كه آن حضرت، علاوه بر مقنعه، چادري كه سرتاپاي مبارك آن حضرت را مي‌پوشانده، داشته‌اند و نيز استفاده مي‌شود، كه به مجرّد ورود حضرتش به مسجد رسول الله، پرده‌اي‌ ميان مردها و زن‌ها حائل كرده‌اند و‌ آن حضرت در طرفِ زن‌ها، خطبة غرّاءِ ماندگارِ خود که مشتمل بر معارف حيات‌بخش و انسان‌ساز الهي است را ايراد فرموده‌اند .




[10]. «لَمَّا بَلَغَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ إِجْمَاعُ أَبِي بَكْرٍ عَلَي مَنْعِهَا فَدَكَ، لَاثَتْ خِمَارَهَا وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُيُولَهَا، مَا تَخْرِمُ مِشْيَتُهَامِشْيَةَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى أَبِي بَكْرٍ- وَ قَدْ حَشَدَ النَّاسَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ- فَضُرِبَتْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَهَا رَيْطَةٌ بَيْضَاءُ... ». ر.ک: بحار الانوار، ج 29، ص 215؛ كشف ‏الغمّة، ج 1، ص 480؛ شرح‏نهج‏البلاغة، ج 16، ص 211؛ الاحتجاج، ج 1، صص 98-97 و...

23- كيفيّت لباس و پوشش زن در برابر افرادِ نامحرم، بايد چگونه باشد؟

لباس و پوشش‌، چه برای زنان و چه برای مردان، باید به گونه‌ای باشد که اوّلاً‌: موجب جلب‌ نظر نامحرم نشود، یعنی شهوت انگیز یا مفسده انگیز نباشد‌؛ بنابر این حتّی چادری که چنین وضعی داشته باشد‌، استفاده از آن جایز نیست‌، چه رسد به مانتو يا لباسی که در آن حجم برخی از قسمت‌های بدن پیدا بوده و موجب تحریک شود‌.

ثانیاً‌: اختصاص به نامحرم نداشته باشد؛ بنابراین استفاده از لباسی که مختصّ آقایان است‌، برای بانوان جایز نیست و همچنین استفاده از لباسی که ویژة بانوان است‌، برای آقايان جایز نیست.

ثالثاً‌: اختصاص به کفّار و اهل معصیت نداشته باشد‌؛ بنابراین استفاده از لباس و پوششی که ویژة کفّار و علامت اهل معصیت است ـ نظیر برخی از آنچه که متأسّفانه در جامعة امروز رواج یافته‌، همانند کراوات‌، لباس‌های کوتاه و تنگ‌، لباس‌هایی که آرم‌ها و علامت‌های گروه‌های معصیت پیشه‌ بر روی آن حک شده و نظایر این موارد ـ جایز نیست‌.

رابعاً‌: موجب انگشت‌نما شدن و مسأله‌دار شدن شخصیّت فرد نباشد ـ که در اصطلاح‌، گفته می‌شود لباسِ شهرت نباشد ـ ؛ بنابر این استفاده از لباس و پوششی که موجب خدشه به شخصیّت انسان و انگشت‌نما شدن او در میان مردم است، نظیر پوشیدن یک چادر قرمز رنگ برای زنان، یا یک لباس عجیب برای مردان، یا پوشیدن یک لنگه کفش و مانند اینها‌، جایز نیست‌. و آنچه باید توجّه داشت این است که وجه مشترک همة این موارد چهارگانه آن است که شرع مقدّس‌، می‌خواهد شخصیت والای انسان ـ اعمّ از زن و مرد ـ به طور کامل مصون و محفوظ باشد و از آسیب‌های اجتماعی در امان بماند و کرامت والای او خدشه دار نگردد‌.

24- اگر‌ ملاك‌ حجاب‌، پوشش كامل بدن است، چرا چادر را حجاب برتر مي‌دانند؟

از نظر اينجانب، چادر، حجاب برتر نيست، بلكه حجاب واجب است؛ لكن به اعتبار اين‌كه‌، پوشش لازم را به‌وسيلة غير از چادر مي‌توان انجام داد‌، ديگران‌، چادر را حجاب برتر مي‌دانند و شايد گفتة‌ آنها‌، خالي از تقيّه يا مصلحت ثانويّه نباشد‌.

25- آيا پوشيدن لباس بلند و آزاد و شلوار و روسري به عنوان پوشش اسلامي كفايت مي‌كند؟

کفایت می‌کند؛ ولی باید دانست:

اوّلاً‌: استفاده از چادر‌، مخصوصاً همراه با روگرفتن به سیرة متدیّنین‌، یک حجاب مذهبی و ملّی و بلکه از مفاخر اسلامی و ملّی است که متأسّفانه به آن‌، در برخی از موارد‌، بی‌مهری شده است؛ ولی بانوان محترمه به‌ویژه زن ایرانی که همیشه و حتّی قبل از اسلام‌، شهرت به عفّت داشته است‌، نباید‌ این حجاب مذهبی و ملّی را از دست دهد و باید بدانند و بدانیم که از دست دادن چادر و بی‌مهری و کنار گذاردن آن‌، بدون شک‌، مقدّمه‌ای برای بدحجابی یا بی‌حجابی است‌.

ثانیاً: به تعبیر قرآن کریم که مي‌فرمايد: (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً)[11]؛

چادر‌، علامت و نشانة عفّت و شخصیّت بانوان مسلمان است و همچنین موجب حفظ آنان از آزار و آسیب بیماردلان خواهد بود: (ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ)‌.

ثالثاً: در مواردی‌ که باید بانوان‌، حتّی صورت و دست‌های خود را از نامحرم بپوشانند، نظیر آنجا که احتمال مفسده باشد و یا در هنگام زینت و آرایش و یا موارد نظیر آن، بهترین ابزار برای حفظ حجاب و پوشش دست و صورت‌، چادر است‌.


[11]. احزاب / 59.

26- آيا نوع پوشش و رنگ آن بر اساس عرف جامعه مي‌باشد؟ يا اينكه فقه اسلامي مصداق ويژه‌اي معيّن كرده مثلاً چادر يا مانتو‌، ساده يا رنگي؟

اوّلاً قرآن شريف‌، با تأكيد‌، از زنان مي‌خواهد كه از هر آنچه موجب جلب توجّه ديگران مي‌شود، پرهيز نمايند‌. ثانياً بر اساس آية شريفة «جلباب»،[12] استفاده از چادر از زنان خواسته شده است و چنان‌كه در تفاسير هم آمده است‌، پس از نزول اين آيه‌، زنان مسلمان خود را در لباس‌هاي سرتاسري پوشاندند‌.[13] بنابراين عرف جامعه نمي‌تواند تعيين كنندة وضع حجاب زن مسلمان باشد و البته اگر كساني از تشخيص اصول و مباني ارزشي دين مبين اسلام عاجز باشند‌، ممكن است حجاب را يك بند و قيد براي زنان به شمار آورند و با شيوة تسامح و تساهل با آن برخورد نمايند‌، حال آنكه قرآن كريم در بيان علّت و فلسفة حجاب‌، سخن از مصلحت زن مي‌فرمايد‌: (ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ)‌. حجاب و پوشش يك حقِّ الهي است براي آنكه زن شناخته نشود و مورد اذيّت واقع نگردد‌، چرا كه زن‌، تجسّم حرمت و مظهر حيا و عفاف جامعة انساني است و بدين سبب از حرمت و احترام ويژه برخوردار است‌.




[12]. آية 59 سورة مبارکة احزاب. «جلابیب» جمع جلباب است، اهل لغت گفته‌اند: جلباب، پوششی است که از سر تا روی پا را می‌پوشاند، و برخي جلباب را به معنای ملحفه معنا کردند. لحاف چیزی است که انسان وقتی می‌خوابد، تمام وجود انسان را می‌گیرد. بعضي جلباب را به معناي چادر و تن‌پوش گشادی مي‌دانند که بر تمام اجزاء بدن احاطه دارد. جهت آگاهي بيشتر در مورد معناي لغت جلباب، ر.ک: کتاب العين، ج 6، ص 132؛ لسان العرب، ج 1، صص 272-273؛ مجمع البحرين، ج 2، ص 24 و ... گذشته از سخن محقّقين و لغت شناسان، وقتي به تصريح آية شريفه رجوع شود، مي‌يابيم که پوشیدنِ چادر برای زن تعیّن دارد و تنگ گرفتن پوشش، فقط با چادر محقق مي‌شود. همچنين وقتي به تاريخ، سخنان امیرالمؤمنین% در نهج البلاغه و کلمات شعرا و ادباء رجوع کنيم، نشان می‌دهد جلباب، پوشش کامل، يعني همان چادر است.

[13]. الدرّ المنثور في تفسير المأثور، ج ‏5، ص 221: «از امّ سلمه نقل شده که گفت: وقتي آية شریفة جلباب نازل شد، زن‌های انصار، همگي با چادر مشکی از خانه خارج شدند». یعنی در آن زمان نه تنها مسألة چادر را از کلمة جلباب می‌فهمیدند، بلکه این مطلب که چادر باید طوری باشد که اندام و بدن زن را نشان ندهد و مصداق آن چادر مشکی است را هم درمی‌یافتند.

[="Arial"][="Indigo"]27- رنگ‌هاي روشن براي چادر‌، كت و دامن‌، پيراهن و شلوار براي خانم‌ها‌، چه حكمي دارد؟

استفاده از این‌گونه رنگ‌ها‌، برای بانوان مسلمان‌، در محیط خانه و برای همسران‌، مناسب و شایسته است‌، امّا در خارج از خانه و یا در مقابل نامحرمان‌، استفاده از این‌گونه رنگ‌ها‌، با تقدّس و تنزّه شخصیّت والای زن مسلمان‌، سازگاری ندارد‌.
[/]

[="Arial"][="Indigo"]28- حدود حجاب اسلامي براي بانوان چيست؟ آيا سنِّ دختر در حدود حجاب مؤثّر است؟

زن باید تمام بدن خود را از مرد نامحرم بپوشاند؛ ولی «وجه و کفّین» ـ یعنی صورت و دست‌ها تا مچ ـ اگر موجب جلب توجّه نباشد و احتمال مفسده‌ای نرود‌، استثناء شده است‌. البته پوشانیدن آنها هم برای بانوان باعفّت‌، چنانکه سیرة متدیّنین است کاملاً شایسته و به‌جاست‌. و در این حکم، تفاوتی میان مکلّفین از جهت سنّی وجود ندارد.
[/]

[="Arial"][="Indigo"]29- دختران از چه سنّي بايد حجاب را رعايت نمايند؟

با تمام شدن نُه سال قمری‌، دختران مکلّف شده و به آستانة عمل به فرامین الهی و در حقیقت به میهمانی خداوند تعالی بار می‌یابند و از همان سنّ باید کلّیّة تکالیف شرعی و از جمله حجاب را رعایت نمایند‌.
[/]

[="Arial"][="Indigo"]30- پوشش دختران و زنان در برابر پسر نابالغ چگونه بايد باشد؟

از نظر قرآن شريف، بايد پوشش متعارف داشته باشند و در مقابل آنها از پوشش‌هاي نامتعارف پرهيز كنند‌.
[/]

31- براي زن‌، در برابر مَحارم و غير مَحارم، چه مقدار زينت‌ جايز است؟

قرآن كريم تصريح مي‌فرمايد كه زنان بايد زينت خود را از نامحرمان بپوشانند‌: (... وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساء ...)[14].

امّا در مقابل محارم‌، اگر احتمال مفسده نباشد و زينت هم متعارف باشد‌، پديدار كردن آن جايز است‌، لكن مراعات جهات عفّت، حيا و احتياط در آن، بسيار مطلوب است‌.





[14]. نور / 31: «... و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست، و بايد روسرى‏هاى خود را بر سينه‏هاى خويش فرو اندازند و زينت و آرايش خود را آشكار نكنند جز براى شوهران خود يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا برادرزادگانشان يا خواهرزادگانشان يا زنان [همكيش‏] خود، يا بردگانشان يا مردان تابع خانواده [سفيه و عقب مانده‏] كه به زن رغبت ندارند، يا كودكانى كه به عورت زنان وقوف نيافته‏ اند.»

[="Arial"][="Indigo"]32-‌ آيا در شهرهايي مانند اصفهان كه روبنده، پوشيه و‌... متداول نيست، استفاده از آنها توسّط برخي خانم‌هاي متديّن صحيح است؟ آيا اين حكم تابع زمان و مكان است؟

هرچه كه موجب جلب نظر باشد‌، براي بانوان جايز نيست و لذا استفاده از روبنده و پوشيه در جايي كه معمولاً متداول نيست، ضرورتي ندارد و بانوان عفيف، بدون اين وسايل هم به خوبي مي‌توانند حجاب خود را رعايت كنند‌.
[/]

33- در قيامت چه عذابي براي خانم‌هايي كه موهايشان را نمي‌پوشانند، وجود دارد؟

اگر توبه از اين گناه يا شفاعت‌، شامل حال آنان نشود‌، در روايات آمده كه به موهايشان در جهنّم آويزان مي‌شوند.[15]





[15]. عيون أخبار الرّضا%، ج ‏2، ص10: «اميرالمؤمنين% فرمودند: من و فاطمه بر رسول خدا وارد شديم، پس ايشان را در حالى كه سخت مى‏گريست يافتيم. من عرض كردم: پدر و مادرم فدايت يا رسول اللَّه! چه باعث شده كه شما اين چنين گريه مي‌كنيد؟ پيامبر فرمودند: اى علىّ! شبى كه مرا به آسمان بردند (يعنى معراج) زنانى از امّتم را در عذابى شديد نگريستم، و آن وضع براى من سخت گران آمد، و گريه‏ ام از جهت عذاب سخت آنان است كه به چشم خويش وضعشان را ديدم: زنى را به مويش در دوزخ، معلّق، آويخته بودند كه مغز سر او مى‏ جوشيد و ...[سپس حضرت زهرا علّت اين‌عذاب‌ها را جويا شدند. رسول خدا فرمودند:] ... امّا آن زنى كه به موى سرش معلّق در آتش بود، آن فردى بود كه موى سر خويش از نامحرمان نمى‏ پوشانيد...»

[="Arial"][="Indigo"]34- آيا مردان هم حجاب و پوششِ مخصوص دارند؟

اوّلاً‌: مرد باید همة بدن خود را به استثناء جاهای متعارف نظیر وجه و کفّین‌، سر و گردن و روی پا‌، از نامحرم بپوشاند‌.

ثانیاً‌: آنچه در پاسخ سؤال 23 در خصوص کیفیّت لباس و پوشش گفته شد‌، چنان‌چه در آنجا هم تصریح گردید‌، اعمّ از زنان و مردان است و تنها اختصاص به بانوان ندارد.
[/]

35-‌ يكي از مشكلاتي‌ كه در جامعة ما رواج يافته است‌، پديدة برهنگي و پوشش‌هاي نامناسب دختران و پسران است. نهاد‌هاي مسئول و آحاد مردم در مقابل اين پديده، چه وظيفه‌اي دارند‌؟

يكي از وظايف سنگين حكومت اسلامي و دستگاه‌هاي مسئول در جمهوري اسلامي‌، حفظ عفاف عمومي و حيا در جامعة‌ اسلامي است‌، چنان‌كه يكي از وظايف اشخاص و دستگاه‌هاي فرهنگي و از جمله روحانيّت و حوزه‌هاي علميّه، تبيين صحيح مسئلة عفاف عمومي و آسيب‌‌شناسي اوضاع اجتماعي است‌. اگر اين مسئوليّت‌ها و وظايف به درستي عمل نشود‌، موجب رواج مفاسد اجتماعي است كه ضررهاي فراواني را به دنبال خواهد داشت كه از جمله مهم‌ترينِ آن‌، گرايش جوانان به پديده‌هاي زشت و خلاف عفّت در نوع پوشش و نيز افزايش ارتباط‌هاي غير مشروع و همچنين سست شدن بنيان خانواده در جامعه است‌.

وظيفة عمومي همة مؤمنين، امر به معروف و نهي از منكر با توجّه به شرايط و لوازم آن و بدون ايجاد تنش در جامعه است‌، و وظيفة‌ خاصّ‌ علماء، بزرگان و روحانيّت، تذكّر به دست‌اندركاران ذيربط و تشريح مباني اسلام براي كلّ جامعه است‌. مسئوليّت سنگين مسئولان و حاكمان و دستگاه‌هاي مربوطه هم‌، برنامه‌ريزي و اقدام‌هاي عملي به شكل درست و منطقي براي برطرف‌كردن مفاسد اجتماعي و جلوگيري از گسترش دامنة اين‌گونه مفاسد و مقابلة صحيح با مظاهر فساد اجتماعي و مسائل خلاف عفّت در جامعه است‌.

36- با توجه به تضعیفات اخیر برخی کشور‌های اروپایی نسبت به رعایت حجاب بانوان مسلمان، خواهشمند است وظیفة مسلمانان این کشورها و همچنین سایر کشورها و دولت‌های اسلامی را در این خصوص بیان فرمایید.

اوّلاً: استقامت لازم در مقابل این عمل سیاسی و فرهنگي - که نوعی مبارزه و دهن کجی به اسلام عزیز و مسلمانان بزرگوار است - واجب شرعی است و هر فرد مسلمان به اندازة توان و قدرت خود، باید برای رفع آن کوشا باشد.

ثانیاً: دولت‌های مسلمان نیز باید در برابر این حرکت - که بدون شک به منظور تضعیف اسلام و تحقیر مسلمانان صورت پذیرفته و با هیچ مبنای آزادی‌‌طلبانه‌ای که کشورهای اروپایی مدام دم از آن می‌زنند، سازگار نیست‌‌- عکس‌العمل به موقع و مناسب نشان داده و مواضعي آگاهانه و درست اتّخاذ نمایند. و همة حکومت‌ها و دولت‌های اسلامی و همة ما باید بدانیم که بنا بر آنچه خداوند تعالی خطاب به نبیّ‌اکرم$ در سورة مبارکة بقره فرموده است: «یهودیان و مسیحیان از مسلمانان هرگز راضی نخواهند شد، مگر آنکه از آئین آنان به طور کامل پیروی کنند!»[16]، بنابر این نباید در مقابل محدود کردن یکی از احکام مسلّم شرع مبین، سکوت کرد و یا بی‌تفاوت بود و به راحتي از کنار آن گذشت.



[=arial][16]. بقره / 120: ]وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ[ ـ «و يهود و نصارا هرگز از تو راضى نخواهند شد مگر آن كه از آيين آنها پيروى كنى.»

37- حكم كساني كه به مسئله حجاب‌، بي اعتنايي مي‌كنند، چيست؟

حفظ عفاف و حجاب فردی و اجتماعی، از ضروريّات دين و از واجباتی است که دین مبین اسلام به طور مؤکّد آن را از همگان، به ویژه از بانوان خواسته است و ترک آن‌، گناه است و در برخی موارد، گناهش به اندازه‌ای بزرگ است‌، که مِثل آن بی‌نظیر یا کم‌نظیر است.

38- براي بهبود وضعيّت حجاب جامعه و نهادينه شدن مسئلة حجاب در اجتماع، چه راه‌هايي را توصيه مي‌فرماييد؟

راهکار اصلي بهبود وضعيّت نا‌به‌هنجار حجاب و فساد اخلاقي موجود، بازگشت جامعه به قوانين مترقّي اسلام و عمل به دستورات قرآن کريم و روايات اهل بيت( است. در اين خصوص لازم است دو حرکت اساسي صورت گيرد:اوّل: فرهنگ سازي بنيادي و ريشه‌اي و تبيين ضرورت حجاب در نسل جوان و نوجوان و به خصوص مدارس و دانشگاه‌ها.دوّم: امر به معروف و نهي از منکر با رعايت مراتب آن. باید به قاعدة امر به معروف و نهی از منکر‌، هم یکایک افراد مسلمان و هم جامعة اسلامی و مهم تر از اینها‌، دولت و حکومت و نظام اسلامی، از بی‌اعتنایی به عفاف و به ویژه حجاب‌، قاطعانه جلوگیری کنند و البتّه هریک از اینها یعنی افراد‌، جامعه و حکومت‌، وظایف معیّنی دارند که در حدود آن وظایف باید حرکت کرده و از آن حدود‌، خصوصاً در موضوع امر به معروف و نهی از منکر‌، خارج نشوند؛ چرا که ممکن است مفاسد دیگر و یا بالاتری پیدا شود. امّا تذکّر یک نکتة مهم در این مجال لازم است و آن این است که‌: در مقابله با مشکلات و ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی، بهترین راه حل یک ارادة جمعی و به تعبیر دیگر یک تحرّک و فرهنگ اجتماعی است و باید برای به وجود آمدن و نهادینه شدن این فرهنگ‌، همة نیروها و تلاش‌ها‌، بکارگیری شود و نظام و حکومت و دولت و دستگاه‌های اسلامی‌، در این راستا برنامه ریزی و اقدام جدّی نمایند‌. به عنوان مثال وظيفة دولت و حکومت اسلامي در اين زمينه آن است که اصلاح وضعيّت حجاب و فساد اخلاقي را از نهادها و ارگان‌هاي دولتي آغاز کند و پس از اصلاح خود، به اصلاح ساير ارکان جامعه بپردازد. و وظيفة ملّت و مردم هم آن است که با تذکّر و نصيحت دلسوزانه، همراه با تلطّف و مهرباني، افراد بي‌حجاب و بدحجاب را به رعايت حجاب و عفاف تشويق کنند. و در وحلة بعدي با مبارزة منفي و بي‌اعتنايي به آنان، مانند قطع داد و ستد و ... آنان را مجبور به رعايت حجاب نمايند. چنان‌که همگان به درستي به وظايف خود عمل کنند، بسياري از مشکلات جامعه رفع و اصلاح خواهد شد و نيازي به برخورد و تندي مسئولين مربوطه با اين‌گونه افراد، که از مراتب بعدي امر به معروف و نهي از منکر است، نخواهد بود.



[=times new roman][=times new roman]39- رابطه و دوستي دخترها و پسرها با همديگر، چه در محيط‌هاي علمي مثل دانشگاه و چه در بيرون از آن در محيط جامعه، تا چه اندازه جايز است؟

در قرآن شريف، دو آية‌ شريفه وجود دارد كه پاسخ اين سؤال را به خوبي روشن مي‌نمايد: ‌(مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ)[1] (مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ وَ لا مُتَّخِذي أَخْدانٍ)[2] زن شايسته و مرد شايسته در اين آيات، كسي معرّفي شده است كه نه پليدكاري و امر خلاف عفّت مرتكب مي‌شود و نه دوستِ مخالف، اتّخاذ مي‌كند. اگر جامعة ما و مجامع علمي و آموزشي ما، به اين دو آيه توجّه و عمل داشته باشند، بسياري از مفاسد اخلاقي، برچيده خواهد شد.
[=times new roman]

[=times new roman]

[=times new roman]

[/HR][=arial][1]. نساء / 25: «پاكدامن باشند نه زناكار، و مردان را در پنهانى دوست خود نگيرند.»

[=arial][2]. ‏مائده / 5: «در حالى كه خود پاكدامن باشيد نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگيريد.»

[=times new roman]40- چرا در فرهنگ اسلامي، رابطة دختر و پسر محدود شده است؟ حدود اين رابطه چقدر است؟‌

پاسخ اين سؤال را با يک سؤال بيان مي‌کنيم: چرا در فرهنگ مردم رابطة آتش و پنبه محدود شده است؟ پس اين‌گونه محدوديّت‌ها، در حقيقت «مصونيّت» فرد و جامعه از فساد و تباهي است و يك حقّ الهي براي محفوظ ماندن منزلت و شخصيّت انسان‌ها به ويژه جوانان است و در نتيجه، حرمت گذاردن به انسانيّت انسان‌ها است، نه نشانة ضعف و محدوديّت انسان يا زنان. حرمت انسان يك حقِّ مربوط به خود او نيست كه بتواند از آن صرف نظر كند؛ بلكه يك حقّ الهي و نيز يك حقّ كلّي براي جامعه است كه بايد محفوظ و مصون بماند و خود انسان هم امين و حافظ اين حقوق الهي و انساني است.

[=times new roman][=times new roman]41- دخترها و پسرهايي كه نمي‌توانند ازدواج كنند، چگونه خود‌ را از آلودگي به گناهان حفظ كنند؟

اوّلاً در خصوص اين‌گونه افراد، هم حكومت اسلامي و هم جامعة اسلامي، مسئوليّت خطير و وظيفة سنگيني دارند كه متأسّفانه در زمان ما، آن‌گونه كه شايسته و بايسته است مورد توجّه و عمل قرار نگرفته است. چنان‌که قرآن شريف نيز تصريح مي‌فرمايد: (وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ).[3]

ثانياً قرآن شريف تصريح مي‌فرمايد كه اگر دولت و جامعه به وظيفة‌ خطير خود عمل نكردند، انسان بايد عفّت و پاكدامني خود را حفظ نمايد: (وَ لْيَستَعْفِفِ الَّذِينَ لا يجِدُونَ نِكاحاً حَتى يُغْنِيهُمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ)[4] و بايد توجّه داشت که حفظ عفّت و رعايت پاكدامني كه در آية‌ شريفه آمده است، به‌وسيلة انصراف فكري و عدم اختلاط بين زن و مرد و عدم ورود به عرصه‌هاي شهواني نظير نگاه‌هاي شهوت‌‌انگيز يا گفتارهاي شهوت‌‌انگيز و نظاير آن و همچنين با استمداد از لطف الهي و عنايات وسايط فيض،[5] ممكن مي‌شود و در اين صورت خداوند تعالي هم از فضل خود به آنان عنايت خواهد فرمود.[=times new roman]

[=times new roman]

[=arial]

[=arial][3]. نور / 32 : «بى‌‏همسران خود، و غلامان و كنيزان درستكارتان‌ را همسر دهيد. اگر فقير هستند، خداوند آنان را از فضل خويش بى‏نياز خواهد كرد، و خدا گشايش‏گر داناست‏.»

[=arial][4]. ‏نور / 33: «و كسانى كه (وسيله) زناشويى نمى‏ يابند، بايد عفّت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بى‏نياز گرداند.»

[=arial][5]. عنايت‌‌هاي اهل‌بيت.

[=times new roman]42– براي ارضاء صحيح نيازهاي جنسي و حفظ تعادل آن در دختران و خانم‌ها، اسلام چه راه‌هايي را قرار داده و پيشنهاد مي‌كند‌؟

قرآن شريف و روايات اهل‌بيت ، راه ارضاي صحيح نيازها و غرايز جنسي در انسان را منحصر به «ازدواج» مي‌دانند؛‌ چنان‌كه‌ خلقت و طبيعت انساني نيز چنين اقتضاء دارد. از اين‌رو ازدواج در آيين اسلام، يك امر قدسي هم محسوب مي‌شود. و غير از ازدواج، راه‌هاي ديگر به عنوان انحراف و تجاوز و تعدّي از حدود الهي تعيين شده است؛ چنان‌که قرآن‌کريم تصريح مي‌فرمايد:
[=times new roman](وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ ، إِلاّ عَلي‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ ، فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ)[6][=times new roman]

[=times new roman]

[=times new roman]
[=arial][6]. مؤمنون / 7-5: «و كسانى كه پاكدامنند، مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده‏اند، كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست‏. پس هر كه فراتر از اين جويد، آنان از حد درگذرندگانند.»

[=times new roman]43- ارتباط و برخورد زنان با مردان نامحرم ـ بستگان نزديك يا دور - بايد چگونه باشد؟

باید موجب جلب توجّه و شهوت برانگیز نباشد و احتمال مفسده نیز نداشته باشد؛ ولی به طور کلّی مواجه نشدن با نامحرم، مگر به اندازة ضرورت، شایسته است؛ چنان‌که قرآن کریم، آن را برای طهارت روح و سلامت قلب مردان و زنان، بهتر می‌داند: (وإِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعًا فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنّ)‏[7]
[=times new roman]

[=times new roman][=times new roman]


[=arial][7]. احزاب / 53: «و چون از زنان (پيامبر) چيزى خواستيد، از پشت پرده از آنان بخواهيد؛ اين براى دل‌هاى شما و دل‌هاى آنان پاكيزه‏ تر است‏.»

[=times new roman]44- براي دختران جوان در مورد مسائل اعتقادي و اخلاقي، چه نصايحي مي‌فرماييد؟

لازم است سطح آگاهي‌هاي خود در هر سه بخش اعتقادات ديني‌، اخلاق و احكام شرعي را مرتّباً ارتقاء دهند و يكي از بهترين راه‌ها در اين جهت، دوام و استمرار به مطالعة‌ كتاب‌هاي مربوط به هر سه شاخه است، به‌گونه‌اي كه يكي از برنامه‌هاي روزانة‌ زندگي آنان باشد و عزيزان جوان بايد توجّه داشته باشند كه مطالعه و يادگيري و دانستن آنچه از اين سه بخش را لازم داشته باشند، بر آنان عقلاً و شرعاً واجب است و در اين خصوص نبايد كوتاهي كنند.

[=times new roman]45-‌ آيا اختصاص وسايل نقليه يا امكانات آموزشي در دانشگاه‌ها براي دختران و پسران به صورت جداگانه و جداسازي دانشگاه‌هاي دخترانه و پسرانه، صحيح است؟ چه توصيه‌اي به مسئولين دانشگاه داريد؟

اختصاص‌ فضاها و امكانات خاصّ آموزشي، تفريحي و غيره براي بانوان، كار مناسب و شايسته‌اي است، به شرط آنكه به شكل درست و با تبيين صحيح انجام شود، و اساساً اختلاط زن و مرد در اين‌گونه فضاها، مورد نظر فرهنگ‌ اسلامي و قرآني نيست.
قال الله تعالي: (إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعًا فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنّ)[8]


[=arial][8]. احزاب / 53.

[=times new roman][=times new roman]46- در جامعة كنوني، چگونه مي‌توان يك دختر نمونه بود؟

قال الله تعالي:‌ (فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللّهُ‏)[9]؛ قرآن شريف، زن نمونه را به طور خلاصه اين‌گونه معرفي مي‌كند كه: در مقابل قوانين اسلام و قوانين خانوادگي و قوانين عرف متشرّعه، مطيع و متواضع باشد و خود را از نامحرم، چه در انظار عمومي و چه در خفاء، حفظ نمايد.
[=times new roman]

[=arial] [9]. نساء / 34: «زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند، و در غياب(همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى‏كنند.»


موضوع قفل شده است